هزینه یابی بر مبنای فعالیت
گر چه تعیین قیمت تمام شده دقیق محصولات و خدمات به نظر غیر ممکن میآید ولی هر نوع سعی و کوششی باید صورت گیرد تا بهترین برآورد در مورد قیمت تمام شده دراختیار تصمیم گیرندگان قرار گیرد. بهترین برآورد در مورد قیمت تمام شده محصول زمانی میتواند صورت گیرد که هزینهها به طور مستقیم قابل ردیابی به محصولات تولید شده و خدمات ارائه شده باشند. هزینههای مواد مستقیم و کار مستقیم به طور مستقیم قابل ردیابی به محصولات تولید شده میباشند .
از طرف دیگر، هزینههای سربار کارخانه که یک نوع هزینه غیر مستقیم میباشند ، اصولا نمیتوان بسادگی و به طور مستقیم به محصولات تولید شده و خدمات ارائه شده ردیابی کرد. مشکلترین قسمت محاسبه قیمت تمام شده یک واحد ، مشخص کردن مبلغ صحیح هزینه سربار کارخانه است که باید به محصولات و خدمات تخصیص داده شود.
قیمت تمام شده درتصمیمات قیمت گذاری فروش محصولات، تعیین سود و زیان، در کنترل و کاهش هزینهها ، درتصمیمات تولید یا حذف تولید یک محصول و بسیاری موارد دیگر مؤثر میباشد . خصوصا در دنیای امروز قیمت تمام شده نقشی بسیار حساس در سرنوشت و موقعیت واحدهای تجاری دارد. لذا شناخت و استفاده از مبانی منتسب جهت تعیین قیمت تمام شده به صورتی صحیحتر لازم به نظر میرسد.
حتی درشرایط امروز که اکثر صنایع از ماشینالات اتوماتیک استفاده میکنند، اغلب کار مستقیم میتواند به عنوان مبنای مناسبی جهت تخصیص هزینههای سربار کارخانه به محصولات مورد استفاده قرار گیرد. زمانی کار مستقیم میتواند به عنوان مبنای مناسبی جهت تخصیص هزینههای سربار کارخانه مورد استفاده قرار گیرد که:
۱- هزینه کار مستقیم یک قسمت مهمیاز کل هزینههای تولید را تشکیل دهد ۲- همبستگی شدیدی بین هزینه کار مستقیم و تغییرات هزینه های سربار کارخانه وجود داشته باشد.
سیر تحول حسابداری
همانند حسابداری، مبدا حسابداری ناشناخته است. با رشد امور بازرگانی در قرن ۱۴ نیاز برای نوعی حسابداری برای صنایع ایجاد گردید و تلاشهایی برای نگهداری حساب هایتولیدی در این دوره شکل گرفت.سرمایه گذاران نیازمندکنترل جریانات ورودی و خروجی مواد به هر کارگر بودند تا دستمزد پرداختی آنها را به بهره وری حاصل مرتبط سازند و سود آوری فعالیتهای مختلف را ارزیابی نمایند.
رشد سریع صنایع انگلستان به خاطر کاربرد ماشین آلات در اواخر قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ که به انقلاب صنعتی معروف گردیده است سیستم های محصل و سنتی را به کارخانجات بزرگ مبدل ساخت و رشد بالای تولیدی را سبب گردید. انقلاب صنعتی منجر به پیشرفت بزرگی در سیستم های حسابداری گردید. با ظهور محیط های تجاری و تولیدی پیچیده نیاز برای حسابداری دقیق شامل انواع جدید ثبت و یک نیاز جدی برای حسابداری صنعتی وکنترل بودجه ای پدید آمد. حسابداری نیز مجبور به پاسخ به این نیازها بود.
اگرچه مدارکی برای استفاده از حسابداری دو طرفه قبل از قرن ۱۹ موجود است اما شواهدی برای استفاده از شیوه های قیمت تمام شده. قبل از سال ۱۸۳۰ یافت نمیگردد. در همین زمان چارلز باییچ گزارشی را که مبتنی بر نیاز جدی به حسابداری صنعتی بیشتر مرهون تلاشهای مهندسان بود که مفاهیمیمثل مراکز تولید، ظرفیت های بلا استفاده تجزیه وتحلیل قیمت تمام شده به اجزای ثابت و متغیر ایجاد و کاربرد استانداردها و بودجه های انعطاف پذیر را ایجاد نمود.ساختار حسابداری صنعتی کنونی کارخانه ها قبل از جنگ جهانی اول ایجاد گردید. از سال های ۱۹۳۰ حجم بالای هزینه های توزیع حسابداری صنعتی را وادار نمود. تا تکنیک های هزینه یابی تولیدی را به فعالیت های توزیعی تعمیم دهد.
بنابر این تخصیص هزینه ها بر مبنای مقدار انبار شده، حجم سفارش و شیوه های حمل صورت گرفت.همانطور که انتظار میرود کنترل قیمت تمام شده در طی جنگ جهانی دوم کاهش یافت. اصولا اقتصاد جنگی یک اقتصاد کنترل شده ای نیست و تولید بر مبنای نیازها صورت میگیرد. اگر چه بعد از جنگ رقابت شدید ضروری کنترل دقیق تمام شده را ضروری نمود. در این دوران ما شاهد توسعه حسابداری مراکز هزینه بودیم و ایجاد حسابداری مدیریت که بر اهداف سازمانی و اندازه گیری عملکردها مبتنی بود صورت گرفت.
بعد از جنگ جهانی دوم محیط های تجاری مرتبا در حال تغییر بوده اند. تا این اواخر بعضی از ابزار اساسی محیط تجاری مثل کامپیوتر های شخصی و فاکس وجود نداشت. شرکت ها برای مقابله با بی ثباتی ها به نگهداری موجودی کالا میپرداختند. کره جنوبی هنوز به عنوان یک کشور جان سوم با نیروی کار ارزان به شمار میرفت و حضور موسسات آزاد در بلوک کمونیستی یک تصور به شمار میرفت.
اکنون به یکباره این تغییرات مختلف رخ داده است و باعث ارزیابی مجدد انتظارات از موسسات گردیده است. موج جاری تغییرات مدیریتی و تکنولوژیکی که با رقابتهای جهانی نیز ممزوج گردیده است به موسسات دنیا هشدار میدهد که به ایجاد بازارها و سازمان های تجاری جدید اقدام نمایند. سازمان های جدید تجاری با یک وظیفه سخت و دشوار پیشرفت وگسترش همزمان در کیفیت و ارائه خدمات به مشتریان و همچنین کاهش قیمت تمام شده ها مواجه اند.
این موسسات برای این که در صحنه رقابت باقی بمانند میبایست به هموار سازی عملیات، حذف هزینه های زائد اقدام نمایندو متعهد به ارائه کیفیت خوب و به کارگیری تکنیک های پیشرفته مثل سیستم به موقع jit کامپیوتر ها و سیستم های تولیدی انعطاف پذیر باشند. تولید یک اسلحه رقابتی است ک اساس رقابت را از طریق توانایی های جدید تولیدی انجام میدهد. رقابت جهانی موسسات را مجبور نموده است که خود را با تکنولوژی های جدید تولید هماهنگ نمایند و یا ریسک ضرر سهم بازار را قبول کنند. در میان این تغییرات سریع و ژرف اصولی که ما با آن به مدیریت موسسات عادت کرده بودیم و ابزاری که بوسیله آن پیشرفت را اندازه گیری میکردیم از رده خارج شده است.
مدیرانی که به دنبال موفقیت در این محیط باشند سیستم حسابداری مدیریت خود را برای ارائه گزارشات جدید مورد بازنگری قرار میدهند. تکنیک های پیرشفته بودجه بندی سرمایه ای اطلاعات دقیق قیمت تمام شده و گزارشات مرتبط با ارزیابی عملکرد برای این منظور لازم هستند.حول و پیشرفت حسابداری صنعتی در طول قرن بیستم در جهت تحقق اهداف فوق بوده است.
بدین ترتیب که روش های تسهیم هزینه از روش های اولیه مثل تسهیم بر اساس قضاوت شخصی مدیران و یا حسابداران شروع شده و سپس به روشهای مستقیم و یک طرفه و نهایتا به روشهای تسهیم دو مرحله ای منتهی گردید. در روش تسهیم ۲ مرحله ای ابتدا هزینه ها به واحدها و مراکز تولیدی تخصیص یافته و در مرحله دوم هزینه های واحدهای تولیدی به محصولات تخصیص مییابد. برای تخصیص هزینه های تولیدی به واحدها و مراکز تولیدی در مرحله اول سه شیوه تخصیص مستقیم، ترتیبی و دو طرفه وجود دارد.
با توجه به تحولات فوق در سیستم های هزینه یابی، کوپر و کاپلان نارسایی های سیستم حسابداری مدیریت را در ارائه اطلاعات دقیق هزینه منعکس نمودند. این افراد ادعا نمودند که سیستم های سنتی حسابداری صنعتی و مدیریت پاسخگوی نیازهای مدیران نبود، و استفاده از آن اطلاعات سبب گمراهی و عدم تصمیم گیری صحیح مدیران میگردد و به دنبال آن این افراد سیستم جدیدی تحت عنوان سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت را معرفی نمودند.تا نیمه دوم دهه ۱۹۸۰ ABC به عنوان فصلی از کتب حسابداری مدیریت و یا حسابداری صنعتی مطرح میگردید ولی امروز از آنچنان اهمیتی برخوردار است که کتب متعددی در این زمینه تحت عنوان ABC مطرح گردیده است.
هزینه یابی بر مبنای فعالیت
در واقع جهت تعیین تخصیص هزینه های تولیدی به موجودی ها و نیز به منظور دستیابی به سودآوری بلند مدت، سیستم ها باید اهداف کنترلی و برنامه ریزی را نیز تامین نمایند و از آنجائیکه ساختار هزینه ها و تولیدات بسیاری از شرکت ها در سال های آخر تغییر یافته است به طوریکه دستمزد که بخش اعظم هزینه های تولیدی را به خود اختصاص میداد امروزه بخش اندکی از هزینه تولید را تشکیل میدهد و در مقابل سربار تولید بخش عمده هزینه های تولیدی را در برگرفته است.
در بسیاری از موارد هزینه های سربار با تعداد فعالیت های مربوط به یک محصول رابطه دارد نه با مقدار واحدهای تولید شده از محصول به عنوان مثال یک شرکت تولیدی را در نظر بگیرید که ۲ محصول مشابه تولید میکند. محصول اول از ده قطعه تشکیل شده است در حالی که محصول دوم از یکصد قطعه تشکیل شده است. هر قطعه قبل از نصب باید معاینه و بازدید شود بنابر این مشخص است که تحویل و دریافت یکصد قطعه در مقایسه با ده قطعه نیاز به فعالیت بیشتری دارد
. در صورتی که همین هزینه در روش سنتی بر اساس مبانی جذب سربار هر محصول به طور کلی به محصولات تخصیص مییابد. بنابر این ضرورت بکار گیری روش هزینه یابی جدیدی که بتواند نحوه وقوع هزینه های سربار را در شرکت نشان دهد احساس میشود. این نگرش نسبت به وقوع هزینه ها را مدیریت بر مبنای فعالیت (Activity based manajment) میگویند که به معنی استفاده از سیستم حسابداری بر مبنای فعالیت میباشد. در این سیستم بر فعالیت ها به عنوان موضوع اساسی هزینه ها ( مولد اساسی هزینه ها) تاکید شده است.
بر اساس این سیستم هزینه مقادیر تولید بر اساس جمع هزینه های فعالیت های صرف شده برای آن بدست میآید. ویژگی این سیستم این است که هزینه ها با توجه به مناسبت های مهمیکه در طی زمان رخ میدهد اندازه گیری و ردیابی میشود و فعالیت به معنی روش یا فرآیندی که موجب انجام کار میشود تعریف میگردد.هزینه یابی بر مبنای فعالیت ها مبتنی بر این مفهوم است که منابع به مصرف فعالیت ها میرسند و فعالیت ها صرف تولید محصولات میگردند.
بر خلاف روش سنتی حسابداری که از یک نرخ کلی جذب سربار استفاده میشود و یا گاها نرخ های جداگانه برای هر دایره استفاده میشود در این سیستم ABC برای هر فعالیت یک مبنای جداگانه به عنوان مولد اساسی هزینه ها تعیین و بر اساس آن یک نرخ جداگانه نیز محاسبه میگردد. هر فعالیت تنها یک مولد هزینه دارد.
عوامل موثر بر انتخاب مولد هزینه :
۱- درجه همبستگی بین هزینه ها و آن رویداد یا منبا
۲- فزونی منافع بر مخارج به کارگیری مولد هزینه به عنوان مبنا
۳- اثرات رفتاری که در تصمیم گیری و یا تعیین قیمت ها و … دارد مناسبت استفاده از ABC به قضاوت های مدیریت بستگی دارد و ABC بجای تمرکز بر استفاده کنندگان از سیستم حسابداری بر قابلیت های سیستم تمرکز مینماید شرکت هایی که دارای خصوصیات ذیل هستند به کارگیری ABC برایشان بیشتر مفید است:
a. هزینه های سربار بالایی دارند
b. تنوع فعالیت دارند
c. تنوع محصولات دارند
d. تغییرات مستمر در فعالیت ها دارند بدون اینکه سیستم حسابداری تغییر یافته باشد.
e. تکنولوژی پیشرفته دارند.
همچنین با توجه به موضوعات مشروح قبل، بدیهی است که هرگاه شرکت از سیستم هزینه یابی سفارش کار استفاده نماید به علت تنوع محصولات و سفارشات نسبت به سیستم هزینه یابی مرحله ای استفاده از سیستم ABC بسیار کارآمدتر خواهد بود و همچنین در شرکت هایی که تنوع محصول ندارند، سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت ABC زمانی نقش خود را به عنوان یک ابزار کارا ایفا مینماید که مدیریت تصمیم بگیرد خط تولید خود را عوض نماید و یا بخواهد محصول فعلی خود را بهبود کیفی و تکامیل ببخشد. در این صورت ABC با مقایسه بین کشش بازار و قیمت های فروش محصول تکامل یافته و هزینه های آن مدیریت را در تصمیم گیری یاید نماید.
به طور خلاصه، مزایای ABC را میتوان به صورت زیر ذکر نمود:
۱- کمک در قیمت گذاری بهتر محصولات برای فروش
۲- کاهش هزینه فعالیت هایی که هزینه بالایی دارند.
۳- احتمال حذف محصولاتی که بهای تمام شده آنها بالاست
دلایلی که مدیران بدنبال بکارگیری سیستم ABC هستند:
۱- مدیریت ممکن است بخواهد که فعالیت هر دایره با فعالیت های سایر دوایر مقایسه یا تلفیق گردد. برای مثال مجموع هزینه های کنترل کیفیت شامل هزینه های بازرسی و نظارت در بخش خرید، تولید و نیز هزینه های خدمات به مشتریان در بخش بازاریابی باشد. تنها اگر هزینه ها بر مبنای فعالیت ها نگهداری شوند میتوان مجموع هزینه های شرکت را درباره کنترل کیفیت بدست آورد.
۲- به منظور مدیریت بهتر فعالیت ها و اتخاذ تصمیمات اقتصادی بهینه تر، مدیرات اجرایی میخواهند رابطه علت ( فعالیت ها) و معلولی ( هزینه ها) را به صورت تفصیلی تر و دقیق تر مشخص نمایند.
۳- بهبود در مدیریت هزینه ( cost management ) که با عنوان عملکرد مدیران اجرایی و سایر افراد در به کارگیری هزینه ها در فعالیت های برنامه ریزی و کنترل به صورت کوتاه مدت و بلند مدت، تعریف میشود. چون تاکید اولیه مدیران درباره مدیریت هزینه روی فعالیت های بنیادی میباشد نه روی محصولات لذا اگر فعالیت ها به خوبی اداره شوند، هزینه ها پایین میآیند و محصولات نهایی در بازار بیشتر قابل رقابت خواهند بود.
۴- ضعف سیستم های حسابداری صنعتی موجود در نشان دادن روابط بینابینی فعالیت های عملیاتی مختلف. برای مثال طراحی محصولات و فعالیت تولید را در نظر بگیرید. محصولی که با ۴۰ قسمت طراحی شده ممکن است موجب هزینه بیشتری نسبت به یک محصولی مشابه که به صورت ۱۵ قسمتی طراحی گردیده شود.
تفاوت های مهم سیستم سنتی و ABC
سیستم سنتی سیستم ABC
1- تعداد مراکز هزینه های غیر مستقیم معمولا کم است ۱- تعداد مراکز هزینه های غیر مستقیم معمولا زیاد است.
۲- مبانی جذب ممکن است که مولد هزینه هم باشد ( حجم تولید) ۲- مبانی جذب به احتمال قوی مولد هزینه است ( فعالیت ها)
۳- مبانی جذب هزینه های غیر مستقیم اغلب مالی هستند مثل: هزینه های دستمزد یا هزینه مواد مستقیم ۳- مبانی جذب اغلب متغیرهای غیر مالی هستند مثل تعداد اجزای یک محصول یا ساعات بازرسی و تست آن محصول
۴- گذشته گراست مدیریت چگونه عمل کرده است؟ ۴- آینده نگر است: چه هدفهایی باید دنبال شود؟
کاربرد های سیستم ABC
الف- حسابداری سنجش مسئولیت:
بر خلاف روش سنتی که به سنجش عملکرد هزینه ، درآمد و سود یک واحد تمرکز دارد در ABC توجه تنها به هزینه ای که توسط یک فعالیت به وقوع میپیوندد نیست بلکه به خود فعالیت نیز توجه میشود که آیا انجام فعالیت مزبور ضروری بوده و ارزش افزوده ای برای محصول داشته است یا خیر و …
ب- برآورد جریانات وجوه و نقش ABC:
ABC پیش بینی و برآورد جریانات نقدی را با جداسازی هزینه هایی که با یک مولد هزینه ارتباط دارند و در سطوح مختلف در یک پروژه رخ خواهند داد با صحت بیشتری تعیین مینمایدچرا که هزینه هایی که در روش سنتی ثابت در نظر گرفته میشود در ABC اغلب متغیر دیده میشود که این تحلیل گر را در پذیرش یا رد یک سرمایه گذاری میتواند کمک کند.
ج- بودجه انعطاف پذیر بر مبنای هزینه یابی فعالیت ( ABC)
در روش سنتی بودجه بر مبنای یک مولد هزینه بود ولی در ABC ما مولدهای مختلف هزینه داریم که میتواند در پیش بینی بهتر هزینه های سربار تولید ما را کمک نماید.
د – تجزیه و تحلیل هزینه های تفضیلی بر مبنای ABC:
همانطور که گفته شده در ABC هزینه هایی که در روش سنتی ثابت در نظر گرفته میشود با توجه به مبناهای تعیین شده متغیر در نظر گرفته میشود که این ما را در تصمیمات مربوط به خرید یا ساخت، اجاره یا خیرد و یاری مینماید.
هـ – تجزیه و تحلیل هزینه درآمد سود بر مبنای ABC
در تجزیه و تحلیل سنتی تعداد واحدهای فروخته شده به عنوان تنها منبع مولد درآمد و هزینه در نظر گرفته میشود که یک مولد هزینه مبتنی بر حجم میباشد اما در ABC مولدهای گوناگونی داریم که بر تجزیه و تحلیل های ما اثر میگذارد.
و – نهایتا اصول ABC نه تنها در تخصیص هزینه های سربار تولید، بلکه در برنامه ریزی، کنترل، ردیابی و تخصیص سایر هزینه های شرکت که قبل از تولید ( تحقیق و توسعه، تامین مواد اولیه، طراحی محصول) حین تولید و پس از تولید ( قیمت گذاری محصول، توزیع و بازاریابی) مدیریت را کمک مینماید . برای مثال تمام هزینه های محصول را میتوان از طریق محاسبه هزینه های فعالیت های مختلف در تحقیق و توسعه طراحی محصول تامین مواد اولیه،تولید، بازاریابی، توزیع و خدمات پس از فروش محاسبه نمود.
مراحل اقدام هزینه یابی بر مبنای فعالیت:
الف- شناسایی فعالیت هایی که منابع را مصرف میکنند و تخصیص هزینه ها به آن فعالیت ها
ب – محاسبه نرخ هزینه برای هر واحد مولد هزینه : مولد هزینه عامل پدید آورنده هزینه یک فعالیت است.
ج- تخصیص هزینه ها به محصولات از طریق ضرب نرخ مواد هزینه در حجم مولد هزینه ای که برای یک محصول صرف شده است.
البته ممکن است که به منظور تخصیص هزینه فعالیت ها به محصولات بر اساس تجره و محاسبه دقیق، درصدی را برای هر عامل هزینه که توسط هر محصول مصرف میشود بدست آورد و براساس آن تخصیص صورت گیرد.
شرکتی دو نوع تلویزیون تولید میکند که یکی سیاه و سفید و دیگری رنگی میباشد. تعداد تولید و فروش مدل سیاه و سفید ۱۵۰۰۰ دستگاه و مدل رنگی ۳۰۰۰ دستگاه میباشد. به دلیل تقاضای نامعین برای تلویزیون رنگی در هر نوبت تولید ۳۷۵۰ واحد مدل سیاه و سفید و ۳۰۰ واحد مدل رنگی تولید میشود. چون زمان آماده سازی خط تولید برای هر نوبت تولید ۵ ساعت است برای تولید مدل سیاه و سفید حدود ۲۰ ساعت و برای مدل رنگی حدود ۵۰ ساعت وقت لازم است مدل سیاه و سفید ساده تر و قطعات کمتری دارد. مواد مستقیم مورد نیاز برای مدل سیاه و سفید در طی چند نوبت در طول سال دریافت میشوند ولی چون تولید مدل رنگی نظم خاصی ندارد و محموله های کوچک مواد مورد نیاز با توجه به نیاز شرکت دریافت میشوند. حال با دو روش سنتی و ABC بهای تمام شده را بدست میآوریم.
مدیر مالی اطلاعات سربار را برای ABC به صورت زیر بدست آورده است: ۸۰% هزینه های مهندسی، ۶۰% هزینه های دریافت و معاینه ماشین و نیز ۶۵% هزینه کنترل کیفیت متعلق به مدل رنگی میباشد. سایر هزینه های تولید بر اساس ساعات کار ماشین به مدل ها تخصیص مییابد هزینه راه اندازی نیز ۷۰% متعلق به رنگی است.
جدول شماره ۱
اطلاعات مربوط به تولید
شرح مدل سیاه وسفید مدل رنگی
مقدار تولید و فروش ۱۵۰۰۰ ۳۰۰۰
تعداد دفعات تولید ۴ ۱۰
ساعات کار ماشین برای تولید هر واحد ۱ ۲
کل ساعات کار ماشین ۱۵۰۰۰ ۶۰۰۰
تعد دفعات سفارش تولید ۴ ۱۰
تولید واحد هر سفارش تولید ۳۷۵۰ ۳۰۰
جدول شماره ۲
بهای تمامی شده تولید به روش سنتی
بهای تمام شده تولید:
سربار بودجه شده هزار ریال
مهندسی ۷۰۰۰۰۰ عامل هزینه مدل سیاه و سفید مدل رنگی
هزینه های تحویل و بازدید مواد ۷۵۰۰۰۰ مواد مستقیم ۶۵ ۴۰
هزینه های کنترل کیفیت ۴۵۰۰۰۰ سربار تولید ۱۰۰ ۲۰۰
هزینه های راه اندازی ۷۰۰۰۰۰ مدل سیاه و سفید ۱ ساعت
سربار غیر مستقیم ۵۰۰۰۰۰ مدل رنگی ۲ ساعت
جمع ۳۱۰۰۰۰۰ جمع ۱۶۵ ۲۴۵
هزینه هر ساعت ماشین کار
هزار ریال ۱۰۰=۲۱۰۰۰÷۲۱۰۰۰۰۰
جدول شماره ۳
تخصیص فعالیت ها به محصولات
عنوان فعالیت سیاه وسفید رنگی
مهندسی ۲۰% ۸۰%
تحویل و بازدید ۴۰% ۶۰%
کنترل کیفیت ۳۵% ۶۵%
راه اندازی ۳۰% ۷۰%
جدول شماره ۴
بهای تمام شده تولید به روش ABC
شرح عامل هزینه سیاه و سفید رنگی
مواد مستقیم ۶۰ ۴۰
هزینه های مهندسی ۳/۶ ۶/۱۸۶
هزینه های تحویل ومعاینه ۷/۶ ۵۰
هزینه کنترل کیفیت ۵/۱۰ ۵/۹۷
هزینه های راه اندازی ۱ ۷/۴۶
هزینه های غیر مستقیم ۸/۲۳ ۶/۴۷
بهای تمام شده هر واحد با روش