مقدمه
در میان کرات منظومه شمسی کره ای وجود دارد که قدرت خداوند در قالب حیات آشکار نموده است یک کره ای خاکی بستر حیات را برای فراهم آورد و گیاهان سبز را برای ادامة زندگی در قلب خود رویانید . به انسان به عنوان موجودی متفکر مأوی بخشید پس از آغاز حیات از زمین شکل گرفت انسانهای غارنشین بفکر ساختن خانه افتادند. آنان بار دیگر نیاز به سوی زمین دراز کردند و زمین نیز، به محبت آنها پاسخ داد و این چنین تمدن از دل زمین آغاز شد.
دیوارهای بلند و قطور «منع» و «مانع» شهرهای قدیم که کوچکتر از روستاهای امروز بودند فروریخت و درهای بزرگ و کوچک که باز شد و باز ماند و از اندیشه پدرانمان گذشت که:
به دنیایی بی در و دیوار و خانه های یکی شده و آدمهای بیگانه با مرز و در و دیوار می توان رسید.
اندیشه بیراهی نداشتند. پرچین های ساده و کوتاه و سبز و پرگل و گیاه و میوه، با مهربانی هرچه بیشتر و درست تر بگویم با شرمی لطیف و انسانی میان املاکشان خط انداخته بود تا اختلافی هرچند کوچک هم پیش نیاید.
سال و سالیانی گذشت، اما آن دیوار بزرگ گرد شهر را که تکه تکه کرده بودند تا مرزها از میان برود، به میان شهر کشیدند و بتدریج پرچین های پرگل و گیاه به دیوار، و باغهای پر درخت به خانه های چند طبقه بدل شد.
هنوز مادربزرگها و پدربزرگها داشتند از درختهای سیب و انار و گردو و گلدانهای شمعدانی کنار حوض های بزرگ می گفتند که نه از درخت نشانی ماند و نه از حوضها و شمعدانی ها.
با پیشرفت علوم پزشکی و آموزش بهداشت و نطفه کشتن بسیاری از بیماریها و به واپس راندن مرگ و افزودن بر فرصت های زندگی و رشد جمعیت نیازهای جدیدی پدید آمد و زمینها از گل و گیاه خالی شد.
و همه ماتم گرفتیم که پس از این باید در دنیایی سنگی و سیمانی و بیگانه با گل و گیاه زندگی کنیم.
اگر ماشینها به جنگلها هجوم برده و طبیعت را با جاده و آسمان خراشهایش ویران کرده است و استخراج نفت و ساختن پالایشگاهها و ایجاد کارخانه ها بسیار و بارها کردن مقدار فراوانی سرب و سم و دودهای خفه کننده در فضای شهرها باید راهی برای آشتی کردن با طبیعت – طبیعتی که انسان بخش بزرگی از آنست و هرچه کرده به امید آسان کردن زندگی بوده نه ویران کردنش – یافت. ناچار است که از طبیعت استفاده کند اما تا نهایت ویرانیش نرود، چون دیگر چیزی برای سودآوری و سودبخشی نمی ماند.
این است که مهندسین طبیعت به یاری زمین آمدند و به جای گردو و بن های چنان عظیم که فرو افتاده است و آسمان خراش های عظیم تری که به آسمان سرکشیده، گل و گیاه را و فضای سبز را جانشین بخشهای ویران شده جنگلها و باغها کردند و به یاری آنان گلستانهای تکه تکه شده جمع آؤری شد و هر تکه در گلدان و گلدانهایی جای گرفت و به آپارتمانها برده شد تا چون همیشه گل و گیاه و انسان به هم برسند و در برابر سنگ و سیمان و آهن تنها نمانند و این نیاز انسان شهرنشین برای بازگرداندن طبیعت سبز به محیط زندگی است، آن طبیعت سبزی که بر اثر گسترش سطوح سخت و خشک شهرها و بزرگراهها و نفوذ تمدن در مناظر آن از میان رفته است.
من در پارک جمشیدیه از 28 تیرماه مشغول کار شدم و به دلیل علاقه زیاد تا 28 شهوریور ماه مشغول به کار بودم. در واقع بیشتر کار ما متمرکز به گلهای آپارتمانی، تکثیر گلها، مبارزه با آفات و بیماریهای آنها بود. و همچنین در پشت گلخانه زمین چمن و مبارزه با آفات آن و نحوة انتقال گلهای آپارتمانی را به سطح پارک و سرگل زنی – جعبه سازی – مبارزه با آفات و بیماریهای درختان گلابی – سیب را مورد بررسی قرار دادیم. امید است که با کمک شما استاد عزیز بتوانم مدارک خوبی ارائه دهم.
بنام هستی بخش یکتا
تاریخچه پارک:
احداث پارک جمشیدیه به همت سازمان و با کوشش مسئولین امر در سال 1356 انجام شد و در سال 1359 به علت نظامی شدن منطقه درب این پارک بسته شد.
این پارک باغی متعلق به جمشیدیه دولو بوده است که تصمیم بر آن داشت که در این باغ خانه سالمندان احداث نماید ولیکن توسط دفتر شهربانو (فرح پهلوی سابق) این باغ مصادره شد و دستور ساختن پارک صادر شد و طراحی این پارک نیز توسط مهندسین، حضرتی و برقه ای و عراقی انجام شد.
این پارک تحت پوشش شهرداری منطقه 1 و ناحیة 4 است و مساحت 2m69000 نوع خندق استفاده شده از اراضی پارک (خالصه خریداری، واگذاری، تفرج) که تصرفی است.
محل کارآموزی: پارک جمشیدیه تحت پوشش ناحیة 4 زمان بهره برداری 1359
- نحوه آبیاری پارک: به صورت بارانی – نهری
- وضعیت کفپوش خیابانهای پارک به صورت سنگفرش
- وضعیت روشنایی پارک: پروژکتور – پایه چراغn150 – تعداد شعله 120
- مساحت پارک 6900 2m - چمنکاری 200 2m
- گلکاری 2500 2m - معابر 2300 2m
- زمین بازی کودکان 70 2m - درختکاری 66200 2m
- مساحت استخر 650 2m - ساختمانهایاداری250 2m
- رستوران 7 2m - بوفه 9 2m
- نوع حفاظ: نرده ای فلزی - آبخوری 5 عدد سنگی
- سطل زباله 60 عدد سنگی - قفس پرنده دارد
- تلفن عمومی: یک ععدد جلوی درب شرق - تعداد درب: سه درب ماشین رو به شرق
(م- آزاده- 1370 اطلاعات چارت پارک) یک عدد درب کوچک
سرویس بهداشتی: سه دستگاه شیوة طراحی پارک: سنگی
مرکز ورزشی دارد نیمکت 20 عدد چوبی – 8 عدد آلاچیق
مراکز فروش فرهنگی شامل نگارستان، آمفی تأتر
نمایشگاه یا پارکینگ ندارد
گلخانه و تولیدات گیاهی دارد
سیستم پخش صوت دارد (م- آزاده- 1370 اطلاعات چارت پارک)
پارک جمشیدیه در محدودة شمال تهران واقع در خیابان شهید باهنر اتست مساحت آن حدود 2m6900 است و در سال 1356 احداث شد و در سال 1359 مورد بهره برداری قرار گرفت. قفس پرندگان و برکه و آلاچیق و خلوتگاه و دریاچه و بازی شطرنج قرار دارد. در غرب پارک رستوران و استخر و دفتر پارک و سرویس های عمومی قرار دارد. در شرق پارک آب نما، زمین بازی قائم کودکان – گلخانه – آبخوری سنگی می باشد – در جنوب پارک موتور برق، آب نما شوفاژخانه (3 دستگاه یکی مربوط به دفتر پارک و یکی مال رستوران و دیگری برای گلخانه است.
این پارک وسیع و زیبا از شمال به کوه ختم می شود و دارای آب و هوای بسیار خنک و تمیزی است مورد توجه عموم مردم خصوصاً ورزشکاران و هنردوستان می باشد.
موقعیت جغرافیایی:
از شمال به کوه کلکچال ختم شده، از سمت جنوب به منظریه ختم شده. از غرب به جاده کلکچال ختم شده از شرق به خ جمشیدیه
طرح و توسعه: شروع 1376 5000 2m
به طور کلی اثرات پارکها از جنبه های مختلف زیباسازی و تفریحی و بهداشتی و اثر مستقیم آنها در سلامتی جهانی، رفع خستگی روحی و جسمی غیرقابل انکار است پارکها و فضای سبز تنها وسیله کاهعش درجه حرارت و بهبود آب و هوا در شهرها به شمار می آیند و اهمیت پارکها در محیط شهری را می توان به شرح زیر خلاصه نمود:
1- پارکها به عنوان عنصر اساسی و مهم و شکل دهندة شهرها هستند
2- آب و هوای شهر خصوصاً (مناطق اطراف پارک) را بهبود می بخشد
3- پارکها بسیاری از نیازهای انسانی اعم از جسمی و روحی را که عامل شهرنشینی به طور گسترده ای آنرا محدود کرده است جبران می نماید
4- پارکها در سلامتی و بهداشتی محیط زیست نقش عمده ای را به عهده دارند
5- پارکها همراه با سایر مراکز خدماتی موجود در پارک، نظیر کتابخانه، زمین ورزشی و استخر و ... از مراکز تفریحگاهی، و عمومی مردم می باشند.