بررسی مجتمع مسکونی
فهرست
فصل اول
شناخت
فصل دوم
تحلیل
فصل سوم
آنالیز سایت
فصل چهارم
مطالعات تطبیقی
فصل پنجم
ضوابط
فصل ششم
فصل هفتم
طراحی معماری
بیان مسأله :
کشور ایران با نرخ رشد جمعیت 4/2 درصدی و جمعیت شهرنشین 61 درصدی با مشکل رشد بسیار سریع جمعیت و تمرکز جمعیتی در مراکز شهری روبروست و به تبع آن ضرورت تأمین مسکن به یک مسأله فراگیر و همگانی تبدیل شده است. توجه به این نکته ضروری است که روند فعلی تولید مسکن پاسخگوی حتی نیمی از نیاز موجود را برآورده کند.
عوامل بحران زایی مثل افزایش تقاضا برای مسکن، و نیاز به ارتقاء کیفی مسکن، ساخت بناهایی با تیپ یکسان، عدم دگرگونی در شیوه های ساخت ابنیه و قیمت بالای زمینهای شهری و رواج الگوهای ساخت غربی تأثیر عمده ای در بالا رفتن هزینه جاری ساخت مسکن شده اند. از طرفی هدف از تأمین مسکن نباید تأمین حداقل احتیاجات مردم باشد بلکه بایستی به خواسته آنها در چهارچوب احتیاجات اساسی توجه کرد و به این منظور باید به سیستم هایی توجه کرد که با حداقل هزینه حد متناسب آسایش را در محیط زندگی برای آنها تأمین کند.
طراحی یک مجتکع مسکونی با تأکید بر تقویت روحیه جمعی ساکنین و ایجاد و احیاء تعامل انسانی جامعه ایرانی که در راستای هدفی والاتر که ساماندهی به نحوه ساخت مجتمع های مسکونی از منظر کیفی و با نگاهی به پیشینه تاریخی شهر بجستان، باز زنده سازی خاطرات بصری و حسی در مقیاس خانواده و جامعه شهری در چهارچوب نیازهای امروزی طراحی در سطح خرد که در مقیاس یک پروژه مسکونی به ویژگیهای کلی کیفیت محیط در مجتمع های مسکونی و در انتها به واحد مسکونی می پردازد.
بخش اول :
تعریف مسکن :
" مفهوم مسکن، چیزی بیش از یک سرپناه و چیزی بیش از محافظ انسان و فعالیتهایش از گزند عناصر طبیعی است. پاسخ به این سؤال که نارساییهای این تعریف کدام است و بیش از این چیست، بسیار دشوار است و با توجه به عواملی نظیر وضعیت اقلیمی، مذهب و گروه قومی، مبلغی از درآمد که باید به هزینه مسکن اختصاص داده شود و نیز گذشته تاریخی فرد در رابطه با مسکن و تمایلات و بینشهای فردی او، تغییر می کند."
سکونت و سکونتگاه :
" واژه سکونت؛ مفهوم گسترده تری از مسکن دارد و منظور آن، مجموعه ای از فعالیتهای زیستی خانوار، فعالیتهای فردی- جمعی از یک سو و فعالیتهای اجتماعی- اقتصادی را از سوی دیگر در بر می گیرد."
" مفهوم سکونتگاه، در برابر مسکن، محلی است که تمامی خدمات و تسهیلات ضروری برای بهزیستی خانواده را فراهم می سازد. مانند بهداشت، آموزش، فرهنگ، روابط اجتماعی بدون توجه به اهمیت و میزان انجام این خدمات."
اهداف کلی اجتماعی مسکن :
" مسائلی که در چهاچوب اهداف کلی اجتماعی مسکن قرار می گیرند، یعنی بررسی مسائل مربوط به سرپناه، زندگی خانواده، ثبات اقتصادی، مشارکت خانواده در زندگی اجتماعی و دسترسی به تسهیلات عمومی عوامل مؤثر در نیاز به مسکن را شکل می دهند و در شناخت آنها می توان وضعیت موجود مسکن از دیدگاه اجتماعی را در کشور سنجید. ابعاد نیاز به مسکن، دو جنبه کمی و کیفی می یابد:
بعد کمی؛ شناخت مسائل را در بر می گیرد که به فقدان سرپناه و یا سرپناهی مربوط است که خارج از تعریف مسکن حداقل قرار دارند، ولی از ایمنی نسبی ساخت برخور دارند و میزان دسترسی به آن مورد توجه قرار
می گیرد. به عبارت دیگر درجه پاسخگویی به نیاز بدون در نظر گرفتن کیفیت آن مورد نظر است. در کتاب "مسکن حداقل" در صفحه 29، از مسکن حداقل چنین یاد می شود:
"مسکن حداقل در عین حال که بر رعایت استانداردها و معیارهای اصلی و اساسی متکی است، حد نیاز اساسی و زیستی سکونت و کیفیت فضایی را در نظر دارد و با ابعاد اقتصادی و اجتماعی مسکن و ویژگیهای اجتماعی و توان مالی خانوار نیز تطابق دارد و در نهایت طرح مسکن حداقل می تواند الگوی فضایی سکونت را در شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه ما ارائه دهد."
اما در عمل ساختمانهایی که با عنوان مسکن حداقل برای قشر کم درآمد و متوسط پایین جامعه ساخته شد، در بسیاری از موارد ویژگیهای ذکر شده در تعریف را ندارند و تنها به اصول کلی فیزیکی- اقتصادی محدود شده اند.
الگوهای سکونت :
الگوهای فضایی خانه های سنتی بجستان :
در مورد گوناگونی فضاها از نظر انواع، درجه پوشیدگی، شیوه های ترکیب و رابطه آنها با شیوه زندگی می توان به نکات زیر در خانه های قدیمی اشاره کرد:
1) تمامی خانه ها چه کوچک باشند چه بزرگ، حیاط و یا حیاط مرکزی دارند و از نظام فضایی ثابتی پیروی می کنند. حیاط در همه این خانه ها مرکزیت تام دارد و همانند قلب خانه عمل می کند.
2) سه گروه فضایی کاملاً مشخص و متمایز در تمامی این خانه ها حضور دارند. گروه فضاهای بسته، گروه فضاهای سرپوشیده (نیمه بسته / نیمه باز) و گروه فضاهای باز. و همه فضاهای بسته بطور غیر مستقیم و عمدتاً از طریق فضاهای سرپوشیده با حیاط مرتبط هستند.
3) در حیاط حضور آب، سبزی، آسمان، آفتاب، باد، شب و مهتاب کاملاً محسوس است.
4) ورودی کاملاً مشخص و مستقل است و بوسیله یک یا دو یا چند فضای دیگر با حیاط ارتباط برقرار می کند. حیاطها از نظر احساس فضایی همانند یک اتاق سر باز عمل می کنند.
5) عناصر معمارانه تعریف کننده گروه فضاهای باز کف و دیوارها، گروه فضاهای پوشیده سقف و کف و گروه فضاهای بسته سقف، کف و دیوارها هستند.
6) نتیجه همجواری و ترکیب دو یا چند فضا آن است که فضاها هر کدام امکان بسط فضایی، چشم انداز نوری پیدا می کنند.
7) ترکیب سه گروه فضاهای باز، بسته و پوشیده به نحوی است که یکدیگر را تعریف می کنند. فضاهای باز، فضاهای بسته را و بالعکس. در این میان، فضاهای پوشیده نقش فضاهای گذار را در ادامه فضاهای باز و بسته به عهده می گیرند.
8) درهر سمت حیاط، ترکیب لایه ای افقی و عمودی فضا، همچون شبکه ای در هم تنیده، انواع فضاها را با ابعاد و ارتفاعهای گوناگون برای انواع فعالیتهای خصوصی و عمومی مرتبط با شیوه زندگی فراهم می آورد.
9) حفظ محرویت در داخل و ملاحظات اقلیمی
نکات مشهود و مرتبط با تمیز و تشخیص فضایی عبارتند از:
بحث مشرفیت در واحدهای مسکونی از اهمیت خاصی برخوردار است و به نظر می رسد کمتر به صورت عملی روی آن بررسی به عمل آمده باشد. در گذشته یکی از مقیدات طرح واحدهای مسکونی توجه به مشرف نبودن واحدهای مسکونی نسبت به هم و نسبت به معبر بوده است. و تقریباً در اکثر موارد راه حل عملی برای حصول این مقصود نیز یافت می شود. البته ارتفاع کم و تعداد طبقات محدود ساختمانها عامل مهمی در تحقق این منظور بوده است، لیکن امروز که نیاز به احداث ساختمانهای مرتفع و چند طبقه حس
می شود چگونه باید رفتار کرد؟
امروزه با توجه به احداث مجتمع های چند واحدی بسیاری از فضاها و عملکردهای مربوط تغییر شکل داده و به فرم جدیدی مطرح می شوند. به عنوان مثال حیاط به عنوان فضای سبز خصوصی تبدیل به فضای عمومی و مشاع شده است. راه پله، پارکینگ، پشت بام و ... به عنوان فضاهای عمومی و مشترک در بنا خصوصیات و ویژگی های خاصی دارند که با کیفیت زندگی گذشته تفاوت دارد.
همین طور وقتی که ساختمانها چند طبقه می شوند طراحی فضاهای مسکونی واحدهای آپارتمانی
پیرامون حیاط مرکزی توجیه پذیر است. چه از نظر دسترسی به طبقات و چه از نظر مسائل اقتصادی و ساخت و چه از نظر تأسیسات ساختمان و همین طور کنترل دیده می شود و ... مضافاً اینکه نحوه زندگی مردم و سطح توقعات و عادات مردم با گذشته فرق کرده است و لزوماً باید طرحی نو برای واحدهای مسکونی در نظر داشت. با گذشت سالها و انجام تجربیات مکرر قالب کلی و فرمی مناسب با نیازهای جامعه شکل گرفته است، ولیکن این فرم کلی علی رغم فراگیر بودنش دارای نواقص و اشکالاتی می باشد که با نیازهای واقعی فرهنگی، اجتماعی جامعه ایران اسلامی ما منطبق نیست. و نیازمند ارائه راه حلهای قابل قبول برای مردم می باشد.
از جمله ضروری است توجه به عرصه خصوصی و عمومی در طرح واحدهای مسکونی و حفظ حریمهای خصوصی و تقویت خصلت حیا و عفت و عدم پرده دری در واحدهای مسکونی به عنوان کانون زندگی خصوصی مردم و کنترل مشرفیت.