بررسی الگوی سنی ازدواج در ایران
بررسی الگوی سنی ازدواج در ایران
کنترل میزان رشد جمعیت یکی از مهمترین شاخصهای توسعه بحساب می آید. جمعیت دنیا در سال 1950 دو و نیم میلیارد نفر بوده و اکنون از مرز 6 ملیارد نفر گذشته است و پیش بینی می شود در سال 2025 میلادی به 5/8 میلیارد نفر برسد طی همین سالها در ایران روند رشد جمعیت از متوسط دنیا بالاتر بود و جمعیت 10 میلیونی 100 سال قبل اکنون به نزدیک به 7 برابر رسیده است[i].
کشور جمهوری اسلامی ایران که در دوران سالهای اولیه انقلاب دارای رشد جمعیت بالا و در حدود7/2 (که تا 4/3 نیز ذکر شده است)[ii] و در سالهای اخیر این میزان رشد تا حدود 7/1 (و مواردی تا 2/1 نیز ذکر شده) کاهش یافت این کاهش رشد جمعیت ناشی از اجرای طرحها و برنامه های کنترل جمعیت در سالهای اخیر بوده است.
هرم سنی جمعیت ایران در سالهای اول بعد از انقلاب شکلی مخروطی با قاعده پهن به خود گرفت که این شکل نشانگر رشد جمعیت بالا است و در سالهای بعد این رشد بسرعت کنترل و باعث تغییر در شکل نمودار فوق گردید بطوری که اکنون یک ناحیه فرو رفته در قاعده مخروط را می توان بوضوح مشاهده کرد مشابه این تغییر را می توان در نمودار رشد جمعیت کشور های اروپایی و بخصوص در کشور آلمان پس از جنگ جهانی اول مشاهده نمود که البته این تغییر شکل نمودار در اروپا در بین گروه جوانان و افراد میانسال (بویژه مردان ) و بدلیل کشته شدن سربازان در جنگ بوده است در حالی که تغییر شکل مزبور در کشور ما ناشی از کنترل رشد جمعیت و تنظیم خانواده می باشد.
کشور ایران دارای جمعیت جوانی می باشد و برابر آمار (در زمان مطالعه) حدود 35% جمعیت کشور را افراد زیر 18 سال تشکیل می دهند این آمار اهمیت تحقیق در مسائل جوانان و از جمله مسئله ازدواج را روشن تر می نماید[iii].
براساس مطالعات انجام شده در سال 1365 از سوی سازمان ثبت احوال نشان می دهد که 99 در صد از زنان کشور ما موفق به ازدواج می شوند و تنها یک درصد آنان تا پایان عمر خود موفق به ازدواج نمی شوند[iv].
شاخص دیگر میانگین طول مدت ازدواج است که این رقم در جامعه ما بسیار بالا است.
الگوی ازدواج در ایران بر اساس باور مردم به این گونه است که شوهر باید از زن بزرگتر باشد و میزان تفاوت سن حداقل 5 سال را لازم و این اختلاف سن را ضامن بقای خانواده ها می دانند.
همچنین طبق تحقیق انجام شده از سوی سازمان ثبت احوال میزان تفاوت سنی زن و مرد در کشور طی سالهای دهه 60 بین 8/4 تا 1/5 بوده است[v] اخیرا مجلس شورای اسلامی نیز در یک طرح پیشنهادی سن قانونی ازدواج برای مردان 18 و برای زنان را 15 سال اعلام نمود.
آمار های موجود اختلاف سن زن و مرد را در جوامع مختلف و از جمله در جوامع غربی نیز در همین حدود نشان می دهد تا به آنجا که فرمول زیر را که از دوران ارسطو باقی مانده است برای تعیین سن مناسب ازدواج زن و مرد صادق دانسته اند.
7+ (2/ سن مرد) = سن زن
نمودار شماره 1: نمایش میانگین سن ازدواج در زن و مرد بر اساس فرمول فوق
بر اساس این طرز تفکر و طبق فرمول فوق مشخص است که با افزایش سن ازدواج میزان اختلاف سن زن و مرد نیز افزایش می یابد به گونه ای که سن مناسب زن برای مرد 14 ساله معادل 14 سال و برای مرد 20 ساله معادل 17 سال و برای مرد 40 ساله معادل 27 سال و برای مرد 60 ساله معادل 37 سال خواهد بود.
نتیجه چنین تفکری در صورتی که میزان رشد جمعیت همواره مثبت باشد آن است که همیشه تعداد زنان در معرض ازدواج به مردان در معرض ازدواج بیشتر بوده است این موضوع تا کنون مشکل حادی را برای ازدواج زنان بوجود نیاورده لیکن این مشکل همیشه بطور مزمن خود را بروز داده است اگر چه تعدد زوجات باعث شده است تا ازدواج تعداد کمی از این بانوان نیز ممکن گردد.
بر اساس آمار منتشره از سوی سازمان ثبت احوال 82/2 درصد مردان کشور ما در سال 1370 دارای 2 همسر بوده اند که تعداد بیش از 345 هزار نفر از زنان را شامل می شود[vi] اگر فرض کنیم که فرهنگ چند همسری در جامعه همچنان حاکم باشد باز هم نمی توان انتظار داشت که کلیه دختران فرصت ازدواج را پیدا نماید ضمن آنکه عوارض چند همسری را نیز باید پذیرا باشند.
به ازای هر مرد در سن ازدواج حداقل یک زن در سن ازدواج و با اختلاف سنی ذکر شده وجود دارد لیکن با توجه به الگوی سنی ازدواج و فرهنگ اختلاف سن زن و مرد حاکم بر کشور ما انتظار می رود با توجه به تغییراتی که در میزان رشد جمعیت در کشور ما اتفاق افتاده است و منحنی هرم سنی در بخش قاعده آن دچار فرورفتگی شده است در سالهای آینده تعداد پسر های آماده ازدواج از تعداد دختر ها بیشتر شده و چه بسا تعداد قابل توجهی از آنان تا پایان عمر مجرد باقی بمانند اگر چه ممکن است تعدادی از مردان به فکر خروج ازکشور برای ازدواج افتند البته امکان واردات دختر از کشور های دیگر را نیز می توان در نظر گرفت! در هر حال این مشکل را با قانون چند همسری هم نمی توان رفع نمود!!
لازم به ذکر است در صورتی که بخشی از افراد جامعه بدلیل عدم تعادل تعداد پسر و دختر آماده ازدواج مجرد باقی بمانند علاوه بر ایجاد زمینه های فساد برای آنان بخش وسیعی ازافراد متاهل جامعه را نیز به فساد سوق می دهند حال این سوال پیش می آید که آیا افزایش تعداد افراد مجرد در جامعه را باید یک معضل بشمار آورد و یا اینکه مانند غربیها آن را به عنوان عامل کنترل جمعیت بحساب آورده و از آن استقبال نمود به هر حال پیش بینی میزان تجرد در بین زنان و مردان در سالهای بعد می تواند امکان تصمیم گیری های حساب شده و بموقع برای سیاستگزاران بهداشتی و بلکه فرهنگی و اقتصادی را فراهم سازد.
در یک بررسی وسیع که بوسیله دفتر سلامت خانواده و جمعیت در وزارت بهداشت و درمان و با نظارت مرکز آمار و همکاری کارشناسان و سازمانهای بین المللی در مهر ماه سال 1379 انجام شد آمار و اطلاعات بسیاری در زمینه جمعیت و شاخصهای توسعه جمع آوری گردید در این تحقیق علاوه بر سن تولد کلیه افراد خانواده سن ازدواج در زوجین مورد سوال قرار گرفت که زمینه بسیار مناسبی را برای انجام تحقیق در این زمینه فراهم ساخته است[vii].
لازم به ذکر اکنون نتایج این مطالعه تحت عنوان سیمای جمعیت و سلامت در جمهوری اسلامی ایران (مهر ماه 1379) منتشر شده است
از آنجا که اصولا تعداد متولدین پسر و دختر در بدو تولد تقریبا برابر می باشد (نسبت جنسی حدود 105 می باشد به بیان دیگر اختلاف احتمال پسر زایی نسبت به دختر زایی حدود 5/2 درصد می باشد) در صورتی که افراد هر گروه سنی با هم سن خود ازدواج نمایند تعادل تقریبا در جامعه برقرار می گردد اما همانگونه که در منحنی هرم سنی ملاحظه می شود تعداد متاهلین از هر گروه سنی در بین خانمها بیش از آقایان می باشد علت این پدیده نیز بخاطر اختلاف سنی مردان و زنان در هنگام ازدواج می باشد. با توجه به رشد مثبت جمعیت در گروه سنی متولدین قبل از سال 1364 طبیعی است که تعداد خانمهای متاهل هر گروه سنی در مقایسه با مردان متاهل از همان گروه سنی بیشتر باشند.
در نتیجه تعداد افراد مجرد مرد از هر گروه سنی بیش از افراد مجرد زن از همان گروه سنی می باشد لیکن با توجه به الگوی سنی ازدواج حاکم بر جامعه که مردان با زنان 5 سال کمتر از خود ازدواج می نمایند علی رغم بیشتر بودن تعداد مردان در عمل تعداد زنان بیشتری برای ازدواج وجود دارند که در جامعه شانس ازدواج کمتری را خواهند داشت مگر آنکه به ازدواج به طریقه چند همسری تن دهند.
در گروه سنی متولدین بعد از سال 1364 اوضاع بر خلاف گروه فوق اتفاق می افتد بدین صورت که بدلیل افت شدید رشد جمعیت تغییر در شکل هرم و فرو رفتگی در قاعده هرم اتفاق افتاده است و می توان پیش بینی کرد که علیرغم برابری جمعیت های زن و مرد در هر گروه سنی، بدلیل وجود اختلاف سنی هنگام ازدواج که بطور معمول 5 سال می باشد در صورتی که این الگو همچنان ثابت باقی بماند تعداد زیادی از مردان گروه های سنی یاد شده هرگز موفق به ازدواج نخواهند شد این موضوع بدلیل نبودن زنان در معرض ازدواج ازگروه 5 سال کمتر به تعداد کافی می باشد.
برای نشان دادن وضعیت فوق ابتدا با ترسیم نمودار هرم سنی و سپس هرم سنی افراد مجرد جامعه زمینه مقایسه تعداد موارد زن و مرد به تفکیک هر گروه سنی فراهم گردید که در نمودار موارد اختلاف به صورت خط چین ترسیم شده است در ادامه برای مقایسه تعداد موارد زنان و مردان در گروه های متقارن یکدیگر که با 5 سال اختلاف از هم می باشند هرم سنی فوق با حرکت دادن نمودار بخش زنان به سمت بالا و تقارن گروه های سنی مرتبط با یکدیگر زمینه مناسبی برای مقایسه فراهم شد سپس با مشخص نمودن میزان اختلاف تعداد زن و مرد بوسیله خط چین مواردی که بدلیل عدم تناسب جمعیت های زن و مرد در جامعه هرگز موفق به ازدواج نخواهند شد مشخص گردید.
لازم به ذکر است که با توجه به گذشت حدود سه سال از زمان بررسی برای برآورد وضعیت موجود ابتدا نسبت به برآورد تعداد موارد ازدواج بر اساس سه سال 77 تا 79 اقدام گردید و سپس آنها را از تعداد موارد برآورد شده افراد مجرد کاسته شد. مقادیر بدست آمده با بررسی های اولیه اختلاف کمتر از 10 درصد را نشان می دهند.