پاورپوینت آشنایی با سبک های معماری جهان و ایران
فهرست :
آشنایی با سبک های
معماری جهان
انواع سبک های معماری
معماری کلاسیک
معماری گوتیک
معماری باروک
معماری روکوکو
معماری ایران
ویژگیهای معماری ایرانی
معماری اسلامی
ویژگی معماری اسلامی
معماری چینی
خصوصیات معماری چین
معماری هندی
مدرنیسم
معماری مدرن
آشنایی با سبک های معماری ایران
معرفی شیوه خراسانی:
ویژگی های سبک خراسانی
معرفی شیوه رازی
معرفی شیوه آذری
معرفی شیوه اصفهانی
مقدمه : تمامی بررسیها و کاوشهای باستانشناسی حکایت از آن دارد که سابقه معماری ایران به حدود هزاره هفتم قبل از میلاد میرسد. از آن زمان تا کنون پیوسته این هنر در ارتباط با مسائل گوناگون، بویژه علل مذهبی، توسعه و تکامل یافتهاست.
معماری ایران دارای ویژگیهایی است که در مقایسه با معماری کشورهای دیگر جهان از ارزشی ویژه برخوردار است: ویژگیهایی چون طراحی مناسب، محاسبات دقیق، فرم درست پوشش، رعایت مسائل فنی و علمی در ساختمان، ایوانهای رفیع، ستونهای بلند و بالاخره تزئینات گوناگون که هریک در عین سادگی معرف شکوه معماری ایران است.
کتاب مسائل سیاسی و اقتصادی جهان سوم(بخش دوم )
کتاب های آمادگی آزمون دکتری رشته روابط بین الملل - ویژه کنکور سال 95 - به همراه تست ها
نظریه وابستگی
نکات مهم
ـ وابستگی را می توان رویهی دیگری از مبحث استعمار و امپریالیسم دانست.
ـ به تعبیر (بلوم استروم) و (بژورن هتنه)، مکتب وابستگی نمایانگر طنین آواهایی است که از پیرامون به گوش می رسد.
ـ کمیسیون اقتصادی سازمان ملل برای آمریکای لاتین ← اکلا ECLA
ـ رائول پربیش: مکتب ECLA
ـ سیاست جایگزینی واردات= ECLA، رائول پربیش
ـ پربیش، سونکل، فورتادو= مکتب ECLA
ـ تقسیم نظام بین الملل از نظر مکتب ECLA= مرکز و پیرامون
ـ مکتب اکلا: مخالف توسعه برون زا
ـ راهبرد اکلا برای توسعه کشورهای توسعه نیافته و پیرامونی: راهبرد جایگزینی واردات در اقب ل الگـوی توسـعه درون زا،
در مقابل راهبرد و استراتژی تشویق به صادرات که در قالب الگوی توسعه برون زا قرار می گیرد.
ـ مکتب ECLA معتقد به دخالت دولت در فرایند توسعه اقتصادی است .
ـ تقسیم بندی جهان از نظر رائول پربیش: مرکز، متشکل از کشورهای پیشرفته ـ پیرامون، متشکل از کشورهای توسعه نیافته.
ـ سونکل: ساختار وابسته تجارت خارجی عامل توسعه نیافتگی است.
نئومارکسیست: انقلاب سوسیالیستی
ـ نیروهای انقلابی برای انقلاب در تفکرات مارکسیست بنیادگرا: کارگران صنعتی شهری
ـ نیروهای انقلابی برای انقلاب در تفکرات نئومارکسیست: دهقانان روستا (ارتش خلقی)
ـ سمیرامین: توسعه نیافتگی پیرامون
ـ کاردوزو: الگوی توسعه مقارن با وابستگی یا توسعه وابسته
ـ در الگوی توسعه مقارن با وابستگی یا توسعه وابسته کاردوزو، سه نوع بازیگر وجود دارد:
دولت های اقتدارگرای بوروکراتیک
شرکت های چند ملیتی
بورژوازی محلی
ـ نظریه دولت اقتدارگرای بوروکراتیک: گیلرمو اودانل
ـ ویژگی های دولت اقتدارگرای بوروکراتیک از نظر اودانل
حاکمیت بورکرات ها ـ انحصار سیاسی ـ انحصار اقتصادی ـ سیاست زدایی
ـ نظریه بحران در دولت های اقتدار گرای بورکراتیک: پیترایوانس
نمونه سوالات تستی
1ـ کدام اندیشمند بر آثار مشروط کنندگی وابستگی بر ساختار توسعه داخلی کشورهای وابسته تأکید دارد؟
1 ) فرانک )2 آرتور لوئیس )3 دوس سانتوس 4 ) پربیش
2ـ کدام نظریه پرداز معتقد است که نظریه وابستگی به این معناست که نظام اقتصـادی یـک کشـور توسـط
توسعه و گسترش اقتصادی دیگر که به آن وابسته است، شکل گیرد؟
1) ارگانسکی 2) دوس سانتوس 3 ) گلتونگ )4 فرانک
3ـ نظریه وابستگی، نظریات نئومارکسیستی و نظریات نظام جهانی که از جمله نظریههای توسـعه و نوسـازی
می باشند، ملهم و برگرفته از کدام یک از متفکرین می ؟باشد
1) کارل مارکس 2 ) روستو 3) ماکس وبر )4 هابسون
4ـ پل باران توسعه نیافتگی را بر محور مازاد اقتصادی و نحوه ......... می داند.
1) جذب )2 جایگزینی )3 صادرات )4 سرمایه گذاری
5ـ دوس سانتوس می گوید: منظور ما از وابستگی وضعیتی است که در آن اقتصاد پاره ای از کشـورها تـابعی
از ............ شود.
1) بسط و توسعه اقتصاد کشور دیگر )2 اقتصاد کشورهای متروپل
3) بسط شرکت های چند ملیتی )4 توسعه اقتصاد کشورهای سرمایه داری
6ـ سه شکل وابستگی از نظر دوس سانتوس، کدام است؟
1) وابستگی استعماری ـ مالی، صنعتی و تکنولوژیک ـ صنعتی )2 وابستگی اقتصادی، مالی و تکنولوژیک
3) وابستگی صنعتی، مالی و اقتصادی )4 وابستگی مالی، صنعتی و تجاری
7ـ کدام دانشمند اعتقاد دارد که ریشه عقب ماندگی در جهان سوم توسط کشورهای غربی در سـه مرحلـه
انجام گرفته است؟
مرحله اول صدر کالا ـ مرحله بعدی صدور سرمایه و مرحله آخر تسلط از طریق شرکت های چند ملیتی
1) دوس سانتوس 2 ) پل باران 3) فرانک 4) هابسون
پاسخنامه سوالات تستی
1ـ گزینه 3 صحیح می باشد.
دوس سانتوس: بر آثار مشروط کنندگی وابستگی بر ساختار توسعه داخلی کشورهای وابسته تأکید دارد.
2ـ گزینه 2 صحیح می باشد.
دوس سانتوس
3ـ گزینه 1 صحیح می باشد.
کارل مارکس: نظریات وابستگی، نئومارکسیستی، نظام جهانی
4ـ گزینه 1 صحیح می باشد.
پل باران: توسعه نیافتگی را بر محور مازاد اقتصادی و نحوه جذب می داند.
5ـ گزینه 1 صحیح می باشد.
دوس سانتوس: منظور من از وابستگی وضعیتی است که در آن اقتصاد پاره ای از کشورها تابعی از بسط و توسعه اقتصـاد
کشور دیگر است.
6ـ گزینه 1 صحیح می باشد.
وابستگی استعماری ـ مالی، صنعتی، تکنولوژیک ـ صنعتی
7ـ گزینه 1 صحیح می باشد.
دوس سانتوس: صدور کالا ـ صدور سرمایه ـ تسلط از طریق شرکت های چند ملیتی
نوع فایل:Pdf
سایز :7.33 MB
تعداد صفحه:217
کتاب مسائل سیاسی و اقتصادی جهان سوم(بخش اول )
کتاب های آمادگی آزمون دکتری رشته روابط بین الملل - ویژه کنکور سال 95 - به همراه تست ها
فصل اول :مسائل سیاسی و اقتصادی جهان سوم
اصطلاح جهان سوم طی چند دهۀ اخیر یکی از رایجترین عناوین برای گروه بزرگی از کشورهای جهان ( شامل بیشتر
کشورهای آفریقا – آمریکای لاتین و آسیا ) بوده است . با وجود این ، اصطلاح مزبور معنا و مفهومی متغیر و در عین حال
مبهم داشته و در واقع محملی برای تعریفها و تفسیرهای متفاوت درباره این دسته از کشورها و عنوانی برای ذکر
مشخصات مختلف جغرافیایی – اقتصادی – اجتماعی – هسیاسی و غیر آنها بوده است . شاید مهمترین علت کار برد
وسیع و همگانی این اصطلاح نیز همین متغیر بودن وسعت و تنوع معنایی آن باشد .
گفته می شود اولین بار در سال 1952 یعنی در اوج جنگ سرد – جمعیت شناس و اقتصاددان فرانسوی به نام آلفرد
سووی ( Alfred sauvy) این اصطلاح را به منظور طبقه بندی آن دسته از کشورهای جهان که از دو بلوک سیاسی –
نظامی و اقتصادی آن زمان ( بلوک شرق و غرب ) خارج بودند به کار برد . اما گویا چند سال قبل از آن تاریخ نیز این
اصطلاح در فرانسه به همراه اصطلاحات مترادفی نظیر نیروی سوم و موضع سوم ، تقریباً به همان معنا به کار برده می شد
. این موضوع که اصطلاح جهان سوم – و دیگر اصطلاحات متصف به سوم – ابتدا در فرانسه به کار گرفته شد امری
اتفاقی نبود و توضیحی مختصر درباره علل آن می تواند بخشی از معنای این اصطلاح را روشن کند . پس در این خصوص
باید به دو موضوع اشاره کرد : نخست اینکه کشور فرانسه از همان ابتدای تشکیل بلوک بندی جهانی پس از جنگ
جهانی دوم نسبت به موقعیتش در بلوکی که واقع شده بود ( به ویژه نسبت به اتحاد نظامی ناتو ) ناخشنود بود و همواره
به نوعی تمایل خود را به استقلال از این بلوک بندی نشان میداد . به کار گیری اصطلاحات مزبور طی آن سالها از سوی
فرانسویان می تواند به نوعی فرافکنی این تمایل تعبیر شود . دوم اینکه کلمۀ سوم در تاریخ تحولات سیاسی فرانسه سابقه
طولانیتری هم دارد . این سابقه به دوران انقلاب کبیر فرانسه ( 1789 ) بر میگردد . اصطلاح طبقه سوم و حکومت سوم
از اصطلاحاتی است که طی آن دوران به کار برده می شد و معنای آنها در نظر مردم فرانسه شباهت زیادی با معنای
جهان سوم در جهان امروز داشت . قبل از انقلاب فرانسه طبقه متوسط روبه رشد شهری ( بورژوازی ) در مقابل دو طبقه
بالای آن روزگار ( اشراف و ارباب کلیسا ) به طبقه سوم معروف بود و در سالهای اولیه انقلاب فرانسه ، حکومت انقلابی که
از میان همین طبقه بر خاسته بود خود را در مقابل دو طبقه حاکم قبلی ( دربار و کلیسا ) حکومت سوم مینامید
مجموعه تست
1 - از نظر غزالی سیاست استصلاحی علمای آخرت شامل ...... می شود :
-1 باطن عوام -2 باطن خواص -3 باطن وظاهر عوام 4 – باطن و ظاهر خواص
-2 ظهور فکر ترقی خواهی مشروطه خواهی و آشنایی با معارف اروپایی در ترکیه مدیون کدام یک از
نخبگان می باشد؟
-1 شیخ محمد عبده -2 محمد رشید رضا -3 عبدالرحمن کواکبی -4 سید جمال الدین اسد آبادی
3 - دو متفکر معاصر اهل سنت که بر جدایی دین از شکل دولت نظر دارند کدامند ؟
-1 عبدالرحمن کواکبی و علی الرازق -2 محمد رشید رضا و علی عبدالرازق
-3 عبدالرحمن کواکبی و ابوالاعلی مودودی -4 مصطفی عبدالرازق و ابوالاعلی مودودی
4 – ابونصر فارابی با توجه به کلام عقل و شرع در فلسفۀ سیاسی خود کدام مورد یا موارد زیر را رئیس اول
مدینه فاضله معرفی می کند ؟
-1 فقط پیامبر -2 فقط فیلسوف -3 فیلسوف یا فقیه -4 فیلسوف یا پیامبر
5 – نظریۀ همکاری با سلطان جائر توسط کدام فقیه و متکلم شیعه طرح و بسط یافته است ؟
-1 ملا احمد نراقی -2 شیخ مرتضی انصاری
-3 سید مرتضی علم الهدی 4 – شیخ محمد حسن صاحب جواهر
6 – خلافت گرایان معاصر اهل سنت در باز سازی و احیای حکومت اسلامی بر کدام عنصر اساسی زیر تأکید
می کنند؟
-1 شورا 2 – اجتهاد -3 عدالت -4 یقر شی بدان
-7 آراء سیاسی کدام یک از فیلسوفان در راستای نبوت و برای اثبات عقلانی نبوت شکل گرفته است ؟
-1 ابن طفیل -2 فارابی -3 منزل -4 جماعت عظمی
پاسخ مجموعه تست فصل اول
1- گزینه (2) صحیح است.
2- گزینه (4) صحیح است.
3- گزینه (1) صحیح است.
4- گزینه (4) صحیح است.
5- گزینه (3) صحیح است.
6- گزینه (1) صحیح است.
7- گزینه (3) صحیح است.
نوع فایل:Pdf
سایز :12.1 MB
تعداد صفحه:218
جهان آینده و مشخصات سازمانهای پیشــــــگام
مقـــدمه
فناوریهای جدید، دنیای کسب و کار را از اساس دگرگون کردهاند. این فناوریها با ایجاد رشد شتابان در توانمندترین نیروهای اقتصاد جهان؛ یعنی فضای مجازی و قدرت محاسبه، به جزء لاینفک سازمانها در تمام دنیا تبدیل شدهاند. از سوی دیگر، همین فناوریها، چالشهای شدید دیگری پیش روی تمامی سازمانها قرار دادهاند.
ما در اوایل قرن بیست و یکم و ورود به دوران نوآوریهای موج سوم، با شرایطی روبهرو خواهیم شد که تمامی ابعاد وجود انسان را عمیقا تحت تاثیر قرار میدهد. صاحبنظران بر این عقیدهاند که این دورهی گذار فناوری به طور بالقوه اساسیترین دورهی گذار در تاریخ بشر است، که جانشین دورههای کشاورزی و صنعتی میشود. به عبارت دیگر، بشر در این گذار با تغییرات بنیادیتری مواجه خواهد شد. محیط کار و زندگی خانوادگی ما در سالهای اخیر بهطور مستقیم دستخوش تغییرات اساسی شده است. همانگونه که ماهیت تیلوری سازمانها و حتی مفهوم «کار» به طور غیرقابل بازگشتی تغییر کرده است، این تغییرات نیز پیشدرآمد تغییرات بنیادیتری در آینده خواهند بود.
فهرست
مقدمه.....................................................................................................................................2
بخش اول: شناخت تحولات جهانی...................................................................................................4
بخش دوم: سازمانهای امروز و تحولات جهانی...................................................................................11
بخش سوم: تحول سازمانها در اثر تحول دنیا.....................................................................................15
نتیجهگیری..............................................................................................................................28
منابع.....................................................................................................................................30
فلسفه تعلیم و تربیت در جهان امروز
چکیده
فلسفة تعلیم و تربیت درجایگاه یکی از فلسفههای مضاف، از دو زاویه قابل بررسی و مطالعه است: 1. دیدگاههای فیلسوفان دربارة تعلیم و تربیت؛ 2. رشتة دانشگاهی. فلسفة تعلیم و تربیت از نگاه اول، تاریخی به قدمت اندیشهورزی و نظریه پردازی فیلسوفان شرق و غرب عالم در باب تربیت دارد؛ اما از نگاه دوم حدود یک قرن از عمرش سپری میشود. از فلسفة تعلیم و تربیت، بسته به نوع دید و مبانی فلسفی متناسب با آن، مفاهیم و تعاریف گوناگونی ارائه شده است: استنتاج آرای تربیتی از مبانی فلسفی، کاربرد فلسفه در تعلیم و تربیت، نظریة عمومی تعلیم و تربیت، تحلیل و پردازش مفاهیم و گزارههای تربیتی و مانند آن. نگارندة این مقاله، فلسفة تعلیم و تربیت را تبیین و اثبات مبادی تصوری و تصدیقی تعلیم و تربیت تلقی میکند و در سه سطح پیش استنتاجی یا باز یافت، استنتاجی یا کشف، و فرا استنتاجی یا خلق به بررسی فلسفة تعلیم و تربیت میپردازد. طراحی و اجرای تدابیر و راهکارهایی در سه سطح بازیافت، کشف و خلق، از شرایط اساسی پیریزی فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی است.
رشتة فلسفة تعلیم و تربیت، تحولات و تطوراتی را پشت سر نهاده که در دو مرحله قابل تشخیص و بررسی است؛ مرحله رویکرد ایسمها و مرحله رویکرد تحلیلی. فلسفة تعلیم و تربیت در حال حاضر در مرحلة پساتحلیلی و مشتمل بر رویکردها و دیدگاههای متنوعی در جهان غرب است. واژگان کلیدی: فلسفة تعلیم و تربیت، مفهوم فلسفة تعلیم وتربیت، تحولات فلسفة تعلیم و تربیت. مقدمه فلسفة تعلیم و تربیت (philosophy of education) به منزلة یکی از حوزههای معرفت بشری، از دو دیدگاه قابل مطالعه و بررسی است: 1. دیدگاههای فیلسوفان دربارة تعلیم وتربیت؛ 2. رشته دانشگاهی. فلسفة تعلیم و تربیت از دیدگاه اول، یک حوزة معرفتی دیرپا و کلاسیک است که تاریخی به قدمت تاریخ تأملات فیلسوفان در باب تعلیم و تربیت دارد. میان فیلسوفان غربی، افلاطون، نخستین فیلسوفی است که در کتاب معروف خویش، جمهوری (Republic) به این گونه تأملات پرداخته، دیدگاه تربیتی به نسبت جامعی را عرضه داشته است. پس از افلاطون میتوان از فیلسوفان دیگری همچون ارسطو، ابنسینا، خواجه نصیر طوسی، آگوستین، آکوئیناس، بیکن، دکارت، لاک، روسو و کانت نام برد که در این حوزه کار کردهاند. در باره فلسفة تعلیم و تربیت، به معنای تأملات و تفکرات فیلسوفان دربارة تعلیم و تربیت، سه نکته مهم قابل ذکر است: اولاً همة فیلسوفان، به معنای دقیق کلمه، تأملات تربیتی نداشتهاند. به بیان روشنتر، برخی از آنان، آرا و اندیشههای تربیتی خود را آشکارا بیان کرده و برخی چنین نکردهاند. افلاطون، کانت و ابن سینا از فیلسوفانی هستند که در گروه اول جای میگیرند، و بکین و دکارت و صدرالدین شیرازی از فیلسوفانی که در گروه دوم قرار دارند. ثانیاً فلسفة تعلیم و تربیت، در گروه دوم، به صورت استنتاج مدلولهای تربیتی از اندیشههای فلسفی در میآید. این صورت دوم از دیدگاه اول فلسفة تعلیم و تربیت را برخی از فیلسوفان تربیتی، با عناوینی چون "فلسفه و تعلیم و تربیت" (Smith , 1965 , P. 52)، "رویکرد مواضع فلسفی" (Chambliss , 1996 , P. 471) یا "رویکرد دلالتها" (Ibid) معرفی کردهاند. فیلیپ اسمیت در فصل سوم از کتاب فلسفة آموزش و پرورش مینویسد: این نظریه که فلسفه و تعلیم و تربیت با یکدیگر ارتباط عمیقی دارند، بهیقین نظریة جدیدی نیست. ... از آنجا که فلسفه، بهطور سنتی، چیستی واقعیت، معرفت و ارزش را بررسی کرده است، روابط آشکاری با تعلیم و تربیت دارد ... (Smith , Idib , P. 53). آنگاه به مسأله "استنتاج" (derivation) اشاره میکند: هنگامی که روابط بین فلسفه و تعلیم و تربیت مورد تأکید قرار میگیرد، برخی تصور میکنند که یک فلسفة تربیتی معین از یک فلسفة معین استنتاج میشود (Ibid). کامبلیس هم در این زمینه چنین اظهار نظر میکند: از دهة 1930 و در ادامه تا سالهای 1940 و 1950، یک راه برای مرتبط ساختن فلسفه و تعلیم و تربیت این اندیشه بود که فلسفه، یک مبنا یا مطالعة اساسی است که فلسفة تعلیم و تربیت از آن استنتاج میشود ((Chambliss ,Ibid ,P. 471 ثالثاً فیلسوفانی که در گروه اول قرار دارند نیز به دو دسته تقسیم میشوند: دستة اول، فیلسوفانی هستند که تأملات تربیتی فلسفی داشتهاند، و دستة دوم، فیلسوفانی که تأملات تربیتی غیرفلسفی داشتهاند. افلاطون، آکوئیناس و کانت در دستة اول، ولاک، هگل و راسل دردستة دوم قرار دارند. رابین بارو (Barrow , 1994) در این زمینه سخن جالبی دارد: [برخی] فیلسوفان نیز به شیوهای غیرفلسفی دربارة تعلیم و تربیت چیزهایی نوشتهاند. "لاک، هگل و راسل از جمله فیلسوفان معروفی هستند که اینگونه عمل کردهاند. کتاب لاک به نام اندیشههایی در باب تعلیم و تربیت" (1963) صرفاً به مقداری اندک به آثار فلسفیاش مبتنی است. استنتاجهای وی دربارة اولویتهای تربیتی یک اشرافزادة زمیندار نمیتواند نتیجة منطقی نظریات معرفتشناختی و وجودشناختیاش باشد (P. 4451). فلسفة تعلیم و تربیت از دیدگاه دوم، یعنی رشتة دانشگاهی، حوزة معرفتی نوپایی است که حدود یک قرن از عمر آن سپری میشود. بسیاری از متخصصان و کارشناسان، سرآغاز ظهور و پیدایی این رشته را قرن بیستم و بهطور مشخص، سال 1935، یعنی سال تأسیس انجمن جان دیویی (JDA) در امریکا میدانند. کامینسکی (1988) در این باره مینویسد: فلسفة تعلیم و تربیت، کاری مربوط به قرن بیستم است. انضمام فلسفه به پرسشهای ناشی از عمل آموزش و پرورش مدرسهای، موضوع جدیدی است. تاریخچة این رشته، فقط به اندازة سازمانهای معاصرش قدمت دارد؛ حتی اگر برای این رشته، مقدور باشد که سودمندانه به آثار افلاطون و ارسطو استناد ورزد. مطالعة منظم فلسفة تعلیم و تربیت در ایلات متحده از سال 1935 آغاز شد (P.14). به هر روی، قرن بیستم، چه به لحاظ تأسیس و راهاندازی رشتة فلسفة تعلیم و تربیت در سطوح کارشناسی ارشد و دکترا و در نتیجه، پرورش نیروهای متخصص در این قلمرو مستقل معرفتی، و چه به لحاظ انجام تحقیقات و مطالعات منظم و سازمان یافته در ارتباط با موضوعات و مسائل خاص این رشته، و چه به لحاظ تشکیل انجمنهای حرفهای فلسفة تعلیم و تریبت، از قبیل انجمن فلسفة تعلیم و تربیت امریکا (1941)، انجمن فلسفة تعلیم و تربیت بریتانیای کبیر (1965)، انجمن فلسفة تعلیم و تربیت استرالازیا (1970) و مانند آن، قرن پیدایی و ظهور رشتة فلسفة تعلیم و تربیت است. 1.مفهوم فلسفة تعلیم و تریبت پیش از تجزیه و تحلیل مفهوم فلسفة تعلیم و تربیت باید به این نکته توجه داشت مجموعة بحثهایی که در این مقاله مطرح میشوند، به قلمرو معرفتی دیگری مربوطند که به لحاظ طولی، فراتر از فلسفة تعلیم و تربیت است و بر آن احاطه و اشراف علمی دارد. "پرسش دربارة [مسائلی چون] ماهیت، محتوا و فایدة فلسفة تعلیم و تربیت، پرسشی نیست که درون فلسفة تعلیم و تربیت پدید آید، بلکه پرسشی است که دربارة فلسفة تعلیم و تربیت مطرح میشود؛ در نتیجه، این پرسش، مستلزم تفکر فلسفی دربارة فلسفة تعلیم و تربیت است، نه دربارة تعلیم و تربیت؛ به همین جهت، به متافلسفة تعلیم و تربیت، یعنی به فلسفة فلسفة تعلیم و تربیت مربوط میشود" (Ducasse , 1956 ,P 169). در باره مفهوم فلسفة تعلیم و تربیت، دیدگاههای گوناگونی وجود دارد که پرداختن به همة آنها از حوصله این مقام خارج است . اینجا برخی از مهمترین آنها را ارائه و در سرانجام دیدگاه خود را مطرح میکنیم. نیوسام (1956 , P. 162) دیدگاههای رایج در تعریف فلسفة تعلیم و تربیت را در سه طبقه به شرح ذیل طبقه بندی کرده است: 1. فلسفة تعلیم و تربیت به صورت دیدگاه دربارة تعلیم و تربیت؛ 2. فلسفة تعلیم و تربیت به صورت کاربرد فلسفه در تعلیم و تربیت؛ 3. فلسفه به صورت نظریة عمومی تعلیم و تربیت. وی دیدگاه دوم را عمومیترین دیدگاه میخواند و رویکرد استنتاج نکتههای تربیتی از فلسفههای نظامدار را هم در همین دیدگاه تلقی میکند (Ibid). ویلیام فرانکنا (1956 ,P. 287) بعد از تقسیم بندی فعالیتهای فلسفی در سه بخش فلسفة نظری (speculative philosophy)، فلسفة هنجاری (normative philosophy) و فلسفة تحلیلی ((analytical philosophy از سه نوع فلسفة تعلیم و تربیت نظری، هنجاری و تحلیلی سخن به میان میآورد. به اعتقاد وی: فلسفة تعلیم و تربیت نظری در جستوجوی فرضیههایی دربارة انسان و جهان است که با فرایند تعلیم و تربیت ارتباط دارد. فلسفة تعلیم و تربیت هنجاری، اهداف لازم التحقق و اصول لازم الاتباع را در فرایند تربیت انسانها مشخص و توصیههایی را در باب وسایل دستیابی به این اهداف عرضه میکند. و فلسفة تعلیم و تربیت تحلیلی در پی ایضاح مفاهیم بسیار مهم است. از این سه، فلسفههای تربیتی نظری و هنجاری به فلسفة فرایند تعلیم و تربیت، و فلسفة تربیتی تحلیلی به فلسفة رشته تعلیم و تربیت تعلق دارد (Ibid , P.291). کینگسلی پرایس (1956 , PP . 126 - 127) بعد از تقیسمبندی فلسفة تعلیم و تربیت به چهار شاخة فرعی: تحلیل تعلیم و تربیت، متافیزیک تعلیم و تربیت، اخلاق تعلیم و تربیت، و معرفت شناسی تعلیم و تربیت، این تعریف را از فلسفة تعلیم و تربیت عرضه میدارد: بررسی تحلیلی تعلیم و تربیت، همراه با کوشش برای ارتباط دادن آن به شیوهای خاص با متافیزیک، اخلاق و معرفت شناسی (P. 125). به اعتقاد وی، تحلیل تعلیم و تربیت یعنی "روشنگری واژههای مورد نیاز در تعلیم و تربیت" (Ibid). متافیزیک تعلیم و تربیت، یعنی "تبیین واقعیتهایی که به وسیلة تعلیم و تربیت بیان میشود" (P.126)، اخلاق تعلیم و تربیت، یعنی "توجیه و تصحیح توصیههای اخلاقی تعلیم و تربیت" (P.129)، و معرفت شناسی تعلیم و تربیت، یعنی "معرفی و تبیین معیارهای لازم برای کسب معرفت" (P.130). فیلیپ اسمیت (1965) در تبیین و تشریح مفهوم فلسفة تعلیم و تربیت از چهار گونه ترکیب سخن به میان میآورد: فلسفه و تعلیم و تربیت، فلسفه در تعلیم و تربیت، فلسفه برای تعلیم و تربیت، و فلسفة تعلیم و تربیت (P.52). فلسفه و تعلیم و تربیت، دربردارنده این مفهوم است که فلسفه به صورت دانشی که از ماهیت واقعیت، معرفت و ارزش سخن میگوید، با تعلیم و تربیت روابط آشکاری دارد. به دیگر سخن، میتوان از مکاتب و نظامهای فلسفی گوناگون، دیدگاه و طرحهای تربیتی مختلفی را استنتاج کرد (P.53). فلسفه در تعلیم و تربیت یعنی کاربرد تفکر فلسفی یا فلسفیدن در تعلیم و تربیت (P.59). فلسفه برای تعلیم و تربیت، یعنی تلاش برای تهیه طرحهای ویژهای جهت عمل و سیاست تربیتی و نیز تحلیل مسائل تربیتی (PP.61-62)؛ و سرانجام، فلسفه تعلیم و تربیت عبارت است از تجزیة تعلیم و تربیت به مهمترین ابعاد آن به صورت شالودهای برای تدوین نظریة تربیتی (P.69). به اعتقاد ما میتوان در یک نتیجهگیری کلی در سه سطح از مفهوم یا ماهیت فلسفة تعلیم و تربیت سخن گفت: "سطح پیش استنتاجی"، "سطح استنتاجی"، و "سطح پسااستنتاجی". این سه سطح در عرض یکدیگر نیستند؛ بلکه در طول یکدیگرند و به اصطلاح، به یکدیگر ترتب دارند. فلسفة تعلیم و تربیت در سطح پیش استنتاجی، چیزی جز بازیافت، گردآوری، تنظیم و تدوین دیدگاههایی که فیلسوفان (اعم از متقدم و متأخر) در باب تعلیم و تربیت مطرح کردهاند نیست. فلسفة تعلیم و تربیت در این سطح، ملازمهای با خلق و ابداع ندارد؛ جز در حدّ باز نمودی تازه و هنرمندانه از آنچه پیشتر آفریده شده است. فلسفة تعلیم و تربیت در این مرتبه، جوهره و هویتی تاریخی دارد و به ارائه مجدد و تنسیق و تألیف دوبارة دیدگاههای فیلسوفان محض ناظر است. فلسفة تعلیم و تربیت در سطح استنتاجی، کوشش فکری منظم، منطقی و قاعدهمند فیلسوف تعلیم و تربیت برای کشف و استنتاج دیدگاههای تربیتی فیلسوفان محض درسه حوزة اهداف، برنامهها و روشهای تربیتی، از اندیشههای فلسفی آنها در سه قلمرو معرفت شناسی، وجود شناسی و ارزش شناسی است، و سرانجام، فلسفة تعلیم و تربیت در سطح پسااستنتاجی، یعنی خلق و ابداع مبانی فلسفی نو و اندیشهها و دیدگاههای تربیتی متناسب با آن. چنانکه ملاحظه میشود، مفاهیم سهگانة پیشگفته از فلسفة تعلیم و تربیت، در سه سطح یا مرتبة فکری متفاوت، یعنی "بازیافت"، "کشف" و "خلق" قرار دارند. ناگفته پیدا است که برای دستیابی به فلسفة تربیتی اسلامی-ایرانی، بایسته است مطالعات و تحقیقات بنیادی و کاربردی دامنهداری در هر سه عرصة مذکور انجام شود. بهطور خلاصه، فلسفة تعلیم وتربیت، به لحاظ معرفتشناختی، یکی از علوم فلسفی یا فلسفههای مضاف است که با روش عقلانی به تبیین و اثبات مبادی تصوری و تصدیقی تعلیم و تربیت میپردازد. مقصود ما از مبادی تصوری و تصدیقی تعلیم و تربیت، مفاهیم گزارهها، استدلالها و نظریههای تربیتی است. اینجا ما مبادی تصوری و تصدیقی را از علم منطق اخذ کردهایم؛ چنانکه حاج ملاهادی سبزواری در منظومة منطق (1369: ص 9) میگوید: ثمالمبادی خصةٌ شرکیة تصوریة و تصدیقیة. ضمناً در این تعریف، موضوع و روش پژوهش در فلسفة تعلیم و تربیت نیز مشخص شد. موضوع فلسفة تعلیم و تربیت، مبادی تصوری و تصدیقی تعلیم و تربیت، و روش تحقیق در این رشته، روش تعقلی است. 2. مروری بر تحولات رشتة فلسفة تعلیم و تربیت در قرن بیستم همانگونه که در صدر مقاله گفته شد، فلسفة تعلیم و تربیت بهصورت رشتة علمی و دانشگاهی از اوایل قرن بیستم در دنیای غرب پایهگذاری شد. این رشته حدود صد سالی که از عمرش میگذرد، دو مرحلة مهم را پشتسر نهاده است و اکنون در مرحلة سوم قرار دارد. این مراحل عبارتند از: 1-2. مرحلة رویکرد ایسمها استنتاج دیدگاهای تربیتی از مکاتب فلسفی، سرآغاز فعالیتهای علمی سازمانیافته در جهان غرب به منظور پایهگذاری رشتة فلسفة تعلیم وتربیت است. این مرحله با عناوینی چون "رویکرد ایسمها" (Barrow , 1994, P. 4459)، "رویکرد مواضع فلسفی" (Chambliss , Ibid, P. 475)، "رویکرد دلالتها (Ibid)، "رویکرد سنّتی" (Ibid) و مانند آن شناخته میشود. پیش فرض اساسی طرفداران این رویکرد آن بود که میان دیدگاههای بنیادین وجودشناختی،معرفتشناختی و ارزششناختی هر مکتب با مواضع و دیدگاههای تربیتی مأخوذ و مستنتج از آن، رابطهای منطقی و ضرور وجود دارد. این رویکرد از اوایل دهة 1930 آغاز شد و تا اواسط قرن بیستم به اوج خود رسید و هنوز هم در ادبیات این رشته مطرح است؛ اما به تدریج در مسیر پیشرفت این رویکرد، موانع و اشکالاتی پدید آمد. اگر به حقیقت چنین رابطهای میان بنیانهای فلسفی مکتبها و اندیشههای تربیتی مأخوذ از آنها وجود داشته باشد، باید اولاً دیدگاههای تربیتی یکدست و منسجمی از هر مکتب فلسفی استخراج شود، و ثانیاً با توجه به تفاوتهای جدّی و انکارناپذیر میان مکتبهای فلسفی باید دیدگاههای تربیتی متفاوتی نیز از آنها بهدست آید؛ درحالی که در هر دو مورد نقضهایی آشکار شد. در مورد اول، عدم همگرایی میان آرای تربیتی پیروان مکتب فلسفی و در مورد دوم، وجود همگرایی میان آرای تربیتی پیروان دو یا چند یک مکتب فلسفی، اتقان و استحکام اولیة رویکرد ایسمها را متزلزل ساخت. 2-2. مرحلة رویکرد تحلیلی دهة 1960 شاهد ظهور انقلاب در رشتة فلسفة تعلیم و تربیت بود که به "رویکرد تحلیلی" شهرت دارد. این رویکرد، طی این دهه، فلسفة تعلیم وتربیت در دنیای انگلیسی زبان به ویژه، بریتانیای کبیر را تحت نفوذ خود درآورد. رویکرد تحلیلی، انقلاب ضد رویکرد ایسمها و از چهار جهت با آن متفاوت است. اولاً فلسفة تعلیم و تربیت را به پیروی از ویتگنشتاین متقدم، روش یا یک فعالیت میداند، نه رشته؛ ثانیاً از نظریه پردازیهای فلسفی در دو عرصة نظری (speculative) و هنجاری (normantive) گریزان است و در عوض، تحلیل مفهومها، گزارهها، استدلالها و نظریههای تربیتی و نیز تحلیل و نقادی پیشفرضهای فلسفی زیرساختی آنها را وجة همت خود قرار میدهد؛ ثالثاً فلسفة تعلیم و تربیت را فعالیت درجه دوم میداند، نه درجة اول؛ و رابعاً نقطة آغاز کار خود را اعمال و فرایندهای واقعی تربیتی قرار میدهد، نه نظریه پردازی تربیتی
یکی از نکات قابل ذکر در باره رویکرد تحلیلی آن است که رویکرد مذکور، طیف واحد و یکپارچهای نیست؛ بلکه دیدگاههای گوناگونی را دربر میگیرد. این وضعیت در رشتة فلسفه تعلیم و تربیت، حالت بالتبع و بالعرض دارد، نه بالاصاله و بالذات؛ به این معنا که اصل وجود تنوع و تفرّق مربوط به رشتة مادر یعنی فلسفه است و این فلسفه تحلیلی غرب است که شاخهها و شعبههایی دارد. بهطور مشخص، در فلسفة تحلیلی، سه شاخه مطرح است: اتمیسم منطقی، به نمایندگی راسل، وایتهد و ویتگنشتاین متقدم؛ پوزیتیویسم منطقی، به نمایندگی شلیک، کارناپ و آیر؛ و فلسفة زبان عادی، به نمایندگی ویتگنشتاین متأخر و رایل (ر. ک: پاپکین و استرول، مجتبوی، 1380: ص 396- 419)؛ اما در فلسفة تعلیم و تربیت تا آنجا که نگارنده تحقیق کرده، بهطور عمده همان دو رویکرد پوزیتیویسم منطقی و فلسفة زبانی رواج دارد. گاه در منابع درسی این رشته، از دو رویکرد نامبرده با عناوین صورت گرایی (formalism) و زبانگرایی (linguism) (Park, 1970, P. 337) نام برده شده است.
کتاب مسائل سیاسی و اقتصادی جهان سوم(بخش اول)
کتاب آمادگی آزمون دکتری رشته علوم سیاسی ویژه دانشگاه آزاد -به همراه تست ها
فصل اول :مسائل سیاسی و اقتصادی جهان سوم
اصطلاح جهان سوم طی چند دهۀ اخیر یکی از رایجترین عناوین برای گروه بزرگی از کشورهای جهان ( شامل بیشتر
کشورهای آفریقا – آمریکای لاتین و آسیا ) بوده است . با وجود این ، اصطلاح مزبور معنا و مفهومی متغیر و در عین حال
مبهم داشته و در واقع محملی برای تعریفها و تفسیرهای متفاوت درباره این دسته از کشورها و عنوانی برای ذکر
مشخصات مختلف جغرافیایی – اقتصادی – اجتماعی – هسیاسی و غیر آنها بوده است . شاید مهمترین علت کار برد
وسیع و همگانی این اصطلاح نیز همین متغیر بودن وسعت و تنوع معنایی آن باشد .
گفته می شود اولین بار در سال 1952 یعنی در اوج جنگ سرد – جمعیت شناس و اقتصاددان فرانسوی به نام آلفرد
سووی ( Alfred sauvy) این اصطلاح را به منظور طبقه بندی آن دسته از کشورهای جهان که از دو بلوک سیاسی –
نظامی و اقتصادی آن زمان ( بلوک شرق و غرب ) خارج بودند به کار برد . اما گویا چند سال قبل از آن تاریخ نیز این
اصطلاح در فرانسه به همراه اصطلاحات مترادفی نظیر نیروی سوم و موضع سوم ، تقریباً به همان معنا به کار برده می شد
. این موضوع که اصطلاح جهان سوم – و دیگر اصطلاحات متصف به سوم – ابتدا در فرانسه به کار گرفته شد امری
اتفاقی نبود و توضیحی مختصر درباره علل آن می تواند بخشی از معنای این اصطلاح را روشن کند . پس در این خصوص
باید به دو موضوع اشاره کرد : نخست اینکه کشور فرانسه از همان ابتدای تشکیل بلوک بندی جهانی پس از جنگ
جهانی دوم نسبت به موقعیتش در بلوکی که واقع شده بود ( به ویژه نسبت به اتحاد نظامی ناتو ) ناخشنود بود و همواره
به نوعی تمایل خود را به استقلال از این بلوک بندی نشان میداد . به کار گیری اصطلاحات مزبور طی آن سالها از سوی
فرانسویان می تواند به نوعی فرافکنی این تمایل تعبیر شود . دوم اینکه کلمۀ سوم در تاریخ تحولات سیاسی فرانسه سابقه
طولانیتری هم دارد . این سابقه به دوران انقلاب کبیر فرانسه ( 1789 ) بر میگردد . اصطلاح طبقه سوم و حکومت سوم
از اصطلاحاتی است که طی آن دوران به کار برده می شد و معنای آنها در نظر مردم فرانسه شباهت زیادی با معنای
جهان سوم در جهان امروز داشت . قبل از انقلاب فرانسه طبقه متوسط روبه رشد شهری ( بورژوازی ) در مقابل دو طبقه
بالای آن روزگار ( اشراف و ارباب کلیسا ) به طبقه سوم معروف بود و در سالهای اولیه انقلاب فرانسه ، حکومت انقلابی که
از میان همین طبقه بر خاسته بود خود را در مقابل دو طبقه حاکم قبلی ( دربار و کلیسا ) حکومت سوم مینامید .
همۀ این موارد کلمۀ سوم به معنای نیروی جدید در مقابل دو نیروی مسلط موجود به کار می رفت . اصطلاح جهان سوم
نیز از همان سنت معنایی در فرانسه سرچشمه گرفت .
مجموعه تست بخش دوم
1 - معیار ارسطو در تقسیم نظامهای سیاسی به دو نوع مطلوب و منحرف چیست ؟
-1 عدالت یا مصلحت عمومی -2 عدالت یا قانون موضوعه
-3 عدالت یا رفاه شهروندان -4 عدالت یا عرف اجتماعی
-2 نظریۀ نظم خود انگیخته در جامعه و سیاست توسط کدام فیلسوف سیاسی ارائه شده است ؟
-1 رابرت نوزیک -2 یورگن هابرماس
-3 فریدریش هایک -4 آیزایابرلین
3 - فلسفۀ سیاسی کارل پوپر چه نوع دولت و نظام سیاسی را توصیه میکند ؟
-1 دولت حداقلی و حمایت گر -2 دولت لیبرال و مداخله گر
-3 دولت لیبرال و حداقلی -4 دولت دموکراتیک و حمایتگر
-4 مهمترین تغییر تئوریک لنین درباره نظریۀ انقلاب مارکیستی طرح نظریه ای دربارة ..... بود .
-1 انقلاب روستائیان -2 انقلاب کارگران
-3 وقوع انقلاب در کشورهای عقب ماندة جهان -4 وقوع انقلاب در کشورهای صنعتی پیشرفته
5 - دو مبنای انسان شناختی در فلسفۀ سیاسی محافظه کاران کدامند ؟
-1 آزادی انسانها و برابری عقل انسان -2 نا برابری انسانها و بدبینی به عقل انسان
-3 برابری انسانها و بدبینی به عقل انسان -4 نا برابری انسانها و اعتماد به عقل انسان
6 - کدام نوع حکومت یکی از حکومتهای خوب و مورد نظر ارسطو است ؟
-1 تیترانی -2 الیگارشی -3 دموکراسی -4 آریستوکراسی
7 – روش کار ماکیاول در کتابهای شهریار و گفتارها چیست ؟
-1 استناد به تاریخ و عبرت آموزی عملی -2 تحلیل جامعه شناختی اندیشۀ سیاسی
-3 تحلیل فلسفی اندیشۀ سیاسی -4 استناد به قوانین فلسفۀ تاریخ
پاسخ مجموعه تست بخش دوم
1- گزینه (3) صحیح است.
2- گزینه (3) صحیح است.
3- گزینه (3) صحیح است.
4- گزینه (3) صحیح است.
5- گزینه (2) صحیح است.
6- گزینه (4) صحیح است.
7- گزینه (1) صحیح است.
نوع فایل:Pdf
سایز :12.1 MB
تعداد صفحه:218
پیشینه بافت فرشهای اولیه در جهان
پیشینة بافت فرشهای اولیه در جهان به زمان بعد از غارنشینی باز میگردد. زیرا در آن دوران انسان به تقلید از پرندگان سعی نمود با تنیدن الیاف نرم گیاهان به همدیگر مانند سبدبافی و حصیربافی، زیراندازهایی برای خود تهیه نماید. پس از شکار حیوانات و دسترسی به پوست و پشم آنها زیراندازها اندکی نرمتر شد. حفاری باستانشناسان نشان میدهد که بافت «بوریا» از نیهای منطقة بینالنهرین، از هزاره پنجم و چهارم قبل از میلاد متداول بوده و بافت گلیم تا سده پانزدهم قبل از میلاد به مرحلة بالایی از تکامل رسیده بود. از بافت نخستین قالی یا قالیچه اطلاع دقیقی در دست نیست زیرا الیاف قالیچه بر اثر رطوبت و هجوم حشرات آسیبپذیر بوده و از بین میرود. اما بنابر مادة اولیة قالیچه یعنی پشم، گمان میرود ابتدا قبایل چادرنشین آسیای مرکزی که شغل عمده آنها گلهداری بوده، به بافتن فرش مبادرت نموده باشند.
فهرست مطالب
مقدمه 2
هخامنشیان 2
اشکانیان 8
ساسانیان 8
سلجوقی 9
مغول 12
تیموری 13
صفوی 15
افشار 33
زندیه 34
قاجاریه 38
نتیجه گیری 39
منابع
تاریخچه اندازه گیری در جهان
سابقه اندازه گیری به عهد باستان باز می گردد و می توان آن را به عنوان یکی از قدیمی ترین علوم به حساب آورد .
در اوایل قرن 18 جیمز وات (JAMES WATT) مخترع اسکاتلندی پیشنهاد نمود تا دانشمندان جهان دور هم جمع شده یک سیستم جهانی واحد برای اندازه گیریها به وجود آورند . به دنبال این پیشنهاد گروهی از دانشمندان فرانسوی برای به وجود آوردن سیستم متریک (METRIC SYS) وارد عمل شدند .
سیستم پایه ای را که دارای دو استاندارد یکی «متر» برای واحد طول و دیگری «کیلوگرم» برای وزن بوده ، به وجود آوردند . در این زمان ثانیه (SECOND) را به عنوان استاندارد زمان (TIME) و ترموسانتیگراد را به عنوان استاندارد درجه حرارت مورد استفاده قرار می دادند .
در سال 1875 میلادی دانشمندان و متخصصات جهان در پاریس برای امضاء قراردادی به نام پیمان جهانی متریک (INTERNATIONAL METRIC COMVENTION) دور هم گرد آمدند . این قرارداد زمینه را برای ایجاد یک دفتر بین المللی اوزان و مقیاسها در سورز (SEVRES) فرانسه آماده کرد. این مؤسسه هنوز به عنوان یک منبع و مرجع جهانی استاندارد پابرجاست .
امروزه سازندگان دستگاههای مدرن آمریکایی ، دقت عمل استانداردهای اصلی خود را که برای کالیبراسیون دستگاه های اندازه گیری خود به کار می برند ، به استناد دفتر
استانداردهای ملی (N.B.S)تعیین می نمایند .
لازم به یادآوری است دستگاه های اندازه گیری و آزمون به دلایل گوناگون از جمله فرسایش ، لقی و میزان استفاده ، انحرافاتی را نسبت به وضعیت تنظیم شده قبلی نشان می دهند .
هدف کالیبراسیون اندازه گیری مقدار انحراف مذکور در مقایسه با استانداردهای سطوح بالاتر و همچنین دستگاه در محدوده «تلرانس» اصلی خود می باشد .
تعریف اندازه گیری :
اندازه گیری یعنی تعیین یک کمیت مجهول با استفاده از یک کمیت معلوم و یا مجموعهای از عملیات ، با هدف تعیین نمودن تعداد یک کمیت .
صحت :
نزدیکی نتیجه انداره گیری یک کمیت را با میزان واقعی آن کمیت گویند ، این مقدار به صورت درصدی از ظرفیت کلی دستگاه می باشد .
رواداری :
حداکثر انحراف یک قطعه ساخته شده از اندازه خاص خودش را گویند .
دقت :
نزدیکی میزان تفاوت نتایج حاصل از چند اندازه گیری متوالی را مشخص می نماید . دقت دستگاه دلالت بر صحت دستگاه ندارد .
تکرارپذیری :
نزدیکی مقدار خروجیهای یک دستگاه در شرایطی که مقدار ورودی به دستگاه ، روش اندازه گیری شخص اندازه گیرنده ، دستگاه اندازه گیری ، محل انجام کار ، شرایط محیطی یکسان باشد .
دامنه و میزان تغییرات :
حداقل و حداکثر ظرفیت اندازه گیری یک دستگاه را محدوده آن دستگاه گویند .
خطای ثابت :
خطایی که به طور ثابت که در تمام مراحل دامنه اندازه گیری با دستگاه همراه می باشد که این خطا با کالیبره کردن دستگاه برطرف خواهد شد.
خطای مطلق :
نتیجه اندازه گیری یک دستگاه منهای مقدار واقعی اندازه برداشت شده را گویند .
تصحیح :
مقدار عددی که به نتیجه تصحیح نشده یک اندازه گیری افزوده می شود تا یک خطای سیستماتیک فرضی را جبران نماید .
منابع خطای اندازه گیری :
تمام پارامترهای مراحل تولید و مشخصات نهایی تولید بایستی به منظور رعایت صحت استاندارد به وسیله Q.C ارزیابی شوند . طراح سیستم اندازه گیری بایستی روشی را اتخاذ نماید تا میزان خطا در خروجی دستگاهها کاهش یابد و حداکثر خطای باقی مانده شناسایی شوند .
خطاهای ناشی از دستگاه اندازه گیری :
عیوب باطنی دستگاه
استفاده غیرصحیح از دستگاه
اثرات بارگذاری دستگاه
خطاهای ناشی از مشاهده در اندازه گیری :
این نوع خطا شامل وضعیت های مختلف در هنگام خواندن دستگاه نشان دهنده با زوایای مختلف می باشد .
پژوهش تحولات پوستر در ایران و جهان
تحقیق تحولات پوستر در ایران و جهان
در سه دهه آخر قرن نوزدهم میلادی بر اثر تحولات مصورسازی و پیوند نزدیکی که بین نقاشی و چاپ برقرار شده بود، پدیده تازه یی موسوم به پوستر یا آفیش بوجود آمد. امروزه پوسترهای مصور با بهره گیری از حروف متنوع، طراحی و نقاشی و عکاسی، بمنزله نمونه های کاملاً پیشرفته یی از هنر گرافیک نوین شناخته می شوند. گو اینکه پوسترسازی، شاخه یی از گرافیک است، ولی با سایر رشته های هنرهای تجسمی نیز پیوند متقابل دارد.درواقع در تاریخ صدساله پوسترسازی این هنر و سایر هنرهای تجمسی دارای تأثیرات متقابل و تبادل امکانات بوده اند.
سرچشمه پوسترها را همچون مصورسازی، در گذشته های دور می توان جستجو کرد. به یک معنا نقش برجسته های آشوری، ایرانی و رومی نوعی پوستر بوده اند. زیرا رویدادهایی را به روایت تصویر، توصیف می کردند.
که درواقع تبلیغی برای دستگاه حاکم بود. بعلاو ه در مصر و روم باستان ساختن آگهی های همگانی یا اعلامیه های دیواری معمول بوده است.و
یکی از قدیمی ترین آگهی هایی که مکشوف شده، پاپیروسی است که پاداش برای برگرداندن یک برده فراری در مصر را اعلام می کرد. آگهی هایی نیز از قرون وسطی باقی مانده که روی پوست نوشته می شد حتی برخی ازاینها دارای تصویر نیز بوده اند.
آگهی همگانی چاپی از اواخر قرن پانزدهم میلادی ظاهر شد. از قرن شانزدهم به بعد نمونه هایی از آگهی های چاپی چون اعلامیه های دولتی و ..... که اکثراً متشکل از حروف چاپی بودند، رایج گشت اما فن چاپ می بایستی مراحل پیشرفته تری را طی کند تا امکان پیدایش پوستر مصور رنگی فراهم گردد.
گرچه روش چاپ سنگی در سال 1798میلای بوسیله آلویس سن فلدردر اتریش اختراع شده بود اما سالها این روش تکمیل نشد، تا اینکه در سال 1848 میلادی ممکن گردید که تعداد صفحات چاپ شده به ده هزار10000 عدد در ساعت برسد. ده سال بعد 1858 میلادی، شره اولین طرح رنگی خود را با استفاده از چاپ سنگی تهیه کرد، ولی سهم واقعی شره، در تاریخ پوستر زمانی آغاز شد که بعد از 7 سال اقامت در انگلستان به پاریس بازگشت و بوسیله دستگاه جدید انگلیسی که براساس طرح آلویس سن فلدرطراحی شده بود، شروع به تهیه پوستر های خود نمود.
فهرست
فصل اول:
گذری بر تحولات پوستر در جهان و ایران
1-1- مقدمه پوستر
1-2 تاریخچه پوستردر جهان
1-2-1 تأثیرات ژول شره و لوترک در پیشبرد پوستر
1-3 تاریخچه پوستر در ایران
1-3-1 تاریخچه پوستر بعد از انقلاب
1-4 اعلان های عامیانه مذهبی
فصل دوم:
ماهیت پوسترو کاربرد آن
2-1 ماهیت پوستر و کاربرد آن
2-2- طراحی پوستر
2-3 عوامل مؤثر در طراحی پوستر
2-4 ویژگی های فنی طراحی پوستر
2-5 کاربرد حروف در پوستر
2-6 ویژگی های یک پوستر مناسب
2-7 فواید آموزش از طریق پوستر
پــــــــــــــــــــــوســـــــــــــــتــــــــــــــــــــر
- نتیجه گیری
- منابع و مآخذ
فصل سوم:
گزارش پروژه عملی
فرق قیمت های جهانی با قیمت ها در جهان
اشاره :
در محاسبات مربوط به تولید ناخالص ملی، به میزانی که یارانه به کالاها و خدمات تعلق میگیرد، میزان تولید ناخالص ملی، از مبلغ واقعی کمتر محاسبه می گردد و لذا استفاده از ملاک قیمت جاری اینگونه تولیدات و خدمات در بازار جاری، در ارزیابی و مقایسه توان اقتصادی کشورها موجب اشتباه در ارزیابی ها می گردد.
تولید ناخالص ملی یا GNP عبارت است از کل ارزش بازاری (جاری) کلیه کالاها و خدمات نهایی تولید شده در اقتصاد یک کشور طی دوره زمانی خاص (یک سال مالی). در محاسبه تولید ناخالص ملی، معمولا از روش تولید استفاده می گردد. در این روش، تولید ناخالص ملی از مجموع حاصلضرب تولیدات کالاها و خدمات مختلف در قیمتهای جاری بازار حاصل می گردد.