پویا فایل

پویا فایل

پویا فایل

پویا فایل

دانلود مقاله حمید سبزواری

      زندانی زرچه باک از دشمنان دارم چو یاری می شود پیدا ز بحر غم چه پروا ، تا کناری می شود پیدا ز فردا روزنی باشد به چشم آرزومندانچو برق اختری در شام تاری می شود پیدا مباش افسرده ای مرغ چمن کز گردش دوران به فرجام زمستان نو بهاری می شود پیدا شب است و ظلمت و بانگ جرس از دور می گوید که اینجا رهرو شب زنده داری می شود پیدابه رغم محتسب ساقی ، سرت نازم به می خواران بنوشان باده تا رنج خماری می شود پیدا زتوفان ضمیر پاکبازان است گر بینی به بحر عشق موج بیقراری می شود پیدا   ز بانگ می پرستان است غوفای قدح گیران اگر در محفل ما هوشیاری می شود پیدا پریشانی نیابد راه در جمعیت رندان که آنجا مردم امیدواری می شود پیدا(( حمید )) ا، نیست در زندانی زر ، شور آزادی کجا شاخ گلی در شوره زاری می شود پیداشرح حال آقای حمید سبزواریحمید سبزواری هستم سراینده سرودها و اشعار مختلف حماسی،عرفانی اعم ا ...


ادامه مطلب ...

دانلود مقاله مصاحبه با مقاله استاد حمید سبزواری ( حسین ممتحنی )

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*   فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)    تعداد صفحه:   4       فهرست تبیان : لطفاً بیوگرافی مختصری از خود بفرمایید. تبیان : شما بیشتر درچه قالب هایی شعر می گویید و چرا ؟ تبیان : تخلص شما چیست و علت انتخاب آن چه بوده است؟ تبیان : از بین شعرای قدیم و معاصر بیشتر به کدامیک تعلق خاطر دارید؟ تبیان : نظر شما درباره شعر کلاسیک و شعر نو چیست ؟   و ...       مقدمه بنده به سال 1304 هـ . ش در سبزوار و در خانواده ای فرهنگی متولد شدم . اجدادم اهل شعر و شاعری بودند، به خصوص پسر دایی پدرم ، تجّلی سبزواری که از شاعران توانا بود . پدرم نیز با وجود نابینایی شعر می گفت. من از همان دوران طفولیت ، ذوق شاعری داشتم و چیزهایی می سرودم . به تدریج با تشویق و راهنمایی های پدرم این سروده ها رنگ شعر گرفت . ...


ادامه مطلب ...

دانلود مقاله مصاحبه سایت تبیان با استاد حمید سبزواری

لینک و پرداخت دانلود * پایین مطلب *   فرمت فایل : word ( قابل ویرایش )   تعداد صفحه : 4       مقدمه بنده به سال 1304 هـ . ش در سبزوار و در خانواده ای فرهنگی متولد شدم . اجدادم اهل شعر و شاعری بودند، به خصوص پسر دایی پدرم ، تجّلی سبزواری که از شاعران توانا بود . پدرم نیز با وجود نابینایی شعر می گفت. من از همان دوران طفولیت ، ذوق شاعری داشتم و چیزهایی می سرودم . به تدریج با تشویق و راهنمایی های پدرم این سروده ها رنگ شعر گرفت . تقریباً از کلاس سوم متوسطه بود که می توانستم به خوبی بسرایم . در زمانی که متفقین به ایران آمدند اشعارمن رنگ و بوی خاصی به خود گرفت . در آن زمان سروده های زیادی داشتم که متأسفانه طی جریاناتی از بین رفت. به هرحال مدتی در استخدام وزارت آموزش و پرورش  بودم. پس از آن به کارهای مختلف دیگری پرداختم، زمانی که در بانک مشغول به کار بودم به ته ...


ادامه مطلب ...