دانلود تحقیق بیع با ثمن شناور از دیدگاه فقه
این محصول در قالب فایل word و در 67 صفحه تهیه و تنظیم شده است
توجه :
شما می توانید با خرید این محصول فایل " قلق های پایان نامه نویسی (از عنوان تا دفاع)" را به عنوان هدیه دریافت نمایید.
عناوین :
چکیده
طرح موضوع
تاریخچه موضوع
گفتار نخست
نظریه لزوم قطعى بودن ثمن به عنوان شرط صحتبیع
دلایل این نظریه
1 - نقل اقوال
بند اول - فقهاى شیعه
بند دوم - فقیهان اهل سنت و جماعت
2 - تقریر ادله این نظریه
الف - اجماع فقها
ب - روایت نبوى مشهور «نهى النبى عن بیع الغرر»
ج - روایات خاصه
3 - نقد و بررسى ادله این نظریه
الف - بررسى اجماع فقها
ب - بررسى روایت «نهى النبى عن بیع الغرر»
بحثسندى
بحث دلالى
اول - معناى لغوى «غرر»
دوم - «غرر» در متون فقهى و اصطلاح فقیهان
سوم - رابطه «غرر» و «جهل»
چهارم - نتیجه بحث دلالى
پنجم - عدم تحقق هیچ یک از معانى سه گانه غرر در موضوع مورد بررسى
ششم - اثر پیش بینى حق فسخ در بیع با ثمن قابل تعیین
ج - بررسى روایات خاصه
چکیده گفتار یکم
گفتار دوم
نظریه کفایت قابلیت تعیین ثمن
دلایل این نظریه
1 - نقل اقوال و تقریر ادله
بند اول: فقیهان شیعه
1- ابن جنید اسکافى
2- شیخ یوسف بحرانى
3- مرحوم آیت الله العظمى خویى
بند دوم: فقهاى اهل سنت و جماعت
2 - نقد و بررسى ادله
1- بررسى سخن ابن جنید اسکافى
2- بررسى سخن شیخ یوسف بحرانى
3- بررسى سخن آیت الله العظمى خویى
4- بررسى سخن ذکر شده از اهل سنت و جماعت
5- بهرهاى دیگر از صحیحه رفاعه
چکیده گفتار دوم
پىنوشتها
توصیف و ویزگی های علم فقه
این محصول در قالب فایل word و در 117 صفحه تهیه و تنظیم شده است
توجه :
شما می توانید با خرید این محصول فایل " قلق های پایان نامه نویسی (از عنوان تا دفاع)" را به عنوان هدیه دریافت نمایید.
عناوین :
تعریف علم فقه
اصول علم فقه
کلمه فقه در قرآن و حدیث
کلمه فقه در اصطلاح علما
حکم تکلیفی و حکم وضعی
تعبدی و توصلی
عینی و کفایی
تعینی و تخییری
نفسی و مقدمی
روش شناسی استنباط
مفهوم فقه
اشتقاق و تعریف لغوی واژه " فقه "
مفهوم فقه
معنای واژه ی فقه در قرآن
معنای فقه در روایات
مفهوم اصطلاحی " فقه"
مهمترین تفاوت میان تعریف اهل سنت و شیعه در تعریف فقه
خلاصه تعریف اصطلاحی فقه
معرفتشناسی و مبانی فقه
ج. پیشفرضهای فقه
د. رابطه فلسفه فقه یا فقه با علوم دیگر
ه. ویژگیهای حقوق و فقه اسلامی
ویژگیهای کلامی فقه شیعه
ویژگی اول: بینیازی از حیث منابع استنباط
ویژگی دوم: تدرج در بیان احکام
ویژگی سوم: نیاز به عصر تطبیق
ویژگی چهارم: محدودیت عصر نبی
ویژگی پنجم: اهل بیت(ع) مرجع حل اختلاف
ویژگی ششم: اهتمام به احادیث
ویژگی هفتم: نیاز به عصر تبیین و توسعه
ویژگی هشتم: استقلال فقهی
ویژگی نهم: استناد به بیان معصوم
ویژگی دهم: تدوین حدیث با نظارت معصوم
ویژگی یازدهم: فتح باب اجتهاد
ویژگی دوازدهم: افراط در تمسک به روح قانون
ویژگی سیزدهم: اقتدا به رسول در تعمیم منابع
ویژگی چهاردهم: وفور نصوص
دیدگاه: برخی ویژگیها در فقه اسلامی
علم فقه کارکردها و ویژگیهای آن در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین مهریزی
حضرتعالی شروع علم فقه را از چه زمانی میدانید؟ آیا زمان پیامبر(ص) و ائمه(ع) رایج بوده است؟
به نظر شما رشد و توسعه و یا رکود دانش فقه در تاریخ به چه عواملی بستگی دارد؟
آیا میتوان از علم فقه به عنوان فربهترین و رشدیافتهترین فراورده فکری شیعه یاد کرد؟
لطفاً در خصوص مکاتب و مدارس مهم فقهی شیعه توضیحاتی ارائه بفرمایید.
با این توضیحاتی که بیان فرمودید، میتوان نتیجه گرفت که فربه شدن برخی بخشها برمیگردد به مسائلی که برای فقیه مطرح میشود. آیا همینطور است؟
وجه تمایز فقه شیعه و فقه اهل سنت چیست؟
در خصوص فلسفه فقه اگر توضیحی دارید بفرمایید.
در جنبش نرمافزای و تولید علم، سهم اندیشههای فقهی چه اندازه و چگونه است؟
به نظر میرسد فقه یک محصول دیر بازده است; ممکن است با 5 یا 10 سال آموزش کلام، یک متخصص کلام شکل بگیرد اما در فقه اینگونه نیست. نظر شما چیست؟
حوزهء علمیه قم را از نظر آموزش و پژوهش فقهی چگونه ارزیابی میکنید؟ حوزهء علمیه نجف را چطور؟
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، واژهء فقه سیاسی و فقه حکومتی شیعه در مقالات علمی کشور مطرح شد و اخیراً نیز برخی از محققان ضرورت تدوین و توسعه فقه اجتماعی شیعه را مطرح کردهاند. نظر حضرتعالی چیست؟
آیا ساختار کلی فقه هم باید تغییر کند؟
منابع:
منابع و مآخذ
تحقیق در مورد فلسفه فقه
چکیده:
مقاله حاضر در یک نگاه اجمالى به موضوع فلسفه فقه، در مقام نقد و بررسى دیدگاهى است که علم فقه را ناقص، محدود و براى اداره و تدبیر زندگى اجتماعى، ناتوان دانسته و بر این باور است که این علم، حیلت آموز، ظاهربین، مصرفکننده از دیگر علوم، تابع و متاثر از تحولات اجتماعى و سیاسى، تکلیفمدار و نه حقمدار است و جامعه فقهى را نیز لزوما یک جامعه دینى ندانسته و فقه را در پیشبرد جامعه مدرن، ناکارامد معرفى کرده است.
این مقاله در فضایى صمیمى به نقد و تحلیل دیدگاه یادشده پرداخته است. (2)
موضوع بحث، نقد و بررسى ویژگیهایى است که برخى از نویسندگان محترم نسبت به فقه اسلامى نوشته اند. قبل از هر چیز پاسخ به این پرسش ضرورى است که اینگونه بحثها باید تحت چه عنوانى مطرح شوند؟
اگر کلمه فلسفه، مفرد ذکر شود به معناى هستىشناسى است البته برخى هم آن را به معنى جهانشناسى مىدانند ولى معناى هستىشناسى بهتر است; زیرا مفهوم واجب الوجود را هم دربرمىگیرد. وقتى کلمه فلسفه با پسوند خاصى مثل فلسفه تاریخ به کار مىرود مفهوم دیگرى پیدا مىکند یا به تعبیر بهتر، مصداق دیگرى مىیابد که در این صورت فلسفه تاریخ به معناى هستىشناسى نخواهد بود بلکه اشاره دارد به دانشى به نام تاریخ و دانشى به نام فلسفه تاریخ.
فقه و فلسفه فقه، نیز دو علم متفاوت از هم به شمار مىروند; دانشى که درباره افعال مکلف سخن بگوید، روا و ناروا را روشن سازد و به تعبیر علمى، حلال و حرام را بیان کند و افعال مکلف را مرزبندى نماید، علم فقه نام دارد. «العلم باحث عن احوال افعال المکلفین. » هر چند حضرت امام خمینىقدس سره موضوع فقه را گستردهتر از این مىدانستند که خود مقام دیگرى را براى بحث مىطلبد ولى در اینجا ما فعل مکلف را مطرح مىکنیم و حکمش را به عنوان وجوب و حرمت، استحباب و کراهتیا اباحه بیان مىکنیم.
هرگاه موضوع علم فقه، کلنگرى باشد به عنوان مثال گفته شود موضوع طهارت تا دیات چیست؟ یا مبادى تصوریه، مبادى تصدیقیه و غایت این علم چیست؟ پاسخ تمام این پرسشها در علمى به نام فلسفه فقه مورد بحث قرار مىگیرد. از این رو فلسفه فقه به یک اعتبار دانش نوپاست و به اعتبارى هم نیست; نوپاستبه این معنا که امروزه به صورت یک علم مدون در بیاید، و نوپا نیست، زیرا اکثر این مباحث، کم و بیش در علم اصول مطرح شده و گاهى هم در بخشهاى دیگر بحثشدهاست. بنابراین، بیان ویژگیهاى فقه و دفاع از این ویژگیها و تجزیه و تحلیل آنها، جزء علم فقه نیست و فقیه با این امور کارى ندارد; چرا که این امور جزء فلسفه فقه است که درباره مبادى تصورى و مبادى تصدیقى، همچنین غایات و بیان ویژگیها و دفاع از علم فقه و نقد اشکالات آن، بحث مىکند و لازم است مورد توجه ویژهاى قرار گیرد و به عنوان یک دانش در حوزه علمیه مطرح گردد. البته باید نسبتبه نقدهایى که در باره فقه مىشود، کاملا استقبال شود زیرا موجب تکامل علم فقه است. در لغت عرب مىگویند «الحقیقة بنت البحث» ; حقیقت زاییده مکالمه و محاوره است. اگر این نقدها و تحلیلها در یک افق روشن و فضایى دوستانه مطرح شود، مایه انفتاح فقه و تکامل آن مىشود. اگر این مسائل را مطرح مىکنیم، تنها به عنوان طرح بحث است; نه نقدى بر طراح سؤال داریم و نه اشکال شخصى; بلکه فکر را مطرح کرده و در اطراف آن بحث مىکنیم. این سؤالات در شماره 46 مجله کیان مطرح شده است و از یک مقامى خواستهاند که به این پرسشها پاسخ بگوید. ما هم در این بحث تمام این پرسشها را جزء به جزء مطرح نموده و آنها را مورد بررسى قرار خواهیم داد.
محاربه و بغی از جمله مباحث مهم فقهی و حقوق کیفری ایران می باشد. این دو مبحث هر کدام دارای جایگاه متفاوت بوده و به خوبی از هم تمیز داده شده اند ولی در قانون گذاری سال 1370 این امر مورد غفلت قرار گرفته و باعث شده که با هم یکی فرض شوند. در حالی که اقدام محارب جرم علیه ملت و اقدام باغی جرم علیه دولت و یا همان حاکم شهر است و این موضوع باعث صدور احکام نامتناسب در مورد جرم ارتکابی می شد. زیرا از همان جایی که میدانیم مجازات محارب به چهار مجازات مصرح در فقه و قانون محدود شده است. در حالی که باغی در مواردی گاه به مجازات تعزیری در صورتی که مفسد فی الارض شناخته نشود محکوم می شود. این مشکل در قانون مجازات اسلامی وجود داشت تا اینکه در قانون جدید مجازات اسلامی منطبق بر فقه اسلامی این دو عنوان از هم تفکیک شده و به درستی تعریف و شرایط و مجازات آنها مشخص شده است. در تحقیق پیش رو هر کدام از موارد محاربه و بغی در فقه اسلامی، قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 و قانون جدید مجازات اسلامی به طور مبسوط مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت. در این پژوهش بررسی جرایم محاربه و بغی در حقوق کیفری ایران در قانون 1370و لایحه جدید ق.م.ا 1390 در مواد 183 الی 196 ق.م.ا اختصاص دارد. در قانون جدید مصوبه 1392 بغی و افساد فی الارض در فصل نهم که شامل مواد 286، 287 و 288 می باشد، پرداخته شده است. همچنین در فصل هشتم قانون فوق به جایگاه محاربه که شامل مواد 279 الی 285 میباشد، پرداخته شده است.
جرایم محاربه و بغی در فقه و حقوق کیفری ایران می توانند از جهات مختلف مورد مقایسه قرار گیرند. هر دو موضوع با حقوق اساسی مردم در ارتباط است و این دو موضوع به ظاهر مشابه یکدیگرند بطوریکه گاهی اوقات در قانونگذاری در بررسی های قضایی و حقوقی مشتبه می شوند و تداخل پیدا می کنند به همین جهت در بحث بغی و جرایم سیاسی به طور طبیعی این سوال مطرح می گردد که تفاوت بغی با محاربه چیست؟ از آنجایی که بزه محاربه و افساد فی الارض در زمره ی جرائم حدی محسوب می شود، مشمول سیاست های خاص کیفری قانونگذاری اسلامی قرار گرفته است. عنوان مجرمانه محاربه در قوانین پس از پیروزی انقلاب اسلامی نشان می دهد که عنوان مزبور به تدریج توسعه و گسترش زیادی پیدا نموده است.
فهرست مطالب
چکیده:1
مقدمه. 3
کلیات و تاریخچه جرم محاربه و بغی.. 4
بغی.. 4
محاربه و محارب در قرآن.. 5
محاربه در روایات اسلامی.. 5
جرایم محاربه در فقه اسلامی.. 6
جرم بغی در فقه اسلامی.. 10
احکام محارب و محاربه در قانون مجازات اسلامی.. 11
شرایط حقوقی تحقق محاربه. 12
مصادیق محاربه در قانون مجازات اسلامی.. 14
تفاوت محاربه با بغی.. 20
وجود افتراق بغی و محاربه. 21
احکام محاربه و تفاوت آن با بغی.. 22
تفاوت بین محاربه و افساد فی الارض از نظر مراجع تقلید. 25
رابطه محاربه با افساد فی الارض.... 26
مقایسه حکم محاربه، افساد فی الارض و بغی در قانون سال 1392. 29
جمعبندی ونتیجهگیری.. 31
پاسخ به سوالات... 32
شرح کامل مواد مطرح شده در چکیده33
منابع 37