کارکردهای مناسب شهری، ترکیب و ادغام آنها با فضاهای اصلی مورد نیاز کودکان از نظر روان شناسی
موارد قابل توجه در طراحی ساختمان اداری:
1- ارتباط آسان ساختمان اداری با ورودی اصلی مجموعه که از ضروریات طرح محسوب می شود. بنابراین، ساختمان اداری باید نزدیکترین فضاها به ورودی اصلی مجموعه باشد و دسترسی مناسب پارکینگ و اتومبیل نسبت به آن قرار گیرد.
2- استقلال قسمتهای اداری- ریاست مجموعه- بخش روانشناسی و قسمت پزشکی.
2- ارتباط نزدیک نگهبانی با بخش اداری.
مهمترین جزء دفاتر اداری، وسائل و تجهیزات آنهاست که براساس فعالیتی که در آنها شکل می گیرد، دارای ابعاد و استانداردهای متفاوت می باشند که در زیر به برخی از آنها اشاره می کنیم:
میانگین عمق این دفاتر را می توان بین 6-5/4 متر در نظر گرفت.
مساحت کف با در نظر گرفتن میز به ابعاد 4/1-7/0 متر، بدون وسائل دفتری و محوطه کاری آنها برای یک تایپیست، 7/1 متر مربع، برای کارمند معمولی 3/2 مترمربع، برای کارمند بایگانی 1/1 متر مربع و برای کارمند مواجه شونده با مردم 5/2 مترمربع است، این در حالی است که فضای لازم با در نظر گرفتن وسائل دفتری و محوطه های کاری برای منشی 10 مترمربع، برای کارمندان اجرای 6-4 مترمربع، برای هر فرد در اتاق کنفرانس 5/2 مترمربع و برای رئیس قسمت 25-15 مترمربع است.
در مورد مرکز مراقبتهای ویژه که در طبقه دوم این ساختمان واقع است، بعلت کوچک بودن سایت و لازم نبودن مرکز تخصصی، این فضا بیشتر به مثابه درمانگاهی است که مراقبتهای درمانی ارائه می دهد و فضاهائی چون: بخش روانشناسی (مشاوره- مددکاری) پزشکی- معاینه چشم و مرکز پانسمان را شامل می شود.
ساختمان خوابگاه:
بخش خوابگاهها
کلیاتی از ویژگیهای فضاهای مسکونی:
در مجتمع حاضر، منظور از فضاهای مسکونی، خانهها یا واحدهای اقامتی کودکان میباشند که کاربری اصلی مجتمع را تشکیل میدهند. در این پروژه، طراحی مسکن مورد نیاز از دو جهت مورد توجه واقع شده است:
نخست، از آن جهت که این واحدهای مسکونی میباید به تبعیت از برنامهریزی زندگی مجتمع، حتیالامکان تداعی کننده یک خانه و منزل معمولی باشد، به نحوی که هر کودک احساس حضور در خانه و خانواده خود را داشته باشد. بنابراین، واحدهای مسکونی میباید ویژگیهای کالبدی خاص خود را دارا باشد.
دوم، از آن نظر که، مجموعه مسکونی میباید برای کودکان استفاده کننده احساس بافت مسکونی معمولی را ایجاد کند، نه احساس تکرار و یکنواختی بلوکهای مسکونی تیپ خوابگاه مانند را (از نوع تعاونیهای مسکن و خانههای سازمانی). خصوصیات کلیدی فوق، باعث میشود تا به یک اصل بسیار مهم که امروزه در شهرسازی نوین (به ویژه پس از گذر از دوران مدرن گرایی)، مورد عنایت واقع شده، دقت شود و آن، اصل هویت و نشانمندی است. رعایت این اصل سبب میگردد، تا به پیروی از تجربیات شهرهای گذشته، گوشه و کنار هر یک از فضاهای شهری و به ویژه حوزههای مسکونی، از یکدیگر متفاوت گردد و در سایه همین تفاوتها و نشانهها هر فرد (در اینجا هر کودک کانون؛) نسبت به محیط زندگی خود احساس بهتری از تعلق و در نهایت هویت داشته باشد.
در اینجا لازم است تعریف دقیقتری از مسکن ارائه شود. مسکنی که تا به حال مطرح بوده همیشه محل جای دادن و پذیرفتن کانون گرم و پر مهر خانواده بوده است؛ خانوادهای که معمولاً از سرپرست خانواده یعنی پدر، مادر و فرزندان تشکیل میشود؛ حتی در برخی از خانوادهها پدربزرگ و مادربزرگ خانواده نیز جزء افراد خانواده محسوب میگردند، ولی چیزی که در اینجا تحت عنوان یک خانواده ارائه میشود، نیاز به تعریف جدیدی دارد. خانواده از یک مربی به عنوان سرپرست دایم خانواده و نیز تعدادی کودک که در سنین بین 12 تا 18 میباشند، تشکیل شده است.