پویا فایل

پویا فایل

پویا فایل

پویا فایل

مولوی ِصنم پرست

مولوی ِصنم پرست

« بخش دوم »

« صـنم ِ» مـولـوی و حـافـظ

همان

« ایرج » فـردوسـی است

پیدایش ِ سر اندیشه ِ«حکومتِ بدون قدرت»

درفرهنگ ایران= ارکه= ارتاخشتره=اردشیر

ای شادی آن شهری ، کش، « عشق» بوَد، سلطان

هرکوی ، بود بزمی ، هرخانه بود سوری

مولوی

نام دیگرصنم ، « زُون » بود، که نام « خورشید » است

درآلمانی « زونهSonne »، درانگلیسی « سان sun»

درکردی گورانی « سون = پرتو »

«صنم »، هم « ماه» درشب ، و هم« آفتاب» در روزبود

صنم = خورشید= ایرج(اصل مهریاعشق)

درون تست یکی« مه »، کزآسمان، « خورشید »

ندا همی کند ش ، کای َمنـَت ، غلام غلام

زجیب خویش ، بجو« مه » ، چو موسی عمران

نگر به روزن خویش و ، بگو : سلام سلام

دراین ُجستار، بررسی خواهد شد که « صنم » در غزلیات مولوی ، همان « ایرج » در شاهنامه فردوسی است . « ایرج که همان ارتا یا- اِ ر ِ ز- باشد » درشاهنامه ، بیان « پیکریابی ِ مهر» است که بدون آن ، « داد »، که در فریدون، پیکر به خود گرفته ، واقعیت نمی یابد . بدینسان ، « مهر» درفرهنگ سیاسی ایران ، افزوده بر « داد» که درمیان همه ملل باید باشد ، به ویژه ،گوهرحکومت درایران میگردد. « مهر» درفرهنگ ایران ،« طیف همبستگیهاست» ، چه مهربه زندگی درگیتی ، چه مهر میان افراد، چه مهر میان زن ومرد ، وچه مهر اجتماعی ، و چه بستگی میان حکومت ها ، چه بستگی میان ملت ها ، چه همبستگی میان طبقات و اقوام ، همه « مهر» هستند . ازاینرو ، خدای مهر، تنها اصل «عشق میان افراد ، یا فرد وخدا...» نیست ، بلکه به همان اندازه نیز« اصل پیوستگی میان طبقات و اقوام و نژادها و ملتها و امت هاست » . اینست که مهر، گوهر همبستگی های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی نیزهست . دراثر فراموش شدن این برآیند ،از معنای « مهر» ، فرهنگ سیاسی ایران ناشناخته مانده است . داستان ایرج ، استوار براین سراندیشه است که : گوهرهستی حکومت در ایران ، مهر است ، و تا این مهراجتماعی و سیاسی و اقتصادی وحقوقی درحکومت ایران نیست ، ملت ، آن حکومت را ، غاصب و « ناحق وبی اعتبارو اصل قهر» میشمارد. درپیکر « ایرج » ، نشان داده میشود که « مهر» بر « داد » درفرهنگ سیاسی ایران ، اولویت دارد . به عبارت دیگر، در سیاست و اقتصاد و اجتماع ، باید همبستگی و آمیزش ، بر قانون و برحقوق و بر عدالت ، ارجحیت داشته باشد. اینست که پدیده « مهر» درایران ، با مفاهیم « محبت» ، درمسیحیت و اسلام، و «عشق جنسی» یا «عشق الهی » و«عشق افلاطونی » ، اینهمانی ندارد . درشاهنامه ، درپیکر « ایرج » ، مهر میان ملت ها واقوام ، مطرحست . برقرارکردن داد( قانون وحق و عدالت ) میان ملتها ومیان حکومتها ، « بـسـا » نیست، ونیاز به همبستگی و آمیزش (= مهر) میان ملل هست . برادری ملتها واقوام و طبقات وامتها، برپایه « داد= قانون و حقوق و عدالت » ، پایدارنیست ، بلکه باید آنها را به هم بست وبه هم آمیخت . تنها آمیزش ملتها باهمدیگراست که میتواند « داد» را استوار سازد . ازسوئی ، گوهرو بافت ِ حکومت ، نباید قدرت و بیم آوری و ارهاب و انذار، و« جان آزاری » و« خرد آزاری » باشد . درفرهنگ ایران درآغاز ، خورشید ، زن و خانم بود، ودرست نماد چنان« زیبائی » بود که همه را به مهرورزی به خود، میانگیخت . خورشید با مهر، اینهمانی داده میشد .

خورشید و مهر ، هردو « روشنی و پرتو » را « میافشانند » . « افشاندن » ، معنای بسیار ژرفی درفرهنگ ایران دارد . سیمرغ در خودرا افشاندن ، گیتی را میآفریند . خدا ، وجود خود را میافشاند ، و وجود اوست که تبدیل به گیتی میشود . این « جانفشانی ، خویشتن افشانی » ، ازسوئی « مهر» خوانده میشد ، و از سوی دیگر ، « جوانمردی و رادی وایثار » خوانده میشد . جانفشانی خدا ، مهرورزی شمرده میشد . اینست که در ایرج دیده میشود که گوهر « مهر» ، جانفشانی و جوانمردی و رادی و ایثار هست . کسی ، مهر میورزد که درعمل خود ، در اندیشه خود ، در احساسات خود ، در گفتارخود ، زندگی وجان وخرد خود را «بیفشاند » . وارونه الاهان درادیان ابراهیمی که جهان را با امر، فراسوی گوهرخود ، و عاری ازگوهرخود ، خلق میکنند ، همه خدایان ایران ، برپایه جانفشانی ، ازگوهرخود ، گیتی را میافرینند ، واین کاررا ، هنر مهرورزی وجوانمردی و رادی و ایثار می نامند . ازاین رو بود که ماه و خورشید را ، افشاننده میدانستند. دراثر این افشاندن بود که نه تنها « مهرمیورزیدند » ، بلکه اصالت مهرورزی را به همه جانها ، میپراکندند ، و طبعا همه جانها و انسانها ، گوهر یا فطرت « مهرورزی » داشتند . آنها نیز به خورشید ، مهرمیورزیدند . هرکسی خود را میافشاند ، فطرت دیگران را به مهرورزی ، تحول میدهد . خورشید ، دراین راستا و بدین محتوا ، افشاننده ، و« سرچشمه مهرورزی » بود . این رد پا از سوئی در همنامی مهر و خورشید باقی مانده است . خورشید درادبیات ایران ، بنام همان مهر خوانده میشود .

اسدی گوید : بدوگفت جم ، کای بت مهرچهر

( رخسارچون آفتاب،زیبا )

زچهرتو ، برهردلی ، مهر ِ مهر

حافظ ، رخ مهرفروغ را، به معنی معشوقه ای که رخش چون خورشید است بکار میبرد

حافظ ازشوق رخ مهر فروغ تو بسوخت

کامکارا ، نظری کن ، سوی ناکامی چند

یا مسعود سعد میگوید :

برملک تو، زمهر سپهر آن کند همی

کزمهر، باپسر ، پدرمهربانکن

یا آنکه

گرم شو ازمهر ، وزکین ، سرد باش

چون مه وخورشید ، جوانمرد باش

این بود که خورشید درنورافشانی( که همزمان به معنای آبفشان = باده گسار=ساقی ) ، نه تنها مهرمیورزید ، بلکه همه را به مهرورزی ، آبستن میکرد ، همه دراثر نورخورشید ، سرچشمه مهرورزی میشدند . در ذخیره خوارزمشاهی رد پائی از این اندیشه ، باقی مانده است . میآید که « تولد سودا ، بیشتر اندرفصل خریف باشد که به پارسی ، مهر ماه گویند » . درپائیزکه ایرانیها ، مهرماه مینامند ، ایجاد « سودا » میشود . هرچند که مقصود از ذخیرخوارزمشاهی ، سودا ، خلطی از اخلاط چهارگانه است ، به فارسی سودا ، به معنای « دیوانگی » است ( غیاث اللغات ) . البته « سودا » ، به معنای « محبت شدید » است ، و مهرورزی شدید را گونه ای « دیوانگی » میدانسته اند. چون « دیوانه » هم دراصل ، به معنای « خانه زنخدا ی مهر » هست . واژه « دین » نیز درکردی دارای معانی 1- بینش 2- آبستنی و3- دیوانگی است . این دیوانگی ، به معنای « عشق شدید» بوده است . دین ، بینشی است که چون ازانسان زاده شد ، انسان را لبریز ازمهرو شیدائی میکند . به هرحال ، مردم می انگاشتند که خورشید، درمهرورزیش ، تولید سودا یا عشق شدید درهمه میکند .

شگفت ازآنکه همه مغزمن ، محبت تست

چگونه داند غالب شدن براو سودا – حافظ

روزگاریست که سودای بتان ، دین منست

غم این کار، نشاط دل غمگین منست حافظ

اینهمانی خورشید با مهر، دراثر همین افشاندن وجود خود ، همه را به مهرورزی ، وبه رقص وشادی میانگیزد و چون با هرچیزی میآمیزد ، همه را مست و آبستن میکند . منوچهری گوید :

بدهقان کدیور ، گفت : انگور مرا خورشید کرد آبستن از دور

درست مولوی ، همان اندیشه عبید زاکان را ( که باز در این جستار، میاید ) درباره آفتاب ، بارها تکرار میکند .



خرید فایل


ادامه مطلب ...

مقاله بررسی عوامل بروز جرم در زنان سر پرست خانوار

            فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)تعداد صفحات:20 فهرست مطالب: چکیده: ۲مقدمه: ۴طرح مساله و بیان موضوع : ۵حوزه های نظری و پژوهشهای وابسته به جرایم زنان.. ۶برازش الگوهای تحلیلی رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر path analysis. 10فرضیه های پژوهش… ۱۲آمار استنباطی.. ۱۵دیاگرام تحلیل مسیر. ۱۶بحث و نتیجه گیری : ۱۸منابع و ماخذ:   چکیده: این بررسی با شیوه مطالعه پس رویدادی به ارزیابی عوامل بروز جرم وموانع پیشگیرانه آن از دیدگاه زنان زندانی سرپرست خانوار زندانهای خوزستان در سال 1384 می پردازد.جامعه آماری شامل تمام زندانیان زن در شش ماهه پایان سال است که به هر دلیلی سرپرستی خانوار خودرا برعهده دارند؛ لذاذ جامعه ونمونه آماری پژوهش یکسان می باشد.روش تحقیق تبیینی- علی با تکنیک پرسشنامه ومصاحبه با مددجویان بوده که به سنجش میزان اثرگذاری عوامل بروز جرم با 28 آی ...


ادامه مطلب ...

دانلود مقاله مولوی صنم پرست

دراین ُجستار، بررسی خواهد شد که « صنم » در غزلیات مولوی ، همان « ایرج » در شاهنامه فردوسی است . « ایرج که همان ارتا یا- اِ ر ِ ز- باشد » درشاهنامه ، بیان « پیکریابی ِ مهر» است که بدون آن ،  « داد »، که در فریدون، پیکر به خود گرفته ، واقعیت نمی یابد . بدینسان ، « مهر» درفرهنگ سیاسی ایران ، افزوده بر « داد» که درمیان همه ملل باید باشد ، به ویژه ،گوهرحکومت درایران میگردد. « مهر» درفرهنگ ایران ،« طیف همبستگیهاست» ، چه مهربه زندگی درگیتی ، چه مهر میان افراد، چه مهر میان زن ومرد ، وچه مهر اجتماعی ، و چه بستگی میان حکومت ها ، چه بستگی میان ملت ها ، چه همبستگی میان طبقات و اقوام ، همه « مهر» هستند . ازاینرو ، خدای مهر، تنها اصل «عشق میان افراد ، یا فرد وخدا...» ن ...


ادامه مطلب ...