ترکیب مدار ترمز از کتاب Brake System
ترکیب مدار ترمز:
مقررات قانونی سیستم انتقال دو مداره را (انتقال نیرو) به عنوان جز ضروری تعیین می کند. DIN 74000 پنج حالت مشخص کرده است که در مدارهای (ضربدری) و (موازی) استفاده می شوند . نحوه نصب شیلنگهای روغن ، اتصالات، محفظهها و وسایل آب بندی دینامیک و ثابت در ترکیب قرار گرفتن آن در یک مدار ترمز توضیح داده شده است . گاهی مواقع اشکال و نقصان در یک قسمت از مدارهای HH,HI,LL باعث از بین رفتن ترمز یک چرخ شده که خود می تواند به از بین رفتن کل مدارهای موجود بینجامد.
معمولا اتومبیلی که بیشتر وزن خود را در جلو دارد از مدار ترکیب ضربدری بهره میبرد برای تاثیرات ترمز ثانوی فراهم می کند. طرح | | برای وسایل نقلیه دراتومبیلهای سنگین و نیمه سنگین و کامیونتها مورد استفاده دارند .
نوع | |
مدارهای جداگانه برای جلو واکسل عقب- یک مدار در چرخهای جلو عمل می کند و دیگری در عقب. (شکلl a)
نوع
طرح توزیع قطری. هر کدام از مدارها در یک چرخ جلو و در جهت مخالف در عقب میباشد.شکل(lb)
نوع HI
یک مدار در جلو و یک مدار ثانوی دیگر برای چرخهای جلو وعقب می باشد. یک مدار ترمز در هر دو محور عمل می کنند در حالی که بقیه فعالیتها فقط در چرخ جلو عمل می نماید. (شکلlc)
نوع LL
جلو و عقب / جلو و طرح توزیع عقب. هر کدام از مدارهای ترمز در روی هر دو چرخ جلو و یکی از چرخهای عقب (شکلle) عمل می نماید.
نوع HH
جلو و عقب/ جلو و طرح توزیع عقب. هر کدام از مدارها بر روی هر دوی چرخهای جلو وعقب عمل می نماید.
سر خوردن
( کتاب سیستم ترمزهای اتومبیل)
هنگامی که اتومبیل دور می زند ، چرخهای جلو به طرفی که با آن روبرو هستند حرکت حرکت نمی کنند . زاویه بین جهت حرکت و جهتی که چرخهای جلو با آن روبرو هستند به نام زاویه لغزش خوانده می شوند . بنابراین ، تایرها در نزدیکی نواحی تماس خود با زمین پیچیدگی حاصل می کنند . این سطوح به جای اینکه بیضی شکل باشند ، غیر قرینه هستند . نیروی کنج حاصله بستگی به زاویه لغزش دارد که به نوبه خود در اثر وجود چسبندگی ، به حد معینی محدود می شود . زیرا اگر چسبندگی به حد خود برسد تایر در محل تماس خود سر می خورد تا کم و بیش حالت بیضی شکل اثر خود را حفظ کند . در این حالت ، تایر دیگر پیچیدگی بیشتر نمی پذیرد، و از این به بعد هم دیگر نیروی کنج دهنده کافی ایجاد نخواهد کرد . بنابراین ، اگر یک بار چرخ سر بخورد اتومبیل دیگر از فرمان تبعیت نخواهد کرد .
در صورتی که ترمز شدیدا اعمال شود و شتاب کند کننده شگفت انگیزی ایجاد گردد ، اگر راننده در آخرین لحظه نتواند بر فرمان تسلط یابد و خود را در مسیر صحیح قرار دهد ، هم جبهه مقابل و هم طرفین جاده مواجه با خطر انحراف خودرو خواهد بود .
این شتابهای کند کننده ، به خصوص در سرعتهای زیاد و هنگامی که چسبندگی تقلیل پیدا کرده است خیلی خطرناکتر خواهد بود .
منحنیها در شکل 2 نشان می دهد که برای انواع مختلفی از سطوح جاده، چگونه ضریب اصطکاک و با آن عمل ترمز کردن به حداکثر میزان بعنوان یک عملکرد فشار ترمز افزایش می یابد. در یک خودرو بدون ABS؛ فشار ترمز می تواند بیش از این میزان حداکثر افزایش یابد به گونه ای که ترمز مجدد بالا فاصله صورت می گیرد. نتیجه شکل تایر بدین معنی است که تکه ارتباطی بین لغزنده و سطح جاده تا حدی افزایش می یابد که ضریب اصطکاک شروع به کاهش می نماید و لغزش ترمز افزایش می یابد. در نهایت، چرخها قفل می گردد. (نقطه B).
فرایندهای اصطکاکی می تواند به دو اصطکاک استاتیک (ساکن) و متغیر تقسیم می شود. اصطکاک (مالش) ساکن برای تودههای جامد بیشتر از اصطکاک متغیر است. همانطور که این مطلب تلویحا بیان میدارد، شرایطی وجود دارد که تحت آن شرایط ضریب اصطکاک در تایر لاستیک در حال دوران بیشتر از زمانی است که چرخ قفل شده است فرایندهای متغیر هم زمانی رخ میدهد که تایر لاستیکی دوران مینماید. از این شرایط با نام سرخوردگی یاد میشود چگونگی اتفاق افتادن سریع این نقطه میتواند از کاهش شیب در منحنی اصطکاک در شکل 3 دیده شود. ، مرحله ای را نشان میدهد که در آن سرعت جنبی چرخها VR از سرعت خودرو (VF) عقب میماند. چه خودرو یا سیستم ABS تجهیز شده باشد یا نه، اکثر ترمزها در منطقه ثابت در طرف چپ میدان کنترل ABS باقی میماند. ABS تنها در پاسخ به ترمز اضافی وارد عمل میشود. این سیستم از حلقه بسته کنترل برای جلوگیری از فشار ترمز از داخل شدن به میدان غیر ثابت استفاده مینماید. (برای سمت راست میدان کنترل) که با میزان بالایی از سرخوردگی ترمز و خطر همراه قفل چرخها مشخص میگردد.