بررسی نوآوری های فلسفه اشراق
فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع بررسی نواوری های فلسفه اشراق در 56 صفحه و قابل ویرایش
مقدمه
در میان اندیشمندان مسلمان سه مکتب فلسفی مهم توسعه یافته است: مکتب مشائی، اشراقی و حکمت متعالیه. این سه مکتب، در عین اشتراک در بسیاری امور مابعدالطبیعی، منطقی و معرفت شناختی، هر کدام به ویژگی هایی شهرت یافتهاند. برای مثال ویژگی مکتب فلسفی اشراقی بهره گیری از سلوک قلبی و مجاهده نفسانی در راه کشف حقایق است.در این مقاله برآن نیستیم که مکتب اشراقی را به طور کامل معرفی کنیم و یا آرای مؤسس این مکتب، یعنی شیخ اشراق و پیروان این مکتب را بررسی کنیم! در این نوشته، در پی بازگویی چند ابتکار شیخ اشراق در بخش فلسفی و بازنگری آنها هستیم تا ذهن های پویا و پژوهنده را در مطالعه تطبیقی دو مکتب مشایی و اشراقی برانگیزانیم.
قصد ما در این پژوهش، پرداختن به آرای شیخ اشراق در کتاب حکمة الاشراق است، ولی باید توجه داشت که خود شیخ در مقدمه کتاب المشارع و المطارحات گفته است که اگر کسی بخواهد حکمةالاشراق را دریابد، باید پیشتر، کتاب مطارحات را و پیش از آن، تلویحات را خوانده باشد. البته ایشان در مقدمه کتاب المقاومات نیز، این کتاب را پیوست کتاب تلویحات معرفی می کند. بنابراین، برابر سفارش شیخ اشراق، هر مسئله ای از مسائل فلسفه یا منطق باید به ترتیب زیر مطالعه گردد: نخست در کتاب تلویحات و کتاب ملحق بدان یعنی مقاومات، دوم در کتاب مطارحات و سوم در کتاب حکمة الاشراق.
تحقیق در مورد فلسفه اشراق
مقدمه
علم در حوزه های سنتی ایران مقوله متنوع و گسترده ای است. سده های نخستین اسلامی مصروف کنکاش، مجادلات و پایه گذاری های کلان علمی شد. حوزه های آموزشی عموما چند منظوره با پرورش علمای جامع الاطراف و مسلط بر اکثر بخش های علمی پایه های ستبر علمی ایران را بنا نهادند.
توجه شدید به علوم عقلی و نقلی از اختصاصات ایران علمی قرون نخستین بود و دستاندازی به حوزه های معتبر بیرونی چون یونان و اسکندریه و البته ایران پیش از اسلام و ترجمه و تالیف متون از زبانهای مختلف دوره ای مدرن و کاملا علمی را در تاریخ ایران بنا نهاد.
شیخ شهاب الدین سهروردی یکی از علما و حکما و بزرگ فلسفی ایران است که با آگاهی و مطالعه در شاخه های متفاوت فکری و بدست آوردن درک صحیح از آنها توانست جنبش خاص فکری خود را با نام فلسفه اشراقی بنیان نهد. فلسفه ای که با بهره گیری از نقاط قوت دیگر ایده های فکری گونه ای التقاطی از علم آسمانی و زمینی را به انسان آن روزگار ارائه کرد.
این مقاله به مسئله علم و کیفیت آن و تعریف عالم از دیدگاه شیخ اشراق پرداخته است. پیش از ورود به بخش اصلی مقاله معرفی مختصری از شیخ اشراق و آثار او و نیز مسئله علم در حوزه های آموزشی گذشته می آید و پس از متن مقاله که همراه با مسائل چندی که پیوسته با مبحث اصلی اند می آید به طور مختصر به علومی که در آثار شیخ اشراق به آنها استناد شده پرداخته می شود و در پایان طی بحث کوتاهی به مسئله تاویل پذیری آثار عرفانی شیخ اشراق که البته مسئله تازه و در حقیقت شاخه ای از علم مدرن در خوانش متون است پرداخته می شود
علم اشراقی:
معرفی:
شیخ شهاب الدین ابوالفتوح یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی معروف به شیخ اشراق بنیانگذار رسمی دومین نظام فلسفه اسلامی با نام حکمه الاشراق است. وی در سال 549 در دهکده سهرورد زنجان به دنیا آمد. در مراغه نزد مجد الدین جیلی حکمت و اصول و فقه را آموخت. در اصفهان نزد ظهیر الدین قاری منطق را فرا گرفت. و در ضمن مطالعه فلسفه ابن سینا اندیشه های نوین خود را در باب علم و فلسفه پایهریزی کرد.
پس از پایان تحصیلات رسمی چنانکه رسم روانهای نا آرام و پویا است روی به سلوک جسمی و روحی آورد تا اینکه در حلب ملک ظاهر پسر صلاح الدین ایوبی شیفته شیخ شد و بنابر درخواست او شیخ اشراق در حلب اقامت گردید.
ذکاوت شیخ اشراق و علم آسمانی او که ظاهرا دلیل برتری او در مناظرات چندی شد که بین او و علمای حلب برگزار شد بر این علما گران آمد و البته برای شیخ نیز گران تر تمام شد.
فرا روی های دیدگاه دینی شیخ که حاصل کشف فضاهای جدیدتر عقلانی به یاری ارتباط دو سویه با مکاشفات ربانی بود. در زمانه شیخ آنقدر سنگین و نابخشودنی بود که شیوخ و فقهای حلب فتوای قتل او را اگر نه از ملک ظاهر از صلاح الدین ایوبی بگیرند. در نتیجه شیخ اشراق در سال 587 به شکلی نامعلوم به سرنوشت شوریدگانی چون عین القضات و حلاج دچار شد.
مقام او چنان بالا بود که فخر رازی که در اصفهان از همدرسان او و از اشعریون و مخالفان سرسخت فلسفه بود پس از مرگ شیخ اشراق تلویحات او را می بوسد و از دیده اشک می ریزد.
ایشان علی رغم جوانی و کوتاهی عمر حدود 50 کتاب به زبانهای عربی و فارسی نوشته اند که بسیاری از آن کتابها موجود است. علاوه بر نثر روان و زیبا و گاهاً شاعرانه وی با ارائه تعریف های جدید و طرح معادلات و مجادلات علمی نو، پویایی اندیشه را تا سالها بعد تضمین کرد تا متاله بزرگ ملاصدرای شیراز در تکوین و تدوین کاملتر اصول فکری، بر پایه های بر نهاده او بایستد.