نوآوری در برنامه ریزی درسی
دبیرستان هایی که تجارب یادگیری عمیق و مرتبط با شغل (حرفه) خارج از مدرسه را برای
دانش آموزان خود فراهم می کنند،مهارت هایی را که برای دانش آموزان خود فراهم می کنند، مهارت هایی را که برای موفقیت در تحصیل و دنیای کار و زندگی پس از دبیرستان آنها مورد نیاز است به آنها می آموزند.
تعداد زیادی از دانش آموزان پیش از آن که دیپلم خود را بگیرند ،می توانند از عهده کار همزمان با رفتن مدرسه بر آیند ،زیرا بعضی از آنها به کارهایی داوطلبانه ویا در ازای مزد می پردازند که خود مسئولیت های بزرگسالی را به دوش آنها می گذارند.
بعضی از آنها در طول تحصیل در دبیرستان ،برای کار به این جا و آن جا می روند و بعضی دیگر چند سال است که مسئول تامین امور رفاهی زندگی خویش هستند .بعضی دیگر از آنها به دلیل این که پذیرش دانشکده یا دانشگاه ها را دوست دارند ،ادامه تحصیل در دبیرستان را بی فایده و نا مربوط نمی پندارند .
از نظر مربیان تعلیم و تربیت ،چنین باوری از جانب دانش آموزان ممکن است به افت تحصیلی در سال های آخر دبیرستان منجر شود که از آن به مثابه افت سال آخر یاد می کنند . متاسفانه تعداد کمی از دبیرستان ها می توانند دانش آموزان را برای تجربیات کاری یا علمی مورد نیاز خارج از مدرسه آماده کنند . گروه دیگری از دانش آموزان هستند که حدود دوازده سال در مدارسی بودند که در اکثر تصمیم ها از جانب مدرسه و بدون دخالت آنها اتخاذ شده است .
فهرست
نو آوری در برنامه ریزی درسی ...........................................................................
شقوق متفاوت آموزش دبیرستانی برای آماده سازی پس از فراغت از تحصیل از دبیرستان ..................
دبیرستان میان دانشگاهی ..............................................................................
شیوه های یادگیری حرفه مدار .........................................................................
گام علمی .....................................................................................................
منابع و ماخذ ...............................................................................................
نوع فایل:word
سایز :247 kb
تعداد صفحه:13
نقش خلاقیت و نوآوری در پیشرفت دانش آموزان
انسانها دارای قوّه خلاقیت هستند؛ برخی در یک زمینه دارای خلاقیت بیشتر و برخی در زمینهای دیگر. خلاقیت میتواند توسط معلمان در دانشآموزان شکوفا گشته و یا از بین برود. بنابراین باید محیط و فضای مساعدی برای رشد و پرورش قوّه خلاقیت دانشآموزان فراهم آورد.
مفهوم خلاقیت
خلاقیت و نوآوری محرک اصلی تمدنهاست. تلفن، اتومبیل، هواپیما، رادیو، تلویزیون، رایانه، الکترونیک، قدرت اتمی و مسافرتهای فضایی و خلق ادبیات و انواع هنرها و ... نقاط عطفی از اختراعات و اکتشافات و نمودی ارزشمند از تفکر و ذهن خلاق بشر است.
بنابراین، برای پیشرفت در صنعت، اقتصاد، سیاست و همه علوم، نیازمند تفکری خلاق و نوآور هستیم؛ خلاقیتی که در ضمیر همه ما نهفته و در نحوه زندگی ما تأثیر دارد. تحولات سریع عصر کنونی ما، نیازمند حل مسائل و مشکلات به گونهای خلاق است.
هرچند علم، توسعه و پیشرفت نیاز اولیه بشر امروزی است، ولی باید دانست که علم به خودی خود، ضامن حل بسیاری از مسائل و مشکلات آیندهای که ما با آنها مواجه خواهیم شد نیست، تنها نیروی فوقالعاده و قدرتمند خلاقیت است که میتواند مسائل و مشکلات را به طرز خارقالعادهای از سر راه بشر بردارد. روانشناسان در تعریف خلاقیت متفقالقول نیستند و به خلاقیت از زوایای گوناگونی مینگرند؛ در گذشته محور بحث روانشناسان از خلاقیت بود. امروزه نیز اگرچه بسیاری از اندیشمندان به خلاقیت به عنوان یک فرایند مینگرند، اما تعریف آنان از خلاقیت، مبتنی بر ویژگی است.
شاید به جرات بتوان گفت که جامعترین تعریف خلاقیت توسط دانشمند آمریکایی عرضه شده است. او خلاقیت را با تفکر واگرا (دست یافتن به رهیافتهای جدید برای مسائل) در مقابل تفکر همگرا(دست یافتن به پاسخ) مترادف دانسته است. افرادی که تفکر واگرا دارند در فکر و عمل خود با دیگران متفاوتند و از عرف و عادت دور شده روشهای خلاق و جدید را به کار میبرند. برعکس کسانی که از این خصوصیت برخوردار نیستند، تفکر همگرا دارند و در فکر و عمل خود از عرف و عادت پیروی میکنند. پس تفکر واگرا یعنی دور شدن از یک نقطه مشترک که همان رسم و سنت و عرف اجتماع است و تفکر همگرا یعنی نزدیک شدن به آن نقطه.
امروزه ثابت شده است که برخلاف باور بسیاری که ابداع و خلاقیت را خصوصیت ذاتی بعضی افراد میدانند، این استعداد در نوع بشر به اندازه حافظه عمومیت دارد و میتوان آن را با کاربرد اصول و فنون معین و ایجاد طرز تفکرهای جدید و ایجاد محیطی مناسب پرورش داد.
در چند دهه اخیر پژوهشهای بسیاری در زمینه خلاقیت انجام شده است. پژوهشهای انجام شده در زمینه آموزش خلاقیت، عموماً به این نتیجه رسیده است که خلاقیت را هم میتوان آموزش و هم پرورش داد. روشن است که هر کسی ممکن است در زمینهای خاص خلاقیت داشته باشد. از هر کسی در هر زمینه نمیتوان انتظار خلاقیت و ابتکار داشت. باید این بسترها و علایق و زمینهها را شناسایی کرده و زمینه رشد آنها را فراهم نمود.
معلم و شیوههای پرورش تفکر اخلاق
تعلیم و تربیت به یک معنا عبارت است از رشد قوّه قضاوت صحیح در افراد. تقلید از دیگران یا پیروی از تمایلات و عادات، سبب رکود فکری و عجز فرد در برابر مسائل و مشکلات می شود. امروزه جامعه نیازمند افرادی است که فکر و خرد را حاکم بر اعمال و افکار خویش قرار میدهند و مشکلات را به گونه ابتکاری از سر راه خود برمیدارند. اجمالاً وظایف یک معلم در تحقق این هدف بدین شرح است:
* دانشآموزان را به داشتن ایدههای بکر و نو تشویق نماید؛ ایدههایی که کم و بیش برای خود آنها بکر است. ضمن پذیرش ایدههای بکر، زمینه ابراز آنها را فراهم کند. مثلاً، میتوان از دانشآموزان خواست که به جای ارائه گزارش ساده از یک کتاب، آن را شخصاً ارزیابی کرده و هر نظری که درباره آن دارند بیان کنند و یا این که فصلی از فصلهای سال را توصیف کنند به طور کلی، نقاشیهای آزاد، مقالهنویسی و نگارش داستانهای کوتاه، زمینه ارائه ایده فرد و تفکر خلاق در دانشآموزان را بهتر فراهم میکند.
* مطالب درسی را به صورت مسأله و معما برای شاگردان طرح کند؛ مطالعه کتاب و یا گوش دادن به سخنان معلم و حفظ کردن حقایق علمی و تاریخی، رشد قوه ابتکار شاگردان را به دنبال ندارد. معلم به جای بیان مطالب درسی یا ذکر حقایق علمی، باید دانشآموزان را به طرح مسائل ترغیب کند.
راههای ترویج فرهنگ خلاقیت و نوآوری
مقدمه
نگاه کردن متفاوت به مساله و رسیدن به یک راه حل جدید، همان چیزی است که عموماً از آن به خلاقیت تعبیر می¬شود. اما خلاقیت مفهومی نیست که بتوان آن را در یک جمله و حتی یک کتاب مفصل هم توضیح داد. خلاقیت در حقیقت، فرآیندی است که در ذهن فرد خلاق اتفاق می¬افتد و حاصل آن شکل گرفتن یک ایده¬ی جدید با یک راه حل ابتکاری است.
این که خلاقیت ذاتی است یا اکتسابی، موضوعی نیست که این روزها ضرورت بحث بر سر آن در میان باشد. دنیای امروز تلاش می¬کند خلاقیت و مباحث مرتبط با آن را، چه در زمینه¬های روان شناسی و علوم تربیتی و چه در زمینه¬های مدیریت و کسب و کار، به درستی بشناسد و ابعاد مختلف آن را توسعه دهد. کتاب¬های فراوانی که درباره¬ی تکنیک¬های افزایش خلاقیت در افراد و در سازمان¬ها نوشته شده¬اند، گویای این حقیقت می¬باشند که توجه به خلاقیت و توسعه¬ی ان در سازمان، نه تنها باعث می¬شود که افراد از کار خود احساس رضایت بیش¬تری کنند، بلکه در پیش برد سازمان و افزایش بهره¬وری و رسیدن به موفقیت¬های بزرگ سهم عمده¬ای دارد.
برای آن که بتوانیم خلاق باشیم، باید ابتدا معنی و مفهوم خلاقیت را به درستی بشناسیم و بتوانیم بین خلاقیت، هوش، دانش و مهارت تفاوت قائل شویم. دانستن این که ساختار ذهن چیست و چگونه در فرآیند شکل گیری تفکر خلاق تاثیر می¬گذارد، با این که ممکن است مستقیماً روی افزایش خلاقیت فرد اثر نگذارد، بدون تردید باعث می¬شود که نگاه فرد به روش¬ها و تکنیک¬هایی که برای افزایش خلاقیت مطرح می¬شوند تغییر کند.
بعد از این¬ها وقت آن است که این روش¬ها را امتحان کنیم؛ روش¬های فردی. می¬توانیم ذهن را درگیر حل یک مساله¬ی جدید کنیم، یا اینکه سعی کنیم مسائل دور و برمان را به روش¬هایی که متخصصان این رشته پیش نهاد داده¬اند حل کنیم.
الف - تقویت عناصر انگیزشی خلاقیت
پرورش عنصر انگیزشی خلاقیت باید اساساً در بستر خانواده صورت گیرد، زیرا مستعدترین محیط برای شکل دهی آن محیط کلامی و نظام تربیتی و رفتاری خانواده است. کودک و نوجوان اوقات زیادی را در خانواده سپری می¬کنند، بنابراین این طبیعی است که بیشترین تاثیر را نیز از آن بپذیرد. بیان این نکته از آن روست که بگوییم هر چند می توان در محیطی غیر از خانواده (آموزشگاه یا جایی دیگر) به تقویت عناصر انگیزشی خلاقیت مبادرت ورزید، اما تاثیر این عوامل با اندازه و اهمیت عامل نخستین نیست. پس بهتر است که هدایت¬ها و روش¬های اتخاذ شده محیط دوم یعنی «محیط یادگیری» به محیط نخستین یعنی خانواده نیز انتقال یابد و در آنجا هم مورد تمرین و تقویت قرار گیرد؛ این انتقال زمینه¬های تثبیت و تحکیم انگیزش خلاقه را بیش از پیش فراهم آورد.
آمابیلی (1988) معتقد است، برای رسیدن به خلاقیت بهتر است که انگیزه و به ویژه انگیزه درونی پرورش پیدا کند و در جایی دیگر به نقش اهمیت انگیزش بیرونی اشاره می¬کند. ما ضمن احترام به این نظر توصیه¬هایی در قالب انگیزه درونی و بیرونی ارایه می¬کنیم.
چون فعالیت انگیزشی خلاق عمدتاً ماهیتی کلامی دارد، یعنی باید به وسیله کلام و روابط کلامی وارد آن شد شاید درست نباشد که آن را محدود به فضای خاص کرد. در کودکان انگیزه معمولاً حالتی کلی و عمومی دارد. گاهی درونی می¬شود و گاهی بیرونی. برای آن که کودکان موفق شوند به انگیزه خود سازمان دهند و جهت ان را مشخص کنند (درونی سازند یا بیرونی) طوری که برجستگی با یکی باشد برخورد کلامی ما یا به عبارت ساده¬تر برخورد شفاهی ما نقشی اساسی دارد. آنچه هسته و محور برخورد را می¬سازد گرایش و جهتی است که در خود پاسخ یا کلام نهفته است؛ آیا کلام مشوق انگیزه درونی است یا بیرونی. بنابراین، در اولین گام آموزش « انگیزه» باید به جهت پاسخ¬ها و هدایت¬های کلامی فرد توجه کافی داشته باشیم. برای مثال وقتی از کودک می¬پرسیم چرا بازی نمی¬کنی و او می¬گوید حوصله ندارم و پاسخ ما را در جهت دادن به رفتار کودک ممکن است این چنین باشد:
- اگر به او بگوییم خوب است که تو هم مثل بقیه بچه¬ها بازی کنی به رفتار او جهتی بیرونی می¬دهیم
- اگر بازی را به میل، تصمیم و انتخاب او واگذاریم رفتارش را جهتی درونی می¬بخشیم.
اکنون که اطمینان حاصل کردیم باید مراقب سوال¬ها و پاسخ¬های خود باشیم. به سراغ روش¬هایی می¬رویم که به انگیزه درونی کودکان دامن می¬زند. نوع برخوردهای کلامی مثبت که در این رابطه می¬توان داشت عبارتند از:
مثال: شرکت در بازی کاردستی
برخوردها: - آیا این بازی را دوست داری؟
- دوست داری این بازی چگونه برگزار شود؟
- چه احساسی نسبت به ساختن کاردستی داری؟
- دوست داری چه چیزی را درست کنی؟
- دوست داری چه وسایلی در اختیار شما باشد؟
- دوست داری ...
در این مثال، خود کودک و احساسات و علاقمندی¬های او محور فعالیت است. به او امکان داده می¬شود هر طور دوست دارد عمل کند نه آن طور که ما دوست داریم. ممکن است ما به ساختن گل علاقمند باشیم و او به ساختن خورشید؛ چنانچه در این فعالیت نظر و گرایش ما غالب باشد جهت انگیزه کودک بیرونی خواهد شد. یعنی او یاد می¬گیرد که به چیزی غیر از احساسات و علاقمندی¬های خود بیندیشد. چیزی که دیگران و محیط به او می¬دهند. بنابراین در این نوع از فعالیت هدایت انگیزه به خود کودک واگذار می¬شود. اما در عین حال ممکن است این سوال پیش بیاید که شاید کودکان توقع زیادی داشته باشند و ما به دلیل محدودیت نتوانیم ابزار یا امکانات دلخواه آنها را تامین کنیم، در این مواقع توصیه نمی-شود که به تمام خواسته¬های کودک بپردازیم بلکه می¬توان رفتاری مشابه روش زیر داشت:
- نباید با تحکم به کودک فهماند که امکانات محدود است.
- باید کودک را ترغیب کرد که امکانات را ببیند و بدون اظهار نظری اضافی در مورد کمبود وسایل و ... به او گفت ما این¬ها را در اختیار داریم تو دوست داری کدام را انتخاب کنی؟
- حتی اگر کودک دست به انتخاب نزد، با ارتباطی متمایل به سوی انگیزه درونی می¬توان از او خواست یا وسایل دلخواه را از منزل بیاورد یا به فعالیت دلخواه دیگری بپردازد.
- در هر حال مهم این است که کودک با هدایت ما خود به تصمیمی دلخواه و درست (از این نظر که شکایتی نداشته و آن را دوست داشته باشد) برسد و مسئولیت آن را قبول کند.
گام دوم انگیزه درونی و بیرونی را هم زمان استمرار می¬بخشد، جدی گرفتن و بها دادن به آنها است. اگر ما به هدایت کودک به این هدف که خود تصمیم بگیرد، انتخاب کند، و بسازد می¬پردازیم. باید به مسئولیت¬ها، تصمیم¬ها، انتخاب و آثار او نیز عمیقاً توجه کنیم. در این رابطه توصیه می¬شود، رفتارهای ابتکاری و سازنده کودک ولو کوچک و ناچیز مورد تشویق قرار گیرد. در این مواقع بهتر است از تشویق¬ها و دلگرمی¬هایی که انگیزه درونی را قوت می¬بخشد استفاده شود. عموم این تشویق¬ها ماهیتی کلامی دارند، نمونه¬هایی نظیر آنچه در زیر پیشنهاد می¬شود از این قبیل¬اند:
- تصمیم جالبی گرفتی، موفق باشی.
- خانه قشنگی ساختی معلوم است برایش زحمت زیادی کشیدی.
- پشتکارت قابل تحسین است.
- فکرهای خیلی خوبی داری، باید آنها را جدی بگیری.
- بالاخره آنچه را دوست داشتی، ساختی.
- انتخاب شما هم خوب است.
برای تداوم انگیزه درونی هم زمان می¬توان از مشوق¬های غیر کلامی نیز استفاده کرد. نسبت بین این که آیا باید همیشه تشویق¬ها کلامی باشد یا چیز دیگر این است که گرایش غالب، معمولاً به طرف تشویق-های کلامی (و با جهتی درونی) است، اما در پاره¬ای موارد شکل¬های دیگری از تشویق موثرتر است. باید به رفتارهای ابتکاری، خلاقه و سازنده کودک جایزه نیز داد و کودک را مستحق دریافت هدیه¬ای خوشحال کننده دانست. در چنین شرایطی دامنه تشویق و هدیه می¬تواند از شرکت دادن اثر کودک در یک نمایشگاه کوچک تا دریافت وسیله مورد آرزو نوسان پیدا کند.
به طور کلی، اگر چه نظام تشویق و ترغیب در افراد خلاق «درونی» است اما آنها نیز گاهی به محبت و دلگرمی که از قاعده و روشی عادلانه پیروی کند و بدون چشم داشت در اختیار آنها قرار گیرد.
ب – تقویت عناصر شخصیتی خلاقیت
در بین مولفه¬های شخصیتی خلاقیت چند عنصر را به سادگی نمی¬توان پرورش داد. به عبارت دقیق¬تر، این گونه عناصر بیش از همه نیازمند تقویت در بستر خانواده و به ویژه مدرسه هستند. علت نیز این است که چند ساعت آموزش تاثیر شگرف و محسوسی بر آنها نمی¬گذارد: اعتماد به نفس، اراده مستقل و پذیرش خطر نمونه¬هایی این گروه به شمار می¬روند. این عناصر معمولاً در طول زمان و تحت تعلیمات ساده و پیچیده والدین، معلمان و مربیان شکل می¬گیرند. بنابراین این ساده انگاری است اگر تصور کنیم در مدت کوتاهی می¬توانیم این ویژگی¬های مهم را در افراد پرورش دهیم. ما با رعایت این ملاحظات به شیوه¬های پرورش عناصر شخصیتی خلاقیت اشاره می¬کنیم که قادر به زمینه سازی تقویت این عناصر هستند:
بررسی نوآوری های فلسفه اشراق
فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع بررسی نواوری های فلسفه اشراق در 56 صفحه و قابل ویرایش
مقدمه
در میان اندیشمندان مسلمان سه مکتب فلسفی مهم توسعه یافته است: مکتب مشائی، اشراقی و حکمت متعالیه. این سه مکتب، در عین اشتراک در بسیاری امور مابعدالطبیعی، منطقی و معرفت شناختی، هر کدام به ویژگی هایی شهرت یافتهاند. برای مثال ویژگی مکتب فلسفی اشراقی بهره گیری از سلوک قلبی و مجاهده نفسانی در راه کشف حقایق است.در این مقاله برآن نیستیم که مکتب اشراقی را به طور کامل معرفی کنیم و یا آرای مؤسس این مکتب، یعنی شیخ اشراق و پیروان این مکتب را بررسی کنیم! در این نوشته، در پی بازگویی چند ابتکار شیخ اشراق در بخش فلسفی و بازنگری آنها هستیم تا ذهن های پویا و پژوهنده را در مطالعه تطبیقی دو مکتب مشایی و اشراقی برانگیزانیم.
قصد ما در این پژوهش، پرداختن به آرای شیخ اشراق در کتاب حکمة الاشراق است، ولی باید توجه داشت که خود شیخ در مقدمه کتاب المشارع و المطارحات گفته است که اگر کسی بخواهد حکمةالاشراق را دریابد، باید پیشتر، کتاب مطارحات را و پیش از آن، تلویحات را خوانده باشد. البته ایشان در مقدمه کتاب المقاومات نیز، این کتاب را پیوست کتاب تلویحات معرفی می کند. بنابراین، برابر سفارش شیخ اشراق، هر مسئله ای از مسائل فلسفه یا منطق باید به ترتیب زیر مطالعه گردد: نخست در کتاب تلویحات و کتاب ملحق بدان یعنی مقاومات، دوم در کتاب مطارحات و سوم در کتاب حکمة الاشراق.
ارتقاء فناوری و نوآوری در کارخانه پارس خودرو
مقدمه
ممکن است به دفعات شنیده باشیم که سازمانهای هر چندنوآور از صحنه رقابت خارج می شوند ، اما سازمانهای دیگر در همان محیط با موفقیت به کار خود ادامه میدهند.
آیا سازمانهایی که از صفحه رقابت خارج میشوند ، میخواستند به چنین سرنوشتی دچار شوند ؟ در پاسخ باید گفت که نمیخواستند یا نمیخواهند به چنین سرنوشتی دچار شوند سازمانهای کنونی باید دنبال خلاقیت و نوآوری باشند و برای اینکه از بین نروند همواره باید افراد را تشویق به نوآوری نمایند و پدیده تغییر را با آغوش باز بپذیرند .( رابینز ، 1376)
در اغلب موارد سازمانی کمتر به امر خلاقیت و نوآوری دست میزنند زیرا آن را تجارت ریسکداری میپندارند که باید از کار اصلی خود منحرف شده و به اموری که هنوز امتحان نشدهاند ، بپردازند .
سازمانی باید با ساختارهای متناسب سازمانی که متضمن پرورش و رشد خلاقیت باشد به رویارویی آینده بپردازند و در غیر این صورت محکوم به فنا هستند . دی گرین در نوشته خود با عنوان « سازمان برازنده و شایسته » بر این باور است که سازمانی باید حالت سازگاری به خود بگیرند . سازمان خوب و شایسته آن است که محیط را در ک کند ، اطلاعات و آگاهیهای بایسته را به سرعت آماده کند ،سریع پاسخ دهد ، بستر مناسبی برای پرورش خلاقیت و نوآوری باشد ، از تجربیات بیاموزد و ساختار خود را بازنگری کند .( Degreem, 1982)
روند رو به رشد تکنولوژی و رقابت فشرده در صنایع و سازمانهای مختلف ، ضرورت خلاقیت و نوآوری را اجتناب ناپذیر گردانیده است و سازمانهایی موفق هستند که خود را با این روند تطبیق دهند در غیر اینصورت محکوم به شکست هستند .
در کشور ما به دلیل برخورداری از ارتکاب طبیعی و منابع خدادادی متاسفانه به فرایند نوآوری توجه چندانی مبذول نگردیده است و منتظر بودهایم تا دیگران برای ما فکر کنند و به تولیدات محصولات و فرآیندهای جدید بپردازیم و نتایج آنها را پس از مدت طولانی و منسوخ شده دریافت و به کار گیریم .
در مباحث علمی غالباً مفاهیم تحقیق در روش علمی بصورت مراتب بکار برده میشود هر چند بین این دو وجوه مشترک معنایی وجود دارد ، ولی تفکیک آنها موجب تمیز اختلاف بین آنها میشود . تحقیق ، روندی منظمتر و قویتر و وسیعتر از روش علمی است ، تحقیق با ساختار منظمتری از کنکاش توام است ،که معمولاً منجر به نوعی ثبت مراحل و گزارش نتایج و دستاوردها میشود . هر چند میتوان روح علمی را بدون تحقیق بکار گرفته ولی تحقیق علمی را نمیتوان بدون روش و جوهر علمی انجام داد .بنابراین تحقیق ، عرصه تخصصیتری از روش شناسایی است .( دلاور ، 1380)
جان دیوی ( J.Dewey) پژوهش را عبارت از فرایند جستجوی منظم برای مشخص کردن یک موقعیت میداند بنابراین پژوهش ، فرایندی است که از طریق آن میتوان درباره ناشناختهها به جستجو پرداخت ، و نسبت به آن شناخت لازم را کسب کرده در این فرایند از چگونگی گردآوری شواهد و تبدیل آنها به یافته را تحت عنوان روش شناسی یاد میشود .( سرمدی ، 1380)
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
مقدمه ..................................................................................................................... 1
چکیده .................................................................................................................... 10
فصل اول :...................................................................................... 13
کلیات ..................................................................................................................... 14
بیان مسئله ............................................................................................................ 18
فرضیهها ............................................................................................................. 26
متدولوژی ............................................................................................................. 28
روش شناسایی تحقیق و کارآموزی ................................................................... 31
فصل دوم :.................................................................................... 34
تئوری پردازیی .................................................................................................... 35
ادبیات موضوع .................................................................................................... 42
فصل سوم :..................................................................................... 108
جامعه ................................................................................................................ 109
جامعه آماری ...................................................................................................... 112
جامعه نمونه ....................................................................................................... 113
پرسشنامه ........................................................................................................... 115
مدلهای آماری .................................................................................................. 117
فصل چهارم :................................................................................... 120
تجزیه و تحلیل آماری ....................................................................................... 121
فصل پنجم :................................................................................... 126
نتیجهگیری ......................................................................................................... 127
پیشنهادات ........................................................................................................... 132
منابع تحقیق : ...................................................................................................... 136
این پژوهش به تشریح مفاهیم و مبانی بین خلاقیت،فرهنگ و نوآوری در سازمان میپردازد. تعاریف مختلفی از خلاقیت ارائه میشوند و از دیدگاه روانشناسی و سازمانی مورد بررسی قرار می گیرند. سپس موضوع نوآوری و ارتباط آن با خلاقیت شرح داده میشود. ارتباط خلاقیت و نوآوری، تأثیر ساختار بر نوآوری، تأثیر فرهنگ سازمانی بر نوآوری، تأثیر متغیرهای منابع انسانی بر نوآوری از دیگر مباحث این بخش هستند. ویژگیهای افراد خلاق، فرصتهای خلاقیت، نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری از جنبه فردی و سازمانی، ویژگیهای سازمانهای خلاق، مدیریت خلاقیت، تکنیکهای توسعه خلاقیت گروهی شامل طوفان فکری، شش کلاه تفکر، گردش تخیلی، تفکر موازی و ارتباط اجباری از دیگر مطالب این پژوهش هستند.
فهرست مطالب
فصل اول: کلیات پژوهش.... 5
1-1- مقدمه. 6
1-2- بیان مسئله. 6
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش.... 7
1-4- پیشینه پژوهش.... 7
1-5- اهداف پژوهش.... 9
1-5-1- هدف کلی.. 9
1-5-2- اهداف جزئی.. 9
1-6- فرضیات پژوهش.... 9
1-7- سوال های پژوهش.... 10
1-8- واژه ها و اصطلاحات کلیدی پژوهش.... 10
1-8-1- تعاریف نظری.. 10
1-8-2- تعاریف عملیاتی.. 10
فصل دوم: ادبیات پژوهش.... 12
2-1- مقدمه. 13
2-2- تعاریف... 15
2-3- تصورات قدیمی وغلط راجع به خلاقیت... 17
2-4- فرآیند خلاقیت... 17
2-5- مدل تلفیقی فرآیند خلاقیت... 17
2-6- عوامل موثر برخلاقیت ( آمابیل 1988)18
2-7- مهارتهای لازم برای تفکر خلاق و اثر بخش ( به صورت فردی )19
2-8- ویژگی های افراد خلاق.. 20
2-9- تاثیر خلاقیت فردی روی سازمان. 20
2-10- خلاقیت گروهی.. 20
2-11- ایده پردازی گروهی.. 20
2-12- کارهای لازم برای ایجاد خلاقیت و نوآوری گروهی.. 21
2-13- مدیریت تیم های خلاق.. 21
2-14- نقش مدیر در پرورش خلاقیت... 22
2-14-1- خصوصیات مدیران خلاق.. 22
2-15- خلاقیت در سازمان. 22
2-15-1- ویزگی های سازمان خلاق.. 23
2-15-2- محیط سازمان نوآور. 23
2-16- موانع خلاقیت... 24
2-17- اقدامات عملی برای سلامت سیستم نوآوری.. 25
2-18- ارائه مدل. 26
2-19- ارتباط خلاقیت و نوآوری.. 28
2-19-1- نوآوری شامل چه چیزهایی است؟. 28
2-19-2- چگونه متغیرهای ساختاری بر نوآوری اثر میگذارند؟. 28
2-19-3- چگونه فرهنگ سازمانی بر نوآوری اثر میگذارد؟. 29
2-19-4- کدام متغیرهای منابع انسانی بر نوآوری اثر میگذارند؟. 29
2-20- ویژگیهای افراد اخلاق.. 29
2-21- فرصتهای خلاقیت... 30
2-22- نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری.. 31
2-22-1- نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری از جنبه فردی.. 31
2-22-2- نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری از جنبه سازمانی.. 31
2-23- ویژگیهای سازمان خلاق.. 31
2-24- نقش مدیر در پرورش خلاقیت... 32
2-25- تکنیک های توسعه خلاقیت گروهی.. 33
2-25-1- طوفان فکری.. 33
2-25-2- تکنیک خلاقیت شش کلاه تفکر. 33
2-25-3- گردش تخیلی.. 35
2-25-4- تفکر موازی.. 35
2-25-5- ارتباط اجباری.. 36
2-26- فرهنگ سازمانی.. 36
2-27- ساختار سازمانی.. 38
2-28- راهکارهای تفکر وخلاقیت گروهی در سازمان ها :40
2-29- بررسی نظریات... 41
فصل سوم : روش شناسی پژوهش.... 42
3-1- ﻣﻘﺪﻣﻪ. 43
3-2- روش پژوهش.... 44
3-3- روشهای گردآوری اطلاعات... 44
3-4- جامعه آماری و نمونه آماری.. 44
3-5- اﺑﺰار ﮔﺮدآوری دادهﻫﺎ45
3-5-1- رواﯾﯽ ( اﻋﺘﺒﺎر ) :45
3-5-2- ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ(اعتماد):46
3-6- روشﻫﺎی آﻣﺎری ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده. 46
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها47
4-1- مقدمه. 48
4-2- آمار توصیفی.. 49
4-2-1- جنسیت:49
4-2-2- سطح تحصیلات:50
4-2-3- سن:51
4-2-4- جایگاه شغلی:52
4-3- آمار استنباطی.. 53
4-3-1- نتایج توصیفی.. 54
4-3-2- نتایج استنباطی.. 71
4-4- نتایج آزمون فرضیه ها83
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری... 84
5-1- مقدمه. 85
5-2- نتیجه گیری از فرضیه ها86
5-3- نتیجه یافته ها87
5-4- پیشنهادات... 88
5-4-1- پیشنهادات پژوهش:88
5-4-2- پیشنهادات به محققان بعدی.. 88
5-4-3- پیشنهادات کابردی.. 89
5-5- محدودیت های پژوهش.... 89
5-5-1- محدودیت در دسترس پژوهشگر. 89
5-5-2- محدودیت غیر دسترس پژوهشگر. 90
در پژوهش حاضر، رابطه بین یادگیری سازمانی و نوآوری دانشگاهی در مراکز آموزش عالی بررسی شد. روش این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است که به شیوه پیمایشی اجرا گردیده و جامعه آماری آن، شامل کلیه اساتید سه مرکز آموزش عالی بودند. از جامعه آماری پژوهش، 275 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه از طریق فرمول کوکران جهت مطالعه انتخاب گردید. ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه "یادگیری سازمانی" و "نوآوری دانشگاهی" بود که برای برآورد روایی آنها از روش تحلیل محتوایی و اعتبار پرسشنامه های یادگیری سازمانی و نوآوری دانشگاهی از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 93/0 و 95/0 بدست آمد. درتجزیه تحلیل داده های پژوهش از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون T، آزمون F، تحلیل عاملی و ضریب هبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین رهبری مشارکتی و نوآوری دانشگاهی ارتباط معنی داری وجود دارد. همچنین بین چشم انداز مشترک و نوآوری دانشگاهی همبستگی معنی داری مشاهده شد. علاوه بر آن بین فرهنگ سازمانی و نوآوری دانشگاهی هم ارتباط معنی داری به دست آمد. همچنین، ضرایب همبستگی نشان داد که بین کار و یادگیری تیمی، روش تفکر سیستمی و توسعه شایستگی کارکنان با نوآوری دانشگاهی ارتباط معنی داری وجود دارد. سرانجام یافته ها نشان داد که بین ابعاد یادگیری سازمانی و ابعاد نوآوری سازمانی در مراکز آموزش عالی مورد مطالعه، همبستگی بالا و معنی داری وجود دارد.
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
پیشینه پژوهش
یادگیری سازمانی
نوآوری
روش پژوهش
یافته های پژوهش
رابطه بین ابعاد یادگیری سازمانی و ابعاد نوآوری سازمانی
تحلیل عاملی متغیرهای پژوهش
رگرسیون چند متغیری
بحث و نتیجه گیری
پیشنهادها
منابع
هدف از تهیه مقالع حاضر بررسی موانع و عوامل بازدارندهی خلاقیت و نوآوری در مدیریت آموزشگاهها است. در این راستا، امروزه این امر مسلم شده است که سازمانهای آموزشی در صورتی میتوانند موفق باشند که از نیروی انسانی(مدیران و کادر آموزشی) خلاق و نوآور برخوردار باشند و در جوی خلاق به فعالیت مؤثر بپردازند و شعار « نابودی در انتظار شماست مگر اینکه خلاق و نوآور باشید» در پیش روی مدیران همه سازمانها قرار دارد، اما مسؤولیت سازمانهای آموزشی بخصوص آموزش و پرورش که وظیفه تعلیم و تربیت فرزندان و آینده سازان جامعه را بر عهده دارند، صبغهای دیگر به خود می گیرند. از این رو سازمانهای آموزشی بخصوص آموزشگاهها از یک سو وظیفه فراهم آوردن زمینهی رشد و پرورش خلاقیت و نوآوری و همچنین استفاده صحیح و جهت دار از استعدادها و تواناییهای افراد را به عنوان امری مهم بر عهده دارند و از سوی دیگر برای پویایی خود، نیازمند پرورش و بهرهمندی از خلاقیت و نوآوری در سطوح سازمانی هستند. آنچه امروزه در محیطهای آموزشی بخصوص مدارس شاهد هستیم نوعی سستی و ضعف اهتمام در این زمینه است. چراکه اصولاً ابتکار و خلاقیت و ابراز فکر و نظر، جزء نیازهای فطری همه افراد است، اما مهم این است که به این نیازها در بسیاری موارد از طرف مدیران سازمانهای آموزشی بطور اعم و مدیریت آموزشگاهها بطور اخص توجه نمی شود و برخی عوامل بازدارنده مانع از تحقق خلاقیت در محیطهای آموزشی شدهاند. بنابراین اگر در سازمانهای آموزشی خلاقیت به صورت کم رنگ دیده می شود به این دلیل نیست که افراد (مدیران و کارکنان آموزشی) توانایی و قدرت خلاقیت ندارند و همچنین نباید صرفاً علت آن را در شخصیت و ساخت ذهنی افراد جستجو نمود، بلکه یقیناً در شیوههای پرورشی و بخشهای آموزشی آن باید جستجو شود. در این خصوص برخی از عوامل بازدارنده خلاقیت مدیرت آموزشی در این مقاله اشاره شده است که از سه حوزه مشخص یعنی فردی، سازمانی و فراسازمانی تبیین شده است. بطوریکه در ارتباط با عوامل بازدارنده درون فردی، چهار خرده عامل ؛ اعتماد به نفس ضعیف،کم رویی و محافظهکاری مدیران مدارس، عدم تحمل ابهام و تضاد درعرصههای مدیریتی، نگرش منفی مدیران مدارس به مدیریت تعارض، ضعف آموزش مدیران مدارس و شیوه رهبری و نوع سبک مدیریتی آنان، اشاره شده است ودر خصوص عوامل بازدارندهی سازمانی نیز نوع فرهنگ سازمانی، ماهیت ساختار سازمانی در سازمانهای آموزشی، عدم فضای مناسب جهت پذیرش خلاقیت و نوآوری در سازمانهای آموزشی و نوع سیستم ارزشیابی عملکردمدیران مورد بررسی قرار گرفته شد، و در نهایت در خصوص عوامل بازدارندهی فراسازمانی که در مقاله حاضر اشاره شده است می توان به دو خرده عامل بازدارنده خلاقیت مدیران چون؛ ملاحظات سیاسی مؤثر برمدیریت نظامهای آموزشی و چالشهای نوآوری تکنولوژی اطلاعات و نظام انسانی یادآور شد. با توجه به موانع مذکور پیشنهاداتی همچون؛اندیشه محور نمودن تصمیم گیریهای آموزشی از سوی مسؤولان آموزشی جهت ایجاد چالشهای فکری در بین مدیران مدارس، فراهم سازی زمینه ابراز افکار و اندیشههای نو و بدیع مدیران مدارس در حوزه تصمیم گیری های آموزشی در سطوح استانی، منطقهای و محلی و مدرسه ای از سوی دست اندرکاران امور آموزشی و پرورشی، جهت شکل گیری شخصیت مستقل و دارای اعتماد به نفس در آنان، تغییر نگرش و طرز فکر مدیران آموزشی نسبت به مدیریت تعارض و مدیریت ابهام، برنامه ریزی جهت دراولویت قرار گرفتن آموزشهای نوین مدیریتی وبرخورداری مدیران ازانعطاف پذیری فعال و پویا و .. ارائه شده است . امید آن می رود که گوشههایی را از مسائل مبتلابه آموزش و پرورش را مرتفع نماید.
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
تعریف و بیان مسـأله مورد بررسی
اهداف مورد بررسی
نظام آموزش و پرورش و شبه نظام آموزش و پرورش
ماهیت و تعریف خلاقیت
ابداع، خلاقیت و نوآوری
عوامل بازدارنده بروز خلاقیت و نوآوری در مدیریت آموزشگاهها
1ـ عوامل بازدارنده فردی
1ـ1ـ اعتماد به نفس ضعیف، کم رویی و محافظه کاری مدیران مدارس
2ـ 1ـ عدم تحمل ابهام و تضاد توسط مدیران مدارس
3ـ 1ـ نگرش منفی مدیران مدارس نسبت به مدیریت تعارض
4ـ1ـ ضعف آموزش مدیران مدارس
5ـ1ـ نوع سبک رهبری مدیران مدارس
2ـ عوامل بازدارنده سازمانی
1ـ 2ـ نوع فرهنگ سازمانی در سازمان آموزش و پرورش
2ـ 2ـ نوع ساختار سازمانی سازمانهای آموزشی
3ـ2ـ عدم فضای مناسب جهت پذیرش خلاقیت و نوآوری در سازمانهای آموزشی
4ـ2ـ نوع سیستم ارزشیابی از عملکرد مدیران مدارس
3ـ عوامل بازدارنده فرا سازمانی
1ـ3ـ ملاحظات سیاسی مؤثر برمدیریت سازمانهای آموزشی
2 ـ3ـ چالشهای نوآوری تکنولوژی اطلاعات و نظام انسانی
نتیجه گیری
پیشنهادات
منابع
پیشینه ومبانی نظری تحقیق نوآوری
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
امروزه نوآوری یکی از عوامل موثر بر بقای سازمان های دانش محور محسوب می شود (اردکانی، 1389). بسیاری از صاحب نظران، نوآوری و ایجاد تمایز را به عنوان یک ضرورت انکارناپذیر معرفی کرده اند (معطوفی، 1389). نوآوری همانند هر فعالیت عینی در کنار نبوغ و استعداد، نیازمند دانش، توجه و سختکوشی همه دست اندرکاران است (دراکر[1]، 1993) و بروز نوآوری در محیط کاری زمانی میسر می شود که اهداف فرد و اهداف سازمان به یکدیگر نزدیک شود (Jang & Hartog, 2010).
در این بخش ابتدا به تعاریف و مفاهیم و مولفه های نوآوری و ابعاد نوآوری سازمانی پرداخته و سپس با ارائه رویکردهای نوآوری سازمانی و عوامل موثر بر نوآوری و انواع مدل های آن و ... سعی میشود گامی در جهت آشنایی با این مفهوم مهم برداشته شود.
2- 2- 2- مفهوم نوآوری:
اصطلاح نوآوری، یک مفهوم وسیع به معنی ایجاد، قبول و اجرای ایده ها و فرایندها و محصولات و خدمات جدید است (جمینز، جمینز و همکاران، 2008). نوآوری عبارت است از یک ایده، محصول یا فرایند، یک سامانه یا وسیله که توسط افراد، گروه ها یا سازمان ها، به عنوان یک موضوع جدید درک شود (جزنی و همکاران، 1390). نوآوری ناشی از خلاقیت است و به عمل آوردن فکر بدیع را نوآوری گویند ((Athanasoula et al, 2010. همچنین نوآوری به معنای کاربرد موفق عقاید خلاق در سازمان نیز می باشد ((Rhee et al, 2010. نوآوری یا ابداع، عملی و کاربردی ساختن افکار و اندیشه های نو و تازه ناشی از خلاقیت است. از نظر استیفن پی رابینز[2]، نوآوری، فرایند اخذ ایده خلاق و تبدیل آن به محصول، خدمات و روش های جدید عملیات است (جوانمرد و سخایی، 1388). به عبارتی دیگر نوآوری خلق چیز جدیدی است که یک هدف معین را دنبال و به اجرا رساند. نوآوری به عنوان فرآیند تجاری کردن یک تولید یا شیوه (روش) توسعه یافته توصیف می شود (اوجاسا، 2008). نوآوری اجرای موفق ایده های خلاق در درون سازمان است. از این دیدگاه، خلاقیت افراد و تیم ها نقطه شروع نوآوری است. این لازم اما کافی نیست[3] (گویال و آخیلش، 2007).
با توجه به مطالب گفته شده نوآوری را می توان این گونه تعریف کرد: ایجاد دانش و ایده های جدید برای به کار بردن و تسهیل نتایج کسب و کار جدید، هدف گذاری برای بهبود فرایندها و ساختارهای داخلی تجارت و ایجاد محصولات و خدمات متحرک. در نتیجه نوآوری هر دو نوع نوآوری ریشه ای و توسعه ای را شامل می شود[4] (چن و همکاران، 2004).
جدول2-4: خلاصه تعاریف و مفاهیم نوآوری (منبع: پیشنهادی محقق)
ردیف | نویسنده | سال | تعاریف |
1 | همامی | 2013 | نوآوری به عنوان یک نشان سازمانی مهم برای انتقال دانش است. |
2 | جزنی | 1390 | یک ایده، محصول یا فرایند، یک سامانه که توسط افراد، گروه ها یا سازمان ها، به عنوان یک موضوع جدید درک شود. |
3 | اتنا سولا | 2010 | نوآوری ناشی از خلاقیت است و به عمل آوردن فکر بدیع را نوآوری گویند. |
4 | رهی | 2010 | نوآوری به معنای کاربرد موفق عقاید خلاق در سازمان می باشد. |
5 | باریقه | 2009 | خلق دانش جدید و ایده های کسب و کار برای تسهیل محصولات جدید، با هدف بهبود فرایندها |
6 | جوانمرد و سخایی | 1388 | عملی و کاربردی ساختن افکار و اندیشه های نو و تازه ناشی از خلاقیت است. |
7 | اوجاسا | 2008 | نوآوری به عنوان فرایند تجاری کردن یک تولید یا شیوه (روش) توسعه یافته توصیف می شود. |
8 | جمینز- جمینز | 2008 | ایجاد، قبول و اجرای ایده ها و فرآیندها و محصولات و خدمات جدید است. |
9 | گویال و آخیلش | 2007 | نوآوری اجرای موفق ایده های خلاق در درون سازمان است. |
10 | لین | 2006 | ظرفیت جذب، توانایی سازمان است برای استفاده ازدانش خارجی از طریق فرایند یادگیری متوالی |
11 | چن | 2004 | نوآوری شامل: مجموع نوآوری ریشه ای و توسعه ای است. |
12 | خداداد حسینی | 1378 | نوآوری را به عنوان هر ایده ای جدید نسبت به یک سازمان و یا یک صنعت و یا یک ملت و یا در جهان تعریف می کند. |
13 | هالت | 1998 | نوآوری خلق چیز جدیدی است که یک هدف معین را دنبال و به اجرا رساند. |
14 | دراکر | 1985 | نوآوری زمانی رخ میدهد که ایده به صورت محصول، فرآیند یا خدمتی توسعه یابد. |
15 | ریچارد، ال، داف | 1992 | نوآوری اتخاذ ایده هایی است که برای سازمان جدید است. بنابراین، تمام نوآوری ها منعکس کننده یک تغییرند اما تمام تغییرها، نوآوری نیستند. |
2- 2- 3- اهمیت و ضرورت نوآوری:
امروزه نوآوری به طور فزاینده ای به عنوان یکی از فاکتورهای اصلی موفقیت دراز مدت سازمان ها در محیط رقابتی محسوب می شود. دلیل این امر آن است که سازمان ها با ظرفیت ایجاد نوآوری قادر خواهند بود سریع تر و بهتر از سازمان های غیر نوآور به چالش های محیطی پاسخ دهند (جیمنز- جیمنز، 2008).
نوآور بودن به سازمان در برخورد با محیط متلاطم خارجی کمک می کند که با پیچیدگی و تغییری که به سرعت درحال افزایش است مقابله کند (جیمنز[5]و واله، 2011) و به واسطه نوآوری است که سازمان ها به هدف پاسخگویی موثر به تقاضاهای محیطی و در نتیجه به حفظ و بهبود عملکرد سازمانی دست می یابند (کاستوپولوس و همکاران، 2011). نوآوری به عنوان یک نشان سازمانی مهم برای انتقال دانش است (همامی[6]و دیگران، 2013). هالت[7] (1998) اصطلاح نوآوری را در یک مفهوم وسیع به عنوان فرایندی برای استفاده از دانش یا اطلاعات مربوط به منظور ایجاد یا معرفی چیزهای تازه و مفید به کار برد. در ادامه توضیح می دهد که نوآوری هر چیز تجدیدنظر شده است که طراحی و به حقیقت درآمده باشد و موقعیت سازمان را در مقابل رقبا مستحکم کند و نیز یک برتری رقابتی بلندمدت را میسر سازد. سازمان ها با اقدامات خود در زمینه ایجاد انگیزه در کارکنان که به بهبود توانایی آن ها نیز منجر می شود می توانند بر رفتار آن ها اثر گذاشته و ارزش بیشتری در ایجاد و توسعه نوآوری داشته باشند (برومند و رنجبری، 1388) که این موضوع، توسعه عملکرد نوآورانه سازمان را دنبال دارد. در چنین شرایطی، سازمان هایی که ظرفیت نوآوری دارند، قادرند که به چالش ها سریع پاسخ دهند، محصولات جدیدی را استخراج کنند و فرصت های بهتری نسبت به ارائه خدمات نسبت به سازمان های فاقد نوآوری به دست آورند (جمینز و واله، 2011). نوآوری اغلب همراه با تغییر است و به عنوان چیز جدیدی که به تغییر منجر می شود ملاحظه می گردد، اما هر تغییری نوآوری نیست چرا که شامل ایده های جدید نیست یا منجر به بهبود سازمانی نمی شود (مارتینز و تربلانک[8]، 2003). بسیاری از مردم متوجه اهمیت نوآوری هستند اما لزوماً بر آن عمل نمی کنند. طراحی نوآوری در هر سازمانی موجب تقویت موقعیت سازمان در برابر رقبای خود می شود و اجازه می دهد که در درازمدت مزیت رقابتی نگهداری شود و متناوباً آن را در حال ایجاد چیز جدیدی که برآورده شدن هدف ویژه سازمان است آماده می کند (وراکینگ[9]،1990).
[1] - Drucker
[3]- Goyal & Akhilesh
[4]- Chen et al
[5]- Jimenez &Valle
[7]- Halt
[8]- Martins & Terblanche
[9]- Vrakking