فصــل اول
کلیات
1- مقدمه
2- بیان مسأله
3- اهمیت و ضرورت مسأله
4- اهداف تحقیق
5- سؤالات و فرضیات تحقیق
6- روش تحقیق
7- تعریف واژهها و اصطلاحات
مقدمه
مطالعه پیرامون نحوه رفتار والدین و ویژگیهای فرزندان موضوع بسیاری از تحقیقات علمی در کشورهای مختلف جهان بوده است از جمله موارد مهم و اساسی در این تحقیق ویژگی عزت نفس کودکان در رابطه با بدرفتاری والدین آنها است.
بدون تردید خانواده عمدهترین و مؤثرترین نقش را در فرایند شکلگیری شخصیت برای ایجاد حس عزت نفس در کودکان دارد. در خانوادهای که صمیمیت، محبت، مهربانی وجود دارد کودک میتواند هم عزت نفس بالایی داشته باشد و هم تغییرات مطلوب در شخصیت او ایجاد گردد. از یک سو کودک میتواند با اطمینان به شخصیت خود با مشکلات روبرو شود و از سوی دیگر، بدون داشتن اضطراب و تشویش رفتارهای نامناسب خود را مورد تردید قرار داده و سعی میکند آنها را به نحو مطلوب تغییر دهد. شکلگیری بنیادین عزت نفس در کودکان متأثر از فضای کلی خانواده است.
میدانیم که اگر گویا فضای کل خانواده هر حرکت و رفتار کودک را علیرغم نادرست بودن پذیرا باشند، کودک به احتمال زیاد دچار اختلال رفتار میگردد زیرا تفاوت بین رفتارهای درست و غلط را نمیداند و از دیگران نیز انتظار دارد که همچون مادر و پدر هرگونه رفتار او را به گرمی و صمیمیت بپذیرد و چون چنین چیزی مقدور نیست مشکلات و درگیریهای اجتماعی او آغاز میگردد. در نقطه مقابل خانوادههایی وجود دارند که رفتارهای کودک را نمیپذیرند و در حقیقت دائماً در حال طرد کودک خود هستند در چنین فضای خانوادگی کودک نمیداند چه چیزی باعث قبول و تشویق از طرف دیگران میگردد و کودک در هر امری دچار بلاتکلیفی است.
عزت نفس مبتنی بر ارزیابی قضاوتهایی است که شخص درباره خصوصیات خود به عمل میآورد. روانشناسان و جامعهشناسان عزت نفس را از شخصیت و هسته مرکزی سازگاری اجتماعی میدانند «اسلامی نسب، 1373».
تحقیقات انجام شده بر ارتباط متقابل بین عزت نفس فرد و تصور فرد از توانائیهای خود تأکید دارد بدین معنا که اگر عزت نفس کاهش یابد، احساس ضعف و ناتوانی در فرد ایجاد میشود و بالعکس با افزایش اعتماد به نفس احساس توانمندی به وجود میآید.
خانوادهها یا والدینی که بطور مستمر کودکان خود را مورد حمایت قرار میدهند، با آنها گرم و صمیمیاند و کنترل منطقی و متعادل را اعمال میکنند، در فرزندان خود اشتیاق ابراز رفتارهای اجتماعی قابل قبول را ایجاد میکنند و زمینه را برای بروز استعدادها و توانائیهای کودکان و نوجوانان خود فراهم میآورند. برعکس والدین آسان گیر که از کنترل کودکان خود پرهیز میکنند، کودکان آنها اشتیاقی ندارند که از رفتارهای قابل قبول و معیارهای تعریف شده گروههای مختلف جامعه اطاعت کنند.
والدینی وجود دارند که کارهای کودکان خود را در دوره طفولیت و کودکی به گونه صحیح کنترل نمیکنند، در نتیجه در دوره نوجوانی و جوانی از درونی ساختن اخلاقیات و ارزشها در آنها عاجز میمانند. این گروه دیر دست به کار میشوند و فقط در دوره جوانی اقدام به کنترل جوانان خود میکنند، دورهای که مداخلات دیروقت والدین و اختلافات ایجاد شده جوانان را به سوی کژرفتاری اجتماعی و انحرافات اخلاقی سوق میدهد.
یکی از نیازهای اصلی و اساسی انسان احساس ارزش نسبت به خود و یا بطور کلی عزت نفس (self esteem) میباشد در واقع برخوردار از این احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس است که برای انسان به مانند یک سرمایه و ارزش حیاتی به حساب آمده و از جمله عوامل مهم و عمده در امر شکوفایی استعدادها و خلاقیت در انسانها محسوب میگردد این احساس ارزش بخشی از خودپنداره (self concept) انسان میباشد که شامل تصویر خود از خود و احساسی که او نسبت به خویشتن دارد و درجه پذیرش و تأیید شخص نسبت به خویش میباشد. نوع نگرش انسان نسبت به خودش، براساس تجربیاتی است که از نگرش دیگران و ارزیابی آنها نسبت به شخصیت خودش دارد (میرزابیگی، 1373).
توجه پژوهشگران به عامل عزت نفس تا آنجا که مورد تحقیق قرار گرفته که بسیاری آن را به عنوان یک نیازمهم و اساسی در وجود افراد با ابعاد فردی و اجتماعی تلقی نمودهاند در این زمینه میتوان به افرادی چون: آدلر 1930، آلپورت 1937، مورفی 1947. مزلو 1970، راجرز و سالیوان 1959 اشاره نمود. (بیابانگرد، 1373، ص 11)
1- به دلیل طولانی بودن سؤالات پرسشنامه افراد علاقهای به پاسخگویی به سؤالات نداشتند.
2- عدم اطمینان به صداقت آزمودنیها در پاسخ دادن به سؤالات و متفاوت بودن میزان آگاهی و آمادگی جسمانی و روانی آنان
3- عدم دسترسی زیاد به جامعه نمونه به دلیل مسافت زیاد و محدودیت زمانی
4- از آنجایی که تحقیق حاضر در سطح کوچک و محدودی انجام شده است و همچنین به دلیل نتایج همبستگیهایی که به دست آمده باید در تعمیم نتایج آن به جامعه هدف قدری احتیاط به عمل آید.
5- همکاری دانشآموزان بعضی از دانشآموزان به نحو مطلوبی به سؤالات آزمونها پاسخ نداده و همکاری لازم را نداشتند.
6- عدم همکاری معاونین دبیرستانهای دخترانه برای اجرای پرسشنامه.
پیشنهادات تحقیق
1- نحوه رفتار والدین با کودکان خود عامل اصلی شکلگیری شخصیت کودک میباشد در این تحقیق فقط یکی از اجزای شخصیت کودکان (عزت نفس) بررسی شد.
پیشنهاد میشود در تحقیقات آینده ابعاد دیگر شخصیت کودکان در رابطه با بدرفتاری والدین مورد بررسی قرار گیرد مثل انعطافپذیری، پرخاشگری و غیره
2- گروه سنی بررسی شده 14 تا 15 سال بودند پیشنهاد میشود این تحقیق در مقاطع سنی دیگر نیز انجام گیرد خصوصاً سنین بالاتر چون تأثیر سوء بدرفتاری والدین در درازمدت نیز ماندگار است.
3- پیشنهاد میشود در تحقیقات بعدی متغیرها و عوامل تأثیرگذار دیگر نظیر شخصیت والدین میزان درآمد، طبقه اجتماعی و … کنترل شود.
4- همچنین میتوان فقط با به کار بردن پرسشنامه بدرفتاری تحلیل عامل کرد و فاکتورهای مختلف این پرسشنامه را تجزیه و تحلیل کرد.
|
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس کودکان بوده است. تحقیق با شرکت 200 نفر دانشآموزان پسر و دختر از هر کدام 100 نفر از بین 4 مدرسه راهنمایی شهرستان ایلام که بطور تصادفی انتخاب شده بودند انجام گرفت. تعداد آزمودنیها از هر مدرسه 50 نفر بوده است. دانشآموزان پرسشنامه عزت نفس و پرسشنامه بدرفتاری والدین را همزمان تکمیل کردند. بررسیهایی که در ارتباط با هدف این تلاش تحقیقی بود نتایجی بدست داده است که عبارتند از:
الف) ضریب همبستگی بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان «کل نمونه» 27/0- است که در سطح 1/0 معنیدار بوده است.
ب) ضریب همبستگی بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان در بین دخترها 245/0- است که در سطح 5% معنیدار بوده است.
ج) ضریب همبستگی بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان در بین پسرها 56/0- است که در سطح 1% معنیدار بوده است.
د) تفاوت تأثیر بدرفتاری والدین بر پسرها و دخترها بوسیله آزمون t بررسی شد که نشان داد میانگین تأثیر بدرفتاری والدین بر پسرها بیشتر از دخترهاست این تفاوت در سطح 1/0 معنیدار بوده است.
هـ) تفاوت میانگینهای عزت نفس در دختران و پسران معنیدار نیست.
فهرست مطالب
عنوان | صفحه | ||
فهرست جداول |
| ||
چکیده |
| ||
فصل اول:کلیات | 1 | ||
مقدمه | 2 | ||
بیان مسئله | 4 | ||
اهمیت و ضرورت مسئله | 7 | ||
اهداف تحقیق | 10 | ||
سؤالات و فرضیات تحقیق | 10 | ||
روش انجام تحقیق | 10 | ||
تعریف واژهها و اصطلاحات | 11 | ||
فصل دوم: ادبیات تحقیق | 12 | ||
مقدمه | 13 | ||
الف: پیشینه نظری تحقیق | 13 | ||
عزت نفس بالا ، عزت نفس پایین | 15 | ||
ب:تحقیقات انجام شده در ایران و خارج از ایران | 16 | ||
فصل سوم: روش تحقیق | 20 | ||
عنوان | صفحه | ||
مقدمه | 21 | ||
روش تحقیق | 21 | ||
جامعه و نمونه | 22 | ||
روش نمونهگیری | 22 | ||
ابزار اندازهگیری | 23 | ||
چگونگی گردآوری دادهها | 24 | ||
روش آماری | 25 | ||
فصل چهارم: یافتهها و نتایج تحقیق | 26 | ||
مقدمه | 27 | ||
یافتهها | 27 | ||
فصل پنجم: بحث یافتهها و تجزیه و تحلیل دادهها | 30 | ||
محدودیتهای تحقیق | 37 | ||
پیشنهادات تحقیق | 38 | ||
فهرست منابع و ضمائم | 39 | ||
ضمیمه الف: جداول نمرات هر دو گروه | 40 | ||
1- جدول نمرات خام آزمودنیهای پسر | 41 | ||
2- جدول نمرات خام آزمودنیهای دختر | 43 | ||
| صفحه | ||
فهرست منابع | 45 | ||
ضمیمه ب: پرسشنامهها | 46 | ||
1- پرسشنامه بدرفتاری فیدل | 47 | ||
2- پرسشنامه عزت نفس جنیس فیلد | 54 |
فهرست مطالب
فصــل اول
کلیات
1- مقدمه
2- بیان مسأله
3- اهمیت و ضرورت مسأله
4- اهداف تحقیق
5- سؤالات و فرضیات تحقیق
6- روش تحقیق
7- تعریف واژهها و اصطلاحات
فصــل دوم
ادبیات تحقیق
مقدمه
الف: پیشینه نظری تحقیق
ب: تحقیقات انجام شده در ایران و خارج از آن
فصــل سوم
روش تحقیق
1- مقدمه
2- روش تحقیق
3- جامعه و نمونه
4- روش نمونهگیری
5- ابزار اندازهگیری
6- چگونگی گردآوری دادهها
7- روش آماری
فصــل چهارم
یافته و نتایج تحقیق
مقدمه
یافتهها
فصــل پنجم
بحث یافتهها و تجزیه و تحلیل آنها
فهرست منابع و ضمائم
ضمیمه الف
فهرست منابع
ضمیمه ب
بررسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش آموزان مقطع راهنمایی
چکیده:
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس کودکان بوده است. تحقیق با شرکت 200 نفر دانشآموزان پسر و دختر از هر کدام 100 نفر از بین 4 مدرسه راهنمایی شهر قدس که بطور تصادفی انتخاب شده بودند انجام گرفت. تعداد آزمودنیها از هر مدرسه 50 نفر بوده است. دانشآموزان پرسشنامه عزت نفس و پرسشنامه بدرفتاری والدین را همزمان تکمیل کردند. بررسیهایی که در ارتباط با هدف این تلاش تحقیقی بود نتایجی بدست داده است که عبارتند از:
الف) ضریب همبستگی بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان «کل نمونه» 27/0- است که در سطح 1/0 معنیدار بوده است.
ب) ضریب همبستگی بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان در بین دخترها 245/0- است که در سطح 5% معنیدار بوده است.
ج) ضریب همبستگی بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان در بین پسرها 56/0- است که در سطح 1% معنیدار بوده است.
د) تفاوت تأثیر بدرفتاری والدین بر پسرها و دخترها بوسیله آزمون t بررسی شد که نشان داد میانگین تأثیر بدرفتاری والدین بر پسرها بیشتر از دخترهاست این تفاوت در سطح 1/0 معنیدار بوده است.
هـ) تفاوت میانگینهای عزت نفس در دختران و پسران معنیدار نیست.