جزوه روش ها و فنون راهنمایی در مشاوره رشته مشاوره
فصل اول: مقدمات مشاوره راهنمایی
انواع راهنمایی
راهنمایی را از دید گاه مختلف به انواع گوناگون تقسیم می نمایند.
1- راهنمایی تحصیلی :
در راهنمایی تحصیلی برای دانش آموز در انتخاب رشته تحصیلی و برنامه درسی، شامل موارد زیر می شود.
- کمک به دانش آموزانی که کمتر از استعداد خود کار می کنند.
- کمک به دانش آموزان پیشرفته و یا عقب مانده تحصیلی
- راهنمایی دانش آموزانی که کمتر از استعداد خود کار می کنند.
- راهنمایی دانش آموزان در آموزش و یادگیری و کسب عادات صحیح
- دادن اطلاعات لازم به دانش آموزان در زمینه های مواد درسی انتخابی و رشته های تحصیلی مناسب
- دادن اطلاعات به دانش آموزان در مورد مقررات تحصیلی و آئین نامه انضباطی
- آگاه ساختن دانش آموزان نسبت به ارتباط بین مواد درسی و رشته های تحصیلی در دوره های بعدی
- آشنا ساختن دانش آموزان با ارزیابی صحیح علائق استعداد ها و تواناییهای خود به منظور طرح ریزی تحصیلی
- کمک به معلمان در انطباق روشهای تدریس خود با نیازمندیهای دانش آموزان
2- راهنمایی حرفه ای :
راهنمایی حرفهای عبارت است از کمک به فرد در انتخاب شغل و یا زمینه های مقدماتی شغلی که متناسب بـا اسـتعداد
ها، علائق و تجربیات او بوده و نیاز های او را در ارتباط با نیاز های جامعه تامین می کند.
راهنمایی حرفهای از یک سو بر علائق و استعداد های فرد و از سوی دیگر به خصوصیات مشـاغل مبتنـی اسـت و آنهـا را
مورد بررسی و تحلیل قرار می دهند.
فعالیتهایی که در راهنمایی حرفهای انجام می گیرد عبارتند از:
- دادن اطلاعات به دانش آموزان در مورد خصوصیات مشاغل موجـود جامعـه از طریـق بازدیـد هـا کنفرانسـها , مطالعـه
نشریات و بروشورهای شغلی و فیلمها
- تشکیل نمایشگاه از کارهای دانش آموزان در امور فنی و حرفهای به منطور جلب آنان به مشاغل
- مشاهده و بررسی علائق و استعداد های شغلی دانش آموزان
- کمک به دانش آموزان در طرح نقشهای هدف های شغلی
3- راهنمایی شغلی
راهنمایی شغلی به منظور حل و تحقق مشکلات عاطفی و سازگاری روانی و اجتمـاعی فـرد و کمـک بـه وی مـی باشـد
مواردی که در ذیل می آیند برای ارجاع فرد به روانشناسان و یا متخصصین دیگر است.
- مواردی که ضرورتاً باید در آنها از مشاوره فردی استفاده کرد:
1- وقتی دانش آموزی با وضعیت بحرانی پیچیدهای روبرو است و در جستجوی کشف علـل و راه حلهـای اجتمـاعی مـی
باشد.
2- موارد یک مسائل مورد مطالعه ضرورتاً باید محرمانه باقی بماند.
3- تعبیر و تفسیر نتایج از تستها به منظور این که دانش آموزان خود را بهتر بشناسند.
4- مسائل و مشکلات دانش آموزی که از صحبت کردن در گروه ترس دارد.
5- در مورد دانش آموزی که درباره خود آگاهی و شناخت محدود دارد.
6- در مواقعی که راهنمایی به مسائل جنسی مربوط می شود.
7- درباره فردی که نیاز دارد مورد توجه و پذیرش قرار گیرد.
سوالات چهار گزینهای فصل پنجم
1- (ما پدیدههای ادراکی را از حالت پیچیده به حالت غیر پیچیده در می آوریم و آنگاه آنهـا را ادراک مـی
کنیم) این بیان معرف کدام قانون سازمان ادراکی نظریه گشتالت است؟
الف) سادگی ب) شباهت ج) مجاورت د) بستن
2ـ بنا به نظریه بندورا؛ کدام عامل زیر از عوامل مهم تعیین کننده رفتار انسان است؟
الف) مشاهده رفتار الگو ب) تقویت جانشینی
ج) کارآمد شخصی تصوری د) یادآوری و یاد سپاری
3ـ یک معلم در تغییر نسبت دادن دانش آموزی که درماندگی آموخته شده دارد ؛ باید کوشش اصـلی را بـر
کدام تغییر اسنادی گذارد؟
الف) از درون به بیرون ب) از ثبات به عدم ثبات
ج) از کنترل به عدم کنترل د) از فقدان توانائی به فقدان کوشش
4ـ تفسیر محرک روش مقابل تعمیم محرک؛ است کدام روش در مقابل روش تعمیم پاسخ قرار می گیرد؟
الف) تفکیک پاسخ ب) تخصیص محرک
ج) جدائی سازی محرک د) همراه سازی پاسخها
5ـ با کدام تدبیر می توان گنجایش حافظه کوتاه مدت را افزایش داد؟
الف) تقطیع ب) انتقال ج) تکرار د) توجه انتخابی
6ـ روش آموزشی شاگرد محوری بیشتر مورد حمایت کدامیک از نظریات یادگیری زیر است؟
الف) نظریه شناختی- اجتماعی بندورا
ب) نظریه شناختی گشتالت
ج) نظریه سازندگی یا ساختانگرائی
د) نظریه شرطی سازی کنشگر یا شرطی سازی وسیله ای.
پاسخنامه
1 – گزینه الف صحیح است. رجوع شود به قوانین سازمان ادراکی
2 – گزینه ب صحیح است رجوع شود به نظریه یادگیری شناختی اجتماعی بندورا
3 – گزینه د صحیح است رجوع شود به نظریه نسبت دادن در قسمت ابعاد اسناد
4 – گزینه الف صحیح است رجوع شود به نظریههای رفتاری یادگیری
5 – گزینه الف صحیح است رجوع شود به حافظه کوتاه مدت در رویکرد خبر پردازی
6 – گزینه ج صحیح است رجوع شود به نظریه سازندگی یادگیری
فهرست مطالب
فصل اول: مقدمات مشاوره راهنمایی.....................................................................................................9
انواع راهنمایی.................................................................................................................................10
شرایط و خصوصیات راهنما و مشاور ........................................................................................................11
ویژگیهای شخصیتی و رفتاری ...............................................................................................................12
ویژگیهای شغلی مشاور(صلاحیتها)..........................................................................................................13
نکات مهم در انجام مصاحبه .................................................................................................................13
تعریف فنون مشاوره ..........................................................................................................................14
تعریف مشاوره از نظر پاترسون...............................................................................................................14
اهداف مشاوره و روان درمانی ................................................................................................................14
رابطه یاورانه ...................................................................................................................................15
اصول و فنون مشاوره .........................................................................................................................17
پاسخنامه ....................................................................................................................................171
مجموعه تست روشها و فنون راهنمایی در مشاوره................................................................................ 172
پاسخنامه مجموعه تست روشها و فنون راهنمایی و مشاوره.................................................................... 182
مجموعه تست............................................................................................................................. 186
پاسخنامه ....................................................................................................................................190
منابع:........................................................................................................................................ 193
نوع فایل:Pdf
سایز: 3.01mb
تعداد صفحه:192
فصــل اول
کلیات
1- مقدمه
2- بیان مسأله
3- اهمیت و ضرورت مسأله
4- اهداف تحقیق
5- سؤالات و فرضیات تحقیق
6- روش تحقیق
7- تعریف واژهها و اصطلاحات
مقدمه
مطالعه پیرامون نحوه رفتار والدین و ویژگیهای فرزندان موضوع بسیاری از تحقیقات علمی در کشورهای مختلف جهان بوده است از جمله موارد مهم و اساسی در این تحقیق ویژگی عزت نفس کودکان در رابطه با بدرفتاری والدین آنها است.
بدون تردید خانواده عمدهترین و مؤثرترین نقش را در فرایند شکلگیری شخصیت برای ایجاد حس عزت نفس در کودکان دارد. در خانوادهای که صمیمیت، محبت، مهربانی وجود دارد کودک میتواند هم عزت نفس بالایی داشته باشد و هم تغییرات مطلوب در شخصیت او ایجاد گردد. از یک سو کودک میتواند با اطمینان به شخصیت خود با مشکلات روبرو شود و از سوی دیگر، بدون داشتن اضطراب و تشویش رفتارهای نامناسب خود را مورد تردید قرار داده و سعی میکند آنها را به نحو مطلوب تغییر دهد. شکلگیری بنیادین عزت نفس در کودکان متأثر از فضای کلی خانواده است.
میدانیم که اگر گویا فضای کل خانواده هر حرکت و رفتار کودک را علیرغم نادرست بودن پذیرا باشند، کودک به احتمال زیاد دچار اختلال رفتار میگردد زیرا تفاوت بین رفتارهای درست و غلط را نمیداند و از دیگران نیز انتظار دارد که همچون مادر و پدر هرگونه رفتار او را به گرمی و صمیمیت بپذیرد و چون چنین چیزی مقدور نیست مشکلات و درگیریهای اجتماعی او آغاز میگردد. در نقطه مقابل خانوادههایی وجود دارند که رفتارهای کودک را نمیپذیرند و در حقیقت دائماً در حال طرد کودک خود هستند در چنین فضای خانوادگی کودک نمیداند چه چیزی باعث قبول و تشویق از طرف دیگران میگردد و کودک در هر امری دچار بلاتکلیفی است.
عزت نفس مبتنی بر ارزیابی قضاوتهایی است که شخص درباره خصوصیات خود به عمل میآورد. روانشناسان و جامعهشناسان عزت نفس را از شخصیت و هسته مرکزی سازگاری اجتماعی میدانند «اسلامی نسب، 1373».
تحقیقات انجام شده بر ارتباط متقابل بین عزت نفس فرد و تصور فرد از توانائیهای خود تأکید دارد بدین معنا که اگر عزت نفس کاهش یابد، احساس ضعف و ناتوانی در فرد ایجاد میشود و بالعکس با افزایش اعتماد به نفس احساس توانمندی به وجود میآید.
خانوادهها یا والدینی که بطور مستمر کودکان خود را مورد حمایت قرار میدهند، با آنها گرم و صمیمیاند و کنترل منطقی و متعادل را اعمال میکنند، در فرزندان خود اشتیاق ابراز رفتارهای اجتماعی قابل قبول را ایجاد میکنند و زمینه را برای بروز استعدادها و توانائیهای کودکان و نوجوانان خود فراهم میآورند. برعکس والدین آسان گیر که از کنترل کودکان خود پرهیز میکنند، کودکان آنها اشتیاقی ندارند که از رفتارهای قابل قبول و معیارهای تعریف شده گروههای مختلف جامعه اطاعت کنند.
والدینی وجود دارند که کارهای کودکان خود را در دوره طفولیت و کودکی به گونه صحیح کنترل نمیکنند، در نتیجه در دوره نوجوانی و جوانی از درونی ساختن اخلاقیات و ارزشها در آنها عاجز میمانند. این گروه دیر دست به کار میشوند و فقط در دوره جوانی اقدام به کنترل جوانان خود میکنند، دورهای که مداخلات دیروقت والدین و اختلافات ایجاد شده جوانان را به سوی کژرفتاری اجتماعی و انحرافات اخلاقی سوق میدهد.
یکی از نیازهای اصلی و اساسی انسان احساس ارزش نسبت به خود و یا بطور کلی عزت نفس (self esteem) میباشد در واقع برخوردار از این احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس است که برای انسان به مانند یک سرمایه و ارزش حیاتی به حساب آمده و از جمله عوامل مهم و عمده در امر شکوفایی استعدادها و خلاقیت در انسانها محسوب میگردد این احساس ارزش بخشی از خودپنداره (self concept) انسان میباشد که شامل تصویر خود از خود و احساسی که او نسبت به خویشتن دارد و درجه پذیرش و تأیید شخص نسبت به خویش میباشد. نوع نگرش انسان نسبت به خودش، براساس تجربیاتی است که از نگرش دیگران و ارزیابی آنها نسبت به شخصیت خودش دارد (میرزابیگی، 1373).
توجه پژوهشگران به عامل عزت نفس تا آنجا که مورد تحقیق قرار گرفته که بسیاری آن را به عنوان یک نیازمهم و اساسی در وجود افراد با ابعاد فردی و اجتماعی تلقی نمودهاند در این زمینه میتوان به افرادی چون: آدلر 1930، آلپورت 1937، مورفی 1947. مزلو 1970، راجرز و سالیوان 1959 اشاره نمود. (بیابانگرد، 1373، ص 11)
1- به دلیل طولانی بودن سؤالات پرسشنامه افراد علاقهای به پاسخگویی به سؤالات نداشتند.
2- عدم اطمینان به صداقت آزمودنیها در پاسخ دادن به سؤالات و متفاوت بودن میزان آگاهی و آمادگی جسمانی و روانی آنان
3- عدم دسترسی زیاد به جامعه نمونه به دلیل مسافت زیاد و محدودیت زمانی
4- از آنجایی که تحقیق حاضر در سطح کوچک و محدودی انجام شده است و همچنین به دلیل نتایج همبستگیهایی که به دست آمده باید در تعمیم نتایج آن به جامعه هدف قدری احتیاط به عمل آید.
5- همکاری دانشآموزان بعضی از دانشآموزان به نحو مطلوبی به سؤالات آزمونها پاسخ نداده و همکاری لازم را نداشتند.
6- عدم همکاری معاونین دبیرستانهای دخترانه برای اجرای پرسشنامه.
پیشنهادات تحقیق
1- نحوه رفتار والدین با کودکان خود عامل اصلی شکلگیری شخصیت کودک میباشد در این تحقیق فقط یکی از اجزای شخصیت کودکان (عزت نفس) بررسی شد.
پیشنهاد میشود در تحقیقات آینده ابعاد دیگر شخصیت کودکان در رابطه با بدرفتاری والدین مورد بررسی قرار گیرد مثل انعطافپذیری، پرخاشگری و غیره
2- گروه سنی بررسی شده 14 تا 15 سال بودند پیشنهاد میشود این تحقیق در مقاطع سنی دیگر نیز انجام گیرد خصوصاً سنین بالاتر چون تأثیر سوء بدرفتاری والدین در درازمدت نیز ماندگار است.
3- پیشنهاد میشود در تحقیقات بعدی متغیرها و عوامل تأثیرگذار دیگر نظیر شخصیت والدین میزان درآمد، طبقه اجتماعی و … کنترل شود.
4- همچنین میتوان فقط با به کار بردن پرسشنامه بدرفتاری تحلیل عامل کرد و فاکتورهای مختلف این پرسشنامه را تجزیه و تحلیل کرد.
بررسی رابطه بین انواع اختیار مدیران با تعهد سازمانی دبیران مدارس راهنمایی پسرانه نواحی هفت گانه شهرستان مشهد« طرح تحقیق »
عنوان پژوهش :
« بررسی رابطه بین انواع اختیار مدیران با تعهد سازمانی دبیران مدارس راهنمایی پسرانه نواحی هفت گانه شهرستان مشهد سال تحصیلی 83 ـ 82 »
بیان مسئله پژوهش :
مطالعه در خصوص رهبری و مدیریت بازگو کننده این مهم است که استفاده صحیح از منابع اختیارات متناسب با کارکنان محور اصلی اثر بخشی ، کارایی ، ایجاد جوی باز و پویا در سازمان بوده ، در سازمانهای رسمی از جمله سازمانهای نظام آموزش و پرورش روابط رسمی بر اساس اختیار بر قرار می شوند. نوع و ماهیت روابط میان معلم ـ شاگرد ، مدیر ـ معلم یا به طور کلی ، رئیس ـ مرئوس را منحصر اختیار مشخص می سازد.
امروزه دیگر مدیران دریافته اند که پرورش نیروی کار آمد و توسعه منابع انسانی راهی است میان بر که می تواند سازمانها را جهت تحقق هر چه بهتر اهداف یاری کند . لذا در این برهه از زمان مزیتی که سازمانها در پیشی گرفتن از یکدیگر دارند تنها در فناوری جدید خلاصه نمی شود بلکه در بالا بردن اعتماد به نفس و میزان تعهد و وابستگی کارکنان به اهداف سازمان نهفته است.
( هیچ سازمانی نمی تواند موفق شود مگر اینکه اعضا و کارکنان سازمان نسبت به آن نوعی تعهد داشته باشند و تلاش نسبی نمایند ( استونروفری من 1375 ـ 972 )
(مهمترین کمک ماکس وبر به مدیریت ، نظریه اقتدار و اختیار ، و توصیف سازمان ها بر مبنای ساختار روابط ناشی از اختیار است . وبر سه نوع اختیار (اقتدار) تشخیص داد و به موجب منشاء مشروعیت آنها را به شرح زیر طبقه بندی کرد :
1 ـ اختیار فرمند : که منشاء آن کاریزما یا فرمندی و جاذبه شخصیتی است .
2 ـ اختیار سنتی : که بر رسوم و سنن فرهنگی و ارزشهای اجتماعی مبتنی است .
3 ـ اختیار قانونی : که منشأ آن قوانین و مقررات عقلانی است که برای نظم اجتماعی وضع می شوند . علاقه بند 1378 ـ 103 ) .
لذا در این پژوهش سعی می شود ارتباط هر یک از سطوح اختیارات سه گانه از نظر «وبر» با تعهد سازمانی دبیران و نقش هر یک بر تعهد سازمانی دبیران مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد و نتایج حاصل از آن به عنوان راهکارهای عملی مورد استفاده مدیران آموزشی و دبیران قرار گیرد.
اهمیت و ضرورت پژوهش :
بررسی و شناخت منابع قدرت مورد استفاده مدیران به عنوان یکی از عوامل مهم رهبری تصمیم گیری و در نتیجه نفوذ کارکنان و همچنین تعیین کننده نوع تعهد سازمانی حاکم بر مدرسه … بسیار ضروری است. تداوم اینگونه تحقیقات می تواند آثار مفیدی در جهت آشنایی مدیران با منابع قدرت در بر داشته ، علم و آگاهی آنان را نسبت به منابع اختیار مورد قبول کارکنان افزایش داده و این شناخت و آگاهی از طرفی باعث به کارگیری منبع اختیار درست و نادرست با روحیه کارکنان توسط مدیر و از طرفی باعث افزایش سلامت روانی سازمان می گردد.
بنابراین اختیار از عواملی است که می تواند مستقیم و یا غیر مستقیم در تعهد سازمانی دبیران تأثیر گذاشته و آنرا به صورت منفی و یا مثبت نمایان سازد.
مثلاً در اقتدار بوروکراتیک (دیوانسالاری) احکام ، قوانین و مقررات وقتی مبنای کار مدیر قرار می گیرد ، از دبیران انتظار می رود بطور مناسب پاسخ دهند در غیر این صورت منتظر عواقب کار خود باشند. (سر جیوانی توماس 1373 ـ 11 ) .
تعهد در کار معلمان به چند دلیل می تواند حائز اهمیت باشد. اولاً یافته های « کوچ و استیرز» 1976 نشان می دهد که تعهد سازمانی اغلب پیش بینی کننده خوبی برای تمایل ماندن در شغل می باشد. بعلاوه تحقیقات نشان می دهد که کارمندان دارای تعهد بالا ممکن است نسبت به کسانی که تعهد کمتری دارند عملکرد بهتری داشته باشند و نهایتاً تعهد ممکن است شاخص خوبی برای میزان تاثیر و اثر بخشی یک سازمان باشد.
ضرورت و اهمیت این تحقیق در این است که استفاده صحیح مدیران آموزشی از منابع اختیارات متناسب با کارکنان (دبیران) که از عوامل مهم رهبری است ، مدیران مدارس را در ارتقاء بخشی به سطح تلاش خالصانه دبیران و تعهد سازمانی مورد نیاز یاری کرده و از طرفی دبیران همواره احساس نمایند که سازمان برای آنها ارزش و احترام قائل بوده و به نوعی مدیریت سازمان از نظریات و وجود آنها در جهت رسیدن به اهداف سازمان استفاده نماید.
روش اجرایی پژوهش :
الف : جامعه آماری :
چون جامعه آماری در حقیقت شامل همه عناصری است که موضوع یک پژوهش معین در آن مصداق پیدا می کند و مایلیم درباره آن استنباط کنیم (هوس 1376 ، 167 ) بنابراین جامعه آماری در این پژوهش کلیه مدارس راهنمایی دولتی هفت گانه مشهد در سال تحصیلی 83 ـ 82 می باشند.
ب ـ گروه نمونه و روش محاسبه :
برای تعیین حجم نمونه از فرمولهای زیر بر اساس اطلاعات حاصل از نمونه مقدماتی به محاسبه حجم نمونه می پردازیم :
که در آن za/2 با فرض a=0.05 برابر 96،1 می باشد .
S2 واریانس حاصل از نمونه مقدماتی که تخمینی از واریانس جامعه می باشد .
d میزان خطای مجاز (قابل چشم پوشی) می باشد که با توجه به نظر محقق تعیین می شود.
N حجم جامعه می باشد .
تعیین حجم نمونه مدیران :
بر اساس نمونه مقدماتی 15 تایی واریانس جامعه مدیران تخمین زده شد که برابر می باشد (S2=0.08) . میزان خطای مجاز را 05،0 واحد در نظر می گیریم (d=0,05) براین اساس با توجه به فرمولهای فوق داریم :
بررسی علل بی انضباطی دانش آموزان پسر در مقطع راهنمایی
پیشگفتار
نوجوانان دلی پاک و روحی پرشور دارند . آنان در حساسترین و بحرانی ترین دوران زندگی خود به سر می برند و نیازمند هدایت ، حمایت و همدلی اند. نوجوان نهال نو
رسیده ای است که برای رشد و بالندگی به باغبانی ، دلسوز و روشن بین نیاز دارد تا او را از آفتها و حادثه ها در امان دارد.
بها دادن به نوجوانان و در تربیت و ارشاد آنان کوشیدن بی گمان یکی از نشانه های آشکار رشد فرهنگی یک جامعه است . بر خلاف گمان برخی مردم ، تربیت به طور کلی کاری بسیار دشوار است بویژه تربیت و هدایت نوجوانان دارای پیچیدگیها و نکته های ظریف بسیاری است . شاید گفتة حکیمانه ی کانت متفکر و فیلسوف نامی آلمانی ، حق مطلب را در این زمینه ادا کرده باشد آنجا که می گوید : دو کار هست که در دشواری ، هیچ کار دیگری به پای آن نمی رسد ، مملکت داری و تربیت.
تربیت انسان از این جهت که او موجودی پیچیده و عظیم است کاری سخت و دشوار می باشد. پیچیدگیهای روحی انسان به حدی است که نمی توان رفتار او را به سادگی تحت ضابطه ای مشخص در آورد و از آن آسوده خاطر شد. برتراند راسل ، فیلسوف انگلیسی که خود در بارة تربیت کتابهایی نگاشته است اعتراف می کند که گفتار من در این زمینه بهتر از کردارم بود. این ها همه نشان می دهد که نباید تربیت را کاری سهل و آسان پنداشت که نیاز به هیچ گونه آموزش و تخصصی ندارد.
فرزندان ما در دوران خود مرحله های مختلف را طی می کنند و در هر مرحله نیازهای تربیتی ویژه ای دارند . بدون آشنایی با این مراحل تربیتی و برخورداری از مهارتهای لازم چگونه می توانیم فرزندان خود را تربیت کنیم. شاید برخی از پدران و مادران گمان می کنند که اگر شرایط مادی و امکانات تحصیلی را برای فرزندان خود فراهم آورند وظیفه ی خود را به خوبی انجام داده اند حال آنکه وظیفه ی پدر و مادر بسیار فراتر از این هاست.
خانواده کانون پذیرایی از نسل آینده است در این کانون نهال ارزشهای انسانی ـ که بذر آن در لحظه ی آفرینش در ضمیر آدمیان پاشیده شده است ـ باید رشد و نمو کرده درخت انسانیت به بار نشیند از این رو هیچ یک از نهادهای اجتماعی نقشی را که خانواده در ساختار فکری ، روحی و اخلاقی انسان دارد نمی توانند ایفا کنند .
نابسامانی های اجتماعی در بسیاری موارد ناشی از نابسامانی در خانواده هاست و سعادت یک اجتماع بستگی کامل به وجود خانواده های سالم و سعادتمند دارد . در خانواده است که انسان از لحظه های آغازین زندگی با تربیتی که از پدر و مادر دریافت می کند شکل می گیرد و ناآگاهانه به مسیری خاص سوق داده می شود.
اگر خانواده ها نقش خود را بدرستی ایفا نکنند نهادهای اجتماعی دیگر از قبیل مدرسه ، رسانه های گروه و غیره این خلاء را نمی توانند پر کنند.
دشواریها و پیچیدگیهای تربیت فرزند در دوره نوجوانی بیش از هر دوران دیگر است زیرا در این دوره نوجوان بطور ناگهانی با جهش فکری و عاطفی خود را از دوران کودکی جدا می کند. شخصیت کنونی نوجوان می طلبد که خانواده در برخورد با او روشن بین ، شکیبا و هوشیار باشد و به سرعت دریابد که او دیگر یک کودک نیست . از این رو بسیاری از خانواده ها در روابط خود با فرزندان نوجوان مشکلاتی دارند که اگر از آگاهیهای لازم برخوردار نباشند شاید این مسئله عواقب ناخواسته ای به دنبال داشته باشد.
بسیاری از مشکلات اخلاقی و رفتاری نوجوانان ریشه در برخوردهای نامناسب پدران ، مادران و مربیان دارد . تجربه نشان می دهد در بیشتر موارد که نوجوانان به خانواده ی آگاه و مربی شایسته دسترسی دارند از زندگی سالم و موفقی برخوردارند ، این نشان می دهد که نوجوانان بخوبی تربیت پذیر هستند و اگر نابسامانی هایی در اخلاق و رفتار برخی از آنان مشاهده می شود ناشی از نبود تربیت صحیح است . پیامبر اسلام (ص) می فرمایند : به شما در باره ی نوجوانان و جوانان سفارش می کنم زیرا آنان دارای قلبی رقیقتر و فضیلت پذیر تر می باشند.[1] و امام علی (ع) می فرمایند : دل نوجوان مانند زمین خالی از گیاه و درخت است که هر بذری در آن افشانده شود می پذیرد و در خود می پرورد پس فرزند عزیزم من در آغاز جوانی ات به ادب و تربیت تو پرداختم قبل از آن که دلت سخت گردد و از پذیرش چیزهای خوب سرباز زند.[2]
از این جا می توان به نقش حساس و خطیری که خانواده ها و مربیان در هدایت و تربیت نوجوانان دارند پی برد . اگر ما به وظیفه ی بزرگ خود نسبت به این سرمایه های بی نظیر جامعه به نحوی شایسته توجه نکنیم، باید برای رویارویی با عواقب تلخ غفلت خود آماده باشیم . در آموزشهای دینی ما نیز بر مسئولیت پدران و مادران در تربیت فرزند بسیار تأکید شده است و تصریح شده همچنانکه والدین را بر فرزندان حقوقی است فرزندان را نیز بر والدین خود حقوقی است که از آنها در مورد این حقوق در پیشگاه الهی بازخواست خواهد شد . در روایات اسلامی آمده است : همچنانکه فرزند عاق پدر و مادر می شود پدر و مادر نیز برای سهل انگاری در انجام وظایف خویش عاق فرزند می شود. [3]
فصل اول
طرح تحقیق
مقدمـه Introduction
یک هدف خوب آن است که مقصد را به ما نشان دهد و معلوم دارد که چه هنگام بدان نایل خواهیم شد. امروزه یکی از مشکلات مهم تربیتی در بیشتر مراکز تعلیم و تربیت مسائلی هستند که بطور مشابه در بسیاری از کودکان و نوجوانان و جوانان سر می زند و این مسایل در نوجوانان و کودکان گسترش یافته و باعث عدم پیشرفت جامعه و افراد جامعه شده است و روز بروز این مسایل و مشکلات در دامنه های وسیعی در تعلیم و تربیت خودش را آشکارتر ساخته است و اگر به علل و عوامل و کنه و ریشه ی این مسایل پرداخته نشود و راههای بوجود آوردن آن مورد تجزیه و تحلیل قرار نگیرد احتمال آن می رود که جامعه علاوه بر آن که پیشرفتی نخواهد داشت سبب انحطاط و انحراف جامعه و از بین رفتن ارزشهای والای انسانی خواهد شد. پیشگامان تعلیم و تربیت هرچند درباره ی این مسایل اندیشیده اند و نظرات و راه حلها و پیشنهاد های متعددی داده اند اما با توجه به اینکه ، این علمای تعلیم و تربیت سالها به فکر ریشه کن ساختن این مسایل بوده اند و پیشرفتهایی نیز حاصل شده است و راه حلهای این علما نیز مؤثر واقع شده است اما با همة این وجود هنوز بسیاری از علل و عوامل و مشکلات و مسایل تربیتی شناخته نشده اند و یا ممکن است علاوه بر علت هایی که شناخته شده علل تازه و جدیدی افزوده شود و راه حل مناسبی برای این عوامل در نظر گرفته شود.
با توجه به اینکه کودکان نیز از نظر اخلاقی چه در جامعه ای که زندگی می کنند و یا در چه خانواده ای تربیت یافته اند با هم متفاوت هستند . پس اگر افرادی دارای یک نوع مسایل و مشکلات تربیتی باشند ممکن نیست که با یک روش به حل مسایل آنان پرداخت و در نتیجه باید جنبه های مختلف و گوناگون به کار برد. لذا با توجه به مطالب فوق برآن شدیم که با استفاده از مدیران و دبیران مجرب علتهای بی انضباطی را در شهرستان تایباد مورد بررسی قرار دهیم لازم به تذکر است که این شهرستان در سطح شهر دارای 3 مدرسه راهنمایی پسرانه می باشد که این مدارس دارای دبیران مجرب و مدیران با سابقه است که هر ساله با توجه به میزان رشد جمعیت با تعداد فراوانی از دانش آموزان و نوجوانان با رفتارهای بخصوص و متفاوت درگیر هستند و راه حلهای آن را با توجه به تفاوتهای فردی هر دانش آموز به مورد اجرا می گذارند.
امیدواریم که بررسیهایی که در این تحقیق انجام خواهیم داد راهگشای حل بسیاری از مسایل مختلف تربیتی در این منطقه باشد.
عنوان کامل موضوع تحقیق
علل بی انضباطی دانش آموزان پسر در مقطع راهنمایی شهرستان مشهد ناحیه 7 مدارس راهنمایی دارالعلم و حضرت بقیه الله.
ضرورت و اهمیت مسئله
محرک خشم در نوجوانی بیشتر اجتماعی است. به نظر می رسد مهمترین علل خشم در بین دانش آموزان دوره راهنمایی ، عبارتند از : سر به سر گذاردن ، رفتار غیر عادلانه بزرگسالان ، تحمیل عقیده ، زورگویی خواهر یا برادر ، دروغ گفتن به نوجوان ، پز دادن به او ، گوشه و کنایه و تمسخر با او حرف زدن و .. برای دانش آموزان دبیرستانی احتمالاً مهمترین علل خشم عبارتند از : تبعیض معلم و اعضای خانواده و دوستان و نیز رفتار غیر منصفانه آنان.
علاوه بر علل اجتماعی خشم ، عوامل دیگری چون فعالیتهای عادی چون مطالعه و خواب و نیز شکست و ناکامی در فعالیتها و طرح های انجام شده نیز در نوجوانان خشم می آفریند.
پاسخ ناشی از خشم ، حرف زدن و صحبت کردن متداولترین واکنش نوجوان عصبانی است. او به فحاشی و ناسزاگویی به طرفی که او را خشمگین کرده می پردازد. او سعی می کند انتقام بگیرد اما نه با کتک زدن (مانند یک کودک) بلکه با تحقیر و تمسخر دیگران . در اوان نوجوانی ، همزمان با خشم ، رفتار کودکانه أی در نوجوانان مشاهده می شود. او گهگاه پایش را به زمین می کوبد ، لگد می زند یا چیزی پرتاب می کند و دختران نیز غالباً گریه می کنند. در اواخر نوجوانی جز گریه و لگذ زدن غالب این رفتارها از بین می رود. شیوه های درمان خشم نیز متناسب با علل و محرکهای بوجود آورندة خشم به کار گرفته می شود.
عصبانیت
عصبانیت معمولاً با پریدن از جا همراه است و در درجات گوناگون رخ می دهد. دانش آموزی که معلم او را برای درس جواب دادن صدا می کند ممکن است که کمی عصبانی شود ، اما اگر درس را بلد باشد و بتواند پاسخ مناسب بدهد بتدریج از عصبانیت وی کاسته می شود و درسی که معلم از او دریافت می دارد در حقیقت او را در حفظ موقعیتش یاری می دهد. از سوی دیگر اگر در خارج از دفتر مدیر مدرسه ، منتظر نوبت برای دریافت مجازات یا تنبیه است ، افکار مغشوش و نومید کننده او را آرام نمی گذارد و هنگامی تنبیه و تذکر به اتمام می رسد این نشانه ها نیز خود به خود ناپدید می شوند ، ولی در موقعیت مشابه ، این نشانه ها در فرد دوباره بروز می کند.
ویژگیهای فرد عصبانی
شخص عصبانی به محرکهایی که افراد دیگر نادیده می گیرند معمولاً واکنش بیش از حد نشان میدهد. رفتارهای عصبی گاه عاداتی مانند جویدن ناخن ، بازی کردن با مو ، روی میز زدن و تکان داده پا را در فرد بوجود می آورد.
یکی از انواع رفتار عصبی که می تواند در پاره ای از موارد مفید هم باشد عبارت از آمادگی برای واکنش نشان دادن است. مثلاً حساسیت بیش از حد در واکنش نشان دادن به یک صدا ، گاه زندگی یک سرباز در جبهه و سنگر را می تواند نجات دهد. اما در غالب موارد پاسخهای بسیار سریع به محرکها ، بیشتر زیان آور است تا سودمند. یک تعارض حل نشدنی در شخص ممکن است دل درد عصبی و یا نوعی دیگر از تنشهای درونی را به همراه داشته باشد . هرگاه راه معینی برای بیرون ریختن این حالت درونی چه مستقیم و چه بصورت حالات دفاع وجود نداشته باشد ، فرد به حالت عصبیت دچار می شود.
درمان عصبیت
هرچند گاه می توان با کوشش در زمینه تغییر واکنشها و یا خودداری از رفتار نامناسب بر عادات عصبی غلبه نمود ، ولی غلبه بر عصبیتهای مزمن کار ساده ای نخواهد بود. در موارد جزئی ، مشاوره و در موارد شدید روان درمانی می تواند کمکی موثر و ارزند در تخفیف عصبیتها باشد.
احساس حقارت و خود کم بینی
مشاوران و روانشناسان و حتی معلمان آگاه از روانشناسی گزارش می کنند که در بین انواع گوناگون مشکلات نوجوانان و جوانان چه مشکلاتی که از خود جوانان می شوند و یا در رفتار مشاهده می کنند بیشتر ارزشیابی غیر منصفانه آنان از مشکلاتشان دیده می شود. نگرشهای خود کم بینی حتی در بین بزرگسالان نیز بسیار فراوان به چشم می خورد ، که متاسفانه اغلب آنها بعنوان جنبه های بهنجار زندگی افراد به نظر می رسند. دلایل چندی برای اینکه چرا احساس حقارت این اندازه عمومیت دارد وجود دارد.
1ـ یک دلیل عمده آن است که اکثر جوامع و فرهنگها موفقیت مدار است و بر توفیق و پیروزی فرد ارج فراوان می نهد . همه ما انتظار داریم در امتحانات بهترین نمره را بگیریم ، در کار خود بهترین پیشرفت و کارائی را نشان دهیم ، در مسابقاتی که شرکت می کنیم ، برنده شویم ، به هرحال هریک از ما می خواهیم به گونه ای ، چیزی که مزیت ما را بر دیگران نشان می دهد ، جه ارائه به دیگران داشته باشیم.
63
بررسی رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی ناحیه 2 شهر مشهد
چکیده
پژوهش حاضر به منظور رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی دخترانه ناحیه 2 آموزش و پرورش شهرستان مشهد انجام گرفت. فرضیه اساسی در این پژوهش آن است که بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس ارتباط معنی داری وجود دارد.
جامعه اماری در این تحقیق کلیه مدیران مدارس راهنمایی دخترانه (20نفر) و کلیه معلمان (220 نفر) در ناحیه 2 شهر مشهد است.
گروه مورد بررسی کلیه مدیران مدارس راهنمایی دخترانه (20N=) است. بنابراین برای گروه مدیران از روش سرشماری بجای نمونه گیری استفاده شده است و حجم نمونه برای گروه معلمان 55 نفر می باشد. ابزار گرد آوری اطلاعات در این پژوهش را در یک پرسشنامه محقق ساخته تحت عنوان (اثر بخشی مدیران) که برای تعیین اثر بخشی مدیران توسط معلمان مربوطه تکمیل می گردید و دیگر یک تست (مقیاس عزت نفس آیزنک) برای تعیین عزت نفس مدیران که توسط خود مدیران پاسخ داده می شود تشکیل می دهد.
روش تحقیق در این بررسی همبستگی است و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی استفاده شده است.
نتایج به دست آمده عبارتند از :
1- بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان رابطه معنا داری وجود دارد.
2- بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند و مدیرانی که عزت نفس پایین دارند تفاوت معنی دار وجود دارد.
3- بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند با مدیرانی که عزت نفس متوسط دارند تفاوت معنی داری وجود ندارد.
4- بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس متوسط دارند با مدیرانی که عزت نفس پایین دارند تفاوت معنی دار وجود دارد.
نتایج به دست آمده گویای این واقعیت است که هر چه عزت نفس مدیران بالاتر باشد ، اثر بخشی آنان بیشتر است و برعکس. وهمچنین بیشتر مدیران مدارس تقریبا از عزت نفس بالایی برخوردار می باشند.
مدیریت اثربخش احتمالا عامل اصلی در کشورهای توسعه یافته و مورد نیازترین عامل برای کشورهای در حال توسعه است. (پیتردراکر)[1]
هر سازمانی برای تحقق هدف یا هدفهایی بوجود می آید و تمامی کارکردها و وظایفی که برای نقش های مختلف در سازمان پیش بینی می شود به منظور تحقق همین هدفهاست.
عصر کنونی دوره شتابنده غیر قابل پیش بینی است. سازمانها برای مقابله با تهدیدات محیطی و استفاده از فرصت های احتمالی ، ناچارند ظرفیت ها و توانمندیهای دورنی خود را بشناسند. نقاط ضعف را ترمیم و به تقویت نقاط قوت بپردازند. سازمانها نباید در انتظار موج باشند ، بلکه باید خود منبع موج وتحول گردند و در جهت بهبودی خود بکوشند تا بتوانند پاسخ گوی نیازهای جدید تمدن امروزی باشند.
مهمترین عاملی که می تواند تحقق هدفهای سازمان را تعیین نماید اثر بخشی سازمانی است که این اثر بخشی به میزان زیادتر در گرو اداره موثر سازمان توسط مدیران سازمان می باشد. در هر صورت میزان اثر بخشی ارتباط مستقیمی با عملکرد مدیر دارد و هنگامی که رفتار مدیر در جهت تحقق هدفها و نتایج مطلوب باشد می گوییم اثر بخشی تحقق یافته است. لذا ملاک اثر بخشی معمولا رفتاری است که مورد ارزشیابی قرار می گیرد.
در میان سازمانهای اجتماعی مختلف ، مدرسه از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار است و به جهت ماهیت فعالیتها و اهداف آموزش و پرورش ، جامعه توجه و حساسیت خاصی نسبت به مدرسه و نحوه اداره آن نشان می دهد و همواره فعالیت ها و عملکرد مدرسه را تحت نظارت و ارزشیابی مستقیم قرار می دهد و در مورد آنها قضاوت می کند.
نظام آموزشی همواره به دنبال یافتن مناسب ترین ملاکهای گزینش مدیران مدارس و ارزشیابی از رفتار آنان بوده است تا از آن طریق با بکارگیری رهبران آموزشی واقعی بتواند معلمان را در انجام هر چه بهتر خدمات آموزش و پرورش یاری دهند.
نتایج مربوط به اثر بخشی مدیران
عزت نفس بعنوان یک صفت شخصیت عمل کند ، یعنی افراد به طرز چشم گیری در خود سنجی متفاوتند. در این تحقیق نیز این تفاوت به وضوح دیده می شود. میتوان چنین نتیجه گرفت افرادی که اثر بخشی بالایی دارند از عزت نفس بالایی نیز برخوردارند. نتایج این تحقیق ، نتایج حاصل از پژوهشهای کوپراسمیت را تایید می کند. اسمیت با مطالعات وسیع خود در مورد عزت نفس به این نتیجه رسید که افرادی که از عزت نفس بالایی برخوردارند در بسیاری از موارد با افراد عزت نفس پایین متفاوت هستند. آنها مجموعه هدفهای بالاتری انتخاب می کنند ، کمتر از اضطراب رنج می برند ، استرس کمتری همراه با نشانه های روان تنی کمتری تجربه می کنند. نسبت به شکست و انتقاد کمتر حساس هستند ، احساس کنترل بیشتری دارند و کمتر از احساس درماندگی رنج می برند ، تمایل بیشتری به جستجو و درگیر شدن با مسائل دارند و از این رو کنجکاوی بیشتری نسبت به خود و محیطشان نشان می دهند. بطور کلی می توان گفت که آنها حقیقتا افرادی برانگیخته هستند و نه تنها افرادی شایسته اند بلکه نگرشی مثبت نسبت به خود دارند.
همجنین افراد با عزت نفس بالا در برخورد با اشخاص و موقعیت ها ، انتظار موفقیت و مورد پذیرش بودن دارند ، نسبت به ادراکات و قضاوت خود اطمینان دارند و اعتقاد دارند که کوشش و تلاش آنها در حل مسائل ، موفقیت آمیز خواهد بود. نگرش مثبتی که نسبت به خود دارند موجب می گردد تا عقاید خود را بپذیرند و هنگامی که در برابر عقاید متفاوتی قرار می گیرند به قضاوت خود اعتبار بخشیده و به آن اطمینان داشته باشند. همچنین نگرش مثبتی موجب می شود تا عقاید جدید را نیز مدنظر قرار دهند. همچنین می توان دریافت که مدیریت آموزشی باید از عناصر مطلع ، آگاه و پژوهشگر و مدبری انتخاب شوند که در عین حال از استعدادها و زمینه های مناسب شخصیتی برخوردار باشند.
افرادی که از عزت نفس بالایی برخوردارند به احتمال زیاد حرفه هایی را انتخاب می کنند که در آنها خود را واجد درجه بالایی از توانایی ادراک می کنند تا آنها که عزت نفس پایین دارند. بنابراین باید به افراد دارای عزت نفس بالا فرصت داده شود که در پست حساس مدیریت از این توانایی حداکثر استفاده را بنمایند.
بنابراین با توجه به نتایج این تحقیق می توان دریافت مدیر اثر بخش در همه جا با حضور دارد، حضور فعال وی حلال مشکلات است. اما خود مشکل را حل نمی کند. به دیگران یاد می دهد که چگونه بیندیشند و خود مشکلات خویش را حل کنند. او اندیشه خلاق را پرورش می دهد، تصمیم می گیرد و تصمیم ها را برای دیگران روشن می کند که آنها هم تصمیم گیری را یاد بگیرند، که همان مفهوم واقعی مشارکت است. مدیر اثر بخش همیشه در انتظار رویدادهاست و خود را برای مقابله با آنها آماده و مجهز می کندو او مدیریت را می داند و به آن عمل می کند و اعتقاد دارد که با کوشش و پشتکار ، تصمیم گیری بجا و اعلام تصمیم ها به زیر دستان و همکاران میتواند نظریه های دانش مدیریت را به کار بندد. مدیر اثر بخش از علوم رفتاری یعنی روانشناسی مدیریت آگاهی دارد و استعدادها را پرورش می دهد و روابط خود را با زیر دستان تنظیم می کند و از مهارتهای رفتاری بهره کافی می برد. بطور خلاصه مدیر اثر بخش مدیری است مانند همه مدیران ولی در عین حال فراتر از همه آنها و همه این خصوصیات در گرو داشتن عزت نفس بالا برای مدیر است.
فهرست مطالب
عنوان
چکیده.................................................................................................................................................................. 1
فصل اول :مقدمه تحقیق................................................................................................................................. 3
1-1 بیان مساله 6
1-2 ضرورت و اهمیت تحقیق 9
1-3 اهداف تحقیق 12
1-4 فرضیه هاُی تحقیق 13
1- تعرُیف متغیرهای اصلی تحقیق 13
فصل دوم: بررسُی مطالعات پیشین.............................................................................................................. 15
2-1 خود............................................................................................................................................................ 17
2-2 خودپنداره................................................................................................................................................. 22
2-3 عزت نفس................................................................................................................................................ 26
2-4 عزت نفس و جنسیت........................................................................................................................... 30
2-5 اثر بخشی ................................................................................................................................................ 32
2-6 نقش مدیر در اثر بخشی مدارس....................................................................................................... 34
2-7 معُیارهای ارزیابی اثربخشی مدیران................................................................................................... 35
2-8 ویژگی هاُی مدیران اثر بخش ............................................................................................................ 43
فصل سوم :روش اجرای تحقیق.................................................................................................................... 48
3-1روش تحقیق ............................................................................................................................................ 49
3-2جامعه آماری............................................................................................................................................. 49
3-3 حجم نمونه.............................................................................................................................................. 49
3-4روش نمونه گیری.................................................................................................................................... 50
3-5 ابزار تحقیق.............................................................................................................................................. 50
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها........................................................................................................... 53
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادها...................................................................................................... 60
5-1 نتایج مربوط به فرضیه اول.................................................................................................................. 61
5-2 نتایج مربوط به فرضیه دوم................................................................................................................. 62
5-3 نتایج مربوط به فرضیه سوم................................................................................................................ 62
5-4 نتایج مربوط به فرضیه چهارم............................................................................................................. 63
5-5 نتیجه گیری کلی................................................................................................................................... 64
5-6 محدودیت ها............................................................................................................................................ 64
5-7 پیشنهادها................................................................................................................................................. 65
منابع فارسی....................................................................................................................................................... 66
ضمائم.................................................................................................................................................................. 68
ضمیمه 1: تست آُیزنک.................................................................................................................................. 69
ضمیمه 2: پرسشنامه اثربخشی.................................................................................................................... 71
[1] Peter Drucker
بررسی نگرش معلمان و دانش آموزان به شیوه های ارزشیابی در مدارس راهنمایی شهر نیشابور
«چکیده»
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ارزشیابی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان راهنمایی بر روی 64 دانش آموز و 64 معلم انجام گرفته است.
جهت گردآوری داده ها، 2 عدد پرسشنامه شامل سئوالات محقق ساخته، یکی ویژه دانش آموزان با تعداد 10 سئوال و دیگری ویژه معلم با تعداد 20 سئوال تهیه و اجرا شد، که بعد از تجزیه و تحلیل داده ها نتایج حاصل به شرح زیر می باشد:
اکثر دانش آموزان و معلّمان دوست دارند امتحانات به صورت کتبی برگزار شود زیرا این روش اضطراب دانش آموز را کاهش داده و نمره گذاری برای معلم را راحت تر می کند.
آنها معتقدند که ارزشیابی به شیوه ی کیفی و توصیفی بهتر است و برگزاری روش عملی و شفاهی ارزشیابی با مشکلاتی مواجه است. اکثر معلّمان از وضع موجود ارزشیابی راضی هستند که دلایل متفاوتی را برای آن می توان بیان کرد. ارزشیابی به صورت عملی و شفاهی در تشخیص مشکلات یادگیری فراگیران و رفع ابهامات جزئی آنها می تواند بسیار مؤثر باشد.
بیان مسئله
هدف اساسی تعلیم و تربیت را می توان ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار دانش آموزان دانست و آموزش و پرورش از سه مرحلة اساسی تشکیل شده است عبارتند از:
1. تهیه و تدوین اهداف 2. آموزشی 3. ارزشیابی
آنچه مسلم است یکی از مهمترین عوامل احراز موفقیت در اصلاح نظام آموزشی شناخت فرآیند یادگیری یاددهی و نظام ارزشیابی و همسو نبودن آنها در راستای اهداف آموزش و پرورش است. امروزه ارزشیابی یادگیری های دانش آموزان یکی از مهمترین و در عین حال پیچیده ترین ارکان نظام تعلیم و تربیت است. چرا که ارزشیابی پیشرفت تحصیلی نه تنها به عنوان ارزشیابی از برنامه ها و محتوای کتاب های درسی و تعیین میزان تحقیق اهداف آموزشی امکان می رود بلکه به عنوان ابزاری مهم و اساسی جهت ارتقا دانش آموزان به پایه تحصیلی بالاتر به کار می رود. ارزشیابی به طور ساده به تعیین ارزشیابی برای هر چیزی یا داوری کردن ارزشها است.
چندین تعریف برای ارزشیابی آموزشی وجود دارد. تعریفی نسبتاً کاملتر را کرانباخ ارائه داده است، او ارزشیابی را «جمع آوری و کاربرد اطلاعات به منظور تصمیم گیری دربارة یک برنامة آموزشی» تعریف کرده است (کرانباخ، 1963). منظور کرانباخ از «برنامه آموزشی» طیفی وسیع است که از مجموعه ای از مواد و فعالیت های آموزشی توزیع شده در سطح کشور تا تجارب آموزشی یک دانش آموز واحد را در بر گیرد.
گفته های کرانباخ، به قصد بالا بردن کیفیت آموزشی و یادگیری موضوعات مختلف درسی تهیه شده است.
کرانباخ به آزمایش و اصلاح دوره های درسی جدید توجه داشت که از مطالعة مختلف و آزمایش های آموزشی به وجود آمده بودند. کرانباخ باور داشت که فقط از طریق فعالیت های وسیع جمع آوری اطلاعات در موقعیت های واقعی کلاس درس می توان تعیین کرد که در کجا و چه اندازه موفق و یا ناموفق اند.
ارزشیابی پیشرفت تحصیلی عبارتند از: «فرآیند منظم برای تعیین و تشخیص میزان پیشرفت یادگیرندگان در رسیدن به هدف های آموزشی» (گران لاندل، 1971، ص8)
به ویژه در مدارس راهنمایی از شیوه های ارزشیابی تنها در ارزشیابی شفاهی- کتبی، کمی استفاده می شود.
بیش از این فعالیت های معلمان اغلب در جهت تعیین میزان موفقیت دانش آموزان در یادگیری مطالب درسی بوده است. در حالی که به شیوه های ارزشیابی به صورت مداوم در طول سال تحصیلی برای هر دانش آموز تأکید می شود.
به گفته ی بسیاری از صاحب نظران، اجرای ارزشیابی تکوینی وسیله ی مهمی برای سنجش چنین سطح انتظاری در آموزش و پرورش هرگز از طریق برگزاری امتحانات چند نوبتی کتبی در طول سال تحصیلی مقدور نیست و اجرای انواع ارزش یابی متناسب با هر درس در جریان یاددهی و یادگیری می توان پاسخ گوی این سطح انتظار باشد. لذا این تحقیق برآن است که نگرش معلمان و دانش آموزان به شیوه های ارزشیابی در مدراس راهنمایی چیست؟
- هدف کلی تحقیق
بررسی شیوه های ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان.
- اهداف جزئی تحقیق:
1- بررسی نگرش معلمان نسبت به ارزشیابی کتبی و شفاهی.
2- بررسی علاقه معلمان در استفاده از روش های عملی (تحقیق، آزمایش،...) ارزشیابی.
3- بررسی گرایش دانش آموزان به انواع ارزشیابی.
4- مقایسه میزان به کارگیری شیوه های ارزشیابی کمی و کیفی
5- شناخت رابطة بین شیوه های ارزشیابی و هیجانات دانش آموزان.
6- شناخت این که در کدام شیوة ارزشیابی دانش آموزان بهتر پی به مفهوم سئوالات می برند.
7- شناخت مسائل و مشکلات اجرایی شیوه های ارزشیابی از نظر معلمان
8- شناخت راه کارهای رفع موانع اجرایی در شیوه های ارزش یابی از نظر معلمان.
9- شناخت وضعیت موجود چگونگی اجرای انواع ارزشیابی های کیفی و کمی در کلاس درس.
- اهمیت و ضرورت:
در تعلیم و تربیت معاصر، الگوی ارزش یابی تحصیلی به صورت یک متغیر عمده در فرآیند یاددهی- یادگیری خودنمایی می کند؛ آن چنان که دانش آموزان نحوه ی مطالعه ی خود را نیز با این الگو تطبیق می دهند. حتی اگر معلمان بین خود تفاوتی در طرح سئوال و نوع ارزشیابی احساس کنند؛ روش مطالعه خود را تغییر می دهند و با آن هم نوا می شوند. از طرفی وزارت آموزش و پرورش برای استفاده مفیدتر دانش آموزان از ماه های سال تحصیلی، یک نوبت از امتحانات پایه راهنمایی را حذف کرده است تا به جای تعطیل کردن کلاس درس و برگزاری امتحانات فرآیند یاددهی و یادگیری ادامه یابد و به جای آن، معلمان در طول سال تحصیلی به شیوه های مختلف، ارزش یابی تحصیلی دانش آموزان را انجام می دهند. از آن جا که این شیوه ی ارزش یابی مهارت ها، رفتارها، ذهنیتِ دانش آموزان را به طور مستمر ارزش یابی می کند و در طول سال تحصیلی جریان دارد.
ارزش یابی آموزشی در پی تعیین کیفیت اوست و در ارزشیابی پیشرفت تحصیلی کیفیت را به عنون میزان دست یابی دانش آموزان به دانش، مهارتها، توانایی هایی که از آنها انتظار می رود، تعریف کرده اند. به طور کلی کیفیت یعنی تناسب داشتن موضوع مورد ارزشیابی با هدف های مورد نظر.
ارزشیابی باید گونه ای باشد که با آن به نقاط قوت و ضعف دانش آموزان و بررسی روش تدریس معلم و کیفیت یادگیری دانش آموزان و راهنمایی آنان و اصلاح تدریجی فرآیند آموزش و یادگیری، پی برد. و در نهایت هدف آن ارتقا دادن دانش آموزان به پایه بالاتر و قضاوت درباره کل برنامه آموزشی باشد.
مهم است ، به دلیل اینکه شیوه های ارزشیابی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان موثر می باشد. معلم باید در پایان هر دوره آموزشی با ارزشیابی هایی که انجام می دهد میزان یاددهی و یادگیری دانش آموزان را در هر دوره بررسی کند و معلم متوجه شود که دانش آموزان مطالب کتاب را تا چه اندازه یاد گرفته اند تا مبحث جدید را شروع کند، در غیر این صورت در هر زمینه که دانش آموزان ضعیف باشد به دانش آموزان کمک کند.
در حوزة ارزشیابی سردرگمی های بسیاری وجود دارد. بخشی از این سردرگمی از این واقعیت نشأت می گیرد که بسیاری از تکنیک ها و شیوه های به کار گرفته شده در فعالیت های ارزشیابی آموزشی کم و بیش فنی هستند و مربیان اغلب با این موضوعات آشنایی ندارند. اما دلیل اساسی تر این سردرگمی آن است که تصویر نویسندگان مختلف از آنچه ارزشیابیه ست و آنچه باید باشد مختلف است و از این جهت این پژوهش ضرورت دارد که سردرگمی موجود در این زمینه را که ارزشیابی چه هست و چه نیست، چگونه آن را باید سازمان داد و اجرا کرد، چگونه باید نتایج مطالعات ارزشیابی را گزارش کرد و چگونه آنها را مورد استفاده قرار داد کاهش دهد. و تلاش می شود که مفهومی از ارزشیابی آموزشی به صورت جامع و منسجم و معقول و عملی ارائه شود.
نتیجه گیری و بحث:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین شیوه ارزشیابی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان انجام شده و نتایج نشان داد پاسخ دادن به سئوالات کتبی برای دانش آموزان راحت تر است و اضطراب آنها را کاهش می دهد و اکثر دانش آموزان و معلمان ترجیح می دهند که امتحانات مستمر و پایانی به شیوه کتبی برگزار شود.
معلمان و دانش آموزان معتقد هستند که نمره گزاری به روش کیفی بهتر است و برگزاری روش عملی در ارزشیابی مدارس مشکل تر است.
دانش آموزان و معلمان معتقد هستند که امتحانات شفاهی به صورت گروهی برگزار شوند.
با توجه به نتایج حاصل از ارزیابی پرسشنامه های مربوط به معلمان و دانش آموزان می توان اینگونه بیان کرد که:
- از دید معلمان 92% دانش آموزان بهتر به سئوالات کتبی پاسخ می دهند و فقط 16% دانش آموزان سئوالات شفاهی را بهتر پاسخ می دهند. معلمان ترجیح می دهند که 58% امتحانات مستمر به شیوه کتبی و 91% امتحانات پایانی به شیوه کتبی برگزار شود. زیرا روش کتبی ارزشیابی اضطراب دانش آموزان را کاهش می دهند.
دانش آموزان ترجیح می دهند که 42% امتحانات مستمر به شیوه کتبی و 70% امتحانات پایانی به شیوه کتبی برگزار شود. پس نتیجه می گیریم که 58% دانش آموزان تمایل دارند که امتحانات مستمر به صورت شفاهی برگزار شود. از آنجا که گفت و شنود رودررو (پرسشهای شفاهی) امکان هدایت گفتگو به مسیرهای دلبخواهی میسر است معلم می تواند از این طریق دانش آموزان را به بیان خود و یافتن اشکالات یادگیری هدایت کند. در واقع یک پرسشگر بسیار ماهر می تواند پاسخهایی را در دانش آموزان برانگیزد که نشان دهنده فرایندهای فکری او می باشد. از این روش می توان برای بهبود روشهای یادگیری دانش آموزان و شیوه های آموزشی معلم استفاده کرد زیرا آنها بازخوردهای فردی را برای معلمان و دانش آموزان فراهم می آورند.
فهرست مطالب
چکیده ....................................................................................................................................................................... 1
فصل اول : بیان مسئله
بیان مسئله ......................................................................................................................................................... 2
اهداف تحقیق .......................................................................................................................................................... 3
اهمیت و ضرورت................................................................................................................................................... 4
سوالات پژوهشی ................................................................................................................................................... 5
فصل دوم : پیشینه تحقیق
پیشینه تحقیق ....................................................................................................................................................... 6
فصل سوم : روش تحقیق
روش تحقیق............................................................................................................................................................. 8
فصل چهارم : یافته های تحقیق
پاسخ به سوالات پژوهشی ................................................................................................................................. 9
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات
نتیجه گیری و بحث ......................................................................................................................................... 14
پیشنهادات ........................................................................................................................................................... 18
یادداشت ها ......................................................................................................................................................... 19
منابع مورد استفاده ........................................................................................................................................ 20
پیوست ................................................................................................................................................................. 21
فهرست جداول
جدول 1-4.................................................................................................................. 9
جدول 2-4 .............................................................................................................. 10
جدول 3-4............................................................................................................... 11
جدول 4-4 .............................................................................................................. 11
جدول5-4................................................................................................................ 12
جدول 6-4............................................................................................................... 12
بررسی علل بی انضباطی دانش آموزان پسر در مقطع راهنمایی شهرستان مشهد ناحیه 7 مدارس راهنمایی دارالعلم و حضرت بقیه الله
پیشگفتار
نوجوانان دلی پاک و روحی پرشور دارند . آنان در حساسترین و بحرانی ترین دوران زندگی خود به سر می برند و نیازمند هدایت ، حمایت و همدلی اند. نوجوان نهال نو رسیده ای است که برای رشد و بالندگی به باغبانی ، دلسوز و روشن بین نیاز دارد تا او را از آفتها و حادثه ها در امان دارد.
بها دادن به نوجوانان و در تربیت و ارشاد آنان کوشیدن بی گمان یکی از نشانه های آشکار رشد فرهنگی یک جامعه است . بر خلاف گمان برخی مردم ، تربیت به طور کلی کاری بسیار دشوار است بویژه تربیت و هدایت نوجوانان دارای پیچیدگیها و نکته های ظریف بسیاری است . شاید گفتة حکیمانه ی کانت متفکر و فیلسوف نامی آلمانی ، حق مطلب را در این زمینه ادا کرده باشد آنجا که می گوید : دو کار هست که در دشواری ، هیچ کار دیگری به پای آن نمی رسد ، مملکت داری و تربیت.
تربیت انسان از این جهت که او موجودی پیچیده و عظیم است کاری سخت و دشوار می باشد. پیچیدگیهای روحی انسان به حدی است که نمی توان رفتار او را به سادگی تحت ضابطه ای مشخص در آورد و از آن آسوده خاطر شد. برتراند راسل ، فیلسوف انگلیسی که خود در بارة تربیت کتابهایی نگاشته است اعتراف می کند که گفتار من در این زمینه بهتر از کردارم بود. این ها همه نشان می دهد که نباید تربیت را کاری سهل و آسان پنداشت که نیاز به هیچ گونه آموزش و تخصصی ندارد.
فرزندان ما در دوران خود مرحله های مختلف را طی می کنند و در هر مرحله نیازهای تربیتی ویژه ای دارند . بدون آشنایی با این مراحل تربیتی و برخورداری از مهارتهای لازم چگونه می توانیم فرزندان خود را تربیت کنیم. شاید برخی از پدران و مادران گمان می کنند که اگر شرایط مادی و امکانات تحصیلی را برای فرزندان خود فراهم آورند وظیفه ی خود را به خوبی انجام داده اند حال آنکه وظیفه ی پدر و مادر بسیار فراتر از این هاست.
خانواده کانون پذیرایی از نسل آینده است در این کانون نهال ارزشهای انسانی ـ که بذر آن در لحظه ی آفرینش در ضمیر آدمیان پاشیده شده است ـ باید رشد و نمو کرده درخت انسانیت به بار نشیند از این رو هیچ یک از نهادهای اجتماعی نقشی را که خانواده در ساختار فکری ، روحی و اخلاقی انسان دارد نمی توانند ایفا کنند .
نابسامانی های اجتماعی در بسیاری موارد ناشی از نابسامانی در خانواده هاست و سعادت یک اجتماع بستگی کامل به وجود خانواده های سالم و سعادتمند دارد . در خانواده است که انسان از لحظه های آغازین زندگی با تربیتی که از پدر و مادر دریافت می کند شکل می گیرد و ناآگاهانه به مسیری خاص سوق داده می شود.
اگر خانواده ها نقش خود را بدرستی ایفا نکنند نهادهای اجتماعی دیگر از قبیل مدرسه ، رسانه های گروه و غیره این خلاء را نمی توانند پر کنند.
دشواریها و پیچیدگیهای تربیت فرزند در دوره نوجوانی بیش از هر دوران دیگر است زیرا در این دوره نوجوان بطور ناگهانی با جهش فکری و عاطفی خود را از دوران کودکی جدا می کند. شخصیت کنونی نوجوان می طلبد که خانواده در برخورد با او روشن بین ، شکیبا و هوشیار باشد و به سرعت دریابد که او دیگر یک کودک نیست . از این رو بسیاری از خانواده ها در روابط خود با فرزندان نوجوان مشکلاتی دارند که اگر از آگاهیهای لازم برخوردار نباشند شاید این مسئله عواقب ناخواسته ای به دنبال داشته باشد.
بسیاری از مشکلات اخلاقی و رفتاری نوجوانان ریشه در برخوردهای نامناسب پدران ، مادران و مربیان دارد . تجربه نشان می دهد در بیشتر موارد که نوجوانان به خانواده ی آگاه و مربی شایسته دسترسی دارند از زندگی سالم و موفقی برخوردارند ، این نشان می دهد که نوجوانان بخوبی تربیت پذیر هستند و اگر نابسامانی هایی در اخلاق و رفتار برخی از آنان مشاهده می شود ناشی از نبود تربیت صحیح است .
پیامبر اسلام (ص) می فرمایند : به شما در باره ی نوجوانان و جوانان سفارش می کنم زیرا آنان دارای قلبی رقیقتر و فضیلت پذیر تر می باشند.[1] و امام علی (ع) می فرمایند : دل نوجوان مانند زمین خالی از گیاه و درخت است که هر بذری در آن افشانده شود می پذیرد و در خود می پرورد پس فرزند عزیزم من در آغاز جوانی ات به ادب و تربیت تو پرداختم قبل از آن که دلت سخت گردد و از پذیرش چیزهای خوب
سرباز زند.[2]
از این جا می توان به نقش حساس و خطیری که خانواده ها و مربیان در هدایت و تربیت نوجوانان دارند پی برد . اگر ما به وظیفه ی بزرگ خود نسبت به این سرمایه های بی نظیر جامعه به نحوی شایسته توجه نکنیم، باید برای رویارویی با عواقب تلخ غفلت خود آماده باشیم . در آموزشهای دینی ما نیز بر مسئولیت پدران و مادران در تربیت فرزند بسیار تأکید شده است و تصریح شده همچنانکه والدین را بر فرزندان حقوقی است فرزندان را نیز بر والدین خود حقوقی است که از آنها در مورد این حقوق در پیشگاه الهی بازخواست خواهد شد . در روایات اسلامی آمده است : همچنانکه فرزند عاق پدر و مادر می شود پدر و مادر نیز برای سهل انگاری در انجام وظایف خویش عاق فرزند می شود. [3]
مقدمـه Introduction
یک هدف خوب آن است که مقصد را به ما نشان دهد و معلوم دارد که چه هنگام بدان نایل خواهیم شد. امروزه یکی از مشکلات مهم تربیتی در بیشتر مراکز تعلیم و تربیت مسائلی هستند که بطور مشابه در بسیاری از کودکان و نوجوانان و جوانان سر می زند و این مسایل در نوجوانان و کودکان گسترش یافته و باعث عدم پیشرفت جامعه و افراد جامعه شده است و روز بروز این مسایل و مشکلات در دامنه های وسیعی در تعلیم و تربیت خودش را آشکارتر ساخته است و اگر به علل و عوامل و کنه و ریشه ی این مسایل پرداخته نشود و راههای بوجود آوردن آن مورد تجزیه و تحلیل قرار نگیرد احتمال آن می رود که جامعه علاوه بر آن که پیشرفتی نخواهد داشت سبب انحطاط و انحراف جامعه و از بین رفتن ارزشهای والای انسانی خواهد شد. پیشگامان تعلیم و تربیت هرچند درباره ی این مسایل اندیشیده اند و نظرات و راه حلها و پیشنهاد های متعددی داده اند اما با توجه به اینکه ، این علمای تعلیم و تربیت سالها به فکر ریشه کن ساختن این مسایل بوده اند و پیشرفتهایی نیز حاصل شده است و راه حلهای این علما نیز مؤثر واقع شده است اما با همة این وجود هنوز بسیاری از علل و عوامل و مشکلات و مسایل تربیتی شناخته نشده اند و یا ممکن است علاوه بر علت هایی که شناخته شده علل تازه و جدیدی افزوده شود و راه حل مناسبی برای این عوامل در نظر
گرفته شود.
با توجه به اینکه کودکان نیز از نظر اخلاقی چه در جامعه ای که زندگی می کنند و یا در چه خانواده ای تربیت یافته اند با هم متفاوت هستند . پس اگر افرادی دارای یک نوع مسایل و مشکلات تربیتی باشند ممکن نیست که با یک روش به حل مسایل آنان پرداخت و در نتیجه باید جنبه های مختلف و گوناگون به کار برد. لذا با توجه به مطالب فوق برآن شدیم که با استفاده از مدیران و دبیران مجرب علتهای بی انضباطی را در شهرستان مشهد مورد بررسی قرار دهیم لازم به تذکر است که این شهرستان در سطح شهر دارای مدارس متعدد می باشد که این مدارس دارای دبیران مجرب و مدیران با سابقه است که هر ساله با توجه به میزان رشد جمعیت با تعداد فراوانی از دانش آموزان و نوجوانان با رفتارهای بخصوص و متفاوت درگیر هستند و راه حلهای آن را با توجه به تفاوتهای فردی هر دانش آموز به مورد اجرا می گذارند.
امیدواریم که بررسیهایی که در این تحقیق انجام خواهیم داد راهگشای حل بسیاری از مسایل مختلف تربیتی در این منطقه باشد.
عنوان کامل موضوع تحقیق
علل بی انضباطی دانش آموزان پسر در مقطع راهنمایی شهرستان مشهد ناحیه 7 مدارس راهنمایی دارالعلم و حضرت بقیه الله.
ضرورت و اهمیت مسئله
از آنجا که تعلیم و تربیت سالم در سایة آرامش و امنیت و ایجاد خود نظمی در کودکان و نوجوانان می باشد و این نوع تعلیم و تربیت که شامل کیفیت تربیت در محیط خانه و مدرسه است و اصولاً نگرش خانواده نسبت به تحصیل جزء فرهنگ خانواده است و بها دادن والدین به درس میزان آرامش و امنیت خانواده در یادگیری کودک اثر دارد و شرایط نامناسب و نامطلوب می تواند موجب محرومیت کودک در یک تعلیم و تربیت مناسب و یا عوامل تحریک کننده ذهنی شود. اگر این مشکلات برطرف نگردد و کودکان از شرایط مساعدتر و تعلیم و تربیت غنی تری برخوردار گردند استعدادهای آنان تا حدود تصور ناپذیری تکامل می یابد.
موضوع انضباط در بین افراد بخصوص در بین نوباوگان و نوجوانان مطرح می شود که مسیر زندگی خود را تعقیب می کنند و به شخصیت و اخلاق خود شکل می دهند تا بتوانند جاده کمال را بشناسند و در زندگی موفقیت بیشتر و بهتری داشته باشند . معلمان و انسانها به طرقی با این افراد در ارتباط هستند و وظیفة شرعی و قانونی خود می دانند تا این آینده سازان را در این مسیر پر نشیب و فراز هدایت کنند و ناخدایان موفقی باشند تا این کودکان و نوجوانان را به ساحل خوشبختی برسانند.
اقدامات مؤثر در جهت کم کردن و یا از بین بردن نگرانی
رهایی از همه نگرانیها غیر ممکن است. در حقیقت یافتن راه حل مسائل ، اغلب مرهون وجود نگرانیهاست. نگرانی حداقل می تواند ما را برای انجام اقداماتی درباره مشکلاتمان و کاهش آنها را بر انگیزد. اقداماتی که در جهت کم کردن و یا از بین بردن و تسکین نگرانیها در زیر پیشنهاد می شود ، همیشه نیز مفید و موثر نخواهد بود. ولی سودمند و بدن آنها را در اکثر موارد یاد آور می گردد.
1ـ باید به فرد نگران آموخت که زمانی را باید به خود اختصاص می دهد تا دربارة نگرانیهای خویش بیندیشد و علت نگرانی را دریابد. از آنجا که اغلب نگرانیها مبهم و بدون دلیل خاص است ، انسان باید به خود فرصت دهد تا به تجزیه و تحلیل آن بپردازد. این کار به او کمک می کند تا علت را ریشه یابی کند. اگر دلیل موجهی برا نگرانی خویش نیافت ، دانستن این حقیقت گاه به خودی خود ممکن است به او در رهایی از این شبح کمک کند. باید توجه داشت که صرف نیندیشیدن دربارة خود نگرانی ، هرگز از تنش فرد نمی کاهد.
2ـ باید فرد نگران را هدایت کرد تا درباره نگرانی خویش با یک شنوندة خوب و آگاه صحبت و گفتگو کند. به نظر می رسد هنگامی که نگرانیها در درون فرد جمع شوند ، به حالت اغراق آمیز در می آیند یک مخاطب آگاه و بی طرف می تواند فرد نگران را طی مراحل زیر کمک کند :
الف ـ فرد با بیان نگرانیهای خویش تصویری ملموس تر و عینی تر از آنها بدست خواهد آورد.
ب ـ درباره علل یا علت نگرانی های خویش مورد سئوال قرار می گیرد.
ج ـ در نگرانیهای خویش دیگران را نیز به نوعی سهمی و شرکی می نماید.
بنابراین لازم است که فرد درباره نگرانیهای خویش با افراد مورد اطمینان و اعتماد خود صحبت کند تا با این تخلیه روانی در حد زیادی احساس آرامش کند.
3ـ باید به فرد نگران کمک کرد تا دربارة زمینه های نگرانی خویش ، در جستجوی کسب اطلاعات قابل اعتماد و معتبر برآید. برخی از نگرانیها بر اثر ناآگاهی ، اطلاعات غلط و مفاهیم نادرست بوجود می آید. با حرف زدن دربارة مشکل با فرد دیگری که مورد اطمینان است ، می توان راههای مختلف حل مشکل را کشف کرد و یا حداقل راههای جدید اندیشیدن درباره مشکل را یافت. درصدد برآمدن برای گرد آوری اطلاعات در مورد نگرانی بخودی خود بهترین سازنده ای است که کمک می کند تا فرد کمتر درباره خود نگرانی بیندیشد و از وجود آن رنج ببرد.
4ـ باید فرد نگران را کمک کرد تا درباره منبع نگرانی خود کار و اقدام اساسی انجام دهد. مثلاً مشکل نمرة کم در درس را می توان با گرفتن کمک از معلم و یا دیگر دانش آموزان و مطالعه کارآمد تر بر طرف کرد. گوشه گیری و انزوا ، نگرانی را بیشتر می کند و نگرانیهای اجتماعی با فعالیتهای گروهی
کاهش می یابد.
63
*آموزش قواعد عربی سوم راهنمایی *
فعل مضارع : برانجام دادن کار یا روی دادن حالتی در زمان حال اطلاق می شود .
مانند: یَکتُبُ ...... می نویسد
فعل مستقبل : بر انجام دادن کار یا روی دادن حالتی در زمان آینده اطلاق می شود .
مانند : سَیَکتُبُ و سَوفَ یَکتُبُ ........ خواهد نوشت
فعل امر : انجام دادن کار یا روی دادن حالتی را از شخص مورد نظر درخواست می کند یا دستور می دهد.
مانند: اُکتُب ....... بنویس
فعل نهی : بر بازداشتن کسی از کاری دلالت دارد .
مانند : لا تَذهَبوُا ...... نروید
فعل ماضی منفی (نفی ماضی) : عدم انجام کار در زمان گذشته را نشان می دهد.
مانند: ما سَجَدتُم ....... سجده نکردند
فعل مضارع منفی (نفی مضارع) : عدم انجام کار در زمان حال را نشان می دهد .
مانند : لا تَخرُجانِ ....... خارج نمی شوند
اسم اشاره
مذکر
هذا (اسم اشاره به نزدیک) مانند : هذا صِراطٌ مستقیمٌ.
ذلک (اسم اشاره به دور) مانند : ذلک فَضْلُ الله .
مؤنث
هذه (اسم اشاره به نزدیک ) مانند : لا تَقْرَبا هذه الشَّجَرة .
تلک (اسم اشاره به دور ) مانند : تلک الْجَنَّة ُ .... .
جزوه ی قواعد عربی دوره ی راهنمایی
قواعد عربی سال دوم راهنمایی
«صیغه» چیست؟
کلمه برای آن که معنی های گوناگون برساند، شکلهای مختلفی می پذیرد که به هر یک از این شکلها، صیغه گویند. مانند: کَسَبا مثنی مذکر غائب
«غائب» کیست؟
به کسی یا کسانی که درباره آنها صحبت می شود، غائب گویند.
مانند: هُوَ طالِبٌ یعنی او دانش آموز است.
در عربی غائب 6 صیغه دارد که 3 صیغه مذکر و 3 صیغه مؤنث است.
«مخاطب» کیست؟
به کسی یا کسانی که با آنها صحبت می شود، مخاطب یا حاضر گویند.
مانند: أنْتَ طالِبٌ یعنی تو دانش آموز هستی
مخاطب هم مثل غائب 6 صیغه دارد که 3 صیغه مذکر و 3 صیغه مؤنث است.
«متکلّم» کیست؟
به کسی یا کسانی که در حال سخن گفتن هستند متکلّم گویند و بر 2 نوع است:
1-متکلّم وحده 2-متکلّم مع الغیر
«متکلّم وحده» کیست؟
به یک نفر گوینده که در حال سخن گفتن است، متکلّم وحده گویند.
مانند: أنَا طالِبٌ، أنَا طالِبَةٌ یعنی من دانش آموز هستم
«متکلّم مع الغیر» کیست؟
به چند نفر گوینده که در حال سخن گفتن هستند، متکلّم مع الغیر گویند.
مانند: نَحْنُ مُعَلِّمونَ – نَحْنُ مُعَلِّماتُ یعنی ما چند معلم هستیم
توجه: صیغه های متکلّم مذکر ومؤنث ندارند.
«فعل» چیست؟
کلمه ای است که بر انجام گرفتن کاری یا روی دادن حالتی در زمان مشخص دلالت می کند.
مانند: ذَهَبَ یعنی رفت
فعل از نظر زمان عبارت است از : 1- فعل ماضی 2- فعل مضارع
«فعل ماضی» چیست؟
به فعلی می گویند که بر انجام گرفتن کاری یا روی دادن حالتی در زمان گذشته دلالت می کند.
مانند: ذَهَبَ یعنی رفت
فعل ماضی دارای 14 صیغه یا شکل است که 6 صیغه اول، غائب و 6 صیغه دوم، مخاطب یا حاضر و 2 صیغه آخر، متکلّم است.
برای مثال فعل ماضی فَعَلَ را صرف می کنیم.
«ضمیر» چیست؟
ضمیر کلمه ای است که جانشین اسم می شود و از تکرار آن جلوگیری می کند.
مانند: هُوَ ذَهَبَ یعنی او رفت
«ضمیر منفصل» چیست؟
به ضمیری می گویند که در اول کلمه به صورت جداگانه می آید.
مانند: هُوَ ذَهَبَ یعنی او رفت
ضمیر منفصل بر 2 نوع است: 1- منفصل فاعلی(رفعی ـُــٌ) 2- منفصل مفعولی(نصبی ـَــً ،جرّی ـِــٍ)
«ضمیر منفصل فاعلی » چیست؟
به ضمیری می گویند که در اول کلمه جانشین فاعل می شود.
مانند: هُوَ ذَهَبَ یعنی او رفت
«ضمیر منفصل مفعولی(نصبی، جرّی) » چیست؟
این نوع ضمیر نقش مفعولی دارد که در ترجمه «را» می گیرد و مفعولی است.
مانند: ایّاکَ نَعْبُدُ یعنی تنها تو را می پرستم (مفعولی(نصبی ـَــً)) ایّاکَ نَسْتَعین یعنی یاری را از تو می خواهیم. (مفعولی)
«ضمیر متصل» چیست؟
به ضمیری می گویند که در آخر کلمه می آید و به کلمه قبل از خود می چسبد.
مانند: ـهُ در کلمه کِتابهُ یعنی کتابش
ضمیر متصل بر 2 نوع است: 1-متصل فاعلی(رفعی) 2- متصل مفعولی(نصبی،جرّی)
« ضمیر متصل فاعلی» چیست؟
به ضمایری می گویند که فقط به آخر فعل می چسبند.
مانند: تَ در فعل کَتَبْتَ یعنی نوشتن
«ضمیر متصل مفعولی» چیست؟
به ضمایری می گویند که به آخر هر سه نوع کلمه (اسم،فعل و حرف) می چسبند.
مانند: کَ در کلمات مِنْکَ یعنی از تو ــ کِتابُکَ یعنی کتاب تو ــ أخْرَجَکَ یعنی تو را بیرون آورد.
توضیح: ضمایر متصل فاعلی همان علامت صیغه یا شناسه یا ضمیر بارز هستند که به آخر فعل (ماضی،مضارع،امر و …) اضافه می شوند.
توضیح: ضمایر متسل مفعولی هر گاه به فعل بچسبند همیشه مفعولند (رفعی) و هرگاه به اسم بچسبند گاهی مفعول و گاهی اضافی اند(نصبی،جرّی) و اگر به حرف بچسبند همیشه اضافی اند(جرّی)
ضمایر متصل مفعولی مانند ضمایر منفصل، 14 صیغه دارند که در زیر صرف می کنیم.
خوب است بدانیم که هر گاه بر اول ضمایر متصل مفعولی «ایّا» بیاوریم، ضمیر منفصل مفعولی ساخته می شود که راه شناخت مفعولی یا اضافی بودن آن از روی ترجمه آن است. یعنی اگر در ترجمه «را» بیاید، مفعولی (نصبی) است و در غیر این صورت، اضافی(جرّی) است.
مانند: ایّاکَ نَعْبُدُ یعنی تنها تو را می پرستم (مفعولی) ایّاکَ نَسُتَعین یعنی یاری را از تو می خواهیم.(مفعولی)
نظارت و راهنمایی آموزشی
بسیاری از اندیشمندان، مشکلات راهنمایان تعلیماتی را ناتوانی در ایجاد رابطه مفید و برقراری تفاهم موثر با معلمان و مدیران ذکر کرده اند. مضافا به منظور آن که معلمان بیشتر به ارزش و مقام خود پی برده و محیط را طوری آماده سازند که دانش آموزان در هر فرصتی از توانایی های خود حداکثر استفاده را ببرند.
راهنمایان تعلیماتی که تجربه و آمادگی بیشتری در تدریس دارند سریعتر توسط مدیران و معلمان پذیرفته شده و بهتر می توانند با آنان در جهت یاددهی- یادگیری دانش آموزان ارتباط برقرار سازند.
بسیاری از اندیشمندان، مشکلات راهنمایان تعلیماتی را ناتوانی در ایجاد رابطه مفید و برقراری تفاهم موثر با معلمان و مدیران ذکر کرده اند. مضافا به منظور آن که معلمان بیشتر به ارزش و مقام خود پی برده و محیط را طوری آماده سازند که دانش آموزان در هر فرصتی از توانایی های خود حداکثر استفاده را ببرند، راهنمایان تعلیماتی بایستی نکات چندی را به قرار زیر به منظور بهبود امر نظارت و راهنمایی تعلیماتی مورد توجه قرار دهند:
۱) اهداف و فلسفه های نظارت و راهنمایی تعلیماتی را به خوبی بشناسند وکلیه معلمان و مدیران را با این اهداف و فلسفه ها آشنا سازند.
۲) کلیه مدیران و معلمان را چه با تجربه و چه کم تجربه، مورد تکریم قرار داده و به طرق مختلف به شخصیت آنان احترام بگذارند.
۳) به اظهارنظرهای مدیران و معلمان و سایر کارکنان مدرسه توجه نشان داده و پیشنهادهای سازنده آنان را به منظور بهبود آموزشی و پرورشی مدرسه لحاظ کنند.
۴) روحیه معلمان و مدیران حوزه فعالیت خود را به خوبی شناخته و در تقویت هرچه بیشتر آنان تلاش نمایند.
۵) با بها دادن به روابط انسانی که روز به روز در مناسبات انسان ها گسترش می یابد، فضای مدرسه را به فضایی سالم و صمیمی و بالنده مبدل سازند.
۶)شنونده خوبی باشند و به مسائل معلمان و مدیران به دقت گوش داده و در رفع و حل مسائل، هم از خود آنان و هم از متخصصان کمک بگیرند.
۷) صمیمی و خونگرم بوده و در جهت ایجاد رضایت خاطر معلمان و مدیران بکوشند.
۸) با نظریه های یادگیری، اصول برنامه ریزی آموزشی و درسی، روش های تدریس و به طور کل طراحی آموزشی آشنا بوده و در فرایند آموزش و پرورش مدرسه و نحوه رهبری آموزشی خود، معلمان را به استفاده از اصول و نظریه های ترتیبی ترغیب نمایند.
۹) اعتماد معلمان و مدیران را به خود جلب کرده تا آنان برای رفع نیازهای آموزشی خویش به ایشان مراجعه نموده و توصیه های آنان را با اطمینان بیشتری به کار گیرند.
۱۰) مانند هر مربی دیگری نیاز به مطالعه مستمر داشته تا از مطالب و اصطلاحات جدید در خصوص نظارت و راهنمایی تعلیماتی اطلاع یافته و خودرا در سطح مسائل جاری، علمی و حرفه ای قرار دهند.
۱۱) نقش راهنمای تعلیماتی در محیط های آموزشی باید براساس تقویت، حمایت، همکاری و یاری معلم و مدیر مبتنی باشد، نه بر صدور دستور و امریه، تا تحقق اهداف ترتیبی امکان پذیر گردد.
۱۲) تا می توانند بایستی نظرات و پیشنهادهای سازنده معلمان و مدیران را مورد استقبال گرم و دوستانه قرار داده و با استفاده از آنها در اتخاذ تصمیمات، ایشان را در ادامه همکاری و شرکت فعال در محیط های آموزشی تشویق کنند.
۱۳) نظارت و راهنمایی تعلیماتی به الگو یا روش خاصی محدود نمی گردد، از این رو راهنمایان تعلیماتی باید براساس تحقیقات و نظرات اندیشمندان و تجارب ارزنده خویش همواره راه های موثر و قاطع تری برای کار کردن مطلوب با معلمان و مدیران را جستجو کنند.
۱۴) همچنان که نظارت مداوم و اعمال کننده زیاد، آزادی عمل معلمان و مدیران را سلب می کند، همان طور هم نظارت محدود و کنترل ناکافی موجب می گردد که نیروها و منابع مفید در سازمان های آموزشی به نحو مطلوب مورد بهره برداری قرار نگرفته و در نتیجه نیل به اهداف سازمانی مشکل گردد. از این رو راهنمایان تعلیماتی باید چنان تعادلی بین نظارت و کنترل معلمان و مدیران و آزادی عمل آنان به وجود آورند که زمینه های رشد محیط های آموزشی و توسعه خلاقیت های معلمان و مدیران فراهم گردد.
۱۵) تا می توانند در اجرای طرحهای آزمایشی برنامه های درسی و ارزشیابی از وسایل آموزشی و تجویز و نمایش فنون جدید تدریس پیشگام و پیشتاز بوده تا امر نظارت و راهنمایی همچنان پویایی خود را حفظ کند.
۱۶) بایستی خدمات برجسته و کارهای ممتاز معلمان و مدیران را مورد تشویق و تقدیر قرار داده و ترتیبی اتخاذ کنند که این قبیل اقدامات به طرق مختلف به اطلاع یکایک معلمان برسد.
این کار چنان که کیمبل وایلز می نویسد ۲حسن دارد:
۱) موجب می شود تا معلمی که به اقدامات برجسته مبادرت کرده تشویق گردیده و در نتیجه کوشش های خود را افزونتر سازد.
۲) باعث می شود تا سایر معلمان و مدیران در اجرای فعالیت های مشابه و جدید تشویق و ترغیب گردند.
مقایسه نظارت و راهنمایی آموزشی سنتی و جدید از سال 1900 میلادی تا حال
قبل از سال 1900 عمدتاً نظارت و راهنمایی از طریق بازرسی اداری و رسمی مدرسه و کلاس درس به وسیله افراد غیر حرفه ای و در بعضی موارد به وسیله شهروندان محلی یا مذهبی یا کمیته های ویژه ( متشکل از افراد عادی) انجام می گرفت. در آن زمان، بازرسی به معنای تفتیش کار معلم و نگاه تیز بینانه و منتقدانه بازرسان به برنامه های مختلف مدرسه، بویژه معلم بود. بازرسان همواره در صدد عیب یابی و یافتن نقطه ضعفهای ناشی از عدم انطباق معیارهای وضع شده در آموزش و پرورش با فعالیتهای در حال اجرای معلم بودند. رابطه بین معلم و بازرس خشک و مستبدانه و تؤام با ترس، ظن و شک بود.
در اوایل قرن بیستم، همزمان با تحولات جدید علمی و صنعتی، مفهوم نظارت و راهنمایی در مدارس تغییر یافت. به معلمان دستورالعملهایی داده می شد که موظف بودند طبق آنها عمل کنند و هدف راهنمایان از بازرسی مدارس آگاهی از امر بود که معلمان مطابق دستورات انجام وظیفه می کنند یا خیر، چون در آن زمان آموزش هنوز جنبه تخصصی نداشت و بیشتر معلمان افرادی بودند که برای حرفه معلمی آموزش رسمی ندیده بودند و مانند معلمان امروزی تحصیلات آکادمیک نداشتند، بلکه فقط دوره دبیرستان را به اتمام رسانده بودند
در اواخر دهه 1920 اعتراض به تعیین برنامه درسی و روش تدریس به وسیله مدیران رده بالای آموزش و پرورش و تحمیل آن به معلمان بیشتر شد. نویسندگان هدف از نظارت را راهنمایی معلمان می پنداشتند، نه بازرسی و تعیین روشهای تدریس و برنامه های درسی برای آنان. معلمان باید افرادی حرفه ای باشند و برای حرفه ای شدن بناچار بایست به حداکثر رشد حرفه ای می رسیدند.
در دهه 1930 بدلیل تأکید اساسی بر نظارت و راهنمایی دموکراتیک یا آزاد منشانه با معلمان به نحوی رفتار می شد که مجبور می شدند از طریق این نوع رفتار و روابط دوستانه که غالباً بر جنبه های انسانی تأکید داشت، فعالیتهایی را که راهنمایان آموزشی بر عهده آنها گذاشته بودند انجام دهند.
در دهه 1930 و 1940 کسانی که در سیستم آموزشی فعالیت داشتند باید یکدیگر را در امور آموزشی راهنمایی کرده، برای رفع مشکلات خود از تجربیات ونظریات افراد کارآزموده و مجرب استفاده نمایند، خواه آنان به طور رسمی راهنمای آموزشی باشند، خواه نباشند. در این دوره بر مشارکت و همکاری گروهی همه کارکنان مدرسه در بهبود وضع آموزش تأکید می شد.
در اواخر دهه 1940 و 1950 با تأکید بر پیشرفت کار آموزش وقت زیادی برای کمک به پیشرفت معلمان صرف می کردند و کمتر در مورد کار آنان به قضاوت می پرداختند. در خلال این سالها کارهای گروهی مشترک و روابط آزاد منشانه برای اصلاح و پیشرفت کار آموزش توسعه فراوانی یافت و در همین سالها بود که نظارت و راهنمایی در آموزش و پرورش جنبه تخصصی یافت و صاحبنظران و نویسندگان در این زمینه آثاری را خلق کردند. در بسیاری از مناطق آموزشی راهنمایان آموزشی مسئولیت توسعه برنامه های درسی جدید را عهده دار شدند.
در اواخر دهد 1950 ، دیگر نظارت و راهنمایی به مفهوم بازرسی، پیدا کردن نقاط ضعف معلم، حذف طرحهای نامناسب و استفاده از روشهای دستوری و اجرای آنها به وسیله اشخاص خاص نبود، بلکه به مفهوم بررسی و تحلیل کل فرایند تدریس، یادگیری، هدفها، ابزار و وسایل، روشها، معلم، دانش آموز و محیط کار بود.
در دهه 1960 بار دیگر نقش و وظیفه راهنمایان آموزشی تغییر یافت؛ بدین معنا که برخی از راهنمایان آموزشی خود را عامل اصلی هدایت فرایند تغییر در مدارس می دانستند و مشکلشان پیدا کردن استراتژی مناسب برای هدایت این تغییر بود و برخی دیگر خود را افرادی حرفه ای می پنداشتند که باید مشکلات برنامه درسی و تدریس را حل کنند. راهنمایان آموزشی در تصمیم گیریها یا تغییر برنامه های درسی به منظور اصلاح شرایط یادگیری دانش آموزان نیز با معلمان همکاری می کردند. در نتیجه در این دهه راهنمایان آموزشی نقشهای چندگانه ای پیدا کردند و بالطبع معلمان در مورد نظارت و راهنمایی آموزشی دچار ابهام و سردرگمی شدند.
در اوایل دهه 1970 صاحبنظران در آثار خود عمدتاً به تجزیه و تحلیل فرایند تدریس و یادگیری و همچنین گسترش مفهوم جدید نظارت و راهنمایی بالینی پرداختند. در این دهه با اینکه عواملی مانند تشکیل اتحادیه های معلمان در روابط بین راهنمایان آموزشی و معلمان موانعی ایجاد کرد، راهنمایان آموزشی همچنان به کار خود و حمایت از معلمان ادامه دادند.
در دهه 1980 راهنمایان آموزشی تحت عنوان معاون آموزشی مدیر یا مدیر برنامه کار می کردند و در بسیاری از مناطق آموزشی به علت کم اهمیت شدن نقش آموزشی راهنمایان کار آنان بیشتر جنبه مدیریتی پیدا کرد و مفهوم جدید مدیریت آموزش مورد توجه قرار گرفت.
در حال حاضر، با توجه به دگرگونیها و تحولات بسیار در زمینه های مختلف علوم و تکنولوژی که موجب تغییر روشهای تدریس معلمان و ابزار مورد استفاده آنان گردیده است. در نظامهای آموزشی پیشرفته، برنامه های نظارت و راهنمایی آموزشی بطور وسیعی به کار گرفته شده است. هدف از این تلاشها حفظ و تداوم هماهنگی مدارس و معلمان با الگوهای توسعه در جامعه است.