تحقیق عربی در مورد طلاق
فصل اول: طلاق
طلاق از نظر لغوی
طلاق از نظر اصطلاحی و شرعی
طلاق از نظر حقوقی
فصل دوم: ارکان و شرایط طلاق
شرایط طلاق (مطلق)
بلوغ
عقل
اختیار
قصد
اقسام طلاق
طلاق بدعی
طلاق غیر امامی
اقسام طلاق سنی
طلاق بائن
طلاق رجعی
طلاق عدی
فصل اول- معانی طلاق
طلاق از نظر لغت
منجد الطلاب کلمه طلاق را این گونه معنا می کند
الطلق- الطلق- الطلق- الطلق- الطلق- الطلق[1] آزاد، یله، رها
طلق الشی فلاناً آن چیز را مفلانی داد
طلق املرئه زوجها شوهر زن خود را طلاق داد
طلقت المرئه من زوجها از شوهر خود طلاق گرفت
اطلق المرئه زن را طلاق داد
طلق قومه از قبیله خود جداشد، با آنها متارکه کرد
طالق جمع طلق- طالفع جع طوالق زن یا دختر طلاق گرفته
به نقل از کتاب معجم مفردات الفاظ القرآن
اصل الطلاق التخلیه من الوثاق یقال اطلقت البعیر من عقاله و طلقته و هو طالق او اطلقت اناقه هی ای حللت عقالها فارسلتها[2]
ریشه طلاق رهایی از بند را گویند همانطور که گفته شد شتر را از بند رها کردم و او رفت یعنی بند او را باز کردم و او را فرستادم.
طلق بلاقید و منه استعیر طلقت المراه نحو خلیتها فهی طالق مخلاه عن حباله النکاح.
طلق، هرچیز بدون قید را گویند و از این استعاره استفاده شده و گفته شده زن را رها کرد، پس او رهاست، یعنی از قید و بند نکاح رهاست.
قیل للحلال ای مطلق لاخطر علیه. یعنی برای کلمه حلال آنرا بکار برده اند یعنی مطلقی که بدون هیچ قید و مانعی است.
المطلق فی الاحکام ما لا یقع منه استثناه. مطلق در احکام آن چیزی را گویند که در آن استناد نباشد یعنی بدون هیچ قید و مانعی است.[3]
طلق یده و اطلقها عباده عن الجود دستش باز است یعنی او شخص باسخاوتی است.[4]
قاموس قرآن طلاق را بدیگونه معنا می کند.[5]
طلاق جدائی
طلاق به معنی تطلیق مثل کلام و سلام بمعنی تکلیم تسلیم.[6]
انطلاق رفتن
فانطلقا حتی اذا رکبا فی السفینه حزقها. (کهف- 71)
رفتند تا چون به کشتی سوار شدند آنرا سوراخ کردند.
انطلاق گشاده روئی- روانی زبان
و یضیق صدری و لا ینطلق لسانی. (شعراء 13)
سینه ام تنگی می کند و زبانم روان نیست.
در مجمع فرموده: طلاق باز کردن عقد نکاح است از جانب زوج بعلتی و اصل آن از انطلاق (رفتن و کنار شدن) می باشد.[7]
بعضی آنرا اسمی برای اطلاق ازاله قید دانسته اند،[8] مانند اطلقت الاسیر، یعنی اسیر از بند آزاد شد.[9]
بعضی طلاق را اسم مصدر از طلق- یطلق- تطلیقا و تطلیقه از باب تفعیل دانستند.[10]
طلق الوجه و طلیق الوجه اذا لم یکن کالحا گشاده روست.
طلق السلیم خلاه الوجع از درد آزاد است.[11]
در مجمع البحرین چنین می گوید: در حدیث آمده است.
خیر الخیل الاقرح طلق الید الیمنی الطلق بضم الطاء واللام، ذا لم یکن فی احد قوائمه تحجیل.[12]
[1] - الطلیف= الاسیر= یطلق عنه اساره، عتاب العین، ج 5 ص 102.
[2] - کتاب العین، ج 5 ص 101.
[3] - مطلق چیزی است که صاحبش در جمیع تصرفاتش متمکن است در حدیث آمده کل شیء لک مطلق حتی یرد فیه نهی، هر چیزی برای تو حلال است تا آنکه تو از آن نهی شوی (مجمع البحرین ج الربع الثالث ص 5).
[4] - معجم مفردات الفاظ قرآن در اغب اصفهانی، ص 316.
[5] - زبده البیان فی احکام القرآن ص 600
کنزالعرفان فی فقه القرآن ص 249
مجمع البحرین ج الربع الثالث ص 56.
[6] - قاموس قرآن، ج 4، ص 232.
[7] - قاموس قرآن، ج 4، ص 231.
[8] - کنز العرفان فی فقه القرآن، 249.
[9] - مجمع البحرین ج الربع الثالث ص 58.
[10] - پاورقی شرح لمعه، ج 6 ص 11 پاورقی سید محمد کلانتر.
[11] - معجم مفردات الفاظ قرآن ص 316.
[12] - معجم البحرین ج الربع الثالث ص 58 اقرب الموارد ج 1 ص 713.
مقاله سیر تدوین معاجم و واژهنامههای عربی به عربی از قبل از اسلام تاکنون
چکیده:
این مقاله، نگاهی اجمالی دارد به سیر تدوین معاجم و واژهنامههای عربی به عربی از قبل از اسلام تاکنون. قبل از اسلام در بین اعراب، فرهنگهای شفاهی رایج بود ولی کمکم با ظهور و گسترش اسلام، لزوم تدوین فرهنگها و معاجم لغوی به صورت مکتوب احساس گردید. لذا پایههای تدوین واژهنامهها با اتخاذ یکی از چهار شیوة معجمنویسی بنا نهاده شد. معاجم و کتب لغت فراوانی در این رابطه تالیف شدند وبا گذشت زمان بر غنای مجموعه افزوده شد.
از جمله این کتب لغات، کتابهای «العین»، «التهذیب اللغه»، «المحیط»، «البارع فی اللغه»، «المحکم»، «الجمهره اللغه»، «المقاییس»، «مجملاللغه»، «الصحاح»، «العباب»، «لسانالعرب»، «قاموسالمحیط»، «تاجالعروس»، «اساس البلاغه»، «محیطالمحیط»، «اقرب الموارد»، «المنجد فیاللغه»، «معجمالوسیط» میباشند.
کلید واژهها:
لغت، معجم، واژهنامههای عربی، حروف الفباء، نظام الفبائی، تبویب.
مقدمه:
قبل از اسلام، اعراب توجه چندانی به تحصیل علم از جمله علم صرف و نحو نداشته و تحصیل آن را جزو صنایع و حرف میدانستند و سرودن اشعارشان صرفاً براساس شرایط آب و هوائی و نژاد و فطرتشان بود. ولی به دلیل رفت و آمد عربها با بیگانگان و انحراف تدریجی در لغت زبان عربی و از طرفی گسترش اسلام در بین مردم غیرعرب، فراگیری زبان عربی به عنوان زبان دین لازم شناخته شد تا مردم تازه مسلمان در فهم معانی قرآن و احادیث دچار اشتباه نشوند و یا قرآن دستخوش تحریف نگردد. در نتیجه کمکم لغتشناسی و فرهنگنویسی و تدوین لغتنامهها مورد توجه قرار گرفت.(1)
روشهای تدوین معاجم:
تنظیم کلمات و مفردات برحسب معانی و موضوعات وتدوین رسالههای کوچک فراوان در این رابطه، به تدریج راه را برای ظهور معاجم هموار کرد و بعدها برای تدوین معاجم نیز طرق مختلفی بکار گرفته شد. از جمله:
1) روش اول:
نخستین روش معجمنویسی، از آن خلیل بن احمد فراهیدی پیشگام در علم نحو و واضع علم عروض میباشد. وی صاحب کتاب «العین» اولین کتاب لغت در زبان عربی میباشد.(2)
در این روش، لغات بر مبنای مخارج حروف (مواضع تلفظ حروف در حلق و دهان) مرتب میشوند. این حروف عبارتند از: «ع ح هـ غ خ، ق ک، ج ش ض، ص س ز، ط د ت، ظ ذ ث، ر ل ن، ف ب م، و ی ا» و خلیل معجم خود را با حروف عین یعنی «کتاب العین» آغاز کرد.(3)
معجم وی از «کتب» مختلفی تشکیل میشود و هر کتاب براساس ساختمان کلمه تبویت میگردد.
او هر حرف را یک کتاب نامید که در برگیرنده لغات زیادی بود و واژگان عربی اعم از مستعمل و مهمل را دارای چهار حالت ثنائی (دو حرفی) و ثلاثی (سه حرفی) و رباعی (چهار حرفی) و خماسی (پنج حرفی)دانست.
خلیل در تألیف معجمش دو نکته را لحاظ کرد: اول تنظیم کتاب براساس مخارج حروف و دوم، مسئله تقالیب.
احتمالاً ابتکار خلیل بن احمد در تنظیم معجم براساس مخارج حروف که برگرفته از هنر موسیقی و آشنائی او با دستگاه صوتی میباشد، به خاطر آن است که حروف از طریق صوت راحتتر از کتابت و نوشته، تشخیص داده میشوند. وی در تألیف کتاب «العین»، موضوع «تقالیب» را مد نظر قرار داد. به این معنی که تمامی کلمات قابل تصور بعد از جابجا کردن حروف یک کلمه، در یک جایگاه واحدی قرار میگیرند. مثلاً وی با قلب ودگرگونی کلمه «ضرم» که در کتاب ضاد قرار گرفته، کلمات دیگری چون ضمر، مرض، مضر، رضم، رمض را به دست آورد. و آنها را هم در همان کتاب قرار داد. و از تکرار این کلمات در سایر کتب معجمالعین از جمله کتاب م، ر، ... هم خودداری کرد. چرا که در کتاب «ضاد» از آنها یاد کرده بود. (4)
از جمله کتب دیگری که مشابه روش خلیل تألیف شده، کتاب «التهذیب اللغه» تألیف ابومنصور محمدبن احمدبن از هر بن طلحه معروف به ازهری هروی میباشد.
آمیختگی زبان عربی
مقدمه
آمیختگی کامل زبان عربی با زبان فارسی و پیوند این دو زبان به گونه ای است که بر کسی پوشیده نیست تا جایی که کمتر نوشته یا شعری را در زبان فارسی می توان یافت که از واژه ها و کلمات عربی تهی باشد و برای فهمیدن و درک بهتر شاهکارهای ادبی زبان فارسی و آثار فقیهان ، سخنوران و شاعران بزرگ ایران ،آشنایی مختصری با این زبان ضروری و مفید به نظر می رسد .
از سوی دیگر درس عربی از جمله معدود درسهایی است که دانش آموزان هم در دوره راهنمایی و هم در دوره دبیرستان در تمام رشته های تحصیلی با آن سرو کار دارند .
با توجه به این مطالب خوشحالم که توفیق الهی نصیب شد و توانستم مطالب و نکات تازه ای که مناسب با نکات و قوائد کتب دوره راهنمایی است به رشته تحریر در آورم، لازم به ذکر است بعضی از مطالب در کتابهای راهنمایی عنوان نشده است ولی برای اطلاعات بیشتر دانش آموزان محترم آورده شده و نیز سعی شده که مطالب با توجه به ترتیب درسهای کتابهای اول ـ دوم و سوم راهنمایی باشد ولی بر حسب ضرورت بعضی از مطالب جا به جا آورده شده است .
این مجموعه هم برای دانش آموزان دوره راهنمایی لازم است و هم پیش نیاز دانش آموزان دوره دبیرستان می باشد .
این مجموعه شامل دو بخش است . الف ) بخش صرف (ویژگیهای کلمه) . ب) بخش نحو (نقش و کاربرد کلمه در جمله) .
منابع مورد استفاده : 1ـ عربی به زبان ساده تألیف آقای سید کاظم موسوی و رضا روزبه . 2ـ کتب درسی دوره راهنمایی و دبیرستان .
مقدمه 1
فهرست 3
بخش اول : مقدمات صرف (تجزیه) 5
حروف شمسی و قمری 5
حرکت 6
تنوین 7
اقسام کلمه (اسم ـ فعل ـ حرف) 8
علامتهای شناخت اسم 8
علامتهای شناخت فعل 9
اسم از نظر جنس 10
اسم از نظر تعداد 11
اسمهای اشاره 14
اسم استفهام (پرسشی) 15
ضمایر منفصل 17
عنوان صفحه
مبحث فعل 20
فعل ماضی 20
تمرین 22
فعل مضارع 23
تمرین 25
فعل مستقبل ـ نفی ـ نهی 28
کاربرد فعل در جمله 30
پاسخ به جمله های سئوالی 31
فعل امر 32
صرف فعل امر حاضر 33
سنجیدن کلمات (میزان صرفی) 35
مبحث حرف 37
بخش دوم : مقدمات نحو (ترکیب) 39
جمله اسمیه (مبتدا ـ خبر) 40
جار و مجرور 42
*آموزش قواعد عربی سوم راهنمایی *
فعل مضارع : برانجام دادن کار یا روی دادن حالتی در زمان حال اطلاق می شود .
مانند: یَکتُبُ ...... می نویسد
فعل مستقبل : بر انجام دادن کار یا روی دادن حالتی در زمان آینده اطلاق می شود .
مانند : سَیَکتُبُ و سَوفَ یَکتُبُ ........ خواهد نوشت
فعل امر : انجام دادن کار یا روی دادن حالتی را از شخص مورد نظر درخواست می کند یا دستور می دهد.
مانند: اُکتُب ....... بنویس
فعل نهی : بر بازداشتن کسی از کاری دلالت دارد .
مانند : لا تَذهَبوُا ...... نروید
فعل ماضی منفی (نفی ماضی) : عدم انجام کار در زمان گذشته را نشان می دهد.
مانند: ما سَجَدتُم ....... سجده نکردند
فعل مضارع منفی (نفی مضارع) : عدم انجام کار در زمان حال را نشان می دهد .
مانند : لا تَخرُجانِ ....... خارج نمی شوند
اسم اشاره
مذکر
هذا (اسم اشاره به نزدیک) مانند : هذا صِراطٌ مستقیمٌ.
ذلک (اسم اشاره به دور) مانند : ذلک فَضْلُ الله .
مؤنث
هذه (اسم اشاره به نزدیک ) مانند : لا تَقْرَبا هذه الشَّجَرة .
تلک (اسم اشاره به دور ) مانند : تلک الْجَنَّة ُ .... .
توضیحات محصول :جزوات و کتاب های رشته فقه ، الهیات -ویژه کنکور سال 95 - به همراه تست ها و پاسخ تشریحی
مجموعه تست زبان عربی
-1 عین الفعل المتعین للزَمن الحاضر:
1)إن صبرْت ظَفرْت2 )بِعتُک الدار(فی صیغ العقود)
3)غفر االله لک (فی الدعاء) 4)لما یبرَأ المریض
-2 در جمله (لو ینتبهون إلی الشرح لاستفادوا) فعل (ینتبهون) به معنای ... بکار رفته است .
1) ماضی 2) مضارع 3) حال 4 ) مستقبل
-3 فعل اعشو شب از چه بابی است؟
1) افعیلال 2) افعیعال 3) افعوال 4 ) افعنلال
-4 لماذا (شَلَّ) فعل لازم؟
1) لأنَّه یدل علی العیب 2) لانه علی وزن فَعلَ
3) لانّه یدل علی الهیئۀ 4) لانّه یدل علی الدنس
-5 مجهول کدام کلمه نادرست است .
1) یعید =یعاد2 ) یعَتوِر =یعتَور3 ) یعوج= یعوج4 ) اقتاد =اُقتید
-6 در کدام گزینه ضمیر مستتر است بر خلاف اصل؟
1) الجهل استحکم فی البلاد 2) الوجهاء یتحکمون فی قومهم
3) عسی علی ان تَلعب کرة القدم 4) ما اجملَ الربیع
-7 ما هو الخطأ فی الادغام :
1) اُفکُکنَ 2) لم یظَلُّ 3) لم یمد4 ) لن یحیِی
-8 ما هو الخطأ فی الادغام :
1) ما اَعزَّ زیداً عندنا 2) اعزِز بِفاطمۀَ 3) مدت أَخی فی العمل 4 ) حلَلٌ
مجموعه تست زبان و عربی «33»
-9 در (فانٍ)چه نوع اعلالی صورت گرفته است .
1) اعلال به حذف 2) اعلال به قلب
3) اعلال به ادغام 4) اعلالی صورت نگرفته است.
-10 کدام کلمه با دیگر کلمات از لحاظ ریشه فعلی متفاوت است .
1) مقۀ 2) سعۀ 3) شفۀ 4) ضَعۀ
پاسخنامه زبان عربی
«2» گزینه ی 1-
در صیغ عقود فعل ماضی به دلیل دلالت بر انشاء برای زمان حال دلالت میکند بعتک الدار (خانه را به تو می فروشم) در
گزینه« 3» ماضی بر آینده دلالت می کند در گزینه « 1» هرگاه فعل ماضی بعد از اذا وان شرطیه قرار گیرد معنی آینده
میدهد در گزینه « 4» اگر قبل از فعل مضارع لما بیاید فعل مضارع معنی ماضی میدهد لما یبرأ المریض (هنوز مریض
بهبودی نیافته است)
-2 گزینه ی «1»
فعل مضارع را به وسیله لام ابتداء مخصوص زمان حال میکنند مثال: (ان الاستاذ لیشرح الدرس) استاد درس را شرح
میدهد. یا به وسیله لیس مانند:لست ارضی عنک (از تو راضی نیستم) یابه وسیله ماء نافیه مثل:(ما اعطیک ما
طلبت)آنچه میخواهی به تو نمیدهم.
اما وقتی معنی طلب بدهد مخصوص آینده است:(یرحمک االله)خدایت رحمت خواهد کرد، و همچنین است اگر بر سر
آن(سین) یا (سوف) بیاید مثل: (ساکتب و سوف اکتب) خواهم نوشت، و همین گونه است اگر بعد از ادات توقع قرار گیرد
مثل:(قدیبرا المریض) امید است که بیمار شفا یابد ،یا بعد از عوامل نصب و جزم بجز لم ولما درآید مثل:(ارید ان
اکتب)میخواهم بنویسم، و(ان تکتب ما استفتدته تنجح) اگر آنچه استفاده میکنی بنویسی رستگار میشوی.و اگر بعد از
(لم ولما) ی جازمه بیاید معنی ماضی میدهد مثل:(زرتک و لم تکن فی البیت) به دیدنت آمدم اما در خانه نبودی. و
(قطفت الثمرةَ ولما تنضج) میوه را چیدم وحال آن که نرسیده بود.و بعد از (لو) شرطیه نیز غالباً معنی ماضی میدهد
مثل: (لو ینتبهون الی الشرح لاستفادوا) اگر به شرح مطلب توجه کرده بودید استفاده میکردید.
-3 گزی نهی «2»
اعشو شب یعشو شب اعشیشاباً
-4 گزینه
ی «1
شل (فلج گردید) بر عیب دلالت میکند، فعل لازم است اگر: بر غریزهای یا آنچه نزدیک به آنست دلالت کند مانند:
(شجع و حسن) شجاع شد و زیبا شد، یا برهیئت و شکل مانند: (طال و قصر) دراز شد یا کوتاه شد، یا به رنگ مانند:
مجموعه تست زبان
Part A :
Directions. In this part of the test each, item consists of an incomplete sentence. Below
the sentence are four choices, marked «١», «٢», «٣» and «٤». you should find the one
choice which best completes the sentence. mark your choice on the answer sheet.
١- The recent increase in burglaries has the ……… of pushing up house insurance
premiums.
١) influence ٢) effect ٣) reasoning ٤) affect
٢- I adjusted the clock so it would …… on time.
١) run ٢) work ٣) go ٤) move
٣- My parents have ……. to give a big party for the whole family at the weekend.
١) checked ٢) described ٣) provided ٤) arranged
٤- I've been very tired at work, so I'm really …… going a way on holiday next week.
١) taking over ٢) looking forward to
٣) running through ٤) coming up with
٥- Some seventy percent of china's ……… to the U.S. go first to Hong Kong, for
packaging and shipping.
١) exports ٢) experiments
٣) records ٤) reports
٦- Ann agreed to stay behind؛ she was used to ………. late.
١) having worked ٢) have worked
٣) work ٤) working
٧- The ……… of the factory will mean the employment of sixty extra workers.
١) explanation ٢) expenses
٣) expansion ٤) explosion
٨- Please don't touch my ankle. it's too……… to move.
١) harmful ٢) fearful
٣) painful ٤) awful
پاسخنامه زبان
قسمت A :
-1 گزینهی «2» افزایش اخیر در دزدی ها در افزایش حق بیمهی خانه ها مؤثر بوده است. effect به معنای «اثـــــر،
نتیجه» است. affect در گزینهی چهارم به معنای تأثیر کردن می باشد که فعل است و این مورد نادرست است زیرا
بعد از حرف the جمله نیاز به اسم دارد. influence در گزینـهی اول بـه معنـای «نفـوذ و تـأثیر» مـی باشـد و
reasoning در گزینهی سوم در معنای «استدلال و تعقل» می باشد.
-2 گزینهی «3» معنای عبارت این چنین است: من ساعت را تنظیم کردم، بنابر این سر وقت کار می کند.
فعل go در مورد دستگاه ها و ماشین آلاتی مانند ساعت و ....... استفاده می شود. یعنی آن ساعت به کارش ادامه مـی
دهد. و بنابر این گزینهی « run «1 «دویدن» یگزینه « work «2 «کار کردن» و گزینهی « move «4 «حرکـت
کردن» نادرست می باشند.
-3 گزینهی «4» معنای جمله : خانواده ام ترتیبی داده اند تا مهمانی بزرگی برای همه اقـوام در تعطـیلات پایـان هفتـه
برگزار شود.
کلمهی arrange به معنای «ترتیب دادن، قرار گذاشتن» می باشد و لذا گزینهی « check «1 به معنای «کنتـرل
کردن» ، گزینهی « describe «2 «توصیف کردن» و گزینهی « provide «3 به معنای «فراهم کردن» نادرسـت
. میباشند
-4 گزینهی «2» معنای جمله عبارت است از : من خیلی از کار خسته بودم، بنابراین واقعاً منتظرم تا هفتـه
ی آینـده درتعطیلات به تفریح بروم
Pdfنوع فایل:
سایز:2.32mb
تعداد صفحه:152
توضیحات محصول :جزوات و کتاب های رشته فقه ، الهیات -ویژه کنکور سال 95 - به همراه تست ها و پاسخ تشریحی
بخش اول صرف و نحو
فصل اول:علم صرف
گفتار اول :کلیات
بند اول: تعریف علم صرف
صرف علمی است که از تغییر کلمه به صورتهای مختلف بر حسب معنی مورد نظر گفتگو می . کند
همزه وصل : همزه ایست که اگر درابتدای کلمات قرار گیرد ادای لفظش ثابت می باشد در حالی که اگر همـزه در وسـط
کلمه قرار گیرد ادای لفظ ساقط می گردد مانند : اذهب یا خالد – یا خالد اذْهب
همزه قطع : بر خلاف همزه وصل در هر جا واقع شود لفظش ثابت می باشد. مانند "یا ولد اَکرم معلمک"
نکات مهم:
اگر کلمه ای در ذهن تصویری بوجود آورد ولی معنای مستقلی نداشته باشد حرف نامیده می شود.
اگر کلمه ای در ذهن تصویری بوجود آورد ولی معنای مستقلی داشته که خود به دوقسم تقسیم می گردد . اگر کلمـه ای
در زمان بکار رفته باشد فعل و در غیر اینصورت اسم گفته می شود.
زمان عربی :
- زمان حال یا زمان در حین تکلم
- زمان مستقبل یا زمان بعد از تکلم تا آینده
- زمان گذشته ، زمان قبل از تکلم تا قبل از آن
تبصره : مجموع زمان حال و آینده را مضارع گفته می شود و امر از نظر زمانی جزء قسم مستقبل قرار می گیرد.
بطور خلاصه می توان در خصوص صرف و نحو گفت:
تجزیه: صرف ، با کلمه کار دارد – با ساختار و مشخصات فردی کلمه کار دارد
ترکیب : نحو، با جمله کار دارد – با نقش کلمه در مجموع یک جمله کار دارد
سؤالات تستی
-1 عین عبارت التی جاء فیها " لام الجحود" ؟
1)انّ الأبرارلفی نعیم 2)فاطمه لتدرس هنا
3)لم یکن االله لیغفر لهم 4)لمل آمن الکفار
-2 عین الصحیح فی النسبه؟
1)أب : أبی 2) القاضی : القاضی 3) الأخ : الأخی 4) دنیا : دنیائی
-3 عین الجائز فی تقدیم الخبر " إنّ..." ؟
1)عند االله الثواب2 )فی قولک لعجباً
3)فی الحانوت صاحبه 4) لنا للآخره و الاُولی
-4 عین نوع " الّا " هفی الآی هالکریم " لو کان فیهما آلهه إلا االله لفسدتا "؟
1) استثنائیه 2 )زائده
3)صفه هبمنزل غیر 4) فصل خبر و قصر و توکید
-5 عین الخطاء عن فعل التعجب ؟
!1)أکرم بزینب2 ) ما الذّ هالعافی !
3)ما أعلم تلمیذاً 4) ما أسعداً إنساناً یخاف االله!
-6 عین الصحیح عن إعراب المنادی فی العباره هالتالی " یا حسین ابن عمی!"؟
1) مبنی علی الضم وجوباً 2) منصوب وجوباً
3)مرفوع أو منصوب جوازاً 4)مبنی علی الضم جوازاً
-7 عین الصحیح عن " راسب " و "إخوان" علی التّوالی " ما راسب إخوانک فی الامتحان"؟
1)خبر مقدم – مبتدای مؤخر 2 -)مبتدا فاعل و قد سد مسد الخبر
3)مبتدا – خبر 4 -) مبدا خبر و ساد مسد الفاعل
-8 هعین العبار التی الجواب فیها فعل مرفوع ؟
1)ألا تأتینا فتری مشاکلنا 2) رب انصرنی فلا اُخذل
)3 صه فأسمع کلامک 4) صه أحسن إلیک
پاسخ تشریحی
3 . 1)گزینه صحیح است
2 ) گزینه 2 صحیح است . در نسبت هرگاه یاء در مرتبه چهارم باشد هر دو صورت منصوب جایز است.
1 3) گزینه صحیح است . چون تقدیم و تاخیر خبر " ان " جایز است ولی در گزینه 2 و 3و 4 تقدیم خبر واجب است
3 4) گزینه صحیح است . چون اگر استثناء بگیریم معنی جمله شرک آمیز می شود
5 ) گزینه 3 صحیح است . چون 1 و 2 معرفه هستند و گزینه 4 نکره مختصه هستند
1 6) گزینه صحیح است . حسین منادی علم و مبنی بر ضم وجوباً
2 7) گزینه صحیح است.
3 8) گزینه صحیح است. فعل مضارع اگر در جواب طلب باشد و بعد از فاء سببیه و واو معیه بیاید منصوب می شـود بـه
شرط اینکه طلب با اسم فعل نباشد
Pdfنوع فایل:
سایز:5.39mb
تعداد صفحه:396
بررسی تطبیقی شبه جمله در دستور زبان فارسی و عربی
مطالعات وفعالیت های تطبیقی در ایران سابقه ی زیادی ندارد. اما اخیراً محققان ادبی در زمینه های گوناگون از جمله در حیطه ی ادبیات به اینگونه پژوهش ها اقبال نموده اند. سعی این پایان نامه نیز برآن است تا با تطبیق شبه جمله یا صوت در عربی و فارسی، گامی دیگر در این عرصه بردارد. به همین منظور در ابتدا به مطالعه ی ادبیات تطبیقی، تعاریف، انواع مکاتب، کارکرد و فواید آن پرداختیم تا از رهگذر آن بیشتر با این سبک نوظهور آشنا شویم. سپس دستور و زبان فارسی، سابقهی نگارش کتب دستوری، انواع کلمه و انواع نقشهای موجود در دستور سنتی و جدید را بیان کردیم و به این نتیجه رسیدیم که؛ در دستور سنتی و جدید نقش هایی وجود دارد که از لحاظ عملکرد و معنا یکسان هستند اما با نام مختلف از آنها یاد میشود. پس از مطالعه ی دستور و زبان عربی و پیشینه ی آن، انواع اسم ها و نقشهایی را که معادل معنایی شبهجملهی فارسی است ، بیان شد. نقشهایی مانند:اسمفعل، مفعولمطلق با عامل محذوف، منادی، اغراء و تحذیر، حروف تنبیه، ردع ، جواب، مشبهة بالفعل و تحضیض ، با نمونههایی عمدتاً از قرآن و نهجالبلاغه ذکر گردید. در زبان عربی به جارومجرور و ظرف و مضاف الیهی که گاهی وابسته به فعل و یا شبه فعل هستند و گاهی در جمله دارای نقش نحوی مستقل میباشند عنوان «شبه جمله» اطلاق میشود در حالی که این شبه جمله از لحاظ معنایی با مقوله ی شبه جمله ی فارسی که بیانگر عواطف واحساسات گوینده است و دارای ساختارهای معنایی متعددی است کاملاً متفاوت میباشد. در نتیجه از لحاظ کارکرد معنایی و جایگاه دستوری نمیتوان برای شبه جمله در دو زبان ، وجوه اشتراکی قائل شد و برای ترجمه ی شبه جمله فارسی به عربی باید از کلمات و ساختارهای دیگری بجز شبه جمله ی فارسی کمک گرفت.
واژگان کلیدی: ادبیات تطبیقی، دستور زبان فارسی، دستور زبان عربی، شبه جمله
فهرست مطالب:
فصل اول: طرح پژوهش
تعریف مساله و بیان ضرورت انجام پژوهش............... 2
سابقه انجام پژوهش.................................. 3
فرضیه های پژوهش.................................... 4
اهداف پژوهش........................................ 4
روش انجام پژوهش.................................... 5
فصل دوم: ادبیات تطبیقی
مقدمه.............................................. 6
2-1ادبیات تطبیقی................................... 6
2-2 تسمیهی ادبیات تطبیقی........................... 8
2-3تاریخچهی ادبیات تطبیقی.......................... 9
2-4 مکاتب ادبیات تطبیقی........................... 10
2-4-1 مکتب فرانسه................................. 10
2-4-2 مکتب آمریکا................................. 11
2-5 حیطهی کارکرد ادبیات تطبیقی.................... 12
2-6فوائد ادبیات تطبیقی............................ 13
2-7ادبیات تطبیقی درایران.......................... 13
2-8 ادبیات ترجمه.................................. 16
فصل سوم: دستور زبان فارسی و عربی
3-1 زبان و دستور زبان عربی........................ 20
3-2 زبان و دستور زبان فارسی....................... 21
3-3 سیر تحول زبان شناسی نوین...................... 25
3-4 اقسام کلمه.................................... 28
3-5 انواع نقش .................................... 36
فصل چهارم: شبه جمله
4-1 پیشینه اصطلاح جمله در نزد نحویان............... 41
4-1-1 تعریف جمله:................................. 42
4-1-2جملهی ساده:.................................. 42
4-1-3جملهی مرکب................................... 44
4-1-4انواع جملهی مرکب............................. 44
4-1-5 جملههای استثنایی............................ 45
4-2 تاریخچهی صوت یا شبه جمله در فارسی............. 46
4-2-1 اصوات در ایران باستان:...................... 46
4-2-2 صوت یا شبه جمله؟............................ 47
4-2-3 تفاوت صوت با اسم صوت .......................47
4-2-4 تعاریف شبهجمله................ .............48
4-2-5 شبه جمله در دستور وابستگی................... 48
4-2-6 شبه جمله در دستور گشتاری.................... 51
4-3 مختصات کلی شبه جملات (صوت)..................... 52
4-3-1 ساختار آوایی................................ 53
4-3-2ساختارمعنایی................................. 53
4-3-3ساختارنحوی................................... 61
4-4 شبه جمله در عربی.............................. 62
4-5 اسم فعل در عربی............................... 64
4-5-1 مختصات کلی اسم فعل.......................... 65
4-5-2 مختصات ساختاری اسم فعل...................... 65
قیاسی............................................. 66
منقول............................................. 66
مرتجل:............................................ 66
3-5-4 اسم فعل از نظر زمان......................... 66
ماضی:............................................. 67
مضارع:............................................ 68
امر:.............................................. 70
4-5-4 ویژگیهای کلی اسم فعل ها..................... 76
4-6 مفعول مطلق.................................... 79
4-6-1 اقسام مفعول مطلق............................ 80
4-6-2 عامل مفعول مطلق............................. 81
4-6-3 حذف عامل مفعول مطلق......................... 82
4-7 تحذیر......................................... 84
4-8 إغراء......................................... 86
4-9 منادی......................................... 88
4-9-1 اعراب منادی................................. 88
4-9-2استغاثه...................................... 90
4-9-3 ندبه........................................ 90
4-10 حروف......................................... 91
4-10-1 حروف تحضیض(برانگیختن)...................... 91
4-10-2 حرف ردع.................................... 92
4-10-3 حروف تنبیه................................. 92
4-10-4 حروف مشبهة بالفعل.......................... 93
4-10-5 حروف جواب.................................. 93
فصل پنجم: نتیجه گیری
نتایج............................................. 95
منابع............................................. 99
پیوست............................................ 108
جزوه ترجمه عربی به فارسی و برعکس رشته عربی
توضیحات محصول :کتاب های آمادگی آزمون کارشناسی ارشد رشته عربی ویژه کنکور سال 95 - به همراه تست ها و پاسخ تشریحی
فصل اول : ترجمه و مسائل آن
ترجمه در لغت
« تَرجمۀ » در لغت ، بر وزن « فَعلَلَۀ » مصدر رباعی مجرد از مادة « تَرْجم یتَرْجِم » به معنای برگرداندن کلام از زبانی به
زبان دیگر است . اغلب لغت نویسان واژة « ترجمان » را مدخل اصلی « ترجمه » ذکر کـرده انـد . ابـن منظـور در لسـان
العرب می نویسد : ن« تُرجما و تَرجمان به معنای مفسر زبان و ناقل آن از زبانی به زبان دیگر اسـت . » جـوهری نیـز در
الصحاح ذیل مادة ( رجم ) می نویسد : « تَرْجم کلامه : یعنی سخن او را به زبانی دیگر تفسیر کرد ؛ تَرجمـان از ایـن واژه
است که جمعش تراجم ، بسان زعفَران و زعافر است . این واژه تَرجمان و تُرجمان نیز گفته می شود.
زبیدی در شرح واژه (ترجمان) نظر جالب توجهی بیان کرده و می نویسد:
« در اینکه آیا این کلمه عربی است یا معرب درغمان و در آن دخل و تصرف کرده اند، بین لغت شناسان اختلاف است.
مرحوم دهخدا نیز در لغت نامه چنین آورده است : « تَرجمان ، تُرجمان ، تَرجمان : شخصی را گویند که لغتی را به زبـان
دیگر تقریر کند. این لفظ عربی و اصل آن در فارسی تَرْزبان بوده ، آن را معرب کرده اند ، تَرْزفـان گفتـه انـد . همچنـین
کسی که دانندة دو زبان باشد که صاحب یک زبان را به صاحب دیگر بفهماند و این معرب ترزبان است و ضم جـیم از آن
است که زبان به ضم اول است و به فتح نیز آمده است و بعد از معرب کردن این لفظ ، مصدر و افعال و اسماء از آن اخـذ
کردند چون تَرْجم یتَرْجِم تَرْجمۀً فَهو متَرْجِم . برخی دیگر این واژه را به ریشه آرامی ترگوم نسبت می دهند . »
از مجموع آراء و نظرات چنین استنباط می شود که واژه « ترجمان » به معنای « متـرجم » از زبـان فارسـی وارد عربـی
شده ، زیرا وز « فعلان » به معنای اسم فاعل در عربی رایج نیست و حتی سیبویه نیز در مبحث اسم فاعـل بـه آن اشـاره
نکرده است . بر این اساس « تَرْجم یتَرْجِم تَرْجمۀً » بعد ها از آن مشتق شده است ، ایـن شـیوه از واژه سـازی در عربـی
بسیار متداول و معمول است .
مضارع ساده
مضارع ساده در فارسی، فعلی است که بر وقوع یا عدم وقوع کاری و یا پدید آمدن یا پدید نیامدن حالتی، در زمان حال یا
آینده دلالت کند و فاقد پیشوند می یا بـ . باشد
مضارع ساده فارسی با مضارع عربی ـ به شرط خالی بودن از ناصب یا جازم ـ مطابقت . میکند
مضارع ساده از فعل « »زدن
دوم شخص مفرد: تَضرِب ، تَضرِبینَ
مضارع اخباری
مضارع اخباری در فارسی، فعلی است که بر وقوع یا عدم وقوع کاری و یا پدید آمدن یا پدید نیامدن حالتی در زمان حال
یا آینده دلالت کند.
معادل مضارع اخباری در عربی
-1 فعل مضارع به شرط خالی بودن از ناصب و جازم
-2 استفاده از اسم فاعل به عنوان خبر، در جمله اسمیه
معادل معنایی مضارع اخباری منفی در عربی:
-1 لا نافیه + فعل مضارع
-2 لیس + فعل مضارع
-3 ما نافیه + فعل مضارع
ـ روزها از پسِ شبها میآیند: تأتی الایام إثرَ اللیالی
ـ سه ماه دیگر به دانشگاه میآییم: نَرجِع الی الجامعه بعد ماضی ثلاثه أشهرٍ
ـ روغن نشت میکند: یتَسرَّب الزَّیت ، الزَّیت متَسرِّب
ـ دانشآموز عربی را به خوبی بلد نیست: التِّلمیذُ لایجِید (لایتقنُ) (لاحذقُ) العربیه
مضارع اخباری معلوم از « »زدن
دوم شخص مفرد: تَضرب ، تَضربینَ ؛ لاتَضرب ، لاتضربینَ
مضارع اخباری «مجهول از »زدن
نمونه سؤالات تستی
1 - (( ان منظمۀ حقوق الإنسان لم تقم بادانۀ جرائم هولاء المجرمین)) :
1 ) سازمان حقوق بشر نسبت به محکوم کردن جنایتهای این جنایتکاران اقدام نکرد.
2 ) سازمان حقوق انسانی به جرم این مجرمان اهمیتی نداده است.
3 ) سازمان حقوق بشر با افزایش جرم مجرمان اعتراض نکرده است.
4 ) سازمانی که حقوق انسانها را تامین می کند در مقابل جنایت این جنایتکاران مقاومت نکرده است.
-2 ((چه کسی آویختن زنگوله را به گردن گربه به عهده خواهد گرفت؟))
1 ) من سیتولی تعلیق الجرس فی رقبۀ القط
2 ) من تولی تعلیق هذا الجرس فی رقبۀ القط
3 ) من یریدان یتولی تعلیق الجرس فی رقبۀ القط
4 ) من یستطیع أن یتولی تعلیق هذا الجرس فی رقبۀ القط
3 - ((آژانس بین المللی انرژی اتمی برای استفاده از انرژی اتمی در راه اهداف صلح جویانه تاسیس شده
است)).
1 ) منظمۀ الطاقۀ النوویۀ الدولیۀ قد أسس لاستخدام الطاقۀ النوویۀ فی الحالات السلمیۀ.
2 ) لقد أسست وکالۀ الطاقۀ الذریۀ الدولیۀ للاستفادة من الطافۀ الذریۀ فی الاغراض السلمیۀ.
3 ) لقد تاسست وکالۀ الدولیۀ الذریۀ للاستفادة منها فی المقاصد لاسلمیۀ.
4 ) الوکالۀ الدولیۀ للطاقۀ الذریۀ وجدت لإشرافها لإستخدام المقاصد السلمیۀ للطاقۀ الذریۀ.
-4 ((روابط تجاری و سیاسی دو کشور در خلال سالهای اخیر شاهد پیشرفت قابل ملاحظه ای بوده است)).
1 ) ان الروابط التجاریۀ و الدبلوماسیۀ للبلدین غیر السنوات الحالیۀ شهدت تغییرات ملحوظۀ.
2 ) العلاقات التجاریۀ و السیاسیۀ فی هذین البلدین شهدت توتراً مرموزاً فی هذه الأعوام.
3 ) العلاقات التجاریۀ و الدبلوماسیۀ فی هذین النظامین شهدت نجاجاً ملحوظاً فی السنوات الاخیرة.
4 ) ان العلاقات التجاریۀ و السیاسیۀ للبلدین قد شهدت خلال الأعوام الاخیرة تطوراً ملحوظاً.
نوع فایل:Pdf
سایز:9.79mb
تعداد صفحه:334
جزوه صرف و نحو رشته عربی
توضیحات محصول :کتاب های آمادگی آزمون کارشناسی ارشد رشته عربی ویژه کنکور سال 95 - به همراه تست ها و پاسخ تشریحی
بخش اول صرف و نحو
فصل اول:علم صرف
گفتار اول :کلیات
بند اول: تعریف علم صرف
صرف علمی است که از تغییر کلمه به صورتهای مختلف بر حسب معنی مورد نظر گفتگو . میکند
هدف از صورتهای مختلف که به آنها صیغههای کلمات میگویند آن است که کلمات مشتق از اصل واحدی شناخته شوند. مثل:
صیغه «شرح» که به صورت صیغه های «شرح، اشرح، مشروح و . . . » تغییر میکند. کلمه بر سه نوع است: اسم ، فعل ، حرف
تغییر کلمات بر اسم و فعل جاری و قابل اجراست و حرف بواسطه آن که همیشه به صورت واحدی است، در آن صرف را دخالتی
نیست.
· تصریف اسم عبارت است از نقل آنها از مفرد به مثنی، جمع، مصغر کردن و منصوب نمودن آن.
· تصریف افعال عبارت است از نقل آنها از ماضی به مضارع و امر.
از میان اسمها تنها اسمهای معرب صرف می شوند و از میان افعال نیز تنها افعال مشتق. اما اسمهای مبنی و افعال جامد از مبحث
تصریف خارجند.
بند دوم:تنوین
نون ساکن الحاق شده به آخر اسم از لحاظ لفظی نه خطی که اعتبار دهنده تکرار رسم حرکت می باشد مانند قاضٍ
تنوین دارای اقسام متعددی می باشد:
الف : تنوین تمکین: تنوینی است که به اسماء معرب منصرف اضافه می گردد ، که نه شبیه به حرف است ، نه مبنی و فعل ممنـوع
از صرف مانند :رجالٌ
ب: تنوین تنکیر : به برخی از اسماء مبنی الحاق می گردد و بین معرفه و نکره بودن فرق می گذارد ، گاهی مخصـوص اسـم فعـل و
گاهی مخصوص اسامی علم مختوم به "ویه" مثل سیبویه
تنوین عوض: تنوین عوض ازمفرد (مضاف الیه) که به اسماء دائم الاضافه ، ملحق می گردد مثل" کلاً و بعضاً "گاهی عوض از مضـاف
الیه محذوف است مانند "کلٌ یموت" و گاهی عوض از جمله است که بعد از اذ می آید که إذ عـوض از جملـه محـذوف مـی باشـد
مانند "لولا إذا بلغت الحلقوم " و گاهی عوض از حرف است آنچـه کـه ملحـق مـی گـردد بـه اسـماء منقـوص ممنـوع مـن الصـرف
مانند"قاضٍ و هاد
ضوابط : شامل تشدید ، مد ، همزه وصل و قطع می باشد.
تشدید: ادغام دو حرف متجانس و متقارب مانند قدم
مد: الفی محذوف که بعد از الف ساکن ماقبل متحرک بصورت الف مدی ادا می گـردد ماننـد " اَ اْ مـن" کـه ادغـام صـورت گرفتـه
(آمن) تلفظ می گردد. صرف و نحو
WWW.SANJESH.IR «10»
همزه وصل : همزه ایست که اگر درابتدای کلمات قرار گیرد ادای لفظش ثابت می باشد در حالی که اگر همزه در وسـط کلمـه قـرار
گیرد ادای لفظ ساقط می گردد مانند : اذهب یا خالد – یا خالد اذْهب
همزه قطع : بر خلاف همزه وصل در هر جا واقع شود لفظش ثابت می باشد. مانند "یا ولد اَکرم معلمک"
نکات مهم:
اگر کلمه ای در ذهن تصویری بوجود آورد ولی معنای مستقلی نداشته باشد حرف نامیده می شود.
اگر کلمه ای در ذهن تصویری بوجود آورد ولی معنای مستقلی داشته که خود به دوقسم تقسیم می گردد . اگـر کلمـه ای در زمـان
بکار رفته باشد فعل و در غیر اینصورت اسم گفته می شود.
زمان عربی :
- زمان حال یا زمان در حین تکلم
- زمان مستقبل یا زمان بعد از تکلم تا آینده
- زمان گذشته ، زمان قبل از تکلم تا قبل از آن
تبصره : مجموع زمان حال و آینده را مضارع گفته می شود و امر از نظر زمانی جزء قسم مستقبل قرار می گیرد.
بطور خلاصه می توان در خصوص صرف و نحو گفت:
تجزیه: صرف ، با کلمه کار دارد – با ساختار و مشخصات فردی کلمه کار دارد
ترکیب : نحو، با جمله کار دارد – با نقش کلمه در مجموع یک جمله کار دارد.
گفتار دوم : باب فعل
بند اول:مقدمه
افعال جامد بر دو قسمند:
· یک قسم آنها که فقط صیغه ماضی دارند مانند: عسی و لیس
· قسم دیگر آنها که فقط فعل امر دارند مانند: هب و تعالَ.
بعضی از افعال به صورت تام صرف نمیشوند و این نوع نیز بسیار اندکند مانند: ما برح، ما انفک و ما فَتَی که از اخوات کان هستند و
از آنها جز فعل مضارع مشتق نمیشود. همچنین اوشک و کاد از افعال مقاربه فقط فعل مضارع دارند.
بند دوم:ماضی (گذشته)
فعلی است که دلالت بر وقوع اتفاقی یا حالتی در زمان قبل از زمان تکلم می نماید مانند کَرُم یا کتب ربک علـی نفسـه الرحمـه . از
جمله علامات فعل ماضی این است که ضمیر "تاء" به آن می چسبد که به آن تآء فاعل و تاء تانیث ساکن مـی گوینـد ماننـد : مـن
حیث خرجت قول وجهک
فعل ماضی به چهار قسم تقسیم میگردد ( کامل ، سابق ، أکمل وناقص)
کامل (ماضی ساده): فعلی است که در گذشته اتفاق افتاده و بطور کامل تمام شده است.مانند: برأ المریض(مریض خوب شد)
سابق: فعلی که بر اتفاقی دلالت می کند که موقع آن سپری شده ولی نسبت به فعل ماضی دیگر حال محسوب مـی گـردد ماننـد:
وقتی مریض مرد صدای شیون بلند شد.
أکمل(ماضی بعید): فعلی که در یک زمان نامعین گذشته واقع شدهو همراه آن فعل دیگری که وقوع یافته هم آمده باشد.( طریقـه
ساخت: کان+ فعل ماضی ، کان + قد+ فعل ماضی ) مثال: کنت قد کتبت الرساله قبل قدومه بزمان
ناقص(ماضی استمراری):
دو فعلی که در گذشته همزمان با هم اتفاق می افتد و ایندو بهم می پیوندند( طریقه ساخت: کان + فعل مضارع) مثال: کنت أکتـب
لما دخل
نکته: فعل ماضی در مقام طلب یا دعا به معنی استقبال است مانند" غفر االله لک " خداوند شما را بیامرزد ، ویا هرگاه بعـد از إذا یـا
ان شرطیه بیاید مانند (إذا زرتنی أزورک) یا حرف نفی بعد ازقسمبر آن وارد شود نیز معنای مستقبل می دهـد ماننـد ( وحیاتـک لا
نکثت عهدک مادمت حیاً)
بند سوم: مضارع
فعلی که در زمان تکلم واقع می شود و همچنین دلالت بر حالت یا حدوثی در زمان حال و اسـتقبال دارد ماننـد : یحسـنُ – یـرحم
من یشاء
حروف مضارعه شامل "همزه، نون،و یاء " می باشد پس فعل مضارع از فعل ماضی ساخته می شود با اضافه نمـودن یکـی از حـروف
مضارع در اول کلمه مانند: فعل – یفعل یا "مایعلم جنود ربک"
نکته :فعل مضارع در سه حالت به حال تبدیل می گردد :
سؤالات تستی
-1 عین عبارت التی جاء فیها " لام الجحود" ؟
1)انّ الأبرارلفی نعیم 2)فاطمه لتدرس هنا
3)لم یکن االله لیغفر لهم 4)لمل آمن الکفار
-2 عین الصحیح فی النسبه؟
1)أب : أبی 2) القاضی : القاضی 3) الأخ : الأخی 4) دنیا : دنیائی
-3 عین الجائز فی تقدیم الخبر " إنّ..." ؟
1)عند االله الثواب2 )فی قولک لعجباً
3)فی الحانوت صاحبه 4) لنا للآخره و الاُولی
-4 عین نوع " الّا " فی الآیه الکریمه " لو کان فیهما آلهه إلا االله لفسدتا "؟
1) استثنائیه 2)زائده
3)صفه بمنزله غیر 4) فصل خبر و قصر و توکید
-5 عین الخطاء عن فعل التعجب ؟
!1)أکرم بزینب2 ) ما الذّ العافیه!
3)ما أعلم تلمیذاً 4) ما أسعداً إنساناً یخاف االله!
-6 عین الصحیح عن إعراب المنادی فی العباره التالیه " یا حسین ابن عمی!"؟
1) مبنی علی الضم وجوباً 2) منصوب وجوباً
3)مرفوع أو منصوب جوازاً 4)مبنی علی الضم جوازاً
-7 عین الصحیح عن " راسب " و "إخوان" علی التّوالی " ما راسب إخوانک فی الامتحان"؟
1)خبر مقدم – مبتدای مؤخر 2 -)مبتدا فاعل و قد سد مسد الخبر
3)مبتدا – رخب 4 -) مبدا خبر و ساد مسد الفاعل
-8 عین العباره التی الجواب فیها فعل مرفوع ؟
1)ألا تأتینا فتری مشاکلنا 2) رب ان صرنی فلا اُخذل
3) صه فأسمع کلامک 4) صه أحسن إلیک
نوع فایل:Pdf
سایز:2.92mb
تعداد صفحه:141
سیر تدوین معاجم و واژهنامههای عربی به عربی از قبل از اسلام تاکنون
این محصول در قالب فایل word و در 18 صفحه تهیه و تنظیم شده است
توجه :
شما می توانید با خرید این محصول فایل " قلق های پایان نامه نویسی (از عنوان تا دفاع)" را به عنوان هدیه دریافت نمایید.
عناوین :
چکیده
مقدمه
روشهای تدوین معاجم
1) روش اول
2) روش دوم
3) روش سوم
4) روش چهارم
کتابنامه