بررسی ارزشیابی شخصیت کودکان
چکیده فصل اول:
ب: به دست آوردن ارتباط بین جنسیت و رشد شناختی.
ج: به دست آوردن ارتباط بین سن و رشد شناختی.
اهمیت پژوهش:
در عصر حاضر هر روز که میگذرد هنر کودکان اهمیت بیشتری مییابد و به خاطر تأثیری که روانشناسی و علوم تربیتی از آن به عمل میآورد همپای دیگر هنرهای مختلف رو به تکامل و پیشرفت است، هنر و نقاشی کودکان گواه راستینی بر حقایق اجتماعی و روانشناسی است.
فرضیه:
سطح تحولیافتگی (رشد شناختی) در دختران بالاتر از پسران است.
تعاریف عملیاتی:
الف: تعریف رشد شناختی: رشد شناختی به تغییراتی مربوط میشود که در حوزه فعالیت ذهنی روی میدهد و احساس، ادراک، حافظه، تفکر، استدلال و زبان را شامل میشود.
ب: تست آدمک رنگی: این آزمون در سال 1977 توسط ژاکلین روآیه روانشناس فرانسوی ابداع و هنجارگزینی شده است.
سایر فرضیهها:
1- بین نمرات مقیاس سر دختران 6 ساله با نمرات سر پسران 6 ساله تفاوت معناداری وجود دارد.
2- بین نمرات مقیاس سر دختران 7 ساله با نمرات سر پسران 7 ساله تفاوت معناداری وجود دارد.
3- بین نمرات مقیاس سر دختران 8 ساله با نمرات سر پسران 8 ساله تفاوت معناداری وجود دارد.
4- بین نمرات مقیاس سر دختران 9 ساله با نمرات سر پسران 9 ساله تفاوت معناداری وجود دارد.
5- بین نمرات مقیاس طرح بدن دختران 6 ساله با نمرات طرح بدن پسران 6 ساله تفاوت معناداری وجود دارد.
6- بین نمرات مقیاس طرح بدن دختران 7 ساله با نمرات طرح بدن پسران 7 ساله تفاوت معناداری وجود دارد.
7- بین نمرات مقیاس طرح بدن دختران 8 ساله با نمرات طرح بدن پسران 8 ساله تفاوت معناداری وجود دارد.
8- بین نمرات مقیاس طرح بدن دختران 9 ساله با نمرات طرح بدن پسران 9 ساله تفاوت معناداری وجود دارد.
9- بین نمرات مقیاس طرح لباس دختران 6 ساله با نمرات طرح لباس پسران 6 ساله تفاوت معناداری وجود دارد.
10- بین نمرات مقیاس طرح لباس دختران 7 ساله با نمرات طرح لباس پسران 7 ساله تفاوت معناداری وجود دارد.
11-بین نمرات مقیاس طرح لباس دختران 8 ساله با نمرات طرح لباس پسران 8 ساله تفاوت معناداری وجود دارد.
12- بین نمرات مقیاس طرح لباس دختران 9 ساله با نمرات طرح لباس پسران 9 ساله تفاوت معناداری وجود دارد.
13- بین نمرات کلی دختران 6 ساله با نمرات کلی پسران 6 ساله تفاوت معناداری وجود دارد.
14- بین نمرات کلی دختران 7 ساله با نمرات کلی پسران 7 ساله تفاوت معناداری وجود دارد.
15- بین نمرات کلی دختران 8 ساله با نمرات کلی پسران 8 ساله تفاوت معناداری وجود دارد.
16- بین نمرات کلی دختران 9 ساله با نمرات کلی پسران 9 ساله تفاوت معناداری وجود دارد.
17- بین نمرات کلی دختران 6 ساله با نمرات کلی دختران 7 ساله تفاوت معناداری وجود دارد.
18- بین نمرات کلی دختران 7 ساله با نمرات کلی دختران 8 ساله تفاوت معناداری وجود دارد.
19- بین نمرات کلی دختران 8 ساله با نمرات کلی دختران 9 ساله تفاوت معناداری وجود دارد.
20- بین نمرات کلی پسران 6 ساله با نمرات کلی پسران 7 ساله تفاوت معناداری وجود دارد.
21- بین نمرات کلی پسران 7 ساله با نمرات کلی پسران 8 ساله تفاوت معناداری وجود دارد.
22- بین نمرات کلی پسران 8 ساله با نمرات کلی پسران 9 ساله تفاوت معناداری وجود دارد.
23- بین نمرات کلی دختران با نمرات کلی پسران تفاوت معناداری وجود دارد.
24- بین نمرات کلی دختران با افزایش سن تفاوت معناداری وجود دارد.
25- بین نمرات کلی پسران با افزایش سن تفاوت معناداری وجود دارد.
نتایج به دست آمده براساس فرمول t تفاوت معنیدار رشد شناختی در دو گروه پسران و دختران را نشان میدهد یعنی دختران در این تست برتری خود را نسبت به پسران نشان دادند و از فرضیات مطرح شده به جز فرضیات 22-21-19-17-9-6-5-2-1، فرضیات دیگر تأیید شدند.
مقدمه:
نقاشی کودک یک پیام است آنچه را که او نمیتواند به لفظ درآورد و به ما انتقال دهد. بررسی و درک زبان نقاشی، اطلاعات ارزندهایی را در اختیار والدین، مربیان، روانشناسان و همه کسانی میگذارد که خواهان درک و دریافت راز و رمز جهان کودک هستند اکتشاف نظامدار این قلمرو به آخرین دهههای قرن گذشته بازمیگردد و بر قوانینی متکی است که خطشناسی نیز از آنها سود جسته است. همچنین دیدگاه روان تحلیلگری براساس بررسی گستره معانی نمادهائی که در خوابدیدهها و اسطورهها، افسانهها و در زندگی بازیافت میشوند به غنای آن در قرن حاضر کمک کرده است. کودک همه مسائل خود را به واسطه نقاشی به تجربه درمیآورد و خود را میآزماید و من خویشتن را بنا میکند.
خطوط ترسیمی، انعکاسی از دنیای هیجانی او هستند و نقاشی به تنهایی به منزلة جهانی است که به موازات افزایش هشیاری و دگرگونیهای کودک متحول میگردد. (دادستان، پریرخ، 1374، ص 1)
بیان مسئله:
با توجه به گسترش پژوهشهای تجربی در زمینه روانشناسی کودک به ویژه به کمک دانش رفتاری و دادههای اساسی که روانشناسی سنجشی در مورد پرورش سیستم عصبی مرکزی ارائه دادهاند، نگرش بزرگسالان در جهات گوناگون رفتار کودکان دستخوش تغییرات مختلفی شده است. (فراری، 1371، ص 7)
طرح مسأله:
مسأله مورد بررسی در این پژوهش مقایسه رشدشناختی دختران و پسران (9-6) ساله میباشد جهت انجام ای بررسی 240 نفر دختر و پسر به صورت تصادفی در دسترس در مدارس شهر قزوین انتخاب شدند (120 نفر دختر، 120 نفر پسر) که تست آدمک زنگی به صورت گروهی در مورد آنها اجرا شده است و پژوهشگر در نظر دارد تفاوت احتمالی بین رشد شناختی دختران و پسران را به وسیله نقاشی تست آدمک به دست آورد.
ابزار پژوهش:
تست آدمک رنگی:
این آزمون در سال 1977 توسط (ژاکلین روآیه) روانشناس فرانسوی ابداع و هنجارگزینی شده است (دادستان، پریرخ، 1374، ص 13).
نخستین تدوین و رسمی روش فرافکنی توسط آزمون نقاشی آدمک گودیناف بود اولین آزمون را تنها برای برآورد توانائیهای شناختی کودکان آنگونه که در کیفیت ترسیمی او انعکاس پیدا میکرد بکار میبرد (سیف نراقی، ترجمه سیدی، 1368، ص 83).
جامعه آماری:
شامل دختران و پسران (6 تا 9 ساله) شهر قزوین در سال تحصیلی 85-84 میباشد.
نمونه آماری:
شامل 240 نفر (120 دختر، 120 پسر) 6 تا 9 ساله شهر قزوین در سال تحصیلی 85-84 میباشد.
روش نمونهگیری:
برای انتخاب نمونه تحقیق حاضر (از روش نمونهبرداری تصادفی در دسترس استفاده شده از مجموعه 3 آمادگی و 4 دبستان ابتدائی دخترانه و پسرانه 240 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدهاند سن مورد نظر6 تا 9 ساله.
روش آماری:
برای تجزیه و تحلیل و تفسیر دادهها از روشهای آمار توصیفی شامل محاسبه: میانگین، جداول توزیع، فراوانی نمودار هیستوگرام، استفاده خواهد شد. آمار توصیفی به آن دسته از روشهای آماری گفته میشود که به پژوهشگر در طبقهبندی، خلاصه کردن، توصیف و تفسیر و برقراری ارتباط از طریق اطلاعات جمعآوری شده کمک میکند (دلاور، علی، 1373). همچنین برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار استنباطی نیز استفاده میشود یعنی برای محاسبه میانگین دو گروه دختران و پسران 6 تا 9 ساله از آزمون t استفاده میشود و در پژوهش خاصی با توجه به مستقل بودن دو گروه نمونه از آزمون t برای مقایسه میانگینهای دو گروه مستقل استفاده شده است.
بررسی تاثیر رنگ بر حافظه کودکان
مقدمه:
حافظه موضوعی است که از دیرزمان مورد توجه انسان بوده و او همواره برای شناخت و بهبود آن کوشیده است. در واقع کمتر فردی است که با توانمندی های حافظه خویش درگیر نبوده و برای تقویت آن تلاش نکند. از نظر مردم، موفقیتهای تحصیلی و شغلی مستقیماً با این توانایی ارتباط دارد. پژوهشگران و رهبران عموماً افرادی با حافظه قوی بوده و از آن در راه رسیدن به اهداف خود کمک گرفته اند. هر چند حافظه قوی به معنای «هوش و خلاقیت» زیاد نیست آزمایشها نشان داده اند که این دو، با حافظه ارتباط مستقیم دارند. (جعفریان، 1375)
درگیری فکری با استعداد پرسش برانگیز حافظه حوضه اختصاصی انسان نوین نیست، زیرا که بسیاری از تمدنها در گذشته، منشأ کارکرد و تربیت آن را عمیقاً مد نظر داشتهاند در حقیقت، مطالعه حافظه از تاریخچه ای غنی برخوردار است که به روزگاران دور یعنی آغاز تمدن مغرب زمین باز می گردد. این مطلب موضوعی است مورد علاقه و تفحص برای اندیشمندان بزرگ تمامی دوره ها بوده است.(ابراهیم زاده، 1368، ص 18)
عوامل مختلفی بر حافظه مؤثر هستند از جمله هیجان، هوش، سن و رنگ که در اینجا ما به تأثیر رنگ بر حافظه پرداخته ایم.
رنگ در محیط زندگی انسان اهمیت بسزایی برخوردار است تا جایی که زندگی بدون رنگ قابل تصور نیست. یکی از کیفیات بارز و ملموس اشیا و پدیده های جهان، رنگ است. از زمانی که قوة بینایی بشر به موازات رشد و تکوین سیستم فکری وی به فعلیت در آمد، قدرت پیدا کرد از رنگ به عنوان عاملی در ایجاد تمایز و تشخیص وجوه اشتراک و همچنین اختلاف اشیا استفاده کند. رنگ تدریجاً نزد بشر اولیه جنبه ای سمبولیک یا نمادین یافت. بدین معنا که بسیاری از اقوام بشر برای هر رنگی رمز ویژه ای وضوع کرده بودند، که در صورت آشنایی با آن رمزها، مخاطبان آنها میتوانستند مفاهیم مربوط را به سهولت دریافت کنند. برای نمونه در ایران باستان، سیاه، رنگ تاریکی و دنیای اهریمن بود. رنگی بود که ناخودآگاه شب را به خاطر مردم می آورد. و شب نیز به نوبة خود برای بشر احساسات نامطلوبی چون وحشت، رعب و اضطراب و ... را به همراه داشت. حال آنکه سفید، رنگ روز و روشنایی بود. رنگی بود که مفاهیمی چون پاکی، صفا و خلوص و قداست را در نظر مردم تداعی می کرد.
رنگها خواه به طور جداگانه و خواه در ترکیب با یکدیگر، تأثیرات متفاوتی بر روح و روان آدمی باقی می گذارند. در واقع تأثیرات رنگها و احساساتی که در اثر مشاهده آنها در انسان ظاهر می شود، آنچنان است که امروزه رنگ در روانکاوی اشخاص بویژه کودکان در حکم یکی از عوامل اساسی تلقی می شود. رنگ و تصویر بیش از هر چیز دیگر ذهن کودک رابه خود جلب می کند برای درک رنگ و تصویر کافی است که چشم او ببیندو برای خلق آن کافیست که کودک دست در رنگ کند و بر روی کاغذ بمالد رنگ وسیله ای است که کودک آرزوها و پیامهای خود را در قالب آن بیان میکند.(دوالو، 1371، ص1)
یکی از با نفوذترین جنبه ها در کیفیت زندگیمان رنگ است. ما از قدرت ادراکمان هر روز از رنگ استفاده می کنیم.
بدون رنگ هیچ چیز بر ما قابل تشخیص نیست، علائمی که عدم ترافیک در خیابانها را باعث شوند و به وسیله آن سرعت ماشینها تنظیم شود و قابل کنترل نیست. از همه مهمتر تکنیک یادگیری (که مورد بحث ما نیز هست) بمراتب افزایش می یابد.یک وظیفه مهم رنگ این است که به قسمت سازماندهی ادراکی مغز ما علامت فرستاده و به آن کمک می کند. رنگ یکی از پارامترهای مهمی است که با ارسال علامت به قوة ادراک ما کمک و آن را سازماندهی می کند. رنگ حافظه نمودی است که توسط آن ویژگیهای متفاوت اشیاء شناسایی و لذا درک ما را از آنها روشن می کند. رنگ حافظه نمودی است که رنگ متعلق به موضوع مشخصه ادراکمان از طریق آن رنگ نفوذ می کند. بنا به دلایل زیاد مطالعه آنچه که رنگها مهارت در از بر کردن را به حداکثر میرساند بسیار مهم است. ما انسانها به رنگ اعتماد می کنیم که در زندگیمان نظم وجود دارد.]ترافیک علامت می دهد ... و خیلی علامتهای دیگر به ادراک رنگ نیاز دارند به این ترتیب مؤثر بودن رنگ کاربرد اعمال دنیای ما آشفته می شود.
همچنین رنگهائیکه حافظه فراگیری را بهتر تحریک کرده و مهارت یادگیری یا بطور خاص ناتوانی فراگیری در دانشجویان را بهبود بخشد پیدا کنید. رنگ حافظه هم چنین می تواند در تجارت نیز بکار گرفته شود مثلاً فروش بهینه توسط استفاده از رنگهائی که بیشتر مورد پستد مردم و توجه شان را بیشتر جلب می کند. پیش بردن مطالعة تأثیر رنگ بر حافظه در حوزه های وسیعی سودمند خواهد بود. بدین ترتیب زندگی ما توسط نشانه ها، علامتها و وسایل متعددی نگه داشته شده که آموزش، راهنمایی، دستورالعمل و احتیاطهای لازم را فراهم می کند. Noor در سال 2001 دریافت که دانش رنگ با نمایش موضوع در سطحهای زیادی تأثیر متقابل داشته بنابراین سیگنالها و علائم ناشی از کاربرد رنگهائیکه برای مردم آشناترند تأثیر پذیری وسایل و اشیاء را افزایش می دهد. یک علامت Stop به رنگ قرمز، آن قسمت از ذهن که دانش رنگ به آن مربوط می شود، را برای تشخیص، از موضوع مربوطه تحریک می کند. رنگ نتیجه مهم دیگری روی فرایند فراگیری در زندگیمان دارد. بعضی اوقات نیز اختلات مثل خواندن پریشی توسط رنگ تأثیر گذشته شده است.
حافظه سازنده:
فرض کنید ما پاراگراف زیر را برای یک آزمودنی می خوانیم:«چوگان بر روی میز بیس بال ظاهر شد. هرکس که آنجا بود یک صدای بلند و ناگهانی شنیده. در یک لحظه توپ از روی نرده پرواز کرد.» بعداً اگر ما از آزمودنی بخواهیم که این پاراگراف را به خاطر آورد ممکن است چیزی شبیه به عبارت زیر بشنویم:پرتاب کنندة توپ، توپ را انداخت. چوگان زن به شدت به آن ضربه زد آن ضربه هومران بود.» چند ناهمخوانی بین آنچه که در اول شنیده اید و آنچه که به یاد آورده شد، وجود دارد. جالب ترین آنها تمرکز بر روی کلمات «توپ پرتاب کن»، «چوگان زن»، «هومران» است هیچ یک از این کلمات در اصل پاراگراف ارائه نشده بودند. هر یک از آنها از بافت جمله استنتاج شده بودند. یعنی فرد آزمودنی قیاس کرد که پاراگراف مربوط به بیس بال است و بعد چندین استنتاج بر اساس دانش خود از بازی انجام داد بنابراین او از جمله توپ از روی دیوار پریده استنتاج کرد که چوگان زن یک ضربه هومران زد. آنچه که در این مثال می بینیم، جنبه سازنده حافظه است. افراد از دانش خود برای شاخ و برگ دادن، بسط دادن و از طرف دیگر برای فراتر رفتن از اطلاعات داده شده استفاده می کنند، همانطور که اطلاعات را در حافظه ارائه می کنند. یک نتیجه احتمالی این است که یادآوری لفظی در مورد محرکها پیچیده و معنادار اغلب کاملاً ضعیف است، اما معنی یا مطلب عمده یک عبارت بندرت فراموش می شود.(یارتلت 1932)(دهقانی هشتجین، 1374، ص 76)
عوامل مؤثر بر یادگیری و تقویت حافظه:
1-سن انسان نقش بسیار مهمی در یادگیری دارد، نوع یادگیری هرچه باشد، معمولاً بزرگسالان جوان خیلی بهتر و سریعتر از کودکان خردسال و بزرگسال سالمند یاد می گیرند.
تحقیق حاضر با عنوان "بررسی نقش رسانههای جمعی(با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان " سعی دارد، تاثیرات مثبت وپیامدهای منفی وابستگی کودکان به تلویزیون را مورد بررسی قرار دهد. در راستای رسیدن به هدف مذکور ابتدا مبانی نظری تحقیق در مورد تاریخچه پیدایش رسانههای گروهی و به خصوص تلویزیون مطرح شده، سپس انواع کارکردهای تلویزیون، وظایف رسانه به عنوان یک وسیله ارتباطی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.در فصل دوم تحقیق مقدارزمانی که کودکان در شرایط مختلف سنی صرف تماشای تلویزیون میکنند،آغاز سن تماشای تلویزیون، دلایل تماشای تلویزیون توسط کودکان و انتظاراتی که کودکان و والدین آنها از تلویزیون دارند مورد بررسی قرار میگیرد. لازم به ذکر است آمار و ارقام مربوط به این فصل از تحقیق، در مورد جامعه آمریکا و بر اساس اطلاعات کتاب " تلویزیون در زندگی کودکان ما نوشته ویلبر شرام و دیگران، ترجمه محمود حقیقت کاشانی میباشد. امید است با عنایتی که مسئولین تعلیم وتربیت ایران اسلامی به الگو گیری کودکان این مرز و بوم از رسانههای گروهی و به ویژه رسانههای تصویری دارند، زمینه انجام این چنین پژوهشهای گسترده ای در سیستم آموزش و پرورش کشور مانیز فراهم گردد که این مهم حمایت همه جانبه مسئولین امر را میطلبد.
فصل سوم با عنوان جهان جدید تلویزون مسایلی از جمله سن شروع تماشای تلویزیون و شرایط زمانی و انواع موضوعاتی که مورد توجه کودکان با توجه به شرایط سنی و جنسی و همچنین تواناییهای ذهنی آنها است مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل چهارم مربوط به نحوه و میزان یادگیری کودکان از این رسانه و عوامل تاثیر گذار بر این مساله است.
در فصل پنجم تحقیق، تاثیرات روحی، روانی و جسمی تلویزیون بر کودکان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و در نهایت در فصل ششم به رسانه جدید " اینترنت "و رابطه آن با مسئله یادگیری و الگو پذیری کودکان و انواع خطراتی که این رسانه برای کودکان دارد اشاره شده است.
کودکان ما امروزه در خانه ای پا به دنیا میگذارند که تلویزیون در آن به طور میانگین هفت تا هشت ساعت در روز روشن است. حالا دیگر بیش از آنکه از مادربزرگها داستان و از پدربزرگها خاطره بشنویم این تلویزیون است که داستانهای مربوط به انسانها، زندگی و ارزشهای آن را برای ما بیان میکند.
تلویزیون، امروزه به عنوان عمومی ترین و پرمخاطب ترین رسانه جمعی، سهم عمده ای در آموزش و تأثیرگذاری مستقیم و غیر مستقیم بر فرهنگ و روح و روان جمعی دارد.
تاثیر پذیری اکثریت خاموش جامعه از تلویزیون و برنامههای ماهواره ای تلویزیونی بسیاری از اوقات کشورهای جهان سوم را با بحران فرهنگی روبرو کرده است.
تلویزیون هر روز بر ما تسلط بیشتری مییابد و ما بایستی نگران آثار مخرب برنامههای تلویزیونی برای کودکان و خانوادههای خود باشیم. این حق ماست و میبایستی عکس العمل نشان دهیم. اگر چه تلویزیون فی نفسه مطرود نیست اما برنامههای تلویزیونی در مجموع زیانبار بوده اند. در غرب به نوعی و در شرق به شکلی دیگر خطر برنامههای مخرب و منحط تلویزیونی احساس میشود.
ما بدبختانه فرزندانمان را با تلویزیون تربیت میکنیم وقتی میخواهیم آنان را ساکت کنیم برای آنان تلویزیون روشن میکنیم و یا آنان را به تماشای برناههایی که خودمان هم نمی دانیم چه هستند دعوت میکنیم. خودمان هم متاسفانه عادت کرده ایم به آنچه پخش میشود فقط خیره شویم و نگاه کنیم. بشر با تولید نیازمند به شناخت دنیای اطراف خود است و انتقال فرهنگ و روحیه مدنی میتواند به صورتی سالم و سازنده انجام گیرد اما به نظر میرسد تلویزیون یک مانع اصلی بر سر راه رسیدن به دنیای بهتر است پس ما بایستی از آثار سوء این جعبه جادویی آگاه شویم و در ارتباط با تلویزیون مسؤولیت خود را بپذیریم.
«تلویزیونی که میتواند دارای اثرات کاملاً مخرب باشد میتواند به صورت ابزار مفیدی نیز در خدمت تعلیم و تربیت درآید تلویزیون میتواند چنین باشد ولی خیلی غیر محتمل است که چنین بشود.»
ساخت برنامههای با ارزش وقت بیشتر و تخصص بالاتری لازم دارد اما افرادی که بتوانند برای مدت زمان پخش برنامههای بد بسازند زیاد هستند و این مسأله را حل میکند.
نمی توان کودکان را برای زمانی که در مقابل صفحه تلویزیون صرف میکنند سرزنش کرد و اینکه آنها تقصیری ندارند که از طریق تلویزیون اطلاعات دگرگون شده را دریافت میدارند.
جان کندری میگوید: قرار نیست که تلویزیون از بین برود از سویی خیلی کم احتمال دارد که تلویزیون فضای مناسبی را برای اجتماعی کردن کودکان ایجاد کند.»
در گذشته کودکان ناظر فعالیت بزرگترها بودند و آنچه را خانواده طی یک نسل به آنان آموخته بود الگویی برای نسل آینده میشد اما اکنون باید دریابیم که کودکان از محیط اطراف خود چه چیزهایی را فرا میگیرند؟ عواملی که محیط اطراف آنان را میسازد چه نام دارد؟ و تلویزیون به عنوان یکی از این عوامل چه میکند و چه باید بکند؟
در کتاب تلویزیون خطری برای دموکراسی زیر عنوان « چرا بچهها تلویزیون تماشا میکنند؟» آمده است که : انگیزه کودکان از نشستن در پای تلویزیون با خواست بزرگترها فرق دارد. بزرگترها به اقرار خودشان برای سرگرمی به تماشای تلویزیون میپردازند ولی کودکان ضمن اینکه طالب سرگرمی هستند غالباً برای فهمیدن دنیای اطراف به تلویزیون مینگرند. بزرگترها معمولاً اهمیت کمتری برای تلویزیون قایل هستند و به آن با یک ساده باوری آگاهانه نگاه میکنند». تبلیغات تلویزیونی روی شخصیت کودکان، باورهای کودکان و اعمال کودکان به شدت مؤثر میافتد. معمولاً کودکان از دو سالگی تماشای فیلمهای کارتونی را شروع و تقریباً در 6 سالگی به تماشای تلویزیون عادت میکنند. یعنی قبل از اینکه به مدرسه بروند با تلویزیون دوست میشوند.
به نظر میرسد ورود تلویزیون به عنوان معلم به اعتبار معلم و معلمی پایان بخشیده است یا دارای این چنین قدرتی است زیرا امروزه دانش آموزان در حالی قدم به مدرسه میگذارند که به شدت از تکنیک تلویزیون و اثرات روانی آن متأثر شده اند و در حالی که مکانیسم تصویری و بصری تلویزیون ریشه در اعماق آنان دوانده است با سیستم کتاب و حروف چاپی وارد یک نزاع درونی و روانی میشوند این درگیری قربانیان زیادی را میطلبد. کودکان و دانش آموزان که نمی توانند و یا نمی خواهند از طریق قرائت آموزش ببینند و یا اصولاً توانایی خواندن را ندارند نوآموزانی که قادر به درک تسلسل منطقی حتی یک پاراگراف نیستند و نمی توانند افکار خود را برروی چند جمله مکتوب متمرکز کنند دیگر قادر نیستند بیش از چند دقیقه به بیان شفاهی معلم ویا یک سخنرانی توجه کنند و ارتباط منطقی جملات و مطالب را به خاطر بسپارند و یا حتی فراگیرند.»
کودکان بر خلاف بزرگسالان که با دیگر رسانهها ارتباط دارند بیشتر با تلویزیون در ارتباط هستند. به عقیده پژوهشگران علت علاقه کودکان به تلویزیون این است که به آنان امکان میدهد تا در ماجراهای پشت پرده زندگی کودکانه خود رسوخ کنند و دنیا و مردم را بهتر بشناسند. وقتی کودکان ما به دنیا میآیند باید کار دشواری را انجام دهند و آن انطباق پذیری به شکل صحیح روشن میشود و برآنان است که کودکان را برای وظایف آینده آماده کنند اما وقتی دیگر کسی به کودکان کمک نمی کند که دنیا را بشناسد آنان دست به دامان تلویزیون میشوند. در حال حاضر پدران و مادران وقت اینکه دنیای وسیع اطراف را به کودک بیاموزند از دست داده اند و از سویی تلویزیونی برای کودکان دست یافتنی ترین دریچه به دنیای افراد بالغ است. پس تلویزیون به کودک یک تصویر یا خیال دگرگونه ارائه میدهد زیرا در تلویزیون بیننده بیشتر از آنچه میبیند تأثیر میپذیرد و این نگرانی در مورد کودکان که بزرگ میشوند وجود دارد.
برنامههای خشن نه تنها در کوتاه مدت تأثیرات منفی بر کودکان میگذارد بلکه بر اعتقادات و ارزشهای آنان مؤثر واقع میشود. قدرت نماییهای ستارهها و قهرمانان خیالی فیلمها به کودکان چه میآموزد؟ بدون شک به آنان تلقین میکند که هر کس قدرت بیشتری دارد حق با اوست و او هست که به هدف میرسد و با زور است که میتوان هر چیزی و هر خواسته ای را به دست آورد. با همه اینها به نظر میرسد همه آنچه در دنیای جهان سومی رخ میدهد نتیجه رسانههاست و متاسفانه سیاستگذاران و برنامه سازان شناخت بیشتری از نیازها، علاقه مندیها به نظرات و عکس العملهای مخاطبان و ماهیت خود رسانه داشته باشند. میتوانند مسؤولانه تر برنامه ریزی کنند.»
رسانهها به جای تأثیر گذاری مثبت بر مردم و بخصوص کودکان میتوانند کارکرد و پیامدهای منفی داشته باشند. تلویزیون بخصوص به کسانی که شناخت کافی از تلویزیون و برنامههای آن ندارند رحم نخواهد کرد گسترش خشونت و هیجان و همچنین سطحی نگری کسانی را که منتقدانه و آگاهانه به تلویزیون و برنامههای آن توجهی نمی کنند قربانی خواهد کرد و آنان را در معرض آسیبهای جدی اجتماعی قرار خواهد داد. به همین علت گروه عمده ای که پایمال میشوند کودکان امروز ما هستند.
با توجه به اینکه اکنون تلویزیون، قصه گو، نصیحت گر، معلم و پدر و مادر ملی بچهها شده است. والدین بایستی به کودکان بگویند و آنان را توجیه کنند که تلویزیون منبعی قابل اطمینان برای شناخت دنیای خارج نیست و برای اینکه بچهها کمتر تلویزیون ببینند باید تفریحات دیگری مهیا شود.
پدران، مادران و مدرسه تا حد امکان باید به کودکان کمک کنند و درصدد کاهش تأثیرات سؤء تلویزیون در زندگی کودکان و نوجوانان برآیند. اما متأسفانه بسیاری از والدین از جنبههای منفی تلویزیون آگاهی ندارند یا به آن اعتقادی ندارند و اکنون به نظر میرسد که کنترل والدین بر فرزندان بیشتر بر روی مدت زمان تماشای تلویزیون است و آنان به نوع برنامههای تلویزیونی حساسیت چندانی ندارند.» کودکان به چشمان خود اعتماد میکنند پس آنچه از تلویزیون میبینند قابل اعتماد است اما مدرسه باید به کارگیری تلویزیون را به بچهها بیاموزد از بچهها بخواهد که برنامههای تلویزیون را به بحث بکشانند و نقد کنند و در نهایت باید کودکان بیاموزند که با دید انتقاد آمیز به تلویزیون و اطلاعات آن بیندیشند ولی متأسفانه بچهها هر چه بخواهند نگاه میکنند بدون آنکه تأثیرات آن را بدانند و با این بمباران مشکلاتی مخرب برای کودکان خانوادهها و جامعه ایجاد میشود.
تلویزیون با افراط در توسل به داستانهای افسانه ای با پرداختن افراطی به ستاره شدنها و با قلب کردن و واژگونه نشان دادن گفت و گوهای مردمی در درون جامعه سطحی نگری تحمیل میشود امروزه تلویزیون به یک قدرت غیر قابل کنترل بدل شده است پس با همین تعریف همواره یک زبان بسیار جدی از ناحیه تلویزیون بر مردم یا شاگردان نابالغ در راه بوده و هست. متأسفانه تلویزیون زمانی را از ما میگیرد که نیاز داریم در آن فرصت به شناخت دنیا و پیدا کردن جای خودمان از آن بهره گیریم. بنابراین اگر میخواهید استراحت کنید و اگر میخواهید زندگی کنید یک شب تلویزیون راخاموش کنید وگرنه تلویزیون هم وقت شما را صرف میکند و هم محتوی خود را بر شما تحمیل مینم
فهرست مطالب
پیشگفتار: 1
مقدمه: 3
فصل اول : مبانی نظری تحقیق.. 7
بیان مساله واهمیت موضوع تحقیق: 8
اهداف تحقیق: 12
فرضیات تحقیق: 13
روش تحقیق: 13
فصل دوم: رسانه چیست و چه تواناییهایی دارد؟. 14
ارتباط جمعی- تاریخچه رسانههای جمعی.. 15
کارکرد رسانههای جمعی.. 21
وظیفه رسانه چیست؟. 28
قدرت تأثیر رسانههای جمعی.. 29
فصل سوم: جهان جدید تلویزیون.. 33
یک کودک چه وقت استفاده از تلویزیون را شروع میکند؟. 34
کودک چه مقدار وقت صرف تلویزیون میکند؟. 41
چه کسانی بیننده پروپا قرص هستند؟. 46
توضیحی درباره سایر رسانهها 49
استفاده کودکان از رسانهها در سنین مختلف: 50
کودکان چه چیزهایی را میبینند؟. 52
برخی معیارهای پیش بینی سلیقه کودکان در مورد تلویزیون.. 56
کودکان درباره تلویزیون چگونه فکر میکنند؟. 60
وجهه تلویزیون : 61
آیا تلویزیون در نظر کودکان شگفت انگیز است؟. 63
بچهها دوست دارند شاهد چه تغییراتی در تلویزیون باشند ؟. 64
والدین دوست دارند شاهد چه تغییراتی باشند ؟. 66
چرا کودک از تلویزیون استفاده میکند؟. 68
عملکرد تلویزیون: 75
چرا ما دارای رسانههای جمعی هستیم ؟. 77
نیازهای ویژه کودکان که تلویزیون آنها را برآورده میکند ، کدامند ؟. 79
محتوای خیال: 81
محتوای واقعیت.. 82
تلویزیون به عنوان خیال. 83
آیا تلویزیون مانعی بر سرا راه مسائل زندگی است؟. 85
تلویزیون به عنوان واقعیت.. 86
دو جهان.. 89
اهمیت خیال. 91
فصل چهارم: یادگیری از تلویزیون.. 92
چگونگی یادگیری از تلویزیون.. 93
موارد یادگیری اتفاقی.. 95
میزان هوش و رفتار کودک در ارتباط با برنامههای تلویزیون.. 100
چه آموزشی را باید انتظار داشته باشیم؟. 103
تلویزیون در مدرسه. 108
چگونگی اکتساب در کودکان.. 113
مقایسه. 115
فصل پنجم: تاثیرات جسمی و روانی تلویزیون بر کودکان.. 119
الگوی تأثیر- رسانه: 120
تلویزیون به کودکان چه میدهد؟. 120
الگوی تأثیر- کودک.. 127
الگوی تأثیر- تعامل. 130
دیگر ویژگیهای تعامل. 133
اثرات فیزیکی تلویزیون بر کودکان.. 135
آیا تلویزیون بر بینایی کودکان اثر بدی دارد؟. 136
آیا تلویزیون کودکان را خواب آلود و خسته به مدرسه میفرستد؟. 137
اثرات عاطفی تلویزیون برکودکان.. 138
اثرات شناختی تلویزیون بر کودکان.. 141
آیا تلویزیون حاوی تصویر غیر دقیقی از زندگی بزرگسالان است؟. 141
آیا تلویزیون موجب بزرگسالی زود رس میشود ؟. 143
اثرات رفتاری.. 145
آیا تلویزیون کودکان را منفعل میکند؟. 147
آیا خشونت ارائه شده در تلویزیون، آموزش خشونت میدهد؟. 153
نتیجه گیری : 157
پیامدهای منفی تلویزیون: 157
فصل ششم: اینترنت رسانه جدید قرن بیستم. 160
اینترنت چیست؟. 162
فواید اینترنت برای کودکان: 163
خطرات اینترنت : 164
سودجویان از اینترنت برای به دام انداختن کودکان استفاده میکنند: 164
مطالب نامناسب و غیر مجاز در اینترنت : 164
ارتکاب جرایم: بمبها، مواد مخدر، دزدی و شخصیتهای غیر واقعی.. 164
تهاجم به حریم خصوصی : 165
چگونگی اجتناب و کاهش خطراتی که کودکان در ایترنت با آن مواجهند: 165
نتیجه گیری و آزمون فرضیات: 166
منابع مآخذ: 170
تاثیر کامپیوتر و اینترنت بر کودکان و نوجوانان
چکیده:
فناوری کامپیوتر بطور وسیع در جامعه گسترش پیدا کرده است و با تمامی جنبه های زندگی از مدرسه تا محل کار، خدمات بانکی، خرید و فروش، پرداخت مالیات و حتی رای گیری تلفیق شده است.
امروزه این فناوری نقش مهمی در زندگی کودکان ایفاء می کند واین نقش بسرعت در حال افزایش است. بطوریکه تعداد کودکان 17-2 سال که کامپیوتر را در منزل استفاده می کنند از 48% در سال 1996 به 70% در سال 2000 صعود کرده است. استفاده از اینترنت نیز از 15% به 52% دراین دوره 5 ساله افزایش پیدا کرده است. اما آیا این فناوری زندگی کودکان را بهبود می بخشد.
علی رغم جنبه های مثبت از قبیل جنبه های آموزشی و ارائه خدمات ارتباطی و ... رایانه و اینترنت جنبه های منفی نیز دارد. استفاده کنترل نشده کامپیوتر بویژه وقتی با دیگر فناوری ها از قبیل تلویزیون همراه باشد کودک را در معرض خطر اثرات مضر آن بر تکامل فیزیکی، اجتماعی و روانی قرار می دهد. که از آنها می توان به مشکلات بینایی، صدمات سیستم اسکلتی، چاقی، اثر بر مهارتهای اجتماعی، مشکلات ارتباطی در خانواده و اعتیاد الکترونیکی اشاره کرد.در صورتیکه کامپیوتر صحیح استفاده شود اثرات مثبتی دارد .
با رعایت نکاتی هنگام استفاده از کامپیوتر می توان مطمئن شد که استفاده از کامپیوتر زندگی کودکان را در حال و آینده بهبود می بخشد.از آنجائیکه کامپیوتر در همه جای زندگی حاضر است، مهم است که بفهمیم چگونه این تکنووژی می تواند رشد و تکامل کودکان را بهبود ببخشد یا منحرف کند.
نوع فایل:word
سایز :107 kb
تعداد صفحه:23
بررسی تأثیر رسانههای دیداری بر بزهکاری و بزهدیدگی کودکان
این پایانامه دارای 111 صفحه و در قالب ورد و قابل ویرایش می باشد که بخشی از متن و فهرست آن را در ادامه برای مشاهده قرار داده ایم
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته حقوق (M.A)
گرایش: جزا و جرم شناسی
امروزه رسانههای دیداری به عنوان یکی از ابزارهای اصلی انتقال و گسترش ارزشهای فرهنگی و اجتماعی، در رفتار کودکان و تغییر روابط اجتماعی آنان دارای نقش مهمی هستند. رسانهها به تأسیسات و سیستمهای فنیای اطلاق میشوند که ارسال، نقل و انتقال، ارتباط و دریافت اطلاعات را میسر میسازند و مهمترین ویژگی آنها عظمت نفوذ، گستردگی حوزه ی عمل و ماندگاری طولانی مدت اثرات آنها میباشد. رسانهها می توانند با توجه به کارکردها و اوصاف شایان به ذکر خود در تبیین قانون و مقررات، اجتماعی کردن افراد، اطلاعرسانی به آنها و پرکردن اوقات فراغتشان نقش بسیار مهمی را ایفاء کنند. عصری که در آن قرار داریم، عصر ارتباطات و عصر سلطه پدیده رسانه بر زندگی انسانهاست. بیگمان رسانهها موفق گشتهاند افکار و عقاید انسانهای بیشماری را دستخوش تغییر سازند. تمدن منحط غرب برای ترویج سکولاریسم اقدام به تأسیس هزاران شبکه رادیویی و تلویزیونی کرده است که به صورت شبانه روزی برنامههای گوناگونی را با این هدف پخش میکنند. متأسفانه دستیابی به این شبکهها در کشور ما به سادگی امکانپذیر است؛ زیرا امکان تهیه و دریافت وسایل ماهوارهای با سهولت و قیمت نازل فراهم آمده است. البته باید توجه داشت که وقتی سخن از ماهواره به میان میآید، ابتدا مسائل ضد فرهنگی آن جلب توجه میکند، سپس مسائل سیاسی، علمی و ورزشی ایفای نقش میکنند. در این تحقیق نقش انواع رسانههای دیداری در ایجاد زمینههای بزهکاری و بزهدیدگی در کودکان مورد بررسی قرار گرفته است.
کلمات کلیدی: رسانه، رسانه دیداری، کودکان، بزهکاری، بزهدیدگی.
بسیاری از دانش پژوهان، متفکران و مصلحان اجتماعی، عصر حاضر را با نامهای متفاوتی چون عصرتکنیک، عصر ارتباطات، دهکده جهانی و رهبری از راه دور نامیدهاند. البته رهبری از راه دور نه تنها در مورد ماهوارهها و فضاپیماها صادق است، بلکه هدایت از مسافت دور به وسیله رسانه های دیداری در مورد انسان نیزصدق میکند. تا قرن بیستم رهبری و ارشاد انسان رویارو و براساس ارتباط بود، درصورتی که در حال حاضر ارتباطات یکطرفه و از راه دور صورت میگیرد به طوری که بین شنونده و گوینده یا بهتر بگوییم بین مؤثر و متأثر به طور نسبی فاصله زیادی وجود دارد. برخی معتقدند رسانههای دیداری دارای چنان قدرتی هستند که می توانند نسلی تازه را در تاریخ بشر به وجود آورند، نسلی که با نسلهای پیشین متفاوت است.
مسأله بزهکاری و بزهدیدگی کودکان و نوجوانان از جمله مسائل بغرنج اجتماعی است که دنیای امروز را شدیداً به خود مشغول داشته است. بیش از یک قرن پیش یعنی از اواخر قرن نوزدهم ارتکاب جرم و جنایت از ناحیه کودکان و نوجوانان در کشورهای بزرگ صنعتی جلب توجه نموده است. از آن هنگام تا نون در ممالک مترقی جهان اکثریت محققین، جامعه شناسان، جرم شناسان، روانشناسان، روانپزشکان و متخصصین تعلیم و تربیت برای یافتن راه حلی برای جلوگیری از بروز تبهکاری در میان کودکان و نوجوانان بودهاند. درحال حاضر در بسیاری از محافل رسانهای بزهکاری و بزهدیدگی کودکان و لزوم پیشگیری از آن به صورت بحث روز در آمده است. درباره علت افزایش بزهکاری و بزهدیدگی در روزگار ما عقاید مختلفی ابراز شده است. پاره ای از محققین ازدیاد جرم و جنایت را در جهان امروز از اختصاصات جوامع متمدن کنونی دانسته و معتقدند به همان نسبتی که بشر با تمام توان به سوی ترقی و تکامل صنعتی و مادی پیش تاخته و از معنویت دور می شود به همان نسبت نیز تبهکاری، قانون شکنی، بزهکاری و ارتکاب اعمال ضد اجتماعی در جوامع صنعتی گسترش یافته و از سکون و آرامش معنوی در این گونه اجتماعات کاسته میگردد (صلاحی 1387، 17).
رسانه وسیلهای است که پیام را منتقل می کند و عبارت است از هر وسیلهای برای برقراری ارتباطات. رسانه حامل یا واسطه پیام است. او به نام خود صحبت نمیکند از طریق او صحبت میشود. رسانه های دیداری گستردگی بسیار وسیعی را در بردارند. در حال حاضر تأثیر رسانههای ارتباط دیداری از خانواده، مدرسه و گروه همسالان نیز بیشتر است. کودکان در تمامی کشورهای جهان به عنوان آینده سازان آن کشور محسوب میشوند و برای اینکه نسل جوان و بزرگسال در یک کشور نسل عاری از هرگونه مشکلات رفتاری و بزهکاری و بزهدیدگی باشد به نظر می رسد برنامهریزی مناسب برای کودکان میتواند نسل آینده را از این مشکلات رهایی بخشد. کودکان به دلیل داشتن باطنی صاف تحت تأثیر عوامل مختلف قرار دارند؛ اما در زمان حاضر کودکان تحت تأثیر شدید رسانه های دیداری میباشند. کودکان رفتارهای خود را از رسانههای دیداری الگو میگیرند و بیشتر اوقات خود را صرف دیدن رسانههایی مانند تلویزیون میکنند. بنابراین اگر رسانهها رفتاری خشن و بزه آلود را نمایش دهند به طور قطع بر روی کودک تأثیرات منفی خواهد گذاشت. محققین اهمیت فوق العادهای را برای کودکان و نوجوانان قائل هستند و بر این باور هستند که برای داشتن جامعهای که جرم در آن کاهش یابد باید از دوران طفولیت بر روی طفل اقدامات مختلفی انجام گیرد که ذهن او از بزه دور بماند
1- شناخت تأثیر رسانه های دیداری بر بزهکاری و بزهدیدگی کودکان به ویژه:
- میزان تأثیرخانواده، جامعه و دوستان در افزایش یا کاهش گرایش کودکان به رسانههای دیداری در جهت سازنده یا مخرب بودن.
- نقش رسانه ها در تحریک به بزهکاری و بزهدیدگی کودکان.
- نقش رسانه ها در تسهیل بزهکاری و بزهدیدگی کودکان.
2- راهکارهای کنترل یا کاستن تأثیر مخرب رسانه های دیداری بر بزهکاری و بزهدیدگی کودکان.
الف- رسانه
رسانه در لغت مشتق شده از فعل رسیدن به معنی وسیله رساندن آمده است. رسانه بیشتر با قید گروهی میآید و رایج میان مردم همان رسانههای جمعی یا گروهی است (دهخدا 1377، 1643:2).
انواع آن به صورت رسانههای صوتی، تصویری، گروهی و همگانی بیان شده است که همگی منسوب به رسانه است (دهخدا 1377، 1643: 2).
اما در اصطلاح رسانه اساساً وسیلهای فنی و فیزیکی برای تبدیل پیام به علایم قابل انتقال در مجرا است. خصوصیات فنی و فیزیکی یک رسانه بواسطه ماهیت مجرا و یا مجاری موجود برای استفاده تعیین میگردد (فیکس 1384، 32).
به عبارتی رساتر، رسانهها تأسیسات و سیستمهای فنیای هستتند که ارسال، نقل و انتقال، ارتباط، دریافت یا کنترل علائم الکترومغناطیسی یا تصویری یا نوشتاری را که اطلاعات نامیده میشوند، میسر میسازند (اسپیس و وید 1397، 4).
ب- رسانه دیداری
رسانه ای است که هم به حس بینایی و هم شنوایی وابسته است و استفاده از آنها به ابزارهای دیگری وابسته است مثلاً برای استفاده از آن باید از تلویزیون، ویدیو، سینما یا رایانه استفاده کرد. مهم ترین منابع دیداری عبارتاند از فیلمهای سینمایی، فیلمهای ویدیویی، فیلمهای بر روی دیسک های نوری و منابع چند رسانهای. همچنین این رسانهها زبان طبیعی را که شامل کلمات اصطلاحات محاوره ای و کلمات دست و صورت و غیره است به کار میبرند. رسانه های دیداری محدود به زمان حال، مکان حاضر و مولد اعمال ارتباطات هستند (فیکس 1384، 32).
ج- کودکان
از نظر عرف دوره کودکی پس از نوزادی شروع و تا رسیدن به سن بلوغ ادامه دارد. حد فاصل میان نوزادی تا بلوغ را عرف، دوره کودکی مینامد. همچنین بلوغ با پیدایش یکی از 5 وضعیت برای طفل حاصل میشود که عبارت است از روئیدن موی در بعضی قسمتهای بدن، (درصورت، زیر بغل و اطراف آلت) احتلام در پسران و حیض در دختران، رسیدن به سن 9 سال تمام قمری در دختران و 15 سال تمام قمری در پسران و استعداد با رور شدن دختران خواهد بود. اگر این ویژگیها در کسی مشاهده نشود کودک است والا نوجوان یا جوان خواهد بود.
البته کنوانسیون حقوق کودک نیز کلیه افراد کمتر از 18سال را کودک نامیده است و همچنین لایحه قانون تشکیل دادگاه اطفال و نوجوانان کودک را شامل افراد زیر 18سال میداند (امیری 1388، 1).
د- بزهکاری
بزهکاری در لغت به معنای عصیان و گناهکاری آمده است (دهخدا 1377، 94: 2)
البته در فرهنگ سخن بار معنایی این لغت افزایش یافته و به آن کس که، عملی خلاف قانون انجام داده است را بزهکار میگویند. بزهکاری به معنای ارتکاب عملی غیرقانونی که از نظر دادگاه ثابت و گناهش مسلم است به کار میرود. اما بزهکاری از نظر اصطلاحی را نباید مترادف با مجرمیت بدانیم، چرا که جامعه با همه قانون شکنیها، برخورد یکسانی ندارد و برخی از آنها را کمتر از دیگر رفتارها خطرناک میپندارد. به همین شکل قوانین جزایی، سوء نیتی را که در رفتارهای مجرمانه بزرگسالان میبینند، در کودکان و نوجوانان مشاهده نمی کنند و این رفتارها را ذیل عنوان خاص بزهکاری از نوع جرم های ناشی از غفلت یا قصور در انجام وظیفه بر می شمرند (نجفی ابرندآبادی 1374، 83).
با این حال در مطالعات تجربی جرم و کجروی، را مطلقاً برای اشاره به بزهکاری به کار میگیرند (نجفی ابرندآبادی 1374، 83.)
ذ- بزهدیدگی
در مورد بزه دیده تعاریف مختلفی ارائه شده است. بزه دیده شناسی را دکتر کینیا چنین تعریف میکند: بزه دیده شناسی یا مجنیعلیه شناسی شاخه جدیدی از جرمشناسی است که به بررسی قربانی مستقیم جرم میپردازد. بنابراین شناخت بزه دیده و آنچه به او مربوط میشود موضوع این دانش نوین است. در این دانش شخصیت، صفات زیستی، روانی، اخلاقی، خصوصیات اجتماعی و فرهنگی بزه دیده و سهم او در تکوین جرم و رابطهاش با مجرم مورد بررسی قرار میگیرد. با این حال عمل قربانی کردن مجرمانه را بزه دیدگی میگویند. عمل مجرمانهای که شخص قربانی آن میگردد میتواند قتل، سرقت، تجاوز به عنف و بسیاری از جرایم دیگر باشد، فردی هم که قربانی چنین عمل مجرمانهای قرار میگیرد ممکن است زن، مرد، پیر یا جوان باشد به عبارتی همان گونه که جرایم متنوع هستند بزهدیدگان هم متنوع و گوناگون اند (مرتضوی 1376، 13).
بزه دیدگی یا بزه دیده واقع شدن معادل اصطلاح victimization میباشد به معنای قربانی، کسی که طرف جرم یا شبه جرم واقع شده است مثل قربانی سرقت. البته بزهدیدگی اصطلاحی عام بوده، در محدوده علوم اجتماعی، تکنولوژیکی، حقوق جزا و جرم شناسی قابل بررسی است. زیرا افراد ممکن است به واسطه خطرهای اجتماعی، صنعتی و زیست محیطی بزه دیده واقع شوند که کلیه این موارد در بحث بزه دیده شناسی مورد توجه قرار نمی گیرند. بدین ترتیت لازم است حدود و ثغور بزه دیدگی یا بزه دیده واقع شدن را مشخص نماییم؛ بزه دیدگی مستلزم عدم تعادل در وضعیت فیزیکی و قدرت است، در این رویارویی بزهکار و قربانی کننده قوی و بزه دیده و قربانی شونده ضعیف است و به قول دکتر عزت عبدالفتاح بزهدیدگی نوعی رویارویی است که در آن یک طرف بر طرف دیگر غلبه و بر وی صدمه وارد میکند (بیگی 1388، 44).
- آموزش و پرورش برای استفاده در مدارس و دیگر مکانهای آموزشی
- دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی در شناخت جنبههای آموزشی و پژوهشی
- بهزیستی برای جلوگیری از انحراف در کودکان بی سرپرست یا بد سرپرست
1-آیا رسانههای دیداری اصولاً توان ایجاد زمینه های بزهکاری و بزهدیدگی در کودکان را دارند ؟
2-رسانههای دیداری با چه شیوه هایی در تحریک یا تسهیل بزهکاری و بزهدیدگی در کودکان، ایفای نقش میکنند ؟
1-رسانه های دیداری عمداً یا سهواً برنامههای مختلفی را که زمینه ایجاد بزهکاری و بزهدیدگی در کودکان است تدارک میبینند و کودکان نیز بخش زیادی از رفتارهای خود را با تأثیرپذیری از این رسانهها مرتکب میشوند.
2- با فرض مثبت بودن پاسخ فرضیه اول رسانههای دیداری با شیوههای مختلفی خواسته یا ناخواسته کودکان را به سوی بزهکاری یا بزهدیدگی تحریک میکنند. اگر چه این فرض خلاف رسالت یک رسانه تلقی می شود ولی با گشایش دست دولت مردان و ضرورت تحمیل سیاستهای فرهنگی امروزه به واقعیتی انکارناپذیر تبدیل شده است. همچنین این رسانه ها با به تصویر کشیدن مکرر جلوه هایی از بزهکاری و بزهدیدگی کودکان تماشاگر خود را به سویی سوق می دهند تا به این باور برسند که در اصطلاح با انجام یا ترک این باید و نباید شرعی یا قانونی توسط افراد هیچ خللی در نظم طبیعت وارد نمیشود بلکه گاهی اوقات بارنگ و لعاب دادن آن یا توجیه های سینماگرایانه وقوع چنین فعالیتی را ضروری نیز میانگارند.
قلمرو زمانی این پژوهش 1392-1390 می باشد.
قلمرو موضوعی این پژوهش شناخت عوامل مؤثر بر تأثیر رسانههای دیداری بر بزهکاری و بزهدیدگی کودکان میباشد.
نوع روش تحقیق ، توصیفی- تحلیلی میباشد. گام اول در تحقیق آگاهی از کمیت و کیفیت منابع و مأخذی است که در خصوص آن موضوع وجود دارد. قبل از ارائه و تصویب ، مدت زمان قابل توجهی به این امر اختصاص یافته و پس از اطمینان از وجود منابع لازم و تصویب موضوع اقدام به فیشبرداری و جمع آوری مطالب میکنیم.
در بخش توصیفی به بیان مفاهیم و تعاریف پرداخته که در آن از روش کتابخانهای استفاده شده و در این راستا به دستهای از منابع شامل کتب، مقالات و منابع اینترنتی مراجعه شده است. پس از بیان و بررسی بخشهای توصیفی، تحلیل و جمع بندی، نتیجه تحقیق بیان میگردد.
در انجام این پایان نامه برای حصول نتیجه مطلوب، مطالب در 5 فصل کلی تنظیم شده است.
در فصل اول کلیات تأثیر رسانههای دیداری بر بزهکاری و بزهدیدگی کودکان
در فصل دوم ادبیات و تاریخچه رسانه ها و تاریخچه بزهکاری و بزهدیدگی کودکان
در فصل سوم رسانه های دیداری و تحریک و تسهیل بزهکاری و بزهدیدگی در کودکان
در فصل چهارم نقش انواع رسانههای دیداری در ایجاد زمینههای بزهکاری و بزهدیدگی درکودکان
و درفصل پنجم نتیجه گیری و پیشنهادها ارائه گریده است.
فهرست مطالب
چکیده 1
فصل اول: کلیات تأثیررسانه های دیداری بر بزهکاری و بزهدیدگی کودکان
1-1- مقدمه. 3
1-2- بیان مسأله. 5
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق.. 7
1-4- اهداف تحقیق.. 8
1-5- تعاریف واژهها 9
1-6- کاربردتحقیق.. 11
1-7- سؤالات تحقیق.. 11
1-8- فرضیات تحقیق.. 11
1-9- قلمرو تحقیق.. 12
1-9-1 قلمرو زمانی.. 12
1-9-2 قلمرو موضوعی.. 12
1-10- روش انجام تحقیق.. 12
1-11- سازماندهی تحقیق.. 12
فصل دوم: ادبیات و تاریخچه رسانه ها و تاریخچه بزهکاری و بزهدیدگی کودکان
2-1- ادبیات تحقیق.. 14
2-2- مبانی نظری و تاریخچه تحقیق.. 17
2-2-1 وسایل ارتباط جمعی.. 17
2-2-1-1 تعریف لغوی ارتباط.. 17
2-2-1-2 تعریف اصطلاحی ارتباط.. 18
2-2-1-3 اصطلاح وسایل ارتباط جمعی چه امور و پدیدههایی را در بر میگیرد. 19
2-2-1-4 ایجاد ارتباط جدید در مرحله صنعتی.. 19
2-2-1-5 خصلت رسانههای ارتباط جمعی.. 20
2-2-2 کارکردهای رسانهها 21
2-2-2-1 اجتماعی شدن. 21
2-2-2-2 اطلاع رسانی به افکار عمومی.. 22
2-2-2-3 پرکردن اوقات فراغت افراد. 23
2-2-2-4 سایر کارکردهای رسانه. 24
2-2-3 تأثیرات رسانه ها 24
2-2-3-1 به لحاظ ابزار انتقال پیام. 24
2-2-3-2 به لحاظ حوزه تأثیر جغرافیایی.. 24
2-2-3-3 به لحاظ تأثیر بر مخاطبین.. 25
2-2-3-4 به لحاظ نوع مالکیت و نحوه اداره آنها 26
2-2-4 مصادیق رسانه ها 26
2-2-4-1 رسانه های نوشتاری.. 26
2-2-4-1-1 مطبوعات و مجلات... 26
2-2-4-1-2 کتب و مقالات... 27
2-2-4-2 رسانه های مبتنی بر داده های دیجیتالی.. 27
2-2-4-3 رسانه های صوتی.. 27
2-2-4-4 رسانه های دیداری.. 28
2-2-4-4-1 تلویزیون. 28
2-2-4-4-2 سینما 28
2-2-4-4-3 بازیهای رایانهای.. 29
2-2-4-4-4 ماهواره 29
2-2-5 تاریخچه مسؤلیت کیفری اطفال (بزهکاری اطفال) در ادوار مختلف... 30
2-2-5-1 شرایط مسؤلیت کیفری کودکان بزهکار در ایام باستان. 30
2-2-5-2 شرایط مسؤلیت کیفری کودکان بزهکار در مذاهب گوناگون. 32
2-2-5-3 شرایط مسؤلیت کیفری کودکان بزهکار در مکتب کلاسیک... 33
2-2-5-4 شرایط مسؤلیت کیفری کودکان بزهکار در مکتب نئوکلاسیک... 35
2-2-5-5 شرایط مسؤلیت کیفری کودکان بزهکار درمکتب تحققی.. 36
2-2-6 تاریخچه بزهدیدگی به همراه انواع آن. 38
2-2-6-1 انواع بزه دیدگان. 38
2-2-6-1-1 زنان و دختران بزه دیده 39
2-2-6-1-2 کودکان بزه دیده 39
2-2-6-1-3 ناتوانان بزه دیده 39
2-2-6-1-4 اشخاص حقوقی بزه دیده 40
2-2-6-1-5 بزه دیدگان جرائم رایانهای.. 40
فصل سوم: رسانه های دیداری و تحریک و تسهیل بزهکاری و بزهدیدگی در کودکان
3-1- رسانه های دیداری و تحریک بزهکاری و بزهدیدگی درکودکان. 42
3-1-1 تفسیر لغوی و اصطلاحی تحریک... 42
3-1-2 مصادیق تحریکات رسانهای متضمن تحریک بر بزهکاری و بزهدیدگی درکودکان. 44
3-1-2-1 اشاعه الگوهای تبلیغاتی انحراف آمیز. 44
3-1-2-1-1 تبلیغات تجاری و تأثیر آن برکودکان. 45
3-1-2-1-2 تبلیغات مذهبی و تأثیرآن برکودکان. 46
3-1-2-2 عدم امکان تطبیق مضامین رسانهای با وضعیت کودکان. 46
3-1-2-2-1 ایجاد ترس و اضطراب و تأثیرآن برکودکان. 48
3-1-2-2-2 عارضه بلوغ زودرس درکودکان. 49
3-1-2-2-3 اختلالات پنداری.. 51
3-1-2-2-4 انحراف در فرهنگ پذیری کودکان. 53
3-1-2-2-5 ایجاد حس بزرگبینی درکودکان و ملاک ارزیابی آن. 55
3-1-2-3 قهرمان طلبی و ایجاد حس شهرت طلبی درکودکان. 57
3-1-2-4 ایجاد زمینه خشونت رسانهای و تأثیرآن برکودکان. 58
3-2- رسانههای دیداری و تسهیل بزهکاری و بزهدیدگی درکودکان. 59
3-2-1- عادی نشان دادن بزهکاری و بزهدیدگی کودکان. 60
3-2-1-1 نظریه مشارکت هدایت شده و تأثیر آن برکودکان. 60
3-2-1-2 همسان سازی انحراف آمیز رسانهای و تأثیر آن برکودکان. 60
فصل چهارم: نقش انواع رسانههای دیداری در ایجاد زمینه بزهکاری و بزهدیدگی در کودکان
4-1- نقش انواع رسانه های دیداری در ایجاد زمینه های بزهکاری و بزهدیدگی درکودکان. 63
4-1-1 رابطه تلویزیون با کودکان. 63
4-1-1-1 کارکردهای تلویزیون و تأثیر آن برکودکان. 64
4-1-1-1-1 ایدئولوژی حاکم بر تلویزیون و تأثیرآن برکودکان. 64
4-1-1-1-2 قابلیتهای تلویزیون برکودکان. 64
4-1-1-1-3 آگهیهای تلویزیونی و تأثیرآن برکودکان. 65
4-1-1-2 تلویزیون وتأثیرآن برروابط بین کودکان با خانواده و همسالان. 66
4-1-1-3 خشونت در تلویزیون و تأثیرآن بر ایجاد زمینه بزهکاری و بزهدیدگی درکودکان. 66
4-1-1-4 راههای مقابله با کارکردهای منفی تلویزیون. 69
4-1-2 نقش سینما و تأثیرآن برکودکان. 70
4-1-2-1 مقایسه بین سینما و تئاتر. 70
4-1-2-2 مقایسه بین سینما و تلویزیون. 71
4-1-2-3 تأثیر فیلم سینمایی برکودکان. 73
4-1-2-4 نقش سینما و فیلمهای سینمایی بر ایجاد زمینه بزهکاری و بزهدیدگی درکودکان. 74
4-1-3 نقش بازیهای رایانهای برکودکان. 76
4-1-3-1 چالش طلبی موجود در بازیهای رایانهای و تأثیرآن برکودکان. 76
4-1-3-2 مشکلات اجتماعی عمدهی بازیهای رایانهای برکودکان. 78
4-1-3-3 تأثیرات خوب و بد بازیهای رایانهای برکودکان. 79
4-1-3-4 نقش بازیهای رایانهای در ایجاد زمینه بزهکاری و بزهدیدگی درکودکان. 80
4-1-4 تأثیر ماهواره بر خانواده وکودکان. 82
4-1-4-1 آسیب شناسی استفاده از ماهواره 83
4-1-4-1-1 به عنوان چشم اندازهای شیطانی.. 83
4-1-4-1-2 بحران گذار در خانواده ایرانی و تأثیرآن برکودکان. 84
4-1-4-2 تأثیر ماهواره بر بزهکاری و بزهدیدگی خانواده وکودکان. 86
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
5-1- نتیجه گیری.. 90
5-2- پیشنهادات... 93
منابع و مأخذ. 95
فهرست منابع فارسی.. 95
فهرست منابع انگلیسی.. 99
چکیده انگلیسی.. 100
عنوان: بررسی تأثیر رسانههای دیداری بر بزهکاری و بزهدیدگی کودکان
فرمت:word
تعداد صفحات:111 صفحه
نقش مراکز آموزشی پیش از دبستان در ایجاد آمادگی کودکان برای ورود به نظام رسمی آموزش و پرورش
چکیده :
موضوع مورد بررسی این تحقیق ، ضرورتهای وجود آموزش هایی پیش دبستانی می باشد ، که با روش کتابخانه ای و بررسی کتب و مقالات مرتبط با موضوع ، انجام گرفت و نتایج زیر حاصل شدند:
آموزش و پرورش قبل از دبستان ، اصولاً شامل تمام سنین قبل از دبستان می باشد ، که حتی در اسلام زمان انعقاد نطفه و قبل از آن را مطرح می کند.در تعریف مهد کودک و کودکستان می توان گفت که ، مراکزی هستند که به پرورش غیر رسمی و نتیجتاً غیر اجباری کودکان ، برای ساعاتی از روز می پردازند . اولین کودکستان در جهان در سال 1837 توسط فردریک فروبل در آلمان تاسیس شد و اولین کودکستان در ایران در سال 1297 در تبریز توسط خانم خانزادیان ، برای تربیت کودکان ارامنه تأسیس شد که بعداً در سال 1302 جبار عسکرزاده (باغچه بان ) کودکستانی در شهر تبریز تأسیس کرد ونام آن را باغچۀ اطفال قرار داد.
با تحقیقات انجام شده توسط روانشناسان به این نتیجه رسیده اند که اگر می خواهیم افرادی سالم در آینده داشته باشیم باید به نیازهای عمدۀ کودکان خود توجه داشته باشیم و آنها را تأمین کنیم که این نیازها شامل نیازهای جسمی ، عقلی ، عاطفی ، اجتماعی ، دینی ، اخلاقی و تحصیلی می باشند. اهداف آموزش های پیش دبستانی ، تربیت کودکان قبل از ورود به دبستان می باشد. همچنین ضرورت وجود اهمیت آموزش های پیش دبستانی به قرار زیر است : حساسیت و تأثیر پذیری کودکان از محیط های آموزش ، دوام تاثیرات و عمیق یادگیری در این دوران ، پرورش تواناییهای گوش دادن ، سخن گفتن ، مشاهده کردن ، اندازه گرفتن و ... پرورش فضائل دینی ، اخلاقی ، حس انسان دوستی و کمک به همنوع از هدفهای این دوره است که از ضروریات جامعه نیز محسوب می شوند ، پس لازم است که کودکان از همان ابتدا با آموزش های لازم در دوران کودکی و با جامعه و روابط اجتماعی بیرون از خانه آشنا شوند.
ـ مقدمه
دنیای تعلیم و تربیت کودکان یکسره در حال تغییر است و سالهای آتی برای کودکان و والدین و معلمان سالهای جالبتر خواهد بود. همان طور که ما ، به کار تعلیم و تربیت کودکان اشتغال داریم ، این تغییرات گوناگون را تجربه می کنیم ، باید به دانش آموزان نیز کمک کنیم تا در زندگی آموزشی و پرورشی خود برخوردار از تجارب مثبتی باشند . در دو سه دهۀ اخیر در کشور ما ، هم والدین و هم مربیّان و معلمان توجۀ ویژه ای به بهبود رشد و پرورش کودکان پیدا کرده اند و اهمیّت تعلیم و تربیت در دوران کودکی برای سعادت آدمی بیشتر شناخته شده است . این توجه و شناخت به صورتی هدفدار بر محتوا و برنامه و روش آموزش و پرورش کودکان تاثیر بخشیده است و ما بر این باوریم که این جریان هنوز سیر آغازین خود را طی می کند و در آینده شاهد تحولات بسیار بزرگتری در این زمینه خواهیم بود. اما از سوی دیگر ، در ادامۀ مشکلات تاریخی که هزاران سال است کودکان دچار آنها بوده اند ، هنوز هم بدرفتاری با آنان و محروم بودن گروههای بزرگی از کودکان از تغذیه و بهداشت و پرورش و آموزش مناسب در اکثر نقاط جهان و هم در کشور ما به چشم می خوردو جا دارد که برای رفع یا کاهش این مشکلات بکوشیم و به حقوق کودکان و ایجاد محیطهای مساعد برای پرورش آنان توجه بیشتری داشته باشیم .
آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی نه تنها در مورد کودکان عادی کودکان دچار محرومیت فرهنگی و اجتماعی ، بلکه در مورد کودکان استثنایی ، که نیازها و ویژگیهای خاص خود را دارند ، نیز باید از کیفیت ویژه ای برخوردار باشند .(1)
آموزش پیش دبستانی ، آموزشی است که در حساسترین مراحل زندگی کودک ، یعنی از زمان تولد آغاز
می شود و تا شروع اولین کلاس رسمی دبستانی ادامه یابد و باید بتوان با برنامه ریزی دقیق در این پایه، دانش آموزان را با محیط آموزشی آشنا کرد و آن ها را نسبت به تحصیل تشویق کرد .
ـ مفهوم و تعریف آموزش و پرورش پیش دبستانی :
لغت preschool educaticn در فرهنگ و بستر مشتق از دو بخش prare یعنی قبل و school یعنی مدرسه ، بمعنی اشاره به دوره ای است قبل از آنکه کودک به مدرسه برود.
آموزش و پرورش قبل از دبستان اصولا ً شامل تمام سنین قبل از دبستان میشود. در اسلام تعلیم و تربیت از نوزادی حتی از زمان انعقاد نطفه و قبل از آن مطرح است و دستورهای لازم در این مورد داده شده است . مثلاً به گوش راست نوزاد اذان و به گوش چپ اقامه می گویند.
مراکزی را که در این دوره غالباً به پرورش غیر رسمی و نتیجتاً غیر اجباری کودکان سالم برای ساعاتی از روز می پردازند مهد کودک و کودکستان گویند.
تأسیس مهدکودک بیشتر به منظور نگهداری وتربیت فرزندان مادران شاغل بوده است بطوری که سازمان زنان ایران رژیم سابق در نشریه ضوابط تشکیل مهدکودک برای کودکان زنان باردار در اردیبهشت 1355 مهدکودک را چنین تعریف میکند : « مهد کودک مؤسسه ای است که جهت نگهداری کودکان سالم زنان کارمند دولت اعم از رسمی وغیر رسمی در سازمانهای مشمول یا غیر مشمول قانون استخدام کشوری تأسیس می گردد ».
و در سال 1368 دفتر آموزش و پژوهش سازمان بهزیستی کشور نیز تعریف مشابهی برای دوره آموزش و پرورش پیش دبستانی که تحت پوشش آن سازمان است ارائه کرده است .
« مهدهای کودک به مراکزی اطلاق می شود که برای نگهداری ،مراقبت و آموزش و پرورش قبل از دبستان کودکان سالم از 3 ماهگی تا پایان 5 سالگی در 3 بخش :
شیرخوار ( 3 ماهه تا 18 ماهگی ) ، نوپا ( 5/1 سالگی تا 5/3 سالگی ) ، نوباوه ( 3 سال تا پایان 5 سالگی ) دایر می گردد ».
معنا و مفهوم دیگری برای آموزش و پرورش پیش دبستانی می توان قائل شد و آن را
دوره ای برای نگهداری ، مراقبت و آموزش و پرورش قبل از دبستان کودکانی می دانند که در سنین پیش دبستانی بسر می برند. یعنی می توان معنای سنی برای آن قائل شد . محدوده سنی این دوره در کشورهای گوناگون متفاوت است :
در آلمان شامل کودکان 3 تا 6 ساله می شود. در انگلستان معمولاً کودکان بین سنین 2 تا 5 سال ، در مؤسساتی از جمله مهدکودکها و کودکستانها به آموزش و پرورش مشغول هستند. در بلژیک این دوره شامل 5/2 ساله تا 6 ساله می شود در روسیه کودکان بین 2 ماهگی تا 7 سالگی در مهد کودکها و کودکستانها پذیرفته می شوند. در ایتالیا کودکان زیر 3 سال را در مهدکودک و 3 ساله تا 6 ساله را در کودکستانها
می پذیرند. در ژاپن کودکستانها ، کودکان 3 تا 5 ساله را می پذیرند . در هند آموزش و پرورش پیش دبستانی به کودکان 5/2 ساله تا 6 ساله اختصاص دارد. در فرانسه کودکان از 2 سالگی تا 6 سالگی و در سوریه کودکانی که سه سال تمام داشته باشند به مراکز پیش دبستانی راه مییابند . و در استرالیا نیز کودکان 3 تا 5 ساله را در کودکستانها می پذیرند.
بهرحال در مجموع چنین می توان نتیجه گرفت که معمولاً در مهدهای کودک به نگهداری و مراقبت و آموزش کودکان زیر شش سال میپردازند ، که این کودکان نیز در کشورهای مختلف به گونه های متفاوتی طبقه بندی می شوند. نمونه ای از طبقه بندی که در کشور ما نیز بهمین صورت است و متداولترین طبقه بندی برای کودکان 3 ماهه تا 6 ساله است به قرار زیر می باشد :
1 از 3 ماهگی تا 18 ماهگی کودکان شیرخوار
2 از 18 ماهگی تا 3 سالگی کودکان نوپا
3 از 3 تا 5 سالگی کودکان کودکستانی یا نوباوه
4 از 5 تا 6 سالگی کودکان آمادگی
همچنانکه در این طبقه بندی ملاحظه می شود در کودکستان به آموزش و پرورش کودکان 3 ساله تا سن آمادگی پرداخته می شود که پنج سال تمام می باشد. و سپس کودک آخرین سال قبل از دبستان را در دوره آمادگی میگذراند که برای آشنایی با محیط تحصیلی و آمادگی تحصیل برای ورود به کلاس اول ابتدائی
می باشد.
ـ نیازهای کودکان پیش دبستانی
تحقیقات روانشناسی کودک نشان داده است که اگر بخواهیم افرادی سالم به بار آوریم باید احتیاجات عمده کودکان را تأمین نمائیم . اگر چنین احتیاجاتی برآورده نشود رفتار آنها در همان موقع و حتی در بزرگی حاکی از این کمبود خواهد بود. مثلاً اگر هیچ وقت به کودک این اجازه داده نشود که برای خود مستقلاً فکر کند و تصمیم بگیرد ، در بزرگی فردی خواهد شد عاجز از هر گونه استقلال فکری و تصمیم گیری و همیشه منتظر دیگران خواهد بود تا برایش تصمیم بگیرند و آن اعتماد و احساس احترام به خود که در نتیجه استقلال فردی بوجود می آید در او بوجود نخواهد آمد یا مثلاً اگر کودکی باندازه کافی غذا نداشته باشد تمام عمرش فردی علیل و ضعیف خواهد بود و این فرد نحیف در آینده قدرت یادگیری و کار کردن و تامین معاش را نخواهد داشت .
روانشناسی تربیتی ، در پی بردن به این نیازها و چگونگی رفع آنها به ما کمک می کند. این نیازها عبارتند از : نیازهای جسمی ، عقلی ، عاطفی ، اجتماعی ، مذهبی ، اخلاقی ، و تحصیلی . برنامه های مراکز آموزش قبل از دبستان نه تنها باید به رفع این نیازها مبادرت ورزند بلکه باید به رشد تواناییهای کودک کمک کنند.
در اینجا مختصراً به هر یک از نیازها پرداخته میشود :
1- نیازهای جسمی
از نظر رشد جسمانی ، کمک به هماهنگی عضلات یکی از هدفهای عمده است . تمرینات جسمانی اثرات فراوان و مختلفی روی دستگاههای بدن دارند. اندازۀ شکل بدن بخصوص در زمان رشد ، بطور قابل ملاحظه ای تحت تاثیر و نفوذ مقدار نوع تمرینات بدنی قرار می گیرد و استخوانها در زمان رشد ، خود را بافشاری که به آنها وارد میشود وفق می دهند. از آنجا که مقاومت استخوانها در مقابل شکستگی در درجه اول به قطر عرضی ، آن بستگی دارد لذا ضخیم شدن استخوان از نظر پزشکی اهمیت دارد.
از طرف دیگر تمرینات بدنی اثرات مهمی بر روی ترکیبات جسمانی و متابولیزم چربیها در بدن دارد . چاقی در سنین کودکی به چاقی در بزرگسالی منجر می شود. و یکی از عوامل اصلی کمک کننده به بروز بیماریهای قند ، فشار خون ، سرطان و همچنین موجب تصلیب شریانهای زودرس میشود.
برای کسب مهارت در به کار بردن عضلان بزرگ از اسباب بازیهای گوناگون میدانی باید استفاده شود. بازیهای پر جنب و جوش و فعالیتهای موزون که تمام اعضای بدن را به کار میاندازد به رشدو هماهنگی عضلات کمک فراوانی می کند. مانند پریدن ، خزیدن ، طناب بازی کردن ، جست و خیز کردن ، لی لی کردن ، کشیدن ، پرتاب کردن و گرفتن ، غل دادن ، خم شدن ، بالا رفتن ، سر خوردن و شنا کردن و کارهای دیگر .
2- نیازهای عقلی
تحقیقاتی که درباره رشد فکری اطفال بعمل آمده نشان میدهد که طفل درهر مرحله از رشد ، محیط خود را به نحوی می بیند و جهان برای او معنای خاصّی دارد. بنابراین ، آموزش هر موضوعی در هر سنی به طفل ، مستلزم این است که آن موضوع را بهمان نحوی که طفل محیط خود را درک می کند و در همان معنای خاصی که جهان برای او دارد در بیاوریم .
فعالیت های حسی که کودک را با محیط خارج مرتبط میسازد باعث میشود که کودک بوسیلۀ تمرینات دائمی مبتنی بر مشاهده ، مقایسه و حس تشخیص ، قوای عقلی خود را پرورش دهد. بدین ترتیب کودک بتدریج با دنیای خارج و محیطی که در آن زندگی میکند خو گرفته و بر فهم و ادراک خود می افزاید . و هر چه تحرک محیطی در مورد یاد دادن درک صحیح حس های مختلفه بیشتر باشد بهمان اندازه نیز قوای عقلانی کودک تقویت یافته و رشد آن آسانتر میشود.
کتاب ناخن جویدن کودکان
توضیحات محصول :
این کتابچه با این هدف نوشته شده که به شما اعتماد به نفس کافی برای برخورد کردن با شرایط دشواری را بدهد که در تربیت فرزند تان با مشکل ناخن جویدن آنها ممکن است مواجه شوید.
از بیشترین واکنش های عصبی که در عین حال اختلالی در رفتار نیز به حساب می آید واکنش ناخن جویدن یا اونیکوپاژی است. این امر که در بین همه تیپ از افراد تقریبا" در همه مراحل عمر و زندگی به چشم می خورد، در نزد کودکان به ویژه آنها که در سنین نوجوانی و بلوغ هستند بیشتر دیده می شود. این امر که در افراد نشانه ای از اضطراب و گاهی عادت است مخصوصا" به هنگامی پدید می آید که برای فرد مشکلی پدید آید و کار بر او سخت شود و یا به نیازهای مهم او رسیدگی نشده و آدمی را در شرایطی قرار دهد که به اندیشه برای حل و رفع مسائل فرو رود.
ناخن جویدن عادتی است که به نظر عده ای ناپسند می آید و هم از این بابت نگران کننده است که برخی تصور دارند این امر سبب ورود میکرب به دهان و بدن شده و امکان دارد گاهی تغییراتی برای زیبائی دندان پدید آورد. یا جویدن و کندن ناخن باعث زخمی شدن انگشت گردد و زمینه را برای دشواری ها بیشتر فراهم آورد.
کیفیت عملی
فرم ساده این عمل که کودک دائما" و به ویژه به هنگام سختی زندگی انگشت به دهان برده و شروع به جویدن ناخن می کند. این امر را ادامه می دهد تا به جائی که انگشت خود را زخمین می کند و زخم های کوچک و بزرگ پوستی در انگشتان او پدید می آید. ممکن است او یک ناخن را بجود و زخمین کند و شروع به ناخن بعدی کند. زمانی هم او به این امر پرداخته و آنگاه به زگیل پوستی انتهای انگشتان می پردازد و این امر همچنان ادامه می یابد تا جائیکه انگشت یا انگشتان او همه گاه مجروح است.
در حالات سخت و شدید آن دیده می شود که این امر به صورت ناخن کندن در می آید و صدمه های سخت و دردهای شدید و گاهی ابتلاآتی ایجاد می کند. بر اساس یک تحقیق از یکصد کودک مورد آزمایش که در سنین 16 ــ 11 بوده اند حدود 34 نفرشان ناخن را به حدی می جویدند که به گوشت می رسید و در تحقیق دیگری رقم این عده به 50% می رسید. کلا" کسانی که در این راه شیوه متعادلانه دارند حدود ربع عده است.
نشانه چیست
ناخن جویدن در کودک از چه امری حکایت می کند؟ پاسخ این است که آن نشانه ای از اضطراب است و از بیماری خاص نمی توان حرف زد. می توان با دیدی وسیعتر به مسئله مزبور نگریست و متذکر شد که ناخن جویدن:....
آغاز و مراحل آن
ناخن جویدن در کودکان به نظر عده ای از دانشمندان از زمان دندان در آوردن آغاز شده و تدریجا" رنگ و صورت می گیرد تا آخر عمر ممکن است ادامه پیدا کند. لثه ها برای بیرون آمدن دندانها تحریک می شوند و کودک دائما" انگشت به دهان می برد و آن را بیشتر تحریک می کند.
wordنوع فایل:
سایز:33.4kb
تعداد صفحه:19
بررسی نقش پیش بینی کنندگی سبک های تفکر و نگرش¬های ناکارآمد فرزند پروری والدین بر اضطراب کودکان
مدل های نظری بر نقش رفتار های فرزند پروری والدین در رشد و ماندگاری اضطراب کودک تاکید دارند. یکی از پیش بینی کننده های مهم رفتار والدین که تا کنون در رابطه با اختلالات اضطرابی کودکان به طور گسترده مورد پژوهش قرار نگرفته است شناخت و عقاید والدین است. هدف این پژوهش بررسی نقش پیش بینی کنندگی سبک های تفکر مادران و نگرش های فرزند پروری آنها بر اضطراب کودک بود. به این منظور تعداد234 نفر از مادران کودکان 6 ساله (دختر و پسر) از مراکز پیش دبستانی شهر شیراز از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه ی سبک های تفکر استرنبرگ، فهرست فرزند پروری بزرگسال-نوجوان(AAPI-2) و پرسشنامه اضطراب کودک اسپنس فرم والد(SCAS-P) را تکمیل کردند و برای تجزیه تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد که سبک های تفکر نوع دوم مادران ، به ویژه سبک تفکر محافظه کار به شکل مثبت اضطراب کودک را پیش بینی می کند. انتظارات نامناسب از کودک و فقدان همدلی نسبت به نیازهای کودک نیز اضطراب کودک را به شکل مثبت پیش بینی می کند. ترکیب سبک تفکر محافظه کار با انتظارات نامناسب و فقدان همدلی نسبت به نیاز های کودک، اضطراب را به شکل بهتری پیش بینی می کند.
کلید واژه: 1-سبک های تفکر 2-نگرش های فرزند پروری 3- اضطراب کودکان
فهرست مطالب
فصل اول: مقدمه
1-1- کلیات......................................................................................................................................... 2
2-1- بیان مسئله................................................................................................................................. 6
3-1-ضرورت و اهمیت تحقیق........................................................................................................ 9
4-1-اهداف پژوهش:.......................................................................................................................... 10
5-1-پرسشها و فرضیههای پژوهش............................................................................................. 10
1-5-1-پرسش های پژوهش........................................................................................................... 10
2-5-1-فرضیهها:................................................................................................................................. 10
6-1- متغیرهای پژوهش................................................................................................................... 11
1-6-1- نگر ش های فرزندپروری ................................................................................................. 11
2-6-1- سبک های تفکر.................................................................................................................. 13
3-6-1- اضطراب................................................................................................................................. 17
فصل دوم
2-پیشینه پژوهش............................................................................................................................... 20
1-2-مقدمه............................................................................................................................................ 20
2-2-بخش اول : عامل های خانوادگی.......................................................................................... 20
1-2-2- وراثت و ژنتیک.................................................................................................................... 21
1-1-2-2- بازداری رفتاری............................................................................................................... 22
2-1-2-2-خلاصه و نتیجه گیری................................................................................................... 22
2-2-2- دلبستگی............................................................................................................................... 23
3-2-2-روابط خانوادگی.................................................................................................................... 23
1-3-2-2- نزاع زناشویی................................................................................................................... 23
2-3-2-2-کیفیت ازدواج.................................................................................................................. 24
3-3-2-2- هم والدینی..................................................................................................................... 25
4-3-2-2-تاثیر سازگاری زناشویی بر فرزند پروری و اضطراب کودک................................. 27
5-3-2-2- اندازه خانواده، ترتیب تولد و تسلط خواهر و برادری........................................... 28
4-2-2- الگوبرداری والدین............................................................................................................... 29
5-2-2- فرزندپروری........................................................................................................................... 30
1-5-2-2-الگوی تربیتی استبدادی............................................................................................... 31
2-5-2-2-فرزند پروری مقتدرانه.................................................................................................... 32
3-5-2-2-الگوی تربیتی سهل گیر................................................................................................ 32
6-2-2-رفتارهای خاص فرزند پروری............................................................................................ 34
7-2-2- شناخت و عقاید والدین.................................................................................................... 34
1-7-2-2- عقاید و شناخت در مورد رفتار اضطرابی................................................................ 35
2-7-2-2- ادراک والدین از کنترل شخصی............................................................................... 36
3-7-2-2- شناخت به عنوان واسطه ی فرزند پروری و اضطراب......................................... 38
3-2- بخش دوم:سبک های تفکر................................................................................................... 38
1-3-2-نظریه های سبک های هوش........................................................................................... 39
2-3-2-نظریه خود مدیریتی ذهنی............................................................................................... 40
3-3-2-متغیر های موثر درشکل گیری سبک های تفکر........................................................ 40
1-3-3-2-فرهنگ............................................................................................................................... 41
2-3-3-2-جنسیت............................................................................................................................. 41
3-3-3-2-سن..................................................................................................................................... 41
4-3-3-2-سبکهای تفکر والدین..................................................................................................... 42
5-3-3-2-مدرسه و شغل................................................................................................................. 42
4-2-2-پژوهش ها مربوط به سبک تفکر..................................................................................... 44
5-2-2-نگرش های فرزند پروری.................................................................................................... 45
1-5-2-2-انتظارات نامناسب والدین از کودکان......................................................................... 45
2-5-2-2-فقدان همدلی نسبت به نیاز های کودک................................................................. 46
3-5-2-2-عقیده ی قوی والدین در استفاده از تنبیه بدنی................................................... 47
4-5-2-2-معکوس شدن نقشهای والد- فرزند......................................................................... 48
5-5-2-2-اجحاف در توان واستقلال کودک ............................................................................. 48
فصل سوم: روش تحقیق
1-3- مقدمه.......................................................................................................................................... 52
2-3- روش............................................................................................................................................ 52
3-3- جامعه آماری و روش نمونه گیری...................................................................................... 52
4-3- ابزار تحقیق................................................................................................................................ 54
1-4-3- پرسشنامه ی سبکهای تفکر استرنبرگ.................................................................... 55
1-1-4-3-روایی و پایایی پرسشنامه ی سبک های تفکر........................................................ 56
2-4-3- پرسش نامهی فرزند پروری بزرگسال – نوجوان (AAPI-2).................................. 56
1-2-4-3-روایی و پایایی پرسشنامه ی فرزند پروری بزرگسال – نوجوان (AAPI-2)... 58
2-2-4-3-تهیهپرسش نامهی نگرشهای فرزندپروری.............................................................. 58
3-2-4-3- تعیین پایایی و روایی پرسش نامهی نگرشهای فرزند پروری بزرگسال-
نوجوان (AAPI-2)............................................................................................................................... 59
3-4-3-مقیاس اضطراب کودک اسسپنس برای والدین (SCAS-P).................................... 60
1-3-4-3-روایی و پایایی مقیاس اضطراب کودک اسسپنس برای والدین (SCAS-P).. 61
2-3-4-3- تهیهپرسش نامهی اضطراب کودک اسپنس فرم والد (SCAS-P)............. 62
3-3-4-3- تعیین پایایی و روایی پرسش نامهی اضطراب کودک اسپنس فرم والد. ..... 62
5-3- روش جمعآوری دادهها.......................................................................................................... 63
6-3- روش تجزیه و تحلیل دادهها................................................................................................. 64
فصل چهارم : نتایج
1-4- مقدمه.......................................................................................................................................... 66
2-4- شاخص های توصیفی متغیر های پژوهش....................................................................... 66
3-4-روایی پرسشنامه ی نگرش های فرزند پروری نوجوان-بزرگسال(AAPI-2).......... 69
1-3-4-تحلیل عاملی AAPI-2....................................................................................................... 69
2-3-4-همبستگی زیر مقیاس های AAPI-2 با یکدیگر و مقیاس کلی............................. 72
4-4- پایایی پرسشنامه نگرش های فرزند پروری نوجوان-بزرگسال AAPI-2))............ 73
1-4-4-همسانی درونی AAPI-2............................................................................................... 73
2-4-4-ضریب پایایی به روش تصنیف ........................................................................................ 73
5-4-نتایج تعیین روایی پرسشنامه اضطراب کودک اسپنس فرم والد SCAS-P......... 74
1-5-4-همبستگی گویه ها با مقیاس کلی.................................................................................. 74
2-5-4-همبستگی زیر مقیاسهای آزمون با یکدیگر و مقیاس کلی.................................... 77
6-4-پایایی پرسش نامه ی اضطراب کودک اسپنس فرم والد(SCAS-P)...................... 78
1-6-4-همسانی درونی SCAS-P ............................................................................................ 78
2-6-4-پایایی به روش تصنیف برای(SCAS-P) .................................................................. 78
7-4-یافته های استنباطی................................................................................................................ 79
1-7-4-سبک های تفکر و اضطراب............................................................................................... 79
2-7-4-نگرش های فرزند پروری مادران و اضطراب کودک.................................................. 80
3-7-4-ترکیب نگرش های فرزند پروری با سبک های تفکر ................................................ 81
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
1-5-مقدمه............................................................................................................................................ 83
4-5- سبک های تفکر مادران و اضطراب کودک ..................................................................... 83
1-4-5- نتیجه گیری......................................................................................................................... 85
5-5- نگرش های نا مناسب فرزند پروری مادران و اضطراب کودکان.................................. 87
1-5-5-انتظارات نا مناسب و اضطراب.......................................................................................... 87
2-5-5- فقدان همدلی و اضطراب................................................................................................. 87
5-5-ترکیب نگرش های فرزند پروری با سبک های تفکر مادران در پیش بینی اضطراب
کودک.................................................................................................................................................... 89
6-5-نتیجه گیری................................................................................................................................ 90
7-5-نتیجه گیری نهایی ................................................................................................................... 90
8-5-پیشنهادات ................................................................................................................................. 91
منابع ....................................................................................................................................................... 93
پیوست ها............................................................................................................................................... 94
فهرست جدول ها
جدول شماره 1-3: سن مادر
جدول شماره 2-3: جنس کودک
جدول شماره 3-3: تحصیلات مادر
جدول شماره 4-3: وضعیت اشتغال
جدول شماره 5-3: وضعیت اقتصادی
جدول شماره 1-4: میانگین و انحراف استاندارد سبک های تفکر
جدول شماره 2-4: میانگین و انحراف استاندارد نگرش های نامناسب فرزند پروری
و اضطراب کودک
جدول شماره 3-4: همبستگی متغیرهای پژوهش
جدول شماره 4-4: همبستگی زیر مقیاس ها با یکدیگر
جدول 5-4: تحلیل عاملی پرسش نامه ی (( AAPI-2
جدول 6-4: همسانی درونی (آلفای کرونباخ) زیر مقیاسها و مقیاس کلی
پرسشنامهی AAPI-2
جدول شماره 7-4: ضریب پایایی همبسته اسپیرمن- برون برای
پرسش نامه ی AAPI-2
جدول شماره 8-4: همبستگی گویه ها با مقیاس کلی پرسش نامه اضطراب کودک
جدول شماره 9-4: ماتریس همبستگی زیر مقیاس ها
جدول شماره 10-4: ضریب پایایی همبسته برای زیر مقیاسها و مقیاس کلی
جدول 11-4 : ضرایب آلفای کرونباخ، مقیاس کلی و زیر مقیاس های
پرسشنامهی (SCAS-P)
جدول شماره 12-4: تحلیل رگرسیون سبکهای تفکر مادران و اضطراب کودک
جدول شماره 13-4: تحلیل رگرسیون نگرش های فرزند پروری مادران و اضطراب
کودک
جدول 14-4: تحلیل رگرسیون نگرشهای فرزند پروری و سبک های تفکر
بررسی نقش رسانه های جمعی (با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان
توضیحات محصول :
تحقیق حاضر با عنوان "بررسی نقش رسانههای جمعی(با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان " سعی دارد، تاثیرات مثبت وپیامدهای منفی وابستگی کودکان به تلویزیون را مورد بررسی قرار دهد. در راستای رسیدن به هدف مذکور ابتدا مبانی نظری تحقیق در مورد تاریخچه پیدایش رسانههای گروهی و به خصوص تلویزیون مطرح شده، سپس انواع کارکردهای تلویزیون، وظایف رسانه به عنوان یک وسیله ارتباطی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است
فهرست مطالب
عنوان صفحه
پیشگفتار: 1
مقدمه: 3
فصل اول : مبانی نظری تحقیق 7
بیان مساله واهمیت موضوع تحقیق: 8
اهداف تحقیق: 12
فرضیات تحقیق: 13
روش تحقیق: 13
فصل دوم: رسانه چیست و چه تواناییهایی دارد؟ 14
ارتباط جمعی- تاریخچه رسانههای جمعی 15
کارکرد رسانههای جمعی 21
وظیفه رسانه چیست؟ 28
قدرت تأثیر رسانههای جمعی 29
فصل سوم: جهان جدید تلویزیون 33
یک کودک چه وقت استفاده از تلویزیون را شروع میکند؟ 34
کودک چه مقدار وقت صرف تلویزیون میکند؟ 41
چه کسانی بیننده پروپا قرص هستند؟ 46
توضیحی درباره سایر رسانهها 49
استفاده کودکان از رسانهها در سنین مختلف: 50
کودکان چه چیزهایی را میبینند؟ 52
برخی معیارهای پیش بینی سلیقه کودکان در مورد تلویزیون 56
کودکان درباره تلویزیون چگونه فکر میکنند؟ 60
وجهه تلویزیون : 61
آیا تلویزیون در نظر کودکان شگفت انگیز است؟ 63
بچهها دوست دارند شاهد چه تغییراتی در تلویزیون باشند ؟ 64
والدین دوست دارند شاهد چه تغییراتی باشند ؟ 66
چرا کودک از تلویزیون استفاده میکند؟ 68
عملکرد تلویزیون: 75
چرا ما دارای رسانههای جمعی هستیم ؟ 77
نیازهای ویژه کودکان که تلویزیون آنها را برآورده میکند ، کدامند ؟ 79
محتوای خیال: 81
محتوای واقعیت 82
تلویزیون به عنوان خیال 83
آیا تلویزیون مانعی بر سرا راه مسائل زندگی است؟ 85
تلویزیون به عنوان واقعیت 86
دو جهان 89
اهمیت خیال 91
فصل چهارم: یادگیری از تلویزیون 92
چگونگی یادگیری از تلویزیون 93
موارد یادگیری اتفاقی 95
میزان هوش و رفتار کودک در ارتباط با برنامههای تلویزیون 100
چه آموزشی را باید انتظار داشته باشیم؟ 103
تلویزیون در مدرسه 108
چگونگی اکتساب در کودکان 113
مقایسه 115
فصل پنجم: تاثیرات جسمی و روانی تلویزیون بر کودکان 119
الگوی تأثیر- رسانه: 120
تلویزیون به کودکان چه میدهد؟ 120
الگوی تأثیر- کودک 127
الگوی تأثیر- تعامل 130
دیگر ویژگیهای تعامل 133
اثرات فیزیکی تلویزیون بر کودکان 135
آیا تلویزیون بر بینایی کودکان اثر بدی دارد؟ 136
آیا تلویزیون کودکان را خواب آلود و خسته به مدرسه میفرستد؟ 137
اثرات عاطفی تلویزیون برکودکان 138
اثرات شناختی تلویزیون بر کودکان 141
آیا تلویزیون حاوی تصویر غیر دقیقی از زندگی بزرگسالان است؟ 141
آیا تلویزیون موجب بزرگسالی زود رس میشود ؟ 143
اثرات رفتاری 145
آیا تلویزیون کودکان را منفعل میکند؟ 147
آیا خشونت ارائه شده در تلویزیون، آموزش خشونت میدهد؟ 153
نتیجه گیری : 157
پیامدهای منفی تلویزیون: 157
فصل ششم: اینترنت رسانه جدید قرن بیستم 160
اینترنت چیست؟ 162
فواید اینترنت برای کودکان: 163
خطرات اینترنت : 164
سودجویان از اینترنت برای به دام انداختن کودکان استفاده میکنند: 164
مطالب نامناسب و غیر مجاز در اینترنت : 164
ارتکاب جرایم: بمبها، مواد مخدر، دزدی و شخصیتهای غیر واقعی 164
تهاجم به حریم خصوصی : 165
چگونگی اجتناب و کاهش خطراتی که کودکان در ایترنت با آن مواجهند: 165
نتیجه گیری و آزمون فرضیات: 166
منابع مآخذ: 170
wordنوع فایل:
سایز: KB211
تعداد صفحه:164
عوامل مهم در ایجاد ارتباط روشن، متقاعدسازی، شکستن مقاومت در کودکان خیابانی خانة کودک ناصرخسرو
از آنجایی که موضوع کودکان خیابانی و چگونگی ارتباط برقرار کردن با آنها یکی از مسائل مهم و معضلات اساسی افرادی است که با آنها ارتباط دارند، هدف این تحقیق شناسایی مؤلفهها و راهکارهای مددکاران برتر در برقراری ارتباط مؤثر و مقایسة آنان با سایر مددکاران در انجمن حمایت از کودکان خیابانی شعبة ناصرخسرو در سه زمینة ایجاد ارتباط روشن، متقاعدسازی و شکستن مقاومت میباشد. بررسی حاضر تحلیل اطلاعات جمعآوری شده مربوط به کودکان خیابانی و مددکارانی که در ارتباط با آنها میباشند است. روش تحقیق توصیفی است و جامعة آماری این پژوهش 26 نفر از کودکان خیابانی خانة کودک ناصرخسرو بود که بصورت کاملاً تصادفی انتخاب شدند. این کودکان به عنوان گروه نمونه انتخاب شده و جمعآوری اطلاعات از طریق مصاحبة نیمهساختاریافته صورت گرفت و توسط سؤالاتی خاص مددکاران برتر از سایر مددکاران تمییز داده شدند و پرسشنامهای در زمینة برقراری ارتباط مؤثر بصورت بازپاسخ و محققساخته در سه زمینة فوق در اختیار کلیة مددکاران NGO قرار گرفت که پاسخ سؤالات کدگذاری شد و اعتبار پاسخها و کدهای مورد نظر توسط کدگذاری دیگر بدست آمد که بطور تقریبی 94% بوده است. و برای تجزیه و تحلیل گفتههای مددکاران و کودکان از تحلیل محتوا بصورت کیفی و کمی استفاده شد.
مصاحبة انتخاب مددکار برتر شامل 5 سؤال و پرسشنامة تکنیکها و مؤلفههای مهم برقراری ارتباط مؤثر شامل 9 سؤال بود.
نتیجة این تحقیق نشان میدهد که مددکاران برتر بیش از سایر مددکاران به عوامل درونی و روحیات کودکان توجه میکنند و تأکید زیادی به نقاط مثبت و قوی آنان دارند در صورتیکه سایر مددکاران به عوامل بیرونی و محیطی کودکان توجه میکنند و تأکید بیشتری به مشکلات و نقاط ضعف آنان دارند.
در پایان نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش دیگری که در خانة کودک شوش انجام گرفته مقایسه شد.
نکات و پیشنهاداتی از طرف پژوهشگر مطرح گردیده که شامل برگزاری کلاسهای آموزشی در ایجاد برقراری ارتباط برای مددکاران و تحقیق در این زمینه توسط پژوهشگران دیگر و ... می باشد.
فهرست مطالب:
چکیده |
فصل اول: مقدمه پژوهش |
مقدمه |
بیان مسئله |
هدف تحقیق |
برای چه تحقیق |
اهمیت و ضرورت تحقیق |
تعاریف نظری |
تعاریف عملیاتی |
فصل دوم: پیشینة پژوهش |
مقدمه |
تعارف کودکان کار و خیابانی |
خصوصیات کودکان خیابانی |
ساختار اجتماعی کودکان خیابانی |
ویژگیهای روانی و اجتماعی کودکان خیابانی |
علل پیدایش کودکان خیابانی |
معرفی انجمن حمایت از حقوق کودکان |
ارتباط چیست |
شناخت فراگرد |
مدلهای فراگرد ارتباط |
هدف از برقراری ارتباط چیست |
مبانی ارتباط اثربخش |
موانع ارتباطی |
مهارتهای روابط انسانی |
مراحل بهبود ارتباط |
نظریة نیاز و ارتباط مؤثر |
مبانی خاص نظری در تدوین پرسشنامه جهت انتخاب مددکاران برتر |
مدل ارتباطی سیستمهای «سازشپذیر» فرهنگی هستیگرا |
مدل ارتباطی گربنر |
مدل ارتباطی N.L.P |
راپورت یا رابطة مؤثر |
برقراری ارتباط روشن |
متقاعد سازی |
روبرو شدن با مقاومت |
فصل سوم: روش پژوهش |
مقدمه |
مراحل تحقیق |
جامعة آماری |
نمونه و روش نمونهگیری |
ابزار اندازهگیری |
روش جمعآوری اطلاعات |
روش آماری |
پرسشنامهها |
فصل چهارم: نتایج یافته های پژوهش |
مقدمه |
نتایج حاصل از مصاحبه با کودکان |
نتایج بخش اول پرسشنامه در زمینة برقراری ارتباط روشن با کودک |
نتایج بخش دوم پرسشنامه در زمینة متقاعدکردن کودک |
نتایج بخش سوم پرسشنامه در زمینة شکستن مقاومت کودک |
فصل پنجم: بحث |
بحث |
مقایسه با پژوهش خانة کودک شوش |
محدودیتهای پژوهش |
پیشنهادات پژوهش |
منابع |
پیوست |