پویا فایل

پویا فایل

پویا فایل

پویا فایل

دانلود ترجمه مقاله تئوری محدودیت ها و حسابداری به همراه متن انگلیسی

دانلود ترجمه مقاله تئوری محدودیت ها و حسابداری به همراه متن انگلیسی

تئوری محدودیت ها : یک ارزیابی مقایسه ای (ظرفیت حاشیه ای = حاشیه سود )
تغییر سازمان در اقتصاد جهانی که دردهه اخیر صورت گرفت با پذیرش مفاهیم تولید lean و سیستم انعطاف پذیر همراه بود . این مفاهیم به به صورت تلویحی معیاری از تولید و ظرفیت کاری را که با تقاضا و ظرفیت فعلی پذیرش هم خوانی داشتند را عرضه می کنند . سر منشاء وجود مدیریت ظرفیت محدود به دلیل تحقیق مستمر برای راندمان بالاتر و عدم توازن بین منابع و تقاضا برای منابع بیشتر بوده است . برای موسسات خصوصی و در تمام زمینه ها در اقتصاد ایرلند محدودیتهای مضاعفی اعمال شده است . موسساتی که در سطح بین المللی فعالیت می کنند با محدودیت های در سطح جهانی در مورد مدل های تولیدی lean مواجه هستند . موسساتی که در بخش های غیر تجاری فعالیت می کنند با مشکلات تازه ای که مربوط به کمبود کارمندان و سایر منابع می باشد مواجه می باشند در حالی که قبلا مشکل رکود و پایین بودن راندمان در مورد منابع وجود داشت .

سئوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چگونه حسابداری مدیریتی میتواند در مدیریت این گونه مشکلات و ارائه ظرفیت موجود به آنچه که مد نظر است مفید باشد . صرف نظر از این مطلب نبود تکنیک های برتر کمی به روز به آن نحوی که در گفته ها وجود دارد نیز از مشکلات است. روش بهینه سازی در برنامه ریزی خطی این امکان را به شما می دهد که مشکلات پیچیده ای که شامل محدودیت های مختلف ظرفیت هستند را حل کنید . علیرغم اصول شناخته شده و تفکر وجود مبانی بلند مدت حسابداری ، مدارک کمی وجود دارد که نشان دهنده کاربرد متداول این اصول و تفکر در حسابداری یا عملکردهای هیئت مدیره باشند .

Eli gold ratt در کتاب ((the goal)) با ارائه نظرات به صورت تئوری محدودیت ها جان تازه ای به دیدگاههای بهینه سازی تجاری داد . (گولدرات و کوکس ۱۹۹۳ ) . این نظرات مدیریتی بهترین فروشنده به صورت یک داستان مهیجی است که در آن تلاش مدیر شرکت ظرف مدت ۹۰ روزبرای حفظ زیان ناشی از عملکرد جلوگیری از ورشکستگی پیگیری می شود . در این داستان گلدرات و دکوکس به حسابداری قیمت تمام شده به عنوان ((دشمنی برای بهره وری )) حمله می کنند به جای آن از تکنیک ها ی پیشرفته کلی نگری همانند MRP درست سر موقع jit و کنترل آماری پروسه استفاده می کنند .

در این مقاله به تفضیل کمک نسبی فرضیه محدودیت ها نسبت به روش های تجاری حسابداری مدیریتی برای بهره گیری از منابع و تصمیم گیری توضیح داده شده است . این مقاله همچنین اشاعه و ارزیابی تئوری محدودیت ها و واکنش هایی که در قبال آن در حسابداری و فرهنگ مدیریتی ایجاد شده نیز مورد بررسی قرار می دهد . تداوم بقای حسابداری قیمت تمام شده در برابر حملات مستمری که به آن می شود مشابه احتمالات گلدرات در بخش مربوط به توانا

یی مقررات برای ایجاد تغییر و قرار دادن پیشرفت های اجباری به صورت برنامه و برنامه های آموزشی است . یک نمونه در زمینه خود تئوری محدودیت ها است
leg horgren et al(1999) &morse &Zimmerman(1997) مدارک در طی پروسه نشان می دهند که چه عقاید جدیدی اساس این مثال جذب تفکر مدیریت سنتی شده است .

کلمات کلیدی :
مدیریت ظرفیت ، تئوری محدودیت ها ، حسابداری مدیریتی
مقدمه :
تغییر سازمان در اقتصاد که در دهه اخیر صورت گرفت با پذیرش مفاهیم تولید lean و سیستم های انعطاف پذیر همراه بود . این مفاهیم به صورت تلویحی معیاری از تولید ظرفیت کاری را که با تقاضا و ظرفیت پذیرش فعلی همخوانی داشتند را عرضه می کنند . شکوفا شدن اخیر اقتصاد ایرلند نیز اهمیت در نظر گرفتن روشهای مدیریت ظرفیت را پر رنگتر نموده است . سر منشا وجود مدیریت ظرفیت به دلیل تحقیق مستمر برای راندمان بالاتر و عدم توازن بین منابع و تقاضا برای منابع بیشتر بوده است . مشکل مدیریت ظرفیت در سطح اقتصاد کلان و محلی یا در سطح موسسه وجود دارد .

سوالی که در اینجا مطرح می شود نحوه مشارکت حسابداری مدیریتی در مدیریت این گونه مشکلات است . صرفنظر از این مطالب نبود تکنیک ها ی برتر و به روز به نحوی که در گفته ها مطرح می شود نیز یکی از مشکلات است .
تئوری محدودیت ها :
Eli goldratt در کتاب((the goal)) با ارائه نظریات خود به صورت تئوری محدودیتها جان تازه ای به دیدگاه های بهینه سازی تجاری بخشید . (گولدرات دکوکس ۱۹۹۳ ) این نظرات مدیریتی بهتترین فروشنده به صورت داستان مهیجی است که در آن تلاش مدیر شرکت ظرف مدت ۹۰ روز برای حفظ زیان ناشی از عملکرد جلوگیری از ورشکستگی پیگیری می شود . در این داستان گلدرات دکوکس به حسابداری قیمت تمام شده به عنوان ((دشمنی برای بهروری )) حمله کرده و به جای آن از تکنیک های پیشرفته کلی تری همانند MRT ، JIT و کنترل آماری پروسه استفاده می کنند . تداوم بقای حسابداری قیمت تمام شده در برابر حملات

مستمری که به آن می شود مشابه به احتمالات گلدرات در بخش مربوط به توانایی مقررات برا ی ایجاد تغییر و قرار دادن پیشرفت های اجباری به صورت برنامه و برنامه های آموزشی است . یک نمونه در این زمینه خود تئوری محدودیت هاست . تئوری محدودیت ها (TOC) روش هایی را برای افزایش سود عملیاتی با شناسایی گلوگاههای عملیاتی ، و درک این مطلب که محدودیت منابع تعین کننده ظرفیت پذیرش مجموعه به صورت کلی است ، توضیح می دهد . گلوگاه را

می توان با شناسایی عملیاتی که در آن حجم زیادی از کالا ها منتظر انجام تعیین کننده ظرفیت پذیرش مجموعه به طور کلی است ، توضیح می دهد . گلوگاه را میتوان با شناسایی عملیاتی که در آن حجم زیادی از کالاها منتظر انجام کار روی آن ها هستند شناسایی نمود . خلاصه ای از بهبود تئوری در مقاله jones & dugdale(1998) آمده است .
مدیر باید مطمئن شود که گلوگاه منابع همیشه مشغول بماند و سایر منابع طبق برنامه در مرحله بعد از گلوگاه قرار گیرند .
تئوری محدودیتها بر پایه سه معیار اصلی طراحی و ایجاد شده است :
۱- سهم ظرفیت پذیرش = در آمد فروش- هزینه مواد مستقیم
۲- سرمایه گذاری (سهام ) = موجوی کالا (مثل مواد خام ، wip ، کالای ساخته شده (فقط شامل مواد )+ هزینه های تحقیق و توسعه + ساختمان و تجهیزات
۳- هزینه های عملیاتی = شامل هزینه های عملیاتی به غیر از مواد مستقیم ، هزینه های دستمزد و سر بارها و استهلاک .در ضمن به طور تلویحی فرض شده است که همه این مواد ثابت هستند این فرض ممکن است باعث شود که بسیاری از منتقدان تصور کنند که اندازه گیریهای TOC دارای کابردی کوتاه مدت هستند .
TOC قصد افزایش ظرفیت پذیرش را همراه با کاهش سرمایه گذاری و هزینه های عملیاتی را دارد . و این عمل با پیگیری یکسری مراحل مرتبط با مدیریت کمبود منابع انجام می شود .
پنج مرحله کلی :

مرحله ۱ : تشخیص این که ظرفیت پذیرش کل مدرسه به وسیله محدودیت منابع محدود می شود.
مرحله ۲: شناسایی محدودیت منابع که معمولا با مشاهده محلی که کالا ها برای انجام کار بیشتر معطل می مانند انجام می شود .
مرحله ۳ : نگهداری مداوم گلوگاه تولیدی به صورت شغول و برنامه ریزی تمامی عملیات با توجه به آن نیاز به منابع محدود باعث می شود که برنامه تولید بر پایه سایر منابع طرح گردد و در این حالت جایگاهی برای سایر ماشینها یا عملیات در نظر گرفته می شود . افزایش تولید فقط باعث افزایش کالا بدون افزایش ظرفیت پذیرش می شود . TOC می خواهد که موجودی کار در جریان ساخت را محدود کند . با اینحال TOC طرفدار نگهداری حجمی از کالا قبل از گلوگاه ماشین است تا مطمئن شود که ماشین ناخواسته بیکار نمی ماند .

مرحله۴ : ارزیابی تنگناهای سیستم با افزایش ظرفیت سیستم این عمل در صورت افزایش پذیرش بیش از هزینه صرف شده برای توسعه میسر می باشد .
مرحله ۵ :اگر در هر کدام از مراحل بالا محدودیتی مشاهده شده به مرحله ۱ برگردید .

Drum-Buffer,ropeگلدرات TOC را به سه قسمت Drum ، Buffer ، rope خلاصه نموده است . نتایج حاصل از سیستم های تولید ، آهنگی را برای تولید ایجاد می کند که از طریق آن می توان محدودیتهای ماشین ها را پیگیری نمود (Drum) از طریق این پیگیری قبل از این ماشین ذخایر احتیاطی انباشت نمود (Buffer) تا در صورت نیاز با توجه به سفارش مشتری مواد اولیه را جذب یا آزاد نمود (Rope)
تئوری محدودیت ها و حسابداری :
دلایل گلدرات دکوکس (۱۹۹۳)در شناسایی حسابداری هزینه ها به عنوان ((دشمن شماره یک بهره وری در داستان))درداستان “the goal” آمده است . قهرمان داستان (آلکس)کشف می کند که همزمان با توقف تولید در یک گلوگاه ماشینی (با پیگیری Drum) یک افت در میزان ظرفیت به رئیس دفتر مربوطه گزارش شده است . معیارهای جدید حسابداری همانند هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) ممکن است ضعف حسابداری رایج را که بر پایه هزینه یابی جذبی عمل می کنند با ایجاد انگیزه بالاتر برای تولید بیشتر در هر فعالیت و با مراحل کمتر او شاید با اجرای طولاتر تولید و تولید خروجی با منابع بدون محدودیت جبران کند . در کل TOC به جای آنکه اطلاعاتی را برای کنترل مدیریت یا هزینه یابی تولید در دسترس قرار دهد اطلاعاتی راجع به تصمیم گیری را فراهم می کند .

همچنین طرفداران TOC اظهار می دارند که معیار های حسابداری رایج مخالف بهبود راندمان واحد در اثر نتایج TOC حاصل از حذف حساب سود و زیان از مانده قبلی کار در جریان ساخت از ماشین های بدون مشکل و محدودیت می باشند . (قبلا به صورت یک دارایی در تراز نامه عنوان می شد ) البته بایستی به این نکته توجه داشت که این تاثیر محدود به میزان سربار اختصاص داده شده به WIP می باشد و به علاوه این تاثیر یک اثر “منحصر بفرد” روی اولین اجرای TOC می باشد و تنها زمانی بروز می کند که کمیت WIP کاهش پیدا می کند .
آن چه جالب است اسن است که بدانیم حداقل در بخش تفسیر های حسابداری یا تحلیل های TOC چه توصیه هایی در زمینه حسابداری از تئوری محدودیتها مورد قبول قرار گرفته است . مثلا جونز و داگدال (۱۹۹۸)توجه خودداری تاثیر TOC و نحوه ارائه آن به صورت یک الگو متمرکز کرده اند به همین دلیل آن ها

حسابداری مدیریتی ارائه شده بوسیله گلدرات را مورد بررسی قرار ندادند و یا اینکه خود مدل TOC را از نظر وجود نقطه ضعف مورد آزمایش قرار ندادند . با این وجود برخی از نقاط ضعف به وسیله جونز و داگدال (همچنین به وسیله گلدرات ) به هنگام ارزیابی TOC به صورت یک اندیشه جدید مدیریتی در مقالات منتشر شده بعد از “THE GOAL” همانند ‘the Haystack syndrome” پذیرفته شده است در تعریف جدید اهداف موسسه از حداکثر سازی ظرفیت به یک سری اهداف سه گانه تبدیل شده است مثلا برآورده کردن احتیاجات (۱)مالکان (۲)کارمندان یا (۳)بازار .یکی از سه گروه بایستی با توجه به محدودیت های در گروه دیگر به عنوان هدف موسسه مورد بررسی قرار گیرد . به طور مشخص این تغییر به سمت اهداف کمتر کیفی هستند که گفته می شود اجزاء مهم محاسباتی TOC را به

عنوان یک “کنولوژی تفکری ” یا “پروسه تفکری” جدید در نظر گرفتند اما این دلایل کمتر قابل اندازه گیری هستند . مشخصاً نورین ، اسمیت و ماکی (۱۹۹۵)گزارش کرده بودند که در مورد اکثر موسساتی که ادعا کرده بودند با TOC منطبق هستند یا به وسیله آن تحت تاثیر قرار گرفته اند ، نسخه به کار رفته از تئوری به صورت اولیه و بیشتر کیفی بود که به آن ها اجازه می داد هنوز هم مسائل را از دیدگاه حسابداری نگاه کنند . در حقیقت درگزارش نورین و دیگران آمده بود که “ما از این که ببینیم که آن (کاربرد پروسه تفکری)به طور متداول مورد استفاده قرار بگیرد مایوس شده بودیم … در بیشتر موارد از آن استفاده نمی کردند ” (صفحه۱۳۸)این مقوله همچنین ظرفیت پذیرش در TOC را که دارد متون حسابداری مدیریتی شده بود را نیز تدوین کرد .

جونز و داگدال تکامل TOC را به صورت سازگار با مدل اولیه همانند قهرمان کتاب “هدف”که می خواست سود آوری موسسه را با حفظ مشاغل مرتبط افزایش دهد ، پذیرفتند با اینحال اخراج کارکنان در مدل اولیه به صورت تلویحی اشاره شده بود در این مدل خروجی بایستی در نقاط غیر گلوگاهی به گونه ای محدود شوند که هزینه ها کاهش یابند . در مدل بعدی همانند مغایرتها قبولانده شده بود که برای حذف محدودیت تتقاضای محدود بایستی تلاش شود که مشتریان جدید پیدا شوند یا فروش بیشتری برای مشتریان موجود داشته باشیم . با اینحال “این معاملات با مفهوم بهره متناقض بوده و روش های کنترل مدیریتی را نادیده می گیرند “(صفحه ۸۸).



خرید فایل


ادامه مطلب ...

دانلود ترجمه مقاله تحقق سود و جدائی از سرمایه به همراه متن انگلیسی

دانلود ترجمه مقاله تحقق سود و جدائی از سرمایه به همراه متن انگلیسی

مفاهیم سود اقتصادی و سود تحقق یافته موضوعات بحث بر انگیزی در حسابداری شرکت و حوزه های مربوطه بوده اند . این بحث ها مکرر به شکل های مختلف آمده اند نه تنها برای تجدید نظر در مفهوم سود از لحاظ سود اقتصادی بلکه در حوزه های مربوطه مثل مالیات بر سود شرکت و محدودیت های سود سهام . دراین بخش ،نگاهی سریع به سابقه قضائی در US داریم ، به عنوان راهنمای بررسی پروسه تعامل مفهوم سود و برقراری مفاهیم تحقیق . سابقه قضایی مورد بحث

کار Eisner در مقابل Macomber است که توسط دیوان عالی فدرال US در ۱۹۲۰ وضع شد. اگر چه این وضع اساسا یک اختلاف بر سر شرایط کد درآمد داخلی بود که سود سهام را به عنوان سود

مالیاتی فرض می کرد ،اما موضوعی مهم در تاثیر بر آیندگان شد از این نظر که شیوه های مفهومی را بر قرار ساخت . تصمیم دیوان از تفسیر مفهوم تحقق به شکلی بود که یک افزایش صرف در ارزش سرمایه بر روی تشکیل درآمد کافی نیست اگر از سرمایه جدا شود بنابراین انکار کرد که سود سهام ، درآمد سود باشد.

تصمیم دیوان سود تولید شده از سرمایه را به عنوان جریان کالا ها تعریف می کند که از سرمایه جدا شده و دریافت کننده می تواند مستقلا آنرا استفاده یا واگذار کند . این امر نشان می دهد که در مورد سودهای سهام نقدی سهامداران یک سری اموال را با مالکیت انحصاری بدست می آورند و آزادانه می توانند آنرا واگذار کنند سود سهام تنها مدرکی است از آنچه سهامداران قبلا مالک آن بوده اند . همچنین افزایش ارزش سرمایه ناشی از سود سهام را نباید به عنوان تحقق سود فرض کرد ، تا زمانی که سهامداران اختیاری در سرمایه گذاری مجدد یا مصرف آن نداشته باشند . این

تلاش بود برای توصیف« جریان نقد یا معادل نقد»برای تحقق سود که قبلا با توجه به مالیات بر سود سرمایه به آن پرداخته شده بود. این قانون که افزایش ارزش تخقق یافته را جدا از سرمایه به عنوان سود در نظر می گیرد سعی کرد مفهوم حسابداری سود تحقق یافته را با اضافه کردن »آمادگی برای مصرف » بدست آورد ، و در همین حال از مفهوم سود اقتصادی شروع کرد یعنی افزایش ارزش در سرمایه البته جدائی از سرمایه ،در صورتیکه رضایت از شرایط آمادگی برای مصرف کافی باشد ضروری نیست . حتی قبل از تحقیق (بازیافت) جریان نقد افزایش در ارزش سرمایه از طریق وام گیری قابل مصرف است . ولو اینکه افزایش ارزش از سرمایه جدا نباشد سرمایه تا آنجا که مازاد مصرف شود بر قرار خواهد بود . این درست است که در شرایط دسترسی برای مصرف با سود اقتصادی نیز مطابقت دارد . البته سهام به خودی خود سروکاری با سود سهامداران ندارد ، افزایش در لرزش سود آنها که ناشی از جمع آوری درامد قبل از آن است،سود قابل تقسیم یپبرای سهامداران را در پی دارد.با این وجود ،رای دیوان مشخص کرد که دارایی سهامداران در عواید حفظ شده ،سرمایه است نه سود.
سهام از سود سهامداران خارج شد زیرا نه شرایط شرکت را بدتر میکرد و نه به نفع سهامداران بود. انتقال سرمایه شامل جریانات نقدی (یعنی سود تحقق نیافته)،ونه صرفاًترقی قیمت ارزش سرمایه ،به عنوان عامل سود در نظر گرفته میشد. بحث بالا نشان می دهد که سود تحقق نیافته به عنوان یک مفهوم حسابداری را باید به عنوان مفهومی در تضاد با سود اقتصادی نگاه کرد تا یک مفهوم

وابسته به آن.آن یک مفهوم مشتق شده از سود اقتصادی با تحمیل یک شرط اضافی نبود. در

عوض به نظر میرسد که تحقق به عنوان یک جریان نقدی به عنوان یک شرط لازم از ابتدا محسوب می شد و آن شرط توسط مفهوم جداسازی از سرمایه توضیخ داده شد.این بدان معنا است که سود اقتصادی و سود تحقق یافته ،مفاهیم مستقل با اهداف و مبدا متفاوت هستند

Realization of income and separation from capital
The concepts of economic income and realized income have been subjects of controversy for a long time in corporate accounting and related areas. Those arguments have been repeated in a variety of forms, not only in attempts to reconsider the concept of income in the light of economic income but also in the related area such as taxation on corporate income and restrictions on dividend for the company law purpo

se. In this section, take a quick look at an early judicial precedent in US 6), as a clue to a review of the process of interaction of income concept and establishment of realization concepts.
The judicial precedent at issue is the case of Eisner vs. Macomber ruled by the US Federal Supreme Court in 1920. Although this case was originally a dispute over the provision of the Internal Revenue Code that deemed stock dividends as taxable income, it became a leading case that left a significant impact to posterity, in that it established the conceptual norms such as what constitutes income. The court decision set out the interpretation of the realization concept that a mere increase in the value of capital is not enough to constitute income if it is not separated from capital, thereby denied that stock dividend is income. The court decision defined the income generated from capital as an inflow of goods that has been separated from capital and the recipient can

independently use or dispose of, not a mere increase in the value of the capital. It pointed out that, whereas in case of cash dividends the shareholders acquire a property with exclusive ownership and can freely decide its disposal, stock dividend provides only an evidence of what the shareholders already holds. It also noted that the increase in the value of capital arising before the dividend should not be deemed as realization of

income, as long as the shareholders do not have discretion to reinvest or consume it.
This was an attempt to describe the “inflow of cash or cash equivalent” test for

realization of income, which had already been established with regard to taxation on ca

pital gains, using more essential attributes. This rule, which deems the increase of the value rrealized income by adding the “availability for consumption” condition, whereas it

started from the concept of economic income, that is, value increase arising on capital. However, separation from capital would not be necessary, if satisfaction of the “availability for consumption” condition were just enough. Even before the cash flow is realized, an increment in capital value is consumable through borrowing. Even though the increment is not separated from capital, capital is maintained as far as the surplus is consumed. It follows that the “availability for consumption” condition can be also met by economic income. Although stock dividend itself has nothing to do with the income of shareholders, the increase in the value of their interest, resulted from accumulation of earnings before that, should have brought consumable income to the shareholders.

Nevertheless, this court decision determined that the shareholders’ equity in retained earnings is capital, not income. The basic stance of this decision was that income is cash flow, not the expectation of it. Stock dividend was excluded from the income of the shareholders because it neither makes the company worse off nor the shareholders better off. A transfer of wealth involving cash flows (that is, realized income), not mere appreciation of capital value, was the element of income as defined here. The above discussion reveals that the realized income as an accounting concept should be viewed as a concept conflicting with the economic income concept ab initio, rather than a economic income by imposing an additional condition. Instead, it seems that realization as cash flows was regarded as a necessary condition from the beginning and that condition was explained by the concept of separation from capital. This means that economic income and realized income are independent concepts with different objectives and origins. Although they can be compared with each other, consistency between them cannot be expected.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

ترجمه مقاله پشت پرده مشکلات بازاریابی به همراه متن انگلیسی

ترجمه مقاله پشت پرده مشکلات بازاریابی به همراه متن انگلیسی

بازاریابی اکنون آماده یک تحول است زیرا نقاط ضعف آن آشکار شده است ( همه افراد , سهامداران ,مدیران , ------ (مدیران عامل ) ,مصرف کننده وحکومت ناراحت هستند زیرا بازاریابی انگونه که بایستی موسسات رابه حرکت رادارد عمل نمی کند) این مطلب را کوین کلانسی رابرت شلمن که مدیران بازاریابی هستند ,می گویند یکی از مهترین دلیل این ناتوانی این است که تحقیق انجام نمی گیرد که علت آنهم وجود شکاف در ساختار اصلی آن است حتی دانشگاهها که اولین منابع در تئوری تحقیق بودند نیز نقاط ضعفی را در پر کاربردترین روشهای تحقیقاتی مشاهده کرده اند. با توجه به مقالات منتشر شده بوسیله ویلیام ماسی از استانفورد از دانشگاه پنسیلوانیا , رونالد فرانک از دانشگاه کورنل وتوماس لوراهل شخص شده است که آمارهای چند متغیره ای که صفات افراد را توضیح می دهند را فقط می توان برای کمتر از 7 درصد از رفتار وخرید بکار برد.

مشکلات مربوط به تحقیق در مورد مصرف کننده منشأ روان شناسی دارد, حوزه ای که بیشترین تلاش رابرای تعریف رفتار انسان انجام می دهد, همانگونه که فیزیکدانها با دقت حرکت اجسام را در اتمها وستاره های توضیح می دهد اما رفتار انسان آنچنان غیر قابل پیش بینی است نمی توان آن را با این دقت توضیح داد, زیرا این رفتار با بسیاری دیگر از عوامل در ارتباط است. روان شناس ها --------- می نویسد با انجام یک تحقیق در مورد علت وتأثیر بسیاری از روانشناسان به این مطلب می رسند که بایستی به یک نظر انتزاعی عقب نشینی کنند تا بتوانند زمینه ها را نادیده بگیرند .تحقیق در مورد مصرف کننده منعس کننده گرایشات مشابه است.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

ترجمه مقاله پژوهش در عملیات به همراه متن انگلیسی

ترجمه مقاله پژوهش در عملیات به همراه متن انگلیسی

پژوهش روش کاربرد،پژوهش کاربردی یا صرفاOR عبارتند از کاربرد الگوهای ریاضی.آمار و الگوریتم به منظور اتخاذ تصمیم مناسب.پژوهش روش کاربرد اغلب برای بررسی نظام های پیچیده جهان واقعی و باهدف

ارتقا و بهینه سازی عملکرد صورت می گیرد. می توان OR را شکلی ازریاضیات کاربردی به شمار آورد.

فهرست:
۱ – پژوهش روش کاربرد دربافت
۲ – حوزه های کاربرد
۳ – جوامع شغلی
۴ – منشا و نام
۵ – نمونه ها
پژوهش روش کاربرد در بافت
معمولا اصطلاحات پژوهش روش کاربرد و دانش مدیریت به یک معنی به کار می روند.چنانچه بخواهیم بین این دو اصطلاح تفاوتی قائل شویم می توان گفت که معمولا دانش مدیریت رابطه نزدیکتری با مسائل مدیریت مشاغل دارد.

همچنین پژوهش روش کاربرد با مهندسی صنعتی ارتباط نزدیک دارد.مهندسی صنعتی بیش از یک دیدگاه مهندسی را در بر می گیرد و معمولا مهندسان صنعتی شیوه های OR را به عنوان بخش عمده مجموعه ابزار خود در نظر می گیرند.برخی از ابزارهای ابتدایی که مورد استفاده پژوهشگران روش کاربرد قرارمی گیرد عبارتند ازآمار،بهینه سازی ،نظریه گراف و شبیه سازی.به خاطر ماهیت محاسباتی این رشته ها،OR با دانش کامپیوترنیز در ارتباط است و معمولا پژوهشگران روش کاربرد از نرم افزارهایی استفاده می کنند که توسط ایستگاه پردازشگر نوشته می شود.پژوهش روش کاربرد ازطریق توانایی آن در جهت ارتقاءکل سیستم متمایز می شود نه از طریق تمرکز بر عنصرخاص.وقتی پژوهشگرروش کاربرد با مسئله جدیدی روبرو می شود

انتظار می رود که با درنظرگرفتن ماهیت سیستم،اهدافی که برای بهبود در نظرگرفته شده و محدودیت زمان و قدرت محاسبه مناسبترین شیوه را تعیین کند.به همین دلیل،عنصر انسانیOR بسیارمهم است.مانند سایر ابزارها،شیوه های OR به تنهایی قادر به حل مشکلات نمی باشد.
حوزه های کاربرد

نمونه هایی از کاربرد که درآن پژوهش روش کاربردمورد استفاده قرار می گیردعبارتند از:
طراحی نقشه اولیه یک کارخانه برای روند مطلوب مواد

ایجاد شبکه ارتباطات دوربرد با قیمت پایین همزمان با گارانتی کیفیت خدمات درصورتی که اتصالات ویژه خیلی شلوغ یا خراب باشند
تعیین مسیرهای اتوبوسهای مدرسه به گونه ای که نیاز به کمترین مقدار اتوبوس باشد
تعیین نقشه اولیه چیپهای کامپیوتری به منظور کاهش زمان تولید(ودرنتیجه کاهش هزینه)
جوامع شغلی

اتحادیه بین المللی جوامع پژوهش روش کاربرد(IFORS) یک سازمان پوششی برای جوامع پژوهش روش کاربرد درسرتاسرجهان محسوب می شود.مهمترین این سازمانها عبارتند از:
موسسه پژوهش روش کاربرد و علوم مدیریت(INFORMS) و جامعه پژوهش کاربردی
(ORS).

EURO عبارتند ازانجمن جوامع اروپایی پژوهش کاربردی.CORS عبارتندازجامعه کانادایی
پژوهش روش کاربرد.ASOR عبارتند ازجامعه استرالیایی پژوهش روش کاربرد.MORS
عبارتند ازجامعه پژوهش روش کاربرد که از سال۱۹۶۶ با هدف ارتقاء کیفیت و سودمندی بررسی های پژوهش نظامی روش کاربرد درحمایت از تصمیمات نظامی درایالات متحده آمریکابه وجود آمد.ORSP عبارتند ازجامعه پژوهش روش کاربرد فیلیپین در سال۲۰۰۴ .
INFORMS به منظور بهبود عرضه حرفهOR ابتکاراتی را به نمایش گذاشت از جمله وب سایتی تحت عنوان علم برتر که این وب سایت به معرفیOR پرداخته و نمونه هایی از کاربردهای موفقیت آمیز OR را درمسائل صنعتی بیان می کند.

منشا و نام
اگرچه شالوده ها پیش از جنگ جهانی دوم ریخته شد اما رشته پژوهش روش کاربرد به گونه ای که امروز آن را می شناسیم درزمان جنگ جهانی دوم و زمانی به وجود آمد که طراحان نظامی در انگلیس( از جمله فردریک لانچستر،پاتریک بلکت و فرانک یتس) و ایالات متحده به دنبال راههایی برای تصمیم گیری های بهتردر زمینه هایی مثل طرح های آموزشی ولجستیک ( لشکرآمایی) بودند.پس ازجنگ ازآن در مسائل مشابه موجود درصنایع نیزاستفاده گردید.

این رشته در انگلیس به عنوان”پژوهش کاربردی”شناخته می شود( تجزیه و تحلیل کاربردی در وزارت دفاع و ارتش انگلیس که در آنOR برای”ملزومات کاربردی “قرارمی گیرد به کار می رود) و دراکثرکشورهای انگلیسی زبان دیگربه عنوان”پژوهش روش کاربرد”به کار می رود با این وجودOR به عنوان یک علامت اختصاری مشترک درهمه جا مورداستفاده قرار می گیرد.نام این رشته تا حدودی تاسف آوراست چون دیگرOR منحصر به روش کاربرد نبوده و کاربرد آن دیگر به مفهوم قدیمی آن در پژوهش به کار نمی رود( اگرچه درحال حاضرپژوهش OR برای پیدا کردن شیوه های نوین ومطلوب تر هنوز مورد استفاده قرارمی گیرد.)

گروه پاتریک بلکت تجزیه و تحلیل های مهمی به عمل آورند که درجنگ مثمرثمرواقع شد.
بریتانیا برای کاهش خسارات ناشی از حمل و نقل با کشتی سیستم اسکورت(کاروان)را معرفی کرد اما زمانی که اصول استفاده ازکشتی های جنگی برای مشایعت کشتی های تجاری مورد پذیرش واقع شد هنوزبه کارگیری کاروانهای کوچک یا بزرگ و برتری هر یک به دیگری در پرده ای از ابهام قرارداشت.اسکورت ها با سرعت کندترین کشتی حرکت می کنند.بنابراین کاروانهای کوچک قادرند که سریع تر حرکت نمایند.همچنین این مساله مورد بررسی قرار گرفت که شناسایی

کاروانهای کوچک برای زیر دریایی های آلمانی دشوارمی باشد.از طرف دیگر کاروان های بزرگ قادربودند که در برابر مهاجمان،کشتی های جنگی بیشتری را به کار گیرند.همچنین بابه کار گیری کاروان های بزرگ احتمال غرق شدن کشتی های تجاری توسط زیر دریایی ها کاهش پیدا می کرد.گروه بلکت به خوبی نشان دادندکه:

کاروان های بزرگ کارآمدتر بودند
احتمال شناسای توسط زیردریایی ازنظرآماری هیچ ارتباطی با اندازه کاروان ندارد
کاروان های آهسته درمعرض خطر بیشتری قراردارند(با توجه به مطالب ذکر شده کاروان های بزرگ به کاروان های کوچک ترجیح داده می شد)
در اقدام دیگری که توسط گروه بلکت انجام شد،این گروه به تجزیه وتحلیل گزارش یک نظرسنجی پرداختند که این نظرسنجی ازسوی واحدنظامی هواپیماهای بمب افکنRAF صورت گرفت زیرا بر اساس نظرسنجی واحد نظامی هواپیماهای بمب افکن انتظار می رفت که همه هواپیماهای بمب افکن پس از حملات بمباران در آلمان در طی یک زمان مشخص برگردند.همه خساراتی که از سوی دفاع هوایی آلمان وارد شده بود مورد ملاحظه قرار گرفت و توصیه شد که در بیشتر

مناطقی که به شدت صده دیده بودندباید از زره استفاده گردد.در مقابل گروه بلکت توصیه ای شگفت انگیزو دور از عقل ( برخلاف شهود) ارائه دادند و این توصیه عبارت بود از این که باید زره در مناطقی قرار گیردکه کاملا تحت تاثیر خسارت قرارنگرفته اند.استدلال آنها بدین قرار بودکه نظر سنجی به درستی صورت نگرفته زیرا دراین نظرسنجی فقط هواپیماهای لحاظ شده اند که با موفقیت از آلمان برگشته اند.
‏یکشنبه‏، ۲۰۰۵‏/۰۹‏/۱۱



خرید فایل


ادامه مطلب ...

دانلود ترجمه مقاله استدلال مدیران به همراه متن انگلیسی

دانلود ترجمه مقاله استدلال مدیران به همراه متن انگلیسی

راز موفقیت : به همان اندازه که قضیه نادرست کریستنسن اثبات می شود،تشخیص راز موفقیت بیشتر از کتاب درسی مدیریت اتخاذ می شود.
نوامبر۲۰۰۳
روبرت هلر
انسان قرون وسطایی برای سنگ فیلسوفی جستجو کردکه می توانست اصل فلز را به طلا تغییر شکل دهد.اغلب مدیران و مؤسسان شرکت یک امید مشابه و معمولا بیهوده را دنبال می کنند،اما نیازی نیست که آن بیهوده باشد،از طریق نتایج شرکتها دریک صنعت شناخته می شود.

آنها از فروش درسالهای۱۹۹۴ -۱۹۷۶ شصت و دو میلیون دلاربدست آوردند،قیمت برای رقبایی که سنگ را نیافته بودند،بیست مرتبه زمان بندی شد.اگرچه که بقدر کافی متقاعدکننده نیست،فروش در شرکت در گروه خسته و کسل تنها یک۵/۶۴ میلیون دلاراضافی را میانگین می گیرد : میانگین موفقیت ۹/۱ بیلیون دلاری – یک تفاوت ۲۹ – رتبه ای است.آمارهای اضافی از کتاب یک مدیریت مشهورو درست نوشته کلیتون ام ۰ کریستنسن بدست می آید.آن عنوان واضحی است،مثله غامض بدعت گذار :زمانی که تکنولوژی های جدید باعث می شوند شرکت های بزرگ ورشکست

شوند،عدالت را نسبت به پیغامش کمتر رعایت می کنند که در همه زمانها برای همه مدیران و شرکتها به کار برده می شود و فقط برای بدعت گذاران نیست.سنگ فیلسوف که در بالا درآمارهای اضافی ذکرشد،بهرحال ابداع در تکنولوژی های در هم گسیخته است.رشد موفقیت جستجو شده از طریق عضویت بازارهای کوچک آشکار شده است.در تضادبا این،علامت گذاری های قبلی رشد رادر بازارهای بزرگ دنبال کردند.هر دو گروه ریسک را قبول کردند.برندگان فرصتی داشتند که درآن یک بازارآشکارشده برای تکنولوژی در هم گسیخته به هیچ وجه نبایدآشکارمی شد.بازندگانی که خطر

رقابتی مبارزه بر هند شرکت های تاسیس شده در بازارهای تاسیس شده را پذیرفتندو اولین درس این بود که این اساسا استراتژی ضعیفی است.
قضیه نادرست مدیریت :
بهرحال تمام کتاب، متقاعد کننده این فرضیه است که شرکتهای بزرگ بر روی این حالت مسدود وقفل هستند. آنها توسط تقاضاهای مشتری و فشارهای رقابتی برای سرمایه گذاری کلان برای نگه داری نیروهای موجود آنها تحت فشار قرارگرفتندو اگر ممکن بود مهارت باید زیاد شود.این مساله افزایش را نسبت به قضیه نادرست کریستنسن ارائه می دهد.توضیح قراردادی موقعی است که اشتباه شرکتهای بزرگ در این است که آنها ازبی لیاقتی، بروکراسی تکبر ،رابطه فامیلی و اجرایی خسته کننده،طراحی ضعیف و خطوط،افق سرمایه گذاری کوتاه دوره رنج می برند.بهرحال قضیه نادرست،بیان می کندکه شرکتهای بزرگ بطور کامل یا نسبی در اعتبار تکنولوژی های در هم گسیخته شکست می خورندنه تنها بدلیل اینکه آنها خیلی ضعیف اداره می شوندبلکه بدلیل این است که مدیریت انها عالی است.
بنابراین چگونه اشتباهات رهبری را نسبت به تکنولوژی های در هم گسیخته جدید از دست دادند؟ آن به این دلیل بودکه آنها دقیقا آنچه را که هر پروفسوردانشگاه تجارت بایداز توصیه و سفارش آن خوشحال باشد انجام دادند:
۱ ۰به مشتری ها گوش کنید
۲ ۰سرمایه گذاری در تکنولوژی های جدیدی که این تقاضاهای برخاسته مشتری ها برای اجرا را برآورده خواهد کرد،تجاوز کارانه است.
۳ ۰مطالعه با دفت و دیدن و بررسی روشهای بازار

۴ ۰اختصاص دادن منابع به سرمایه گذاری هایی که بهترین سودراقول و وعده می دهند.
نویسنده ،دستیار پروفسوردر دانشگاه تجارت هاروارد، پشت سرهم ازدیسک درایوها(وسایل
الکتریکی برای دادن و گرفتن اطلاعات از دیسک)کامپیوترها،خرده فروشی، ساخت فولاد،
تجهیزات زمین لرزه و………مثال می زند.برای نشان دادن اینکه چگونه این مدیریت خوب می تواند از عهده یک تکنولوژی از هم گسیخته برآید،یک نفر یک طبقه بندی متفاوت ازمشتریها را معرفی می کند.نوعا اینها بوسیله قیمتهای پایین تر و بوسیله قابلیت استفاده متفاوت جذب شدند که کمک می کند انواع جدید محصولات تولید شود.همچنین نوعا بدعت گذاران از هم گسیخته از هرچهارقاعده مدیریت خوب که در بالاذکر شد نافرمانی می کنند:

۱ ۰ آنها به مشتری گوش نمی دهند زیرا آنها چیزی ندارند.
۲ ۰ آنها انجام و اجرای کمترمحصولات را بجای انجام و اجرای بیشتر محصولات توسعه می دهند.
۳ ۰ آنها به تحقیق بازار اطمینان ندارند زیرا در این اوضاع آن بی فایده است.
۴ ۰ آنها در بازارهای کوچک،با فروشی که از صفر تا بی مقدارمرتب می شود،سخت کار می کنند.
آنها هنوزمی برند و زیاد می برند مثل موفقیتهایی که در شروع ذکر شد.دلواپسی صنعت،
دیسک درایوها می باشد.استراتژی صنعت درلیو ۱۴ اینچی،قضیه کریستنسن را خلاصه می کند.مصنوعات به فواصل بسیار بزرگ تکنیکی و مالی می روندتا مشتریانی که همه چارچوب اصلی کامپیوترها را می سازندرا راضی و خشنود کند.درایوهای ۸ اینچی توسط تازه واردانی مثل شوگارت،پاریام و کوانتوم معرفی شدند که برای این مشتری ها استفاده ای نداشتند.
دیسک ها بازارشان را بامینی کامپیوترها و سپس یک بخش خیلی کوچک پیدا کردند.بهر حال همانطورکه بخش رشد یافت و همانطور که دیسکهای ۸ اینچی با اجرای هدف پایین ترمدلهای

۱۴ اینچی فرا رسیدند،بنا براین سازندگان بعدی ضرر دیدند وشکست خوردند.هنوز اینچرها هرگز یک مدل ۸ اینچی را معرفی نکردند.آنهایی که دو سال بعد آن اطراف نبودند و سرانجام هر سازنده درایو ۱۴ اینچی از صنعت رانده شد.این تکراری نبود،زیراهر مدیریت واقعی بی لیاقت بود اما به این دلیل بود که مخالف آن وجود داشت.درایوهای ۸ اینچی مابه التفاوتهای کمترو یک بازاربسیار کوچکتررا پیشنهاد کردندو مشتری های آنها را نخواستند.کتاب بطور محکم وثابت مفهوم و معنی شبکه ها را

تصدیق و تاییدمی کند که درآن مشتری ها و حمایت کنندهیک سود سهم تجاری رادر یک تکنولوژی داده شده گسترش می دهندکه این تکنولوژی داده شده برای هر دو هدف آنها مناسب است و شاما اهداف سودده آنها است.حماقت نادیده گرفتن بازار جدید آشکارشده تنها در قدرت درک آنچه در گذشته اتفاق افتاده است،واضح و روشن می شود.
افزایش سودهای بازار
در هر زمان رد پتانسیل پایین بازارعاقلانه بود :با این روش نه سود و نه درآمدهای در انتظار ذخیره نمی شوند.بهرحال بازار ساخته می شود و هر دو را پیشنهاد می کند.اینجا دوباره دانشگاه تجرت استاندارد و درس صنعت است.هر مدیری اصرار دارد که دربالای گوشه دست چپ قالب اجرا / قیمت واقع شود جایی که شما بیشترین قیمت را برای بالاترین کیفیت می برید
آن خوش بینی نسبت به حال است اما شاید تحلیل نشود و حتی آینده را حذف کند. برای روشن شدن موقعیت روش دیگر،شرکت هاواشخاص بطور طبیعی نسبت به توانایی های آنهانقش ایفا می کنند – در چه مورد آنها خوب به نظر می رسند که به خوبی در گذشته کار کرده است و هنوز به خوبی کارمی کند.بهرحال زمان می آید،موقعی که این توانایی ها ازطریق کهنگی حتی اگرچه که آنها هنوز موفق اند،عمل می کنند. آن کابوس برگردنده آی بی ام بود.شاید شرکت سزاوارشهرت مدیریت سطح بالایش حداقل در یک بخش باشد،اما آن،سودهای زیادش و توانایی بازاربزرگ را ازبکارگیری مشتریان متحد و زیاد می گیرد.اگرچه که سرانجام آن خیلی موثرتر نسبت به برخاستن هم مینی کامپیوتروهم پی سی عکس العمل نشان می دهد،تمایل طبیعی آن نیست مشتریان مشابه است اما این رشد محسوس در فروش پی سی خارج از همکاریهای مشترک و سهم بازار آی بی ام برای استفاده مدیریت می شوند،یکبارتا ۸۰% به شکل های منفرد تنزل یافت.دوباره این یک شکست مخصوص نسبت به آی بی ام نیست.در دیسک درایوها،سی گیت،رهبر۲۵/۵ اینچی در دیسک های۵/۳ اینچی دیرتر آمدندو تا سال
۱۹۹۱ یک محصول واحد رانفروخته بودندتا ثابت کردندکه مهمترین مصرف کنندگان آنها سازندگان پزتابل و دفترچه های کامپیوترهاست.بنابراین،هرکس مشکلی دارد.شایدبزرگترین
فرصت و مهمترین تهدید بخوبی بعدها بکار گرفته شود زیرا شبکه بالاترین سودهای رایج و رضایت بخش را برای شما تهیه می کند.

کل سازمان و فکروتوجه ثابت مدیریت،کاملا بدرستی و آنطور که باید باشندآماده کار هستند.یک سازمان مشابه چگونه می تواند بطور موثرتربر آنچه که نیست و شاید هرگزنباشد،اثر بگذارد؟
پاسخ بدون ابهام کریستنسن این است که آن نمی تواند.سازمان موجودهرگز با یک تکنولوژی از هم گسیخته موفق نخواهدشد.کتاب ارزش پشم را درآمریکا ذکر می کند که تلاش شد از طریق باز کردن بازارهای شرکت پشم خودش و بطورهمزمان با توسعه ذخایرمختلف باستانی با کاهش ذخایرمبارزه کند.تلاش و کوشش حتی عمیق ترازحرکت آی بی ام برای جذب عملکرد موفقیت آ

میزو شگفت آورپی سی در روش اصلی عمل سازمان در رابطه با موضوعات،شکست خورد.شرکت های پشم بطور کامل نابود شدند.همانطور که ذکرشد آِی بی ام مبالغ کلانی ازسهم بازار را از دست داد.در اصل هنوزعملکرد پی سی یک مدل معتبر برای مسئله غامض بدعت گذاربود.آن یک راه حل است که من برای سالها ازآن حمایت کرده ام و نسبت به مطالعات زیاد دقیق کریستنسن نیروی اضافی می دهد.
دستورالعملهای کلیدی
فعالیت پی سی بخوبی دورازهز مرکزآی بی ام دربوکاراتون،فلوریدا تحت مدیریت مستفل با یک حکم مجزا ساخته شده بود.آن بطور مناسب و خوب بیشتردستورالعملهای کلیدی کتاب را پیدا کرد:
۱ ۰ اندازه سازمان را نسبت نه اندازه بازار پیدا کنید.
۲ ۰ در مورد بازارومشتری های آن بطریقی که بتوانید آنها راهمراهی کنید،بیاموزید.
۳ ۰ آنرا زود بدست آورید،زمانی که هنوز بازار در حال ثابت شدن است.
۴ ۰ طبیعی بودن اشتباهات را بپذیرید.
۵ ۰ ضعف تکنولوژی از هم گسیخته و مقادیر آنرا برسمیت بشناسید.
این اعتبارها مثل یک دلیل برای “کارهای راسوی بدبو” یک سازمان آرودی یک وظیفه خاص را ارائه می دهدو در محلی تعیین می شودکه مداخلات نامتشابهی را می سازد.بهرحال بیشترکار های یک راسو شکست می خورد،معمولا به این دلیل است که یا ضامن مدیریت اعتماد واقعی به پروژه نداردویا آرودی به ساختن و فروختن ارتباط ندارد.شکست مصیبت آمیززیراکس کردن نسبت به بکارانداختن هر موضوع درخشان در دوره ساخت پی سی در مرکز تحقیق پالو آلتو کشف شدکه از جدایی دانشمندان از ساختن و فروختن ناشی می شود.یک تناقض آشکاربین آنچه که برای پی ای آر سی اتفاق افتاده است و دلیل بکارگیری فعالیتهای جدید که بخوبی بدور ازموارد موجود هستند، وجوددارد.اما آن تنها آشکار است فعالیت طرح شده باید یک عملکرد کاملا تکمیل شده باشد،نه یک با اثاثیه مجهز کردن خویش(مثل پی ای آر سی) بدون پیوستن های تجاری،بدون یک حامی،حتی تحقیق برجسته و توسعه از دست خواهد رفت.حتی با یک حامی ، اگرچه که عملکرد

مستقل،شاید تکنولوژی از هم گسیخته درست را تولید نکند یا آن را بطورمقتضی به دسته بندی های مختلف از مشتری هایی که شامل می شوند بفروشد.بدعت گذاران مجبورند که بیاموزند چگونه از ضعف دور شوند.از اینرو آنها نمی توانند با تجارت تاسیس شده رقابت کنند و درآغازدر مورد اینکه درکجا محصولاتشان بخوبی فروش خواهد رفت نظر کمی و یاهیچ نظری ندارند. آنها مجبورند استحکام و قدرت جدیدی را ایجاد کنند.آنها مجبورند که بیاموزند چگونه مشتریان جدید را پیدا کنند و بازارهای جدیدی ایجاد کنند که از موفقیت درخشان می توانند ناشی شوند.بهرحال موقعی که این بازارها در حقیقت تاسیس شده اند،آن را آسان کننده نسبت به از هم گسیختگی شامل شده درتغییر،نمی سازند. برای سازندگان دیسک درایو ۱۴ اینچی که دوباره و دوباره هر دفعه تولید

موسسان شرکت جدید بوی را که اندازه های دیسک را کاهش می دهند را تکرار می کنند چه اتفاقی افتاد .شاگردان قدیمی و ثروتمند ناتوانی و عاجزی از مقاومت در برابر رقابت راثابت کردند،حتی با وجود اینکه آن نزدیکی یکسانی را بکاربردکه ثروت آنها را ساخنه بود (و رقابت آنها را از بین برده بود) پادزهر مهم این است که بپذیریم در هر تکنولوژی از هم گسیخته تجارتی یا معادل آن که در نوبت و انتظار قرار دارد،روزی توسعه بازار را نسبت به زیان شما توسعه خواهند داد و منقلب خواهند کرد .یکی از داستانهای موفقیت عالی موسسان شرکتهای بریتانیایی این بود که جی.سی.بام فورد از شکاف و از هم گسیختگی ناشی می شود.در سال ۱۹۴۷ جوبام فورد اولین و بهترین حفر کننده هیدررکیلی را تولید کرد – یک ماشین کوچک،طراحی شد تا دز پشت تراکتورها بکار گرفته شود که بطور کامل برای شغلهای مهم صنعت ساختمانی نا مناسب بود.
نیاز نبود،استفاده ممکن نبودسازندگان آنها تازه واردان هیدرولیکی را مطالعه کردند،اما همانطور که کریستنسن ذکر کرد، هیدرولیکها تکنولوژی بود که مشتریان آنها نیاز نداشتند – براستی استفاده ممکن نبود.موقعی که ماشینهای هیدرولیکی توانست بالاخره با کابل ترکیب شود، برای کابل خیلی دیر بود که نسبت به تحت تاثیر قرارگرفتن حمایت شود.جی سی بی و دیگرمصنوعات هیدرولیکی بیشتر بازاررا در بر گرفتند.در فرایند،جو و پسرش آقای آنتونی فروش را برای مبالغ بالاتر دردست گرفتند
۷۰۰ میلیون پوند در سال ۱۹۹۵ سهام مشترک آنها بوسیله شرکتی بوجود آمد که باعزم ثابت بطور خصوصی باقی مانده و در سال ۱۹۹۶ به ۸۰۰ میلیون پوند رسید.درشروع، استحکام مهم مبارزه طلبانی مثل بام فوردها در راه بسیارمناسب آنها قرار گرفت:در این تجارتهای از هم گسیخته با بازار های غیرمطمئن آنها،راه چاره ای برای نکات مهمی که زودترساخته شده بود،وجود ندارد تا همراه شما آموزش ببیند و غلط ها و اشتباهات را از اول بسازد اما به سرعت تاثیرمی گذارد و این تا وقتی است که شما راه بهتررا پیدا کنید.به دلایل کاملا عمیق
شرکتهای بزرگ این رفتاررا خارج از وجود در عملکردهای آنها در رابطه با موضوعات تادیب کردند.این دلیل این است که چرا همانطوری که آی بی ام نشان داد از طریق بهترین راه برای آنها که ازمورد ۱۴ اینچی اجتناب کنند،تاسیس و سرمایه کردن بعضی از تقلیدهاست که خودشان با لوتزم مستقل شروع کردند که می تواند با بازارهای کوچک بوجود آمده و به شکل شرکت های کوچک بوجود امده مبارزه کند. آن استیل و شکل شامل ۸ اصولی است که برندگان را از درندگان و شرکاء را از موسسان شرکت جدا می کند. فرصت بدست آمده با ارزشترین در تجارت است اما درشروع آن قطعی است،برندگان در شروع شرط بندی می کنند.
۱ ۰ پاداش قبول کردن ریسک و تنبیه نکردن شکست
۲ ۰ دادن عقاید جدید و تاپ ،با تقدم اولویت
۳ ۰ اجازه دادن به این عقاید برای توسعه آزادانه
۴ ۰ قرار دادن اجرای بزرگ در روی سفارش خوب

۵ ۰ رقابت و همکاری حریصانه با خودشان
۶ ۰ نام نویسی ازمدیران حرفه ای در زمان مناسب
۷ ۰ مهم دادن پاداش های مالی بطور گسترده ومایه دار
۸ ۰ دنبال نمودن سهم بازار اول و جلوتر از همه

بیشتر این ۸ مورد( از مطالعه یک تجارت هفتگی دره سیلیکون اقتباس شد) بطور قوی برای مهم مدیران در استدلال مدیران مصلحت آمیز بوده است به خارج از ضرورت خالص،اشخاصی که به موفقیت های سریع نایل می شوند،مجبور شده اند که رزشهای سلسله مراتبی و سنتی را رها کنند و آموختند که با بی نظمی در بهره های سرعت بالا و آنهایی که می توانند تحول ایجاد کنند،زندگی کنند.آن از بدست اوردن اطلاعات سری و خالص از موسسان شرکت تلفیق می شود که یک جریان بدون سابقه از کرم را در دستان مدیریت های غیر قرار دادی تولید می کند.بنا براین برای بدست آوردن موقعیت مقتدر بازار در اینترنت(۸)
که با نت اسکیپ معروف شروع می شود،فقط چراندمندگان آن را دور نگه دارید شما بسادگی مجبورید که موانع قدیمی را فراموش کنید ،به عنوان مثال با خودتان رقابت کنید (۲) بدین معنی است که در شروع نگران نباشید که محصولات موجودتان را آدمخواری کنید :اگر شما فرزندتان را نخورید،کس دیگری آن راخواهدخورد.سیکیتس آل شوگارت موسس دیسک درایو تنها یک نیمه شوخی است : گاهی اوقات من فکر می کنم ما روزی را خواهیم دید که زمانی است که شما یک محصول را در صبح معرفی می کنید و در پایان روز پایان زندگی آن را خبر می دهید.
چهار تفاوت
فرصت ۸ تایی،احتیاجات ماهرانه است.اما آنها درچهار قاعده استراتژیکی استراحت می کنند که استراتژی های برنده شدن را ازدرندگان و کسانی که سنگین راه می روند،نشان می دهند.
برندگان بر جهت برنده شدن متمرکز می شوند،هر شرطی را پوشش می دهند،با شرکاءقوی کار می کنند واقعا بزرگ فکرمی کنند. یک مثال فوق العاده از فکربزرگ ،نوکیای فنلاند است،
تکنولوژی تلفن سلولی که بهای فروش آن در بازار تا ۹ بیلیون دلار برده است.یکبارکه فنلاندی ها فرصت برنده شدن را درپتانسیل سلولی تشخیص داده بودند، آنها سرمایه هایشان را درجهت

بدست آوردن یک چهارم از فروش تلفن دنیا جاری کردند که به معنی تمرکزشدید آنهاست.به خاطر سلوس دار بودن،نوکیا کاغذ ،لاستیک های چرخ،فلزات ،الکترونیک های دیگر،کابل ها ،مجموعه های تلویزیون و سودهای پی سی را رها کرد وبه آی سی ال فروخت.بهرحال آن تمرکز شدید تنها بخشی از داستان است. آن شما را از قضیه نادرست کریستنسن نجات نخواهد داد. آنجا محلی است که هر شرطی که در آن وارد شود راپوشش می دهد.رهبران بازارشکست خورده توسط

قضیه نادرستی که لزوما دیده شده بود، حبس شدند – آنها نه تنها خودشان تکنولوژی های از هم گسیخته را توسعه دادند بلکه اغلب توسعه را به نقطه طرح یک تجارت بردند. اما آن هرگزاحساس اقتصادی برای بردن تکنولوژی به بازار- نه در سازمان تاسیس شده ،ایجاد نکرد، بنابراین سعی و تلاش صورت نگرفت. شروع های مستقل تنها پاسخ هستند. همچنین شما می توانید شرکاء را برگزینید. دهکده های عظیم سیلیکون عادت خوب سرمایه گذاری در شزوع کم را شکل دادند که نظریات و عقاید خوبی را ارائه می داد. سیستم های سیسکو خریده شده اند یا در ۳۴ مورداز آنها در مدت سه سال سرمایه گذاری شده است.اینتل به طورجدا۵۰۰ میلیون دلاربرای اهداف مشابه قرارداده است.اگر سرمایه گذاری با یک تکنولوژی جدید موفق شود، سرمایه گذاردر طبقه همکف است،اگر شروع از نظر مالی موفقیت آمیز باشد،سرمایه گذارامتیاز می گیرد والبته اضافه شده ها ،پیشرفت های جدید تکنولوژی و مالی است که دست در دست هم خواهند رفت.اگر سازندگان درایو ۱۴ اینچی در شکننده های ۸ اینچی سرمایه گذاری کرده بودند،رهبران نباید شکست می خوردند، البته که آنها به معترضان اجازه داده بودند که منطق خودشان را دنبال کنند. هولت پاکاردباصراحت زمانی کارکردها بکارگیری آزاد یک سازمان جدید برای ساخت ماده جوهرچاپ

کنندگان انجام گرفت که باید موقعیت تا اندازه ای سودمند خودش رادر چاپ کنندگام لیزری به رقابت می گرفت. پس تکنولوژی ازهم گسیخته با مزایای کلی اچ – پی کارکرد ومنطق قضیه نادرست کریستنسن را دنبال کرد. هیچ چیزدیگری جدایی احتمالی از دیگر پیروی کنندگان را دعوت نکرد، آیا شما از طریق جدایی۱۴ اینچی هستید؟
.شرکت استدلال مدیران س‏دوشنبه‏، ۲۰۰۵‏/۰۹‏/۱۲



خرید فایل


ادامه مطلب ...

ترجمه مقاله نحوه‌ ارائه‌ داراییهای‌ جاری‌ و بدهی های‌ جاری‌ همراه با متن انگلیسی

ترجمه مقاله نحوه‌ ارائه‌ داراییهای‌ جاری‌ و بدهی های‌ جاری‌ همراه با متن انگلیسی


استاندارد حسابداری‌ شماره‌ 14

نحوه‌ ارائـه‌ داراییهای‌ جاری‌ و بدهیهای‌ جاری‌

فهرست‌ مندرجات‌

مقدمه‌

1

دامنه‌ کاربرد

2

دیدگاههای‌ موجود در مورد داراییهای‌ جاری‌ و بدهیهای‌ جاری‌

5 - 3

محدودیتهای‌ تفکیک‌ اقلام‌ جاری‌ و غیرجاری‌

10 - 6

داراییهای‌ جاری‌

12 - 11

بدهیهای‌ جاری‌

15 - 13

تجدید طبقه‌بندی‌ داراییها و بدهیها

16

نحوه‌ ارائـه‌ در صورتهای‌ مالی‌

18 - 17

تاریخ‌ اجرا

19

مطابقت‌ با استانداردهای‌ بین‌المللی‌ حسابداری‌

20


استاندارد حسابداری‌ شماره‌ 14

نحوه‌ ارائه‌ داراییهای‌ جاری‌ و بدهیهای‌ جاری‌

این‌ استاندارد باید با توجه‌ به‌ ”مقدمه‌ای‌ بر استانداردهای‌ حسابداری‌“

مطالعه‌ و بکارگرفته‌ شود.

مقدمه‌

1 . از جمله‌ اطلاعات‌ مفیدی‌ که‌ می‌تواند در تحلیل‌ وضعیت‌ مالی‌ واحدتجاری‌ برای‌ استفاده‌کنندگان‌ صورتهای‌ مالی‌ مفید واقع‌ شود، ارائـه‌ جداگانه‌ داراییهای‌ جاری‌ و بدهیهای‌ جاری‌ در ترازنامه‌ است‌. معمولاً به‌ مـازاد داراییهـای‌ جاری‌ بر بدهیهای‌ جاری‌، ” خالص‌ داراییهـای‌ جـاری‌“
یا ” سرمایه‌ در گردش“ و به‌ مازاد بدهیهای‌ جاری‌ بر داراییهای‌ جاری‌ ” خالص‌ بدهیهای‌ جاری“ اطلاق‌ می‌شود.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

ترجمه مقاله ارتباطات درون سازمانی همراه با متن انگلیسی

ترجمه مقاله ارتباطات درون سازمانی همراه با متن انگلیسی

ارتباط سازمانی

یکی ازمباحث مهم مدیریت است که تا به حال در ایران به ان توجه کافی نشده است بسیاری از نظریه پردازان قرن بیستم را قر انفجار اطلاعات نامیده اندومدیریت اطلاعات را نیز به مثابهء یکی از شاخص های مهم توسعه مطرح کرده اند ارتباط چیست ؟ درواقع ارتباط بستر مبادلهء اطلاعات است بدون برقراری ارتباط اثر بخش مبادلهءاطلاعات ممکن نیست ودر نتیجه سازمان برای بهره گیری از اطلاعات و تحقیق اهداف خود توانمندی لازم رانخواهد داشت در سازمانی که میان کارکنانش روا بط سالم اثربخش ومناسب نباشد انگیزهء کمتری برای ارائه کارمفیدتر دیده می شود درچنین سازمانی غالبآ تضادهای ناشی از فقدان نظام ارتباطی اثر بخش بهره وری نازل ودر سطح پایینی وجود دارد وطبعآ ساغزمان توانایی و کارایی لازم برای بر خورد با رقابت های روزافزون بین المللی نخواهد داشت اگر به افزایش حجم اطلاعات توجه کنیم اهمیت توجه به نظام ارتباطی سازمان ها را بهتر و بیشتر درک می کنیم چرا که فقط یک نظام ارتباطی کار امد می تواند حجم اعظیم و روبه تزاید اطلاعات رادرون خود جاری کند و اطلاعات کامل دقیق صحیح و بهنگام را که یکی از مهیترین ابزارهای تصمیم گیری مدیران در سطوح مختلف می باشد فراهم اورده ودر اختیار انان قرار دهد



خرید فایل


ادامه مطلب ...

دانلود ترجمه مقاله مدیریت منابع انسانی به همراه متن انگلیسی

دانلود ترجمه مقاله مدیریت منابع انسانی به همراه متن انگلیسی

تاثیر مدیریت منابع انسانی در زمینه سرمایه‏های برگشتی، محصولات عملیات مالی شرکت: این مقاله ارزیابی خطوط ارتباطی بین سیستم‏های با عملیاتی با اجرای عالی و کارهای شرکت را مورد توجه قرار می‏دهد. نتایج براساس نمونه ملی تقریباً از هزار شرکت نشان می‏دهد که این عملیات تاثیر بسیار مهم آماری و اقتصادی بر روی هم نتایج کاری کارنه‏انی جنبره نشده و هم سنجشهای بلند مدت و کوتاه مدت عملیات مالی شرکت دارد. حمایت از پیش‏بینی‏هایی که عملیات کاری با اجرای مالی بر روی کارهای شرکت در قسمت موکول به ارتباط بین آنها هست و با استراتژی‏های که محدود می‏باشند ارتباط دارد.

تاثیر سیاست‏های مدیریت منابع انسانی و کارهای انجام شده او بر روی کارهای شرکت در زمینه مدیریت منابع انسانی، ارتباطات صنعتی و روان شناسی سازمانی و صنعتی موضوع مهمی می‏باشد. افزایش بدنه کاری شرکت شامل بحث در زمینه استفاده انجام کارهای شرکت، اجراهای مالی می‏شود. که شامل استخدام کارمند، بهترین روشهای انتخابی، انگیزه رقابت، سیستم‏ها

ی اجرای مدیریت، گسترش آموزش کارمندان که مطمئناً دانش، مهارت و توانایی پتانسیل کاری کارمندان موجود در شرکت را افزایش خواهد داد. همچنین انگیزه آنها را حفظ می‏کند در حالی که کارمندانی که کارایی خوبی ندارند را تشویق به ترک شرکت می‏کند. بحث‏های موجود در رابطه با تحقیق عبارتند از پتانسیل منابع انسانی موجود در شرکت که باید مهم در نظر گرفته شوند، بخصوص در زمینه گسترش و اجرای نقشه‏های استراتژیک تجاری.
گرچه این متن به مقدار زیادی تصوری می‏باشد. اما به هر حال در پایان این مقاله نتیجه گرفته خواهد شد که کارای انجام شده توسط مدیریت منابع انسانی می‏تواند به ایجاد منبعی از سودهای رقا

بتی محفوظی کمک کند. البته مخصوصاً زمانی که با استراتژیهای رقابتی شرکت برابر شوند.
در هر دودهه این متن تئوری و هم خرمندی قراردادی پدید آمده در میان منابع انسانی رشدی وجود دارد که سیاست‏های سازمانی منابع انسانی البته در صورت شکل گیری می‏تواند یک کمک مهم اقتصادی و مستقیم بر روی کارهای شرکت به وجود آورد. این فرض وجود دارد که بیشتر سیستم‏های کارآمد کارهای HRM که همزمان پتانسیل تکمیلی را مورد کنکاو قرار می‏دهند و کارها را با یکدیگر ترکیب می‏کنند که به تکمیل استراتژی رقابتی شرکت کمک می‏کند، که روی هم منابعی

از سودهای محفوظ رقابتی می‏باشند. بدبختانه، مدارک خیلی کم تجربی از این عقیده حمایت می‏کند. کار تجاری موجود به طور گسترده بر روی کارهای فردی HRM تمرکز کرده که به طور قائلی

سیستم‏های HRM از یکدیگر جدا می‏کند.
این تحقیق از منابع انسانی قبل از طریق سه روش مجزا می‏شود. اولاً سطح تحلیلی که برای برآوردن از تاثیر کارهای HRM بر سطح شرکت استفاده می‏شود، یک نظام می‏باشد. که از جنبه‏های مختلف بیشتر از اینکه عملی باشد، استراتژیکی می‏باشد. این روش به وسیله ابزار پیشرفته و معتبر حمایت می‏شود که نظامندی (ویا سیستم) انجام کارها یا اجراهای مالی که با توجه به شرکت مورد بررسی وفق می‏دهد نشان می‏دهد. دوم اینکه توجه تسهیلی بیشتر درکی می‏باشد. متغیرهای وابسته شامل هر دو هم نتایج کاری کارمندان خبره نشده و هم اندازه‏گیری کارهای مالی در سط

ح شرکت می‏شود و نتایج براساس نمونه‏ای از شرکت‏های ملی از تعداد زیاد صنایع گرفته شده است. بعلاوه تحلیل‏گران دو مشکل متادولوژی مورد توجه قرار می‏دهند که تحقیق براساس بررسی‏هایشان براین موضوع تکیه دارد.
سوم اینکه: این تحقیق همچنین یکی از بهترین تست‏های پیش‏بینی را تهیه می‏کند. که تاثیر انجام کارها با اجراهای عالی بر کار شرکت برهر دو درجه تکمیل موکول شده است در میان این کارها و درجه مطابقت آنها (یا مناسبت خارجی) بین نظامبندی کارهای شرکت و استراتژی رقابتی آن است.
زمینه تئوری:
این اعتقاد وجود دارد که انجام کار توسط کارمندانی که کارشان را فردی انجام می‏دهند مطمئناً نتایجی بر سطح شرکت خواهد داشت. و برای سالهای مدیدی است که در آکادی‏ها شایع شده است. و اخیراً علاقه در این زمینه زیاد شده است. به هر زمانی که دانشجویان شروع به بحث درباره آن کردند به طور جمعی کارکنان شرکت همچنین می‏توانند یک منبع از سود رقابتی که برای رقبایش مشکل است که از آن تقلید کنند تهیه می‏کند. به عنوان مثال، مرایت و مکمهان در سال ۱۹۹۲ براساس تئوری بر مبنای منابع شرکت با رئیس سودهای محفوظ رقابتی تهیه کنند البته زمانی که ۴ نیاز برآورده شوند. اول اینکه آنها باید به فرایند تولیدات شرکت ارزشی بیفزایند: سطوح کارهای فردی باید اهمیت داشته باشد. دوماً مهارتهای جستجوی شرکت باید اندک باشد. زمانی که کارهای انسانی به طور نرمال توزیع شود، رایت و مکمهن یادداشت کرد تمام منابع انسانی این رو معیار را برآورده می‏کند معیار سوم این است که سرمایه گذاریهای سرمایه‏ای ترکیب شده انسانی کارمندانی شرکت که ارائه می‏شود. می‏تواند به آسانی تقلید شود گرچه منابع انسانی در معرض همان درجه از تقلید همانند تجهیزات و یا وسایل رفاهی نمی‏باشند. سرمایه‏گذاریها درشرکت مخصوصاً در زمینه سرمایه انسانی می‏تواند بیشتر احتمال تقلید را به وسیله جداکردن کارمندان شرکت از رقبایش کاهش دهد.

بالاخره منابع انسانی شرکت نباید در معرض جانشینی به وسیله وسایل پیشرفته تکنولوژیکی باشد اگر آنها قرار است منبعی از سودهای محفوظ رقابتی تهیه کنند. گرچه تکنولوژی‏‏های ذخیره کننده کار ممکنه برگشت‏ها برای بعضی از اشکال سرمایه گذاری در سرمایه انسانی محدود کند. و تغییرات را به سوی اقتصاد خدماتی و سطوح بالاتر پیشرفت در بعضی صنایع تداوم می‏بخشد و اشکال مختلف جانشینی کمتر از احتمال افزایش می‏دهد.

کار رایت و ممکن اشاره بر اهمیت منابع انسانی در ایجاد سودهای رقابتی شرکت‏های مخصوص دارد یک مقاله پس در این زمینه است آیا چگونه شرکت‏ها می‏توانند در زمینه منابع پتانسیل که سود دهی به همراه دارد سرمایه گذاری کنند. در سال ۱۹۹۳ بیلی معتقد بود که منابع انسانی همیشه

غیرقابل استفاده می‏باشند چون کارکنان اغلب زیر پتانسیل ماکسیمم شکل می‏گیرند و سازمانها نیز

تلاش می‏کنند که تلاش‏های مورد دلخواهشان را از کارکنان بیرون بکشند که معمولاً برگشت‏هایی در افزایش هزینه‏های مربوطه تهیه می‏کنند. بیلی بحث کرد که کارهای HRM می‏توانند تلاش‏های دلخواه را تحت تاثیر قرار دهد البته با توجه به تاثیرشان بر روی مهارتها و انگیزه کارکنان و با توجه به ساختارهای سازمانی که کارکنان را با این توانایی که چگونه نقش‏های اجرا می‏شود را کنترل کنند. کارهای HRM مهارتهای کارکنان با توجه به فراگیری دانش و گسترش سرمایه انسانی شرکت تحت تاثیر قرار می‏دهد.روش‏های استخدام که سرمایه بزرگی از متقاضیان با کیفیت را آماده می‏کنند که بر طبق یک دستور انتخابی معتبر و مطمئن جفت می‏شوند. که تاثیر جانشینی بر کیفیت و نوع مهارتهای اساسی، تجربیات کاری، مربی گیری و پیشرفت مدیریت می‏تواند تاثیر مهمی در پیشرفت کارکنان داشته باشد. تاثیرات حتی بر روی کارکنان دارای مهارت زیاد می‏تواند خیلی کم باشد اگر آنها انگیزه‏ای برای کار نداشته باشند. و کارهای HRM در این مورد می‏تواند انگیزه کارکنان را به وسیله تشویق کردن آنها به کار هم کارهای سخت و هم کارهایی که نیاز به دقت و ظرافت دارد افزایش دهد.مدیران شرکت تلاش می‏کنند که رفتارهای کارکنان را هدایت و تحریک کنند که عبارتند از ارزیابی‏های کار که کارهای فردی و گروهی را ارزیابی می‏کند. که این ارزیابی‏ها را با سیستم‏های پاداشی محرک وصل می‏کند. استفاده از سیستم‏های مترقی داخلی که لیاقت کارکنان را مورد توجه قرار می‏دهد. و موارد محرکی دیگر که علایق کارکنان را با سهامداران هردیف کنند.
بالاخره بیلی در سال ۱۹۹۳ ذکر کرد که کمک حتی نیروهای کاری با مهارت و انگیزه کانی ممکنه کم و محدود باشد اگر کارها دارای ساختار مشخصی باشند و یا برنامه ریزی شده باشند. چون در این مواقع کارکنان کارشان را بهتر از هرکس دیگر می‏شناسند و فرصت استفاده از مهارتها و توانایی‏هایشان را برای طراحی روش‏های بهتر اجرا در رابطه با نقششان (نقشی و یا کاری که در سازمان بر عهده دارند) ندارند. بنابراین کارهای HRM می‏تواند همچنین کار شرکت را تحت تاثیر قرار دهد. و ساختار سازمانی که همکاری را در میان کارکنان تشویق می‏کند و به آنها اجازه می‏دهد تا به هر صورت که کارشان بهتر انجام می‏شود را گسترش دهند. تیمهای عملی، گرداننده کار و چرخه‏های کیفی همه مثالهایی از ساختارها می‏باشند. بنابراین به طور واضح این مقاله تجربی

پیشنهاد می‏دهد که رفتار کارکنان درشرکت تاثیرات مهمی در کار سازمان دارد و کارهای مدیریت منابع انسانی می‏توانند کار کارکنان را چه به صورت فردی و یا گروهی تحت تاثیر قرار دهد. البته با تاثیر گذاری بر روی انگیزه و مهارت کارکنان و ساختارهای سازمان که به کارکنان اجازه خواهد داد که آنگونه که بهتر می‏دانند کارشان را انجام دهند.
بنابراین اگر اینگونه است کارهای شرکت HRM باید حداقل وابسته به هر بعد از کار باشد اول اینکه

اگر کارهای HRM تلاش دلخواه کارکنان را افزایش می‏دهد انتظار است که آن نتایج را مستقیماً تحت تاثیر قرار دهد. مانند سرمایه برگشتی و تولید که کارکنان کنترل مستقیم بر آن دارند دوم اینکه اگر سرمایه برگشتی سرمایه گذاری‏های در کارهای HRM هزینه‏های واقعی شان را افزایش دهد سرمایه برگشتی کارکنان کمتر و تولیدات بیشتر خواهد شد که در برگشت باید اجرای مالی شرکت را افزایش دهد. بنابراین در پیش‏بینی مدل برآوردی که بر روی این متغیرهای وابسته متمرکز شده بازنگری‏ها را از مقاله تجربی که بر روی بررسی کار قبلی و تاثیر کارهای HRM بر روی سرمایه برگشتی کارکنان و تولید و اجرای مالی شرکت متمرکز شده است.
کار قبلی تجربی:
کارهای فردی یا مشخصی HRM و کار شرکت
سرمایه برگشتی: در کار قبلی ویژگی‏های هردو انحرافات شخصی کارکنان و مقدار سرمایه برگشتی سازمان را بررسی می‏کرد گرچه بیشتر کار قبلی بر شکل دهنده آن متمرکز شده بود. به عنوان مثال فیلدمن و آرنکو در سال ۱۹۸۲ بیرین و موبلی در سال ۱۹۸۳ و کاتن و تاتل در سال ۱۹۸۶ به این نتیجه رسیدند که احساس امنیت در کار، وجود یکپارچگی، سطح پاداش، رضایت از کار، مدت زمان تصدی سازمان، و متغیرهای دیگری مانند سن، جنس، تحصیلات، وابستگی‏ها، پذیرش‏های سازمانی، آیا کار انتظارات شخص را برآورده می‏کند و بیان هدف برای جستجوی کار دیگر، پیش‏بینی اخراج کارمند نتیجه گرفتند و شاریژن در سال ۱۹۹۲ فهمید که درک درست از فرهنگ سازمان سرمایه برگشتی را تحت تاثیر قرار می‏دهد. بنابراین منطق تئوری برای بررسی تاثیرات کارهای HRM بر سرمایه برگشتی در تاثیرشان برای این عوامل فردی قرار گرفته است. بر طبق بررسی‏های کاسیو و متکبوی در سال ۱۹۸۵ مداخلات پربار در زمینه کار و بازنگری‏های واقعی کار در کاهش سرمایه برگشتی که قبلاً ذکر شد موثر می‏باشند.
تولید: تحقیق در زمینه تاثیر کارهای HRM بر روی تولیدات سازمانی بسیار گسترده می‏باشد. کاتچر جرشنفلد در سال ۱۹۹۱ متوجه شد که ارتباطات تبدیل کار را می‏پذیرند (منظور آنهایی که شرکت را تاکید می‏کنند و تجزیه، تحلیل آن را مورد بحث قرار می‏دهند) هزینه‏های کمتر دارند. و جروبحث کمتر می‏باشد و تولیدات بیشتر می‏شود. و برگشتی بیشتری برای ساعات کار مستقیم نسبت به ارتباطات کار مشورتی قدیمی که شرکت‏ها استفاده می‏کردند. در سال ۱۹۸۵ وبر، کچان و کاتز خاطرنشان کردند که سیستم‏های ارتباطات صنعتی کارآمد که در شرکت‏هایی که دارای شکایات کمتر، انضباط بیشتر و غیبت کمتر می‏شود اطلاق می‏گردد که باعث افزایش کیفیت محصول و کارآمد کار مستقیم

می‏شود. و کاتز، کچان و کفی در سال ۱۹۸۷ نشان دادند که شماری از تمرینات کاری مرسوم موجب افزایش محصول می‏شود و در سال ۱۹۸۳ کاتز، کچان و کبیل مراسکاتسر متوجه شدند که کیفیت مدت زمان کار، کیفیت چرخشها و تیم‏های مدیریت کار تولید را افزایش می‏دهند. در سال ۱۹۹۴ بارتل یک خط ارتباطی بین پذیرش برنامه‏های آموزشی و افزایش تولید وجود دارد. در سال ۱۹۸۷ هالزر فهمید که با استخدام افراد بیشتر تولید نیز بیشتر می‏شود. گازو، جت و کاتول در سال ۱۹۸۵ که جزو تحلیل گران جفره بودند بیان کردند که آموزش، انعقاد جلسات هدفند و طراحی سیستم‏های اجتماعی- تکنیکی تاثیرات مهم و مثبتی در افزایش تولیدات دارد. و مطمئناً ارتباطی بین سیستم‏های محرکی پاداش و افزایش محصول نیز وجود دارد. بالاخره، سرمایه برگشتن کارکنان همچنین نیز تاثیر مهمی در تولیدات سازمانی دارد.
انجام کارهای مالی منسجم: تعدادی از نویسندگان خطوط ارتباطی بین کارهای شخصی HRM و کارهای مالی منسجم را کشف کرده‏اند. کاسیو در سال ۱۹۹۱ و فلامهولتز در سال ۱۹۸۵ بحث کردند که سرمایه‏های مالی برگشتی که در کارهای پیشرفته HRM با سرمایه‏گذاریها جمع می‏شوند. به طور کلی معتبر می‏باشند. متشابهاً کار در زمینه استفاده از تحلیلات به این نتیجه خاتمه یافته که ارزش یک تقسیم استاندارد کار کارمند را که برحسب دلار سنجیده می‏شود افزایش می‏دهد که برابر با ۴۰درصد از حقوق می‏باشد. همچنین توجهات سازمانی به کار مدیریت منابع انسانی می‏تواند باعث افزایش تولید شود که در جای خود قابل توجه است. گرچه اکثر کارهای تجربی در مورد این موضوع در آزمایشگاهها انجام شده است. در سال ۱۹۹۲ بکر و هاسلید نشان دادند که اطلاعات زمینه‏ای نشان می‏دهد که SD در حقیقت ممکنه در افزایش ۴۰درصد حقوق موثر باشد. متشابه این کار در سال ۱۹۹۳ روزل و تریزترا متوجه شدند که یک ارتباط مثبت و مهمی بین افزایش استخدام، اعتبار تست‏های انتخابی و استفاده از روش‏های رسمی انتخاب و سودهای شرکت وجود دارد. و در سال ۱۹۸۵ پاور، روزل و راسل نشان دادند که خط ارتباطی بین پذیرش برنامه‏های

آموزشی کارمندان و کارهای مالی وجود دارد. استفاده از ارزیابی‏های کار و اتصال ارزیابی‏ها و پاداش‏ها همچنین با قابلیت سوددهی بیشتر شرکت همراه است.
محدودیت‏های کارهای تجربی قبلی:
به طور خلاصه کار تجربی قبلی نشان داد که استفاده از کارهای مدیریت منابع انسانی کارآمد اجرا یا انجام کارهای شرکت را نیز افزایش می‏دهد. مخصوصاً افزایش استخدام، انتخاب، روشهای آموزشی، تقسیم اطلاعات رسمی، ارزیابی موضوع، طراحی کار، روشهای شکایات، برنامه‏های

همکاری مدیریت کار و ارزیابی انجام کار، پیشرفت، سیستم‏های تحریکی پاداش و لیاقت کارکنان به طور گسترده با نتایج با ارزشی در سطح شرکت ارتباط دارند. این خط مشی‏ها و روش‏ها به عنوان کارهایی با اجراهای عالی شناخته شده‏اند و طرحی است که من در اینجا آن را پذیرفتم.
به هرحال اگر قرار است این تحقیق پیشرفت پیدا کند چندین محدودیت جدی در کار تجربی قبلی باید مورد توجه قرار گیرد. دوتای آنها در زمینه روش شناسی می‏باشند و یکی شامل انتشار

بررسی‏های اندازه‏گیری و مفهومی می‏شود. اولین انتشار پتانسیل همزمان‏بینی تمرینات کاری با اجرای عالی و کارهای مالی منسجم مورد توجه قرار می‏دهد. در این خط از تحقیق مشکل شیوع اطلاعات بخشی می‏باشد. به عنوان مثال، اگر شرکت‏ها با تشکیلات بالاتر از نظر سیستمی احتمال بیشتری وجود دارد که تمرینات کاری با اجرای بالاتر را بپذیرند.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

دانلود ترجمه مقاله مدیریت بازاریابی صنعتی به همراه متن انگلیسی

دانلود ترجمه مقاله مدیریت بازاریابی صنعتی به همراه متن انگلیسی

این مطالعه چهارچوب طرح های تلفیقی آموزش سازمانی را در رفتار سازمانی خریدار توسعه می دهد۰در این مطالعه فعالیت های ارتباطی و روابط میان واحدهای استراتژیک تجاری که در فرایند خرید مشارکت دارند مورد توجه قرار می گیرند۰حمایت علمی برای روابط پیشنهاد شده بر اساس رشته ای از مطالعات صورت گرفته که این مطالعات بر اساس مصاحبه با مدیران ۱۰واحد استراتژیک تجاری یک سازمان خدمات جهانی می باشد۰بر اساس این مطالعات چندین معنی ضمنی ارائه شده است۰

مقدمه
کریس- تحلیل گر پژوهش بازاریابی که به تازگی در سازمان استخدام شده بود- برای دفتر کار خود نیاز به کامپیوتر و چاپگر داشت۰به همین دلیل سفارش خرید یک سیستم را به بخش خرید سازمان ارائه داد۰بعد از گذشت ۲هفته کامپیوتر خریداری شد اما خریداری چاپگر را به زمانی موکول کردند که تقاضای خرید چاپگر به حدی برسد که بتوانند تخفیف عمده ای را دریافت نمایند و پس از گذشت ۶هفته چاپگر به کریس تحویل داده شد۰بخش خرید تخفیف قابل ملاحظه ای را بابت سفارش چاپگر دریافت کرد۰اما بخش خرید ضرر بهره وری کریس را در خلال این ۶هفته در نظر نگرفت۰

مشکلی که کریس با آن دست به گریبان بود در اکثر سازمان ها وجود دارد۰معمولا در زمان ارزیابی اهمیت فاکتور های هزینه در برابر کل چرخه زمانی فرایند ، فرهنگ خرید داده های مصرف کنندگان را در نظر نمی گیرند۰از دید گاه بخش خرید چرخه زمانی فرایند به قدری نا محسوس است که اندازه گیری آن غیر ممکن است۰در کاهش چرخه خرید هیچ گونه ارزش و سود واقعی وجود ندارد۰با این وجود همان طور که در این مثال ساده نشان داده شد،در خرید کالاها و خدمات چیزهایی فراتر از هزینه وجود دارد۰

در اینجا سؤالاتی مطرح می گردد که برخی از این سؤالات عبارتند از :۱) در چه زمانی فاکتورهای هزینه مهم تر از کل چرخه زمان می باشد۰ ۲)چه موقع ادغام سفارش های ویزه خرید در یک روش کاملا عملی امکان پذ یراست؟ برای پاسخ به این سؤالات در این مطالعه آموزش سازمانی به عنوان کلید موفقیت در چرخه سازمانی سریع محیط خرید در نظر گرفته شود۰در سازمان های آموزشی بدون در نظر گرفتن وظایف افراد، موقعیت ها و توصیف شغلی آنها از نظرات و راه حل های همه استفاده می شود۰سازمان از دانش فزاینده کل زنجیره ارزشی خود و منابع داخلی و خارجی آن استفاده می کند تا در سازگاری با بازار و خریدار

باشد۰در این باره آموزش سازمانی به عنوان ابزاری در نظر گرفته می شود که به واسطه آن سازمان استراتژیک و اصول کلی مشترک خود را به واحدهای استراتژیک تجاری سازمان انتقال می دهد۰همچنین آموزش سازمانی به عنوان فرایندی در نظر گرفته می شود که به واسطه آن سازمان به فعالیت خود ادام

ه می دهد۰یک سازمان آموزشی “در ایجاد ،کسب و انتقال دانش و در توصیف رفتار سازمان به منظور انعکاس دانش و بینش های جدید کارآمد است۰”
سازمان آموزشی محرک بازار به عنوان گسترش مدیریت کیفی کل و برنامه ریزی و اجرای مجد د تجارت در نظر گرفته می شود۰مدیریت کیفی کل باعث شکل

گیری سازمانی کارآمد تر می شود و برنامه ریزی و اجرای مجد د تجارت نیز به طور شگرفی ساختار سازمان را تغییر می دهد۰آموزش سازمانی مفهومی تکمیلی است که باعث سهولت تغییرات در تمام سطوح چرخه زمانی سریع محیط بازاریابی جهانی فعلی می شود۰اساسا سازگاری با آموزش بدان معنا است که افراد سازمان روش های قد یمی تفکر درباره جزئیات را کنار گذاشته و دید گاه گسترده تری درباره نحوه عملکرد سازمان اتخاذ نموده و پس از اتخاذ یک استراتژی در جهت نیل به آن با یکدیگر همکاری نمایند۰

هدف این مطالعه عبارتند از توسعه الگویی ذهنی در رابطه با هویت آموزش گروهی و پردازش اطلاعات بازار و ایجاد شرایطی که باعث سازگاری مصرف کننده،کاهش چرخه زمان ودتعهد در فرایند خرید گردد۰در این مطالعه روابط و فعالیت های میان واحدهای استراتژیک تجاری در فرایند خرید مورد توجه قرار می گیرد۰با گسترش مجموعه ای تلفیقی از طرح های موجود در فرایند ساخت این الگوی ذهنی و تعیین روابط میان ابعاد این ساختار می توان بر دانش تاثیر گذاشت۰

حمایت علمی برای روابط پیشنهاد شده بر اساس رشته ای از مطالعات صورت می گیرد که در رابطه با هویت آموزش گروهی ،پردازش اطلاعات بازار و نتایج فرایند خرید می باشد۰این مطالعات بر اساس مصاحبه با مدیران ۱۰واحد استراتژیک تجاری یک شرکت سهامی می باشد که این شرکت مالک ۵۰۰ شرکت آمریکایی است که این شرکت ها از نظر میزان فروش در صدر قرار دارند۰این شرکت از نوشته های تجاری به عنوان ساختار آموزش یاد می کند۰در مصاحبه ای که از واحدهای استراتژیک تجاری به عمل آمد به فعالیت ها و روابط موجود در فرایند خرید پرداخته شد۰هر مصاحبه یک ساعت به طوت انجامید و بر اساس ساختاری استاندارد موانع کلی موجود در فرایند خرید و روابط خاص موجود در الگوی ذهنی را مورد بررسی قرار داد و از هر واحد استراتزیک تجاری ۱تا ۷ مدیر و۲ تا ۳ مصاحبه کننده را در بر می گرفت۰در این مطالعه از ۳۰مدیر مصاحبه به عمل آمد۰

جی۰توماس۰ام۰هالت(فارغ التحصیل دکترا از دانشگاه ممفیس) استاد یار بازاریابی
و تجارت چند ملیتی در دانشگاه ایالت فلوریدا و انجمن تحقیق مرکز خبر فدرال درباره
تحقیق چرخه زمانی در دانشگاه ممفیس می باشد۰
ارنست۰ال۰نیکولز۰جی۰ار (فارغ التحصیل دکترا از دانشگاه ایالت میشیگان )استاد-
یار مدیریت کاربردی و معاون رئیس مرکز خبر فدرال درباره تحقیق چرخه زمانی در
دانشگاه ممفیس است۰
فرایند خرید این سازمان نیز مانند ۵۰۰ شرکت آمریکایی که از نظر میزان فروش در صدر قرار دارند شامل فعالیت ها و مباحثی است که مشتمل بر اکتساب کالا ها و خدمات از یک دستفروش داخلی است۰در فرایند خرید ۴ فاکتور اصلی وجود دارد : واحدهای استراتزیک تجاری مصرف کننده های مختلف ، بخش تامین بودجه، بخش حقوقی و بخش خرید۰ بخش خرید به عنوان پیشگام و تسهیل کننده فرایند در نظر گرفته می شود در حالی که بخش های حقوقی و تامین بودجه نقش

حمایتی و پشتیبانی را بر عهده دارد۰در واقع این سه “بخش کنترل” نقش ارزش افزوده را ایفا می کند۰واحد استراتژیک تجاری مصرف کننده عبارتند از افرادی که نیازمند کالا و خدمات از دستفروش خارجی هستند۰این مصرف کننده ها در فرایند خرید تحت عنوان مصرف کننده های داخلی شناخته می شوند۰
موضوع های خاص که در این مطالعه مورد ملاحظه قرار گرفته عبارتند از :۱) مشکلات و حوزه های کلی ارتقای فرایند خرید ۲)هویت آموزش گروهی به عنوان چهار چوبی برای غلبه به این موانع۰در پایان این متن معانی ضمنی نظری و مدیریتی استنتاج شده از این مطالعه ارائه شده است۰
موانع کلی موجود در فرایند خرید

بر اساس رشته ای از مطالعات در مسیر ارتقای فرایند خرید چندین مانع و حوزه کلی وجود دارد۰این مطالعات بر اساس مباحث فردی و گروهی با مصرف کنندگان می باشد۰برخی از این مشکلات به طور خلاصه در ذ یل بیان شده است۰

۱) عد م درک فعالیت ها و مراحل مورد نیاز برای تکمیل فرایند خرید۰برخی از مصرف کننده ها از انجام بعضی از مراحل خرید کالا یا خدمات آگاهی ندارند۰
۲) مصرف کنندگان دائمی و غیر دائمی در “دیوان سالاری” فرایند خرید دچار عجز و ناتوانی می شوند۰

۳) برخی از مصرف کننده ها در شناسایی “فرد رابط ” در بخش خرید دچار مشکل می شوند۰برای هر یک از مصرف کنندگان رابط ویزه خریدی در نظر گرفته می شود که مسئولیت هدایت مصرف کننده را در فرایند خرید بر عهده دارد۰مصرف کنندگان غیر دائمی در شناسایی فرد رابط دچار بیشترین مشکل می شوند اما برخی از مصرف کننده های غیر دائمی نیز از رابط خرید شان اطلاعی ندارند۰

۴) مصرف کنندگان به منظور ایجاد ارزش افزوده در فرایند از بخش های تامین بودجه و خرید آگاهی پیدا کرده اند۰آنها بر این باور بودند که این بخش هابه جای توجه به نقش ارزش افزوده در فرایند قواعد و مقررات مختلف را مورد توجه قرار می دهد۰

۵) با توجه به زمانی که یک مصرف کننده برای تخصیص به اموزش بخشهای تامین بودجه حقوقی و خرید در اختیار داشت چندین موضوع اهمیت پیدا می کرد ۰در صورتی که این بخش ها در سرتاسرمراحل مهم فرایند خرید ارائه نمی شد این مسئله مصداق پیدا می کرد۰از دیدگاه مصرف کنندگان دایمی این موضوع به عنوان مانع اصلی در فرایند خرید محسوب می شد۰

۶) وقتی بتوان بخش های فرایند خرید را به شیوه ای مشابه اجرا کرداین بخش ها در یک روش متوالی قابل اجرا می باشد به عنوان مثال اکثر خریدهای عمده تر باید به تائید حداقل ۴مد یرمختلف برسد۰ساختار فرایند خرید خواستار امضاهایی است که باید طبق اصول خاصی انجام شود۰در اکثر مواقع مصرف کننده باید فرم های خاصی را پر کرده و سپس انها را امضا کند۰بخش خرید این تقاضاها را مورد بررسی قرار داده وپس از امضاانها را به بخش تامین بودجه و بخش حقوقی می فرستد۰با این وجود برخی از مصرف کنند گان ترجیح می دهند که در خواست خود را به طور مستقیم به بخش تامین بود جه بفرستند۰

۷) مصرف کنند گان بر این باورند که حوزه برنامه ریزی مالی و زمان فراوری بلند مد ت برای تجهیزات عمده در ساختار فعلی فرایند خرید لحاظ شده است۰به عنوان مثال زمان فراوری بیش از یک سال باعث تلاش ها در زمان تکمیل فرایند خرید می گردد۰

۸) در بخش خرید تخصص فنی وجود ندارد۰مصرف کنند گان بر این باورند که نمایند گان خرید برای تصدی همه مشاغل خرید وتامین کالاها و خد مات مورد نیازمصرف کنند گان از دانش کافی برخوردار نیستند وهمین موضوع باعث طولا نی شد ن چرخه خرید می گردد۰یکی از استدلا ل هایی که در زمینه این باور مطرح میشود عبارتند ازپیشرفت شغلی خریداران در بخش خرید۰

۹) مصرف کنند گان دائمی نشان داد ند که گاهی اوقات زمان زیادی صرف فعالیت های هماهنگ کننده با فرد رابط خرید میشود۰این مصرف کنند گان معتقد ند که رابطه میان مصرف کنند گان دائمی و کارمندان خرید را در صورتی می توان بهبود بخشید که هر یک از مصرف کنند گان در بخش خود دارای یک رابط خرید باشند۰
۱۰) مصرف کنند گان بر این باورند که در زمان مورد نیاز برای بخشهای مختلف فرایند تناقض زیادی به چشم می خورد۰در واقع این زمان از خریدی به خرید دیگر فرق می کند۰اگر چه گاهی اوقات این زمان بیش از میزان مورد نیاز می باشد خصوصا در موقعیت های خرید وپیچیده تر۰برخی از این مشکلات از این حقیقت ناشی می شود که برای تنظیم ارزیابی چرخه های زمانی مختلف در فرایند خرید هیچ گونه سیستم اندازه گیری د قیقی وجود ندارد۰همچنین مصرف کنند گان و کارمندان کنترل درک روشنی از کل چرخه زمانی مورد نیاز برای فرایند خرید در موقعیتهای مختلف خرید ندارند۰

۱۱) مصرف کنند گان بر این باورند که در زمان حضور بخش های تامین بود جه و خرید انها کنترلی بر فرایند خرید ندارند۰مصرف کنند گان اطلاع دارند که بخش های خرید و تامین بود جه باید وظایف خود را در فرایند انجام دهند اما انها معتقد ند که نظر مصرف کننده به عنوان خریدار نهایی فرایند خرید لحاظ نمی شود۰
۱۲) مصرف کنند گان بر این باورند که بخش خرید در خریداری کالاهای ملموس (مادی) به نحو مطلوب عمل می نمایداما در خریداری خد مات به طور توانمند عمل نمی کند۰در واقع برای خریداری خد مات معیار ارزشیابی د قیقی وجود ندارد و همین موضوع منجر به چرخه افزایش یافته خرید می شود

۱۳) مصرف کنند گان معتقد ند که معمولا بخش خرید به طور دائمی بر اساس پایین ترین قیمت عمل می نمایند وبرای درک فواید بالقوه یک کالا یا خدمت به کالا یا خدمت دیگر زمان دشواری را در پیش دارند۰مثالی را که می توان در این جا بیان کرد خرید نرم افزارکامپیوتری برای کریس است که در اغاز این مقاله ذکر شد۰در واقع بخش خرید برای درک تفاوت های میان نرم افزارهای مختلف پردازشگر کلمه زمان دشواری را پشت سر گذاشت۰از د ید گاه کریس یک مجموعه پردازشگر کلمه۴۰۰دلاری ارزش و بهره وری بیشتری داشت چون این نرم افزار شامل یک بخش گرافیکی نیز بود اما از د ید گاه بخش خرید این مجموعه ۴۰۰دلاری در مقایسه با سایر مجموعه های نرم افزاری صرفا ۲۰۰دلار افزایش قیمت داشت۰

به طور خلاصه بر اساس این مطالعات چندین مانع عمده در فرایند خرید شناسایی شد۰می توان این موانع را بد ین ترتیب طبقه بندی نمود:۱) زمان مورد نیاز برای کالاها و خدمات ۲) مصرف کنند گان دانش مورد نیاز برای شروع و تکمیل فرایند را ندارند۳) به طور کلی مصرف کنند گان با ساختار فرایند خرید راضی نمی شوند۰در این مطالعه مفاهیم هویت اموزش گروهی و پردازش اطلاعات بازار به عنوان ابزاری در نظر گرفته می شود واین موانع را بر طرف می نماید۰
چارچوب و طرح های ذهنی

چارچوبی که در تصویر ۱برای شناسایی اموزش گروهی ارائه شده است بر اساس چندین جریان نظری است۰از جمله نظریه اموزش سازمانی ، سازگاری بازار و پردازش اطلاعات، سازگاری خریدار، نظریه شبکه اطلاعات، چرخه زمانی و تعهد روابط۰ این مفهوم عبارتند از این که “هویت اموزش گروهی” واحد استراتژیک تجاری در ایجاد و اشاعه اطلاعات بازار درباره فرایند ویژه خرید به عنوان “محرک”عمل می نماید۰تنظیم این اطلاعات در حفظ سازگاری خریدار، کارایی چرخه زمانی و تعهد به فرایند خرید حائز اهمیت است۰
پردازش اطلاعات بازار
به منظور نشان دادن قابل تعمیم بودن این ساختار به فرایندهای خرید، الگوی ارائه شده در تصویر ۱ ذهنی میشود۰این الگو در مرکز دو بعد از ابعاد پردازش اطلاعات بازار قرار گرفته است۰این ابعاد عبارتند ازایجاد دانش( اگهداد) و اشاعه ان۰ بر اساس گفته های کهلی و جاوراسکی این دو بعد از نظر تئوری بخشی از سازگاری بازار می باشد۰اسلا ترو نارور نیز این دو بعد را به عنوان نقش سازگاری اموزش واحدهای استراتژیک تجاری در نظر گرفته اند۰ایجاد دانش بازار عبارتند از گرداوری و ارزیابی نیازها / ارجحیت های خریدار و نیروهایی که توسعه و بهسازی این نیازها را تحت تاثیر قرار می دهند” اشاعه دانش بازار عبارتند ازفرایند و دامنه مباد له اطلاعات بازار در یک سازمان مشخص”
اسلا تر و نارور اظهار می کنند که سازگاری بازار با مضمون پردازش اموزش سازمانی مطابقت دارد” سازگاری بازار عبارتند از ایجاد اگهداد بازار که در رابطه با نیازهای فعلی و اینده سازمان واشاعه اگهداد در همه بخش ها می باشد”۰علاوه بر این اسلاتر و نارور معتقد ند که توسعه دانش در زمینه اموزش سازمانی شامل کسب اطلاعات ،اشاعه اطلاعات و تفاسیر مشترک می باشد۰ مباحث نارور و اسلاتر مشابه مباحث کهلی و جاوراسکی است اگر چه انها نیز گسترش و مشارکت در اطلاعات را درباره رقبا در نظر گرفته اند۰ نارور و اسلا تر سازگاری بازار را به عنوان فرهنگی در نظر می گیرند که این فرهنگ در شکل گیری ان دسته از هنجارهای رفتاری موثر است که باعث ایجاد ارزش برتر برای واحدهای استراتژیک تجاری در فرایندهای خرید می شود۰همچنین جاوراسکی و کهلی دریافتند که هر قدر مدیران تاکید بیشتری بر سازگاری بازار و اتخاذ چنین بینش مشترکی ( یعنی شناسایی اموزش گروهی) داشته باشند میزان ایجاد و اشاعه اگهداد بازار در سازمان بیشتر خواهد بود۰
هویت اموزش گروهی
هویت اموزش گروهی عبارتند از ساختاری چند بعدی که مشتمل بر رشته ها، زیرساخت ها، مهارتها، عناصر، فرایندها یا یک فهرست بازبینی است۰این ویژگی ها شامل اموزش سازمانی در ۴ فرایند فرعی ( زیر فرایند)اموز می باشد۰این فرایندهای فرعی عبارتند از۱) اقتباس و تنظیم۲) مشارکت در فرضیه۳)ایجاد یک مبنای علمی۴) تاثیرات متداول تجربه۰هر یک از فرایندهای فرعی اموزش در۲ سطح ادراکی رخ می دهد سطوح اموزش تک حلقه یا دو حلقه۰بر اساس اظهارات سنج اموزش سازمانی به عنوان درجاتی از اشکارسازی و محد ود یت موجود در فرایند خرید محسوب می شود۰
اشکارسازی زمانی در فرایند خرید به وجود می اید که مد یران واحد های استراتژیک تجاری در ارتباط با یکدیگر دچار شک و تردید میشوند۰در چنین شرایطی می توان اشکارسازی را به عنوان “حالت ارتباط

عملکرد فرآیند خرید پردازش اطلاعات بازار هویت آموزش گروهی

تصویر ۱- الگوی ذهنی سازمان آموزش سازمانی رفتار خریدار

سازمانی” در نظر گرفت۰اشکارسازی در روابط در توسعه و حفظ روابط سلسله مراتب موثر بوده و فرایندی است که به واسطه ان اطلاعات انتقال یافته و تصمیم گیری های گروهی ترویج می گردد۰
ااشکارسازی روش اعمال قدرت و روش توسعه تعهد سازمانی می باشد۰همچنین ارتباط به عنوان عامل تعیین کننده اولیه کارایی سازمانی شناخته می شود۰اگر چه اشکارسازی در ارتباط با انتقال اطلاعات می باشد اما در مقایسه با انتقال اطلاعات از پیچید گی بیشتری برخوردار است۰اشکارسازی از دو ساختار تشکیل شده است،اشکارسازی گروهی و انعکاسی ۰″صراحت” واحدهای استراتژیک تجاری منجر به اشکارسازی نمی شود مگر در زمانی که این دو ساختار در هم ادغام گردد۰اشکارسازی گروهی عبارتند از “ازادی در میان اند یشه ها”۰اشکارسازی گروهی باعث ارتقای هویت اموزش گروهی می

شود۰اشکارسازی گروهی منجر به بیان عقاید کارمندان می شود در حالی که اشکارسازی انعکاسی منجر به درون بینی کارمندان می شود۰اشکارسازی انعکاسی عبارتند از “کنکاش تفکر شخصی فرد و درک این مسئله که اموری که تاکنون برای ما مسلم و قطعی بوده چیزی جز فرضیاتی درباره جهان نیست”

نقش تصمیم گیری گروهی از دیر باز جایگاه مهمی را در تحقیقات مد یریت و بازاریابی داشته است۰مشارکت در تصمیم گیری به طور مثبت در ارتباط با رضایت کارمندان ،عملکرد و تعهد انها است۰اندرسون،لاد یش و ویتز دریافتند که مشارکت فاکتور مهمی در جهت درک هدف فعالیت های خرید محسوب می گردد
P1: آشکارسازی گروهی به طور مثبت سطح الف)تولید دانش ب)ااشاعه آن را در فرآیند خرید

تحت شعاع قرار می دهد۰
آشکارسازی انعکاسی با مورد بررسی قرار دادن شرایط مشارکت باعث گسترش آشکارسازی گروهی می شود۰آرگریس واسچان معتقد ند به منظور گسترش هویت آموزش گروهی سازمان باید در جهت حفظ ارتباط آشکار میان واحدهای استراتژیک تجاری آن تلاش نمود۰باید این پیوندهای ارتباطی به واسطه پرسشهای انعکاسی و گروهی ترسیم گردد تا کارمندان بتوانند افکار و عقاید دیگران را مورد انتقاد قرار دهند۰بنابراین آشکارسازی گروهی بر اساس اعتماد و انعطاف پذیری بوده و باعث خلاقیت و کارگروهی کارمندان می شود۰این بحث منجر به شکل گیری طرح زیر می شود:
p2:آشکارسازی انعکاسی به طور مثبت سطح الف)تولید دانش وب)اشاعه آن را در فرآیند خرید
تحت شعاع قرار می دهد ۰

اگر چه آشکارسازی گروهی و انعکاسی جایگاهی را برای آموزش سازمانی فراهم می کند اما زمانی که کارمندان به مفهوم دقیقی از مسئولیت پذیری در قبال فعالیت هایشان دست یابند،سریع تر آموزش می بینند۰اگر چه آشکارسازی در واحدهای استراتژیک تجاری به عنوان پیش نیاز آموزش سازمانی محسوب می گردد اما اجرای آموزش سازمانی صرفا در صورتی اتفاق می افتد که سازمان فرصتی را برای واحدهای استراتژیک تجاری خصوصی فراهم سازد تا تصمیم گیری های لازم را اتخاذ کرده و در قبال این تصمیمات مسئولیت پذیر باشند

محدود یت:محدود یت عبارتند از “انتقال تصمیمات در جهت پایین سلسله مراتب سازمانی، تعیین واحدهای تجاری زمانی که تصمیم گیرند گان محلی با دامنه وسیعی از موضوعات و اقدامات تجاری روبرو می شوند۰

بنابراین با دادن آزادی عمل به کارمندان،عملی کردن نظرات و اندیشه های آنان و مسئولیت پذیری آنان در قبال نتایج هویت آموزش گروهی ایجاد می شود۰در این جا با دادن اختیارات به تمام افراد سازمان محدودیت قابل اجرا می باشد۰معمولا ساختار دیوان سالاری بر اسا س متمرکز سازی ( حوزهای که بر اسا س آن صلاحیت تصمیم گیری در یک سطح عمودی قرار داده می شود)و رسمیت دادن(وجود روش ها وقوانین رسمی) می باشد۰

اگر چه متمرکزسازی و رسمیت دادن به طور مثبت در ارتباط با نتایج عملکرد سازمان در شرایط خاص می باشد۰فرضیه آموزش تا زمانی حاکی از آن است که دیوان سالاری با محدود کردن خلاقیت و نو آوری مانع انجام فرآیندهای یادگیری می شود۰دیوان سالاری باعث جریان اطلاعات در واحدهای استراتژیک تجاری، کاهش نظارت دیگران و کاهش رضایت و انگیزه کارمندانی می شود که تحت کنترل نیستند۰علاوه بر این دیوان سالاری دخالت در فرآیند خرید را کاهش می دهد و این به دلیل ساختار متمرکز تصمیم گیری سازمان است

P3 :متمرکز سازی به طور منفی سطح الف)تولید دانش وب)اشاعه آن را در فرآیند خرید تحت شعاع
قرار می دهد۰
P4:رسمیت دادن به طور منفی سطح الف) تولید دانش وب) اشاعه آن را در فرایند خرید تحت شعاع
قرار می دهد۰
حمایت علمی برای آشکارسازی و محدودیت۰ فرآیند خرید در “سازمان آموزشی “شامل یک برنامه ریزی سازماندهی شده می با شد که در این برنامه مراحل این فرآیند به طور مشروح در یک ترتیب متوالی بیان شده است۰به طور مثال ،اگر فرآیند بر اسا س این نظریه باشد که “من وظیفه خود را انجام می دهم”و سایر واحد های استراتژیک تجاری در فرآیند “وظیفه خود را انجام می دهند”روابط موجود در فرآیند راندمان چندانی نخواهند داشت۰اکثر واحدهای استراتژیک تجاری پس از اینکه نیاز به کالا یا خدماتی از دستفروش خارجی پیدا کردند فرم های مخصوصی را پر می کنند وبدین ترتیب فرآیند خرید شروع می شود۰ سپس مدیر خرید ،

بخش تامین بود جه یا بخش حقوقی این فرایند را ادامه داده و وظایف محوله خود را انجام می دهند۰علاوه بر ساختار متمرکز سازی و رسمیت دادن، فقدان آشکار سازی و عدم درک فرایند نیز مانع توافق میان واحد های استراتژیک تجاری مدیران فرایند خرید می شود۰وقتی نمایند گان بخش خرید ، تامین بودجه و

بخش حقوقی برای انجام درخواست واحد های استراتژیک تجاری به عنوان یک تیم واحد عمل کنند کارآمد ترین سناریو های خرید شکل می گیرد۰به طور مثال این بخش ها به یکد یگر به عنوان مانع نگاه نمی کنند بلکه یکد یگر را به عنوان منابع ارزشمندی در نظر می گیرند و هر کدام در حوزه فعالیت خود به انجام وظیفه می پردازد۰در واقع یک روش موازی ، کنشگرای و گروهی جایگزین یک روش متوالی، واکنش پذ یر و خصمانه می شود۰این تغییرات باعث شکل گیری

مذاکرات پیچیده تر و کاهش در زمان مورد نیاز برای ایجاد قرارداد می شود۰
باید از آموزش سازمانی در جهت ایجاد و انتقال هویت آموزش گروهی استفاده کرد تا بتوان به حد بالایی از تولید دانش و اشاعه اطلاعات بازار دست یافت۰هد ف سازمان و واحد های استراتژیک تجاری آن استفاده از اطلاعات بازار در جهت توسعه و حفظ عملکرد فرایند خرید، کاهش چرخه زمانی فرایند و گسترش تعهد د ر قبال فرایند می باشد۰

عملکرد فرایند خرید
سازگاری خریدار: سازگاری خریدار عبارتند از برآورده کردن نیاز های ذاتی خریدار در سطح روابط متقابل واحد استراتژیک تجاری با مد یر خرید۰بنابراین می توان سازگاری ذاتی خریدار را به عنوان اعمال مفهوم بازاریابی در سطح مد یر خرید و واحد های استراتژیک تجاری یا به عنوان عامل تعیین کننده سازگاری بازار در نظر گرفت۰سازگاری خریدار در رابطه با افزایش کیفیت خدمات سازگاری بازار و تلاش و انگیزه بیشتر می باشد۰علاوه بر این کاتربرگ و بلو دریافتند که تلاش و بخش های مد یریتی انگیزه نیز سهم بسزایی در ساز

گاری و عملکرد خریدار دارند۰ساجان و ویتز در یافتند که “فعالیت شد ید”و “فعالیت هوشمندانه”نیز سازگاری و عملکرد خریدار را تحت شعاع قرار می دهد۰
P5 : سازگاری واحد استراتژیک تجاری خریدار به طور مثبت تحت تاثیر سطح
الف)تولید دانش
ب)اشاعه آن در فرآیند خرید
چرخه زمانی: گفته می شود که “وقت طلاست”۰این جمله برای اکثر سازمانها مصداق دارد۰امروزه زمان به عنوان ابزاری استراتژیک شناخته می شود و آن را معادل با پول، بهره وری کیفیت و نو آوری می دانند۰
اکثر انواع چرخه های زمانی در یک سازمان وجود دارد و بر خلاف عقیده اکثر مردم این چرخه های زمانی به طور مستقل عمل نمی کنند۰می توان چرخه های زمانی مستقل سازمانی و فرآیندهای خرید را به عنوان ابزار عملکرد کلی در نظر گرفت۰دهلاکیا و دیگران چرخه زمانی را به عنوان نتیجه فرآیند تصمیم گیری می شناسند۰همچنین آنها معتقد ند که چرخه زمانی در ارتباط با اکثرمتغیرهای دیگر عملکرد است
میر بر این باور است که آموزش سازمانی مرکز چرخه زمانی سریع محسوب می گردد۰بنابراین:
P6 :چرخه زمانی به طور منفی تحت تاثیر سطح الف)تولید دانش وب)اشاعه آن در فرآیند خرید است

تعهد:تعهد به فعالیت ها و روابط موجود در فرآیند خرید”مستلزم تمایل به توسعه رابطه ای پایدار،فداکاری کوتاه مد ت به منظور حفظ رابطه و اطمینان به پایداری رابطه است”روابطی چون تولید و اشاعه دانش نقش مهمی را در درک فواید متقابل فرآیند خرید ایفا می کند۰اعضای واحد استراتژیک تجاری فرآیند خرید با مشارکت در اطلاعات یکد یگر به هماهنگی می رسند۰همچنین ارتباطات باعث تداوم رابطه و کاهش تعارضات می شود۰بنابراین اعضای واحد استراتژیک تجاری در جهت تعهد به رابطه فرآیند خرید و مشارکت آشکار اطلاعات تر غیب می شوند۰وقتی ارتباطی در فرآیند خرید وجود داشته باشد،امکان تحقق یافتن فواید از طریق رابطه فرآیند خرید افزایش می یابد۰

P7 :تعهد به رابطه به طور مثبت تحت تاثیر سطح الف)تولید دانش ب)اشاعه ان می باشد
حمایت علمی برای نتایج فرایند خرید: از د ید گاه واقع گرایانه واحدهای استراتژیک تجاری حاکی از آن است که مهمترین نتایج میان مرحله ای فرایند خرید عبارتند از :۱) میزان سازگاری خریدار که از طریق مدیران فرایند حمایت می گردد ۲) طول کلی فرایند(چرخه زمانی) ۳)میزان تعهد به رابطه میان واحدهای استراتژیک تجاری مختلف و مد یران فرایند۰نمایند گان واحد استراتژیک تجاری بر این باورند که نتایج میان مرحله ای فرایند خرید تعیین کننده نتایج عملکرد مختص فرایند (از

قبیل کیفیت خرید و کارایی فرایند خرید) می باشند۰تولید و اشاعه دانش در فرایند خرید به عنوان محرک اصلی در ایجاد سازگاری خریدار ،کارایی چرخه زمانی و تعهد در نظر گرفته می شود۰به عنوان مثال بیشتر اعضای واحد استراتژیک تجاری با فعالیت ها و روابط فرایند آشنایی داشتند و به احتمال زیاد از عملکردهای فرایند و چرخه زمانی آن راضی بودند و همین امر باعث ایجاد تعهد بیشتری نسبت به سیستم کلی خرید می شد۰ معنی ضمنی که در اینجا مطرح می گرد د عبارتند از این که صرفا انجام فرایند خرید سازمان به نحو مطلوب کافی نیست۰بلکه سازمان باید کارکرد فعالیت های فرایند خرید و روابط واحد های استراتژیک

تجاری را در فرایند انتقال دهد۰این موضوع باعث ایجاد سطح مشترکی از توافق می گردد که این توافق رضایت و تعهد به رابطه فرایند خرید رابه دنبال دارد۰
نتایج و معانی ضمنی

بر اساس رشته ای از مطالعات این مقاله حوزه ها و موانع عمده ای را که در مسیر بهسازی قرار داشته مورد بررسی قرار داد تا به درک روشنی از فواید وارزش هایی برسد که از هویت آموزش گروهی مشتق می شد۰معنی ضمنی این موانع و حوزه ها عبارتند از این که اکثر سازمان ها در محیط فرایند خریدی به فعالیت می پردازند که این محیط در خلال زمان گسترش یافته است۰به منظور کارایی محیط چرخه زمانی سریع باید ایجاد و حفظ محیط خریدی مورد توجه قرار گیرد که در آن فرصت های بهسازی و آموزشی مورد تایید قرار گرفته باشند۰

این مقاله حاکی از آن است که آشکارسازی و محدودیت در ایجاد یک محیط خرید کارآمد و انعطاف پذ یر به عنوان “محرک” محسوب می شوند۰افزایش آشکارسازی و محد ود یت منجر به شکل گیری محیطی می شود که در آن اطلاعات بازار در حد زیادی پردازش میشود۰ابعاد پردازش اطلاعات بازار در تولید دانش و اشاعه آن به ترتیب سازگاری خریدار، چرخه زمانی و تعهد واحد استراتژیک تجاری را در قبال کل فرایند خرید تحت شعاع قرار می دهد۰الگوی هویت آموزش گروهی چهارچوبی را ارائه می دهد که باعث ارتقای فعالیت ها و روابط خرید در حوزه های ۱)عملکرد سرتاسری ۲)آموزش همزمان ۳) توانمندی می شود۰
عملکرد سرتاسری۰عملکرد سرتاسری عبارتند از به کار برد ن گروه های کاربردی در سرتاسر فرایند خرید۰به منظور افزایش میزان عملکرد سرتاسری در فرایند

خرید باید از برنامه سازمان یافته ای بهره مند باشیم که در این برنامه مراحل عمده فرایند ذکر شده باشد۰یکی از پیش نیازهای عملکرد سرتاسری عبارتند از این که باید مصرف کنند گان واحدهای استراتژیک تجاری از نقش مربوط به بخش کنترل و نقش های خودشان در ابتدا و انتهای فرایند آگاهی داشته باشند۰به واسطه حمایت از آشکارسازی و محد ود یت هویت آموزش گروهی می توان به این آگاهی دست یافت۰لازم به ذکر است که این حمایت باعث پردازش میزان زیادی از اطلاعات بازاریابی می شود که این اطلاعات در رابطه با فعالیت ها و روابط خرید می باشد۰همچنین گروه های عملکرد سرتاسری سیستم آموزش همزمان را برای اکثر مصرف کنند گان دایمی واحد استراتژیک تجاری فراهم می سازد۰

آموزش همزمان۰آموزش در فرایند خرید به معنی سنجش مداوم تجارب و انتقال آن تجربه در قالب دانشی است که در دسترس همه اعضای سازمان قرار گیرد۰از آنجا که تجارب مصرف کنند گان غیردایمی واحد استراتژیک تجاری دقیقا مشابه تجارب مصرف کنند گان دایمی واحد استراتژیک تجاری یا کارمندان کنترل نیست۰به روز کردن اطلاعات مصرف کنند گان غیردایمی درباره فرایند خرید الزامی است۰یکی از مشکلاتی که در فرایند خرید وجود دارد تعیین سطح دانش هر یک از مصرف

کنند گان واحد استراتژیک تجاری درباره فرایند است۰به طور مثال معمولا مصرف کنند گان غیردایمی واحد استراتژیک تجاری اطلاعات خرید خود را از مصرف کنند گان دایمی کسب می نمایند یا فرض را بر این می گذارند که اکنون نیز فرایند خرید مشابه گذشته می باشد و هیچ تغییری نکرده است۰علاوه بر این دریافتیم راهنمای خرید سازمان هر ۶ ماه یکبار به روز می شود اما تعداد محدودی از مصرف کنند گان بخش های جدید راهنما را مورد مطالعه قرار می دهند۰با استناد به سیستم آموزش همزمان جدید ترین روابط و فعالیت های خرید در اختیار مصرف کنند گان غیر دایمی واحد استراتژیک تجاری قرار می گیرد۰یکی از روش های ایجاد این سیستم تاکید به آشکارسازی و محدود یت در فرایند خرید است تا بدین ترتیب شرایطی به وجود آید که همه مصرف کنند گان واحد استراتژیک تجاری در هنگام لزوم به اطلاعات مورد نیاز خود به شکل دلخواه د ست یا بند۰

توانمندی۰موثرترین رابطه میان مصرف کنند گان دایمی واحد استراتژیک تجاری و بخش های کنترل رابطه ای است که در این روابط مصرف کنند گان به منظور انجام بخش اعظم فعالیت های خرید توانمند می شوند۰با حمایت از آشکارسازی و محدودیت در فرایند این توانمندی امکان پذیر می باشد۰توانمند کردن مصرف کنند گان و ارائه محیط خریدی که در آن عملکرد سرتاسری مورد تاکید قرار گیرد به طور شگرفی باعث کاهش چرخه خرید می شود۰نمونه ای از توانمندی در فرایند

خرید در هولت – پاکارد قابل مشاهده است۰هولت- پاکارد به همه دفترداران خود کارتی اعتباری می دهد تا آنها قادر باشند که در طول هر ماه تا۲۰۰۰دلار مطالبه نمایند و همین مسئله باعث کاهش چرخه زمانی فرایند خرید می شود۰به همین ترتیب به نمایند گان سرویس خبری فدرال نیز این اختیار داده شده که بدون تصویب مقامات بالاتر خساراتی را که تا میزان ۱۰۰دلار باشد بپردازند۰می توان با به کارگیری چهارچوب آشکارسازی و محدودیت در فرایند خرید به بالاترین مرتبه توانمندسازی مصرف کنند گان واحد استراتژیک تجاری دست یافت که این موضوع نیز رضایت بیشتر مصرف کننده و کاهش چرخه زمانی را به دنبال خواهد



خرید فایل


ادامه مطلب ...

دانلود ترجمه مقاله حسابرسی بر مبنای خطر به همراه متن انگلیسی

دانلود ترجمه مقاله حسابرسی بر مبنای خطر به همراه متن انگلیسی

یک روش جدید که توسط توماس بایر گردآوری شده است .
حریفان در بازی شطرنج هر کسی زمین بازی (که در این مورد ، کار تجاری ) از نقطه نظر خاص خودش می بیند .
در حسابرسی بر مبنای خطر ، حسابرسان در همان طرف میز که مشتری می ایستد ، آن ها نیز می ایستند . اکنون مشتری یک نفر را با خود دارد چون دید آن ها به کار تجاری یکسان است .

محدودیت های روش قدیمی :
اکنون بیایید با هم موارد مخصوص مربوط به ساختار کار تجاری را بدست آوریم . در حسابرسی قدیمی ، حسابرسان واقعاً تمام تصمیمات حسابرسی شان را بر مبنای جنبه مادی اتخاذ می کردند ، که آن در صد (یا کسری از درصد ) کار پیمانکار می باشد . کنترل های داخلی که توسط پیمانکار صورت می گرفت برای اهداف حسابرسی که بیمار سودمند بودند به طور گسترده مورد ارزیابی قرار نمی گرفتند ، چون توجه فقط بر روی تغییر ارقام و اعدادی بود که در صورت حساب های مالی گزارش می شدند . و در پایان حسابرسی چیزی را که قبلا پیمانکار می دانست تغییر می داد که آن این بود که شرکت بر روی بعضی شغل سرمایه

گذاری کند و همچنین بعضی از شغل ها را رها کند . پس پیمانکار یک صورت حساب و جریان کاری بدست می آورد که خودش را دوباره سال بعد تکرار می کرد .
در بعضی موقعیت ها این تنها روشی است که حسابرسان می توانند بر عهده بگیرند به خاطر کنترل ضعیف محیط که در شرکت ارائه می شود به طور کلی زمانی که کنترلهای ضعیف داخلی وجود دارد . به این خاطر است که مدیریت تصمیم هوشیارانه ای اتخاذ کرده که کنترلهای داخلی به اندازه عوامل دیگر کار

تجاری مهم نیستند . به هر حال کنترل ضعیف محیط به خودی خود یک خطر آشکاری دست و چیزی است که باید مورد توجه مدیریت قرار داد (اهمیت آن را به یاد مدیریت آورد) در حالی که روش قدیمی حسابرسی فقط در محیط هایی با کنترل ضعیف کار می کرد ، حسابرسی بر مبنای خطر این ضعف ها را تشخیص می داد تا این که مدیریت بتواند گام های شایسته ای بردارد تا کنترل های داخلی را قوت ببخشد .
فایده های روش بر مبنای خطر

در حالی که در حسابرسی بر مبنای خطر به اعداد و ارقام توجه می شود ، اما به هر حال آن همچنین درک فعالیت های تجاری نیز توجه دارد چون اعداد و ارقام از این فعالیت ها گرفته شده اند . آن شامل تسلط بر روی پرسنل اصلی می شود و بفهمیم چگونه آن ها فکر می کنند و در تصمیماتشان از چه اطلاعاتی استفاده می کنند . در اینجا مواردی ذکر شده که اساساً در حسابرسی بر مبنای خطر مورد توجه قرار می گیرد .
این ساختار تجاری مخصوص چگونه است که او را در رقابت مجزا کرده است و موقعیت حساس رقابتی اش چیست ؟
از لحاظ استراتژیکی اهداف بلند مدت و کوتاه مدت پیمانکار چه هستند ؟

موانع بلند مدت و کوتاه مدت (مانند کمبودهای مواد و کار ) چه هستند که شرکت برای رسیدن به اهدافش باید بر آن ها غلبه کند و چگونه شرکت این کار را طراحی می کند ؟

مشکلات روزمره مربوط به کار که مدیریت ارشد با آن ها مواجه می شود چه هستند ؟
چگونه آیا مدیریت ضعف های مربوط به کار را مورد توجه قرار می دهد .
چه کنترل های عملی در محیط کار صورت می گیرد تا مطمئن شویم که قراردادهای اجرا شده اند و کار مطابق با روشها و خط مشی های داخلی اش صورت گرفته است ؟

چه کنترل های داخلی در محیط کار صورت می گیرد تا مطمئن شویم که کار مربوط به گزارشات و حساب های مالی بدون اشتباه و فریبکاری صورت می گیرد ؟
چگونه آیا مدیریت باید از درستی اطلاعات مالی که در اتخاذ تصمیمات مهمش از آن ها استفاه می کند مطمئن شود ؟
از لحاظ تاریخی ، چه افرادی در شرکت بی تجربه هستند و یا سطح کمتری از کار را نسبت به افراد قبل انجام داده اند ؟
به عبارت دیگر در حسابرسی بر مبنای خطر ، بر حسابرس واجب است که تمام ویژگی های آن خاص ساختار تجاری که قرار است مورد حسابرسی قرار دهد ، بفهمد .

مراحلی که باید در یک حسابرسی بر مبنای خطر طی شود :
در مورد این سطح جدید خدمات حسابرسی به روش جدیدی از آمادگی و هدایت خود حسابرسی نیاز است .
زمانی که روش حسابرسی بر مبنای خطر پذیرفته می شود ما نیز بیشتر خودمان را برای بررسی مقدماتی و طراحی آماده می کنیم . ما زمان بیشتر را صرف می کنیم تا کنترلهای عملی شرکت را بفهمیم ،کنترلهای داخلی چون آن ها مربوط به کارگزارشات مالی هستند از نقطه نظر حسابرس ، این کار مقدماتی بسیار با ارزش است . چون ما واقعاً در این زمان وارد جریان کار می شویم و جواب اغلب سوالاتی که قبلا پرسیده ایم را می دانیم .

در اینجا سه مرحله اصلی حسابرسی بر مبنای خطر ذکر شده است .
مرحله اول : سوال از تمام کارکنان اصلی
در صورت امکان حسابرسی با رئیس / LEO/ یا مالک شرکت صحبت می کند آن فردی است که می تواند درباره خطرات و اهداف بلند مدت و کوتاه مدت شرکت صحبت کند . پس ما می خواهیم بدانیم (حسابرس)

بزرگترین خطری که شرکت سال بعد با آن مواجه می شود چیست ؟ و در مورد خطر ۵ سال بعد چه چیز ؟
آیا طرحهایی برای از بین بردن یا رفع آن خطرات وجود دارد ؟

با چه مشکلاتی کار تجاری امسال مواجه شده است ؟
آیا نگرانی های مخصوصی وجود دارد که ما باید از آن ها مطلع شویم بخصوص زمانی که کار حسابرسی انجام می دهیم ؟
و چیزی که ما انتظار داریم در اعداد و ارقام ببینیم ؟

بعلاوه ما مواردی را که در حسابرسی سال قبل بیان شده نیز دنبال می کنیم . پس ما به سوی سطوح پایین تر مدیریت می رویم و با مدیریت های سطوح پایین تر نیز صحبت می کنیم و کارمان را با CFO شروع می کنیم . و از او سوالات مشابه سوالات مدیریت ارشد می پرسیم که به حوزه مسئولیت او مربوط است . همچنین سودمند است که در این مرحله با نمایندگی انبار و کسانی که از کار حمایت می کنند نیز صحبت کنیم . حتی وکیل مشتری نیز می تواند اطلاعات سودمندی را در مرحله طراحی در اختیار ما بگذارد .

از نقطه نظر حسابرس ، این فرایند کار اولیه در کوتاه کردن و خلاصه کردن روش های حسابرسی کمک زیادی خواهد کرد . در این مرحله ، ما انتظارات حسابرسی را توسعه می دهیم و به صورت امیدوارانه ، مدارک و شواهد مورد تایید حسابرسی را بدست می آوریم که در زمان کار حسابرسی واقعی از آن ها استفاده کنیم . ما همچنین می فهمیم چه چیز در شرکت جدید است و ارزیابی می کنیم چگونه ما می توانیم برای مشتری مان با ارزش تر باشیم .
مرحله دوم : مستند کردن کنترلها (سند کردن کنترلها )

بعد از اینکه کنترلهای مربوط به عملکرد و کنترلهای داخلی به صورت جزئی وجودشان اثبات شد ، برای ساختار شرکت ، کنترل ها در سایت شغل و گردش اطلاعات از سایت شغل به اداره و بر عکس می تواند به مهمی کنترل های داخلی در اداره باشد . در این مرحله در جریان کار ، ما حسابرسان به گونه ای یکنواخت می رسیدم چرا ؟ به عنوان مثال چرا این سیاست در اینجا اعمال می شود .

چرا آیا نظارت و سرپرستی همان زمان های مشخص که کار باید صورت بگیرد همانند موارد دیگر حفظ نمی کند ؟ چه خطری را آیا مدیر ندانسته پذیرفته و چرا ؟
تمام این سئوالات ممکنه از نظر مدیریت بسیار دردناک باشند . چون هیچ کس دوست ندارد درباره سیاست هایش ، روش ها و کنترلهای داخلی اش صحبت کند .
به هر حال ، کنترلهای داخلی فقط به این مطلب محدود نمی شود که مطمئن شویم شرکت به اندازه کافی وظایفش را در بخش حسابداری تفکیک کرده است . کنترل های دیگری نیز وجود دارد که خارج از حوزه حسابداری صورت می گیرد که همچنین باید ارزیابی شود . برای اینکه به گونه ای شایسته یک حسابرسی بر مبنای خطر را هدایت کنیم ما باید روش آن استاندارد کار تجارت را بفهمیم که با پرسیدن سوالات سخت ، ضعفهای آن مهم نیز مشخص می شوند . بعضی از سوالاتی را که یک حسابرس ممکنه بپرسد عبارتند از :

چه نوع کنترل ها یا توجهات در شرکت برای فرایند تخمینات (براورد ها ) اعمال می شود .
آیا شرکت از سودها بر روی قرارداد T,M با آماده نکردن مطالبات اجاره ای تجهیزات صرف نظر می کند ؟
چگونه آیا مدیریت مطمئن می شود که مطالبات مربوط به تجهیزات نسبتا روشن برای شغل ها جمع آوری شده اند جایی که تجهیزات استفاده شده اند ؟
آیا برآورد کننده ها (تخمین زنندگان) پیشنهاد قیمتی برای خرید کالا را بدون بازنگری مهم از اینکه تا حدودی قیمت را کاهش دهند ارائه می دهد ؟
این نوع سوالات و جواب ها که دریافت می شوند برای موفقیت حسابرسی بر مبنای خطر ، قطعی هستند .
سودهای ساخت CFMA سپتامبر / اکتبر ۲۰۰۲

مرحله سوم : تحلیل و بررسی اطلاعات :
در شکل سوم حسابرسی بر مبنای خطر ، اطلاعات مالی بازنگری تحلیلی اولیه را طی می کنند و روشهای حسابرسی توسعه می یابند . هدف در اینجا این است که حسابرسی زیادی را تاحد امکان که از یک روش تحلیلی استفاده نموده انجام دهد . به جای اینکه جزئیات را مورد تست و آزمایش قرار دهد . اگر ما همانند حسابرسان شما معتقد باشیم که کنترلهای داخلی به گونه ای مفید عمل می کنند ، ممکنه کنترل را مورد تست قرار دهیم و تست های جزئی تر دیگر را کم کنیم . اگر خطرات و کنترلها به اندازه کافی مشخص شوند و ارزیابی شوند ، ما می توانیم پس روشهای تحلیل مان را بر مبنای انتظاراتی درباره اینکه چه چیزهایی باید اطلاعات مالی نشان دهد را گسترش دهیم .

چون ما قبلا سوالاتی را مطرح کرده ایم و اطلاعاتی را از سطوح مختلف مدیریتی جمع آوری کرده ایم ، پس ما می توانیم روش های تحلیلی مان را بر روی این اطلاعات قرار دهیم . اگر اعداد و ارقام انتظارات ما را برآورده نمی کنند ، پس ما متعهدیم روشهای بیشتری را انجام دهیم . به عنوان مثال ، برنامه شغلی برای پیمانکاران استاندارد یک سری اطلاعات کلیدی است و کسی است که ما قبلا در حسابرسی برای تحلیل خطر نیاز داشتیم .
در حقیقت ما ممکنه این اطلاعات را قبل از انجام مراحل ۱و۲ بالا در مقابل مان داشته باشیم . موضوع این نیست که تخلیل ما از خطر در مراحل مقدماتی حسابرسی چه نشان می دهد برآوردهای مدیریت (که دربرنامه شغلی هستند ) همیشه نقطه مرکزی هستند زماهنی که ما درباره خطر صحبت می کنیم . بنابراین برنامه شغلی به گونه ای مجزا مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد تا مشخص کند کدام شغل ها خطر بیشتری را ارائه می دهند . در زیر تعدادی از عوامل ذکر شده اند که در اتخاذ تصمیمات استفاده می شوند .
درصد اطلاعات تکمیل شده در تراز نامه
اندازه قرارداد
نوع قرار داد
تجربه پیمانکار در نوع قرار داد
کارمندان اصلی در قرار داد (سرپرست ، مدیر ، پروژه)
ناخالصی سود برآورده شده
میزان هزینه های کار در قرار داد
وجود شروطی در قرار داد مانند مجازات هایی برای تاخیر تکمیل کار
وجود مصرف زیاد زمان یا هزینه بیش از میزان انتظار داشته یا مشکلات دیگری با توجه به پرسش آن دیگر ذکر شد .
روشهای تحلیلها معمولا به ما اجازه می دهند که زمان اختصاص یافته به تست ها درباره جزئیات را به حداقل برسانیم . زمانی که روشهای آن تحلیلی مدرک حسابرسی با ارزش تری نسبت به روشهای حسابرسی دیگر در اختیار ما می گذارند پس ما نه فقط موثرتر نیستم بلکه ما همچنین کار آمد تر نیز هستیم . حسابرسی بر مبنای خطر به درستی مثالی از موقعیت موفقیت آمیز چیزی است که احتمالا چنین مطلبی را شما درباره حسابرسی قدیمی نشنیده اید .
نتایج :
اگر حسابرسی بر مبنای خطر بدرستی انجام شود به هر کسی اجازه می دهد که تا انتهای فرآیند کار جلو برود و درباره چیزی که انجام شده نیز احساس خوبی داشته باشد . حسابرسان احساس می کنند خدماتی با ارزش واقعی برای مشتری فراهم کرده اند مشتریان نیز احساس می کنند که آن ها اطلاعات با ارزش دریافت کرده اند که آن ها می توانند استفاه کنند تا شرکت هایشان را قدرتمند سازند ، بالاخره من اعتقاد دارم که حسابرسی بر مبنای خطر می تواند کل فرآیند حسابرسی را تغییر داده و به یک تجربه پاداشی برای تمام قسمت ها تبدیل کند .
مطالبی درباره نویسنده :
توماس بایر مدیر اسیکیچ است و در زمینه ساختار حسابداری سالها تجربه دارد .

Risk-Based
Auditing:

A New
Approach

opponents in a chess match, each seeing the playing field (in this case, the business) from his or her particular point of view.
In a risk-based audit, the auditor sits on the same side of the desk as the client. Now the client has a partner, an ally, since both are viewing the business from the same perspective.

The Limitations of the Traditional Approach
Now, let’s get specific about the business of construction. In a traditional audit, auditors typically make all of their audit decisions on the basis of materiality, which is a percentage (or a fraction of a percentage) of a contractor’s volume. The inter¬nal controls established by the contractor are not extensively evaluated for audit-efficiency purposes because the focus is on verifying the numbers presented in the financial state¬ments. In the end, the auditor verifies what the contractor already knows – the company made money on some jobs and lost some on others. Then, the contractor gets a bill and the process repeats itself again next year.

In some situations, this is the only approach auditors can take because of the weak control environment present in the com¬pany. Generally, when weak internal controls exist, manage-ment has made a conscious decision that internal controls are not as important as other aspects of the business. However, a weak control environment is a glaring risk in and of itself, and is something which should be brought to the attention of man¬agement. While the traditional audit approach works within a weak control environment, a risk-based audit identifies these weaknesses so that management can take the proper steps to strengthen internal controls.
September/October 2006

The Advantages of the Risk-Based Approach
While a risk-based audit focuses on the numbers, it also focus¬es on understanding the business activity that drives those numbers. It involves “getting into the heads” of key person¬nel and understanding how they think and what information they use to make their decisions. Here are some of the issues typically addressed in a risk-based audit:
. • How is this particular construction business distinguished from its competition – what is its competitive edge?
. • Strategically, what are the contractor’s short-
and long-term goals?

. • What are the short- and long-term obstacles (such as labor or material shortages) the com¬pany must overcome to reach its goals, and how does it plan to do so?
. • What are the day-to-day operational problems encountered by key management?
. • How has management addressed any opera
¬tional weaknesses?

. • What operational controls are in place to
ensure that contracts are being executed, and
that work is being performed in accordance
with internal policies and procedures?

. • What internal controls are in place to ensure
that the financial accounting and reporting
function is without error or fraud?

. • How does management ensure the accuracy of the financial information used to make impor¬tant decisions?
. • Historically, what personnel within the company are inexperienced or have performed at a lower level than their peers?

In other words, in a risk-based audit, it is incumbent upon the auditor to understand all the particulars of the construction business being audited.
The Steps in a Risk-Based Audit
Providing this new level of service requires new ways of preparing for and conducting the audit itself. When adopting the risk-based audit approach, we auditors find ourselves doing more up-front planning and preliminary analysis. We spend more time understanding the company’s operational controls, as well as the internal controls as they relate to the financial reporting function. From an auditor’s standpoint, this preliminary work is very rewarding; by the time we actu¬ally get into the fieldwork, we often know the answers to many of these questions before we ask.
Here are the three basic steps of a risk-based audit:
Step 1: Question All Key Players
As soon as possible, the auditor sits down with the President/CEO/owner – the person who can talk about the short- and long-term risks and goals for the company. We want to know:
. • What is the biggest risk facing the company in the next year? The next 5 years?
. • Are there plans to mitigate those risks?
. • What problems has the business encountered this year?
. • Are there any specific concerns which we should be aware of as we conduct this audit?
. • What should we expect to see in the numbers?

In addition, we follow up on issues from the prior year’s audit. Then, we go down the line, talking to key members of management, starting with the CFO, asking similar questions relating to their area of responsibility. It can also be helpful at this stage to talk with the bonding agent and other profes¬sional support providers. Even the client’s attorney can pro¬vide useful information in the planning stage.
From an auditor’s standpoint, this initial process helps in for¬mulating the audit procedures. At this stage, we are develop¬ing audit expectations and, hopefully, getting corroborating audit evidence to use when performing the actual audit. We’re also learning what’s new in the company and assessing how we can be of the most value to our client.
Step 2: Document the Controls
Next, the contractor’s internal and operational controls are documented in detail. For a construction company, the con¬trols at the jobsite and the flow of information from the job-site to the office (and vice versa) can be as important as the internal controls within the office. At this stage in the pro¬cess, we auditors are constantly asking, “Why?” Why is this policy in place? Why is that superintendent not held to the same deadlines as the others? What risk has management un¬knowingly accepted and why?
All of this questioning may seem very painful from manage-ment’s perspective. No one likes to talk about policies, pro¬cedures, and internal controls. However, internal controls aren’t limited to ensuring that the company has adequately segregated the duties in the accounting department; there are other controls occurring well outside the accounting area that must also be evaluated. In order to properly conduct a risk-based audit, we must have a thorough understanding of the standard operating procedures of the business. By asking the hard questions, significant weaknesses can be identified. Some of the questions an auditor might ask include:
. • What kind of monitoring or oversight is in
place for the estimating process?

. • Do estimators submit bids without a second
review of their take-offs?

. • How does management ensure that equipment charges are fairly allocated to the jobs where the equipment is being used?
. • Is the company relinquishing profits on a
T&M or cost-plus contract by not providing
for equipment rental charges?

These types of questions, and the answers received, are criti¬cal to the success of the risk-based audit.
CFMA Building Profits • September/October 2006
Step 3: Analyze the Information
In the third phase of a risk-based audit, the financial infor¬mation undergoes an initial analytical review, and audit procedures are developed. The goal here is to perform as much of the audit as possible using an analytical approach, instead of tests of details. If we, as your auditors, believe that internal controls are operating effectively, we may do a test of controls and limit some other detail tests. If risks and controls have been adequately identified and evaluated, we can then develop our analytical procedures based on expectations about what the financial information should indicate.
Because we have already made inquiries and accumulated information from the key members of management, we can base our analytical procedures on this information. If the numbers don’t meet our expectations, we would then have an obligation to perform further procedures.
As an example, the job schedule for standard contractors is a key piece of information and one that we need early in the audit for risk analysis. In fact, we may have this information in front of us before we do Steps 1 and 2 above. No matter what our analysis of risk in the preliminary stages of the audit reveals, estimates of management (which are in the job schedule) always become the focal point when we talk about risk. So, the job schedule is analyzed separately to determine which jobs represent the most risk. The following are some of the factors used in making these decisions:
. • Percent complete at balance sheet date
. • Size of contract
. • Type of contract (fixed-price, T&M, cost-plus)
. • Experience of contractor in type of contract
. • Key personnel on contract (superintendent, pro¬ject manager)
. • Estimated profit margin
. • Amount of labor costs in contract

. • Presence of contract stipulations, such as penal¬ties for late completion
. • Presence of overruns or other problems noted
from other inquiries

Our analytical procedures usually allow us to reduce the more time-consuming detail tests to a minimum. Since analytical procedures provide more valuable audit evidence than many other audit procedures, we are not only being more effective, we are also being more efficient. The risk-based audit is truly an example of a win-win situation – something you’re not likely to hear being said about a traditional audit!
Conclusion
A properly performed risk-based audit allows everyone to walk away at the end of the process feeling good about what was accomplished. The auditors feel they have provided a ser¬vice of real value to the client. The clients feel (and rightly so) that they have received valuable information they can use to strengthen their companies. Ultimately, I believe that risk-based auditing can transform the entire audit process into a rewarding experience for all parties.

Thomas E. Bayer, CPA, is a Manager for Sikich, Gardner & Co., LLP in Spring¬field, Illinois (e-mail: tomb@sikich gardner.com or phone: 217-793-3363). Tom has seven years of expe¬rience in construction accounting.
He holds a BS from Eastern Illinois University and obtained his CPA in2006. Tom has also been published in the “CICPAC Quarterly Newsletter” and the Journal of Construction Accounting and Taxation.
Builders Association.



خرید فایل


ادامه مطلب ...