رایجترین سیستم پخت در آمیزه های لاستیکی پخت گوگردی است که علاوه بر اقتصادی بودن از تنوع زیادی برخوردار است و امکان دستیابی به محدودة گسترده ای از خواص را فراهم میکند. گوگرد با قرار گرفتن در بین زنجیر پلیمرها بین آنها اتصالات عرضی تشکیل میدهد و موجب تشکیل ساختار شبکهای می شود . مشکل عدیده این سیستم پخت پدیده شکفتگی(blooming) گوگرد در آمیزه های لاستیکی است که این پدیده بااستفاده از گوگرد نامحلول بر طرف می شود. زیرا وابستگی حلالیت این نوع گوگرد در بستر پلیمری به دما بسیار نامحسوس است. قیمت بالای گوگرد نامحلول و وارداتی بودن آن مشکلاتی را برای صنایع لاستیک بوجود آورده است. روشهای مختلف ارائه شده برای تهیه گوگرد نامحلول در کشور، نیز به دلایل اقتصادی و یا مشکلات دستگاهی و یا مواد اولیه قابل اجرا نبودهاند.
در این پژوهش دو روش ، ذوب گوگرد معمولی و همچنین هیدرولیز بعنوان روشی نوین ، در تهیه گوگرد نامحلول بکار برده شده است .
فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه
فصل اول :
مقدمه 2
1-1 تولید 6
1-1-1 فرایندهای جذب در مایع و اکسیداسیون 6
1-1-2 فرایندهای اکسیداسیون مستقیم 14
1-1-3 تولید گوگرد در جهان 20
1-1-4 تولید گوگرد در ایران 21
1-2 صادرات گوگرد در جهان 23
1-2-1 وضعیت صادرات گوگرد ایران 24
1-3 وضعیت مصرف گوگرد در جهان 26
1-3-1 مصرف گوگرد در صنایع داخلی 28
1-4 مصارف گوگرد 31
1-4-1 اسید سولفوریک 32
1-4-2 کشاورزی 33
1-4-3 باتریهای قابل شارژ 34
1-4-4 گوگرد در بتن 34
1-4-5 لامپ گوگردی 35
1-4-6 حذف جیوه در آب 35
1-4-7 تولید کف 36
1-4-8 گوگرد در آسفالت 36
1-4-9 گوگرد در صنایع لاستیک سازی 37
فصل دوم : (لاستیک)
تاریخچه صنعت لاستیک 39
2-1 معرفی چند اصطلاح 39
2-2 مواد در آمیزه کاری لاستیک 41
2-3 کائوچو 42
2-3-1 کائوچوها از دیدگاه بازرگانی 43
2-3-2 کائوچوها از دیدگاه مقاومتی 43
2-3-3 کائوچوها از دیدگاه فرآوری و تهیه 44
2-3-3-1 کائوچوهای طبیعی 44
2-3-3-2 کائوچوی مصنوعی 47
2-4 فرآیند پخت کائوچو 50
2-5 ترکیبات مؤثر در آمیزه کاری کائوچو 51
2-5-1 گوگرد 51
2-5-2 شتابدهنده ها 51
2-5-3 فعال کننده ها 42
2-5-4 تاخیر دهنده ها 53
2-5-5 پر کننده ها 54
2-5-6 نرم کننده ها 54
2-5-7 پپتایزرها 55
2-6 آزمونهای معمولی در تضمین مصنوعات پلیمری 55
2-6-1 آزمونهای روی آمیزه پخت شده 55
2-6-2 آزمونها آمیزه خام 56
2-6-2-1گرانروی 56
2-6-2-2 رئومتر 57
2-6-2-3 جرم مخصوص 60
2-6-2-4 چسبندگی 60
2-6-2-5 پراکنش دوده 60
2-6-1 آزمونهای آمیزه پخت شده 61
2-6-1-1 کشش 61
2-6-1-2 مانائی فشاری 62
2-6-1-3 سختی 62
2-6-1-4 سایش 62
2-6-1-5 مقاومت در مقابل پارگی 62
2-6-1-6 مقاومت خمشی 63
فصل سوم : گوگرد در لاستیک
مقدمه 65
3-1 ولکانیزاسیون 66
3-1-1 درجه ولکانیزاسیون 66
3-1-2 مراحل ولکانیزاسیون 67
3-1-3 تغییر خواص نسبت به درجه 69
تاثیر افزایش دانسیته اتصالات عرضی 74
3-2 اثر ساختمان اتصال عرضی 77
3-2-1 نوع ساختمان اتصال عرضی 77
3-2-3 خواص مکانیکی 78
3-2-4 رفتار فرسودگی حرارتی 79
3-2-5 خواص دینامیکی 80
خواص بهینه در آمیزه های ولکانیزه شده 82
3-3 سیستم های پخت 82
3-4 پخت گوگردی 83
دلایل ترجیح سیستم پخت گوگردی 83
3-4-1 گوگرد 85
3-4-1-1 گوگرد ولکانیزاسیون 85
3-4-1-2 درصد خلوص گوگرد 87
3-4-2 مواد گوگرد دهنده 87
3-5 پخت پراکسیدی 90
3-5-1 فواید پخت پراکسیدی 91
3-5-2 معایب پخت پراکسیدی 92
3-6 روشهای پخت 92
3-6-1 پخت غیرمداوم 93
3-6-1-1 قالبگیری 93
3-6-1-2 پخت گاز 93
3-6-1-3 پخت با غلاف سری 94
3-6-2 پخت مداوم 94
3-6-2-1 پخت با روتوکیور 94
3-6-2-2 پخت در مایعات داغ 95
3-6-2-3 پخت در بسترة ذرات داغ شناور 95
3-7 آلوتروپ های گوگرد مورد استفاده در صنایع لاستیک 95
فصل چهارم : بخش تجربی
4-1 دستگاهها و وسایل مورد استفاده 99
4-2 نقطة ذوب گوگرد محلول 100
4-3 نقطة ذوب گوگرد نامحلول 100
4-4 تعیین مقدار گوگرد محلول در تولوئن 101
4-5 تهیه گوگرد نامحلول از روش ذوب 102
4-6 روش تعیین درصد گوگرد نامحلول 103
4-7 بهینه کردن درصد گوگرد 104
4-7-1 اپتیمم کردن دما 104
4-7-2 اپتیمم کردن دور همزن 105
4-7-3 اپتیمم کردن درصد کاهندة کشش سطحی 105
4-7-4 اپتیمم کردن درصد پایدار کننده 106
4-8 استخراج گوگرد نامحلول بدست آمده 107
4-9 روغن پوشی گوگرد نامحلول بدست آمده 108
4-10 تعیین میزان روغن گوگرد روغنی 109
4-11 تهیه گرانول گوگرد نامحلول 110
4-12 تهیه گوگرد نامحلول در مقیاس bench 111
4-13تهیه گوگرد نامحلول در مقیاس پایلوت 113
4-14 تهیه گوگرد نامحلول بوسیلة هیدرولیز 115
4-15 بکارگیری گوگرد تهیه شده در ساخت آمیزه 116
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
5-1 گوگرد نامحلول 119
5-2 تاثیر منفی شکفتگی بر خواص آمیزه 123
5-3 گوگرد ، موهبت یا آفت 125
5-4 روشهای تهیه گوگرد نامحلول 127
الف-سرد کردن سریع گوگرد مذاب 127
ب-اکسیداسیون نافص 127
ج-هیدرولیز مستقیم 128
روش بکارگرفته شده در این پژوهش در هیدرولیز 128
5-5 روش ذوب ، روشی کاملاً کاربردی 130
5-6 مقایسة آمیزه های تهیه شده 132
پیشنهادات 134
پیوست
منابع
نقش خانوداده بعنوان یک نظام اجتماعی در جامعه امروزی
خانواده و رویکردهای جامعه شناختی
در مورد ساختار و تکامل روابط خانوادگی. جامعه شناسان رویکردهای یک دست و هماهنگی ندارند. از این رو این نگرشها به پنج گروه عمده تقسیم شدهاند (کریستنس، 1967: ص 86-19).
1- خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی: این رویکرد بیشتر در عرصه فعالیت مردم شناسی و جامعه شناسی است که تأکید و تمرکز آن بر جنبه تاریخی و تضاد فرهنگی است.
2- رویکرد کنش متقابل: این نگرش و رویکرد از حوزة جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی نشئت گرفته و از اواسط دهه 1920 که «ارنست برجس» از پیروان «جرج هربرت مید»، خانواده را به عنوان یک واحد شخصیتهای متعامل معرفی کرد، مورد استقبال و بحث پژوهندگان این رشته قرار گرفت. او به جریانات داخل خانواده توجه کرد: ایفای نقش، روابط پایگاههای، مسایل ارتباطی، تصمیمگیری، کنشها و واکنشها در مقابل فشار و نظایر آن.
در این رویکرد توجه اندکی به نهاد کلی خانواده و تضاد فرهنگی به عنوان یک واحد جامعه شده است.
3- تأثیر شرایط و موقعیت اجتماعی بر ساختار خانواده: این رویکرد به گونهای با واکشگرایان همراه است، اما در جایی که آنان تأکید بر کنش به طور کلی دارند، موقعیت گرایان بر این باورند که موقعیت اجتماعی بر رفتار تأثیر دارد. به عبارتی محرکهای خارجی بر رفتار اعضای خانواده تأثیر می گذارد.
4- رویکرد مراحل زندگی اجتماعی و تکامل خانواده: این رویکرد، شیوه برخورد متمقابل تأثیر شرایط اجتماعی بر ساختار خانواده را میپذیرد، اما نقطه انحرافش از این رویکرد، بر محور تکامل جامعه و تأثیر آن بر روابط زندگی استوار است. به عبارتی ساختار خانواده منطبق با روند تکامل نظام جامعه است.
5- رویکرد ساختگرایی کارکردی: این رویکرد به تحلیل ساختار خانواده: زن و شوهری می پردازد و ارتباط آن با نهادهایی که در انسجام جامعه نقش تعیین کنندهای دارند و در اجتماعی توجه دارد که د ارای اجزایی است، اما در این تحلیل، توجه بر رابطه یک طرفه متمرکز نمیشود، یک نکته اساسی در این رویکرد دو طرفه بودن ارتباط بین اجزا و کل نظام است و این ارتباط صرفاً در ارتباط بین اعضای خانواده و نظام اجتماعی خلاصه نمیشود، بلکه بر ارتباط بین نقشها و نظام نقشها نیز توج خاص می کند.
با همه کمبودهایی که در این رویکرد از نقطه نظر جامعیت و عام پذیری ممکن است وجود داشته باشد، اما از نظر انعطاف پذیری، رویکرد مزبور مورد نظر قرار گرفته است. در واقع آنچه را که از مجموع بررسیها و مطالعات گوناگون به ویژه از نقطه نظر پارسونز میتوان دریافت، این است که رویکرد، نظام اجتماعی ار نظام کنشهای متقابل در یک محیط مشخص بین عوامل انگیزهای که در درون یک فرهنگ با یکدیگر در ارتباط و مناسبات اجتماعی قرار دارند بیان میدارد و اصولاً جامعه شناسی را متناظر با نظام اجتماعی می داند، همانگونه که روانشناسی را متناظر با نظام شخصیت و انسان شناسی را متناظر با نظام فرهنگی میپندارد.
به عبارتی هر نظام کنشی چه اجتماعی و چه مربوط به یک گروه کوچک مانند خانواده، یک سلسله صور عام دارد، زیرا هر نظامی برای موفقیت در عملکرد خود به ابزار و لوازم معیارهای اجتماعی نادیده گرفته شود و سازمان آن دستخوش بی نظمی گردد، آنچه را که دورکیم بی هنجاری مینامد به وقوع می پیوندد.
نظام اجتماعی خانواده، معمولاً از درجهای از یگانگی برخوردار است. دارای نقشهای مکمل و همچنین گروهی از نقشها برای اهداف جمعی یا فردی است. در درون این نظام اجتماعی، ممکن است تضادی نیز رخ دهد که اغلب نیز اتفاق میافتد، اما در بیشتر موارد، کل نظام آسیب نمیبیند و در واقع برای اینکه نظام دچار آسیب جدی نشود، حد و مرزی نیز وجود دارد که ورای آن حد، بی هنجاری حاکم میگردد. در چنین شرایطی که تضاد از مرز خود تجاوز کند، انتظارات متقابل که در ارتباط با نقشهای متقابل قرار دارند. از بین میرود و در نتیجه هنگامی که تضاد شدید میشود، به حدی که باعث خنثی شدن انتظارات متقابل گردد. نظام اجتماعی خانواده ممکن است موجودیت خود را از دست بدهد. بنابراین برای اینکه تضاد و درگیری در بین اعضای خانواده، در حد و مرز خود قرار گیرد و به عبارتی کنترل شود باید نقشها و نظام نقشها به شکل مناسبی در ارتباط تکمیلی با یکدیگر قرار گیرند. در اینجا دو سئوال اساسی و مهم کارکردی برای نظام خانواده مطرح میگردد:
الف- چه نقشهایی در نظام خانواده نهادی شده است؟
ب- چه کسی این نقشها را انجام میدهد؟
نظام اجتماعی و شبکه روابط متقابل
یک نظام اجتماعی قبل از هر چیز در نخستین برخورد، مجموعه و شبکهای از روابط متقابل میان افراد و گروههاست، علاوه بر آن عوامل بسیاری از نیز به یکدیگر پیوند میدهد. به عبارت دیگر هر عامل در یک نظام اجتماعی به ویژه از دید کلی کنش متقابل آن با دیگر عاملها در نظر گرفته می شود. کنش اجتماعی سه عنصر را در بر میگیرد:
انتظارات متقابل میان عامل معینی مانند «خود» از عامل جداگانهای به نام «دیگری» انتظار دارد، در موقعیتی مشخص که در ارتباط با یکدیگرند به صورتی تعیین شده رفتار کند. در همان حال، «خود» میداند که دربارة موقعیت مشترک، «دیگری» نیز انتظاراتی دارد. به بینی دگیر هنگامی که پارسونز خصایص نظام اجتماعی و عناصر تشکیل دهنده آن را مشخص میسازد مفاهیم اصلی مورد نظر او «خود» و «دیگری».
یعنی دو یا عدهای بیشتر که در ضمن ایفای نقش با یکدیگر در حال کنش متقابلاند که یا با انتظارات دیگر خود را سازگار میکنند یا از این انتظارت فاصله میگیرد، در حالی که نوعی احترام متقابل در این میان وجود دارد، یعنی آنچه که «خود» از جمله حقوقش محسوب میدارد، از نظر دیگری وظیفه تلقی میشود (توسلی، 1369: ص 191).
ارزشها و هنجارهایی وجود دارند که بر رفتار عاملهای حاکم اند. در واقع انتظارات متقابل در گروه متکی بر وجود هنجارها و ارزشهاست. وجود ارزشها و هنجارهای مشترک مسألهای نیست. مهم این است که «خود» میداند که هنجارهایی «دیگری» میداند و می تواند پیشبینی کند که «دیگری» در یک وضعیت مفروض، به گونهای معین عمل خواهد کرد.
بالاخره ضمانت اجرایی یا پاداش و تنبیهی که «خود» و «دیگری» در صورت عدم برآوردن انتظارات متقابل دریافت میدارند.
از نظر پارسونز این سه عامل یعنی انتظارات، ارزش، و هنجارها و تضمین ها، عناصر تشکیل دهنده نقشها در کنش متقابل هستند و ساخت یک نظام اجتماعی از طریق نهادی شدن الگوها و ارزشها تثبیت و تحکیم میشود.
مهمترین مزیت برخورد پارسونز با جامعه به عنوان یک نظام این است که تصویری از یگانگی گروه انسانی ارایه میدهد و بیش از هر نظریهپرداز دیگری به شکلی متقاعد کننده معنی واقعیت نظام را در رقابت، یگانگی و پیوستگی کلی الگوهای کنشهای متقابل اجتماعی مطرح میسازد.
او تأکید میکند که نظامهای اجتماعی همان نظام نقشهای رفتاری کنشهای متقابل میان ایفا کنندگان این نقشهاست. در اینجا تأکید بر چگونگی یگانگی شخصیت انسان با نظام اجتماعی و همکاری پایداری با دیگران از طریق ارضای مداوم نیازهاست. نقشها به عنوان مکانیسمهایی در نظر گرفته میشوند که از طریق آنها افراد وارد نظام و جزیی از آن میگردند. معمولاً نقشها طوری شکل میگیرند و در جهتی حرکت میکنند که نظام آن گونه که هست حفظ شود و میزانی از استقلال کارکردی هم برای اعضای آن باقی بماند. در یک نظام آن گونه که هست حفظ شود و میزانی از استقلال کارکردی هم برای اعضای آن باقی بماند. در یک نظام اجتماعی تأکید بر ایفای نقش اجتماعی است. به طوری که نظام فرد را تا حدودی در ایفای نقشش کنترل میکنند.