کتاب- خانه های هوشمند - در 40 صفحه-docx
یک ساختمان هوشمند ساختمانی است که در بر دارنده محیطی پویا و مقرون به صرفه به وسیلهٔ یک پارچه کردن چهار عنصر اصلی یعنی سامانهها، ساختار، سرویسها، مدیریت و رابطه میان انها است. به عبارت دیگر ساختمان هوشمند ساختمانی است که کلیه اجزای داخی ان به واسطهای یک پارچه و ایجاد منطقی سازگار با محیط در تعامل با یکدیگرند. از سوی دیگر، مدیریت انرژی (EMS) میتواند در حدود ۱۰٪ تا ۳۰٪ کاهش هزینه و قیمت در پیداشته باشد.
سامانههای EMS و کاربریهای مختلف
EMSها سامانههای کنترلی هستند که با تنظیم عملکرد ساعتی و دورهای تجهیزات از اتلاف انرژی جلوگیری مینماید. به این معنا که زمان و محدودهٔ خاموش و روشن شدن دستگاهها را با توجه به دادههای از پیش تعیین شدهای بر اساس یک سامانهٔ یکتا و به کمک ساعتهای کنترلی تنظیم میکند.
کاهش هزینه زندگی
در طراحی سامانه با توجه به اختیاراتی که وجود دارد، ابتدا باید به ارزیابی هزینههای جاری پرداخت. در این مورد باید به بازدهی مصرف انرژی و صرفه جویی ان توجه داشت. محل و جهت ساختمان، ثبات دما، تاثیر باد، اب و هوا، روشنایی و تهویهٔ طبیعی اهمیت زیادی دارند. در ساختمانهایی که مصرف بالای انرژی دارند باید حتماً یک آنالیز بر روی هزینهٔ دورهای زندگی انجام شود و بر این اساس به طراحی اصولی پرداخت که در واقع تاثیر مستقیم بر هزینهها دارند.
تعمیر ونگهداری ساختمان
یکی از کاربردهای سنسور های استفاده شده در ساختمان های هوشمند را میتوان تعامل این سنسور ها با مدل سازی اطلاعات ساختمان(یا استفاده همزمان باسیستم اسکن لیزری) جهت بررسی وضعیت کنونی ساختمان و تصمیم گیری جهت انجام عملیات تعمیر ونگهداری و برنامه ریزی برای تعمیر ونگهداری پیشگیرانه در ساختمان نام برد.
سیستم مدیریت ساختمان
سیستم مدیریت ساختمان یا بیاِماِس (به انگلیسی: Building Management System) که گاهی با عنوان سیستم اتوماسیون ساختمان نیز شناخته میشود، یک سامانهٔ مبتنی بر رایانه است که برای کنترل و نظارت بر تجهیزات مکانیکی و الکتریکی داخل ساختمان (مانند تهویه، روشنایی، سیستم قدرت، سامانهٔ آتشنشانی و ایمنی) در داخل ساختمانها نصب میشود.
سیستم مدیریت ساختمان شامل دو بخش نرمافزار و سختافزار است، سختافزارها معمولاً به صورت اختصاصی به وسیله میکروکنترلرها پیادهسازی میشوند و نرمافزارها نیز ممکن است به صورت اختصاصی برای سیستم نوشته شوند، در برخی از سیستمها از نرمافزارهای کنترل و مانیتورینگ برای کنترل ونظارت بر عمل کرد بخشهای مختلف استفاده میشود. ارتباط میان سختافزار و نرمافزار توسط یکی از پروتکلهای DeviceNet، SOAP، XML، BACnet، LonWorks و MODBUS و usp و lan و rs232 و... پیدا سازی خواهد شد. اجزای اصلی این سیستم شامل :۱-کنترل کننده مرکزی، ۲- کنترل کننده محلی، ۳- کنترل کننده اینترنتی، ۴- سنسورها میباشد
زیر سیستمهای ساختمان هوشمند
سیستم کنترل دما و تهویه هوا
سیستم کنترل روشنایی هوشمند
سیستم دوربین مداربسته
سیستم کنترل تردد
سیستم اعلام و اتفائ حریق
سیستم توزیع دیتا
سیستم خطوط تلفن
سیستم آنتن مرکزی و توزیع سیگنال
سیستم تغذیه اضطراری
سیستم روشنایی اضطراری
سیستم عکس العمل خطر
سیستم یکپارچه سازی سیستمها
کاربردهای سیستم مدیریت ساختمان
کنترل هوشمندعبور و مرور در ساختمان
کنترل هوشمندمیزان نور، دما، رطوبت و... ساختمان
خاموش کردن روشنایی در صورت عدم حضور فرد در اتاق
خاموش کردن لوازم برقی در صورت بی استفاده بودن آنها
ایجاد محدودیت در استفاده از تلفن، گاز، آب، برق و...
ایجاد هشدار در صورت بازبودن دربها، پنجرهها، پردهها و...
حفاظت از ساختمان و جان افراد در برابر آتشسوزی، نشت گاز و...
حفاظت از ساختمان در برابر سرقت (دزد گیر یا دوربین مدار بسته)
قابلیت خاموش و روشن کردن لوازم برقی از راه دور (از طریق تلفن)
بازگشت کلیهٔ هزینههای سیستم در عرض یکسال با صرفه جویی در مصرف انرژی
کنترل هوشمندآبیاری
سیستم صوتی هوشمند
کنترل فیلترها، دما و تأثیر اشعه خورشید بر استخر
ویژگیها
سیستمهای مدیریت ساختمان قبلاً به دلایل اقتصادی فقط در ساختمانهای بزرگ با سیستمهای مکانیکی، الکتریکی و لوله کشی گسترده اجرا میشد، اما امروز این سیستم میتواند در تمامی ساختمانها استفاده شود.
شاید یکی از دلایل مهمی که سیستمهای مدیریت ساختمان را از نظر اقتصادی توجیه میکند، صرفه جویی در مصرف انرژی باشد. هزینهٔ بالای آب، برق، گاز، تلفن و... و نیاز به صرف جویی بیشتر در مصرف این موارد نیاز به یک سیستم کنترلری هوشمند دارد، سیستمی که بتواند:
دمای اتاقها وآب گرم کن و بخشهای مختلف ساختمان را کنترل کند (بخاری یا کولر با توجه به دمای تنظیم روشن / خاموش شود)
لامپهای روشنایی بدون استفاده خاموش شوند.
باز و بسته بدون درب و پنجرهها در فصول گرم و سرد هشدار داده شود.
برق لوازم برقی بدون استفاده قطع شود.
امکان استفاده از لوازم پرمصرف در زمانهای پیک وجود نداشته باشد (یا مدت استفاده از وسیله (مثلاً تلفن) محدود باشد).
کنترل روشنایی به وسیلهٔ کاهندههای اتوماتیک ولتاژ
امکان بهرهگیری از سیستمهای هوشمند کنترل روشنایی برای ایجاد نورپردازیهای وبژه
کنترل کلیدها به وسیلهٔ ریموت کنترل
مثالهای از کاربرد سیستم مدیریت ساختمان
از این سیستم میتوان در ساختمانها، ادارات، کارگاهها، انبارها و هر جای که انسانها وجود داشته باشند، استفاده نمود. برای بیان هرچه بهتر اهمیت سیستمهای مدیریت ساختمان، در این بخش به بررسی چند فرایند در ساختمانهای هوشمند پرداختهایم.
آتشسوزی و نشت گاز
آرامش خانواده مهمترین چیز برای هرفرد است، آتشسوزی و نشت گاز همیشه این آرامش را تهدید میکند. سیستمهای مدیریت ساختمان میتوانند با استفاده از ماژولهای گاز یاب و آتش یاب خود، نشت گاز و آتشسوزی را حس کرده و اقدامات تکیملی که توسط کاربر برنامه ریزی شده است را انجام دهند. قطع برق، بستن شیر گاز، به صدا در آوردن آژیر، ایجاد تماس تلفنی و... از جمله اقدامات تکمیلی است که توسط سیستم مدیریت ساختمان میتواند انجام شود.
امنیت و نظارت
سیستمهای امنیتی به شکلهای مختلفی پیادهسازی میشوند، استفاده از سنسورهای آشکار ساز حرکت یا دوربینهای مدار بسته، از جمله روشهای حفاظتی است که در ساختمانها مورد استفاده قرار میگیرد.
درسیستمهای مدیریت ساختمان راهکارهای امنیتی مختلفی پیش روی کاربران قرار دارد: استفاده از دوربینهای مدار بسته یا سنسورهای آشکار ساز حرکت ضبط فیلم در صورت وجود هر گونه حرکت در محدودهٔ نظارتی دوربین فعال کردن آژیر یا اطلاع به شخص یا ادارهٔ پلیس در صورت ورود فرد متجاوز مشاهدهٔ تصاویر دوربینهای مختلف از راه دور و از طریق اینترنت دریافت گزارش از کلیه فعالیتهای انجام شده در طول روز (باز و بسته شدن دربها، تعداد ورود و خروجها و...) از طریق ایمیل یا پیامک قابلیت خاموش و روشن کردن کلیه لوزام برقی، کم وزیاد کردن میزان دما، رطوبت و نور محیط از طریق تلفن یا ارسال پیامک
مزایای استفاده از سیستم مدیریت ساختمان
کاهش مصرف انرژی در طولانی مدت به دلیل حذف مصارف ناخواسته
کاهش هزینههای تعمیر و نگهداری
حذف خطای اپراتوری به دلیل کنترل توسط رایانه
ثبت دقیق میزان استفاده هر واحد یا قسمت از منابع انرژی
گزارش گیری آماری از عملکرد اجزای مختلف ساختمان
اعلام آلارمهای هشداردهنده برای بازبینی دورهای تجهیزات
امکان کنترل از راه دور
مدل سازی اطلاعات ساختمان و سیستم مدیریت ساختمان
یکی از کاربردهای سنسور های استفاده شده در سیستم مدیریت ساختمان را میتوان تعامل این سنسور ها با مدل سازی اطلاعات ساختمان(یا استفاده همزمان باسیستم اسکن لیزری) جهت بررسی وضعیت کنونی ساختمان و تصمیم گیری جهت انجام عملیات تعمیر ونگهداری و برنامه ریزی برای تعمیر ونگهداری پیشگیرانه در ساختمان نام برد.[۷]از طرف دیگر قابلیت مدل سازی اطلاعات ساختمان برای ارزیابی انرژی ساختمان نیز به همراه تحلیل مصرف انرژی در سیستم مدیریت ساختمان میتواند به هم افزایی این قابلیت در دو فناوری منجر شود.
مدلسازی اطلاعات ساختمان
امروزه مدل سازی اطلاعات ساختمان کاربرد گستردهای از طراحی و ساخت تا بهرهبرداری و حتی مرحله تخریب ساختمانها پیدا کرده است. این فناوری با نمایش دیجیتال خصوصیات ساختمان مدیرپروژه و ذینفعان را در هرمرحله برای تصمیم گیری درست یاری میکند.[۱] مدلسازی اطلاعات ساختمان کلیه فعالیتهای مدیریت ساخت، بر اساس اسناد قرارداد، به دو مقوله نقشهها و مشخصات وابسته هستند، به این صورت که به کمک نقشهها کمیت کار و براساس مشخصات فنی، کیفیت آن تعریف میگردد.
در واقع معیارهای ارزیابی عملکرد پیمانکاران بر اساس این دو مقوله، تعیین میگردند. ما از قبل میدانیم که در روش مرسوم مدیریت ساخت، از یک سو نقشهها و مشخصات به صورت جداگانه ارائه میگردند و از سوی دیگر نقشههای اجرایی گروههای مختلف طراحی، به صورت جداگانه ولی هماهنگ با یکدیگر تهیه میشوند. مشکلات این روش بر همگان آشکار بوده و شاید برخی از بدترین آنها عدم هماهنگیها، اشتباهات و دوباره کاریها باشد که نهایتاً علاوه بر بالا بردن هزینه ساخت، منجر به پایین آمدن کیفیت کار میگردد. یکی از هیجان انگیزترین پیشرفتهای اخیر در زمینه مدیریت ساخت، معرفی تکنولوژی «مدل سازی اطلاعات ساختمان» یا به اختصار BIM میباشد. این مقاله بدون اینکه قصد وارد شدن به مسائل فنی BIM را داشته باشد، سعی میکند تا یک نمای کلی از این تکنولوژی برای علاقهمندان ارائه دهد.
به طور کلی،BIM به نقشههای دو بعدی و مشخصات مربوطه، اجزاء مدل سازی سه بعدی، با ویژگی خاص، اضافه مینماید. آن ویژگی این است که هر عضو طراحی نشان داده شده در BIM علاوه بر دارا بودن ماهیت فیزیکی سه بعدی آن، آرایهای از اطلاعات مربوط به فعالیتها و وظایف مختلف مدیریت ساخت را به همراه خود دارد. این اطلاعات، مربوط به کل چرخه حیات پروژه، از مرحله مطالعات توجیهی تا طراحی مفهومی، مطالعات مرحله اول و دوم، تدارکات، ساخت و نصب، راهاندازی، دوره بهرهبرداری و حتی پایان آن میباشد؛ بنابراین اگر بخواهیم BIM را در یک جمله کوتاه خلاصه کنیم، عبارت خواهد بود از فرایند تولید و مدیریت اطلاعات ساختمان در طی چرخه حیات آن. به بیان دیگر، یک مدل BIM، نمایش سه بعدی دیجیتال از ویژگیهای فیزیکی و عملکردی یک ساختمان میباشد.
تفاوت عمده مدل BIM با یک مدل سه بعدی متعارف CAD، ذخیره اطلاعات مهم کل فرایند ساخت با تمام اجزاء آن میباشد. این اطلاعات شامل مواردی از قبیل مشخصات مصالح (وزن، رنگ، اندازه، میزان مقاومت در برابر حریق و...)، راهنمای نصب و مونتاژ، خدمات گارانتی محصولات، الزامات نگهداری و تعمیرات، اطلاعات قیمت اجزاء و... خواهد بود. BIM به عبارت فنی یک مدل CAD است که به یک پایگاه داده(Data Base) متصل میباشد، به نحوی که هر گونه اطلاعات مربوط به پروژه را میتوان در آن ذخیره کرد؛ بنابراین BIM به عنوان یک منبع مشترک اطلاعات، بین کل تیم طراحی و اجرای ساختمان، عمل میکند. نتیجه این یکپارچه سازی اطلاعات، افزایش هماهنگی، کاهش خطاها و ضایعات و نهایتاً افزایش کیفیت کار میباشد. خانه هوشمند یا Smart Home, واژه ای است که این روزها تبدیل به هدف بسیاری از کمپانی های مطرح حوزه فناوری شده و هر روز خبری در مورد عرضه فناوری های جدید در این عرصه به گوش می رسد.
اما به واقع خانه هوشمند به چه خانه ای گفته می شود و خصوصیات یک خانه هوشمند چیست؟
در ادامه با دوربین دات اینفو همراه باشید..
خانه هوشمند، خانه ای است که علاوه بر ارتباط بی سیم از راه دور با صاحبان خود، امکان تامین انرژی مورد نیاز را از منابع انرژی پاک (مانند خورشید و باد) داشته باشد و تمامی اجزاء الکترونیکی آن برای بدست آمدن بیشترین میزان بازدهی، با یکدیگر در تعامل باشند.
به بیان ساده تر در یک خانه هوشمند واقعی، خبری از سوخت های فسیلی و منابع آلوده کننده محیط زیست، هدر رفت آب، روشن ماندن بی دلیل و هدر رفت انرژی توسط چراغ ها، اجاق گاز و منابع سرمایش و گرمایش، ورود افراد غیرمجاز و … نخواهد بود!
اجزای اصلی یک خانه هوشمند، مانند زنگ درب (آیفون تصویری)، قفل درب ها، ورودی پارکینگ، قفل یا کرکره پنجره ها، لوازم آشپزخانه، لوازم صوتی و تصویری، سیستم سرمایشی و گرمایشی، همه به اینترنت متصل هستند (اینترنت اشیاء) و امکان کنترل آنها از راه دور برای صاحب خانه فراهم است.
این ارتباط به روش های گوناگون صورت می گیرد و فناوری هایی مانند Z-Wave Zigbee ،KNX و Control4 بر اساس آن ابداع شده اند.
این فناوری های ارتباطی مخصوص اینترنت اشیاء یا Internet Of Things توسعه داده شده اند.
در چنین خانه ای وقتی که شما حضور نداشته باشید، با به صدا درآمدن زنگ درب، گوشی شما زنگ خواهد خورد یا به شیوه های دیگر مثل ایمیل، از حضور مراجع به درب منزل مطلع خواهید شد.
می توانید با مراجعین صحبت کنید و حتی تصویر آنها را ببینید.
مطلب مرتبط : آیفون تصویری هوشمند Ring مخصوص خانه هوشمند شما
سیستم اعلام سرقت و حریق هر ۲ هوشمند بوده و به محض تشخیص شرایط غیر عادی، به شما اطلاع رسانی خواهند نمود.
دمای خانه را از راه دور کنترل نمایید، مثلا سیستم گرمایشی را ۱۰ دقیقه قبل از رسیدن به منزل راه اندازی کنید که به محض رسیدن شما خانه گرم باشد!
کتاب انواع پلها و نحوه طراحی، ساخت و اجرای پل- در 144 صفحه-docx
پل سازی تاریخچهای به درازای پیدایش بشریت دارد. بی گمان از همان نخستین روزهایی که بشر پی برد برای عبور از رودخانه ها میتوان از تنه درختان استفاده کرد، پایههای این علم به وجود آمد. چنین به نظر می رسد که انسان در مراحل بدوی، برای عبور از رودهای عریض و کم عمق و یا مسیل ها، این گونه چاره اندیشیده که در هنگام کم آبی در وسط آن تکیه گاهی ساخته و تنه درختان بلند در دو سوی این ساحل و این تکیه گاه قرار دهد تا به این وسیله مشکل عبور و مرور را حل کند. این تجربیات به مرور و به ویژه در ایران به ایجاد پلهای بسیاری انجامید که نمونه های آن بسیار است.
پل سازی در دوران اسلامی
با ورود اعراب مسلمان به ایران و انقراض سلسله ساسانیان، تقریبا پیشرفت معماری، به خصوص پل سازی برای یک یا دو قرن کند گردید و سیر نزولی داشت. این مسئله به سه عامل بستگی داشت:
1) اعراب از سرزمینی آمده بوده اند که فاقد رودخانه بزرگ و در نتیجه پل های مهم بود. بنابراین می توان گفت که با این اوصاف، اعراب فاقد امکانات علمی کافی درباره معماری و به خصوص پل سازی بودند.
2) فقدان امکانات و آشنا نبودن به موقعیت محلی
3) اشتغال اعراب به مسائل نظامی، سیاسی و فرهنگی فرصتی برای احداث پل برایشان نگذاشته بود.
و به همین جهت هنگام لشکرکشی و یا در موارد ضروری دیگر، اعراب کماکان مجبور به استفاده از پل های دوران قبل بودند و احتمالا به وسیله معماران بومی تعمیراتی جزئی نیز در آن به عمل می آوردند. احیانا اگر احداث پل هم صورت می گرفت بیشتر از سوی متمکنین و افراد خیر صورت می گرفت.
به طور کلی در دوران اسلامی، پل سازی به دو صورت انجام می گرفت:
1) احداث پل که از قرن چهارم به بعد پیشرفت زیادی داشت.
2) تعمیر و بازسازی پل های قدیمی.
پل سازی در عصر صفویه
هرج و مرجی که پس از مرگ سلطان ابوسعید در سراسر ایران به وجود آمده بود با ظهور شاه اسماعیل صفوی و سرکوب شدید متمردین و شورشیان فروکش کرد و آرامش بر پایه قدرت پدید آمد و زمینه را برای اصلاحات دوره شاه عباسی فراهم آورد.
با روی کار آمدن شاه عباس و از هنگامی که اصفهان به پایتختی برگزیده شد، این شهر به عنوان یکی از درخشانترین شهرهای شرق گسترش یافت و بار دیگر تمام نیروهای هنری کشور را در خود متمرکز کرد. بدین ترتیب اصفهان آیینه تمام نمای هنر معماری دوران صفوی شد. در این شهر مساجد و میدان های با شکوه و قصرها و خیابان های متعدد ساخته شد. برای عبور از رودخانه زاینده رود، پل های عظیم احداث شد. برخی از این پل ها در شهر اصفهان مستقیماً زیر نظر شاهان صفوی و دستگاه حکومتی ساخته می شد و ابتکارات بیشتری در آن به کار می رفت. پل های سی و سه پل، پل خواجو و پل جویی علاوه بر محیاکردن امکان عبور و مرور، محل تفرج شاه و درباریان و گاه سفرای کشورهای خارجی در این عصر به شمار می رفته است.
احداث پل در این دوره فقط به بیرون از شهرها و مسیر جاده ها محدود نمی شد و در داخل شهرها نیز پل سازی صورت می گرفت.
با بررسی دوره های مختلف از دوران اسلامی تا زمان صفویه، هیچ دوره ای از تاریخ ایران، راه سازی و احداث ساختمان های مربوط به آن، یعنی پل و کاروانسرا، همچون دوران صفویه گسترش نیافته است و اکثر پل هایی که امروزه در گوشه کنار این سرزمین پهناور به چشم می خورد از آثار ارزنده مربوط به این عصر می باشد. همچنین یکی از راه های ساخته شده در این عصر راه شمال است.
پل سازی در دوره قاجاریه
در زمان حکومت سلاطین قاجار، حوادث ناگواری در ایران روی داد که منجر به ضعف کشور و تجزیه بخش هایی از آن و متزلزل شدن اساس استقلال ایران شد. بروز جنگ های متعدد، بی لیاقتی پادشاهان، بی نظمی امور، خیانت و نفاق امرا و کارگزاران دربار باعث شد که وقت پادشاهان مستبد و هوسران صرف جنگ ها و یا خوش گذارنی درباریان و ایجاد حرمسرا شود. به همین جهت اقدام مهمی در زمینه اصلاحات کشور صورت نگرفت و اکثر راه ها همان راه هایی بودند که پیش از آن در زمان صفویه ساخته شده بود؛ از جمله راه هایی که در دوره قاجار احداث شد دو راهی بود که تهران را از راه رشته کوه های البرز به مازندران مرتبط می ساخت که در زمان امیرکبیر ساخته شد.
راه هایی که در دوره قاجاریه احداث شد عبارتند از:
1) راه تهران- چالوس که ناصرالدین شاه دستور ساخت آن را داد.
2) راه هراز که در همان مسیر شاه عباسی که به مرور از بین رفته بود ساخته شد.
بعد از مرگ امیرکبیر، اکثر راه ها و پل هایی که در زمان قاجاریه آباد بود و یا نشانه ای از اصلاحات امیرکبیر داشت به علت اهمال مسئولین وقت رو به ویرانی نهاد. با این احوال حکومت وقت قادر نبود راسا نسبت به ایجاد راه های مناسب اقدام کند و ساختن این راه ها را به موسسات و شرکت های مختلف داخلی و خارجی واگذار کرد.
پل طاقی است روی رودخانه، دره، یا هر نوع گذرگاه که رفت و آمد را ممکن می سازد.
امروزه در مبحث مدیریت شهری، پل را سازه ای برای عبور از موانع فیزیکی قلمداد می کنند تا ضمن استفاده از فضا بتواند عبورومرور و دسترسی به اماکن را تسهیل کند.
واژه پل که در پهلوی به صورت (Puhl) آمده، در زبان فارسی به صورت پول نیز به کار رفته است.
ساخت پل های سنگی به دوران قبل از رومی ها برمی گردد که در خاور میانه و چین پل های زیادی به این شکل برپا شده است.
در ایران نیز ساختن پل های کوچک و بزرگ از زمان های بسیار قدیم رواج داشته و پل هایی نظیر سی و سه پل، پل خواجو و پل کرخه بیش از ۴۰۰ سال قدمت دارند.
در زبان عربی واژه های جِسر و قنطره به معنای پل است؛ با اینکه لغت شناسان عرب این دو واژه را به یک معنا گرفته اند، در عین حال تفاوت هایی هم میان آنها گذاشته اند و قنطره را به معنای پل سنگی یا آجری (قوس دار) گرفته اند.
علاوه بر این، قنطره گاه به معنی مجرای آب، سدّ و قلعه هم به کار رفته است.
در متون تاریخی و جغرافیایی معمولاً جسر به معنای پل های قایقی یا چوبی به کار رفته است و احتمالاً از همین روست که برخی از محققان تصریح کرده اند که جسر به معنای پل زورقی یا چوبی است.
احتمالاً قدیمترین و ابتدایی ترین شکل پل به زمانی بازمی گردد که بشر توانست با استفاده از تنه درختان و سنگ های بزرگ، امکان عبور از نهرها و درّه ها و مسیل ها را فراهم آورد.
از اینرو ساخت پل و استفاده از آن در مناطق کوهستانی و دارای عوارض طبیعی، بیش از نواحی مسطّح و کویری معمول بوده است.
اما پل های واقعی از وقتی شکل گرفتند که تکیه گاه و پایه های پل ابتدا آماده می شد و سپس یک تخته سنگ یا چند تیر چوبی را روی دو پایه می نهادند و روی آنها را تخته پوش می کردند.
قدیمترین پل قوسی در ایران که آثار آن تاکنون نیز بر جای مانده، پلی است که اورارتوها در قرن هشتم پیش از میلاد بر رود ارس بنا کردند.
در ساحل ایرانی رود ارس یک پایه از این پل بر جای مانده که از سنگ های بزرگی ساخته شده است.
از دوره هخامنشی نیز پل های قوسی باقی مانده است. باستان شناسان انگلیسی یکی از این پل ها را که در قرن چهارم و پنجم پیش از میلاد در پاسارگاد ساخته شده، شناسایی کرده و از زیر خاک بیرون آورده اند.
این پل با ۱۶ متر پهنا روی ۳ ردیف پایه، هر ردیف شامل ۵ ستون سنگی، بنا شده و سطح روی آن از چوب بوده است.
از دیگر پل های قوسی دوره ساسانی که ۷ چشمه از ویرانه های آن باقی مانده، پل شاپوری در ۲ کیلومتری خرّم آباد است.
دیگر پل قوسی مهم دوره ساسانی پل چم نمشت روی رود صیمره است که اکنون قسمتی از پایه های فروریخته آن برجای مانده است.
علاوه بر پل های قوسی زیبا و متعدد که پیش از اسلام به دست رومیان یا ایرانیان ساخته شده بود، پل های زیادی نیز در عصر اسلامی برپا گردید.
در میان پل های قوسی دوره اسلامی پل سنگی ایذه که یاقوت حموی آن را از عجایب جهان خوانده اهمیت ویژه ای دارد. این پل به نام مادر اردشیر بابکان، خرّزاد نامیده می شده و دارای طاقی به ارتفاع ۱۵۰ ذراع از سطح آب بوده است.
همچنین پل آجری هندوان که دو محله خاوری و باختری اهواز را به هم وصل می کرده، اهمیت داشته است.
لرستان نیز چندین پل از زمان ساسانیان بر رودخانه کشگان، که از نزدیکی خرم آباد می گذشت، وجود داشت که بعدها احیا و مرمت شد.
یکی دیگر از پل ها، که برخی باستان شناسان آن را متعلق به دوره ساسانی می دانند، پل شهرستان در ناحیه جی قدیم بوده که بقایای آن اکنون در ۴ کیلومتری شرق اصفهان وجود دارد. پایه های این پل روی سنگ های طبیعی کف رودخانه استوار شده است.
در فاصله قرون سوم تا پنجم در خراسان بزرگ و ماوراءالنهر چند پل مشهور وجود داشت. در روزگار معاویه، عطاءبن سائب، فرمانده مسلمانان، روی ۳ رود در شهر بلخ ۳ پل ساخت که به نام او به قناطر عطا شهرت یافتند.
در قرن سوم روی رود وخشاب بر سر راه تملیات به واشجرد در قبادیان پل سنگی معروفی بوده که دو پایه آن بر دو صخره برجسته بنا شده بود.
یکی از جالب ترین پل های ایران پل قافلانکوه بر رودخانه قزل اوزن در میانه است که بر اساس کتیبه آن در دوره تیموری و در سال های ۸۸۹ ـ۸۹۰ ساخته شده است.
در دوره صفویه، بویژه به دلیل اتخاذ سیاست گسترش راه های کاروانرو و افزایش بنای کاروانسراها، پل های بسیاری در مناطق مختلف ایران احداث شد.
در ۵۰ کیلومتری غرب بندرعباس در جاده کاروانرو اصفهان ـ بندرعباس در ۲۰ کیلومتری مصب رود کُول، بقایای پلی به چشم می خورد که با ۸۰۰ متر طول طویل ترین پل ایران محسوب می شده است.
در دوره صفوی چند پل بسیار زیبا در اصفهان ساخته شده که از جمله مهمترین آنها می توان به پل خواجو، پل مادنان، سی و سه پل و پل جویی اشاره کرد.
مادنان یا پل سرفراز در زمان شاه سلیمان صفوی و به دست یکی از ثروتمندان ارامنه ساخته شد. پل جالب توجه دیگر پل خان است که در اوایل قرن ۱۱ بر سر راه اصفهان به شیراز بر رود کُر ساخته شد.
در این دوره در آذربایجان نیز پل های زیادی ساخته شد، از جمله پل سرخ مهاباد که در ۱۰۷۹ بر رود ساوجبلاغ بنا شد و برخی از پژوهشگران پایه های آن را متعلق به دوره هخامنشی می دانند.
پل دیگر که در شهر نیر در استان اردبیل واقع است، پایه هایی به ارتفاع ۱.۵متر دارد و در ساخت آن از سنگ های مستطیل شکل تراش خورده گورستان های متروک استفاده شده است.
در ساخت پل دختر در میانه نیز سنگ های قبرستان ها را به کار برده اند.
پل سازی همراه با احداث جاده های کاروانرو در دوره قاجار نیز کمابیش ادامه یافت. پل هایی که در دوره اخیر ساخته شده، به پیروی از معماری جدید، با آهن یا بتون مسلح ایجاد و روی آنها با سنگ های طبیعی تزیین شده است.
در مسیر راه آهن ایران دو پل از اهمیت بیشتری برخوردارند: پل وِرِسک، در مسیر تهران ـ گرگان، دیگری پلی فولادی که در درّة قُطور است.
انواع پل ها:
پل قوسی، پلی است با تکیه گاه های انتهائی در هر طرف، که شکلی نیم دایره مانند دارد. پلی که از رشته ای از قوس ها تشکیل شده باشد، پل دره ای نامیده می شود. پل قوسی ابتدا توسط یونانی ها و از سنگ ساخته شد. بعدها، مردم باستان از ملات در پل های قوسی خود استفاده کردند
پل فلزی
کتاب- انواع روشهای جوشکاری- در 205 صفحه-docx
تاریخچه جوشکاری
چون احتیاجات بشر ، اتصال و جوش در همه موارد را خواستار بوده است، لذا مثلاً از رومیهای قدیم ، فردی به نام "پلینی" از لحیم به نام آرژانتاریم وترناریم استفاده میکرد که دارای مقداری مساوی قلع و سرب بود و ترنایم دارای دو قسمت سرب و یک قسمت قلع بود که هنوز هم با پرکنندگی مورد استفاده قرار میگیرند.
دقت و ترکیبات شیمیایی و دستگاههای متداول طلاسازی از قدیمالایام در جواهرات با چسباندن ذرات ریز طلا بر روی سطح آن با استفاده از مخلوط نمک و مس و صمغ آلی که با حرارت ، صمغ را کربونیزه نموده ، نمک مس را به مس احیاء میکنند و با درست کردن آلیاژ طلا ، ذرات ریز طلا را جوش میدهند و تاریخچه ای به شرح زیر دارند:
چون علم جوشکاری همراه با گنج تخصصی بود، یعنی هر جوشکار ماهر در طی تاریخ درآمد زیادی داشت، سبب شد که اسرار خود را از یکدیگر مخفی نمایند. مثلاً هنوز هم در مورد لحیم آلومینیوم و آلیاژ ، آن را از یکدیگر مخفی نگه میدارند. در جریان جنگهای جهانی اول و دوم جوشکاری پیشرفت زیادی کرد. احتیاجات بشر به اتصالات مدرن – سبک – محکم و مقاوم در سالهای اخیر و مخصوصاً بیست سال اخیر ، سبب توسعه سریع این فن گردید و سرمایهگذاریهای عظیم چه از طرف دولتها و چه صنایع نظامی و تخصصی در این مورد اعمال گردید و مخصوصاً رقابتهای انسانها در علوم هستهای ( که فقط برای صلح باید باشد ) ، یکی دیگر از علل پیشرفت فوق سریع این فن در چند ده سال اخیر شد که به علم جوشکاری تبدیل گردید.
گروههای مختلف جوشکاری
جوش و جوشکاری
همه چیز درباره جوش و جوشکاری
جوشکاری از مسائل خیلی مهم در صنعت ساختمان است .اهمیت این امر به سبب ساخت و سازهای مرتفع که امروزه در تمام نقاط شهری و حتی روستایی به سرعت در حال پیشرفت است چندین برابر شده تا آنجا که سازمان نظام مهندسی نیز با درک این مسئله دوره های مختلفی را برای بالا بردن آگاهی اعضای خود و بروز کردن اطلاعات مهندسین محترم مرتبا برگزار میکند.
در قسمت ذیل عناوینی مشاهده میشود که خود شامل زیر مجموعه های دیگری می باشند(که در ادامه مطلب بطور کامل آمده است). تلاش من در ارائه این مطلب بر این بوده تا حد امکان این مهم کامل و جامع بررسی شود. باشد که مورد توجه علاقمندان قرار گیرد...
نکاتی در مورد جوشکاری ساختمانهای فلزی
انواع اتصالات در جوشکاری
خطاهاى جوشکارى اتصالات در ساختمانهاى فولادى
آزمایشهای جوش
انواع و روش های جوشکاری
جوشهای بی کیفیت ساختمانها
جوشکاری با قوس الکتریکی
نکاتی در مورد جوشکاری ساختمانهای فلزی
فرآیند برپا سازی اسکلت ساختمانهای فلزی (غالباً مسکونی و تجاری های کوچک) در زمان کوتاهی٬ حدوداً یک روزه٬ انجام می شود. به همین دلیل نمی توان تمام جوشکاریها را در همان روز انجام داد. در این حالت در قدم اول جوشکار سعی می کند تیر و ستونهای ساختمان را با حداقل جوش بر پا کند و بعد از رفتن جرثقیل٬ هزینه ساعتی اجاره جرثقیل زیاد است و برای همین نمی توان چند روز از آن استفاده کرد مضافاً اینکه اگر حتی یک ساعت در روز از آن استفاده شود باید هزینه کل روز را پرداخت نمود٬ شروع به جوشکاری کامل کند.
برای همین است که پایداری ساختمان فلزی در چند روز اول که جوشکاری ها هنوز نیمبند هستند بسیار کم است. بلای جان این وضعیت٬ باد است. بله وزش باد. تصور اینکه یک ساختمان به خاطر وزش باد فرو بریزد بسیار وحشتناک است. چه باید کرد؟
خب٬ این خودش یک بحث علمی را میطلبد. آیا تابه حال به واژه "بارهای حین ساخت" (Construction Loads) برخورده اید؟ اساس قضیه اینست که تکنولوژی ساخت نیز علاوه بر بارهای اعمالی بر سازه٬ ممکن است بارهای جدیدی را به سازه اعمال کند. مثلاً در مبحث پل سازی٬ اگر برای ساخت پل مجبوریم که از تکنولوژی ساخت خاصی استفاده کنیم٬ شاید که لازم باشد سازه را برای یک بارگذاری جدید که ریشه آن فقط و فقط روش ساخت است طراحی کنیم. حالا جالب است که بعضی مواقع این بارها هستند که در طراحی سازه حاکم می شوند. بهر حال٬ می توان یک تحقیق علمی خوب در این زمینه مربوط به مسئله ای که اشاره شد انجام داد. اما اگر بخواهیم این مسئله را بصورت تقریبی و تجربی حل کنیم٬ بهتر است که دستورالعمل های ساده ای را رعایت کنیم.
- به هواشناسی اهمیت دهیم. روزهایی که وزش باد زیاد است (Windy Weather) از الم کردن سازه اجتناب کنیم.
- اگر که مجبور به ادامه کار در حین وزش باد هستیم در طول برپاسازی به ارتفاع و عرض سازه عمود بر جهت وزش باد (سطح بادگیر سازه) دقت کنیم. طوری باید کار را پیشرفت داد که همواره این عامل حداقل باشد.
- اگر در یک سایت با محوطه باز هستید احتمال تغییر جهت باد به نفع خود با آرایش و چیدمان مهندسی و حساب شده ماشین آلات کانتینرها و هر چیز دم دستتان که دارای حجم و سطح مناسبی است را بررسی کنید.
- استفاده از حائل برای افزایش پایداری هم گزینه مناسبی است.
- از علم مهندسی سازه نیز استفاده کنید. در حین الم سازی سازه دقت کنید که اگر بعضی از اتصالات کامل جوشکاری شوند می توانید حداقل یک سازه معین پایدار داشته باشید. اکنون باید مطمئن باشید که سازه معین انتخابی شما پایدار است.
- موارد دیگری که نسبت به جایی که شما هستید احتمالاً وجود دارند که شما باید از خلاقیت خود کمک بگیرید.
انواع اتصالات در جوشکاری
مراحل اجرایی جوشکاری قوس الکترود دستی
آلودگی ها از قبیل چربی، کثافات، رنگ، اکسیدها و پوسته ها از لبه های مورد جوش حداقل تا فاصله 15mm از هر طرف قطعه. اصولاً کار به کمک سنگ زنی، برس زنی و سمباده انجام می گیرد. روش شیمیایی بیشتر برای زدودن چربی ها می باشد.
جوشکاری (Beveling): متناسب با ضخامت ورق و شرایط کار و نهایتاً به کمک استانداردها لبه سازی انجام می شود. برای ورق های ضخیم از لبه سازی (Beveling) دو طرفه و برای ورق های با ضخامت متوسط از لبه سازی یک طرفه استفاده می شود. مسلماً شیار (Groove) نیز می تواند برای قطعات با ضخامت متوسط از یکطرف و برای قطعات ضخیم در دو طرف قطعه ایجاد شود. 1-برطرف کردن کلیه مواد زائد، ناخالصی ها، 2- یخ زدن لبه های مورد
زاویه پخ و شعاع انحناء تحتانی لبه ها بر حسب حساسیت به ترک، پیچیدگی، وزن قطعه در هنگام جوشکاری، نوع الکترود، مهارت جوشکار و هزینه یخ سازی انجام می گیرد. مثلاً لبه سازی به صورت لاله فلز جوش متری نسبت به لبه سازی به صورت V نیاز دارد. یا لبه سازی به شکل V به بعضی ترک خوردگی ها نسبت به شکل لاله (U) حساس تر است و یا قطعات لبه سازی شده از دو طرف نسبت به قطعات لبه سازی شده از یک طرف حساسیت کمتری به پیچیدگی دارند.
البته بعضی اوقات از شکل ظاهری قطعات می توان استفاده کرده و لبه سازی انجام نمی دهند.
لبه سازی معمولاً به کمک سنگ زنی، ماشین کاری و یا با استفاده از Totch و یا قوس انجام می گیرد که هر یک مستلزم هزینه می باشد و به هزینه جوشکاری افزوده می گردد.
3- استقرار اجزاء در کنار یکدیگر برای عملیات جوشکاری:
ترجیحاً استقرار قطعات را طوری کنار یکدیگر فراهم می سازند که راحت ترین موقعیت (Position) برای جوشکاری آنها تامین گردد. در این راستا می توان از گیره، نگهدارنده و وضعیت دهند ها استفاده نمود که اکثراً شرایط کار را خیلی ساده می کنند.
4- تک بندی (Tack Weld): قطعات در فواصل مناسب بطوریکه از پیچیدگی آنها جلوگیری به عمل آید و پیچیدگی آنها به حداقل برسد نسبت به یکدیگر با خال جوش کنار هم استقرار می یابند.
5- عملیات جوشکاری
انتخاب الکترود و تنظیم آمپر و قراردادن کار در موقعیتی که جوشکار احساس راحتی کند. تنظیم آمپر اصولاً روی تکه قراضه ای انجام می گیرد.
پس از راه اندازی قوس و تنظیم آمپر، قوس را به داخل محل اتصال جهت می دهند تا فلز جوش در محل اتصال رسوب داده می شود. لذا جوشکار حرکت های زیر را بایستی همزمان به طور یکنواخت و قابل کنترل انجام دهد این حرکت ها عبارتند از:
الف) تثبیت فاصله نوک الکترود با سطح مذاب حوضچه. در حقیقت الکترود را باید به سمت حوضچه در اثر مصرف پایین آورد.
ب) حرکت الکترود و قوس در سرتاسر مسیر جوش که در اصل تعیین کننده سرعت جوشکاری است. این حرکت توام با حرکت های زیگزاگی یاموجی شکل است که هر جوشکار بر حسب عادت یک نوع حرکت را انجام می دهد.
حرکت موجی الکترود سبب می گردد تا سرباره به کناره ها جارو گردد، البته این حرکت بایستی طوری انجام گیرد که سرباره در جوش حبس نشود و زاویه الکترود نسبت به قطعه و زاویه کاردرست انتخاب شود.
قطع قوس به منظور تعویض الکترود بایستی به آرامی انجام گیرد یعنی الکترود به آهستگی به عقب کشیده شود تا عیب دهانه آتش فشان در جوش بوجود نباید بایستی الکترود را به طرف عقب حرکت داد و همزمان فاصله قوس را زیاد کرد تا قوس خاموش شود. الکترود بعدی که مورد استفاده قرار گیرد ابتدا بایستی انتهای حوضچه سنگ بخورد و جوش از جلو شروع شود و به طرف عقب برگردد و مجدداً ادامه یابد. محل تعویض الکترود منبع جدی برای بوجود آمدن عیوب جوش از قبیل سرباره، حباب گاز و فقدان ذوب کامل می باشد.
در جوشکاری چند پاسه بایستی سرباره از روی هر پاس بطور کامل تمیز گردد و سپس جوشکاری در پاس های بعدی انجام گیرد. هر پاس حداقل 3/1 پاس زیری را می پوشاند.
زاویه کار (Work Angle)
زاویه بین الکترود با خط عمود بر جوش در صفحه عرضی را زاویه کار می گویند.
زاویه راهنما (Lead Angle)
زاویه الکترود با خط عمود بر جوش در صفحه طولی را زاویه راهنما می گویند. زاویه الکترود سبب می گردد تا جوشکار بتواند حفره کاسه ای شکل قوس را مشاهده نماید، علاوه بر آن نیروی قوس سبب می گردد تا سرباره بطور ناخواسته بطرف جلو حرکت کند و همچنین از بروز گودافتادگی کنار جوش (Undercut) جلوگیری می کند. جوشکار بایستی در انتخاب زاویه کار و زاویه راهنما انتخاب صحیحی انجام دهد.
دسترسی به ماشین جوشکاری: سعی میشود ماشین جوشکاری تا حد امکان در دسترس جوشکار قرار گیرد تا از مزاحمت کابل ها و تداخل آنها اجتناب شود. که به تازگی با استفاده از کنترل از راه دور جوشکار می تواند شدت جریان جوشکاری را خود از محل جوشکاری تنظیم نماید.
فضای کارگاه: جوشکاری در فضای بسته انجام نمی گیرد مگر آنکه تهویه کافی و پرقدرت بر رویفضا تعبیه شده باشد.
نحوه بسته بندی و نگهداری الکترود: معمولاً الکترودها را در بسته های به صورت Hermetically airtight به بازار عرضه می کنند.
بایستی در نگهداری الکترودها در انبار دقت لازم به عمل آید و آنها را در محلی دور از رطوبت، آب، باران، گرد و خاک، دود، گریس و چربی نگهداری نمود. (جای خشک بهترین محل است) و اصولاً الکترود را نباید در انبار روی زمین انباشت نمود بهترین جا قفسه می باشد.
وسایل مورد نیاز:
برای فولادهای کربن استیل Wire Brush، Chipping Hammer، Helmet، برای فولادهای زنگ نزن و زنگ زن استفاده می کنند. Wire Brush Chipping Hammer Face Shield، Hand Shield، Gloves، Photo Sensitive Lens، Leathers نیز استفاده می شود.
گذشته از وسائل یاد شده ایمنی نیز در جوشکاری بایستی مورد توجه قرار گیرد. مثلاً جلوگیری از سقوط جوشکار بخاطر برق گرفتگی، همچنین در هنگام جوشکاری گازهای مضری نظیر اوزنبهخاطر اشعه ماوراء بنفش، No2 (Nitrogen dioxide) و Phosgene Gas و همچنین اشعه ماوراء بنفش بوجود می آیند که برای پوست و تنفس مضر هستند. O3
معایب و محدودیتهای روش SMAW
1- با کوتاه شدن الکترود، جوشکار باید الکترود را تعویض نماید و این امر باعث کاهش سرعت وراندمان جوشکاری می شود.
2- شدت جریان جوشکاری بدلیل زیاد بودن طول الکترود محدود است. آمپرهای بالا مانند آنچه در تفنگهای اتوماتیک یا نیمه اتوماتیک استفاده می شود غیر عملی است زیرا فاصله بین قوس و نقطه تماس الکتریکی در نگهدارنده الکترود (طول الکترود) زیاد بوده و شدت جریان جوشکاری بوسیله مقاومت حرارتی زیاد الکترود محدود می شود. درجه حرارت الکترود نباید از درجه حرارتشکست پوشش (Break Down) بیشتر شود زیرا مواد شیمیائی موجود در پوشش با یکدیگر یا با هوا واکنش کرده و وظیفه خود را بخوبی در قوس انجام نمی دهند.
خطاهاى جوشکارى اتصالات در ساختمانهاى فولادى
1- مقدمه
با وجود تجربه تلفات و خسارات سنگین زلزله هاى اخیر مانند زلزله هاى منجیل و بم، احتمال جدى وقوع زمین لرزه هاى بزرگ در بیشتر مناطق پر جمعیت کشور و نیاز جدى به اعمال کنترل کیفى در طراحی و اجرای ساختمانها، متاسفانه هنوز توجه کافی به ساخت و ساز صحیح نشده است . از نظر علم مهندسى زلزله، در حال حاضر ساخت بناهای مقاوم در برابر زلزله امکان پذیر است، لیکن عملا به دلیل یکسری مشکلات اجرائی رسیدن به ساختمانهای مقاوم تضمین نمی گردد.
مشکل اصلی آسیب پذیرى لرزه ای ساختمانها حتی نمونه های جدید الاحداث در ایران، عدم استفاده صحیح از دانش فنی در مراحل طراحی و اجرا می باشد. دستورالعملهای اتصالات جوشکاری شده و ضوابط طراحی ساختمانهای فولادی، گاهی در طراحی و اجرا سهل انگاری میشود. لذا بایستی سطح معلومات فنی این افراد افزایش یافته و نیز مکانیزمی براى اعمال قاطعیت اجرایی و کنترل امر در نظر گرفته شود و البته طوری که حقوق مهندس ناظر حفظ شده و مسئولیتها به درستی تقسیم گردد.
ساختمانهای فولادی بخش قابل توجهی از ساخت و ساز در ایران را تشکیل میدهند و یکی از مهمترین موضوعات در هر ساختمان فولادی، کنترل جوشکاری آن میباشد. اهمیت این امر در زلزله های اخیر نتمان داده شده است که خسارات اساسی پس از بریدن جوش اتصال عضو سازه ای مدید میآید
جوشها در همه بخشها بایستی منطبق بر اطلاعات نقشه بوده و از لحاظ بعد و طول جوش و کنترل کیفیت لازم بررسی گردد. در استاندارد 2800، آزمایشات اولتراسونیک و رادیوگرافى براى کنترل اتصالات جوشی قابهای خمشی ویژه اجباری شده است که البته بسته به تشخیص مهندس ناظر در سایر حالات حتی در ساختمانهای معمولی نیز باید انجام گردد. در این مقاله، ضمن مروری بر عیبهای معمول جوشکاری در اجرای ساختمانهای فولادی، روشهای بازرسی و کنترل کیفیت جوش ارائه میگردد.
یکی از مهمترین وظایف بازرس یا تیم کنترل کیفی جوش، ارزیابی حقیقی جوشها به منظور بررسی مناسب بودن آنها در شرایط بهره برداری و در واقع تعیین هر گونه کمبود و نیز نامنظمی در جوش یا قطعه جوشکاری شده که عموما ناپیوستگى نامیده میشود میباشد. در حالیکه یک ناپیوستگى، هر گونه اختلال در ساختار یکنواخت را بیان می کند، یک عیب ناپیوستگى وپژه است که مناسب بودن سازه یا قطعه را زیر سئوال می برد. شکل ناپیوستگى را میتوان به دو گروه کلی خطی و غیر خطی تقسیم نمود. ناپیوستگى هاى خطی طولی به مراتب بیش از پهنا دارند. زمانیکه در جهت عمود بر تنش اعمالى قرار گیرند، یک ناپیوستگى خطی نسبت به غیر خطی شرایط بحرانی تری را ایجاد می کند، چرا که احتمال اشاعه و در نهایت تخریب آن بیشتر خواهدبود.
3-1 . ترکها
بحرانی ترین ناپیوستگى ها، ترکها هستند. شرایط اضافه بار باعث ایجاد ترکها و تمرکز تنش می شود. یک روش گروه بندی ترکها با مشخص کردن آنها به صورت گرم یا سرد است . همچنین ترکها را میتوان توسط جهت آنها نسبت به محور طولی جوش توصیف نمود. ترکهای طولی بعلت تنشهای انقباضی عرضی جوشکاری یا تنشهای سرویس ایجاد می شوند. ترکهای عرضی عموما به علت اثر تنشهای انقباضی طولی جوشکاری روی جوش یا فلز پایه با انعطاف پذیرى کم ایجاد می شوند. انواع مختلف ترک با توصیف دقیق موقعیتهای اجزا مختلف شامل : ترکهای گلویی، ریشه، کناره، چاله جوش، زیر گرده منطقه متاثر از حرارت و فلز پایه هستند.
ترکهای گلویی که از میان گلویی جوش یا کوتاهترین مسیر در سطح مقطع جوش گسترش می یابد، از نوع ترکهای طولی بوده و اغلب در طبقه بندی ترک گرم قراردارند.
ترکهای طولی و عرضی در جوشهای شیاری و گوشه ترکهای ریشه در فلز پایه یا در خود جوش نیز در زمره ترکهای طولی هستند. ترکهای کناره جوش در فلز پایه ایجاد شده و در کناره جوش توسعه ما یابند. ترکهای چاله جوش درنقطه پایانی ردیفهای منفرد جوش در صورت عدم مهارت جوشکار ایجاد می شوند. دسته بعدی ترکها، ترک زیر جوش به علت حضور هیدرورن است
این نوع ترک بجای فلز جوش در ناحیه تحت تاثیر حرارت به موازات خط ذوب واقع هستند.
3-2. ذوب و نفوذ ناقص
طبق تعریف، ذوب ناقص یک ناپیوستگى در جوش است که ذوب شدن بین فلز جوش و سطوح ذوب و یا لایه های جوش رخ نداده باشد. بعلت خطی بودن و انتهای نسبتا تیز آن، ذوب ناقص از ناپیوستگى های بارز در جوش است و در وضعیتهای مختلف در منطقه جوش تشکیل می شود. نفوذ ناقص معرف حالتی است که فلز جوش به طور کامل در سراسر ضخامت ورق گسترده نشده باشد. موقعیت این عیب در مجاورت ریشه جوش است . ذوب و نفوذ ناکافی به علت عدم مهارت جوشکار، شکل نامناسب اتصال یا آلودگی اضافی ایجاد می شود.
3-3. سرباره های محبوس شده
مناطقی در سطح مقطع یا در سطح جوش هستند که سرباره محافظ حوضچه جوش به طور مکانیکی درون فلز منجمد شده محبوس میشود. این سرباره منجمد شده بخشی از مقطع جوش را نمایش می دهد که فلز جوش بخوبی ذوب نمی شود. این پدیده خود سبب ایجاد بخشى ضعیف در نمونه خواهد شد. در حقیقت سرباره های محبوس شده اغلب در ارتباط با ذوب ناقص هستند.
3-4. تخلخل
این نوع ناپیوستگی در خلال انجماد جوش در اثر حبس گاز ایجاد می شود. بنابراین تخلخل را بسادگى میتوان، حفره های گاز درون فلز جوش منجمد شده دانست . به علت طبیعت کروى شکل آنها، تخلخل کمترین خطر را در میان دیگر ناپیوستگی ها داراست ولی در زمانیکه جوش باید تحمل فشارهای بالا را داشته باشد حضور تخلخل خطرناک خواهد بود. منابع مختلفی براى حضور رطوبت یا آلودگى وجود دارد که میتوان الکترود فلز پایه، گاز محافظ یا محیط اطراف را در این میان نام برد، تغییر در تکنیک جوشکاری نیز می تواند سبب ایجاد تخلخل شود.
3-5. بریدگی کنار جوش
بریدگی کنار جوش یک ناپیوستگی سطحی است که در فلز پایه مجاور فلز جوش رخ میدهد. در شرایطی عیب را داریم که فلز پایه شسته شده ولی با فلزی پر کننده جبران نمی شود. نتیجه، ایجاد یک شیار خطی با شکلی نسبتا تیز است که در فلز پایه تشکیل می شود. این عیب بعلت سطحی بودن ماهیت آن براى بارگذاری خستگی خطرناک است . بریدگی کنار جوش عموما به علت تکنیک جوشکاری نامناسب ایجاد می گردد، به ویژه اگر سرعت حرکت جوش زیاد باشد. علاوه بر این اگر گرمای جوشکاری بسیار بالا باشد می تواند سبب ذوب شدن بیش از حد فلز پایه گردد.
3-6 . پرشدن ناقص
این مورد مشابه بریدگی کنار جوش، یک ناپیوستگی سطحی است که به علت کمبود ماده در مقطع عرضی ایجاد میشود. تنها تفاوت در این میان این است که پرشدن ناقص در فلز جوش ولی بریدگی کنار جوش در فلز پایه یافت می شود. به بیان ساده، پرشدن ناقص، زمانی رخ می دهد که فلز پر کننده به اندازه کافی براى پرکردن اتصال جوش در دسترس نباشد. مشابه بریدگی کنار جوش، پرشدن ناقص نیز هم در سطح رویى و هم در ریشه جوش ظاهر می شود. دلیل اولیه پرشدن ناقص، تکنیک غلط جوشکاری است . مثلا سرعت زیاد جوشکاری اجازه پرشدن اتصال و هم سطح شدن آن با فلز را نمی دهد.
3-7. سررفتن
نوع دیگر ناپیوستگی سطحی جوش که از تکنیک نامناسب جوشکاری (سرعت جوشکاری خیلی آرام ) ناشی می شود، سررفتن است که در آن، فلز جوش روى فلز پایه مجاورش سر میرود و درکناره جوش، شیارى تیز را ایجاد می نماید. به علاوه اگر مقدار سررفتن به اندازه کافی زیاد باشد می تواند ترکی را که از این تمرکز تنش ایجاد می شود را مخفی نماید.
3-8. تحدب بیش از حد
این ناپیوستگی مختص جوشهای گوشه است و طبق تعریف تحدب عبارت از حداکثر فاصله از رویه محدب یک جوش گوشه تا خط واصل بین کناره های جوش است . از نقطه نظر استحکام مقدار تحدب در جوش گوشه ضروری است ولی اگر از حدی بیشتر باشد، به عنوان یک عیب تلقی می شود. این مطلب هم از نقطه نظر اقتصادی (مصرف فلز پرکننده بیشتر) و هم از نظر حضور مناطق تیز اطراف جوش به خصوص در بارگذارى خستگى مطرح می شود. دلیل ایجاد تحدب، آرام بودن سرعت جوشکاری یا تکنیک ناصحیح جوشکاری است .
3-9. لکه قوس و پاشش
لکه های قوس در نتیجه شروع قوس عمداً یا تصادفی روی سطح فلز پایه دور از اتصال به وجود میآیند. در اثر این رخداد، منطقه ای متمرکز شده از سطح فلز پایه ذوب شده و سریعاً سرد و شکننده می شود. پاشش همان ذرات فلزی پراکنده ناشی از جریان بالای جوشکاری هستند که در تشکیل جوش نقشی ندارند. از نقطه نظر بحرانی بودن، پاشش ممکن است زیاد مهم تلقی نشود، ولی در هر حال مقادیر زیاد پاشش میتوانند گرماى موضعی زیادی را به سطح فلز مشابه با اثر لکه قوس ایجاد کنند و حتی سبب تشکیل ناحیه تحت تاثیر حرارت شوند.
3-10. اعوجاج
خمیدگى یا اعوجاج از مشکلات مهم جوشکاری است که باید برطرف گردد. این مسئله در اثر انقباض که به هنگام کرم و سرد شدن پس از عملیات جوشکاری در فلز پایه و جوش بوجود میآید، شکل می گیرد. براى کنترل اعوجاج باید شرایط لازم براى جوشکاری شامل کنترل قبل، حین و بعد از جوشکاری تامین گردد.
3-11 . تورق و پارگى سراسری
این ناپیوستگی ویژه مربوط به فلز پایه است . تورق در اثر حضور آلودگى و ناخالصى غیر فلزی موجود درزمان تولید فولاد ایجاد می شود. این ناخالصی ها به طور طبیعی اکسیدی هستند که در زمانیکه فولاد هنوز مذاب است تشکیل شده و در خلال عملیات بعدى نورد کشیده شده و موجب تورق می شوند. نوع دیگر ناپیوستگی مربوط به پارگی سراسری است و زمانی رخ می دهد که در جهت تمام ضخامت در اثر جوشکارى تنشهاى انقباضى بزرگى ایجاد شده باشد. پارگی عموما موازى سطح نورد شده زیر فلز پایه و معمولآ موازى مرز ذوب جوش رخ می دهد. پارگی سراسرى یک ناپیوستگی است که مستقیما به طرز قرار گیرى اتصال مرتبط می شود.
در اثر سوارکردن و مونتاژ غلط اجزاى مورد جوش در کنار یکدیگر، جابجایى بصورت هم محور نبودن دو سطح قطعه کار در جوشهای لب به لب است که در مواردى با برشکارى رفع می شود، اما در بیشتر مواقع باید جوش را بریده و مجددا عملیات جوشکاری بادقت تکرار شود. ناپیوستگی هاى ابعادى، نقائص شکل یا ابعاد هستند و هم درجوش و هم در سازه جوش شده بروز مى کنند.
4-1. ارزیابى جوشکار
آزمونى که صلاحیت جوشکار را براى اجراى ضوابط آیین نامه اى تایید می کند، آزمایش تشخیص صلاحیت یا ارزیابى جوشکار و یا آزمون کیفیت اجرا خوانده می شود. این ارزیابى مشخص می کند که ایا جوشکار دانش و مهارت لازم را در بکارگیرى و اعمال دستورالعمل جوشکارى مدود در رابطه با رده بندى کارى خود دارد یاخیر. ارزیابى جوشکار ممکن است با تجهیزات جوشکارى دستى و یا با تجهیزات جوشکارى تمام اتوماتیک انجام شود.
روشهاى آزمایشى که کیفیت یک جوش را تعیین می کند، در سه طبقه بندى بسیار وسیع قرار می گیرد. 1-آزمایش هاى غیر مخرب، 2- آزمایشهاى مخرب و 3- بازرسى عینى .
4-2. آزمایشهاى غیر مخرب
هدف از این آزمایشها، بازرسى و تشخیص عیوب مختلف جوش (سطحى وعمیق) و تایید آن می باشد، بدون اینکه قطعه جوش داده شده غیر قابل استفاده شود. اگر آزمایش نشان دهد که محلی از جوش معیوب است می توان از طرفین محل مذکور به اندازه لازم برداشته و با جوش مجدد اتصال کاملی را به دست آورد .
4-2-1. آزمون ذرات مغناطیسى
آزمون ذرات مغناطیسى یکى از آسانترین آزمایشهاى غیر مخرب جوشکارى است . این روش جوش را براى معایبى از قبیل ترکهاى سطحى، ذوب ناقص، تخلخل، بریدگى کنار جوش، نفوذ ناقص ریشه جوش و اختلاط سرباره کنترل می کند. این آزمایش محل ترکهاى داخلى و سطحى بسیار ریز را براى رویت با حشم غیر مسلح آشکار میکند. قطعه مورد آزمایش با استفاده از جریان الکتریکى، یا قراردادن آن در داخل یک سیم پیچ مغناطیسى می گردد. سطح مغناطیسى شده قطعه با لایه نازکى از یک گرد مغناطیسى نظیر اکسید آهن قرمز پوشده می شود و این لایه گرد در صورت وجود یک عیب سطحى یا داخلى در داخل حفره یا ترک مربوطه فرو می رود.
4-2-2. بازرسى با مواد نافذ
بازرسى با مواد نافذ یکى از شیوه هاى غیر مخرب براى محل یابى معایب سطحى می باشد. سطح مورد بازرسى باید ابتدا از لکه هاى روغن، گریس و مواد ناخالص و خارجى تمیز شود. سپس ماده رنگى مورد نظر بر روى سطح پاشیده شده و در داخل ترکها و سایر ناهمواریهاى نفوذ می کند. رنگ اضافى از روى سطح پاک شده و سپس یک ماده فوق العاده فرار حاوى ذرات ریز سفید رنگ بر روى سطح پاشیده می شود. تبخیر مایع فرار باعث برجاى ماندن گرد خشک سفید رنگ بر روى ماده قرمز نفوذ کرده در ترک می گردد و بر اثر عمل مویینگى، ماده قرمز از ترک بیرون کشیده شده و پودر سفید کاملا قرمز می شود.
4-2-3. آزمون فراصوتى
آزمون فراصوتى قادر به تشخیص معایب داخلى بدون نیاز به تخریب قطعه جوش شده می باشد. موج هاى فراصوتى از داخل قطعه مورد آزمایش عبور داده می شوند و با هرگونه تغییر درتراکم داخلى قطعه منعکس می شوند. امواج منعکس شده (پژواک ها) به صورت برجستگى هایى نسبت به خط مبنا، بر روى صفحه نمایش دستگاه ظاهر می شوند. هنگامى که عیب یا ترک داخلى توسط واحد جست و جو پیدا شود تولید ضربان سومی می کند که بین ضربان اول و دوم بر روى صفحه نمایش ثبت می شود. بنابراین مشخص می شود که این عیب بین سطوح بالاو بایین مصالح (در داخل جسم مصالح ) می باشد.
4-2-4. آزمایش پرتونگاری
پرتونگاری یکى از روشهاى آزمایش غیر مخرب است که نوع و محل عیوب داخلى و بسیار ریز جوش را نشان میدهد. پرتو رادیویى در ضخامت فلز نفوذ کرده و پس از عبور این ضخامت لکه اى بر روى صفحه فیلم ایجاد می کند. میزان جذب پرتوهاى رادیویى توسط مواد مختلف متفاوت است . نفوذ گل، حفره کازى، ترکها، بریدگى هاى کناره جوش و قسمتهاى نفوذ ناقص جوش تراکم کمترى نسبت به فولاد سالم دارند. بنابراین در حوالى این قسمتها پرتو بیشترى به سطح فیلم می رسد و عیوب فلز جوش، به صورت لکه هاى تاریکى بر روى فیلم ثبت می شوند.
4-3. آزمایشهای مخرب
این آزمایشهاى مکانیکى نمونه جوش شده جهت تعیین مقاومت و سایر خواص مکانیکى، نسبتا ارزان قیمت بسیار کاربردى هستند. به همین جهت در سطح وسیعى براى ارزیابى و تایید دستوالعمل جوشکارى و صلاحیت جوشکار به کار می روند.
ساختمانهاى فولادى بخش قابل توجهى از ساخت و ساز در ایران را تشکیل می دهند و یکی از مهمترین موضوعات در هر ساختمان فولادى بویژه از نقطه نظر مقاومت لرزه اى، کنترل جوشکارى آن میباشد. جوشها در همه بخشها بایستى منطبق بر اطلاعات نقشه بوده و از لحاظ بعد و طول جوش و کنترل کیفیت لازم بررسى گردد. در این خصوص حتى ممکن است در یک ساختمان فولادى کوچک به انجام آزمایشات غیر مخرب (NDT) بر روى جوش نیاز باشد. در استاندارد، 2800، آزمایشات اولتراسونیک و رادیوگرافى براى کنترل اتصالات جوشى قابهاى خمشى ویژه اجبارى شده است که البته بسته به تشخیص مهندس ناظر در سایر حالات نیز انجام میگیرد.
انواع و روش های جوشکاری
جوشکاری فلزات رنگین با گاز استیلن یا کاربید ( یا فلزات غیر آهنی)
فلزات غیر آهنی یا فلزات رنگی به فلزاتی گفته می شود که فاقد آهن و یا آلیاژهای آن باشند مانند مس – برنج – برنز- آلومینیوم- منگنز- روی و سرب تمام فلزات رنگین را با کمی دقت و مهارت و آشنائی با اصول جوشکاری می توان جوش داد و برای جوشکاری این نوع فلزات بایستی خواص فلز را در نظر گرفت.
جوشکاری مس با گاز
بهترین طریقه برای جوشکاری مس جوشکاری با اکسیژن است ( جوش اکسیژن = اتوگن= استیلن= کاربید اصطلاحات مختلف متداول می باشند) ضمناً می توان جوشکاری مس را با قوس الکتریک یا جوش برق نیز انجام داد. ورقه های مس را مانند ورقه های آهنی برای جوشکاری آماده می کنند یعنی سطح بالائی را تمیز نموده و از کثافات و روغن پاک نموده و در صورت لزوم سوهان می زنند. ولی چون خاصیت هدایت حرارت مس زیادتر است باید مقدار آمپر را قدری بیشتر گرفت. بهتر است همیشه با قطب مستقیم جوشکاری را انجام داد ( با جریان مستقیم و الکترود مثبت) زاویه الکترود نسبت به کار مانند جوشکاری فولاد است. طول قوس حداقل باید 10 تا 15 میلی متر باشد، برای جوشکاری مس می توان از الکترودهای ذغالی استفاده کرد. الکترودهای جوشکاری مس بیشتر از آلیاژ مس و قلع و فسفر ساخته شده اند و گاهی نیز از الکترودهای که دارای فسفر- برنز- سیلکان یا آلومینیوم هستند استفاده می کنند چون انبساط مس در اثر گرم شدن زیاد است فاصله درز جوش را در هر 30 سانتیمتر در حدود 2 تا 3 سانتیمتر زیادتر در نظر می گیرند. خمیر روانساز مس معمولاً در حرارت 700 تا 1000 درجه ذوب می شود و به صورت تفاله (گل جوش) سبکی روی کار قرار می گیرد و از تنه کار به علت کف کردن در روی کار نباید استفاده شود. بدون روانساز هم می توان مس را جوش داد و معمولاً از براکس استفاده می گردد. مس را به وسیله شعله خنثی جوش دهیم تا تولید اکسید مس نکند چون ضریب هدایت حرارت مس زیاد است باید پستانک جوشکاری مشعل 1 تا 2 نمره بیشتر از فولاد انتخاب شود. بهتر است مس را قبل از جوشکاری گرم نمائیم و با سیم جوشکاری مخصوص جوش داد برای جوشکاری صفحه 5 میلیمتری سیم جوش 4 میلیمتری کافی است و از وسط ورق شروع به جوشکاری می نمائیم و وقتی فلز هنوز گرم است روی آن چکش کاری می شود تا استحکام درز جوش زیاد شود.
جوشکاری سرب
در این نوع جوشکاری بیشتر از گاز هیدروژن و اکسیژن استفاده می گردد. در جوشکاری سرب احتیاج به گرد مخصوص نیست ولی باید قطعات کار را قبل از جوشکاری کاملاً صیقلی نموده سیم جوش سرب باید کاملاً خالص باشد چون سرب مذاب بسیار سیال می باشد. لذا جوشکاری درزهای قطعات سربی که به وضع قائم قراردارند بسیار دشوار و مستلزم مهارت و تجربه زیاد است.
جوشکاری چدن با برنج یا لحیم سخت برنج
چدن را می توان با برنج جوش داد. قطعات چدنی را باید همان طوری که برای جوشکاری با سیم جوش چدنی آماده می شوند برای برنج جوش آماده ساخت. لبه های درز جوش را باید به وسیله سوهان یا ماشین تراشید و هیچگاه لبه های درز قطعات چدنی را با سنگ سمباده پخ نزنید. زیرا ذرات گرافیت روی ذرات آهن مالیده می شوند و لحیم سخت خوب به چدن نمی چسبد. قطعات چدنی را قبل از شروع به جوش دادن حدود 210 تا 300 درجه سانتی گراد گرم کنید و گرد جوشکاری مخصوص چدن به کار برید تا بهتر به هم جوش بخورد.
نقطه ذوب سیمهای برنجی باید در حدود 930 درجه سانتی گراد باشد. سیمهای برنجی که برای جوش دادن قطعات چدنی به کار می روند دارای مقدار زیادی مس است و کمی نیکل نیز دارند . نیکل اتصال لحیم را به چدن آسان می کند و نقطه ذوب زیاد آن موجب سوختن گرافیت درز جوش می شود . در جوشکاری چدن با برنج از شعله ملایم پستانک بزرگ با فشار کم استفاده کنید. اگر فشار شعله زیاد باشد گرد جوشکاری از درز خارج می شود و در نتیجه قطعات چدنی خوب به هم جوش نمی خورند. قطعات چدنی را باید پس از جوشکاری در محفظه یا جعبه ای پر شن یا گرد آسپست قرار داد تا بتدریج خنک شود و سبب شکنندگی و ترک و سخت شدن چدن نگردد.
جوشکاری منگنز
از منگنز به صورت خالص استفاده نمی شود در جهت عکس از آلیاژهای ماگنزیوم استفاده می شود که برای ریختگی فشاری از آن استفاده می گردد . به جای آلیاژهای Mg. Mn و Mg. Al و Mg AlZn امروزه از آلیاژهای مخصوصاً محکم Zr و Th استفاده می شود. برای جوشکاری ماگنزیوم و آلیاژهای آن از همان شرایط جوشکاری آلومینیوم استفاده می گردد. قابلیت هدایت حرارت زیاد و انبساط سبب پیچش زیاد کار می شود. ماگنزیوم در درجه حرارت محیط به سختی قابل کار کردن است و در 250 درجه می توان به خوبی کار گرد.
جوشکاری برنج با گاز
برنج مهمترین آلیاژ مس است و از مس و روی و گاهی قلع و مقداری سرب تشکیل می شود، این فلز در مقابل زنگ زدگی و پوسیدگی مقاوم است. چون روی در حرارت نزدیک ذوب برنج تبخیر می گردد بنابراین جوشکاری با این فلز مشکل می باشد. برنج از 60 درصد مس و 40% روی و گاهی مقداری سرب تشکیل شده است. درموقع جوشکاری روی به علت بخار شدن و اکسید روی محل جوش را تیره کرده و عمل جوشکاری را مشکلتر می نماید. ضمناً گازهای حاصله خطرناک بوده و باید از محل کار تخلیه گردند. درموقع جوشکاری روی حرکت دست بسیار مهم است و باید حتی الامکان سرعت دست را زیاد کرده وگرده جوش کمتری ایجاد نمود تا فرصت زیادی برای تبخیر روی نباشد. برنج را می توان با الکترودهای گرافیتی و معمولی جوشکاری نمود، درجوشکاری برنج از قطب معکوس استفاده می شود. فاصله قوس الکتریکی باید حداقل 5 تا 6 میلیمتر باشد. برنج ساده تر از فولاد و چدن و مس جوش داده می شود و استحکام و قابلیت انبساط آن درمحل درز جوش بسیار خوب است. توجه شود چون انقباض و انبساط برنج زیاد است نمیتوان به وسیله چند نقطه جوش به هم وصل کرد بلکه بایستی به کمک بست هائی که در حین جوشکاری می توان آنها را به هم متصل نمود از پیچیدگی جلوگیری شود. توجه شود که در جوشکاری از سیمهای مخصوص جوشکاری برنج که مقدار مس آن 42 تا 82 درصد است استفاده نمائید و برای جلوگیری از اکسیداسیون از گرد جوشکاری استفاده می شود و از استعمال تنه کار در جوشکاری برنج باید خودداری شود زیرا درز جوش را خورده سوراخ سوراخ و متخلخل می سازد و شعله را باید طوری تنظیم کرد که اکسیژن آن از استیلن بیشتر باشد زیرا روی در حرارت 419 درجه ذوب و در 910 درجه تبخیر می شود و رسوبی از روی و اکسید روی در کنار درز جوش به وجود می آید. مقدار اکسیژن شعله بستگی به نوع آلیاژ دارد و می توان قبلاً قطعه ای از آن را به طور آزمایشی جوش داد و اگر درز جوش سوراخ و خورده نشد خوب است. و اکسیژن زیاد هم باعث کثیف شدن جوش می شود . ورقهای نازکتر از 4 میلیمتر را از راست به چپ و ورقهای ضخیم تر از 4 میلیمتر را از چپ به راست جوش می دهند. به چکش کاری و خروج دود خطرناک و استفاده از ماسک مخصوص وباز نمودن پنجره وهواکش باید توجه نمود.
جوشکاری فولاد زنگ نزن با گاز
قابلیت هدایت حرارت فولاد زنگ نزن کمتر از فولاد معمولی می باشد و می توان سر مشعل را کوچکتر انتخاب کرد. شعله جوشکاری باید برای جوش فولاد زنگ نزن خنثی باشد زیرا اکسیژن یا استیلن اضافی با عناصر تشکیل دهنده فولاد زنگ نزن ترکیب شده و درز جوش خورده پس از مدتی زنگ می زند . روانساز جوشکاری فولاد زنگ نزن را به صورت خمیر در آورده روی درز جوش می مالیم . سیم جوش باید حتی ا
کتاب و کارورزی-دستگاه تراش و فرز و اجزای آن- lathe- در 105 صفحه-docx
دستگاه تراش (به انگلیسی: lathe) ماشین ابزاری است که برای تراشیدن و شکل دهی به قطعات چوبی و فلزی معمولاً دوار به کار میرود. به دلیل تولید اقتصادی با دقت بالا و کیفیت دستگاه تراش را در فرمها و شکلهای مختلفی میسازند اکثر قطعات ماشین الات دارای مقاطع دایرهای بوده و قابل تولید با ماشین تراش میباشند و از طرفی به منظور ارزان بودن و سرعت بالای تراشکاری نسبت به سایر روشها استفاده از ماشین تراش یک روش معمول و پر استفاده در صنعت میباشد.
تاریخچه :
قسمتهای مهم کنترل و تنظیم کننده :
ماشین تراش چرخ دستی حامل سوپرت طول این چرخ دستی در قسمت جلو قوطی دستگاه حامل سوپرت طولی قرار دارد که میتوان بوسیله آن دستگاه حامل سوپرت طولی را در طول بین دستگاه مرغک و دستگاه حرکت داد. وظیفه اصلی این چرخ دستی تنظیم و قرار دادن ابزار برش در هر قسمت دلخواه است، قبل از اینکه به کار بار خود کار داده شود. چرخ دستی دستگاه مرغک بوسیله چرخ دستی دستگاه مرغک میتوان محور آنرا تغییر مکان داد. چرخش آن معمولاً با دست صورت میگیرد. با چرخاندن چرخ دستی، مرغک ثابت محور میتواند داخل جا مرغک که در پیشانی سمت راست قطعه کار قرار دارد جابگیرد. بعلاوه چرخش چرخ دستی موافق عقربه ساعت نیز سبب میگردد که محور (مرغک در داخل محور محکم شود.) بسمت قطعه کار جلو برود. از طرف دیگر در صورت سوار کردن مته در داخل محور دستگاه مرغک ضمن چرخاندن دسته آن میتوان، در پیشانی کار سوراخ و یا مته مرغک زد
اجزاء ماشین تراش
ماشین تراش از چهار قسمت متمایز تشکیل میگردد: 1- نگهدار مرغک ثابت (1) که همیشه در سمت چپ کارگر قرار دارد و شامل محور ماشین است.
2- نگهدار مرغک متحرک (2) که سمت راست کارگر بوده و میتواند روی میز تراش تغییر مکان دهد. هر کدام مرغکی دارد که به نام مرغک ثابت (3) و مرغک متحرک (4) نامیده میشوند.
3-نگهدار رنده (1) که به وسیلهٔ آن رنده میتواند حرکت طولی و عرضی و دورانی یا مورب بنماید.
4-میز تراش (2) که قطعات گفته شده در بالا روی آن سوار گردیدهاست. انتهای مخروط ناقص مرغک ثابت که با فشار، روی مقر خود در انتها ی سمت راست محور، تکیه دارد.
نگهدار مرغک ثابت با هارنه در محور d ماشین فلکه سه طبقه قرار دارند (I) که ارتباطی با محور نداشته گردش خود را به وسیله تسمه از موتور یا میل ترانیمیسیون در یافت میدارد.
و چرخ دنده (n) روی بدنه فلکه سوار میباشد. وچرخ دنده (m) با خارش به محور مربوط است و روی محور خارج از مرکز که به موازات محور قرار داردو دنده (U) و (t) میتوانند با دندههای (n) و (m) مربوط به محور را میتوان به توسط انگشتی (O) به فلکه مربوط کرد.
با این مکانیسم شش سرعت دورانی به محور منتقل میشود. محور D مجوف و به شکل لولهاست، این محور روی دو تکیه گاه بدنه مرغک ثابت (A) تکیه دارد و بدنه به طور ثابت روی میز تراش نصب گردیدهاست.
سوپرت فوقانی
سوپرت فوقانی که روی سوپرت عرضی قرار دارد بوسیله دست قابل کنترل و بار دادن است از طرفی در زیر آن صفحه صاف و مدوری قرار دارد که محیط آن بین صفر تا ۱۸۰ درجه مدرج شدهاست. با باز کردن پیچهای آن میشود سوپرت دستی را حول محور خود ۳۶۰ درجه چرخاند. با این دستگاه میتوان مخروطهای کوتاه داخلی و خارجی و مخروطهای کامل را نیز تراشید، و در ضمن جهت روتراشی هم از آن استفاده کرد روی پیچ این دستگاه حلقه مردجی وجود دارد که برای تنظیم بار دقیق مورد استفاه قرار میگیرد. با این طریق در صورتیکه بار بسیار کمی برای پرداخت کاری مورد نیاز باشد قابل تنظیم است. البته در پیچ تراشی، خشن تراشی و برداشتن بار زیاد نیز از آن استفاده میشود.
صفحه مخروطی تغییر محور اصلی
صفحه مخروطی تغییر سرعت محور اصلی روی جعبه دنده سرعت قرار گرفتهاست، که با چرخاندن آن بوسیله دست هریک از دورهای لازم را که قبلا تعیین شده میتوان بدست آورد. سرعت ماشین برحسب اندازه و نوع قطعه کار و نوع دنده تراشی که بکار برده میشود تعیین میگردد. بطور کلی سرعت ماشین بعد از اینکه قطعه کار و دنده تراش روی ماشین قرار گرفته تنظیم و ضمنا سرعت ماشین برحسب دور در دقیقه منظور میگردد
جدول مقدار پیشروی رنده
برای تعیین مقدار بار یعنی پیشروی رنده هنگام تراش از جعبه دندهای که در زیر جعبه دنده محور اصلی قرار گرفتهاست که شامل جفت چرخ دندههایی با نسبتهای معینی میباشد استفاده میگردد مقدار پیشروی (بار) ۰٫۰۰۲ تا ۰٫۱۳۰ اینچ (۰٫۵ تا ۳٫۳ میلیمتر) در نظر گرفته شده مقدار بار لازم بوسیله دسته روی پوسته با جابجایی آن مشخص میشود.
بررسی عوامل موثر در انتخاب سرعت برش:
در انتخاب سرعت برش عواملی چند تاثیری بسزا داشته و توجه به آن موجب بهبود کار و دوام ابزار خواهد شد: الف) جنس قطعه کار: با توجه به جنس قطعه کار، سرعت برش انتخاب میشود و هر چه جنس کار سخت تر میگردد، براده برداری مشکل تر شده و حرارت؛یعنی هر چه جنس کار سخت تر باشد به همان نسبت سرعت برش کمتر انتخاب میگردد. ب) جنس ابزار :هرچه جنس ابزار سخت تر باشد و بتواند در حرارتهای بالا مقاومت خود را حفظ کرده، تحمل بیشتری در مقابل سایش داشته باشد، میتوان سرعت بیشتری را انتخاب نمود.جنس ابزار با سرعت برش رابطه مستقیم دارد. ج) دوام ابزار: منظور از دوام ابزار، زمانی است که با رنده تیز شده بتوان براده برداری کرد و در صورت ثابت بودن سایر عوامل تعیین کننده، هر چه سرعت برش بیشتر انتخاب گردد، دوام ابزار کمتر خواهد بود. د) سطح مقطع براده: با افزایش سطح مقطع براده، نیروی برش زیاد تر شده و حرارت بیشتری در روی لبه برنده ایجاد میگردد.به همین دلیل سرعت برش در خشن کاری کمتر و در پرداخت کاری بیشتر خواهد شد.
ه) انتخاب زاویه صحیح رنده: صفحه تراشی با یک رنده کند و زاویه غلط، موجب افزایش سریع درجه حرارت و باعث از بین رفتن سختی ابزار و رنده میگردد و برای تیز کردن مجدد آن موجب اتلاف وقت میشود از این رو توصیه میشود که رندهها صحیح و به موقع تیز شوند.
وظیفه اصلی ماشین تراش
وظیفه اصلی ماشین تراش تغییر در اندازه قطعات، فرم آنها، پرداخت کاری قطعات با یک یا چند عمل برش با تنظیم رنده تراش است. با سوار کردن وسائل و دستگاههای یدکی روی ماشینهای تراش دامنه فعالیت آن بسیار گسترش پیدا کرده بطوریکه میتوان بوسیله آنها عملیات مختلفی انجام داد مثلا با قرار دادن ابزارهایی مانند برقو، قلاویز و مته عملیاتی چون برقوکاری، قلاویززنی و سوراخکاری روی ماشین تراش بسادگی انجام پذیر میباشد.
اساس ماشینهای تراش
بطور کلی اصول اساسی ماشینهای تراش بر مبنای عمل فلز تراش پایه گذاری شدهاست و نیز عمل فلز تراشی با ماشینهای تراش سبب برداشت براده توسط لبه برش دنده و حرکت برادهها در طول سطح براده رنده میباشد. در تمام عملیات فلز تراشی مانند تراشکاری، سوراخکاری، فرزکاری و یا اره کاری براده تولید خواهد شد. در این حالت نیرویی برابر بیست تن بر اینچ مربع وارد میشود، که این مقدار نیروی زیاد باعث کشش و تغییر فرم فلز و میز ایجاد حرارت میشود و حرکت براده در طول سطح برش سبب اصطکاک شده و این مقدار اصطکاک در لبه برش رنده تولید حرارت میکند، که این خود یک عامل مهم در هنگام براده برداری است.
نیروهائیکه بر ابزار برش اثر میگذارند
در موقع تراش سه نیروی مختلف بر لبه برش ابزار برش اثر خواهد گذاشت این سه نیرو بطور ساده بصورت زیر بیان میشود.
۱.نیروی محوری ۲.نیروی شعاعی ۳.نیروی عمودی (مماسی)
عوامل سرعت برش مناسب برای هر ماشین
۱.نوع رنده
۱.نوع کاریکه تراشیده میشود (از نظر نرمی)
۲.مقدار عمق براده
۳.نوع تراشیکه داده میشود(خشن یا پرداختکاری)
۴.سن و وضعیت ماشین
۵.مواد خنک کننده (محلول آب و روغن)
اصولا مسئله برش در ماشینهای افزار بخاطر پیدا کردن سرعت مناسبی برای هر نوع ماشین میباشد. زیرا وقتیکه سرعت برش بیش از حد لازم باشد باعث مستهلک شدن سریع ابزار و خراب شدن کار میگردد. سرعت برش کمتر از حد مجاز موجب کندی کار و در نتیجه عدم تولید محصول بطور سریع خواهد بود.
فرمول مقدار سرعت برش
سرعت برش برحسب متر در دقیقه: قطر بر حسب میلی متر در عدد پی در تعداد دور تقسیم بر ۱۰۰۰ سرعت برش برحسب فوت در دقیقه قطر بر حسب اینج در عدد پی تقسیم بر ۱۲ که در رابطه (۱) D مقدار قطر کار برحسب متر و n تعداد دور در دقیقه و سرعت برش برحسب متر در دقیقه میباشد. در رابطه (۲)D قطر کار برحسب اینچ و برحسب فوت در دقیقه خواهد بود
تعیین دور ماشین توسط دیاگرام
برای اینکه در وقت صرفه جوئی شده و از محاسبه جلوگیری گردد. در اکثر کارخانجات عدد دور ماشین را از روی دیاگرام تعیین میکنند معمولاً تابلوهایی روی بیشتر ماشینهای تراش نصب شدهاست که بسادگی تعداد دور ماشین را برای قطرهای مختلف کار نشان میدهد.
انواع ماشینهای تراش و ساختمان آنها
۱.ماشین تراش کوچک مرغک دار ۲.ماشین تراش ابزارسازی ۳.ماشین تراش معمولی نرم شده ۴.ماشین تراش پیشانی تراش ۵.ماشین تراش عمودی
ماشین تراش کوچک مرغک دار
این نوع ماشین تراش برای آموزش و تراش کارهای کوچک مورد استفاده قرار میگیرد و چون اغلب کارها را بین دو مرغک میتراشند بهمین جهت آنرا ماشین تراش مرغک دار میگویند. بعلاوه چون از این ماشین برای آموزش و کارهای کوچک استفاده میشود اغلب دستگاه انتقال حرکت آنها بصورت چرخ تسمهای ساخته میشوند. از نظر اندازه، به دو شکل تقسیم میشوند؛ ماشین تراش کوچک رومیزی و ماشین تراش کوچک پایه دار.
ماشینهای تراش ابزار سازی
اختلاف این نوع ماشینها با سایرین در این است که ماشینهای ابزار سازی دارای دقت بیشتری نسبت به سایر ماشینها داشته و نیز بعضی از آنها با دستگاههای مخصوص جهت تراشیدن کارهای دقیقتر مجهز میباشند. وظیفه اصلی این ماشینها تهیه ابزار و شابلن برای کارخانجات تولیدی و ماشینهای تراش تولیدی است. و چون از آنها برای کارهای کوچک و بزرگ استفاده میشود معمولاً آنها را به دو صورت رومیزی و پایه دار در دسترس قرار میدهند. از نوع رومیزی آن برای تراش قطعات کوچک و کوتاه که دارای قطر کم هستند استفاده میشود. ماشین تراش پایه دار بصورت یک ماشین تراش دقیق و نسبتا بزرگ که دارای سرعتهای مختلف است ساخته شدهاند بعلاوه با دستگاه ترمز دقیق برای قطع و کنترل کردن سرعت مجهز میباشد. این ماشین بوسائل دیگری جهت تهیه سایر ابزارها و کارهاییکه احیانا مورد نیاز کارگاه میباشد خواهد بود.
ماشینهای تراش معمولی نرم شده
از این ماشینها اغلب در کارهای تولیدی استفاده میگردد زیرا که قدرت تولیدی آنها زیاد بوده و نیز قدری سنگین تر ساخته می شوند. از طرفی چون برای انجام کارهای مختلف مورد استفاده قرار می گیرند بدینجهت دارای مراحل سرعت بیشتر و نیز با بیشتر میباشد که برای انجام کارهای بزرگ بسیار مناسب است، و از نظر استحکام بر سایر ماشینها نیز برتری داشته و میتوان برای تولیدهای کم مورد استفاده قرار داد.
ماشینهای تراش با قطر کارگیر و طول زیاد
این نوع ماشینها برای تراش کارهایی که قطر آنها بزرگ و نیز دارای طول زیاد هستند مورد استفاده قرار میگیرند زیرا که میز آنها بزرگ و ارتفاع محور اصلی ماشین تا روی ریل نسبتا زیاد است. در بعضی از ماشینهای تراش که دارای طول زیاد میباشند برای اینکه بتوان از حداکثر قطر کارگیر استفاده شود، نزدیک محور اصلی در قسمت ریل یک قطعه جاگذاری شدهاست هنگامیکه لازم باشد میتوان قطعه را از روی ریل جدا کرده و سپس قطعات با قطر زیاد را تراشید و نیز برای تراش کارهای مخصوص مورد استفاده قرار میگیرد. معمولاً این نوع ماشینها را با دورهای بسیار زیاد طراحی نمیکنند و از طرفی استحکام و قدرت برش آنها بسیار زیاد است، بدینجهت میتوان با آنها حجم براده بیشتری را در ی
جزوه تعارض و مذاکره در سازمانها
تعارض و مذاکره در سازمان
فنون بیان و مذاکره در حل مشکلات و مسائل سازمانها
مذاکره
مذاکره (به انگلیسی: Negotiation) گفتگویی میان دو یا چند فرد یا گروه است که با هدف دستیابی به یک درک مشترک، رفع نقاط اختلاف، یا رسیدن به منفعتی در نتیجهٔ آن گفتگو، ایجاد توافق در خصوص دورههای اقدام، چانه زنی برای منفعت گروهی یا جمعی، یا حصول نتیجهای رضایتبخش برای منفعت تمامی افراد یا گروههای درگیر در فرایند مذاکره، انجام میشود.
مذاکره فرایندی است که در آن هر طرف درگیر در مذاکرات میکوشد تا منفعتی برای خودش در پایان مذاکرات بدست آورد. مذاکره با هدف دستیابی به مصالحه انجام میشود. مذاکره در تجارت، سازمانهای غیرانتفاعی، ادارات دولتی، رویههای قضائی و میان ملتها و در شرایطی از زندگی فردی مانند ازدواج، طلاق، بچه دار شدن و یا زندگی روزمره اتفاق میافتد. مطالعه این موضوع "نظریه مذاکره" نامیده میشود. مذاکره کنندگان حرفهای اغلب در این زمینه تخصص دارند مانند مذاکره کنندگان اتحادیهای، مذاکره کنندگان تملکهای اهرمی، مذاکره کنندگان صلح، مذاکره کنندگان مخاصمات، یا هر کس دیگری که تحت عناوینی مانند دیپلماسی، قانونگذار یا کارگزار کار میکند.
استراتژیهای مذاکره
مذاکره میتواند دامنهٔ وسیعی از اشکال، از یک مذاکره کننده آموزش دیده از سوی یک سازمان خاص یا یک منصب در تشکیلات رسمی تا یک مذاکره غیررسمی میان دوستان را شامل شود. مذاکره میتواند در مقابل میانجیگری برای حل و فصل اختلافات قرار بگیرد یعنی حالتی که در آن یک طرف سوم بی طرف به هر دو طرف بحث گوش میدهد و مساعدت میکند تا توافقی میان طرفین ایجاد شود. این مفهوم هم چنین میتواند با "داوری" مقایسه شود که مشابه یک رویهٔ قضائی است. در داوری، هر دو طرف در خصوص صحت ادعاهایشان دست به استدلال و استنتاج میزنند. این مذاکره هم چنین گاهی مذاکره چانه زنی سخت یا چانه زنی بر سر مواضع نامیده میشود. نظریه پردازان مذاکره غالباً میان دو گونه مذاکره تمایز قائل شدهاند. نظریه پردازان مختلف از عناوین مختلفی برای این دو گونهٔ عام مذاکره استفاده کرده و به راههای مختلف میان آنها تمایز گذاردهاند.
مذاکره یک هنر است، مقاله زیر دربرگیرنده نکاتی است که استفاد از آنها، شما را قادر می سازد تا در مذاکرات به بهترین شکل از حقوق حقه خود بهره مند شوید. 1 . هر چیزی قابل مذاکره است، قیمت، زمان، شرایط و ... . قیمت نوشته شده روی یک کالا (تایپ شده، دستنویس، چاپ شده و هولوگرام)، قطعی نیست. مهمترین نکته برای مذاکره، خواستن است. هر آنچه را که می خواهید، باید آنرا مطرح کنید. نباید از شنیدن پاسخ منفی یا طرد شدن بترسید. مذاکره شبیه به بازی شطرنج است، هر حرکتی را انجام می دهید تا به نتیجه برسید، ممکن بعضی حرکتها بی نتیجه باشند.
2 . هدف مذاکره رسیدن به توافق برد-برد است، توافقی که هر دو طرف از آن راضی و خشنود باشند. هر نوع توافقی غیر از این، منافع بلند مدت طرفین را در بر نخواهد داشت.
3 . قدرت، ابزار اصلی در مذاکره است. هر یک از طرفین برای مذاکره از ابزارهای قدرت خود استفاده می کنند. مثلا، ابزار قدرت فروشنده کالا این است که "کالای ارزانتر و بهتر از بقیه به شما می فروشد". ابزار قدرت خریدار "پول نقد است که با آن می تواند از محل دیگری خرید کند." به طور دقیق تر، درک شخص مقابل از قدرت شما، تعیین کننده است. مثال واقعی آن، در جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد، در رویارویی ارتش ژاپن با انگلیس در سنگاپور، فرمانده ارتش 2000 نفری ژاپن، در مذاکرات قبل از جنگ، وانمود کرد که 100 هزار نیرو در اختیار دارد و فرمانده ارتش 50 هزار نفری انگلیس نیز این موضوع را باور کرد و تسلیم ارتش ژاپن شد. در واقع سربازان ارتش ژاپن 2 هزار نفر بودند. درک اشتباه فرمانده انگلیسی از تعداد سربازان ژاپنی، او را مجبور به تسلیم کرد.
4 . اشکال مختلف ابزار قدرت در مذاکره عبارتند از:
الف) شناسایی نیاز طرف مقابل و مطرح کردن توانایی شما در برآورده کردن آن،
ب) مطرح کردن تفاوت کالا یا خدمات شما با دیگران،
ج) نشان دادن اختیار یا عدم اختیار شما در تصمیم گیری، (بسته به نوع مذاکره، هر کدام از آنها کارایی دارند. مثلا فروشنده کالا می تواند بگوید: "من فروشنده هستم و اجازه تخفیف دادن را ندارم.")
د) تمایل و آمادگی شما برای ترک مذاکره، (مثلا وقتی خریداران لوازم منزل به خانه شما می آیند و قیمتی بسیار پایین را پیشنهاد می دهند، شما سریعا بگویید: " بیشتر که فکر می کنم، قصد فروش آنها را ندارم." با این حرکت آنها پیشنهاد قیمت بالاتری را به شما می دهند. )
ه) اصرار شما در به پایان رساندن مذاکره نیز می تواند ابزار قدرت باشد. (مثال: فرمانده ارتش ژاپن که می خواست مذاکره را با حمله و خونریزی پیش ببرد، این موضوع ابزار قدرت او بود.)
و) دانستن چیزی یا دانشی خاص، ابزار قدرت است. مخصوصا اگر منطبق با نیاز طرف مذاکره کننده باشد. مثلا دانش تعمیرکاران خودروهای لوکس و گران، ابزار قدرت آنها در مذاکره برای اجرت تعمیر است.
ز) توانایی و اختیار یکی از طرفین به تشویق یا تنبیه، از هر نوع، ابزار قدرت او می باشد.
ح) تعداد نفرات هر یک از طرفین مذاکره کننده، یکی از ابزار های قدرت است.
ت) مذاکره در محل کار یکی از طرفین.
ی) نیاز طرف مقابل به تایید، می تواند ابزار قدرتی برای طرف دیگر باشد.
مذاکره توزیعی
مذاکره توزیعی نیز گاهی مذاکره چانه زنی سخت یا چانه زنی بر سر مواضع نامیده میشود. این نوع مذاکره نزدیک به مذاکره بر سر شیوهٔ چانه زنی در بازار است. در مذاکره توزیعی، هر طرف اغلب یک موضع شدید را اتخاذ میکند و می داند که طرف دیگر آن را نخواهد پذیرفت و سپس ترکیبی از حیله و نیرنگ و سیاست خطر پذیری (یا بازی با آتش برای کسب امتیاز) را در پیش میگیرند تا پیش از آنکه به نتیجه و توافقی برسند، کمترین امتیاز ممکن را به حریف واگذار کنند. درک مذاکره کنندگان توزیعی از مذاکره توزیع میزان مشخص و ثابتی از ارزش است. واژهٔ توزیعی به این مساله اشاره دارد که میزان مشخصی از چیزها میان افراد درگیر توزیع و تقسیم شده است. گاهی به این گونه از مذاکره توزیع "توزیع پای"(Fixed Pie) هم گفته میشود. تنها میزانی از این چیز در اطراف وجود دارد اما نسبتی که توزیع میشود متغیر است. مذاکره توزیعی هم چنین گاهی برد- باخت نیز نامیده میشود چرا که این درک وجود دارد که نتیجهٔ برد یک نفر در شکست نفر دیگر است. یک مذاکره توزیعی شامل افرادی است که هرگز پیشیهٔ تعاملی قبلی با یکدیگر نداشتهاند و هم چنین احتمال اندکی نیز وجود دارد که آنها در آینده نیز چنین تعاملی داشته باشند. مثال سادهٔ روزمره این امر خریدن یک ماشین یا یک خانه است.
مذاکرهٔ یکپارچه یا منسجم
مذاکره یکپارچه یا منجسم گاهی مذاکره اصولی شده یا مبتنی بر منفعت نیز نامیده میشود. این نوع مذاکره مجموعهای از تکنیک هاست که در تلاش است تا کیفیت و احتمال توافق مورد مذاکره را از طریق ارائه جایگزینی برای تکنیکهای مذاکره توزیعی سنتی، بالا ببرد. در حالی که مذاکره توزیعی میپندارد که یک میزان ثابتی از ارزشها وجود دارد که میان طرفین تقسیم شود، مذاکره منجسم غالباً میکوشد تا ارزشی را در دوره مذاکره ایجاد کند. (وسعت دادن پای) این نوع مذاکره بجای تاکید بر مواضع آغازین مستبدانه و دلبخواه گروهها بر منافع حیاتی و مهم آنها تمرکز میکند، و به مذاکره به مثابه یک مسئله مشترک مینگرد تا یک مبارزه شخصی، و هم چنین بر وفاداری به هدف و اصرار بر آن تاکید دارد و معیارها به عنوان مبنائی برای توافق قرار میدهد. واژه یکپارچه یا منسجم نیز به همکاری اشاره دارد. مذاکره منسجم غالباً مستلزم درجه بالاتری از اعتماد و ایجاد یک رابطه است. این مفهوم هم چنین دربردارنده راهکارهای حل مساله خلاقانه است که با هدف دستیابی به یک منفعت دوطرفه ایجاد شده است. این نوع مذاکره هم چنین مذاکره برد-برد نیز نامیده میشود. شماری از رهیافتهای متفاوت برای مذاکره منسجم در طیفهای مختلفی از کتب و برنامهها مورد آموزش قرار گرفتهاند
تاکتیکهای مذاکره
راههای متعددی برای دسته بندی کردن عناصر اساسی مذاکره وجود دارد. یک دیدگاه در خصوص مذاکره دربردارنده سه عنصر اصلی است: فرایند، رفتار و مفاد. فرایند به این مسئله اشاره دارد که مذاکره کنندگان چطور در خصوص متن مذاکره، طرفین مذاکره، تاکتیکهای مورد استفاده توسط گروهها و توالی و مراحلی که در آن همه این موارد وجود دارد، مذاکره خواهند کرد. رفتار رابطه میان این گروهها، ارتباطات میان آنها و نیز شیوهای که آنها اتخاذ میکنند، بستگی دارد. مفاد آنچه که گروهها بر سر آن مذاکره میکنند، دستورالعمل، موضوعات (مواضع و به بیان بهتر منافع) گزینهها، و توافقی که در پایان حاصل خواهد شد، را در بردارد. دیدگاه دیگری از مذاکره چهار عنصر را بر می شمارد: استراتژی، فرایند، ابزارها و تاکتیکها. استراتژی در بردارندهٔ اهداف عالی است- نوعاً مانند ارتباط و نتیجه نهائی. فرایندها و ابزارها شامل اقداماتی است که میتواند دنبال شود، نقش هائی که هر دو طرف برای ایفای آن اماده شدهاند و نیز مذاکره با دیگر طرفین. تاکتیکها شامل اظهارنظرهای جزئی تر و روشن تر و اقدامات و واکنشها به بیانیهها و اقدامات دیگران است. برخی به این لیست از عناصر، ترغیب و نفوذ را نیز اضافه میکنند با این فرض که این دو مورد بخش حیاتی و کلیدی از موفقیت در مذاکرات در دنیای مدرن امروز است و از این رو نباید حذف شود. رقیب یا دوست؟ دو رهیافت کاملاً متفاوت برای مذاکره مستلزم تاکتیکهای متفاوتی است در رهیافت توزیعی هر مذاکره کننده برای بخش ممکن بزرگتری از پای میجنگد بنابراین بجاست اگر گروههای دیگر را دشمن تصور کنیم تا دوست و بنابراین موضع سخت و پرشدت تری را اتخاذ کنیم. با این وجود، اگر قرار باشد که برای موفقیت این تشکیلات که بهترین وجه تامین کننده نفع طرفین است، تلاشی صورت گیرد، این رهیافت کمتر بجا و مناسب خواهد بود. این امر به این معنی نیست که بوسیله هرگونه طرف و پیشنهاد ما باید نفع خودمان را برای هیچ از دست بدهیم و تسلیم شویم. بلکه یک دیدگاه همکاری جویانه غالباً سهم خود را نیز میپردازد. بنابراین آنچه که بدست میآید نه به هزینه دیگران بلکه به هزینهٔ خود اوست.[۲] === استخدام وکیل مدافع ===یک مذاکره کننده ماهر به عنوان وکیل مدافع یک طرف در مذاکره ایفای نقش میکند. وکیل تلاش میکند تا پرمنفعت ترین نتیجه ممکن حاصل شود. در این فرایند، مذاکره کننده تلاش میکند تا کمترین حد نتیجه که طرف (یا طرفین) مقابل خواهان پذیرش آن است تعیین کند، سپس تقاضاها را متعاقب آن تنظیم کند. یک مذاکره موفق در رهیافت وکالت زمانی است که مذاکره کننده بدون سوق دادن طرف مقابل برای به بن کشیدن همیشگی مذاکره، قادر به حصول به بهترین نتایج ممکنی باشد که گروه خواهان آن است، مگر آنکه بهترین جایگزین ممکن برای توافق مورد مذاکره (BATNA) قابل قبول باشد. مذاکره کنندگان حرفهای از بسیاری از تاکتیکها از هیپنوتیزم گرفته تا یک ارائه روش و واضح از تقاضاها یا مجموعهای پیش شرطها، تا رهیافتهای حیله گرانه تر مانند روش موسوم به "چیدن گیلاس" ممکن است استفاده کند. (توضیح: چیدن گیلاس به روشی اشاره دارد که فرد با داشتن حجم اندکی از اطلاعات تلاش میکند تا موضوعی را به اثبات برساند و این اقدام را در حالی انجام میدهد که آگاهانه از نکات دیگر مرتبط با آن موضوع صرف نظر و چشم پوشی میکند). تاکتیکهای ارعاب و کالباس هم میتواند نقشی را برای حرکت به سوی نتیجهٔ مذاکره ایفا کند. (رهیافت کالباسی به طور استعاری این معنی است که نباید انتظار داشت که کل یک کالباس را با هم دریافت کنید بلکه راه بهتر آن است که آن را تکه تکه استفاده کنید. بنابراین مطابق با این تکنیک در مذاکره باید با روندی تدریجی و گام به گام به پیش رفت). یک تکنیک مذاکره دیگر آدم خوب/ آدم بد است. این تکنیک زمانی است که یک مذاکره کننده با استفاده از خشم و تهدید مانند یک آدم بد عمل میکند. دیگر مذاکره کنندگان نیز از طریق فهیم بودن و درک کردن مانند یک آدم خوب رفتار میکنند. آدم خوب، آدم بد را بدلیل همه دشواریها و مشکلات سرزنش میکند و در عین حال تلاش میکند تا به مسالمت و توافقی از رقیب خود دست یابد. یک مذاکره دیگر تکیه دادن و نجوا کردن است. این مذاکره موقعیت مسلط فیزیکی را در بردارد و از این رو طرف مقابل را می ترساند.
شیوههای مذاکره
آر.اج شل، پنج نوع شیوه پاسخ به مذاکره را تعریف کرده است. افراد غالباً میتوانند حالتهای مختلفی را با شیوههای متفاوت بخود بگیرند، این حالت در طول مذاکره استفاده میشود و بسته به متن مذاکره و منافع طرف مقابل دارد. بعلاوه شیوهها میتواند در طول زمان تغییر کند.
آماده سازی و کمک:افرادی که از حل مسائل گروههای دیگر لذت میبرند و روابط فردیشان را حفظ میکنند. کمک کنندگان در مورد حالتهای عاطفی، زبان حرکات بدن، و هم چنین نشانههای شفاهی به دیگر گروهها حساس هستند.
اجتناب:افرادی گه دوست ندارند مذاکره کنند و آن را انجام نمیدهند مگر اینکه تضمین شده باشد. در زمان مذاکره، اجتناب کنندگان مایل هستند که موقعیتهای رویاروئی را به تعویق انداحته یا از آن طفره بروند، با این وجود اقدام آنها دیپلماتیک و اقدامی از سر نزاکت تلقی میشود.
همکاری جویی:افرادی که از مذاکرهای که دربردارنده حل مسائل دشوار به شیوههای خلاقانه است لذت میبرند. همکاری خواهان در استفاده از مذاکرات برای درک دغدغهها و منافع طرفهای دیگر خوب عمل میکنند. با این وجود آنها میتوانند مسائلی را از طریق تغییر موقعیتهای ساده در درون موقعیتهای بسیار پیچیده تر ایجاد کنند.
رقابت:افرادی که از مذاکره لذت میبرند به این دلیل که فرصتی را برای برد ایجاد میکند. مذاکره کنندگان رقابتی کشش بسیار قوی برای همه ابعاد مذاکره و بویژه جنبههای استراتژیک آن دارند. به دلیل اینکه شیوه آنها میتواند بر فرایند چانه زنی مسلط باشد، مذاکره کنندگان رقابتی اغلب اهمیت ارتباط را فراموش میکنند.
مصالحه:افرادی که مشتاق به بستن پیمان هستند از طریق انجام آن چه که برای همه طرفهای مرتبط در مذاکره برابر و منصفانه است. مصالحه جویان میتوانند زمانی مفید باشند که یک محدوده زمانی برای پایان دادن به مذاکره وجود داشته باشد، با این وجود مصالحه جویان غالباً بدون هیچگونه الزامی به فرایند مذاکره هجوم برده و بسیار سریع دست به ایجاد آشتی میزنند.
گونههای مذاکره
سه نوع اصلی مذاکره توسط محققان در پروژهٔ مذاکره هاروارد شناسائی شده است. این سه گونه عبارتند از:چانه زنان نرم، چانه زنان سخت و چانه زنان اصولگرا.
نرماین افراد مذاکره را به رقابت بسیار نزدیک میبینند، بنابراین شیوهٔ ملایمی از چانه زنی را انتخاب میکنند. پیشنهادهایی که آنها میدهند دربردارنده بهترین منافع آنها نیست، آنها متعهد به تقاضاهای دیگران، اجتناب کننده از رویاروئی هستند و رابطه خوبی را به همتایان مذاکره کننده خود دارند. درک آنها از دیگران دوستی است و هدف آنها توافق است. آنها افراد را از مسائلشان جدا نمیکنند، اما در هر دو مورد نرم و ملایم هستند. آنها از مبارزهٔ خواستهها اجتناب میکنند و بر توافق پای می فشارند و راهکارهائی ارائه کرده و بسادگی به دیگران اعتماد میکنند و دیدگاههایشان را تغییر میدهند.
سختاین افراد از استارتژیهای مداوم برای نفوذ استفاده میکنند و از اصطلاحاتی مانند "این اخرین پیشنهاد من است" و "آن را بگیر یا رهایش کن" بهره میگیرند. آنها تهدید میکنند، به دیگران بی اعتماد هستند و بر منافع خود پای میفشرند و برای مذاکره از ابزار فشار استفاده میکنند. آنها دیگران را به مثابه دشمن و رقیب میبینند و هدف نهائیشان پیروزی است. بعلاوه، آنها به دنبال یک جواب هستند و بر حصول توافق بر این جواب پای میفشرند. آنها آدمها را از اهدافشان جذا نمیکنند (مانند نرم) اما آنهادر هر دو مورد افراد درگیر و مسائل سخت گیر هستند.
اصولگرایانافرادی که از این طریق چانه زنی میکنند به دنبال راهکارهای یکپارچه هستند و این کارا را بوسیله تعهد تدریجی به مواضع خاص انجام میدهند. آنها بر مسائل به جای اهداف، انگیزهها و نیازهای افراد درگیر تمرکز میکنند. آنها مردم را از مسائل جدا میکنند و منافع را جستجومی کنند و از