بررسی نگرش دبیران و دانش اموزان دختر مقطع متوسطه نسبت به اجرای طرح لباس متحدالشکل در شهرستان نیشابور
مقدمه :
انسان خلیفه الله در زمین می باشد، از آنچه خداوند به عنوان امانت در اختیار انسان قرار داده است، فطرت اوست که نیازهای اساسی انسان را در بر دارد. از جمله نیازهای انسان که در روانشناسی و علوم اجتماعی مورد بحث قرار گرفته است نیاز زیبادوستی انسان است.
در عصر حاضر که جهانیان در تلاشند در عرصه ی تعلیم و تربیت بهترین نسل را به دنیا عرضه کنند و بسیاری دیگر نیز در تلاشند فرهنگ های دیگر را مسخ و فرهنگ و تمدن خود را بر جهان مسلط سازند و به عبارتی دیگر در این عرصه که تهاجم فرهنگی بیداد می کند و استعمارگران در هر حال کوشش های بی ثمری داشته و نتوانسته اند مستعمرات از دست رفته ی خود را بازیابند، دست به تلاش های جدید می زنند تا اذهان جوانان و نوجوانان را به سوی خود و جلوه های کاذبشان جذب کنند.
یکی از مقاصد استعمار فرهنگی در کشورهای استعمارزده و از جمله در کشور ما ایجاد انحراف در بین جوانان می باشد که از طریق نفوذ در تار و پود افکار، عادات، آداب و رسوم زندگی ملت های تحت سلطه و بخصوص قشر جوان سعی می کنند تا جامعه را از اندرون در جهت مطلوب خویش پیش ببرند و فرهنگ اصیل آن ها را با انواع دسیسه ها و طراحی ها و هزاران حیله از دست آنان بگیرند و فرهنگ خاص خود را جایگزین آن نمایند تا بتوانند این قشر را به زیر سلطه ی فرهنگی خویش درآورند. از جمله مسائلی که در پایه های فرهنگی اصیل یک ملت می تواند مؤثر باشد، سبک پوشش آن ملت است که این موضوع خود در جامعه ی ما چشمگیر است. (غلامعلی حداد عادل، 1372، ص 7)
در مسئله ی پوشش باید فرهنگ ایرانی و اسلامی احیا شود و نوجوانان و جوانان که سازندگان آینده کشور هستند باعث جاودان ماندن عقاید ایرانی و اسلامی باشند. نیاز به نوجویی و نوخواهی در کودک و نوجوان کاملاً مشهود است و ایشان برای ابراز شخصیت و جلب توجه دست به هر کاری می زنند که گاهی در همه جا و مخصوصاً محیط مدرسه مناسب نیست. وظیفه ی اولیای مدرسه است که بهترین الگوی انسانی را ترویج دهند و برای آن راه های مختلفی وجود دارد.
انسان اسلام خود را شریف تر از آن می داند که به جسمش شناخته شود و وظیفه ی خود را خطیرتر از آن می بیند که تنها به بدن نمایی و آرایش جسم بپردازد.
انسان، در همه ی بینش های معنوی و از جمله در اسلام، برای آن لباس به تن نمی کند که تن را عرضه کند، بلکه لباس می پوشد تا خود را بپوشد. لباس برای او یک حریم است. به منزله ی دیوار دژی است که تن را از دستبرد محفوظ می دارد و کرامت او را حفظ می کند.
لباس برای آن است که تحریک جنسی را کم کند، نه آنکه بر قدرت تحریک بیفزاید. لباس «پوست دوم» انسان نیست بلکه «خانه ی اول» اوست.
انسان اسلام، کمال خود را در آن نمی بیند که تن خویش را چون کالایی تزیین کند و به راه اندازد و بفروشد، بلکه به جای آنکه تن خود را به خلق بفروشد، جان خود را به خدای خویش می فروشد.
برپایه ی همین رابطه ی تنگاتنگ فرهنگ و لباس است که می گوییم: لباسی باید بر تن نمود، که نمودار فرهنگ و بینش ما باشد و در تناسب و هماهنگی کامل با اعتقاد و ایمانمان. لباسی که نمایشگر استقلال فرهنگی ما و مظهر وفاداری و سرسپردگی ما به عقیده و آرمانمان و پرچم حرّیت و آزادگی مان باشد. (ستار هدایتخواه، 1375، ص 15 و 16)
در این پژوهش سعی می شود با توجه به محدودیت ها نگرش دبیران و دانش آموزان آن ها نسبت به اجرای طرح لباس متحد الشکل در مدارس متوسطه مورد بررسی قرار گیرد تا با اجرای این طرح در مدارس و نادیده گرفتن تفاوت های طبقاتی، مدارس جبهه ی مبارزه با تهاجم فرهنگی و پیشبرد دانش آموزان در جهت اهداف آنان و همچنین اهداف نظام آموزش و پرورش باشد.
بیان مسئله
ریشه ی بیشتر انحرافات دینی و اخلاقی نسل جوان را در لابه لای افکار و عقاید آنان باید جستجو کرد. فکر این نسل از نظر مذهبی آن چنان که باید راهنمایی نشده است، و از این نظر فوق العاده نیازمند است.
اگر مشکلی در رهنمایی این مسئله باشد بیشتر در فهمیده زبان و منطق او و رو به رو شدن با او با منطق و زبان خودش است. و در این وقت است که هر کسی احساس می کند این نسل، بر خلاف آنچه ابتدا به نظر می رسد، لجوج نیست و آمادگی زیادی برای دریافت حقایق دینی دارد. (مرتضی مطهری، 1370، ص 13)
هدف آموزش و پرورش نخست پرورش الگوهای اخلاقی برگزیده و صفات پسندیده ی انسانی بر مبنای فطرت انسان است و پوشش و لباس یکی از مظاهر فطرت انسان است که انسان، به ویژه نوجوان خود را به این وسیله بروز می دهد و خودنمایی می کند.
از آن جا که طبع و سلیقه ی همه ی انسان ها یکی نیست برای ابراز غریزه ی زیبادوستی، طرق مختلفی را برمی گزینند و جنسیت، پایگاه اجتماعی، امکانات، بودجه و... را در طرز لباس پوشیدن مد نظر قرار می دهند.
زمانی از زندگی نوجوان و جوان در محیط آموزش و پرورش مدرسه می گذرد، باید دید چگونه فرهنگ خانواده، اجتماع، اوضاع اقتصادی، سن، جنسیت، پایگاه اجتماعی- اقتصادی در انتخاب لباس مؤثر هستند؟
همچنین لباس چه تأثیری بر آموزش و بر نفوذ فرهنگ بیگانه دارد؟
در اسلام همیشه لباس ساده و مناسب برای بیرون از منزل سفارش شده است. شاید یکی از دلایل آن جلوگیری از انحراف زن و مرد و همچنین اسراف و هرج و مرج و فاصله ی طبقاتی باشد زیرا نیاز انسان به زیبایی و لذت انسان از زیبایی سیری ناپذیر است.
آیا اگر پسر و دختری در محیط جداگانه ای تحصیل کنند و فرضاً در یک محیط اگر درس می خوانند دختران بدن خود را بپوشند و هیچگونه آرایشی نداشته باشند بهتر درس می خوانند و فکر می کنند و به سخن استاد گوش می کنند یا وقتی که کنار هر پسری یک دختر آرایش کرده با دامن کوتاه تا یک وجب بالای زانو نشسته باشد؟
حقیقت این است که این وضع بی حجابی رسوا که در میان ما است و از اروپا و آمریکا هم داریم جلو می افتیم از مختصات جامعه های پلید سرمایه داری غربی است و یکی از نتایج سوء پول پرستی و شهوت رانی های سرمایه داران غرب است، بلکه یکی از طرق و وسایلی است که آن ها برای تحذیر و بی حس کردن اجتماعات انسانی و درآوردن آن ها به صورت مصرف کننده ی اجباری کالاهای خودشان به کار می برند. (مرتضی مطهری، 1370، ص 93)
با توجه به تفاسیر فوق و با توجه به خصوصیات و صفات جوانان و نوجوانان و اینکه این قشر فعال و حساس باید در امر تحصیل هم کوشا باشند، گاهی کوچکترین مسئله، مشکل حدی در ادامه ی تحصیل آنها می باشد.
در این تحقیق با توجه به نظرسنجی از دانش آموزان دختر و دبیران آنها سعی می شود این مسائل مورد بررسی قرار گیرد که به چه دلیل گاهی اوقات ارزش های اجتماعی و اسلامی مورد پذیرش یا مسامحه قرار می گیرد و این مطلب را روشن نماید:
طرح لباس متحد الشکل چه مسائلی را در بر خواهد داشت و چه چیزهایی بر آن تأثیر خواهد گذاشت؟
آیا اجرای طرح لباس متحدالشکل، افت تحصیلی و همچنین ناراحتی های مربوط به موضوع را که برگرفته از پایگاه اجتماعی و اقتصادی می باشد برطرف خواهد کرد یا نه؟
آیا بین طرز لباس پوشیدن دانش آموزان و سن آنان تفاوت وجود دارد؟
آیا دبیران و دانش آموزان با اجرای طرح لباس متحد الشکل موافقند؟
شاید یافتن پاسخ این سئوال کمکی به دست اندرکاران آموزش و پرورش بکند تا از میزان انحرافات اخلاقی و جنسی دانش آموزان کاسته شده و با اجرای این طرح در مدارس و نادیده گرفتن تفاوت های طبقاتی، مدارس جبهه ی مبارزه با تهاجم فرهنگی و محل کسب دانش باشد.
چکیده تحقیق
واضح و روشن است که مردان و زنان به واسطة نوع خلقشان برطرف کننده ی نیازهای یکدیگر هستند ولی آنچه دنیای امروز از شخصیت زن در جوامع به وجود آورده است همانا بازیچه شدن و در اختیار قرار گرفتن کامل و بی قید و شرط زن برای مرد است.
پژوهش حاضر بدین جهت انجام شده تا ضمن بررسی عوامل مؤثر در رعایت حجاب دانش آموزان دبیرستان های دخترانه ناحیه 7 مشهد در سال 81-80 به علل بدحجابی برخی از آنان پی برده و نهایتاً گرهی گشوده شود. ابتدا جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل یک گروه از مربیان مدارس می باشد که به صورت تصادف 95 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند و گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه که خود محقق ساخته، صورت گرفته است که پس از تجزیه و تحلیل داده ها نتایج بالا به دست آمد. (شهربانو خطیبی- 1381- ص1- ص2)
تحقیق پنجم
موضوع: بررسی جایگاه مد و مدگرایی در بین نوجوانان دختر و پسر مقطع متوسطه شهرستان تربیت حیدریه و ارائه ی یک چهارچوب نظری- شناختی با توجه به دیدگاه اسلام.
پژوهشگر: مهین اسحافی
استاد راهنما: آقای حبیب الله تقی پور
سال: بهار 1378
فرضیه های تحقیق
1) تأثیر مد و مدگرایی در بین نوجوانان دختر بیشتر از تأثیر مد و مدگرایی نوجوانان پسر است.
2) اعتماد به نفس به عنوان یک معیار پسندیده در نوجوانان مدگرا تأثیر دارد.
3) مد و مدگرایی در تحصیل دانش آموزان تأثیر دارد.
4) مد و مدگرایی به صورت فرهنگ غرب بر رشد شخصیت دانش آموزان مؤثر می باشد.
5) خلاقیت در بین نوجوانان مدگرا بالاست.
6) احترام به والدین و عمل به خواسته های آنان جایگاهی در بین نوجوانان مدگرا ندارد.
چکیده تحقیق
این پایان نامه به منظور بررسی جایگاه مد و مدگرایی در بین نوجوانان تهیه شده است که به صورت نمونه برداری ساده تصادفی مبادرت به گزینش 200 نفر آزمودنی از دانش آموز مقطع متوسطه کرده است. ابزار پژوهش در این تحقیقات پرسشنامه خود ساخته است که به صورت گروهی در هر آموزشگاه به طور جداگانه اجرا شد که پس از تصحیح و نمره گذاری، پاسخ نامه ها تجزیه وتحلیل شد و نتایج زیر حاصل گردید:
در بین دانش آموزان فقط بعضی از گرایش ها به سوی انواع تیپ و مدل های لباس و آرایش خاص چهره دیده می شود. مسائل مهمی چون خصوصیات اخلاقی و عقاید فکری و نحوه عملکرد و چگونگی شکل گیری این گروه ها به صورت دسته جمعی در بین آن ها دیده نمی شود. این گونه اعمال از سوی آن ها فقط به خاطر جلب توجه و فخرفروشی نسبت به همنوعان خود است. (مهین اسحافی، 1378، ص1)
نتایج فرضیه ها
1) دختران نسبت به پسران معمولاً آزادی کمتری برای پیروی ازعقاید مد و مدگرای دارند.
2)دختران نسبت به پسران به فرمان عقل با تعهد و مسئولیت بیشتری پاسخ می دهند.
3) دختران به طور کلی در صحنه های دانش بیشتر صاحب ایده و تفکر هستند.
4) پسران نسبت به دختران بیشتر طالب زیبایی و نشاط هستند و به مد بیشتر روی می آورند.
5) در خلاقیت و نوآوری دختران در مقایسه با پسران ضعیف تر هستند.
6) دختران به علت عواطف و احساسات عمیق تری که نسبت به والدین خود دارند عمل به خواسته ها و احترام به آن ها را بیشتر بها می دهند.
پاورپوینت انواع سقفها و روش اجرای آنها
فهرست :
انواع سقف های ساختمانی و روش اجرا آنها
مقدمه
مقاومت در برابر آب و هوا
انواع بلوک ها
انواع سقفهای بتنی
روشهای قالب بندی
سقف تیرچه و بلوک
کاربرد تیرچه و بلوک در ساختمان
چرا تیرچه بلوک جزء بهترین نمونه های سقف است ؟
معایت تیرچه بلوک
جدول ارتفاع بلوک و ضخامت سقف
نکات مربوط به تیرچه بلوک
سقف تیرچه و بلوک
قسمت های مختلف تیرچه پیش ساخته
مزایای سقف تیرچه بلوک
محاسبه وزن سقفها
سقف طاق ضربی
روش اجرای سقف طاق ضربی
سقف پیش تنیده
سقف کرومیت
مجموعه روشهای اجرای سقف کرمیت
سقف دال بتنی
مقدمه :
مهم ترین ویژگی های یک سقف را می توان به ترتیب زیر برشمرد :
مقاومت و پایداری آن در برابر نیروهای وزن خود و بارهایی که قرار است سقف تحمل نماید که عمده ترین آن در بام بار برف می باشد
در این مطلب به طور جامع در باره انواع سقفهای ساختمانی ، مزایا و معایب ، و روش اجرای آنها پرداخته شده است...
پاورپوینت 5 روش اجرای پل های بزرگ
فهرست:
5 روش اجرای پل های بزرگ
1-1- سیستمهای سازهای پل ها
- تیر
- قوس
- کابلی
- معلق
1-1-1- تیر
1-1-2- قوس
1-1-3- پلهای کابلی
مهار کابلی چگونه کار میکند؟
1-1-4- پلهای معلق
1-2- روشهای اجرای پل ها
1-2-1- ساخت درجا
1-2-2- نصب با جرثقیل
1-2-3- طره پیشروند متقارن
1-2-4- بالابری سنگین
1-2-5- پیشرانی
مقدمه :
پلها از زیرساختهای مهم در حمل نقل شهری و بینشهری و صنایع وابسته به آن محسوب میگردند. علاوه بر این از عصرهای گذشته تاکنون به عنوان نشانه تمدنها و فرهنگها نیز مورد توجه بودهاند. از سوی دیگر طراحی و ساخت پلهای بزرگ برای عبور از موانع طبیعی همواره چالشی بزرگ برای مهندسان بوده است.
روش اجرا، در ساخت پلها اهمیت بیشتری نسبت به سایر سازههای ساختمانی دارد، به طوری که گاهی اوقات روش اجرا عامل تعیینکننده در سیستم سازهای پل خواهد بود. این فایل به بررسی 5 روش اجرای پل های بزرگ میپردازد.
پاورپوینت-نمای ساختمان و نحوه طراحی و اجرای آن- در 53 اسلاید-powerpoin-pp
در ساختمانسازی به سوی بیرونی یک ساختمان نما گفته میشود. در طراحی ساختمان، نما مهمترین بخش به شمار میرود زیرا نما چارچوب کار برای بقیه اجزای ساختمان را مشخص میکند. بسیاری از نماها ارزش تاریخی دارند و در کشورهای گوناگون قوانین سختگیرانهای در مورد موضوع تغییر نما وجود دارد که برخی از این قوانین هر گونه دگرگونی در نماهای تاریخی را ممنوع میکند.
در معماری سنتی ایرانی، آرایشی که پس از پایان کار ساختمان بر آن بیافزایند را آمود میگویند، مانند تزیین الحاقی، نماسازی سنگی یا آجری،کاشیکاری و گچبری.
اولین و قدیمی ترین وظیفهای که نما به عهده دارد، وظیفهٔ محافظت از انسانها در مقابل تهدیدهای بیرونی است. انسان برای حفاظت خود در برابر عوامل جوی و اقلیمی از یک طرف و حیوانات موذی و انسانهای مزاحم از طرف دیگر، فضایی به نام خانه را برای خود ایجاد کرد.
تا زمانی که خانه برای ساکنان آن نقش حفاظ را بر عهده داشت و آن را برای محافظت خود در برابر تهدیدهای بیرونی میخواستند، نماسازی مفهومی نداشت. ساختمانهای مسکونی دیوارهای محکم و یکپارچهای محصور شده بودند که با حداقل نفوذی به بیرون بدنه تشکیل یک فضای عمومی را میدادند و نما سازی برای ساختمانهای مسکونی به مفهوم امروز آن نبود. چون نمای ساختمان حداقل منفذ را به بیرون داشت جلوی باد و باران، گرما و سرما و نفوذ عوامل حیوانی و انسانی را میگرفت، ولی ساختمان را از نور و تهویه لازم محروم میکرد. رفته رفته نیاز به این مواهب بیشتر شد و در نتیجه ایجاد روزنه در دیواره افزایش یافت، نیاز به پوستهٔ سومی برای حفاظت بیشتر شد.
برای این منظور انسان دیواری دور تا دور خانه و آبادی خود کشید. این دیوار گسترش فضاهای مسکونی در داخل "چهار دیواری اختیاری" و بدون پنجره به فضای عمومی را به دنبال داشت. همچنین افزایش تعداد واحدهای مسکونی به تراکم در داخل باروری شهر یا روستا انجامید.[۱] خانهها درون گرا طراحی شدند و آبادیها، تمرکز گرا و حول یک فضای اجتماعی میدان گونه به نام محل تجمع با گوشه نگاهی به تاریخ تمدنهای نخستین، از چین و هند(موهنجودارو)گرفته، تا ایران،میان رودان(بینالنهرین)،مصر،یونان و روم به درونگرایی خانههای مسکونی پی میبریم.[۲]
درون گرایی یکی از اصول معماری در خانه سازی کشورهای مسلمان نشین است ولی ابداع و ره آورد اسلام نبوده و فقط توسط آن تثبیت و ماندگار شده است. چنانکه میدانیم با ظهور اسلام در ساختمان سازی و معماری ابداع قابل توجهی نشد بلکه اسلام از معماری ادوار قبل در ساختن مساجد استفاده کرد.[۳] جالب توجه آنکه نه تنها خانههای یونان و روم باستان درونگرا و حول یک حیاطمرکزی شکل گرفتهاند، بلکه ویلاهای روم و کوشکهای تمدنهای دیگر که چهار جبهه یا چهار نما بودند، در پشت دیواری بلند از دید و دستبرد غریبهها حفاظت میشدند. تک کلبههای بسیار ابتدایی و ساده مستقر در مزارع اروپایی، یا برخی ساختمانهای عمومی تک افتاده در شهرها و روستاها، تنها نمونههایی از ساختمانهای برونگرای قرون وسطی در غرب هستند.
قاعدهٔ برونگرایی را نمیتوان به معماری بناهای عمومی همهٔ تمدنها واعصار نسبت دهیم. زیرا هم مصریان و هم تمدنهای میان رودان و ایران باستان پیرامون معابد خود بارویی ستبر و بلند میکشیدند. آنها در برابر معابد صخرهای خود هم حیاطی به عنوان حصار ایجاد میکردند. ولی یونانیها و تاحدی رومیها، معبدهای خود را با الگو گرفتن از کلبههای چوبی به صورت منفرد بنا مینمودند این نیز در حالیست که آنها هم با ایجاد مفصلی بین فضای بسته و باز ردیف ستونهایی، جهت ایجاد فضایی نیمه باز میساختند که به سختی میتوان معنای امروزی "نما" را به آنها نسبت داد.[۴]
بسیاری تصور میکنند که اطراف کلیساهای اروپایی سبک رمانسک تا رنسانس باز بوده و دارای چهار نما میباشند ولی آنها نیز دارای یک یا دو جبههٔ باز بودند. کلیسای آنان نیز مانند مساجد شیعیان، از اطراف به بافت مسکونی و شهری متصل بود. کامیلوزیته با برداشت آماری خود از ۲۵۵ کلیسای شهر رم، ثابت کرده است که ۱۱۰ کلیسا از سه طرف،۹۶ کلیسا از دو طرف و فقط ۶ کلیسا از هیچ جبهه به بافت شهری متصل شدهاند. این ۶ کلیسا جدید یا متعلق به کلیسای پروتستان بوده است که بعد از قرن هفدهم ساخته شدهاند. موریس در کتاب تاریخ شکل شهر خود میگوید که کلیساها صحن یا جلو خانی مستقل به نام پارویس در جلوی سردر خود داشتند برای همین نمای اصلی آنها فقط برای مراجعین قابل مشاهده بود.[۵]
نما به عنوان رابط[ویرایش]
با آنکه نما وظیفه داشت حایلی بین انسان و تهدیدهای خارجی باشد، ولی میبایست نقش ارتباط میان درون و بیرون، خصوصی و عمومی، خلوت و شلوغ، مصنوعی و طبیعی را ایفا کند. انسان نیاز به نور و تهویه داشت و محتاج ارتباط با طبیعت و جامعه بود. او میخواست گذر زمان و تغییر و تحولات جامعه را دنبال کند. برای همین نما تبدیل به رابط میان درون و بیرون شده، باید ورود نور، هوا و میهمان را به داخل تامین کرده، امکان دید خوبی را به بیرون ایجاد میکرد. روزنهها (در و پنجرهها) که عنصری از نما بودند این نقش را به عنوان رابط فیزیکی و بصری به عهده گرفتند.
در طول تاریخ اروپا پنجره به عنوان قابی برای دیدن منطرهٔ بیرون نقش خود را ایفا میکرد. اما تبدیل پنجره به عنوان رابط بصری میان فضای بیرون و درون مشکل دیگری را به همراه داشت و آن اینکه پنجره مهم ترین عنصر انتقال مزاحمتها از فضای بیرونی (سر و صدا و مشرفیت به ویژه برای طبقهٔ همکف) بود. برای همین تمهیداتی در جهت اینکه ساکن بتواند ببیند بدون آنکه دیده شود اندیشیده شد. محدودیتهای فنی و نبود مصالح مدرن باعث شد ابعاد پنجرهها در حد متعالی باقی بماند. ولی برای حل معضل مشرفیت ارتفاع کف پنجره به وسیله کرسی چینی ساختمان بالا کشیده شد، انواع شبکه و نرده اختراع شد و در نهایت فضاهای بلافاصل طبقههای همکف به کاربریهای غیر مسکونی تبدیل شد. آنچه که باعث شد در اوایل قرن بیستم، پنجرهها بزرگتر و جدارهها شفاف تر گردند از یک طرف نیاز به نور بیشتر و تهویه بهتر و از طرف دیگر امکان تولید سطوح بزرگتر شیشه در قرون نوزدهم بود.
شفافیت
شفافیت که یکی از اصول خرد گرایی و یک شعار سیاسی اجتماعی زمان بود، به معماری انتقال یافت و مفاهیم "سبکی" و "شفافیت" ارکان اصلی زیبایی شناسی نو گرا شدند. صلابت و شکوهی که از گذشته به ارث رسیده بود و در نماها متبلور میگشت، از نظر سیاسی و فرهنگی زیر سوال رفت و یکی از نقاط ضعف معماری و شهر سازی گذشته معرفی گردید. شعارهای عدم استفاده از تزیین و بی پیرایگی مزید بر علت شده، پنجرههای سراسری را رواج داد.
منظور معماران نوگرای نسل اول از شفافیت صرفا " آن طرفش پیدا بودن" یک جنس؛ برای ایجاد رابطهٔ بصری میان درون و بیرون نبود. کالین رو نشان میدهد که منظور از شفافیت خیلی بیشتر از آن چیزی بود که معماران نوگرای دههٔ پنجاه و شصت میلادی از آن برداشت میکردند. او میگوید"شفافیت، همیشه در جایی اتفاق میافتد که در فضاهامحلهایی با دو یا چند سطح چند سطح چند معنایی قلبل ربط باشند." او کارهای لوکوربوزیه را تحلیل کرد و نشان داد که تا چه حد ارتباط بین سطوح عمودی و افقی تنوع دارد. اینها مواردی هستند که هر کدام ایجاد شفافیت فضایی میکنند.
در مقابل این جامعه گرایی نسبی لوکوربوزیه، وارثان معماری نوگرا به ایجاد"شفافیت توسط دیوار شیشهای"بسنده کردند. برای ویلاهای مستقر در محوطهٔ سبز، نماهای شیشهای میتوانست رابط مناسبی مبان درون و بیرون باشد ولی این نماهای شیشهای برای مجتمعهای مسکونی آپارتمانی غیرقابل استفاده بود زیرا نمای شیشهای صرفا رابطهٔ بصری را تامین میکرد و مشکل تهویه فضاهای درونی تنها با کمک ابزارها و دستگاههای پیچیده فنی حل میشد. ایدهٔ "شفافیت کامل"مناسب نوع و عملکرد خاصی از ساختمان مانند فضاهای تجاری و اداری بود و در شرایط اقلیمی ویژهای مانند و اروپای شمالی و مرکزی قابل استفاده بود. ولی این راه حل هزینه بر و مستلزم دقت زیادی بود. پیامد دیگر تمسک به شفافیت برای تامین نور، هوا، فضای سبز و استفاده از شیشههای سراسری این بود که پوستههای "ماده زایی" شده شیشهای حتی اگر میتوانستند تداوم زندگی داخل و خارج ساختمان را تامین کنند، تعامل بین توده و فضا، نقش و زمینه فضای مثبت و منفی را از بین میبرد. آنچه که با عملکرد محافظتی نما تضاد داشت تبدیل نما به پوستهای نازک بود. برای همین در سالهای هفتاد و هشتاد میلادی عکس العمل شدید میان ساکنان در این مورد معماران را به تجدید نظر جدی مجبور کرد.
ارتباط درون و بیرون که دو جهان و دو حال و هوای متفاوت را تداعی میکنند آنقدر مهم بود که باعث شد هم ورودی و پنجره و هم نما نیز در ذهن انسان نقش یک مفصل را بازی کرده و هرکدام از آنها تبدیل به مکانی خاص گردند. در اروپا، فرایند تقویت درون و بیرون سیری پیوسته و روبه افزایش داشت و بعد از عکس العمل شدید ساکنین دوباره متعادل شد.[۶]
نقش نما به عنوان رابط در ایران
در ایران تا اواخر قرن نوزدهم، خانههای مسکونی، برای ایجاد این ارتباط فقط از حیاط مرکزی (فضای خصوصی) بهره میگرفتند و "ساختمان نیز مانند نابینایی که نگاهش به بیرون مسدود است به درون توجه دارد"[۷] از اواخر قرن نوزدهم میلادی، رویکرد معماران ایرانی نسبت به خانه مسکونی تغییر کرد و ایرانیها از اروپاییها الگو گرفتن و در حاشیه خیابانهای ساخت جدید، ساختمانهای مسکونی برونگرا شروع به شکل گیری کرد. این گرایش با فرهنگ درونگرای ساکنین تضاد داشت و ساکنین خانهها زندگی و حریم خصوصی خود را پشت پردههای ضخیم یا کرکره پنهان میکردند. سالهای چهل و پنجاه هجری اوج شفاف کردن نمای جنوبی خانهها بود و پنجرههای شیشهای سراسر نمای رو به حیاط را پوشاند، ولی ساکنان خانه با فضای بیرونی ارتباط نداشتند و باز هم زندگی خود را در پشت پردههای ضخیم و کرکرههای فلزی ادامه دادند. انتقال گرما و سرمای فراوان به درون واحد مسکونی تنها دستاورد این پنجرهها بود. در سالهای اخیر به علت توجه بیشتر به مسائل اقلیمی و از مد افتادن آنها پنجرهها دوباره کوچک شده و به تعادلی نسبی نزدیک شدهاند.[۸]
نما به عنوان یک معرف[ویرایش]
نما تنها وظیفهٔ حفاظ و یک رابط درون و بیرون باقی نماند. از زمانی که لباس فرد معرف شخصیت وی پنداشته شد، خانه نیز به مثابه "لباس دوم " میبایست، معرف شخصیت، ارج و مقام اجتماعی مالک خود باشد."در معماری غرب نما یا فاساد دارای حالت نمایش است؛ بدان صورت که در همان وهلهٔ اول کسی را که پشت آن زندگی میکند، نشان میدهد. همه چیز معرف و نشانهٔ شخصیت خانوادگی است، همه چیز طبقهٔ اجتماعی و مالکیت صاحبخانه را نشان میدهد.[۹]
انتخاب فرم چهارگوش در ساختمان باعث شد که ساختمانها دارای جهت شوند. فرم سقف شیب دار و جهتهای بالقوه گسترش ساختمان، باعث گردید تا انسان غربی از چهار نمای بالقوه یکی را که دارای جبهای با اهمیت تر و امکان مشاهده و دسترسی بهتر بود اصلی و جبههٔ مقابلش را دیوار پشتی یا جبهه پسین نامیده، دو بر دیگر را در صورتی که به بافت متصل نمیشد جبههٔ فرعی محسوب کند. در اروپا جبههٔ اصلی را "فاساد" به معنای چهره نامیدند. "این واژه ریشهٔ لاتین دارد ولی از اواخر قرون وسطی متداول شد."
از این زمان ظاهر ساختمان که در برخی مواقع طبقهٔ همکف آن را یک مغازه اشغال میکرد و صاحب مغازه در پشت وبالای آن زندگی میکرد میبایستی چهرهای مشتری پسند داشته و معرف شخصیت مالک خود باشد. در حالیکه رسم خودنمایی معمار هنوز متداول نشده بود، بنّا با سلیقه و مهارت خود سعی در بهبود کیفیت فاساد مینمود. به همین دلیل ساختمانها، همزمان با تنوع شکلی نماهایشان، با یکدیگر هماهنگ بودند.
ظاهرسازی هنوز در ابتدای راه خود بود و آنچه هنوز مجاور به خودنمایی نسبی بود، کلیسا به مثابه خانه خدا بود. در این زمان ساختمانهای عمومی دیگر مثل شهرداریها و کانون گیلدها از جلوه گری اغرق آمیز دست برداشتند و حالتی فروتنانه به خود گرفتند. تحولی جدید از دوران رنسانس شروع به شکل گیری کرد که بعدها یک معضل به حساب میآمد. در دوران رنسانس هیئت امنا و آباء کلیسا فقط مشتریهای پولدار و اصلی معمار نبودند. بلکه بورژوها (تجار، بانکداران و صنعتگران تازه به دوران رسیده) نیز به صف مشتریان اضافه شدند. اگر ساخت کلیسا و نمازخانه،نقاشی دیوارها و تندیسقدیسان، در کنار اجری دنیوی، اجری اخروی نیز به همراه داشت.
در ساخت کاخها و ساختمانهای خصوصی و عمومی، اجر دنیوی میبایست خلا اجر اخروی را نیز جبران نماید. او نه فقط به امضای آثار خویش پرداخت، بلکه آنها را تبدیل به سابقهای برای جلب مشتریان بیشتر و پولدار تر نمود. از این پس بنا باید مهارت و هنر طراح و سازنده خود را معرفی کند. از این راه بود که بسیاری از معماران شهرتی به دست آورده و نمونه و الگویی برای معماران زمان خود و بعد از خود شدند. این رقابت بین معماران با گذر زمان چنان شتابی گرفت که در زمان حال یکی از علل نابسامانی بناها شده است.[۱۰]
با اینکه دروان باروک و استبداد سیاسی، وقفهای در ابراز شخصیت معمار ایجاد کرد ولی نتوانست ریشهٔ آن را بخشکاند. معماران دورهٔ باروک جسور و تحت فرمان اوامر ملوکانهٔ ارباب خود باقی میماندند، تا بعدها پس از برچیده شدن نظام اشرافی با سرعتی هرچه تمام تر جبران مافات نماید. در دوران باروک ساختمان میبایست صرفا معرف شخصیت و اعتبار مالک خود باشد و در صورتی که برای مالک ساختمان اعتبار زیادی باقی نمانده بود، با جعل واقعیت برای مالک ساختمان اعتباری ایجاد کند. اگر مالک پول کافی برای سنگ مرمر، طلای کافی برای طلاکاری نداشت، معمار میبایست با نقاشی بافت مرمر روی گچ و زدن رنگ طلایی روی ستونها، جلال و شوکت کاذبی برای کار فرما تولید نماید. بدین طریق رسم ناخوشایند اغوای ناظر میان مالکان و معماران متداول گردید.[۱۱]
فونکسیون
پس از انقلاب صنعتی و رشد سریع جمعیت شهرها باعث گردید تا تولید انبوه جایگزین تولید دستی گردد. در این شرایط مشتری مشخصی قابل شناسایی نبود که نما بتواند اورا معرفی کند. لذا نما باید معرف"فونکسیون ها" و بعدها سازهٔ ساختمان گردد. جالب توجه آنکه منظور نطریه پردازان، از جمله سالیوان، گروپیوس و رایت تا اواخرسالهای بیست قرن بیستم، از واژهٔ فونکسیون، آنچه که در زمان حال استفاده میشود نبود، بلکه جوهر و ماهیت یک پدیده را معنی میداد. محتوای یک ساختمان جوهر و ماهیت او پنداشته میشد که فرم میبایست از آن تبعیت کند. زمانی که پراگماتیسم آمریکایی و مارکسیسم لنینیسم حاکم بر باهاوس تحت مدیریت مارتین واگنر از سال ۱۹۲۸ به بعد شیوع پیدا کرد فونکسیون به معنای عملکرد و نحوهٔ استفاده از فضا متداول گردید. پس از آن تا چهل سال عملکرد یک ضابطهٔ علمی بود و هرچه که تولید میشد باید از آن تبعیت میکرد. شعار شورانگیز آن زمان معماری کاربردی بود که با زیبایی شناسی دکارتی و نظم حاکم بر آن به جلالی پر شکوه رسید.
عقیدهٔ لوکوربوزیه
به عقیدهٔ لوکوربوزیه،"ساختن به معنای حل مساله از درون به بیرون و بینیاز به کانسپتی زیبا شناسانه" بود. این طرز تفکر بود که باعث شد تا مرکز توجه نسل بعدی به عمل کرد پنهان در پلان منحرف شده و حل آن وظیفهٔ اصلی طراح پنداشته شود. این رویکرد هنوز هم دهنیت بیشتر معماران و مدیران ایرانی را به خود مختص کرده است.
عقیده اریس مندلسون
در کنار این گرایش که اصل بود برخی دیگر از پیشگامان معماری نوگرا سعی داشتند موضاعات دیگری را در معماری و طراحی نما وارد کنند. برای نمونه اریس مندلسون سعی کرد عناصر جدیدی را در طراحی نما وارد کند. او نماهای افقی در نماها را مظهر جامعهٔ نوین میدانست که در آن سلسله مراتب (عمودی) مفهوم خود را از دست دادهاند. برای او نوار افقی نماد تساوی و دموکراسی بود و در تقابل با تاکیدات عمودی ساختمانهای کلاسیک مطرح میشد. او کشیدگی احجام خود را"حاملین ضرب آهنگ کلانشهر نوین" میدانست که توسط خودرو ایجاد شدهاند. او نوارهای "هدایت افقی" را نوعی تمثیل برای نشان دادن رابطهٔ بین خودرو و فرم ساختمان ایجاد کرد.
تحولات قرن نوزده تا بیست
در کنار تغییرات ساختاری که جامعه و فضا در قرن نوزدهم به خود دید، تغییر و تحولاتی نیز در مصالح ساختمانی بوجود آمد که مبنایی برای تغییر پارادایم شد. نوآوریهایی مانند قصر بلورین در لندن و برج ایفل در پاریس ارمغان قرن نوزدهم فن مهندسی در ساخت بناها بود و این محرکی شد در برابر جنس شفافی به نام شیشه که زیبایی شناسی نو گرانه را تحت تاثیر قرار داد. معماری با تبعیت از فن مهندسی نه تنها سودمندی و عملکرد را قرض گرفته، بلکه "صداقت سازه" نیز به درخواستی مهم تبدیل شد که حاکم بر معماری نوگرا گردید و دستور زبان میس و اندروه را رواج داد. ولی دستور زبان وی بیشتر مناسب فضاهای اداری تجاری بود. پخش خدمات در قرن بیستم یکی از ارکان جامعهٔ فرا صنعتی شد وروز به روز متورم گردید. گرانقیمت شدن شرکتهای صنعتی بزرگ، بانکها و شرکتهای بیمه فرصتی برای عرض اندام و نشان دادن اعتبار آنها شد.
سالهای شصت دههٔ اعتراض جامعه شناسان و روان شناسان به نابسامانی چهرهٔ شهرها، و سالهای هفتاد دههٔ تجدید نطری بسیاری از معماران و طراحان در پارادیمهای خود بود. نتیجهٔ بحثهای کیفی و روان شناسانه این بود که گرایش مالکین و طراحان به معرفی شخصیت و اعتبار خود در بناها، موضوعی انکار ناپذیر میباشد. راه حلی که برای نجات فضای شهری داده شد، ارائهٔ چارچوبی بود که هم خلاقیت معمار را حفط کند و هم مالک و ساکن آن بتواند این تمایلات را در جهت حفظ و ارتقای کیفی فضای شهری هماهنگ نماید.[۱۲]
تحولات در ایران در قرن نوزده و بیست
توقع سوم در ایران روندی متفاوت از اروپا را پیمود."در شهر اسلامی قدیمی هیچ چیز در وهلهٔ اول مقدار ثروت و توانگری مالک یا ساکن خانه را مشخص نمیکرد"[۱۳] در همین راستا در ایران به دلایلی چون خطر مصادره و فروتنی ناشی از تفکر اسلامی، خانه تا اواخر قرن نوزدهم به صورت درونگرا باقی ماند و هر گونه جلوه گری را به جدارههای حیاط مرکزی و فضای خصوصی محدود میکرد. تاکید و تزیین نمای بیرونی، بسیار محتاطاتانه بود و حداکثر در اطراف درب ورودی شکل میگرفت. بقیه سطح نما دیواری کاه گلی بود که نفوذ ناپذیری و یکپارچگی یک سد را القا میکرد.
معمار سنتی خلق کردن را منحصر به خداوند میدانست، برای همین سعی نمیکرد جلوه گری و خود نمایی کند و خود را یک صنعتگر سازنده میپنداشت. شایگان میگوید برای او ارزشها و هنجارهایی حیا، محرمیت و حجاب بسی مهمتر از خودنمایی بود.[۱۴] اگر زمانی پایش میلغزید یا به دستور مافوق مجبور به هنر نمایی میشد، هنر نماسازی اش را در بناهای مذهبی و با شدتی کمتر در ساختمانهای عمومی غیر مذهبی نشان میداد. شاید ادعایی جسارت آمیز باشد که در فرهنگ درونگرا"نما" و "نمایش" مذموم بوده و پرداختن به آن کاری نه چندان شایسته. اگر نمایشی داده میشد برای محارم بود و اگر نمایی برپا میگردید در پشت یک حجاب به نام دیوار خانه بود.
سرآغاز تحول در ایران
اواخر قرن نوزدهم و با سفر معروف ناصرالدین شاه به فرنگ تصمیم گرفته شد تا ایران و ایرانی از مواهب تجدد بهرهمند شود. چون این رویکرد سطحی و روبنایی بود که باعث شد در معماری از الگوهای مسکن و نماهای اروپایی تنها کپی برداری شود. از آن زمان بود که بعضی افراد طبقهٔ ثروتمند جامعه ساختمانهایی با فاسادهای اروپایی ساختند. برخی دیگر هم کوشک خود را که دارای چهار نما بود پشت دیوارهای ستبر و بلند از دید و دسترس بیگانه مصون داشتند. فاسادها در آن زمان از سبک باروک یا رنسانس الهام گرفته شده بود که با تصور فضایی بنّای بومی ترکیب میشد. ورود معماران نوگرای فرنگی به ایران پیدا شدن نماهای سبک اکسپرسیونیستی و خرد گرایانه در لابلای ساختمانهای قدیمی تر را به دنبال داشت.
صاحبان این ساختمانها افراد صاحب منصب و ثروتمندی بودند که در سفرهای خود به فرنگ تنها زندگی به سبک غربیان را آموخته بودند. این نوع خانه و نما سازی از سالهای سی هجری شمسی به قشر متوسط جامعه منتقل شد.
هرکسی که پیشرفت و تمدن با الگوی غربی را در سرداشت، برای اعلان به روز بودن خود، فرمهای جدید را جایگزین فرمها سنتی میکرد. در سالهای چهل و پنجاه هجری ایران کاملا به بازار جهانی متصل شد برای همین شرایط ناهمگون و نا همزمان تشدید یافت. انواع و اقسام مصالح وسبکهای مختلف در ایران وارد و یا مونتاژ شدند. هرکس متناسب به ثروت و اعتباری که داشت سعی میکرد شخصیت خود را در نمای منزل خود به کار برد.
از سال ۵۰ تا اواخر ۶۰ جمعیت و آپارتمان نشینی افزایش چشمگیری داشت. کمبود مسکن و نیاز خانوادهها به آن، فرصت نظر دادن و سلیقه را در ساکنین به حداقل رساند. از اواسط سالهای ۵۰ هجری معماران فرصت هنر نمایی خاصی در ایجاد مجتمعهای مسکونی نیافتند و به علت شرایطی که از رکود اقتصادی ایجاد شده بود و همچنین انقلاب و جنگ تحمیلی، جعبههای عظیم تکرار شوندهای به عنوان واحدهای مسکونی ساختند. دههٔ هفتاد هجری سالهای آزادی از بند محدودیتها و جبران مافات بود. امروزه سکونت در آپارتمان یکی از شاخصههای زندگی در شهرهای بزرگ است.
نما در آپارتمانهای امروزی
در ساختمانهای امروزی اعمال سلیقه در نما معنایی ندارد. ولی طراح و بساز و بفروش ساختمان باید جوابگوی مد و سلیقهٔ روز مشتری و بازار باشند تا خرید سریع تر واحد مسکونی در این یا آن ساختمان انجام بگیرد. بازار مسکن شرایطی را ایجاد کرده که معمار برای جلب رضایت دیگران و قبل رقابت ماندن، خود را مجبور به هنر نمایی و ابتکار میبیند. یعنی مالک و بساز بفروش به دنبال شاخص کردن ساختمان خود و جلب مشتری هستند. مشتری هم به دنبال واحد مسکونی میگردد که وضعیت مالی و شخصیت وی را بیشتر از آنچه که واقعا هست، نشان دهد.
نما به عنوان جزیی از یک کل[ویرایش]
ما در فضای شهری با یک بنا و نمای آن روبرو نیستیم، بلکه با بناها و نماهای آنها روبرویی یعنی ساختمان جزیی است از یک کل به نام فضای شهری. اگر ساختمان زیبا باشد به کل شهر اثر میگذارد و اگر ساختمان زشت باشد تاثیرش در کل شهر جاریست. ساختمان امروزه یک موجود منزوی نیست که تمام توجه طراح و مالک به آن جلب شود بلکه باید با حفظ شخصیت و اعتبار خود عنصری از یک جامعهٔ وحدت یافته باشد. اغتشاش در چهرهٔ شهر یک پدیدهٔ نوین است. یک پارچه و یکدست بودن ساختمانهای مسکونی و مصالح یکنواخت مورد استفاده در دیوار خانهها، فضاهای عمومی علت درونگرایی ساختمانها در یونان و روم باستان هستند.[۱۵]
نقش نما در قرون وسطی
در قرون وسطی با آنکه نمای اصلی یا فاساد به طرزی جذب کننده طراحی میشد،"نقش آن دکور پشت صحنهٔ زندگی شهری بود و بافت ساختمان و نما عمدتا بر اساس سرعت پیاده تنظیم میشد."
نقش نمای در دورهٔ رنساس
شهروند دوران رنسانس نیز با آنکه از خدا محوری به انسان محوری روی آورده بود، ولی اعتقاد داشت"که بر جهان و طبیعت نظمی حاکم و او خانه اش باید به عنوان جزیی کوچک از جهان و طبیعت، این نظم را پاس داشته،هندسه پنهان را رعایت نماید."[۱۶]
نقش نما در دوره باروک
در دورهٔ باروک با اینکه رسم خودنمایی و اغوای ناظر متداول شده بود"ولی در آن زمان ساختمان خود را تابع فضای عمومی و بالاتر میدانست و به نفع کلیت از عرض اندام فردی خود داری میکرد. به همین خاطر نه فقط شاهد وحدتی در فضای شهری آن زمان هستیم، بلکه به نظر میرسد که کلیه نماها در یک نمای واحد ذوب شدهاند."
اغتشاش در نما سازی
اغتشاش در نماهای ساختمانها از انقلاب صنعتی و بیشتر از اواسط قرن نوزدهم شروع گردید. تنوع زیاد در مصالح و همزمانی سبکهای مختلف جدید در کنار ساخت و سازهای عرف، باعث گردید تا عناصر نا همگونی در فضاهای شهری ایجاد شود. انقلاب صنعتی و رشد سرمایه داری در اروپا فئودالیسم را از میان برد ولی نه از برادری خبری شد و نه از برابری.[۱۷]
آزادی به دست آمده نیز در قالب شرایط اقتصادی چنان ناتوان ماند که اقلیتی کوچک به خرج اکثریت به ثروت، سرمایه و قدرت رسیدند."برداشت غلط از لیبرالیسم و رشد سرسام آور و بیرویه شهرهای صنعتی، نظام وساختار متعادل شهرها را به هم ریخت"جری بیلدرزها" پیدا شدند و فضای خالی حیاطهای داخل بلوک را نیز با ساختمان پر کردند.[۱۸]
محصوریت فضاهای باز از حیاط گرفته تا فضای شهری به مرز اشباع خود رسید. محلات غیر بهداشتی و واحدهای مسکونی کم نور و بدون تهویه گردید. این معضل دستیابی به راه حل جدید را ضروری کرد. تامین نور، هوا و فضای سبز سرلوحهٔ فعالیتهای فکری و علمی طراحان قرار گرفت. این شرایط جنبشهای اصلاح طلبانهای را از جمله جنبش باغشهر را به دنبال داشت که این جنبش احیای تک خانههای جدا از هم را رد باغچههای پیشنهاد کرد.
تغییر در ساختار فکری، پیامدهای خود را به دنبال داشت و تصور از یک ساختمان را به وجود آورد. در شهر سازی نوگرا، برداشت از خیابان، به عنوان فضایی محصور از بین رفت و ساختمانها به احجامی منفرد و منزوی تبدیل شدند که در فضایی ادامه دار و بی منتها چیده میشدند. ساختمانها حداقل دارای چهار نما شده بودند و صحبت کردن از دو نمای اصلی و فرعی پوچ گردید. در آن دوران ساختمان توسط پیشگامان معماری به عنوان عنصری سه بعدی معرفی شد که باید از همه طرف قابل ادراک و تجربه باشد، آنها از "Rotated facade" به معنای نمایی که به خاطر قابلیت چرخیدن عابر دور ساختمان، میبایستی پیوستگی لازم را دارا باشد صحبت میکردند. نقاشی و مجسمهسازی مانند کاتالیزاتوری برای تبدیل ساختمان به یک مجسمه یا حجم منفرد عمل نمودند.[۱۹]
آنچه در گذشته، فقط برای گونههایی از بناهای عمومی و ساختمانهای خاص استفاده میشد به ساختمانهای مسکونی نیز انتقال داده شد. از این پس هر ساختمان از هر وجهی دارای نما و قابل مشاهده و تجربه شد. بناها به ضرر فضاهای شهری، متداوم و بی کران قرار گرفتند. ساختمان مانند گذشته بدنهٔ یک خیابان یا میدان تصور نشد، بلکه تودهای از سطوح مختلف بودند که فضایی را اشغال کرده بر اساس نقطهٔ مرکزی درونی خود، تعادل حجمی مورد نیاز را ایجاد کردند. فضاهای باز پیرامون ساختمانها به صورت پارک تصور شد. ولی در عمل"ضعیف، بی تحرک و فاقد فرم و هویتی خاص طراحی گردیدند."[۲۰]
معماری نوگرا
معماری نوگرا به زندگی جمعی و فضای شهری لطمهٔ زیادی وارد کرد با اینکه تا حد زیادی به اهداف اصلی خود، نور، تهویه و فضای سبز رسیده بود. معمارن به یک بنا توجه بیش از حدی نشان دادند و این باعث شده بود تا از توجه آنها به یک بنای میان افزا، ساختمانهای اطراف و زمینه بسیار کم شود که نتیجهٔ این کار اغتشاش در فضا و از بین رفتن حس مکان بود. معماران وشهر سازان نوگرا قاطعانه از فضای شهری و دیوار حجیم و نفی آن، احداث ساختمانهای که مناسب هر جا باشد فاصله گرفتند و این تبدیل به بحرانی بزرگ شد. رشد بیرویه تفکری که درسالهای شصت و هفتاد، قاطعانه به دنبال تولید اضافی بود نیز به این بحران دامن زد. در اواخر دورههای مدرنیسم ایدههای متنافر و متعددی شکل گرفت که مشخصهٔ مشترک آنان فرار از یوغ دکترین عملکرد گرایانه نوگرایان و توجه به شرایط جانبی و پیرامون ساختمان (زمینه)، میباشد. از آن پس ظاهر بیرونی یک ساختمان نقش مستقلی داشت که میبایست توانایی پرکردن یک فضای خالی در بدنهٔ شهرهای موجود را داشته و با حجم خود یک انسجام فضایی را امکانپذیر گرداند.
در سالهای شصت و هفتاد، فضای شهری به عنوان به بستری برای زندگی مدنی دوباره کشف گردید. پس از شتاب گرفتن دانش طراحی شهری، بر نقش بدنههای فضای شهری و کیفیت آن تاکید بیشتری شد. روانشناسی محیط به طراحان آموخت که توسعهٔ کمّی لازم ولی کافی نیست و برای ارتقا کیفیت محیط باید ادراک، تجربهٔ فضایی، عواطف و توقعات شهروندان را جدی گرفت و بالاخره اصلاح طلبان سیاسی اجتماعی، هشدار دادند که تعاون و هماهنگی که از شعارهای اصلی جامعهٔ مدنی است نمیتواند به روابط اجتماعی محدود گردد، بلکه میبایست به فضاهای زندگی فرد و جمع نیز بسط و گسترش یابد.
نتیجهگیری[ویرایش]
در مقایسه انتقادات مطرح شده راجع به نما و سیر تکوینی توقعات فضایی از آن، میتوان به میزان از آن، میتوان به میزان صحت و سقم و جامعیت هر انتقاد پی برد. مشکل اصلی، اعمال سلیقه و دخالتهای غیر کارشناسانه، یا محدودیتهای فنی و اقتصادی حاکم بر کشور نمیباشد. زیرا در شرایط فعلی:
۱. مشکلهایی که از بساز بفروشی بوجود آمده به نمای ساختمان کمتر مربوط میشود. بساز بفروشها برای اینکه محصول خود در بازار قابل رقابت باشد در بخشهای قیر قابل دید ساختمان مانند سازه و تاسیسات صرفه جویی میکند و بالعکس به نازک کاری و نماسازی مشتری پسند توجه زیادی دارد.
۲. این حق مسلم مالک هر ساختمانی است که مکانی که میخواهد در آن یک عمر زندگی کند هرطور که میخواهد بیاراید.
۳. در مورد انتقاد سوم میتوان گفت کیفیت بسیاری از نماهای مهندسی ساز بهتر از نماهای بنّا ساز است.
۴. هنر نمایی اغراق آمیز طراحان، کیفیت نماهای مارا بیشتر از اعمال سلیقهٔ مالکان تهدید میکند. هر هنر مند میخواهد که شخصیت خود را به یک شیوه در اثر بگنجاند و این حق اوست. نه میشود دست طراح را بست و نه خلاقیت او را زیر سوال برد. ولی میتوان به آن هشدار داد که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.
۵. فقر نسبی است پس فقر مالی و فنی سازندگان دلیل موجهی نیست. محدودیتهای مالی و فنی گذشته بیشتر از حال بوده ولی کیفیت نماهای امروز بدتر از دیروز است.
۶. مواد و مصالح در گذشته محدود تر و بعضا نامرغوب تر بودند، ولی کیفیت چهرهٔ شهری امروز وخیم تر از گذشته است.
۷. این واقعیت تلخی ست که شهرداری نماسازی را کنترل نمیکند ولی علت آن را باید در نبود و کمبود ضوابط و سازو کارهای طراحی شهری جستجو کرد نه اهمالهای شهرداری.
۸. نبود معمار شهر و عدم طراحی بر اساس معماری کلان نیز چندان پذیرفته نیست. ساخت کامل یک شهر طبق نقشههای یک طراح هرگز عملی نبوده و سپردن سرنوشت چهرهٔ شهرهای بزرگ و متوسط به یک نفر غیر واقع بینانه میباشد.
و اما در مورد ضعف تئوریک:
۹. برخی از متخصصین، ناهنجاری در چهرهٔ شهرها را به عدم توجه به اصول معماری سنتی میدانند ولی ساختمانهای جزو معدود کوشک و ساختمان عمومی "نمایی"نداشتهاند که بتوان از اصول آن پیروی کرد. مضافا تعمیم اصول نماسازی ساختمانهای عمومی به ساختمانهای مسکونی اشتباهی ست که معماران غربی پس از غرنها تجربه به آن رسیدهاند. معماری سنتی ما دارای اصول ارزشمند و معتبر فراوانی است، ولی هرچه هست به نما بر نمیگردد. علاوه بر آن در جریان شتابنده و سهمگین برونگرایی ناشی از جهانی شدن، توقع بازگشت به درونگرایی واقع بینانه نمیباشد.
۱۰. در ایران ایراد ابتلا به عملکرد گرایی، به کارگیری مدولاسیون و حاکمیت زاویه قائمه که بیشتر توسط صاحب نظران خارجی مطرح شده به حساسیت غرب نیست.
بیشتر متخصصینی که به نما توجه نمیکنند، حتی عملکرد گرا هم نیستند. بیشتر ساختمانهای ما از مدول تبعیت نمی کنندو مهم ترین مدول مورد استفادهٔ آنها دهانهٔ ۵ متری ستونها برای تامین پارکینگ است. ضعف ما از فقر نظری بیشتر است. فراموش میکنیم که در یک دوران گدار زندگی میکنیم. از یک فرهنگ چند هزار ساله درون گرا به یک فرهنگ برونگرا پرتاب شدهایم. درونگرایی در ما نهادینه است و حسرت از دست رفتن ارزشهای آن را میخوریم، ولی در عمل تمایل به روزآمدی و پاسخگویی به "روح زمان" و بازار را داریم. در شرایط"ناهمگون و ناهمزمان" زندگی و فعالیت میکنیم. سرعت رویدادها اجازهٔ تفکر و تعمق را به حداقل رساندهاند. مفاهیم برای ما تعریف شده و روشن نیستند."نما" میگوییم و فاساد تصور میکنیم.
اصطلاح "نمای شهری" را ترویج میکنیم، بدون اینکه به نتایج این اصطلاح معمارانه توجه کنیم. آموزش عالی و مدرن نیز نتوانسته ضعفهای تاریخی ما را رفع کند. ما هنوز هم فکر میکنیم پدیدهها بی زمان و بی مکان، انتزاعی و تعمیم پذیر میپنداریم. هنوز برای ما نظر و عمل، سنت و مدرنیته، فرد و جمع و در نهایت فضای خصوصی و عمومی غایتهایی هستند که باید به ضرر یکی از دیگری جانب داری کنیم. روحیه جمعی ما ضعیف بوده، هم دلی، هم فکری و هماهنگی برای ما در تئوری قبول، ولی در عمل خوشایند نیست و هماهنگی را در تضاد با خلاقیت فردی میدانیم. شناخت تنگناهای فکری و آگاهی از امکانات و محدودیتهای جامعه خود میباشد. باید توقعات ایجاد شده از نما را به رسمیت شناخت نه فقط به شرایط جامعه واقع بین بود.
-جامعهٔ ایرانی هنوز به بسیاری از سنتهای خود وفادار است. خانه برای او یک واحد مسکونی نیست بلکه محل خلوت و آرامش اوست. برای همین نقش حفاظتی نما در ایران مهم تر از غرب میباشد. نما وظیفه دارد ساکنین خانه را، در مقابل تهدیدهای بیرونی همچون سرقت، سر و صدا، مشرفیت و عوامل اقلیمی حفظ نماید.
-نما برقرار کنندهٔ ارتباط درون و بیرون، خلوت وشلوغ، خصوصی و عمومی، طبیعی ومصنوع است. ساکن خانه باید از درون خانهٔ خود دیگران راببیند بدون آنکه دیده شود. نما باید نور و تهویه طبیعی را امکانپذیر کند و جداکنندهای بین خلوت و شلوغ؛ خصوصی و عمومی باشد.
-هر مالک وساکنی نیاز به این همانی با محلی دارد که سالها در آن زندگی یا فعالیت میکند. یکی از شرایط این همانی و تعلق خاطر، اکان بازشناس شخصیت واعتبار خود در ساختمان، به ویژه نما میباشد. این حق هر مالک و ساکنی است که در طراحی و آرایش نمای خانه یخود سلیقهٔ خود را اعمال کند. معمار و طراح نیز مایل به ارائه شخصیت و مهارت خود در نما میباشد، جوابگویی به این درخواست خلاقیت معمار را شکوفا میکند. پاسخگویی به تمایلات نیروهای فعال در جامعه لازمه کارایی یک جامعهٔ مدنی است.
-اعمال سلیقه و هنر نمایی همیشه به تک روی و جیغ زدن نمیانجامد فضاهای شهری ما میتوانند در حین کثرت وحدت لازم را داشته باشند. در آستانهٔ جامعهٔ مدنی نیاز به ساماندهی نما شدیدا احساس میگردد و این فقط با هماهنگی دست اندرکاران ساخت و نگهداری شهر و بناهای آن میسر میگردد. زندگی را نباید این طرف یا آن طرف نما دید. در داخل زندگی خصوصی و در بیرون زندگی عمومی جزیان دارد. زندگی جمعی اگر مهم تر از زندگی فردی نباشد، از آن کم اهمیت تر نیست. ایجاد تمایل میان امیال خصوصی و منافع عمومی، وظیفهٔ هر طراح نیز هست. برای به دست آوردن چنین مقصودی نیاز به پژوهشهای بنیادی و کاربردی برای تدوین ضوابط و مقرراتی داریم که مارا در یک چالش مستمر به حل معضل نزدیک مینماید. در تهیه ضوابط و مقررات فوق الگو برداری صرف از تجربیات غربیها کافی نبوده، سنت جایگاه امروزی، تصور فضایی و توقع مکانی. شهروندان ایرانی نیز باید لحاظ گردد.
ضوابط و مقررات، ازلی و ابدی، بی کم و کاست نیستند. در تجربه خود را محک زده و با گذر زمان به حالت مطلوب خواهند رسید. مهم آن است که در ضوابط ارائه شده به منافع و تمایلات عوامل دست اندر کار ساخت وساز توجه شده، سهم و قدر هر کدام مشخص باشد.[۲۱][۲۲]
نماسازی
خارجی ترین قسمت ساختمان را نماسازی میگویند. با توجه به اینکه نمای ساختمان در مقابل عوامل جوی شدید قرار دارد در انتخاب مصالح برای نماسازی باید دقت شود تا نمای ساخته شده اولا در مقابل عوامل جوی مقاوم بوده و در ثانی زیبایی لازم را داشته باشد و همچنین با نمای ساختمانهای مجاور هماهنگی داشته باشد. برای نمای ساختمان میتوان از مصالح مختلفی مانند آجر نما، انواعسیمانکاری، انواع سنگ، انواع دانههای سنگی رنگی با چسبهای مخصوص یا انواع ورقهای فلزی آلومینیم و... استفاده میشود .[۲۳]
نمای آجری[ویرایش]
برای نمای آجری باید از آجری که برای نما سازی تهیه میشود استفاده نمود این آجرها به رنگهای بهی، قرمز، ابلق در بازار یافت میشود. برای نماهای آجری بهتر است آجرها را قبل از مصرف تیشه داری نمود منظور از تیشه داری این است که اضلاع آجر را به وسیله تیشه و یا ماشینهای تراش مخصوصکاملا گونیا مینماییم برای پهن کردن ملات نماهای آجری معمولا از شمشه ملات استفاده میکنند. شمشه ملات وسیله است که تختههایی بعرض ۵/۱ الی ۲ سانتیمتر با ضخامتی در همین حدود که آنها را بصورت نبشی به یکدیگر متصل مینمایند و طول آن حدود ۵۰ سانتیمتر است در موقع پهن کردن ملات شمشه ملات را طوری روی دیوار قرار میدهند که یک ضلع آن روی دیوار در محل پهن کردن ملات در قسمت نما و ضلع دیگر آن متکی به نما قرار گیرد. آنگاه ملات را پشت آن پهن مینمایند که در نتیجه هم ملات در حدود ۵/۱ الی ۲ سانتیمتر از لبه کار عقبتر خواهد بود که از این عقب بودن ملات برای بند کشی استفاده مینمایند و هم ضخامت ملات در تمام قسمتها یکنواخت خواهد شد. آجرها باید در تمام رجها با ریسمان و شاقول چیده شود. در موقع دوغاب دادن روی دیوار باید کاملا توجه نمود که دوغاب به قسمت نما ریخته نشود زیرا در این صورت منظره نا خوشایندی به آن خواهد داد و یا به طور کلی از ریختن دوغاب در نما سازی آجری باید صرف نظر گردد.
نمای سنگی[ویرایش]
برای نماهای سنگی از انواع سنگهای پلاک با رنگها و اندازههای مختلف استفاده مینمایند مانند سنگ تراورتن، باغ ابریشم، مرمر و یا انواع سنگهای قیچی که دارای سطح ناصافی بوده و در محلهایی که از لحاظ معماری احتیاج به قدری خشونت در سطح نما میباشد مورد استفاده قرار میگیرد. در سطح بعضی از سنگهای نما خلل و فرجی موجود است که این سوراخها برای نصب بسیار مناسب هستند زیرا ملات ماسه سیمان پشت سنگ به داخل این سوراخها نفوذ نموده و مانع جدا شدن آن از نما میگردد از جمله این سنگها میتوان انواع سنگهای تراورتن را نام برد. بعضی از سنگها مثل سنگهای باغ ابریشم و یا مرمر و یا مرمریت و یا انواع سنگهای چینی دارای سطحی سیقلی بوده و با توجه به اینکه سنگ خاصیت مکندگی چندانی ندارد بخوبی به نما نمیچسبد و ممکن است بعد از مدتی از نما جدا شده و سقوط نماید برای جلوگیری از این کار باید از پشت آنها را به وسیله میلههای مخصوصی که به آن اصطلاحا اسکوپ میگویند به دیوار محکم نمود. اسکوپ انواع مختلف دارد.
یکی از پوششهای مناسب در ساختمان که استفاده ازآن روز به روز بیشتر میشود، سنگ است لذا متخصصین امر ساخت وساز دلایل مناسب بودن سنگ را در نمای ساختمان در چند مورد خلاصه کردهاند که عبارتند از:
۱-عدم تغییر رنگ و جذب گرد و غبار
۲-مقاومت در برابر رطوبت
۳- تنوع در رنگ و جنس
۴- اجرای سریع و آسان و تمیز
۵- عایق حرارت و بینیاز از زیر سازی
۶- قابلیت اجرا بر روی کلیه سطوح
۷-قابلیت ترمیم آسان
۸-انعطافپذیری و قابلیت فرم پذیری مناسب بر روی کلیه سطوح
۹-ایده ال برای دکوراسیون نمای داخل و خارج ساختمانها، مغازهها، کافی شاپها و رستورانها.
۱۰-فراوانی و در دسترس بودن
۱۱- امکان به وجود آوردن شکلهای مورد نظر (دستی و ماشینی)
۱۲-عمر زیاد (در صورت استفاده مناسب)
۱۳-هزینه حفظ و نگهداری نسبتاً کم آن
انتخاب ابعاد و جنس سنگ، بستگی به محل استفاده آن دارد. سنگهایی که در نمای خارجی مصرف میشود باید در مقابل عوامل جوی مانند تابش خورشید، باران، گازهای موجود در هوا و ... مقاوم باشند. در نما سازی از نوع سنگ ممکن است فقط از یک نوع سنگ استفاده شود ویا آنکه از چندین سنگ متنوع استفاده شود. با یک طراحی خوب و هماهنگ کردن سنگها یا یکدیگر میتوان نماهای سنگی بسیار زیبایی در ساختمان به وجود آورد. همچنین همواره باید به این مطلب توجه کرد که استفاده از سنگها ی پر دوام و با مقاومت بالا در برابر یخ زدگی و شرایط نا مساعد جوی و محیطی (نور خورشید، آب و رطوبت) با بافت و شکل مطلوب، بدون ترک خوردگی و خلل و فرج وصرفه اقتصادی را نباید از یاد برد. مشخصات کلی انتخاب سنگ برای مصارف ساختمانی:
۱- بافت سنگ باید ساختمانی سالم داشته باشد، یعنی بدون شیار، ترک و رگههای سست باشد (کرمو نباشد)
۲- بدون هر گونه خلل و فرج باشد.
۳- پوسیدگی نداشته باشد.
۴- یکدست، یکنواخت و ممکن باشد.
۵- سنگ ساختمانی شاید آب زیاد جذب کند، لذا نباید:
الف - در آب متلاشی یا حل شود.
ب - تمام یا قسمتی از آن بیش از ۸ درصد وزن خود آب بمکد.
۶-سنگ ساختمانی نباید آلوده به مواد طبیعی و مصنوعی باشد.
۷- سنگ باید شرایط فیزیکی و شیمیایی محیط را تحمیل کند لذا باید:
الف - در برابر باد، یخبندان، تغییرات دما ودر صورت وجود جریان آب در مقابل آن و کلیه عوامل فرسایش مقاومت کند.
ب - در برابر محیطهای شیمیایی، اسیدی و قلیایی و همچنین عمل آبکافت و اکسید اسیون مقاومت کند.
۸- مقاومت فشاری برای قطعات باربر نباید کمتر از ۱۵۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع باشد.
۹- در مقابل سایش مقاوم باشد.
نمای سنگی خود دارای انواع مختلفی هستند که عمده این تمایزات را میتوان در تفاوت نوع سنگ موجود در طبیعت نام برد. لذا در اینجا جایز است قبل از معرفی انواع سنگها ابتدا به توضیح واژه سنگ تزئینی پرداخته و سپس به معرفی نماها بپردازیم .[۲۴]
سنگهای تزیینی[ویرایش]
سنگ تزئینی، سنگی است طبیعی که در اندازه مشخص انتخاب، تراش و یا برش خورده باشد. به معنای وسیع کلمه، اصطلاح سنگ تزئینی شامل سنگها در هر شکل میشود که به طور مستقیم و پس از برش، سائیده شدن و صیقل کاری در نماهای داخلی و خارجی ساختمانها به کار میروند. سنگهای تزینی از نظر سنگ شناسی به یکی از گروههای سنگ آذرین، دگرگونی و یا رسوبیاختصاص دارند و شامل انواع مرمر، مرمریت، چینی، کنگلومرا، تراورتن، ماسه سنگ، گرانیت، دیوریت، سینیت، گابر و بعضی موارد کم اهمیت تر میباشند.
۱- نمای سنگ قلوهای
این سنگها در هنگام حرکت و غلتیدن در مسیر رودخانه و برخورد با یکدیگر، دارای سطح تقریباً گرد و صیقلی میشوند از این جهت میتوان از این سنگها در نمای ساختمانها استفاده کرد. برای استفاده، این سنگها را با ملات ماسه سیمان بر سطح دیوار آجری یا بتنی طوری نصب میکنند که قلوه سنگها، جلوه خاصی به نما میدهد و مهارت و تجربه بنا هم در زیبایی نما نقش مهمی دارد. اما نکتهای که باید در مورد این سنگها رعایت کرد این است که در صورت بکارگیری سنگهای رودخانهای و سنگهای ضخیم در نماهای سنگی باید تا گرفتن کامل ملات از قالبهای مناسب استفاده کرد.
۲- نمای سنگ قیچی
سنگ قیچی به طول ۱۰، عرض ۳ تا ۴ و ضخامت ۱،۵ سانتیمتر در کارخانه سنگبری به وسیله گیوتین (قیچی) تهیه میشود البته ممکن است از سنگ قیچی با طول بیشتر از ۱۰ سانتیمتر هم استفاده شود. زوایای سنگ قیچیها ۹۰ درجه و سطوح آن (قسمتهایی که در نما دیده میشود) دارای برجستگیهای نامنظم هستند. لازم به ذکر است سنگ قیچی را در نمای ساختمان، بدون بند نصب میکنند و پشت آنها را دوغاب سیمان میریزند. معمولاً در نماسازی از یک نوع (یکرنگ) سنگ قیچی استفاده میکنند اما با تلفیق سنگها با رنگهای مختلف، میتوان نمای زیبایی در ساختمان به وجود آورد. به علت گرفتن گرد و خاک و دوده هوا به خود، این نماها خیلی زود کثیف میشوند و باید آنها را مرتب تمیز کرد.
۳- سنگ پلاک
استفاده از پلاک سنگ برای نمای ساختمان در کشور از زمانهای قدیم رواج داشته است. اما استفاده وسیع و فراگیر آن در کشور حدود ۵۰ سال پیش با ورود اولین کارخانه ماشینی تولید پلاک و یک خط کامل آلمانی توسط آستان قدس رضوی در مشهد در سال ۱۳۱۷ رواج یافت. صنعت سنگ در دنیا جز در دورهٔ رکود عمیق اقتصاد جهانی در اواخر دهه ۱۹۳۰، همواره سیر رشد و تحول را طی کرده است. در این نوع سنگها قطعات بزرگ سنگ را از کوه (معدن سنگ) استخراج میکنند و پس از حمل به کارخانه سنگبری، در ابعاد و ضخامتهای (۱ تا ۵ سانتیمتری) به صورت سنگ پلاک میبرند و صیقل میدهند. اما نکته مهمی که باید همواره به آن توجه داشت این است که در صورت استفاده از سنگهای پلاک بایستی از این سنگها در برابر رطوبت یخبندان مراقبت نمود و مواد زاید را از سطح این سنگها پاک کرده و با استفاده از یکی از روشهای زیر سنگها را کاملاً به سطح زیرین محکم کرد:
۱- لقمه گذاری
۲- پیچ و روپلاک کردن
۳- نصب سیم و اسکوپ یا قلاب برای اتصال بهتر و محکم تر
۴- نماهای ساخته شده از سنگ مصنوعی
با پیشرفت علوم شیمی و متالوژی به ویژه در گرایشهای پلیمر و کامپوزیت، تحول شگرفی در صنایع و معادن حادث شده است. ساخت و سنتز مصنوعات شیمیایی و احیای مواد معدنی از طریق فعل و انفعالات شیمیایی، یکی از کارکردهای شیمی پلیمر در عصر حاضر است، شاید ترکیب عناصر و مواد معدنی با یکدیگر و تولید مواد جدید ترکیبی تحت عنوان کامپوزیتها مهم ترین تحول علمی قرن بیستم در زمینه صنعت سنگ باشد. از سوی دیگر ترکیب مواد طبیعی با بستری از مواد پلیمری به تولید سنگهای مصنوعی ویژه با کارکردی متنوع شده است.
ویژگی سنگهای مصنوعی[ویرایش]
۱- تنوع در رنگ با قابلیت اجرای طرحهای مختلف و دلخواه
۲- سبک تر از سنگهای طبیعی و با وزن مخصوص ۱۱۰۰ تا ۱۳۰۰ کیلوگرم بر متر مکعب است که همین امر باعث وزن کمتر ساختمان و در نتیجه کاهش اثر زلزله بر ساختمان میشود.
۳- قابلیت جذب آب در حد صفر
۴- عدم محدودیت در ابعاد تولیدی با نصبی همانند سنگ طبیعی
۵- استقامت (کشش و فشار) بالاتر از سنگهای طبیعی
۶- اسکوب سرخود است. بدین معنی که برخلاف سنگهای طبیعی در اثر عوامل جوی و عدم چسبندگی به مرور زمان از بدنه ساختمان جدا نمیشود، از آشناترین معایب سنگ طبیعی، همین جداشدن تدریجی از بدنه ساختمان است.
۷- مقاومت بالا در برابر عوامل جوی
۸- استحکام و انسجام بالا
۹- تنوع پذیری بالا
۱۰- نصب راحت و بدون دردسر[۲۵]
نمای سیمانی[ویرایش]
نماهای سیمانی نیز انواع مختلفی دارد از قبیل تخته ماله، تگرگی، چکشی، سیمان شسته و ... که هر کدام با دانههای ماسه مختلف رنگی در محل ساخته میشود. چنانچه سدهای بزرگ با سیمان تخته ماله اندود کردد به واسطه نشستهای ساختمان ترکهای مویی در آن ایجاد میشود. برای جلوگیری از این کار بهتر است روی نما به فاصلههای حدود ۵/۱ تا ۲ متر خطوطی در جهتهای عمودی و افقی ایجاد نماییم تا از دیده شدن ترکهای احتمالی جلوگیری شود. در موقع سیمان کاری ابتدا زیر کار را سیمان معمولی و ماسه میپوشانند که به این لایه اصطلاحا آستر میگویند قبل از آستر کردن باید تمام سطح دیوار شمشه گیری بشود. آنگاه باید بین شمشهها را با ملات ماسه سیمان پر کرد. در طول سیمان کاری و همچنین تا چند روز بعد از آن باید حداقل روزی ۳ الی ۴ بار دیوار سیمان کاری شده را به وسیله آب مرطوب نمود. در غیر اینصورت ماسه سیمان مصرف شده به صورت پودر در آمده و با کوچکترین تماسی فرو خواهد ریخت. باید توجه نمود که کلیه مصالحی که با سیمان مصرف میشود از جمله سیمانکاری نما باید حداقل در حرارتهای ۴ الی ۵ درجه بالای صفر انجام شود تا از یخ زدن و فاسد شدن ملات جلوگیری شود. در کلیه نماسازیها بهتر است حداقل ۳۰ سانتیمتر پایین کار را یک رج سنگ رگی و یا سنگ پلاک کار گذاشته شود. زیرا این قسمت از نما همیشه با زمین و در نتیجه با عوامل جوی در تماس بوده و بهتر است از مصالح بهتری که در مقابل عوامل جوی مقاوم تر باشد استفاده نمود معمولا برای این ردیف از سنگهایی با رنگ تیره و سطح ناصاف استفاده میکنند مانند سنگهای دو تیشه و غیره.
نمای گچی[ویرایش]
متداول ترین نماهای مورد استفاده در ایران عبارت است از نمای آجری، نمای سنگی و نمای سیمانی ولی در بعضی از ساختمانها از نمای گچی استفاده مینمایند که به وسیله گچ بری و سر ستونسازی شکل زیبایی به نما میدهند با توجه به اینکه گچ از مصالحی است که در مقابل آب مقاومت نمینماید باید توجه نمود که برای نما سازی از گچ مخصوص که در مقابل آب مقاوم باشد استفاده نمایند.[۲۶]
تکنولوژی سازه ای در اسکلت ساختمان های بلند، شامل سیستم های سازه ای متنوع است که در ساخت مورد استفاده قرار می گیرد. هرکدام از این سیستم ها بسته به طرح معماری و نوع کاربری ساختمان دارای مزایا و معایبی هستند که با توجه به شرایط بنا و امکانات ساخت هر کشوری می توان از این سیستم ها در اسکلت سازه استفاده نمود. انتخاب سازه یک ساختمان بلند فقط براساس رفتار و طرز عمل خود سازه صورت نمی گیرد. این انتخاب تابع عوامل متعددی است که می تواند در انتخاب نوع سیستم سازه ای مؤثر باشد. درمقاله حاضر با توجه به بررسی سازه های بلند ساخته شده در کشور نمونه موردی برج مخابراتی میلاد و عواملی که در اجرای سیستم های سازه های بلند تأثیرگذار است مورد بررسی قرار گرفته است. در رابطه با بررسی عوامل موردنظر در ابتدا به وزن ساختمان اعم از وزن اسکلت سازه و وزن مصالح مصرفی پرداخته شده است، سپس به موضوع طراحی سازه اشاره شده و با توجه به نوع اسکلت و پیش ساخته کردن آن نقش این امر در سرعت اجرای سازه مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین به نقش مهم فضای معماری در سازه پرداخته شده و راحتی و سهولت اجرای سازه های بلند فلزی از جنبه صنعتی کردن سیستم ها مورد بررسی قرار گرفته و با توجه به نقش مهم نیروهای جانبی در سازه به عملکرد سازه در مقابل این نیروها پرداخته شده است. در انتها نیز توصیه هایی در رابطه با سازه های بلند مرتبه فلزی به عنوان نتیجه گیری در حد این مقاله اشاره شده است.
انتخاب سازه یک ساختمان بلند فقط براساس رفتار و طرز عمل خود سازه صورت نمی گیرد. این انتخاب تابع عوامل متعددی است که می تواند در انتخاب نوع سیستم سازه ای مؤثر باشد. در مقاله حاضر عواملی که در اجرای سیستم های سازه های بلند فلزی تأثیرگذار است، مورد بررسی قرار گرفته است.
کلید واژه ها:
همانطور که دست اندر کاران امر ساخت و ساز کمابیش مطلعند، پس از پیروزی انقلاب تا اوایل دهه 70 بلند مرتبه سازی در کشور متوقف شد و حدودا از اواخر سال 1369 بود که این روند از سرگرفته شد و این از سرگیری عمدتا به خاطر سرمایه های مالی سرگردان داخلی و خارجی بود که با یک حرکت آزاد و البته تند خود به بازار ساخت و ساز بلند مرتبه (برج سازی) فرصت تامل و تحلیل را از کارشناسان امر سلب کرد و مصرف کننده های برج ها را دنباله رو خود ساخت!
دلایل عمده گرایش به ساخت وسازهای بلند عبارتند از
از آنجایی که ساختمان های مرتفع به عنوان نشانه های شهری سهم مهمی در شکل گیری ساختار فضایی و سیمای شهری ایفا می کنند، نیاز مبرمی به تنظیم معیارها و دستورالعمل های طراحی و نظارت بر اجرای مبتنی بر دستورالعمل های فوق در مورد این گونه بناها وجود دارد. این نظارت باید به گونه ای باشد که از توسعه ساختمان های بلندی که در تضاد با روند شکل گیری ساختار و سیمای مطلوب شهری در چارچوب اهداف طراحی و توسعه شهری و در زمینه های زیبا شناختی بصری و ادراکی هستند، ممانعت به عمل آورد.
- ضوابط کلی حاکم بر طراحی و ساخت ساختمان های بلند
- مکان یابی ساختمان های بلند
- مهمترین ضابطه ترافیکی و دسترسی که در مورد این بناها توصیه می شود این است که این سازه ها
حتی المقدور در فاصله 500 متری تا ایستگاه های اتوبوس یا 1000 متری از ایستگاه های مترو مستقر شوند و دیگر اینکه اتصال مستقیم ورودی بناهای بلند به آزادراه ها و بزرگراه ها ممنوع است مگر بناهای با اهمیت خاص.
ـ نسبت ارتفاع به عرض در ساختمان ها؛ اگر این نسبت 2 به 1 یا 1 به 1 یا 1 به 2 باشد، حالت پویا و دینامیک دارد ولی اگر این نسبت از 2 به 1 تجاوز کند، نوعی احساس ترس از تنگی فضا به انسان دست می دهد.
معمولا برای ساخت سازه های بلند، زمین های بزرگتر ارجح تر و مناسب ترند؛ لذا فرآیند بلند مرتبه سازی باعث می شود که روند افزایش قیمت زمین های کوچک قطع شده و بین قیمت تمام شده زمین ها با اندازه های متفاوت تعادل برقرار شود.
از طرفی با افزایش تعداد طبقات، تراکم ساخت بیشتر شده و مساحت زیر ساخت کل چند برابر می شود و به نسبت افزایش زیربنا، مسلما مقدار مساحت فضای باز (open space) کاهش پیدا می کند.
از جهت دیگر اصول زیبایی شناسی شهرهای جهان امروز بر تنوع فرم، شکل، مصالح و رنگ سازه استوار است؛ تنوع، عامل مهمی در بسط قوه تمیز و شناسایی آدمی است. یک شهر متنوع شهری خوانا است یعنی در چنین شهری می توان مکان ها را به آسانی پیدا کرد و از خصوصیات شهر متنوع داشتن این گونه سازه های بلند و مرتفع است. به گفته شینوهارا معمار ژاپنی شرط اصلی شکل گیری شهرهای متنوع زیبایی استوار بر نظم پیشرفته است.
در سالهای اخیر به دلیل نبود برنامه ریزی های اولیه و عدم اعمال روش های نظارت دقیق و علمی بر توسعه شهری، حتی محتمل ترین خصوصیت مثبت بناهای مرتفع یعنی فراهم کردن گستره دید وسیع و دلپذیر به مناظر شهری برای ساکنان نیز، می تواند به واسطه احداث بناهای مرتفع جدیدتر در فواصل نزدیک پیرامون بنا کاملا خدشه دار شود!
از مشکلات ناشی از احداث بی رویه ساختمان های بلند در دنیا می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱ - محروم شدن سکنه و همسایگان این نوع ساختمان ها از نور خورشید و روشنایی و تهویه طبیعی به دلیل برپا شدن برج هایی بزرگ به فاصله کم از همدیگر.
۲ - نزدیک بودن بیش از حد به خط کناری پیاده رو و نداشتن پس رفتگی که مانع رسیدن نور مستقیم به خیابان یا پیاده رو می شود .
۳ - ساخت و ساز غیر اصولی و بدون تطابق با اصول و قوانین ساختمان سازی که در صورت وقوع حوادثی مثل زلزله، جان و مال ساکنان را به شدت تهدید و نابود می کند.
در پایان امید، آن داریم که با نظارت صحیح و اصولی بر طراحی و اجرای بناهای مرتفع از جهات مختلف اعم از تناسبات و ترکیبات، نقش ساختمان در سیمای شهر، تداخل آن در خط آسمان از همه زوایای دید در اطراف ساختمان، طراحی فضاهای باز در اطراف این گونه بناها و ارتباط این فضاها با خیابان و بنا ، معماری سازه و هماهنگی آن با ساختمان های با ارزش همجوار و بافت محله، جزئیات نما، قرارگیری در سطح زمین، ارتفاع و شکل، توده وحجم، زمینه، رنگ، مصالح، کیفیت ظاهری، قابلیت انعکاس نور و…، از این پس دیگر شاهد ساخت و ساز غیراصولی بناهای مرتفعی که از دید معماری فاقد توازن بصری و از نظر مهندسی فاقد مقاومت کافی و لازم در برابر نیرو های خارجی و داخلی وارده بر ساختمان هستند، نباشیم؛ چه، اگر خدای ناکرده چنین شود، باید در آینده نه چندان دور، از بین رفتن جان و مال هزاران انسان بی گناه که قربانی سهل انگاری و ندانم کاری و البته بی قانونی می شوند را نظاره گر باشیم.
سیستم سازه ای برجهای هزاره سوم
در تشریح سیستم سازهای این برجها لازم است به دونکته اصلی توجه شود. در واقع این سیستم از دو بخش تقریباً مجزای ثقلی و لرزه بر تشکیل شده است. اصطلاحات لرزه بر و ثقلی بر اساس مقدار جذب برش نیروی زلزله توسط هر یک از سیستمها، به آنها نسبت داده شده است.
الف) سیستم لرزه بر: در طرح این برجها از دو سیستم لوله ای متداخل، به اضافه مهاربندی همگرا به عنوان بخش لرزه بر
ساختمان استفاده شده است . قابهای سیستم لرزه بر در پیرامون سازه قرار گرفتهاند؛ ضمن آنکه دو قاب لرزه بر میانی هم در یک جهت موجود میباشند
ب) سیستم ثقلی:
سیستم ثقلی که میان بخش لرزه بر محصور شده است، بر روی ستونهای میانی که تقریباً با راندمان 100% بطور ثقلی عمل میکنند، قرار گرفته است و تیرهایی که این ستونها را به سیستم لرزه بر پیرامونی مرتبط میکنند عموماً - به جز سه طبقه پایین - با اتصال ساده طرح شدهاند. با توجه به توضیحات فوق ملاحظه میشود، سختی این تیرها نقشی در نحوه توزیع بارهای جانبی نخواهد داشت و به این جهت در مدل، ساده سازی صورت گرفته است.
استفاده از تیرهای با مقطع متغیر در طرح تیرهای ثقلی علاوه بر صرفهجویی در مصالح، به جهت ایجاد مسیری مناسب برای عبور لولههای تأسیساتی صورت گرفته است و به این ترتیب نیازی به افزایش بیشتر ارتفاع طبقه نمی باشد.
سیستم سقف برجهای هزاره سوم
سقف این برجها از نوع کامپوزیت است و عملکرد دالهای آن به صورت دوطرفه میباشد.
همانطور که در گزارش مندرج در شماره پنجم ذکر شده مطالعات ژئوتکنیک، ژئوفیزیک، تهیه طبف ویژهِ ساختگاه، زهکشی و کنترل کیفیت عملیات بتنی این پروژه توسط مهندسان مشاور دریا خاک پی در دست انجام است.
مطالعات ژئوتکنیکی در محدوده احداث برجها
مطالعات ژئوتکنیکی به منظور تعیین خصوصیات خاک و لایههای زمین در محدوده احداث برجها به شرح زیر انجام پذیرفته است:
الف) مطالعات ژئوتکنیک اکتشافی تکمیلی
تعیین مشخصات فیزیکی و مکانیکی لایه های خاک
تعیین پارامترهای موثر در پایداری و تغییر شکل پذیری لایه های خاک
تعیین ظرفیت باربری و نشست خاک و پیشنهاد گزینه های مناسب پی
تعیین مشخصه های خاک جهت برآورد نیروی زلزله
شناسایی شرایط هیدروژئولوژیکی و آبگذارانی لایه های خاک
بررسی امکان وجود نابهنجاری های ژئوتکنیکی در محدوده مورد نظر
ب) مطالعات تهیه طیف ویژه ساختگاه
تعیین لرزه خیزی ساختگاه
تعیین مشخصات هندسی دینامیکی لایه های آبرفتی
انجام تحلیل بزرگنمایی حاصل از اثر وجود آبرفت
تهیه شتاب نگاشت طراحی در سطوح مختلف
تهیه طیف طراحی در سطوح مختلف لرزه ای در رقومهای موردنظر
بررسی نشست سازه
در بررسی نشست سازه شالوده گسترده در وسط ساختگاه، داده های مورد نیاز برای انجام این تحلیلها با استفاده از آزمایشهای برجا و آزمایشگاهی تعیین گردید.
اثر لایه سطحی خاک کم مقاومت در کف گود، با در نظر گرفتن یک لایه جدید با ضریب ارتجاعی نسبتاً کمتر مدل گردید.
با توجه به یکنواختی بافت زیر سازه، حداکثر نشست مجاز ساختمان 100 میلیمتر در نظر گرفته شده است. مقایسه نتایج محاسبات نشست بااستفاده از نرمافزار Plaxis نشان میدهد که حداکثر میزان نشست محاسبه شده از نشست مجاز (100 میلیمتر کمتر) میباشد.
سیستم پی
با توجه به نوع سیستم باربر جانبی برای برجهای شمالی، مرکزی و جنوبی که سیستم لوله ای درجداره خارجی هریک از برجها میباشد دو گزینه زیر برای پی برجها قابل بررسی است:
الف) سیستم پی گسترده برای هریک از برجهای شمالی، جنوبی و مرکزی؛ به طوریکه با درزهای انقطاع از یکدیگر مجزا گردیده باشند.
ب) سیستم پی گسترده یکپارچه و بدون درز انقطاع برای هر سه برج شمالی، جنوبی و مرکزی.
در سیستم گزینه الف با توجه به یکسان بودن برجها به لحاظ مشخصه های دینامیکی بروی خاک ناحیه درز به صورتی است که فشار زیاد برج مرکزی موجب می گردد که خاک زیر برج شمالی تحت اثر فشار قرار گرفته و پی برج شمالی تمایل به بلند شدن از روی آن داشته باشد.در صورتیکه از گزینه (ب) استفاده شود، 2 نیروی فشاری و کششی با یکدیگر متعادل گردید وتنشها در زیر پی و روی خاک توزیع یکنواخت تر خواهد داشت، لذا استفاده از پی گسترده یکپارچه برای بارهای جانبی منطقیتر میباشد. از طرف دیگر طولانی بودن پی موجب میگردد که تنشهای ناشی از درجه حرارت و جمع شدگی، باعث تأثیرات نامطلوبی در پی گردد و علاوه بر آن، چنانچه تحت اثر بارهای ثقلی غیر همزمان قرار گیرد، در پی، ایجاد تنش های زیاد بنماید. بنابراین بتن ریزی در زیر هر یک از برجها بصورت مجزا ودر عرض به فاصله 30 الی 50 سانتیمتر انجام گردیده است و پس از اعمال کلیه بارهای ثقلی و مرتفع شدن اثرات جمع شدگی ودرجه حرارت، این فاصلهها با بتن مرغوب به همراه مواد منبسط شونده پر میگردند.
بررسی مخاطره پذیری لرزهای منطقه
گستره تهران در کوهپایههای جنوبی کوههای البرز مرکزی قرار گرفته و شمالیترین فرونشست ایران مرکزی به حساب میآید. کوههای البرز در شمال تهران متشکل از یک سری چین خوردگیهای با امتداد شرقی- غربی است و شدت دگرریختی در دو کناره شمالی گسله تهران به بیشترین مقدار خود رسیده و بلندیهای البرز به ترتیب بر دشت کناری خزر در شمال و دشت تهران در جنوب رانده شده است.
از مهمترین گسلهایی که نزدیکترین فاصله تقریبی آنها از ساختگاه حدود کمتر از 10 کیلومتر میباشد میتوان موارد زیر را نام برد: گسل شمال تهران، گسل امامزاده داوود، پورگان وردیج، نیاوران، محمودیه، طرشت، عباس آباد، گسل تلویزیون، باغ فیض، نارمک و در محدوده ساختگاه موردنظر باتوجه به خاکبرداری قابل توجهی که انجام شده بود آثار گسلی مشاهده نگردید.
بررسی روند لرزه خیزی
بررسی روند لرزه خیزی این گستره بااستفاده از به کارگیری روش kijko در سه حالت انجام گرفته است:
حالت اول: بادر نظر گرفتن فقط لرزه های تاریخی
حالت دوم: با منظور نمودن لرزههای سده بیستم
حالت سوم: ترکیبی از مجموع حالتهای اول و دوم با در نظر گرفتن لرزه های تاریخی و لرزه های سده بیستم
احتمال عدم رویداد لرزه ای با بزرگی 7 ریشتر در طول مدت 50سال یا 100 سال به ترتیب حدود 60 و 35 درصد می باشد؛ یعنی برای سازه ای باعمر مفید 50 یا 100 سال می توان این احتمال عدم رویداد را در نظر گرفت.
بیشینه مقادیر شتاب قائم و افقی زمین
در مطالعات انجام شده با استفاده از برنامه seisrisk III بیشینه مقادیر شتاب زمین محاسبه شدهاند. اطلاعات دیگری نظیر رابطه طول گسلش و بزرگی مورد نیاز بوده است که آن نیز با استفاده از روابط شناخته شده جهانی (رابطه ولز - کاپراسمیت) به دست آمدهاند. بر اساس این محاسبات مقادیر شتاب افقی و قائم در سازه های زمانی مختلف (30، 50، 75 و 100سال) با احتمال فزونی خاص (50%، 37 %، 10%) برآورد شدهاند.
در صورتیکه عمر مفید سازه 50 سال فرض شود با در نظر گرفتن احتمال فزونی 37 درصد، مقادیر شتاب افقی و قائم به ترتیب0/63 g و0/72 g برآورد شده است.
بررسی پاسخ دینامیکی آبرفت
به این منظور به عنوان یک روش اندازهگیری سریع و اقتصادی در محل ساختگاه چهارگمانه با عمق های 65/75, 50 , 50 , 65/75 متر حفر گردید و لایههای آبرفت مورد آزمایش محل S.P.T قرارگرفته و نمونه های حاصله تحت آزمونهای آزمایشگاهی قرار گرفتند. این روش با دقت قابل قبولی سرعت انتشار امواج را در لایههای خاک به دست می دهد.
با استفاده ا
پاورپوینت-اصول اجرای ساختمانهای بلند- در 100 اسلاید-powerpoin-ppt
سیستم سازه ای برجهای هزاره سوم
در تشریح سیستم سازهای این برجها لازم است به دونکته اصلی توجه شود. در واقع این سیستم از دو بخش تقریباً مجزای ثقلی و لرزه بر تشکیل شده است. اصطلاحات لرزه بر و ثقلی بر اساس مقدار جذب برش نیروی زلزله توسط هر یک از سیستمها، به آنها نسبت داده شده است.
الف) سیستم لرزه بر: در طرح این برجها از دو سیستم لوله ای متداخل، به اضافه مهاربندی همگرا به عنوان بخش لرزه بر
ساختمان استفاده شده است . قابهای سیستم لرزه بر در پیرامون سازه قرار گرفتهاند؛ ضمن آنکه دو قاب لرزه بر میانی هم در یک جهت موجود میباشند
ب) سیستم ثقلی:
سیستم ثقلی که میان بخش لرزه بر محصور شده است، بر روی ستونهای میانی که تقریباً با راندمان 100% بطور ثقلی عمل میکنند، قرار گرفته است و تیرهایی که این ستونها را به سیستم لرزه بر پیرامونی مرتبط میکنند عموماً - به جز سه طبقه پایین - با اتصال ساده طرح شدهاند. با توجه به توضیحات فوق ملاحظه میشود، سختی این تیرها نقشی در نحوه توزیع بارهای جانبی نخواهد داشت و به این جهت در مدل، ساده سازی صورت گرفته است.
استفاده از تیرهای با مقطع متغیر در طرح تیرهای ثقلی علاوه بر صرفهجویی در مصالح، به جهت ایجاد مسیری مناسب برای عبور لولههای تأسیساتی صورت گرفته است و به این ترتیب نیازی به افزایش بیشتر ارتفاع طبقه نمی باشد.
سیستم سقف برجهای هزاره سوم
سقف این برجها از نوع کامپوزیت است و عملکرد دالهای آن به صورت دوطرفه میباشد.
همانطور که در گزارش مندرج در شماره پنجم ذکر شده مطالعات ژئوتکنیک، ژئوفیزیک، تهیه طبف ویژهِ ساختگاه، زهکشی و کنترل کیفیت عملیات بتنی این پروژه توسط مهندسان مشاور دریا خاک پی در دست انجام است.
مطالعات ژئوتکنیکی در محدوده احداث برجها
مطالعات ژئوتکنیکی به منظور تعیین خصوصیات خاک و لایههای زمین در محدوده احداث برجها به شرح زیر انجام پذیرفته است:
الف) مطالعات ژئوتکنیک اکتشافی تکمیلی
تعیین مشخصات فیزیکی و مکانیکی لایه های خاک
تعیین پارامترهای موثر در پایداری و تغییر شکل پذیری لایه های خاک
تعیین ظرفیت باربری و نشست خاک و پیشنهاد گزینه های مناسب پی
تعیین مشخصه های خاک جهت برآورد نیروی زلزله
شناسایی شرایط هیدروژئولوژیکی و آبگذارانی لایه های خاک
بررسی امکان وجود نابهنجاری های ژئوتکنیکی در محدوده مورد نظر
ب) مطالعات تهیه طیف ویژه ساختگاه
تعیین لرزه خیزی ساختگاه
تعیین مشخصات هندسی دینامیکی لایه های آبرفتی
انجام تحلیل بزرگنمایی حاصل از اثر وجود آبرفت
تهیه شتاب نگاشت طراحی در سطوح مختلف
تهیه طیف طراحی در سطوح مختلف لرزه ای در رقومهای موردنظر
بررسی نشست سازه
در بررسی نشست سازه شالوده گسترده در وسط ساختگاه، داده های مورد نیاز برای انجام این تحلیلها با استفاده از آزمایشهای برجا و آزمایشگاهی تعیین گردید.
اثر لایه سطحی خاک کم مقاومت در کف گود، با در نظر گرفتن یک لایه جدید با ضریب ارتجاعی نسبتاً کمتر مدل گردید.
با توجه به یکنواختی بافت زیر سازه، حداکثر نشست مجاز ساختمان 100 میلیمتر در نظر گرفته شده است. مقایسه نتایج محاسبات نشست بااستفاده از نرمافزار Plaxis نشان میدهد که حداکثر میزان نشست محاسبه شده از نشست مجاز (100 میلیمتر کمتر) میباشد.
سیستم پی
با توجه به نوع سیستم باربر جانبی برای برجهای شمالی، مرکزی و جنوبی که سیستم لوله ای درجداره خارجی هریک از برجها میباشد دو گزینه زیر برای پی برجها قابل بررسی است:
الف) سیستم پی گسترده برای هریک از برجهای شمالی، جنوبی و مرکزی؛ به طوریکه با درزهای انقطاع از یکدیگر مجزا گردیده باشند.
ب) سیستم پی گسترده یکپارچه و بدون درز انقطاع برای هر سه برج شمالی، جنوبی و مرکزی.
در سیستم گزینه الف با توجه به یکسان بودن برجها به لحاظ مشخصه های دینامیکی بروی خاک ناحیه درز به صورتی است که فشار زیاد برج مرکزی موجب می گردد که خاک زیر برج شمالی تحت اثر فشار قرار گرفته و پی برج شمالی تمایل به بلند شدن از روی آن داشته باشد.در صورتیکه از گزینه (ب) استفاده شود، 2 نیروی فشاری و کششی با یکدیگر متعادل گردید وتنشها در زیر پی و روی خاک توزیع یکنواخت تر خواهد داشت، لذا استفاده از پی گسترده یکپارچه برای بارهای جانبی منطقیتر میباشد. از طرف دیگر طولانی بودن پی موجب میگردد که تنشهای ناشی از درجه حرارت و جمع شدگی، باعث تأثیرات نامطلوبی در پی گردد و علاوه بر آن، چنانچه تحت اثر بارهای ثقلی غیر همزمان قرار گیرد، در پی، ایجاد تنش های زیاد بنماید. بنابراین بتن ریزی در زیر هر یک از برجها بصورت مجزا ودر عرض به فاصله 30 الی 50 سانتیمتر انجام گردیده است و پس از اعمال کلیه بارهای ثقلی و مرتفع شدن اثرات جمع شدگی ودرجه حرارت، این فاصلهها با بتن مرغوب به همراه مواد منبسط شونده پر میگردند.
بررسی مخاطره پذیری لرزهای منطقه
گستره تهران در کوهپایههای جنوبی کوههای البرز مرکزی قرار گرفته و شمالیترین فرونشست ایران مرکزی به حساب میآید. کوههای البرز در شمال تهران متشکل از یک سری چین خوردگیهای با امتداد شرقی- غربی است و شدت دگرریختی در دو کناره شمالی گسله تهران به بیشترین مقدار خود رسیده و بلندیهای البرز به ترتیب بر دشت کناری خزر در شمال و دشت تهران در جنوب رانده شده است.
از مهمترین گسلهایی که نزدیکترین فاصله تقریبی آنها از ساختگاه حدود کمتر از 10 کیلومتر میباشد میتوان موارد زیر را نام برد: گسل شمال تهران، گسل امامزاده داوود، پورگان وردیج، نیاوران، محمودیه، طرشت، عباس آباد، گسل تلویزیون، باغ فیض، نارمک و در محدوده ساختگاه موردنظر باتوجه به خاکبرداری قابل توجهی که انجام شده بود آثار گسلی مشاهده نگردید.
بررسی روند لرزه خیزی
بررسی روند لرزه خیزی این گستره بااستفاده از به کارگیری روش kijko در سه حالت انجام گرفته است:
حالت اول: بادر نظر گرفتن فقط لرزه های تاریخی
حالت دوم: با منظور نمودن لرزههای سده بیستم
حالت سوم: ترکیبی از مجموع حالتهای اول و دوم با در نظر گرفتن لرزه های تاریخی و لرزه های سده بیستم
احتمال عدم رویداد لرزه ای با بزرگی 7 ریشتر در طول مدت 50سال یا 100 سال به ترتیب حدود 60 و 35 درصد می باشد؛ یعنی برای سازه ای باعمر مفید 50 یا 100 سال می توان این احتمال عدم رویداد را در نظر گرفت.
بیشینه مقادیر شتاب قائم و افقی زمین
در مطالعات انجام شده با استفاده از برنامه seisrisk III بیشینه مقادیر شتاب زمین محاسبه شدهاند. اطلاعات دیگری نظیر رابطه طول گسلش و بزرگی مورد نیاز بوده است که آن نیز با استفاده از روابط شناخته شده جهانی (رابطه ولز - کاپراسمیت) به دست آمدهاند. بر اساس این محاسبات مقادیر شتاب افقی و قائم در سازه های زمانی مختلف (30، 50، 75 و 100سال) با احتمال فزونی خاص (50%، 37 %، 10%) برآورد شدهاند.
در صورتیکه عمر مفید سازه 50 سال فرض شود با در نظر گرفتن احتمال فزونی 37 درصد، مقادیر شتاب افقی و قائم به ترتیب0/63 g و0/72 g برآورد شده است.
بررسی پاسخ دینامیکی آبرفت
به این منظور به عنوان یک روش اندازهگیری سریع و اقتصادی در محل ساختگاه چهارگمانه با عمق های 65/75, 50 , 50 , 65/75 متر حفر گردید و لایههای آبرفت مورد آزمایش محل S.P.T قرارگرفته و نمونه های حاصله تحت آزمونهای آزمایشگاهی قرار گرفتند. این روش با دقت قابل قبولی سرعت انتشار امواج را در لایههای خاک به دست می دهد.
با استفاده از نتایج آزمایش محلی و نفوذ استانداردS .P.T از طریق روابط تجربی موجود برای درک رفتار دینامیکی توده آبرفت در محل ساختگاه تحت اثر حرکات لرزهای، طیفهای پاسخ آبرفت برای سطوح شتاب (5/0,35/0,3/0,25/0,23/0,2/0,15/0,1/0) برابر شتاب ثقل محاسبه شدهاند. برای این محاسبات از نرمافزارEER استفاده شده است. A سطح شتاب مبنا(D.B .L ) برای سنگ بستر براساس تحقیقات موجود، 36/0 شتاب ثقل و سطح شتاب بیشینه طراحیM.D0/5 ( . ) شتاب ثقل ملحوظ گردیده است لکن برای مشاهده تغییرات پاسخ آبرفت به سطوح شتاب مختلف، دامنهای از سطوح شتاب از 1/0 تا 5/0 شتاب ثقل مورد تحلیل قرار گرفته است.
اثرات توپوگرافیک
به دلیل قرارگیری ساختگاه در مناطق مسطح، اثرات توپوگرافی عملاً تأثیر چندانی بر روی طیف پاسخ ساختگاه ندارد.
طیف طراحی زلزله
بررسیها نشان میدهد که اثر آبرفت به طور مشخص طیف پاسخ سنگ را تحت تاثیر قرارداده است ، بهطوریکه در پریودهای پائین (کمتر از نیم ثانیه) باعث کاهش مقادیر طیفی شده است. روند فوق مبین این موضوع است که اثر وجود آبرفت باخصوصیات غیرخطی پریود اصلی طیف پاسخ را به مقادیر پریودهای بزرگتر انتقال داده است .
همچنین پهنای مقدار حداکثر طیفی به مقدار قابل توجهی افزایش یافته و طیف وسیعتری از پریود ها را دربرگرفته است که چنانچه پریود اصلی سازه در این محدوده قرار بگیرد به علت بروز پدیده تشدید، بیشترین شتاب پاسخ طیفی در سازه به وجود خواهد آمد که ملاحظات لازم باید در نظر گرفته شود.
با توجه به مطالب فوق، طیف پیشنهادی DBL حداکثر مقادیر طیفی را بین پریودهای 04/1و 27/0 ثانیه برابر 0/85 g دارد و طیف پیشنهادی MDL حداکثر مقادیر طیفی خود را در محدوده بین پریودهای 44/0 تا 84/0 ثانیه برابر با 0/38 g دارد.
در نتیجه در هر سطح شتاب طراحی سازه به نحوی انجام شده است که پریود اصلی سازه در محدوده شتاب حداکثر طیفی قرار نگرفته است و پدیده تشدید اتفاق نیفتاده است.
کنترل کیفیت مصالح و نظارت اجرایی
از آنجا که طراحی مناسب توا‡م با اجرای دقیق و کنترل کیفیت مصالح، مقاومسازی سازه را در برابر نیروهای وارده امکانپذیر میسازد، در این پروژه نسبت به کنترل کیفیت مصالح بکار رفته اقدامات زیر انجام میگیرد:
کیفیت بتن :
به منظور دسترسی به کیفیت مطلوب و جلوگیری از نابودی خواص بتن - در حین حمل - نسبت به دایرکردن بچینگ پلنت در محل کارگاه مبادرت نموده و در تمام مدت اقدامات لازم نظیر تست مواد سنگی، سیمان و آزمایشهای مربوطه با استقرار آزمایشگاه محلی انجام میشود.
کیفیت مصالح فولادی:
برای بررسی کیفیت مصالح فولادی تمام مصالح قبل از ورود به کارخانه ساخت تحت آزمایشهای مربوطه قرار گرفته و بعد از حصول اطمینان از تطابق مشخصات مواد فلزی با موارد در نظر گرفته شده در طراحی، اجازه حمل داده میشود.
همچنین در کارگاه ساخت با استقرار یک اکیپ (Q.C ) تمام آزمایشهای مربوط به جوش نظیر آزمایشات ذرات مغناطیسی( M.T ) اولتراسونیک(U.T ) ، رنگهای نافذ( P.T) و رادیوگرافی( R.T) و همچنین اجرای دقیق روند جوشکاری(W.P.S ) جهت جلوگیری از ایجاد تنشهای پسماند بعد از جوشکاری کنترل میگردد.
از آنجا که این سازه دارای اتصالات پیچ و مهره ای (اصطکاکی و اتکایی) میباشد، تمام آزمایشهای مربوط به پیچ نظیر آزمایش ترکیب شیمیایی کوانتومتری، سختی سنجی، کنترل ابعادی، کشش کلگی، ریزسختیسنجی و ... نیز انجام میگیرد. درکارگاه نصب هم ضمن نظارت کافی به لحاظ اطمینان از انجام اتصالات اصطکاکی ضمن استفاده از ترکمتر از واشرهای D.T.I جهت کنترل مضاعف ایجاد اصطکاک لازم در اتصالات استفاده میگردد
رفتار سیستم های مختلف باربر در سازه های بلند
اهمیت موضوع
با توجه به خسارات و تلفات ناشی از زلزله در کشورهای زلزله خیز، لزوم طراحی سازه های مقاوم در برابر زلزله امری انکار ناپذیر است. برای طرح یک ساختمان در مقابل زلزله لازم است اطلاعاتی جامع و کامل از رفتار آن در مقابل نیروهای ناشی از زلزله در دست باشد. باید دانست که رعایت ضوابط و مقررات مندرج در آیین نامه ها تضمین کنندة مقاوم شدن کامل ساختمانها در برابر نیروهای ناشی از زلزله نیست. به همین جهت باید رفتار سازه ها را به طور کلی و به دقت مورد توجه قرار داد. شکل پذیری یکی از خواص بسیار مهم سازه هایی است که اگر تحت تأثیر نیروهای لرزه ای واقع شوند، باید از خود بروز دهند. هر سازة پایدار یا مقاوم در برابر زلزله باید هم به صورت کلی و یک مجموعۀ کامل، شکل پذیر باشد و هم اعضای آن به تفکیک شکل پذیر باشند. بنابراین با توجه به نوع سازه ای که برای مناطق زلزله خیز طراحی می شود، باید مصالح به کار رفته در آنها به نحوی اختیار و ترکیب شوند که نتیجۀ رفتار آنها، شکل پذیر بودن را تأمین نماید.
با تکیه بر روشهای سنتی، نمی توان سازه بلندی ساخت که در برابر زلزله های مخرب مقاوم باشد. حتی اگر همه ضوابط آیین نامه زلزله از نظر طراحی و محاسبات رعایت شده باشد، با اجرای سنتی و دخالت انسان در اجزای مقاوم کننده ساختمان همانند بتن ریزی ها و جوشکاری ها هرگز نمی توان به یک سازه مناسب دست پیدا کرد. فن آوریهای نو تلاش می کنند تا دخالت انسان را در حین ساختن به حداقل رسانده و با صنعتی کردن اجرا، یک ساختمان همگن و مطمئن بنا نمایند.
ساختمان مسکونی از نظر اسکلت باید نه تنها مقاوم در برابر نیروهای زلزله ساخته شود، بلکه باید دارای دوام لازم در مدت زمان پیش بینی شده برای بهره برداری از آن نیز باشد. اگرچه از نظر کارکرد اقتصادی می توان بخشهایی از ساختمان را از مصالح سبک بنا نمود، اما اسکلتی که بتواند کارکرد درست داشته باشد معمولاً وزن قابل ملاحظه ای از ساختمان را به خود اختصاص می دهد. با افزایش ارتفاع و به تبع آن نیروهای حاصل از زلزله مقاطع باربر ساختمان بسیار بزرگ شده و تکانهای ناشی از نیروی زلزله، در طبقات فوقانی شدید می شود. برای پیشگیری از این رویدادها، روشی تحت عنوان سوپرفریم R.C برای اسکلت ساختمان، در کشور ژاپن، ابداع شده و به عنوان جدیدترین فناوری به مورد اجرا گذاشته شده است. در این روش ضمن کاهش مقاطع باربر، با پیش ساخته نمودن ستون ها و همچنین کنترل حرکات ساختمان در حین زلزله و جذب انرژی به وسیله میراگرهای هیدرومکانیکی، یک ساختمان مطمئن از نظر رفتار در برابر نیروها و بسیار مناسب برای سکونت ساخته می شود.
فصل اول مقدمه و کلیات
تعیین مشخصات ساختمان هایی که در گروه سازه های بلند قرار می گیرند بسیار مشکل است، زیرا بلندی خود یک حالت نسبی است و ساختمان ها را نمی توان بر حسب ارتفاع یا تعداد طبقات، دسته بندی و تعریف نمود. بلندی یک ساختمان بستگی به شرایط اجتماعی و تصورات فرد از محیط دارد، بنابراین ارائه یک معیار قابل قبول همگانی برای تعریف بلندی سازه غیرممکن است. از نظر مهندسی هنگامی می توان سازه را بلند نامید که ارتفاع آن باعث شود که نیروهای جانبی ناشی از باد و زلزله، بر طراحی آن اثر قابل توجهی گذارند. همچنین نمانند نیروهای ثقلی، تأثیر نیروهای جانبی در سازه ها کاملاً متغیر بوده و به سرعت با افزایش ارتفاع شدت می یابد. سه عامل اساسی که باید در طراحی تمام سازه های بلند در نظر گرفته شوند عبارتند از :
کتاب انواع پلها و نحوه طراحی، ساخت و اجرای پل- در 144 صفحه-docx
پل سازی تاریخچهای به درازای پیدایش بشریت دارد. بی گمان از همان نخستین روزهایی که بشر پی برد برای عبور از رودخانه ها میتوان از تنه درختان استفاده کرد، پایههای این علم به وجود آمد. چنین به نظر می رسد که انسان در مراحل بدوی، برای عبور از رودهای عریض و کم عمق و یا مسیل ها، این گونه چاره اندیشیده که در هنگام کم آبی در وسط آن تکیه گاهی ساخته و تنه درختان بلند در دو سوی این ساحل و این تکیه گاه قرار دهد تا به این وسیله مشکل عبور و مرور را حل کند. این تجربیات به مرور و به ویژه در ایران به ایجاد پلهای بسیاری انجامید که نمونه های آن بسیار است.
پل سازی در دوران اسلامی
با ورود اعراب مسلمان به ایران و انقراض سلسله ساسانیان، تقریبا پیشرفت معماری، به خصوص پل سازی برای یک یا دو قرن کند گردید و سیر نزولی داشت. این مسئله به سه عامل بستگی داشت:
1) اعراب از سرزمینی آمده بوده اند که فاقد رودخانه بزرگ و در نتیجه پل های مهم بود. بنابراین می توان گفت که با این اوصاف، اعراب فاقد امکانات علمی کافی درباره معماری و به خصوص پل سازی بودند.
2) فقدان امکانات و آشنا نبودن به موقعیت محلی
3) اشتغال اعراب به مسائل نظامی، سیاسی و فرهنگی فرصتی برای احداث پل برایشان نگذاشته بود.
و به همین جهت هنگام لشکرکشی و یا در موارد ضروری دیگر، اعراب کماکان مجبور به استفاده از پل های دوران قبل بودند و احتمالا به وسیله معماران بومی تعمیراتی جزئی نیز در آن به عمل می آوردند. احیانا اگر احداث پل هم صورت می گرفت بیشتر از سوی متمکنین و افراد خیر صورت می گرفت.
به طور کلی در دوران اسلامی، پل سازی به دو صورت انجام می گرفت:
1) احداث پل که از قرن چهارم به بعد پیشرفت زیادی داشت.
2) تعمیر و بازسازی پل های قدیمی.
پل سازی در عصر صفویه
هرج و مرجی که پس از مرگ سلطان ابوسعید در سراسر ایران به وجود آمده بود با ظهور شاه اسماعیل صفوی و سرکوب شدید متمردین و شورشیان فروکش کرد و آرامش بر پایه قدرت پدید آمد و زمینه را برای اصلاحات دوره شاه عباسی فراهم آورد.
با روی کار آمدن شاه عباس و از هنگامی که اصفهان به پایتختی برگزیده شد، این شهر به عنوان یکی از درخشانترین شهرهای شرق گسترش یافت و بار دیگر تمام نیروهای هنری کشور را در خود متمرکز کرد. بدین ترتیب اصفهان آیینه تمام نمای هنر معماری دوران صفوی شد. در این شهر مساجد و میدان های با شکوه و قصرها و خیابان های متعدد ساخته شد. برای عبور از رودخانه زاینده رود، پل های عظیم احداث شد. برخی از این پل ها در شهر اصفهان مستقیماً زیر نظر شاهان صفوی و دستگاه حکومتی ساخته می شد و ابتکارات بیشتری در آن به کار می رفت. پل های سی و سه پل، پل خواجو و پل جویی علاوه بر محیاکردن امکان عبور و مرور، محل تفرج شاه و درباریان و گاه سفرای کشورهای خارجی در این عصر به شمار می رفته است.
احداث پل در این دوره فقط به بیرون از شهرها و مسیر جاده ها محدود نمی شد و در داخل شهرها نیز پل سازی صورت می گرفت.
با بررسی دوره های مختلف از دوران اسلامی تا زمان صفویه، هیچ دوره ای از تاریخ ایران، راه سازی و احداث ساختمان های مربوط به آن، یعنی پل و کاروانسرا، همچون دوران صفویه گسترش نیافته است و اکثر پل هایی که امروزه در گوشه کنار این سرزمین پهناور به چشم می خورد از آثار ارزنده مربوط به این عصر می باشد. همچنین یکی از راه های ساخته شده در این عصر راه شمال است.
پل سازی در دوره قاجاریه
در زمان حکومت سلاطین قاجار، حوادث ناگواری در ایران روی داد که منجر به ضعف کشور و تجزیه بخش هایی از آن و متزلزل شدن اساس استقلال ایران شد. بروز جنگ های متعدد، بی لیاقتی پادشاهان، بی نظمی امور، خیانت و نفاق امرا و کارگزاران دربار باعث شد که وقت پادشاهان مستبد و هوسران صرف جنگ ها و یا خوش گذارنی درباریان و ایجاد حرمسرا شود. به همین جهت اقدام مهمی در زمینه اصلاحات کشور صورت نگرفت و اکثر راه ها همان راه هایی بودند که پیش از آن در زمان صفویه ساخته شده بود؛ از جمله راه هایی که در دوره قاجار احداث شد دو راهی بود که تهران را از راه رشته کوه های البرز به مازندران مرتبط می ساخت که در زمان امیرکبیر ساخته شد.
راه هایی که در دوره قاجاریه احداث شد عبارتند از:
1) راه تهران- چالوس که ناصرالدین شاه دستور ساخت آن را داد.
2) راه هراز که در همان مسیر شاه عباسی که به مرور از بین رفته بود ساخته شد.
بعد از مرگ امیرکبیر، اکثر راه ها و پل هایی که در زمان قاجاریه آباد بود و یا نشانه ای از اصلاحات امیرکبیر داشت به علت اهمال مسئولین وقت رو به ویرانی نهاد. با این احوال حکومت وقت قادر نبود راسا نسبت به ایجاد راه های مناسب اقدام کند و ساختن این راه ها را به موسسات و شرکت های مختلف داخلی و خارجی واگذار کرد.
پل طاقی است روی رودخانه، دره، یا هر نوع گذرگاه که رفت و آمد را ممکن می سازد.
امروزه در مبحث مدیریت شهری، پل را سازه ای برای عبور از موانع فیزیکی قلمداد می کنند تا ضمن استفاده از فضا بتواند عبورومرور و دسترسی به اماکن را تسهیل کند.
واژه پل که در پهلوی به صورت (Puhl) آمده، در زبان فارسی به صورت پول نیز به کار رفته است.
ساخت پل های سنگی به دوران قبل از رومی ها برمی گردد که در خاور میانه و چین پل های زیادی به این شکل برپا شده است.
در ایران نیز ساختن پل های کوچک و بزرگ از زمان های بسیار قدیم رواج داشته و پل هایی نظیر سی و سه پل، پل خواجو و پل کرخه بیش از ۴۰۰ سال قدمت دارند.
در زبان عربی واژه های جِسر و قنطره به معنای پل است؛ با اینکه لغت شناسان عرب این دو واژه را به یک معنا گرفته اند، در عین حال تفاوت هایی هم میان آنها گذاشته اند و قنطره را به معنای پل سنگی یا آجری (قوس دار) گرفته اند.
علاوه بر این، قنطره گاه به معنی مجرای آب، سدّ و قلعه هم به کار رفته است.
در متون تاریخی و جغرافیایی معمولاً جسر به معنای پل های قایقی یا چوبی به کار رفته است و احتمالاً از همین روست که برخی از محققان تصریح کرده اند که جسر به معنای پل زورقی یا چوبی است.
احتمالاً قدیمترین و ابتدایی ترین شکل پل به زمانی بازمی گردد که بشر توانست با استفاده از تنه درختان و سنگ های بزرگ، امکان عبور از نهرها و درّه ها و مسیل ها را فراهم آورد.
از اینرو ساخت پل و استفاده از آن در مناطق کوهستانی و دارای عوارض طبیعی، بیش از نواحی مسطّح و کویری معمول بوده است.
اما پل های واقعی از وقتی شکل گرفتند که تکیه گاه و پایه های پل ابتدا آماده می شد و سپس یک تخته سنگ یا چند تیر چوبی را روی دو پایه می نهادند و روی آنها را تخته پوش می کردند.
قدیمترین پل قوسی در ایران که آثار آن تاکنون نیز بر جای مانده، پلی است که اورارتوها در قرن هشتم پیش از میلاد بر رود ارس بنا کردند.
در ساحل ایرانی رود ارس یک پایه از این پل بر جای مانده که از سنگ های بزرگی ساخته شده است.
از دوره هخامنشی نیز پل های قوسی باقی مانده است. باستان شناسان انگلیسی یکی از این پل ها را که در قرن چهارم و پنجم پیش از میلاد در پاسارگاد ساخته شده، شناسایی کرده و از زیر خاک بیرون آورده اند.
این پل با ۱۶ متر پهنا روی ۳ ردیف پایه، هر ردیف شامل ۵ ستون سنگی، بنا شده و سطح روی آن از چوب بوده است.
از دیگر پل های قوسی دوره ساسانی که ۷ چشمه از ویرانه های آن باقی مانده، پل شاپوری در ۲ کیلومتری خرّم آباد است.
دیگر پل قوسی مهم دوره ساسانی پل چم نمشت روی رود صیمره است که اکنون قسمتی از پایه های فروریخته آن برجای مانده است.
علاوه بر پل های قوسی زیبا و متعدد که پیش از اسلام به دست رومیان یا ایرانیان ساخته شده بود، پل های زیادی نیز در عصر اسلامی برپا گردید.
در میان پل های قوسی دوره اسلامی پل سنگی ایذه که یاقوت حموی آن را از عجایب جهان خوانده اهمیت ویژه ای دارد. این پل به نام مادر اردشیر بابکان، خرّزاد نامیده می شده و دارای طاقی به ارتفاع ۱۵۰ ذراع از سطح آب بوده است.
همچنین پل آجری هندوان که دو محله خاوری و باختری اهواز را به هم وصل می کرده، اهمیت داشته است.
لرستان نیز چندین پل از زمان ساسانیان بر رودخانه کشگان، که از نزدیکی خرم آباد می گذشت، وجود داشت که بعدها احیا و مرمت شد.
یکی دیگر از پل ها، که برخی باستان شناسان آن را متعلق به دوره ساسانی می دانند، پل شهرستان در ناحیه جی قدیم بوده که بقایای آن اکنون در ۴ کیلومتری شرق اصفهان وجود دارد. پایه های این پل روی سنگ های طبیعی کف رودخانه استوار شده است.
در فاصله قرون سوم تا پنجم در خراسان بزرگ و ماوراءالنهر چند پل مشهور وجود داشت. در روزگار معاویه، عطاءبن سائب، فرمانده مسلمانان، روی ۳ رود در شهر بلخ ۳ پل ساخت که به نام او به قناطر عطا شهرت یافتند.
در قرن سوم روی رود وخشاب بر سر راه تملیات به واشجرد در قبادیان پل سنگی معروفی بوده که دو پایه آن بر دو صخره برجسته بنا شده بود.
یکی از جالب ترین پل های ایران پل قافلانکوه بر رودخانه قزل اوزن در میانه است که بر اساس کتیبه آن در دوره تیموری و در سال های ۸۸۹ ـ۸۹۰ ساخته شده است.
در دوره صفویه، بویژه به دلیل اتخاذ سیاست گسترش راه های کاروانرو و افزایش بنای کاروانسراها، پل های بسیاری در مناطق مختلف ایران احداث شد.
در ۵۰ کیلومتری غرب بندرعباس در جاده کاروانرو اصفهان ـ بندرعباس در ۲۰ کیلومتری مصب رود کُول، بقایای پلی به چشم می خورد که با ۸۰۰ متر طول طویل ترین پل ایران محسوب می شده است.
در دوره صفوی چند پل بسیار زیبا در اصفهان ساخته شده که از جمله مهمترین آنها می توان به پل خواجو، پل مادنان، سی و سه پل و پل جویی اشاره کرد.
مادنان یا پل سرفراز در زمان شاه سلیمان صفوی و به دست یکی از ثروتمندان ارامنه ساخته شد. پل جالب توجه دیگر پل خان است که در اوایل قرن ۱۱ بر سر راه اصفهان به شیراز بر رود کُر ساخته شد.
در این دوره در آذربایجان نیز پل های زیادی ساخته شد، از جمله پل سرخ مهاباد که در ۱۰۷۹ بر رود ساوجبلاغ بنا شد و برخی از پژوهشگران پایه های آن را متعلق به دوره هخامنشی می دانند.
پل دیگر که در شهر نیر در استان اردبیل واقع است، پایه هایی به ارتفاع ۱.۵متر دارد و در ساخت آن از سنگ های مستطیل شکل تراش خورده گورستان های متروک استفاده شده است.
در ساخت پل دختر در میانه نیز سنگ های قبرستان ها را به کار برده اند.
پل سازی همراه با احداث جاده های کاروانرو در دوره قاجار نیز کمابیش ادامه یافت. پل هایی که در دوره اخیر ساخته شده، به پیروی از معماری جدید، با آهن یا بتون مسلح ایجاد و روی آنها با سنگ های طبیعی تزیین شده است.
در مسیر راه آهن ایران دو پل از اهمیت بیشتری برخوردارند: پل وِرِسک، در مسیر تهران ـ گرگان، دیگری پلی فولادی که در درّة قُطور است.
انواع پل ها:
پل قوسی، پلی است با تکیه گاه های انتهائی در هر طرف، که شکلی نیم دایره مانند دارد. پلی که از رشته ای از قوس ها تشکیل شده باشد، پل دره ای نامیده می شود. پل قوسی ابتدا توسط یونانی ها و از سنگ ساخته شد. بعدها، مردم باستان از ملات در پل های قوسی خود استفاده کردند
پل فلزی
پاورپوینت-پل ها و اصول و قوانین اجرای آنها- در 36 اسلاید-powerpoin-ppt
پل
پل، سازه ای است فلزی، بتنی و یا با مصالح ساختمانی برای عبور راه، راهآهن و یا پیاده، از روی آب و یا مسیر راهی دیگر.
در تعریف قدیمی چنین میگفتند که پل طاقی است بر روی رودخانه، دره، یا هر نوع گذرگاه که رفتوآمد را ممکن میسازد. اما امروزه در مبحث مدیریت شهری، پل را سازهای برای عبور از موانع فیزیکی قلمداد میکنند تا ضمن استفاده از فضا (نه صرفا سطح زمین) بتواند عبورومرور و دسترسی به اماکن را تسهیل کند.
یکی از عناصر پلسازی تیرهای سراسری هستند.
بزرگترین پل ایران
پل شهید کلانتری طولانیترین پل ساختهشده در ایران (سه برابر طولانیترین پل پیشین) به طول هزار و هفتصد و نه متر میباشد که بر روی دریاچه ارومیه ساخته شدهاست و فاصله میان دو شهر تبریز و ارومیه به 135 کیلومتر تغییر دادهاست. این پل در ۲۷ آبان سال ۱۳۸۷ به بهرهبرداری رسید.
انواع پلها
پل شاهتیری
پل قوسی
پل فلزی
پل بتنی مسطح
پل طرهای
پل کابلی
پل خرپایی
پل معلق
پل تشریفاتی
پل سوارهرو
پل هوایی
پل مسطح
ساده ترین نوع پل است که اجزای اصلی آن عبارتند از یک ورقه ی مسطح و پایه هایی است که در طول پل مستقر شده اند و وزن پل و بار روی پل را به زمین منتقل میکنند. این پل ها به علت طراحی ساده و اولیه ای که دارند و مصالح کمی که در فواصل کوتاه لازم دارند به تعداد زیاد در روستا ها مورد بهره بهداری قرار میگیرند .
پل قوسی
پل قوسی، پلی است با تکیه گاههای انتهائی در هر طرف، که شکلی نیم دایره مانند دارد. پلی که از رشتهای از قوسها تشکیل شده باشد، پل درهای نامیده میشود. پل قوسی ابتدا توسط یونانیها و از سنگ ساخته شد. بعدها، مردم باستان از ملات در پلهای قوسی خود استفاده کردند.
با توجه به اصول مقاومت مصالح، شعاع قوس وابعاد این پلها را طوری انتخاب میکنند که بارهای قائم وارده تبدیل به یک نیروی فشاری در امتداد قوس شود. بنا براین در مناطقی با کیفیت خاک مناسب، میتوان دهانههای بزرگ (تا حدود ۵۰۰ متر) را با پلهای قوسی طی نمود.
پل کابلی
تاریخچه پل کابلی
با اینکه به نظر میرسد پلهای کابلی به آینده چشم دوختهاند، ایده آنها مسیر طولانی را پیمودهاست. اولین طرح شناخته شده از یک پل کابلی در کتابی به نام "ماشینهای نوواً - منتشر شده در سال ۱۵۹۵ - آورده شده ولی این ایده تا قرن حاضر که مهندسان شروع به استفاده از پلهای کابلی نمودند؛ مورد استقبال واقع نشده بود. در جنگ جهانی دوم که فولاد کمیاب بود، این طرح برای بازسازی پلهای بمباران شد که هنوز فوندانسیون هایشان پابرجاست، کامل بود. با اینکه از احداث پلهای کابلی در آمریکا دیری نمیگذرد، واکنشها در این مورد بسیار مثبت بودهاست.
پل کابلی و نحوه عملکرد آن
یک پل کابلی نوعی، یک تیر حمال(عرشه پل) پیوسته با یک یا چند برج بنا شده بالای پایههای پل در وسط دهانهاست. از این برجها، کابلها به صورت اریب به سمت پایین (معمولاً هر دو طرف) کشیده شده و تیر حمال(عرشه پل) را نگه میدارد. کابلهای فولادی بی نهایت قوی و در عین حال بسیار انعطاف پذیر هستند. کابلها بسیار مقرون به صرفه میباشند چون سبب ساخت سازهای سبکتر و باریکتر شده که در عین حال قادر به پل زدن بین مصافتهای بیشتری است.اگرچه تنها تعداد کمی از آنها برای نگه داشتن کل پل قوی هستند، انعطاف پذیریشان آنها را در مقابل نیروهایی که به ندرت در نظر گرفته میشوند مانند باد؛ ضعیف مینماید. برای پلهای کابلی با دهانههای طولانی به خاطر تضمین ثبات و پایداری کابلها و پل در مقابل باد، میبایست مطالعات دقیقی انجام شود. وزن سبکتر پل یک وضع نامساعد در بادهای سهمگین و یک مزیت در مقابل زلزله محسوب میشود. نشست غیر هم سطح فوندانسیونها که به مرور زمان یا طی یک زلزله روی میدهد، میتواند پل کابلی را دچار آسیب کند. پس باید در طراحی فوندانسیونها دقت به عمل آورد. ظاهر مدرن و در عین حال ساده پل کابلی آن را به یک شاخص واضح و جذاب تبدیل کردهاست. خصوصیات منحصر به فرد کابلها و به طور کلی سازه، طراحی پل را بسیار پیچیده مینماید. برای دهانههای طولانی تر، جایی که باد و نوسانات باید مورد توجه قرار گیرند؛ محاسبات بی نهایت پیچیدهاند و عملاً بدون کمک کامپیوتر و آنالیز کامپیوتری غیر ممکن میباشند. علاوه بر این ساخت پل کیدهای مشکل میباشد. اتصالات، برجها، تیرهای حمال و مسیر کابلها سازههای پیچیدهای هستند که مستلزم ساخت دقیق میباشند.
طبقهبندی پلهای کابلی
طبقهبندی واضحی برای پلهای کابلی وجود ندارد. به هر حال آنها میتوانند توسط تعداد دهانهها، برجها و کابلها و همچنین نوع تیرهای حمال از یکدیگر تمیز داده شوند. تنوع بسیاری در تعداد و نوع برجها و همچنین تعداد و چینش کابلها وجود دارد. برجهای نوعی به صورت تکی، دوتایی، دروازهای و یا حتی برجهای A شکل استفاده شدهاند. علاوه بر این چینش کابلها به طور عمدهای متفاوت میباشند. بعضی اقسام دارای چینش تکی، چنگی(موازی)، پنکه ای(شعاعی) و ستارهای هستند. در بعضی موارد تنها کابلهای یک طرف برج به عرشه وصل میشوند و طرف دیگر روی یک فندانسیون یا وزنه برابری لنگر میاندازند.
الگوی یک پل کابلی با چینش چنگی(موازی)
الگوی یک پل کابلی با چینش پنکهای(شعاعی)
پلهای کابلی عمدتا به دو بخش ترکه ای و معلق تقسیم بندی می شود.پل های معلق در دهانه های خیلی بزرگ به کار می روندترکیب این پلها عبارت است از دو عددپایه بلند که در دو طرف دهانه قرار دارد و دو دسته کابل که با عبور از بالای پایه ها در دهانه آویزان است و دو انتهای کابل ها در تکیه گاه ثابتی که معمولا بلوک های حجیم بتنی هستند مهار میشود و عرشه توسط تعدادی آویز قائم آویخته می شود.پل های معلق مدرن برای دهانه های بیش از 300متر اقتصادی بوده و اگر عرشه فلزی که سبکتر از نوع بتنی میباشد استفاده شود مقرون به صرفه تر است.پلهای ترکه ای به علت سختی وزیبایی و اقتصاد طرح و سهولت اجرا از سال 1950 میلادی رواج زیادی یافت .اصل اساسی در بررسی رفتار پلهای ترکه ای این است که توسط کابل های متعددی به یک پایه بلند نصب شده اند و دهانه پل در نقاط متعددی گرفته میشود .در این پلها عرشه به صورت صلب از یک طرف روی کوله های پایه ها و از طرف دیگر با کابلها مهار میشوند.پایه های میانی پل به شکل H A I بوده است پلهای ترکه ای با عرشه بتنی تا دهانه های 100ال 700 متر اقتصادی بوده است.ارسال از امید اسداللهی دانشجویی رشته مهندسی راهسازی دانشگاه راه و ترابری.
مزایای و تفاوتهای پل کابلی
برای طول متوسط دهانهها (۱۵۰ تا ۸۵۰ متر) پل کابلی سریعترین انتخاب مناسب برای یک پل میباشد. نتیجه یک پل مقرون به صرفهاست که زیبایی آن غیر قابل انکار است. همچنین پل کابلی بهترین پل برای طول دهانه بین پلهای بازویی و معلق میباشد. در این محدوده طول دهانه، یک پل معلق مقدار بسیار بیشتری کابل نیاز خواهد داشت و این در حالی است که یک پل بازویی کامل، به طور قابل ملاحظهای به مصالح بیشتر نیاز دارد که آن را به مقدار چشمگیری سنگین تر مینماید. ممکن است به نظر برسد پل کابلی شبیه پل معلق است. با اینکه هر دو دارای عرشه هستند که از کابلها آویزانند و هر دو دارای برج هستند؛ ولی این دو پل بار عرشه را به طرق بسیار متفاوتی نگه میدارند. این اختلافات در چگونگی اتصال کابلها به برج میباشد. در پل معلق کابلها آزادانه از این سر تا آن سر دو برج کشیده شدهاند و انتقال بار به تکیه گاههای واقع در هر انتها صورت میگیرد. در پل کابلی، کابلها در حالی که به برجها متصلند به تنهایی بار را تحمل میکنند. در مقایسه با پلهای معلق، پل کابلی به کابل کمتری نیاز دارد، میتوان آن را از قطعات بتن پیش ساخته مشابه ساخت و همچنین احداث آن سریع تر است.
مهار کابلی چگونه کار میکند؟
بایستید و دستان خود را به صورت افقی در هر طرف دراز کنید. فرض کنید آنها پل هستند و سرتان نیز برجی در وسط آن است. در این موقعیت ماهیچههای شما دستانتان را نگاه میدارد. سعی کنید یک مهار کابلی برای نگه داشتن دستانتان بسازید. یک تکه طناب به طول حدودی ۱۵۰ سانتیمتر بردارید. از یک دستیار بخواهید هر یک از دو انتهای طناب را به هر یک از آرنج هایتان ببندد. سپس وسط طناب را روی سر خود قرار دهید. اینک طناب مانند یک مهار کابلی عمل میکند و آرنج هایتان را بالا نگه میدارد. از دستیارتان بخواهید تکه طناب دیگری به طول حدودی ۱۸۰ سانتی متر را این بار به مچهایتان ببندد. طناب دوم را روی سرتا ن قرار دهید. حالا شما صاحب دو مهار کابلی هستید. فشردگی و فشار نیرو را در کجا احساس میکنید؟ ببینیدتاتن مهار کابلی چگونه بار پل (دست هایتان) را به برج (سر شما) منتقل میکند!
پلهای تشریفاتی
جهت زیباتر شدن، بعضی پلها با ارتفاع بیشتر از حد نیاز ساخته میشوند. این نوع پل که بیشتر در باغهای نمادین موجود در شرق آسیا ساخته شدهاست، پل ماه(Moon Bridge)نیز خوانده میشود (از آنجایی که این نوع پل یادآور چگونگی حرکت ماه در آسمان است). بعضی این پلهای موحود در این باغها ممکن است فقط روی یک سری بستر رودهای خشک که جربان آب سنگ ریزههای ته رود را شستهاست گذر کنند. در قصرها اغلبا این پلها بر روی آبراهای مصنوعی به عنوان سمبل یک مسیر خاص به یک مکان خیلی مهم یا یک مکان خیالی و فرضی ساخته شدهاند. برای نمونه ۵ پل در شهر ممنوعه در پکن (پایتخت چین) بر روی یک سری آبراه پر پیج خم ساخته شدهاند که پل مرکزی تنها جهت عبور امپراتور، همسر امپراتور و فرزندانشان بودهاست.
پل
پلها از ساختمانهایی هستند که هم در بیرون از شهر ها و هم درون شهر ها ساخته می شوند . در گذشته گاه از سد ها و بند ها همچون پل بهره گیری میشده است به ویژه آنها که در راستای گذر و رفت و آمد مردم ساخته می شده اند .
پل های کهن
از پلهای کهن در ایران بخشهای اندکی به جا مانده است . اصطخری در کتاب خود از پلی نزدیک ارگان (ارجان یا ارقان) در نزدیکیبهبهان یاد میکند . در گذشته آنجا شهری بزرگ بوده که امروز چیزی از آن باقی نمانده است و شهر بهبهان امروزی جای آن ساخته شده است . کنار شهر کهن پلی بوده با دهانه ای پهن و بلندی آن به اندازه ای بوده که یک سوار بلند بالا روی شتر با نیزه ای در دست می توانسته از زیر آن بگذرد.
در فیروز آباد به سوی هزارپیچ در مسیر کوار پلی وجود داشت که تا این اواخر پابرجا بود ولی افسوس که در کشمکشهایی که میان دولت و قشقایی ها پیش آمد ویران شد . امروزه هنوز آثاری از آن پل سنگی را می توان دید . چند دهانه از آن در پیش از اسلام ساخته شده که هنوز کمابیش برجاست . این پل زمان آل بویه بازسازی شده بود ، بدین صورت که دهانه بزرگ آن به چند چشمه پخش شده تا کوچکتر شوند که این چشمه ها ویران شده است . آنچه باقی مانده است نشان از پیشرفت در پل سازی ایرانیان است .
یکی از پلهای کهن پل چهارباب در خرم آباد است . بیشتر این پلها در سده سوم وچهارم میلادی ساخته شده اند . سپس چشمه های آنها را در سده چهارم و پنجم و ششم هجری بازسازی کرده اند و گاه شکل آنها نیز دگرگون شده است . ولب پایه ها همان پایه های نخستین بوده است .
یکی دیگر از پلهای کهن روی رودخانه کشکان نزدیک خرم آباد است که جاده مهمی از روی آن می گذشته است . این پل را نجم الدین پسر بدرالدین از فرمان روایان شیعی کرد ساخته است که همزمان با آل بویه در غرب ایران فرمان روایی میکرده اند . پلهای دیگری نیز نزدیک خرم آباد یافت می شود که تنها پایه های آنها به جا مانده است .
برخی پل های کهن را اینگونه فرمانروایان بازسازی کرده اند . مانند پل شهرستان در اصفهان که ساختمان نخستین آن در سده ششم پیش از میلاد ساخته شده بود . سپس در سده دوم و سوم میلادی یک بار بازسازی شده و پس از اسلام هم پیوسته باز سازی می شده است . این پل چون دو بخش مهم اصفهان را به هم می پیوسته اهمیت فراوانی داشته است . در زمان کنونی هم که پل باز سازی شده از آن بهره گیری می شود . جالب است که پایه های آن به اندازه ای پایدار و استوار بوده که در هیچ زمانی نیاز به بازسازی آن پیش نیامده است .
یکی دیگر از پل های ارزشمند،"پلدختر" نام دارد که احتمال میرود متعلق به دوره ساسانیان باشد و برخی دلیل نامگذاری آن را به پلدختر را منتسب دانستن پل به نام ایزد بانو آناهیتا میدانند. این پل تاریخی در ورودی شهری به همین نام در جنوب استان لرستان قرار دارد و بنای آن در قرن چهارم هجری قمری مورد مرمت قرار گرفته است اما هماکنون تنها یک دهانه از طاقهای آن برجا مانده و جاده شماره ۳۷ از زیر آن عبور میکند. این پل بی تردید در مسیر ارتباطی بین شهرهای شاپورخواست و جندی شاپور قرار داشته و از اهمیت راهبردی برخوردار بوده است.ارتفاع تنها طاق برجای مانده پل ۱۸ متر از سطح آسفالت جاده و ۳۰ متر از آب رودخانه و عرض آن ۱۱،۳۰ متر است. جهت پل شرقی، غربی و طول آن ۲۷۰ متر است. این اثر تاریخی به شماره ۱۶۷۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
همان گونه که گفته شد برخی از پلها روی بند ها ساخته شده است . مانند بند امیر که همچون پلی است که دو سوی رودخانه را به هم می پیوندد . چند سد دیگر در دنباله بند امیر بوده که برخی از آنها را پیش از اسلام و برخی را پس از اسلام ساخته اند و امروزه بیشتر دهانه های آنها ویران شده اند.[۱]
تحلیل پلها
در تحلیل این نوع سازه ها از ابزارهای ویژه ای مانند تکنولوژی مدل سازی اطلاعات ساختمان BIM استفاده میشود که هم باعث افزایش بهره وری شده و هم هزینه های ساخت را کاهش میدهد نمونه بارز آن پل کروسل که به عنوان یک پروژه بزرگ با موفقیت اجرا و به بهره برداری رسیده است.
پل ها چگونه کار میکنند؟
از زمانها بسیار قدیم بشر در پی عبور از موانع بود. این موانع میتوانند آب رودخانه, دره بین دو بلندی و یا حتی مسیر صعب العبوری باشند. مطمئنا پیشرفت بسیار چشمگیری نیز در این صنعت داشته ایم. طوری که امروزه امکان ساخت پل خلیج Jiaozhou با طول ۴۲٫۵ کیلومتر به کمک تکنولوژی های روز فراهم شده است.
مصالحی که برای ساخت پلها استفاده میشود شامل فولاد – بتن – چوب – سنگ و حتی در برخی موارد گیاهان زنده (پلهای ۵۰۰ ساله هندی که از ریشه درختان در حال رشد ساخته شده اند) هستند. با وجود اینکه ایده اولیه پلها به سادگی قرار دادن یک تنه درخت بریده شده بر روی دره کوچکی است اما برای ساخت پلهای امروزی محاسبات و اقدامات بسیار پیچیده و دقیقی لازم است.
بطور کلی برای ساخت یک پل به اجزاء زیر نیاز است: تیرها – قوسها – خرپاها و سیستمهای تعلیق. ترکیبات مختلف از این ۴ جزء به ما امکان ساخت پلهای متعددی را میدهد. مثلا: پلهای ساده تیری – پلهای قوسی – پلهای خرپایی – پلهای معلق و حتی پلهای پیشرفته تری همچون پلهای کابلی جانبی.
تفاوت اصلی انواع سیستم پلها در طول بزرگترین دهانه ای است که میتوانند تامین کنند یعنی فاصله بین دو پایه پل. پایه های پلها میتوانند به شکل ستون – برج و یا حتی دیوار باشند.
پلهای تیری مدرن و امروزی میتوانند دهانه ای تا ۶۰ متر را پشتیبانی کنند در حالی که این رقم برای پلهای قوسی در حدود ۲۴۰ تا ۳۰۰ متر است. و اما بیشترین طول دهانه مربوط به پلهای معلق با دهانه ای بین ۶۰۰ تا ۲۱۳۴ متر است.
بدون توجه به نوع پل, هر پل باید در مقابل دو نیروی بسیار مهم مقاومت کند: نیروی کششی و نیروی فشاری. در واقع دلیل اینکه پلهای معلق میتوانند نسبت به پلهای قوسی و دیگر انواع پلها دهانه بزرگتری داشته باشند نوع رفتاری است که آنها در مقابل این نیروها از خود نشان میدهند.
معمولا در پلها نیروی کششی و فشاری همانند شکل زیر ایجاد میشود. یعنی در بالای دهانه فشار خواهیم داشت و در پایین آن کشش. این دو نیرو در همه پلها وجود دارد و اگر رفتار سازه برای تحمل آنها مناس
بررسی تاثیر اجرای تکنیک ارزیابی متوازن “BSC”بر سنجش عملکرد بانک ملت استان گیلان
ارزیابی شرط لازم مدیریت است. اگر چیزی را نتوان ارزیابی نمود نمی توان آن را مدیریت کرد. سرمایه گذاری و مدیریت روی دارایی های نامشهود در بالندگی و شکل گیری سازمانهای مشتری مدار و پاسخگو منجر به تولید خدمات ارزان و بالا رفتن سطح رضایتمندی جامعه هدف می گردد. امروزه دیگر نمی توان با ابزارهای اندازه گیری عملکرد دوران اقتصاد سنتی و صنعتی موفقیت سازمان را سنجید. ارزیابی عملکرد فرایند سنجش و اندازه گیری و مقایسه میزان و نحوه دستیابی به وضعیت مطلوب با معیارها و نگرش معین در دامنه و حوزه تحت پوشش معین با شاخص های معین با هدف بازنگری اصلاح و بهبود مستمر آن میباشد. بانک ملت استان گیلان نیز، در جهت نیل به اهداف عالی و رسیدن به جایگاه برتر نیاز به استقرار یک مدل جهت ارزیابی عملکرد خویش دارد تا هم استراتژیهای خود را عملیاتی نموده، عملکرد مجموعه خود را جهت حصول اطمینان از کاهش انحراف در مسیر ارزیابی نماید و هم در رسیدن به نتایج مورد خواست خود توازن ایجاد نماید. به همین منظور در این تحقیق، بررسی نقش ارزیابی عملکرد در بانک ملت استان گیلان با استفاده از کارت امتیازی متوازن[1] مورد بررسی قرار میگیرد. این تحقیق ابتدا با مقایسه سیستمهای ارزیابی عملکرد و انتخاب مدل کارت امتیازی متوازن به این سوال پاسخ میدهد که کدام یک از مدلهای اندازه گیری عملکرد را جهت ارزیابی عملکرد بانک ملت استان گیلان باید انتخاب کرد و توسعه داد؟ این تحقیق از نظر هدف کاربردی است و از لحاظ روش و اجرا، تحقیق حاضر توصیفی از نوع پیمایشی است و نهایتاً از لحاظ روش جمع آوری داده ها و اطلاعات این تحقیق از نوع میدانی می باشد. ابزار پژوهش نیز پرسشنامه بوده است. کارکنان بانک ملت استان گیلان که تعداد آنها 750 نفر بود به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده است. شیوه نمونه گیری در این پژوهش روش تصادفی ساده بوده است. تحلیل توصیفی و استنباطی داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شده است. آزمون تی تست برای بررسی فرضیه ها و آزمون فریدمن برای اولویت بندی شاخص ها استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان میدهد که تمام فرضیه های تحقیق تایید شده است.
واژههای کلیدی: ارزیابی عملکرد، کارت امتیازی متوازن (شاخص های چهارگانه BSC)، دارایی های مشهود و دارایی های نامشهود
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- مقدمه 2
1-2- بیان مسئله 2
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق 4
1-4- اهداف تحقیق 5
2-4-1- اهداف اصلی 5
2-4-2- اهداف فرعی 5
1-5- چارچوب نظری 5
1-6- فرضیه های تحقیق 7
2-6-1- فرضیه های اصلی 7
2-6-2- فرضیه های فرعی 7
1-7- متغیرهای تحقیق و تعاریف آن ها 8
1-8- قلمرو تحقیق 8
فصل دوم : ادبیات و پیشینه تحقیق
بخش اول : ارزیابی عملکرد
2-1-1- مقدمه 11
2-1-2- تعاریف ارزیابی عملکرد 11
2-1-3- تاریخچه ارزیابی عملکرد 13
2-1-3-1- ارزیابی عملکرد در ایران 13
2-1-4- دیدگاههای سنتی و نوین در ارزیابی عملکرد 14
2-1-5- سیستمهای ارزیابی عملکرد سنتی و نوین 15
2-1-5-1- سیستمهای سنتی ارزیابی عملکرد 16
2-1-5-1-1- سیستم اندازه گیری حسابداری 16
2-1-5-1-2- روش ABC 17
2-1-5-1-3- روش ارزش افزوده اقتصادی 17
2-1-5-1-4- روشهای ارزیابی عملکرد افراد 18
2-1-5-2- سیستمهای نوین ارزیابی عملکرد 18
2-1-5-2-1- نظام مدیریت کیفیت ایزو 18
2-1-5-2-2- نظام مدیریت بر مبنای هدف 19
2-1-5-2-3- نظام مدیریت کیفیت جامع 19
2-1-5-2-4- روش بالدریج 20
2-1-5-2-5- نظام مدیریت هوشین 20
2-1-5-2-6- مدل تعالی سازمانی اروپا 21
بخش دوم: کارت امتیازی متوازن
2-2-1- نظام کارت امتیازی متوازن 24
2-2-2- تعاریف و مفاهیم کارت امتیازی متوازن 24
2-2-3- سیر تکاملی کارت امتیازی متوازن 26
2-2-3-1- کارت امتیازی متوازن نسل اول 26
2-2-3-2- کارت امتیازی متوازن نسل دوم 27
2-2-3-3- کارت امتیازی متوازن نسل سوم 27
2-2-4-روش ارزیابی متوازن به عنوان یک سیستم ارزیابی عملکرد 33
2-2-5- ویژگیهای نظام ارزیابی عملکرد سازمانی کارآمد 35
2-2-6- مدل های ارزیابی عملکرد 35
2-2-6-1- مدل سینک و تاتل (1989) 36
2-2-6-2- ماتریس عملکرد (1989) 37
2-2-6-3- تحلیل ذینفعان (2001) 38
2-2-6-4- چارچوب مدوری و استیپل (2000) 39
2-2-6-5- الگوی فیشر برای ارزیابی عملکرد 40
2-2-6-6- مدل تعالی سازمانی اروپا (EFQM) 40
2-2-6-7- مدل دمینگ 41
2-2-6-8- مدل مالکولم بالدریج 42
2-2-6-9- مدل تعالی در کسب و کار کانجی(KBEM)... 42
2-2-7- کارت امتیازی متوازن مدلهای ارزیابی متوازن عملکرد 43
2-2-8- بررسی سیستم های ارزیابی عملکرد و انتخاب مناسب ترین سیستم 44
2-2-8-1- دلایل انتخاب کارت امتیازی متوازن 44
2-2-9- معرفی وروابط بین ابعاد استراتژی (سنجه های مالی وغیرمالی) 47
2-2-10- منظرهای روش کارت ارزیابی متوازن 49
2-2-10-1- منظر مالی 50
2-2-10-2-منظر مشتری 54
2-2-10-3- منظر فرآیندهای داخلی کسب و کار 58
2-2-10-4- منظر یادگیری و رشد 63
2-2-10-4-1- اندازه گیری شاخص رضایت کارکنان 65
2-2-10-3-2- اندازه گیری شاخص نگهداری کارکنان 66
2-2-10-3-3- اندازه گیری شاخص بهره وری کارکنان 66
2-2-11- روش ارزیابی متوازن به عنوان یک سیستم ارزیابی عملکرد 68
2-2-11-1- برطرف کردن مانع مربوط به انتقال استراتژی 68
2-2-11-2- برطرف کردن مانع مربوط به عدم همسویی کارکنان 69
2-2-11-3- برطرف کردن مانع مربوط به عدم تخصیص منابع لازم 69
2-2-11-4- برطرف کردن مانع مربوط به عدم تعهد مدیریت ارشد 70
2-2-12- توازن در ارزیابی متوازن 70
2-2-12-1- توازن بین سنجههای مالی و غیر مالی (از لحاظ اهمیت) 70
2-2-12-2- توازن بین ذینفعان داخلی و خارجی سازمان 71
2-2-12-3- توازن بین اهداف بلند مدت و کوتاه مدت 71
2-2-12-4- توازن بین شاخصهای هادی و تابع عملکرد 71
2-2-13- اساس موفقیت 72
2-2-13-1- حمایت مدیریت ارشد 72
2-2-13-2- مدیریت پروژه 72
بخش سوم : پیشینه تحقیق
2-3-1- کاربرد کارت امتیازی متوازن در بانک ها: 75
2-3-2- آشنایی با بانک ملت استان گیلان(صف وستاد) 75
2-3-3-رسالت و خط مشی بانک ملت استان گیلان 76
2-3-4- رسالت بانک ملت........................... 77
2-3-5- چشم انداز- ارزشها....................... 78
2-3-6- نقاط قوت و نقاط ضعف 78
2-3-7- فرصتها و تهدیدها 79
2-3-8- ذی نفعان 80
2-3-8 - پژوهش های داخلی 81
2-3-9- تحقیقات خارجی 83
فصل سوم: روش اجرای تحقیق
3-1- مقدمه 87
3-2- روش اجرای تحقیق 87
3-2-1- روش تحقیق از نظر هدف 87
3-2-2- روش تحقیق از نظر اجراء 88
3-2-3- روش تحقیق از نظر نحوه جمع آوری داده ها 88
3-3-جامعه و نمونه آماری 88
3-4- روش نمونه گیری و حجم نمونه 88
3-5- روش جمع آوری اطلاعات 89
3-6- ابزارهای جمع آوری داده ها و اطلاعات 89
3 -7- روایی وپایایی ابزار اندازه گیری 89
3-7-1- روایی پرسشنامه 90
3-7-2- پایایی پرسشنامه 90
3-8- روش های آماری تجزیه و تحلیل داده ها 91
4-8- نحوه توزیع پرسشنامه....................... 91
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات
4-1- مقدمه 93
4-2 - آمار توصیفی متغیرها 94
4-2-1. میزان رضایت پاسخگویان از بانک ملت 94
4-2-2. میزان رضایت پاسخگویان از مدل کارت امتیازی متوازن 95
4-2-3. وضعیت ارزیابی عملکرد بانک در زمان گذشته 96
4-2-4- وضعیت ارزیابی عملکرد بانک در زمان فعلی 97
4-2-5- میزان رضایت پاسخگویان از نحوه ارزیابی عملکرد 98
4-2-6- خلاصه وضعیت آمار توصیفی متغیرهای تحقیق 99
4-2-7- بررسی وضعیت توزیع متغیرهای تحقیق 100
4-2-7-1- بعد مالی 100
4-2-7-2- بعد مشتری 101
4-2-7-3- بعد فرآیندهای داخلی 101
4-2-7-4- بعد رشد و یادگیری 102
4-3- آمار استنباطی وبررسی نرمال بودن متغیرها 102
4-3-1- آزمون فرضیات 103
4-3-1-1- فرضیه اول: 103
4-3-1-2- فرضیه دوم 104
4-3-1-3- فرضیه سوم 105
4-3-1-4. فرضیه چهارم 106
4-3-2- اولویتبندی عوامل 107
4-3-3. اولویتبندی مولفه های تشکیل دهنده ابعاد کارت امتیازی متوازن 109
4-3-3-1. مولفه های بعد مالی 109
4-3-3-2. مولفه های بعد مشتری 111
4-3-3-2. مولفه های بعد فرآیندهای داخلی 113
4-3-3-4. مولفه های بعد رشد و یادگیری 114
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادها
5-1- مقدمه 117
5-2- نتایج آمار استنباطی 117
5-3- پیشنهادها بر مبنای نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق 120
5-3-1- پیشنهادات اجرائی 121
5-3-2- پیشنهاد برای تحقیقات آتی 123
5-4- محدودیت های پژوهش 124
منابع و ماخذ 126
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول 2-1: شاخص های سنجش سیستم 47
جدول 2- 2: لیست ذینفعان بانک ملت استان گیلان 80
جدول 3-1: جدول تفکیکی سوالات پرسشنامه 89
جدول 3-2: ضریب آلفای کرونباخ متغیرها 90
جدول 4-1: توزیع فراوانی میزان رضایت پاسخگویان از بانک ملت 94
جدول 4-2: توزیع فراوانی میزان رضایت پاسخگویان از مدل کارت امتیازی متوازن 95
جدول 4-3: توزیع فراوانی وضعیت ارزیابی عملکرد بانک در زمان گذشته 96
جدول 4-4: توزیع فراوانی وضعیت ارزیابی عملکرد بانک در زمان فعلی 97
جدول 4-5: توزیع فراوانی میزان رضایت پاسخگویان از نحوه ارزیابی عملکرد 98
جدول 4-6: تجزیه و تحلیل توصیفی متغیرها 99
جدول4-7:بررسی نرمال بودن متغیرهای تحقیق....... 102
جدول 4-8: نتایج آزمون t بعد مالی 103
جدول 4-9: نتایج آزمون t بعد مشتری 104
جدول 4-10: نتایج آزمون t بعد فرآیندهای داخلی 105
جدول 4-11: نتایج آزمون t بعد رشد و یادگیری 106
جدول 4-12: میانگین رتبه ها 107
جدول 4-13: آزمون فریدمن 108
جدول 4-14: نتایج آزمون t مولفههای بعد مالی 109
جدول 4-15: آزمون فریدمن مولفه های بعد مالی 110
جدول 4-16: اولویت بندی مولفه های بعد مالی 110
جدول 4-17: نتایج آزمون t مولفه های بعد مشتری 111
جدول 4-18: آزمون فریدمن مولفه های بعد مشتری 112
جدول 4-19: اولویت بندی مولفه های بعد مشتری 112
جدول 4-20: نتایج آزمون t مولفه های بعد فرآیندهای داخلی 113
جدول 4-21: آزمون فریدمن مولفه های بعد فرآیندهای داخلی 114
جدول 4-22: نتایج آزمون t مولفه های بعد رشد و یادگیری 114
جدول 4-23: آزمون فریدمن مولفه های بعد رشد و یادگیری 115
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار 4-1: نمودار توزیع فراوانی میزان رضایت پاسخگویان از بانک ملت 94
نمودار 4-2: نمودار توزیع فراوانی میزان رضایت پاسخگویان از مدل کارت امتیازی متوازن 95
نمودار 4-3: نمودار توزیع فراوانی وضعیت ارزیابی عملکرد بانک در زمان گذشته 96
نمودار 4-4: نمودار توزیع فراوانی وضعیت ارزیابی عملکرد بانک در زمان فعلی 97
نمودار 4-5: نمودار توزیع فراوانی میزان رضایت پاسخگویان از نحوه ارزیابی عملکرد 98
نمودار4-6: مقایسۀ توزیع بعد مالی با منحنی توزیع نرمال 100
نمودار4-7: مقایسۀ توزیع بعد مشتری با منحنی توزیع نرمال 101
نمودار4-8: مقایسۀ توزیع بعد فرآیندهای داخلی با منحنی توزیع نرمال 101
نمودار4-9: مقایسۀ توزیع بعد رشد و یادگیری با منحنی توزیع نرمال 102
فهرست اشکال
عنوان صفحه
شکل 1-1) مدل مفهومی تحقیق شکل 1-1) چارچوب ارزیابی متوازن 7
شکل 2-1 ) نمای کلی معیارهای مدل EFQM)) 21
شکل 2-2: چشم انداز وماموریت سازمانی مدل 33
شکل 2- 3 : مدل عمو میروش ارزیابی متوازن 34
شکل 2- 4 : هفت شاخص عملکرد 33
شکل2-5 : هرم عملکرد 37
شکل 2-5 : مدل تحلیل ذینفعان 39
شکل 2- 6 :متد ممیزی و ارتقاء سیستم عملکرد 39
شکل 2-7: نمای کلی معیارهای مدل EFQM. 41
شکل 2-8: هرم تعدیل یافته کانجی 43
شکل 2- 9 : رابطه علت و معلولی موجود در ارزیابی متوازن 67
با توجه به سابقه برنامه ریزی در ایران که به سال 1327 برمیگردد ، از جمله طرح هایی که در آن به روستاها به عنوان یک سکونت گاه روستایی توجه شد، طرح هادی روستایی است که از سال 1366 تهیه ، تصویب و اجرای آن آغاز گردید . مهمترین هدف طرح های هادی روستایی تجدید حیات روستا به لحاظ ابعاد فیزیکی ، اقتصادی و اجتماعی روستاها است و ساماندهی و اصلاح بافت موجود ، میزان و مکان گسترش آتی و نحوه استفاده از زمین برای عملکردهای مختلف در روستا سه محور اصلی در طرح هادی روستا بشمار می روند(مولائی هشتجین ، 1386 : 102 ). طرح های هادی محلی ترین و موردی ترین طرح هاست که مستقیماً با روستاها و اجتماع روستایی ارتباط دارد. از این نظر طرح های هادی منحصر به فردند و این طرح ها به نوبه خود ، خون جدیدی در کالبد جامعه سنتی و کهن روستاها بوجود می آورد و در فرآیند توسعه و عمران روستاها حرکتی مثبت تلقی می شود . اما علی رغم اقدام های انجام شده هنوز هم در فرآیند تهیه و اجرای این طرح ها نارسایی هایی وجود دارد که این نارسایی ها ، موفقیت و آثار اقتصادی و اجتماعی حاصل از اجرای این طرح ها را در روند توسعه نواحی روستایی محدود ساخته است ( رضوانی ، 1387 : 171 ) . در این راستا طی سال های اخیر در محدوده مورد مطالعه یعنی بخش مرکزی شهرستان سیاهکل برای بیش از 80 درصد روستاهای طرح هادی تهیه و تصویب شده است که با توجه به ادامه روند اجرای طرح های هادی روستایی ، ارزشیابی و تحلیل اثرات اجرای این طرح ها در بهبود کیفیت زندگی روستاییان می تواند بسیار حساس باشد . زیرا از یکسو اطلاعات لازم را از طریق یک فرآیند بازخوردی کارآمد فراهم می آورد تا مدیریت برنامه ها و طرح ها بتواند وسایل مناسب اجرای طرح را انتخاب کند و از سوی دیگر ضعف های اجرایی را آشکار می کند و مشکلاتی را که در مرحله برنامه ریزی پیش بینی نشده است ، آشکار ساخته و در یافتن راه حل های آن یاریمان خواهد نمود . از این رو ، برای تشخیص اینکه آیا روش های انتخاب شده برای تحقق برنامه ها و طرح ها مناسبند و این که هدف ها با حداقل هزینه در شرف تحقق هستند یا نه ، به طور عام ارزشیابی از اجرای طرح های توسعه روستایی و به طور خاص ارزشیابی از اثرات اجرای طرح های هادی بر کیفیت زندگی روستاییان ، ضرورت دارد .
طی سال های اخیر در محدوده مورد مطالعه یعنی بخش مرکزی شهرستان سیاهکل برای بیش از 80 درصد روستاهای طرح هادی تهیه و تصویب شده است که با توجه به ادامه روند اجرای طرح های هادی روستایی ، ارزشیابی و تحلیل اثرات اجرای این طرح ها در بهبود کیفیت زندگی روستاییان می تواند بسیار حساس باشد . زیرا از یکسو اطلاعات لازم را از طریق یک فرآیند بازخوردی کارآمد فراهم می آورد تا مدیریت برنامه ها و طرح ها بتواند وسایل مناسب اجرای طرح را انتخاب کند و از سوی دیگر ضعف های اجرایی را آشکار می کند و مشکلاتی را که در مرحله برنامه ریزی پیش بینی نشده است ، آشکار ساخته و در یافتن راه حل های آن یاریمان خواهد نمود . از این رو ، برای تشخیص اینکه آیا روش های انتخاب شده برای تحقق برنامه ها و طرح ها مناسبند و این که هدف ها با حداقل هزینه در شرف تحقق هستند یا نه ، به طور عام ارزشیابی از اجرای طرح های توسعه روستایی و به طور خاص ارزشیابی از اثرات اجرای طرح های هادی بر کیفیت زندگی روستاییان ، ضرورت دارد .
در طول این تحقیق به اثرات مثبت و منفی اجرای طرح هادی در بهبود کیفیت زندگی روستائیان خواهیم پرداخت . به عبارتی دیگر خواهیم دید که اجرای طرح هادی روستایی تا چه میزان بر زندگی روستائیان ، میزان خدمات رسانی به روستاها ، هدفمند کردن ساخت و سازها ، تسهیل در عبور و مرور و کاهش آهنگ مهاجرت و حتی ترغیب به مهاجرت معکوس تاثیرگذار است و آیا این اثرات مثبت هستند . بیان اثرات مثبت اجرای طرح هادی روستایی در کیفیت زندگی روستائیان خود دلیلی بر افزایش مشارکت و سرمایه گذاری در روستاها خواهد شد و بیان اثرات منفی آن راهکاری جهت تغییر روند تهیه و اجرای طرح های هادی روستایی خواهد بود . به طور کلی تحلیل اثرات اجرای طرح هادی در بهبود کیفیت زندگی روستائیان می تواند زمینه مدیریت موفق روستایی گردد . بر این اساس پژوهش حاضر در صدد پاسخ گویی به این مورد اصلی است که اجرای طرح هادی بر بهبود کیفیت زندگی روستاهای بخش مرکزی شهرستان سیاهکل تا چه حد تاثیر داشته است ؟
فهرست مطالب
فصل اول
کلیات تحقیق
1 - 1 - بیان مساله
1 - 2 - اهمیت و ضرورت تحقیق
1 - 3 - اهداف تحقیق
1 - 4 - سوال های تحقیق
1 - 5 - فرضیه ها
1 - 6 - جامعه آماری ، نمونه ها و متغیرهای تحقیق
1 - 7– محدوده مورد مطالعه
1 – 8 - محدودیت ها و تنگناهای تحقیق
1 – 9 - واژه ها و مفاهیم
فصل دوم
مبانی نظری تحقیق
( مرور منابع ، ادبیات تحقیق ، پیشینه تحقیق )
2 - 1 - مبانی نظری تحقیق
2 - 2 - روش شناسی تحقیق
2 - 3 - تکنیک های تحقیق
2 - 4 - پیشینه تحقیق
فصل سوم
روش اجرایی تحقیق
3 - 1 - روش تحقیق و مراحل آن
3 - 2 - بررسی ویژگیهای جغرافیایی
3 - 3 - بررسی ویژگیهای جمعیتی ، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی
3 - 4 - بررسی ساختار اقتصادی
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل داده ها و یافته های تحقیق
4 - 1 - مشخصات فردی و عمومی پاسخگویان
4 - 2 - تحلیل شاخص های اجتماعی
4 - 3 - تحلیل شاخص های اقتصادی
4 - 4 - تحلیل شاخص های کالبدی
4 - 5 - تحلیل شاخص های محیطی
فصل پنجم
مبانی نظری تحقیق
( بحث ، نتیجه گیری و پیشنهادها )
5 - 1 - بحث و نتیجه گیری
5 - 2 - پیشنهاد ها
منابع