بررسی مدیریت کالا در صنایع بزرگ و پیشرفته
بخش اول
استاندارد نمودن کالا
اهمیت و نقش کالا
اهمیت کالا در سازمانها، کشورها و اصولاً در مجموعه جهان بر کسی پوشیده نیست، با بررسی ترازنامه هر سازمان و یا هر شرکتی متوجه می شویم که قسمت عمده دارائی های آن شرکت/ سازمان را موجودی کالا تشکیل می دهد.
شاید چیزی حدود 50 تا 60 درصد هزینه هر پروژه مربوط به کالای آن باشد. بعنوان مثال در شرکت ملی گاز بیش از 60 درصد کل بودجه های عملیاتی آن مربوط به تامین کالاهای مورد نیاز می باشد که بنظر می رسد سایر شرکت های تابع وزارت نفت هم همین وضع را داشته باشند.
متأسفانه در کشور ما نقش کالا در فعالیتهای تولیدی / بازرگانی چندان که باید شناخته نشده است این عدم توجه کافی به مسئله ای که در اکثر مواقع قسمت اعظم منابع مالی و انسانی موسسات را بخود اختصاص می دهد در هر گوشه و کنار به چشم می خورد.
از انباریهای منازل گرفته تا انبارهای بزرگ کارخانه ها و سازمانهای دولتی و خصوصی نگاهی به انبارهای کارخانجات مختلف، شرکتهای حمل و نقل میدانهای بار، مغازه های کوچک و فروشگاه های بزرگ همه و همه وضع نامطلوب موجود را بخوبی نشان می دهد.
در کمتر مؤسسه ای با مسئله کالا بطور جدی برخورد شده است و آنجا هم که این مسئله مطرح بوده است تنها به قسمت انبارداری آنهم بصورت بسیار ابتدائی بسنده شده است. این برخورد با مسئله کالا تنها در سطح صنعت نبوده بلکه در موسسات علمی نیز از وضع مشابهی برخودار است.
در کمتر دانشکده ای در کشور موضوع کالا بعنوان شاخه ای اصلی از مدیریت تولید و صنایع تدریس می شود و اگر صحبتی از آن می شود بسیار مختصر و در حد چند جلسه آشنائی بیشتر نیست. شاید روزی برسد که اهمیت و نقش کالا در سازمانها بیشتر شناهته شود و در مجامع علمی جایگاه واقعی خود را بازیابد انشاء ا....
علی ایحال وابستگیهای سیاسی و اقتصادی رژیم گذشته و بعضاً اولویت دادن ملاحظات سیاسی به مسائل فنی و صنعتی تمامی کشور را به نمایشگاهی از انواع ماشین آلات و کالاهای صنعتی تبدیل کرده است که صنایع نفت و گاز نیز غرفه بزرگی از آن را تشکیل می دهند عنوان مثال در حال حاضر تأسیسات موجود در شرکت ملی گاز ایران مانند پالایشگاههای گاز و ایستگاههای تقویت فشار که در حال کار می باشد توسط مهندسین مشاور خارجی طراحی و توسط پیمانکاران ایرانی و خارجی احداث گردیده است و انتخاب آنها عمدتاً با ملاحظات سیاسی، اقتصادی انجام گرفته و نه به لحاظ بررسیهای فنی.
پیمانکاران و سازندگان و تأمین کنندگان کالا و اجناس و ماشین آلات نیز جزئی از این زنجیره بوده اند لذا گروه مزبور با شناختی که از وسائل و کالاهای مورد مصرف در این تأسیسات داشته اند سعی نموده تا کالاها و ماشین آلات و اجناس را مصرف نمایند که منابع اقتصادی خود و یا کشور متبوعه آنها را تا سالهای سال از طریق فروش قطعات یدکی و جایگزینی دستگاههای خارج از رده تأمین نمایند حتی در بعضی موارد هیچگونه تعهدی در مورد تأمین قطعات یدکی نداشته و یا اگر داشته اند بطور محدود بوده است. از این رو انتخاب ماشین آلات و دستگاههای مورد نیاز خریداری شده برحسب توصیه آنان و بدون در نظر گرفتن مسائل فنی و نیازهای واقعی بوده است.
استاندارد نمودن و طبقه بندی کردن کالاهای صنعتی مورد استفاده صنایع تحت پوشش وزارت نفت یکی از گامهای مهم در راه هماهنگی سازمانهای مختلف و وزارت نفت بوده و حرکتی است در جهت نیل به خود گردانی صنعتی و نهایتاً خود کفائی صنعتی و استقلال فنی و اقتصادی کشور انشاء ا...
شناسائی دقیق ، کالاهای صنعتی و بموازات آن استاندارد نمودن کالاها بر اساس دو واقعیت استوار است ابتدا رعایت مسائل فنی و ایمنی و سپس رعایت اهداف استراتژیک انقلاب اسلامی که این به معنای وابستگی هرچه کمتر در زمینه هائی است که توانمندهای لازم در کشور وجود دارد و در عین حال موجبات بهره وری هرچه بیشتر از امکانات بالقوه و بالفعل داخلی در راستای نیل به خودکفائی صنعتی و استقلال واقعی را فراهم خواهد آورد.
لزوم تجدید نظر در مشخصات کالاها و اصلاح و بروز نگهداری آنها
مشخصات کالاها اعم از اقلام عمومی (قابل خرید از منابع غیر انحصاری) و قطعات یدکی که فقط از منابع خاص و اختصاصی قابل تأمین میباشند به اقتضای دگرگونی در تکنولوژی و نحوه ساخت و یا چگونگی کنترل کیفیت و یا بطور کلی تغییر در طراحی ماشین و یا دستگاه که منجر به تغییرات عمده در قطعات یدکی مربوطه میگردد باید هر از گاهی مورد تجدید نظر قرار گیرد و مطابق با روند پیشرفت تکنولوژی و همگام با تغییرات داده شده در نوع ماشین آلات و قطعات یدکی مربوطه اصلاحات لازم انجام و مشخصات بروز در آورده شود.
اصلاحات مربوط به تغییرات و اصلاحات مشخصات کالا از طرق مختلف زیر به واحد طبقه بندی و استاندارد کالا ارسال میگردد.
1- فروشنده و یا سازندگان که تغییرات مربوط به ماشین آلات و قطعات یدکی مربوطه را اعلام میدارند.
2- متقاضیان و مصرف کنندگان که از اشکالات مربوط به مشخصات کالاهای مصرفی خود را به اداره طبقه بندی و استاندارد کالا اعلام میدارند.
3- انبارها و کنترل کنندگان موجودی انبار که اشکالات و مغایرت های کالاهای دریافتی و تحویل شده به انبار را نسبت به مشخصات مندرج در کتب طبقه بندی کالا اعلام میدارند.
4- مؤسسات استانداردهای جهانی که از طریق نشریات و کدهای استاندارد خود تغییرات و اصلاحات مربوط به استانداردهای ساخت کالا را درج می نمایند و مورد استفاده کارشناسان کمیته های استاندارد قرار گرفته و در تغییر مشخصات کالاهای طبقه بندی شده تأثیر خواهد گذاشت.
تغییرات و موارد اشکال که بدین ترتیب به اداره طبقه بندی و استاندارد کالا واصل میگردد در اصلاح سوابق و کتب طبقه بندی کالا مورد استفاده قرار میگیرد.
اداره طبقه بندی کالا پرونده ای از واحدهای مختلف استفاده کننده کتب طبقه بندی کالا و مصرف کنندگان را در اختیار دارد و تغییرات و اصلاحات را بطور مرتب تکثیر و برای آنها ارسال خواهند نمود.
کلیه واحدهای دست اندر کار کالا از جمله انبارها، بازرسی انبار کنترل موجودی انبارها و ادارت خرید موظفند تغییرات و اصلاحات طبقه بندی کالا را در سوابق خود عمل کنند و فایل ها و سوابق خود را مطابق آن بروز نگهدارند تا در ارتباط کالایی در سطح کل شرکت همه با یک مشخصات و شماره رمزهای واحد سرکار داشته و همکاری نمایند.
سیتم حسابداری شرکت ملی گاز :
قبل از اینکه در باره سیستم حسابداری کالا در شرکت گاز صحبتی را انجام دهیم لازم است با مفاهیم و اصطلاحات و روشهای در این سیستم حسابداری شرکت گاز آشنا شویم .
حسابها :
حسابها در سیستم حسابداری شرکت گاز به صورت کدینگ و استاندارد در سطح کل صنعت نفت تعریف شده بشکلی که برای هر منطقه یک رمز مدیریت تعریف شده و بر اساس مراکز هزینه و مناطق مختلف هر منطقه و انواع هزینه های هر مرکز بودجه در نظر گرفته شده و کد گذاری میشود.
پاورپوینت حسابداری پیشرفته 2
هدف کلی
•هدف اصلی ا ز گذراندن درس حسابداری پیشرفته 2 آ شنا شدن دانشجویان حسابداری با نحوه تلفیق حسابهای شرکت اصلی وشرکتهای فرعی میباشد
اهداف رفتاری
•بعد از گذراندن درس حسابداری پیشرفته 2 باید بتوانید کلیه ثبت های حذفی در تلفیق حسابهای شرکت اصلی و شرکتهای فرعی را انجام دهید
فهرست فصول
•فصل اول-اشکال توسعه شرکتها
•فصل دوم-صورت سود وزیان تلفیقی به روش خرید
•فصل سوم-ترکیب صورتهای مالی با روش ارزش ویژه
•فصل چهارم-خرید وفروش کالا بین شرکتها باروش ارزش ویژه
•فصل پنجم-خرید وفروش داراییهای غیر جاری بین شرکتها
•فصل ششم – اوراق قرضه یابدهی بین شرکتها(باروش ارزش ویژه )
•فصل هفتم – مسایل خاص
آموزش تری دی مکس از مقدماتی تا پیشرفته
توضیحات :
کتاب آموزش تری دی مکس (۳Ds Max 8) راهنمایی جهت آشنا کردن شما با محیط تری دی مکس می باشد. نویسنده در این راهنما سعی بسیار داشته تا با زبانی ساده و مثال های کاربردی بدور از هرگونـه گـزاف گـوی و بصورت تلگرافی آنچه برای فراگیری این نرم افزار نیاز است را به مخاطب ارائـه کند و انتظـار مـی رود مخاطب پس از پایان این راهنما به سطحی برسد که بتواند طرح ها و ایده هایش را در این محیط به اجرا و به عینیت در آموزش تری دی مکس از مقدماتی تا پیشرفته، آموزش تری دی مکس پیشرفته pdf، آموزش تری دی مکس در معماری، آموزش تری دی مکس در معماری pdf، آموزش تری دی مکس در معماری به زبان فارسی، آموزش تری دی مکس در معماری رایگان، آموزش رایگان تری دی مکس از مقدماتی تا پیشرفته،آموزش رایگان تری دی مکس پیشرفته، آموزش کاربردی تری دی مکس در معماری، دانلود آموزش تری دی مکس پیشرفته، دانلود آموزش تری دی مکس در معماری pdf، دانلود رایگان آموزش تری دی مکس پیشرفته،کتاب آموزش تری دی مکس در معماری
آموزش 3d max در معماری pdf,دانلود آموزش 3d max در معماری pdf,دانلود آموزش تری دی مکس در معماری به زبان فارسی,دانلود کتاب جامع 3d max,کتاب آموزش تری دی مکس در معماری,دانلود اموزش های تریدی مکس,دانلود جزوه 3d max,دانلود جزوه پی دی اف تری دی مکس,دانلود رایگان کتاب آموزش 3d max در معماری,کتاب آموزش 3d max
توضیحات محصول
کتاب های خلاصه منابع رشته ریاضی کاربردی همراه بامجموعه تست در هر فصل با پاسخنامه تست
فصل اول: مقدمهای بر پژوهش عملیاتی و مفاهیم اساسی ریاضی
پژوهش عملیاتی یکی از علوم یاریرسان در جهت تصمیم گیریهایش میباشـد پـژوهش عملیـاتی بـا بسـیاری از مسـائل محوری مربوط به تصمیم گیری مدیران در ارتباط است. پژوعش عملیاتی ترکیبی از تکنیکها و روشهای استنتاج شده از علوم مختلف چون ریاضی، اقتصاد میباشد که به طور چشمگیری مدیران را یاری میکند.
تعریف پژوهش عملیاتی
پژوهش عملیاتی یا علم مدیریت با علم تصمیم و کاربرد آن در ارتباط است .علم مدیریت را به عنـوان شـاخهای از حـوزه
مدیریت که رویه عقلایی، منطقی، سیستماتیک و علمی را در تحلیل فرایند مدیریت و مسائل مـدیریتی بکـار مـیگیـرد،
میتوان قلمداد کرد. در پژوهش عملیاتی مسائل به صورت سیستمی مورد بررسی قـرار گرفتـه و در عمـل بـرای عالمـان
مدیریت، مدلهایی را که نتایج فعالیتهای مختلف در مسیرهای گوناگون است را نمایان میسازد و عناصر شانس، ریسک و
عدم اطمینان را برای کمک به مدیران جهت انجام تصمیمات منطقی و انتخاب خط مشی بهینه به هم در آمیزد.
ویژگیهای اساسی پژوهش عملیاتی
ویژه گیهای اساسی پژوهش عملیاتی را به ترتیب زیر میتوان بیان کرد:
1) برخورد سیستمی
2) بکار گیری روش های علمی
3) استفاده از تیمهای متشکل از متخصصین مختلف علوم
4) استفاده از مدل
طبقه بندی مدل
مدلها را به شیوههای گوناگونی میتوان طبقه بندی نمود، یک نمونه که بر حسب انتزاعی بودن شکل گرفتـه عبارتسـت
1- مدلهای شمایلی
در مدلهای شمایلی، معمولا با تغییری در اندازه و مقیاس، خاصیت های مربوط بـه یـک شـیء واقعـی بوسـیله خـود آن
خاصیتها نشان داده میشوند. نتیجتاً مدلهای شمایلی به طور کلی شبیه شیء واقعی هستند که در اندازههـای متفـاوت
تجسم یافته اند برخی از مثالهای متعارف برای این مدلها عبارتند از عکسها، نقاشیهـا، هواپیماهـا و اتومبیـلهـای مـدل،
مدل شمایلی خورشید و سیاره هایش که مدلی از منظومه شمسی با مقیاس کوچکتر را نشان میدهد.
2- مدلهای قیاسی
مدلهای قیاسی از برخی خاصیت ها برای نشان دادن برخی از ویژگیها استفاده می کنند. "خـط راسهـای" یـک نقشـه،
قیاسی است از بر آمدگی های زمین یا رنگهای مختلف در نقشه که نشان دهنده آبها، صحراها، و غیره میشود. فلوچارتهای
کامپیوتر، نمونه دیگر از این مدلها است. این مدلها نسبت به مدلهای شمایلی قابلیت دستکاری بیشتری دارند.
3- مدلهای سمبولیک یا ریاضی
مدلهای سمبولیک از حروف، اعداد و سمبولهای دیگر برای نشان دادن متغیرها و ارتباط بـین آنهـا اسـتفاده مـیکننـد و
نتیجاً عمومیتر و انتزاعیتر از مدلهای دیگر ند. این مدلها معمولاً، بیشترین قابلیت دستکاری را دارند.
فرآیند تصمیم گیری
در ایـن بخش نحوه استفاده از پژوهش عملیاتی را در فرایند تصمیمگیری به طور خلاصه شـرح میدهیم:
فرایند پژوهش عملیاتی مستلزم کوشش و تصمیمگیری و حل مسئله است سه مرحله تقسیم میشود:
1- فعالیتهای قبل از مدل سازی
2- فعالیتهای ضمن مدل سازی
3- فعالیتهای بعد از مدل سازی
سازی بعد از مدلسازی
شناخت نیاز (درک اینکه برخی از فعایت ها نیازمند انجام یا بهتر شدن هستند)
فرموله کردن مسئله (ترجمان نیاز درک شده در بیانی روشن به طوری که هم نیز و هم ملاکی را که برای حل مسئله
بایستی مورد قضاوت قرار گیرد، شامل شود)
ساختن مدل (ساخت یک مدل ریاضی که عین یا نمایاننده مساله باشد.)
جمع آوری دادهها (گرد آوری دادههای معین برای مدل که شرایط واقعی مساله را منعکس کند)
حل مدل (دستکاری ماهرانه داده ها برای کسب نتیج)
تعیین اعتبار مدل و تحلیل حساسیت (آزمایش نتایج مدل برای اطمینان از صحت، اعتبار و تعیین دلایل اشتباهات در
تخمین داده ها)
....................................
تفسیر نتایج (آزمون مجددا گسترده معیارهای مساله در پرتوی نتایج مدل)
تصمم گیری، اجرا و کنترل (تغییرات تکنیکی و رفتاری نیازمند تخمین شرایط کوتاه مدت و بلند مدت)
جدول 1-1 فرایند حل مسائل پژوهش عملیاتی
این تقسیمبندی بر جنبههای رفتاری فرایند تاکیددارد. مرحله اول با فعالیت قبل از مدل سـازی بـه منظـور ایجـاد درک
استفاده (افرادی که دارای این گونه مسائل هستند) و روابط مناسب با استفاده کننده و درون سازمانش متمرکز میکنـد.
مرحله دوم یا فعالیت مدلسازی بر نقش حیاتی استفاده کننده در ایجاد یک مدل کمـی از محـیط تصـمیم، تاکیـد دارد.
نهایتاً مرحله سوم یا اجرا بر اهمیت مشارکت، ارتباطات و روابط سازمانی مدل ساز یا استفاده کننده در حل مساله (اجـرا)
تاکید میکند. این فرایند در یک سرمشق (پارادایم) هشت قدمی یا چهارچوبی برای تصمیمگیری، سازماندهی مـیگـردد.
توجه کنید که در طبقه بنـدی"گرین" گامهـای اول و دومبه عنـوان مرحلـه قبل از مـدل سازی، گامهای سومتا ششم به عنوان
مرحله مدل سازی و گامهای هفتم و هشتم به عنوان مرحله بعد از مدل سازی تعیین شده است.
مروری بر مفاهیم ریاضی
در ایجاد و توسعه مدلهای تحقیق در عملیات، غالباً مفاهیم جبر خطی بکار گرفته میشوند. به جهت اهمیت این مفاهیم
در ارائه روشن تر مباحث بعدی، در این فصل مروری بر مفاهیم اساسی و مورد نیاز، انجام خواهد شد.
ماتریس ها و بردارها
ماتریسها
تعریف: هر آرایش مستطیلی از اعداد، حروف و توابع را ماتریس مینامند.
برای مثال، ماتریس هستند.
مجموعه تست (1)
1- مسأله برنامهریزی خطی مقابل مفروض است اگریکی ازمحدودیتهای این مسئله برداشته شود چه اتفاقی
می افتد؟.....
الف) منطقه موجه کوچکترمیشود ومقدار تابع هدف می تواند بیشتر شود.
ب) منطقه موجه کوچکترمیشود ومقدار تابع هدف می تواند کمتر شود.
ج) منطقه موجه بزرگترمیشود ودرمقدار تابع هدف می تواند کمترشود.
د) منطقه موجه بزرگتر میشود و مقدار تابع هدف می تواند بیشتر شود.
2ـ شرکتی الوارهایی باطول استاندارد 12 متر رادرطول های 4و5 متربرش میدهد مدلی کـه تـابع هـدف آن
حداقلسازی تعداد الوار مصرف شده باشد چند محدودیت دارد.
الف) 1 ب) 2 ج) 3 د) 4 «38» تحقیق در عملیات پیشرفته
3ـ درساخت محصول ((الف)) دوقطعه 1و2 استفاده میشود بهطوریکه هرواحد ((الف)) از سـه قطعـه 1 و دو
قطعه 2 ساخته میشود این قطعات میبایست ازبیرون تهیه شود اگر میزان تولیـد محصـول ((الـف)) دردورة
1 ,x2 بوده و قیمت فروش هر واحد محصول ((الـف)) 100 برنامهریزی A و میزان خرید قطعات 1و2 به ترتیب x
تومان باشد مدل برنامهریزی خطی برای تهیه قطعات و ساخت محصول باهدف بیشـینه سـازی درآمـد کـل
عبارتند از.....:
4ـ دریک کارخانه تولیدی هزینۀ تغییرسرعت تولیـد ازپریـود I بـه پریـود I +1 (کـاهش یاافزایش)بـه ازاء
هرواحدتولید تولید برابر 4 واحد پول میباشد تابع هدف درچنین مسأله ای برای N پریود برابر است با :
الف) ( )min
n
5 ـ دریک کارگاه یک کارگر درطول هردوره زمانی، 200 ساعت وقت دراختیار دارد که می تواند از وقت خـود
برای تولید دو محصول A,B استفاده کند. تولید هر واحد محصول A چهار برابر وقت تولید هر واحد محصول
B است و سود هر واحد B یک چهارم سود هر واحد محصول A میباشد. ماکزیمم سودحاصل برای این کارگر
در دوره زمانی 200 ساعت ده هزارتومان است. سود هر واحد محصول A چند تومان است؟
الف) 100 ب) 200 ج) 250 د) 400
Xi) مورد توجه است.درصورتی کـه بودجـه کـل ایـن
6ـ درطرح توسعه یک مؤسسه، احداث تعداد انبارها (
ai باشد، تابع هدف کدام است؟
مؤسسه A واحدپولی وهزینه احداث انبار 1 iم ،
min( ) (الف i
i
min( ) i i (ب z x =å
i
z =åa x
min( ) i i (ج
i
min( ) ( ) i i (د z = + åa x A
i
z = + å a A x
7 ـ منطقه موجه شکل زیرخط AB است محدودیتهای مربوط کدامند؟(مدیریت 79 – 80)
2 1 2 10 3 (الف x1 - x2 = , x1 + x2 £ ,x2 ³
2x1 - x2 £1,x1 + 2x2 =10 , x2 £ 3 (ب
2x1 - x2 =1 , x1 + 2x2 ³10 , x2
3 ³ 3 (ج
2 1 2 10 3 (د x1 - x2 = , x1 + x2 = , x2 ³
8 ـ شکل زیرنمایش ترسیمی یک مدل برنامه ریزی خطی رانشان میدهد کدام عبارت درست است؟
الف) محدودیت اول زائد وفعال است.
ب) محدودیت دوم زائد و فعال است.
ج) محدودیت سوم زائد وفعال است.
د) محدودیت سوم زائد وغیرفعال است.
9ـ تابع هدف مسأله زیرکدام است؟
max(z) = 3x (الف 1
max(z) = 6x1
ب)
max(z) = 4x2
ج)
max(z) = 4x1
د)
10ـ اعداد سمت راست درمحدودیتهای یک مسأله برنامهریزی خطی مضربی ازضرایب یـک متغیـر تصـمیم
هستند این مسأله دارای ........ است.
الف) بدون جواب بهینه ب) جواب تبهگن ج) جواب تبهگن چندگانه د) جواب بهینه نامحدود
نوع فایل:Pdf
سایز:14.4mb
تعداد صفحه:312
قیمت68000ریال
بازاریابی در بازرگانی پیشرفته
مقدمه
وضع اقتصادی و اجتماعی ایران تشابهی با کشور های متحده امریکا ندارد و اکثر مطالب مندرج در کتابهای بازاریابی آنها در ایران بدون استفاده است.
اصول کلی بازاریابی امریکا در ایران قابل استفاده است ولی باید جرح و تعدیل گردد و با اوضاع و احوال ایران انطباق داده شود.
ترقیات , اکتشافات و اختراعات قرن بیستم به علت احتیاجات نظامی , بیشتر در رشته های فیزیک و مکانیک متمرکز شده و نصیب دیگر رشته ها از این پیشرفت کمتر بوده است.تجارت تنها رشته ای است که از این قاعده مستثناست و ترقی و تکامل آن را میتوان مدیون قرن بیستم دانست. بازرگانی که در مراحل اولیه زندگی بشر بوجود آمده بود, تا اوایل قرن بیستم کم و بیش به همان وضع ابتدایی باقی ماند و چیزی جز خرید و فروش کالا به قصد بردن سود نبود.
مشکل مهم بازرگانان فراهم آوردن سرمایه کافی و یافتن منبع خرید بود و چون تولید همیشه کمتر از احتیاجات جوامع میبود, رقابت در فروش نمی توانست اهمیتی داشته باشد.
ایجاد کارخانه های بزرگ در اروپا و آمریکا, بتدریج بر سطح تولید افزود به حدی که مهمترین مسئله برای بازرگانان یافتن خریدار جهت کالای ساخته شده گردید.
پاورپوینت جزوه درسی برنامه سازی پیشرفته به زبان C
مقدمه و معرفی درس
برنامهسازی پیشرفته:
بیان مفاهیم پیشرفته برنامهسازی با استفاده از زبان C
انواع دادههای اصلی
int
float
double
char
void
boolean ?!!
عملگرها
محاسباتی
رابطهای
منطقی
بیتی
ساختار یک برنامة ساده
و
....
مباحث پیشرفته در شبکه های کامپیوتری: بررسی و شناخت شبکه TMN
فهرست:
فصل اول
کلیات مدیریت شبکه
اصول TMN
تصویر کلی از TMN
1) سخت افزار TMN
2) نرم افزار TMN
3) کاربردهای مورد استفاده
4) محیطهای عملکرد
وظایف مدیریتی TMN
1) مدیریت عملکرد
2) مدیریت خطا
3) مدیریت پیکربندی
4) مدیریت حسابداری
5) مدیریت امنیتی
فصل دوم
ساختار وظیفه ای TMN
بلوکهای وظیفه ای TMN
1) بلوک وظیفه ای OS
2) بلوک NEF
3) بلوک WSF
4) بلوک MF
5) بلوک QAF
فصل سوم
ساختمان فیزیکی TMN
بلوکهای فیزیکی TMN
1)بلوک OS
2) بلوک NE
3) بلوک MD
4) بلوک Q
5) بلوک WS
6) بلوک DCN
فصل چهارم
ایده اینترفیس با قابلیت عمل داخلی
اینترفیسهای استاندارد TMN
1) اینترفیس Q
2) اینترفیس F
3) اینترفیس X
فصل پنجم
لایه های کاربردی TMN
1) لایه های عملیاتی TMN
2) لایه کاربردی
3) لایه معرفی
4) لایه اجلاس
5) لایه حمل
6) لایه شبکه
7) لایه لینک دیتا
8) لایه فیزیکی
فصل ششم
ساختمان اطلاعاتی TMN و مدیریت شبکه در مخابرات
1) مدل اطلاعات مدیریتی
2) مبادله اطلاعات مدیریتی
3) مدیریت شبکه در سیستمهای انتقال TMN
4) مدیریت شبکه در سیستمهای سوئیچ TMN
فصل اول : کلیات مدیریت شبکه
همانطور که میدانیم مدیریت شبکه در حمایت از طراحی و نصب ، بهره برداری و نگهداری نقش مهم و بسزایی را دارد و با توجه به این نکات میتواند یک هماهنگ کننده در مسائل مختلف سوئیچ و انتقال چه از نظر ارتباط سیستمهای جدید مانند SDH با PDH و ATM با سوئیچهای در حال کار باشد. ضمنا" با ایجاد یک شبکه کامپیوتری متمرکز بر اساس مفاهیم TMN می توان مواردی چون حمایت از مدیریت خرابیها و بررسی عملکرد مراکز( FAULT & PERFORMANCE ) در جهت رفع کمبودهای موارد زیر را مورد بررسی قرار داد.
1) بدست آوردن یک آمار گرافیکی از ترافیک کانالها و مسیرها به منظور توسعه
2) بدست آوردن یک آمار از آلارمها ، زمان قطعی کانالها و رفع خرابیها جهت ارزیابی عملکرد پرسنل
3) رفع کمبود پرسنل کارآزموده در مراکز مخابراتی و تسریع در رفع آلارمهای موجود
4) امکان استفاده از تستهای اتوماتیک روی کانالها
5) تهیه’ گزارشات کامل از چگونگی کار کانالها جهت خطوط دور
6) مدیریت روی شبکه سیگنالینگ شماره 7
7) چگونگی دریافت و بدست آوردن آمار از اخبار BER جهت تطبیق تجهیزات
8) دریافت خرابیها در طول شبانه روز و دسته بندی کردن آنها جهت آمار قطعی و خرابی کانالهای موجود
و دهها مورد دیگر
همچنین میتوان در این بخش محاسبات حق المکالمه (ACCOUNTING) در زمینه جمع آوری اطلاعات مربوط به مکالمات از مراکز و پردازش اطلاعات و در آخر تهیه صورت حسابها را مورد بررسی قرار داد .
در بخش انتقال میتوان گفت مدیریت شبکه واسطه ای بین شبکه های انتقال PDH و کنترل وضعیت تجهیزات در این سیستم با تجهیزات SDH میباشد.
لذا مدیریت شبکه تمامی کارهای دستی که توسط کارشناسان برروی تجهیزات انجام میشود را میتواند بصورت مکانیزه کنترل نماید و در طراحی و نگهداری یک عامل مهم و ضروری میباشد.
اصول TMN:
ساختار مدیریت شبکه عبارتست از کلیه قراردادها و قوانین که هر بخش آن جهت تامین بسیاری از درخواستهای تبادل اطلاعات میباشد ، که این دستورات خود به تنهایی دارای عملکردهای طبقه بندی شده میباشد و میتوان از هر کدام برای سرویسهای متنوع شبکه اجرایی استفاده نمود .
کلا" اگر یک شبکه را بصورت Managed object (MO ) در نظر بگیریم ، این MO دارای بخشهای عملیاتی نودهای شبکه خواهد بود که مورد کنترل و مدیریت قرار میگیرد و در آن پارامترهای زیر قابل بررسی خواهد بود.
نوع عملیات و حالتی که میتوان روی آن مدیریت را اعمال نمود.
خواص ظاهری و تشکیلاتی آن .
اطلاعات و نشانه هایی که میتواند از خود ارائه دهد .
پاسخ و جوابی که در رابطه با حالت عملیات مدیریت میتواند از خود بروز دهد .
Managed object با 4 ویژگی شناخته میشود:
1) attribute
2) notification
3) operation
4) relation
attribute ویژگی را مشخص میکند . notification اطلاع رسانی را انجام میدهد . operation مسئول عملیات و relation مسئول رفتشا میباشد .
بخشهای دیگری نیز در TMN بصورت زیر وجود دارد:
MANAGER : در این بخش عملیات مدیریتی را میتوان بصورت نوشته در آورد و در پاسخ آن notification را دریافت نمود .
AGENT : پردازش پروسه کاربردی میباشد که Managed object مربوطه را مدیریت میکند . خصوصیات Agent وابسته به نیازی است که از طرف Manager ارسال میشود .
کلیه اطلاعات مابین یک Manager و Agent در قالب پروتکلهای Object Oriented از قبیل CMIP در شبکه اعمال میگردد .
تصویر کلی از TMN :
سخت افزار TMN
1) کامپیوترها
2) ترمینالها
3) سیستمهای مخابراتی
4) اینترفیسهای مدیریت
نرم افزار TMN
1) کاربردهای مدیریت
2) اطلاعات پایه ای مدیریت
3) مدیریت انتقال
کاربردهای مورد استفاده
1) شبکه های عمومی و خصوصی
2) سیستمهای دیجیتال و آنالوگ
3) مراکز تلفنی آنالوگ و دیجیتال
محیطهای عملکرد
1) مدیریت عملکرد
2) مدیریت خطا
3) مدیریت پیکربندی
4) مدیریت امنیتی
5) مدیریت حسابرسی
پاورپوینت سیستمعامل پیشرفته
پاورپوینت سیستمعامل پیشرفته دارای 20 اسلاید می باشد که بخشی از متن و فهرست آن را در ادامه برای مشاهده قرار داده ایم و در صورت نیاز به داشتن کل این پاورپوینت می توانید آن را دریافت نموده و از آن استفاده نمایید
اسلاید ۱ :
فصل دوم: ارتباطات در سیستمهای توزیع شده (ادامه)
اسلاید ۲ :
.۴Remote Prcedure Call – احضار روال از راه دور
اسلاید ۳ :
اسلاید ۴ :
اسلاید ۵ :
(Parameter Marshalling)
اسلاید ۶ :
اسلاید ۷ :
اسلاید ۸ :
اسلاید ۹ :
اسلاید ۱۰ :
مطالب فوق فقط متون اسلاید های ابتدایی پاورپوینت بوده اند . جهت دریافت کل ان ، لطفا ان را خریداری نمایید .
عنوان: سیستمعامل پیشرفته
فرمت:پاورپوینت
صفحات:20 اسلاید
کتاب خلاصه رفتار سازمانی پیشرفته و تعارض و مذاکره در سازمان
خلاصه رفتار سازمانی پیشرفته و تعارض و مذاکره در سازمان
مولف کتاب : استیفن پی . رابینز
فصل 1 : تعارض و مذاکره
فصل 2 : رفتار سازمانی در سطح جهانی
فصل 3 : مبانی رفتار فرد
فصل 4 : مفاهیم اصلی انگیزش
فصل 5 : انگیزش از مفاهیم تا کاربرد
فصل 6 : تصمیم گیری فردی
فصل 7 : مبانی رفتار گروه
فصل 8 : شناخت تیم
فصل 9 : ارتباطات
فصل 10 : رهبری
فصل 11 : قدرت و سیاست
فصل 12 : پیش درآمدی بر رفتار سازمانی
فصل 13 : ساختار سازمانی
فصل 14 : تکنولوژی و طرح ریزی شغل
فصل 15 : ارزیابی عملکرد و سیستم پاداش
فصل 16 : فرهنگ سازمانی
فصل 17 : تغییر و بهبود سازمانی
فصل 1 : تعارض و مذاکره
فنون بیان و مذاکره در حل مشکلات و مسائل سازمانها
مذاکره
مذاکره(به انگلیسی: Negotiation) گفتگویی میان دو یا چند فرد یا گروه است که با هدف دستیابی به یک درک مشترک، رفع نقاط اختلاف، یا رسیدن به منفعتی در نتیجهٔ آن گفتگو، ایجاد توافق در خصوص دورههای اقدام، چانه زنی برای منفعت گروهی یا جمعی، یا حصول نتیجهای رضایتبخش برای منفعت تمامی افراد یا گروههای درگیر در فرایند مذاکره، انجام میشود.
مذاکره فرایندی است که در آن هر طرف درگیر در مذاکرات میکوشد تا منفعتی برای خودش در پایان مذاکرات بدست آورد. مذاکره با هدف دستیابی به مصالحه انجام میشود. مذاکره در تجارت، سازمانهای غیرانتفاعی، ادارات دولتی، رویههای قضائی و میان ملتها و در شرایطی از زندگی فردی مانند ازدواج، طلاق، بچه دار شدن و یا زندگی روزمره اتفاق میافتد. مطالعه این موضوع "نظریه مذاکره" نامیده میشود. مذاکره کنندگان حرفهای اغلب در این زمینه تخصص دارند مانند مذاکره کنندگان اتحادیهای، مذاکره کنندگان تملکهای اهرمی، مذاکره کنندگان صلح، مذاکره کنندگان مخاصمات، یا هر کس دیگری که تحت عناوینی مانند دیپلماسی، قانونگذار یا کارگزار کار میکند.
استراتژیهای مذاکره
مذاکره میتواند دامنهٔ وسیعی از اشکال، از یک مذاکره کننده آموزش دیده از سوی یک سازمان خاص یا یک منصب در تشکیلات رسمی تا یک مذاکره غیررسمی میان دوستان را شامل شود. مذاکره میتواند در مقابل میانجیگری برای حل و فصل اختلافات قرار بگیرد یعنی حالتی که در آن یک طرف سوم بی طرف به هر دو طرف بحث گوش میدهد و مساعدت میکند تا توافقی میان طرفین ایجاد شود. این مفهوم هم چنین میتواند با "داوری" مقایسه شود که مشابه یک رویهٔ قضائی است. در داوری، هر دو طرف در خصوص صحت ادعاهایشان دست به استدلال و استنتاج میزنند. این مذاکره هم چنین گاهی مذاکره چانه زنی سخت یا چانه زنی بر سر مواضع نامیده میشود. نظریه پردازان مذاکره غالباً میان دو گونه مذاکره تمایز قائل شدهاند. نظریه پردازان مختلف از عناوین مختلفی برای این دو گونهٔ عام مذاکره استفاده کرده و به راههای مختلف میان آنها تمایز گذاردهاند.
مذاکره یک هنر است، مقاله زیر دربرگیرنده نکاتی است که استفاد از آنها، شما را قادر می سازد تا در مذاکرات به بهترین شکل از حقوق حقه خود بهره مند شوید. 1 . هر چیزی قابل مذاکره است، قیمت، زمان، شرایط و ... . قیمت نوشته شده روی یک کالا (تایپ شده، دستنویس، چاپ شده و هولوگرام)، قطعی نیست. مهمترین نکته برای مذاکره، خواستن است. هر آنچه را که می خواهید، باید آنرا مطرح کنید. نباید از شنیدن پاسخ منفی یا طرد شدن بترسید. مذاکره شبیه به بازی شطرنج است، هر حرکتی را انجام می دهید تا به نتیجه برسید، ممکن بعضی حرکتها بی نتیجه باشند.
2 . هدف مذاکره رسیدن به توافق برد-برد است، توافقی که هر دو طرف از آن راضی و خشنود باشند. هر نوع توافقی غیر از این، منافع بلند مدت طرفین را در بر نخواهد داشت.
3 . قدرت، ابزار اصلی در مذاکره است. هر یک از طرفین برای مذاکره از ابزارهای قدرت خود استفاده می کنند. مثلا، ابزار قدرت فروشنده کالا این است که "کالای ارزانتر و بهتر از بقیه به شما می فروشد". ابزار قدرت خریدار "پول نقد است که با آن می تواند از محل دیگری خرید کند." به طور دقیق تر، درک شخص مقابل از قدرت شما، تعیین کننده است. مثال واقعی آن، در جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد، در رویارویی ارتش ژاپن با انگلیس در سنگاپور، فرمانده ارتش 2000 نفری ژاپن، در مذاکرات قبل از جنگ، وانمود کرد که 100 هزار نیرو در اختیار دارد و فرمانده ارتش 50 هزار نفری انگلیس نیز این موضوع را باور کرد و تسلیم ارتش ژاپن شد. در واقع سربازان ارتش ژاپن 2 هزار نفر بودند. درک اشتباه فرمانده انگلیسی از تعداد سربازان ژاپنی، او را مجبور به تسلیم کرد.
4 . اشکال مختلف ابزار قدرت در مذاکره عبارتند از:
الف) شناسایی نیاز طرف مقابل و مطرح کردن توانایی شما در برآورده کردن آن،
ب) مطرح کردن تفاوت کالا یا خدمات شما با دیگران،
ج) نشان دادن اختیار یا عدم اختیار شما در تصمیم گیری، (بسته به نوع مذاکره، هر کدام از آنها کارایی دارند. مثلا فروشنده کالا می تواند بگوید: "من فروشنده هستم و اجازه تخفیف دادن را ندارم.")
د) تمایل و آمادگی شما برای ترک مذاکره، (مثلا وقتی خریداران لوازم منزل به خانه شما می آیند و قیمتی بسیار پایین را پیشنهاد می دهند، شما سریعا بگویید: " بیشتر که فکر می کنم، قصد فروش آنها را ندارم." با این حرکت آنها پیشنهاد قیمت بالاتری را به شما می دهند. )
ه) اصرار شما در به پایان رساندن مذاکره نیز می تواند ابزار قدرت باشد. (مثال: فرمانده ارتش ژاپن که می خواست مذاکره را با حمله و خونریزی پیش ببرد، این موضوع ابزار قدرت او بود.)
و) دانستن چیزی یا دانشی خاص، ابزار قدرت است. مخصوصا اگر منطبق با نیاز طرف مذاکره کننده باشد. مثلا دانش تعمیرکاران خودروهای لوکس و گران، ابزار قدرت آنها در مذاکره برای اجرت تعمیر است.
ز) توانایی و اختیار یکی از طرفین به تشویق یا تنبیه، از هر نوع، ابزار قدرت او می باشد.
ح) تعداد نفرات هر یک از طرفین مذاکره کننده، یکی از ابزار های قدرت است.
ت) مذاکره در محل کار یکی از طرفین.
ی) نیاز طرف مقابل به تایید، می تواند ابزار قدرتی برای طرف دیگر باشد.
مذاکره توزیعی
مذاکره توزیعی نیز گاهی مذاکره چانه زنی سخت یا چانه زنی بر سر مواضع نامیده میشود. این نوع مذاکره نزدیک به مذاکره بر سر شیوهٔ چانه زنی در بازار است. در مذاکره توزیعی، هر طرف اغلب یک موضع شدید را اتخاذ میکند و می داند که طرف دیگر آن را نخواهد پذیرفت و سپس ترکیبی از حیله و نیرنگ و سیاست خطر پذیری (یا بازی با آتش برای کسب امتیاز) را در پیش میگیرند تا پیش از آنکه به نتیجه و توافقی برسند، کمترین امتیاز ممکن را به حریف واگذار کنند. درک مذاکره کنندگان توزیعی از مذاکره توزیع میزان مشخص و ثابتی از ارزش است. واژهٔ توزیعی به این مساله اشاره دارد که میزان مشخصی از چیزها میان افراد درگیر توزیع و تقسیم شده است. گاهی به این گونه از مذاکره توزیع "توزیع پای"(Fixed Pie) هم گفته میشود. تنها میزانی از این چیز در اطراف وجود دارد اما نسبتی که توزیع میشود متغیر است. مذاکره توزیعی هم چنین گاهی برد- باخت نیز نامیده میشود چرا که این درک وجود دارد که نتیجهٔ برد یک نفر در شکست نفر دیگر است. یک مذاکره توزیعی شامل افرادی است که هرگز پیشیهٔ تعاملی قبلی با یکدیگر نداشتهاند و هم چنین احتمال اندکی نیز وجود دارد که آنها در آینده نیز چنین تعاملی داشته باشند. مثال سادهٔ روزمره این امر خریدن یک ماشین یا یک خانه است.
مذاکرهٔ یکپارچه یا منسجم
مذاکره یکپارچه یا منجسم گاهی مذاکره اصولی شده یا مبتنی بر منفعت نیز نامیده میشود. این نوع مذاکره مجموعهای از تکنیک هاست که در تلاش است تا کیفیت و احتمال توافق مورد مذاکره را از طریق ارائه جایگزینی برای تکنیکهای مذاکره توزیعی سنتی، بالا ببرد. در حالی که مذاکره توزیعی میپندارد که یک میزان ثابتی از ارزشها وجود دارد که میان طرفین تقسیم شود، مذاکره منجسم غالباً میکوشد تا ارزشی را در دوره مذاکره ایجاد کند. (وسعت دادن پای) این نوع مذاکره بجای تاکید بر مواضع آغازین مستبدانه و دلبخواه گروهها بر منافع حیاتی و مهم آنها تمرکز میکند، و به مذاکره به مثابه یک مسئله مشترک مینگرد تا یک مبارزه شخصی، و هم چنین بر وفاداری به هدف و اصرار بر آن تاکید دارد و معیارها به عنوان مبنائی برای توافق قرار میدهد. واژه یکپارچه یا منسجم نیز به همکاری اشاره دارد. مذاکره منسجم غالباً مستلزم درجه بالاتری از اعتماد و ایجاد یک رابطه است. این مفهوم هم چنین دربردارنده راهکارهای حل مساله خلاقانه است که با هدف دستیابی به یک منفعت دوطرفه ایجاد شده است. این نوع مذاکره هم چنین مذاکره برد-برد نیز نامیده میشود. شماری از رهیافتهای متفاوت برای مذاکره منسجم در طیفهای مختلفی از کتب و برنامهها مورد آموزش قرار گرفتهاند
تاکتیکهای مذاکره
راههای متعددی برای دسته بندی کردن عناصر اساسی مذاکره وجود دارد. یک دیدگاه در خصوص مذاکره دربردارنده سه عنصر اصلی است: فرایند، رفتار و مفاد. فرایند به این مسئله اشاره دارد که مذاکره کنندگان چطور در خصوص متن مذاکره، طرفین مذاکره، تاکتیکهای مورد استفاده توسط گروهها و توالی و مراحلی که در آن همه این موارد وجود دارد، مذاکره خواهند کرد. رفتار رابطه میان این گروهها، ارتباطات میان آنها و نیز شیوهای که آنها اتخاذ میکنند، بستگی دارد. مفاد آنچه که گروهها بر سر آن مذاکره میکنند، دستورالعمل، موضوعات (مواضع و به بیان بهتر منافع) گزینهها، و توافقی که در پایان حاصل خواهد شد، را در بردارد. دیدگاه دیگری از مذاکره چهار عنصر را بر می شمارد: استراتژی، فرایند، ابزارها و تاکتیکها. استراتژی در بردارندهٔ اهداف عالی است- نوعاً مانند ارتباط و نتیجه نهائی. فرایندها و ابزارها شامل اقداماتی است که میتواند دنبال شود، نقش هائی که هر دو طرف برای ایفای آن اماده شدهاند و نیز مذاکره با دیگر طرفین. تاکتیکها شامل اظهارنظرهای جزئی تر و روشن تر و اقدامات و واکنشها به بیانیهها و اقدامات دیگران است. برخی به این لیست از عناصر، ترغیب و نفوذ را نیز اضافه میکنند با این فرض که این دو مورد بخش حیاتی و کلیدی از موفقیت در مذاکرات در دنیای مدرن امروز است و از این رو نباید حذف شود. رقیب یا دوست؟ دو رهیافت کاملاً متفاوت برای مذاکره مستلزم تاکتیکهای متفاوتی است در رهیافت توزیعی هر مذاکره کننده برای بخش ممکن بزرگتری از پای میجنگد بنابراین بجاست اگر گروههای دیگر را دشمن تصور کنیم تا دوست و بنابراین موضع سخت و پرشدت تری را اتخاذ کنیم. با این وجود، اگر قرار باشد که برای موفقیت این تشکیلات که بهترین وجه تامین کننده نفع طرفین است، تلاشی صورت گیرد، این رهیافت کمتر بجا و مناسب خواهد بود. این امر به این معنی نیست که بوسیله هرگونه طرف و پیشنهاد ما باید نفع خودمان را برای هیچ از دست بدهیم و تسلیم شویم. بلکه یک دیدگاه همکاری جویانه غالباً سهم خود را نیز میپردازد. بنابراین آنچه که بدست میآید نه به هزینه دیگران بلکه به هزینهٔ خود اوست. === استخدام وکیل مدافع ===یک مذاکره کننده ماهر به عنوان وکیل مدافع یک طرف در مذاکره ایفای نقش میکند. وکیل تلاش میکند تا پرمنفعت ترین نتیجه ممکن حاصل شود. در این فرایند، مذاکره کننده تلاش میکند تا کمترین حد نتیجه که طرف (یا طرفین) مقابل خواهان پذیرش آن است تعیین کند، سپس تقاضاها را متعاقب آن تنظیم کند. یک مذاکره موفق در رهیافت وکالت زمانی است که مذاکره کننده بدون سوق دادن طرف مقابل برای به بن کشیدن همیشگی مذاکره، قادر به حصول به بهترین نتایج ممکنی باشد که گروه خواهان آن است، مگر آنکه بهترین جایگزین ممکن برای توافق مورد مذاکره (BATNA) قابل قبول باشد. مذاکره کنندگان حرفهای از بسیاری از تاکتیکها از هیپنوتیزم گرفته تا یک ارائه روش و واضح از تقاضاها یا مجموعهای پیش شرطها، تا رهیافتهای حیله گرانه تر مانند روش موسوم به "چیدن گیلاس" ممکن است استفاده کند. (توضیح: چیدن گیلاس به روشی اشاره دارد که فرد با داشتن حجم اندکی از اطلاعات تلاش میکند تا موضوعی را به اثبات برساند و این اقدام را در حالی انجام میدهد که آگاهانه از نکات دیگر مرتبط با آن موضوع صرف نظر و چشم پوشی میکند). تاکتیکهای ارعاب و کالباس هم میتواند نقشی را برای حرکت به سوی نتیجهٔ مذاکره ایفا کند. (رهیافت کالباسی به طور استعاری این معنی است که نباید انتظار داشت که کل یک کالباس را با هم دریافت کنید بلکه راه بهتر آن است که آن را تکه تکه استفاده کنید. بنابراین مطابق با این تکنیک در مذاکره باید با روندی تدریجی و گام به گام به پیش رفت). یک تکنیک مذاکره دیگر آدم خوب/ آدم بد است. این تکنیک زمانی است که یک مذاکره کننده با استفاده از خشم و تهدید مانند یک آدم بد عمل میکند. دیگر مذاکره کنندگان نیز از طریق فهیم بودن و درک کردن مانند یک آدم خوب رفتار میکنند. آدم خوب، آدم بد را بدلیل همه دشواریها و مشکلات سرزنش میکند و در عین حال تلاش میکند تا به مسالمت و توافقی از رقیب خود دست یابد. یک مذاکره دیگر تکیه دادن و نجوا کردن است. این مذاکره موقعیت مسلط فیزیکی را در بردارد و از این رو طرف مقابل را می ترساند.
شیوههای مذاکره
آر.اج شل، پنج نوع شیوه پاسخ به مذاکره را تعریف کرده است. افراد غالباً میتوانند حالتهای مختلفی را با شیوههای متفاوت بخود بگیرند، این حالت در طول مذاکره استفاده میشود و بسته به متن مذاکره و منافع طرف مقابل دارد. بعلاوه شیوهها میتواند در طول زمان تغییر کند.
آماده سازی و کمک:افرادی که از حل مسائل گروههای دیگر لذت میبرند و روابط فردیشان را حفظ میکنند. کمک کنندگان در مورد حالتهای عاطفی، زبان حرکات بدن، و هم چنین نشانههای شفاهی به دیگر گروهها حساس هستند.
اجتناب:افرادی گه دوست ندارند مذاکره کنند و آن را انجام نمیدهند مگر اینکه تضمین شده باشد. در زمان مذاکره، اجتناب کنندگان مایل هستند که موقعیتهای رویاروئی را به تعویق انداحته یا از آن طفره بروند، با این وجود اقدام آنها دیپلماتیک و اقدامی از سر نزاکت تلقی میشود.
همکاری جویی:افرادی که از مذاکرهای که دربردارنده حل مسائل دشوار به شیوههای خلاقانه است لذت میبرند. همکاری خواهان در استفاده از مذاکرات برای درک دغدغهها و منافع طرفهای دیگر خوب عمل میکنند. با این وجود آنها میتوانند مسائلی را از طریق تغییر موقعیتهای ساده در درون موقعیتهای بسیار پیچیده تر ایجاد کنند.
رقابت:افرادی که از مذاکره لذت میبرند به این دلیل که فرصتی را برای برد ایجاد میکند. مذاکره کنندگان رقابتی کشش بسیار قوی برای همه ابعاد مذاکره و بویژه جنبههای استراتژیک آن دارند. به دلیل اینکه شیوه آنها میتواند بر فرایند چانه زنی مسلط باشد، مذاکره کنندگان رقابتی اغلب اهمیت ارتباط را فراموش میکنند.
مصالحه:افرادی که مشتاق به بستن پیمان هستند از طریق انجام آن چه که برای همه طرفهای مرتبط در مذاکره برابر و منصفانه است. مصالحه جویان میتوانند زمانی مفید باشند که یک محدوده زمانی برای پایان دادن به مذاکره وجود داشته باشد، با این وجود مصالحه جویان غالباً بدون هیچگونه الزامی به فرایند مذاکره هجوم برده و بسیار سریع دست به ایجاد آشتی میزنند.
گونههای مذاکره
سه نوع اصلی مذاکره توسط محققان در پروژهٔ مذاکره هاروارد شناسائی شده است. این سه گونه عبارتند از:چانه زنان نرم، چانه زنان سخت و چانه زنان اصولگرا.
نرماین افراد مذاکره را به رقابت بسیار نزدیک میبینند، بنابراین شیوهٔ ملایمی از چانه زنی را انتخاب میکنند. پیشنهادهایی که آنها میدهند دربردارنده بهترین منافع آنها نیست، آنها متعهد به تقاضاهای دیگران، اجتناب کننده از رویاروئی هستند و رابطه خوبی را به همتایان مذاکره کننده خود دارند. درک آنها از دیگران دوستی است و هدف آنها توافق است. آنها افراد را از مسائلشان جدا نمیکنند، اما در هر دو مورد نرم و ملایم هستند. آنها از مبارزهٔ خواستهها اجتناب میکنند و بر توافق پای می فشارند و راهکارهائی ارائه کرده و بسادگی به دیگران اعتماد میکنند و دیدگاههایشان را تغییر میدهند.
سختاین افراد از استارتژیهای مداوم برای نفوذ استفاده میکنند و از اصطلاحاتی مانند "این اخرین پیشنهاد من است" و "آن را بگیر یا رهایش کن" بهره میگیرند. آنها تهدید میکنند، به دیگران بی اعتماد هستند و بر منافع خود پای میفشرند و برای مذاکره از ابزار فشار استفاده میکنند. آنها دیگران را به مثابه دشمن و رقیب میبینند و هدف نهائیشان پیروزی است. بعلاوه، آنها به دنبال یک جواب هستند و بر حصول توافق بر این جواب پای میفشرند. آنها آدمها را از اهدافشان جذا نمیکنند (مانند نرم) اما آنهادر هر دو مورد افراد درگیر و مسائل سخت گیر هستند.
اصولگرایانافرادی که از این طریق چانه زنی میکنند به دنبال راهکارهای یکپارچه هستند و این کارا را بوسیله تعهد تدریجی به مواضع خاص انجام میدهند. آنها بر مسائل به جای اهداف، انگیزهها و نیازهای افراد درگیر تمرکز میکنند. آنها مردم را از مسائل جدا میکنند و منافع را جستجومی کنند و از لایههای پائینی اجتناب کرده و به نتایجی بر اساس استانداردها (که مستقل از خواست افراد است) میرسند. آنها بجای قدرت و فشار و نفع خود و یا رویههای تصمیم سازی داوری، گزینه هایشان را بر مبنای شاخصهای روشن استوار میسازند. این شاخصها از استانداردهای اخلاقی، اصول انصاف، استانداردهای حرفهای، سنت و غیره برگرفته شده است.
محققینی از پروژهٔ مذاکره هاوروارد پیشنهاد میکند که مذاکره کنندگان شماری از جایگزینها برای مسائلی که آنها برای حصول بهترین نتایج با آنها روبرو میشوند را جستجو کنند، اما این غالباً درست نیست (زمانی که شما ممکن است با بهره گیری فردی از تاکتیکهای چانه زنی سخت یا نرم روبرو شوید).
مذاکره با نیت بد
زمانی که یک طرف وانمود میکند که مذاکره میکند، اما بطور پنهانی هیچ قصدی برای مصالحه نداشته باشد، آن طرف با نیت و بدی در حال مذاکره است. نیت بد مفهومی است در تئوری مذاکره که بوسیله آن گروهها وانمود میکند که برای رسیدن به حل و فصل اختلاف در حال استدلال کردن هستند اما هیچ قصدی برای انجام این کار ندارند، برای مثال یک حزب سیاسی ممکن است وانمود کند که مذاکره میکند اما هیچ قصدی برای مصالحه برای مقاصد سیاسی ندارد.
مدل نیت بد ذاتی در روابط بینالملل و روانشناسی سیاسی
نیت بد در علم سیاست و روانشناسی سیاسی به استراتژیهای مذاکره اشاره دارد که در آن هچ قصد واقعی برای حصول توافق یا مدلی از پردازش اطلاعات وجود ندارد. "مدل نیت بد ذاتی" در پردازش اطلاعات یک تئوری در روانشناسی سیاسی است که برای اولین بار توسط اول هالستی ارائه شد تا ارتباط میان عقاید جان فاستر دالز و مدل پردازش اطلاعات او را تشریح کند. این یکی از مدلها در خصوص رقابت کنندگان است که به طور گستردهای مورد مطالعه قرار گرفته است. در این مدل اینگونه فرض میشود که یک دولت بطور کینه توزانهای متخاصم و دشمن به شمار میرود و نشانههای متضاد با این استدلال نیز همگی نادیده گرفته شدهاند. این نشانهها همگی به عنوان یک اقدام تبلیغاتی و نشانهای از ضعف تلقی شده و نادیده گرفته شدهاند. نمونههای آن موضعجان فاستر دالسدر خصوص اتحاد شوروی یا موضع حماس در قبال دولت اسرائیل است.
احساس در مذاکرات
احساسات نقش مهمی را در فراینده مذاکرات ایفا میکنند، گرچه تنها در سالهای اخیر است که نتایج چنین مسئلهای مورد مطالعه قرار گرفته است. احساسات این ظرفیت را دارند که یک نقش مثبت یا منفی را در روند مذاکره ایفا کنند. در طول مذاکرات، تصمیم در مورد اینکه آیا استراحتی در نظر گرفته شود یا نه بر عهدهٔ شاخصها و عوامل مرتبط با احساس است. احساسات منفی میتواند عامل تشدید و حتی رفتار غیرعقلائی شود و میتواند باعث شعله ور شدن ستیز شود و مذاکره را به بن بست بکشاند اما هم چنین میتواند ابزاری برای دستیابی به امتیاز باشد. از سوی دیگر احساسات مثبت اغلب میتواند دستیابی به یک توافق و کمک به حداکثر سازی نفع مشترک را تسهیل کند، اما میتواند هم چنین عاملی ابزاری در حصول یک امتیاز به شمار آید. احساسات مثبت و منفی میتواند بطور استراتژیک بروز داده شود تا بر نتایج تاثیرگذار باشد و میتواند نقش متفاوتی را در میان مرزهای فرهنگی برجای گذارد.
تاثیرگذاری بر معلول
حالتها و تمایلات بر مراحل مختلف فرایند مذاکره تاثیرگذار است: کدام استراتژی قرار است مورد استفاده قرار گیرد؟ کدام استراتژی واقعاً انتخاب شده است، روشی که دیگر گروهها و مقاصد و نیتهای آنان درک و تحلیل میشود،. میزان تمایل آنها برای حصول توافق و نتایج نهائی مذاکره. اثربخشی مثبت (PA) و منفی (NA) یک یا چند جنبه از جوانب مذاکره کردن میتواند نتایج بسیار متفاوتی به دنبال داشته باشد.
تاثیرات مثبت در مذاکره
حتی پیش از آنکه مذاکره آغاز شود، کسانی که در حالت خوبی قرار دارند اطمینان بیشتری داشته و تمایل بیشتری به برنامه ریزی برای استفاده از استراتژیهای همکاری جویانه دارند. در طول مذاکره، مذاکره کنندگانی که در حالت خوبی قرار دارند تمایل دارند تا از تعامل لذت بیشتری ببرند و رفتار کمتر ستیزه جویانهای نشان میدهند و از تاکتیکهای تهاجمی کمترو استراژیهای همکاری جویانه نیز استفاده میکنند. این امر در عوض احتمال اینکه گروهها به اهداف ابزاری و عقلائی خود دست یابند و توانائی برای یافتن نتایج منسجمتر و یکپارچه تر را بیشتر میکند. در واقع، در مقایسه با مذاکره کنندگان با اثربخشی خنثی یا منفی، مذاکره کنندگان با اثربخشی مثبت به توافقات بیشتری دست مییابند و تمایل بیشتری دارند که آن توافقات را محترم بشمارند. آن دسته از نتایج پرمنفعت تر نیز در نتیجه فرایندهای تصمیم سازی بهتر مانند تفکر منعطف، حل خلاقانه مسئله، توجه به خواستها و تمایلات دیگران و ریسک کردن و اعتماد بیشتر بدست میآید. تاثیرات مثبت پس از مذاکره نیز نتایج منفعت امیزی را به همراه دارد. این تاثیرات رضایت از نتایج بدست آمده را افزایش میدهد و بر خواست و تمایل افراد برای تعاملات آتی تاثیرگذار است. اثربخشی مثبتی که با دستیابی به یک توافق برانگیخته میشود، روابط دوتائی را تسهیل میکند و همین امر منجر به تعهد موثری میشود که مراحل بعدی تعاملات را رقم میزند. اثربخشی مثبت زیانهای خاص خودش را نیز دارد: این امر درک از مفهوم عملکرد خود را تحریف میکند، به گونهای که عملکرد نسبتاً بهتر از آنچه که واقعاً صورت گرفته ارزیابی و قضاوت میشود. از این رو، مطالعات در خصوص خود گزارش دهی در مورد نتایج به دست آمده میتواند جانبدارانه بوده یا بیطرفانه نباشد.
تاثیر منفی در مذاکره
تاثیر منفی پیامدهای زیانبار در مراحل مختلف فرایند مذاکره است. گرچه احساسات منفی مختلف بر نتایج مذاکره تاثیر میگذارند، اما بیشترین نتیجهای که تاکنون مورد مطالعه قرار گرفته خشم است. مذاکره کنندگان خشمگین قصد دارند تا از استراتژیهای رقابتی تر استفاده کنند و کمتر همکاری کنند، حتی پیش از آغاز مذاکره. این استراتژیهای رقابتی مرتباط با نتایج مشترک کاهش یافته مرتبط است. در طول مذاکرات، خشم از طریق کم کردن میزان اعتماد در فرایند گسست ایجاد میکند و قضاوت طرفین مذاکره را تیره و تار میسازد و میزان تمرکز و توجه طرفین را محدود ساخته و هدفهای اساسی آنها را از دستیابی به توافق به تلافی کردن اقدامات طرف دیگر تغییر میدهد. مذاکره کنندگان خشمگین توجه کمتری به منافع رقیب خود دارند و کمتر در قضاوت در خصوص منافع آنها دقت میکنند و از این رو به منفعت کمتری نیز دست پیدا میکنند. بعلاوه، بدلیل اینکه خشم مذاکره کنندگان را در ترجیحات خود خودمحورتر میسازد، احتمال اینکه آنها پیشنهادات پرسود را رد کنند، بیشتر میشود. رقبایی که واقعاً خشمگین میشوند (یا گریه میکنند یا کنترل خود را از دست میدهند) احتمال خطای بالاتری دارند: اطمینان حاصل کنید که آنها طرف شما هستند. خشم هم چنین به دستیابی به اهداف مذاکره کمکی نخواهد کرد و احتمال دستیابی به منافع مشترک را نیز اندک میسازد و هم چنین به ارتقای منفعتهای شخصی نیز کمکی نخواهد کرد و درعین حال مذاکره کنندگان خشمگین در اثبات ادعای خود نیز موفقیتی حاصل نخواهند کرد. بعلاوه، احساسات منفی منجر به پذیرش راهکارهائی میشود که کارامدی و بهره مندی مثبتی ندارد اما در عوض پیامدهای منفی به بار میآورد. با این وجود، ابراز احساسات منفی در طول مذاکره گاه میتواند مثبت و سودمند هم باشد: یک خشمی که به گونهای قاعده مند طرح میشود میتواند راه موثری برای نشان دادن تعهد و وفاداری و نیاز یک طرف به توافق باشد. بعلاوه، گرچه اثربخشی منفی احتمال دستیابی به منفعت را در امور تعاملی کم میکند، اما نسبت به اثربخشی مثبت در امور و مسائل توزیعی مانند صفر و یک، بهتر و مناسب تر است. سیدنر در آثار خود پیرامون انگیختگی منفی و White Noise (صدائی که شامل فرکانسهای متفاوت با شدتهای یکسان است)، از طریق مشاهداتی در مورد کم ارزش دانستن گویندگانی از دیگر گروههای قومی، نشانه هائی بر وجود یک مکانیسم انگیختگی منفی یافت. مذاکره میتواند در عوض ازطریق مخفی کردن تخاصمات در خصوص یک گروه قومی یا جنسیتی تاثیر منفی داشته باشد.
شرایط تاثیرگذاری احساس در مذاکرات
تحقیقات نشان میدهد که احساسات مذاکره کنندگان الزاماً بر فرایند مذاکره تاثیرگذار نیست. البراسین و دیگران پیشنهاد کردهاند که دو شرط برای تاثیر احساسات وجود دارد که هر دو مرتبط با توانائی (حضور موانع شناختی و محیطی) و انگیزه است.
برسمیت شناختن تاثیر: که مستلزم انگیزهٔ بالا و توانائی بالا یا هر دو است.
تصمیم و اراده بر اینکه تاثیر برای قضاوت مرتبط و مهم است: این مسئله مستلزم وجود حد پائینی از انگیزه، توانائی یا هر دو است
بر طبق این مدل، انتظار میرود که احساسات تنها زمانی بر مذاکرات تاثیر بگذارد که یکی بالا و دیگری پائین است. زمانی که هر دوی توانائیها و انگیزه پائین هستند، این تاثیر را نمیتوان مورد شناسائی قرار داد و زمانی که هر دو بالا هستند گرچه این تاثیر ار میتواند شناسائی کرد اما غیرمرتبط با قضاوت بشمار میرود. یک پیامد احتمالی این مدل آن است که مثلاً تاثیر مثبتی که اثربخشی مثبت بر مذاکرات دارد تنها زمانی دیده شود که یا انگیزه یا توانائی پائین هستند.
تاثیر احساسات طرفین
اغلب مطالعات روی احساسات در مذاکره بر تاثیر احساسات خود مذاکره کنندگان بر فرایند تاکید دارند. با این وجود، آنچه که گروههای دیگر احساس میکنند همانقدر که احساسات گروه چه در سطح گروهی و چه در سطح فردی بر فرایندها تاثیرگذار است، نیز میتواند مهم و تاثیر گذار باشد.. زمانی که بحث از مذاکرات است، اعتماد در گروههای دیگر یک شرط مهم برای احساسات و تاثیرگذاری آن است و قابلیت رویت آن تاثیر آن را افزایش می هد. احساسات در فرایندهای مذاکره از طریق ارسال سیگنالهائی با این مضامین مشارکت دارد: اینکه یک نفر چه احساسی دارد و چطور فکر میکند و از اینرو میتوان از درگیر شدن گروه دیگر در رفتارهای ویران کننده جلوگیری کرد و هم چنین نشان دهد که چه گام هائی در مرحله بعد باید برداشته شود. اثربخشی مثبت نشان میدهد که باید همین راه را حفظ کرد در حالیکه اثربخشی منفی نشان میدهد که تنظیمات رفتاری یا ذهنی مورد نیاز است. احساسات طرفین میتواند دو تاثیر مهم و عمده بر روی احساسات مذاکره کنندگان و رفتار آنها داشته باشد: تقلیدی، دو جانبه و مکمل مثلاً ناامیدی و غم میتواند به دلسوزی و ترحم و یا همکاری بیشتر بینجامد.[ در مطالعهای توسط بات و دیگران در سال ۲۰۰۵ که یک مذاکره چند مرحلهای واقعی را شبیه سازی کرد، اغلب افراد به احساسات طرفشان به شیوهای متقابل واکنش نشان میدادند تا به شیوهٔ مکمل. اینگونه دریافت شده که احساسات خاص تاثیرات متفاوتی را نیز بر روی احساسات رقبا و نیز استراتژی هائی که برگز
Dویژگی رهبر فره مند
اعتماد به نفس
دیدگاه بلند و اعتماد راسخ به آن دیدگاه
رفتار خارق العاده
عاملان تغییر
تحقیق در زمینه رهبران فرهمند نشان می دهد که پیروان رهبران فرهمند به خود اعتماد داشته ،در کارهای خود تجربه های ارزشمند کسب کرده و اعتراف می نمودند که همواره مورد حمایت رهبران خود هستند،
ساعتهای زیاد کار می کنند و عماکرد بهتری دارنداحساس رضایتمندی بیشتری نیز دارند البته باید در این زمینه تحقیقات بیشتری انجام شود .
آیا رهبری مؤثر است !
برخی از شیوه های رهبری (صرفه نظر از شرایط و موقعیت ها )اثر بخش خواهد بود
تحقیقات نشان می دهد در برخی شرایط هیچ نوع رفتار رهبری نمی تواند اهمیت داشته باشد.
گاهی اوقات برخی افراد و متغیرهای سازمانی به عنوان جایگزین هایی وارد صحنه می شوند و اثرات رهبری را بی اثر می سازندمانند (تجربه -آموزش-تخصص حرفه ایی)
رهبر برای اثر بخش بودن باید بتواند نظم یا ساختار به گروه یا سازمان ارائه کندو ابهام کاری را کاهش دهد.
در کارهای تکراری یعنی کارهایی که به صورت فطری روشن و تکراری و بطور باطنی کارگر را راضی نگه می داردنیاز به رهبر نیست.
رهبری یک متغیر مستقل است پس می تواند بر رضایت شغلی اثر بگذارد.
رهبری فرهمند نیز مدینه فاضله نیست بلکه این نوع رهبری در یک بحران می تواند مفید باشدولی پس از بحران و برگشت اوضاع به حالت عادی نمی تواند اثر بخش باشد.
نکات کاربردی برای مدیران
همانطور که در کل فصل دیده شد اگر به صورتی دقیق به دو واژه کار و مردم توجه کنیم در بیشتر تحقیقات به نوعی از این دو واژه استفاده شده است
در تحقیقات فیدلر: بعد کار- در تحقیقات اوهایو: ابتکار عمل- در تئوری مسیر-هدف: فرماندهی-در پژوهش دانشگاه میشیگان:تولیدگراو بلیک و موتون آنرا توجه به تولید نامیدند
بعد انسانی این تئوری ها هم نامهای متفاوت به خود گرفت:مراعات حال دیگران-حمایتی-کارمندگرا
آنچه مهم است آنکه رفتار رهبر از همین دو بعد مورد توجه قرار گرفته و پژوهشگران درمورد اینکه آیا این دو بعد
می تواند روی یک طیف قرار گیرد اختلاف نظر دارند
دستاوردهای این فصل
ویژگی شخصیتی نمی تواند تضمین کند که کارکنان وزیر دستان عملکرد بهتری داشته باشند.یعنی بعد شخصیت به تنهایی نمی تواند موفقیت رهبری را پیش بینی کند.
درتحقیقات دانشگاه میشیگان ،اوهایو و شبکه مدیریت نمی توان بازدهی یا تولید کارمند را پیش بینی کردو نمی توان
گفت که اگر رهبر یا مدیری طرفدار کار باشد تا چه اندازه می تواند موجب رضایت شغلی ،تولیدو بازدهی کارکنان شود.
الگوی فیدلر در محیط محدود وکنترل شده انجام شد می تواند این تئوری را تأیید کندولی تحقیقات میدانی نمی تواند
این دیدگاه را تأیید کند.
الگوی مسیر- هدف چارچوبی را ارائه می کند که می توان بدان وسیله اثر بخشی رهبری را پیش بینی کردموفقیت رهبر به این بستگی دارد که با توجه به محیط و شرایط زیر دستان سبک خود را تغییر دهد
در الگوی مشارکتی ابهامات زیادی وجود داردولی بزرگترین نقش آن این بوده که توانسته متغیرهای اقتضایی را معرفی کند به گونه ای که قبل از انتخاب شیوه رهبری باید به آنها توجه کرد
فصل 11 : قدرت و سیاست
تعریف قدرت:
عبارتست از توان بالقوه ای که الف دارد تا بر رفتار ب اثر گذاشته و او را وادار به انجام کاری کند بطوریکه اگر غیر از این (وادار کردن) بود ب چنین کاری را لزوما انجام نمی داد.
سه نکته از تعریف قدرت:
توان بالقوه ایست که الزاما نباید بالفعل شود.
نوعی وابستگی است.
ب در رفتار خود نوعی اختیار یا آزادی عمل دارد.
مقایسه رهبری با قدرت:
مهمترین وجه مشترک: از نظر رهبر قدرت وسیله ای برای تامین هدفهاست.
تفاوتهای عمده:
در مفهوم واژه رهبری، بین رهبر و هدف رهبری باید سازگاری و تجانس وجود داشته باشد ولی مفهوم واژه قدرت تنها دارای عامل وابستگی است و سازگاری با هدف الزامی نیست.
در رهبری اعمال قدرت از بالا به سمت پایین متمایل بوده و بر زیردستان اعمال نفوذ می شود و رهبران نمی توانند در جهت بالا و در سطح افقی اعمال نفوذ نمایند ولی در رابطه با قدرت این وضع صادق نیست.
دامنه تحقیقات در مورد رهبری بیشتر متمرکز بر شیوه رهبری است ولی دامنه تحقیقات در قدرت وسیعتر بوده و بیشتر بر تاکتیکهای سازگاری تاکید می شود که دامنه آن به ورای فرد کشیده می شود.
پایگاههای قدرت:
دو پژوهشگر به نامهای فرنچ و ریون برای نخستین بار پنج پایگاه قدرت را به شرح ذیل تعیین کردند:
قدرت مبتنی بر زور: این قدرت بر پایه ترس و وحشت قرار دارد و فرد ب به علت صدمه ندیدن مطابق خواسته فرد الف رفتار می کند.
قدرت مبتنی بر پاداش: نقطه مقابل قدرت مبتنی بر زور است و فرد ب به علت مزایا و منافع مطابق خواست فرد الف رفتار می کند.
قدرت قانونی: قدرت قانونی (مشروع) را شخص در سایه پست یا مقام سازمانی بدست می آورد که شامل قدرت مبتنی بر زور و قدرت مبتنی بر پاداش نیز می باشد و از آنجا که قدرت قانونی دربرگیرنده نظر موافق اعضای سازمان نیز هست از دو قدرت قبلی گسترده تر است.
قدرت مبتنی بر تخصص: با توجه به حرکت دنیا به سمت تکنولوژیهای برتر و تخصصی تر شدن بیشتر کارها، سازمانها برای رسیدن به هدفهای خود به متخصصان وابسته تر می شوند.
قدرت مرجع: پایگاه این قدرت به وسیله شخصی معین می شود که منابع آرمان گرایانه و یا ویژگیهای شخصی منحصز به فرد دارد. در این نوع قدرت که قدرت الگویی نیز نامیده می شود قدرت الف از آنجا ناشی می شود که ب او را می ستاید و آرزویش این است که مانند او شود. (توجیه هزینه های زیاد تبلیغات با استفاده از شخصیتهای خاص)
وابستگی : کلید درک قدرت:
مهمترین جنبه قدرت این است که قدرت تابعی از وابستگی است و برای درک قدرت وابستگی نقش اساسی دارد.
اصل کلی: هر قدر وابستگی ب به الف بیشتر باشد الف قدرت بیشتری بر ب دارد. با توجه به این اصل می توان ادعا کرد که وابستگی با منابع مختلف عرضه رابطه معکوس دارد.
عواملی که موجب وابستگی می شوند؟
اگر منابعی را که فرد کنترل می کند مهم و کمیاب باشند وابستگی افزایش می یابد.
(مهم: یعنی چیزهایی را که فرد بر آنها کنترل دارد مهم باشند مثل توانایی بازاریابی مناسب در جهت حل عدم اطمینان یک شرکت تولیدی برای فروش محصولاتش.
منابع کمیاب: مثل داشتن اطلاعات مهم در یک سازمان و ... )
ائتلاف : قدرت در گروه
هنگامیکه فرد در بدست آوردن پایگاه قدرت شخصی با مشکل مواجه می شود ائتلاف با دو یا چند نفر از افراد خارج باعث ادغام منابع این افراد با یکدیگر و در نتیجه افزایش قدرت آنها می شود.در این خصوص می توان از اتحادیه های مختلف در زمینه های گوناگون نام برد.
نکات: در سازمانها ائتلاف، باعث بزرگی سازمان می شود و در صورت لزوم ائتلاف، سازمان در پی جلب حمایتهای قانونی بر می آید تا هدفهایش تامین شود. در یک سازمان اگر وابستگی بین واحدها افزایش یابد، فعالیت های بیشتری برای تشکیل ائتلافها صورت می گیرد. همچنین اگر وضع به گونه ای باشد که کارها در یک سازمان به حالت استاندارد یا تکراری درآید و عرضه نیروی کارآمد بیش از تقاضا باشد می توان انتظار داشت که این شرایط موجب رونق اتحادیه ها (نوعی از ائتلاف) شود.
سیاست : قدرت در عمل
داشتن منبع قدرت باعث افزایش اعمال نفوذ و تحصیل مزایای بیشتر و یا ارتقاء به مقامات بالاتر می شود. زمانیکه اعضای سازمان به قدرت خود جامه عمل بپوشانند گفته می شود سیاستمدار شده اند و آنانکه از مهارتهای سیاسی خوبی برخوردار باشند از پایگاههای قدرت خود به شیوه ای موثر استفاده می کنند.
تعریف رفتار سیاسی:
رفتار سیاسی در سازمان آن دسته از فعالیتهایی است که به عنوان بخشی از نقش رسمی در یک سازمان ضرورت ندارند. ولی در امر توزیع مزایا و کاستیهای درون سازمانی اعمال نفوذ کرده یا درصدد اعمال نفوذ بر می آیند.
این تعریف دربرگیرنده کوششهایی است که به هنگام تصمیم گیری بر اهداف، ملاکها و فرایندها اثر گذاشته و شامل رفتارهی مختلف سیاسی ازجمله ندادن اطلاعات اساسی به تصمیم گیرندگان، شایعه پراکنی، لاابالی گری، پارتی بازی، نشت اطلاعات محرمانه و ... می شود.
اهمیت دیدگاه سیاسی:
اکثر سازمانها دارای منابع محدود هستند و تخصیص منابع محدود نیز نیاز به تفسیر و تعبیر دارد و همین موضوع موجب پیدایش سیاست در سازمان می شود چرا که بیشتر تصمیمات در جوی از ابهام صورت می گیرد. بنابراین کسی که از دیدگاه سیاسی به سازمان نگاه کند می تواند بسیاری از رفتارهای غیر منطقی را درک نماید. مثلا چرا سازمانها پیروزیهای خود را بزرگ کرده و ناکامیهای خود را پنهان نگه می دارند و یا در اعداد و ارقام دست برده تا وجهه بهتری از خود نمایش دهند.
عواملی که در رفتار سیاسی نقش دارند:
ویژگیهای فردی: در سطح فردی پژوهشگران ویژگیهایی نظیر خودکامگی، سرمایه گذاری سازمانی، امید زیاد به موفقیت و ... را با رفتار سیاسی در ارتباط می دانند و در کل اگر فرد نیاز شدید به قدرت، آزادی عمل، امنیت یا مفام اداری داشته باشد کوشش زیادی می کند تا رفتار سیاسی در پیش بگیرد.
عوامل سازمانی: شواهد و مدارک نشان می دهد که برخی از شرایط و فرهنگهای مشخص سازمانی موجب بروز و تقویت رفتارهای سیاسی خاص می شوند. بطور مثال کاهش منابع سازمان، نبودن اعتماد، ابهام در نقش، نامشخص بودن سیستم ارزیابی عملکردها و تصمیم گیریهای دموکراتیک فرصتهایی را فراهم می آورند تا افراد رفتارهای سیاسی بروز دهند.
تسخیر احساسات:
تعریف: فرایندی که فرد می کوشد به وسیله آن احساساتی را که دیگران نسبت به وی دارند کنترل کند.
شیوه های تسخیر احساسات:
بیشتر این شیوه ها حول رفتارهایی است که شخص به صورت گفتاری ابراز می کند:
وصف خویش: کوشش در برشماردن ویژگیهای شخصی مثل توانایی ها، عقاید و ...
تایید نظر: جلب نظر موافق دیگری با تایید دیدگه و نظر او
توجیه: موجه جلوه دادن رویدادی که احتمالا موجب نگرانی شده است.
عذرخواهی: پذیرفتن مسئولیت رویدادی نامطلوب و در همان زمان تقاضای بخشش نمودن
ادعا کردن یا خود را ستودن: تحسین صفات دیگران با هدف واکنش متقابل و مثبت آنها
مورد لطف و عنایت قرار دادن: جلب نظر موافق دیگری با انجام یک کار خوب یا جالب برای او
اثربخشی شیوه های تسخیر احساسات:
در این خصوص تحقیقات زیادی صورت نگرفته و معمولا کاربرد شیوه های مزبور محدود به فرایند مصاحبه و استخدام می باشد و مشخص شده است که به کار بردن این شیوه ها از طرف داوطلبان باعث جلب نظر مصاحبه کنندگان می شود.
اصول اخلاقی و رفتار سیاسی:
اگر چه در رفتارهای سیاسی نمی توان به صورت دقیق مشخص کرد چه نوع کاری اخلاقی و کدام یک غیراخلاقی است ولی نکاتی در این زمینه وجود دارد که می تواند تا حدودی نوع آن را مشخص کند، از جمله درخت تصمیم گیری ذیل با سه پرسش در رابطه با منافع شخصی و هدفهای سازمانی که براساس آن می توان اخلاقی یا غیراخلاقی بودن یک رفتار یا اقدام سیاسی را تعیین کرد.
نکات کابردی برای مدیران:
یک مدیر برای آنکه کارها مطابق خواسته او انجام شود باید صاحب قدرت باشد و برای افزایش قدرت خود باید وابستگی افراد به خودش را زیاد کند. ضمنا باید بداند که قدرت مسیر دو طرفه است و دیگران به ویژه زیردستان نیز می کوشند تا مقامات بالاتر را به خود وابسته نمایند. در نتیجه همواره یک مبارزه دائمی وجود خواهد داشت.همجنین یک مدیر اثر بخش، ماهیت سیاسی سازمان را پذیرفته و با ارزیابی رفتار دیگران در یک چارچوب سیاسی نوع رفتار آنان را پیش بینی کرده و با استفاده از این اطلاعات استراتژیهای سیاسی که منافع شخصی و واحد مربوطه را تامین خواهد کرد تدوین و تنظیم می نماید.
فصل 12: تعارض
وجود یا عدم وجود تعارض به نوع پنداشت و ادراک ما بستگی دارد.اگر هیچ کس از وجود تعارض اطلاعی نداشته باشد در این صورت در این مورد اتفاق نظر است که پدیده ای به نام تعارض وجود ندارد.
وجوه مشترک همه تعاریف واژه تعارض عبارتند از:مخافت،تضاد،سد یا مانع ،و دیگر وجود دو یا چند گروه که دارای تضاد هدف یا منابع باشند(منابع محدود است و کمیاب بودنش سدی بر سر راه رفتار قرار می دهد)
اختلاف در تعریفها حول محور نیت و اینکه تعارض فقط در مرحله عمل بوجود می آید می چرخد به این معنی که عمل سد یا مانع باید بصورت آگاهانه انجام شود یا بصورت اتفاقی نیز رخ می دهد.و اینکه برای وجود تعارض باید نشانه هایی از کشمکش یا زد و خرد علنی به چشم بخورد..
تعریف تعارض:فرایندی که در آن نوعی تلاش آگاهانه به وسیله الف انجام می گیرد تا تلاشهای ب را خنثی کند،البته از طریق سد کردن راه او،که در نتیجه ب در مسیر نیل به هدف خود مستاصل می شود،یا این که الف بدان وسیله بر میزان منافع خود می افزاید.
ما فرض را بر آگاهانه بودن(عملی همراه با قصد و نیت) تعارض و پنهان و یا آشکار بودن تعارض گذاشتیم
سیر تکاملی اندیشه تعارض:
سه دیدگاه درباره تعارض وجود دارد:دیدگاه سنتی،دیدگاه روابط انسانی،دیدگاه تعملی
دیدگاه سنتی:فرض بر بد بودن تعارض است،زیرا بار منفی دارد و مترادف واژه هایی چون سرکشی،تمرد،تخریب و بی منطقی است.طبق این تعریف تعارض زیانبار و موجب تخریب گروه است و باید از آن اجتناب کرد.این دیدگاه علت تعارض را نبود ارتباطات مناسب و اعتماد بین افراد و نیز کوتاهی کردن مدیران از خواسته های کارکنان می داند.و تنها راه مقابله با تعارض اصلاح عوامل بوجود آورنده تعارض است.
دیدگاه روابط انسانی:این گروه وجود تعارض در گروه را یک امر طبیعی می دانند.عقیده دارند از بین بردن تعارض غیر ممکن است و مواردی وجود دارد که تعارض به نفع گروه است و موجب بهبود عملکرد می گردد.
دیدگاه تعامل:این گروه به این علت پدیده تعارض را مورد تایید قرار می دهند که یک گروه هماهنگ،آرام و بی دغدغه مستعد بازگشت به فطرت انسانی و تنبلی،سستی و از دست دادن احساس است و در برابر پدیده های تغییر،تحول و نوآوری بدون واکنش می گردد.به نظر آنها وجود حفظ سطحی از تعارض ضرروری است.
تعارض سازنده و مخرب:
تعارض سازنده:تعارضی که هدف گروه را تقویت می کند و عملکرد آن را بهبود می بخشد.
تعارض ویرانگر:تعارضهایی که مانع از عملکرد خوب گروه می شود
وجه تمایز این دو به روشنی مشخص نیست.ممکن است یک تعارض برای دو گروه(یا در یک گروه در زمان دیگری) اثرات مختلفی به بار آورد.ملاک یا شاخص اصلی همانا عملکرد گروه است.واژه سازندگی با توجه به اثری که بر گروه دارد(نه بر یک شخص خاص) تعریف می شود.
فرایند تعارض: تعارض از چهار مرحله تشکیل شده:مخالفتهای بلقوه،بروز،رفتار،نتایج
مخالفتهای بلقوه : نخستین مرحله وجود شرایطی است
تجزیه و تحلیل محیط و مزیت رقابتی مدیریت استراتژیک پیشرفته
این پاورپوینت درمورد مبانی، اصول و تجزیه و تحلیل محیط رقابتی مدیریت استراتژیک پیشرفته می باشد و بسیار کامل می باشد با 246 اسلاید زیبا
مدیریت استراتژیک
آنچه خواهیم آموخت:
راهی است که رسیدن به هدف را تضمین نموده و جهتگیری سازمانی را برای بکارگیری توانمندی سازمانی و بهرهگیری از فرصتها فراهم میسازد.
مقایسهای که هر سازمانی بین مهارتها، منابع داخلی، فرصتها و ریسکها مینماید و راه مناسب و کارآمدی برای پاسخگوئی به شرایط انتخاب مینماید.
مینتزبرگ ( 1994 ) تمایز آشکاری بین تفکر استراتژیک و مفاهیمی چون برنامه ریزی استراتژیک قائل است. او اشاره می کند که برنامه ریزی استراتژیک، تفکر استراتژیک نیست و استدلال می کند که هرکدام از واژه ها بر مراحل مختلفی از فرایند توسعه استراتژی توجه دارند .
از دید وی، برنامه ریزی استراتژیک بر تجزیه وتحلیل تمرکز داشته و با تعیین و فرموله کردن استراتژی های موجود سروکار دارد. درحالی که تفکر استراتژیک بر ترکیب تاکید دارد و با استفاده از شهود وخلاقیت یک نگرش منسجم از موسسه ایجاد می کند. او ادعا می کند که برنامه ریزی استراتژیک فرایندی است که باید بعد از تفکر استراتژیک اتفاق بیفتد.
اجزاء تفکر استراتژیک:
تجزیه و تحلیل محیط و مزیت رقابتی مدیریت استراتژیک پیشرفته