فروش قالب اصل و بازنویسی شده لاف زن + سئوی عالی
قالب اصل وبسایت تفریحی سرگرمی لافزن با سئوی عالی
حق امتیاز این قالب بطور کامل خریداری شده و به هیچ وجه ریپ و کپی شده نمیباشد !
این قالب توسط گروه دووب سئو و بازنویسی شده است ، قیمت تمام شده آن بالغ بر ۱.۲۰۰.۰۰۰ تومان میباشد.
به رنج قیمت این نوع قالب ها توسط طراح همین قالب دقت فرمائید:
نوع قالب: وردپرس
– – – – – – – – –
زبان: فارسی
– – – – – – – – –
کاربرد: تفریحی و سرگرمی ،خبری ، اس ام اس ، دانلود ، مقالات آموزشی
– – – – – – – – –
امکانات: ظاهر بسیار شیک ، سبک نو و خلاقانه ، امکانات بالا ، سرعت اجرای خیره کننده
– – – – – – – – –
قیمت: 100 هزار تومان !!!!
تصویر قالب:
محدودیت فروش و واگذاری تنها به 10 نفر !
پاورپوینت بررسی موزه هنرهای عالی آتلانتا
فایل پاورپوینت تحلیل موزه هنرهای عالی آتلانتا ، در حجم53اسلاید قابل ویرایش.
بخشی از متن:
بیوگرافی معمار طرح:
ریچاد میر در سال1934 در نیوجرسی به دنیا آمد.
او مدرک لیسانس خود را از دانشگاه کورنل بدست آورد و در سال 1963 دفتر کارش را تاسیس کرد.
او موفق به دریافت جایزه پریتیکز در سال1984 شده است.
علاقه مندی های این معمار ،استفاده ار فرم های دایره ای،سازماندهی شعایی و سبک سفید میباشد.
فهرست مطالب :
معمار
تحلیل سایت
بررسی طرح
نقشه ها
این فایل با فرمت پاورپوینت در53اسلاید قابل ویرایش تهیه شده است.
پروپوزال علل نقص احکام دادگاهها در خصوص قتل عمدی در دیوان عالی کشور
بیان مسأله اساسی تحقیق به طور کلی (شامل تشریح مسأله و معرفی آن، بیان جنبههای مجهول و مبهم، بیان متغیرهای مربوطه و منظور از تحقیق به صورت مستند) :
یکی از آسیبهای مهم در همه جوامع انسانی، ارتکاب جرم قتل است که به عنوان یکی از قدیمیترین جرایم در جهان مطرح میباشد. در واقع از زمانی که جامعه بشری شکل گرفت و کشاکش و اصطکاک منافع بین انسانها آغاز شد جرم قتل نیز به وجود آمد. واژهی«قتل» در لغت به معنی ازالهی روح از بدن [12] و از بین رفتن زندگی است[9]. احکام از ریشهی«حکم» در لغت به معنی منع و بازداشتن است و در اصطلاح فقه دربارهی چیزی حکم کردن گفته میشود. به طوری که بگوییم آن طور هست یا آن طور نیست[9].پس منظور از احکام قتل بایدها و نبایدهایی است که خداوند در قرآن کریم دربارهی قتل بیان نموده است. حرمت قتل نفس و احترام خون انسانها از مسائلی است که در همهی شرائع آسمانی به آن اشاره است. دین مبین اسلام نیز به عنوان سرآمد تمام ادیان الهی بر این مسئلهی مهم اهمیت فوقالعادهای قائل است[7]. بى گمان، قانون گذارى و قانون نویسى، بسیار مهم، دقیق و پیچیده است، زیرا باید واژگان و اصطلاحات را کنار هم چید و آنها را در قالب موادّ قانونى مدوّنى که میان همه اجزا و مواد آن هماهنگى وجود دارد، گرد هم آورد. در وضع قوانین، همواره باید به تحولات روز، سنتها، باورها و تجربههای گذشتگان توجه کرد.
قانون گذاران، به ویژه پس از انقلاب، براى تنظیم و سامان بخشى امور جامعه، تلاش کردهاند تا از دیدگاه فقیهان بهره گیرند و همه قوانین را با فقه برابر کنند. با وجود این، گفتنى است که میراث کنونى در فقه، ثمره اجتهاد فقیهان و تلاش پى گیر ایشان، در ظرف زمانى خود و با نگاه به شرایط، اوضاع و احوال خاصّ خود است. اهتمام و تلاش فقیهان واپسین، درباره برخى از موضوعهای فقهى، در عبادات و معاملات، سبب شده تا انبوهى از تألیفات در این زمینهها گرد آید، ولى در زمینه احکام حکومتى، تألیفات شایستهای نشده و چنین مباحثى، جاى گاه خود را نیافته است.نیز به نظر میرسد که درباره احکام آیین دادرسى؛ اعم از کیفرى و مدنى جز تلاشهای اندک و شایستهای، تلاشى امروزى نشده است.به هر حال، قضاوت در سیستم قضایى اسلامى، وظیفه مجتهد مطلق است که باید خصومت میان افراد را داورى کند. اگر این چنین فردى حکمى صادر کند، همواره معتبر خواهد بود و بررسى درستى یا نادرستى آن، ناپسند بوده و گردن ننهادن به آن، مانند گردن ننهادن به حکم خداوند است، مگر مواردى که محکوم علیه، به استناد آن میتواند حکم را نقض کند و رسیدگى دوباره را بخواهد[11]. در واقع، در این سیستم، نظام رسیدگى( یک درجهای) رعایت میگردد و بر خلاف نظامهای حقوقى عرفى، اصل بر قطعى بودن حکم است که قانون گذاران نیز آن را پذیرفتهاند. آیین دادرسى، بیش از فقه و حقوق سنتى، از حقوق مدرن و اروپایى سرچشمه گرفته و قانون گذاران، همواره کوشیدهاند تا این دو را با هم درآمیزند که توفیق آنان در این مورد، به بررسى بسیار نیاز دارد[8]. همواره قانون گذاران، در عرصه آیین دادرسى، خواستار دقت، سرعت بخشى و سادگى همراه با کاهش تشریفات در امور قضایى بودهاند. این پژوهش، نقض حکم و به اصطلاح دیگر، تجدید نظر در احکام در دیوان عالی کشور در خصوص قتل عمدی را مورد تحلیل قرار می دهد و ضمن بررسى ماده 206 و296 قانون مجازات اسلامی در دادگاههای عمومى و امور مدنى، در این زمینه به بررسى دیدگاه قانونگذار نیز پرداخته می شود. قانون مجازات اسلامی، نظیر سایر قوانین و مقررات مصوب پس از انقلاب ملهم از فقه اسلامی بوده و لذا قانونگذار در تدوین مواد آن به منابع فقهی و فتاوای معتبر حتی در قالب ترجمه متون عربی مربوط نظر داشته است.
نقش زنان درمدیرت آموزش عالی کشور نیجریه
مقدمه:
زنان درهیچ نقطه ای از جهان به راحتی تحصیل نکرده اند. دسترسی زنان به آموزش آنقدر محدود بود که تصور میشد ، امری غیر ممکن باشد. فشار حاصل از تبعیض در آموزش که بعلت فقر والدین است . راز نان به روش میکشند. فرصت های مساوی برای اوالاد دختر وپسر وجود ندارد. حتی در بعضی از فرهنگ ها: تحصیل فرزندان دختر قدغن شده است ، چون آنچه از آن ها انتظار میرود ازدواجی زود هنگام با خواستگاری پیر ولی پوداراست . مبلغ دریافت شده به عنوان شیر بها؟؟؟ که به خانواده عروس اهدا میشود، برای تحصیل پسران مورد استفاده قرار میگیرد. چون آن ها هستند که نام خانواده را حفظ میکنند وباعث بقاء نسل میشوند. بنابراین آموزش دختران به نفع برادرانشان به تاخیر میافتد وچه بسا کاملا نادیده گرفته میشود. آماری که یونسکو در سال 1988 ثبت کرده ، نشان میدهد که 63% جمعیت افراد بیسواد زنان بوده اند. این ارقام میزان تبعیضی که علیه زنان در امر آموزش وجود داشته رامشخص میکند.
چنین رسم ناخواشایندی مسلتزم این بوده حه درحوزه آموزش ومنافع مرتبط به آن زنان با فاصله زیادی پشت سر همتای مذکر شان قرار بگیرد هرزمان که والدین استطاعت مییافتند، زنان به فراگیری حرفه هایی نظیرپرستاری ، معلمی، تدارک غذا و مانند آن تشویق میشدند وبه این ترتیب در جایگاهی کمیبالاتر از آشپزخاه قرار میرفتند، یا در بهترین حالت درسنین قبل ازبازنشستگی به سطح مدیریت میانی ؟؟؟؟ نائل میشدند.
در اواسط اولین دهه ازقرن بیستم ، یک حس آگاهانه در میان تعداد حدودی از زنان جریان پیدا کرد. این زنان احساس میکردند ارزیابی مجدد اهداف وآرزوهای زنان روشنفگر ضرورتی اتناب ناپذیر است وبه این نتبجه رسیدند که میبایست به سمت موقعیت های عالی مدیریت حرکت کنند. شکی نیست که سریعترین ومطمئن ترین راه برای حفظ موقعیت مدیریتی در همه مسیرهای زندگی از جمله موسسات آموزش عالی ما نیازمنددستیابی به سطوح بالای تحصیلی است . هرچه مقطع تحصیلی بالاتر باشد، شرایط بهتری برای رسیدن به بالاترین موقعیت مدیریت فراهم میشود. در مقایسه با مردان ، تنها در صد کوچکی از زنان به مقاطع تحصیلی مورد نیازمدیریت موسسات آموزش عالی وسایرحوزه هایی که بشر برای آن تلاش میکند، دست یافته اند. حتی همین تعداد کم که مجهز به ملزومات پست مدیریت هستند ، به علت هویت جنسی آن را به راحتی به دست نمیآورند. چنانکه انتظارمیرود، جنس مذکر که خودش را جدا از لحاظ فکری ورووحی و چه از نظرجسمیموجود برتری است ، حاضرنبود، « حق مسلم » خود را برروی سینی طلائی به این نسل جدید زنان تقدیم کند. بنابراین مصمم شدند موانعی را ایجاد کنند تا در حد امکان از پیوستن زنان به جمع نخبگانی که در سطوح بالای مدیریتی قرار دارند، جلوگیری کنند .بیشتر زنان بعلت والدین تحصیل نکرده ،مشاوره ضعیف شغلی ، ازدواچ زود هنگام وزایمان بچه، نا آگاهی ، فقر ، تبعیض جنسیتی درکنارسایر عوامل ، موفق به کسب حق تحصیل در حدمشاغل مدیریتی نمیشوند. تعداد کمیکه علی رغم موانع ذکر شده ، به سطح مناسبی از آموزش دست مییابند که آن ها را برای شغل مدیریت آماده میکند، با انواع جدیدی از موانع روبرو میشوند که برای رسیدن به قله میبایست بر آن ها فائق شوند.
دانشگاه ها که در راس موسسات آموزشی قرار دارند، قادرند برای سازمان های دولتی ، تشکیلاتخصوصی وشرکت های تجاری کارمندان ماهر وحرفه ای تریبیت کنند. پس سهم بزرگی در رشد اقتصادی وتغییر شکل سیاسی ملت ها به عهده دارند. در بیشترکشورهااغلب نیروی انسانی سطح بالا از دانشگاه ها نشات گرفته اند.
اما تحصیلات دانشگاهی همیشه به نفع مردان بوده است. شمار زنانی که پستهای عملی و اجرایی در دانشگاهها دارند، از مردان معادل آنها کمتر است. ومنجر به تعداد اندک زمانی شده درنهایت پستهای سیاست گذاری دانشگاهها به آنها واگذار میشود. این روند موضوع موردعلاقة بسیاری از زنانی است که اعتقاد دارند میبایست در توسعه و سیاست گذاری دانشگاه، نقش معنی داری داشته باشند. آژانس توسعة بین
نقش زنان در مدیریت آموزش عالی درایالات متحده وکانادا
بیشتر افراد شک نداشتند که ماریون فیلد درحال گذراندن مسیری بود که اورا به صمت رئیس یک دانشگاه درجه یک هدایت می کرد. او به عنوان کارمند ارشد آکادمیک یکی از دانشگاه های بزرگ امریکا خدمت کرده بود. بنابراین وقتی به عنوان رئس یک مدرسه نه خیلی معروف ومعتبر منتخب شد، مردم خیلی متعجب شدند. پاسخ این است که مدارس عالی مرتبه به دنبال یک زن به عنوان مدیرمدرسه نیستند. مطمئنا نکات کاوش آن ها الزاما این جملات را دربرمی گیرد که آن هاتبعیضی بین زن ومرد قائل نمی شوند یا این که دربه کار گماشتن زنان به واقعیت ها اسرار می ورزند. درنهایت زنان ممکن است مورد توجه قرار بگیرندولی احتمال این که به عنوان رئیس انتخاب شوند وجود ندارد.
اگرچه داستان دقیق وصحیح نیست ( اسم آن تغییر پیداکرده است ) ولی واقعیت دارد زیراکه بطور مداوم اتفاق می افتد. اگرچه زنان در ایالات متحده وکانادا به طورموثری به آموزش عالی دست یافتندولی راه زیادی دردست یافتن به حضور مساوی در سطوح عالی مدیریت دانشگاهی دارند.
اخیرا درسال 1971، در ایالات متحده زنان واقعا از مقام ریاست دانشکده محروم هستند به جزدرمدارس زنانه کاتولیک کوچک که به وسیله زنان راهبه مدیریت می شود. یک سری دانشکده های چهارساله (لیسانس) دیگری هم وجود دارد که زنان در آن ها رئیس هستند وپنج تای این دانشکده ها، دانشکده مخصوص زنان بودند. درهمان زمان شصت مرد نیز رئیس دانشکده زنان بودند درحالی که هیچ زنی رئیس دانشکده مردان نبود. هم چنین ، تعداد اندکی از زنان در پست های بالای اداری مانند ناظم دانشکده یا رئیس دانشکده درمدارس مختلط یامدارس پسرانه وجود داشتند. امروزه ، دردانشکده ها ودانشگاه های ایالات متحده ، 348 رئیس اجرایی زن وجود دارد. فقط 21 درصد عضو فرقه مذهبی هستند. زنان اکنون دوازده درصد از3000 موسسه معتبر منطقه ای را مدیریت می کنند. این خبر خوبی است . اما نگاه دقیق به دانشکده ای که توسط زنان مدیریت می شود میانه رو وعاقلانه است . تعداد خیلی کمی از آن ها شناخته شده وباکلاس وازنظرمالی دارای وضعیت خوبی هستند. این که چرا این چنین چیزی اتفاق می افتد. مورد بحث قرار خواهد گرفت .
الف ) آموزش عالی درایالات متحده وکادا
ازسال 1971 در ایالات متحده زنان بیشترازمردان درانشکده ثبت نام کردند. هم چنین زنان بیشتراز مردان درجات خود را به پایان رساندند. طی سال های آکادمیک 90-1989 ، 58 درصد از کل درجات فوق دیپلم ، 35 درصد درجات لیسان و53 درصد درجات فوق لیسانس به زنان اعطاء شد. بااین وجود در سطوح حرفه ای حقوق ، پزشکی ، دندانپزشکی وغیره) وسطوح دکتری زنان خیلی کمتربودند(مدیریت 38 درصد و36 درصد).
دلایل زیادی برای این که چرا زنان می بایست این درجات پیشرفته را به نسبت سطوح پائین تربه اتمام برسانند، وجود دارد . اغلب ازدواج وبچه دارشدن دراین امر دخیل هستند وزمان یا هزینه کافی برای دانشجوی فعال بودن را از زنان می گیرند. انتظار سنتی از برتری شغل مردان خصوصا اگرپست بالائی داشتند ویابرای کاربه محلی درو منتقل شوند خیلی از زنان را مجبورمی کند برنامه های آکادمیک را کنار بگذارند.
مانع دیگردراتمام درجه دکتری براین زمان موانع جنسی است هنوز دربیشتر برنامه های تحصیلی مقام استادی توسط مردان اداره می شود. موارد استادی مردی که از دانشجویان فارغ التحصیل زن درخواست روابط جنسی داشته باشند مکررا گزارش شده است . مطالعات نشان داده است که فقط اهم این چنین اعمال گزارش شده است خصوصا چون خیلی از زنان ازاین که حرفشان مورد قبول قرار نگیرد، واین که بامتجاوز برخوردی نخواهدشد واگر اتهامی علیه استادانشان وارد کنند مورد مجازات قرار می گیرد واین موضوع درکارشان تاثیر خواهد گذاشت ، می ترسند.
نهایتا، هنوز تبعیض قابل توجهی برخلاف زنان وجود دارد، اگرچه رواج این تبعیض روبه کاهش است ، هنوز استادان مرد زیادی وجود دارند که معتقدند زنان برای مشاغل آکادمیک ازمردان قابلیت کمتری دارند.
افزایش تعداد ونسبت درجات پیشرفته اعطاء شده به زنان بدین معنی می باشد که تعداد وسیعی اززنان قابل ، توانایی رسیدن به درجه استادی در زمینه های مختلف را دارند. درحال حاضر، 29 درصد تمامی استادان تمام وقت ، زن هستند. با این حال
نقش زنان اندونزی در مدیریت تحصیلات عالی
مقدمه:
سال 1978 .م نقطة عطفی برای پیشرفت زنان اندونزی می باشد. دراین سال، قوانین اساسی و حقوق اجتماعی زنان در “رهنمودهای ملی برای توسعه” به تفصیل شرح داده شد. برای اولین بار، دولت برنقش زنان در توسعة کشور با ؟ یک مقام ملی: تحت عنوان ”دومین وزیر برای نقش زنان” تاکید کرد و تا سال 1983.م این موقعیت به وزیر نقش زنان ارتقاء پیدا کرد.
مقام فلسفی پانسا سمیلا و قانون اساسی برای زنان، جایگاه و حقوق مساوی به عنوان مخلوقات آفریدگار درنظر گرفته اند. قانون اساسی حقوق، وظایف و فرصتهای یکسانی را برای زنان و مردان در بردارد. ازلحاظ تاریخی، شکل گیری نقش زنان اندونزی یک فرآیند طولانی را سپری کرده است. در قرون پیش تعدادی از زنان اندونزی درصحنه های سیاسی به عنوان ملکه سلطنت کرده اند. به عنوان مثال یکبار در قرن چهارم میلادی، تربیوناتونگادوئی و سوهیتا امپراتوری ماجا پاهیت، یکی از امپراتوریهای مورد احترام در مجمع الجزایر اندونزی را اداره کردند. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم تعدادی از زنان اندونزی درجنگ با مخالفت قدرت استعماری به نیروی نظامی مردان پیوستند. دراین بین مارتا کریستینا تیاهاهو، نیا آگنگ سرانگ، کات یناک دئین و کات مئونیا از زنان برجستة این مبارزه بودند.
چالش فرادوی زنان اندونزی اکنون کاملاً متفاوت است. تلاش زنان در فعالیتهای فرهنگی و خانوادگی بیشتر از حوزة سیاست است. امید زنان به توسعة استانداردهای زندگی و دست یافت به تحصیلات عالی می باشد.
بعضی از زنان برجسته که دربهبود وضعیت زنان در اندونزی از طریق آموزش و پرورش نقش داشته اند عبارتند از: کاوتینی از جه پارا جاوای مرکزی (1904-1879) نیا احمد داهلان از جاوای مرکزی، مایا والنده مارمینن از جنوب سوالاوزی دوبی سارتریکا از جاوای غربی است. این شخصیتهای تاریخی ثابت کردند که زنان اندونزی برای رسیدن به اهدافشان تلاش خود را قرنها پیش آغاز کرده اند. این تلاش تا حال ادامه داشته و با سرعتی حرکت کرده است که اساسش تنها بر زندگی خانوادگی نیست.
فرصتهای شغلی:
با توجه به داده های دفتر مرکزی آمار، جمعیت اندونزی در سال 1990.م 00/400/179نفر بوده است. از کل جمعیت 00/500/89نفر مرد (یا 89/49%) و 000/900/89نفر زن (یا 11/50%) بودند.
از پیش مطالعات آماری چنین نتیجه گیری می شود که درسال 2005.م جمعیت زنان بیشتر خواهد بود. به طوری که جمعیت زنان 000/680/111نفر (یا 10/51%) در مقایسه با 000/508/111نفر مرد (یا 9/49%) خواهد بود. عموماً پذیرفته شده است که تعداد زنان در سالهای آینده به مرور کاهش پیدا خواهد کرد.
جدول (1)
درصد جمعیت زن و مرد
زن | مرد | کل | ||||
سال | جمعیت | درصد | جمعیت | درصد | جمعیت | درصد |
1990 | 000/900/89 | 11/50 | 000/500/89 | 89/49 | 000/400/179 | 100 |
2005 | 000/680/111 | 10/50 | 000/508/111 | 90/49 | 000/188/223 | 100 |
منبع: جاکارتا. بی پی اس 1990
به هرحال بیشتر بودن جمعیت زنان به معنای مشارکت بیشتر آنها در بازار کار نیست. باتوجه به آمارهای دفتر ملی آمار، برآوردها برای مشارکت در نیروی کار
نقش زن دراداره آموزش عالی در پرو
مقدمه :
پرو، کشوری کم توسعه یافته در آمریکای لاتین ، یکی از جنجالی ترین ومهمترین دروه هادرکل تاریخ طولانی خود را میگذراند. به همین علیت ، بیشتر خبرهایی که این روزها ازپرو میآیند ، مهیج هستند. این مقاله- علمیرغم آن که در ابتدا چنین مقصدی نداشتیم به مادر تعیین عواملی که باعث این وضعیت جنجال برانگیزشده است، کمک میکند. مابه این عوامل تز جنبه تکامل دسترسی زنان در ابتدا به آموزش و در وهله بعد به مدیریت آموزش میپردازیم . موارد خاصی که درآن اداره آموزش عالی پرو به زنان سپرده شده است ، بسیارکم ومحدود میباشد. این موارد بعنوان پیروزی هایی خاص وواقعا قابل ستایشی محسوب میشوند، یاحتی میتوانید بعنوان اولین نتایج فرایندی در حال بلوغ وطولانی ولی باشروعی دیر هنگام تلقی شود.
اداره آموزش عالی پرو بطور سنتی به مردان محول شده است . دسترسی زنان به این مسئولیت به موازات مردان ، نقطه پایانی براین تبعیض غیر عادلانه ومضحک درطی قرن های اخیرخواهد بود. باید به زنان ، که توانایی هایی هم طراز مردان دارند، عملا ونه صرفا درحد تئوری ، فرصت های مساوی داده شود وآن ها باید دارای حقوق مساوی با مردان باشند.
علوه براین اگر به انچه گفتیم عمل شود، دسترسی زن پرویی به هدایت واداره موسسات آموزش عالی ، همانقدر به نفع کل کشور بعنوان یک مجموعه خواهد بو، که به نفع موسسات به تنهایی،وباعث میشود ازدو اشتباه فعلی ونتایج منفی متعاقب آن ها اجتناب شود:
اشتباه اول که ما آن را اشتباه « آلفا» خواهیم نامید، این است که وقتی بین دو کاندیدای مرد وزن بامدارج دانشگاهی ومدیریتی یکسان ، بایستی یکی انتخاب شود، این مرد است که ترجیح داده میشود- به این دلیل که مرد است - وزن تنزل داده میشود- چون او یک زن است . تکرار مداوم این اشتباه ، نشان دهنده فقدان مستمر فرصت های مساوی است ، ودرعین حال این تبعیض ناعادلانه ادامه پیدا میکند وباعث ایجاد ناراحتی وبیزاری بخشی از زنان جامعه مامیشود.
اشتباه دوم که ما آن اشتباه « بتا» خواهیم نامید، وقتی اتفاق میافتد، که زنی بامهارت های علمیومدیریتی ، که به نحو محسوسی برتراز همکار مذکرش است ، به سادگی ازمسئولیت سرپرستی موسسه کار گذاشته میشود، چون زن است ، بنابراین هم موسسه وهم کشور فرصت سود جستن از استعدادهای این فرد را ازدست میدهند.بی تردید کسی قصد ندارد برای غلبه برتبعضی که قرن ها وجود داشته ، زنان را تنها به این دلیل که زن هستند وبدون توجه به قابلیت های علمیومدیریتی یشان ، به اداره موسسات آموزش عالی بگمارد. آنچه ما درجستجوی آن هستیم ، درابتدا شرایطی ثمربخش وحقیقی است که درآن زن ومرد از فرصت های مساوی بر خوردار باشند. ودر مرحله بعد شرایطی فراهم شود تازمانی که ازنظرمدارج بالای علمیشاخص هستند، فرصت یابند به موسسات شان وکل جامعه خدمات درجه اولی که شدیدا مورد نیاز است ، ارائه دهند.
همه اسناد موجود براین واقعیت دلالت میکنند که هزاران سال قبل ونیز درحین امپراطوری اینکا Lnca Empire ، گروه های اجتماعی مختلفی که در سرزمین قعلی پرو زندگی میکردند، فوق العاده مرد سالاربودند. میدانیم که طی امپراطوری اینکا وظیفه ؟ (معلمین مذکر) تدریس پسران جوان نخبگان Clito امپراطوری بود. درمیان زنان جوان تنها به یک گروه منتخب – ؟ مهارت هایی نظیر هنربافندگی ، وتهیه غذا ونوشابه جهت مصرف در دربارامپراطوری ومراسم مذهبی آموزشی داده میشد. حداکثر %1/0 از جمعیت مونث چنین تعلیماتی را دریافت میکردند.
بعد از استیلای اسپانیا اولین نشانه های توجه دولت به ترویج آموزش زنان ، در زمان استعمار ودرسال 1726 مشاهده شد. این بدان معناست که بیشتر از دویست سال به زنان توجهی از لحاظ آموزشی نشده وآنان نادیده گرفته شدند. درسال 1726 این وضعیت برای اولین بارمورد تردید قرار گرفت ، وپیشنهاد شدبه زنان نقش های جدیدی در جامعه استعماری داده شود. این عقیده رشد کرد وبالغ شد، ولی خیلی آرام وآهسته .
تنها درسال 1822 بود که برای اولین بار در پرو آزادی خواهانی به نام مارتین Martin وبولیوار Bolivar پیشنهاد کردند، تحصیل درمدارس برای دخترها مانند پسرها امکان پذیر باشد. اولین مدارس مخصوص دخترها درسال 1825 در کاسکوCusco ولیما Lima تاسیس شد.
تادرسال 1840 هنوز تعداد مدارس دخترانه ، انگشت شمار بود وتعداد شرکت کنندگان دراین مدارس بسیار اندک بود.موانع اصلی دراین راه ، به این صورت ثبت شده است :
الف) نیاز به معلمین بیشتر. ب) عدم تمایل والدین به فرستادن دخترانشان به مدرسه.
درسال 1855 قوانین سراسری برای آموزش همگانی ، برای اولین بار صراحتا حق تحصیل را برای جمعیت مونث ونیز حق ورود به تحصیلات متوسطه رابرای آن ها قائل شد. این امتیازی بود که تاآن زمان ققطه به پسران تعلق داشت .باید خاطرنشان کنیم ، دوزن برجسته نقش چشمگیری در به دست آوردن این هدف ایفاکردند. این زنان ترزاگونزالس ، فانینگ Teresa Conzalesde و الویراگارساگارسیا Elvira Garciay Garica بودند.
درسال 1876 اولین آموزشگاه تربیت معلم تاسیس شد وخلائی که برای مدت زمانی طولانی در کشور احساس میشد، پرکر.
راهبه هایی از جمعیت مرکز مذهبی Congregation of the Sacred Heart عهده دارسازماندهی وهدایت مدرسه شدند. این جمعیت توسط رئیس جمهور مانوئل پرادو Manuel Prado به پرو دعود شده بودند، و کسی که تحت تاثیرآموزش فوق العاده خواهرانش درفرانسه قرارگرفته بود ولی حالا تمایل داشت چنین آموزشی را درکشورخودش تحقق ببخشد. سرپرست اولین گروه راهبه ها که واردشدند، مادرپیوری Mother Purray بود.