نقد و بررسی دیوان سید رضی(ره
نقد و بررسی دیوان سید ر
مقدمه:
موضوع: برای شناخت و شناساندن شخصیتهای برجسته علمی، یکی از بهترین روشها بررسی آثار مکتوب آنان است که بازتاب آرا و اندیشه ها و تجلیگاه علم و دانش آنهاست از آنجائیکه شناخت دقیق افکار و اندیشه های هر یک از بزرگان می تواند چراغ روشنگری فراروی نسل جوان باشد ما را بر آن داشت تا برای تحقق این آرمان مقدس، دست به دامن آسمان پرستاره ی علم ادب ببریم تا چراغی برگیریم.
لذا در این کهکشان، ستاره ای را رصد کردیم که هرچند غبار غرض ورزی وجهل آمیخته با گذشت زمان، چهره ی عالمتاب او را تا حدودی پوشانده است و آنگونه که شایسته شخصیت او بوده برای جهان علم و ادب شناخته نشده است.
وی شخصیت بی نظیری است که با داشتن مناصب فقاهت و زعامت و نقابت علویان و مناصب مختلف سیاسی، هیچگاه شیفته مظاهر و زخارف دنیوی نشد و لذا بواسطه ی اتصال به حقیقت هستی، اهل دل بود. عاطفه ی سرشار، روحیه ی حساس، وقریحه ی وقاد او باعث گردید که برای بیان حقایق و ثبت وقایع سلاح قدرتمند خود را بکار گیرد و در جهت تحقق اهداف و آرمانهایش گوش به ندای دل دهد که نتیجه آن اشعار نغز و دلنشین و سخنان زیبای اوست که دیوان شعری با چنین گلهایی فراهم آورد. با توجه به اینکه دیوان اشعار این نادره ی دوران بازتاب اندیشه های عمیق و آئینه ی تمام نمای سلوک عرفانی اوست ایجاب می کند که برای شناسایی اندیشمند فرزانه و شاعر گرانمایه، دیوان اشعار او را درکنار آثار گرانبها و ارزشمند فقهی و کلامی اش کاملاً مورد نقد و بررسی علمی و ادبی قرار گیرد.
اهداف: لذا در این کار تحقیقی هدف ما بر آن بوده است که آرا و اندیشه های یگانه ی دوران را از میان اثر ارزنده ی ادبی اش( دیوان اشعار) مورد ارزیابی و نقد بررسی قرار داد تا از میان اشعار به بازخوانی نظریات و افکار عالمانه ی « شاعر فقیه» بپردازیم. بنابراین در شناخت ابعاد شخصیتی این ادیب گرانقدر نیازمند آن هستیم که پاسخ های قانع کننده ای در قبال پرسش های زیر داشته باشیم:
1- نحوه ی تجلی افکا رو اندیشه های رضی در دیوان چگونه بوده است؟
2- تأثیر شریف رضی بر ادبای پس از خود و ادبیات عرب به چه میزان بوده است؟
3- جلوه های انتساب به دودمان علوی و میزان تأثیر آن بر شخصیت وی چقدر می باشد؟
4- گردآورنده نهج البلاغه واقعاً کیست؟ و تأثیر آن بر ادبیات عرب چگونه و تا چه اندازه ای بوده است؟
فرضیه ها:
با توجه به اینک رضی یک فقیه برجسته و آشنا به ظرایف علوم اسلامی است ولی اشعار خود را مرکب اندیشه های علمی و ادبی و مباحث فلسفی قرارداده و برای بیان مقاصد وتشریح مسائل علمی و عملی بهره های فراوان از آن برده است و در هر جائی که نیاز بوده به طرح مباحث اخلاقی و مبانی فلسفی انسان شناسی و معادشناسی پرداخته است. سبک منحصربه فرد او در هجویات نمونه ی بازر اخلاق اسلامی است. و یا غزلهای عاری از وصف« می» و توصیف نوازندگان و خوانندگان زیباروی، حاکی از محتوای مکتب و تعالیم عرفانی وی است.
وی با تأسیس اولین دانشگاه مدرن علوم اسلامی و تربیت شاگردان فاضل و فقهای نامداری چون شیخ طوسی(ره) و نگارش و گردآوری کتاب گوهربار
« نهج البلاغه» تأثیر انکارناپذیری بر ادبیات جهان اسلام و عرب و ادبای پس از خود برجای گذاشت. لذا او با این اقدام خدمت ارزنده ای به جهان ادبیات و علم و اندیشه ی بشری نمود. ولی کار پرثمر او دچار تردید واقع شده و در برخی از محافل سخن از گردآورنده و یا نگارنده نهج البلاغه به میان می آید که او واقعاً کیست؟
ما نیز د راین مجموعه با توجه به اسلوب نگارش نهج البلاغه و تطبیق آن با سبک نوشتاری رضی در کتابهای ماندگارش و با بیان دلایل وشواهد و قرائن ثابت نمودیم که افتخار گردآوری نهج البلاغه همچنان برای رضی بوده و خواهد بود.
انتساب رضی به خاندان علوی وشرافت ذاتی این خاندان باعث گردید که نیروی عجیبی در رضی بوجود آید و چنان مقتدرانه پا به عرصه گذاشت ک در مطالبه ی علنی حقوق خانوادگی خویش در امر خلافت از هیچ مقامی و منصبی هراس به دل نداشت و لذا جسورانه خلیفه ی عباسی را مورد خطاب قرار می دهد و گاهی هم خواسته های قلبی خود را در قالب ستایش پدر به منصه ی ظهور می رساند.حتی برای ابراز انزجار از خلافت عباسی به خلیفه ی فاطمی که در جد و مرام تا اندازه ای با او مشترک بوده اظهار علاقه و محبت می کند.
مرثیه های رضی هم از این خواسته ی او خالی نیست و شاید اوج قدرت او در نکوهش خلافت اموی و عباسی باشد. وی در ضمن سوگنامه های حضرت سیدالشهداء(ع) با شیوه ای نو، به بیان وقایع تاریخی و ستم های قدرتمندان غاصب می پردازد.
محتوا:
پایان نامه ی حاضر در قالب دو باب تدوین شده است که در باب اول به بررسی اوضاع اجتماعی و ادبی قرن چهارم پرداخته که در این فصل علاوه بر بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی، به نقش آل بویه در حرکت فکری و فرهنگی قرن چهارم و مظاهر فرهنگی و ادبی این قرن در قالب محصولات فرهنگی نظیر: شعر، نثر، نقد و علم لغت می پردازد.
در فصل دوم این باب به بررسی زندگی نامه ی سیدرضی از ولادت تا وفات می پرازد که در این میان به شجره نامه ی او ، پدر، مادر، و فرزندان بطور کامل توجه شده است و مطالب مفصلی را در باره مقام و منزلت پدرش سیدابواحمد موسوی و نقش اصلاح گرانه ی او در جامعه آن روز و وساطت میان خلفا و سلاطین و بزرگان آورده ایم و در ضمن نکاتی هم درقالب همین بحث درباره ی خصوصیات اخلاقی او بیان کردیم.
در ادامه ی سخن از اساتید و مشایخ رضی و تربیت یافتگان مکتب او و نقش مجتمع عظیم علمی، فرهنگی«دارالعلم» در نهضت فکری و تأسیس مجامع شبیه به آن بطور مفصل بحث شده است. رضی در کنار مناصب و مشاغل رسمی و اشتغال کامل، دست از تدریس و تألیف برنداشت و لذا علاوه بر بیان اسامی تألیفات و فعالیتهای علمی و بررسی شاگردان از اثربسیار ارزشمند او« نهج البلاغه» هم غافل نشده و لذا به بررسی نگاره ها و پژوهش های صورت گرفته در زمینه ی نهج البلاغه و پاسخ به شبهات مطرح شده درباره ی متن و گردآورنده آن نیز پرداخته ایم.
در باب دوم که به موضوع اصلی تحقیق مرتبط می شود به بررسی ونقد دیوان اشعار رضی و نسخه های خطی کتابخانه های ایران و جهان می پردازد و دیوان اشعار او را از جهت محتوایی با استفاده از مفاهیم و مضامین وموضوعات قصاید مورد نقد کامل قرار می دهد.
این باب از شش فصل به ترتیب موضوعات شعری و حجم آنها تدوین یافته است که در هرکدام از این فصول، با طرح مباحثی به بیان ابعاد و ویژگی ها و ساختار و موضوع و مضامین قصاید دیوان و قالبهای شعری پرداخته ایم که عبارتند از: مدایح، رثاء و سوگنامه ها، فخرو حماسه، غزلیات و حجازیات، هجویه ها و پند و اندرزهای حکیمانه.
لازم به یادآوری است که در هر فصل به تناسب نیاز به شرح و ترجمه ی برخی قصاید و غزلیات نیز اهتمام تمام صورت گرفته است.
رضی با سرودن ترانه های سرزمین یار(حجازیات) به همه ی دلسوختگان عاشق و عاشقان دلسوخته فهماند و نشان داد که می توان بی آنکه آلوده ی ناپاکی و فساد شوند در مسیر عشق الهی قدم بردارند؛ و در حقیقت از عشق زمینی راهی به وسعت هستی بسوی معشوق اصلی گشود. او ثابت کرد که می توان شب را درکنار محبوب بسر برد بی آنکه به گناه آلوده شد. رضی با طرحی ابتکاری در هجویات بی آنکه متعرض عیوبی شود که احساسات را جریحه دار می سازد، دست به روشی زد که در آن از روش هجویات برای اصلاح اخلاق ناپسند و رفتار زشت مخاطب استفاده نمود. وی عیبهای اشخاص را متذکر می شود نه اینکه متعرض آبروی او شود بلکه وضعیتی پیش آید که خود شخص به اصلاح خویش بپردازد.
رضی که خود حکیم وارسته است لذا در انتظار فرصتهایی است که درهای حکمت را نثار افراد ومخاطب خویش کند. به حق باید گفت که رضی شایسته ی القابی چون« اشعر قریش» و« رائدالعفاف» است.
پیشینه ی بحث:
هر چند که در زمینه ی آثار علمی و ادبی رضی تحقیقاتی صورت گرفته است ولی در مقایسه با شعرای همردیف و همطراز او بسیار اندک است. و شاید یکی از دلایل اصلی آن نبودن منابع کافی در زمینه ی نقد آثار ادبی وی و یا عدم دسترسی آسان به کتابهای اوست و شاید هم مفقود بودن خیلی از آثار وی باشد. ولی با وجود همه ی کمبودها، کارهای قابل توجهی انجام شده است که در جای خود قابل تقدیر و امتنان می باشد. از جمله ی کارهای صورت گرفته، پایان نامه های دانشگاهی است که با وجود همه مشکلات در راه شناخت و نقد زندگی سیدرضی، تلاشهای پسندیده ای کرده اند. ولی به تناسب موضوع تحقیق به بررسی بخشی از زوایای علمی و ادبی پرداخته شده و غالب تألیفات حوزوی نیز با بررسی محوریت نهج البلاغه موضوعات گوناگون با جنبه های فقهی و کلامی او را مورد توجه قرار داده اند.
با سپاس از تلاش همه کسانی که در این راه زحتمهای فراوانی را متحمل شده اند، ما نیز در حد توان وضرروت شناساندن این چهره برجسته اسلامی، به محافل علمی و ادبی و محققان و پژوهشگران فارسی زبان، برای تحقق این آرمان مقدس، در پرتو توجهات خداوند متعال قلم فرسایی نمودیم باشد که مورد رضایت حق تعالی قرار گیرد.
فهرست
مقدمه
باب اول
اوضاع سیاسی، اجتماعی فرهنگی و ادبی دوران سید رضی
فصل اول: اوضاع سیاسی، اجتماعی و ادبی
بخش اول: اوضاع سیاسی
بخش دوم: اوضاع اجتماعی
بخش سوم: اوضاع فرهنگی و ادبی
الف: نقش آل بویه در نهضت فکری و ادبی قرن چهارم
ب: مظاهر فرهنگی و ادبی قرن چهارم
1- شعر
2- نثر
3- نقد
4- علم ولغت
فصل دوم: سید رضی شاعری از تبار علی(ع)
بخش اول: زندگینامه ی سید رضی
الف: ستاره ای از افق بغداد
ب: شجره نامه
1- پدر( ابواحمد)
2- مادر( شیرزنی از تبار ناصرللحق)
ج: روزگار وصل و غنچه های پیوند
د: غروبی نابهنگام
ه: ویژگیها و خصوصیات بارز اخلاقی رضی
بخش دوم: زندگی علمی، ادبی و اجتماعی سیدرضی
الف: اساتید و مشایخ رضی
ب: دانش آموختگان و تربیت یافتگان و روایت کنندگان مکتب رضی
ج: مجتمع علمی« دارالعلم» یا اولین دانشگاه علوم اسلامی
د: مناصب (نقابت، قضاوت، ریاست « امیرالحاج»
ه: تألیفات
1- شعر( دیوان اشعار)
2- سیره نویسی
3- رسائل( مجموعه ی مکاتبات)
4- نحو:
5- فقه
6- تفسیر
الف: حقائق التأویل فی متشابه التنریل
ب: معانی القرآن
7- بلاغت
الف: تلخیص البیان فی مجازات القرآن
ب: نهج البلاغه
ب1: گردآورنده ی نهج البلاغه واقعاً کیست؟
ب2: ادبیات نهج البلاغه
ب3: پژوهش های دانشمندان در اقیانوس نهج البلاغه
باب دوم:
نقد و بررسی دیوان سیدرضی
فصل اول: دیوان رضی
الف: نسخه های دیوان در کتابخانه های ایران و جهان
ب: شروح یا نگاره هایی بر دیوان
ج: اغراض و موضوعات موجود در دیوان
فصل دوم: مدایح
الف: ممدوحان رضی
ب: ساختار قصیده های مدح
ج: مضامین و مفاهیم مدیحه های رضی
ج1: شجاعت
ج2: بخشش و بخشندگی
ج3: خردورزی و نیک اندیشی( عصاره ی چهار خلیفه)
ج4: مقام ومنزلت اجتماعی
ج5: تبریک اعیاد و مناسبتها
ج6: بلیغان در نگاه بلیغ
مدیحه های رضی در یک نگاه
فصل سوم: رثاء« سوگنامه»
الف: افرادی که شاعر در سوگ آنها مرثیه سرایی کرده است
ب: سوگنامه های حسینی و عاشورایی (5 مرثیه با بررسی محتوایی آنها)
ج: غمنامه ی مادر و تجلیل از مقام و منزلت زن مسلمان
د: بررسی ساختار سوگنامه های رضی
هـ : مضامین و موضوعات سوگنامه ها
هـ 1: سرانجام و سرنوشت انسان
هـ 2: پدیده ی مرگ و تأثیر آن بر مرثیه های رضی
هـ 3:بزرگداشت و بیان فضائل متوفی
هـ 4: تسلیت و همدردی با بازماندگان متوفی
هـ 5: اعلان جنگ با مرگ
هـ 6: تجلی رثای دوران جاهلیت در سوگنامه های شاعر
و: نقد وبررسی سوگنامه های سید سوگوار
فصل چهارم: فخر و حماسه
الف: بررسی ساختار فخریات
ب: مضامین فخریه های رضی
ب1:افتخار به اصل ونسب( شجره ی صلبیه)
ب2: شاعری الگو در میدان اخلاق و عمل
ب3: قله ی عظمت در کوهسار ادب
ج: ابعاد و ویژگی های فخریات رضی
د: مقایسه ای میان فخریه های رضی و مثنبی
فصل پنجم: غزلیات و حجازیات
ترانه های سرزمین یار( حجازیات)
الف: بررسی ساختارغزلیات
ب: مضامین وموضوعات غزلهای رضی
ج: ابعاد و ویژگی های غزلهای رضی
حجازیات یا ترانه های سرزمین یار:
الف: ساختار ترانه های سرزمین یار( غزلهای حجازی)
متن و ترجمه غزل« لیلة السفح»
نقد وبررسی غزل« لیلة السفح»
برگزیده غزل« یا ظبیة البان...»
ب: بررسی مکانهای سرزمین حجاز در حجازیات
ج: مضامین و موضوعات غزلهای حجازی
د: جایگاه حجازیات و تأثیرآن بر ادبیات عرب
فصل ششم: هجویات
الف: موضوعات و مضامین هجوهای رضی
1) هجو اخلاقی
2) هجو سیاسی
ب: نمونه هایی از هجویات رضی
فصل هفتم: پند و اندرز و حکمتها
الف: نمای کلی حکمتهای رضی
ب: نمونه هایی از سخنان حکیمانه ی رضی
نگاهی به زندگی و آثار ناصیف یازجی و بررسی مقامات و دیوان
منابع و ماخذ
ملخص الرساله
پیشگفتار
زمانیکه از ادبیات عصرنهضت سخن می گوییم، بیشتر افراد چنین گمان می کنند که در این دوره تمامی ادیبان و شاعران از هر آنچه که رنگ و بوی ادبیات کلاسیک داشت ،گریزان شدند و علیه سبک قدیم شوریدند؛ اما با مطالعه بیشتر و عمیق تر پی می بریم که در عصر نهضت ادبی ، استادانی وجود داشتند که بر اصالت عربی و اسلوبهای کهن اجدادشان سخت پایبند بودند.
اینان توانایی و مهارت بسیاری در زمینه های مختلف ادبیات و نیز علوم بلاغی و لغوی داشتند و بر حفظ آنها تاکید می کردند.از جمله این اساتید،"شیخ ناصیف یازجی" را می یابیم که کمتر کسی به شناخت این ادیب و شناساندن سبک و آثار وی پرداخته است.
شیخ ناصیف در سال 1800م در لبنان میان خانواده ای اصیل متولد شد . او از همان کودکی به آموختن علم و ادب پرداخت و از ده سالگی به سرودن شعر روی آورد.بیشتر اشعار این استاد در زمینه حکمت و رثا است. او هیچگاه ابزار مدح را در راه چاپلوسی و کسب مال دنیا به خدمت نگرفت.بسیار بر حفظ ارزشهای ملی – عربی پایبند بود و در تمام ظواهر زندگی اش به واقع عمل می نمود.
یازجی تمام عمرش را صرف مطالعه و تحقیق و تالیف کرد وچنان شهرتی کسب نمود که دانشجویان و اساتید از اقصی نقاط کشورهای عربی به سوی او می آمدندتا از سرچشمه دانش او جرعه ای نوشند.
شیخ ناصیف فرزندانی نیک تربیت نمود که برخی از آنها در زمینه شعر و ادب مشهور می باشند. از جمله فرزندان او "شیخ ابراهیم یازجی" است که راه پدر را ادامه داد.
شیخ ناصیف بجز مجال ادب در زمینه صرف و نحو و علوم بلاغی و منطق و طب و موسیقی از خود آثار ارزنده ای بجا گذاشت.
اما در زمینه ادبیات ،مقامات او در خور توجه می باشد. کتاب "مجمع البحرین " شامل شصت مقامه است که به شیوه مقامات حریری نگاشته شده است. این کتاب مجموعه لغوی عجیب و با ارزشی می باشد که در بر دارنده حوادث تاریخی و تفاصیل دقیقی راجع به آداب و رسوم عربها در زندگی و منش و جنگها و افتخارات آنهاست.همچنین پر از ضرب المثل و معما می باشد.
بجز مجمع البحرین ،یازجی دیوان شعری از خود به جا گذاشت که موضوعات مختلفی چون غزل ، مدح،رثا ،حکمت و تاریخ شعری را در بر می گیرد. ولی در مجموع می توان گفت دیوان وی رنگ و بوی حکمت دارد چرا که شیخ علاوه بر آنکه قصاید مستقلی در زمینه حکمت سروده ، در مدح ها دو رثاهایش هم حکمت بسیاری آورده است . شبخ ناصیف در اشعارش بسیار رهروی متنبی می باشد .او متنبی را بسیار دوست می داشت و سبک وی را تقلید نمود . بنابراین اشعار یازجی به همان سبک قدیم سروده شده است و در نهایت جزالت و فخامت لفظ و معنا می باشد .
این رساله شامل چهار فصل می باشد :
فصل اول به اوضاع سیاسی ،اجتماعی ،ادبی و فرهنگی جهان عرب در قرن نوزدهم به صورت مجمل پرداخته شده است .
در فصل دوم زندگی « شیخ ناصیف یازجی » و آثار وی مورد برسی قرار گرفته است .
در فصل سوم به صورت مجزا مقامات شیخ – که اثر گرانبهایی است- و نیز سبک شیخ در مقامات آمده است .
و در فصل آخر دیوان شعری شیخ همراه با ترجمه برخی اشعار وی و بیان برخی نکات بلاغی مورد کنکاش واقع شده است .
در پایان از تمامی اساتید ارجمندم به خصوص استاد محترم جناب آقای دکتر جعفری و استاد گرامی جناب آقای دکتر شایگان مهر نهایت تشکر را دارم ، ونیز بسی لازم است از سر کار خانم وحدانی استاد محترم دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد واحد مشهد که مرا از راهنمایی بی شائبه شان بهره مند نمودند تقدیر و تشکر نمایم .
در ضمن از کتابداران محترم آستان قدس رضوی و کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد و از تمام دوستان عزیزم که مرا در این مهم یاری رساندند از جمله خانم حاتمی کمال تشکر را دارم و از خداوند برای تمام این بزرگواران توفیق روز افزون خواستارم .
اوضاع سیاسی و جغرافیایی کشورهای عربی ولبنان
در سالهای بین 1800 تا اوایل قرن بیستم جهان عرب شاهد تحولات بسیار بزرگی در زمینه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ادبی و .... بود.
این سال ها شاهد حضور دولت های غربی در کشورهای اسلامی و دخالت مستقیم آنها در تمام امور این سرزمین ها بود.
دولت هایی چون فرانسه و انگلیس، رقیبانی سختکوش بودند که در جهت و راستای منافع استعماری شان به اشغال و چپاول سرزمین های عربی می پرداختند. هرچند حضور آنها در این کشورها چندان به طول نینجامید ولی آثار این حضور تا مدت ها -وحتی به جرأت می توان گفت تاکنون- در بیشتر زمینه های سیاسی، اجتماعی، ادبی، دینی و فرهنگی باقی ماند.
از آن سو، دولت عثمانی به ضعف گراییده بود و همین عامل وجود کشورهای بیگانه را در جهان اسلام پررنگ تر می کرد تا بدانجا که از خلافت عثمانی جز نمادی تهی چیزی باقی نمانده بود.
در مصر به فاصله چند سال از خروج فرانسویان از خاک آنجا، محمدعلی پاشا در سال 1805 م بر تخت پادشاهی نشست([1] ). او در ابتدای حکومتش، تمام هم و غمش را صرف کشورگشایی نمود و موفق شد کشورهایی چون سودان، شام و برخی دیگر از سرزمین های عربی را تصرف نماید هرچند بعدها به دلایلی مختلف سربازان مصری مجبور شدند خاک سوریه را ترک گویند اما حکومت «محمدعلی » و جانشینش « اسماعیل پاشا، » دوران شکوفایی سرزمین مصر از جهات مختلف محسوب می شود.
سوریه در آن روزگار از نظر سیاسی، بحران های زیادی به خود دید. در ابتدای قرن نوزدهم طعمه حاکمان مستبدی چون «جزار» و« عبدالله پاشا » یا دیگر فرمانروایان لبنانی و غیره بود و پس از آنکه به مدت نه سال تحت تصرف مصر بود دوباره به حاکمیت دولت عثمانی درآمد و آشفتگی ها و نابسامانی ها، دیگر بار ادامه پیدا کرد. همین اوضاع آشفته سبب شد تا بسیاری از ادیبان سوری ترک دیار کنند و به لبنان یا مصر یا حتی اروپا مهاجرت نمایند.
اما در لبنان، عصر « امیر بشیر شهابی » (1789-1840) عصر شکوفایی بود(1) . او دربار خود را مرکز تجمع نویسندگان و شاعرانی چون « نقولا ترک » ،« پطرس کرامه » و« ناصیف یازجی» کرد.
پس از دوران شهابیها اوضاع لبنان آشفته شد تا به حوادث سال 1860 و بالاخره به استقلال لبنان و حکومت فرمانداران انجامید و آن آغاز شکوفایی نهضت مدارس و معارف بود اگر چه در این دوره آزادی روزنامه ها محدود گردیده بود.
برخی لبنانی ها نیز به خاطر اوضاع آشفته کشورشان به ناچار به مصر -که از همه نظر بسیار اوضاع مناسبی داشت- و آمریکا مهاجرت کردند اما در همان کشورها هم در نهضت ادبی جهان عرب تأثیر بسزایی گذاشتند که در اینجا مجال بیان آن نیست.
سایر کشورهای عربی هم آماج جنگ های پی در پی میان بیگانگان و مسلمانان بود. اما می توان گفت مصر و سرزمین شام اوضاعی بسیار بهتر از آنها داشتند و از همین دو سرزمین بود که نهضت ادبی شکل گرفت و تا سایر کشورها پیش رفت.
المقامه الیمامیه1
اخبرنا سهیل بن عباد قال:تقلدت السفر طوق الحمامه منذ اعتجرت بالعمامه و کنت اهوی دیار العرب العربا لما فیها من الشعرا و الخطباء . والفصحاء والادبا و البلغا و النجبا فکنت ازجی الیها الرکاب و اتضمخ منها بالعجاج و العکاب و اتعطر بالعرار و البشام و اتفکه بالعرفج و الثغام و اطرب للنصب و الحدا و ابتهج بالثغا و الرغا حتی اذا کنت یوما بحجر الیمامه رایت کتیبه قد اطبقت کالغمامه فحثحثت الجواد حتی حصحص لی ذلک السواد و اذا فتی لاغط و شیخ ضاغط و الناس حولهما یتفرجون و لا یفرجون فانتصبت مع الوقوف و نظرت من خلال الصفوف و اذا الشیخ یقول ویل امک یا اخبث من الشیصبان و اروغ من الثعلبان الام تتمادی فی العقوق و تتغاضی عن الحقوق .
اما تذکر تثقیفی اودک و تلقیفی رشدک و هل نسیت ما تجشمت من جللک فی مداواه عللک و کم انفقت علیک فی المدارس و المطاعم و الملابس فبای الا ربک تتماری و لو کنت ابله من الحباری هذا و الغلام یتظلم و یتململ و یتالم و هو احیر من ضب و انفر من بعیر ازب فلما رائی القوم ما راوا من تململه و اصطخابه و تبلبله قالوا لیس شکوی بلا بلوی فابن ایها الشیخ عذرک وضع عنک وزرک الذی انقض ظهرک فارن کما یارن المهر و قال قد تجنی علی هذا الغمر و الله یعلم ان لیس لی ذنب الا ذنب صحر ان هذا الفتی عربی الدار لکنه رومی النجار و قد بذلت فیه من الدینار و الدرهم ما لا یبذله خالد ابن الایهم و افرغت جهدی فی تهذیب لسانه و تعدیل میزانه فلم یزل یکسر شکیمه اللجام و ینزع الی الفاظ الاعجام فیدعو المعلم بالمولم و یسمی القلب بالکلب و الحیطان بالخیطان و یعرف المضاف و یوخر الموصوفات عن الاوصاف و هذا مما تاباه السجیه الادبیه و تستک منه المسامع العربیه و شهد الله انی ارید تهذبیه لا تعذیبه و ارغب فی تثقیفه لا تعنیفه لکننی اجتهد فی تسدیده فیعثر و اروم تشدیده فینفر و ان کنتم فی ریب من ذلکم فاختبروه و الا فانه امتحنه لتعتبروه قالوا : لاجرم ان المولی هو الاولی . فامسک هنیهه عن الکلام ثم قال : قل یا غلام:
انا الخزامی الرقیق الکلم مسحت رکن المسجد المحرم
ولی غلام من نتاج العجم یشرق فی فواده و فی الفم
اوجده باری الوری من عدم و حاطه بالقدر المصمم
فلم یزل فی حرس متمم
فتعزز الفتی و تمنع و هو یروغ کا لفارس الاهنع فمازال به القوم حتی اجاب فترحرح و انشد بصوت صمحمح :
انا الخزامی الرکیک الکلم مسخت رکن المسجد المخرم
ولی غلام من نتایج الاجم یشرک فی فواده و فی الفم
اوجده باری الوری من ادم و خاطه بالکدر المسمم
فلم یزل فی خرس متمم
قال فلما رای القوم سقم هذه الالفاظ و ما ادت الیه من المعانی الفظاظ تعوذوا بالله من سو تلک اللثغه و قالوا ما هذا الغلام الذی لا یشتری بفشغه فتبرم الشیخ و تافف و تاوه و تاسف و قال قد علمتم ان عثار اللسان شر من عثار القدم و لکن ماذا ینفع الندم و اننی طالما حدثت نفسی بعتاقه و هممت بانعتاقی من وثاقه ولو وجدت لی عنه غنی او کان فی یدی سعه من الغنی لبعته بنصف القیمه و اشتریت غیره بضعف السیمه و لکن قد انقطع السلی فلا حول و لا فاجهش الفتی عن کثب واخذ رقعه و کتب:
هبوا خطا اللسان علی عیبا اما لی غیره شی یصیب
انا ابن اقعدو قم لا فی الندامی اعد و لا سمیر او خطیب
ادیر من المعانی کل کاس تطیب فخل لفظی لا یطیب
اذا کان الجمیل سلیم حسن فلیس یضره ثوب معیب
فلما وقف القوم علی شعره و راوا انحطاط سعره قالوا ان لم یحسن الکر فالحلب والصر ونقدوا الشیخ بعض المال وقالوا للفتی دونک الجمال فسر کلاهما وارتضی وودعهم الشیخ و مضی . قال سهیل و کنت قد عرفت ذینک الصاحبین اللذین سیئاتهما تغلب الکاتبین فقفوت الشیخ فی تلک البقاع و قلت یا فرزدق این وقاع قال انزل بنا هنا واللیل یواری حضنا فنزلنا الی ان استوهن اللیل و اذا رجب علی شیظمه من جیاد الخیل تندفق به کعارض السیل و هو بین ذلک ینادی اللیل و اهضام الوادی و استمر یعدو الهملجه علی مهره السلجه فما ادرکنا الا وقد اشمخر الضحی وکلت الخیل من الوحی فنزلنا جمیعا عن السروج فی بعض تلک المروج حتی اذا انجاب بهر الانفاس. و ثاب اشر الافراس ثار رجب کالرئبال و قال لا تقسط علی ابی حبال و ترک القوم یکسرون علیه ارعاظ النبال.
ترجمه ابیات:
1- چرا خودت را در این دنیا به آرزو مشغول می داری آیا با مرگ میثاق بسته ای [که به سراغت نیاید].
2- اگر بدانی که نفس نیرنگ باز است پس خوش است اگر علم را با عمل به هم می آمیختی.
3- کسی که از آنچه فردا پیش می آید بی خبر است از گذشتگان و پیشینیان دیروز خبرها می طلبد.
4- همه در این سفر قدم می گذارند و یکی به دنبال دیگری کوچ می کند.
5- ای کسی که جویای لذت و خوشی دنیایی لذت زندگی در دنیا جز با هراس نیست.
6- خلیل چونان شاخه درخت بان شب را به صبح در نهایت صحت به سر برد اما در صبح چونان درخت پوسیده ای ناتوان و ضعیف شد.
7- چونان ماه درخشان می مانست که در میان قبر از دیدگان مردم پنهان شد.
8- از آغوش پدرش ابراهیم حرکت کرد ولی با عجله دوباره در آغوش پدر جای گرفت.
9- آن زمان که در آغوش پدر ماند، خوابگاهش در دو دنیا خوش و خرم شد.
10- متأسفانه در بیست و یک سالگی، دوران حیاتش به انتها رسید و از نزدیک ترین راهها گذشت.
11- زمانی که خدا او را فراخواند با عجله لبیک گفت و اجابت کرد چرا که انسان تنبل و سست عنصر نبود.
نکات بلاغی:
بیت سوم «یستخبر الأمس عن اسلافه الاول» کنایه از این است که انسان از گذشته عبرت می گیرد.
بیت چهارم «اسفار» استعاره مصرحه از مرگ است.
بیت ششم «الخلیل کغصن البان» تشبیه است و وجه شبه طراوت و تازگی و صحت می باشد. در مصرع دوم «صار هشیماً صار الخلیل کهشیم» وجه شبه از بین رفتن طراوت و رخ دادن مرض است.
در بیت هفتم «بات کالبدر» تشبیه دوست به ماه درخشان است و وجه شبه کلمه «فی إشراقه» می باشد.
بیت یازدهم «لما دعا الله لبی صوته عجلاً» کنایه از این است که آن شخص وفات یافت و چنین حسن تعلیل آورده که انسان تنبلی نبوده است.
فهرست
عنوان صفحه
چکیده
پیشگفتار
بخش اول:اوضاع سیاسی ، اجتماعی، فرهنگی و ادبی
جهان عرب و لبنان در قرن نوزدهم
-اوضاع سیاسی
- اوضاع اجتماعی
- اوضاع فرهنگی و ادبی
بخش دوم: نگاهی به زندگی و آثار ناصیف یازجی
فصل اول:تاریخچه زندگی ناصیف یازجی
- اصل خاندان
- در دربار امیر بشیر شهابی
- زندگی ناصیف در بیروت
- وفات یازجی
- مقام و منزلت ناصیف یازجی
فصل دوم:گذری بر آثار شیخ ناصیف یازجی
بخش سوم:بررسی مجمع البحرین
فصل اول: ویژگی مقامات
فصل دوم:برگزیده ای از مقامات شیخ ناصیف یازجی
- المقامه الطبیه
- المقامه العقیقیه
- المقامه النجدیه
بخش چهارم: پژوهشی در دیوان یازجی
فصل اول:ویژگیهای شعر ناصیف
فصل دوم:اغراض شعری
- مدح
- رثا
- حکمت
- غزل
- تاریخ شعری
ترجمه ابیات:
1- چرا خودت را در این دنیا به آرزو مشغول می داری آیا با مرگ میثاق بسته ای [که به سراغت نیاید].
2- اگر بدانی که نفس نیرنگ باز است پس خوش است اگر علم را با عمل به هم می آمیختی.
3- کسی که از آنچه فردا پیش می آید بی خبر است از گذشتگان و پیشینیان دیروز خبرها می طلبد.
4- همه در این سفر قدم می گذارند و یکی به دنبال دیگری کوچ می کند.
5- ای کسی که جویای لذت و خوشی دنیایی لذت زندگی در دنیا جز با هراس نیست.
6- خلیل چونان شاخه درخت بان شب را به صبح در نهایت صحت به سر برد اما در صبح چونان درخت پوسیده ای ناتوان و ضعیف شد.
7- چونان ماه درخشان می مانست که در میان قبر از دیدگان مردم پنهان شد.
8- از آغوش پدرش ابراهیم حرکت کرد ولی با عجله دوباره در آغوش پدر جای گرفت.
9- آن زمان که در آغوش پدر ماند، خوابگاهش در دو دنیا خوش و خرم شد.
10- متأسفانه در بیست و یک سالگی، دوران حیاتش به انتها رسید و از نزدیک ترین راهها گذشت.
11- زمانی که خدا او را فراخواند با عجله لبیک گفت و اجابت کرد چرا که انسان تنبل و سست عنصر نبود.
نکات بلاغی:
بیت سوم «یستخبر الأمس عن اسلافه الاول» کنایه از این است که انسان از گذشته عبرت می گیرد.
بیت چهارم «اسفار» استعاره مصرحه از مرگ است.
بیت ششم «الخلیل کغصن البان» تشبیه است و وجه شبه طراوت و تازگی و صحت می باشد. در مصرع دوم «صار هشیماً صار الخلیل کهشیم» وجه شبه از بین رفتن طراوت و رخ دادن مرض است.
در بیت هفتم «بات کالبدر» تشبیه دوست به ماه درخشان است و وجه شبه کلمه «فی إشراقه» می باشد.
بیت یازدهم «لما دعا الله لبی صوته عجلاً» کنایه از این است که آن شخص وفات یافت و چنین حسن تعلیل آورده که انسان تنبلی نبوده است.
نحوه تجلی افکار و اندیشه های رضی در دیوان
برای شناخت و شناساندن شخصیتهای برجسته علمی، یکی از بهترین روشها بررسی آثار مکتوب آنان است که بازتاب آرا و اندیشه ها و تجلیگاه علم و دانش آنهاست از آنجائیکه شناخت دقیق افکار و اندیشه های هر یک از بزرگان می تواند چراغ روشنگری فراروی نسل جوان باشد ما را بر آن داشت تا برای تحقق این آرمان مقدس، دست به دامن آسمان پرستاره ی علم ادب ببریم تا چراغی برگیریم.
لذا در این کهکشان، ستاره ای را رصد کردیم که هرچند غبار غرض ورزی وجهل آمیخته با گذشت زمان، چهره ی عالمتاب او را تا حدودی پوشانده است و آنگونه که شایسته شخصیت او بوده برای جهان علم و ادب شناخته نشده است.
وی شخصیت بی نظیری است که با داشتن مناصب فقاهت و زعامت و نقابت علویان و مناصب مختلف سیاسی، هیچگاه شیفته مظاهر و زخارف دنیوی نشد و لذا بواسطه ی اتصال به حقیقت هستی، اهل دل بود. عاطفه ی سرشار، روحیه ی حساس، وقریحه ی وقاد او باعث گردید که برای بیان حقایق و ثبت وقایع سلاح قدرتمند خود را بکار گیرد و در جهت تحقق اهداف و آرمانهایش گوش به ندای دل دهد که نتیجه آن اشعار نغز و دلنشین و سخنان زیبای اوست که دیوان شعری با چنین گلهایی فراهم آورد. با توجه به اینکه دیوان اشعار این نادره ی دوران بازتاب اندیشه های عمیق و آئینه ی تمام نمای سلوک عرفانی اوست ایجاب می کند که برای شناسایی اندیشمند فرزانه و شاعر گرانمایه، دیوان اشعار او را درکنار آثار گرانبها و ارزشمند فقهی و کلامی اش کاملاً مورد نقد و بررسی علمی و ادبی قرار گیرد.
اهداف: لذا در این کار تحقیقی هدف ما بر آن بوده است که آرا و اندیشه های یگانه ی دوران را از میان اثر ارزنده ی ادبی اش( دیوان اشعار) مورد ارزیابی و نقد بررسی قرار داد تا از میان اشعار به بازخوانی نظریات و افکار عالمانه ی « شاعر فقیه» بپردازیم. بنابراین در شناخت ابعاد شخصیتی این ادیب گرانقدر نیازمند آن هستیم که پاسخ های قانع کننده ای در قبال پرسش های زیر داشته باشیم:
1- نحوه ی تجلی افکا رو اندیشه های رضی در دیوان چگونه بوده است؟
2- تأثیر شریف رضی بر ادبای پس از خود و ادبیات عرب به چه میزان بوده است؟
3- جلوه های انتساب به دودمان علوی و میزان تأثیر آن بر شخصیت وی چقدر می باشد؟
4- گردآورنده نهج البلاغه واقعاً کیست؟ و تأثیر آن بر ادبیات عرب چگونه و تا چه اندازه ای بوده است؟
فرضیه ها:
با توجه به اینک رضی یک فقیه برجسته و آشنا به ظرایف علوم اسلامی است ولی اشعار خود را مرکب اندیشه های علمی و ادبی و مباحث فلسفی قرارداده و برای بیان مقاصد وتشریح مسائل علمی و عملی بهره های فراوان از آن برده است و در هر جائی که نیاز بوده به طرح مباحث اخلاقی و مبانی فلسفی انسان شناسی و معادشناسی پرداخته است. سبک منحصربه فرد او در هجویات نمونه ی بازر اخلاق اسلامی است. و یا غزلهای عاری از وصف« می» و توصیف نوازندگان و خوانندگان زیباروی، حاکی از محتوای مکتب و تعالیم عرفانی وی است.
وی با تأسیس اولین دانشگاه مدرن علوم اسلامی و تربیت شاگردان فاضل و فقهای نامداری چون شیخ طوسی(ره) و نگارش و گردآوری کتاب گوهربار
« نهج البلاغه» تأثیر انکارناپذیری بر ادبیات جهان اسلام و عرب و ادبای پس از خود برجای گذاشت. لذا او با این اقدام خدمت ارزنده ای به جهان ادبیات و علم و اندیشه ی بشری نمود. ولی کار پرثمر او دچار تردید واقع شده و در برخی از محافل سخن از گردآورنده و یا نگارنده نهج البلاغه به میان می آید که او واقعاً کیست؟
ما نیز د راین مجموعه با توجه به اسلوب نگارش نهج البلاغه و تطبیق آن با سبک نوشتاری رضی در کتابهای ماندگارش و با بیان دلایل وشواهد و قرائن ثابت نمودیم که افتخار گردآوری نهج البلاغه همچنان برای رضی بوده و خواهد بود.
انتساب رضی به خاندان علوی وشرافت ذاتی این خاندان باعث گردید که نیروی عجیبی در رضی بوجود آید و چنان مقتدرانه پا به عرصه گذاشت ک در مطالبه ی علنی حقوق خانوادگی خویش در امر خلافت از هیچ مقامی و منصبی هراس به دل نداشت و لذا جسورانه خلیفه ی عباسی را مورد خطاب قرار می دهد و گاهی هم خواسته های قلبی خود را در قالب ستایش پدر به منصه ی ظهور می رساند.حتی برای ابراز انزجار از خلافت عباسی به خلیفه ی فاطمی که در جد و مرام تا اندازه ای با او مشترک بوده اظهار علاقه و محبت می کند.
مرثیه های رضی هم از این خواسته ی او خالی نیست و شاید اوج قدرت او در نکوهش خلافت اموی و عباسی باشد. وی در ضمن سوگنامه های حضرت سیدالشهداء(ع) با شیوه ای نو، به بیان وقایع تاریخی و ستم های قدرتمندان غاصب می پردازد.
محتوا:
پایان نامه ی حاضر در قالب دو باب تدوین شده است که در باب اول به بررسی اوضاع اجتماعی و ادبی قرن چهارم پرداخته که در این فصل علاوه بر بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی، به نقش آل بویه در حرکت فکری و فرهنگی قرن چهارم و مظاهر فرهنگی و ادبی این قرن در قالب محصولات فرهنگی نظیر: شعر، نثر، نقد و علم لغت می پردازد.
در فصل دوم این باب به بررسی زندگی نامه ی سیدرضی از ولادت تا وفات می پرازد که در این میان به شجره نامه ی او ، پدر، مادر، و فرزندان بطور کامل توجه شده است و مطالب مفصلی را در باره مقام و منزلت پدرش سیدابواحمد موسوی و نقش اصلاح گرانه ی او در جامعه آن روز و وساطت میان خلفا و سلاطین و بزرگان آورده ایم و در ضمن نکاتی هم درقالب همین بحث درباره ی خصوصیات اخلاقی او بیان کردیم.
در ادامه ی سخن از اساتید و مشایخ رضی و تربیت یافتگان مکتب او و نقش مجتمع عظیم علمی، فرهنگی «دارالعلم» در نهضت فکری و تأسیس مجامع شبیه به آن بطور مفصل بحث شده است. رضی در کنار مناصب و مشاغل رسمی و اشتغال کامل، دست از تدریس و تألیف برنداشت و لذا علاوه بر بیان اسامی تألیفات و فعالیتهای علمی و بررسی شاگردان از اثربسیار ارزشمند او« نهج البلاغه» هم غافل نشده و لذا به بررسی نگاره ها و پژوهش های صورت گرفته در زمینه ی نهج البلاغه و پاسخ به شبهات مطرح شده درباره ی متن و گردآورنده آن نیز پرداخته ایم.
در باب دوم که به موضوع اصلی تحقیق مرتبط می شود به بررسی ونقد دیوان اشعار رضی و نسخه های خطی کتابخانه های ایران و جهان می پردازد و دیوان اشعار او را از جهت محتوایی با استفاده از مفاهیم و مضامین وموضوعات قصاید مورد نقد کامل قرار می دهد.
این باب از شش فصل به ترتیب موضوعات شعری و حجم آنها تدوین یافته است که در هرکدام از این فصول، با طرح مباحثی به بیان ابعاد و ویژگی ها و ساختار و موضوع و مضامین قصاید دیوان و قالبهای شعری پرداخته ایم که عبارتند از: مدایح، رثا و سوگنامه ها، فخرو حماسه، غزلیات و حجازیات، هجویه ها و پند و اندرزهای حکیمانه.
لازم به یادآوری است که در هر فصل به تناسب نیاز به شرح و ترجمه ی برخی قصاید و غزلیات نیز اهتمام تمام صورت گرفته است.
رضی با سرودن ترانه های سرزمین یار(حجازیات) به همه ی دلسوختگان عاشق و عاشقان دلسوخته فهماند و نشان داد که می توان بی آنکه آلوده ی ناپاکی و فساد شوند در مسیر عشق الهی قدم بردارند؛ و در حقیقت از عشق زمینی راهی به وسعت هستی بسوی معشوق اصلی گشود. او ثابت کرد که می توان شب را درکنار محبوب بسر برد بی آنکه به گناه آلوده شد. رضی با طرحی ابتکاری در هجویات بی آنکه متعرض عیوبی شود که احساسات را جریحه دار می سازد، دست به روشی زد که در آن از روش هجویات برای اصلاح اخلاق ناپسند و رفتار زشت مخاطب استفاده نمود. وی عیبهای اشخاص را متذکر می شود نه اینکه متعرض آبروی او شود بلکه وضعیتی پیش آید که خود شخص به اصلاح خویش بپردازد.
رضی که خود حکیم وارسته است لذا در انتظار فرصتهایی است که درهای حکمت را نثار افراد ومخاطب خویش کند. به حق باید گفت که رضی شایسته ی القابی چون« اشعر قریش» و« رائدالعفاف» است.
پیشینه ی بحث:
هر چند که در زمینه ی آثار علمی و ادبی رضی تحقیقاتی صورت گرفته است ولی در مقایسه با شعرای همردیف و همطراز او بسیار اندک است. و شاید یکی از دلایل اصلی آن نبودن منابع کافی در زمینه ی نقد آثار ادبی وی و یا عدم دسترسی آسان به کتابهای اوست و شاید هم مفقود بودن خیلی از آثار وی باشد. ولی با وجود همه ی کمبودها، کارهای قابل توجهی انجام شده است که در جای خود قابل تقدیر و امتنان می باشد. از جمله ی کارهای صورت گرفته، پایان نامه های دانشگاهی است که با وجود همه مشکلات در راه شناخت و نقد زندگی سیدرضی، تلاشهای پسندیده ای کرده اند. ولی به تناسب موضوع تحقیق به بررسی بخشی از زوایای علمی و ادبی پرداخته شده و غالب تألیفات حوزوی نیز با بررسی محوریت نهج البلاغه موضوعات گوناگون با جنبه های فقهی و کلامی او را مورد توجه قرار داده اند.
باب اول
اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ادبی
دوران سید رضی
فصل اول:
بخش اول : اوضاع سیاسی و اجتماعی و ادبی
شکوفایی ادب عربی در عصر و دوران حکومت چندین قرن عباسیان در تاریخ اسلام از جایگاه بسزایی برخوردار است ودستآوردهای این دوران بر هیچ صاحبنظر منصفی پنهان و ناشناخته نیست ولی امپراطوری عظیم عباسیان با تمام توان و قدرتی که داشت بالاخره دوران اقتدار و عظمتش به سرآمد و دستگاه عظیم خلافت با همه ی شکوه و جلال ظاهری اش دچار ضعف و ناتوانی شدید گردید و خلفا دیگر آن نفوذ و قدرت سابق را نداشتند. اختلافات داخلی در ارکان قدرت و نفوذ و فشار قدرتهای رقیب و خارجی چون ایرانیان، فاطمیان، و ... باعث ناتوانی خلفا و در نتیجه سلب اختیار از آنان شد. با پیروزی دیلمیان و نفوذ در بغداد، از خلیفه ی عباسی جز نام و تشریفات ظاهری و گاهی مذهبی چیزی باقی نمانده بود؛ و در حقیقت قدرت مطلقه در حوزه ی حکومت امپراطور عظیم عباسیان در دست سلاطین آل بویه که به میل خود و به تناسب شرایط خلیفه ای را عزل می کردند و خلیفه ی دلخواه خود را بجای او برمی گزینند. نیمه دوم قرن چهارم شاهد وقایع بسیار بزرگی بود که در خلافت فرسوده ی عباسیان تأثیرات بسزایی داشت. این دوره که بنام «عصر دویلات» نیز معروف شده است، قدرت سیاسی عباسیان تقریباً به چند بخش تقسیم گردید که هر یک دولتهای کوچکی بودند که در حفظ حاکمیت خود همیشه با یکدیگر در ستیز و کشمکس بودند که مهمترین آنها عبارت است از: عباسیان در عراق، فاطمیان در شمال آفریقا، آل بویه در عراق و ایران، حمدانیان در حلب و موصل، امویان در اندلس، غزنویان در هند وافغانستان، سامانیان در بخارا، آل زیار در گرگان، عقیلی ها در موصل، و خاندان شاهین در بطائح و برخی از قبایل عرب نیز بر اطراف عراق و شام سلطه یافته بودند. علاوه بر آن تهاجم های رومیان بر مرزهای سرزمینهای اسلامی وزدوخوردهای قرمطیان عراق نیز وجود داشت. [1]
از وقایع مهم این قرن درواقع روی کارآمدن دولت آل بویه در عراق و ایران است که حتی به نام آنان سکه کردند.[2]
با سرکارآمدن دولتهای متعدد تحولات گسترده ای در سرزمینهای اسلامی بوجود آمد چنانچه اشاره کردیم دائماً بین این دولتهای کوچک اختلافات و کشمکش بود که نمود اصلی این اختلافات به جهت اختلاف مذهبی در ایام برگزاری حج ابراهیمی بود و گاهی منازعات چنان اوج می گرفت که باعث می شد برخی از کاروانهای وابسته به دیار مورد مناقشه آن سال به مراسم حج نبایند و عملاً مانع آنها می شدند و از طرفی اختلافات میان آنها موجب گردید که به علت عدم تسلط کافی به راهها، راهزنان و دزدان حرفه ای زیادی وجود آیند که راه کاروانیان را می بستند و تمامی دارائیهای آنان را به غارت می بردند.
از میان همه دولتهای مذکور، تا اندازه ای دولت فاطمیان مصر د ر بلاد مقدسه ی مکه ی مکرمه و مدینه ی منوره از قدرت نفوذ قابل توجهی برخوردار بودند و اکثراً به نام آنان خطبه خوانده می شد. حتی« القادر بالله عباسی برای فرستادن کاروان عراقی به مکه ی مکرمه در سال 396 هجری از ابوالفتح کاردار فاطمینان در مکه اجازه گرفت و او هم به شرط ایراد خطبه به نام فاطمیان به آنها اجازه داد و خلیفه ی عباسی نیز پذیرفت.»[3]
در ضعف خلافت و خلفای عباسی همین کافی است که آنها حتی اختیار انتخاب وزیر و وکیل را نیز برای خود نداشتند؛ این در شرایطی بود که سلاطین آل بویه هرکسی را که می خواستند عزل ونصب می نمودند. ضعف خلفا در اصل از زمان المقتدر آغاز شد که در زمان خلافت بیش از سیزده سال نداشت، و آنچنان خلفا ناتوان شدند که خلیفه ای چون «المستکفی» و «الطائع» را از تخت پائین کشیدند و عمامه ی آنها را بر گردنشان پیچیدند و با وضعیت فضیحت بار و تحقیرآمیزی به زندان بردند. اما آل بویه خود نیز از آفت قدرت و ثروت در امان نماند و لذا پس از مدتی برای تصاحب قدرت یا افزایش قدرت و ثروت به جان هم افتادند. اولین طمع کار خاندان بویه عضد الدوله بود که برای افزایش سلطه و نفوذش به ملک پسر عمویش بختیار( عراق) حمله کرد و پس از پیروزی ابن بقیه وزیر بختیار را به پای فیل بستند و پس ازمرگش چندین روز به دار آویختند.[4]
از میان خاندان آل بویه صمصام الدوله نیز چندان اقبال خوبی نداشت و مورد تهاجم سپاه ایرانی به فرماندهی برادرش شرف الد وله قرار گرفت که ناچار به واگذاری تخت و تاج به وی شد بعد از وفات شرف الدوله برادرش بهاءالدوله زمام حکومت را بدست گرفت و خانواده و بستگانش تلاش زیادی کردند، تا قدرت را از چنگ او خارج سازند، ولی موفقیتی به دست نیاوردند. بنابراین بهاءالدوله از سال 379 هـ. تا سال 403 هجری نزدیک به بیست وچهار سال سلطان بلامنازع عراق بود[5].
رضی از زمان عزالدوله بختیاربن معزالدوله که هشت سال بیشتر نداشت تا زمان سلطان الدوله یعنی سال 406 هجری در چنین اوضاع و احوال سیاسی بزرگ شد؛ و از زمان زندانی شدن پدرش وارد عرصه سیاست گردید و همین امر انگیزه ی او را در ایجاد ارتباط با خلفای عباسی وسلاطین آل بویه تقویت نمود و لذا طرح رابطه ی دوستی با خلفایی چون «الطائع لله» و «القادر بالله» پی ریزی کرد. آغاز رابطه اش با الطائع لله مقارن با دستگیری و زندانی شد. رضی برای شروع، اولین ستایش نامه ی خود را در ستایش الطائع با این قصیده و مطلع شروع نمود:
أغارُ عَلی ثََراکَ مِنََ الرّیاحِ |
| و أسألُ عَن غَدیرکَ و المِراحِ[6] |
ستایش و مرایح الطائع همچنان ادامه یافت تا اینکه از خلافت برکنار شد و حتی غمنامه های ستایش آمیزی پس از برکناری نیز تا زمان مرگ الطائع ادامه داشت که همین کارباعث شد که القادر به اخلاص و وفاداری او پی برد و به دوستی و رابطه ی خالصانه ی او یقین پیدا کرد و لذا مقدمه ی روابط آنها گردید. دوره ی القادربالله تقریباً دوره ی فعالیتهای پرشتاب سیاسی رضی بحساب می آید. رضی در معادلات سیاسی این را بخوبی دریافته بود که خلفاء قدرت چندانی ندارند بلکه گردانندگان اصلی خلافت و مملکت پادشاهان و وزرای آل بویه است؛ بنابراین نوک پیکان روابط را متوجه دربار دیلمیان نمود. و حتی با اینکه ارتباطش با القادر در حد تعارف و تشریفات بود پس از قرابت و پیوند با بهاءالدوله روابط میان او والقادر نیز به شدت قوت گرفت.
در همین زمان با مساعد شدن اوضاع به نفع رضی و علویان و قدرت گرفتن رضی و حمایت شدن از جانب دولت شیعه مذهب آل بویه، فرصت برای ابراز اهداف و آرمانهای درونی اش مناسب شد و لذا علناً و بدون واهمه خواسته ی دیرینه اش را در خطاب به القادر در قصیده ی:
عطفاً امیرالمؤمنین فانّنا |
| فی دَوحَة العلیاء لانتفرّقُ [7] |
صراحتاً بیان کرد که به دنبال آن و با سرودن بیت« إلا الخلافة....» القادر چنین گفت: «علی رغم اَنف الشریف» یعنی برخلاف میل رضی چنین نیست و اکنون خلیفه من هستم. لذا این مسئله نشان از تضاد و اختلاف آشکار آنها دارد که برگرفته از قدرت و نفوذ رضی در ارکان قدرت می باشد.
در این زمینه یکی از کارهای بسیار حساس و آشوب برانگیز رضی اظهار علاقه و محبت به خلیفه ی فاطمی است که حتی چندین بار تصمیم به ترک بغداد گرفت تا به دیاری برود که« خلیفه علوی» در آنجا حکمرانی می کند خلیفه ای که با رضی هر دو از نژاد علی و پیامبر هستند.[8]
1- ابن جوزی و المنتظم مطبعة دارالمعارف الطبعه الاولی حیدرآباد 1939 ج 70 ص 69 و ا لکامل ابن اثیر دارصادر دار بیروت 1966
1.- تاریخ آداب الغة العربیه جرجی زندان دار مکتبه الحیات الطبقه الثانیه بیروت 1978 م 2/224
2- ابن اثیر الکامل 7/204
1.وی همان کسی است ه الانباری قصید ی مشهورش را درباره وی سرود
عبدالفتاح الحلو مقدمه ی تحقیق دیوان الشریف الرضی الجمهوریه العراقیه وزارة الاعلام، الطبعة الاولی
2. عبدالفتاح الحلو مقدمه ی تحقیق دیوان الشریف الرضی الجمهوریه العراقیه وزارة الاعلام، الطبعة الاولی 1977 م
1.- دیوان رضی 1/240 و مقدمه دیوان رضی عبدالفتاح الحلو 1/281
2.- همان منبع 2/39 از قصیده« لمن الهروج تهز هن الأینق....»
1.- دیوان رضی 2/576 المنتظم ابن جوزی ج 7 /ص 381
مامقامی علی الهوان و عندی مقول صارم و أ نف حمی
البس الذل فی دیار الأعادی و بمصر الخلیفه العلویی
من أبوه أبی و مولاه مولا ی إذا ضامنی البعید القصی
لن عرقی بعرقه سیداالنا س جمیعاً محمد و علی
پژوهش بررسی آرا و نظرات سید رضی دی دیوان اشعار و زندگی و سرگذشت ایشان
بررسی آرا و نظرات سید رضی دی دیوان اشعار و زندگی و سرگذشت ایشان
مقدمه
موضوع: برای شناخت و شناساندن شخصیتهای برجسته علمی، یکی از بهترین روشها بررسی آثار مکتوب آنان است که بازتاب آرا و اندیشه ها و تجلیگاه علم و دانش آنهاست از آنجائیکه شناخت دقیق افکار و اندیشه های هر یک از بزرگان می تواند چراغ روشنگری فراروی نسل جوان باشد ما را بر آن داشت تا برای تحقق این آرمان مقدس، دست به دامن آسمان پرستاره ی علم ادب ببریم تا چراغی برگیریم.
لذا در این کهکشان، ستاره ای را رصد کردیم که هرچند غبار غرض ورزی وجهل آمیخته با گذشت زمان، چهره ی عالمتاب او را تا حدودی پوشانده است و آنگونه که شایسته شخصیت او بوده برای جهان علم و ادب شناخته نشده است.
وی شخصیت بی نظیری است که با داشتن مناصب فقاهت و زعامت و نقابت علویان و مناصب مختلف سیاسی، هیچگاه شیفته مظاهر و زخارف دنیوی نشد و لذا بواسطه ی اتصال به حقیقت هستی، اهل دل بود. عاطفه ی سرشار، روحیه ی حساس، وقریحه ی وقاد او باعث گردید که برای بیان حقایق و ثبت وقایع سلاح قدرتمند خود را بکار گیرد و در جهت تحقق اهداف و آرمانهایش گوش به ندای دل دهد که نتیجه آن اشعار نغز و دلنشین و سخنان زیبای اوست که دیوان شعری با چنین گلهایی فراهم آورد. با توجه به اینکه دیوان اشعار این نادره ی دوران بازتاب اندیشه های عمیق و آئینه ی تمام نمای سلوک عرفانی اوست ایجاب می کند که برای شناسایی اندیشمند فرزانه و شاعر گرانمایه، دیوان اشعار او را درکنار آثار گرانبها و ارزشمند فقهی و کلامی اش کاملاً مورد نقد و بررسی علمی و ادبی قرار گیرد.
اهداف: لذا در این کار تحقیقی هدف ما بر آن بوده است که آرا و اندیشه های یگانه ی دوران را از میان اثر ارزنده ی ادبی اش( دیوان اشعار) مورد ارزیابی و نقد بررسی قرار داد تا از میان اشعار به بازخوانی نظریات و افکار عالمانه ی « شاعر فقیه» بپردازیم. بنابراین در شناخت ابعاد شخصیتی این ادیب گرانقدر نیازمند آن هستیم که پاسخ های قانع کننده ای در قبال پرسش های زیر داشته باشیم:
1- نحوه ی تجلی افکا رو اندیشه های رضی در دیوان چگونه بوده است؟
2- تأثیر شریف رضی بر ادبای پس از خود و ادبیات عرب به چه میزان بوده است؟
3- جلوه های انتساب به دودمان علوی و میزان تأثیر آن بر شخصیت وی چقدر می باشد؟
4- گردآورنده نهج البلاغه واقعاً کیست؟ و تأثیر آن بر ادبیات عرب چگونه و تا چه اندازه ای بوده است؟
فرضیه ها:
با توجه به اینک رضی یک فقیه برجسته و آشنا به ظرایف علوم اسلامی است ولی اشعار خود را مرکب اندیشه های علمی و ادبی و مباحث فلسفی قرارداده و برای بیان مقاصد وتشریح مسائل علمی و عملی بهره های فراوان از آن برده است و در هر جائی که نیاز بوده به طرح مباحث اخلاقی و مبانی فلسفی انسان شناسی و معادشناسی پرداخته است. سبک منحصربه فرد او در هجویات نمونه ی بازر اخلاق اسلامی است. و یا غزلهای عاری از وصف« می» و توصیف نوازندگان و خوانندگان زیباروی، حاکی از محتوای مکتب و تعالیم عرفانی وی است.
وی با تأسیس اولین دانشگاه مدرن علوم اسلامی و تربیت شاگردان فاضل و فقهای نامداری چون شیخ طوسی(ره) و نگارش و گردآوری کتاب گوهربار
« نهج البلاغه» تأثیر انکارناپذیری بر ادبیات جهان اسلام و عرب و ادبای پس از خود برجای گذاشت. لذا او با این اقدام خدمت ارزنده ای به جهان ادبیات و علم و اندیشه ی بشری نمود. ولی کار پرثمر او دچار تردید واقع شده و در برخی از محافل سخن از گردآورنده و یا نگارنده نهج البلاغه به میان می آید که او واقعاً کیست؟
ما نیز د راین مجموعه با توجه به اسلوب نگارش نهج البلاغه و تطبیق آن با سبک نوشتاری رضی در کتابهای ماندگارش و با بیان دلایل وشواهد و قرائن ثابت نمودیم که افتخار گردآوری نهج البلاغه همچنان برای رضی بوده و خواهد بود.
انتساب رضی به خاندان علوی وشرافت ذاتی این خاندان باعث گردید که نیروی عجیبی در رضی بوجود آید و چنان مقتدرانه پا به عرصه گذاشت ک در مطالبه ی علنی حقوق خانوادگی خویش در امر خلافت از هیچ مقامی و منصبی هراس به دل نداشت و لذا جسورانه خلیفه ی عباسی را مورد خطاب قرار می دهد و گاهی هم خواسته های قلبی خود را در قالب ستایش پدر به منصه ی ظهور می رساند.حتی برای ابراز انزجار از خلافت عباسی به خلیفه ی فاطمی که در جد و مرام تا اندازه ای با او مشترک بوده اظهار علاقه و محبت می کند.
فهرست
مقدمه 7-1
باب اول
اوضاع سیاسی، اجتماعی فرهنگی و ادبی دوران سید رضی
فصل اول: اوضاع سیاسی، اجتماعی و ادبی 29-9
بخش اول: اوضاع سیاسی 9
بخش دوم: اوضاع اجتماعی 15
بخش سوم: اوضاع فرهنگی و ادبی 19
الف: نقش آل بویه در نهضت فکری و ادبی قرن چهارم 21
ب: مظاهر فرهنگی و ادبی قرن چهارم 22
1- شعر 23
2- نثر 27
3- نقد 28
4- علم لغت 28
فصل دوم: سید رضی شاعری از تبار علی(ع) 77-30
بخش اول: زندگینامه ی سید رضی
الف: ستاره ای از افق بغداد 30
ب: شجره نامه 31
1- پدر( ابواحمد) 32
2- مادر( شیرزنی از تبار ناصرللحق) 37
3- ناصر کبیر یا فاتح مازندران 38
ج: روزگار وصل و غنچه های پیوند 39
د: غروبی نابهنگام 41
هـ: ویژگیها و خصوصیات بارز اخلاقی رضی 44
بخش دوم: زندگی علمی، ادبی و اجتماعی سیدرضی
الف: اساتید و مشایخ رضی 49
ب: دانش آموختگان و تربیت یافتگان و روایت کنندگان مکتب رضی 56
ج: مجتمع علمی« دارالعلم» یا اولین دانشگاه علوم اسلامی 58
د: مناصب (نقابت، قضاوت، ریاست « امیرالحاج» 61
هـ: تألیفات 63
1- شعر( دیوان اشعار) 64
2- سیره نویسی 65
3- رسائل( مجموعه ی مکاتبات) 65
4- فقه 65
5- نحو 65
6- تفسیر 66
الف: حقائق التأویل فی متشابه التنریل 66
ب: معانی القرآن 66
7- بلاغت 67
الف: تلخیص البیان فی مجازات القرآن 67
ب: نهج البلاغه 67
ب1: گردآورنده ی نهج البلاغه واقعاً کیست؟ 68
ب2: ادبیات نهج البلاغه 74
ب3: پژوهش های دانشمندان در اقیانوس نهج البلاغه 75
باب دوم:
نقد و بررسی دیوان سیدرضی 256-78
فصل اول: دیوان رضی 79
الف: نسخه های دیوان در کتابخانه های ایران و جهان 85
ب: شروح یا نگاره هایی بر دیوان 89
ج: اغراض و موضوعات موجود در دیوان 90
فصل دوم: مدایح 92
الف: ممدوحان رضی 94
ب: ساختار قصیده های مدح 109
ج: مضامین و مفاهیم مدیحه های رضی 114
ج1: شجاعت 114
ج2: بخشش و بخشندگی 116
ج3: خردورزی و نیک اندیشی( عصاره ی چهار خلیفه) 119
ج4: مقام ومنزلت اجتماعی 121
ج5: تبریک اعیاد و مناسبتها 124
ج6: بلیغان در نگاه بلیغ 125
مدیحه های رضی در یک نگاه 126
فصل سوم: رثاء« سوگنامه» 130
الف: افرادی که شاعر در سوگ آنها مرثیه سرایی کرده است 133
ب: فرهنگ عاشورا در سوگنامه های حسینی (5 مرثیه با بررسی محتوایی آنها) 138
ج: غمنامه ی مادر و تجلیل از مقام و منزلت زن مسلمان 153
د: بررسی ساختار سوگنامه های رضی 158
هـ : مضامین و موضوعات سوگنامه ها 162
هـ 1: سرانجام و سرنوشت انسان 164
هـ 2: پدیده ی مرگ و تأثیر آن بر مرثیه های رضی 165
هـ 3:بزرگداشت و بیان فضائل متوفی 167
هـ 4: تسلیت و همدردی با بازماندگان متوفی 171
هـ 5: اعلان جنگ با مرگ 172
هـ 6: تجلی رثای دوران جاهلیت در سوگنامه های شاعر 173
نقد وبررسی سوگنامه های سید سوگوار 174
فصل چهارم: فخر و حماسه 178
الف: بررسی ساختار فخریات 181
ب: مضامین فخریه های رضی 182
ب1:افتخار به اصل ونسب( شجره ی طیبه) 183
ب2: شاعری الگو در میدان اخلاق و عمل 189
ب3: قله ی عظمت در کوهسار ادب 195
ج: ابعاد و ویژگی های فخریات رضی 197
د: مقایسه ای میان فخریه های رضی و متنبّی 200
فصل پنجم: غزلیات و حجازیات 204
ترانه های سرزمین یار( حجازیات) 206
الف: بررسی ساختارغزلیات 210
ب: مضامین وموضوعات غزلهای رضی 213
ج: ابعاد و ویژگی های غزلهای رضی 215
حجازیات یا ترانه های سرزمین یار: 218
الف: ساختار ترانه های سرزمین یار( غزلهای حجازی) 218
متن و ترجمه غزل« لیلة السفح» 219
نقد وبررسی غزل« لیلة السفح» 224
برگزیده غزل« یا ظبیة البان...» 229
ب: بررسی مکانهای سرزمین حجاز در حجازیات 232
ج: مضامین و موضوعات غزلهای حجازی 233
د: جایگاه حجازیات و تأثیرآن بر ادبیات عرب 234
فصل ششم: هجویات 237
الف: موضوعات و مضامین هجوهای رضی 238
1) هجو اخلاقی 238
2) هجو سیاسی 240
ب: نمونه هایی از هجویات رضی 241
فصل هفتم: پند و اندرز و حکمتها
الف: نمای کلی حکمتهای رضی 243
ب: نمونه هایی از سخنان حکیمانه ی رضی 244
زبدة البحث (چکیده پایان نامه به زبان عربی) 249
منابع 265
چکیده انگلیسی 269
بررسی و تحلیل دیوان ملاپریشان در مقایسه با اندیشه های عرفانی مولانا
ملا پریشان یکی از عارفان و وارستگان سده هشتم و نهم هجری است که در منطقه دلفان لرستان می زیسته است. از زندگی این عارف، اطلاع چندانی در دست نیست و اطلاعات ما فقط محدود به دست نوشتههای مختلفی است که توسط دوستداران فرهنگ این خطه جمعآوری شده است. آنچه به نظر میرسد این است که ملاپریشان فردی مسلمان و شیعه امامیه بوده است. برخلاف عدهای که به فرقهگرایی ودر نهایت حروفیه بودن وی اشاره کردهاند، ایشان اهل حروفیه نبوده و احیاناً اگر از بیست و هشت حرف الفبا نیز استفاده کرده و یا اشاره نمودهاند، آنها را از بیست و هشت سورهی مبارک قرآن گرفته است که این حروف رموز قرآن میباشد، نه رموز فرقه حروفیه. دیوان ملاسرشار از اصطلاحات عرفانی با استناد به آیات، احادیث معصومین و روایات میباشد. ملا برای بیان اندیشه-ی شیعی خود از زبان لکی استفاه کرده و مخالف فارسی گویی، آرایه پردازی بوده است. دیوان وی برای تمام اقشار جوامع لک زبان و مردم کرد غیر از کردهای شمال غرب قابل درک و فهم است. ملا با اندیشه مولانا آشناو احاطه کامل بر مثنوی معنوی مولانا داشته، به تعبیری عرفا نه شیعهاند و نه سنی! البته میتوان عرفا را به شیعه و سنی شناسنامه ای تقسیم کرد، با این وجود مولانا بر مذهب اهل تسنن بوده و ملاپریشان هم برمذهب تشیع بوده است! امّا عرفان اساساً خاستگاه علوی و شیعی دارد.
ما در تحلیل دیوان وی ابتدا ابیات را به فارسی روان برگرداندهایم و سپس اصطلاحات عرفانی و
آرایههای ادبی را مشخص نموده و ریشهی تمام آیات، احادیث و ادعیهها را از منابع و متون دست اوّل شناسایی نموده و در نهایت با اشعار مولانا مقابله کردهایم.
کلیدواژگان: ملاپریشان، مولوی، عرفان، عارف، لک، زبان، شهیر
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه 1
فصل اوّل:
کلیات تحقیق
1-1- بیان مسأله 14
1-2- فرضیه ها و پرسشهای تحقیق 18
1-3- اهداف تحقیق 18
فصل دوّم:
کلیات تحقیق
2-1- پیشینهی تحقیق 20
فصل سوم:
روش تحقیق
3-1- روش تحقیق 22
3-2- جامعه آماری 22
3-3- ابزار گردآوری دادهها 22
3-4- محدویتهای تحقیق 23
فصل چهارم:
تجزیه و تحلیل ابیات ملاپریشان
4-1- خداشناسی از دیدگاه ملاپریشان 25
4-1-1- بِسْمِ الله 25
4-1-2- شناخت خداوند 40
4-1-3- قدیم بالذات 70
4-2- نبوّت و ولایت از دیدگاه ملاپریشان 77
4-2-1- نبوّت 77
4-2-2- چهارده معصوم 100
4-2-3- شیر و برنج 107
4-2-4- یاعلی 118
4-3- انسان کامل از دیدگاه ملاپریشان 127
4-3-1- مِعراج نَبیّ اکرم 127
4-3-2- دربیان مقام انسان 152
4-3-3- صفات پسندیده 155
4-4- تقابل عقل وهوش از دیدگاه ملاپریشان 160
4-4-1- گفت و گوی عقل و هوش 160
4-5- دیدگاه ملا پریشان درباره صوفی نماها 171
4-5-1- خودستایی 171
4-5-2- دَر رَدِّ صُوفیَه مُنْکِران نماز 175
4-6- مَرمُوزات از دیدگاه مُلاپریشان 182
4-6-1- مرموزات ملا 182
فصل پنجم:
خلاصه ی تحقیق، نتیجه گیری و پیشنهادات
5-1- خلاصهی تحقیق 187
5-2- نتیجه گیری 188
5-3- پیشنهادها 190
منابع و مآخذ 191
نگاهی به زندگی و آثار ناصیف یازجی و بررسی مقامات و دیوان
زمانیکه از ادبیات عصرنهضت سخن می گوییم، بیشتر افراد چنین گمان می کنند که در این دوره تمامی ادیبان و شاعران از هر آنچه که رنگ و بوی ادبیات کلاسیک داشت ،گریزان شدند و علیه سبک قدیم شوریدند؛ اما با مطالعه بیشتر و عمیق تر پی می بریم که در عصر نهضت ادبی ، استادانی وجود داشتند که بر اصالت عربی و اسلوبهای کهن اجدادشان سخت پایبند بودند.
اینان توانایی و مهارت بسیاری در زمینه های مختلف ادبیات و نیز علوم بلاغی و لغوی داشتند و بر حفظ آنها تاکید می کردند.از جمله این اساتید،"شیخ ناصیف یازجی" را می یابیم که کمتر کسی به شناخت این ادیب و شناساندن سبک و آثار وی پرداخته است.
شیخ ناصیف در سال 1800م در لبنان میان خانواده ای اصیل متولد شد . او از همان کودکی به آموختن علم و ادب پرداخت و از ده سالگی به سرودن شعر روی آورد.بیشتر اشعار این استاد در زمینه حکمت و رثا است. او هیچگاه ابزار مدح را در راه چاپلوسی و کسب مال دنیا به خدمت نگرفت.بسیار بر حفظ ارزشهای ملی – عربی پایبند بود و در تمام ظواهر زندگی اش به واقع عمل می نمود.
یازجی تمام عمرش را صرف مطالعه و تحقیق و تالیف کرد وچنان شهرتی کسب نمود که دانشجویان و اساتید از اقصی نقاط کشورهای عربی به سوی او می آمدندتا از سرچشمه دانش او جرعه ای نوشند.
شیخ ناصیف فرزندانی نیک تربیت نمود که برخی از آنها در زمینه شعر و ادب مشهور می باشند. از جمله فرزندان او "شیخ ابراهیم یازجی" است که راه پدر را ادامه داد.
شیخ ناصیف بجز مجال ادب در زمینه صرف و نحو و علوم بلاغی و منطق و طب و موسیقی از خود آثار ارزنده ای بجا گذاشت.
اما در زمینه ادبیات ،مقامات او در خور توجه می باشد. کتاب "مجمع البحرین " شامل شصت مقامه است که به شیوه مقامات حریری نگاشته شده است. این کتاب مجموعه لغوی عجیب و با ارزشی می باشد که در بر دارنده حوادث تاریخی و تفاصیل دقیقی راجع به آداب و رسوم عربها در زندگی و منش و جنگها و افتخارات آنهاست.همچنین پر از ضرب المثل و معما می باشد.
بجز مجمع البحرین ،یازجی دیوان شعری از خود به جا گذاشت که موضوعات مختلفی چون غزل ، مدح،رثا ،حکمت و تاریخ شعری را در بر می گیرد. ولی در مجموع می توان گفت دیوان وی رنگ و بوی حکمت دارد چرا که شیخ علاوه بر آنکه قصاید مستقلی در زمینه حکمت سروده ، در مدح ها دو رثاهایش هم حکمت بسیاری آورده است . شبخ ناصیف در اشعارش بسیار رهروی متنبی می باشد .او متنبی را بسیار دوست می داشت و سبک وی را تقلید نمود . بنابراین اشعار یازجی به همان سبک قدیم سروده شده است و در نهایت جزالت و فخامت لفظ و معنا می باشد .
این رساله شامل چهار فصل می باشد :
فصل اول به اوضاع سیاسی ،اجتماعی ،ادبی و فرهنگی جهان عرب در قرن نوزدهم به صورت مجمل پرداخته شده است .
در فصل دوم زندگی « شیخ ناصیف یازجی » و آثار وی مورد برسی قرار گرفته است .
در فصل سوم به صورت مجزا مقامات شیخ – که اثر گرانبهایی است- و نیز سبک شیخ در مقامات آمده است .
و در فصل آخر دیوان شعری شیخ همراه با ترجمه برخی اشعار وی و بیان برخی نکات بلاغی مورد کنکاش واقع شده است .
فهرست
چکیده
پیشگفتار
بخش اول:اوضاع سیاسی ، اجتماعی، فرهنگی و ادبی
جهان عرب و لبنان در قرن نوزدهم
-اوضاع سیاسی
- اوضاع اجتماعی
- اوضاع فرهنگی و ادبی
بخش دوم: نگاهی به زندگی و آثار ناصیف یازجی
فصل اول:تاریخچه زندگی ناصیف یازجی
- اصل خاندان
- در دربار امیر بشیر شهابی
- زندگی ناصیف در بیروت
- وفات یازجی
- مقام و منزلت ناصیف یازجی
فصل دوم:گذری بر آثار شیخ ناصیف یازجی
بخش سوم:بررسی مجمع البحرین
فصل اول: ویژگی مقامات
فصل دوم:برگزیده ای از مقامات شیخ ناصیف یازجی
- المقامه الطبیه
- المقامه العقیقیه
- المقامه النجدیه
بخش چهارم: پژوهشی در دیوان یازجی
فصل اول:ویژگیهای شعر ناصیف
فصل دوم:اغراض شعری
- مدح
- رثا
- حکمت
- غزل
- تاریخ شعری
منابع و ماخذ
ملخص الرساله
در نبود دادگاه قانون اساسی در ایران که وظیفه دادرسی اساسی و صیانت قضایی از اصول قانون اساسی و ارزشهای دستورگرایی را برعهده داشته باشد و با عنایت به خصلت ماهیتاً سیاسی عملکرد شورای نگهبان و محدوده نظارت این شورا که صرفاً منحصر به انطباق قوانین عادی با قانون اساسی (و البته موازین شرعی) است و با ملاحظه نظارتناپذیری برخی از ارکان و فعالیتهای حکومت به دلایل ساختاری و تاریخی؛ به نظر میرسد که در عمل، بخش قابلملاحظهای از وظیفه نظارت قضایی و صیانت از اصول قانون اساسی برعهده «دیوان عدالت اداری» قرار گرفته است و دیوان، این نقش را در قلمرو «اداره عمومی» که گستردهترین بخش حکومت و نزدیکترین جزء حکومت به مردم است، اعمال میکند. پدیده صیانت از قانون اساسی توسط دادگاههای اداری و از طریق سازوکارهای «دادرسی اداری» (که ممکن است جایگزین یا مکمل دادرسی اساسی باشند)، خود مستلزم تحقق فرآیندی است که آن را میتوان «اساسیسازی حقوق اداری» نامید. براساس این پدیده، حقوق اداری از اصول و ارزشهای بنیادین حقوق اساسی که عبارتند از حاکمیت مردم (دموکراسی)، حکومت قانون (نفی استبداد و خودکامگی)، و حقوق مردم (حقوق بشر و آزادیهای بنیادین)، تبعیت میکند و به تحقق، پیادهسازی و صیانت از این ارزشها در اداره عمومی و در روابط میان اداره عمومی با مردم، کمک میکند.
این امر خود به طور همزمان منجر به پدیده متناظری تحت عنوان «اداریسازی یا اجرایی شدن حقوق اساسی» خواهد شد. بر این اساس، اصول و اهداف کلی، نرم و شناور شناسایی شده در قانون اساسی، با کمک و از طریق فنون و ابزارهای حقوق اداری و تکنیکهای خاص حقوق اداری، پیاده میشوند و تحقق مییابند. به عبارت دیگر، حقوق اساسی و حقوق اداری، مکمل و مقوم یکدیگر میشوند و با همافزایی میان آنها، اهداف و غایات مشترک نظام حقوقی و به ویژه اهداف و غایات حقوق عمومی، تأمین و تضمین میشوند. قلمرو کنش حقوق اداری، اداره عمومی است و اداره عمومی در یک تعریف سلبی، تمامی حکومت را به استثنای «قضاوت محض توسط دادگاههای دادگستری» و «تقنین محض توسط مجلس» دربرمیگیرد و بر این اساس اداره عمومی مساوی است
فهرست
عنوان ..............................................................................................................................................صفحه
نقش دیوان عدالت اداری در صیانت از قانون اساسی.......................................................................2
قانون اساسی ..................................................................................................................................2
حکومت قانونی ..............................................................................................................................5
تضمین حق ها و آزادی ها ............................................................................................................5
عدالت اداری ................................................................................................................................5
دمکراسی ......................................................................................................................................6
حکمرانی خوب ............................................................................................................................6
پاسخگویی ...................................................................................................................................9
کارآمدی .....................................................................................................................................10
عدالت آیینی ..............................................................................................................................10
منابع ..........................................................................................................................................19
تحلیل حقوقی رای مشورتی دیوان دادگستری بین المللی در مورد ساخت دیوار حائل در سرزمین های اشغالی فلسطین
یکی ازموضوعات مهمی که سال هاست توجه جامعه بین المللی و افکار عمومی جهان را به سوی خود جلب کرد، ماجرای ملتی است که به مدت نیم قرن در آتش استعمار و طغیان متجاوز غاصب می سوزد. سرگذشت ملتی که در عصر حاکمیت قانون و مقررات بین المللی و ترویج و اشاعه حقوق بشر و حقوق بین الملل بشر دوستانه، همچنان به دنبال راهی برای کسب حقوق از دست رفته خود است، سرگذشت ملت فلسطین که در راه آزادی پیکار می کند و در آرزوی رسیدن به حقوق از دست رفته خود است.
موضوع فلسطین حدود شصت سال است که در سازمان ملل متحد مطرح بوده و قطعنامه های متعددی چه در مجمع عمومی و چه در شورای امنیت در این باره صادر شده است. اما برای نخستین بار است که پس ازسال 1947 در سال 2004 شاهد آن هستیم که دیوان بین المللی دادگستری به عنوان رکن قضایی اصلی سازمان ملل متحد وارد این بحث شده و یکی از مهمترین نظر مشورتی خود را صادر کرده است. چنانکه برخی اساتید نیز اذعان دارند « دیوان بین المللی دادگستری به عنوان رکن قضایی اصلی ملل متحد در اعمال صلاحیت مشورتی خود، اگر نگوئیم مهمترین اما می توانیم با قاطعیت اذعان نمائیمکه یکی از مهمترین نظر مشورتی خود را صادر کرده است[1].»
علت ورود دیوان بین المللی دادگستری به بحث فلسطین در واقع درخواست مجمع عمومی سازمان ملل متحد بوده که مجمع در تاریخ 8 دسامبر 2003 براساس ماده 69 منشور، طی قطعنامه ای سوال حقوقی را به شرح زیر مطرح و خواستار صدور رای مشورتی از سوی دیوان می شود :
« آثار حقوقی ناشی از ساخت دیوار توسط اسرائیل به عنوان قدرت اشغالگر در سرزمین های اشغالی فلسطین از جمله داخل و اطراف بیت المقدس برطبق آنچه که در گزارش دبیر کل شرح داده شده و با توجه به قواعد و اصول حقوق بین المللی از جمله کنوانسیون چهارم ژنو 1949 و قطعنامه ها ذیربط مصوب شورای امنیت و مجمع عمومی چیست؟»
در این راستا، دیوان از کلیه دولت هایی که حق مراجعه به دیوان را دارند، درخواست نمود که تا تاریخ 30 ژوئن 2004 بیانیه های کتبی خود را در مورد موضوع مذکوربه دیوان ارائه دهند که حدود 50 کشور لوایح خود را نه فقط در مورد دیوار بلکه بطور کلی در موضوع فلسطین تقدیم دیوان نموده اند، و مهم آنکه دیوان به سازمان آزادی بخش فلسطین نیز اجازه ارائه بیانیه کتبی و حضور در جلسه استماع را داده است. این امر برای اولین بار در تاریخ رسیدگی های دیوان است که به نهادی که به لحاظ حقوقی از وضعیت « دولت» برخوردار نیست اجازه می دهد در دادرسی مشارکت کند.
دیوان بعد از جمع آوری لوایح ارسالی از سوی دولت ها، در زمان مقرر بررسی درخواست مجمع عمومی سازمان ملل را آغاز کرد. در جلسات دیوان، نمایندگان چند کشور دلایل و اسناد خود دال بر غیرقانونی بودن اقدام اسرائیل در احداث دیوار حایل را بطور شفاهی بیان کردند و از دادگاه لاهه خواستند، نظر مشورتی خود را درباره دیوار ابراز دارد.
دیوان پس از طرح سابقه موضوع، در ابتدا به مساله صلاحیت خود در صدور رای مشورتی می پردازد، و بعد از احراز صلاحیت خود و رد ایرادات وارده از سوی رژیم اسرائیل، به ویژه در پاسخ به این ایراد آن رژیم، مبنی بربی فایده بودن صدور رای مشورتی، اعلام می دارد که : نظر مشورتی به منظور روشن شدن جنبه های حقوقی یک مساله که برای فعالیت های یک رکن یا سازمان ضروری است صادر می گردد. چنانکه در قضیه مشروعیت تهدید یا کاربرد سلاح های هسته ای اظهار می دارد که این به عهده دیوان نیست که تصمیم بگیرد که آیا مجمع برای انجام وظایف خود به یک نظر مشورتی احتیاج دارد یا خیر. مجمع عمومی حق تصمیم گیری در مورد مفید بودن نظر درخواستی با در نظر گرفتن نیازهای خود را دارا می باشد. [2]
آنگاه دیوان اصول و قواعد حقوقی حاکم بر موضوع را مورد بررسی قرار می دهد، و اعلام می دارد که ساخت دیوار حایل در تناقض آشکار با دو دسته از اصول و قواعد حقوق بین المللی یعنی حقوق بین المللی بشر دوستانه و حقوق بشر قرار دارد، و نیز به منزله نادیده گرفتن منشور سازمان ملل متحد و قطعنامه های متعدد شورای امنیت و مجمع عمومی تلقی می شود. لذا ساخت دیوار در سرزمین های اشغالی فلسطین در تضاد آشکار با قواعد و اصول مسلم حقوق بین الملل و حقوق بنیادین ساکنان این مناطق بوده و هیچ توجیهی برای احداث دیوار که پیامدها و نتایج سویی را در پی خواهد داشت، قابل پذیرش نمی باشد.
آنگاه دیوان بعد از بررسی آثار حقوقی ساخت دیوار در سرزمین های اشغالی فلسطین، نتیجه گیری می کند که :
اولاً : ساخت دیوار توسط اسرائیل در سرزمین های اشغالی فلسطین مغایر حقوقی بین الملل است.
ثانیاً : اسرائیل مکلف به خاتمه بخشیدن به نقض های حقوق بین الملل است، و بایستی بناهای ساخته شده در این سرزمین را تخریب نموده و مکلف به جبران خسارت وارده ناشی از ساخت دیوار در سرزمین اشغالی فلسطین است.
ثالثاً : کلیه دولت ها وظیفه دارند که احداث دیوار را به رسمیت نشناسند و هیچگونه کمک و مساعدتی به حفظ وضعیت ایجاد شده بواسطه این ساخت و ساز ننماید.
رابعاً : از سازمان ملل متحد خصوصاً مجمع عمومی و شورای امنیت می خواهد که باتوجه به نظر مشورتی داده شده تدابیر جدیدی را برای پایان دادن به وضعیت غیرقانونی ناشی از ساخت دیوار و نظام حاکم بر آن اتخاذ نمایند.
فهرست مندرجات
چکیده
بخش اول : کلیات
ساخت دیوار حائلی
واکنش های بین المللی به ساخت دیوار حائل
تقاضای رای مشورتی از دیوان دادگستری بین المللی
صلاحیت مشورتی دیوان
آثار حقوقی آثار مشورتی دیوان
مواضع حقوقی طرفین ذینفع
بخش دوم : بررسی رای مشورتی دیوان بین المللی دادگستری
مبحث اول : صلاحیت دیوان
صلاحیت دیوان
تلاش دول غربی برای نفی صلاحیت دیوان
مبحث دوم : قسمت بررسی وقایع رای
سابقه تاریخی موضوع
شرح ساخت دیوار
مبحث سوم : قسمت ماهوی رای
بند اول : استنادات رای
منشور سازمان ملل متحد و قطعنامه 2625 مجمع عمومی
حقوق بین الملل بشر دوستانه (کنوانسیون های لاهه و ژنو)
مقررات مربوط به حقوق بشر
بند دوم : نقض حقوق بین الملل با ساخت دیوار حائل
ساخت دیوار و حق تعیین سرنوشت
ساخت دیوار و حقوق بشر
ساخت دیوار و حقوق بشر دوستانه
جمع بندی
نتیجه گیری
منابع
بررسی نظر مشورتی دیوان بین المللی دادگستری دربارة سلاح های هسته ای سال 1996
درخواست نظر مشورتی از دیوان بین المللی دادگستری راجع به مشروعیت یا عدم مشروعیت تهدید یا توسل به سلاح های هسته ای توسط برخی سازمان های غیر دولتی، فعالان صلح و نیز دولت های غیر هسته ای صورت گرفت که طرح موضوع را در دیوان از طریق مجمع سازمان بهداشت جهانی و مجمع عمومی سازمان ملل متحد تعقیب می نمودند. ناگفته پیداست که طرح این موضوع نزد دیوان از اهمیت فراوانی در جامعة بین المللی امروز برخوردار است. از زمانی که شهرهای هیروشیما و ناکازاکی در جریان جنگ جهانی دوم هدف بمب های اتمی آمریکا قرار گرفتند افکار عمومی جهان نگران آن بوده است که دارندگان این نوع سلاح ها بار دیگر از آن استفاده کنند. به این ترتیب تلاش های متعددی برای محدود کردن و در نهایت محو سلاح های هسته ای آغاز شد که نتیجة آن انعقاد معاهدات متعدد دربارة منع آزمایش های هسته ای در جو، فضای ماورای جو و زیر آب، عدم استقرار سلاح های هسته ای در بستر و زیر بستر دریاها و عدم اشاعه سلاح های هسته ای است ولی ممنوعیت کامل استفاده از سلاح های هسته ای در غیاب معاهده ای جامع و جهان مشمول همچنان محل تردید است.
فهرست مطالب:
مقدمه................................................................................................................. 2
فصل اول - نکات مقدماتی درباره قضیه سلاح های هسته ای......................... 3
الف: درخواست نظر مشورتی ازدیوان.............................................................. 3
ب: گزیدة نظر دیوان.......................................................................................... 5
ج: آثار مهلک و منحصر بفرد سلاح های هسته ای............................................ 7
فصل دوم – استنادات دیوان در اعلام رأی...................................................... 9
الف: نکات مورد تأکید دیوان.............................................................................. 9
ب: قواعد حقوقی مورد استناد دیوان............................................................... 12
ج: علل ناتوانی دیوا در اعلام عدم مشروعیت کامل سلاح های هسته ای........ 15
فصل سوم – تأثیرات رأی دیوان در حقوق بین الملل..................................... 18
الف: شناسایی قاعده بنیادین مشابه با اصل 21 اعلامیه استکهلم.................... 18
ب: تهدید استفاده از سلاح های هسته ای در پرتو ملاحظات محیط زیستی.... 19
ج: الزام کشورها برای مذاکره در جهت خلع سلاح هسته ای.......................... 20
اختتام بحث و نتیجه گیری............................................................................... 23
فهرست منابع................................................................................................... 25
نقد و بررسی دیوان سید رضی
این محصول در قالب فایل word و در 157 صفحه تهیه و تنظیم شده است
توجه :
شما می توانید با خرید این محصول فایل " قلق های پایان نامه نویسی (از عنوان تا دفاع)" را به عنوان هدیه دریافت نمایید.
گزیده بحث:
هرچند که شعراصیل با بال وهم و خیال به پرواز درمی آید ولی ابزار توانمندی است که با قدرت سحرآمیزش عقلها را می شکافد و کارگر می افتد.« فقیه شاعر» یا« شاعر فقیه» نیز در کنار استدلالهای عقلی و فقهی، سخنان رسا و شیوا را به خدمت گرفته و برای بیان مقاصد و تحقق اهداف از سلاح کارآمد شعر بهره ها جسته است. شاعری که نام و آوازه اش مدیون ذوق نثری اوست، همان ذوق وعلاقه ای که وی را وادار کرد تا خود را به اقیانوس بی کران بیان دراندازد: که صید گوهر بار آن نام صیاد را بر تارک ادب جاودان ساخت.« نهج البلاغه» که رشحاتی از کلام امیر بیان و مبین قرآن، امیر مؤمنان علی(ع) است ک رضی طوق افتخار آن را تا ابد به گردن آویخته است. رضی غواص خردمند دریای بی کران ادب خود مروادرید ناشناخته ی این دریاست که معرفی او به جهان علم و ادب، خود ارزش دیگری دارد. ما نیز در پی شناخت او دفتر آثار او را یک به یک ورق زدیم تا به« دیوان اشعار» که لوح ماندگار او در پهنه ادب وعرفان است ما را شیفته و شیدای خود ساخت. بررسی دیوان اشعاری که بازتاب آراء و افکار ادبی و عرفانی و نمایانگر چهره علمی ودر حقیقت عصاره ی مکتوب سیره عملی اوست می تواند در راههای پر پیچ و خم و تاریک کنونی برای جویندگان و تشنگان معرفت، رهگشایی مطمئمن باشد. اشعار نغز و دلنشین، مخصوصاً غزلهای عارفانه و عاشقانه ی او به ما می فهماند که شاعر دلسوخته خود ، اسیر کمند عشق الهی است که برای تفهیم در قالب عشق محسوس زمینی تبلور یافته است. رضی که خود سرمست« می باقی» است ولی هرگز لب به توصیف« باده ی عصیانگر» نمی گشاید و لذا اشعار و غزلهای او خالی از وصف« شراب» و « باده نوشی» است. رضی گرچه در ترانه های سرزمین یار (حجازیات) وصف آهوان بشری می کند و ازشکار و بدعت در حرم سخن می گوید ولی هیچگاه آلوده ی شکار غیرمجاز نشده است. و در این راستا همیشه شکوه از دیده ودل دارد که گویا دیده در عروسی و دل اندر ماتم است و چنین برمی آید که هرگز به مرادش نرسیده و کام دل برنیاورده است.رضی شاعر پاک سیرت، زمانی از عشق آمیخته به عفت سخن می گوید که تمام شاهکار غزل سرایان توصیف دقیق اندام برهنه ی معشوق است.
رضی در حجازیات که شهرت جهانی یافته، سرسلسله غزل سرایان متعهدی است که به حق نام « رائد العفاف» زیبنده و برازنده ی اوست.
رضی که بواسطه اشعارش لقب« اشعر قریش» نام گرفته، گویا فقط مداح اختصاصی پدر بوده است. شاعر هرچند برخلاف عقیده خود به ستایش از خلفای بنی عباس می پردازد، بلکه نه از روی اجبار و کیاست بلکه از روی اخلاص و وفاست که« حرمت دیدار» ایام دوستی را نگه می دارد و لحظه های دوستی و مرام خود را به نان جوئی نمی فروشد. نپذیرفتن صله و هدیه و سوگنامه های ستایش وار او از خلفای مغضوب و در گذشته، خود بهترین دلیل بر صدق و مدعاست. که خلیفه ی بعد را نیز مجذوب رضی می سازد.
رضی از شاعران« حرفه گرا» و « ثروت اندوز» نیست که شعرش را وسیله ی معاش خود سازد و لذا در قبال، مدیحه هایش از کسی حتی پدرش هدیه ای نمی پذیرفت که خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. شاعری که در سنین کمتراز ده سالگی با اشعارش از اقتدار و عزت سخن می گفت اکنون در میانسالی در فراق یاران چنان سرشک دیده اش روان است که گویا همان نیست.
در سوگنامه های جگرسوز وآتشین سرور و سالار شهیدان چنان می گرید که گویا مادری فرزند مرده بربالای جناره ی فرزندی است که داد غم سر می دهد. و لذا به حق« النائحة التکلی»ی عرب است. او در غم مادر،همچون طفلی بی مادر، نوای غم دارد.
« غمنامه ی مادر» که در حقیقت« قانون اساسی مادری» است حکایت از مقام و منزلت زن مسلمان دارد. شاید باور نتوان کرد که رضی هجویه ای گفته باشد ولی هجویه هایش، چیز دیگری است. هجویه های رضی در حقیقت ابزار « آشکارساز»ی هستند که در جایی پرده از ظلم و بیداد بنی امیه برمی دارد و در جائی دیکر برای اصلاح رفتار ناپسند و اخلاق زشت برخی افراد بکارمی رود. او عیب را میگوید نه اینکه دیگران بدانند، بلکه مخاطب، خود به اصلاح خویش بپردازد. از آنجائیکه رضی دانشمندی حکیم است، اگر سخن حکیمانه نگفته باشد به دور از حکمت اوست و لذا آثار حکمت و پند و اندرزهای حکیمانه اش در جای جای دیوان مزین بخش قصاید و غزلیات و رثائیه هاست.
حتی فخریات او هم بوی حکمت می دهد....
فهرست
مقدمه
باب اول
اوضاع سیاسی، اجتماعی فرهنگی و ادبی دوران سید رضی
فصل اول: اوضاع سیاسی، اجتماعی و ادبی
بخش اول: اوضاع سیاسی
بخش دوم: اوضاع اجتماعی
بخش سوم: اوضاع فرهنگی و ادبی
الف: نقش آل بویه در نهضت فکری و ادبی قرن چهارم
ب: مظاهر فرهنگی و ادبی قرن چهارم
1- شعر
2- نثر
3- نقد
4- علم ولغت
فصل دوم: سید رضی شاعری از تبار علی(ع)
بخش اول: زندگینامه ی سید رضی
الف: ستاره ای از افق بغداد
ب: شجره نامه
1- پدر( ابواحمد)
2- مادر( شیرزنی از تبار ناصرللحق)
ج: روزگار وصل و غنچه های پیوند
د: غروبی نابهنگام
ه: ویژگیها و خصوصیات بارز اخلاقی رضی
بخش دوم: زندگی علمی، ادبی و اجتماعی سیدرضی
الف: اساتید و مشایخ رضی
ب: دانش آموختگان و تربیت یافتگان و روایت کنندگان مکتب رضی
ج: مجتمع علمی« دارالعلم» یا اولین دانشگاه علوم اسلامی
د: مناصب (نقابت، قضاوت، ریاست « امیرالحاج»
ه: تألیفات
1- شعر( دیوان اشعار)
2- سیره نویسی
3- رسائل( مجموعه ی مکاتبات)
4- نحو:
5- فقه
6- تفسیر
الف: حقائق التأویل فی متشابه التنریل
ب: معانی القرآن
7- بلاغت
الف: تلخیص البیان فی مجازات القرآن
ب: نهج البلاغه
ب1: گردآورنده ی نهج البلاغه واقعاً کیست؟
ب2: ادبیات نهج البلاغه
ب3: پژوهش های دانشمندان در اقیانوس نهج البلاغه
باب دوم:
نقد و بررسی دیوان سیدرضی
فصل اول: دیوان رضی
الف: نسخه های دیوان در کتابخانه های ایران و جهان
ب: شروح یا نگاره هایی بر دیوان
ج: اغراض و موضوعات موجود در دیوان
فصل دوم: مدایح
الف: ممدوحان رضی
ب: ساختار قصیده های مدح
ج: مضامین و مفاهیم مدیحه های رضی
ج1: شجاعت
ج2: بخشش و بخشندگی
ج3: خردورزی و نیک اندیشی( عصاره ی چهار خلیفه)
ج4: مقام ومنزلت اجتماعی
ج5: تبریک اعیاد و مناسبتها
ج6: بلیغان در نگاه بلیغ
مدیحه های رضی در یک نگاه
فصل سوم: رثاء« سوگنامه»
الف: افرادی که شاعر در سوگ آنها مرثیه سرایی کرده است
ب: سوگنامه های حسینی و عاشورایی (5 مرثیه با بررسی محتوایی آنها)
ج: غمنامه ی مادر و تجلیل از مقام و منزلت زن مسلمان
د: بررسی ساختار سوگنامه های رضی
هـ : مضامین و موضوعات سوگنامه ها
هـ 1: سرانجام و سرنوشت انسان
هـ 2: پدیده ی مرگ و تأثیر آن بر مرثیه های رضی
هـ 3:بزرگداشت و بیان فضائل متوفی
هـ 4: تسلیت و همدردی با بازماندگان متوفی
هـ 5: اعلان جنگ با مرگ
هـ 6: تجلی رثای دوران جاهلیت در سوگنامه های شاعر
و: نقد وبررسی سوگنامه های سید سوگوار
فصل چهارم: فخر و حماسه
الف: بررسی ساختار فخریات
ب: مضامین فخریه های رضی
ب1:افتخار به اصل ونسب( شجره ی صلبیه)
ب2: شاعری الگو در میدان اخلاق و عمل
ب3: قله ی عظمت در کوهسار ادب
ج: ابعاد و ویژگی های فخریات رضی
د: مقایسه ای میان فخریه های رضی و مثنبی
فصل پنجم: غزلیات و حجازیات
ترانه های سرزمین یار( حجازیات)
الف: بررسی ساختارغزلیات
ب: مضامین وموضوعات غزلهای رضی
ج: ابعاد و ویژگی های غزلهای رضی
حجازیات یا ترانه های سرزمین یار:
الف: ساختار ترانه های سرزمین یار( غزلهای حجازی)
متن و ترجمه غزل« لیلة السفح»
نقد وبررسی غزل« لیلة السفح»
برگزیده غزل« یا ظبیة البان...»
ب: بررسی مکانهای سرزمین حجاز در حجازیات
ج: مضامین و موضوعات غزلهای حجازی
د: جایگاه حجازیات و تأثیرآن بر ادبیات عرب
فصل ششم: هجویات
الف: موضوعات و مضامین هجوهای رضی
1) هجو اخلاقی
2) هجو سیاسی
ب: نمونه هایی از هجویات رضی
فصل هفتم: پند و اندرز و حکمتها
الف: نمای کلی حکمتهای رضی
ب: نمونه هایی از سخنان حکیمانه ی رضی