طرح کسب و کار: کارخانه مشهد نخ
تاریخچه تاسیس کارخانه: 1
واحد ریسندگی نخ پنبه: (سالن یک) 1
واحد ریسندگی نخ مصنوعی (سیستم اپن اند): ( سالن دو) 2
واحد ریسندگی نخ مصنوعی (سیستم رینگ): (سالن3) 2
واحد رنگرزی (نخ و الیاف): 3
واحد مهندسی صنعتی: 3
تعداد پرسنل: 4
امکانات رفاهی کارخانه: 5
متوسط وضعیت تحصیلات و سنی در کارخانه: 5
موفقیتهای کارخانه: 5
پروسه تولید: 6
سیستم بازار فروش: 6
آشنایی با اصطلاحات و تعاریف کنترل کیفیت... 7
خط مشی و اهداف کیفیتی شهر نخ: 10
بازرسی و آزمایش مواد اولیه. 14
بازرسی در حین فرآیند. 15
کنترل و بازرسی در سالن دو: 16
امکانات آزمایشگاهی کنترل کیفیتی عبارتند از: 18
کنترل وتعیین تکلیف محصولات نامنطبق ….... 19
کنترل کیفیت (سالن یک) 21
تستهای در حین تولید: 22
آزمایشگاه کنترل کیفیت (فیزیکی) 22
کار با دستگاه ترش تستر: تست ضایعات... 23
کار با اوستر تستر 3: (تست نایکنواختی Elongation و ...) 25
کار با دستگاه اوستر تنسوراپید (استحکام سنج) 27
کار با کلاف پیچ نخ.. 29
کار با متراژ نیمچه نخ و فتیله. 30
تاب سنج.. 32
شمارش نپ... 33
1: محاسبه عیوب موجود در نخ (اشکالات) 34
.. 35
2: ارزیابی نتایج اندازه گیری: 35
3: رعایت میزان فراوانی نقاط نخ.. 40
نپها: 49
نپ حاصل از پروسه: 50
تاثیر ماده خام و ماشین آلات تولید بر تعداد نپها: 50
تاثیر عملیات پنبه پاک کنی بر تعداد نپها در تار عنکبوتی کارد و نخ.. 52
4: انتخاب سرعت نخ.. 55
5: انتخاب وضعیت فاستونی یا پنبه: 57
زمانهای تستهای انجام در کنترل کیفیت... 58
آزمایشگاه کنترل کیفیت شیمایی: 61
مثال.. 64
2-میزان پارافین (واکس) موجود در نخها: چون پارافین نیز چربی مراحل تست آن مانند چربی گرفتن میباشد. 64
زمان سنجی دستگاه ترش تستر در کنترل کیفیت فیزیکی.. 67
تاریخچه تاسیس کارخانه:
کارخانجات تولیدی و صنعتی مشهد نخ در زمینی به مساحت 000/100 متر مربع در سال 1361 تاسیس گردید. در 12 بهمن ماه سال 1370 با ظرفیت تولید سالانه 3000 تن نخ پنبه ای معادل نمره 20 انگلیسی و 1500 تن نخ آکریلیک در نمرات مختلف افتتاح گردید. متاسفانه در تاریخ بیست و نهم اسفند همان سال این کارخانه دچار آتش سوزی گردید و کلیه ماشین آلات خط تولید به کلی از بین رفت و بعد از گذشت 3 سال از واقعه تاسف بار مجددأ این کارخانه راه اندازی شد. این کارخانه با استفاده از تکنولوژی RIETER سوئیس و SCHLAFHOREST آلمان یکی از بزرگترین تولید کنندگان نخ به طریقه چرخانه ای (اپن اند) میباشد. در حال حاضر کارخانه مشهد نخ دارای واحدهای ریسندگی نخ پنبه (سیستم اپن اند)، واحد ریسندگی نخ مصنوعی (سیستم اپن اند)، واحد ریسندگی نخ مصنوعی و مخلوط پنبه (سیستم رینگ)واحد رنگرزی (نخ و الیاف)، واحد تابندگی (که بزودی تبدیل به یک خط تولید جدید (سیستم رینگ) خواهد شد و واحد مهندسی صنعتی (کنترل کیفیت) میباشد.
واحد ریسندگی نخ پنبه: (سالن یک)
این واحد شامل خط حلاجی، کاردنیگ، در افریم با استفاده از تکنولوژی RIETER سوئیس و ماشینهای ریسندگی اپناند با استفاده از تکنولوژی SCHLAFHOREST آلمان با 2880 کله ریسندگی میباشد که کلیه ماشین آلات بصورت اتوماتیک بوده ومجهز به سیستم کنترل نخ (اتومات) کرولب میباشد. و در تمام مراحل تولید فتیله و نخ توسط آزمایشگاه کنترل کیفیت از لحاظ نمره نخ، استقامت، ضریب تغییرات جرمی CV% و نقاط ضخیم و نازک Thick Place,Thic Place مورد کنترل قرار میگیرد. واحد ریسندگی نخ پنبه ای قادر به تولید سالانه 4000 تن نخ نمره 24 انگلیسی (24Ne) میباشد.
واحد ریسندگی نخ مصنوعی (سیستم اپن اند): ( سالن دو)
این واحد قادر به تولید انواع نخهای مصنوعی از قبیل آکریلیک، ویسکوز، پلی استر و مخلوط مصنوعی نظیر پلی استر- ویسکوز و آکریلیک- ویسکوز میباشد که شامل خط حلاجی، کاردینگ، در افریم با استفاده از تکنولوژی RIETER سوئیس و ماشینهای ریسندگی اپناند با استفاده از تکنولوژی SCHLAFHOREST آلمان با حدود 1252 کله ریسندگی است که در این واحد نیز کنترلهای لازم به لحاظ کیفیت انجام می گیرد.
این سالن دارای ظرفیت تولید سالانه 1400 تن نخ نمره 24 انگلیسی بوده ضمنا قادر به تولید نخ در نمرات 1.6 الی 30 انلگیسی میباشد. (توسط ماشینهای قدیمی اپن اند)
واحد ریسندگی نخ مصنوعی (سیستم رینگ): (سالن3)
این واحد دارای خط حلاجی، کاردینگ، در درافریم با استفاده از تکنولوژی RIETER سوئیس و فلایر (تولید نیمچه نخ) با استفاده از تکنولوژی Zincer آلمان و ماشینهای ریسندگی رینگ RIETER واتوکنر با استفاده از تکنولوژی SCHLAHPREST آلمان میباشد. که قادر است با الیاف کوتاه و بلند (سیستم نیمه فاستونی) کار کند. (در دو خط جداگانه) و دارای 110088 کله ریسندگی جهت الیاف کوتاه و 2808 کله ریسندگی جهت الیاف بلند میباشد. واحد ریسندگی نخ رینگ قادر به تولید سالانه حدود 311 تن نخ معادل نمره 24 انگلیسی جهت رینگهای زنسیر (الیاف بلند) و 2485 تن نخ معادل نمره 24 انگلیسی جهت رینگ ریتر (الیاف کوتاه) میباشد بطور کلی این واحد دارای ظرفیت تولید سالانه 2700 تن نخ نمره 40 متریک (24 انگلیسی) میباشد.
واحد رنگرزی (نخ و الیاف):
قسمت رنگرزی کارخانه از دو سیستم جداگانه «رنگرزی الیاف» و« رنگرزی نخ» تشکیل شده است که میتواند همزمان الیاف و نخ ساخته شده را رنگ نماید بدین ترتیب به سهولت میتوان بر اساس خواسته مشتریان نخهای رنگی، ملانژ، افکت و اسپوت را تولید کند.
شامل دو دستگاه اتوکلا و رنگرزی با ظرفیت رنگرزی 800 کلیو گرم نخ و 1000 کیلوگرم الیاف در هر بچ میباشد که در صورت لزوم میتواند سالانه 2380 تن نخ و 1100 تن الیاف رنگرزی مینماید. در ضمن این واحد مجهز به آزمایشگاهی با تجهیزات پیشرفته و مناسب و دارای دستگاه کالرمچینگ میباشد.
واحد مهندسی صنعتی:
این واحد دارای زیر مجموعههای
تعداد پرسنل:
تعداد پرسنل این کارخانه 620 نفرند که در نظام 4 شیفت مشغول بکار میباشند. در قسمت اداری شیفت کاری هر روز 8 صبح الی 16 بعد از ظهر (به استثنای جمعه)
افراد شاغل در قسمت کنترل کیفیت 20 نفرند. مسئول کنترل کیفیت لیسانس نساجی- سرپرست کنترل کیفیت فوق دیپلم مدیریت صنعتی و بقیه افراد دیپلم ریاضی دارند و با اینترنت و نرم افزار Exccel آشنایی کامل دارند این افراد زیر نظر مدیر مهندسی صنعتی انجام وظیفه میکنند.
امکانات رفاهی کارخانه:
1- مزایای قانون کار و تامین اجتماعی
2- سرویس ایاب و ذهاب
3- صندوق وام کارکنان
4- تعاونی مسکن
5- تعاونی مصرف
متوسط وضعیت تحصیلات و سنی در کارخانه:
حدود 90% پرسنل این کارخانه قشر جوان هستند و متوسط وضعیت تحصیلات در حد دیپلم میباشد. تعداد زیادی از پرسنل علیرغم مشغله کاری بفکر ادامه تحصیل افتاده هم اکنون تعداد 20 الی 25 نفر در دانشگاههای مدیریت صنعتی، علمی کاربردی، پیام نور و دانشگاه آزاد مشغول به تحصیل میباشند.
موفقیتهای کارخانه:
در این کارخانه نیروهای مستعد و کار آمد در کادر مدیریتی، سرپرستی، پرسنل، توجه مدیران ارشد به کیفیت، سطح کیفیت محصولات را به 25% دور شدن از بهترین کیفیتهای جهان قرار داده است.
با تلاش پرسنل از چهار سال گذشته تا کنون کارگر نمونه استانی و کارگر نمونه کشوری در ارتباط با ارائه سیستم نوین تصفیه فاضلاب داشته است.
با توانمندی پرسنل واحد فنی بدون نیاز به مونیتور خارجی اقدام به نصب وراه اندازی ماشین آلات مینماید.
پروسه تولید:
خرید مواد اولیه کارخانه، مخصوصا پنبه از داخل کشور بوده (خراسان) و پنبه داخلی به صورت 100% استفاده شده است. پروسه تولید در تمام محصولات از قسمت حلاجی آغاز میشود (عمل باز کردن الیاف وگرفتن ناخالصی) در مرحله کاردینگ فتیله، تولید میشود در مرحله چند لاکنی (درافریم) عمل موازی کردن بهتر الیاف و همپوشانی عیوب فتیله انجام میشود در ماشینهای ریسندگی فتیله و یا نیمچه نخ در دو سیستم اپناند و یا رینگ به نخ تبدیل میشود.
اقتصاد فروش، تراکم و وضعیت ثبت در بیست کارخانه صنعتی
از جو.اس. بایِن
از زمانیکه حرکت تلفیق کردن شرکتها در اواخر قرن نوزدهم آغاز شد، اقتصاددان های آمریکایی بطور مجدد در حیطه ای علاقه مند بوده اند که در آن اندازه بزرگ برای کارآیی تجاری لازم است. آیا حرکت تلفیقی لازم بود، آیا قاعده استدلالی از لحاظ اقتصادی توجیه پذیر بود، آیا این آن صنعت تلفیق شده بدون از دست دادن کارایی خود می تواند به گزینه های کوچکتر تبدیل شود؟ این مقوله پیوسته سؤال حائز اهمیت برای دانشجویان تاریخ صنعتی اخیر و خط مشی مخالف تشکیل اتحادیه های بزرگ صنایع معاصر بوده است. در سه دهة گذشته با این تفکر که کارخانه یا اندازه شرکت به کارآیی ساختار یا ختم در هزینه متوسط بلندمدت یا نمودارهای ترازی مربوط می شود اختصاص های بیشتری وجود داشته است و تحقیقاتی پیرامون اشکال و موقعیت های آن نمودارهای ترازی در صنایع متفاوت و قراردادن کارخانه های موجود و شرکت ها روی آنها وجود داشته است.
از دیدگاه اقتصاددان، اقصاددان شایسته، دانش بخاطر نمودارهای ترازی خود در صنایع خاص مشخصاً بدون اهمیت است. فقط کوتاه اندیشی ممکن است یادگیریش را بدون هدف بزرگتر مبنی بر اینکه چگونه یک کارخانه باید پیوستگی های زیادی داشته باشد تا کمترین هزینه تولیدی را داشته باشد یا یک شرکت اتومبیل چند ماشین مسافربری باید داشته باشد تاهزینه های تولیدی خود را به حداقل کاهش دهد. اما استنباطهای بدست آمده از این دانش ممکن است به چندین روش حائز اهمیت باشد.
اول، تناسب برونداد کلی صنعتی که یک کارخانه یا شرکت باید داشته باشد تا با کارایی منطقی حدی را مشخص سازد که در آن تراکم سازی در آن صنعت با ادامه دادن کاهش هزینه های تولیدی بهینه می شود. در هر صنعتی معیارهای حداقلی کارخانه یا شرکت که برای کمترین هزینه های تولیدی نیاز است. وقتی این معیارها بعنوان درصدهای معیار یا ظرفیت کلی صنعت بیان می شود و بصورت نمودارهای ترازی در ظرفیت های کوچکتر یکی می شوند تا معیار تراکم سازی کارخانه ها یا شرکت ها را که برای کارآیی منطقی در صنعت لازم هستند را تعیین کند.
دوم، همان رابطه کفایت تولیدی در تناسب بازار توسط کارخانه یا شرکت در هر صنعتی ارائه می شودتأثیر عمیقی روی رقابت بالقوه یا روی جابجایی شرکت های جدید برای وارد شدن به صنعت دارد. اگر یک کارخانه یا شرکت لازم شود کسر قابل محسوسی برونداد صنعت را داشته باشد که بطور منطقی دارای کفایت باشد اقتصادهای معیاری هیچ بازدارنده ای را به ثبت سوای نیازهای سرمایه ای مطلق ارائه نمی دهد. ولی اگر یک کارخانه یا شرکت باید به برونداد صنعتی بطور حائز اهمیت اضافه شود تا کارآیی داشته باشد و در صورتی که با اضافه شدن اندک بطور نسبی کارآیی نداشته باشد، ثبت در عیار دارای کفایت قیمت های فروش صنعتی را پائین تر می آورد یا باعث واکنش های نامناسب توسط شرکت های تأسیس شده می شود. در صورتیکه ثبت در معیارهای کوچکتر ممکن ایت باعث یک داوطلب حضور هزینه ای قابل ملاحظه ای داشته باشد در این وضعیت شرکت های تأسیس شده ممکن است قیمت ها مقداری بیشتر از سطح رقابتی بدون جذب کردن ثبت داشته باشند. در کل“وضعیت ثبت” از طریق معیاری که در آن شرکت های تأسیس شده می توانند بالای سطح رقابتی بدون اینکه ثبت مشکل تر شود اندازه گیری می شوند و آن بعنوان نسبتی از برونداد شرکت ایده آل در افزایش های بروندادی صنعتی می باشد.
سوم، مقدار پول لازم برای سرمایه گذاری در یک کارخانه یا شرکت دارای کفایت که از طریق اندازه آن تعیین می شود روی موجودیت لزوم سرمایه ای برای ثبت جدید تأثیر خواهد گذاشت. وقتی جریان های تساوی حقوق و سرمایه قرضی در یک دامنه ای برای سرمایه گذاری بخش لازم باشد آنها یا بطور مطلق محدود می شوند یا بطور مثبت به نرخ سود مربوط می شوند و دلارهای لازم برای تأسیس یک کارخانه دارای کفایت یا شرکت مشخصاً روی وضعیت ثبت در صنعت تأثیر خواهد گذاشت. در آخر، مقایسه ای از معیارهای کارخانه ها و شرکت های موجود در هر صنعت با کارآیی ترین معیارها مشخص خواهد کرد که آیا کارخانه ها یا شرکت ها دارای کفایت اندازه ای خواهند بود یا آیا الگوی مقایسه ای موجود با کارآیی منطقی همخوانی دارد یا خیر. آیا تراکم کارخانه یا شرکت فراتر از حد لزوم می باشد، فراتر از حد مورد اندازه است یا از نقطه نظر کفایت تولیدی به اندازه کافی نیست؟ دانش پیرامون نمودارهای معیاری قبلا به جواب نیاز دارد.