پویا فایل

پویا فایل

پویا فایل

پویا فایل

بیماری شناسی گیاهان

بیماری شناسی گیاهان

بیماری شناسی یا phytopathology علمی است که با اثرات متقابل بین عوامل بیماری‌زا و میزبان و تعیین روشهای مبارزه با این عوامل می پردازد.

1- مطالعه عوامل بیماریزا و یا اختلال در گیاه

2- چگونگی توسعه در گیاه.

3- بررسی عکس العمل بین میزبان و عامل

4- راههای مبارزه با عامل بیماریزا.

اهمیت بیماریهای گیاهی :

بخاطر خسارتی که وارد می کنند دارای اهمیت هستند ، در سال 1845 کلیه مزارع ایرلند در اثر سفیدک دروغی یا سوختگی شاخ و برگ سیب زمینی از بین رفت و موجب قحطی و مرگ هزاران نفر شد.

2- باعث محدود کردن رشد گیاه در منطقه ای یا از بین رفتن کامل گیاه از یک منطقه می شود. (مرگ نارون هلندی Dutch elm disease)

3- پیشرفت صنایع وابسته به کنترل عوامل بیماریزا(کارخانه سم سازی- سازنده ماشی آلات سمپاشی)

4- استفاده از عوامل بیماریزا در صنایع پزشکی «سیخک غلات یا Ergot که روی گندم و جو و چاودار اسکلروت را ایجاد می کند. که از الکالوئید آن برای درمان قانقاریا و بیماریهای زنانه استفاده می‌شود.»

5- 16% از محصول دنیا را از بین می برند. مهمترین آن 1- زنگ غلات 2- سیاهک غلات3- Ergot غلات 4- سفیدک دروغی سیب‌زمین 5- لک قهوه‌ای برنج 6- سوختگی برگ ذرت«بلایت ذرت».

از بییماریهای ویروسی مهم می توان به عوامل زیر اشاره کرد1- کوتولگی زرد جو 2- موزاییک نیشکر 4- زردی چغندر قند.

عوامل باکتریایی: شانکر مرکبات- آتشک سیب و گلابی

عوامل نماتدی: نماتد مواد گره ریشه – نماتد سیستی چغندر قند. نماتد طلایی سیب زمینی( در ایران قرنطینه می باشد.)

تاریخچه بیماریهای گیاهی:

تئوفراستوت سال 400 قبل از میلادی بیماریهای روی غلات و درختان مشاهده کردو در این زمینه مقاله نوشت.

رومی‌ها برای مبارزه با زنگهای غلات در اوایل بهار نزد خدای Robigo می رفتند و دعا می‌کرند.

در سال 1729 آقای Michili پدر علم قارچ‌شناسی گردهای روی گیاه را برداشت و روی گیاه دیگر ریخت و علائم مشابه را مشاهده کرد.

سال1734 کشیش انگلیسی (نیدهامNeed ham) نماتد گال گندم را توصیف کرد.

در سال 1775 آقای تیلتTillet روی گندم پودر سیاه رنگ را مشاهده کرد و آنرا در مورد گندمهای سالم آزمایش کرد و سیاهک را شناسایی کرد.

در سال 1858 آقای Kuehn که فردی مزرعه دار بود اولین کتاب را در زمینه بیماریهای گیاهی تالیف کرد.

سال 1861 آقای Debary بیماری سوختگی شاخ و برگ سیب‌زمینی را مطالعه کرد ٍ و بعنوان بنیانگذار علوم بیمارشناسی گیاهی شناخته شد.

ویروس موزاییک توتون( TMV)اولین بار توسط آقای میرMayer شناسایی شد وبعد آقای استنلیStanley عصاره گیاهی بیمار را استخراج کرد و ویروس را شناسی کرد.

در سال 1961 ژاپنی‌ها ماده ای را از برنج استخراج کردند و آن را شبه میکو پلاسما Mycoplasma نامیدند. Mycoplasma Like Orgranism)یاM.L.O»( که در آوندهای آبکش دیده می شد و ژاپنی ها مشاهده کردند که با استفاده از آنتی‌باکتریهای قابل درمان بودند پس ساختاری شبیه باکتری ها داشتند و آنها را فیتوپلاسما نامیدند.

در سال 1971 ویروئیدها را از گیاهان استخراج کردند ( ویروئیدها RNAهستند و پوشش پروتئینی ندارند و فقط در گیاهان بیمازی زا هسند ، در حالی که ویروس DNA ، دورشته‌ای و پروتئین‌دارمی باشد)

طبقه‌بندی بیماریهای گیاهی:

می تواند با توجه به علائم بیماری در گیاه، اندام گیاهی مورد آلودگی، نوع گیاه، عامل بیماری «ویروسی ـ باکتری ـ نماتدی ـ بیماریهای عفونی یا مسری، غیر عفونی» تایین شود

1- بیماریهای عفونی یا مسری: Infecious diseases یا Biotic diseases که ناشی از قارچها، پریوکاریدها ، باکتریها» فیتوپلاسما، ویروسها، ویروئیدها، نماتدها، گیاهان گلدار و Protozoa

2- بیماریهای غیرعفونی و غیر مسری: infecious disease Non که متاثر از عوامل محیطی مثل گرما، سرما، نور، و PHخاک ، املاح خاک، عملیات زراعی نامناسب، کمبودهای خاک.

مفهوم بیماری در گیاه:

گیاهی سالم است که در فرآیند فتوسنتز گلوکز را سنتز می‌کند و در فرآیند تنفس آن را می سوزاند.

گیاه بیمار گیاهی است که در این خواص فیزیولوژیکی اش اختلال ایجاد شده است ،که عواملی که روی برگ هستند فتوسنتز را مختل می کنند و عوامل بیماری‌زا روی گل و میوه باعث اختلال در تولید مثل گیاه می شوند..

هر فرآیند غیر عادی که در اثر تحریک مدام عامل زنده«Pathogen » یا غیر زنده مشاهده شود.

که نتیجه اختلال ناشی از عوامل زنده را Plant disease و عوامل غیرزنده را Disorder می گویند.

تشخیص بیماری های گیاهی:

1- تشخیص این که آیا Pathogenعامل بیماری می باشد «مشاهده موجود زنده» .

2- ممکن است ناشی از شرایط محیط می باشد.

«ممکن است واریته های مختلف از گیاه در برابر شرایط محیط عکسی العمل متفاوتی داشته باشند. »

تشخیص Pathogen از روش کخ:

1- آن بیماری را روی دیگر گیاهان مزرعه مشاهده کنیم.

2- بیمارگر را بتوانیم از گیاه جدا کنیم.

3- باید پاتوژن راروی گیاهان سالم آزمایش کرد.

4- پس از تلقیح بیمارگر بر روی گیاه سالم باید اثرات مشابه مشاهده شود.

5- بتوانیم بیمارگر را مجدداً از گیاه بیمار استخراج کنیم«اثبات بیماری‌زایی»

بیمارگر های گیاهی:

میزبان ـ عامل بیماری ‌زا ـ شرایط مساعد،‌سه عامل هستند که در تقابل باهم باعث ایجاد بیماری می‌شوند.

رابطه بین پاتوژن و میزبان را پارازیسیم می‌گویند.Parasitism .

هر پاتوژنی پارازیت هست ولی هر یارازیتی پاتوژن نیست. مثلا قارچ Endogone که به صورت پارازیت داخل گیاهان مرتعی وجود دارد پاتوژن نمی‌باشد.(یعنی باعث بیماری در گیاه نمی شود)

1- انگل اجباریBiothroph : مثل ویروس هاـ ویروتیدهاـ فیتوپلاسماـ نماتد باکتریهای سخت کشت Fastidies – بعضی قارچ‌ها

2- انگل غیر اجباری:( 1- ساپروفیت اختیاری facultative saprophyte. 2- پارازیت اختیاری facultative parasite)

3- ساپروفیت اجباری

ساپروفیت اختیاری facultative saprophyte: که بیشتر سعی می‌کنند به صورت انگل در روی موجود زنده فعالیت کند.

پارازیت اختیاری: facultative parasite بیشتر سعی می‌کند که ساپروفیت باشند اگر مواد غذایی نباشد پارازیت می‌شوند و معمولاً تولید توکسین می کنند که باعث مرگ سلول می شوند.

پارازیت های اجباری: یک رابط همزیستی با سلول برقرار می‌کنند(سلول را نمی کشند) چون زندگی‌شان وابسته به زندگی سلول است.

فرق بین پارازیت اختیاری و اجباری:

1- نوع تغذیه که در پارازیت های اجباری Biotroph و در اختیاری ها Necrotroph می‌باشد.

2- پارازیت های اجباری سلول را نمی کشند ولی پارازیت های اختیاری ابتدا سلول را می کشند و بعد تغذیه می کنند.

3- دامنه میزبانی درپارازیت های اختیاری وسیعتر بوده در حالی که در پارازیت های اجباری عمل اختصاصی می‌باشد.«قارچ‌های متکامل»

چرخه بیماری: Disease cycle:

1- مرحله برقراری تماس بین پاتوژن و میزبان «تلقیح» Inoculation : که بستگی به پاتوژن دارد مثلاً ویروس به طور کامل در تماس با گیاه خواهد بود در نماتدها اندام تغذیه ای و در گیاهان گل‌دارانگل بذر در تماس با میزبان خواهد بود و در قارچ ها هاگ یا هیف و ... می توان باشد.

به هر یک از واحد پاتوژن که با میزبان تماس برقرار می‌کند یک Propagule می گویند مثلاً یک دانه بذر گل انگل یک Propagule خواهد بود.

2- رخنه (نفوذ)Peneteration:

1-به شکل مستقیم: قارچها ـ نماتدها ـ گیاهان گل دار

2-به شکل غیرمستقیم: (1- روزنه طبیعی گیاهی یا جاهای که زخم شده 2- با کمک ناقلین، مثلاویروس‌ها به کمک شته ها و زنجره هامنتقل می شوند)

3-عفونت: آلودگیInfection برقراری رابطه پاتولوژیکی بین عامل و میزبان که منجربه ظهور علائم در گیاه شود.

4- دوره نهفتگی یا کمون Latent periodیا Incubation period : مدت زمان بین ایجاد عفونت و ظهور علائم بیماری که هر چه طول این دوره کمتر باشد نشانه قدرت پاتوژن می باشد.

5- گسترش بیماری داخل میزبان(Invasion): پیشروی محل های پاتوژن در گیاه مختلف می‌باشد مثلاً پارازیت‌های اجباری درون آوندهای آبکش که زنده هستند مستقر می‌شوند ودر آوندهای چوبی مرده پژمردگی های آوندی Vascular Wilt را باعث می شوند.

باکتریها معمولاً در فضاهای بین سلولی مستقر می شوند و یا پکتات کلیسم را حل می‌کند و فضا باز کنند.

پاتوژن‌های سیستمیک مثل ویروس‌ها که از طریق آوندها و یا سلول‌ها در گیاه پخش می‌شوند که از طریق سلول به سلول کندتر است ولی اگر از طریق آوند آبکش وارد شوند سریعاً خود را به مریستم‌ها راسی می‌رسانند و علائم از همین نقاط نمایان می شوند . قارچهایی که از طریق آوندهای چوی منتقل شوند سیستمیک هستند «قارچها نمی توان درون آوندهای آبکش منتقل شوند چون فشار اسمزی زیاد و شیره پرورده باعث می شود که هاگ آب را از دست دهد و دچار پلاسمولیز شود.»

6- مرحله تولید مثل پاتوژن: بسته به نوع پاتوژن متغییر می باشد مثلاً قارچ ها هم تولیدمثل جنسی دارند و هم غیرجنسی ـ باکتری‌ها از طریق دو نیم شدن، ویروس‌ها همانندسازی می‌کنند.

7- انتشار پاتوژن در مزرعه: Transmission یاDissemination: قارچها با باد و باران ـ ویروس ها به کمک ناقلین باکتری‌های‌ـ باد و باران – حشرات و.. منتقل می شوند.

8- زمستان گذرانی و تابستان گذرانی: over winteringو یا over summeringقارچها تولید اندم های مقاوم می کنند ویروس ها ویروئیدها درون بافت گیاهی خواهند ماند بعضی از ویروس ها در باقی مانده گیاهی هم می توانند زندگی کنند مثل TMV، برخی از ویروس‌ها زمستان را درون بدن حشرات مثلاً زنجیره‌ها سپری می کنند.

نماتدها اغلب به صورت تخم ندرتاً به شکل لاروی در خاک می گذرانند.

چگونگی حمله پاتوژنها به گیاهان:

بیمارگر باید خود را به پرتوپلاست سلول برساند که احتیاج به ابزار دارد که نوع مکانیکی در نماتدها دیده می شود و در باکتری‌ها ... به صورت شیمیایی دیواره سلولی را از بین می‌برند و به پرتوپلاست می‌رسند

مثلاً آنزیم های قارچ ها یا آنزیم کوتینازدر باکتری ها باعث تجزیه کوتیکول می شود

. پکتات بین سلولی توسط پکتیناز نیز تجزیه می شود.

دیوار سلولی توسط سلولز و دیواره چوبی توسط لیگینیاز از بین می رود.

بعضی از قارچها تولید توکسین می کند که سریعاً سلول را می‌کشد و دو نوع هستند:

1- توکسین غیر اختصاصی برای میزبان. 2- توکسین اختصاصی برای میزبان .

هورمون : مثلاً با تولید هورمون اکسین توسط پاتوژن در گیاه گال ایجاد می شود و پاتوژن در آن منطقه فعالیت می کند. یا پاتوژن که تولید جیبرلین می کند «جیبرلین باعث جدا شدن برگ از گیاه در پاییز می‌شود.»

مکانیسم های دفاعی گیاه در برابر عوامل بیماریزا:

1- دفاعی قبل از حمله پاتوژنpassive :

الف- سدهای فیزیکی.ب) سد های شیمیایی

2- دفاعی بعد از حمله پاتوژنActive:

الف)‌فیزیکی. ب) شیمیایی

سدهای فیزیکی قبل از حمله پاتوژن در گیاه:

1- وجود موم در سطح اپیدرم «گلبرگ»

2- برخی از رقم های گیاهی دارای روزنه های کمتری در سطح برگ هستند.

3- بعضی از گیاهان دارای اپیدرم ضخیم تری هستند.

سد های شیمیایی قبل از حمله پاتوژن:

وجود برخی از مواد شیمیایی که خاصیت قارچ کشی دارند

«ترکیبات فنولی که در معرض هوا قهوه ای رنگ می شوند» که درون واکوئلهای خاصی در گیاه نگهداری می شوند

اسیدکلروژنیک که در پیاز قرمز وجود دارد باعث مقاومت این گیاه در مقابل عوامل بیماری‌زا می‌باشد.

سدهای فیزیکی پس از حمله پاتوژن در گیاه:

1- ساخته شدن لایه چوب پنبه جدید در مقابل پاتوژن «سیب‌زمینی های که موقع کشت نصف می کنیم بهتراست در دمای خاصی نگهداری شوند تا لایه چوب پنبه روی آن تشکیل شود و در مقابل پاتوژن های درون خاک مقاومتر باشند.»

2- ایجاد لایه های جدا شونده «در بیماری لکه غربالی که روی برگ گیاهان دو لپه ای تشکیل می شوند گیاه در اطراف این لکه ها لایه‌ای جدا شونده می‌سازدـ ((گیاهان همیشه سبز))

3- تایلوز Tylose تورم سلولهای پارانشیم همراه آوندهای چوبی و نفوذ این سلولها درون آوندهای چوب و مسدودکردن آوند و ایجاد مانع در مقابل حرکت پاتوژن با جلوگیری از حرکت توکسین یاآنزیم تولیدشده در شیر پرورده «گیاهای که نصفشان سبزو نصف دیگرشان خشک است» تایلوزها ساختار سلولوزی دارند.

4- تولید صمغ (:(Gums بیشتر در گیاهان هسته داری تولید می‌شوند که با ورود به فضای بین سولی و اکسیده شدن در مقابل هوا باعث مسدود شدن مسیر حرکت پاتوژن می‌شود.

مکانیسم‌های شیمیایی گیاه پس از حمله پاتوژن:

1- فیتو الکسین‌ها، مواد سمی که در گیاه سالم به مقدار بسیار کم وجود دارند و یا اصلاً وجود ندارد و پس از حمله پاتوژن تولید آن درگیاه شدیداً افزایش می یابد،مثلا گیاه نخودفرنگی فیتوالکسینی به نام پیزاتین Pisatin می‌سازد یا گلایسولین Glyceollin در سویا، کپسیدولCaosidol در فلفل، درارقام مختلف فقط میزان و زمان تولید این مواد متفاوت است.

2- ترکیبات فنولی: پلی فنول در اثرآنزیم پلی فنل اکسید می شودبه کیونن‌ها تبدیل می‌شود که بسیار سمی می‌باشد.

3- صمغ زدایی Detoxification : بعضی از گیاهان توکسین ایجاد شده توسط پاتوژن را تجزیه و اثر آن را خنثی می‌کند«اسیدفوزاریک که در برخی از ارقام پنبه و گوجه فرنگی به متیل فوزاریک تجزیه و می‌شود و قارچ فوزاریم دیگر برای گیاه بیماری‌زا نخواهد بود»

مصونیت اکتسابی (مقاومت القایی Induced Resistance): مشابه عمل واکسیناسیون در انسان میباشد با این نحو که برخی از مواد مکانیسم دفاعی گیا ه را روشن می‌کنند

ملکول پیام بر در این مکانیسم اغلب آسپرین است چون که اسید سالسلیک در سلول‌ها که مورد حمله قرار گرفته‌اندساخته شوداز طریقه سلولی با سلول دیگر یا آوند آبکش خودرا به دیگر سلول‌ها می‌رساند»

مثلا گیاه Arabidopsis در مقابل اسید سالسلیک با دوزهای مختلف نسبت‌های خاصی از سیستم دفاعی‌اش فعال شد.

علائم عمومی بیماری‌های گیاهی:

علائمی که دراثر ظهورقابل رویت پاتوژن به وجودمی‌آیند«سفیدکهاMildew ـ زنگهاRusts ـ سیاهکها Bunts ـ زنگ سفیدـ سختینه

» تغییر رنگهاـ رشد غیر طبیعی گیاه

1- سختینه یا اسکلروت مختص قارچ‌ها بوده و اندازه‌های در حدود میلی‌متر و سانتی‌متردارد و برای حفظ قارچ در برابر شرایط نامساعد تولید می‌شود.

2- ترشحooze که مختص باکتری‌ها می‌باشد«ترشحExudation» به صورت مواد لزج با ویسکوزیته بالا«باکتری وارد آوندگیاه شده و علامت خاصی هم روی گیاه دیده نمی‌شود یک لیوان آب مقطر را برمی‌داریم و قسمتی از گیا ه را می‌بریم و درون آن می‌گذاریم و خروج ماده را مشاهده می‌کنیم که نشانه وجود باکتری در گیاه می‌باشد»

3- تغییر رنگها: Etiolation

  • بی‌رنگ شدن اندام گیاهی در برابر کمبود نورکلروز Chlorosis : که در اثر ساخته نشدن کلروفیل کافی درگیاه می باشد یا درشرایط مساعد نوری گیاه به صورت سبز روشن یا زرد دیده می‌شودکه اغلب ناشی از کمبود ازت خاک می‌باشد، کلروز می‌تواند ناشی از حمله پاتوژن «ویروس‌ها – فیتوپلاسماهاـ قارچ‌های آوندی...» هم باشد.
  • موزاییک Mosaic: ایجاد لکه‌های کلروز یا ایجاد لکه‌های زرد رنگ در متن سبز گیاه که اغلب توسط ویروس‌ها ایجاد می‌شود.
  • Mottle: موزاییک خفیف که خیلی مشهود نیست.

4- رشد غیر طبیعی اندام گیاهی : برخی از اندام گیاهی ممکن است رشدی غیر طبیعی پیدا بکنند

1ـ افزایش رشد 2ـ کاهش رشد

افزایش رشد: مثل گال ـ تومورـ زگیل(wart) «زگیل کوچکتر از گال»

که این افزایش می‌تواند ناشی از افزایش تعداد سلول « Hyperplasia» ویا افزایش حجم سلول (Hyper throphy) باشد. که بصورت گال ـ زگیل ـ تومورـ جاروی جادوگرWitches brome ( تعداد جوانه‌های جانبی زیاد و رشد آنها سریع می‌شود « ویروس‌ها و فیتوپلاسماها») ریشه ریشیhairy root : (که تعداد ریشه زیادمی‌شود« نماتد‌ها و ویروس‌ها» ) ظاهر می شود.

کاهش رشد: 1ـ کاهش تعداد سلول(Hypoplasis)2ـ کاهش حجم سلول Hypothrophy :که به صورت کوتولگی Dwarf 2ـ کوتولگی Stunt که در یک اندام گیاه به وجود می‌آید«درگوجه»

3ـ کوتولگی Rossetingکه در اثر کاهش رشد میان‌گره‌های به وجود می‌آید«

کوتولگی Nanism»

5- برگسانی Phyllody : تشکیل اندام‌های رویشی مثل برگ در داخل اندام‌های زایشی که ناشی از اختلال رشد می باشد

ویروس‌ها و فیتوپلاسماها بیشتر عامل این نوع از بیماری ها هستند(بیماری رایج کنجد در ایران)

6- پژمردگی Wilting: وقتی که مسیر آوندها مسدود می‌شوند رخ می‌دهد که عامل آنها قارچهای آوندی و برخی از ویروسها می باشند

پژمردگی که از آبیاری نکردن به موقع به وجود می‌آید قابل برگشت می‌باشد.

7-لکه برگی‌ها Leaf spot: توسط قارچهای هوا آزاد ـ برخی از ویروسها به وجود می‌آید که در نوع لکه غربالی برگ حالت سوراخ سوراخ پیدا می‌کند به دلیل لایه جدا شونده در اطراف لکه حاصل می‌شود«shot hole» لکه حالت نقطه‌های کوچک و سیاه داردspeck

8- Blightسوختگی شاخ و برگ یا آتشک: قهوه‌ای شدن سریع برگهاـ جوانه‌ها و شاخه‌های یکساله که صرف چند روز اتفاق می‌افتد که عامل آن اغلب باکتر‌ها و قارچها هستند.

9- Scald: تغییر رنگ بافت‌های اپیدرمی روی برگ یا میوه معمولاً به صورت سطحی «کچلی»

Sun scald: آفتاب سوختگی که ناشی از تابش مستقیم خورشید به سطح گیاه می‌باشد

10- آب سوختگی «water soak» جمع شدن آب در فضای میان بافتی در اثر باران‌های شدید یا عوامل بیماریزا مثلاً باکتری ها که در نهایت لکه‌های نکروزی روی برگ دیده می‌شود.

آب سوختگی دراثر سرما هم می‌تواند ایجاد شود.

11- بلاستBlast:مرگ سریع غنچه‌ها و جوانه باز نشده اغلب توسط باکتری‌ها صورت می‌گیرد«بلاست مرکبات رایج در کشور»

12- آنتراکنوز Anthracnose: عبارت ا ست از زخم‌های نکروز شده و فرو رفته در بافت گیاه که بیشتر روی شاخه‌ها و ساقه‌های یکساله و گاهی هم روی میوه‌ها ایجاد می‌شود. حاشیه این برگهابه وسیله بافت پینه‌ای «کالوس» احاطه می شود . «ظاهراً زخم حالت فرو رفته دارد»

13- شانکرCanker: زخم‌ها خیلی بزرگ از نوع آانتراکنوزاگر روی تنه یا ساقه‌های چند ساله باشد

درفصل‌های گرم درخت فعال‌تر است و در سرما اگر باران یا رطوبت کافی باشدشانکر فعال می‌شود و از این نو و کهنه شدن زخم حالتی شبیه به سیکل تیر اندازی در جهت طولی می‌گیرند

14- کتابی شدن ساقه Stem fasciation ساقه از حالت استوانه‌ای خارج می‌شود و حالت پهن به خود می‌گیرد.

15- گموز یا انگومکGummosis :پوسیدگی و قهوه‌ای شدن محل طوقه که دراین محل صمغ ترشح می شود و اغلب ناشی از قارچ‌ها می‌باشد.

16- سبزآیی Virescence: گل سبزی، سبز شدن بافت‌های که در حالت عادی کلروفیل ندارند و بیشتر در اثر ویروئیدها و فیتوپلاسماها ایجاد می‌شوند.

بیماریهای ناشی از رده ا’ا’میست

مقدمه:

قارچ‌های این رده در تولید مثل زئوسپرانژیوم و زئوسپور تولید می‌کنند.

اسپورهای تولید شده ممکن است بدون تولید زئوسپور جوانه زده نقش کنیدی را ایفا نمایند.

زئوسپورها تقریباً قلوه‌ای شکل و دارای دو تاژک (پرورش در جلو، شلاقی در عقب‌) هستند.

از آمیزش اندام نر(آنتریدی) با اندام زایشی ماده( ا’ا’گون Oogonium) تخم اسپور با جداره ضخیم تشکیل می‌گردد.

طبقه بندی:

راستة پرنوسپورال:

1- خانواده پی‌تیاسه Pythiaceae

2- خانواده پرونوسپوراسهPeronosporaceae

3- خانوادة آلبوژیناسه Albuginaceae

الف)‌خانواده پی تیاسه:

قارچ های این خانواده در آب و خاک زندگی می کنند، گونه های خاکزی اغلب زندگی ساپروفیتی دارند و یا به قسمت‌هایی از گیاه که در مجاورت خاک قراردارند حمله کرده، ایجاد بیماری می‌کنند.

در این قارچ ها اسپورانژ بر شبیه هیف رویشی می‌باشد و یا رشد آن نامحدد است.

تولید زئوسپور در این خانواده عمومیت دارد.

دو جنس پی تیوم و فیتوفترا از جنس های مهم این خانواده هستند.

در جنس پی‌تیوم اسپورانژبر از هیف رویشی قابل تشخیص نیست ولی در جنس فیتوفتراسپورانژبر غالباً با داشتن برجستگی‌های آمپولی از هیف رویشی قابل تشخیص می‌باشد.

بیماری مرگ گیاهچه: Damping off

این بیماری انتشار جهانی دارد و در غالب مناطق ایران نیز سبب پوسیدگی بذر، مرگ یا از پا افتادگی گیاهچه، پوسیدگی ریشه ساقه و پوسیدگی نرم اندام های ذخیره ای می‌شود.

علائم بیماری :

سبز نشدن بذر کاشته شده یا off Pre- emergence damping

. مرگ گیاهچه ممکن است پس از خروج از خاک صورت گیرد. off post- emergence damping

علائم پژمردگی، کوتولگی و یا مرگ قسمت های هوایی در گیاهان مسن تر دیده می‌شود.

میوه بسیاری از گیاهان نظیر خیار،‌کلم، سیب زمینی د ر موقع حمل و نقل و یا در انبار مورد حمله این قارچ قرار می‌گیرند، که سطح خارجی چنین میوه هایی از مسیسیلیوم قارچ به صورت پنبه پوشانده شده سطح داخل آنها آبکی می شود.

عامل بیماری

عامل بیماری مرگ گیاهچه قارچ‌های پی تیوم،فیتوفترا و بعضی از قارچ‌های خاکزی دیگر مانند فوزاریوم، اسکلروتیوم و رایزوکتونیا می باشند.

گونه Pythium debaryanum از جمله قارچ‌های عامل مرگ گیاهچه می‌باشد.

به صورت داخل سلولی فعالیت می‌کند و مکینه (هوستوریوم) تولید نمی‌کنند.

زیست شناسی:

قارچ زمستان را به صورت اَا’سپور (Oospore) در خاک یا بقایای گیاهی آلوده سپری می‌کند.

در حرات 18-10 درجه بهاری ا’ا’سپورها جوانه زده ، تولید لوله تندش (germ-tube) می‌کند.

زئوسپورها با از دست دادن تاژک و ایجاد دیوارة ضخیم تبدیل به کیست می‌شوند.

در اواخر فصل قارچ برای حفظ بقاء خود را از طریق تولید مثل جنسی ا’ا’سپور تولید می کند.

کنترل:

1- ضدعفونی بذر و پیاز با سمومی نظیر کاربوکسین و تیابندازول به نسبت دو در هزار .

2- ضدعفونی خاک گلدان یا خزانه چند روز قبل از کاشت با فرمالین به نسبت 2 درصد به طوری که تا عمق 10 سانتیمتر آن خیس شود.

3- کاهش دفعات آبیاری و کاشت بذر با فاصله کافی در خاک.

4- اجتناب از دادن کودازته به مقدار زیاد در خاک، شدت بیماری را کاهش می دهد.

بیماری سوختگی شاخ و برگ سیب‌زمینی و گوجه‌فرنگی:

در انگلیسی به Late blight و در بعضی منابع به سفیدک داخلی معروف است.

در سال 1830 مشاهده شد و در سال 1845 در اروپا ایالات متحده شیوع پیدا کرد.

این بیماری درسال 1845 منجربه قحطی در کشور ایرلندگردید.

در ایران علاوه بر گوجه‌فرنگی و سیب‌زمینی به بادمجان هم خسارت می زند.

علائم بیماری:

قارچ Phytophthora infestans عامل این بیماری است.

اسپورانژیوفور از روزنه های سطح زیرین برگ و یا عدسکهای غدة سیب زمینی خارج و منشعب می شود.

محل تشکیل اسپورانژها در طول بندها به صورت قسمت های متورم مشاهده می‌شود.

هیف این قارچ بر خلاف پی‌تیوم بین‌سلولی و دارای هوستوریوم بلند داسی شکل می باشد.

زیست شناسی:

زمستان را به صورت میسیلیوم در غدة سیب زمینی آلوده سپری می‌کند.

گیاه جوان از غده های آلوده تازه کشت شده یا باقی مانده از سال قبل آلوده می شود، اسپورانژها از روی برگهای آلوده نیز توسط باران منتشر شده وارد خاک می‌شوند.

برای تشکیل اسپورانژها رطوبت نسبی نزدیک به صدردصد و درجه حرارات 16 تا 22 درجه سانتیگراد بسیار مناسب است.

در حرارت بالای 30 درجه رشد قارچ در مزرعه متوقف می‌شود که اگر رطوبت نسبی کافی باشد از بین نمی‌رود.

کنترل:

1- جمع‌آوری و از بین بردن غذه هایی که پس از برداشت در زمین مانده اند.

2- شناسایی و کشت ارقام مقاوم

3- جمع‌آوری و از بین بردن شاخ و برگ سیب‌زمینی 2 تا 3 هفته قبل از برداشت به کمک علف‌کش ها یا به طریق مکانیکی

4- سم پاشی شاخ و برگ یک هفته قبل از ظهور بیماری با استفاده از مانب، واپام، کوپروایت،مانکوزب. غیره..

در صورت ظهور بیماری در مزرعه باید عمل سمپاشی چندبار تکرار شود.

5- مصرف کودهای فسفر ه اجتناب از مصرف بیش از حد کودهای ازته در کنترل بیماری موثرند.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

خواص دارویی گیاهان

خواص دارویی گیاهان


مقدمه:

گیاهان اولین موجودات خلقت و این جاندارن خاموش و نمودارهای زیبایی در طبیعت پس از گذشت میلیون ها سال که از پیدایش آنها برروی زمین می گذرد، در طی چند قرن اخیر، آثار و خواص اعجاز انگیز خود را توسط دست بشر به منصه ظهور رسانده‌اند.

طب و طبابت و به طور اعم معالجات از اولین مسائلی است که بشر برای حفظ اعتدال و توازن مزاج در بروز امراض جهت اعاده سلامتی به آن روی آورده نسبت به وضع قوانین، امکانات، تحقیقات و گردآوی لازم ومسائل مربوطه نهایت باریک بینی و دقت را معمول داشته، زیرا به هر صورت جان آدمی گنجیه ودیعه ای است که حفظ آن ذاتی و غریزی است .

در طی قرون و اعصار متمادی مردم به خواص درمانی گیاهان پی برده اند و دانشمندان بزرگی در اقصی نقاط جهان، دراین زمینه تحقیق و کار کرده اند و کتا بها نوشته اندو همزمان با سایر نقاط دنیا در ایران نیز استاتید و دانشمندان بلند پایه ای چون اوبو‌علی سینا، محمد زکریای رازی، سید اسماعیل جرجانی و ابونصر موفق هروی قرن های متمادی علم پزشکی ئ درمانی جهان را تحت تاثیر قرار داده و به حدی ارتقاء علمی یافته اند که آثار آنها به اروپا رفته وتا قرون شانزده و هفده، تعلیمات منحصر به فرد دانشگاهی را تشیکل داده وهنوز مضامین آن مورد تتبع و ترجمه و استفاده است.

فارماکوکنوزی که معنی تحت الفظی آن داروشناسی (علم الادویه) است، جزئی از هنر و علم پزشکی به شمار می آید و آغاز آن از زمانی است که بشر ب درمان بیماری‌ها پرداخته است. فارماکوگنوزی از تمدن های کهن، که در آنها از اجزای حیوانات و گیاهان، محلول های شفا بخش وتهیه می کردند و آنها را برای از بردن آلام و کاستن رنج ومقابله با بیماری ها به کار می بردند و ریشه گرفته است. منشا اولیه فارماکوگنوزی را می توان در اسرار جادوگری قبایل بشری دانست که توانسته است دوره ثبت نشده اسرار طب انسانی را پشت سر بگذارد وسیر تکاملی خود را از مرحله بدوی تا به امروز که عصر استفاده از عوامل اختصاصی است به خوبی طی نماید.

با آنکه امروزه درمان بیماری ها بیشتر از طریق مصرف داروهای صورت می گیرد که منشاء صنعتی دارد واختصاصا در‌آزمایشگاه تهیه می شوند و اثرات قاطع آنها نیز در درمان بیماری ها موجب توسعه مصر ف آنها گردیده است، معهذا چون با مصرف بعضی از داروها زیانهایی به بدن می رسد، روز به روز به اهمیت گیاهان دارویی و فرآورده های آنها بیشتر توجه می‌شود و اعتقاد عمومی درباره آنها پیوسته تقویت می‌گردد.

دارچین معمولاً به عنوان پوست درخت Cinnamomum zeylanicum شناخته می‌شود. در پرتغال و اسپانیا به عنوان Canela ، در فرانسه Cannelle و در آلمانی به عنوان Zimt شناخته می‌شود. در هند و ایران دراچین خوانده می شود که بمعنی چوب درخت چینی است که درقیق ترین توضیح برای دارچین است . اسم آن از « kayumanisk» به معنای چوب شیرین زبان مالاکا گرفته شده که معادل عبری آن «qinnkmn» است که منشا کلمة cinnamon است. کلمة Canolla توسط ایتالیایی ها استفاده می شده تا دارچین را توضیح بدهند به عنوان «little cannan tubes» (لوله های توپی کوچک) که شبیه پوست ساقة لوله شده دارچین است. تجارت دارچین در قرن ها سیرزدهم و چهاردهم در کنترل ونیس بود که به همین علت این شهر بسیار ثروتمند شده بود (67)

مصری های دارچین را به همراه مر درمومیایی کردن استفاده می کردند، شاید به خاطر سینامیک اسید که خاصیت آنتی باکتریال دارد. عبری ها از دارچین درمراسم مذهبی استفاده می کردند و در همین حال در مکزیک،‌کشورهای آسیایی، عربستان و در شمال آفریقا دارچین در آشپزی استفاده می شده ولی بع عنوان ادویه د آشپزی استفاده نمی‌شده است.

در قرون رسطی و بعد از آن دارچین از مصر صادر می شد که خود توسط تاجران عرب از سیلان آورده می شد. دارچین تبدیل به یک طعم محبوب در تعدادی زیادی از غذاها شد و به عنوان محرک اشتها، هاضمه و درمان برای سرفه و گلو درد شناخته شد. در حال حاضر در آمریکا دارچین به طور عمده برای طعم دادن به دسرها و چاشنی ها استفاده می‌شود. در حالیکه پودر آن در ترکیبات گرانی که به نوشیدنی ها و قهوه اضافه می‌شود استفاده می‌شود. (68)

دارچین حقیقی در آشپزی مکزیکی و در قهوه و چای بسیار محبوب است.

احتمالا دارچینی که مصری ها در زمان فراعنه استفاده می کردند و به طور عمده از چین می آمده جایی که درختستان هایی از دارچین در جایی اطراف شهر kweikin که اکنون Guilin (Kwei به معنای دارچین و lin به معنای جنگل است) خوانده می‌شود و روئید. دارچین حقیقی سیلان که اکنون سریلانکا نامیده می‌شود توسط پرتغالی ها در اوایل قرن شانزدهم کشف شد و بعد از آن تجارت آن به طور ظالمانه ای توسط آنها کنترل شد. (65)

درخواست رو به رشد برای دارچین منجر به جنگی بین هلندی ها و پرتغالی ها شد و در اواسط قرن هفدهم هلندی ها تجارت سیلانی تحت کنترل درآوردند. در قرن هفدهم خیلی از هلندی ها در سریلانکا درتلاشی برای شکستن قوانین ظلمانه مستعمره نشین های جدید قتل عام شدند . اما این منجر به تلافی و پیشرفت پرتغالی ها درکنترل کاشت دارچین جزیره شد.

هلندی ها به زور امتیاز انحصاری دارچین را گرفتند. برای اینکه قیمت ها را بالا نگهدارند در سال 1760 مقدار زیادی دارچین را در آمستردام سوزاندند تا دارچین کم یاب شود. شاید این رفتارخصمانه دوستداران خیالباف دارچین را در سایر کشورها قانع کرد که آن ادویه بیش از اندازه در خوراک پزی استفاده شده . (68)

در هر حال در سال 1795 انگلیسی ها کنترل سیلان را با این امید که علاقة مردم را نسبت به دارچین دوباره زنده کنند به دست گرفتند خیلی قبل از این نهال های دارچین توسط هلندی ها برای کاشت در اندونزی منتقل شد. اهمیت دارچین به طور مستمر و تدریجی رو به کاهش گذاشت چون استفاده از این ادویه در آشپزی و ساختن شراب از مد افتاد اکنون علاقه به دارچین در مصر روبه رشد است. در قرن نوزدهم در مصر دارچین توسط فرانسوی هایی که نهال های آن را در Jardin de plantes پاریس می کاشتند و معرفی شد. درهرحال بعد از آن اهمیت دارچین در آشپزی فرانسوی کاهش یافت با این حال هنوز در غذهای سنتی فرانسوی کانادا استفاده می‌شود.

امروزه دارچین به عنوان یک ماده معطر فوق العاده در غذهای پخته شده مصرف می‌شود. ولی مزه‌آن تعداد محدودی را جذب می کند.و به طور مشابه دارچین به طور گسترده به عنوان دارو یا نگه دارنده غذا یا بخور استفاده می‌شود. ولی تعداد محدودی را جذب می کند از نظر محبوبیت زیاد و جدال های فراوان برای تجارت آن در هزاره گذشته، این ادویه باستانی بدون شک امروزه شایستگی بیشتری برای تحسین دارد.



معرفی گیاه دارچین (5)

دارچین، شامل پوست تنه خشک شده ساقه گیاه Cinnamonum zeylanicm Blume از خانواده برگ بو (Lauraceae) است که عاری از بافت چوب پنبه ای خارجی و پارانشیم زیر آن بوده و حدقل دارای 2/1 درصد ( حجمی / وزنی) اسانس می باشد.

نام های مختلف گیاه به شرح زیر می باشد:

لاتین:

انگلیسی:

فرانسه:

آلمانی:

ایتالیایی:

اسپانیایی:

چینی:

هندی:

عربی:

هندی:

Cinnamomum zeylanicum Blume

Common cinnamon tree ceylan cinnawon

Cannelies de ceylan, cinnamone

Zimtbaum

Cannelle

Canela

Yook gway

Dal - chini, dorchini

دارچینی ، سلخجه

دراچین



دارچین در لغت به معنای «چوب آمده از چین » می باشد که البته بیشتر منظور دارچین ازگونه کاسیا می باشد.

انواع دارچین

گونه دارچین به نام دارچین سیلان و دارچین کاسیا از قدیمی ترین ادویه های جهان هستند که اعصار کهن مورد شناخت بشر بوده اند واسناد مکتوب تاریخ قدمت آنها را به 40-30 قرن پیش می رساند .

از نظر کیفیت این دو نوع دارچین باهم یکسان نیستند ولی به علت شباهت زیادی که از نظر خواص وعطر باهم دارند از همان قرنها پیش همیشه دو گونه :C.verun وC.cassia با هم اشتباه می شده و حتی در حال حاضر نیز دراغلب مناطق دنیا برای این دو گونه دارچین اختلافی قائل نیستند .

در بازار امریکا تقریبا تمام ادویه ای که به نام دارچین فروخته می‌شود عملا از نوع C.cassia است ونام دارچین را امریکایی ها از هر نوع Cinnamon می گویند .در انگلیستان مرسوم است در بازار در محافل عملی نام Cinnamon برای گونه مرغوب C.zeylanicum ونام Cassia برای گونه C.cassia به کار می رود . در صورتی که در امریکا طبق مقررات مواد غذایی دارویی مربوط به سال 1938 اجازه داده شده است که کلمه Cinnamon رای هر دو نوع یعنی C. zeylanicum ویا C.cassia به کار رود .

حکمای طب سنتی از جمله گالن طبیب نامدار یونانی در قرن دوم پس از میلاد در کتابش دارچین سایگون ویا C.cassia را هم ردیف با C.zeylanicum یا دارچین سیلان اعلام کرده ومعتقد است که در مصارف طبی می توان به جای دارچین سیلان از دارچین سایگون استفاده کرد ولی از نظر مقدار باید مقدار مصرف دارچین سایگون دو برابر دارچین سیلان باشد .(11)

در تجارت بالاخص در صنعت مواد غذایی پوست سایر انواع دارچین به خصوص دارچین چین Cinnamomum aromaticum nees، دارچین پادانگ ،Cinnamomum burmnii Blumeودارچین سایگون Cinnamomum loureirii Nees نقش بزرگی دارند.

پوست این انواع دارچین به راحتی ، مخصوصا زمانی که پودر شوند ، با پوست دارچین قابل عوض شدن می باشد که به واسطه بوی ضعیف تر و به خصوص میزان نسبتا دبالای کومارین ، در این نوع دارچین ها قابل تشخیص است . (11)

گونه های مختلف دارچین که به منظور مصارف دارویی استفاده می گردند ، به شرح ذیل می باشد:

C.ceylanicum،Cinnmomum verum J.S.Presl (Cinnamomum zeylanicum Blume

دارچین ، دارچین سیلانیCeylon Cinnamo= ،Nees)

C. aromaticum Nees (C. cassia Cinnamon

وبه میزان کمتر :

Batavia Cassia ، C.burmanii (Ness) Bhume

C. Iouteirii Ness, Saigon Cinnamon.

علاوه بر پوست تنه، گلهای aromaticm نیز استفاده می‌شود. (3 و 10)


مشخصات گیاه دارچین

گیاه Cinnamonmum zeylanicum ، درختی است کوچک به ارتفاع 12 – 8، همیشه سبز، دارای تاج پوششی متراکم و گسترده که از تمام قسمتهای آن بوی معطر و مطبوع دارچین استشمام می‌شود. (6)



خرید فایل


ادامه مطلب ...

بررسی موضوع سرمازدگی گیاهان

بررسی موضوع سرمازدگی گیاهان

پیش گفتار

سرمازدگی یکی از پدیده های جوی است که علی رغم پیش بینی بودن، در ردیف حوادث غیر مترقبه تعریف می شود.

افت شدید و ناگهانی دما بویژه در اوایل فصل بهار، سرما و یخ زدگی محصولات کشاورزی را به دنبال دارد. حادثه ای که متأسفانه در اکثر سال ها باعث بروز خسارت های سنگین به محصولات زراعی و باغی کشور می گردد. این خسارت ها در مناطق حاشیه کویر دارای فراوانی و شدت بیشتر می باشد. سرمازدگی علاوه بر ایجاد ضرر و زیان اقتصادی به بخش کشاورزی و منابع طبیعی، موجب توسعه فقر در سطح خانوارهای روستایی می گردد.

این در حالی است که علاوه بر وجود دانش بومی و شیوه های سنتی برای کاهش آثار سوء سرمازدگی و یخبندان، دستاوردهای علمی و تحقیقاتی پژوهشگران داخلی و خارجی نیز فرا روی ماست و می توان با شناسایی، بومی سازی و فرهنگ سازی، شیوه های موثر و عملی را در مناطق حادثه خیز ترویج و مانع از بروز خسارت های سنگین و جبران نا پذیر سرمازدگی گردید.

فصل اول :

سرما زدگی درختان

مقدمه

رشد و عملکرد گیاهان زراعی، تابعی از کلیه ی عوامل محیطی و آثار متقابل آنهاست. این عوامل شامل عوامل آب و هوایی، رطوبت خاک، مواد غذایی و گازها می باشند که بسته به مقدار آنها در محیط، رشد و نمو گیاه را افزایش یا کاهش می دهند.

از میان این عوامل از عرض جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا، دوری و تردیکی به دریا و شیب به عنوان مهمترین فاکتورهای اقلیمی و از بارندگی، تابش خورشیدی (شامل طول دوره روشنایی)، دمای هوا، رطوبت هوا، رطوبت خاک، دمای خاک و باد می توان به عنوان مهمترین متغیرهای هوا شناسی که بیشترین تأثیر را بر کشاورزی دارند نام برد.

1-1) دما و آثار حیاتی آن روی گیاه

دمای گیاهان ثابت نبوده و تحت تأثیر تغییرات دمای محیط اطراف تغییر می کند. در فصل پاییز و بهار دمای محیط تغییرات زیادی دارد به گونه ای که گاهی دما حتی به کمتر از صفر درجه نیز کاهش می یابد.

در این شرایط بیشتر واکنش های حیاتی گیاهان که مستلزم انجام فرایندهای فیزیکی و شیمیایی هستند و به وسیله دما کنترل می گردند، دچار مشکل می شوند.

کلیه ی فعالیت های حیاتی گیاهان در محدوده دمای صفر تا 50 درجه سانتی گراد که نقطه انعقاد پروتئین ها است، انجام می شود. در ورای این دماها ساختمان شیمیایی پروتئین ها (آنزیم ها) دچار تغییر می شود و در نتیجه فعالیت های بیولوژیکی گیاهان متوقف، یا شروع به توقف می کند.

دمای که در آن رشد مطلوب گیاه انجام می شود به گونه گیاه، مرحله نموی و مرحله فیزیولوژیکی ویژه فرآیند رشد آن گیاه بستگی دارد و در گیاهان مختلف متفاوت است. دمای متوسط 10 تا 30 درجه سانتی گراد برای اکثر گیاهان زراعی، دمای مناسب می باشد.

بعنوان مثال رشد گیاهان سرما دوست (مانند گندم، جو، سیب زمینی، نخود، باقلا، چغندر قند، بزرک و ...) در هوای خنک بهتر می باشد و در دمای بالا آسیب می بینند. این گیاهان بطور طبیعی روز بلند هستند و قادرند دمای 2- درجه سانتی گراد یا کمتر را تحمل کنند.

1-2) وارونگی دمایی

در روز هوای سطح زمین در اثر عمل هدایت گرم می شود و به دلیل سبک بودنش به بالا صعود می کند. هوای گرم صعود کرده با هوای سردتر طبقات فوقانی هوا مخلوط می شود، به طوری که ابتدا دمای هوا در چندین متری بالای سطح زمین سریعاً کاهش یافته و سپس با افزایش ارتفاع با یک آهنگ کندتری کاهش می یابد و یک نمایه دمایی وابسته به ارتفاع در طول روز تشکیل می شود، در حالی که در شب، همواره تشعشعات طول موج بلند از سطح زمین به آسمان می روند.

هوای بالای زمین در اثر تماس با هوای سرد سطح زمین، سرد می شود و چون از هوای گرم صعود کرده در طول روز، سنگین تر می باشد در نزدیکی سطح زمین باقی می ماند. این مسئله باعث می شود که در شب دمای زمین در مقایسه با دمای هوای بالای آن کمتر باشد. به این حالت که با افزایش ارتفاع از سطح زمین دما بیشتر می شود وارونگی دمایی در نزدیکی زمین اطلاق می شود. در چنین شرایطی هوای سردتر در زیر هوای گرم تر قرار می گیرد.

در نتیجه ایجاد وارونگی دمایی، دمای هوا در چند متری بالای سطح زمین برعکس قاعده کلی (افزایش ارتفاع سبب کاهش دما می گردد) افزایش یافته و در بالاتر از این ارتفاع ویژه، دمای هوا مانند نمایه (پروفیل) روزانه به کندی کاهش می یابد که به نمایه شبانه یا نمایه اینورژن (inversion) معروف است.

بطور کلی ارتفاع اینورژن در مرازع حدود 8 تا 15 متر می باشد.

1-3) وضعیت گرمایی گیاه و بیلان انرژی تشعشعی

زمین در نتیجه وجود بیلان انرژی مثبت در طول روز (گرمای گرفته شده بیش از گرمای از دست رفته می باشد.) و توسط قسمتی از انرژی خورشیدی که به سطح خاک می رسد، گرم می شود و مقداری گرما نیز از این طریق به اعماق خاک هدایت می شود. اما در موقع غروب خورشید و نزدیک شدن شب، انتشار تشعشع گرمایی یا از دست رفتن گرما از سطح زمین (از سطح خاک، آب، پوشش گیاهی و ...) از طریق تشعشع (موج بلند) سبب سرد شدن آن و باعث سرد شدن لایه هوای مجاور خود و لایه های بالاتر از خود می شود و موجب تولید لایه های سرد و وقوع سرد شدن تشعشعی می شود و حتی ممکن است منجر به وقوع یخ زدگی شود.

دلیل این امر این است دمای خاک کمتر از هوای مجاور آن بوده، انرژی از طریق جابجایی از خاک گرم به هوای نسبتاً سرد مجاور آن منتقل می شود. بدین ترتیب هوای مجاور سطح زمین گرم شده و همزمان به لایه های بالاتر صعود می کند و هوای سرد جای آن را می گیرد. این فرآیند به طور مداوم در سطوح پایینی جو زمین تکرار می شود.

به هنگام شب، گرما به صورت تشعشع طول موج بلند از زمین به فضا منعکس می شود و کسری از انرژی دریافتی از خورشید به صورت طول موج بلند (مادون قرمز) از آن خارج می شود. از طرفی در هنگام شب، میزان تابش ورودی به سطح زمین کم است، بنابراین به دلیل بیشتر بودن میزان هدر رفت گرما و ادامه این وضعیت تا طلوع آفتاب، در شب به تدریج زمین سرد شده و در نزدیکی های صبح با وقوع حداکثر کاهش دما، حداقل دمای لازم برای بروز تنش سرما، ایجاد می شود. به همین دلیل است که دماهای حداقل، معمولاً صبح اتفاق می افتد.

وجود پوشش ابر باعث کاهش سرد شدن در شب می شود، زیرا ابرها قسمتی از تشعشعات نامرئی باز تابیده شده از سطح زمین را جذب می کنند و بخشی از آن را مجدداً به زمین باز می گردانند.

بروز سرمای تشعشعی به ویژه در فصل سرد، سبب وقوع دمای بحرانی و بروز یخ بندان در منطقه می شود که از آن به یخ بندان تشعشعی یاد می کنند.

1-4) بیلان انرژی در یک شب یخبندان

در شرایط وقوع یخبندان های تشعشعی، انرژی از طریق تشعشع از سطح خاک به هدر می رود. انرژی از سه طریق تشعشع رو به پایان آسمان، هدایت گرما به بالا در لایه های خاک و جابجایی هوای گرم به گیاهان سرد، برای گیاهان تأمین می شود. در شرایط صاف بودن آسمان، مقدار گرمایی که هدر می رود بیش از گرمایی است که از طریق این فرآیندها تأمین می شود.

جدول(1-1) بیلان انرژی شبانه را در یک باغ مرکبات به عنوان نمونه نشان می دهد که مقادیر عددی آن در سایر گیاهان هم، مشابه با همین مقادیر است. هدر رفت گرما در جدول(1-1) نشان دهنده کاهش دما در باغ است.

جدول(1-1): بیلان گرمایی باغ مرکبات در یک شب یخ بندان

در صورت عدم وقوع تراکم، انجماد و یا تبخیر در باغ میزان بیلان تشعشعی به مقدار 18- وات بر متر مربع می رسد، در حالی که اگر هوای باغ ابری و یا مه آلود باشد، بسته به میزان ذخیره گرمایی خاک و سرعت جریان باد، میزان انتقال گرما و اجزائ بیلان انرژی تغییر می کند.

در شرایط ابری یا مه آلود بودن هوا، تشعشع روبه پایان، بسته به دمای ابرها و مه، افزایش می یابد و هدر رفت انرژی کاهش می یابد یا به صفر می رسد.

در این شرایط به دلیل افزایش انرژی ورودی به باغ به میزان حدود 230 (وات بر متر مربع) همواره دمای هوا از شرایط هوای صاف بیشتر است.

بنابراین با ایجاد مه مصنوعی در باغ می توان میزان انرژی ورودی به باغ را افزایش داد و از کاهش یا تغییر میزان انرژی خالص از دست رفته (18- وات بر متر مربع) جلوگیری نمود. در جریان یخ بندانهای تشعشعی، هنگامی که سرعت باد به بیش از 2 متر بر ثانیه (5 مایل بر ساعت) برسد، انتقال گرما از طریق جابجایی به اندازه کافی افزایش می یابد که برای جبران گرمای از دست رفته، کافی است.

گرمای نهان هم عاملی است که فقط در شرایط وجود آب اهمیت پیدا می کند و عموماً نقش آن بجز در مواردی که از آبیاری برای حفاظت در برابر یخ بندان استفاده می شود، در سایر موارد نادیده گرفته می شود.

1-2) پیش بینی تاریخ وقوع یخبندان

روش های مختلفی برای کنترل دما در گیاهان زراعی و باغی وجود دارد. بسیاری از روش ها و تجربیات مبتنی بر پیش بینی های هواشناسی کشاورزی در مناطق سرد می باشد. این پیش بینی ها با هدف حفاظت گیاه در طول دوره رویش از مرحله کاشت تا برداشت و نهایتاً افزایش تولیدات کشاورزی انجام می شود.

بررسی روابط موجود بین پدیده های مختلف هواشناسی کشاورزی می تواند معیار اصلی پیش بینی های دراز مدت باشد. برای پیش بینی شرایط رویشی گیاهان در آینده در یک منطقه خاص باید ویژگی عوامل جوی در دراز مدت در این مناطق تجزیه و تحلیل شود. برای این منظور باید از اطلاعات دیده بانی هواشناسی و تجزیه و تحلیل های بعدی آن آگاه بود.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

بررسی تاثیر سموم دفع آفات (علف کشها) بر روی گیاهان

بررسی تاثیر سموم دفع آفات (علف کشها) بر روی گیاهان

فصل اول

سموم دفع آفات (علف­کشها)

1-1- مقدمه:

کشاورزان همواره در طول تاریخ با علفهای هرز در مبارزه بوده­اند و در این راه به پیشرفتهای قابل ملاحظه­ای دست یافته­اند. بشر مبارزه با علفهای هرز را از طریق دست و استفاده از حیوانات شروع نمود و در حال حاضر این راه از طریق مکانیکی و شیمیایی ادامه می­یابد. پیشرفتهای به دست آمده برای مبارزه با علفهای هرز همواره با پیشرفتهای بشر در به کارگیری انرژیهای مختلف همراه بوده است به طوریکه بشر در این مسیر ابتدا از نیروی انسانی و حیوانات اهلی استفاده نمود و به تدریج انرژیهای فسیلی را جایگزین آنها کرده است. در حال حاضر کشاورزان چهار روش را برای مبارزه با علفهای هرز در پیش رو دارند که عبارتند از: 1- روشهای زراعی 2- روشهای بیولوژیکی 3- روشهای مکانیکی 4- روشهای شیمیایی. از این روشها، روش شیمیایی از همه رایج­تر شده است و امروزه افزایش وابستگی به علف­کشها باعث بروز مشکلاتی از قبیل مقاومت علفهای هرز به علف­کشها و آلودگی آب و خاک به سموم است.

جدول 1-1 تولید آفت کشها در هند (تولید 1000تن)

%installed capacity

97-1996

%change

96- 1995

Herbicide

6/55

0/1

1/11 +

9/0

D- 4 و 2

8/17

8/0

3/33 -

2/1

butachlor

30

09/0

7/35 -

14/0

fluchloralin

8/96

0/3

1/11 +

7/2

isproturon

مصرف علف­کشها در کشورهای توسعه نیافته مثل هند فقط 3/0 است در حالیکه در کشورهای توسعه یافته مثل کره و ژاپن به ترتیب 6/6 و 8/10 است.

یک علف­کش در مفهوم گسترده کلمه، ترکیبی است که قادر به از بین بردن و آسیب شدید به گیاهان می باشد و می تواند جلوی رشد گیاه را بگیرد و یا بخشهایی از گیاه را از بین ببرد، که ممکن است بیابانی و خودرو باشد و یا نوع پرورش­یافته آن در مکانهای مختلف می­روید[1].

1-2- تاریخچه:

اولین علف­کش ثبت شده در ایران مربوط به سال 1347 می­باشد و از آن تاریخ تا کنون 70 علف­کش از گروههای مختلف در ایران به ثبت رسیده است. به این ترتیب به طور متوسط از زمان ثبت اولین علف­کش تا کنون سالانه دو علف­کش به ثبت رسیده است. روند ثبت علف­کشها با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه نوسانات شدیدی داشته است. بیشترین تعداد علف­کشها در حد فاصل سالهای 1347 تا 1350 و سالهای 1350 تا 1355 بوده است و از آن تاریخ به بعد به دلیل وقوع جنگ تحمیلی و مشکلات حاکم بر کشور این روند کاهش یافته، تا جائیکه بین سالهای 1360 تا 1365 تنها دو عدد علف­کش جدید به ثبت رسیده است. از سال 1365 با پشت سر گذاشتن پاره­ای از مشکلات در کشور ما ثبت سموم جدید بیشتر شده و این روند ادامه یافته است. تا اینکه در 5 سال اخیر حدود 13 علف­کش جدید به ثبت رسیده است [2].

در طی بیست سال گذشته همواره در دنیا سهم فروش علف­کشها از کل سموم آفت­کش فروخته شده بیشتر است.

شکلهای زیر سهم فروش جهانی علف­کش­ها و حشره­کشها و قارچ­کشها و بقیه سموم کشاورزی را در سالهای 1980 و 2000 نشان می­دهد.

شکل (1-1) : سهم جهانی فروش

علف کش ها ، حشره کش ها و

قارچ کش ها از کل سموم

فروخته شده در سال 1980

سموم

شکل (1-2) : سهم جهانی فروش علف­کشها، حشره­کشها و قارچ­کشها

از کل سموم فروخته شده در سال 2000

سموم

علی­رغم اختلاف جزئی که در سهم هر یک از آفت­کشهای فروخته شده در این دو سال مشاهده می­شود ولی همواره بیشترین سهم مربوط به علف­کشها است.در برخی از کشورها مانند آمریکا سهم فروش علف کش ها از کل آفت کش های بفروش رسیده از این مقدار هم فراتر رفته است و بر اساس اطلاعات مو جود در سال 1993 حدود 68% از سموم فروخته شده در بخش کشاورزی آمریکا مربوط به علف کش ها بوده است]3[.

1-3- کاربردها :

دی­نیتروآنیلین­ها علف­کش­هایی هستند که برای کنترل علف­های هرز باریک و پهن برگ در برخی از محصولات زراعی مورد استفاده قرار می­گیرند. این علف­کش­ها از نوع پیش­رویشی بوده و در خاک مصرف شده و از طریق جلوگیری از تقسیم و طویل شدن سلول مانع از رشد علف­های هرز می­گردند. از جمله مکانیزمهایی که باعث مقاومت گیاهان زراعی نسبت به علف­کش­های دی­نیتروآنیلین می­شود، می­توان به متابولیسم علف­کش و جاسازی علف­کش در بخشهای لیپیدی و تغییر محل عمل علف­کش اشاره نمود. علف­کش­های دی­نیتروآنیلین به خانواده­ای از ترکیبات شیمیایی تعلق دارند که مکانیزم اصلی عمل آنها دپلی­مریزاسیون میکروتوبولها است. میکروتوبولها از اجزای ضروری برای تقسیم سلولی و طویل شدن سلولهای ریشه هستند این علف­کش­ها به مختل کننده تقسیم میتوز نیز معروفند. وقتی علف کش های دی نیترو آنیلین از طریق اختلال در فعالیت میکرو توبول ها، از تقسیم سلولی جلوگیری می کنند تقسیم سلولی ناقص صورت می گیرد و گاهی اوقات منجر به تولید سلولهای چند هسته ای می گردد. این علف کش ها گیاهان و قسمت هایی از گیاهان که سریع رشد و تقسیم می شوند را تحت تاثیر قرار می دهند. تقسیم سلولی ابتدا در نواحی مریستمی گیاه اتفاق می افتد. بنابراین وقتی دی نیترو آنیلین ها با نواحی مریستمی تماس حاصل می کنند، از تقسیم سلولی آنها جلوگیری به عمل می آورند.

جدول (1-2)علف­کش­های دی­نیتروآنیلین ثبت شده در ایران

خانواده شیمیایی

نام عمومی

نام تجاری

دی­نیتروآنیلین

تریفلورالین

اتان­فلورالین

دی­نیترآمین

پندی­متالین

ترفلان

سونالان

کوبکس

استومپ

اتصال دی­نیتروآنیلین­ها به ذرات خاک باعث محدود شدن حرکت آنها به سوی گیاه می­شود. هنگامی که گیاهچه از درون لایه­های خاک تیمار شده با علف­کش دی­نیتروآنیلین به سمت بیرون خاک رشد می­کند، این علف­کش­ها به سهولت در غشاهای چربی گیاهچه حل می­شوند. از آنجا که پس از جذب سرعت انتقال این علف­کش­ها زیاد نیست، بنابراین به جز دی­نیتروآنیلین­هایی که با منطقه مریستمی تماس حاصل می­کنند و وارد هسته سلولها می­گردند، بقیه اثر کمی بر جا می­گذارند. علف­کش­های دی­نیتروآنیلین هیچگونه اثری بر روی تقسیم میتوزی سلولهای حیوانی ندارند. این علف­کش­ها برای پرندگان بی­خطرند،در خصوص نحوه توزیع علف کش های دی نیتروآنیلین در قسمت های مختلف سلول اطلاعات زیادی در دست نیست.

دی­نیترآمین: (Dinitramine) علف­کشی از گروه دی­نیتروآنیلین­ها که جذب آن از طریق ریشه است. اثر آن مانع جوانه زدن بذر و بازدارنده ریشه است. دی­نیترآمین با نام تجاری کوبکس (Cobex) با فرمولاسیون EC 25% ، دارای وزن مولکولی(2/322= MW)،رنگ زرد کمرنگ،نقطه ذوب5/94 درجه سا نتی گرادوساختمان مولکولی زیرمی باشد

ساختمان کوبکس

مقدار مصرف آن 3 لیتر در هکتار برای پنبه و سویا می­باشد. علاوه بر آن برای کنترل علف­های هرز غلات دانه­ریز، سبزیجات و همچنین درختان میوه کاربرد دارد. در صورتی که این علف­کش­ها بلافاصله پس از مصرف، با لایه 5 سانتی­متری بالای خاک مخلوط شوند، خطر تجزیه نوری کم می­شود. از آنجا که حلالیت این علف­کش­ها در آب کم است بنابراین در منطقه­ای که اکثر علفهای هرز جوانه می­زنند باقی خواهند ماند]3.[

فرمولاسیون، ترکیبات یک علف­کش است که به وسیله سازنده برای استفاده عملی تهیه می­شود. فرمولاسیون همچنین نشان­دهنده تمامی اجزای ترکیبی محتوی ظرف است که شامل ماده فعال (مسموم کننده واقعی) به اضافه مواد خنثی همچون مواد حل­شدنی، مواد رقیق کننده و مواد افزوده شده دیگر می باشد]4[.

علف­کشهای قابل استفاده باید به راحتی قابل حمل باشند و اگر به طرز صحیحی استفاده شوند، بتوانند به صورت یکنواخت و دقیقی بدون هیچگونه ضرری برای استفاده کننده مصرف شوند. اکثرعلف­کش ها طوری فرموله شده اند که بتوان آنها را با یک حمل کنندۀ مناسب و راحت به کار برد.

علف­کش های رایج که با قابلیت اسپری تهیه شده اند، به گونه­ای فرموله شده­اند که می­توان آنها را با آب، با کودهای مایع و یا با روغنهای با غلظت گازوئیل به کار برد. بعضی از علف­کشها به نحوی فرموله شده­اند که سموم به صورت گرانول­های خشک یا ذرات پوشش­دار (pelleted) از مخازن خارج می­شوند. علف­کشها را معمولاً به صورت گرد (dust) استفاده نمی­کنند زیرا علاوه برمشکل حمل و نقل احتمال فرار (drift) آنها به طرف گیاهان حساس غیر هدف نیز وجود دارد[5].



خرید فایل


ادامه مطلب ...

طبقه بندی گیاهان

طبقه بندی گیاهان


تابلوی واحدهای سیستماتیکی در رده‌بندی جهان گیاهی

برخی از واحدهای سیستماتیکی و پسوندهای آنها

مثال

Unites .............................................................................................واحد سیستماتیکی

Regna vegetable kingdom........................................ جهان گیاهی یا سلسلة گیاهی

Cormobiontes گیاهان با پیکر مشخص ............................................. زیرجهان گیاهی

Tracheophytontes (تراکئیدداران یا گیاهان آوندی .......................... روشاخة گیاهی

Eubranchement/divistion........شاخة گیاهی مانند نهانزادان آوندی (Pteridophytes)

Spermatophtines ................................................................زیرشاخة گیاهان دانه‌دار

Classe......... ردة گیاهی مانند بازدانگان (Gymnospermopsides) یا نهاندانگان (Angiospermopsides)

Order ................................................................................راسته مانند آلاله (Ranales)

Famille ....................................تیره یا خانواده مانند تیرة آلاله (Ranunculaceaw)

Sub.famille .................................................................................زیرخانواده‌ یا زیرتیره

Tribus............................................طایفه مانند طایفة آلاله از تیرة آلاله (Ranunculai)

Sub.tribus..................................................................................................... زیرطایفه

Genre /Genus ........................ .................... جنس مانند جنس آلاله(Ranunculus)

Sub.genre/Sub.genus............................................زیرجنس ،‌تقسیم پایین‌تر از جنس

Section ................................بخش، تقسیم پایین‌تر از طایفه و مرکب از چند گونه

Varite=var ........................................................جور یا واریته

Forme=f ...........................................................................................فرم یا شکل

تقسیمات پایین‌تر از گونه را تقسیم زیرگونه‌ای می‌گویند که عبارتند از : زیرگونه، واریته و فرم.

در اصطلاح تاکزیتومی تقسیمات بالای گونه، واحدها یا تاکسون‌های فوق گونه‌ای و تقسیمات پایین‌تر از گونه، واحدها یا تاکسون‌های زیرگونه‌ای نام دارند.

1ـ هر تاکسون همواره قبل از تقسیم به واحدهای مستقل بعدی، دارای یک تقسیم حد واسط است؛ مثلاً خانواده قبل از آنکه به طایفه یا جنس تقسیم شود ممکن است به زیرخانواده و جنس نیز ابتدا به زیرجنس و سپس به گونه‌ها تقسیم گردد. در حد تقسیمات زیر جهان به شاخه‌های گیاهی (دیویزیون) تقسیمی فیمابین آنها وجود دارد که به آن «روشاخه» می‌گویند.

2ـ هر واحد یا تاکسون در رده‌بندی دارای پسوندی مخصوص به خود است که موقعیت سیستماتیکی آن را معین می‌کند.که در زیر یکبار دیگر به تاکسون‌ها و پسوندهای آنها تا حد طایفه نگاه می‌کنیم:

زیرجهان گیاهی دارای پسوند ........................................................ بیونت (biontes)

روشاخه .........................................................................................فیتونت (phytontes)

شاخه ......................................................................................................فیت (Phytes)

رده یا کلاس ................................................................................... اوپسید (Opsides)

راسته .......................................................................................................... آل (ales)

خانواده یا تیره ......................................................................................... آسه (aceae)

طایفه ................................................................................................................ اِ (ae)

3ـ اگر واحد سیستماتیکی جنس باشد فقط با یک نام خوانده می‌شود، ولی گونة دو اسمی یا دو کلمه‌ای است. کلمه یا نام اول اسم هرگونه ، نام جنس آن و کلمة و کلمة دوم نام گونه را مشخص می‌کند، مثلاً اوله اَ نام جنس زیتون است گونه معمولی آن اولیه اروپه است .اگر واریته داشته باشد پس از اسم گونه به آن اضافه می‌شود و به این ترتیب گیاه سه اسمی می‌گردد. مانند افدرافولیاتا واریتة مبینی برای تقسیمات پایین‌تر از واریته یعنی زیرواریته و فرم، مخفف‌های (Sub,var) را با رعایت کمی فاصله از هم به کار می‌برند.

4ـ تمام تاکسون‌ها دارای تقسیمات زیر تاکسون یا فوق تاکسون نیستند، مثلاً خانوادة زیتون مورد مثال در جدول تقسیمات زیرجنس و بخش و زیرگونه ندارد.

وقتی نام جنس یا گونة گیاهی نوشته می‌شود تمام حروف نام جنس یا حرف اول آن با حرف بزرگ (کاپیتال) و بقیة حروف جنس و گونه مطلقاً با حروف کوچک نوشته می‌شود و در آخر نام گیاه، نام مؤلف که معمولاً از حروف سیلاب اول و حرف سیلاب آخر نام او استفاده می‌شود به آن اضافه می‌گردد، این قرارداد برای چند گیاه شناس نامی تاریخ طبیعی (مانند لینه و دو کاندول) که معروف هستند استفاده از حرف اول نام کافی است؛ مثلاً جنس آلاله (Ranunculus) و گونه ذرت معمولی (zea mays L) که مؤلف شرح گیاه و نامگذار آن لینه است با حرف L مشخص می‌شود.



رده‌ها و تقسیمات جهان گیاهی

شیزوفیتها PROTOCARYOTES OU SCHIZOPHYTES

جلکبهای‌ سبزـآبی ................CYANOSCHIZOPHYTES=CYANOPHYCEES

BACTERIOSCHIZOPHYTES = BACTERIES

Hémibactéries

Eubactéries

Virobactéries

فیکوفیتها ECUARYOTES OU PHYCOPHYTES

جلبکهای قرمز ....................RODOPHYCOPHYTES = RHODOPHYCÉES

PROTOFLORIDÉES


FLORIDÉ ÉO-Flaridées

Méso-Floridées

Méta-Floridées

جلبکهای رنگین...................CHROMPHYCOPHYTES=CHROMOPHYCÉE

PROPYRROPHYCÉES

PYRROPHYCÉES Cryptophycinées

Dinophycinées

Raphidiphycinées

Euglenophyciées

CHRYSOPHYCÉES Chryso-et Xanthophycinées

Silicophycinées

PHÉOPHYCÉES Phéophycées phéasporées…………...…Cutlteriales

………………………………………………………………Dictyotales

…………….………………………….………………….Laminariales

phéophycées cyclasporées…………...……..Fucales

جلبکهای سبز...... CHLOROPHYCOPHYTES = ALGUES VERTES............

ZYGOPHYCÉES……………………………..…………… zygnemales

……………………………………………..………………..Desmidiales

EUCHLOROPHYÉES Euchlorophycées phuricellularies UlvalesEdogoniales

Euchlorophycées hémisphynées……..Cladophorales

Euchlorophycées cystosiphonées

Euchlorophycées eusiphonées………..…Siphonales

Euchlorophynées coccoides………..Chlorocoocales

Edchlorohycées monadoides ………..… Volvocales


CHAROPHYCÉES


میکوفیتها CHAMPIGNONS OU MYCOPHYTES

آسکومیستها ............................................................................ASCOMYÉTES

قارچهای ناقص ............................................ ASCOMYCÉTES CLADOMIENS

ASCOMYCÉTES MYCÉLIENS Ascomycétes mycélieens imparfaits

Discomycétes

Pyrénomycétes

Disco-et Pyrénomycétes des Asco-Lichens

Disco-et Pyrénomycétes périsporiés et plectascés

BASIDIOMYCÉTES

Archéobasidiés

Néobasidiés……………...………………Agaricales

زیگومیست ........................................................................ZYGOMYCÉTES

فیکومیست............................................................. PHYCOMYCOPHYTES

PHYCOMYCÉTES

Saprolegniales.................................................................................Peronosporales...............................................................................................................................

MyxomycÉTES

TRICHOMYCÉTES


بریوفیت BRYOPHYTES

خزه‌ها........................................................................................................ MOUSSES

ANTHOCÉROTES …………...……………………………………Anthocerotales

هپاتیکها.............................................................................................. HÉPATIQUES


نهانزادان آوندی PTÉRIDOPHYTES

PSILOPHYTIÉES

PHYNIALES……………………………………………...…… Rhynines

ZOSTÉROPHYLLALES

ASTÉROXYLALES…………………………………….Asterouyiness

PSEUDOSPOROCHNALES

PSILOTALES………………………………………………psilotsces

پنجه‌گرگیها ................................................................................. LYCOPODINÉES

L. aligulées ARCHAELOEPHYTATES

LYCOPODLALES

PROTOLEPIDOPHYTALES

L. aligulées LEPIDOPHYTALES……….Lepidodendmoun

PLIUROMÉIALES

خانواده علف خوک.selaginellacees..................................... ÉPIDOSPERMALE

ISOÉTALES………………………..Isoetaeion

ساقه بندبندی دارند .......................................................................... ARTICULÉES

PROTOARTICULATALES

PSEUDOBORNIALES

SPHÉNOPHYLLALES

CHÉIROSTROBALES

TRISTACHILES

CALAMITALES

ÉQUISETALES……………………Equisetion

NAEGGÉRATIALES

فیلیسینه ................................................................................................ FILICINEES

F. phyllohorees:

Holophyllophorees: IRIDOPTERIDALES

STAUROPTERIDALES

Heterophyllophorees CALDOXYLALES

ZYGOPTERIDALES…….Ankyropteridacees

گروههای حد واسط ...... Groups intermediares INVERSICATENALES

OSMONDALES

F. Aphyllophorees

A. Eu-sporangiees: OPHIOGLOSSALES…….. Ophioglossacees

خانوادة مارزبان

A. Leptosporangiees

Homosporees FILICALES…………………….. schizaeacees

خانوادة بسفایج polypodiacees ............................................................................................

Heterosporees:

سرخسهای آبزی salvinacees ................. SALVINIALES (Hydropterees)

سرخسهای آبزی Marsileacees .................MARSILEALES


پیدا زادان اولیه PREPHANEROGAMES

سرخسهای دانه‌دار.................................................................. PTERIDOSPERMES

PTERIDOSPEREMALES……………………………..Lyginopteridacees

CAYTONIALES

خانواده سیکاداسه Cycadacees ............................... راسته سیکادالCYCADALES

کودائیتها ............................................................................................... CORDAITES

CORDATTALES

Ginkgoacees ........................................................ راسته ژنکیوآل GINKGOALES


بازدانگان GYMNOSPERMES



خرید فایل


ادامه مطلب ...

بررسی نقش آهن به عنوان یک فلز کلیدی در فرآیند زندگی گیاهان

بررسی نقش آهن به عنوان یک فلز کلیدی در فرآیند زندگی گیاهان


-1 مقدمه

آهن یکی از عناصر فلزی معمول است که %6/4 از سنگهای آذرین و %4/4 از سنگهای رسوبی را تشکیل می‌دهد. محدوده غلظت آهن در خاکهای معمولاً از %2/0 تا %55 تغییر می‌کند (2000 تا 000/550) غلظتهای آهن می‌توانند در مناطق مختلف بسته به نوع خاک و حضور سایر منابع تغییر کنند.

خاکهای شنی کمترین و خاکهای رسی بیشترین میزان آهن را دارند. آهن می‌تواند در هر دو حالت دو ظرف (فروس یا ) یا سه ظرفیتی (فریک یا ) تحت شرایط محیطی بخصوص وجود داشته باشد. حالت ظرفیتی آهن توسط PH و پتانسیل redox سیستم تعیین می‌شود و ترکیبات آهن وجودشان وابسته به میزان دسترسی سایر ترکیبات شیمیایی هم هست (همانند سولفور که برای تشکیل شدن پیریت یا مورد نیاز است). آهن برای رشد گیاه الزامی بوده و عموماً به عنوان یک ریزمغذی محسوب می‌گردد. آهن به عنوان یک فلز کلیدی در نقل و انتقالات محسوب شده و برای سنتز و سایر فرآیندهای زندگی سلولها مورد احتیاج است . در نتیجه گیاهان سعی در تسریع جذب آهن دارند. آهن فروس بسیار حلال ‌تر بوده و قابلیت دسترسی گیاه به آهن از آن فریک بیشتر است. (-FEDOH)Gothite شکل غالب کانی آهن در خاکهاست. حالت دو ظرفیتی یا فروس می‌تواند به حالت سه ظرفیتی یا فریک اکسید شده که در حالت اخیر می تواند تشکیل رسوبات هیدرواکسید یا اکسید را داده و برای گیاهان به عنوان یک ریز مغذی، غیر قبل دسترس گردد. عوامل عمومی که بر قابلیت تحرک و تثبیت آهن تأثیر گذارند. شرایط قلیایی و اکسیداسیونی هستند که تشکیل ر سوب اکسیدهای آهن محلول را تسریع می‌کنند یا شرایط اسیدی و احیاء که حلالیت ترکیبات فروس را تسریع می‌کنند. قابلیت در دسترس بودن آهن فروس و فریک همچنین به میزان آب خاک محیط نیز وابسته است. برای مثال محیطهای کاهیده که شامل زمینهای پست و خاکهای باتلاقی) هستند قابلیت در دسترس بودن آهن فروس را برای گیاهان تسریع می‌کنند. در حالی که محیطهای اکسیده (زمینهای مرتفع یا خاکهای بازهکشی خوب) تشکیل رسوب ترکیبات اکسید فریک را تسریع می کنند که برای گیاهان قابل جذب نیست. اگر آهن فروس زیادی وجود داشته باشد سمیت آهن ممکن است است برای گیاهان رخ دهد. ولی وقوع این حالت تا حد زیادی به گونه گیاهی بستگی دارد همینطور اگر آهن فروس بسته به رسوب ترکیبات آهن فریک در خاکها در دسترس نباشد کمبود آهن یا کلروز ممکن است رخ دهد. مدیریت خاک مناسب می‌تواند به کنترل PH و شرایط آب خاک کمک نموده و غلظتهای بهینه آهن فروس را در دسترس گیاهان قرار دهد. عموماً تعیین مقیاسی مشخص برای آهن خاکها به علت اینکه قابلیت در دسترس بوده آهن برای گیاهان و یا ایجاد مسمومیت به ویژگیهای خاک نظیر PH یا Eh و میزان رطوبت خاک بستگی دارد مشکل است.

برای تخمین این ویژگیها و پتانسیل به وجود آمدن کمبود و یا سمیت آهن برای گیاهان پیشنهاد گردیده که Eh و PH خاک هر دو در مزرعه باز هم اندازه‌گیری شوند.


0-2 ژئوشیمی آهن

آهن در اکثر کانیهای اولیه (فاز اکسید و فرو منگنز) در حالت اکسیده فروس ، وجود دارد که از حالت فریک آهن یا بسیار حلالتر است.

چندین نوع مختلف از اکسیدهای آهن که هرکدام دارای حلالیت متفاوتی هستند وجود دارند عکس 1-2 حلالیت چندین اکسید آهن گزارش شده معمول ر ا با هم مقایسه می‌کند. کانیهای آهن آزاد که در خاک وجود دارند به عنوان کلیدی برای شناخت خصوصیات خاک و برای افق‌های خاک مورد استفاده قرار می‌گیرند. کانیهای آهنی که به صورت پدوژنیکی تشکیل می‌شوند در جدول 1-2 آمده‌اند.


جدول 1-2 انواع کانیهای آهن

خصوصیات

فرمول شیمیائی

کانی

هماتیت دارای رنگ قرمز روشن بوده، در خاکهای به شدت هوازده مناطق خشک، نیمه خشک و مرطوب وجود داشته و اغلب به جای مانده‌ از مواد مادری است. فقط به میزان کمی از گئوتیت معمولتر بوده و همانند گئوتیت در محیطهای اکسیده پایدار است. اگر چه به علت اینکهمی‌تواند بهمی‌تواند بهتحت شرایط احیاء که در خاکهای ابداع اتفاق می‌افتد کاهیده شود در شرایط احیاء پایدار نیست.


Hematite

ماگمیت در خاکهای به شدت هوا زده مناطق مرطوب و اغلب همراه با هماتیت مگنتیت و یا گئوتیت یافت می‌شود.


Maghemite

مگنتیت یک اسید آهن مغناطیسه بوده که معمولاً در اندازه‌های شن یافت می‌شود و غلب به جای مانده از مواد مادری است. اکسیداسیون مگنتیت ماگمیت را حاصل می‌آورد که آن هم مغناطیسه است.


Mdgntite

فری هیدریت یک کانی معمول ولی غیر پایدار است و به راحتی در مناطق گرم به هماتیت و در مناطق معتدل مرطوب به گئوتیت تبدیل می گردد.


Ferrihydrite

معمولترین کانی آهن خاک تحت شرایط اقلیمی متفاوت از معتدل نامرطوب رنگ قهوه‌ای و زرد بسیاری از خاکهای به علت حضور همین کانی است حتی اگر مقدار آن کم باشد. تحت شریط اکسیده پایدار است اگر به چه علت احیاء و در خاکهای اشباع تحت این شرایط غیر پایدار است.


Goethite

در خاکهای بازهکشی کم مناطق معتدل و مرطوب یافت می‌شود . شرایط مساعد تشکیل این کانی PH کم، دمای کم و عدم حضور است.


Lepidocrocite

در خاک غیر معمول است به عنوان یک کانی مقاومت به هوازدگی از سنگهای آذرین مادری به جای می‌ماند.


Ilmenite

به طور گسترده‌ای در خاکهای در آب غوطه‌ور شده حاوی سولفور (خاکهای سولفاته اسید) توزیع گردیده‌اند.


Pyrite

به طور گسترده‌ای در خاکهای در آب غوطه ور شده حاوی سولفور (خاکهای سولفات اسیدی) توزیع گردیده‌اند.


Ferrous sulfide

به طور گسترده‌ای در خاکهای در آب غوطه ور شده حاوی سولفور (خاکهای سولفاته اسیدی) توزیع گردیده‌اند


Jdrosite


حلالیت معمولاً بوسیله حضور اکسیدهای محلول‌تر کنترل می‌شود، در نتیجه رسوبات تازه magnetite بی شکل یا محلولترین اکسیدهای بوده و عموماً فعالیت و حلالیت را بسته به میزان Redox کنترل می‌کنند. تحت شرایط اکسیده ، - soil ( که کریستاله قابلیت حل شدن و تبدیل شدن به هیدروکسیدهای بی شکل و اکسیدهای ترسیناله به حد واسط است) حلالیت را کننترل می نماید. اگر این مقدار از 5/11 کمتر باشد magnetite نا زمانی که (Feco3)sidrite شکل بگیرد. فاز پایدار است. سایر اکسیدهای بر طبق کاهش حلالت عبارتند از:






1-2 تأثیر فرآیندهای هوازدگی بر آهن

واکنش آهن و فرآیند هوازدگی تا حد زیادی به سیستم محیط و درجه اکسیداسیون ترکیبات شامل آهن دارد. پتانسیل الکترونی برای جفت برابر 77/0 است. قانون عمومی که بر تحریک و تثبیت آهن حاکمیت دارد این است که در شرایط اسیدی و قلیایی رسوب اکسیدهای آهن نامحلول را تسریع می‌کند ولی شرایط احیایی و اسید حلالیت ترکیبات فروس را تسریع می‌کنند. آهن آزاد شده به آسانی به صورت اکسیدها و هیدوراکسیدها رسوب می‌کند ولی با Mg و AL در سایر کانیها جابه جا شده و با لیگاندهای آلی تشکیل کمپلکس می‌دهد رفتار کلی آهن در منطقه هوازدگی می‌تواند در چهار عنوان زیر خلاصه گردد:

1- در محیط اکسیده با حاکمیت جو، آهن تشکیل goethite که کانی پایداری است را می‌دهد. در طی یک روند طبیعی در زیاد و کم (محیط سوفاته اسیدی) Jarosite ممکن است شکل بگیرد و در شرایط غنی از مواد آلی آهن به صورت کلاتها در محلول جابه جا می‌شود.

2- در محیط کاهیده که باکتریها کربن را برای کاهیدن به و به S استفاده می‌کنند زیاد بودن پیریت را بوجود می‌آورد کم بودن و زیاد بودن و ، در محلول باقی می‌ماند.

3- Glauconite تنها سیلیکات آهن اتوژنیک است که در رسوبات جدید شکل می‌گیرد. اگر جه اسمکتایتهای آهن در منطقه هوا زده وجود دارند. اینگونه تغییرات حاصل فیلوسیلیکاتهای فرو منیزیم هستند.

4- آهن اکثراً به شکل هیدوکسیدهای ذره‌ای و ریز یا بصورت پوشش به دانه‌های ریز جابه جا می‌شود تقسیم بندیها بوسیله سرعتهای ته نشین شدن گوناگون به انجام رسیده‌اند.

2-2 تأثیر شرایط خاک بر آهن

اکسید آهنی که در خاکها حضور دارد به شرایط زیادی همانند میزان رطوبت، PH و میزان اکسیژن خاک وابسته است در خاکهای مرطوب ولی با شرایط اکسیده اکسید آهن نوعاً باید در حالت اکسید آهن هیدراته یافت گردد.

در خاکهای مرطوب با شرایط hypoxic اکسید آهن به طور مشخص در حالت فروس یافت می‌گردد. تبدیل شدن به حالت فروس برای تشخیص مرز تیپیکال خاکهای هیدریک زمینهای پست بکار می‌رود.

حلالیت آهن معدنی در خاکهای بازهکشی خوب بوسیله عدم حلالیت و تشکیل رسوب اکسیدهای کنترل می‌گردد. همانند حالت قبل غلظت به PH ، افزایش غلظت از تا مول به ازای افزایش PH از 4 تا 8 بستگی دارد. غلظتهای زیاد قابلیت دسترسی آهن را در خاکهای آهکی کاهش می‌دهند. به غیر از شرایط ویژه تغییر شکل یک اکسید به حالت دیگر در خاکها به علت حلالیت کم این کانیها به آهستگی اتفاق می‌افتد. این کانیهای اکسید بخصوص، ممکن است در خاکها برای یک تناوب زمانی طولانی بدون تغییر شکل کلی به کانیهای غیرمحلول‌تر باقی بمانند. در خاکهای مختلف و بخصوص در خاکهای با PH کم، اکسیدهای آهن می‌توانند در سطوح رسها تشکیل رسوب بدهند.

اینگونه پوششها در PH های بالاتر پایدارند، همچنین در ظاهر ژل‌ مانند بوده ممکن است در حالت مرطوب جریان پیدا کنند و در هنگام گرم شدن منقبض شده و تشکیل حفره بدهند و برای چسبیدن ذرات اولیه و تشکیل خاکدانه‌ها همانند سیمان عمل می‌کنند. اینگونه پوششهای بی شکل در هنگام پیرشدن و گذشت زمان تشکیل فرمهای کریستاله را می‌دهند.

اکسیدهای آهن کریستاله و آمورف نقش اصلی را در استحکام یافتن ساختمان خاک بازی می کنند اکسیدهای آهن به کانیهای آهن از طریق کاهش غلظت بحرانی انعقاد، پراکندگی رس،‌ جذب آب و انقباض رس انبساط رسها و همچنین بوسیله افزایش Microdggregdtion پایداری می‌بخشند. آنها می‌توانند پایداری خاکدانه، قابلیت نفوذپذیری، تخلخل و هدایت هیدرولیکی خاکدانه ها را افزایش دهند. همچنین این اکسیدهای بی شکل می توانند انقباض و انبساط، پراکندگی رسها، چگالی حجمی و انقطاع را کاهش دهند. تشکیل اکسیدهای آهن همچنین بوسیله مواد آلی و باکتریها تحت تأثیر قرار می‌گیرد باکتریها ممکن است تبدیل بین حالتهای مخلتف ظرفیتی آهن را اکسیده کند این باکتریها برای تأمین انرژی برای متابولیسم خود را به اکسیده می‌کنند مکانیسم این عمل در زیر نشان داده‌شده است.


تعدادی از باکتریهای معمول آهن شامل Ferroba cillus ، crenothrix Lephthrix و Gallionella هستند که بصورت لعاب باکتریهایی در سیستمهای آبی مشاهده شده‌اند به علاوه بعضی گونه‌های باکتریایی همانند، Metallogenius sp. در چرخه آهن شرکت کرده و به عنوان تجمع دهنده آهن در سطح سلولهای زنده‌شان شناخته شده‌اند توزیع آهن قابل عصاره‌گیری در خاکها به حضور موادآلی وابسته است. آهن با مواد آلی تشکیل کلاتهای آهن را می‌دهد. اسید هومیک خاک در PH بیشتر از 3 با قدرت زیادی آهن را جذب کرده و یا تشکیل کمپلکس می‌دهد.

سایر تشکیلات خاک که را جذب می‌کنند شامل اکسیدهای کریستاله، کانیهای رسی و اکسیدهای هیدراته آهن و منگنز هستند جدول تعدادی از ثوابت جذب را برای آهن در سطح کانیهای رسی، سیلیکاد و مواد آلی نشان می‌دهد. حلالیت آهن مقدمتاً به حلالیت اکسیدهای هیدراته مربوط می‌شود. بعلاوه حلالیتهای آهن ممکن است بطور قابل توجهی تحت تأثیر سایر ترکیبات آهن شامل فسفاتها، سولفیدها و کربناتها قرار گیرد. تفاوتها در مقادیر پتانسیل redox خاک ممکن است دلائل دیگری برای افزایش حلالیت آهن در خاکهای باشند عموماً در خاکهائی با زهکشی خوب و مناسب، اکسیدهای حلالیت آهن را کنترل می کند. اگر چه فرایندهای احیاء در خاک، کنار ریشه‌های تنفس کننده و در تنفس کننده و در سایتهای میکرو جائی که مواد آلی قویاً degrade می‌شوند و عموماً در خاکهائی غرق شده در آب رخ می دهد. تغییر در خواص خاک همانند PH ، مقادیر پتانسیل redox می‌تواند آهن را جزئی از فراکسیونهای غیر محلول کرده و قابلیت دسترسی آنرا برای گیاهان کاهش دهد. در خاکهای آلی %50 آهن در فراکسیون سولفید و مواد آلی یافت شده ولی مقادیر کمتری از این شکل آهن در افقهای خاک در کانیها مشاهده گردیده است. اکثراً آهن در اکسیدهای آهن کریستاله و بی شکل و فراکسیونهای باقیمانده قرار گرفتند بودند.

شرایط احیاء قوی در خاک فراکسیون آهن و اکسیدها را با فراکسیونهای تبادل، آلی و منیزیوم- اکسید در اتباط است متحرک نموده و آنرا برای جذب توسط گیاهان آماده می‌نماید. افزایش در میزان PH یا Eh یعنی اینکه شرایط اکسیده آهن را از شکلهای آلی و تبادلی به فراکسیونهای غیر محلول در آب و اکسید- آهن جابه جا می‌نماید. PH و اضافه نمودن مواد آلی به خاک باعث ایجاد شرائط احیاء با تناوب خشک و مرطوب شدن می‌گردد در پاسخ به افزایش مواد آلی آهن از شکلهای کم محلول به شکلهای تبادلی و آلی تغییر می کند.

آهن در فراکسیونها می‌تواند تفاوت داشته باشد. از جمله محلهای مردانی که ظاهراً به میزان احیاء اکسیداسیون مربوط می‌گردد. شخم زدن می‌تواند PH و سایر خصوصیات خاک را تغییر داده ودر حلالیت آهن موثر باشد. شکل گونه های نمونه‌ آهن را تحت شرایط مختلف PH و En نشان می دهد. تشکیل ترکیبات بحرانی آهن همانند همچنین به قابلیت دسترسی سایر مواد شیمیائی مثلاً در مورد اخیر به گوگرد در سیستم بستگی دارد. فازهای جامدی که در شکل نشان داده شده‌اند (سیدریت)، (پیریت) و fes هستند احتمال وجود در شرایط محیط طبیعی وجود ندارد مگر اینکه محیط به شدت اکسیده باشد.

0-3 اثرات آهن و گیاهان

آهن یکی از عناصر ریز مغذی است که به شکل () توسط گیاهان جذب می‌گردد آهن برای شکل گرفتن کلروفیل II و شرکت در آنزیمهایی که برای سیستمهای تنفسی لازم هستند وجودش ضروری است. اکثر آهن موجود در خاکهای با تهویه مناسب بصورت یون فریک یا () است که برخلاف یون فرو () برای گیاهان غیر قابل دسترس می‌باشد. کمبود آهن ممکن است هنگامی که کانیهای خاک بطور مرتب آهن فروس () را جانشین اهن فروس قبلی که به آهن فریک اکسیده گردیده نکنند ایجاد گردد. و یا کمبود آهن می‌تواند در نتیجه وجود مس و منگنز زیادی باشد. منگنز و مس عواملی هستند که موجبات اکسید شدن فروس را به حالت فریک پدید می‌آورند. در خاکهای اسیدی که ما انتظار درایم آهن به اندازه نیاز گیاهان وجود داشته باشد. سمیت منگنز موجبات کمبود آهن را فراهم می‌آورد.

1-3 ضرورت آهن

آهن از سال 1845 به عنوان یک عنصر ضروری برای گیاهان شناخته شده است. آهن برای رشد گیاهان لازم بوده و عموماً به عنوان یکریز مغذی آن را می‌شناسیم. همچنین آهن برای شکل گرفتن کلروفیل II و شرکت در بعضی آنزیمهای که در سیستمهای تنفسی شرکت دارند ضروری است. آهن در خاکها و سنگها یک عنصر فراوان بوده ولی معمولاً به عنوان یک ریز مغذی در خاکها در کمبود است. این مشکل به طبیعت بسیار نامحلول ترکیبات آهن فریک بر می‌گردد. این ترکیبات در خاکهای با هوازدگی شدید تجمع پیدا کرده و عضو اصلی خاکهای سرخ مناطق تروپیک محسوب می‌شوند. بازمانده‌های فسیلی بعضی خاکهای قدیمی شامل آهن به اندازه کافی برای رفع نیاز آهن هستند. هر چند این ترکیبات بسیار نامحلول بوده و نمی‌توانند نیاز گیاهان به آهن را حتی به عنوان یک ریز مغذی رفع نمایند. مکانیسم جذب آهن انتقال آهن بوسیله گیاهان مطالعات زیادر را به خود مشغول داشته است چون این مکانیسم یک فرایند کلیدی در رفع نیاز آهنی گیاهان می‌باشد. در اکثر اوقات شدت‌های متفاوت کمبود آهن در گیاهان به علت فاکتورهای خاک که عدم حلالیت آهن را تشدید می‌کنند رخ می‌دهد. به نفش متابولیک آهن در گیاهان سبز نسبتاً پی برده شده است. و آهن را به عنوان یک عنصر فلزی کلیدی در انتقال انرژی که برای سنتز و سایر فرآیندهای زندگی سلول مورد نیاز است به حساب می‌آورند. نقش اساسی آهن در بیوشیمی گیاهان می‌تواند بصورت زیر خلاصه گردد.

- آهن در پروتئینهای هم غیر هم وجود داشته همچنین عضو مهم کلروپلاستهایی می‌باشد.

- کمپلکس ‌های آهن آلی در مکانیسم انتقال الکترون فتوسنتزی شرکت می‌کنند.

- پروتئینهای غیر هم در احیاء نیتراتها و سولفاتها نقش دارند.

- به نظـر می‌رسد که آهن نقش مستقیمی در متابولیسم اسیدهای نوکلئیک داشته باشد.

- همچنین نقشهای ساختمانی و کاتالیزوری برای و شناخته‌ شده‌اند.

2-3 کمبود آهن

هنگامی که کمبود آهن در گیاهان روی می‌دهد تفاوت صریح بین رگبرگهای سبز و سبز کمرنگ یا زرد بافت ما بین رگبرگها آشکار می‌گردد.

این کمبود کلروفیل در برگ گیاهان را کلروز گویند. برگهای جوان بیشتر از برگهای پیر تحت تأثیر قرار می‌گیرند. به علت اینکه آهن درگیاه نسبتاً نامتحرک می‌باشد.

عاملی که در خاکهای با تهویه خوب باعث کلروز در گیاهان می‌گردد نامحلول بودن اکسیدهای است در شرایطی که پتانسیل اکسید و احیایی یا PH و یا هر دو افزایش پیدا کنند. قابلیت جذب آهن از محول خاک به گیاهان به شدت کاهش می‌یابد.

پتانسیل اکسید و احیایی بحرانی بری احیاء بین 100 میلی ولت و 300 میلی ولت در PH برابر 6 و 7، و 100 – میل ولت در PH برابر 8 است. کمبود آهن ممکن است در خاکهای غیرآهکی با بافت شنی هم رخ دهد ولی کمبودهای آهن بیشتر در خاکهای آهکی معمول هستند غلظت تعادلی آهن در فاز محلول سیستمهای آهکی خیلی کم است. در دسترس بودن آهن در خاکها برای جذب توسط گیاه تا اندازه زیادی بهPH خاک ، لیگاندهای کمپلکس شده و پتانسیل اکسید و احیاء بستگی دارد. رطوبت اضافی خاک آهن فروس را که محلول تر و متحرک‌تر است افزایش می‌دهد. یک محیط آبگرفته (باتلاقی) منتج به کاهش در پتانسل اکسید و احیایی می‌گردد. خاکهایی بازهکشی ناقص اغلب حاوی ماتل‌های زنگ زده هستند که در اثر جا به جا شدن آهن فروس متحرک به مکانهای که در آنجا اکسید شده و رسوب کرده‌اند بوجود می‌آیند. حلالیت آهن فریک و آهن فروس در PH پایین خیلی بیشتر از PH بالاست ترکیبات آهن شامل و حلالیت کمی دارند و می‌توانند در PH بالا رسوب تشکیل دهند بی علت اینکه هنگامی که PH افزایش پیدا می‌کند یونهای OH بسیار فراوانند.

آهک دادن به خاک باعث تشکیل رسوب آهنی که قبلاً متحرک بود و همچنین باعث بروز کلروز ناشی از آهک می‌گردد. تحقیقات نشاندهنده این مطلب است که گیاهان به بیشتر از مول آهن محلول برای برطرف کردن نیاز تغذیه‌ای خود نیاز دارند. کمبود آهن معمولاً با کاهش سرعت رشد همراه است اگر چه همیشه معلوم نیست که آیا این نتایج نتیجه‌ای از کمبود است یا شرایطی که باعث کمبود شده‌اند. کمبود آهن معمولاً در خاکهای آهکی در خاک‌هایی با شرایط زهکشی ضعیف و خاک های غنی از منگنز رخ می دهد اعمال مدیریت خاک و دیگر شرایطی که ممکن است باعث به وجود آوردن یا بدتر کردن کمبود آهن گردند شامل: تجمع زیاد رطوبت خاک،‌‌ غلظت زیاد فلزات سنگین (به خصوص مس، منگنز، روی ) در یک خاک اسیدی، دمای بیش از حد پایین یا بالای خاک، حضور ارگانیسمهای معین (نماتدها یا قارچها)، کمبود رطوبت خاک هستند. بازمانده گیاهان، کود، فاضلابها، گلها، پیتها، زغال چوب فرآورده‌های فرعی صنعتی تولیدات جنگلی (پلی فلائونوئیدها و لیگنوسولفاتها) حتی زغال می‌توانند در درمان کلروز ناشی از آهن موثر واقع گردند.

گونه‌های گیاهای مختلف که با آهن اسپری شده‌اند و همچنین اعمال بعدی بر روی خاکهای دارای مشکل کمبود در فراهم کردن آهن برای گیاهان موثر بوده‌اند. ترکیبات آلی آهن در کود در نگهداشتن آهن در شکل قابل دسترس تأثیر بسیار خوبی دارند.

3-3 سمیت آهن

عموماً سمیت آهن به افزایش جذب آهن و جابه جایی آن توسط اندامهای گیاه ارتباط دارد. برای مثال کشف شده که گیاه تنباکو به وسیله سمیت آهن صدمه دیده که در این سمیت استحکام برگ با افزایش غلظت آهن بین 450 تا 1126 پی پی ام کاهش پیدا کرد. اینگونه برگها همچنین دارای غلظت منگنز کمتر از معمول بودند. گزارش گردیده که بیماری برنزه شدن برنج با تجمع آهن در نقاط نکروز شده روی برگها ارتباط دارد. (Freckle leaf) در نیشکر نیز به متمرکز شدن تجمع آهن در برگها مربوط است.

علت بیماری Mdni leaf fraeckling در نیشکر نیز تجمع آهن، AL Mn و میزان کم در برگها گزارش گردیده است. ظاهراً گیاهان دچار غلظت بالای Ca و می‌توانند میزان آهن، منگنز و آلومینیم بالای داخل گیاه را تحمل کند. این عمل احتمال دارد که با ممانعت گیاه از تمرکز در نقاط سمی مرتبط باشد. در تحقیقی دیگر گزارش شده که در ابتدا یک نقش سمیت زدایی داشته ولی هنگامیکه عوامل سمی حضور ندارند وجودش ضروری به نظر نمی‌رسد (در گیاه نیشکر).



خرید فایل


ادامه مطلب ...

گیاهان دارویی

گیاهان دارویی

مقدمه

در قرن حاضر تحقیقات گسترده ای بر روی گیاهان دارویی انجام پذیرفته و داروهایی با ماده مؤثر طبیعی افقهای جدیدی را برای جامعه پزشکان و داروسازان پژوهشگر گشوده است. به طوری که در حال حاضر حدود یک سوم داروهای مورد استفاده در جوامع انسانی را داروهایی با منشأ طبیعی و گیاهی تشکیل می دهد و مساعی جهانی صنایع داروسازی بر این متمرکز است که ساخت شیمیایی اقلام مربوطه به دو سوم بقیه داروها نیز تدریجاً منسوخ و به منابع گیاهی متکی گردد. از این رو، صنایع داروسازی و گروههای تحقیقاتی بسیاری از کشورها توجه خود را به کشت و تولید گیاهان دارویی معطوف داشته اند. در این راستا، هر ساله صدها هکتار از زمینهای زراعی کشورهای غربی و آمریکا برای کشت گیاهان دارویی اختصاص می یابد.

با نظری اجمالی به فرهنگ مصرف داروهای گیاهی در ایران، متوجه میراث گرانقدر شناسایی و مصرف این گیاهان در طب غنی سنتی ایران می شویم. از طرفی فلات وسیع ایران در قسمت های مختلف از اقالیم و محیطهای گوناگون برخوردار است و به همین دلیل فراوانی و تفرق گونه های این گیاهان در پهنه دشتها و کوهساران ایران به پیش از 7500 گونه گیاهی (حدود دو برابر تعداد گونه های هر یک از کشورهای اروپای غربی) می رسد که بخش قابل ملاحظه ای از آنها حاوی ذخایر متابولیتی با ارزشی می باشند. از این رو، به حق می بایست فلور ایران را یکی از منابع داروخیز جهان دانست. ایرانیان باید قدر این گنج بزرگ را دانسته و ارزش آن را بدانند و در راستای تحلیل در رشته های گیاهی و دارویی بهترین و بیشتر استفاده را از این منابع خدادی ببرند و بکوشند تا سرآمد کشورهای پیشرفته در این علم شوند و به تولید و بهره برداری از گیاهان دارویی پرداخته و کشور را از این نظر اغنا کرده و حتی به صادرات گسترده در این زمینه دست بزنند. به حمد و قوه الهی جهاد کشاورزی راه را برای علاقه مندان و جوانان این سرزمین گشوده باشد که بیشترین بهره و استفاده برده شود. با تحصیل در دانشگاه و کار عملی در مراکز کارآموزی که تکمیل کننده تحصیلات دانشگاهی می باشد کشور آینده روشن تر خواهد داشت.

چکیده

برای گذران دوران کارآموزی به این دلیل فروشگاه درمان باگیاهان داروئی (کندولوس) انتخاب شدکه درآن فروشگاه گیاهان داروئی به صورت فراوری شده و مدرن عرضه می شود و سرپرست محترم دارای دانش بالایی در رابطه با گیاهان داروئی و داروهای گیاهی می باشند و طبق بررسی که انجام شد مردم استقبال بسیارزیادی از عرضه این گونه داروها در این فروشگاه می کردند. سرپرست محترم دردوران کارآموزی درباره انواع و اقسام داروهای فراوری شده، خواص و کاربرد آنها صحبت کردند. نیز طرز برخورد با اقشار مختلف ونوع ویزیت کردن آنها را آموزش دادند. روش مغازه داری و اداره آن را بیان کردند و صادقانه بسیاری از تجارب خود را که درهیچ کتبی نمی توان یافت، آموزش دادند و با توجه به سن بالایی که دارند و مشغول کار هستند نشان می دادند که انسان تا زنده است باید به کار مفیدی مشغول باشد. در این دوران در مورد گیاه علف لیمو که خواص و کاربردهای زیادی در صنایع غذاسازی، صنایع مقوا و کاغذسازی، صنایع آرایشی و بهداشتی، داروسازی و... دارد مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت زیرا این گیاه در دوران تحصیل تدریس نشده بود.

در دوران کارآموزی این مطلب مورد تأکید بود که در این رشته هیچ گاه دانش به پایان نمی رسد ولحظه به لحظه باید مطالعه وبررسی انجام گیرد و هر روز چیز جدیدی در این رشته قابل کشف است از انواع گیاه گرفته تاتولید انواع داروهای گیاهی جدید برای امراض غیرقابل درمان در عصر جدید ونیز بتوان داروهای گیاهی را تا درصد بالایی جایگزین داروهای شیمیایی که دارای عوارضند کرد. اگر نهاد دانشگاهی بتواند مراکز کارآموزی ایجاد کند یا با محل های کارآموزی رابطه نزدیک داشته باشد تا کارهای آموزش داده شده در دوران کارآموزی در راستای اهداف دانشگاه باشد در این صورت دوران کارآموزی اثربخش تر و مفیدتر خواهد شد.

مشخصات محل کار آموزی

محل کار آموزی فروشگاه کندولوس واقع درخیابان ایرانشهر مقابل بانک ملی ایرانشهر و به مساحت 50 مترمربع که دارای دو ردیف قفسه فلزی به تعداد 5 طبقه و همچنین دو ویترین شیشه ای که هر ویترین دارای دو طبقه می باشد و نیز وسایل مورد نیاز برای ویزیت بیماران و همچنین در پشت مغازه محلی برای تهیه برخی از داروهای گیاهی مخصوص وجود دارد و قفسه کوچکی از کتابهای مربوط به طبابت و شناخت گیاهان دارویی وجود دارد.

ساعات کار فروشگاه ، صبحها : 9 الی 13 ، عصرها 16 الی 22 می باشد .

این محل به مدیریت سید حسن میرزرگر (متولد 1314 ، یزد، فرزند سید مرتضی میرزرگر ) دارنده دیپلم طبیعی، فوق دیپلم تربیت معلم مترجم زبان فرانسه مدرک Speciale –I.P.M[1] از دانشکده مالاریاشناسی و انگل شناسی دانشگاه تهران و گیاه شناس، اداره می شود . ایشان در تهران 6 سال در اداره بهداشت محیط مسئول مالاریا شناسی بودند و بعد از آن به علت علاقه به ادبیات وارد آموزش و پرورش شدند و به یزد آمدند و فوق دیپلم گرفتند. مدیر مدرسه در مهریز بودند. دیپلم طبیعی دارند در مدرسه عالی پارس زبان فرانسه را فرا گرفتند 30سال در آموزش و پرورش خدمت کرده اند و مدیریت بسیاری از امور آموزشی را بر عهده داشتند.

بعد از بازنشستگی ،به علت علاقه زیاد به گیاهان دارویی به مطالعه تهیه گیاهان دارویی در ایران پرداختند وبعد مغازه را احداث کردند و توانستند نمایندگی محصولات شرکت کندلوس را در یزد بگیرند و 12 سال است که این مغازه دایر می باشد و به تنهایی مغازه را اداره می­کنند.

انواع عرقیجات گیاهی دم کردنیها بعضی از ویتامین ها، انواع شامپوهای گیاهی، کرمها، ژلها، داروهای ضدشوره ، ضد خارش گیاهی و شانه های طبی، خمیر دندانهای طبی بالغ بر 150 نوع دارو در این مغازه عرضه می شود.

اجناس از شرکت کندلوس و برخی از شرکت های داخلی و خارجی تهیه می شود.

و بیشترین فروش محصولات گیاهی مربوط به بیماری های عصبی ، معده، سوءهاضمه، کم خوابی ، داروهای کبدی و کلیوی و همچنین انواع شامپوها است.

مشتریان از تمام طبقات و تمام سنین هستند و به علت داشتن دانش پزشکی بسیاری از بیماران را با توجه به آزمایشات پزشکی برایشان دارو تجویز می کنند.


[1] - انستو، پا رازیتو لوژی ، مالاریو لوژی.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

کاشت و تکثیر گیاهان زینتی

کاشت و تکثیر گیاهان زینتی

گلکاری، آشنایی با مفاهیم

جایگاه گلکاری در ایران

اهمیت تاریخی: قدمت کشت و کار و نگهداری گل‌ها در ایران شاید همزمان با شروع کشاورزی بوده است. با نگاهی به تاریخ و فرهنگ ایران بنظر می‌آید که همواره ایرانیان در زمینه موضوعات مرتبط با گل‌ها جایگاه خوب و ارزنده‌ای داشته‌اند. اهمیت اقتصادی: شاید قدیمی‌ترین گلخانه‌های موجود در ایران که در حال حاضر هم فعال هستند قدمتی در حدود 75 – 70 سال دارند. در حقیقت اهمیت اقتصادی این رشته، سابقه طولانی در ایران دارد. زمانی که بسیاری از کشورها نامی در زمینه پرورش گل و گیاه نداشته اند کشور ما با داشتن گلخانه‌های خوب و قابل قبول در زمان خود وضعیتی مناسب داشته است. کشت و کار پرورش گل‌های زینتی در ایران بعنوان یک رشته اقتصادی سابقه‌ای به قدمت احداث گلخانه‌ها ندارد اما از زمان‌های گذشته، گلخانه‌دارها کار تکثیر و پرورش گیاهان را برای سرگرمی، و گذران اوقات فراغت انجام می‌دادند. در سال‌های اخیر بدلیل نیاز روز افزون بازار و خواست افراد جامعه و بدلیل محدود شدن فضای زندگی مردم این وضعیت کاملاً تغییر کرده است. بطوری که در سال‌های اخیر احداث گلخانه‌های نسبتاً مجهز و کارآمد بمنظور کشت و پرورش و تکثیر گیاهان زینتی و نیز توسعه اقتصادی پیشرفت زیادی داشته است. ایران یکی از خواستگاه‌ها و زادگاه‌های طبیعی گیاهان زینتی از جمله لاله، سنبل، زنبق، سیکلمه و برخی از درختچه‌ها و تعداد زیادی از درختان میوه بشمار می‌آید، و در منابع علمی دنیا اسناد و مدارک مربوط به این موضوع موجود است. ولی از نظر اقتصادی و صادرات گل و گیاه هنوز موقعیت مناسبی در سطح دنیا ندارد.

جایگاه ایران از نظر جغرافیایی

موقعیت جغرافیایی ایران از دو نظر قابل ارزش است :

- از نظر آب و هوایی

- موقعیت نسبت به کشورهای همسایه.

1- ایران در یک منطقه پر رود با طول روز بلند و روشنایی کامل آفتاب قراردارد و از این نظر می‌تواند در بسیاری از هزینه‌های مربوط به گرم کردن و روشن نگه داشتن گلخانه‌ها که برای کاشت و تکثیر گیاهان زینتی اهمیت زیادی دارد، صرفه جویی کند.

2- موقعیت ایران بدلیل قرار داشتن در کنار کشورهای پر مصرف گل و گیاه از نظر اقتصادی حائز اهمیت است. همسایه‌های شمالی و جنوبی ایران از خریداران بسیار خوب گیاهان زینتی هستند. ایران با داشتن یک بازار متعادل و نسبتاً ثابت و دائمی قادر است جایگاه واقعی خود را در این عرصه پیدا کند.

کشورهای مهم تولید کننده و مصرف کننده گل و گیاه

1- هلند 2- ایتالیا 3- آلمان 4- سوئیس 5- دانمارک 6- بلژیک 7 - سوئد 8- ژاپن 9 - انگلستان 10- استرالیا 11- فرانسه 12- اسپانیا 13- آمریکا

همانطور که مشاهده می‌کنید هلند مقام اول در بین همه کشورها را دارد و بقیه کشورها در رتبه بعدی قرار گرفته‌اند. از لحاظ موقعیت جغرافیایی و آب و هوایی و هم‌چنین وضعیت نیروی کار، ایران در مقایسه با هلند از موقعیت مناسب‌تر و ارزان‌تری برخوردار است. ارز آوری گل و گیاه برای ایران یک موقعیت انحصاری است. در کشور ما گاهی ارز آوری گل‌های شاخه بریده با ارز آوری نفت مقایسه می‌شود. بطوری که فروش 2 تا 3 شاخه گل (از بعضی انواع گل‌ها) می‌تواند ارز‌آوری معادل یک بشکه نفت را داشته باشد و صادرات گل‌ها و گیاهان زینتی می‌تواند جانشین صادرات نفت شود. اما پارامترهای لازم و شاخص‌های قابل قبول بازار جهانی برای پرورش گل و گیاه را باید مهیا کرد.

رشته‌ها و زیر شاخه‌های متعددی در رابطه با گلکاری یا Flowery culture وجود دارد. یکی از این موارد استفاده از اندام‌های گیاهان زینتی می‌باشد. از لحاظ موقعیت مصرفی گیاهان زینتی را به سه دسته تقسیم می‌کنند :

گیاهان یک ساله یاAnnual Plants ؛ گیاهان زینتی که بعنوان گل‌های فضای سبز استفاده می‌شوند. این گیاهان معمولاً مقاوم به سرما نیستند و دوره زندگی نسبتاً کوتاهی دارند. مانند گل اطلسی و آحار.

گل‌های دائمی یا Perennial Plants؛ گیاهانی که بیش از یک سال در فضای آزاد قابلیت رشد و نمو دارند. مانند گل تاج‌الملوک، داودی و زنبق‌های دائمی.

گیاهان آپارتمانی یا Indoor Plants؛ گیاهانی که فقط در فضای محدود آپارتمان‌ها و گلخانه‌ها قابل نگهداری هستند. مانند برگ انجیلی و فوتوس.

انجام تحقیقات برای صادرات گل‌ها و گیاهان زینتی یک امر مسلم و ضروری است. هم‌چنین مجموعه عواملی که در این راستا باید مد نظر قرار گیرند عبارتند از :

نوع خاک و بستر مورد پرورش گیاهان؛

نوع محصول ارائه شده؛

تداوم تولید در طی یک زمان معین.

انواع گلکاری یا Flowery culture

گیاهان گلدار گلدانی یا Pot Plant؛ گیاهانی که در فضای مستور آپارتمان رشد و نمو می‌کنند و بخش زینتی آن‌ها همان گل است. مانند گل حنا، سیکلامن ایرانی، آزالیا و ...

گل‌های شاخه بریده یا Cut Flowers؛ گروه بسیار بزرگی از گیاهان زینتی در این رده هستند. تعداد زیادی از گیاهان زینتی بعنوان بخش‌های بریده شده و جدا از پایه مادری قابل عرضه به بازار هستند. نظیر انواع میخک، ژربرا، رز و ارکیده.

بسته به نوع بازار و سلیقه خریداران تقریباً همه گیاهان Cut Flowers شبیه بهم عرضه می‌شوند. اینطور که برآورد نشان می‌دهد معمولاً میخک، رز و ژربرا سه محصول رده اول تا سوم گل‌ها شناخته شده‌اند.

درختان، درختچه‌ها و پیچ‌های زینتی یا Trees, Shrubs and Climbers؛ این مجموعه در کشت و کار گیاهان زینتی جایگاه ارزنده‌ای دارد و ایران می‌تواند در این قسمت موقعیت خوبی کسب کند.

تاسیسات گلکاری

تعریف گل­خانه: گل­خانه یاGreen house به فضای محدودی اطلاق می­شود که قابلیت کنترل شرایط محیطی مناسب را برای رشد گیاهان از نواحی مختلف در طی فصول مختلف یک سال داشته باشد. طبق این تعریف از جمله عملکرد گل­خانه، فراهم کردن شرایط محیطی لازم و مورد نیاز محصولی معین است.

گل­خانه­ها بر حسب اینکه چه نوع مصالح ساختمانی در آن‌ها بکار برده شده است به نوع ثابت و متحرک تقسیم‌بندی می­شوند. گل­خانه­های ثابت و متحرک بنا ­بر نیاز در موقعیت معین، در جایی که مدنظر ما است احداث می­شوند.

گل­خانه­های ثابت، به گل­خانه­هایی گفته می‌شود که مصالح ساختمانی بکار رفته در آن‌ها از جنس پایدار و با دوام باشد. پس باید سالیان سال از آن‌ها استفاده کرد. بنابراین نکاتی در ساخت گلخانه‌های ثابت باید در نظر گرفته شود.

نکات مهم در احداث گلخانه­های ثابت

1. فاصله گلخانه تا بازار مصرف؛

2. کیفیت آب از نظر سختی؛

3. وجود بازارهای فروش محلی؛

4. دسترسی به کارگران متخصص.

انواع گلخانه های ثابت

گلخانه یکطرفه: از یک جهت از نور کامل آفتاب بر ­خوردار است و از جهت دیگر از مصالح ساختمانی پوشیده شده است. این نحوه ساخت و ساز گل­خانه برای مناطقی با شرایط محیطی نسبتاً دشوار بسیار مطلوب است. در مناطقی که سرمای شدید یا یخبندان‌های طولانی وجود دارد، ساخت این گلخانه‌ها به صرفه می‌باشد.

گلخانه دو طرفه: از دو جهت بطور کامل از نور آفتاب بهره­مند است. این گلخانه برای کشت و پرورش بسیاری از محصولات، ایده­آل و مناسب است. زیرا از جهت نور و درجه‌ی حرارت بطور کامل از نور خورشید بهره می‌برد.

گلخانه نیمه دو طرفه: از یک جهت بطور کامل از نور آفتاب برخوردار است و از جهت مقابل تا نیمه از مصالح ساختمانی پر شده و نیمه دیگر از جنس شفاف (شیشه) است.

گلخانه های سه گانه هر کدام برای یک اقلیم معین مناسب می‌باشند. اما بطور کلی برای مناطق مختلف ایران گلخانه­های دو طرفه بسیار مناسب و مطلوب هستند. چرا که در کشور ما، به علت برخورداری از نور فراوان مخصوصاً در زمستان می‌توان در مصرف سوخت صرفه جویی بسیار خوب و با ­ارزشی داشت.

عوامل قابل کنترل در گلخانه ها

1.درجه حرارت؛

2.نور؛

3.رطوبت؛

4. مقدار گاز کربنیک(Co2).

هر کدام از عوامل قابل کنترل در گل­خانه­ها جداگانه توضیح داده می‌شوند.

درجه حرارت در گل خانه ها

تنظیم درجه حرارت در گل­خانه­ها شرط اولیه برای رشد و نمو بسیاری از گیاهان است. نیاز گیاهان به درجه حرارت دامنه­های مختلفی دارد. بعضی از گیاهان درجه حرارت­های بالاتری نیاز دارند مثل گیاهان مناطق گرمسیری. بعضی دیگر در درجه حرارت­های کمتر از 20 درجه سانتیگراد هم بخوبی رشد و نمو می­کنند، مانند گیاهانی که از مناطق سردسیری منقل شده‌اند نظیر پامچال که در جنگل‌های شمال دیده می‌شود.

اما چگونگی تنظیم درجه حرارت در گلخانه­ها بستگی به سیستم گرمایی دارد. انواع بخاری‌ها یا سیستم‌های گازی و ... می‌توانند مورد استفاده قرار بگیرند. اما دو شرط اولیه موجود در عامل گرم ‌کننده عبارتند از:

1- توان توزیع یکنواخت دما در سطح گلخانه را دارا باشد؛

2- فاقد اثرات مخرب زیست محیطی باشد.

نیاز نوری گیاهان

همه گیاهان به یک اندازه به نور نیازمند نیستند. بعضی از گیاهان نیاز به نور فراوانی دارند و بعضی دیگر به نور کمتری نیاز دارند. بنابراین گیاهان را از نظر نیاز نوری به سه گروه بزرگ تقسیم می­کنیم:

گیاهان روز بلندLDP : Long Day Plants برای به گل رفتن بین 10 تا 14 ساعت به نور نیاز دارند، مانند گیاهان فصلی تابستانه نظیر آحار، اطلسی، ناز و میمون.

گیاهان روز کوتاه SDP: Short Day Plants برای به گل رفتن نیاز نوری کمتر از 12 ساعت دارند. که در نقطه مقابل گیاهان روز بلند قرار می‌گیرند، مثل گل داودی.

گیاهان بی تفاوت به طول روز NDP: Neutral Day Plants برای نگهداری در منزل بسیار مناسب و مطلوب هستند. مثل گل حنا یا بگونیا که حساسیتی نسبت به طول روز ندارند و در تمام طول سال گل دارند.

به گل بردن گیاهان روز کوتاه در طی ساعات روشنایی، طولانی به موضوع کنترل نور بر می­گردد. در کشور ما با توجه به اینکه روزهای آفتابی خیلی زیاد است باید نیاز نوری گیاه شناخته شود تا گیاه در طی روزهای بلند بخوبی از رشد رویشی برخوردار باشد. لذا گیاهان روز کوتاه را به وسیله‌ی پایین آوردن ساعات روشنایی، بوسیله یک پرده تیره رنگ، و اصطلاحاً ایجاد شب­های طولانی به گل می­بریم.

نور در گلخانه ها

در گلخانه­ها مقدار نور را به وسیله‌ی پوشاندن شیشه­ها با حصیر، پاشیدن گِل و یا رنگ‌های قابل شست و شو و یا با استفاده از چادر­های الکترونیکی، کنترل می‌کنیم.

کنترل رطوبت در گلخانه­ها

تأ­مین رطوبت یکی از پارامترهای مهم در گلخانه­ها است. برای رشد و نمو گیاهان، البته باید نیازهای رطوبتی گیاهان را بشناسیم. بعضی از گیاهان به رطوبت‌های خیلی بالا نیاز دارند و بعضی دیگر به رطوبت کمتری نیاز دارند، مثل گل کاغذی. بعد از شناخت نیاز رطوبتی گیاهان، آن‌ها را در گلخانه­های خاص خود جایگزین می­کنیم یعنی همه گیاهان در یک نوع گلخانه نگهداری نمی‌شوند. در سطوح تخصصی و بزرگ، هر گلخانه برای یک محصول و یا تعدادی محصول مشابه با نیاز­های یکسان در نظر گرفته می‌شود.

راه‌ها و روش‌های مختلفی برای تأمین رطوبت گل‌خانه‌ها وجود دارد که عبارتست از:

1. آبیاری؛

2. پاشیدن آب به سقف و کف و جدار گلخانه؛

3.کاربرد دستگاه‌های بخار ساز.

گاز کربنیک در گلخانه­ها

کاربرد Co2 تقریباً معادل استفاده از مواد غذایی، کاربرد پیدا کرده است. در کشور ما که گیاهان از لحاظ نوری در وضعیت مناسبی قرار دارند می‌توان با بالا بردن مصرف Co2 راندمان محصول را نیز بالاتر برد.

وجود Co2برای انجام عمل فتوسنتز ضروری است. این واکنش شیمیایی منجر به تولید محصول سبز یا عملکرد گیاه می­شود . در این واکنشCo2 عامل بسیار مهمی تلقی می­شود.

فرمول فتوسنتز

6 CO2 + 6 H2O à C6H12O6 + 6 O2

گلخانه­های ایزوله و با شرایط استاندارد دارای Co2هستند. لذا گلخانه­هایی که ارتباط کمتری با فضای خارج دارند و یا گلخانه­هایی که تبادل گازی کمی دارند و در معرض رفت و آمد‌های مکرر و متوالی نیستند برای مصرفCo2 مناسب­تر هستند.

عوامل مؤثر در میزان مصرف Co2

1. فصل و موقعیت زمانی: در فصل‌های گرم و پر نور سال مقدار مصرف Co2 بیشتر است؛

2.نوع محصول: بسته به نوع محصول نیاز به Co2 نیز متفاوت است؛

سن گیاه: گیاهان مختلف در سنین مختلف نیازهای متفاوتی به Co23.دارند.

بسترهای کشت، تکثیر و پرورش گیاهان زینتی

انواع محیط‌های کشت برای ریشه‌زایی

- ماسه؛

- پرلایت؛

- ورمیکولایت؛

- مخلوط ماسه و پرلایت.

ماسه

- محیط کشت معروف؛

- فاقد هر گونه عناصر؛

- ارزش آن به واسطه وجود تخلخل کافی، وجود اکسیژن و حفظ رطوبت.

اولین محیط کشت ماسه است که برای ریشه‌دار کردن گیاهان ارزشی خاص دارد، زیرا قلمه‌های جدا شده از پایه‌های مادری ذخیره غذایی به اندازه کافی دارند. اندازه ذرات ماسه و تخلخل بین این ذرات بسته به نوع قلمه‌ها متفاوت است پس بهتر است که برای قلمه‌های مختلف اندازه معینی از محیط کشت را استفاده کنیم.

پرلایت

- منشا آتشفشانی؛

- سفید رنگ؛

- فاقد هرگونه ذخیره غذایی؛

- ارزش آن به واسطه ذخیره آب تا 4 برابر وزن خود.

دومین محیط کشت که برای تکثیر قلمه‌ها استفاده می‌کنیم پرلایت است. و به دلیل خصوصیات ذکر شده، در ریشه‌دار شدن قلمه‌ها یا گیاهانی که در غیر محیط خاک پرورش می‌یابند بسیار مفید و مناسب است. اندازه ذرات پرلایت بین 4- 2/1 میلی‌متر است و بسته به نوع مصرف و نوع قلمه برای تکثیر از پرلایت‌های نرم و نسبتاً درشت استفاده می‌کنیم. معمولاً مخلوطی از پرلایت‌های خیلی نرم و نسبتاً درشت به نسبت مساوی ترکیب می‌کنیم و بعنوان یک بستر ریشه‌زایی از آن استفاده می‌شود.

ورمیکولایت

- ماده معدنی از نوع میکا؛

- حاوی سیلیکات منیزیم، آلومینیم و آهن است.

در حقیقت یک رس حرارت دیده است که می‌تواند مقدار زیادی آب را جذب کند. ورمیکولایت بدلیل قیمت نسبتاً بالایی که دارد مصرف چندانی ندارد. بعلاوه بعلت جذب آب حجمش زیاد می‌شود و نباید تحت فشار قرار گیرد، زیرا تخلخلش را از دست می‌دهد. فقط در موارد خاص برای سازگاری دادن یک گیاه حاصل از کشت بافت در محیط جدید از این ماده استفاده می‌شود. بنابر این برای تکثیر معمول و متداول گیاهان عمدتاً ماده مورد مصرف پرلایت یا ماسه است.

مخلوط ماسه و پرلایت

- به نسبت مساوی مخلوط می‌شوند؛

- در سطح کاربردی مصرف زیادی دارد.

چهارمین محیط کشت، مخلوط ماسه و پرلایت است. به نسبت مساوی یک حجمی از پرلایت و ماسه نرم (همان چیزی که در اصطلاح باغبانی ماسه بادی می‌گویند) را با هم مخلوط می‌کنند و قلمه‌ها را در آن قرار می‌دهند. بعد از ریشه‌دار شدن قلمه‌ها و اطمینان از حجم ریشه، قلمه‌ها به محل مناسب دیگر انتقال می‌یابند.

محیط‌های کشت قلمه‌ها فاقد هر گونه ذخیره غذایی بوده و بدلیل آنکه فوق‌العاده سبک هستند تخلخل زیادی دارند و نمی‌توانند مواد غذایی را به مدت زیادی در خود نگه دارند. بعد از ریشه‌دار شدن گیاهان چون نیاز به عناصر معدنی در گیاه خیلی بالا می‌رود، در یک خاک مناسب که ذخیره کافی این مواد را دارند کشت می‌شوند.

محیط‌های پرورشی گیاهان – کشت خاکی

- متداولترین محیط کشت شناخته شده خاک یا Soilاست. تعریف خاک و انتظاری که از خاک برای نگهداری طولانی یک گیاه می‌رود، بسته به نوع گیاه و نیاز خاص غذایی آن گیاه متفاوت است. گیاهان علفی و آپارتمانی نیاز به یک بافت بسیار سبک دارند، بافتی که تخلخل کافی دارد و آب را به اندازه مناسب در خود نگهداری می‌کند و ریشه‌ها در آن بخوبی تنفس می‌کنند.

- ترکیبی با نسبت مساوی از خاک برگ، ماسه بادی و خاک زارعی و دارای یک بافت خوب و مناسب برای پرورش گیاهان آپارتمانی اصطلاحاً خاک سبک نامیده می‌شود.

- خاک سنگین در باغبانی کاربرد خیلی زیادی ندارد، فقط گیاهانی که ساختمان ریشه‌ای بسیار قطور و قوی دارند مثل گل کاغذی و هم‌چنین شاه‌پسند درختی و درختچه ختمی چینی در خاک‌های سنگین بهتر رشد و نمو می‌کنند.

- غیر از خاک ترکیبات مصنوعی دیگر مثل پیت هم استفاده می‌شود. Peatخاکی است که از بقایای در حال تخمیر اندام‌های مختلف گیاهی بوجود آمده است. پیت‌های طبیعی حاصل تخمیر خزه‌ها هستند. دو خزه معروف بنام‌های Sphagnum و Hyponum در اروپای شمالی به وفور یافت می‌شوند و معادنی که از این خزه‌ها در اروپای شمالی بدست آمده تحت عنوان تورب یا پیت خالص به بازار عرضه می‌شوند. پیتPH بسیار پایینی دارد و برای گیاهان اسید پسند و آن‌هایی که نیاز به PH پایین دارند بسیار مناسب و ایده‌آل است.

هیدروپونیک – کشت بدون خاک گیاهان

- پرلایت؛

- ورمیکولایت؛

- پشم سنگ؛

- پوکه معدنی.

البته این مواد فاقد هر گونه ذخیره غذایی هستند و مواد غذایی بطور مصنوعی به این سیستم‌ها باید اضافه شوند. پرلایتی که مواد غذایی لازم به آن اضافه شده باشد بحث محیط کشت هیدروپونیک Hydroponic را به میان می‌آورد. معادن خاک پیت در چند ناحیه (عمدتاً در شمال ایران) شناسایی شده‌اند ولی این معادن دقیقاً حاصل تخمیر دو خزه معروف هاپونوم Hyponum و اسفاگنوم Sphagnum نیستند. پیت یا تورب ایران رنگ روشن‌تری دارد در حالیکه پیت اروپا دارای رنگ قهوه‌ای بسیار تیره است. PH پیت در معادن ایران خیلی زیاد و گاهی بیش از 7 می‌باشد (یعنی از حد خنثی کمی بالاتر است) ولی PH پیت‌های اروپایی حدود 5/4 است. هم‌چنین معادن کشف شده در ایران قابل توسعه در سطح وسیع نمی‌باشند.

رشد و نمو

مهم‌ترین عامل بعد از بستر رشد، عوامل موثر در رشد و نمو گیاه می‌باشند. ابتدا تفاوت بین رشد و نمو را یادآور می‌شویم (البته این تفاوت در فرهنگ نامه انگلیسی بیشتر نمایان است).

رشد یا Growthبزرگ شدن سلول‌ها و افزایش تعداد سلول‌ها را گویند. به عبارت دیگر منظور از رشد افزایش تعداد و حجم سلول‌هاست.

نمو یا Developmentبه مفهوم اختصاصی شدن و تمایز سلول‌هاست. ممکن است سلولی رشد زیادی داشته باشد ولی نمو نکرده باشد. هر وقت گیاه از مرحله‌ای وارد مرحله‌ی دیگر شود نمو یافته است. مثلاً گیاه گلخانه‌ای را در نظر بگیرید که چند سالی رشد رویشی داشته ولی تا زمانی که وارد فاز گل‌دهی نشده باشد نمو نداشته است. به معنای دیگر نمو پدیده‌ی تخصصی شدن سلول‌هاست.

عوامل موثر بر رشد و نمو

داخلی:

الف) عوامل ژنتیکی،

ب) هورمون‌های نباتی.

خارجی:

الف) حرارت،

ب) رطوبت،

ج) نور،

د) گازها.

ابتدا به تعریف عوامل داخلی می‌پردازیم. خصوصیاتی را که عوامل خارجی بر آن بی‌تاثیرند را عوامل ژنتیکی می‌گویند. وقتی خصوصیات، صفر ذاتی هستند طوری که عوامل خارجی بر آن‌ها بی‌تاثیرند، برای مثال اگر گیاهی گل‌های صورتی دارد عوامل خارجی نمی‌توانند رنگ گل‌های آن را تغییر بدهند.

کنترل اعمال فیزیولوژی گیاهان در مبحث هورمون‌ها گنجانده شده است.

استفاده از ترکیبات دارویی مشتق از گیاهان، نه تنها قدمت زیادی دارد، بلکه به‌دلیل عوارض جانبی بی‌شمار داروهای شیمیایی از یک‌سو و نارسایی‌های متعدد طب نوین در درمان برخی از بیماری‌ها با گذشت زمان، بار دیگر پرورش و تولید گیاهان دارویی با رشد قابل‌توجهی روبرو شده‌است. در مقالة حاضر سعی شده است تا ضمن معرفی برخی از روش‌های بیوتکنولوژیک مورد استفاده در شناسایی و تولید گیاهان دارویی، اهمیت اقتصادی متابولیت‌های دارویی مشتق از این گیاهان و ارزش بالای آنها برای کشورهایی همچون ایران که دارای تنوع بالایی از گیاهان دارویی هستند مشخص شود:

مقدمه

سابقة‌ استفاده از گیاهان دارویی به زمان‌های بسیار دور برمی‌گردد؛ به‌طوری‌که حتی در کتب قدیمی مانند انجیل و کتاب مقدس باستانی هند (ودا)، استفاده از برخی گیاهان در درمان بیماری‌ها توصیه شده است. اما قدمت استفاده از گیاهان دارویی، به‌معنی روند رو به کاهش آن در دنیای مدرن امروزی نیست. امروزه در جوامع صنعتی و در بسیاری از کشورهای پیشرفته و درحال توسعه، استفاده از طب سنتی و گیاهان دارویی برای حفظ سلامتی، به‌دلیل افزایش اعتماد مردم به استفاده از این گیاهان، بسیار چشمگیر است.

طبق برآوردی که توسط سازمان بهداشت جهانی ( WHO ) صورت گرفته است، بیش از 80 درصد مردم جهان (نزدیک به 5 میلیارد نفر)‌، برای درمان بیماری‌ها هنوز از داروهای گیاهی استفاده می‌کنند. تقریباً یک چهارم داروهای تهیه‌شدة‌ دنیا دارای منشأ گیاهی هستند که یا مستقیماً از گیاهان عصاره‌گیری شده‌اند و یا بر اساس ترکیب گیاهی،‌ مدوله و سنتز شده‌اند. کار بر روی طب سنتی و استفاده از گیاهان دارویی، در سراسر جهان و به‌خصوص هند، ژاپن، پاکستان، سریلانکا و تایلند در دست انجام می‌باشد. در اروپا و در کشورهایی از قبیل آلبانی، بلغارستان، کرواسی، فرانسه، آلمان، مجارستان، هلند، اسپانیا و انگلستان و همچنین ترکیه، حدود 1500 گونه از گیاهان دارویی و معطر مورد استفاده قرار گرفته و در حدود 1400 محصول گیاهی در اروپا و ایالات متحده تولید می‌شود. در حدود 25 درصد از داروهای تجویزشده در ایالات متحده، حاوی حداقل یک ترکیب فعال گیاهی هستند. در چین، فروش داروهای سنتی در طول 5 سال اخیر دو برابر شده است. در هند نیز صادرات گیاهان دارویی نسبت به سال‌های قبل سه برابر شده است. تعداد زیادی از فرآورده‌های دارویی مشهور از گیاهان بدست می‌آیند. مثلاٌ، معمول‌ترین مسکن، یعنی (آسپرین)‌ از گونه‌های Salix (بید) و Spiraea به‌دست می‌آید. همچنین داروهای ضد سرطانی چون Paclitaxel و Vinblastine فقط از منابع گیاهی حاصل می‌شوند.

بنابراین استفاده از روش‌های بیوتکنولوژیک به‌منظور تکثیر و افزایش توان ژنتیکی گیاهان دارویی و همچنین شناسایی سریع‌تر و دقیق‌تر ژنوتیپ‌هایی که فرآوردة بیشتری تولید می‌کنند، می‌تواند بسیار مفید و از لحاظ تجاری سودآور باشد. در مطلب حاضر، روش‌های مختلف بیوتکنولوژیک که می‌توانند در زمینة افزایش بهره‌وری گیاهان دارویی به‌کار روند معرفی خواهند شد.

1- کاربردهای " کشت بافت " در زمینة گیاهان دارویی

یکی از بخش‌های مهم بیوتکنولوژی "کشت بافت" است که کاربردهای مختلف آن در زمینة گیاهان دارویی، از جنبه‌های مختلفی قابل بررسی است:



خرید فایل


ادامه مطلب ...

دانلود مقاله میوه ها و گیاهان پیوندی و علل پیوند

    پیوند زدن که در حقیقت عبارت از زخم کردن و قطع مقدار زیادی از شاخ و برگ گیاه و بعداً مجبور کردن دو نبات مختلف به زندگانی با یکدیگر است، تغییرات فیزیولوژیکی و بیولوژیکی مخصوصی در گیاه پیوندی جدید به وجود می آورد.   پیوند از نظر فیزیولوژیکی و بیولوژی پیوند زدن که در حقیقت عبارت از زخم کردن و قطع مقدار زیادی از شاخ و برگ گیاه و بعداً مجبور کردن دو نبات مختلف به زندگانی با یکدیگر است، تغییرات فیزیولوژیکی و بیولوژیکی مخصوصی در گیاه پیوندی جدید به وجود می آورد.   جوش خوردن پیوندک و پایه برای اینکه فسمت های مختلف دو گیاه بتواند با یکدیگر زندگانی کرده و تولید نهال جدید کند و بهره کافی دهد باید اتصال این دو قسمت با یکدیگر کامل باشد یعنی باهم جوش خورده یکی شود.این موضوع ممکن نیست مگر آنکه پایه و پیوندک با یکدیگر نمو نموده و سلولهای محل اتصال با یکدیگر شروع به فعالیت کرده نسج ...


ادامه مطلب ...

دانلود مقاله پاسخ‌های القائی دفاع گیاهان در برابر جویدن حشرات

     « سیگنالهای اتیلن مقاومت گیاه «اربید خسیس» را در برابر کرم پنبه مصری کاهش می‌دهند برابر حشره و یا بندک مقاومت یا تحمل گیاهان به حشرات گیاهخوار و بیماریزا از طریق مکانیزمهای ساختمانی یا پرامترهای محرک در میان می‌آید . پرامترهای وادار کردنی نقش بسیار مهمی را در باز گشت مقاومت در برابر گیاهان بیماریزا دارو و اثر آنها روی حشرات گیاهخوار می‌تواند شامل افزایش زهر، تاخیر در رشد لارو یا افزایش حمله توسط انگل‌ها باشد.استدلال می‌شود که پرامترهای وادار کردنی کمتر موافق با تناسب گیاه است و ممکن است بیشتر از مکانیز مهای پرامترهای ساختمانی با دوام باشد. در طول مدت تکامل آنها، متخصصین گیاهخوار تو رفتگی‌های آکولوژیکی جدیدی را کشف کرده اند و با پرامترهای جدید شیمیایی گیاه وفق داده اند. بنابراین جای هیچ تعصبی نیست که متخصصین گیاهخوار غالب ...


ادامه مطلب ...