پروپوزال کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی گرایش مدیریت آموزشی تصویب شده با موضوع شناسایی راهکارهای پیوند خانه و مدرسه از دیدگاه دبیران متوسطه اول در 9 صفحه وورد شامل نام لاتین موضوع، سوال اصلی تحقیق، بیان مسأله، فرضیه ها و اهداف پژوهش، منابع مورد نیاز، پیشینه تحقیق داخلی و خارجی و ...
بیان مسأله:
خانواده به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای اجتماعی و تربیتی در جوامع بشری، نقش عمده ای در تکوین شخصیت و سلامت جسمی و روحی فرزندان داشته است و در تعامل و بقای جوامع، تأثیرات سازنده و عمیقی خواهد داشت. همه صاحب نظران و اندیشمندان علوم اجتماعی در مورد اهمیت و تأثیرات حیاتی و سازنده خانواده بر فرد تأکید داشته، اعتقاد دارند که هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند، مگر آنکه از خانواده های سالم و متعادل برخوردار باشد. بدون شک خانواده مهم ترین و اصلی ترین نهاد تربیتی جامعه است و نخستین آموزشگاه و پرورشگاه فرد محسوب می شود. از این رو بیان هرگونه سختی در باب تربیت کودک، نوجوان و جوان، بدون توجه به نقش حیاتی خانواده سخنی نادرست و ناتمام قلمداد می گردد. یک خانواده سالم و پویا، خانواده ای است که میان اعضای آن، به ویژه والدین و فرزندان، رابطه انسانی و سالم حاکم است.(به پژوه، 1380)، در کنار خانواده مدرسه اساسی ترین نقش را در انتقال ارزش های حاکم بر جامعه، به کودکان و نوجوانان بر عهده دارند. مسئولیت های ایجاد نگرش مثبت و سازنده تر باشد.(ملکی، 1380)
بی تردید بعد از نهاد خانواده، مهم ترین واحد اجتماعی که بیش ترین تأثیرات را در رشد و تربیت کودکان و نوجوانان باقی می گذارد، نهاد مدرسه است که با ورود کودک به آن، در...
هدف این مطالعه بررسی رابطه بین پیوند با مدرسه و حمایت تحصیلی در دانش آموزان مقطع راهنمایی و متوسطه بود. این پژوهش از نظر موضوع در حوزه تحقیقات آموزش و پرورش قرارمی گیرد. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش تحقیق از نوع توصیفی -پیمایشی است.جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان دخترانه است.
برای بدست آوردن حجم نمونه در این تحقیق از فرمول کوکران استفاده شده است ، و حجم نمونه 160 نفر تعیین شد. در این تحقیق از پرسشنامه استفاده شده است: پرسشنامه پیوند با مدرسه و پرسشنامه حمایت تحصیلی. اعتبار محتوای این پرسشنامه توسط استاد راهنما و تعدادی از مدیران مدارس شهر مورد تأیید قرار گرفته است و از اعتبار لازم برخوردار می باشد. دراین پژوهش جهت بررسی داده های آماری از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج به دست آمده از آزمون ها نشان میدهد حمایت تحصیلی دانش آموزان توانایی پیش بینی متغیر پیوند با مدرسه و همه مؤلفه های آن را دارا می باشد. در نتیجه فرضیه اصلی تحقیق عبارتست از: بین پیوند با مدرسه و حمایت تحصیلی دانش آموزان رابطه معنی دار وجود دارد ، که مورد تایید قرار می گیرد.
فهرست مطالب
فصل اول کلیات پژوهش
1-1- مقدمه. 2
1-2- بیان مسئله. 3
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش.... 4
1-4- اهداف پژوهش.... 5
1-4-1- هدف اصلی.. 5
1-4-2- اهداف فرعی.. 5
1-5- سوالات پژوهش.... 5
1-5-1- سوال اصلی.. 5
1-5-2- سوالات فرعی.. 6
1-6- فرضیات پژوهش.... 6
1-7- قلمرو پژوهش.... 6
1-7-1- قلمرو موضوعی.. 6
1-7-2- قلمرو زمانی.. 6
1-7-3- قلمرو مکانی.. 6
1-8- تعریف اصطلاحات پژوهش.... 6
فصل دوم ادبیات پژوهش
2-1- مقدمه. 11
2-2- پیوند با مدرسه. 11
2-2-1- تعریف مدرسه. 11
2-2-2- اهمیت بررسی پیوند با مدرسه. 11
2-2-3- تعاریف پیوند با مدرسه. 13
2-2-4- تئوری های پیوند با مدرسه. 13
2-2-4-1- تئوری کنترل اجتماعی.. 13
2-2-4-2- تئوری خود کنترلی.. 32
2-2-4-3- مدل رشد اجتماعی.. 39
2-2-5- سبک های پیوند با مدرسه. 41
2-2-6- نقش خانواده در پیوند با مدرسه. 43
2-3- حمایت تحصیلی.. 46
2-3-1- تعاریف... 46
2-3-2- نظریات حمایت تحصیلی.. 46
2-3-3- شخصیت معلم ویژگی های معلم و فشارهای روانی معلم.. 47
2-3-4- امنیت عاطفی معلم.. 48
2-3-5- نگرش های معلم.. 49
2-3-6- سبک های معلم.. 50
2-3-7- ارزش صحبت کردن معلم.. 51
2-3-8- فشارهای روانی معلم.. 52
2-3-9- نفش خانواده در حمایت تحصیلی فرزندان.. 53
2-4- پیشینه تحقیق.. 58
2-4-1- پژوهش های خارجی.. 58
2-4-2- پژوهش های داخلی.. 58
فصل سوم روش شناسی تحقیق
3-1- مقدمه. 65
3-2- روش پژوهش.... 65
3-3 جامعه آماری.. 66
3-4- نمونه آماری.. 66
3-5- ابزار جمع آوری اطلاعات... 67
3-6- روایی و پایایی پرسشنامه. 68
3-6-1- تعیین اعتبار( روایی)پرسشنامه. 68
3-6-2- تعیین پایایی( قابلیت اعتماد)پرسشنامه. 68
3-7- تجزیه و تحلیل آماری.. 70
فصل چهارمتجزیه و تحلیل یافته های پژوهش
4-1- یافتههای توصیفی پیرامون نمونه تحقیق.. 72
4-2- تحلیل توصیفی و استنباطی فرضیه های تحقیق.. 74
فصل پنجم ارائه نتایج و پیشنهادات تحقیق
5-1- مقدمه. 86
5-2- نتایج توصیفی.. 86
5-3- نتایج استنباطی ( نقد و بررسی فرضیات)86
5-3-1- فرضیه های فرعی.. 87
5-4- پیشنهادات... 88
5-4-1- پیشنهادات برای سازمان :88
5-4-2- پیشنهادات برای تحقیقات آتی.. 90
5-5- محدودیت های پژوهش.... 90
منابع.. 91
منابع فارسی.. 91
منابع لاتین.. 91
فهرست اشکال
شکل 4-1: نمونه تحقیق براساس مقطع تحصیلی.. 72
شکل 4-2: نمونه تحقیق براساس شغل پدر73
شکل4-3: بررسی نمونه به تفکیک شغل مادر74
فهرست جداول
جدول 4-1: نمونه تحقیق به تفکیک مقطع تحصیلی.. 72
جدول 4-2: نمونه تحقیق به تفکیک شغل پدر73
جدول 4-3: نمونه تحقیق به تفکیک شغل مادر73
جدول 4-4 میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش.... 74
جدول 4-5ماتریسهای همبستگی متغیرهای پژوهش.... 75
جدول 4-6 خلاصه رگرسیون پیشبینی پیوند با مدرسه و مؤلفه های آن براساس متغیر حمایت تحصیلی.. 76
جدول 4-7 میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش.... 76
جدول 4-8ماتریسهای همبستگی متغیرهای پژوهش.... 77
جدول 4-9خلاصه رگرسیون پیشبینی پیوند با مدرسه و مؤلفه های آن براساس متغیر حمایت تحصیلی معلم.. 78
جدول 4-10 میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش.... 78
جدول 4-11ماتریسهای همبستگی متغیرهای پژوهش.... 79
جدول 4-12خلاصه رگرسیون پیشبینی پیوند با مدرسه و مؤلفه های آن براساس متغیر حمایت تحصیلی پدر80
جدول 4-13 میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش.... 80
جدول 4-14ماتریسهای همبستگی متغیرهای پژوهش.... 81
جدول 4-15خلاصه رگرسیون پیشبینی پیوند با مدرسه و مؤلفه های آن براساس متغیر حمایت تحصیلی مادر82
جدول 4-17ماتریسهای همبستگی متغیرهای پژوهش.... 83
جدول 4-18خلاصه رگرسیون پیشبینی پیوند با مدرسه و مؤلفه های آن براساس متغیر حمایت تحصیلی همسالان.. 84
هدف پژوهش حاضر مقایسه سبکهای دلبستگی و پیوند با والدین در بیماران مبتلا به اختلالهای وسواس فکری- عملی، اضطراب فراگیر و افسردگی است. فرض اصلی پژوهش این است که بین بیماران مبتلا به گروههای اختلال اضطراب فراگیر- وسواسی و افسرده در سبک های دلبستگی و پیوند با والدین تفاوت وجود دارد.
روش کار: این پژوهش از نوع علّّی- مقایسهای بوده و جامعه آماری آن کلیه افراد مراجعهکننده به درمانگاههای دولتی و خصوصی شهر اردبیل از ماه شهریور تا بهمن سال 1388می باشد. نمونه مورد مطالعه شامل 38 نفر مبتلا به اضطراب فراگیر، 36 نفر مبتلا به وسواس فکری- عملی و 36 نفر مبتلا به افسردگی هستند که به پرسشنامههای سبک دلبستگی برنان-کلارک و شیور، پیوند با والدین پارکر توپلینگ و براون، پرسشنامه اضطراب و افسردگی بک جواب دادند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشانگر آن است که بین سه گروه بالینی از نظر سبکهای دلبستگی و پیوند با والدین تفاوت معناداری در سطح 05/0 P وجود دارد.
بحث و نتیجه گیری: سبکهای دلبستگی ناایمن اضطرابی با اختلالهای اضطرابی و خلقی مرتبط است و سبک دلبستگی اجتنابی در میان این اختلالها به ندرت گزارش شده است.
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
روش کار
ابزارهای پژوهش
یافته ها
بحث و نتیجه گیری
منابع
جدول 1: فراوانی بیماران مبتلا به اضطراب فراگیر، افسردگی و وسواس در نوع سبک دلبستگی و نوع پیوند با والدین
جدول 2: تحلیل واریانس چندمتغیره برای مقایسه میانگین های گروه های اضطراب فراگیر، افسردگی و وسواس فکری- عملی بر اساس سبک دلبستگی و پیوند با والدین
جدول 3: آزمون تعقیبی توکی جهت مقایسه تفاضل میانگین نمرات سبک دلبستگی و پیوند والدین در گروه های بالینی
اصول پیوند برنامهریزی استراتژیک منابع انسانی با اهداف استراتژیک سازمانها و ارگانها
باتوجه به اینکه منابع انسانی، منبع استراتژیک برای سازمانها محسوب می شود، جزء مهم و لاینفک مباحث برنامهریزی استراتژیک است و اکثر برنامهریزیهای سازمانی و منابع انسانی ماهیت راهبردی دارند. از عمده ترین عواملی که موجب نگرش جدید در برنامهریزی استراتژیک منابع انسانی شده است روند تغییرات و دگرگونیهای تکنولوژیک، اجتماعی و اقتصادی در محیط داخلی و خارجی سازمانهاست که همواره با آن مواجه اند. اگر سازمانها می خواهند همسو با این تغییرات باشند بایستی نگرش جامع و راهبردی داشته و الزامات گوناگونی را مدنظر قرار دهند. در عصر حاضر، اساسیترین منبع رقابتی سازمانها، منابع انسانی کارآمد یا کارکنان دانشی هستند. درعین حال، بسیاری از سازمانها فاقد تخصص و مهارت لازم هستند که بتوانند به طور موثر برنامه های استراتژیک منابع انسانی را تهیه کنند. نکته حائز اهمیت آنکه لازمه شکل گیری استراتژیهای منابع انسانی مشارکت و همکاری مدیران منابع انسانی با مدیریت ارشد سازمان است. همسو سازی و پیوند استراتژیها و مشارکت و همکاری مدیران حوزه های مختلف منابع انسانی با مدیریت ارشد سازمان، توسعه منابع انسانی را بهمراه دارد که نیازمند برنامه ریزی توسعه منابع انسانی است که شامل دو بخش می گردد:
1-تجزیه و تحلیل نیازهای منابع انسانی
آغازگر برنامه ریزی توسعه منابع انسانی، اطمینان از دسترسی به منابع انسانی بهنگام نیاز است بنابراین استخدام و بکارگیری نیروی انسانی شایسته، ماهر و کارآمد و از همه مهمتر آموزش پذیر با قابلیت کافی از اولویت اول برخوردار است.
2-نگهداشت نیروی انسانی
یکی از حساسترین و پیچیده ترین وظایف مدیریت ارشد سازمان، حفظ نیروهای مورد نیاز است که این فرآیند از دو جنبه قابل بررسی است.
الف) ایجاد انگیزه های مالی، نظیر امکان پرداختهای مناسب با مزیت رقابتی در حقوق و دستمزد، پاداشها و سایر مزایای مالی.
ب) انگیزه های معنوی و غیرمادی که شامل امنیت شغلی، پرستیژ شغلی، احساس ارزشمند بودن برای سازمان و شفاف سازی آینده شغلی و....
ج) بسیاری از صاحبنظران علم مدیریت بر این باورند که جهت دهی کارکنان به شیوه ای که متضمن آموزش دائمی و پیشرفت مستمر آنان گردد هم موجب مزیت رقابتی و هم باعث انگیزشهای همیشگی و بلند مدت می گردد.
ارزیابی و مدیریت عملکرد
این دو حوزه مهمترین و بالاترین نقش را در توسعه منابع انسانی بعهده دارند، زیرا فرایندی است که می تواند موجب رشد، پیشرفت و بهبود عملکرد سازمان را بهمراه داشته باشد. ارزیابی عملکرد کارکنان که معمولاً ناظر به گذشته است فرآیندی است که نقاط ضعف و قوت کارکنان را روشن نموده و در مقاطع مختلف زمانی امکان هدفگذاری سرپرستان را جهت کارکنان خود در راستای اهداف کلی سازمان میسر می سازد. مدیریت عملکرد نیز امکان تعامل، مشارکت و هدفگذاری مدیریت سازمان با کارکنان را فراهم می سازد که نتیجه آن بهبود عملکرد سازمان است.
ارتقاء فرهنگ سازمانی
اصولاً اقدامات مربوط به حوزه فرهنگ، دربازدهی طولانی قرار می گیرد، علیهذا این واقعیت هیچگاه توجه فراوان و تاکید زیاد بر آن را نفی نمی نماید، بعنوان مثال تشویق کارکنان به ارتقاء مستمر سطح علمی و افزایش مستمر کارآئی با استفاده از اصول مدیریت دانش و جهت گیری در مسیر سازمان یادگیرنده از عواملی است که در بلند مدت همراه با فعالیتهای جدی فرهنگی امکانپذیر می گردد، و در حوزه های کمی منابع انسانی که در کوتاه مدت می تواند بازدهی داشته باشد قرار نمی گیرد. به عنوان نتیجه گیری می توان اظهار داشت که شرکتهای موفق در حوزه های کسب و کار، امروزه در یافته اند که اعمال اصول مدیریت استراتژیک منابع انسانی، و پیوند زدن استراتژیهای آن با استراتژیهای کلی سازمان، اصلی انکار ناپذیر است، که شرط اصلی در عملی شدن این فرآیند بدون تردید حمایت و پشتیبانی کامل مدیریت ارشد و مشارکت کامل مدیران صف با مدیریت منابع انسانی است.
چرا برنامه ریزی منابع انسانی باید در راستای برنامه ریزی استراتژیک سازمان قرار گیرد؟
استراتژیها ابزاری هستند که شرکت میتواند بدان وسیله به هدفهای بلند مدت خود دست یابد.استراتژی منابع انسانی ، آن دسته ازبرنامه ها ، سیاستها وفعالیتهای مبتکرانه درزمینه منابع انسانی است که برای ایجاد رابطه تنگاتنگ بین منابع انسانی بااهداف کلی استراتژیک سازمان طراحی شده است .منابع انسانی در سازمان همانند سایر منابع به شمار می روند و دارای مدیریت خاص خود هستند.هر چه در سطوح سازمان بالاتر می رویم،مدیریت منابع انسانی از شیوه های کمی به شیوه های کیفی متوسل می شود.
امروزه رسمیت و عینیت سازمانها با منابع انسانی آنها شناخته می شود و اهمیت دادن به منابع انسانی اساس و محور کار مدیران ارشد سازمانهاست این که چگونه به منابع انسانی اهمیت داده شود نیازمند برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی است یعنی بدون برنامه نمی توان از نیروی انسانی در راستای تحقق اهداف کوتاه و بلند مدت سازمان بهره برد. بنابراین سازکاری که می توان بوسیله آن به منابع انسانی اهمیت داد و از آن بعنوان یک سرمایه بی پایان و پایدار در جهت پویایی سازمان بهره گرفت برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی است. سازمانهای مختلف از مرحله روزمرگی و برنامه روزی در بعد منابع انسانی خواسته یا ناخواسته بایستی به سمت برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی حرکت نمایند و رسیدن به این مهم به یکباره میسر نیست و بایستی زمینه ها و پیش نیازهای آن مهیا شده و این بدان علت است که توجه به پیش نیازهای برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی مهمتر از خود برنامه ریزی است این پیش نیازها عبارتند از:پیش نیازهای ساختاری، پیش نیازهای فرهنگی و پیش نیازهای انسانی.
پیوند میان برنامه ریزی استراتژیک و منابع انسانی
همانگونه که گفته شد، برنامهریزی عبارت است از طریقه و روش نیل به اهداف سازمانی، و به تبع آن استراتژی عبارت از تمام امکانات لازم برای انجام موفقیت آمیز وظایف سازمانی است.(2) از این رو، برنامهریزی استراتژیک فرایندی است که ضمن آن اهداف بلندمدت سازمانی تعیین و تصمیم گیری برمبنای روشها، جهت دستیابی به این اهداف را دربرمی گیرد که از قبل پیش بینی شده اند. یا به عبارتی، تلاش سازمان یافته و منظم برای تصمیمگیری اساسی و انجام اقدامات بنیادی است که جهت گیری فعالیتهای یک سازمان با دیگر نهادها را در چارچوب قانونی شکل می دهند.(3)
برنامه زمانی، برای فرایند برنامهریزی استراتژیک به ماهیت، نیازهای سازمان و محیط خارجی آن بستگی دارد. برنامهریزی در سازمانها درقالب تولیدی و خدماتـــی انجام می گیرد که سریعاً درحال تغییراند. در چنین موقعیتی، برنامهریزی ممکن است یک یا دو بار در سال به صورت یک سری مراحل جامع و جزئـی تدریجی با توجه به ماموریت، چشم انداز، ارزشها، کنکاش محیطی، اهداف، استراتژی ها، مسئولیتها، جدول زمانی، بودجه و غیره انجام گیرد. به عبارتی، اگر سازمانی سالهای زیادی در بازار ثابت فعالیت میکند برنامهریزی ممکن است در سال یک بار و فقط در بخشهای مشخصی صورت گیرد. برای مثال، برنامهریزی درحین کار[1] از طریق اهداف، مسئولیتها، جدول زمانی، بودجه و غیره هر ســال به روز میشوند. توجه به راهنماییهای زیر می تواند موسسات را در برنامهریزی استراتژیک یاری کند.(4)
اجرای برنامهریزی استراتژیک همزمان با آغاز فعالیت سازمان است. برنامهریزی استراتژیک معمولاً بخشی از یک برنامه کسب و کار تجاری، همراه با برنامه بازاریابی، برنامه مالی و عملیاتی است؛ برنامهریزی استراتژیک با آمادگی موسسه برای سرمایه گذاری جدید انجام می شود. برای مثال توسعه یک بخش جدید، تولید عمده کالای جدید یا خط تولید جدید؛ برنامهریزی استراتژیک باید حداقل سالی یک بار به منظور آماده سازی سازمان جهت سال مالی جدید اجرا شود. به عبارتی، برنامهریزی استراتژیک باید در یک زمان مشخصی با توجه به اهداف سازمانی تعیین شده و منابع در دسترس برای نیل به اهداف در طول سال مالی انجام شود. فرایند برنامهریزی استراتژیک باید حداقل در سه سال اجرا شود و اگر سازمان درحال تغییر و دگرگونی است این فعالیتها باید هر سال اعمال گردد؛ هر سال برنامه های انجام کارها به روز گردند؛ در طول اجرای برنامه های استراتژیک، پیشرفتهای اجرای برنامه باید بازبینی شود.
برنامهریزی استراتژیک ازطریق روشهای مختلفی در سازمانها به کار گرفته می شود که مزایایی را برای سازمانها وموسسات به ارمغان می آورد، این مزایا عبارتند از:(5)
تعریف واضح از اهداف سازمان درجهت سازگاری با ماموریت سازمان باتوجه به ظرفیت و چارچوب زمانی تعیین شده برای سازمان؛
توسعه حس مشارکت در برنامه ها
اطمینان از به کارگیری اثربخش تر منابع سازمان
تمرکز بر اولویتها و منابع کلیدی
فراهم آوردن مبنایی برای پیشرفت کارکنان و سازوکارهایی جهت تغییر توجه بیشتر به کارایی و اثربخشی؛
پل ارتباطی بین کارکنان و هیئت مدیره و مدیران؛ تیم سازی قوی در هیئت مدیره و کارکنان؛ برقراری ارتباط بین اعضای هیئت مدیره؛
ایجاد رضایت بیشتر بین برنامهریزان با یک چشم انداز مشترک؛
افزایش بهره وری ازطریق ارتقا کارایی و اثربخشی.
از دیگرسو، برنامهریزی منابع انسانی فرایندی برای ارزیابی تقاضا، اندازه، ماهیت و عرضه منابع انسانی برای نیل به تقاضای موردنیاز است. از این رو، نخستین مرحله هر برنامه مدیریت امـور کارکنان و منابع انسانی، برنامهریزی منابع انسانی است.(6)
همان طوری که گفته شد، برنامهریزی استراتژیک فرایندی است که ضمن آن اهداف کلی، فعالیتها و ماموریتهای سازمان در درازمدت تعیین می شود. بنابراین، با بیان اهداف کلی سازمان، روشهای دستیابی به این اهداف، منابع، شرایط بازار، تغییرات تکنولوژیک، توسعه و بهبود محصول و سرمایه ازجمله مواردی هستند کـه در فرایند برنامهریزی استراتژیک موردتوجه هستند. برنامهریزی منابع انسانی به طور مستقیم با برنامهریزی استراتژیک پیوند مییابد و مهمترین عامل و ابـزاری که اهداف و خط مشی های سازمانی را به اهـداف و برنامه های منابع انسانی ارتباط می دهد. برنامهریزی استراتژیک منابع انسانی است. از این رو، بین برنامهریزی منابع انسانی و برنامهریزی استراتژیک ارتباط تنگاتنگی وجود دارد.(7) (شکل 1)
برنامهریزی استراتژیک منابع انسانی
به عقیده دوچینزو رابینز[2] برنامهریزی منابع انسانی فرایندی است که به وسیله آن سازمان معین می کند که برای نیل به اهداف خود به چه تعداد کارمند، با چه تخصص و مهارتهایی برای چه مشاغلی و درچه زمانی نیاز دارد.(8) هدف برنامهریزی منابع انسانی تجزیه و بررسی تعادل عرضه و تقاضا با یک روش ساختاریافته است، این امر با یک تصویر روشن و با حرکت سریع باتوجه به آینــده آغاز می گردد و مقصود آن است که زمینه های عملی را به عنوان یک نتیجه، تجزیه وتحلیل و تعیین کرد. در برنامهریزی منابع انسانی ما به شناخت اعضا و مهارتهای موردنیاز برای انجام وظایف روزمره و تغییراتی که ممکن است ظرفیت کار را در آینده و حجم فعالیتهای تعهد شده را تغییر دهد نیازمندیم. این درک خوبی از استراتژی و برنامه های تجاری جزئی تر را دربرمی گیرد. بعد از آن ما باید وضعیت عرضه نیروی انسانی را ازنظر فهرست موجودی نیروی انسانی جاری و نیازهای آنان که چقدر باید تغییر کند را درنظر داشته باشیم. این موضوع بیانگر آن است که سازمانها نیاز به شناخت دقیق از اعضا و ویژگیها و روابط بین آنان با سازمان دارد.
برنامهریزی استراتژیک منابع انسانی فرایندی است درجهت برقراری اهداف منابع انسانی و توسعه استراتژی های منابع انسانی برای نیل به اهداف، سیاستها ازطریق بسیج، توسعه و نگهداری منابع انسانی.(9) برنامهریزی منابع انسانی با مفاهیم محیط و عملیات سازمان در ارتباط بوده و شامل عوامل داخلی وخارجی می شود. عوامل خارجی همچون فشارهای اقتصادی، تغییرات تکنولوژی، قوانین و مقررات، وضعیت سیاسی، بازار نیروی کار و آموزش، عوامل داخلی شامل اهداف و مقاصد سازمان، فرهنگ، ساختار، منابع انسانی و ذینفعان می گردد. برنامهریزی منابع انسانی ویژگیهای ممتاز و مشخصه ذیل را داراست.(10)
1 - آگاهی: مفروضات روشن و آشکار را در مبحث منابع انسانی به وجود آورد؛
2 - تحلیلی: بر یک سری قضاوتها و واقعیات متکی است؛
3 - هدف گرایی: ابزاری برای تصمیم گیری سازمانی درجهت نیل به اهداف منابع انسانی بویژه مقاصد سازمانی است؛
4 - چشم انداز به آینده: مسائل منابع انسانی را پیش
[1] )action planning
[2] DECENZO ROBBINS