نقش زبان در ایجاد ارتباط
شاید رایجترین ویژگی تعامل انسان که به سختی آن را قابل ملاحظه میدانیم، این است که ما صحبت میکنیم. بعضی اوقات با اشخاص خاص، بعضی اوقات با هر کس که گوش میدهد، و در زمانی که کسی را برای گوش کردن نمیبابیم، با خودمان صحبت میکنیم. اگرچه زبان انسان، نقشهای بسیار متنوعی را ایفاء میکند- از بیدار کردن کسی در صبح زود با گفتن تا نامگذاری یک کشتی با گفتن ولی در اینجا به آن کاربردهای زبان خواهیم پرداخت که برای ارتباط انسان، ابزاری است. برای مثال، متکلمین ماهرزبان انگلیسی حقایقی از قبیل زیر را میدانند:
الف- برای سلام به کارمیرود.
ب- برای خداحافظی به کار میرود.
ج – گروه به طور صحیح میتواند توسط متکلم در یک موقعیت خاص برای اشاره به میز خاصی بکار برود.
د – گروه به طور صحیح میتواند توسط متکلم در یک موقعیت خاص برای اشاره به میز خاصی بکار برود.
ه - برای درخواست نمک به کار میرود.
و - برای پرسیدن سن شخصی به کار میرود.
ز - برای بیان اینکه باران میبارد، مورد استفاده قرار میگیرد.
ح - برای قول دادن مورد استفاده قرار میگیرد.
ما از این فهرست میتوانیم به شمهای از انواع گستردة کاربردهای احتمالی زبان دست یابیم، ولی قبل از مرور این کاربردهای گوناگون، نخست باید بین استفاده از زبان برای انجام دادن کاری، واستفاده از زبان در انجام کاری تمیز قایل شویم، بدون شک یک حقیقت بسیار مهم دربارة انسان این است که ما زبان را در اکثر افکارمان به کار میبریم. احتمال دارد که برخی از افکار راکه به آن میاندیشیم، و به ویژه افکار مجرد و انتزاعی را، اگر زبانی در دسترس نداشتیم، نمیتوانستیم به آنها بیاندیشیم. این حقیقت ممکن است برای حیات شناختی ما مهم باشد ، ولی برای مفهوم کاربرد شناختی کاربرد زبان ، یعنی استفاده از زبان برای انجام کارها، مهم نیست . وقتی توجه خود را بر اینکه مردم با استفاده از زبان می خواهند چه بکنند، معطوف میکنیم، در واقع توجه خود را معطوف به این میکنیم که شخص با کلمات درمواقع خاصی چه میمند ، در واقع بر نیات، مقاصد، تاورها ،و آرزوها یی که یک متکلم در صحبت کردن دارد، متمرکز میشویم .
صحبت کردن همواره بدون تلاش وامری عادی است، ولی کاربرد موفق زبان عملی فوقالعاده پیچیده است، همانطور که این موضوع را هرکس به عنوان فردی بزرگسال که سعی کرده است تا زبان دومی را یاد بگیرد، میداند. افزون بر این، کاربرد یک زبان بیش از دانستن آن وقادر به تولید وفهم جملات آن است. ارتباط همچنین امری اجتماعی است، که معمولاَ در درون بافت نسبتاَ به خوبی تعریف شدة موقعیت اجتماعی صورت میگیرد. در چنین بافتی ما به دیگران اتکا می کنیم تا در درک ما از اینکه آن موقعیت چیست، سهیم باشند. با مردمی که میشناسیم ، به فهمیدن مشترک متکی هستیم تا ارتباط تسهیل شود. ولی این فرایند ،چگونه فرآیندی است؟ ارتباط زبانی به آسانی حاصل میشود ولی مسلم است که به آسانی قابل توصیح نیست، هر نظریه ارتباط زبانی که شایستگی این عنوان را داشته باشد،باید سعی نماید تا به سؤالات زیر پاسخ دهد:
1- ارتباط زبانی (موفق) چیست؟ 2- ارتباط (موفق) چگونه صورت میگیرد؟ برای مثال ، فرض کنید که یک متکلم قصد د ارد تا به شنوندهای گزارشکند که جاده یخ زده است. چه چیزی متکلم را قادر میسازد تا بتواند این موضوع را به شنونده بگوید؟
( جای تعجب است که این سوالات در پیشینه هیچ رشته اصلی بطور جامع مورد بررسی قرار نگرفتهاند. زبانشناسی با توجه به ویژگی ساختاری زبان، سعی کرده است تا پدیدههای ارتباطی را در خارج از قلمرو اصلی آنها بداند. به همین منوال ، میتوان آن علایق فلسفی درباره معنی، صدق، وارجاع را بدون بررسی جزئیات امر ارتباط دنبال کرد. روانشناسی سنتی توجه خود را معطوف به پردازش جملهها میکند، اما علاقه زیادی به ویژگیهای پدیدههای ارتباطی ندارد. در نهایت، برخی جامعهشناسان و انسانشناسان شروع به بررسی گفتگوها و مکالمات کردهاند، با این وجود مسئله ماهیت خود ارتباط را نادیده گرفتهاند (یا فرض کردهاند که پاسخ آن را دادهاند) . بنابراین، چیزی که مورد نیاز است، رویکردی منسجم به پدیدة ارتباط است که در آن مسئله ماهیت ارتباط مرکز تحقیق و بررسی باشد.) فقط در سالهای اخیر شکل یک نظریة بسندة ارتباط شروع به شکلگیری کرده است،و.زمان و پژ وهش بیشتری مورد نیاز است تا مفصلاً آن را کشف کند.
در چهل سال گذشته متداولترین و معروف ترین برداشت از ارتباط زبانی انسان، آن چیزی بوده که ما آن را الگوی پیام مینامیم . وقتی الگوی پیام به عنوان یک « فرستنده» و شنونده به عنوان یک گیرنده فر ض میشود، و مسیر کلامی – گوشی( یعنی موج صوتی) نیز کانال صحیح میباشد الگوی پیام در ارتباط انسانی در شکل 9ـ1 نشان داده شده و در (6 ) خلاصه شده است.
شکل 9ـ1 ( الگوی پیام ارتباط متکلم پیامی در مغزش دارد که میخواهد به شنونده انتقا ل دهد و بتابراین متکلم از برخی صورتهای زبان برای رمزگذاری پیام به منزلة معنای آن سود میجوید وآن را تولید میکند. شنونده با شنیدن صحبت، شروع به تشخیص اصوات، نحو و معنا میکند، و سپس با دانش ربای خود این معانی را به صورت یک پیام رمزگشایی شدة موفق تضنیف مینماید.
این الگو توجیهگر برخی ویژگیهای متداول گفتگو است: یعنی این الگو پیشبینی میکند زمانی ارتباط موفق است که شنونده همان پیامی را رمزگشایی شده با پیام رمزگذاری شده متفاوت باشد، ارتباط مختلف میشود. به همین منوال، این الگو، زبان را به منزلة پلیبین متکلم و شنونده میداند که اندیشههای « خصوصی» توسط اصوات « همگانی» منتقلش میشود، که در نتیجه این اصوات به عنوان وسیلهآی برای انتقال پیام مربوطه عمل میکند.
الگوی پیام گرچه دارای شمای جدیدی است، ولی حداقل به سه قرن قبل و به فیلسوف معروف جانلاک بر میگردد، که در سال 1691 چنین نوشت:
بنابراین، انسان به طور طبیعی دارای چنان اندامی شد که مناسب تولید اصوات باشد، که آنها را کلمه می نامیم. ولی این به تنهایی برای تولید زبان کافی نبود. چون طوطیان و برخی
تحقیق درباره شغل کار درمانگر
فهرست مطالب
وظایف کار درمانگر. 6
مهارت و دانش مورد نیاز شغل کاردرمانی.. 7
تحصیلات لازم و نحوه ورود به شغل کاردرمانی.. 7
فرصت شغلی و بازارکار متخصص کار درمانی.. 7
میزان درآمد متخصص کار درمانی.. 9
شخصیت های مناسب شغل کاردرمانی.. 10
نقش روابط عمومی در گسترش افکار عمومی
ارتباط جمعی یا عمومی
ارتباط جمعی یا عمومی تعبیر جدیدی است که جامعه شناسان آمریکایی برای مفهوم MassMedia به کار بردهاند. این واژه که از ریشه لاتین media (وسایل) و اصطلاح انگلیسی Mass یا توده تشکیل شده است. از نظر لغوی به معنای ابزارهایی است که از طریق آنها میتوان با افرادی به طور جداگانه یا با گروههای خاص و همگون و جماعت کثیری از مردم به صورت یکسان دسترسی پیدا کرد. امروزه این وسایل عبارتند از: روزنامه، رادیو، تلویزیون، سینما و اعلانات. بدیهی است که در میان ابزارهای پخش پیام روزنامه و رادیو و تلویزیون دارای نکات مشترکی است چرا که پیامهای آنها به صورت متناوب پخش میشود.
بنابراین در تعریف ارتباط جمعی میتوان گفت:
ارتباط جمعی یا عمومی انتقال اطلاعات با وسایلی چون (روزنامه- کتاب- امواج، رادیو، تلویزیون و …) برای گروه غیر محدودی از مردم با سرعت زیاد است این نوع ارتباط هم به نوبه خود دارای ویژگیهایی است.
1- ناآشنا بودن و پراکنده بودن پیامگیران:
در این قسمت اشاره به سطح اطلاعات و آگاهیهای افراد مختلف جامعه نسبت به موضوعات مختلف دارد و همچنین پراکندگی و گسترده بودن افرادی که در حوزه گیرنده پیام قرار دارند.
2- بازگشت پیام یا بازخورد با تاخیر
به علت گستردگی پیام در هنگام فرستادن ان و همچنین گسترده بودن مخاطبین تاثیر و بازخورد پیام با تاخیر مواجه خواهد شد.
3- سرعت عمل زیاد
که به نوع ارتباط در وسایل ارتباط جمعی بستگی دارد که معمولاً در رسانههایی همچون تلویزیون و رادیو این سرعت بیشتر دیده میشود.
4- تکثیر پیام
پیام به سرعت انتشار مییابد و حتی افکار عمومی نیز در این تکثیر نقش ویژهای دارند.
5- ارتباط سطحی و ناپایدار:
به دلیل گسترده بودن موضوعات در پیامها و تسریع بودن آن تاثیر آن در افراد به صورت سطحی خواهد بود.
6- پیامهای انبوه
با گسترده شدن وسایل ارتباط جمعی به مراتب پیامها نیز به فراوانی افزایش خواهد یافت.
7- قابل رویت نبودن آثار پیام
این مشکل ویژه در این گونه وسایل ارتباط جمعی همواره فکر اندیشمندان را به خود مشغول کرده که چگونه تاثیر پیام را در افراد مختلف با آگاهیهای متفاوت بتوانند در آنها مشاهده نمایند.
افکار عمومی (Public opinion) یکی از جنجالیترین موضوعات در علوم اجتماعی است که از دو واژه poll (نظرخواهی) و Public (عمومی، عامه) گرفته شده است. افکار عمومی برخاسته از ضمیر باطن یک ملت و نوعی واکنش مردم است نسبت به موضوعی که در سرنوشت آنها تاثیر میگذارد این واژه در اصل (Doxa) به معنی نظر بوده است.
آلن بیرو در تعریف آن مینویسد: افکار عمومی عبارتند از «طرز تلقی و واکنش جمعی و مشهود اکثریت افراد یک جامعه در مقابل رویدادهای اجتماعی که اغلب مهم تلقی میشوند.»
گابریل تارد که او را بنیانگذار افکار عمومی علمی میدانند درباره آن میگوید:
«افکار عمومی داوری تودههای مردم درباره مسایل روز است» به عبارتی دیگر افکار عمومی نظرات اکثریت مردم را در یک زمان معین نشان میدهد. هنگامی که مسالهای برای مردم مهم باشد و با منافع آنها ارتباط پیدا بکند افکار عمومی شکل میگیرد، ممکن است بر اساس پیش داوری باشد و یا از شایعه تاثیر بپذیرد.
مطالعه افکار عمومی و شناخت آن که ارتباط نزدیکی به شناخت مردم دارد. از قرنها پیش مورد توجه سیاست گذاران (اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی) بوده است. به دنبال آن از دهها سال پیش در کشورهای مردم سالار جهان تبدیل به یک مساله موثر و با اهمیت شده است و مردم و حکومتهای این گونه کشورها هر روز جایگاه والاتری برای ان قایل میشوند در واقع باید گفت این گونه کشورها همواره بر اساس نظرات مردم به تصمیمگیری میپردازند و یا اقدامات خود را اصلاح مینمایند. آگاهی از افکار عمومی مردم از مهمترین نیازهای هر دولت است آنان به خوبی میدانند که افکار عمومی در یک سیستم دموکراتیک میتواند شخص یا گروهی را بر قدرت بنشاند و یا از آن خارج سازد. در حکومتهای مردم سالار اطلاع از این که مردم به چه فکر میکنند و نظراتشان نسبت به مسایل چگونه است از اهمیت زیادی برخوردار است. چرا که بدین وسیله نهادها، سازمانها، موسسات، کارخانجات و شخصیتها به مقبولیت خدمات خود پی میبرند و از طریق بازسازی خود یا گاه با نفوذ بر افکار عمومی آن را جلب و یا به سمت منافع خود سوق میدهند.
نقش خانوداده بعنوان یک نظام اجتماعی در جامعه امروزی
خانواده و رویکردهای جامعه شناختی
در مورد ساختار و تکامل روابط خانوادگی. جامعه شناسان رویکردهای یک دست و هماهنگی ندارند. از این رو این نگرشها به پنج گروه عمده تقسیم شدهاند (کریستنس، 1967: ص 86-19).
1- خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی: این رویکرد بیشتر در عرصه فعالیت مردم شناسی و جامعه شناسی است که تأکید و تمرکز آن بر جنبه تاریخی و تضاد فرهنگی است.
2- رویکرد کنش متقابل: این نگرش و رویکرد از حوزة جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی نشئت گرفته و از اواسط دهه 1920 که «ارنست برجس» از پیروان «جرج هربرت مید»، خانواده را به عنوان یک واحد شخصیتهای متعامل معرفی کرد، مورد استقبال و بحث پژوهندگان این رشته قرار گرفت. او به جریانات داخل خانواده توجه کرد: ایفای نقش، روابط پایگاههای، مسایل ارتباطی، تصمیمگیری، کنشها و واکنشها در مقابل فشار و نظایر آن.
در این رویکرد توجه اندکی به نهاد کلی خانواده و تضاد فرهنگی به عنوان یک واحد جامعه شده است.
3- تأثیر شرایط و موقعیت اجتماعی بر ساختار خانواده: این رویکرد به گونهای با واکشگرایان همراه است، اما در جایی که آنان تأکید بر کنش به طور کلی دارند، موقعیت گرایان بر این باورند که موقعیت اجتماعی بر رفتار تأثیر دارد. به عبارتی محرکهای خارجی بر رفتار اعضای خانواده تأثیر می گذارد.
4- رویکرد مراحل زندگی اجتماعی و تکامل خانواده: این رویکرد، شیوه برخورد متمقابل تأثیر شرایط اجتماعی بر ساختار خانواده را میپذیرد، اما نقطه انحرافش از این رویکرد، بر محور تکامل جامعه و تأثیر آن بر روابط زندگی استوار است. به عبارتی ساختار خانواده منطبق با روند تکامل نظام جامعه است.
5- رویکرد ساختگرایی کارکردی: این رویکرد به تحلیل ساختار خانواده: زن و شوهری می پردازد و ارتباط آن با نهادهایی که در انسجام جامعه نقش تعیین کنندهای دارند و در اجتماعی توجه دارد که د ارای اجزایی است، اما در این تحلیل، توجه بر رابطه یک طرفه متمرکز نمیشود، یک نکته اساسی در این رویکرد دو طرفه بودن ارتباط بین اجزا و کل نظام است و این ارتباط صرفاً در ارتباط بین اعضای خانواده و نظام اجتماعی خلاصه نمیشود، بلکه بر ارتباط بین نقشها و نظام نقشها نیز توج خاص می کند.
با همه کمبودهایی که در این رویکرد از نقطه نظر جامعیت و عام پذیری ممکن است وجود داشته باشد، اما از نظر انعطاف پذیری، رویکرد مزبور مورد نظر قرار گرفته است. در واقع آنچه را که از مجموع بررسیها و مطالعات گوناگون به ویژه از نقطه نظر پارسونز میتوان دریافت، این است که رویکرد، نظام اجتماعی ار نظام کنشهای متقابل در یک محیط مشخص بین عوامل انگیزهای که در درون یک فرهنگ با یکدیگر در ارتباط و مناسبات اجتماعی قرار دارند بیان میدارد و اصولاً جامعه شناسی را متناظر با نظام اجتماعی می داند، همانگونه که روانشناسی را متناظر با نظام شخصیت و انسان شناسی را متناظر با نظام فرهنگی میپندارد.
به عبارتی هر نظام کنشی چه اجتماعی و چه مربوط به یک گروه کوچک مانند خانواده، یک سلسله صور عام دارد، زیرا هر نظامی برای موفقیت در عملکرد خود به ابزار و لوازم معیارهای اجتماعی نادیده گرفته شود و سازمان آن دستخوش بی نظمی گردد، آنچه را که دورکیم بی هنجاری مینامد به وقوع می پیوندد.
نظام اجتماعی خانواده، معمولاً از درجهای از یگانگی برخوردار است. دارای نقشهای مکمل و همچنین گروهی از نقشها برای اهداف جمعی یا فردی است. در درون این نظام اجتماعی، ممکن است تضادی نیز رخ دهد که اغلب نیز اتفاق میافتد، اما در بیشتر موارد، کل نظام آسیب نمیبیند و در واقع برای اینکه نظام دچار آسیب جدی نشود، حد و مرزی نیز وجود دارد که ورای آن حد، بی هنجاری حاکم میگردد. در چنین شرایطی که تضاد از مرز خود تجاوز کند، انتظارات متقابل که در ارتباط با نقشهای متقابل قرار دارند. از بین میرود و در نتیجه هنگامی که تضاد شدید میشود، به حدی که باعث خنثی شدن انتظارات متقابل گردد. نظام اجتماعی خانواده ممکن است موجودیت خود را از دست بدهد. بنابراین برای اینکه تضاد و درگیری در بین اعضای خانواده، در حد و مرز خود قرار گیرد و به عبارتی کنترل شود باید نقشها و نظام نقشها به شکل مناسبی در ارتباط تکمیلی با یکدیگر قرار گیرند. در اینجا دو سئوال اساسی و مهم کارکردی برای نظام خانواده مطرح میگردد:
الف- چه نقشهایی در نظام خانواده نهادی شده است؟
ب- چه کسی این نقشها را انجام میدهد؟
نظام اجتماعی و شبکه روابط متقابل
یک نظام اجتماعی قبل از هر چیز در نخستین برخورد، مجموعه و شبکهای از روابط متقابل میان افراد و گروههاست، علاوه بر آن عوامل بسیاری از نیز به یکدیگر پیوند میدهد. به عبارت دیگر هر عامل در یک نظام اجتماعی به ویژه از دید کلی کنش متقابل آن با دیگر عاملها در نظر گرفته می شود. کنش اجتماعی سه عنصر را در بر میگیرد:
انتظارات متقابل میان عامل معینی مانند «خود» از عامل جداگانهای به نام «دیگری» انتظار دارد، در موقعیتی مشخص که در ارتباط با یکدیگرند به صورتی تعیین شده رفتار کند. در همان حال، «خود» میداند که دربارة موقعیت مشترک، «دیگری» نیز انتظاراتی دارد. به بینی دگیر هنگامی که پارسونز خصایص نظام اجتماعی و عناصر تشکیل دهنده آن را مشخص میسازد مفاهیم اصلی مورد نظر او «خود» و «دیگری».
یعنی دو یا عدهای بیشتر که در ضمن ایفای نقش با یکدیگر در حال کنش متقابلاند که یا با انتظارات دیگر خود را سازگار میکنند یا از این انتظارت فاصله میگیرد، در حالی که نوعی احترام متقابل در این میان وجود دارد، یعنی آنچه که «خود» از جمله حقوقش محسوب میدارد، از نظر دیگری وظیفه تلقی میشود (توسلی، 1369: ص 191).
ارزشها و هنجارهایی وجود دارند که بر رفتار عاملهای حاکم اند. در واقع انتظارات متقابل در گروه متکی بر وجود هنجارها و ارزشهاست. وجود ارزشها و هنجارهای مشترک مسألهای نیست. مهم این است که «خود» میداند که هنجارهایی «دیگری» میداند و می تواند پیشبینی کند که «دیگری» در یک وضعیت مفروض، به گونهای معین عمل خواهد کرد.
بالاخره ضمانت اجرایی یا پاداش و تنبیهی که «خود» و «دیگری» در صورت عدم برآوردن انتظارات متقابل دریافت میدارند.
از نظر پارسونز این سه عامل یعنی انتظارات، ارزش، و هنجارها و تضمین ها، عناصر تشکیل دهنده نقشها در کنش متقابل هستند و ساخت یک نظام اجتماعی از طریق نهادی شدن الگوها و ارزشها تثبیت و تحکیم میشود.
مهمترین مزیت برخورد پارسونز با جامعه به عنوان یک نظام این است که تصویری از یگانگی گروه انسانی ارایه میدهد و بیش از هر نظریهپرداز دیگری به شکلی متقاعد کننده معنی واقعیت نظام را در رقابت، یگانگی و پیوستگی کلی الگوهای کنشهای متقابل اجتماعی مطرح میسازد.
او تأکید میکند که نظامهای اجتماعی همان نظام نقشهای رفتاری کنشهای متقابل میان ایفا کنندگان این نقشهاست. در اینجا تأکید بر چگونگی یگانگی شخصیت انسان با نظام اجتماعی و همکاری پایداری با دیگران از طریق ارضای مداوم نیازهاست. نقشها به عنوان مکانیسمهایی در نظر گرفته میشوند که از طریق آنها افراد وارد نظام و جزیی از آن میگردند. معمولاً نقشها طوری شکل میگیرند و در جهتی حرکت میکنند که نظام آن گونه که هست حفظ شود و میزانی از استقلال کارکردی هم برای اعضای آن باقی بماند. در یک نظام آن گونه که هست حفظ شود و میزانی از استقلال کارکردی هم برای اعضای آن باقی بماند. در یک نظام اجتماعی تأکید بر ایفای نقش اجتماعی است. به طوری که نظام فرد را تا حدودی در ایفای نقشش کنترل میکنند.
نقش جنبش دانشجویی در تحولات اجتماعی
اگر از لحاظ رده سنی نگاه کنیم و هستیشناسی جوان را مورد بررسی قرار بدهیم، این سوال مطرح میشود که «جوان چه نیازهایی دارد؟» با این تعریف میبینیم که دوران جوانی دوران انرژیزایی است اما در مقابل این انرژیزایی، جوان دچار یک مجموعه پرسشهای جدید میشود. یعنی با تحولاتی که در وجود بیولوژیک او مطرح است، از درونش یک دسته فشارها و محرکهای جدید پدید میآید که این محرکها برای او پرسش ایجاد میکنند. اما وقتی میگوییم دانشجو، مسئله دیگری را هم اضافه کردهایم؛ یعنی علاوه بر اینکه او فشارها و محرکهای درونی او مطرح است، محرکهای بیرونی هم وجود دارد. یعنی دانشجو خود را در چارچوب خانواده، محله و موقعیت اعتقادی معرفی نمیکند، بلکه خود را در چارچوب شغل هم مطرح میسازد؛ یعنی به یک انتخاب جدید میرسد.
- ... یعنی وقتی از محیط خانوادگی دور میشود به عنوان یک «طبقه»ی جدید، یک هویت نوپیدا میکند؟
- دقیقاً همینطور است. او میخواهد یک هویت جدید پیدا کند. او یک دسته زمینههای هویتی پیشینی اولیه دارد. مثل خانواده و ابعاد اعتقادی، که کشفی است. وقتی که کودکی در یک خانواده به دنیا میآید، قومیت و اعتقادات خانواده بر روی او تاثیر میگذارد. اما این جوان وقتی وارد دانشگاه میشود رشته تحصیلی انتخاب میکند. انتخاب این رشته، سرنوشت چهل- پنجاه ساله زندگی او را تحت تاثیر قرار میدهد و این انتخاب دیگر یک بحث «کشفی» نیست بلکه بحثی است «تاسیسی». او در اینکه «قومیتش» چیست، از اعتقاد خانواده که به او القا شده تاثیر میپذیرد. اما این وضعیت جدید «القا» نشده، بلکه «انتخاب» شده است، یعنی او به جای رشته (الف) رشته (ب) را انتخاب کرده است.
معمولاً در دوران دبیرستان نیز چنین وضعیتی به وجود میآید، اما حقیقت این است که در آن زمان جوان به آن رشد نرسیده که بپرسد: «چرا این رشته؟» محرکهای محیطی به انتخاب منجر میشود؛ مثلاً رفتن به رشتههای ریاضی، ادبیات یا طبیعی بدون یک محاسبه عقلایی سنجیده. اما وضعیت در دانشگاه بسیار متفاوت، ملموس و روشن است. یک دانشآموز وقتی «ریاضی» میخواند نمیداند که نتیجه این رشته قطعاً به «مهندسی» میانجامد یا نه و اگر میانجامد به چه گرایشی از مهندسی؟ یا اگر «تجربی» میخواند، آیا حتماً به پزشکی ختم میشود؟ اما وقتی او به دانشکده میآید این شغل برایش «انضمامی» شده است. دانشجوی علوم سیاسی یا دانشجوی عمران یا دانشجوی پزشکی دارای چارچوب شغلی تقریباً مشخصی است.
- ... چرا شغل؟
- به دلیل آنکه دانشگاه اصولاً برای رفع نیازهای «پسینی» به وجود آمده است. حالا ممکن است در دانشگاه به فلسفه بپردازند، ولی وقتی به دانشگاه میروید «رشته»، تخصصی است، این تخصص در مواردی به نیاز معنوی نپرداخته است. مثلاً مهندسی عمران را در نظر بگیرید، این وضع دقیقتر است.
اما هنوز در علوم سیاسی این تاثیرات خیلی روشن نیست. در رشتههای سیاسی به دو نکته میاندیشید: یکی آزادی فردی، دیگری استقلال ملی. یعنی مفهوم رشته سیاسی یک مفهوم امنیتی است: راههای ارتقای قدرت ملی برای تامین منافع ملی. ولی در جامعه ما این نکته هنوز جا نیفتاده است. رشتههای علوم انسانی بسیار مظلوم واقع شدهاند. اما وقتی یک نفر رشته مهندسی مکانیک را انتخاب میکند، هدف او مشخص است. یا اگر رشتههای پزشکی را انتخاب میکند در حقیقت برای تامین شغل است. بنابراین هویتهای پیشینی با این هویتهای پسینی در مقابل هم قرار میگیرند.
- ... و این یک تعارض است؟
- تعارض نه، تباین است! چون هویت پیشینی انسان جزو «وجود فلسفی» اوست. آیا این وجود فلسفی پیشینی که بدیهی است (یعنی انسان خود را در آن کشف می کند) با شغلش در تعارض است؟ تصور من این است که چنین نیست.
دو گروه این امر را در تعارض میبینند. سنتیها که نگرش متافیزیکی دارند و با تاکید بر هویت پیشینی، پسینی را رها میکنند؛ یعنی میگویند که دنیا چه اعتباری دارد، بنابراین برای آنها «ملی» هم چیز بدی است، «تخصص» هم چیز بدی است و به هیچ یک هم توجه نمیکنند. گروه دیگر کسانی هستند که همه نکتههای پیشینی را نقد میکنند و بر پسینی تاکید میکنند و با پسینی به تعارض پیشینی میروند. اما در دنیای امروزی به موازات اینکه مسائل پسینی مثل اقتصاد، صنعت و شغل پیشرفت کرده، خودآگاهی فرهنگی هم زیاد شده است. قبلاً تصور میشد که در کنار این پیشرفتهای تمدنی (صنعت، اقتصاد و ...) که راحتی و آسایش میانجامد. به همین لحاظ است که این عزیزان گاه دچار اشتباه میشوند و تمدن و فرهنگ را یکی میگیرند. پس گروه سنتی، تمدن و فرهنگ را یکی میگیرد و تمدن را مقهور فرهنگ میداند، یعنی لایه فرهنگی را تقویت میکند، در نتیجه تاکیدش بر روی هویتهای پیشینی است. در مقابل، گروه دیگر تاکیدش بر تمدن است و فرهنگ را ناشی از تمدن میداند.
تصور ما این است که باید، تلفیقی از این دو صورت گیرد و در این تلفیق دو حرکت وجود دارد. یکی حرکت انبساطی است که به سوی آسایش، راحتی، رفاه و توانمندی میرود. این توانمندی برای آمریکایی یا ایرانی، برای طبقه پایین یا طبقه بالا فرقی نمیکند. توانمندی، بیرون از انسان است. در برخورد مبتنی بر زور یک تانک در مقابل یک خودرو، با هر اعتقادی که شما داشته باشید، غلبه با تانک است. من به ابعاد توانمندی میگویم: تمدنی!
دانشجو وقتی وارد دانشگاه میشود رشته انتخاب میکند: مهندسی، پزشکی، داروسازی. نکتهای که ابتدا از این مبحث، در نظرش مجسم میشود تمدنی است که به او توانمندی بدهد. ما معتقدیم که این توانمندی برای معدودی از افراد این پرسش را به وجود میآورد که کمال تو چیست؟ همان ارزشهای پیشینی است که فلسفه انسان است؛ اعتقاد و قومیت انسان است که من به آنها میگویم کمال فرهنگی.
- آیا جنبش دانشجویی در ایران کمال گراست؟
- ابتدا میخواست کمال گرا باشد و به توانمندی نمیاندیشید. یعنی اگر امروز با دانشجویان آن زمان درباره نظام حکومتی شاه صحبت کنید (دانشجویانی که مبارزه میکردند) و بپرسید: مشکل شما با شاه چه بود؟ مجموعه جملاتی را به شما میگوید که همگی فعلیه است: دزد بودند، فاسد بودند، وابسته بودند، کثیف بودند، خود فروخته بودند و ... حال اگر بپرسید: آیا توانمندی داشتند یا نه؟ ممکن است جوابهایی به شما بدهند که با بخش او در تعارض باشد. غرض من این نیست که بگویم آنها خوب بودند یا بد، اینجا بحث تایید یا تکذیب مطرح نیست.
در آن زمان دانشگاههایی که به وجود آمده بودند درونی نشده بودند. البته هنوز هم این مشکل را داریم. اگر به دانشجو بگویید: آقای مهندسی، آقای دانشجوی علوم سیاسی، شما وارد دانشگاه شدید که قصد دارید چه توانمندیای داشته باشید؟ شاید برنامه دقیقی نتوانند ارائه دهند.
مونوگرافی و بررسی عملکرد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی شرکت تعاونی تهیه و توزیع لوازم الکتریکی یزد
مقدمه :
در کشور ما که اصول سرمایه داری نظام اقتصادی را تشکیل می دهد نمیتوانیم که تعاون مانند کشورهای پیشرفته از خود مردم شروع شود و از طرف دیگر نمی توانیم آنها را از طریق زور و اجبار به تعاون وادار کنیم و این است که در قانون جمهوری اسلامی ایران دو اصل 43 و 44 به مسائل و قوانین تعاونی ها پرداخته و اقتصاد ایران را به سه بخش تعاونی، دوستی، خصوصی تقسیم کرده است و در کشور ما باید روش مناسبی اتخاذ شود تا از طریق اصول و مفاهیم تعاون در بین مردم ترویج شود و مردم از آثار اقتصادی و اجتماعی تعاون آگاهی یابند» و کم کم براثر آشنایی اعضاء با تعاونی و تعاونی مردم از همکاری خود یاری و مشارکت در امور مربوطه به خودشان را درک میکنند و در کشور ما یکسری ازعوامل به عدم توسعه تعاونیها در ایران منجر شدند که می توانیم از امدلاحات ارضی، جنگ تحمیی عراق علیه ایران و تحریم اقتصادی کشورهایی نظیر آمریکا و تورم و گرانی به این مسائل و مشکلات توسعه تعاونی دست زده اند.
تحقیق حاضر در 14 فصل می باشد که فصل اول در مورد کلیات تحقیق و فصل دوم در مورد معرفی مکان مورد مطالعه از ابعاد مختلف می باشد و فصل سوم معرفی شرکت تعاونی مورد بررسی از لحاظ نیروی انسانی، ایمنی و کار و فصل چهارم در مورد تاریخچه تعاون در ایران و جهان و استان مورد بررسی در فصل پنجم نیز به دیدگاههای اندیشمندان تعاون پرداخته شد. و در فصول ششم و هفتم و هشتم و نهم عملکردهای شرکت از نظر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است و در فصول آخر به توصیف و تحلیل داده های تحقیق پرداخته شده است
منبع ( تعلیمات تعاونی، نشریه شماره 3، سازمان مرکزی تعاون کشور، تهران، دی ماه 1346)
طرح مسأله : درمورد تعاون باید گفت که این اندیشه از دیروباز به شکل سنتی در میان مردم رواج داشته است و می توان گفت که یکی از بزرگترین و مهمترین انگیزه های بشری برای همکاری با یکدیگر وجود نیاز و منافع مشترک بوده است و وجود این دو عامل یعنی وجود نیاز و منافع مشترک باعث شده که افراد برای رفع این نیاز های مشترک به صورت گروهی و تعاونی اقدام نمایند. و به دلیل دیگر که اقتصاد ایران به سه بخش تقسیم شده است که عبارتند از دولتی و خصوصی و تعاونی که در این میان بخش تعاون نسبت به دو بخش دیگر رشد کمتری را داشته است هر چند که سیاستهای در جهت افزایش سهم بخش تعاون در کشور صورت گرفته است اما این تلاشها اگر بی نتیجه نبوده ولی نتوانسته مثمر ثمر واقع شود.
امروزه اگر چه ما می بینیم که تعاونی ها در حال گسترش هستند ولی رشد و گسترش تعاونی ها کمی می باشد نه کیفی. با توجه به اینکه تعاونیها می توانند در جهت اشتغال افراد جامعه و از بین بردن بیکاری و سایر معضلاتی که از بیکاری ناشی می شود فعالیت کنند ولی عملاً ما می بینیم که این تعاونی ها به دلایل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و وجود افراد ذینفع و همچنین عدم نیروی متخصص در تعاونی ها و مدیریت انفرادی این تعاونیها خودشان در جامعه مشکلاتی را ایجاد می کنند که بیشتر آنها جنبه قانونی و حقوقی دارد. هدف شکرت تعاونی در حال حاضر جلب رضایت کامل اعضاء از لحاظ اقتصادی است و اعضاء در صورتیکه تعاونی جوابگوی نیاز هایشان باشد از آن احساس رضایت می کنند.
شاید بتوانیم یکی از دلایلی که سبب شده تعاونها از رشد کافی برخوردار نباشند را بدانیم که در جامعه ما فقط به جنبه های اقتصادی تعاون توجه می شود و به سایر جنبه ها توجهی نمی شود. پژوهش حاضر مونوگرافی عملکرد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی شرکت تعاونی تهیه و توزیع لوازم الکترونیکی یزد می باشد امیدوارم که این پژوهش بتواند ضمن شناسایی و مشکلات تعاونی ها بتواند راهکارهای مفیدی را برای آنها ارائه دهد.
اهمیت و ضرورت تحقیق: در دنیایی که زیرلوای تکنولوژی قرار گرفته و هر روز با پیشرفت سریع آن بر تعداد بیکاران افزوده می شود و فقر یکی از مهمترین معضلات جوامع امروزی است، سیاستهای اقتصادی و اجتماعی، فرهنگی کشور میتواند ایجاد تعاونی های تولید و توزیعی را هدف قرار داده از این طریق با ایجاد اشتغال، موجبات افزایش درآمد، توسعه رفاه و ارتقاء سطح زندگی افراد جامعه را فراهم سازد. یکی دیگر از فواید و کارکردهای تعاون مخصوصاً در جوامع امروزی این است که می تواند مدرنیته را بائین به طرز ظریف و دلپذیری تلفیق کند و باعث شود که انسانها با صفا و صمیمیت و همبستگی بیشتر دنبال منابع اقتصادی خود باشند بدون اینکه در تقابل خصمانه ورود روی هم قرار گیرند. همچنین تعاون، دموکراسی و آزادی را برای فرد انسان به ارمغان می آورد و همین قابلیت که تعاونیها را قادر می سازد هم در اقتصاد جوامع مدرن امروزی و هم در اقتصاد جوامع سنتی رسوخ نماید، موقعیت خاصی را برای موسسات مزبور بوجود آورده است.
شیوه اقتصاد سرمایه داری و نظرات و افکار و حتی منش و رفتار ناشی از آن، موجب بوجود آمدن نوعی سردرگمی در جوامع سنتی می شود که نتیجه آن، گسستگی پیوندهای اجتماعی است. ولی تعاون می تواند این امر را به خوبی از بین ببرد و جوامع مدرن و سنتی را به طور خوشایندی به هم وصل کند و جلوی بسیاری از نابسامانی های اجتماعی و اقتصادی را می گیرد. از طرف دیگر در کشورهایی همچون ایران، که عدالت اجتماعی و چپاول کردن آن در سرلوحه برنامه های حکومت قرار دارد. کمتر برنامه ای برای برقراری عدالت اجتماعی می تواند رساتر از تعاون باشد چرا که رسالت تعاون و تعاونی ها، همواره توجه به افراد کم درآمد، و قشرهای آسیب پذیر جامعه براساس آرمانهای دینی و اخلاقی و انسانی بوده است. تحت لوای تعاون، طبقات کم درآمد جامعه که اداره کننده تشکیلات اقتصادی خود می باشند، استقلال، اعتماد به نفس و خود اتکایی را تجربه می کنند. (همیار،1383، 102)
منبع ( همیار، فصلنامه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سال ششم، شماره 24، زمستان 1383، ص 102)
فرضیات تحقیق
الف- فرضیات اجتماعی تحقیق
1- بین جنسیت ورضایت از عملکرد شرکت تعاونی رابطه وجود دارد.
2- بین میزان تحصیلات و رضایت از عملکرد شرکت تعاونی رابهط وجود دارد.
3- بین آگاهی اعضاء از حقوق و تکالیف خود و رضایت از عملکرد شرکت همبستگی وجود دارد
4- بین درآمد و رضایت از عملکرد شرکت رابطه وجود دارد.
5- بین سابقه عضویت و رضایت از عملکرد شرکت رابطه وجود دارد.
6- بین تعداد سهام و رضایت اعضاء از شرکت همبستگی وجود دارد
7- بین کیفیت و مرغوبیت کالاهای ارائه شده و رضایت اعضاء از شرکت رابطه وجود دارد
8- بین سن و رضایت اعضاء از عملکرد شرکت همبستگی وجود دارد.
9- بین میانگین رضایت مردان و زنان تفاوت وجود دارد
10- بین میانگین رضایت و میزان تحصیلات تفاوت وجود دارد.
ب : فرضیات اقتصادی تحقیق
1- شرکت از لحاظ نقدینگی توانسته حد نصاب صاحبنظران امور مالی را بدست آورد
2-شرکت از لحاظ نسبت سرمایه گذاری توانسته حد نصاب صاحبنظران امور مالی را بدست آورد
3- شرکت از لحاظ سود آوری توانسته حد نصاب صاحبنظران امور مالی را بدست آورد
4-شرکت از لحاظ فعالیت توانسته حد نصاب صاحبنظران امور مالی را بدست آورد
اهداف تحقیق:
1- بدست آوردن شناخت علمی ومعتبر درباره شرکت تعاونی توزیعی لوازم الکتریکی یزد
2- بدست آوردن این شناخت که وضعیت شرکت تعاوی مورد بررسی با جه عواملی در ارتباط است؟
2- بررسی و آشنا شدن با مشکلات شرکتهای تعاونی و ارائه راهکارهایی برای ارتقای آنها
3- پیدا کردن نقاط قوت و ضعف شهرک شرکت تعاونی لوازم الکتریکی یزد
4- شناخت رضایت اعضاء از عملکرد شرکت تعاونی لوازم الکتریکی
5- بررسی و شناخت نقش فنآوری ارتباطات در شرکتهای تعاونی
6- میزان شباهت رضایت اعضاء از شرکت تعاونی
متدولوژی تحقیق : تحقیق حاضر در مورد مونوگرافی از یک شرکت تعاونی می باشد که در آغاز لازم است تعریفی از مونوگرافی داشته باشیم و بعد به روشهایی از تحقیق که در این کار (اثر) استفاده شده است اشاره کنیم.
1- مونوگرافی : تک نگاری توصیفی است ژرف و دقیق از یک شخص یا یک واحد اجتماعی مانند خانواده، قبیله، قشر اجتماعی یا یک ره که جنبه های مختلف آن را در بر می گیرد. مونوگرافی براساس مشاهده مستقیم استوار است.
مونوگرافی تشریح هم جانبه یک پدیده، یا مجموعه ای از پدیده هاست. در تک نگاری ابتدا از وضع عینی، ظاهر، سطح خارجی پدیده که قابل مشاهده است، آغاز می شود، سپس ابعاد
تحقیق درباره شغل فیزیوتراپیست
فهرست مطالب
وظایف فیزیوتراپیست.. 5
مهارت و دانش مورد نیاز. 6
تحصیلات لازم و نحوه ورود به شغل.. 6
فرصت های شفلی و بازارکار فیزیوتراپیست.. 7
درآمد فیزیوتراپیست.. 8
شخصیت های مناسب این شغل.. 8
منوگرافی و برای عملکرد اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی شرکت تعاونی تولیدی چینی بهداشتی ایساتیس
عملکرد اجتماعی تعاون
ارزش های اساسی تعاونی ها
کرایک استاد دانشگاه کانادا که مطالعات زیاد در باب تعاون ها دارد ارزش ها اساسی تعاونی را به صورت زیر دسته بندی کرده است :
1- کمک متقابل : الف) تعاون یا یکپارچگی ب) اقتصاد ج) مسئولیت اجتماعی
2- برابری : انصاف، حقوق و آزادگی : الف) مشارکت ب) دموکراسی
ج) آزادگی
3- عدالت اقتصادی : الف) برابری ب) مشارکت اقتصادی ج) تأمین کیفیت زندگی (طالب 1382: 118)
کی ون سو پس از ارائه دلایل چندی برای طرح ارزش های تعاونی در کشورهای آسیایی تحت عنوان ارزش های اسیایی به مقولات زیر اشاره دارد :
الف ) ارزشهای اقتصادی :
1- ارتباط منافع
2- پیشرفت اقتصاد زندگی
3- تدارک خدمت واحد
4- توسعه اقتصادی منطقه
ب) ارزش های اجتماعی :
1-اجرای اصل انسانگرایی
2- یاری متقابل
3- همبستگی اعضا
4- نوع دوستی اعضا
5- خود باوری در زندگی ( طالبی 1382: 120-119)
احترام به رأی و نظر دیگران
این امر زیر بنای دموکراسی است وتعاونی پرچمدار آن است زیرا در جلسات مجمع عممی و هیأت مدیره رأی اکثریت ملاک است. اقلیت باید به نظر اکثریت احترام بگذارند و هرگاه این امر در جامعه نهادینه شود زمینه برقراری دموکراسی در جامعه برقرار می شود.(مهرانفره :159)
نقش اجتماعی تعاون :
تعاونی از تعدادی انسان به عنوان عضو تشکیل می گردد.سپس تعاوی ماهیتی اجتماعی دارد و نتایج حاصله از کار دسته جمعی اعضا به جامعه باز می گردد به عبارت دیگر اساس کار تعاونی همیاری، همفکری، همکاری، وحدت عملی و اتحاد است و اگر از طریق آموزش این مفاهیم به نحو شایسته به اعضا منتقل گردد، مسلماً اعضا با توان بیشتری در امور تعاونی همکاری خواهند نمود و تعاوی شکوفا می گردد. اصول و مفاهیمی مانند مسئولیت پذیری اجتماعی، خودیاری، همبستگی فلسفه ذخیر قانونی و مازاد برگشتی در تعاونی و عدالت اجتماعی دارای اهمیت زیادی می باشند. اگر این مفاهیم در اعضای تعاونی نهادینه گردد اثرات مبتنی در رشد و شکوفای تعاونی خواهند داشت . ( مهرانفر : 58)
ذخیره قانونی :
اصلی است که در تعاونی برای امور اجتماعی و عالم المنفعه در نظر گرفته شده است، و پول آن قابل تقسیم بین افراد نیست از این اصل اقتصادی در جامعه، تأثیرات زیادی خواهد داشت و یکی از آثار اجتماعی تعاون است. ( همان : 60)
عدالت اجتماعی
از آنجا مالکیت در تعاونی مختلط است و صرفاً مالکیت خصوصی حاکم نیست و مالیکتی تعاونی و اجتماعی در تعاونی حاکم است و درآمد تعاونی به مقدار محدودی به عنوان سود به سهم تعلق می گیرد و بیشتر درآمد تعاونی به عنوان مازاد برگشتی، ذخیره قانونی و ذخیره آموزش بین اعضاء فعالیت های اجتماعی و فعالیت های خیریه و فعالیت های آموزش تقسیم می شود. لذا عدالت اجتماعی از طریق تعاونی در جامعه برقرار خواهد شد، زیرا قانون شرکت های تعاونی میزان سهام قابل خریداری در شرکت های تعاونی را برای اعضا مساوی تعیین نموده است این محدودیت موجبات تعادل نسبی را در میزان سرمایه و سهام عادی اعضا تضمین می کند و عدالت اجتماعی را در جامعه برقرار می نماید. (همان : 66)
آزادی و برابری :
آزادی در جامعه موقعی برقرار می شود که اقتصاد پشتوانه آن باشد و مردم از لحاظ اقتصادی زیاد اختلاف نداشته باشند و این نظام تعاونی است که از ماندن ثروت دردست عده ای خاص جلوگیری می کند و اعضای تعاونی عادلانه ازفواید تعاونی بهره مند می شوند و برابری نسبی اقتصادی در جامعه برقرار می شود تا بتواند به صورت نسبتاً مساوی از آزادی بهره مند شوند و جامعه ای با همبستگی اجتماعی بوجود آید. ( همان : 61)
عملکرد اجتماعی شرکت
را در موضوعات زیر بررسی کرده ایم :
1- اشتغال زایی در شرکت :
درزمینه اشتغال از زمان تأسیست تاکنون فقط یک نفر حسابدار، آن هم در سال جاری استخدام کرده و به جز آن فرصت شغلی نداشته است.
2- رابطه شرکت با محیط زیست :
با توجه به اینکه شرکت پروانه بهره برداری دارد محیط زیست منطقه را تأکید کرده است و از راه صنایع و معادن مجوز تهیه کرده است. رفت و آمد زیاد کامیون به علاوه مجاور بودن در کنار پایانه بار باعث شده که این مکان در داخل شهر نباشد تهیه و در انتخاب این زمین خود اعضا اختیاری نداشته اند بلکه اداره صنایع و معادن و سازمان مسکن این زمین را به این شرکت واگذار کرده اند
تحقیق درباره شغل شنوایی شناس
فهرست مطالب
وظایف شنوایی شناس... 5
مهارت و دانش مورد نیاز. 6
تحصیلات لازم و نحوه ورود به شغل.. 7
فرصت شغلی و بازارکار شنوایی شناس... 7
میزان درآمد شنوایی شناس... 8
شخصیت های مناسب این شغل.. 9
مقایسه تطبیقی حقوق زن در اسلام و دیدگاه های فمینیستی
سابقه و ضرورت انجام تحقیق
در زمینه حقوق زن در اسلام و دیگر مکاتب از جمله مکاتب فمینیستی آثار زیادی نگاشته شدهاست که به بررسی برخی از مهمترین آنها می پردازیم:
از جمله این آثار کتاب «فمینیسم از نظر اسلام و دیگر ملل است. این کتاب که در قالب یک رساله کارشناسی ارشد نوشته شده به بررسی حقوق زنان در حوزه های مختلف ابواب فقهی با توجه به دیدگاه مذاهب پنج گانه پرداخته است و نویسنده در آن سعی کرده است تمام حوزه هایی را که زنان در آن ذی حق هستند و شارع مقدس به حقوق آنان نیز توجه فرموده است نمایان سازد.
به نظر می رسد که محتوای کتاب با عنوانی که برای آن انتخاب شده تناسبی ندارد. زیرا در کتاب بیشتر به تفاوتهای فقهی و حقوقی زن و مرد از جنبه های مختلف پرداخته شده ولی اشاره ای به فمینیسیم که در واقع به جنبش زنان در غرب و خارج از حوزه اسلام است،نشده است. در فصل آ÷ر کتاب نیز دیدگاه برخی ادیان و ملل را در مورد زنان آورده است که هیچگونه تطابقی با آرای فمینسیتی در گذشته و حال ندارد و بسیاری از این دیدگاهها حتی در میان آن ملت ها و ادیان هم منشأ اثر نیست زیرا ، با توجه به روی کارآمدن دیدگاههای فمینیستی قرون اخیر در غرب و فرهنگ جدایی دین از سیاست که پس از رنسانس در غرب شکل گرفت نگرش های لیبراستی،سکولاریستی، مارکسیستی و اومانیستی حاکم گشته است.
روی هم رفته رساله مذکور حاوی دیدگاهها و نگرش های امروزی در حوزه مسایل حقوقی زنان نمی باشد و نیاز به یک اثر جامع و مستقل و به روز وجود دارد تا دیدگاههای دین اسلام با مکاتب فمینیستی تطبیق داده شده و بسیاری از مسایل مبهم در مورد حقوق زنان پاسخ داده شود.
اثر دیگری که در این زمینه می توان نام برد «زن در اندیشه اسلامی» است. در این کتاب بیشتر به شخصیت زن، کمالات انسانی او، مشارکت زنان در اجتماع و مسئله حجاب و عفاف پرداخته شده است. هدف نویسنده ارایه تصویری صحیح از شخصت زن بوده است تا بر این اساس بتوان فرهنگ ها ، قوانین، آداب و رسوم و تلقی های موجود در مورد زنان را نقد کرد و در این راه از قرآن و سنت استفاده شده است. هر چند که نویسنده سعی کرده تصویری صحیح از زن در اندیشه اسلامی ارایه کند ولی به لحاظ مطالب مطرح شده از جامعیت لازم برخوردار نیست ضمن اینکه کار تطبیقی با حقوق زنان از دیدگاه مکاتب غربی و فمینیستی صورت نپذیرفته است و نیاز به نگارش یک اثر به روز و جامع و مستقل احساس می شود.
اثر دیگری که در این زمینه وجود دارد کتاب ارزشمند «نظام حقوق زن در اسلام» است.
در این کتاب شهید مطهری به رد دیدگاههای منفی در مورد دیدگاههای دین اسلام نسبت به آزادی و حقوق زنان می پردازند و به مباحثی استدلالی در خصوص تفاوتهای فقهی و حقوقی زنان با مردان در دین اسلام می پردازند در طول مباحث مطرح شده در این کتاب ایشان از کسانی که وضعیت طبیعی و فطری زنان را در مورد رعایت حقوق آنها مدنظر نمی گیرند انتقاد کرده و آن را موجب پایمال شدن حقوق زنان می دانند نه احقاق حق آنان. مطالب کتاب از غنای لازم برخوردار است اما در دهه های اخیر در مورد حقوق زنان مسایل جدیدی چه در قالب مکاتب فمینیستی و چه درقالب کنوانسیون ها و معاهدات بین المللی مطرح شده است که نیاز به یک کار تطبیقی را بیش از پیش ضروری می کند تا به بسیاری از ابهامات و شبهات پاسخ داده شود. بنابراین نیاز به یک به روزرسانی در این زمینه وجود دارد خصوصاً که در این کتاب به طور مشخص چیزی تحت عنوان فمینیسم و مکاتب منعشب شده از آن نیامده است.
اثر دیگر مقاله ای با عنوان «فمینیزم ، علیه زنان» است است در این مقاله نویسنده به تشریح پنج شکل از تلقی های متفاوت از فمینیزم در غرب پرداخته است و سپس مبانی فلسفی و حقوقی فمینیزم را مورد نقد و بررسی قرار داده است. در این مقاله فقط به مبانی فمینیزم پرداخته شده و چیزی از حقوق زنان از دیدگاه اسلام و تطبیق آنها در این رابطه مطرح نشده است و به طور کلی نیاز به کاری گسترده تر و موشکافانه تر و تطبیقی بین دیدگاههای اسلام و فمینیزم وجود دارد که از حوصله این مقاله خارج بوده است.