تحقیق درباره مربی مهد کودک
فهرست مطالب
وظایف مربی مهد کودک.. 5
مهارت و دانش مورد نیاز مربی.. 5
تحصیلات لازم و نحوه ورود به شغل.. 6
فرصت شغلی و بازارکار مربی مهد کودک.. 6
میزان درآمد مربی مهد کودک.. 7
شخصیت های مناسب این شغل.. 7
غزل رودکی وار، نیکو بود
غزلهای من رودکی وار نیست
اگر چه بپیچم به باریک و هم
بدین پرده اندر مرا راه نیست
"عنصری"
رودکی، ابوعبدالله جعفر فرزند محمد فرزند حکیم فرزند عبدالرحمان فرزند آدم.
از کودکی و چگونگی تحصیل او آگاهی چندانی به دست نیست. در 8 سالگی قرآن آموخت و آن را از بر کرد و از همان هنگام به شاعری پرداخت.
َ برخی می گویند در مدرسه های سمرقند درس خوانده است. آنچه آشکار است، وی شاعری دانش آموخته بود و تسلط او بر واژگان فارسی چندان است که هر فرهنگ نامه ای از شعر او گواه می آورد.
رودکی از روزگار جوانی آوازی خوش داشت، در موسیقی و نوازندگی چیره دست و پر آوازه بود. وی نزد ابوالعنک بختیاری موسیقی آموخت و همواره مورد ستایش او بود، آن چنان که استاد در روزگار کهنسالی چنگ خود را به رودکی بخشید. رودکی در همان دوره شعر نیز می سرود. شعر و موسیقی در سده های چهارم و پنجم همچون روزگار پیش از اسلام به هم پیوسته بودند و شعر به همراه موسیقی خوانده می شد. شاعران بزرگ آنانی بودند که موسیقی نیز می دانستند.
از هم عصران رودکی ،منجیک ترمذی (نیمه دوم سده چهارم) و پس از او فرخی (429 ق) استاد موسیقی زمانه خویش بودند. شاعران، معمولاً قصیده هایشان را با ساز و در یکی از پرده های موسیقی می خواندند. هرکس که صدایی خوش نداشت یا موسیقی نمی دانست، از راوی می خواست تا شعرش را در حضور ممدوح بخواند. رودکی، شعرش را با ساز می خواند .
رفته رفته آوازه رودکی به دربار سامانیانرسید و نصربن احمد سامانی (301 ـ 331 ق) او را به دربارفرا خواند. برخی بر این گمانند که او پیش از نصربن احمد به دربار سامانیان رفته بود، در آنجا بزرگترین شاعر دربار سامانی شد. در آن روزگار در محیط ادبی، علمی، اقتصادی و اجتماعی فرارود، آن چنان تحولی شگرف روی داده بود که دانش پژوهان، آن دوره را دوران نوزایی (رسانس) ایرانی می نامند.
بر بستر چنین زمینه مناسب اقتصادی، اجتماعی و برپایه دانش دوستی برخی از پادشاهان سامانی، همچنین با تلاش و خردمندی وزیرانی دانشمند و کاردان چون ابوالفضل بلعمی (330 ق) و ابوعلی محمد جیهانی (333 ق)، بخارا به صورت مرکز بزرگ علمی، ادبی و فرهنگی درآمد.
دربار سامانیان، محیط گرم بحث و برخورد اندیشه شد و شاعران و فرهنگمداران از راههای دور و نزدیک به آنجا روی می آوردند.
بهترین آثار علمی، ادبی و تاریخی مانند شاهنامه منصوری، شاهنامه ابوالمؤید بلخی (سده چهارم هجری)، عجایب البلدان، حدود العالم من المشرق الی المغرب در جغرافیا، ترجمه تفسیر طبری که چند تن از دانشمندان فراهم کرده اند، ترجمه تاریخ طبری از ابوعلی بلعمی، آثار ابوریحان بیرونی (440 ق) وابوعلی سینا (428 ق) در روزگار سامانیان پدید آمدند. دانشمندان برجسته ای مانند محمد زکریای رازی (313 ق) ابونصر فارابی (339)، ابوریحان بیرونی، ابوعلی سینا و بسیاری از شاعران بزرگ مانند فردوسی (410/416 ق) در این روزگار یا متأثر از آن برآمده اند.
بزرگترین کتابخانه در آن دوران در بخارا بود که ابوعلی سینا آن را دید و گفت که نظیر آن را هرگز ندیده است. تأثیر این تحول، نه تنها در آن دوره که در دوران پس از آن نیز پیدا است. رودکی فرزند چنین روزگاری است. وی در دربار سامانی نفوذی فراوان یافت و به ثروتی افزون دست یافت. نفوذ شعر و موسیقی او در دربار نصربن احمد چندان بود که داستان بازگشت پادشاه از هرات به بخارا، به خوبی بیانگر آن است.
داستان نویسی
مقدمه
اما شاید هیچکس نتواند به سؤال چگونه می توان داستان نویس موفقی شد، پاسخ کاملی بدهد. زیرا همه کم و بیش با این حقیقت کنار امده اند که نویسندگی اموختنی نیست. ولی مأیوس نشوید. اگر استعداد نویسندگی در خود سراغ دارید می توانید و باید، راه و روش بهتر نوشتن را نیز بیاموزید. اما یادتان باشد که معلم و کتابِ راهنما جز اینکه مجموعه ای از فنون قراردادی وغیر قراردادی راهمچون ابزاری دردستانتان بگذارند،کار دیگری نمی توانند بکنند.
هدف از گرداوری این مقاله اشنایی با برخی از فنون داستان نویسی از دید چند تن از داستان نویسان غربی و ایرانی و همچنین اشنایی با سرگذشت داستان نویسی ایران و مطالعه ای مختصر دربارۀ چند داستان معروف ایرانی است.
امیدوارم این مطالب بتواند شما را در خلق اثاری ماندنی تر و بهتر یاری کند.
طبقه بندی داستانها
(( نخستین سؤال دربارۀ داستان اینست که: چرا باید رنجی بر خود تحمیل کنیم و داستان بخوانیم؟ با زندگی ای بدین کوتاهی، با اینهمه نیازهای مبرم و روزافزون، و با درک این حقیقت که چه بسیار کتابهای مختلف پیرامون مسائل اموزشی و مباحث متنوع وجود دارد که هنوز نخوانده ایم، چرا باید اوقات گرانبهای خود را صرف خواندن اثاری تخیلی کنیم؟
به این سؤال می توان دو پاسخ اساسی داد: برای «لذت وتفریح» وبرای «درک وفهم بیشتر».
اگر بخواهیم زیاد طول و تفصیل ندهیم، داستان کمک می کند تا زندگی کمتر برای ما خسته کننده و یکنواخت باشد. ونیزکمک می کند تا اوقات ما با خوشی و سرعت بیشتری بگذرد. با این دلایل واضح، مطمئناً دیگر نیازی به توصیه بیشترنسبت به خواندن داستان نیست.
لذت- ولذت بیشتر- نخستین مقصود و ابتدایی ترین توجیه برای خواندن داستان است. ولی اگر داستان چیزی بیشتر از لذت به ما نمی داد، به سختی می توانست خودش را به عنوان مبحثی برای « مطالعات دانشگاهی» مطرح کند.
داستانها را می توانیم به دو بخش عمده طبقه بندی کنیم:
الف) ادبیات داستانی تفریحی
ب)ادبیات داستانی تحلیلی
ادبیات داستانی تفریحی صرفاً بدین منظور نوشته می شود تا ما اوقاتمان را بطور دلپذیر و مطبوع بگذرانیم.
اما ادبیات داستانی تحلیلی نوشته می شود تا اگاهی ما را از زندگی گسترش داده، عمق و حساسیت بیشتری بدان ببخشد.
ادبیات داستانی تفریحی ما را ازجهان واقعی دور می کند. ما را قادر می کند تا موقتاً دردها و رنجهای خویش را بدست فراموشی بسپاریم.
ادبیات داستانی تحلیلی دست ما را می گیرد و به یاری تخیلمان وامی دارد تا بیشتر به درون جهان واقعی برویم. به ما توان می بخشد تا درد و رنجهایمان را به درستی بفهمیم.
ادبیات داستانی تفریحی در نهایت به هدف و مقصود خود یعنی لذت ختم می شود.
ادبیات داستانی تحلیلی علاوه بر لذت،درک و بصیرت را نیز به همراه دارد.))[1]
راه پر پیچ و خم تجربه
پل انگگل
((نوشتن مثل عشق ورزیدن است.وقتی که می بینیم این غریزۀ پاک وبی الایش(البته اگر پاک وبی الایش باشد) تا کجا ما را با خود می برد شگفت زده می شویم. به علاوه نکاتی دربارۀ این اّشکال غنایی بیانی یعنی نویسندگی و عشق ورزیدن موجب نیل ان به کمال خواهد شد. نکته بسیار مهم دربارۀ نویسندگی این است که اولا چیزی به نام مصالح نویسندگی به خودی خود وجدا ازنوع نگرش نویسنده به ان، نحوۀ احساس ان و شکل اندام وار و بیانی در قالب کلمات دادن بدان، وجود ندارد.از نظر نویسنده شکل بخشی از محتواست ضمن اینکه بر روی ان اثرمی گذارد وصورتی واقعی به ان می دهد. هنری جیمزمی نویسد تجربه «حساسیتی شدید ونوعی تارعنکبوت بسیار بزرگ ازلطیف ترین نخهای ابریشم و در ناخوداگاه ادمی معلق است و ذرات هوا را به میان رشته هایش می کشد. تجربه همان کیفیت حسی فضای ذهن است.»واین سخن بسیار قاطعی است چرا که می گوید اهمیت اتفاقات جهان بیرون مطلق نیست بلکه تغییراتی که ذهن نیرومند هنرمند به هنگام کشف وقایع، در انها می دهد وانها را منظم می کند مهم است. پس وقتی صحبت از تجربه به میان می اید منظور این نیست که نویسنده باید ماجراهای گوناگون را پشت سر گذاشته باشد. داستان می تواند دربارۀ هر چیزی باشد. البته داستان ثبت حوادثی که برای اشخاص رخ می دهد نیست، بلکه ثبت واکنش انها دربرابرحوادث است. چون داستان به شخصیت می پردازد و شخصیت است که حوادث را رقم می زند و حوادث نیز شخصیت را ترسیم می کند. مثلاً نوشتن دربارۀ مردی که بر روی رینگ مشت زنی یا در حال دست و پنجه نرم کردن با گاوی خشمگین است همان قدر حساس برانگیز و مناسب است که لرزش خفیف دست یک زن. کسانی هم که می خواهند نویسنده شوند باید حساسیت قوۀ ادراکشان را نسبت به زندگی بشر تقوییت کنند. در این مورد نیز جیمزسخن نغزی گفته است. وی ضمن تایید این نکته که نویسندگان جوان باید اثارشان را براساس تجربییات خود شان بنویسند، می گوید ولی قبل از این باید یاد بگیرند که چه طور بیشترین و والاترین تجربیات ممکن را به وسیلۀ خود اگاهشا ن جذب کنند.وسپس به نویسندگان جوان توصیه می کند که«سعی کنید چیزی از چشمانتان دور نماند.» جیمزبا استفاده از مهارتهای عملی خودش درداستان نویسی به شرح نحوۀ استفادۀ نویسنده ازتجربیاتش می پردازد ومی نویسد« قدرت حدس زدن نادیده ها ازطریق دیده ها،توانایی کشف اشارات ضمنی، قدرت قضاوت دربارۀ کل یک چیز ازطریق یکی از اجزای ان، داشتن وضعیتی که بتوان زندگی را در مجموع و به طور کامل احساس کرد طوری که بتوان به راحتی هرکدام از زوایای خاص ان را شناخت، مجموعۀ استعدادهای ذاتی ای است که تجربه را بوجود می اورد. پس اگر تجربه متشکل از مجموع برداشتهاست می توان گفت که مجموعۀ برداشتها و تاثیرگیریها تجربه است.» اگر بگوییم نویسندگی حاصل کشف و شهود است ان را محدود به جنبۀ کوچکی از زندگی و در نتیجه تحقیر کرده ایم. به همین دلیل هم عکس این گفته صحیح است. منبع اصلی اثر نویسنده کل زندگی اوست. همۀ حواس او من جمله حس چشایی و لامسه اش، وضع سوخت وساز بدن، فشار خون، وضع دستگاه گوارش، دمای بدن، خاطرات گذشته، سرزندگی و هوشیاری ذهن، مطالعات قبلی، نگاه ژرفکاو وی نسبت به زنگی اشخاص، تمایلات جنسی و گوش اوکه برای شنیدن اصوات تیزاست،هریک به نحوی در پدید امدن اثرش سهیمند.))[2]
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه .....................................................................1
باب اول
فن داستان نویسی
طبقه بندی داستانها ...........................................................................2
راه پرپیج وخم تجربه (پل انگگل)...........................................................4
داستان را چگونه باید گفت؟.................................................................6
داستان تا چه حد ساختگی است؟(جورج ه سیزرز،دارال شوایستر)......................7
داستان نویس و انتخاب نوع داستان ........................................................10
روند رسیدن میوۀ داستان(لارنس بلاک)....................................................13
َماهیت وهدف داستان(فلانری اوکانر).......................................................14
تصویر در داستان(والیس گریوز، ویلیام ج. لیری).........................................16
باب دوم
سرگذشت داستان نویسی ایران
قدیمی ترین متون..............................................................................19
استمرار سنت داستان پردازی................................................................25
گذر از دوره ها.................................................................................28
جمال زاده واغاز عصر جدید داستان نویسی................................................31
ایسم گرایی......................................................................................33
مکاتب مهم ادبی................................................................................34
فهرست مآخذ...................................................................................38
[1] - تأملی دیگر در باب داستان ، محسن سلیمانی ، تهران ، انتشارات حوضه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ دوم ، 1365 ، صص 13- 15
[2] - فن داستان نویسی ، محسن سلیمانی ، تهران ، مؤسسه انتشارات امیرکبیر ، چاپ اول ، صص 74-78
تحقیق درباره شغل مدیر مهد کودک
فهرست مطالب
وظایف مدیر مهد کودک.. 6
مهارت و دانش مورد نیاز. 6
تحصیلات لازم و نحوه ورود به شغل.. 7
فرصت شغلی و بازارکار مدیر مهد کودک.. 8
میزان درآمد مدیر مهدکودک.. 8
شخصیت های مناسب این شغل.. 9
جدال خلق و تحقیق در صادق هدایت
«گفت وگو با هوشنگ اتحاد درباره کتاب «صادق هدایت» از مجموعه پژوهشگران معاصر ایران»
•آقای اتحاد، تا به امروز هشت جلد از مجموعه پژوهشگران معاصر ایران منتشر شده است. بفرمایید که در نهایت این مجموعه به چند جلد خواهد رسید؟ همچنین بفرمایید که در این انتخاب، چه معیارهایی مورد نظر شما بوده است؟ و ترتیب شخصیت ها برچه مبنایی قرار دارد؟ و برای نوشتن زندگینامه آنها به چه صورتی عمل کرده اید؟
مجموعه «پژوهشگران معاصر ایران» به دوازده جلد خواهد رسید. برای این کار پژوهشگرانی را در نظر گرفتم که متون قدیمی ما را اعم از نثر و نظم تصحیح و بر آنها تحشیه نوشته اند. مبنا را از تولد علامه محمد قزوینی بنیانگذار تحقیقات علمی در ایران قرار دادم که متولد ۱۲۵۶ شمسی است. و آخرین شخصیت، دکتر احمد تفضلی که متولد ۱۳۱۶ است. ناگفته نماند که در بررسی هر شخصیت اصلی، چهار بخش را در نظر گرفته ایم:
۱- زندگینامه شخصیت اصلی.
۲- نمونه یا نمونه هایی از نثر شخصیت اصلی براساس چندگانگی شیوه نثر آنها.
۳- فهرست آثار شخصیت اصلی.
۴- یادداشت ها، که شامل اسم های خاصی است که در متن شرح زندگی شخصیت اصلی آمده است. به طور مثال در شرح زندگی علی اصغر حکمت به عنوان شخصیت اصلی، آمده است که او برای نخستین بار سفر به شهرستان ها را برای بازرسی وضع آموزش و پرورش باب کرد و در اولین سفری که به این منظور به خراسان رفت، چهار نفر با او همراه بودند: روح الله خالقی (موسیقیدان)، آندره گدار (خاورشناس فرانسوی)، اسماعیل مرآت (از وزیران فرهنگ بعد از مرآت)، ابوالقاسم فیوضات (بنیانگذار نخستین کودکستان و مدرسه حرفه ای در ایران) که در آن موقع در وزارت فرهنگ شاغل بودند. هر یک از این شخصیت ها شماره خورده و در بخش یادداشت ها به تفصیل به شرح احوال و آثار آنان پرداخته شده است. به طوری که مجموعه یادداشت های این دوازده جلد، آگاهی های گسترده ای را در اختیار خوانندگان قرار می دهد.
کلیه منابعی که برای نوشتن هر جلد از این دوازده دوره مورد استفاده قرار گرفته است، به صورت فهرست الفبایی تدوین شده و با عنوان کتابنامه در آخر کتاب آمده است. ضمناً با آنکه شخصیت های بسیاری در این کتاب سخن گفته اند، کوشش کرده ام کتاب یکدست و روان باشد.
•اگر اجازه بدهید محور گفت وگو را به جلد ششم که اختصاص به هدایت دارد، قرار دهیم. آقای اتحاد، آوردن نام صادق هدایت به عنوان یکی از پژوهشگران معاصر جالب است. چرا که هدایت را بیشتر به عنوان داستان نویس می شناسند تا یک محقق. هر چند او با دو کتاب «فرهنگ عامیانه مردم ایران» و «نیرنگستان» اولین کار پژوهشی در حوزه مردم شناسی را در ایران انجام داده است.
ابتدا بگویم که قبل از مجموعه «پژوهشگران معاصر ایران» تذکره هایی از شاعران، نویسندگان، موسیقیدانان، خوشنویسان و... به چاپ رسیده بود. ولی تذکره ای در احوال و آثار پژوهشگران وجود نداشت. بعضی از شخصیت ها فقط پژوهشگر بودند، نظیر علامه قزوینی و عبدالعظیم خان قریب. بعضی دیگر نظیر ملک الشعرای بهار، شخصیتی جامع الاطراف بودند که در تذکره های شاعران معاصر به عنوان شاعر و در تذکره «چهره مطبوعات معاصر» به عنوان روزنامه نگار از او یاد شده است. ولی در عین حال می بایستی به عنوان پژوهشگری ارجمند نیز برای او حقی قائل بود و خدمات او را از این نظر مورد یادآوری قرار داد. به منظور رفع این کمبود، کتاب «پژوهشگران معاصر ایران» را تدارک دیدم و از سال ۱۳۶۰ به آن پرداختم. معیار انتخاب من، پژوهشگرانی بودند که متون قدیمی را تصحیح کرده اند و بر آنها تحشیه نوشته اند. در خلال کار دریافتم هدایت نیز از معدود افرادی است که جامع الاطراف است. او نه تنها نویسنده ای بزرگ و صاحب سبک، بلکه خیام شناس و بنیانگذار خیام شناسی در ایران است؛ و از معدود کسانی است که توانسته به ژرفنای اندیشه خیام نزدیک شود. زنده یاد استاد دکتر زرین کوب هم بر این باور است که: «صادق هدایت بینش عمیقی در نقد خیام (ترانه های خیام) نشان داده است و در این مورد نیز مثل داستان نویسی، صادق هدایت یک سرمشق بی بدیل و ملامت ناپذیر است.» صادق هدایت در سال ۱۳۰۳ در حالی که بیش از بیست ودو سال نداشت، جزوه ای با عنوان «رباعیات خیام» به چاپ رساند و در مقدمه آن اشاره کرده است که با روش اهل تحقیق غرب و با توجه به دستاوردهای فرهنگ دوران جدید، برای نخستین بار یکی از شاعران و متفکران ایرانی مورد ارزیابی قرار گرفته و از دید و جهان بینی وی به تفصیل گفت وگو می شود. او برای شناختن هرچه بیشتر خیام از هیچگونه کوششی فروگذاری نکرده و تا حد امکان با دستیابی به کهن ترین مجموعه های ترانه های منسوب به خیام، کتاب هایی که درباره خیام چیزی در آن نوشته شده، ترجمه ها، جست وجوها و پژوهش هایی که فرنگیان درباره او کرده اند، با باریک بینی ویژه خویش خوانده و حتی افسانه هایی را که درباره او نگاشته اند و برخی از آنها بر سر زبان ها است، بررسی یا تحلیل کرده است.او در داوری، شتاب نورزیده و بر سر آن بسی اندیشیده است. نتیجه پژوهش های خود را در سال ۱۳۱۳ در کتاب «ترانه های خیام» منتشر کرد که در واقع مفصل ترین و جدی ترین پژوهش او در ادبیات فارسی به شمار می رود. در این پژوهش نخست طی پنجاه صفحه، مقدمه ای انتقادی درباره زندگی و اندیشه های خیام نگاشته و با وسواس بیشتری رباعی هایی را که به نظر او اصیل تر بوده اند انتخاب و در بخش هایی با عناوین مختلف قرار داده است. به این ترتیب او با نگارش دو مقاله درباره رباعیات خیام و ویس و رامین فخرالدین اسعدگرگانی، پایه «نقد تحلیلی» را گذاشت. هشت سال پس از انتشار «ترانه های خیام» در سال ۱۳۲۱ کتاب «رباعیات حکیم خیام نیشابوری» با مقدمه و حواشی محمدعلی فروغی و قاسم غنی به چاپ رسید. آنها کم ترین یادی از «ترانه های خیام» هدایت نکردند. در حالی که بنا به گفته محمدپروین گنابادی، در نوشتن مقدمه کتاب خود از فکر هدایت استفاده کرده بودند. بعدها جلال الدین همایی، علی دشتی و اسماعیل یکانی هم رباعیات خیام را منتشر کردند. تنها دشتی در «دمی با خیام» خود چند جا از هدایت و «ترانه های خیام» او یاد کرده است. نتیجه آنکه به نظرم، پژوهش هدایت در نحوه انتخاب رباعی های خیام، به قول ابوالفضل بیهقی، از لونی دیگر بود. هدایت در زمینه فرهنگ عامیانه نیز که به فولکلور معروف است، برای نخستین بار به پژوهش درباره ادبیات عامیانه، گردآوری ترانه ها، قصه ها و اعتقادات مردم به شیوه علمی پرداخت، که بخش مهمی از آثار پژوهشی او را تشکیل می دهد. از این نظر او پیشگام است. با آنکه پیش از او آقا جمال خوانساری معتقدات عوامانه زنان زمان خود را در کتاب «کلثوم ننه» یا «عقاید نسا» گردآورده بود. به طوری که «هانری ماسه» خاورشناس فرانسوی اظهار داشته او برای نخستین بار نظر هدایت را به پژوهش درباره فولکلور ایران جلب کرده و او را به این کار تشویق کرده بود. و او با آنکه هنوز دانش آموز بود، برای این منظور با هزاران زحمت همه جا می گشت. حتی قهوه خانه ها، کاروانسراها و دهات را که افسانه ها، ترانه ها و مثل ها و... رایج مردم را از زبان خود آنان یادداشت کند.ناگفته نماند هنگامی که علامه دهخدا کتاب «امثال و حکم» را می نوشت، هدایت مجموعه ای از حدود هزار امثال عامیانه را که در یک دفتر دویست برگی تهیه کرده بود، بی مضایقه به او تقدیم کرد، و بعد ها دهخدا از میان شخصیت هایی که در قید حیات بودند، تنها شرح زندگی او را به دست خود نوشت و در آن برای او سنگ تمام گذاشت و در چاپ اول «لغت نامه» منتشر کرد. زمینه دیگر پژوهش هدایت، زبان و ادبیات پهلوی بود. به این منظور او در سال ۱۳۱۵ به هندوستان سفر کرد و نزدیک به دو سال نزد بهرام گور انکلساریا، دانشمند نامی پارسی، پهلوی آموخت. پیشرفت او در این رشته به حدی بود که موجب اعجاب معلمش شد. او پس از بازگشت به ایران آثاری از متون پهلوی به فارسی ترجمه کرد و چند مقاله نیز که در آنها ملاحظات خود را درباره هنر و ادبیات دوره ساسانی بیان کرده، به جای گذاشته است. چندی بعد استاد پورداوود از هدایت به عنوان یکی از پهلوی دان های خیلی خوب یاد کرده و اشاره می کند که بهرام گور نماینده برازنده ای به مرز و بوم باستانی خود فرستاد.این ویژگی ها بود که موجب گردید، همان طور که فرمودید، جلد ششم «پژوهشگران معاصر ایران» را به صادق هدایت اختصاص دهم و در کنار دیگر کارهای ارجمند او به طور گسترده از آنها یاد کنم. در واقع می خواستم با نگارش این جلد بگویم که صادق هدایت نه تنها حیثیت ایران در ادبیات معاصر است، بلکه پژوهشگری ارجمند به شمار می رود.
تحقیق انرژی خورشیدی
فصل اول
مقدمه
محدود بودن سوخت های فسیلی بر روی زمین و همچنین اثرات سوئی که در ارتباط با استفاده از انرژی هسته ای وجود دارد بشر را بر آن داشت تا بدنبال یک منبع انرژی دیگر برای ادامه حیات خود در روی زمین باشد برای ادامه حیات بشر می تواند دو راه را در پیش گیرد اول اینکه به دنبال راهی برای کنترل همجوشی هسته ای باشد و دوم اینکه بتواند از انرژی خورشید که سرچشمه تمام انرژی های روی زمین است استفاده کند.
استفاده از انرژی خورشید سابقه تاریخی زیادی دارد البته این استفاده بیشتر محدود به انرژی گرمایی خورشید بوده است. در فصل دوم به طور مختصر در این رابطه مطالبی ارائه شده است.
در فصل سوم به طور مختصر در مورد ساختار ملکولی موادی بحث شده است که در مبحث فتوولتائیک استفاده می شوند.
در فصل چهارم کاربردهای انرژی خورشیدی در دنیای امروز آورده شده است. مبحث های این فصل در مورد فعالیت هایی است که در آنها از انرژی گرمایی خورشید استفاده
می شود.
در فصل پنجم مواردی که در عملکرد یک سیستم خورشیدی مؤثر می باشند مثل تشعشع خورشید، درجه حرارت، رطوبت و حرکت هوا اشاره و توضیح مختصری در رابطه با آنها آورده شده است.
فصل های ششم، هفتم، هشتم و نهم بیشتر به معرفی سلول های خورشیدی پرداخته شده است. اینکه سلول های خورشیدی چیست نیازهای یک سلول خورشیدی، این سلول ها چگونه ساخته می شوند و این که سلول های خورشیدی چگونه کار می کنند در فصل دهم اجزای یک مدار فتوولتائیک روش انتخاب آنها و توضیحاتی در مورد آنها آورده شده است. صفحه های خورشیدی، باتری، تبدیل کننده، شارژ کنترلر، اجزای اصلی این مدار هستند در فصل یازدهم و دوازدهم دسته بندی سلول های PV و انواع مختلف این سیستم ها ارائه شده است در فصل سیزدهم عملکرد این اعضاء در شرایط متغییر توضیح داده شده است شرایط محیط و تابش خورشید بر روی عملکرد این سلول ها تأثیر زیادی دارد. در فصل بعدی در مورد متمرکز کننده های نور خورشید و تأثیر استفاده از آنها بر روی صفحات خورشیدی آورده شده است.
در فصل های پانزدهم و شانزدهم در مورد صنعت PV و مطالعاتی که در حال حاضر در روی این صفحات در حال انجام است اشاره شده است در فصل نوزدهم مثال هایی از کاربرد فتوولتائیک ها در دنیای امروز آورده شده است. بیشتر این فعالیت ها منحصر به مکان هایی می شود که از شبکه برق دور هستند و آوردن شبکه برق محلی به این نقاط مقرون به صرفه نیست در فصل بیستم مقاله ای در مورد تحلیل استفاده از انرژی خورشیدی فتوولتائیک در یکی از شهرهای آمریکا آورده شده است که مقرون به صرفه بودن این سیستم را برای استفاده بررسی می کند.
فصل آخر در مورد طراحی و ساخت یک سیستم PV برای تولید برق DC و AC است در این فصل محاسبات لازم برای طراحی با مشخصات دقیق اجزای مدار آورده شده است این که این سیستم برای استفاده مقرون به صرفه است یا نه در فصل نتیجه گیری آورده شده است.
فصل دوم
نیروی خورشیدی در تاریخ
امروزه میدانیم که سرچشمه غالب گوناگون شکلهای گوناگون انرژی مورد استفاده ما انرژی خورشیدی است . منشأ سوختهای فسیلی ، جریان آب ، باد ، جزر و مد همگی از انرژی خورشیدی مایه میگیرند . سوختهای فسیلی روبه پایانند . استفاده از انرژی جریاناب و باد و مانند آنها نمیتوانند تمام انرژی مصرفی جهان را تامین کنند . استفاده ازسوختهای هستهای از طریق واکنشهای شکافت مواد رادیواکتیو موجود در طبیعت مخاطراتی را در بردارد که ادامه روز افزون آن به مصلحت انسان نیست و مهار واکنش همجوشی هستهای هنوز امکان پذیر نشده است . انرژی پایان ناپذیری که در اختیار داریم انرژی خورشیدی است . اما وسایلی که تاکنون برای جمعاوری و استفاده از انرژی خورشیدی ساخته شه است هنوز برای ایجاد انرژی مصرفی ما کافی نیست و از طرف دیگر بسیار گران تمام میشود . با این وجود دانشمندان دو راه در پیش رو دارند : یکی کنترل واکنشهای همجوشی هستهای و دیگر یافتن راه های بهتر و ارزانتر از انرژی خورشیدی .
آن مقدار انرژی که از خورشید به زمین می رسد بسیار زیاد است ، مقدار کل این انرژی که در هر سال به صورت نور خورشید به زمین میرشد حدود 130 مرتبه بیشتر از مقدارانرژی موجود در زغال سنگ ، نفت ، و گاز همه دنیاست .
رومیها خانههای کوچک شیشهای ساخته بودند که میتوانستند در درون آنها گیاهان را پرورش دهند . ممکن است هوای بیرون برای رشد گیاهان بسیار سرد باشد . اما اگر گرمای خورشید در درون این خانههای شیشهای گیر بیفتد گیاهان به خوبی درون آنها رشد خواهند کرد . این ساختمانهای شیشهای خانههای سبز یا گل خانه مینامند . فرایندی که در اثر آن شیشه یا مادهای دیگر گرما را به صورت گفته شده گیر میاندازد اثر گلخانهای نامیده میشود .
یونانیان و چینیان باستان کشف کرده بودند که پرتوهای بازتابیده نور خورشید از یک قطعه فلز صیقلی کاو متمرکز میشوند و همه آنها در مرکز یا کانون به هم میرسند. اولین آینههای خمیدهای که برای این منظور مورد استفاده قرار گرفتند به شکل نیمکره بودند ، در حدود 230 سال پیش از میلاد ، ریاضی دان یونانی به نام دوسیتئوس نشان داد که آینهای به شکل سهموی برای بازتاباندن پرتوها به یک نقطه بهتر عمل میکند . نورخورشید بازتابیده از سطح درونی یک سهموری در یک کانون به هم می رسند و دما در این نقطه بسیار زیاد خواهد بود . چنین آینه هایی کورههای خورشیدی نامیده میشوند .
صادق هدایتِ داستان نویس
این که چرا هنوز هم، نود و هفت سال پیش از اولین چاپ «حاجی بابا»ی میرزا حبیب اصفهانی و شصت و نه سال پس ازاولین چاپ «زیبا»ی محمد حجازی، فـُرم رمان در ادبیات معاصر ایران یک فـُرم دستنیافتنی و جانیفتاده است و داستاننویس ایرانی هنوزنتوانسته است مخاطبی برای خودش دست و پا کند، سؤال دردآور و آزاردهندهایست.
این که چرا هنوز هم، نود و هفت سال پیش از اولین چاپ «حاجی بابا»ی میرزا حبیب اصفهانی و شصت و نه سال پس ازاولین چاپ «زیبا»ی محمد حجازی، فـُرم رمان در ادبیات معاصر ایران یک فـُرم دستنیافتنی و جانیفتاده است و داستاننویس ایرانی هنوزنتوانسته است مخاطبی برای خودش دست و پا کند، سؤال دردآور و آزاردهندهایست که ترجیح میدهیم از خودمان نپرسیم یا با بیاعتنایی و با جوابهای کلی و غیرمشخص از کنار آن عبور کنیم. تاریخ ادبیاتنویسان معاصر ما بیشتر به ثبت رویدادهای ادبی و بازگویی خلاصهی داستانها و تحویل دادن تحلیلهای تکراری علاقه نشان میدهند. یک نگاه فراگیر به سیر تحول رماننویسی در ایران غالباً به گونهای کلیشهیی و با اتکا به سیر تحولات تاریخی و اجتماعی خارج از حوزهی رمان صورت میگیرد و یک نگاه خاص و دقیق به یک نمونهی مشخص آن چنان در جزییات و تجزیه و تحلیل عناصر فنـّی غرق میشود که مجالی برای یک بررسی جامع و ارزیابی عینی از جایگاه اثر باقی نمیگذارد. مشکل اصلی به خاطر توجه شدید به جزییات و یا ملاحظات شخصی، نان قرض دادنها و تصفیهی حسابها، به دست فراموشی سپرده شده و ناگفته مانده است. هر ساله، بنابه مناسبتهای مختلف، مقالهها و گزارشهای فراوانی دربارهی اُفت شدید کتابخوانی و تیراژ پایین کتاب به چاپ میرسد و محققان آمارها و نمودارهای متنوعی برای به دست دادن تصویر روشنی ازاین پدیدهی تأسفبار ارائه میدهند، اما به این سؤال که نقش خود اثر، دست کم تا آنجا که به حیطهی رمان مربوط میشود، درایجاد ارتباط و در به دست آوردن مخاطب چه بوده است، کسی پاسخی نمیدهد.
هشتاد سال پس از انتشار «یکی بود یکی نبود» جمالزاده، ادبیات داستانی ایران هنوز نویسندهی حرفهیی به خود ندیده است و جامعهی ما داستاننویسی را هنور درحد یک حرفهی متعارف به رسمیت نمیشناسد و برای آن اعتباری قائل نیست. داستاننویس ایرانی درطول این سالها دغدغههای فراوان داشته است و با وسوسهها و گرایشهای گوناگونی دست به گریبان بوده است که اغلب آنها ربط چندانی به خود داستان ندارد. قالب داستان زمینهی مساعدی بوده است برای طرح مسایل سیاسی و اجتماعی و تبلیغات حزبی و گروهی و نویسنده ترجیح داده است به جای طرح این گونه مسائل به صورت مستقیم، آنها را به قالب داستان درآورد تا جذابیت بیشتری به آنها بدهد و درعین حال از عواقب احتمالی صراحت لهجه و رکگویی بگریزد و سیطرهی سازمانیافتهی سانسور از اوایل دههی چهل، نسلی از نویسندگانی تربیت کرد که پشت انبوهی ازنشانههای تصنعی و زبانی پیچیده و الکن پنهان شدند. نویسندهی سیاسی کار به دنبال مخاطب است، اما نه مخاطبی برای داستان، بل که برای ایدههایی که داستان فقط چارچوب و زمینهای برای عرضهی آنها فراهم کرده است. اما نویسندهای که ازکار سیاسی پرهیز میکند و ازنظریهپردازی و شعار دادن فاصله میگیرد، در حقیقت، چنتهی خودش را از مصالح دم دستی که در جامعهی سیاستزدهای مثل ایران خریداران زیادی دارد خالی کرده است و حالا چارهای به جزاین ندارد که جاذبههای داستان را از درون خود اثر بیرون بکشد. کار نویسنده درست از همین زمان آغاز میشود. اما این فقط در صورتیست که او اعتقادی به جلب مخاطب و ایجاد ارتباط داشته باشد. یک برخورد حرفهیی با کار نوشتن به این معنیست که نویسنده زمینهی مساعدی برای ایجاد ارتباط با خواننده فراهم کند و دغدغهای به عنوان مخاطب داشته باشد. تنها پس از پذیرفتن این اصل بدیهی که هر نویسندهای داستانش را برای کسی مینویسد و برای این مینویسد که خوانده شود، میتوان دربارهی این موضوع که او چه تمهیداتی برای ارتباط با مخاطبانش به کار برده است و در این خصوص تا چه موفق بوده است و به ایجاد این ارتباط تا چه حد بها داده است داد سخن داد. اما با مروری بر پیشینهی داستاننویسی معاصر ایران و بررسی نمونههای شاخص و الگوهای شناختهشدهی از دههی سی به بعد، به این نتیجهی شگفتآور میرسیم که به استثنای چند مورد انگشتشمار، آن چه به ظاهر یک اصل پذیرفته شده و واقعیت مسلمی مطابق با عقل سلیم به شمار میرود، در میان نویسندگان هموطن ما مقبولیتی نداشته است و ندارد. داستاننویس ایرانی، برخلاف این تصور بدیهی که هر نویسندهای داستانش را برای کسی مینویسد و برای این مینویسد که خوانده شود، در پی به دست آوردن مخاطبی برای داستانش نبوده است و نیست. او برای خودش مینویسد، برای سایهاش مینویسد و یا (اگر بخواهیم دست بالا را بگیریم،) برای عدهی قلیلی از دوستانش.
صادق هدایت شاید اولین داستاننویس ایرانی باشد که عناد خودش را با مخاطب به سادهترین و صادقانهترین وجه ممکن (از زبان راوی «بوف کور») بیان کرده است: او میگوید «اگر حالا تصمیم گرفتم که بنویسم، فقط برای این است که خودم را به سایهام معرفی بکنم، سایهای که روی دیوار خمیده و مثل این است که هر چه مینویسم با اشتهای هر چه تمامتر میبلعد…» و باز هم اصرار میکند که «من فقط برای سایهی خودم مینویسم که جلو چراغ به دیوار افتاده است… باید همهی اینها را به سایهی خودم که روی دیوار افتاده توضیح بدهم.» میگوید «میخواستم این دیوی که مدتها بود درون مرا شکنجه میکرد بیرون بکشم، میخواستم دلپُری خودم را روی کاغذ بیاورم… فقط با سایهی خودم خوب میتوانم حرف بزنم، اوست که مرا وادار به حرف زدن میکند… میخواهم عصاره، نه، شراب تلخ زندگی خودم را چکه چکه در گلوی خشک سایهام چکانیده، به او بگویم این زندگی من است.» او «بوف کور» را از اعماق وجود خودش بیرون کشیده است. این یک داستان درونی و یک راهحل شخصی برای نویسندهایست که با جامعهای که او را به بازی نمیگیرد سر ستیز دارد. صادق هدایت «بوف کور» را در سال ۱۳۱۵ در بمبئی به صورت دستنویس و در «چهل پنجاه» نسخه تکثیر کرد. تا پیش از تکثیر «بوف کور»، تا آنجا که داستانهای چاپ شدهی صادق هدایت گواهی میدهند، او دست به دو تجربهی عمدهی دیگر برای نوشتن یک داستان شخصی زده است: «زنده به گور» و «سه قطره خون». اما صادق هدایت فقط نویسندهی «بوف کور» و «زنده به گور» و«سه قطره خون» نیست. صادق هدایت تا پیش از تکثیر «بوف کور» در بمبئی، سه مجموعهی داستان به چاپ رسانده بود: «زنده به گور» (۱۳۰۹)، «سه قطره خون» (۱۳۱۱) و «سایه روشن» (۱۳۱۲).
ITS چیست؟
ITS چیست؟
ایجاد سیستمهای هوشمند حمل و نقل ITS یک زیرساخت مطلوب و مناسب جهت تحقق و دستیابی به اهداف متخصصین فراهم شده است.مدیریت و برنامه ریزی دقیق و کارآمد در حمل و نقل و ترافیک ، استفاده بهینه از منابع، کاهش صدمات و افزایش ایمنی و آرامش، کاهش هزینه و اثرات نامطلوب زیست محیطی، کاهش مصرف انرژی و تأخیرهای ناخواسته در طول سفر و در نهایت جلب رضایت مسافرین و روانسازی جریان ترافیک و حمل و نقل، همواره از مقاصد ومطلوبهای برنامه ریزان حمل و نقل در استفاده از ITS برشمرده میشوند.
مفهوم ITS
حمل و نقل و جابجائی کالا و مسافر، بعنوان یکی از اساسی ترین نیازهای بشر، همواره به عنوان شاخصی مطرح بسیار مهم در برنامهریزیهای کلان هر جامعه، مورد توجه ویژه قرار گرفته است.
درعصری که به آن ”عصر انفجار اطلاعات“ اطلاق میگردد، فنآوری اطلاعات و ارتباطات بعنوان ابزاری کارآمد برای متخصصین رشته های گوناگون، موجبات تسهیل و تسریع ارائه خدمات را فراهم نموده است.
در همین راستا، مهندسین حمل و نقل نیز سعی بر آن داشتهاند تا از فنآوری اطلاعات (IT )بعنوان راهکاری مناسب درجهت از میان برداشتن معضلات اساسی مدیریت ترافیک بهره جسته و مشکلات آنرا به حداقل ممکن کاهش دهند و در این مقاله سعی بر آن است تا اندکی از کاربردهای IT در حمل و نقل تشریح شود.
در سالهای اخیر، جوامع پیشرفته با بهره جوئی از امکاناتی که امروزه بعنوان ره آوردهای IT شناخته میشوند، با ایجاد سیستمهای هوشمند حمل و نقل یا ITS یک زیرساخت مطلوب و مناسب جهت تحقق و دستیابی به اهداف متخصصین فراهم شده است.
مدیریت و برنامه ریزی دقیق و کارآمد در حمل و نقل و ترافیک ، استفاده بهینه از منابع، کاهش صدمات و افزایش ایمنی و آرامش، کاهش هزینه و اثرات نامطلوب زیست محیطی، کاهش مصرف انرژی و تأخیرهای ناخواسته در طول سفر و در نهایت جلب رضایت مسافرین و روانسازی جریان ترافیک و حمل و نقل، همواره از مقاصد ومطلوبهای برنامه ریزان حمل و نقل در استفاده از ITS برشمرده میشوند.
در همین راستا میتوان بصورت دقیقتر ،مهمترین عملکردهای ITS را چنین برشمرد :
- مدیریت و بهینه سازی جریان ترافیک و روانسازی حرکت
- مدیریت و کنترل حوادث
دعاوی کیفری تصرف عدوانی ورود به ملک دیگری
چکیده :
جرم تصرف عدوانی به رغم اهمیتی که دارد و بسیاری از دعاوی کیفری را در دادسراها و دادگاه ها به خود اختصاص داده است ، اما در کتاب ها و مقالات حقوقی به ندرت مورد بحث قرار گرفته است و این در حالی است که مواد قانونی مربوط به آن در قوانین مختلف و از جمله در قانون مجازات اسلامی ابهام های زیادی دارد و نیازمند تجزیه و تحلیل می باشد . کسانی که در عمل ، به عنوان قاضی یا وکیل با این موضوع دست و پنجه نرم می کنند ، به خوبی این مطلب را درمی یابند و رویه قضایی هم کاملاً گویای این سخن است .
با توجه به این نیاز ، یکی از مباحث مربوط به جرم تصرف عدوانی و ورود به ملک دیگری که همان تفکیک میان مصادیق آن با توجه به سابقه تاریخی و تجزیه و تحلیل مواد قانونی می باشد ، در مقاله حاضر مورد بحث قرار گرفته است تا شاید گامی هرچند کوتاه در حل مشکلات پیرامون این موضوع برداشته شود .
امروز ، نظر مشهور در بین حقوقدانان آن است که در دعوای تصرف عدوانی ، فقط به سابقه تصرف شاکی و لحوق تصرفات متهم توجه می شود و مالکیت یا عدم مالکیت طرفین دعوا هیچ نقشی ندارد زیرا فلسفه جرم انگاری تصرف عدوانی برقراری نظم در جامعه است و احترام به تصرفات اشخاص ، این نظم را برقرار می سازد . اما این دیدگاه با واقعیت ها و مواد قانونی سازگاری ندارد که در این مقاله هم سعی شده است با عنایت به همه جوانب به این موضوع پرداخته شود .
واژگان کلیدی : تصرف عدوانی ، ورود به ملک دیگری ، عنف ، قهر و غلبه ، تهدید ، مالکیت .
مقدمه
دعاوی تصرف عدوانی شامل دعاوی حقوقی و کیفری است که در سه قانون و به سه شکل کاملاً مجزا پیش بینی شده است .
ماده 158 تا 177 قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی 1379 دعاوی حقوقی تصرف عدوانی را شامل می شود که در دادگاه های حقوقی رسیدگی می شود . این دعوا شباهت زیادی با دعوای غصب ( خلع ید ) دارد یعنی دعوایی که از سوی مالک به طرفیت متصرف اقامه می گردد . اما دعوای تصرف عدوانی ، دعوای تصرف سابق است علیه کسی که مال را بدون رضایت وی و به نحو عدوان از تصرف او خارج کرده است . بنابراین در هر دو دعوا خواسته ، خلع ید به معنای عام آن است و مبنای دعوا عدوانی بودن عمل خوانده است و این شباهت سبب گردیده است که در بسیاری موارد میان این دو دعوا اشتباه شود . اما نباید از تفاوت ماهوی این دو دعوا غافل شد زیرا اگرچه تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است
و در دعوای خلع ید به مالکیت در دعوای تصرف عدوانی به تصرف خواهان توجه می شود ولی تصرف در دعوای تصرف عدوانی از آن جهت که اماره تصرف است مورد توجه قرار نمی گیرد بلکه به این دلیل مورد عنایت است که احترام نگذاشتن به تصرفات مردم مورد توجه قرار نمی گیرد بلکه به این دلیل مورد عنایت است که احترام نگذاشتن به تصرفات مردم موجب بی نظمی در جامعه می گردد . بنابراین دادگاه برخلاف دعوای خلع ید به مالکیت توجهی ندارد.
قانون اصلاح جلوگیری از تصرف عدوانی مصوب 16/12/1352 هم در مورد تصرف عدوانی است که وصف حقوقی دارد اما در دادسراها مورد رسیدگی قرار می گیرد.
ویژگی بارز این دو نوع دعوای تصرف عدوانی آن است که مرجع رسیدگی کننده صرفاً به سبق تصرفات مدعی و لحوق تصرفات مدعی و لحوق تصرفات مدعی علیه توجه دارد و مالکیت طرفین دعوا تأثیری در قضیه ندارد و نتیجه دعوا نیز اعاده وضع به حال سابق است زیرا نظم جامعه اقتضاء می کند تصرفات هر کسی مورد احترام قرار گیرد . هرچند مبنای این تصرفات مشروع نباشد و هر کس نسبت به تصرفات دیگری ادعایی دارد باید از طریق مراجع قضایی اقدام کند و هر کسی نباید قاضی خویش باشد .
البته این هدف عالی زمانی مردم را در جامعه به دستگاه قضایی قانع می سازد که اعاده وضع و رفع تجاوز از متجاوز به سرعت انجام شود وگرنه کسی که ملک او مورد تصرف عدوانی قرار گرفته است و سال ها باید در دادسراها و دادگاه ها سرگردان شود تا شاید ملک خود را پس بگیرد تمایلی برای تظلم از طریق مرجع قضایی نخواهد داشت و اگر قدرتی داشته باشد خود دست به کار خواهد شد و این نکته مهمی است که قضات محترم باید مورد عنایت قرار دهند تا دستگاه قضایی متهم با ناتوانی در مقابل متجاوزان نشده و موجب یأس و نا امیدی مردم نگردد .
یک نوع تصرف عدوانی هم وجود دارد که واجد وصف کیفری می باشد و در مواد 690 تا 693 قانون مجازات اسلامی پیش بینی شده است اما نحوه نگارش این مواد به گونه ای است که تمایز میان دعاوی تصرف عدوانی روشن و واضح نمی باشد و موجب سردرگمی قضات و حقوقدانان گردیده است .
مقاله حاضر مربوط به تصرف عدوانی کیفری است که البته بحث در مورد همه زوایای آن از حد یک مقاله خارج است بنابراین سعی شده است فقط تفاوت میان جرایم تصرف عدوانی مذکور در مواد فوق و دعاوی مربوط به آنها بررسی شود .
نوع فایل: word
سایز:15.1 KB
تعداد صفحه:17
Gps چیست؟
Gps چیست؟
سیستم مکان یابی جهانی ( Global Positioning System ) یک سیستم هدایت ناوبری ماهواره ای اســت شـامل شبکه ای از 24 ماهواره درگردش که درفاصله 11 هزارمایلی ودر شش مدارمختلف قراردارند .
در واقع یک سیستم راهبری و مسیریابی ماهواره ای است که از شبکه ای با 24 ماهواره تشکیل شده است و این ماهواره ها به سفارش وزارت دفاع ایالات متحده ساخته و در مدار قرار داده شده اند. این سیستم در ابتدا برای مصارف نظامی تهیه شد ولی از سال 1980 استفاده عمومی آن آزاد و آغاز شد.
خدمات این مجموعه در هر شرایط آب و هوایی و در هر نقطه از کره زمین در تمام ساعت شبانه روز در دسترس است. پدید آوردنگان این سیستم، هیچ حق اشتراکی برای کاربران در نظر نگرفته اند و استفاده از آن رایگان است.
24 ماهواره که دور زمین در گردش هستند.ماهواره ها درحال حرکت می باشند و درعرض 24 ساعت دوبارکامل بـــرگرد زمیــن می گردنــــــد . (هرروز دوبارباسرعتی درحدود 108 مایل درثانیه ) ماهواره های GPS به نام NAVSTAR شناخته می شوند...
لازمه هرگونه آشنایی با GPS فراگیری ماهیت اصلی این ماهواره ها می باشد . اولین ماهواره GPS درفوریه 1978 پرتاب شد . وزن هرماهواره تقریباً / 2000 پاوند ودارای صفحات آفتابی به پهنای 17¬f می باشد . و قدرت فرستنده آن 50 وات ویا کمتر است. هر ماهواره 2 سیگنال ارسال می کند: L1 و L2 . GPS های غیر نظامی از فرکانس 42MHZ.1575 :L1 اسـتــفــاده می کننند .
هر ماهواره حدوداً 10 سال فعال می ماند وجایگزینی ماهواره ها بموقع انجام گشته و ماهواره های جایگزین به فضا پرتاب می گردند . برنامه شبکه GPS هم اکنون تا سال 2006 تنظیم وجایگزینی های لازمه ترتیب داده شده اند.مسیر گردش ماهواره ها آنها را بین عرض جغرافیایی 60 درجه شمالی و60 درجه جنوبی قرارمی دهد . این امر به معنی آن است که درهرنقطه از زمین ودرهرزمان می توان سیگنال های ماهواره أی را دریافت نمود. وهرچه به قطبهای شمال – جنوب نزدیک شویم نیز همچنان ماهواره های GPS را خواهیم دید . هرچند دقیقاً در بالای سرما نخواهند بود واین در دقت وصحت عمل آنها در این نقاط تاثیرمی گذارد .
یکی از بزرگترین مزایای رهیابی بوسیله GPS نسبت به روشهای دیگر زمینی آن است که این سیستم درهر شرایط جوی و بدون توجه به نوع کاربرد گیرنده GPS بخوبی کارمی کند
ماهواره های GPS
24 عدد ماهواره GPS در مدارهایی بفاصله 24000 هزار مایل از سطح دریا گردش می کنند. هر ماهواره دقیقا طی 12 ساعت یک دور کامل بدور زمین می گردد. سرعت هریک 7000 مایل بر ساعت است. این ماهواره ها نیروی خود را از خورشید تامین می کنند. همچنین باتری هایی نیز برای زمانهای خورشید گرفتگی و یا مواقعی که در سایه زمین حرکت می کنند بهمراه دارند. راکتهای کوچکی نیز ماهواره ها را در مسیر صحیح نگاه می دارد. به این ماهواره ها NAVSTAR نیز گفته می شود.
چند مشخصه جالب این سیستم:
• اولین ماهواره GPS در سال 1978 یعنی حدود 35 سال پیش در مدار زمین قرار گرفت.
• در سال 1994 شبکه 24 عددی NAVSTAR تکمیل گردید.
• عمر هر ماهواره حدود 10 سال است که پس از آن جایگزین می گردد.
• هر ماهواره حدود 2000 پاوند وزن دارد و طول باتری های خورشیدی آن 5.5 متر است.
• انرژی مصرفی هر ماهواره، کمتر از 50 وات است.