فرمت فایل ورد و قابل ویرایش می باشد
ارزشیابی برنامه آموزشی تلفیقی-فراگیر دانش آموزان آسیب دیده شنوایی، بینایی و جسمی-حرکتی در استان خوزستان
فهرست مطالب
چکیده | 1 |
فصل اول: کلیات پژوهش | |
1-1-مقدمه | 2 |
1-2-بیان مساله | 4 |
1-3-اهمیت و ضرورت موضوع | 7 |
1-4-اهداف پژوهش | 8 |
1-4-1-هدف کلی پژوهش | 8 |
1-4-2-اهداف جزئی پژوهش | 8 |
1-5-سوالات پژوهش | 9 |
1-6-تعاریف متغیرها | 10 |
1-6-1-تعاریف عملیاتی | 10 |
فصل دوم: پیشینه پژوهش | |
2-1-مقدمه | 12 |
2-2-ادبیات موضوعی تحقیق | 13 |
2-2-1-ماهیت و اهداف آموزش تلفیقی- فراگیر | 13 |
2-3-اهداف تلفیق | 19 |
2-4-اجرای تلفیق | 19 |
2-5-نگرش | 20 |
2-6-مهارت معلمان | 20 |
2-7-حمایت | 20 |
2-8-برنامه درسی | 21 |
2-9-جامعه | 21 |
2-10-تاریخچه طرح آموزش تلفیقی- فراگیر | 21 |
2-10-1-گروه آسیب دیده بینایی | 22 |
2-10-2-گروه آسیب دیده شنوایی | 22 |
2-10-3-گروه آسیب دیده جسمی– حرکتی | 23 |
2-10-4-خدمات ارائه شده: | 24 |
2-11-اصول کلی آموزش دانش آموزان با نیازهای ویژه | 27 |
2-12-مقایسه آموزش تلفیقی و فراگیر | 28 |
2-12-1-آموزش فراگیر | 28 |
2-12-2-کودکان نیمه شنوا | 29 |
2-13-انواع ناشنوایی | 30 |
2-13-1-علل افت شنوایی | 30 |
2-13-2-مشخصات دستگاه شنوایی انسان و حیوانات | 31 |
2-13-3-کم شنوایی مادرزادی و ارتباط آن با توسعه گفتار | 31 |
2-13-4-عوامل موثر در تعیین محل تحصیل کودک کم شنوا | 31 |
2-13-5-کشف و مداخله زودهنگام شنوایی | 34 |
2-14-آشنایی با کودکان و دانش آموزان معلول جسمی_حرکتی | 35 |
2-14-1- مقدمه | 35 |
2-14-2-تعاریف | 35 |
2-14-3- شیوع | 36 |
2-14-4- سبب شناشی | 36 |
2-14-5-طبقه بندی | 36 |
2-15-ویژگی های کودکان معلول جسمی– حرکتی | 38 |
2-15-1-ملاحظات آموزشی | 39 |
2-16-آشنایی با کودکان و دانش آموزان کم شنوا و ناشنوا | 40 |
2-16-1-مقدمه | 40 |
2-16-2-تعریف | 40 |
2-16-3- شیوع | 41 |
2-16-4- سبب شناسی | 41 |
2-17-ویژگی های کودکان دارای آسیب شنوایی | 41 |
2-17-1- انواع افت شنوایی | 41 |
2-17-2-ملاحظات آموزشی | 42 |
2-18-آشنایی با کودکان و دانش آموزان کم بینا ونابینا | 43 |
2-18-1-طبقه بندی | 43 |
2-18-2-کودکان و دانش آموزان کم بینا (آسیب دیدگی خفیف تا متوسط بینایی) | 43 |
2-18-3-کودکان و دانش آموزان نابینا(آسیب دیدگی شدید تا عمیق بینایی) | 43 |
2-18-4- درصد شیوع | 44 |
2-18-5- سبب شناسی | 44 |
2-18-6-برنامه آموزشی | 44 |
2-18-7-ملاحظات آموزشی | 45 |
2-18-8-روش های آموزشی | 45 |
2-19-پیشینه پژوهش | 46 |
2-19-1-پژوهش های داخل کشور | 46 |
2-19-3-مطالعات آموزش فراگیر | 51 |
2-20-ضرورت تعمیم فراگیر سازی آموزش در ایران | 52 |
2-21-آسیب های احتمالی فرا روی فراگیر سازی | 54 |
2-21-1-توانبخشی مبتنی برجامعه | 54 |
2-22-آموزش و پرورش فراگیر | 57 |
2-23-تفاوت فرهنگی | 62 |
فصل سوم: روش پژوهش | |
3-1- مقدمه | 67 |
3-2- نوع پژوهش | 67 |
3-3-روش تحقیق | 67 |
3-4- روش جمع آوری اطلاعات | 67 |
3-5- ابزار گرد آوری اطلاعات | 67 |
3-6- روش تجزیه و تحلیل داده ها | 68 |
3-7-جامعه آماری | 68 |
3-8- روش نمونه گیری | 68 |
3-9- روش تعیین حجم نمونه | 69 |
3-10- چگونگی تعیین روایی و پایایی ابزار پژوهش | 70 |
3-10-1- اعتبار یا روایی | 70 |
3-10-2- پایایی پژوهش | 71 |
فصل چهارم: تجزیه تحلیل داده ها | |
4-1-مقدمه | 74 |
4-2- یافته های توصیفی | 74 |
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری | |
5-1-خلاصه و نتیجه گیری | 88 |
5-2- محدودیت های تحقیق | 92 |
5-3-پیشنهادات پژوهش | 93 |
فهرست منابع فارسی | 94 |
فهرست منابع غیر فارسی | 96 |
چکیده:
ه
اعتبار این پرسشنامه از نوع صوری بوده و ضریب آلفای کرانباخ برابر با 76/0 بدست آمده است.در این پژوهش بنا برهدف 8 سوال مطرح گردیده است و در کل این پژوهش بدنبال بررسی این سوالات بوده است .در این تحقیق از آزمون های t تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. در کلیه سوالات نتایج تاثیر گذار بودن عوامل بر کودکان آسیب پذیر تایید شد اما در کلیه عوامل در زمینه تفاوت میزان تاثیر در کودکان آسیب دیده شنوایی،بینایی و معلول جسمی–حرکتی تفاوتی مشاهده نشده است.
واژگان کلیدی: تلفیقی- فراگیر،آسیب دیده شنوایی،آسیب دیده بینایی، آسیب دیده معلول جسمی- حرکتی
روش تحقیق ارزشیابی شخصیت کودکان
چکیده فصل اول: 11
بیان مسئله: 11
اهداف پژوهش.. 11
الف: استفاده از نقاشی به عنوان وسیلهای ساده برای سنجش رشد شناختی. 11
اهمیت پژوهش: 12
فرضیه: 12
تعاریف عملیاتی: 12
سایر فرضیهها: 12
فصــل اول. 16
مقدمه: 17
بیان مسئله: 17
اهداف پژوهش: 19
اهمیت پژوهش: 20
فرضیه: 21
دلایل ارائه فرضیه: 21
متغیرهای تحقیق: 21
سایر فرضیهها: 21
تعریف واژهها: 24
الف- تعریف نظری: 24
ب- تعریف عملی: 24
1- تحول شناختی (رشدشناختی) 24
2- تست آدمک رنگی: 24
چکیده فصل دوم: 26
سوابق تحقیق: 26
بررسی نقاشی از دیدگاههای مختلف: 26
الف- دیدگاه تکاملی: 26
ب- دیدگاه پیاژه از نقاشی: 26
ج- دیدگاه روانکاوی: 27
د- دیدگاه هنرمندانه: 27
4-دیدگاه هنرمندانه 27
تفاوتهای پسران و دختران: 27
بکارگیری رنگ در نقاشی. 27
فصل دوم 29
اولین وسیله آموزش: 30
نقاشی چیست؟ 30
بررسی دیدگاههای مختلف راجع به نقاشی: 31
1- دیدگاه تکاملی: (نقاشی به مثابه بازی) 31
2- دیدگاه پیاژه: 31
مراحل رشد از نظر پیاژه: 32
الف - مرحله حسی - حرکتی: 32
ب- مرحله پیش عملیاتی: 33
ج- مرحله عملیاتی عینی: 33
د- مرحله عملیات صوری: 34
3- دیدگاه روانکاوی: 35
سوابق تحقیق: 36
پژوهش در مورد نقاشی: 37
نقاشیهای فرافکنی: 38
نقاشی سالم: 42
عوامل مؤثر در بیان نقاشی کودکان: 43
تفاوتهای خلقی در کودکان: 44
میزان فعال بودن: 46
تحریکپذیری: 46
بازداری و ترس: 47
تفاوتهای پسران و دختران: 48
تکامل چهرهنگاری: 49
مراحل تحول شناختی: 52
شکل آدم: 56
بکارگیری رنگ در نقاشی: 59
منشاء اهمیت رنگ: 60
چکیده فصل سوم: 63
طرح مسأله: 63
ابزار پژوهش: 63
تست آدمک رنگی: 63
جامعه آماری: 63
روش نمونهگیری: 63
روش اجراء: 63
فصــل سوم 64
طرح مسأله: 65
ابزار پژوهش: 65
تست آدمک رنگی: 65
جامعه آماری: 65
نمونه آماری: 66
روش نمونهگیری: 66
روش آماری: 66
روش اجرا: 67
قابلیت اعتماد و اعتبار آزمون ترسیم آدمک: 67
فصــل چهارم 68
توصیف اطلاعات.. 69
جدول (1-2) - توزیع فراوانی نمرات سر دختران 6 ساله 70
فراوانی. 70
نمودار (2-2) – هیستوگرام نمرات سر دختران 6 ساله 70
جدول (3-2) – توزیع فراوانی نمرات سر پسران 6 ساله 71
فراوانی. 71
نمودار (4-2) – هیستوگرام نمرات سر پسران 6 ساله 71
جدول (5-2) – توزیع فراوانی نمرات طرح بدن دختران 6 ساله 72
فراوانی. 72
نمودار (6-2) – هیستوگرام نمرات طرح بدن دختران 6 ساله 73
آزمون معنیدار بودن میانگین نمرات سر دختران و پسران 6 ساله 73
جدول (7-2) – توزیع فراوانی نمرات طرح بدن پسران 6 ساله 74
فراوانی. 75
نمودار (8-2) – هیستوگرام نمرات طرح بدن پسران 6 ساله 75
جدول (9-2) – توزیع فراوانی نمرات لباس دختران 6 ساله 77
فراوانی. 77
نمودار (10-2) – هیستوگرام نمرات لباس دختران 6 ساله 77
جدول (1-3) – توزیع فراوانی نمرات لباس پسران 6 ساله 78
فراوانی. 78
نمودار (10-2) – هیستوگرام نمرات لباس پسران 6 ساله 78
جدول (3-3) – توزیع فراوانی سر پسران 6 ساله 79
فراوانی. 79
نمودار (4-3) – هیستوگرام نمرات کلی دختران 6 ساله 79
جدول (5-3) – توزیع فراوانی نمرات پسران 6 ساله 80
فراوانی. 80
نمودار (6-3) – هیستوگرام نمرات کلی پسران 6 ساله 81
جدول (7-3) – توزیع فراوانی سر دختران 7 ساله 82
فراوانی. 82
نمودار (8-3) – هیستوگرام مربوط به نمرات سر دختران 7 ساله 82
جدول (9-3) – توزیع فراوانی نمرات سر پسران 7 ساله 82
فراوانی. 83
نمودار (10-3) – هیستوگرام مربوط به نمرات سر پسران 7 ساله 83
جدول (1-4) – توزیع فراوانی نمرات طرح بدن دختران 7 ساله 84
فراوانی. 85
نمودار (2-4) – هیستوگرام مربوط به نمرات طرح بدن دختران 7 ساله 85
جدول (3-4) – توزیع فراوانی نمرات طرح بدن پسران 7 ساله 86
فراوانی. 86
نمودار (4-4) – هیستوگرام نمرات طرح بدن پسران 7 ساله 86
جدول (5-4) – توزیع فراوانی نمرات لباس دختران 7 ساله 88
فراوانی. 88
نمودار (6-4) – هیستوگرام مربوط به نمرات لباس دختران 7 ساله 88
جدول (7-4) – توزیع فراوانی در نمرات لباس پسران 7 ساله 89
فراوانی. 89
نمودار (6-4) – هیستوگرام مربوط به نمرات لباس پسران 7 ساله 89
جدول (9-4) – توزیع فراوانی نمرات کلی دختران 7 ساله 90
فراوانی. 90
نمودار (10-4) – هیستوگرام نمرات کلی دختران 7 ساله 91
جدول (1-5) – توزیع فراوانی نمرات کلی پسران 7 ساله 92
فراوانی. 92
1. 92
نمودار (2-5) – هیستوگرام مربوط به نمرات کلی پسران 7 ساله 92
جدول (3-5) – توزیع فراوانی نمرات سر دختران 8 ساله 93
فراوانی. 93
نمودار (4-5) – هیستوگرام مربوط به نمرات سر دختران 8 ساله 94
جدول (5-5) – توزیع فراوانی نمرات سر پسران 8 ساله 94
فراوانی. 94
نمودار (6-5) – هیستوگرام مربوط به نمرات سر پسران 8 ساله 95
جدول (7-5) – توزیع فراوانی نمرات طرح بدن دختران 8 ساله 96
فراوانی. 96
نمودار (8-5) – هیستوگرام مربوط به نمرات طرح بدن دختران 8 ساله 96
جدول (9-5) – توزیع فراوانی نمرات طرح بدن پسران 8 ساله 96
جدول (9-5) – توزیع فراوانی نمرات طرح بدن پسران 8 ساله 97
فراوانی. 97
نمودار (10-5) – هیستوگرام مربوط به نمرات طرح بدن پسران 8 ساله 97
جدول (1-6) – توزیع فراوانی نمرات لباس دختران 8 ساله 98
فراوانی. 98
نمودار (2-6) – هیستوگرام مربوط به نمرات لباس دختران 8 ساله 98
جدول (3-6) – توزیع فراوانی لباس پسران 8 ساله 99
فراوانی. 99
نمودار (4-6) – هیستوگرام مربوط به نمرات لباس پسران 8 ساله 99
جدول (5-6) – توزیع فراوانی نمرات کلی دختران 8 ساله 100
فراوانی. 100
حدود واقعی نمرات.. 100
نمودار (6-6) – هیستوگرام مربوط به نمرات کلی دختران 8 ساله 101
جدول (7-6) – توزیع فراوانی نمرات کلی پسران 8 ساله 102
فراوانی. 102
نمودار (8-6) – هیستوگرام مربوط به نمرات کلی پسران 8 ساله 102
جدول (9-6) – توزیع فراوانی به نمرات سر دختران 9 ساله 103
فراوانی. 103
نمودار (10-6) – هیستوگرام مربوط به نمرات سر دختران 9 ساله 104
جدول (1-7) – توزیع فراوانی نمرات سر پسران 9 ساله 104
فراوانی. 104
نمودار (2-7) – هیستوگرام مربوط به نمرات سر پسران 9 ساله 105
جدول (3-7) – توزیع فراوانی نمرات طرح بدن دختران 9 ساله 106
فراوانی. 106
نمودار (4-7) – هیستوگرام مربوط به نمرات طرح بدن دختران 9 ساله 106
جدول (5-7) – توزیع فراوانی نمرات طرح بدن پسران 9 ساله 107
فراوانی. 107
نمودار (6-7) – هیستوگرام مربوط به طرح بدن پسران 9 ساله 107
جدول (7-7) – توزیع فراوانی نمرات لباس دختران 9 ساله 108
فراوانی. 108
نمودار (8-7) – هیستوگرام مربوط به نمرات لباس دختران 9 ساله 109
جدول (9-7) – توزیع فراوانی لباس پسران 9 ساله 109
فراوانی. 109
نمودار (10-7) – هیستوگرام مربوط به نمرات لباس پسران 9 ساله 110
جدول (1-8) – توزیع فراوانی نمرات کلی دختران 9 ساله 111
فراوانی. 111
حدود واقعی نمرات.. 111
نمودار (2-8) – هیستوگرام مربوط به نمرات کلی دختران 9 ساله 112
جدول (3-8) – توزیع فراوانی نمرات کلی پسران 9 ساله 112
فراوانی. 112
نمودار (4-8) – هیستوگرام مربوط به نمرات کلی پسران 9 ساله 112
مقایسه سنی نمرات کلی دختران با یکدیگر 113
الف- مقایسه نمرات کلی دختران 7 ساله با نمرات کلی دختران 6 ساله 113
ب- مقایسه نمرات کلی دختران 7 ساله با نمرات کلی دختران 8 ساله 114
ج- مقایسه نمرات کلی دختران 8 ساله با نمرات کلی دختران 9 ساله 114
نمودار (9-8) - چندضلعی مقایسه سنی نمرات کلی دختران. 114
سنین مختلف دختران. 114
مقایسه سنی نمرات کلی پسران با یکدیگر 115
الف- مقایسه نمرات کلی پسران 7 ساله با نمرات کلی پسران 6 ساله 115
ب- مقایسه نمرات کلی پسران 7 ساله با نمرات کلی پسران 8 ساله 115
ج.مقایسه نمرات کلی پسران 8 ساله با نمرات کلی پسران 9ساله 116
نمودار (10-8) - چندضلعی مقایسه سنی نمرات کلی پسران. 116
جدول (1-9) – میانگین مقیاسهای دختران. 116
سنین مختلف پسران. 116
جدول (2-9) – میانگین مقیاسهای پسران. 118
جدول (1-9) – میانگین مقیاسهای دختران. 118
نمودار (3-9) - چندضلعی مقایسه نمرات کلی دختران و پسران. 118
جنسیت.. 118
نمودار (4-9) - چندضلعی مقایسه سنی نمرات کلی دختران و پسران. 119
دختران و پسران. 119
سنین مختلف دختران و پسران. 119
شیوة اجرا نمرهگذاری و نتایج آماری آزمون آدمک رنگی. 120
جدول شماره 1- هنجارگزینی چارکی «مقیاس سر» در پسران براساس سن تقویمی. 120
جدول شماره 2- هنجارگزینی چارکی «مقیاس طرح بدنی» در پسران براساس سن تقویمی. 121
جدول شماره 3- هنجارگزینی چارکی «مقیاس لباس» در پسران براساس سن تقویمی. 122
جدول شماره 4- هنجارگزینی چارکی «مقیاس کلی در پسران» (براساس سن تقویمی) 123
جدول شماره 5- هنجارگزینی چارکی «مقیاس سر» در دختران براساس سن تقویمی. 124
جدول شماره 6- هنجارگزینی چارکی «مقیاس طرح بدنی» در دختران براساس سن تقویمی. 125
جدول شماره 7- هنجارگزینی چارکی «مقیاس لباس» در دختران براساس سن تقویمی. 126
جدول شماره 8- هنجارگزینی چارکی «مقیاس کلی» در دختران براساس سن تقویمی. 127
ورقه نمرهگذاری تست آدمک رنگی. 127
الف) جدول شماره 1- مقیاس تحولیافتگی. 127
فصــل پنجم. 128
بحث و نتیجهگیری. 129
مزایای ابزارهای گردآوری اطلاعات.. 130
محدودیتهای خارج از کنترل پژوهشگر 131
پیشنهادات.. 133
منابع فارسی: 134
منابع انگلیسی. 136
1)قسمت اول: مقیاس سر 137
2)قسمت دوم: مقیاس طرح بدنی. 139
3) قسمت سوم:مقیاس لباس. 140
ارزشیابی پیشرفته تحصیلی در دوره عمومی
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه ............................................................................................................ 1
هدفهای ارزشیابی و امتحان .................................................................... 3
تهیه بانک سوالات استاندارد .................................................................. 4
بارم بندی سوالها ...................................................................................... 7
تجزیه و تحلیل نتایج امتحان ................................................................ 7
23
ارزشیابی
فهرست
ارزشیابی 14
مقدمه : 14
نمونه ها: 14
2-گوناگونی 16
4-فاکتورهای مربوطه- اکتسابی 18
1-4-ارزشهای مطلق وناپیوسته اکتسابی 19
نمونه ها: 19
4-2توزیعات احتمالی اکتسابی 20
قضیه 8 22
مجموعه فاکتورهای مربوط: 24
مجموعه های ریاضی: 24
برای مثال: 27
3-5مجموعه ترکیب شده 30
قضیه: 32
همایش های الکترونیکی: 33
نتیجه و تأثیر ثانویه: 36
پیشینه ومبانی نظری تحقیق ارزشیابی عملکرد کارکنان
——————————————————————————
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
ارزیابی عملکرد"یعنی سنجش نسبی عملکرد انسانی دررابطه با نحوه انجام کار مشخص در یک دوره زمانی معین درمقایسه با استاندارد انجام کار و همچنین تعین استعداد و ظرفیتهای بالقوه فرد به منظور برنامه ریزی درجهت به فعلیت درآوردن آنها" (قربانی، 1381، 2)
ارزیابی عملکرد فرآیندی است که درآن مدیران وسرپرستان رفتار کارکنان را مشاهده وبررسی می کنند تا بتوانند بازخوردهای لازم را درباره نقاط قوت وضعف رفتارشان به آنها ارائه کنند. درحقیقت منظور از ارزیابی عملکرد، فرایندی است که به وسیله آن کار کارکنان درفواصلی معین و به طور رسمی، مورد بررسی و سنجش قرار می گیرد. (سعادت، 1383، 214)
اهمیت ارزیابی عملکردکارکنان
امروزه در بحث از علل پیشرفت های شگرف و رو به تزاید کشورهای توسعه یافته رعایت الگوها و استانداردهای تعریف شده در همه ابعاد از جمله زمینه های شغلی عنوان می شود. این امر عمدتاً از طریق نظارت مستمر، سیستماتیک وعلمی به عملکرد افراد درهمه سطوح حاصل شده است. بدیهی است اشکال این نظارت بر حسب موقعیت شغلی، اجتماعی، جغرافیایی و. . . . . . متفاوت است. در جایی ممکن است این نظارت از طریق مطبوعات اعمال شود و در زمینه ای دیگر از طریق متخصصان و صاحب نظران رشته مورد نظر آنچه مسلم است نحوه اعمال این نظارت باید بصورت ظریف و با مکانیزم های تعریف شده و بدور از سوگیری و غرض ها باش تا مفید فایده واقع شود.
از طرفی ویژگیهای خاص و پیچیده سازمان های تحقیقاتی ایجاب می کند تا با آگاهی از چالش های دید ارزیابی عملکرد و اهمیت آن در موفقیت اینگونه سازمان ها دامنه کار از شیوه های رایج ارزیابی که صرفاً به سنجش بعضی از عوامل انتزاعی می پردازد، فراتر رفته ومدلی موثر مبتنی بر تقویت رفتار و نگرش ارائه گردد. دراین مقاله ضمن معرفی مختصر واژه های مرتبط به این کارکرد رویکردهای جدید ونهایتاً مدل پیشنهادی بطور کامل ارائه می گردد.
ارزیابی عملکرد بصورت فردی وسازمانی بعنوان ابزاری برای کنترل کیفیت اقدامات مدیریت منابع انسانی بکار گرفته می شود و برآورد اقتصادی و کاوشگرانه از فعالیتهای مختلف یک سازمان است. امروزه به ارزیابی به دید وسیعتر یعنی مدیریت عملکرد تأکید می گردد. مدیریت عملکرد بعنوان یکی از پدیده های نوین در قلمرو مدیریت استراتژیک منابع انسانی و ارزیابی عملکرد یکی از مقوله و اجزای آن مطرح میباشد. نلراین و لاراین (2001) مدیریت عملکرد را فرآیندی برای دستیابی به اهداف تجاری و کلی سازمان از طریق مشارکت بیشتر کارکنان در فعالیتها و عملکرد را بعنوان وسیله ای موثر برای نظارت و توسعه کارکنان در گروههای کاری تعریف کرد. (فرهادی ودیگران، 1381).
2-19. تاریخچه ارزشیابی عملکرد
افلاطون، اندیشمند بزرگ دنیای کهن در25 قرن پیش نوشت " هرگز دو فرد همانند متولد نشده اند"یکی از دیگری درخصایص روانی و بدنی متفاوت است. یکی برای شغلی مناسب است و دیگری برای شغلی دیگر، زمانی که فرد به شغلی بپردازد که با مواهب طبیعی او سازگاراست کارها را درحد اعلای کمیت و کیفیت خود به پیش می برد. پس از افلاطون شاگردش ارسطو درکتاب "سیاست "خویش نوشت : طبع انسان مدنی است و افراد باید با اجتماع زیست و کارکنند و به یکدیگر یاری رسانند وکارهای حیاتی را بین خود تقسیم کنند تا حوایج ایشان برآورده شود. واگر جامعه خواهان سعادت است باید کار را به دست کاردان و قدرت ومسئولیت معلوم و حاکم قانون باشد. توجه به لیاقت وشایستگی افراد درکار را شاید بتوان با قدمت تاریخ پیدایش دولتها درجهان مقارن دانست. دولتها برای رسیدن به اهداف خود مجبور بودند از افرادی استفاده کنند که شایستگی و لیاقت تصدی مشاغل بزرگ و حساس کشوری و لشکری را داشته باشند. (قربانی، 1381، 5)
2-20. ارزیابی عملکرد در مجموعه مدیریت منابع انسانی
نـظام ارزیابی عملـکـرد، یـکی از مهمترین و پایـه ای تـریـن زیـر نـظام هـای منـابع انسانی محسوب میشود، بدیهی است که ارزیابی عملکرد کارکنان فرایندی بسیار مهم و از حساس ترین مسائلی است که مسئولان سازمانها با آن روبهرو هستند. باوجود سعی دائم در طراحی سیستم های بهینه و موثر برای ارزیابی کارکنان، شواهد و مدارک نشان می دهند که به طورکلی، مسئولان سازمان از روشها و سیستم های مورد استفاده برای ارزیابی کارکنان راضی نیستند. دلیل اصلی این نارضایتی، عوامل مختلفی ازجمله پیچیدگی فرایند ارزیابی و وجود کاستی هایی در سیستم ارزیابی جامع است اماسازمانها به عنوان موجودی اجتماعی به ضرورت نیازمند قاعده ای برای ارزیابی شایستگی های کارکنان خود هستند، باز آزمایی و سنجش عملکرد هر سیستم پس از یک دوره زمانی مناسب بر اطمینان از عملکرد و اثرگذاری آن و نیز رفع موانع و اشکالات دیده نشده ضرورت دارد. ارزیابی عملکرد کارکنان از وظایف بسیار مشکل ارزیابان است، زیرا ارزیابی شوندگان معمولاً نسبت به تاثیر نتایج ارزیابی خوش بین و از تاثیرات آن برپیشرفت های آینده خویش واقفند، همین امر ارزیابی رامشکل کرده است ومساله مشکلتر وجود انواع و اقسام مسئله های ساختاری است که موجب ایجاد شک و تردید درباره منصفانه یا عادلانه بودن این فرایند است. اینگونه مشکلات، گذشته از این موجب بروز تضاد و تعارض بین سرپرستان و زیردستان می شوند که در نتیجه رفتارهای ویرانگر را تقویت خواهند کرد. (تاج الدین ودیگران، 1388)
جزوه ارزشیابی عملکرد کارکنان
ارزیابی عملکرد
1) هدف اصلی از ارزیابی عملکرد کارکنان را بیان کنید و به طور خلاصه، مورد بحث قرار دهید؟
منظور از ارزیابی عملکرد، فرایندی است که به وسیله آن کار کارکنان در فواصل معین و به طور رسمی، مورد بررسی و سنجش قرار میگیرد. هدف نهایی از ارزیابی عملکرد، افزایش کارایی و اثربخشی سازمان است نه توبیخ و تنبه کارکنان ضعیف. در گذشته ارزیابی عملکرد فقط به منظور کنترل کار کارکنان انجام میگرفته ولی امروزه جنبه راهنمایی و ارشادی اهمیت بیشتری یافته است.
2) مراحل مختلف فرایند ارزیابی عملکرد را به طور خلاصه شرح دهید؟
1ـ هدف از ارزیابی عملکرد معین شود: ضروری است زیرا به ندرت میتوان سیستم واحدی برای ارزیابی طراحی نمود که تمام جوانب را در نظر بگیرد. بنابراین باید اهداف ویژهای که سیستم ارزیابی عملکرد برای نیل به آن طراحی و اجرا میگردد مشخص شود. بنابراین در اغلب موارد بیش از یک سیستم ارزیابی عملکرد مورد نیاز است.
2ـ برای کارکنان کاملا روشن نمود که در وظایف محول، چه انتظاری از آنها میرود: معمولاً به کمک اطلاعاتی که از تجزیه و تحلیل شغل به دست آمده و در شرح شغل منعکس گردیده است. همچنین شاخصها و استانداردهای ارزیابی عملکرد به اطلاع فرد رسانده میشود.
3ـ عملکرد واقعی فرد در شغل اندازهگیری میشود.
4ـ این عملکرد با استانداردهای عملکرد مقایسه میگردد.
5ـ نتایج حاصل از این مقایسه با فرد در میان گذاشته میشود و تصمیمات مقتضی اتخاذ میگردد.
3) روشهای ارزیابی عملکرد کارکنان را نام برده، ویژگیهای هر یک را شرح دهید؟
روشهای مختلفی برای ارزیابی عملکرد کارکنان وجود دارد؛ ولی اینکه کدام روش، مناسبترین روش ارزیابی است به هدف سازمان از ارزیابی کارکنان بستگی دارد. و معمولا ترکیبی از روشهای مختلف برای ارزیابی کارکنان به کار گرفته میشود.
ـ روش مقیاسی: روش مقیاسی یکی از قدیمیترین و متداولترین روشها است در این روش کارکنان بر اساس عوامل معینی درجهبندی میگردند و یکی از دلایل عمده محبوبیت این روش سادگی و سهولت استفاده از آن است. در این روش ارزیاب که معمولاً رییس مستقیم کارکنان است با استفاده از فرمهای بخصوصی اقدام به ارزیابی عملکرد آنها مینماید. در فرمها فهرستی از صفات و ویژگیهای که باید مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرند درج شده است. مقیاسی که برای ارزیابی عملکرد به کار برده میشود به شکل پیوسته یا گسسته است. از ویژگیهای این روش این است که ابعاد و جنبههای مختلف کار را مورد بررسی قرار میدهد که بزرگترین امتیاز این روش است. اما ویژگیهای شخصیتی و صفاتی چون داشتن روحیه همکاری قدرت تشخیص و قدرت قضاوت حالت کیفی داشته و اندازهگیری آن به این روش امکانپذیر نیست.
ـ عامل سنجی: از روش مقیاسی به طریق دیگری نیز میتوان برای ارزیابی عملکرد کارکنان استفاده نمود. بدین ترتیب که به جای ارزیابی عملکرد بر اساس صفات و خصوصیات شخصیتی فرد کارآیی او در انجام وظایف و مسئولیتهای ویژهای که در شغلش دارد ارزیابی میگردد که با استفاده از شرح شغل و وظایف محوله ارزیابی انجام میپذیرد.
ـ روش ثبت وقایع حساس: عبارت است از ثبت عملکرد و تصمیمگیریهای بسیار خوب و بد حین انجام وظایف است که اگر عمل بخصوصی نقش به سزای در کارآمدی فرد داشته باشد این عمل یک واقعه حساس به شمار میآید. با ثبت این وقایع ارزیاب اطلاعات لازم را برای ارزیابی عملکرد در اختیار خواهد داشت. برای اینکار باید ارزیاب کل عملکرد فرد را طی یک دوره کامل ارزیابی نماید مثلاً یک سال که در صورتی که برای افراد زیادی انجام گیرد مشخصا دقت لازم را ندارد.
ـ روش توصیفی: در این روش از ارزیاب خواسته میشود تا شرحی درباره چگونگی عملکرد فرد بنویسد. موفقیت این روش به قدرت توصیف و تشریح ارزیاب بستگی پیدا میکند از آنجا که دست سرپرست در توصیف عملکرد کارکنان باز است و استاندارد خاصی ندارد ارزیابی بر این اساس کار سادهای نیست.
ـ روش قیاسی: عملکرد فرد با استاندارد از پیش تعیین شدهای مقایسه و سنجیده میشود. تولید استاندارد بیشتر برای مراکز تولیدی متداول است و به همین دلیل بیشتر برای بازدهی یک کارگر متوسط تحت شرایط عادی کار میباشد. از مزایای آن هم عدم دخالت ذهنیت و قضاوت ارزشی است.
ـ روش درجهبندی: از ارزیاب خواسته میشود تا کارکنان را بر اساس یک معیار کلی از بهترین تا ضعیفترین درجهبندی نماید. معمولا تعیین بهترین و بدترین کار سادهای است اما تعیین مابین افراد کار سختی است به خصوص اگر تعداد کارکنان زیاد باشد.
ـ مقایسه دو به دو: نوعی روش درجهبندی است که کار مقایسه کارکنان را آسانتر مینماید. در اینجا عملکرد هر یک از کارکنان با تک تک کارکنان دیگر سنجیده میشود.
ـ توزیع اجباری: مانند روش درجهبندی نمونه دیگری از یک روش ارزیابی مقایسهای است که ارزیاب باید عملکرد کارکنان را در گروههای خاصی دستهبندی نماید.
ـ انتخاب اجباری: ارزیاب باید از میان چند جمله توصیفی درباره کارمند یکی را که فکر میکند شرح مناسبی درباره عملکرد باشد انتخاب کند. در مواردی از این شیوه استفاده میشود که مشخص گردد در ارزیابی نوع دیگر به شکل نامعقولی کارایی همه در سطح بالایی قرار گرفته پس با استفاده از تعیین خاصی از جملات از این کار جلوگیری میکنیم.
ـ روش مقیاسی رفتاری: از دو نظر با روش مقیاسی تفاوت دارد. اولا رئیس باید رفتار مرئوس را در شغل بر اساس مجموعه عواملی بسنجد که به وسیله مطالعه دقیق شغل ارتباط آنها با هم و نقش مهمشان در انجام موثر شغل ثابت شده است. ثانیاً در کنار مقیاسی که برای اندازهگیری رفتار درجهبندی شده است. استفاده از این روش نگرش مثبتی از ارزیابی به افراد میدهد و پایای و روایی بالایی دارد.
ـ ارزیابی بر اساس مدیریت بر مبنای هدف: از جمله اهداف این روش ایجاد رابطه خوب میان رئیس و مرنوس و ایجاد جوی مساعد است که افزایش انگیزه و بالا بردن سطح عملکرد کارکنان را به دنبال دارد.
4) مسائل و مشکلاتی را که معمولاً در ارزیابی عملکرد کارکنان به وجود میآید مورد بحث قرار دهید؟
از آنجا که کمتر کسی دوست دارد کارش مورد بررسی و فضاوت دیگران قرار گیرد، صبیعتاً ارزیابی عملکرد کارکنان حساسیتهای بخصوصی را به وجود میآورد. گذشته از این، معمولاً به این قبیل ارزیابیها با سوءظن نگریسته میشود؛ چرا که در موارد بسیاری ارزیابی کارکنان، تنها مستمسکی برای تسویه حسابهای شخصی بوده است. برای جلوگیری از بروز چنین مسائلی، معمولاً قوانین و مقررات بسیاری از سوی دولت و سایر مراجع ذیصلاح وضع میگردد. این قوانین مسئولان سازمان را ملزم میکند روشهایی برای ارزیابی کارکنان طراحی کنند که با استفاده از آن نه تنها حق کسی ضایع نشود بلکه مزایایی چون افزایش حقوق یا ترفیع نیز به طور عادلانه میان کارکنان شایسته توزیع گردد. از طرف دیگر جو سازمان به عنوان یک عامل درون سازمانی نیز میتواند در عملکرد کارکنان تأثیر مثبت یا منفی داشته باشد. در مجموع بسیاری از روشهای ارزیابی عملکرد کارکنان به دلیل عدم نتایج مطلوب مورد انتقاد قرار میگیرد ولی این اشکالات در روشها نیست بلکه ناشی از استفاده غلط از این روشها است. این مشکلات میتواند ناشی از استفاده غلط یا عدم مهارت فرد در اجرای این روشها باشد اما مشکلات عمدهای که وجود دارد شامل: 1ـ عینیت نداشتن. 2ـ تعمیم دادن صفات توسط ارزیاب. 3ـ سختگیری، تساهل یا محافظهکاری، 4ـ تازگی. 5ـ مقابله کارکنان نسبت به سرپرست یا ارزیاب. 6ـ محاکمه به جای ارزیابی. 7ـ تعصبات شخصی ارزیاب.
5) گفته شد که ارزیابی عملکرد کارکنان همانگونه که مسائلی را حل میکند، مسائلی را نیز به وجود میآورد. در این باره بحث کنید؟
همان گونه که سیستم ارزیابی عملکرد مشکلات زیادی را در سازمان حل مینماید اشتباه در ارزیابی عملکرد کارکنان باعث میشود تا سیستم ارزیابی سازمان ارزش و اعتبار خود را از دست بدهد پس باید تلاش شود تا روشهایی برای ارزیابی عملکرد طراحی شود که یا عاری از اشتباه باشند یا امکان آن را به حداقل برساند زیرا ارزیابی غلط میتواند تبعات زیان باری از جمله خوب جلوه دادن وضعیت سازمان یا پایین آمدن بهرهوری کارکنان سازمان به دلیل نارضایتی از نتایج ارزیابی کارشان باشد در مجموع اجرای ارزیابی عملکرد نادرست در سازمان میتواند تبعات جبران ناپذیری برای سازمان به دنبال داشته باشد که این مشکلات را میتوان از طریق آموزش مدیران و کارکنان حل نمود.
6) اگر معتقدید که عملکرد کارکنان باید مورد ارزیابی قرار گیرد، دلایل خود را برشمارید؟
سازمان هنگامی میتواند موفق و اثربخش باشد که بتواند خود را با محیط پیرامون خود سازگار کند، برای اینکه بتوان موفقیت سازمان را به ارمغان آورد همواره نیاز به چگونگی عملکرد سیستم و سازمان داریم تا مشخص گردد هم افراد بدرستی وظایف خود را انجام میدهند و هم این وظایف که برگرفته از هدف اصلی سازمان در مسیر درست خود انجام میپذیرد و این مهم اتفاق نمیافتد مگر از طریق ارزیابی عملکرد که مسیر راه را مشخص میکند و همچنین میتوان مشخص نمود ضعفها و اشکالات احتمالی از چه جنبهای است و چگونه میتوان این مشکل را حل نمود. از جنبهای دیگر ارزیابی عملکرد در سازمان فرق میان افراد کوشا و غیر کوشا مشخصتر میشود و همین امر باعث میشود از طریق انگیزه برای فعالیت بیشتر هم محیط سازمان مناسب رشد و توسعه گردد هم از طریق برخورد با متخلفان از هرز رفتن منابع سازمان جلوگیری گردد.
7) ارزیابی عملکرد کارکنان باید در چه فواصلی انجام گیرد؟
اگر هدف از ارزیابی، اصلاح معایب و راهنمایی کارمند و کمک به رشد و باروری بیشتر وی است ارزیابی عملکرد به دفعات یا حداقل با فواصل کوتاهی انجام گیرد. در شرایط عادی هر 6 ماه یک بار یا هر سال یکبار انجام میشود. به طور کلی زمانبندی ارزیابی عملکرد باید با نتایجی که انتظار میرود از آن به دست آید منطبق باشد یعنی اگر نتایج یک کار یکسال بعد مشخص میشود غیر منصفانه است که شش ماه یکبار ارزیابی انجام گیرد.
8) انواع ارزیابی را شرح دهید. چه شاخصهایی را برای ارزیابی عملکرد کارکنان باید انتخاب نمود؟
در هنگام طراحی سیستم ارزیابی عملکرد باید مشخص شود که سیستم برای ارزیابی فعالیتهای شغل طراحی میشود یا برای ارزیابی نتایجی که باید از این فعالیتها به دست آورد. یعنی شاخصهایی که برای ارزیابی عملکرد کارکنان انتخاب میشوند، مربوط به فعالیتهای آنها در شغل است یا مربوط به نتایجی که از این فعالیتها به دست میآید. از آنجا که منظور نهایی سازمان، نیل به اهدافی میباشد که برای آن به وجود آمده است، هر سیستم ارزیابیای که نتیجه عملکرد کارکنان را معیار اصلی برای ارزیابی قرار دهد از این مزیت برخوردار است که موجبات تشویق برای نیل به اهداف سازمان را فراهم نماید اما مشکل این است که منابع به هدر رفته و ضایعات احتمالی در شغل در ارزیابی منعکس نمیگردد و مشکل دیگر این است که علت عدم موفقیت در نیل به هدف مشخص نمیباشد. پس میتوان بزرگترین مزیت معیار قرار دادن فعالیتهای کارمند برای ارزیابی عملکرد او آگاهی از چگونگی انجام اعمالی است که برای رسیدن به هدف انجام میگیرد اما ایراد این شاخص هم این این است که فرد تنها به کارهایی میپردازد که موجبات بهتر نشان دادن عملکردش میگردد. با توجه به مزایا و معایبی که شرح داده شد روشن است که یک سیستم ارزیابی هنگامی موثر خواهد بود که شامل هر دو معیار باشد. تنها از این طریق میتوان امیدوار بود سیستمی که برای ارزیابی عملکرد کارکنان طراحی گردیده است هم باعث ایجاد انگیزه بیشتر برای عملکرد بهتر گردد و هم با کمک به کارکنان در کسب مهارتهای لازم موجبات رشد و پیشرفت آنها را در سازمان فراهم آورد.
9) برای اینکه مصاحبه پایانی از اثربخشی بیشتری برخوردار باشد چه نکاتی را باید رعایت نمود؟
مرسوم است در پایان نتایج ارزیابی عملکرد کارمند به اطلاع او رسانده شود برگزاری این مصاحبه اطلاعاتی را به دست میآورد که در برنامهریزیها آتی که برای رشد و پیشرفت کارمند انجام میگیرد مثمرثمر باشد. توصیه شده است مصاحبه به گونهای باشد که موارد زیر در آن گنجانده شود.
1ـ نتایج حاصل از عملکرد مرئوس؛
2ـ مشاوره، راهنمایی و همکاری با مرئوس در تعیین اهداف بعدی؛
3ـ ارائه پیشنهاداتی در زمینه چگونگی نیل به اهداف؛
ـ خصوصیات شاخصهای ارزیابی عملکرد چیست؟
مشاغل، مختلف و متنوع هستند و هر یک ویژگیهای خاص خود را دارند. از این رو هرگز نمیتوان مجموعهای از شاخصهای بخصوصی را تعیین کرد که عمومیت داشته باشند و بتوان از آنها برای ارزیابی عملکرد کارکنان در هر شغلی استفاده نمود. به طور کلی شاخصهایی که برای ارزیابی عملکرد به کار برده میشوند باید خصوصیاتی داشته باشند که استفاده از آنها دقت، صحت و اثربخشی فرایند ارزیابی را افزایش دهد. این خصوصیات عبارتند از:
ـ بتوان به آن اعتماد کرد؛ یعنی اندازهگیری شاخص در زمانهای متفاوت، کم و بیش نتایج یکسانی را عاید سازد.
ـ تفاوتهایی که از نظر عملکرد میان کارکنان وجود دارد تشخیص داده، آنها را از یکدیگر مجزا نماید. بدیهی است که اگر شاخصی قادر به چنین تمایزی نباشد و عملکرد همه کارکنان را به یک شکل و کم بیش در یک سطح ارزیابی نماید، نتایج حاصل کمکی به مدیر در اتخاذ تصمیماتی چون افزایش پرداخت و ترفیع مقام نخواهد کرد.
ـ متصدی شغل قدرت تأثیرگذاری بر آن را داشته باشد. یعنی اگر فرد بخواهد و برای او فرصت و امکانات مناسب وجود داشته باشد، بتواند در جهت بهتر کردن آن بکوشد.
ـ برای کسانی که به بوسیله آن ارزیابی میشوند قابل قبول باشد.
ـ سیستم ارزیابی عملکرد هنگامی میتواند موثر باشد که از شاخصهای واقعی که ارتباط مستقیم با شغل دارند استفاده شود.
ـ طرق مختلف انجام ارزیابی عملکرد عبارتند از:
ـ ارزیابی سرپرست مستقیم: ارزیابی مرئوسان به وسیله رئیس مستقیم آنها، متداولترین شیوه ارزیابی است. از ویژگیهای آن عبارتند از: اولا سرپرست فرد در موقعیتی قرار دارد که به آسانی میتواند به طور مستقیم بر رفتار و عملکرد مرئوس خویش نظارت کند. ثانیاً میدانیم ک سرپرست یک واحد در سازمان، مسئول اداره آن واحد به طور موثر است و اگر این کار توسط وی انجام نگیرد باعث تضعیف موقعیتش میگردد. ثالثاً گفته شد که فرایند ارزیابی عملکرد و فرایند آموزش در سازمان رابطهای بسیار نزدیک و تنگاتنگ دارند و در واقع یکی از وظایف مهم سرپرست تربیت نیروی انسانی است.
ـ ارزیابی رئیس به وسیله مرئوس: مرئوس هر روز شاهد رفتار و کردار و عملکرد رئیس خویش است و به دلیل اجرای تصمیمات و دستوراتش در موقعیتی قرار دارد که میتواند درباره کاردانی و اثربخشی او قضاوت درستی داشته باشد. با این روش اولاً مدیر از نیازهای کارکنان آگاه میگردد. ثانیاً اطلاعاتی که از نتایج عملکردش به او داده میشود به وی کمک میکند تا مدیر بهتری شود ولی ایراد این شیوه هم این است که میتواند مبنای تصمیمات او به جای کارآیی و اثربخشی، کسب وجهه و محبوبیت در میان کارکنان گردد.
ـ ارزیابی همقطاران از عملکرد یکدیگر: ارزیابی همقطاران از عملکرد هنگامی مطمئن و قابل اعتماد است که اولاً ترکیب گروه همقطاران برای مدت زمانی نسبتاً طولانی به همان شکل باقی مانده، تغییری نکند. ثانیاً وظایفی که اعضای گروه انجام میدهند، مرتبط و وابسته به یکدیگر باشد. ثالثاً همقطارانی که عملکرد یکدیگر را ارزیابی مینمایند در رقابت مستقیم با یکدیگر برای دریافت همان پاداشها نباشند.
ـ ارزیابی گروهی: ممکن است سازمان به شکلی باشد که با دو یا چند واحد مختلف سازمانی در ارتباط باشد در این موارد معمولا از چند نفر از سرپرستان و مدیرانی که با کارمند و کار او آشنایی دارند دعوت میشود تا با تشکیل گروهی عملکرد وی را ارزیابی نمایند. در این روش هر یک از اعضاء ارزیابی را از زاویه تخصص خود بررسی مینماید به این صورت کار از زوایای مختلف بررسی میگردد. و عیب بزرگ این روش کم بودن نقش و اهمیت سرپرست مستقیم درارزیابی مرئوس است و همچنین گردآوری تعدادی از مدیران گرد هم در گروهی به دلیل مشغله مشکل است.
ـ ارزیابی از طریق خودسنجی: نکتهای که تیلور به آن اشاره دارد این است که معمولاً هیچکس به اندازه خود او به جزئیات کار خویش نیست. همچنین اگر معیار ارزیابی برای وی مشخص باشد بهتر از هر کسی میتواند عملکرد خود را بسنجد این درحالی است که این روش مناسبی نیست چون به ندرت میتوان کسی را پیدا کرد که بیطرفانه خود را ارزیابی نماید.
از هر کدام از روشهای ارزیابی میتوان به صورت مجزا یا ترکیبی استفاده نمود.
پاورپوینت-روانشناسی مدیریت-تعریف سازمان، عوامل مؤثر در شکل گیری رفتار، ارزشیابی رفتار سازمانی و انواع آن
تعریف روانشناسی مدیریت
در مورد روانشناسی مدیریت تعاریف مختلف و حتی برداشت هایی تا حدودی متفاوت ارائه داده اند از مجموعه اشاراتی که از آنها سخن رفت می توان نتیجه گرفت که : روانشناسی مدیریت عبارت است از زمینه مطالعاتی معینی که در چهارچوب آن ، رفتار مدیر و فرآیند رهبری از دیدگاه روانشناسی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. به یقین یک چنین مطالعه ای به ما امکان می دهد تا در حل مشکلات مدیریت از یافته- های روانشناسی مدد بگیریم و با استفاده از نظریه های آن ، به تجزیه و تحلیل مسائل مدیریت بپردازیم و گره های آن را باز کنیم.
باید در نظر داشت که مطالعات مربوط به روانشناسی مدیریت نه تنها موجب می- گردد که مدیر در اداره امور سازمان توانایی بیشتری پیدا کند ، بلکه استفاده از یافته- های علمی نیازهای مربوط به آن را امکان پذیر می سازد و با در نظر گرفتن یک چنین استفاده ملموس از روانشناسی مدیریت است که آن را شاخه ای کاربردی از دانش روانشناسی تلقی می کنند.
از لحاظ موضوع روانشناسی قسمتی از علوم اجتماعی است و بسیاری از مسایل که جامعه شناسان در آن تحقیق می کنند ، مورد علاقه روانشناسان نیز هست و از طرف دیگر تحقیقات روانشناسان مورد استفاده کلیه شعبه های علوم اجتماعی قرار می گیرد.
اهمیت مطالعات رواشناسی مدیریت
انسان موجودی اجتماعی است ، بطوری که بدون ارتباط با اجتماع ( اعم از اجتماعات حاضر و یا اجتماعات تاریخی و گذشته که با استفاده از تجربیات آن زندگی انسانی نمود پیدا می کند ) مفهوم زندگی بشر از بین می رود و حیات او با زیست حیوانات پست تفکیک ناپذیر می شود . به هر حال زندگی در اجتماع ، آدمی را به موجود سازمانی تبدیل کرده است ؛ و او برای ادامه حیات بشری ناگذیر است در اجتماعات متعددی عضویت و شرکت داشته باشد و با توجه به تاثیر مطالعات مربوط به دانش مدیریت در شکل گیری و دوام سازمانهای اجتماعی ، اقتصادی و .... می توان نتیجه گرفت که انسان معاصر در طول زندگی خود به دانش مدیریت متکی است و برای بهتر زیستن ( اداره صحیح سازمان ها ) گریزی جز رویکرد به مدیریت و مطالعه آن نمی باشد.
نارسایی های مربوط به مدیریت نه تنها کارکرد سازمان ها را مختل و در سازمان زندگی معاصر بشر اختلال ایجاد می کند ، بلکه هم چنین موجب می شود بر اثر عدم کارایی سازمانها و یا حتی پاشیدگی آن ها تلاش های افراد بشر بطور صحیح و اصولی پیوند نخورد و کوشش های آدمی در سازندگی جوامع به هدر رود و نیروی انسانی به عنوان گرانبهاترین سرمایه پایمال گردد .
مطالعه در زمینه روانشناسی مدیریت به ما این امکان را می دهد که تا با اصول، قواعد و تکنولوژی بهره برداری صحیح از نیروی انسانی ، فعال کردن خلاقیت ها و ایجاد جریان فکری در جامعه آشنا شویم و از طریق کاربرد یافته های روانشناسی موانع توسعه در زمینه ایجاد سیستم های فعال اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی ، آموزشی و فرهنگی را از میان بر داریم . از طریق ترویج یک چنین مدیریت مبتنی بر روانشناسی به ویژه در زمینه مدیریت آموزشی و تحقیقاتی است که باروری نسل های آینده امکان-پذیر خواهد شد و خلاقیت آنان به عنوان بزرگترین سرمایه ملی به کار گرفته خواهد شد.
روح و روان انسانها سرچشمهای است از انرژی که انگیزه، اشتیاق، پیشرفت و افتخارات از آن برمیخیزد و افراد را قادر میسازد کارهای ارزندهای به ثمر برسانند. این آرزوی هر مدیر است که با ایجاد انگیزه در مامورین و کارکنان اداره اش، نیروی درونی و نهفته آنان را از قوه به فعل درآورد و محیطی پرتحرک و بانشاط برای تجلی بهترین استعدادها فراهم کند. نقش فرد و ویژگیهای شخصیتی و رفتاری او بهعنوان یک انسان در سازمان در چند دهه اخیر مورد توجه خاصی قرار گرفته است و برای توفیق در این زمینه، علم روانشناسی با تمام ظرافت و توانمندی خود به یاری حوزه مدیریت آمده است. امروزه روانشناسی سازمانی (Organizational Psychology) یکی از رشته های مهم، کارآمد و مورد علاقه است.
ورود روانشناسی به عرصه پرفراز و نشیب مدیریت سبب شد تا با استفاده از نظریهها و مکتبهای گوناگون روانشناسی و با استناد و برقراری روابط انسانی به تبیین شخصیت و رفتار فرد در سازمان پرداخته شود و مفاهیمی مانند انگیزش، تشویق، و رفتار سازمانی مورد تاکید و دقت قرار گیرد. انسان گرامیترین گوهر آفرینش ولی در عین زمان ناشناختهترین آن است. رفتار آدمی تابع اندیشهها، احساسات، انگیزهها، خواستهای درونی و عوامل عاطفی و تربیتی اوست که در موقعیتهای مختلف بهصورتهای گوناگون ظاهر میشود. بهمین دلیل، برای آشنایی با ابعاد مختلف وجود آدمی و ایجاد یک ارتباط بهتر و ایجاد انگیزش و حفظ و تامین صحت روانی در افراد، آشنایی با علم روانشناسی و علوم رفتاری امری لازم و ضروری است.
خوشبختانه در قرون جدید، علم روانشناسی در حوزه کار مدیریت به فعالیتهای چشمگیری پرداخته است و از اواسط دهه ۱۹۲۰ روابط انسانی به صورت یکی از ارکان و راهبردهای مهم کاری در مدیریت تبدیل شده است. در مدیریت (Management)، راهبردهای روانشناسی از قبیل: شناخت تفاوتهای فردی، استعدادها، عوامل انگیزشی، برقراری روابط انسانی، چگونگی تشویق و تنبیه و… مدیران را در پیوند بیشتر با کارمندان و همتایان آنان یاری میدهد. موضوع این است که پیبردن به شیوههای نفوذ و برقراری ارتباط سازنده و سبکهای رهبری، مدیران و رؤسا را از حالت خشک و بیروح مدیریت بیرون آورده، به سمت مدیریت بانشاط و پرتحرک سوق داده، شور و اشتیاق، انگیزش، آرامش، پویایی، نوآفرینی و تغییر و تحول در کٌل سازمان تحت پوشش را افزایش داده و در نهایت به بالابردن کیفیت و بهرهوری بیشتر رهنمون میسازد.
از روانشناسی چند تعریف میتوان بیان کرد، ولی دو تعریف عمده از آن درینجا ارایه شده که هر یک جنبه ویژهای را نمایان میکند: بنابر تعریف اول، روانشناسی علم رفتار است. این تعریف که از سوی روانشناسان رفتارگرا ارائه شده است، انسان و سایر جانداران را از دیدگاه رفتاری آنان مورد مطالعه قرار میدهد. علوم رفتاری که به این جنبه روانشناسی بستگی دارد، رفتار را بیشتر مطالعه میکند تا ذهن و اندیشه و یا احساسات را، زیرا رفتار قابل مشاهده، ثبتکردنی، قابل اندازه گیری، و درخور مطالعه است. در این نوع روانشناسی اندیشهها، احساسها و درک افراد را از راه مطالعه رویدادهایی که بهصورت رفتار آشکار میشوند، مورد قضاوت قرار میدهد.
تعریف دیگری که از روانشناسی شده است، موضوع علم روانشناسی را مطالعه درباره ماهیت رفتار، استعدادها، عواطف و محصولات ذهنی میداند، یا در واقع روانشناسی را مطالعه ذهنیتها و احساسها و عواطف، و حالتهای روانی تعریف میکند و مکتب آنان به نام روانکاوی (تجزیه و تحلیل روان) و شاخه های مربوط به آن شناخته شده است.
برای چنین مطالعهای تنها مشاهده رفتار کافی نیست، زیرا هنگامی که دو نفر با یکدیگر جنجال میکنند و یا یک بیمار روانی رفتاری را از خود نشان میدهد، در پشت آن رفتار انگیزهها و دلایلی در کار است که ما از آن آگاه نیستیم. آنچه قابل مشاهده است رفتار است، نه انگیزههای رفتار و از این رو برای شناخت انسان نیاز به شناخت جنبههای ذهنی و احساسی او وجود دارد.
امروزه در مدیریت از هر دو تعریف استفاده میشود و برای شناخت روانی مامورین یک سازمان، عواطف، انگیزهها، استعدادها، شخصیت، و ذهنیتهای افراد مورد توجه و بررسی قرار میگیرد.
مدیریت را هم به گونههای متفاوت تعریف کردهاند. یکی از صاحبنظران این حوزه مدیریت را افزایش نفوذ در پذیرش عملی دستورات با راهنماییهای مشخص سازمانی میداند. جورج تری نیز رهبری و مدیریت را کوشش برای نفوذ در مردم که با علاقه و مشتاقانه برای رسیدن به اهداف گروه کوشش میکنند، میداند. بنابراین مدیریت فرآیندی (پروسه) است اجتماعی که با بهکارگیری مهارتهای علمی، فنی و هنری کلیه نیروهای انسانی و مادی را تنظیم و هماهنگ کرده و با استفاده از راهبردهای روانشناسی و برقراری روابط انسانی و فراهم آوردن زمینههای انگیزش و رشد از طریق نیازهای منطقی فردی و گروهی به اهداف سازمان کمک میکند.
موضوعات روانشناسی و بهویژه رفتار سازمانی و تاثیر آن در سالهای اخیر بیش از پیش مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است. شاید یکی از دلایل آن میزان دشواریهایی است که مدیران سازمانها در سلسله مراتب مختلف کاری خود با آن مواجه هستند.
امروزه بروز مشکلات و فشارهای روحی و روانی ناشی از زندگی ماشینی روابط همه افراد را تحتالشعاع خود قرار داده است که برای کاهش اینگونه فشارها و اضطرابها، تکنیکهای علوم رفتاری در روانشناسی میتواند مددرسان و یاریدهنده همه افراد در سازمانها و خصوصا مدیران باشد. هر سازمانی علاوه بر لزوم در دستداشتن منابع مادی و مالی نیاز به نیروی انسانی ماهر، بااستعداد، توانمند، توانا، باانگیزه، کوشا، متعهد، و با علاقه دارد.
به نظر دانشمندان مدیریت (کنز و کان) مدیران نباید فقط در پی جذب نیروی انسانی (قوای بشری) برای ادارات خود باشند، بلکه باید در حفظ و نگاهداری این منابع نیز کوشش فراوان بهکار برند و باید کاری کنند تا مامورین در حالی که کار و وظیفه خود را انجام میدهند، نوعی وابستگی و دلبستگی نیز به کار و سازمان پیدا کنند و به عبارت دیگر سازمان را همچون خانه خود دوست داشته و در آن احساس امنیت و آسایش که از نیازهای اساسی هر انسانی بهشمار میآید، داشته باشند.
بنابراین برای آنکه سازمان و اداره ای موثر باشد، مدیر باید جنبههای انگیزشی و تشویقی کار، مشارکت در کار و استفاده از عوامل روانی و رفتاری را در مناسبترین بخشهای برنامه کاری خود جای دهد. شناخت و تامین درست نیاز مامورین یکی از مهارتهای ارزنده مدیریت به شمار میآید.
روابط انسانی به معنای برقراری رابطه مثبت، هدفدار و سازنده با پذیرش شخصیت، تفاوتهای فردی و نیازهای افراد سازمان و علاقهمندبودن به نیازها، علایق، استعدادها و تواناییهای آنان است که توجه به این موارد استفاده از تکنیکهای مهم در علم روانشناسی است. رابطه انسانی با دلسوزی و احساس مسوولیت نسبت به مامورین درون سازمان و ایجاد جو اجتماعی در شرایط مطبوع و خوشایند و همراه با محیط تفاهم و درک متقابل بهوجود میآید.
روابط انسانی در دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. از نظر دیدگاه جامعهشناسی، ارتباطهای انسانی و شیوه مشترک زندگی و آگاهی از هدف، سه عامل سازنده جامعه به حساب میآید. ازدیدگاه روانشناسی اجتماعی مساله عمده انسان، بقا نیست؛ بلکه یادگرفتن نحوه زیستن باخودش است، انسان حاصل روابط و پیوندهایش با دیگران است و اگر قرار باشد شناختی از وی به دست آوریم، باید او را در این چارچوب بشناسیم.
در تاریخ تحول مدیریت، نظریه روابط انسانی جایگاه ویژهای دارد. این نظریه در دهه ۳۰ میلادی نضج گرفت و در دهه بعد تکامل یافت. در نظریه روابط انسانی، موثرترین عامل در ارتقای تولید و کارایی سازمان، نحوه تشکل افراد در قالب گروهها (گروپها، دسته ها) و نوع روابط بین آنها است. از دیدگاه مدیریت، روابط انسانی عبارت است از برانگیختن افراد در سازمان بهمنظور ایجاد همکاری از نوعی که نیازمندیهای افراد را برطرف سازد و موجبات تحقق اهداف سازمان را فراهم آورد. در مدیریت آموزشی نیز روابط انسانی یعنی، توان برقراری ارتباط انسانی با معلمان و مامورین از طریق پذیرفتن وجوه شخصیت، ویژگیهای فردی و همه تفاوتهایی که احتمالا با شخص مدیر دارند (و با وجود آوردن این احساس که مدیر یا رییس به آنها توجه کرده، وضعیت شان را درک نموده، از مشکلات و دغدغه های شان آگاه بوده و برای حل آنها جدی است). نقش روابط انسانی در مدیریت و خصوصا در مدیریت آموزشی بسیار جدی و اساسی است، به طوری که روابط انسانی در این نوع مدیریت، عاملی اثرگذار محسوب میشود که از دو بعد بر کیفیت عملکردهای مدیر موثر خواهد بود.
از یک سو عوامل تولید سیستمی در نظامهای آموزشی نیازمند برقراری، حفظ و تکوین رفتارهای مناسب انسانی است و معلمان، مشاوران، سرپرستان، مامورین دفتری و اداری جز این دسته از عوامل قرار میگیرند. از سوی دیگر مواد خام که تولید روی آنان صورت میپذیرد نیز مترصد دریافت و جذب انسانیترین و اصیلترین رفتارهایی است که مدیریت اعمال میکند. رفتار سازمانی مناسب برگرفته از روانشناسی روابط انسانی و مدیریت آموزشی، نهتنها موجد آثار آنی خواهد بود، بلکه به دلیل خاصیت فوقالعاده پذیرندگی مواد خام (درون دادهها)، تاثیر عمیق و پایداری در درازمدت برجای خواهد گذاشت. به نظر روانشناسان احتیاجات روانی افراد به اندازه احتیاجات جسمی در صحت روحی و جسمی آنان تاثیر دارند و به همان اندازه اساسی و ضروری هستند.
موضوع صحت روانی به سالم و متعادل بارآوردن شخصیت انسانها از طریق فراهمآوردن محیط مناسب برای تامین نیازها و شکوفایی استعدادها برمیگردد. به همین دلیل، در تعریف صحت روانی آمده است که صحت روانی عبارت است از پیشگیری از پیدایش بیماری روانی و سالمسازی محیط روانی تا افراد جامعه (سازمان) بتوانند با برخورداری از شخصیت و روان متعادل با عوامل محیط خود رابطه برقرار کرده و در راه تامین نیازها، شکوفایی استعدادها و رسیدن به اهداف متعالی فردی و اجتماعی خود بکوشند. چنانچه سازمانی بتواند زمینههای تامین صحت روانی را فراهم آورد، شخصیت و روان افراد متعادل میشود و میتوانند با یکدیگر و همچنین با عوامل محیطی، روابطی مطلوب برقرار سازند. بدین ترتیب اگر مدیر در درون سازمان خود مانند مکتب، صحت روانی را تامین کند شاگردان، معلمان و مامورین اداری روابطی مطلوب و منطقی و بر پایه روابط انسانی سازنده با هم خواهند داشت.
این سبب بهبود کیفیت در تعلیم و تربیه (آموزش و پرورش) و فضایی آکنده از شور و نشاط، تحرک و پویایی و امنیت، عشق و علاقه به حضور در محیط سازمان که در نتیجه منجر به سلامت روحی و روانی کلیه نیروهای اصلی میشود و مسلم است که این روند تفکر خلاق، پیشرفت و توسعه را به همراه خواهد داشت.
نتیجه گیری
روانشناسی مدیریت بطور کلی به بررسی مسائل و جنبه های روانشناختی مدیریت می پردازد. یک مدیریت موفق و خوب با استفاده از تکنیکها و روشهایی که نتیجه یافته های روانشناسی در حوزه مدیریت است می تواند به اثر بخشی برسد. روانشناسی مدیریت نهایتا در موارد ذیل نتیجه گیری میگردد:
یکی از حوزه های مهم که در روانشنا
نظام ترفیعات و ارزشیابی عملکرد کارکنان
مقدمه
ارزشیابی عملکرد کارکنان تحت عناوین نظام ترفیعات ، تعیین شایستگی و ارزیابی عملکرد و نظایر اینها در اغلب سازمانها و شرکتهای دولتی و خصوصی مطرح است .ارزشیابی ابزار موثری در مدیریت منابع انسانی است که با انجام صحیح و منطقی آن ،ضمن آن که سازمانها با کارایی به اهداف خود می رسند، منافع کارکنان نیز تامین می گردد.در جریان ارزشیابی عملکرد، یک مدیر، رفتارهای کاری کارکنان را ازطریق سنجش ومقایسه آنها با معیارهای ازپیش تنظیم شده ارزیابی می کند، نتایج حاصله را ثبت می کند وآنها را به اطلاع کارکنان سازمان می رساند "رفتار سازمانی ، ص 479". انجام صحیح ودقیق مراحل ارزشیابی امری نسبتا مشکل است زیرا کار ارزشیابی مستلزم نوعی قضاوت و داوری درباره رفتار و عملکرد افراد است ، بنابراین انجام ارزشیابی با کیفیت و روشی که کمترین آثار سوء را داشته باشد ضرورت دارد. در تعدادی از سازمانها و شرکتها امرارزشیابی جنبه ظاهری و تشریفاتی پیدا می کند و نتایج موردانتظار از آن حاصل نمی شود.بیشتر روشهای معمول ارزشیابی حالت ذهنی و کیفی دارند. همین امر سبب عدم رضایت و ناخرسندی کارکنان می گردد. در بسیاری از موارد مشاهده می شود بنابه دلایل متعددشخصی و سازمانی ، معیارهای کیفی ارزشیابی به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه با تعصب حمایت از کارکنان خاص و انحراف از اهداف ارزشیابی همراه است . اگر کارکنان سازمان به این نتیجه برسند که اعطای ترفیعات و شایستگی و پرداخت پاداشها بر معیارهای عملکردی استوار نبوده و برمبنای ارزشیابی واقعی صورت نگیرد، اثرات زیانبار و مخربی بر عملکرد آنان خواهد داشت . تاخیر ورود، غیبت ، ترک کار و اتلاف منابع ، سالانه مبالغ هنگفتی زیان به سازمانها وارد می آورد. همچنین عملکرد ضعیف کارکنان ، اثرات منفی وزیانباری بر رهبری و کارکنان سازمان به جای می گذارد. به طوری که امروزه بخش مهمی ازوقت مدیران صرف تفکر درباره چگونگی اقدام درمورد افراد کم کار می شود.
با استفاده از نظام صحیح ارزشیابی عملکرد می توان تاحدودی بر این مشکلات فائق آمد، سازمان را در تحقق اهداف آن کمک کرد و انگیزه تلاش بیشتر را در کارکنان فراهم ساخت .
اهداف ارزیابی عملکرد
بدون تردید انتصابات به جا و متکی بر ضوابط معین و وجود امکانات لازم برای ارتقاو پیشرفت شغلی ، افزایش عملکرد کارکنان را درپی خواهد داشت . اگر ترفیعات به درستی انجام گیرد، قدم موثری در بروز استعدادهای درونی افراد است . استفاده صحیح از نظام ترفیعات موجب می شود تا سازمان از توانائیهای کارکنان خود به بهترین نحو استفاده کندو کارکنان لایق و موفق را از کارکنان نالایق باز شناسد. ازطرف دیگر وجود سیستم ترفیعات می تواند موجب تشویق عملکردهای افراد شود. اگر کارکنان متقاعد شوند که کارایی و عملکرد بالا، آنان را به سمت ارتقا سوق می دهد، نهایت ذوق و استعداد خود رابروز خواهند داد. لذا عامل موثر نظام ترفیعات می تواند منتج به کارایی بالای سازمان وافزایش سطح تولید و تقویت روحیه کارکنان شود.
مدیران سازمانها با ارزشیابی عملکرد کارکنان از یک سو ضمن شناسایی نیروهای مازاد می توانند نسبت به جابجایی ، نقل وانتقال و خاتمه بخشیدن به خدمت آنان تصمیم گیری کنند و ازسوی دیگر با شناسایی استعدادهای نهفته کارکنان نسبت به ارتقا،ترفیع ، انتصاب و اعطای پستهای بالاتر اقدامات لازم به عمل آورند. با استفاده از ارزشیابی عملکرد، نارسائیهای مهارتی و نقاط قوت و ضعف کارکنان توسط مدیران شناسایی می شود تا براساس آن برنامه های آموزشی برای ارتقا علمی آنان اجرا گردد. ارزشیابی عملکرد همچنین محکی برای ارزیابی برنامه های آموزشی سازمانها محسوب می گردد واز آن طریق می توان پی برد کدامیک از برنامه های آموزشی ، اثربخش ، قابل اعتماد و معتبراست .
همچنین با استفاده از ارزشیابیهای عملکرد کارکنان می توان پایه یا مبنایی برای تخصیص پاداش تعیین کرد. پاداش مبتنی بر عملکرد، رضایت کارکنان با لیاقت را به همراه دارد و آنها را تشویق می کند تا در سازمان بمانند، زیرا آنها محیطی را دوست دارند که درآن به عملکردشان پاداش داده شود."STREERS AND PORTER, 1998"از اهداف مهم دیگرارزشیابی عملکرد، ارائه بازخور درمورد نتایج کار کارکنان است . بازخور لازم درباره عملکرد هر کسی باید بلافاصله بعداز هر رویداد به وی داده شود تا نیروی لازم را برای تداوم کار فراهم کند.
مقاصد و کاربردهای مختلف نظام ترفیعات و ارزشیابی عملکرد را می توان به صورت جدول زیر نشان داد:
معیارهای ارزشیابی عملکرد
شاخصهایی که مدیران برای ارزشیابی عملکرد کارکنان انتخاب می کنند باتوجه به نوع فعالیت سازمانها متفاوت است . سه دسته از شاخصهای شناخته شده در این زمینه که اکثر مدیران موسسات آنها را ملاک ارزشیابی کارکنان قرار می دهند شامل نتایج کار فردی ،رفتارها و ویژگیهای کارکنان است . اگر قرار باشد هدف "و نه وسیله " موردتوجه باشد، درآن صورت مدیریت باید نتیجه کار کارگر با کارمند را ارزیابی کند و از معیارهایی چون میزان تولید، ضایعات و بهای تمام شده هر واحد محصول استفاد کند. رفتار کارکنان ازقبیل نحوه برخورد با ارباب رجوع ، شیوه رهبری و یا نقشی که هریک از کارکنان درعملکرد گروه و سازمان به عهده دارند به عنوان ملاک ارزیابی مدیران به کار می رود.ویژگیهای کارکنان از قبیل نشان دادن اطمینان ، هوشیاری ، صمیمی بودن و داشتن تجربه در کار، امروزه در اغلب سازمانها به عنوان شاخصهایی برای ارزشیابی سطح عملکردکارکنان مورد استفاده قرار می گیرد"KOONTZ, P 132".
به طورکلی باید معیارهایی برای ارزیابی کارکنان ملاک عمل قرار گیرد که به صورت واقعی با موفقیت یا شکست آنها در کارشان ارتباط داشته باشد. در بسیاری از سیستم های ارزشیابی ، از معیارهای کمی و عینی اجتناب می گردد و معیارهای کیفی و ذهنی ملاک عمل قرار می گیرد. توجه به ارزیابیهای ذهنی به تعصب و خطاهای روانی ارزیابی کننده منجر شده انحرافاتی ازقبیل خطای هاله ای ، خطای شبیه سازی ، خصوصیات فردی ارزیاب ، اشتباهات مربوط به سختگیری یا آسان گیری بیش ازحد، تمایل به کانون قدرت یامرکز نفوذ و تعصبات دیگر را درپی دارد.
ملاکهایی که برای ارزشیابی عملکرد انتخاب می گردند، باید باتوجه به سطوح سازمانی و درجات شغلی افراد فرق می کند. در ارزشیابی مدیران و سرپرستان بایدعواملی ازقبیل برنامه ریزی ، سازماندهی ، هماهنگی ، رهبری ، نظارت ، قضاوت ،تصمیم گیری در شرایط بحرانی ، قوه ابتکار، ارتباطات ، آگاهی از مسائل سیاسی ومشارکت دادن کارکنان در تصمیم گیری موردتوجه قرار گیرد. در ارزشیابی کارکنان عادی ،عواملی همچون کاردانی و مهارت ، خلاقیت و نوآوری شخصیت ، مسئولیت پذیری ،صداقت ، حسن شهرت ، توجه به معیارهای اخلاقی ، اعتمادبه نفس ، وجدان کاری ،قانون گرایی و انضباط اداری ، پیشرفت و تسلط بر کار، قوه ادراک و استدلال ، قدرت فراگیری و تاثیرات آموزشهای حین خدمت ازجمله عوامل مهمی هستند که بایستی به نوعی مدنظر قرار گیرند.