مقایسه سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با مادران کودکان عادی
وجود یک جامعه سالم از نظر بهداشت روان، وابسته به سلامت اجزا کوچکتر آن جامعه مانند مجامع، گروهها و خانوادههای موجود در آن جامعه است وجود خانوادههای سالم ودارای سلامت روان میتواند تاثیر بسزایی در سلامت روانی موجود و ایجاد بهداشت روانی در آن جامعه داشته باشد، زیرا نهاد خانواده به خودی خود یک جامعه کوچک است و هر گونه تغییر مثبت یا منفی در آن، در جامعه بزرگ انسانها تاثیر مستقیم و موثر دارد و ثبات و بیثباتی خانواده بطور مستقیم بر ثبات یا بیثباتی جامعه تاثیر دارد.
کودک عامل گسترش نسل است و تولد هر کودک میتواند بر پویایی خانواده اثر بگذارد، والدین و دیگر اعضای خانواده باید تغییرات متعددی را جهت سازگاری با عضو جدید تحمل کنند. تولد یک کودک ناتوان[1] بر خانواده میتواند اثرات عمیقی داشته باشد، زیرا خصوصیات کودکان و نوزادان معلول[2] حدود انتهایی رفتار است و از آنجایی که معلولیت و رفتارهای ناشی از آن امری ثابت و پایدار میباشد، این امر بر تعاملاتی که کودک با والدین و خواهران و برادران خود دارد، تاثیر میگذارد (هالاهان وکافمن[3]، 1998).
مراقبتهای اضافی که برخی از کودکان معلول به والدین تحمیل میکنند، برنحوه تعامل والدین تاثیر میگذارد. بروز معلولیت در فرزندان اختلالات عاطفی و مشکلات اقتصادی زیادی را در خانواده ایجاد میکند، بنحوی که یکایک افراد خانواده دچار بحرانهایی ناشی ازوجود فرد معلول میشوند.
روابط دچار سردی وتیرگی میشود و روابط اجتماعی خانواده نیزمحدود میگردد. سایر فرزندان دچار مشکلات عاطفی و اجتماعی میگردند و بطور کلی بهداشت روانی خانواده که ضامن سلامت کودکان و سرمایههای فردی-اجتماعی است به شدت به مخاطره میافتد هر چند خانوادههای کودکان معلول فشار روانی بیشتری را تجربه میکنند ولی سازگاری زناشویی بالاتری را از خود نشان میدهند(حسین نژاد، 1375).
در تحقیق حاضر سعی محقق بر روشن کردن این موضوع است که آیا حضور کودک عقب مانده ذهنی در خانواده میتواند بر سازگاری اجتماعی مادران اثرات منفی داشته باشد یا نه؟
فهرست مطالب:
فصل اول : کلیات تحقیق
مقدمه
بیان مسئاله
اهمیت و ضرورت تحقیق
فرضیات پژوهش
تعریف واژه ها
فصل دوم : پیشینه تحقیق
چهار چوب پنداشتی
مروری بر مطالعات پیشین
مفهوم عقب ماندگی ذهنی از دیدگاه متحولی پیاژه
تعریف عقب ماندگی ذهی
طبقه بندی
شدت عقب ماندگی
انتظارات تربیت پذیری
ویژگی ها و اختلال های توأم
عوامل زمینه ساز
شیوع
دوره یا سیر
سیستم طبقه بندی خانواده
روی آوردهای خانواده های دارای کودک استثنایی ناتوان
خصوصیات خانواده دارای کودک معلول
ابعاد تأثیر گذار کودک استثنایی بر خانواده
تأثیر کودک معلول بر واکنش های اولیه والدین
انواع واکنش های نخستین والدین
مسایل زناشویی
پذیرش یا طرد کودک معلول
سازگاری خانواده کودکان معلول
سازگاری اجتماعی
ملاک و معیار سازگاری اجتماعی
برخی از خصوصیات انسان سازگار
عوامل مؤثر در سازگاری اجتماعی
دیدگاه ها در مورد سازگاری اجتماعی
مروری بر مطالعات پیشین
فصل سوم : روش شناسی تحقیق
روش پژوهش
نوع پژوهش
جامعه پژوهش
معیارهای انتخاب افراد مورد مطالعه
معیارهای حذف نمونه
روش نمونه گیری
حجم نمونه و شیوه محاسبه آن
مکان و زمان انجام تحقیق (محیط پژوهش)
متغیرها و نحوه سنجش آنها
پایایی و اعتبار مقیاس سازگاری اجتماعی (SAS)
روش جمع آوری دادها
روش تجزیه و تحلیل داده ها
ملاحظات اخلاقی
منابع
مقدمه
در طول تاریخ بشری معلولان ذهنی همواره به عنوان مهجورترین اقشار جامعه پنداشته شده اند. برچسب هایی هم چون بیمار ناقص الخلقه و دیوانه القابی بوده است که در طول زمان در جوامع مختلف رواج داشته است. ولی در سال های اخیر عقب ماندگی ذهنی به عنوان یک بیماری مانند سایر بیماری ها قلمداد مبی شود.
کم توانی حالتی است که در آن کارکرد عمومی هوش فرد به میزان چشمگیری زیرحد متوسط است و با تخریب همزمان رفتار انطباقی همراه است و در حین دوره رشد و پیش از 18 سالگی بروز می کند.
مفهوم کم توانی ذهنی، شامل نقایصی در توانایی شناختی و رفتارهای لازم برای عملکردهای شخصی و اجتماعی ( کارکرد انطباقی ) است. همه افرادی که در یک سطح هوشی قرار دارند، از لحاظ کارکرد انطباقی در یک سطح قرار ندارند.
فهرست مطالب
مقدمه کم توانی ذهنی چیست؟ حوزه های کارکردهای انطباقی علل کم توانی ذهنی آیا کم توانی ذهنی قابل پیشگیری است؟ کم توانی ذهنی خفیف کم توانی ذهنی متوسط کم توانی ذهنی شدید کم توانی ذهنی عمیق درمان ویژگی های کودکان کم توان ذهنی شکل ظاهری قد و وزن مهارت های حرکتی درشت و ظریف کم مهارتی یا تنبلی حرکت بینایی و شنوایی لامسه، بویایی و چشایی آسیب پذیری جسمانی دستگاه گویایی و تکلم محدودیت در خزانه لغات و واژگان توجه و پردازش اطلاعات حافظه محدودیت در تفکر انتزاعی (تفکر، استدلال و رشد مفاهیم) مفهومانتقال یادگیری نگرش انگیزش اعتماد به نفس احساس خود ارزشمندی خود مدیریتی مهارت های اجتماعی منابع
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی نمایش عروسکی بر افزایش مهارت های اجتماعی دختران آموزش پذیر 12- 8 سال انجام شد. یکی از بارزترین مشخصات این افراد، ناتوانی برقراری ارتباط موثر با جامعه است .
مطالعه از نوع تجربی حقیقی بدون پیش تست بود.گروه نمونه این پژوهش متشکل از 30 دختر آموزش پذیر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند که از میان آن ها 15 نفر به گونه تصادفی به گروه آزمایش و بقیه به گروه کنترل تخصیص یافتند.گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت نظر محقق تحت آموزش مهارت های اجتماعی با استفاده از نمایش عروسکی قرار گرفت و گروه کنترل روند عادی کلاس را طی کرد.بعد از پایان مداخله آزمون رشد اجتماعی واینلند از مادران هر دو گروه گرفته شد و داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج نشان داد که نمایش عروسکی موجب افزایش مهارت های اجتماعی ، مهارت ها ی ارتباطی و مهارت های روزمره زندگی شده ا ست(p<0 01).="" این="" نتیجه="" با="" یافته="" های="" پژوهش="" های="" دیگر="" تطابق="" دارد="" و="" قابلیت="" نمایش="" عروسکی="" را="" در="" افزایش="" مهارت="" های="" اجتماعی="" نشان="" می="">0>
کلید واژه ها : نمایش عروسکی ، مهارت های اجتماعی ، کم توانان ذهنی ، دختران کم توان آموزش پذیر.
فهرست مطالب
فصل اول 1
مقدمه 2
بیان مساله 3
اهمیت و ضرورت پژوهش 7
تعریف مفهومی و عملیاتی پژوهش 9 متغیر مستقل 9 متغیر وابسته 10 اهداف پژوهش 10
هدف کلی 10اهداف اختصاصی 10
اهداف کاربردی 10
فرضیه های پژوهش 11
فرضیه اصلی 11
فرضیه های فرعی 11فصل دوم 12مقدمه 13تاریخچه کم توانی ذهنی 14تعاریف کم توانی ذهنی 15 طبقه بندی کم توانی ذهنی 21
کم توانان ذهنی آموزش پذیر 21
کم توانان ذهنی تربیت پذیر 21
کم توانان ذهنی حمایت پذیر 22
طبقه بندی بر اساس دیدگاه انجمن روانپزشکی آمریکا 22
طبقه بندی بر اساس دیدگاه سازمان بهداشت جهانی 23
علل کم توانی ذهنی 23
خصوصیات کم توانی ذهنی خفیف 25
مهارت های اجتماعی 26
عوامل انتخاب مهارت های اجتماعی 29
آموزش مهارت های اجتماعی به کم توانان ذهنی 29
نقش و اهمیت هنر 31
تعریف نمایش 32
خاستگاه نمایش 34
نمایش به عنوان درمان 36
نمایش عروسکی و انواع آن 42
عروسک های سایه ای 42
عروسک های دستکشی 43 عروسک های میله ای 43 عروسک های انگشتی 44 عروسک های خیمه شب بازی و اسباب بازی های پارچه ای 44
تحقیقات انجام شده در خارج از کشور 47
تحقیقات انجام شده در داخل کشور 53 فصل سوم 58طرح پژوهش 59جامعه آماری 60
روش نمونه گیری 61 ابزار پژوهش 61
قلمروها و زیر قلمرهای واینلند 63
قلمرو ارتباطی 63
قلمرو مهارت های زندگی روزمره 63
قلمرو اجتماعی شدن 64
قلمرو مهارت های حرکتی 64
قلمرو رفتارهای ناسازگار 64
روش تجزیه و تحلیل داده ها 65
روش اجرا 65
ملاحظات اخلاقی 70
فصل چهارم 71
مقدمه 71
آمار توصیفی 71
آمار استنباطی 73
فصل پنجم 76
مقدمه 77
بحث و نتیجه گیری 77
محدودیت های پژوهش 81
پیشنهادات پژوهش 82
پیوست ها 83
در مورد کودکان استثنایی باید گفت که به طور کلی دستگاه عصبی کودک به درجه رشد و کمال بزرگسالان نرسیده و چون رشد ادامه دارد و به عبارت در حال تغییر و تحول است لذا رفتار نیز به همان منوال در تحول و تغییر خواهد بود. در کودکان استثنایی واکنشها ویژگی های خاص دارند، چون کودک رشد فکری کامل ندارد لذا نمی تواند بر رفتارهای خود مانند بزرگسالان کنترل داشته باشد یا اگر عمل خلافی از او سر زند احساس گناه و تقصیر کند.
این کودکان در مقابل فشارهای زندگی واکنشهای نسبتاً سریع و شدید نشان می دهند و به همان سرعت هم وقتی نشانه های زندگی از بین رفت بهبود می یابند. از آنجا که وابسته و متکی به دیگران هستند و در واقع از نظر شخصیتی نارس و نابالغند لذا در مقابل فشار و ناراحتی تنها کاری که خواهند کرد اختلالات رفتاری است که وسیلة بیان کودک است.
اگر کودک سن کمتری داشته باشد در ارتباط با دیگران بیشتر در زحمت بوده و حتی وقتی قادر به تکلم است چون دایره اطلاع بر لغات محدود است و اصولاً قادر به درک و بیان مفاهیم کلی نیست و در بیان احساسات خود دچار مشکل است لذا اختلالات رفتاری و روانی شدیدتری از خود نشان می دهد.
زبان کودک را نه دیگران می فهمند و نه پزشک معالج. کودک نمی تواند از احساسات خود مانند ترس و اضطراب، احساس محرومیت و شکست صحبت کند ولی می تواند آنها را به زبان علائم جسمانی مانند بیقراری، امتناع از رفتن به مدرسه بهانه گیری و نظایر آن بیان کند.
پس پررفتار غیر عادی کودک یا علائم جسمانی را به خصوص اگر علت بخصوص نداشته باشد باید به عنوان واکنش نسبت به شرایطی که در اطراف اوست در نظر گرفت.
کودک باید از مراحل مختلف رشد عبور کند، توقف یا عدم رشد کافی و به اصطلاح تثبیت که در کودک خیلی شایع است موجب اختلال به درجات مختلف می شود و کودک در مقابله با مرحله بعدی رشد دچار مشکل می شود، که بررسی و کشف اختلالات رفتاری کودکان و تغییر علائم روانی آنان یکی از مشکلات مهم روان شناسی و روان پزشکی کودک است.
لغت استثنایی اصولاً یک اصطلاح آموزشی است و مربیان آموزش و پرورش و مشاوران راهنمایی در زمرة اولین کسانی هستند که به محدودیتهای یادگیری، عاطفی، شخصیتی، اجتماعی و مشکلات این افراد پی می برند و باید نسبت به رفع آنها با روشهای موجود و همچنین پیشگیری از اقدامات آتی اقدام نمایند.
در اینکه تمام کودکان افراد استثنایی هستند شکی نیست. هیچ کودکی عیناً شبیه کودک دیگر نیست و هر کودکی خصوصیات منحصر به فرد خود را دارد، اگرچه این وضع تنها در کودکان صدق نمی کند ولی عده ای از کودکان به اندازه ای با کودکان دیگر فرق دارند که باید توجه مخصوص به آنها مبذول داشت. این انحراف به طور کلی در تمام خصوصیات جسمانی، عاطفی، عقلانی و اجتماعی آنها دیده می شود که باعث اشکال و مانعی بزرگ در سازگاری آنها با محیط اجتماع می گردد و به همین منظور به این دسته از افراد اجتماع استثنایی می گویند.
به طور کلی این کودکان را از 3 نظر مورد مطالعه قرار می دهند:
1) آنهایی که از بدو تولد به علت ناراحتی های ارثی واختلالات مادرزادی بیماری مشخصی دارند مانند سندرم دان، هیدروسفالی، میکروسفالی و ...
2) کسانی که از ابتدا با وسایل تشخیص می توان به بیماری آنها پی برد مانند:
دررفتگی مادرزادی لگن، اختلالات متابولیکی و اختلالات غدد مترشحه داخلی (هیپوتیروئیدیسم)
3) افرادی که نقص عضو و بیماری آنها در طول رشد کودک مشخص می شود مانند: فلج مغزی، عقب ماندگی ذهنی، اختلالات شنوایی، بینایی و وجود ضایعات و آسیبهای مغزی مختصر که باعث اختلال در عملکرد مغز مانند اختلال Minimal brain dysfunction در خواندن، نوشتن، حافظه و سازگاری و ... کودک می شود.
نکتة مهم این که پیروزی و موفقیت بیمار فقط به میزان معلولیت بستگی ندارد بلکه میزان تواناییهای بیمار در به حرکت در آوردن اعضای سالم برای جبران قسمتهای ناتوان، میزان فعالیت و پشتکار، محیط خانواده و کاردانی مربیان نیز در این امر دخالت دارند.
در میان کودکان استثنائی، یعنی افرادی که به لحاظ ویژگیهای خاص جسمانی، ذهنی، عاطفی و روانی، در برخورداری مطلوب از تسهیلات و امکانات مختلف جامعه، بویژه آموزش و پرورش نیازمند توجه و حمایت فوق العاده می باشند. کودکان و دانش آموزان عقب مانده ذهنی به واسطه همان پیچیدگی خاص پدیده هوش و عقب ماندگی هوشی جایگاه قابل ملاحظه ای دارند.
تاریخ گذشته ما نشان می دهد که وظیفه کودکان عقب مانده ذهنی به عهده خانواده او و مؤسسات خصوصی بوده است ولی امروزه عرفا به عنوان یک وظیفه مدرسه پذیرفته است.
آموزش و پرورش کودکان عقب مانده ذهنی با استفاده از روش های مناسب هم برای فرد و هم برای جامعه ارزشمند است.
عقب مانده های ذهنی در سایه یک برنامه آموزشی که مطابق نیازها و استعدادهای آنها تعیین شده باشد می توانند: 1) زندگی کاملتر و از نظر شخصی رضایت بخشتری را بگذرانند.
2) شناخت بهتری از مسائل خود به دست آورده و سازگاری بیشتری نسبت به آنها از خودشان نشان دهند.
3) از نظر اجتماعی پیشرفت کنند.
4) از نظر اقتصادی استقلال بیشتری کسب نمایند.
آموزش دادن کودکان عقب مانده ذهنی هم از نظر دولت و هم از نظر جامعه کاری است مقرون به صرفه هزینه هایی که دولت برای تهیه برنامه های آموزشی این کودکان متحمل می شود تا بتواند در آینده به طور کامل یا به طور نسبی از خود مراقبت نماید کمتر از مبالغی است که برای نگهداری آنها در مؤسسات و انجمن های دولتی ویژه عقب مانده ها اختصاص داده می شود.
مطالب موجود درباره کودکان استثنایی از منابع گوناگون تهیه شده است زیرا این کودکان مورد علاقه پزشکان روان شناسان و جامعه شناسان و سایر کسانی می باشند که در زمینه های مربوط کار می کنند.
فهرست مطالب
فصل اول
مقدمه 3
تاریخچه کودکان ع.ذ 10
تعلیم و تربیت چیست؟ 21
مراحل هدف های آموزشی 22
طبقه بندی هد فهای تربیتی در حیطه یادگیری 24
سطوح یادگیری در حیطه شناختی 26
سطوح یادگیری در حیطه عاطفی 26
سطوح یادگیری در حیطة روانی – حرکتی 27
تعریف آموزش 28
تعریف یادگیری 28
مقایسه آموزشی و یادگیری 29
فصل دوم:مشخصات محل کارورزی
مشخصات محل کارورزی و مدرسه 33
مشخصات دانش آموزان 36
برنامه هفتگی کلاس 37
مشخصات کلاس 37
سطح تحصیلات معلمان و کارکنان مدرسه 38
فصل سوم: درس علوم
مشاهدة تدریس درس علوم 40
فعالیتهای مربوط به ارائه درس 44
جدول طرح درس علوم 46
گزارش تدریس علوم 47
جدول طرح درس علوم 53
سؤالات امتحان 54
فصل چها رم درس فارسی
مشاهده تدریس درس فارسی 57
فعالیتهای مربوط به ارائه درس 60
جدول طرح درس فارسی 63
گزارش تدریس فارسی 64
جدول طرح درس 70
سؤالات امتحانی و نتایج آن 71
فصل پنجم: درس ریاضی
مشاهده تدریس درس ریاضی 74
جدول طرح درس ریاضی 77
فعالیتهای مربوط به ارائه درس 78
گزارش تدریس ریاضی 80
جدول طرح درس ریاضی 84
سؤالات امتحان ریاضی و تحلیل آنها 85
نتیجه گیری
خانواده یک نظام اجتماعی است و فرزند عقب مانده ذهنی نیز یکی از اعضای این نظام و سیستم اجتماعی می باشد و این دو نه تنها بر یکدیگر بلکه با سایر اعضای خانواده ، نیز دارای تاثیر متقابل و تعامل می باشند که این تاثیر هم می تواند جنبه مثبت و هم جنبه منفی داشته باشد (داور منش و شریعتی۱۳۷۵، 36) .
اما بررسی بیشتر تحقیقات و پژوهشهای انجام گرفته در این زمینه بیانگر آن است که تاثیر غالباً جنبه منفی داشته است، یعنی عقب ماندگی ذهنی یکی از اعضای خانواده باعث می شود که سیستم و نظام خانواده نتواند کارکردها و وظایف خود را به نحو مطلوب انجام دهد و در نتیجه در عملکرد خانواده با حضور یک کودک عقب مانده اشکالات و وقفه هایی به وجود آید که این ضروری به نظر می رسد که در این زمینه بررسی و تحقیق بیشتری صورت بگیرد و چگونگی بروز این مشکلات و همچنین راهها و طرق برطرف کردن و یا کم کردن این مشکلات و کمک به والدین و سایر اعضای خانواده مورد بررسی و دقت قرار بگیرد (همان منبع)
بررسی های علمی نشان می دهد که در میان مخلوقات خداوند عده ای با دیگران تفاوتهایی از نظر جسمی و ذهنی دارند علاوه بر برخی تفاوتهای ظاهری چون قد، رنگ، مو، رنگ چشم، عده ای ابنای بشر تفاوتهای دیگری نیز با همنوعان خود دارند مثلاً عده ای از نظر دید با دیگران متفاوتند و یا از نظر شنوایی چون دیگران نیستند و گروهی از نظر هوش و استعداد فراگیری قدرت دیگران را ندارند و یا بالعکس از دیگران برترند ( دادستان، 1370، 136).
به طور کلی این گونه از کودکان را استثنایی می نامیم که معلولان جسمی و ذهنی نیز در زمره این گروه از کودکان هستند لذا به تعریف عام، عقب مانده ذهنی و جسمی به گروهی از کودکان استثنایی اطلاق می شود که از نظر جسمی و ذهنی با دیگران متفاوتند، بهرهی هوشی آنها از حد طبیعی کمتر است و در گذران زندگی با مشکلاتی مواجه هستند و به همین دلیل حمایت دیگران و جامعه را نیازمندند (هاشمی. 1354، 85).
شاید به جرأت بتوان گفت که عقب ماندگان ذهنی جزء پاکترین گروه و طبقه در بین افراد یک جامعه می باشند. بنابراین باید گفت که افراد استثنایی قبل از هر چیز یک انسانند اما یکسری کمبودها و ناتوانایی ها که وطیفه تک تک افراد جامعه است که در جهت خدمت به این قشر عزم خود را جزم کرده و در راه رسانیدن آنان به حداکثر توانمندیهایشان تلاش نموده و خدمت به این قشر عزیز جامعه را برای خود عادت و نیک بختی قلمداد نمایند. بررسی تحقیقات و مطالعات نشان می دهد که وجود یک کودک عقب مانده ذهنی لااقل از 3 نظر وضع خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد :
وضع اقتصادی: مراقبتهای پزشکی ـ آموزشی، بهداشتی و درمانی یک کودک عقب مانده معمولاً مخارج و هزینه هایی بر خانواده تحمیل می کند که به مراتب بیشتر از توانایی مالی خانواده هاست. این هزینه ها با توجه به احساسی که پدر و مادر نسبت به مسئولیت خود در برابر کودک عقب مانده ذهنی دارند در اکثر موارد بدون کنترل و دقت لازم انجام می گیرند و موجب می شوند که تعادل اقتصادی خانواده به هم بخورد (فتح الدین، 1362، 36).
وضع اجتماعی: گاهی اوقات وجود یک کودک عقب مانده در خانواده بیشتر از آنکه از لحاظ اقتصادی مشکلاتی به وجود آورد از لحاظ اجتماعی خانواده را درگیر مسائل و مشکلاتی می نماید. این مساله به خصوص در مورد خانواده های طبقات اجتماعی بالاتر مطرح است چرا که خانواده کودک عقب مانده ذهنی ناگزیر است که محدودیت های اجتماعی بیشتری را بپذیرد و به علت این موضوع خانواده ها مجبور هستند که در رفت و آمدهای خود تجدید نظر کند و بدیهی است که به همان نسبت که در نظام ارزش خانواده و اجتماع مفهوم عقب ماندگی ذهنی نارساتر تعبیر شود. محدودیت های اجتماعی خانواده ها بیشتر خواهند بود (همان منبع).
وضع عاطفی ـ روانی : معمولاً اطلاع از معلولیت کودک برای والدین به مثابه شوک دردناک عمل می کند و موجب اختلال عاطفی شده و جریان عادی خانوادگی را مختلف کرده و مسائل و مشکلاتی را برای والدین و سایر اعضای خانواده مانند خواهران و برادران فراهم می سازد(همان منبع).
والدینی که دارای فرزند عقب مانده می باشند دارای مسائل و معضلات خاص خود هستند و در قبال خود و کودک عقب مانده ذهنی، عکس العمل ها، واکنش ها، احساسات و رفتارهایی از خود بروز می دهند که بهداشت روانی و تعامل روانی ـ اجتماعی آنان را تحت تاثیر قرار می دهد (دگیمو 1998، 92) .
تولد کودک عقب مانده ذهنی نه تنها باعث تضادهایی در درون شخص می گردد بلکه باعث انواع خصومت ها و شک و تردیدهایی از درون خانواده می شود و این تضادها بیشتر به شک و تردید در مورد علت عقب افتادگی ذهنی مربوط می شود(همان منبع) .
فهرست مطالب
فصل اول: کلیات پژوهش
1-1- مقدمه. 9
1-2- بیان مساله. 10
1-3- اهمیت موضوع. 12
1-4- فرضیات تحقیق.. 14
1-4-1- فرضیه های اصلی.. 14
1-4-2 فرضیه های فرعی.. 14
1-4-3- هدف کلی.. 14
1-4-4- اهداف جزئی.. 14
1-5- تعریف اصطلاحات و واژه ها15
1-6- روش انجام تحقیق.. 16
1-7- جامعه آماری.. 16
1-8- نمونه آماری.. 16
1-9- ابزار جمع آوری اطلاعات... 16
1-10- روش تجزیه و تحلیل.. 17
فصل دوم: ادبیات پژوهش
2-1- مبانی نظری پژوهش:19
2-1-1- سابقه موضوع تحقیق:19
2-1-2- سهم ایتار20
2-1-3- سهم سگوین:20
2-2- تعریف عقب ماندگی ذهنی:22
2-2-1- تحول فرایندی.. 23
2-3- طبقه بندی و سطوح عقب ماندگی ذهنی:26
2-4- شیوع عقب ماندگی ذهنی:28
2-5- علت شناسی عقب ماندگی ذهنی:31
2-6- عوامل قبل از تولد:32
2-7- عوامل لحظه تولد:34
2-8- عوامل بعد از تولد:34
2-9- عوامل ناشناخته:35
2-10- مدرسه و محیط آموزش کودکان عقب مانده ذهنی:35
2-11- مراکز خاص کودکان عقب مانده ذهنی:36
2-12- نگرش های اجتماعی و والدین:37
2-13- کودک عقب مانده و خانواده:38
2-14- مشکلات خانواده کودکان عقب مانده ذهنی:39
2-15- تأثیر کودکان بر واکنش های اولیه والدین:42
2-15-1- انواع واکنش های نخستین والدین:42
2-15-2- دلایل احساس گناه:43
2-15-3- دلایل حمایت افراطی:44
2-16- فرایند رویارویی والدین با پدیده معلولیت، پذیرش یا طرد کودک:44
2-17- سطوح بحران و راهبردهای مداخله:45
2-17-1- مراحل بحران:45
2-18- روی آوردهای خانواده های دارای کودک استثنایی:47
2-18-1- غم مزمن.. 48
2-19- مدل های عملکرد خانواده:48
2-19-1- مدل تبادلی:49
2-19-2- مدل بوم شناختی:49
2-19-3- نظریه نظام خانواده:50
2-20- انواع تأثیرها بر خانواده و اعضای آن:50
2-20-1- خانواده ها:50
2-20-2- مادران:51
2-20-3- پدران:52
2-20-4- خواهران و برادران.. 52
2-20-5- پدربزرگ و مادربزرگ... 53
2-21- بررسی های انجام شده درباره تعلیم و تربیت عقب ماندگان ذهنی:54
2-22 والدین و معلولیت فرزند. 57
2-23 عکس العمل های شایع اولیه والدین.. 57
2-24 تأثیر کودک معلول بر خانواده58
2-25 نقش تعامل والدین و متخصصان در سازگاری.. 60
2-26- تأثیر معلولیت ذهنی بر خانواده از لحاظ اقتصادی ، اجتماعی و عاطفی وچگونگی برنامه ریزی خانواده ها در جهت رفع تأثیرات معلولیت... 61
2-26-1- جنبه اقتصادی :61
2-26-2- جنبه اجتماعی :62
2-26-3- جنبه عاطفی و هیجانی :63
2-27- واکنش های دفاعی والدین در برابر عقب ماندگی ذهنی کودکان.. 64
2-28- خلاصه فصل دوم. 67
فصل سوم: روش پژوهش
3-1- روش جمع آوری اطلاعات... 69
3-2- آزمودنی ها و روش گزینش آنها:70
3-2-1- جامعه آماری.. 70
3-2-2- گروه نمونه آماری.. 71
3-3- وسیله جمع آوری اطلاعات... 72
3-4- روش آماری.. 72
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادها
4-1- توصیف نمونه و پردازش اطلاعات بدست آمده76
4-2- توصیف متغیرهای زمینه ای.. 77
4-2-1- جنسیت... 77
4-2-2- سن.. 78
4-2-3- میزان تحصیلات... 78
4-2-4- شغل پدر79
4-2-5- سن پدر80
4-2-6- میزان تحصیلات پدر82
4-2-7- شغل مادر83
4-2-8- سن مادر84
4-2-9- میزان تحصیلات مادر85
4-3- توصیف سوالات مربوط به سنجش میزان رضایت مندی از زندگی و تعامل اجتماعی.. 86
4-3-1- بررسی تعامل والدین در رابطه زناشویی.. 86
4-3-2- بررسی تاثیر کودک عقب مانده ذهنی بر بهداشت روانی،زیستی،ذهنی و فردی والدین 87
4-3-3- بررسی مراحل سازگاری والدین با پدیده عقب ماندگی ذهنی کودک و پذیرش و طرد آن.88
4-3-4- بررسی تاثیر کودک عقب مانده ذهنی بر نگرش، احساسات،واکنش ها و رفتار والدین.91
4-3-5- تعامل اجتماعی والدین در تاثیر کودک عقب مانده ذهنی در ارتباطات اجتماعی.. 96
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
8-1- یافته های نهایی پژوهش.... 103
8-2- پیشنهادات... 103
8-3- محدودیت ها105
منابع و مآخذ
هدف :هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه رضایت زناشویی و استرس و فشار روانی والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و عادی 10-7 در سال 94-93 می باشد.
روش بررسی :روش پژوهش در این تحقیق مقطعی مقایسه ای است. جامعه آماری مورد نظر در این پژوهش کلیه والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر 10-7 سال دختر و پسر مشغول به تحصیل و کلیه والدین کودکان عادی 10-7 سال دختر و پسر مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 94-93 می باشد. همچنین نمونه آماری در این پژوهش 140 نفر از والدین، شامل 70 نفر از والدین کودکان 10-7 سال سالم و عادی و 70 نفر از والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر مشغول به تحصیل10-7 می باشند. که به شیوه تصادفی و خوشه ای چند مرحه ای از میان مدارس و مراکز توانبخشی متعدد در سراسر شهرستان انتخاب گردیدند. برای جمع آوری داده ها در این تحقیق از پرسشنامه استرس و فشار روانی DASS (21 سوالی) و هم چنین از پرسشنامه رضایت زناشویی انریج (57 سوالی) استفاده شد. که داده های به دست آمده از این پرسش نامه ها با نرم افزار SPSS و آزمون T مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین فشار روانی والدین کودکان عقب مانده ذهنی و والدین کودکان عادی تفاوت معنا دار وجود دارد(000/0p:). به عبارت دیگر می توان بیان کرد که فشار روانی والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر بالاتر از والدین کودکان عادی است. همچنین میان رضایت زناشویی والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و والدین کودکان عادی تفاوت معنادار وجود دارد(000/0p:). به عبارت دیگر رضایت زناشویی والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر پائین تر از میزان رضایت زناشویی والدین کودکان عادی می باشد.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق مبین این نکته است که افزایش فشار روانی وکاهش یافتن رضایت زناشویی والدین تحت تاثیر حضور کودک عقب مانده ی ذهنی آموزش پذیر در خانواده میباشد. لذا با برگزاری جلسات آموزش و مشاوره جهت والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر میتوان راههای کاهش استرس و افزایش رضایت زناشویی را به آنها آموخت.
فهرست مطالب:
فصل اول: کلیــات پژوهش... 1
1-1- مقدمه. 2
1-2- بیان مسئله. 3
1-3- اهمیت و ضرورت... 5
1-4- اهداف پژوهش.... 6
1-5- فرضیه های پژوهش.... 6
1-6- تعاریف متغیرهای پژوهش.... 6
1-6-1- تعاریف نظری.. 6
1-6-2- تعاریف عملیاتی.. 7
فصل دوم: ادبیــات پژوهش... 8
2-1- مبانی نظری پژوهش.... 9
2-1-1- تاریخچه :9
2-1-2- تعاریف:9
2-1-3- عقب ماندگی:10
2-1-4- انواع عقب ماندگی :11
2-1-6- معلولیت جسمی حرکتی:13
2-1-6-1- انواع معلولیت جسمی- حرکتی:14
2-1-6-2- علل معلولیت جسمی-حرکتی:14
2-1-7- رویکردهای مربوط به خانواده های کودکان معلول:15
2-1-7-1- رویکرد سیستم های حمایت اجتماعی:16
2-1-7-2- رویکرد سیستم های خانواده:16
2-1-7-3- مولفه های رویکرد سیستم های خانواده. 17
2-2- فشار روانی:19
2-2-1- عوارض ناشی از فشار روانی:19
2-2-2- واکنش های رایج والدین در برابر معلولیت کودک:20
2-2-3- اثرات روانی کودک معلول بر خانواده:24
2-2-4- فشار روانی بر والدین کودکان معلول:26
2-2-5- عوامل اثرگذار بر واکنش والدین کودکان معلول:28
2-2-5-1- خصوصیات کودک.... 28
2-2-5-2- خصوصیات خانواده. 32
2-3- رضایتمندی زناشویی.. 38
2-3-1- محیط خانواده و سازگاری زناشویی والدین :42
2-3-2- رفتار والدین :43
2-3-3- واکنش نارضایتی از روابط.. 44
2-3-4- برخی از عوامل موثر در بهبود کیفیت زندگی و افزایش رضایت از آن :45
2-3-4-1- مهارتهای ارتباطی.. 45
2-3-4-3- مهارت های حل مسئله. 47
2-3-4-4- عوامل شناختی.. 48
2-3-4-5- هیجان و مهارت مندی هیجانی.. 49
2-3-4-6- صمیمیت و خودافشا سازی.. 50
2-3-4-7- عملکرد جنسی.. 51
2-3-4-8- ویژگی های شخصیتی.. 52
2-3-4-9- سبک های دلبستگی.. 53
2-3-4-10- فردیت و تمایز خود. 53
2-3-4-11- تحصیلات... 54
2-3-4-13- مذهب... 55
2-3-4-14- عوامل فرهنگی.. 55
2-3-4-15- فرزندان. 56
2-3-5- عوامل تعیین کننده موفقیت ازدواج و رضایت زناشویی.. 56
2-3-6- تاثیر معلولیت بر تعاملات خانوادگی.. 60
2-3-7- تاثیر معلولیت بر رابطه بین پدر و مادر. 61
2-3-8- آسیب پذیری روابط زناشویی.. 62
2-3-9- میزان طلاق در خانواده های کودکان معلول. 65
2-4- نظریه ها66
2-4-1- نظریه های فشار روانی.. 66
2-4-1-1- نظریه سلیه درباره ی فشار روانی :66
2-4-1-2- نظریه لازاروس در ارتباط با فشار روانی:67
2-4-2- نظریه های رضایت زناشویی.. 68
2-4-2-1- نظریه طبقه بندی ازدواج های بادوام. 68
2-4-2-2- نظریه مبادله اجتماعی نای.. 69
2-4-2-3- نظریه دوره حیات زناشویی.. 70
2-4-2-4- نظریه عقلانی الیس در زمینه نارضایتی از زندگی زناشویی.. 71
2-5- تحقیقات انجام یافته. 72
2-5-1- پژوهش های انجام شده در ایران:72
2-5-2- پژوهش های انجام شده در خارج ایران. 75
فصل سوم: روش پژوهــش... 78
3-1- مقدمه. 79
3-2- روش اجرای پژوهش.... 79
3-3- جامعه آماری.. 79
3-4- نمونه و روش نمونه گیری.. 79
3-5- ابزار اندازه گیری.. 80
3-6- اعتبار و روایی.. 81
3-7- تجزیه و تحلیل آماری.. 82
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها83
4-1- مقدمه. 84
4-2- آمار توصیفی.. 85
4-2-1- سن.. 85
4-2-2- جنسیت:86
4-2-3- میزان تحصیلات... 87
4-2-4- فرزند محصل شما در این مدرسه، چندمین فرزند شماست؟. 88
4-2-5- والدین با یکدیگر نسبت فامیلی دارند؟. 89
4-3- آمار استنباطی.. 90
4-3-1- فرضیه های پژوهش و تحلیل داده ها:90
4-3-2- نتایج توصیفی.. 91
4-3-2-1- ارزیابی نظرات افراد نسبت به گویه های پرسشنامه:91
4-3-3- نتایج استنباطی.. 100
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری.. 103
5-1- مقدمه. 104
5-2- بحث و نتیجه گیری.. 104
5-3- محدودیت های پژوهش.... 105
5-3-1- الف) محدودیت های در اختیار پژوهشگر ( در دسترس)105
5-3-2- ب) محدودیت های خارج از اختیار پژوهشگر. 106
5-4- پیشنهادات... 106
5-4-1- بنیادی.. 106
5-4-2- کاربردی.. 106
منــابــع و مـآخذ. 109
منابع فارسی.. 110
منابع لاتین.. 111
پیوســــت ها113
پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ(Enrich) 47 ماده ای.. 114
پرسشنامه استرس و فشار روانی داس(DASS)117
Abstract118
فهرست جداول
جدول4-1: توزیع فراوانی و درصد افراد مورد مطالعه به تفکیک سن.. 85
جدول4-2: توزیع فراوانی و درصد افراد مورد مطالعه به تفکیک جنسیت... 86
جدول4-3: توزیع فراوانی و درصد افراد مورد مطالعه به تفکیک میزان تحصیلات... 87
جدول4-4: توزیع فراوانی و درصد افراد مورد مطالعه به تفکیک چندمین فرزند شماست؟. 88
جدول4-5: توزیع فراوانی و درصد افراد مورد مطالعه به تفکیک نسبت فامیلی والدین.. 89
جدول4-6: ارزیابی نظرات افراد نسبت به گویه های 1 تا 7. 91
جدول4-7: ارزیابی نظرات افراد نسبت به گویه های 8 تا 15. 92
جدول4-8: ارزیابی نظرات افراد نسبت به گویه های 16 تا 23. 93
جدول4-9: ارزیابی نظرات افراد نسبت به گویه های 24 تا 31. 94
جدول4-10: ارزیابی نظرات افراد نسبت به گویه های 32 تا 38. 95
جدول4-11: ارزیابی نظرات افراد نسبت به گویه های 39 تا 47. 96
جدول4-12: ارزیابی نظرات افراد نسبت به گویه های 1 تا 9. 97
جدول4-13: ارزیابی نظرات افراد نسبت به گویه های 10 تا 18. 98
جدول4-14: ارزیابی نظرات افراد نسبت به گویه های 19 تا 20. 99
جدول(4-15): آزمون کولموگروف- اسمیرنف تک نمونه ای برای متغیرهای اصلی پژوهش.... 100
جدول شماره 4-18 آزمون میانگین یک جامعه متغیر فشار روانی والدین کودکان عقب مانده ذهنی و کودکان عادی 101
جدول شماره 4- 19آزمون T دو نمونهای مستقل متغیر فشار روانی والدین کودکان عقب مانده ذهنی و کودکان عادی 101
جدول شماره 4-20 آزمون میانگین یک جامعه بعد رضایت زناشویی والدین کودکان عقب مانده ذهنی و کودکان عادی 102
جدول شماره 4-21 آزمون Tدو نمونهای مستقل بعد رضایت زناشویی والدین کودکان عقب مانده ذهنی و کودکان عادی 102
فهرست نمودارها
نمودار4-1: توزیع فراوانی و درصد افراد مورد مطالعه به تفکیک سن.. 85
نمودار4-2: توزیع فراوانی و درصد افراد مورد مطالعه به تفکیک جنسیت... 86
نمودار 4-3: توزیع فراوانی و درصد افراد مورد مطالعه به تفکیک میزان تحصیلات... 87
نمودار 4-4: توزیع فراوانی و درصد افراد مورد مطالعه به تفکیک چندمین فرزند. 88
نمودار 4-5: توزیع فراوانی و درصد افراد مورد مطالعه به تفکیک نسبت فامیلی والدین.89
مقایسه اثر برنامه حرکتی اسپارک و تکنیک ها بر مهارت های حرکتی پسران کم توان ذهنی آموزش پذیر
1 مقدمه
مطالعه چگونگی رشد و نمو بدنی و عوامل تاثیر گذار در آن از نخستین مسائل رشد و تکامل آدمی به شمار می رود. در بحث از رشد و تکامل بدنی طبعا با توان کنترل اعضای بدن مواجه خواهیم شد یعنی کودک چگونه می تواند به تدریج اعضای گوناگون بدنش را تحت کنترل خودش درآورده و آنها را به شکل مطلوب و مورد نیازش حرکت دهد و کیفیت حرکات اعضایش را کنترل کند.
دوره های کودکی، نوجوانی و بزرگسالی مانند حلقه های زنجیر به هم پیوسته اند و هر کدام از این دوره ها در شکوفایی استعدادها و بروز توانمندی های مختلف نقش مهمی ایفا می کنند، ولی از میان این دوره ها، کودکی مهم ترین و حساس ترین دوره است. ( روحانی رانکوهی، سیده مهدیه. (1378)" توصیف وضعیت هماهنگی چشم و دست دختران دانش آموز 7 تا 9 ساله شهر رامسر و مقایسه آن با نرم موجود" پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت معلم، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی.) با توجه به حساسیت و اهمیتی که در این زمینه وجود دارد، لزوم توجه بیش از پیش در شناخت و رفع نیازهای حرکتی کودکان احساس می شود. بدیهی است اگر جریان رشد کودک سیر طبیعی خود را طی نکند، تمام مراحل زندگی را تحت الشعاع قرار می دهد.( نمو و بالیدگی بدنی ترجمه عباس بهرام. عنوان کامل در بالا)تجارب و یادگیری های اولیه زندگی فرد در فرایند یادگیری آتی نقش بسزایی دارند. در واقع تجربیات گذشته نقش اساسی و مهمی را بازی می کنند. بخش مهمی از این یادگیری ها را یادگیری های حرکتی تشکیل می دهند.(هی وود، کاتلین ام.(1384) "رشد و تکامل حرکتی در طول عمر" ترجمه: دکتر مهدی نمازی زاده و دکتر محمد علی اصلانخانی، انتشارات سمت، تهران، چاپ ششم.) نتایج شواهد پژوهشی فروان حاکی از تاثیر مثبت فعالیت های ورزشی بر مهارت های حرکتی و برعکس می باشد. تحقیقات(13) نشان داد کودکان کم توان ذهنی [1] که در ورزش ها شرکت کرده بودند، نمرات مهارت های حرکتی پایه ای شان بالا بود ولی به سطح عملکرد کودکان سالم نرسید. بنابراین، تمرینات اضافی، ترجیحا تکالیف ویژه برای توسعه و بهبود مهارت های حرکتی پایه ای کودکان کم توان ذهنی باید مورد توجه قرار گیرد(18) . بعلاوه توسعه این مهارت ها باید جزء مهمی از برنامه های کلاس تربیت بدنی تمام مدارس ابتدائی- استثنایی برای افزایش مشارکت های ورزشی و فعالیت های بدنی طولانی مدت برای بهبود توانایی های حرکتی و به دنبال آن بهبود سطح زندگی آنها در نظر گرفته شود (6) .
[1] Intelectully disabled
2 بیان مساله
ناهنجاری های ذهنی با وجود پیشرفت علم و بهداشت جهانی همچنان یکی از موارد اصلی پیش روی بشر است. بیشترین درصد نا هنجاری های ذهنی در جهان اختصاص به افراد کم توان ذهنی دارد. تحقیقات نشان داده است که این افراد نه تنها از نظر ذهنی با همسالان خود تفاوت دارند بلکه از نظر جسمی نیز در سطوح پایین تری قرار دارند. برای مثال نشان داده شده است که افراد کم توان ذهنی سطوح پایینی را در آزمون های استاندارد آمادگی کسب می کنند، بویژه در اندازه گیری های استقامت قلبی – عروقی، ترکیب بدنی، قدرت و استقامت عضلانی و هماهنگی (8) . همچنین براساس ادبیات پیشینه، این نکته نشان داده شده است که کودکان کم توان ذهنی اجرای مهارت های حرکتی پایه ای [1] ضعیف تری نسبت به کودکان سالم دارند(9) . مهارت های حرکتی پایه تحت عنوان بلوک های سازنده برای رشد اکثر مهارتهای حرکتی پیچیده و مهارت های ویژه ورزشی ذکر شده اند (6).
تحقیقات (13) نشان داد که کودکان کم توان ذهنی در تمامی آیتم های مهارت های حرکتی پایه ای ویژه نسبت به همسالان سالم خود نمرات پایین تری را کسب کرده اند ولی این میزان در آیتم های مختلف، متفاوت بود. چون این کودکان از نظر شناختی مشکل دارند، برخی از تکالیف حرکتی ممکن است مشکلات زیادی برای کودکان کم توان ذهنی ایجاد کند که می تواند به استفاده بیشتر از اطلاعات شناختی که برای اجرای موفق تکلیف ضروری است مربوط شود. انتظار می رود که تکالیف حرکتی پیچیده نسبت به تکالیف حرکتی ساده، ارتباط قویتری با کارکرد شناختی کودکان داشته باشند (17).
یافته های تحقیقات مختلف اهمیت مهارت های حرکتی پایه را نشان داده اند. شواهد تحقیقی بیان می کند که مهارت های حرکتی پایه به کودکان اجازه می دهد تا در فضا حرکت کنند (22). نسبت به پاسخ به محرک های مختلف آگاهی ایجاد می کند (14). مهارت هایی که به طور نامناسب در ابتدای کودکی پذیرفته شده اند، ممکن است در عملکرد حرکتی سال های بعد زندگی اثرات منفی داشته باشد (11). در صورتی که تسلط یافتن بر این مهارت ها شرط و لازمه ی موفقیت در فعالیت های ویژه ورزشی است (7)، کودکانی که در الگوهای اساسی این مهارت ها ناموفق هستند، نمی توانند شرکت موثر و موفقی در فعالیت های ورزشی داشته باشند و نیاز های حرکتی زندگی روزمره را تامین کنند. با توجه به اینکه حرکت با شناخت و ذهن ارتباط مستقیمی دارد، آن دسته از افرادی که از نظر شناختی و ذهنی مشکل دارند نسبت به افراد سالم توانایی کم تری در اجرای تکالیف حرکتی خواهند داشت. رشد مهارت های حرکتی پایه در کودکان کم توان ذهنی اهمیت بیشتری دارد زیرا این مهارت ها رشد شناختی کودکان را تسهیل می کنند (16) و مشارکت های مثبتی در زندگی روزمره این افراد دارند (20).
بنابراین رشد مهارتهای حرکتی پایه در دوران کودکی می تواند علاوه بر اینکه در همین دوران باعث لذت بردن از فعالیت ها و بازی ها شود در سال های بعد زندگی نیز می تواند سبب توسعه آمادگی گردد که این خود می تواند سبک زندگی فعال را توسعه، خطر های سلامتی را کاهش و ظرفیت انجام کار را افزایش دهد تا در آینده نیاز برای رفتن به آسایشگاه کاهش یابد (8).
همانطور که می دانیم ورزش و تربیت بدنی یکی از ارکان اصلی آموزش می باشند که مهارت های پایه ای درشت [2] و ظریف[3] را در بر می گیرند. در مورد افراد با معلولیت های مختلف، امروزه نقش ورزش به عنوان یک عامل مهم و تأثیر گذار قطعی به نظر می رسد. اما آنچه نیاز به تحقیق و بررسی بیشتر دارد چگونگی اثر گذاری آن و نیز نحوه استفاده بهینه از ورزش در بهترین زمان و مکان و شرایط سنی برای هر چه تأثیر گذارتر بودن آن است. گروه کم توانان ذهنی به عنوان جامعه بزرگی از معلولین که اتفاقاُ بیشترین اصلاح پذیری را دارند همواره مورد توجه هستند و حال باید دید نقش ورزش در بازگشت آنان به روند عادی زندگی چگونه است. در حقیقت آنچه باید مورد توجه قرار بگیرد، تدوین یک برنامه تربیت بدنی منظم و زمان بندی شده و مقرون به صرفه با توجه به سن و شرایط فیزیکی مشخص است تا کودک کم توان ذهنی بتواند حداکثر ظرفیت خود را در سن مورد نظر کسب کند.
اگرچه چندین مطالعه مهارت های حرکتی پایه (9) و اثرات مثبت تمرینات و فعالیت بدنی روی سلامتی و بهزیستی (8) افراد کم توان ذهنی را مورد بررسی قرار دادند، اطلاعات کمی درباره ی تاثیر برنامه های ورزشی و ورزش های تخصصی از قبیل بسکتبال روی مهارت های حرکتی پایه ای کودکان کم توان ذهنی وجود دارد.
به همین خاطر تحقیق حاضر در نظر دارد تا تاثیر یک دوره برنامه ی حرکتی اسپارک و تکنیک های بسکتبال را در بهبود مهارت های حرکتی پایه ای درشت پسران کم توان ذهنی آموزش پذیر سنین 9 الی 13 مدارس استثنایی شهرستان ارومیه بررسی و مقایسه کند.
[1] Fundamental motor skills
[2] Gross motor skill
[3] Fine motor skill
کودکان عقب مانده ذهنی
مقدمه
تاریخ تمدن، سابقه تلاش انسان است در غلبه بر تقاضاهای محیطی که در آن زندگی می کند. در فرهنگ های مختلف افرادی که نمی توانند بنحوی مطلوب خود را با نمودها و تقاضاهای محیطی و فرهنگی خود سازگار نمایند، از نظر دیگران با تعاریف و ویژگی های خاصی به عنوان، درمانده، ضعیف، ناتوان، عقب افتاده و ... شناخته می شوند. در طول تاریخ سیر نگرش عموم نسبت به عقب ماندگی ذهنی و افراد عقب مانده همواره در جهت مثبت و سازنده تر در تغییر بوده است. گروهی از مردم استنباط نادرستی از عقب ماندگی ذهنی همانند یک مرض یا بیماری مسری بوده و می تواند از فردی به فرد دیگر سرایت نماید و یا مانند سل و آبله و سرخجه در میان کودکان قابل انتقال می باشد با این فرق که بیماری ذهنی طولانی تر و سخت تر است.
در حقیقت باید توجه داشت که عقب ماندگی ذهنی همانند مرض یا بیماری روانی نبوده و یا مانند یک ویروس یا یک باکتری از طریق تماس یا لمس کردن و بوسیدن فرد عقب مانده ای قابل انتقال نمی باشد و کودکان و بزرگسالان هرگز به واسطه مجاورت و همنشینی با افراد عقب مانده ذهنی دچار عقب ماندگی ذهنی نمی شوند.
تعریف عقب ماندگی ذهنی:
تاکنون صدها تعریف مختلف از عقب ماندگی ذهنی توسط دست اندرکاران و متخصصان مختلف ارائه گردیده است، اما بنابر آنچه که مختصراً بدان اشاره گردید، باید اذعان نمود که تعریف دقیق و روشن عقب ماندگی ذهنی با یک شرایط یکسان و به یک میزان و با علل مشابه و آثار همانند در همه افراد عقب مانده ذهنی مشاهده نمی شود. عقب ماندگی ذهنی یک پدیده تک بعدی و یا بسیط نمی باشد، بلکه یک شرایط مرکب و پیچیده ذهنی است، به همین جهت بسیاری از متخصصین امور تربیتی، روانشناسی، روانپزشکی، و پزشکی علاقه مند به بررسی ابعاد مختلف عقب ماندگی ذهنی می باشند. و به همین دلیل هر یک سعی دارند که براساس تمامی دانسته ها و یافته های خود تعریف خاصی از دیدگاه تخصصی خود پیرامون عقب ماندگی ذهنی ارائه دهند.
بدیهی است که در این میان، پزشکان در تعریف عقب ماندگی ذهنی عمدتاً توجه خاصی به «ضایعات مغزی» معطوف داشته و روانشناسان بیشتر به چگونگی «رفتار» در افراد عقب مانده ذهنی توجه می نمایند. در هر حال آنچه که مورد نظر غالب دست اندرکاران شناخت و تعلیم و تربیت و هدایت کودکان عقب مانده ذهنی می باشد. ارائه یک تعریف جامع از عقب ماندگی ذهنی و نمایان نمودن تمامی ویژگی های مربوط به تأخیر در رشد ذهنی و روانی و عاطفی و اجتماعی افراد عقب مانده است. در این رابطه تعریفی که از جامعیت نسبتاً خوبی برخوردار بوده و مورد قبول اکثر مجامع علمی و متخصصین فن بوده است، تعریفی است از سوی انجمن عقب ماندگی ذهنی آمریکا (AAMD) توسط «هبر» ابتدا در سال 1959 و سپس با تجدید نظری در سال 1961 به شرح زیر ارائه گردید، «عقب ماندگی ذهنی مربوط می شود به کنش (عملکرد) پایین تر از حد متوسط عمومی هوش که در دوران رشد ظاهر شده و همراه با اختلالاتی در رفتار سازشی است.»
مقاله درمورد آرامش ذهنی
دید کلی
هر که هستید و هر کجا زندگی میکنید، آرامش را به زندگی خویش دعوت کنید و آن را در ذهن خود جایگزین سازید. اگر کلام و رفتار شما قرین آرامش باشد بدون شک این ویژگی به دنیای اطراف شما نیز سرایت خواهد کرد. بخاطر داشته باشید، برای رسیدن به این وضعیت ، لازم است برخی قابلیتهای ویژه را در خود پرورش دهید و شرایط خاصی را در زندگی خویش ایحاد نمایید. رعایت نکات زیر مقدماتی است که به شما کمک میکند و در این مسیر گام بردارید.
راههای رسیدن به آرامش
یاد بگیرید که گاه مسائل را رها سازید.
بدین معنی که به هر مسئلهای دائما گره نخورید. وقتی همیشه و همه جا فکر مسائل خود هستید و به مرور آنها میپردازید، در واقع همیشه بار اضافی را با خود حمل میکنید، که این خود سبب ایجاد اضطراب و استرس در شما میگردد. بیاموزید که با یک ذهن رها و آزاد زندگی کنید. این امر به شما کمک میکند تا با هر محرک کوچک و یا مانع جزئی آشفته نشوید.
به خود و خدای خود ایمان داشته باشید.
اگر به خود و خدای خود ایمان داشته باشید، براحتی از عهده مشکلات زندگی برخواهید آمد و ثابت قدم و مطمئن در راه رسیدن به اهداف خود گام بر خواهید داشت.
مثبت اندیش باشید.
اگر دیدگاه مثبت اندیشی نداشته باشید، همه چیز میتواند بیفایده و بیثمر باشد. داشتن نگرش مثبت و امید ، بهترین سلاح در مقابل ترس و اضطراب است.
نسبت به انتظارات و برنامههای خود واقع بین و منطقی باشید.
توانائیهای خود را در موقعیتهای خاص بشناسید و نسبت به عدم توانائیها و ضعفهای خود واقع بین باشید. هر چقدر نگرش شما نسبت به مسائل زندگی منطقیتر باشد، به آرامش بیشتری دست خواهید یافت.
نسبت به انسانها ، عشق بی قید و شرط خود را نثار کنید.
شما میتوانید از دوستان ، همکلاسیهای خود شروع کنید. یاد بگیرید که آنها را بدون قید و شرط دوست بدارید، در مقابل ضعفهای آنها صبور باشید و خطاها و اهمال کاریهایشان را ببخشید. هر چقدر نسبت به دیگران بخشش بیشتری داشته باشید، احساس شادی و خرسندی بیشتری را تجربه خواهید کرد.
معنای فداکاری را لمس کنید.
دست بخشش داشته باشید، ولی انتظار بازگشت نداشته باشید. دیگران را به شیوه خودشان خوشحال کنید. به افراد بی پناه و یتیم و فقیر کمک کنید. برای آنهایی که خواهان یاری گرفتن از شما هستند پشت و پناه باشید، و بدون آن که منتی بر آنها نهید تکیه گاهشان باشید، هر چقدر بیشتر ببخشایید، از الزامات و قید و بندها بیشتر رها خواهید شد.
افکار خود را بازسازی کنید.
در افکار و عقاید خویش نسبت به شخص خود ، بازنگری کنید. بیاموزید در مقابل خویشتن صبور باشید و ارزشها ، استعدادها و مهارتهای خود را ارج نهید. خود را بدون هیچ قید و شرطی دوست بدارید. هر گونه ترس و تردید غیر منطقی که در مورد خود دارید، کنار بگذارید. اگر دیدگاه مثبت و سالمی را در مورد خود داشته باشید، یاد خواهید گرفت که خود را بدون قید و شرط قبول داشته باشید.
اهمیت توجه به مشکلات نوجوانی: