آموزه های تربیتی در مثنوی و تطبیق آن با روانشناسی نوین و معاصر
این رساله، با عنوان «آموزههای تربیتی در مثنوی و تطبیق آن با روانشناسی نوین و معاصر» در یک مقدمه و چهار بخش تنظیم شده است. مقدمه مشتمل است بر اشارهای به جایگاه رفیع مثنوی در میان آثار ادب فارسی و عظمت اندیشههای ژرف مولانا جلال الدین محمد مشهور به مولوی. همچنین شرح مختصر زندگینامه به آن بزرگ از آغاز حیات تا واپسین دم حیات.
بخش اول اختصاص دارد به بررسی تعلیم و تربیت از دیدگاه قرآن و احادیث و روایاتی که از ائمه معصومین علیهماالسلام نقل شده است. در بخش دوم به جهانبینی مولانا، انسان از دیدگاه مولانا، تهذیب اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مُدُن در مثنوی اشاره دارد و ابیاتی چند در باب هر موضوع به عنوان شاهد مثال از مثنوی معنوی آورده شده است. بخش سوم به بررسی نظرات و آراء روانشناسان بزرگ معاصر در زمینه تربیت و رشد و به کمال رسیدن و شکوفا شدن انسانها، اختصاص داده شده است. در ابن بخش نظرات شش تن از برجستهترین روانشناسان را که در حوزه رشد شخصیت و کمال یا با او هر کدام الگویی خاص را ارائه دادهاند و به روانشناسان کمال گرا شهرت دارند، مورد بررسی فرار دادهایم. در بخش چهارم تلاش گردیده است تا نظرات تربیتی مولانا در مورد به کمال رسیدن انسان با سه مکتب بزرگ روانشناسی نوین و معاصر تطبیق داده شود. این سه مکتب بزرگ عبارتند از مکتب روانکاوی، مکتب رفتارگرایی و مکتب انسانگرایی باشد که بیان نکات تربیتی در مثنوی به عنوان یک راه ارتباطی با منبع وحی، راهنمایی ما در فهم مطالب مربوط به انسان باشد، چرا که مولانا با اقتباس از قرآن کریم و فهم آیات وحی به خلق مثنوی پرداخته است. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
فهرست مطالب:
چکیده. ۱
پیشگفتار. ۲
مقدمه همراه با شرح زندگانی مولانا و معرفی آثار. ۵
مقدمه. ۶
زندگینامه مولانا ۸
۱٫ آغاز عمر، اسم و القاب (۱). ۸
۲٫ بهاء ولد، مولانا و مهاجرت… ۹
۳٫ روزگار تربیت و ارشاد. ۱۰
۴٫ دوره انقلاب و آشفتگی.. ۱۰
پایان زندگانی.. ۱۲
صورت و سیرت مولانا ۱۳
آثار مولانا ۱۴
آثار منثور مولانا: ۱۶
بخش اول.. ۱۷
تعلیم و تربیت در اسلام، قرآن، احادیث… ۱۷
فصل اول.. ۱۸
۱٫ مقدمهای بر تعلیم و تربیت اسلامی.. ۱۸
فصل دوم. ۲۰
تعلیم و تربیت در اسلام (قرآن، احادیث). ۲۰
فصل سوم. ۲۳
ضرورت تعلیم و تربیت برای انسان.. ۲۳
فصل چهارم. ۲۵
اهمیّت تعلیم و تربیت برای فرد. ۲۵
تعلیم و تربیت سطح اقتصادی فرد را بهبود میبخشد. ۲۵
تعلیم و تربیت سطح اجتماعی فرد را بالا میبرد. ۲۶
نقش تعلیم و تربیت در ساختار شخصیت انسان.. ۲۶
نقش تعلیم و تربیت در پرورش جنبههای انسانی.. ۲۷
فصل پنجم.. ۲۸
هدف از تربیت… ۲۸
موضوع تعلیم و تربیت… ۲۹
مفهوم تعلیم و تربیت… ۳۰
اهداف کلی تربیت… ۳۱
اصلاح رابطه انسان با تاریخ.. ۳۴
بخش دوم. ۳۵
انسان از دیدگاه مولانا در مثنوی.. ۳۵
فصل اول.. ۳۶
جهانبینی حاکم بر مثنوی.. ۳۶
فصل دوم. ۴۰
نظر مولانا در مورد انسان.. ۴۰
فصل سوم. ۶۰
انسان کامل از دیدگاه مولوی.. ۶۰
فصل چهارم. ۷۴
تهذیب اخلاق در مثنوی.. ۷۴
در فضیلت خاموشی.. ۸۳
(۲۶۰۲/۴). ۸۳
در فضیلت سخاوت… ۸۳
در باب فرضیه زکات و دستگیری از نیازمندان.. ۸۴
جایگاه و مورد انفاق و امساک…. ۸۴
در باب عفت… ۸۵
محبت و نیکویی در حق دوستان.. ۸۵
مشورت با عاقلان.. ۸۶
دوری از همنشینی با احمقان.. ۸۶
هرچه میکنی برای خدا انجام بده. ۸۷
بدبین مباش و به نیکیها بنگر و از تلاش فرو مگذار. ۸۸
کینهتوزی مکن.. ۸۹
پیرو راستا باش…. ۸۹
از پاکان بد مگو و دل به پاکان بسپار. ۹۰
نعمتهای خدا را شکرگزار باش…. ۹۰
۵٫ نمونههایی از اخلاق بد و منفی در مثنوی.. ۹۲
فصل پنجم.. ۱۰۲
تدبیر منزل.. ۱۰۲
وظایف انسان در خانواده. ۱۰۲
آیین همسرداری.. ۱۰۴
۲٫ وفاداری به همسر، تلاش برای رفاه خانواده. ۱۰۵
حیاتی ناگوار از مرگ و وصلتای زهرتر از زهر فراق.. ۱۰۷
همراه با جمع. ۱۱۰
اشعار مربوط به همراهی جمع. ۱۱۲
خیانت نکردن به همسر و راستگویی در زندگی.. ۱۱۴
۶٫ مهماننوازی و مهمان را عزیز داشتن و بدگویی نکردن.. ۱۱۵
فصل ششم.. ۱۱۷
سیاست مدن.. ۱۱۷
۱٫ مقدمه. ۱۱۷
پیرچنگی (کمک به ضعفا و تهیدستان). ۱۱۹
۳٫ رفع اختلاف و برقراری صلح و آشتی.. ۱۲۳
۴٫ از بین بردن نزاع، مخالفت و عداوت از میان انصار به برکات رسول(ص). ۱۲۵
مقدمه. ۱۲۵
تفسیر ابیات… ۱۲۵
۴٫ احسان در حق دوستان.. ۱۲۷
منابع. ۱۲۹
روانشناسی شخصیت
چکیده:
تعاریف مختلفی از شخصیت ارائه شده است که هر یک بر وجهی از شخصیت تأکید کردهاند. هیلگارد (Hilgard) شخصیت را «الگوهای رفتار و شیوههای تفکر که نحوه سازگاری شخص را با محیط تعیین میکند» تعریف کرده است در حالی که برخی دیگر «شخصیت» را به ویژگیهای «پایدار فرد» نسبت داده و آن را بصورت «مجموعه ویژگیهایی که با ثبات و پایداری داشتن مشخص هستند و باعث پیش بینی رفتار فرد میشوند» تعریف میکنند.
شخصیت (Personality) از ریشه لاتین (Persona) که به معنی «نقاب و ماسک» است گرفته شده است و اشاره به ماسک و نقابی دارد که بازیگران یونان و روم قدیم بر چهره میگذاشتند و این تعبیر تلویحا به این موضوع اشاره دارد که «شخصیت هر فرد ماسکی است که او بر چهره خود میزند تا وجه تمایز (تفاوت) او از دیگران باشد.
شخصیت به همه خصلتها و ویژگیهایی اطلاق میشود که معرف رفتار یک شخص است، از جمله میتوان این خصلتها را شامل اندیشه ، احساسات ، ادراک شخص از خود ، وجهه نظرها ، طرز فکر و بسیاری عادات دانست. اصطلاح ویژگی شخصیتی به جنبه خاصی از کل شخصیت آدمی اطلاق میشود.
شخصیت یک «مفهوم انتزاعی» است، یعنی آن چیزی مثل انرژی در فیزیک است که قابل مشاهده نیست، بلکه آن از طریق ترکیب رفتار (Behavior) ، افکار (Thoughts) ، انگیزش (Motivation) ، هیجان (Emotion) و … استنباط میشود. شخصیت باعث تفاوت (Difference) کل افراد (انسانها) از همدیگر میشود. اما این تفاوتها فقط در بعضی «ویژگیها و خصوصیات» است. به عبارت دیگر افراد در خیلی از ویژگیهای شخصیتی به همدیگر شباهت دارند بنابراین شخصیت را میتوان از این جهت که «چگونه مردم با هم متفاوت هستند؟» و از جهت این که «در چه چیزی به همدیگر شباهت دارند؟» مورد مطالعه قرار داد.
از طرف دیگر «شخصیت» یک موضوع پیچیده است ولی از زمانهای قدیم برای شناخت آن کوششهای فراوانی شده است که برخی از آنها «غیرعملی» ، بعضی دیگر «خرافاتی» و تعداد کمی «علمی و معتبر» هستند. این تنوع در دیدگاهها به تفاوت در«تعریف و نگرش از انسان و ماهیت او» مربوط میشود. هر جامعه برای آنکه بتواند در قالب فرهنگ معینی زندگی کرده ، ارتباط متقابل و موفقیت آمیزی داشته باشد، گونههای شخصیتی خاصی را که با فرهنگش هماهنگی داشته باشد، پرورش میدهد. در حالی که برخی تجربهها بین همه فرهنگها مشترک است، بعید نیست که تجربیات خاص یک فرهنگ در دسترس فرهنگ دیگر نباشد.
واژه «شخصیت» در زبان روزمره مردم معانی گوناگونی دارد. یکی از معانی آن مربوط به هر نوع «صفت اخلاقی یا برجسته» است که سبب تمایز و برتری فردی نسبت به افراد دیگر میشود مثلا وقتی گفته نمیشود «او با شخصیت است» یعنی «او» فردی با ویژگیهایی است که میتواند افراد دیگر را با «کارآیی و جاذبه اجتماعی خود» تحت تأثیر قرار دهد. در درسهایی که با عنوان «پرورش شخصیت» تبلیغ و دایر میشود، سعی بر این است که به افراد مهارتهای اجتماعی بخصوصی یاد داده ، وضع ظاهر و شیوه سخن گفتن را بهبود بخشند با آنها واکنش مطبوعی در دیگران ایجاد کنند همچنین در برابر این کلمه ، کلمه «بیشخصیت» قرار دارد که به معنی داشتن «ویژگیهای منفی» است که البته به هم دیگران را تحت تأثیر قرار میدهد، اما در جهت منفی.
در اجتماع گاهی به جای این کلمات از مترادف آنها «شخصیت خوب یا بد» صحبت میشود که هر یک ویژگیهایی را میرسانند و گاهی از کلمه شخصیت به منظور توصیف بارزترین ویژگی افراد استفاده میشود مثلا وقتی گفته میشود«او پرخاشگر است» یعنی ویژگی و خصوصیت غالب «او» پرخاشگری است. در کنار این موضوعات گاهی کلمه شخصیت جهت «احترام» به چهرههای مشهور و صاحب صلاحیت «علمی ، اخلاقی یا سیاسی» بکار میرود نظیر «شخصیت سیاسی ، شخصیت مذهبی و شخصیت هنری و …».
دیدگاه روانشناسی در مورد «شخصیت» چیزی متفاوت از دیدگاههای «مردم و جامعه» است در روانشناسی افراد به گروههای «با شخصیت و بیشخصیت» یا«شخصیت خوب و شخصیت بد» تقسیم نمیشوند؛ بلکه از نظر این علم همه افراد دارای «شخصیت» هستند که باید به صورت «علمی» مورد مطالعه قرار گیرد این دیدگاه به«شخصیت و انسان» باعث پیدایش نظریههای متعددی از جمله : «نظریه روانکاوی کلاسیک (Classical Psychoanaly Theory) ، نظریه روانکاوی نوین (Neopsychoanalytic Theory) ، نظریه انسان گرایی (Humanities Theory) ، نظریه شناختی (Cognitive Theory) ، نظریه یادگیری اجتماعی (Social-learning Theory) و … » در حوزه مطالعه این گرایش از علم روانشناسی شده است.
فهرست مطالب:
چکیده ............................................................................................................................. الف
فصل اول.............................................................................................................................. 1
مقدمه ................................................................................................................................. 2
بیان مساله ............................................................................................................................ 6
اهمیت و ضرورت تحقیق................................................................................................................ 8
اهداف تحقیق......................................................................................................................... 11
تعریف اصطلاحات .................................................................................................................. 12
فصل دوم،پیشینه ، تحقیق............................................................................................................. 14
مقدمه ............................................................................................................................... 15
دیدگاههایی درباره شخصیت......................................................................................................... 16
شخصیت از نظر فروم............................................................................................................... 16
شخصیت از نظر یونگر............................................................................................................. 17
شخصیت از نظر ماری.............................................................................................................. 17
نگرش فرانکل به شخصیت.......................................................................................................... 18
نگرش مزلو به شخصیت............................................................................................................. 18
چشم اندازی به رشد شخصیت ..................................................................................................... 18
دیدگاههایی در باره رشد شخصیت ................................................................................................. 19
رشد شخصیت از نظر یونگر........................................................................................................ 19
رشد شخصیت از نظر ماری......................................................................................................... 20
عوامل موثر بر رشد شخصیت....................................................................................................... 20
نظریه های نسخ شناسی شخصیت.................................................................................................. 21
نظریه های تحلیلی عاملی شخصیت.................................................................................................. 23
نظریه کاتل............................................................................................................................ 23
نظریه انسان گرایی در شخصیت..................................................................................................... 25
نظریه های شناختی شخصیت....................................................................................................... 26
ماهیت شخصیت ................................................................................................................... 27
سنجش شخصیت................................................................................................................... 28
مسائل اساسی در سنجش شخصیت................................................................................................ 28
اعتبار................................................................................................................................. 29
مهار ................................................................................................................................ 29
میل به مهار.......................................................................................................................... 30
توهم مهار............................................................................................................................ 31
پیامدهای اعتقاد داشتن به مهار...................................................................................................... 32
تفاوتهای فردی در درک جایگاه مهار ............................................................................................... 33
واکنش در برابر از دست دادن مهار.................................................................................................. 35
جایگاه مهار......................................................................................................................... 35
جایگاه مهار درونی – بیرونی ....................................................................................................... 37
طبقه بندی سه بعدی از نظر واینر.................................................................................................... 40
جایگاه مهار درونی و بیرونی از نظر واینر........................................................................................... 42
نظریه یادگیری اجتماعی............................................................................................................... 43
توان رفتاری .......................................................................................................................... 43
انتظار................................................................................................................................ 44
ارزش تقویت......................................................................................................................... 44
موقعیت روان شناختی .............................................................................................................. 45
آزادی حرکت......................................................................................................................... 45
روشهای راتر برای سنجش مفاهیم خود............................................................................................. 46
انگیزش رفتار از نظر راتر............................................................................................................. 48
انتظارات مربوط به جایگاه هندسی مهار............................................................................................. 49
نظریه اسناد........................................................................................................................... 53
اسنادهای بعد از موفقیت و شکست................................................................................................ 53
تغییر دادن اسنادها برای بهبود عملکرد................................................................................................ 55
دیدهای بازده تحصیلی بر اسناد....................................................................................................... 56
زمینه های کاربردی آزمونها............................................................................................................ 58
زمینه تحصیلی ........................................................................................................................ 59
پیشنهادات .......................................................................................................................... 61
نتیجه گیری........................................................................................................................... 62
خلاصه .............................................................................................................................. 63
منابع ................................................................................................................................ 65
روانشناسی دین
روانشناسی دین ، بررسی مسئله دین است از جنبه درونی و فردیِ آن . این گستره سعی می کند با تحلیل روانی انسان ( از طریق روانشناسی ) ، ریشة پیدایش دین و همینطور پیامدهای این گرایش را مورد مطالعه قرار دهد. در این باب ، نظریه های موافق و مخالف بسیاری ارائه شده است .
علل و انگیزه های بروز دیدگاه روانشناسانه دین ، سیر تاریخی آن ، تئوریها و نظریه های قابل توجه در این زمینه ، همچنین پیامدهای تبیین شخصی و روانی دین که از مهمترین آنها می توان به پلورالیسم دینی اشاره کرد ، درفصل اول این رساله مورد مداقه قرار گرفته است .
از مهمترین و محوری ترین مسائل مورد بحث در روانشناسی دین ، میتوان از بحث ‘تجربه دینی’ نام برد که به عنوان گوهر و اساس این دیدگاه ، مورد توجه و دقت نظر متفکرین ، متألهان و همچنین روانشناسان قرار گرفته است . یکی از مهمترین فرضیه های مورد بررسی در این مبحث ، معرفت زایی تجربیات دینی است و اینکه آیا تجربه دینی میتواند از لحاظ معرفتشناسی ، عینیت داشته باشند ؟
بیان نظریات مختلف در مورد این مسئله ، که در فصل دوم به آنها اشاره شده ، تا حدودی اظهار نظر در مورد آن را آسان مینماید .
نقد و بررسی موضوع نیز ، همراه با بیان نظرات متفکرین معاصر و نتیجه گیری کلی از بحث ، اجمالاً در فصل پایانی رساله آمده است .
ما حصل بحث :
ـ روانشناسی دین ، نگاهی درونی ، روانی و فردی به دین است ، بدون در نظر گرفتن جنبه های اجتماعی ، فرهنگی و … آن .
ـ تبیین شخصی و درونی دین ، از بسیاری از تعارضات میان عقاید دینی و سایر ابعاد زندگی جلوگیری کرده و خواه و ناخواه ، اصطکاک همیشگی میان دین و علم را
از بین می برد.
ـ از طریق ارجاع تجربیات شخصی و فردی به پیش فرضهای دینی و زمینه های مذهبی افراد ، تجربیات دینی قابل تعریف بوده و به عنوان مهمترین عامل تحویل دین به روانشناسی ، مورد بررسی و دقت نظر قرار می گیرد .
ـ تجربیات دینی از لحاظ معرفت شناسی می توانند عینیت داشته باشند و اعتقادآور باشند ( اما فقط برای صاحب تجربه و نه ناظران ، بلکه برای ناظران خارجی ، تنها جنبه آشنایی دارد )
ـ از بارزترین نتایج تبیین و تفسیر درونی و فردی دین ، اعتقاد به پلورالیسم دینی
( کثرت گرایی دینی ) است که امروزه با گسترش این روند در جوامع غربی ، حقانیت مکاتب توحیدی و اعتقاد به صراط مستقیمی واحد ، به زیر سؤال رفته و تا حدودی تضعیف شده است .
ـ دین از طریق تجربه درونی و شخصی قابل ادراک است ، و این ادراک بر اساس فطرت کمالجوی انسان و طبیعت وی استوار است .
ـ تجربیات دینی در صورت عینیت یافتن ، می تواند معرفت زایی کرده و اعتقادات دینی را توجیه نمایند؛ اما این مسئله در مورد شخص تجربه کننده صادق می باشد و برای شخص ناظر هیچ الزام و ضرورتی ، برای اعتقاد از طریق تجربه دینی وجود ندارد.
چکیده
مقدمه | |
فصل اول | |
رابطه روانشناسی و دین | |
تعریف دین | |
بررسی تئوریهای روانشناسانة دین | |
ـ تئوری تحولی پیاژه | |
ـ تئوری اریکسون | |
ـ آلپورت | |
ـ یونگ | |
ـ هیوم | |
ـ فروید | |
علل گرایش به دین | |
پیامدهای گرایش به دین | |
ـ جیمز | |
| |
تجربة دینی | |
تعارض علم و دین | |
کثرتگرایی دینی | |
فصل دوم | |
تعریف تجربة دینی | |
پیشینة تاریخی تجربة دینی | |
اقسام تجربة دینی | |
دیدگاههای مختلف در مورد انواع تجربههای دینی | |
ـ تجربة دینی نوعی احساس است | |
ـ تجربة دینی نوعی تجربة مبتنی بر ادراک حسی است | |
ـ تجربة دینی ارائه نوعی تبیین مافوق طبیعی است | |
نمونههای تجربة دینی | |
آیا تجربههای دینی هستة مشترکی دارند | |
تجربههای عرفانی | |
| |
| |
آیا تجربة دینی میتواند اعتقاد دینی را توجیه کند | |
فصل سوم | |
نگاهی نقادانه به موضوع | |
ـ تقدم شرک بر یکتا پرستی | |
ـ موهوم پنداری باورهای دینی | |
ـ گناه نخستین | |
ـ خدای پدرگونه | |
ـ مفهوم جنسیت | |
ـ تعمیم ناروا | |
فهرست منابع و مآخذ (فارسی) | |
فهرست منابع و مآخذ (انگلیسی) |
دراین پژوهش به بررسی مقایسه سلامت روانی دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشانسی با دانشجویان دانشکده علوم پایه دانشگاه شهید بهشتی پرداخته شد سوالهایاین پژوهش آن بوده است که آیا بین سلامتی روانی دانشکده علوم تربیتی با دانشجویان علوم پایه تفاوت معنی داری وجود دارد ؛ و سوال دوم بهاین شکل بود که آیا بین سلامت روانی دانشجویان پسر دانشگاه علوم تربیتی روا نشناسی با دانشجویان پسر دانشگاه علوم پایه تفاوتهای معنا داری وجود دارد ؛و سوال سوم بهاین شکل بود که آیا بین سلامت روانی دانشجویان دختر دانشگاه علوم تربیتی با دانشجویان دختر علوم پایه تفاوت معنی داری وجود دارد؟ و سوال چهارم بهاین مورد پرداخته بود که آیا بین سلامتی روانی دانشجویان دختر دو دانشکده با دانشجویان پسردو دانشکده تفاوت معنی داری وجود دارد؟ جامعه آماریاین پژوهش همه دانشجویان دودانشکده بود که از بیناین دانشجویان دو دانشکده تعداد 100 نفر به ‹‹ عنوان نمونه، از هر دو دانشکده با روش نمونه برداری تصادفی ساده انتخاب شد ابزار گرد آوری اطلاعات دراین پژوهش عبارت بود از آزمون سلامت روانی (scl-90-R). روش تحقیق دراین پژوهش روش همبستگی بود. ـ آزمون t برای دو گروه مستقل.
بررسی سولات دراین پروژهش حاکی از آن است که ارتباط معنی داری بین سلامت روانی دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و علوم پایه وجود نداشت و در مورد سوال دوّم و سوم هم سلامت روانی دانشجویان پسر و دانشجویان دختر دو دانشکده هم نتیجه مانند سوال اول بود یعنی تفاوت معنای داری بین سلامت روانی آنها وجود نداشت ولی در مورد سوال چهارم نتیجه بر عکس بود یعنیاینکه تفاوت معنای داری بین سلامت روانی دانشجویان دختر دو دانشکده در مقایسه با دانشجویان پسر دو دانشکده وجود داشت بهاین معنی که سلامت روانی دانشجویان پسر دو دانشکده بیشتر از سلامت روانی دانشجویان دختر دو دانشکده بوده است.
فهرست مطالب:
فصل اوّل:
1- مقدمه
2- بیان مسئله و سوالهای پژوهشی و اهداف پژوهش
3- اهمیت و ضرورت پژوهش
4- متغیرها و تعاریف مفهومیو عملیات آنها
5- خلاصه مباحث مطرح شده
فصل دوم:
6- تاریخچه بهداشت روانی
7- پیشینه تحقیق
8- تعریف سلامت روانی و نظریه های ارائه شده
9- عوامل موثر در سلامت روانی انسان
10-هدف اصلی بهداشت روانی و دیدگاههای روان تحلیگری و انسانگری در مورد بهداشت روانی
11-الگوی شخصیت سالم از دی دگاه پرلز
12-دیدگاه اریسکون در مورد مشخصات افراد سالم
13-دیدگاه انجمن ملی بهداشت جهان درباره افراد دارای سلامت ذهنی و روانی
14-دیدگاه نظرهای نظری دربارة سلامت روانی
الف ـ نظریه سیستم ها
ب ـ ودیکود اکولوژیکی
ج ـ مفهوم تعادل حیاتی
فصل سوم:
روش تحقیق
طرح تحقیق
انتخاب نمونه یا نمونه گیری
جامعه آماری
تعداد ونمونه
روش نمونه گیری
معرفی ابزار پژوهش و پایایی آنها
و روش جمع آماری اطلاعات و روش آماری
فصل چهارم:
تجزیه و تحلیل آماری
فصل پنجم:
بحث و نتیجه گیری
منابع
روانشناسی شخصیت سالم
شخصیت سالم چیست؟ دارندهی شخصیت سالم چه ویژگی هایی دارد؟ رفتار و تکفر و احساس چنین آدمی چگونه است؟ ایا ما می توانیم شخصیت های سالمی بشویم؟ نه تها روانشناسان، بلکه میلیونها تن ا زمردم پیش از پیش پاسخ این پرسشنها را می جویند. مردم بسیاری برای کاوش و نمایش درون خود به عنوان درمانهای گروهی[1] پناه می برند. گرفته تا چاق و لاغر، ظاهراً با چنین تجربه هایی ابعاد وسیعتر و استعدادهایی را در شخصیت خود می یابند. که هرگز از وجود آنها آگاهی نداشته اند.
هدف این پژوهش فوق العاده محبوب دست یافتن به شخصیتی سالمتر و تعریق کردن آن است. تاکید این جنبش آن قدر که بر رهایی منابع پنهان استعداد و خلاقیت و نیرو و انگیزش است بر درمان کشمکشهایی دوران کودکی یا جراحتهای عاطفی گذشته نیست. کانون توجه این جنبش این است که آدمی چه می تواند باشد، نه اینک چه بوده یا اکنون چه هست.
نه روانکاوری و نه رفتارگرایی از استعداد بالقوهی آدمی برای کمال، و آرزوی بهتر و بیشتر شدن از آنچه هست بحثی نکرده اند. در واقع این نگرشها تصویر بدبینانه ای از طبیعت انسان به دست می دهند. رفتار گرایان آدمی را پاسخگوی فعلپذیر محرک های[2] برونی و روانکاوان او را دستخوش نیروهای زیست شناختی و کشمکشهای دروه ی کودکی می پندارند.
حامیان جنبش استعداد بشری [3] سطح مطلوب کمال و رشد شخصیت را فراسوی «بهنجاری[4]» می دانند و چنین استدلال می کنند که تلاش برای حصول سطح پیشرفته کمال برای تحقق بخشیدن [5] یا از قوه به فعل رساندن[6] تمامی استعدادهای بالقوهی آدمی ضرورری است. به سخن دیگر، رهایی از بیماری عاطفی یا نداشتن رفتار روانپریشانه برای اینکه شخصیتی را سالم بدانیم کافی نیست. نداشتن بیماری عاطفی تنها نخستین گام ضروری به سوی رشد و کمال است. و انسان پس از این گام راهی دراز در پیش دارد.
لئوتولستوی[7] نویسنده ی روسی، توصیفی ماندگار از مردی به دست داده است که در ظاهر همه چیزش در حد مطلوب است. با این حال چنان گرفتار بی معنایی است که در مرز خودکشی گام بر می دارد. او می پرسد: «چرا باید زندگی کنم؟» تولستوی دردی را که توصیف می کرد به خوبی می شناخت، چرا که از خودش می نوشت.
فهرست مطالب:
عنوان | صفحه |
مقدمه | 6 |
1- انسان بالغ (الگوی آلپورت) | 11 |
2- انسان با کنش کامل (الگوی راجز) | 18 |
3-انسان باور (الگوی فروم) | 23 |
4-انسان خواستار تحقق خود (الگوی مزلو) | 29 |
روانشناسی عشق
برای انسان رسیدن به کمال بدون نوعی از عشق ورزیدن امکان پذیر نیست. بدین گونه هر کس در آرزوی عشق ورزیدن و مورد عشق واقع شدن است. هر چند عده زیادی هستند که بطور کامل ناکام می گردند. امروزه عده ای هستند که می ترسند به نفوذ عشق دیگری سر فرود آورند زیرا تصور می کنند هویت شخص خود را از دست می دهند. عده ای دیگر در ناخود آگاه خود عاشق شدن را ممنوع می کنند چون نمی خواهند مورد خیانت واقع شوند. در این مواقع است که بعلت ناسازگاریهای ناخود آگاه در درون فرد عشق ورزی غیر ممکن می گردد و در مواقع است که روانکاوی یا دوباره سازی روانی تقریبا همیشه موثر است.
زنان و مردانی که در شهرهای بزرگ برای ادامه کارو یا ادامه تحصیل آمده اند هنگامیکه متوجه می گردند چقدر تنها هستند و اغلب در پارک ها قدم می زنند و به زوجهای دیگر خیره می گردند بدنبال موقعیت های مشابه ای هستند تا نیاز خود را برطرف کنند. اما چون درآمد بالایی ندارند تا دیگران را به بیرون دعوت کنند یا تصور می کنند زشت و بد قیافه هستند خود را در اختیار روسپی ها (خود فروشان جنسی) فرار می دهند تا بدین صورت آن جانشین عشق گردد. هر چند که در انتها درمی یابند که این موضوع فریبی بیش نبوده و نمی تواند نیاز ایشان را برطرف کند اما بخاطر ناچاری بارها و بارها به آن افدام می ورزند.
رابطه بین سخت رویی و ناامیدی بین دانشجویان رشته کشاورزی و روانشناسی
تاریخچه مفهوم نابهجاری . همچون سایر مفاهیم مربوط به پدیده های انسانی یک مسیر منطقی و هموار را پشت سر نگذاشته است ، بلکه طی قرن های متمادی دستخوش فراز و نشیب های فروان بوده است .
تعاریف نسبتا ابتدائی تبیین های جسمانی که در آرا ء نخستین یونانیان در مورد هستیری مشهور بود و یا همسان دانستن بیماران روانی با حیوانات ، به تدریج جای خود را به رویکردهای پیچیده تر داد. با توسعه طب نوین ، بسیاری از پزشکان پذیرای این اندیشه شدند که با ید در مورد آسیب شناسی و درمان پریشانی های روانی به مثابه بیماری های جسمانی برخود کرد (سارافیو 1990 )
نظریه پردازانی چون گالن با ارائه اندیشه های تازه درمورد علل روانشناختی " نابهنجاری ها " شکل گیری و گسترش مستمر یزم مداخلات در مانی شارکو همگی زمینه محکمی را برای استقرار تبیین های روان شناختی نوین فراهم ساخت . سرانجام فضا برای ظهور نظریه پردازی های نوین مهیا شد و نظام روان تحلیلی زیگموند فروید حاکمیت یافت .
موقعیت های فشارزای زندگی همواره میتواند بر میزان توانایی افراد در کنار آمدن با شرایط گوناگون موثر باشد و تداوم شرایط دشوار ، به نوبه خود ، موجب بروز یا تشدید نابسامانی های ، جسمانی و روانی می شود . در چنین فضایی انسان ناگریز است تا برای مقابله با پیامدهای ناشی از فشارهای زندگی به جستجوی راه کارهای موثرتری باشد . از این رو وجود سبک خاص شناختی یا کسب صفاتی که بتواند شدت عوامل فشارزای زندگی را کاهش دهند ، اهمیت ویژه ای می یابد ( شفر ، مارتین ترجمه بلوچه 1375 ).
از سوی دیگر با توجه به وقایعی که در چند سال اخیر در کشور ما رخ داده است از قبیل جنگ ، زلزله های متعدد ( ایران جرء ده کشور حادثه خیز جهان است ) و عواملی نظیر فقر ، طلاق ، اعتیاد و عوامل دیگر رقم کودکان و نوجوانان نیازمند به اقامت در سازمانهای حمایتی نظیر اماکن شبه خانواده بهزیستی ( مراکز شبه خانواده مراکزی هستند که از کودکان و نوجوانانی که به دلایلی بدونه سرپرست مانده اند یا اینکه از سرپرست مناسب محروم شده اند نگهداری میکنند ) را در جامعه ما بالا برده است .
فهرست:
فصل اول : کلیات تحقیق 5
مقدمه 6
بیان مساله 6
فرضیه های تحقیق 10
ضرورت و اهداف پژوهش 10
تعاریف مفاهیم واژگان 12
فصل دوم : پیشینه و ادبیات تحقیق 14
مقدمه 15
تعریف سخت رویی 16
فلسفه وجودی 19
مطالعات نظری 23
تعریف نا امیدی 32
زمینه نا امیدی در دوران کودکی و جنینی 36
شبه خانواده 39
پژوهشهای مربوطه 40
فصل سوم : تعیین روش تحقیق 45
طرح پژوهش 46
جامعه و نمونه پژوهش 46
روش نمونه گیری 47
ابزار های اندازه گیری 48
شیوه اجرا 49
تجزیه و تحلیل داده ها 50
فصل چهارم : یافته ها و تجزیه و تحلیل ها 51
فصل پتجم : بحث و نتیجه گیری 82
خلاصه ، بحث و نتیجه گیری 83
محدودیتها و تنگنا های پژوهش 84
پیشنهادات 85
منابع
مقدمه
در این شاخه از روان شناسی ابعاد مختلف شخصیت، جنبه های ادراکی، هیجانی، ارادی و بدنی افراد و چگونگی سازگاری فرد با محیط مورد مطالعه قرار می گیرد.
تعاریف مختلفی از شخصیت ارائه شده است که هر یک بر وجهی از شخصیت تأکید کردهاند. هیلگارد شخصیت را «الگوهای رفتار و شیوههای تفکر که نحوه سازگاری شخص را با محیط تعیین میکند» تعریف کرده است در حالی که برخی دیگر «شخصیت» را به ویژگیهای «پایدار فرد» نسبت داده و آن را بصورت «مجموعه ویژگیهایی که با ثبات و پایداری داشتن مشخص هستند و باعث پیش بینی رفتار فرد میشوند» تعریف میکنند.شخصیت (Personality) از ریشه لاتین (Persona) که به معنی «نقاب و ماسک» است گرفته شده است و اشاره به ماسک و نقابی دارد که بازیگران یونان و روم قدیم بر چهره میگذاشتند و این تعبیر تلویحا به این موضوع اشاره دارد که «شخصیت هر فرد ماسکی است که او بر چهره خود میزند تا وجه تمایز (تفاوت) او از دیگران باشد». شخصیت به همه خصلتها و ویژگیهایی اطلاق میشود که معرف رفتار یک شخص است، از جمله میتوان این خصلتها را شامل اندیشه ، احساسات ، ادراک شخص از خود ، وجهه نظرها ، طرز فکر و بسیاری عادات دانست. اصطلاح ویژگی شخصیتی به جنبه خاصی از کل شخصیت آدمی اطلاق میشود.
نظری اجمالی به تعاریف شخصیت، نشان میدهد که تمام معانی شخصیت را نمیتوان در یک نظریه خاص یافت. برای مثال کارل راجرز شخصیت را یک خویشتن سازمان یافته دایمی میدانست که محور تمام تجربههای وجودی بود. یا گوردن آلپورت شخصیت را مجموعه عوامل درونی که تمام فعالیتهای فردی را جهت میدهد تلقی کرده است. واتسن شخصیت را مجموعه سازمان یافتهای از عادات میپنداشت و زیگموند فروید، عقیده داشت که شخصیت از نهاد(ID)، خود(Ego) و فراخود(Super ego) ساخته شده است.
مقدمه
مشخص نیست که روان شناسی از چه زمانی به طور رسمی رشته ای علمی شناخته شد ، اما پژوهشهای روان شناختی از اواخر قرن نوزدهم آغاز شد . ویلهلک نخستین آزمایشگاه روان شناسی را در 1987 در آلمان و ویلیام جیمز چهارسال زودتر آزمایشگاه خود را در هاروارد ایجاد کرده بود .
پویایی آزمایشگاه روان شناسی ، استقلال از فسلفه و نظریه پردازیهای فیلسوفان را به ارمغان آورد . و ونت در کتابی با عنوان اصل روان شناسی فیزیولوژیک ، موضوع روان شناسی را مطالعه ذهن معرفی کرد و فرآیندهای مورد بررسی در روان شناسی را مهرکرمای کنترل شده و پاسخهای قابل اندازه گیری دانست که با آزمایش و درون نگری به دست می آید .
ساختارگرایی و کارکردگرایی
دومکیت معروف ساختارگرایی و کارگرایی با شروع قرن بیستم شکل گرفت .
ادوارد تیچنر ( 1867 ـ 1927 ) از شاگردان وونت بود که مکتب روان شناسی او به ساختارگرایی شهرت یافت . ساختارگرایی ترکیبی است از تداعی گرایی و روش تجربی .
دیدگاه تداعی گرایی بر این باور بود که ضمیر خودآگاه انسان ، حوزه مناسبی برای بررسی علمی است . بمنظور بررسی پیچیدگی های ذهن ، این تداعیها تجزیه می شوند و آنگاه هر مفهوم به صورت منفرد مطالعه می شود .
روش تجربی مورد استفاده تیچنرهمانند وونت ، روش درون نگری بود که نوعی تحلیل خود است در این روش شرکت کنندگان بطور شفاهی به گزارش کردن تجاربی می پردازند که اندکی قبل در معرض آن قرار گرفته بودند و از افراد خواسته می شود که آنچه در مواجهه با اشیاء یا رویداد تجربی کرده اند ، گزارش کنند و آن پدیده را تفسیر نکند بعبارت دیگر از دانش خود درباره آن شیء یا رویداد استفاده نکنند .
روانشناسی درک متقابل
روانشناسی درک متقابل 3
برداشت از اطلاعات غیر کلامی 8
انواع داده های غیرکلامی 10
خصوصیات ظاهری 11
قیافه 11
ساختمان بدنی 14
قد 17
علامت مشخصه- خصوصیت فیزیکی غیر عادی 18
صدا 19
حالات حرکتی شخص: 21
نگاه ، لحن صدا و حرکات 21
تلاش آگاهانه برای به وجود آوردن یک تصور: 22
ایجاد تأثیر 22
انگیزه تاثیر 24
شکل گیری 24
نشت افکار 28
زیبایی و جذابیت 29
زیبایی بدن 33
زیبایی چهره 34
چهره خود را زیباتر سازیم 36
محیط 39
نتیجه گیری 41
نظریه رایج:«آنچه زیباست.، خوب است» 44
مزایای زیبایی 47
زیبایی ظاهری و حفظ مناسبات 50