1
پروپوزال نقش ادراک خود، نظم جویی شناختی هیجان و سرسختی روان شناختی در پیش بینی بزهکاری نوجوانان
بیان مسأله اساسی تحقیق به طور کلی (شامل تشریح مسأله و معرفی آن، بیان جنبههای مجهول و مبهم، بیان متغیرهای مربوطه و منظور از تحقیق به صورت مستند) :
آسیب های اجتماعی از معضلاتی هستند که مانع پیشرفت و توسعه اجتماعی و باعث هدر رفتن نیروی فعال و جمعیت جوان کشور خواهد شد. بزهکاری[1] نوجوانان یک رفتار غیر معمول و از اشکال انحرافات اجتماعی است و گسترش آن حیات اجتماعی را به خطر می اندازد. انواع بزهکاریها نظیر فرار از منزل، دزدی، اعتیاد، اعمال ضد قانون، اعمال جنسی نامشروع و ... توسط افراد بزهکار انجام می شود.نظریه های مختلف شخصیت و روان درمانی هر کدام سبب شناسی خاصی را برای اختلالات روان شناختی ذکر می کند. پژوهش های انجام شده در خصوص آسیب های اجتماعی نشان می دهد که عوامل مختلف اجتماعی و روانی در رابطه با جرم و بزهکاری موثرند(ساکی [2]و دیگران، 1388) که یکی از آنها نحوه برداشت هر فرد از ویژگی ها و خصوصیات خود بوده و برداشتی است که فرد در مواجهه با شرایط روانی و اجتماعی از خود بروز می دهد.نظریه های خود مفهوم خود پنداره را مناسبترین مفهوم جهت شناسایی اختلالات عاطفی و روانی می دانند. در مدل ادراک خود[3] که دیمون و هارت[4] (1991) ارائه کرده اند مشکلات روانی و عاطفی ناشی از نقص یا تاخیر در استدلال نوجوانان درباره خود مطرح شده است. یافته های تحقیقی نشان می دهد که سطح ادراک خود نوجوانان بزهکار بطور شناختی پایین تر از افراد رشد یافته است بعبارت دیگر اعمال ضد اجتماعی ممکن است بازتابی از عدم توانایی تفکر موثر در مورد خود در ارتباط با دیگران باشد ( همان)نظم جویی شناختی هیجان[5] از جمله متغیر هایی است نقش مهمی در فهم همبسته های رفتاری، هیجانی و وقایع عاطفی منفی ایفا می کند بطوری که نارسایی در نظم جویی هیجان، مکانیسم زیر بنایی اختلال های خلقی و اضطرابی می باشد در حمایت از این ادعا می توان گفت که نشانه های نارسایی نظم جویی شناختی هیجان در بیش از نیمی از اختلال های محورl و در تمام اختلال های شخصیتی محورǁ راهنمایی تشخیصی و آماری اختلال های روانی بازبینی شده چهار اتفاق می افتد.( گروس[6]، 1999) برآبادی و دیگران (1389) در پژوهشی با عنوان خود و بزهکاری نقش درمان یکپارچه نگر در بهبود ادراک خود در بزهکاران معتاد که به روش مطالعه نیم آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل غیر تصادفی روی نوجوانان بزهکار مقیم کانون اصلاح و تربیت مشهد انجام گرفته است به این نتایج دست یافته اند که درمان یکپارچه نگر در ارتقاء سطح تحول ادراک خود، بهبود خود پنداره و افزایش عزت نفس بزهکاران معتاد نقش دارد و پیشنهاد کرده اند که نظام های اصلاحی و امنیتی می بایست کاری بیش از نگهداری و مجازات بزهکاران انجام دهند و آن توسعه مراکز مشاوره و روان درمانی در زندان ها و مراکز نگهداری بزهکاران می باشد.افراد برای تنظیم فرایندهای مختلف هیجانی از راهبردهای متفاوتی استفاده می کنند که یکی از متداولترین آنها تنظیم هیجان با استفاده از فرایندهای شناختی ( نظم جویی شناختی هیجان ) است. فرایندهای شناختی را می توان به فرایندهای ناهشیار ( فرافکنی و انکار ) و هشیار (ملامت خویش، فاجعه سازی، نشخوارگری ) تقسیم نمود. نظم جویی شناختی هیجان بر فرایندهای هشیار تمرکز دارد.(حسنی، 1389)از دیدگاه کوباسا[7] (1979 به نقل از هوگ[8] و دیگران ، 2007) فرد سر سخت کسی است که قادر باشد حوادث را کنترل کند یا بر آنها تاثیر داشته باشد و عوامل فشارزا را قابل تغییر بداند و نسبت به فعالیت هایی که انجام می دهد متعهد باشد و انتظار داشته باشد که این تغییر یک مبارزه هیجان انگیزی برای رشد بیشتر است و آن را جنبه ای عادی از زندگی بداند. هوگ و دیگران ( 2007) نشان داده اند که سرسختی روان شناختی[9] بالا با آشفتگی پایین و کیفیت زندگی بالا ارتباط دارد.بررسی ها گویایی آن هستند که سرسختی با سلامت بدنی و روانی رابطه مثبت دارد و به عنوان یک منبع مقاومت درونی تاثیرات منفی استرس را کاهش می دهد و از بروز اختلال های بدنی و روانی جلوگیری می کند.
[1]- Juvenile
[2]- Saky
[3] - Self Perceptiom
[4]- Dimon & Hart
[5] -Emotional cognitive
[6] -Groos
[7]- kobasa
[8]- Hoge
[9]- Hardines
مقایسه سرعت پردازش اطلاعات، و تنظیم هیجان در دانش آموزان دوزبانه و تک زبانه
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سرعت پردازش اطلاعات، حافظه فعال و تنظیم هیجان در دانش آموزان دوزبانه و تک زبانه می باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای است جامعه آماری این پژوهش عبارت است از دانش آموزان مقطع راهنمایی شهر اردبیل که در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل می باشند. نمونه آماری این پژوهش شامل 60 (30 نفر تک زبانه و 30 نفر دو زبانه) بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های پردازش اطلاعات، نظم جویی هیجان و حافظه فعال استفاده شده است. در نهایت پرسشنامهها از هر دو گروه جمعآوری و اطلاعات توسط نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده در قسمت اول از آمار توصیفی مانند میانگین، انحراف معیار و ...، و در قسمت دوم برای آزمون فرضیهها از روش تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد بین سرعت پردازش اطلاعات در دانش آموزان تک زبانه و دو زبانه تفاوت معنی داری وجود دارد و سرعت پردازش اطلاعات در دانش آموزان دوزبانه بیشتر از دانش آموزان تک زبانه می باشد. مقدار 034/1252=F و همچنین با توجه به اینکه سطح معنی داری خطای آزمون برای سطح اطمینان 99/0 کمتر از 01/0 است. بین تنظیم هیجان در دانش آموزان تک زبانه و دو زبانه تفاوت معنی داری وجود دارد و تظیم هیجان در دانش آموزان دوزبانه بیشتر از دانش آموزان تک زبانه می باشد. مقدار 426/4644=F و همچنین با توجه به اینکه سطح معنی داری خطای آزمون برای سطح اطمینان 99/0 کمتر از 01/0 است. بین حافظه فعال در دانش آموزان تک زبانه و دو زبانه تفاوت معنی داری وجود دارد و حافظه فعال در دانش آموزان دوزبانه بیشتر از دانش آموزان تک زبانه می باشد.
کلمات کلیدی: پردازش اطلاعات، حافظه فعال، تنظیم هیجان دانش آموزان دوزبانه و تک زبانه
طبق تعریف فرهنگ لغات آکسفورد، اصطلاح دوزبانه به فردی اطلاق می شود که قادر است کلام خود را به دو زبان مطرح کند و یا فردی که دو زبان را می داند و از آن دو استفاده می کند (McKian, 2005). عموماً اصطلاح دوزبانه به افراد یا گروه هایی اطلاق می شود که توانش زبانی آنها در آن دو زبان، به ویژه در بعد کلامی، در حد کاربران بومی آن دو زبان باشد. به هر حال طبق نظر باتلر و هاکوتا « دوزبانگی رفتار پیچیدة روانشناختی، زبانی، و اجتماعی فرهنگی است که ابعاد گوناگونی دارد» (Butler and Hakuta, 2006). در مورد تعریف دوزبانگی در بین پژوهشگران اتفاق نظر کاملی وجود ندارد.
از نظر روانشناسی، آموزش به زبان مادری سبب درک بهتر مطالب می گردد و پیشرفت شناختی دانش آموزان را تأمین می کند. از نظر اجتماعی سبب جذب راحت تر کودک در محیط اجتماعی خود می شود و به عنوان یک عنصر اصلی فرهنگی، او را در ارتباط با گذشته فرهنگی خود قرار می دهد. از نظر عاطفی، استفاده از زبان مادری در آموزش دانش آموزان سبب تداوم در استفاده از نمادهای زبان شناختی می شود و بدین ترتیب او را از گسستگی عاطفی ناشی از عدم استفاده از زبان مادری باز داشته، سبب بالا رفتن کمیت و کیفیت ارتباطات درون مدرسهای و درون کلاسی می شود و دانش آموزان را از ابزار اصلی تفکر یعنی ارتباط، برخوردار می کند.
دانش آموزان غیر فارسی زبان در بدو ورود به مدرسه، زبان مادری خود را که در یک فرایند پیچیده و در ارتباط مستقیم با محیط پیرامون خود فرا گرفته است، در برنامه فارسی پیدا نمی کنند. چون سازماندهی محتوا و انتقال برنامه درسی به دانش آموزان بر پایة زبان فارسی است که با مفاهیمی که بر اساس تجارب قبلی دانش آموز به زبان مادری حاصل گردیده است و برای او بار عاطفی نیز دارد، پیوند ندارد. در حالیکه ارتباط غیر رسمی درون مدرسهای میتواند خارج از کانال ارتباط رسمی به زبان مادری بر قرار شود. این چنین گسستگی میان زبان مدرسه و زبان مادری دانش آموزان، ارتباط بر پایه انگیزه فردی را با دشواری مواجه می کند. تعارض بین مدار ارتباطی محیط اجتماعی خانوادگی دانش آموز و مدار ارتباطی رسمی مدرسه هم کیفی است و هم کمی. کیفی است زیرا که دانش آموز غیر فارسی زبان در برابر زبانی قرار می گیرد که حاصل مجموعه، ویژگی های فرهنگ زیستی و خاص او نیست. کمی است زیرا از جنبه ی دستوری، واژگان و آواشناسی برای او نا آشناست. به عبارت دیگر بین زبان مدرسه و زبان دانش آموز شکاف پدید می آید. (کوردوا[1]، وارن[2] و گی[3]، 2005). پاسخ های هیجانی، اطلاعات مهمی درباره ی تجربه ی فرد در ارتباط با دیگران فراهم می کند. با این اطلاعات، انسان ها یاد می گیرند که در مواجهه با هیجانات چگونه رفتار کنند، چگونه تجارب هیجانی را به صورت کلامی بیان کنند، چه راهکارهایی را در پاسخ به هیجان ها به کار برند و در زمینه ی هیجان های خاص، چگونه با دیگران رفتار کنند.
حافظه فرایند ذخیره سازی تجربیات و اطلاعات برای بازیابی احتمالی، در زمان های آینده می باشد (آیزنگ و کین، 2000). این توانایی ایجاد بازیابی خاطرات، زیربنای همه جنبه های شناخت می باشد و در بعد وسیع تر، توانایی خاص انسان ها برای زیستن است. تقریبا هر چیز که افراد انجام می دهند (از جمله ارتباطات، ادراک، تعاملات اجتماعی، تفکر و حل مسئله) وابسته به توانایی آنها در به یادگیری گذشته می باشد (گروم، 1999).
مفهوم پردازش اطلاعات در آغاز در حوالی سالهای 1960 میلادی با تاثیر پذیری ای نظریه اطلاعات در زمینه نظام فیزیکی ارتباطات از طرف روان شناسان شناختی به کاربرده شد و بیانگر این بود که ارگانیسم انسانی روی تجسم های درونی وذهنی خود عملیاتی به صورت کامپیوتر انجام می دهد. اطلاعات از لحظه ارائه به حواس در مرحله درون داد تا پاسخ های رفتاری در مرحله برون داد، به طور فعال کد گذاری شود و تغییر شکل و سازمان می یابد. همچنین هاگن افراد دوزبانه را افرادی می داند که قدرت بیان کامل داشته باشند و بتوانند مفاهیم را به زبان دیگر بیان کنند. براساس این تعریف، زبان آموزان مبتدی نیز دوزبانه شمرده می شوند (هاگن[4]، 1953). سایر محققان درجات مختلفی را برای گمارش افراد مختلف به منزله افراد دوزبانه در نظر گرفته اند (مک نامارا[5]، 1967، هاکوتا[6]، 1986، والدز و فیگوئرا[7]، 1994). با این اوصاف، دوزبانگی بر روی یک طیف در نظر گرفته می شود.
یا توجه به مطالب مذکور پژوهش حاضر با هدف مقایسه سرعت پردازش اطلاعات، حافظه فعال و تنظیم هیجان در دانش آموزان دوزبانه و تک زبانه انجام گرفت.
[1]- Korduva
[2]- Warn
[3]- Gey
[4]- Haugen
[5]- MacNamara
[6]- Hakuta
[7]- Valdes and Figueroa
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده. 1
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه. 3
1-1 بیان مسئله. 5
1-2 اهمیت وضرورت پژوهش.... 8
1- 3 اهداف پژوهش.... 9
1-3-1 هدف کلی.. 9
1-3-2 اهداف جزئی.. 9
1-4 فرضیه ها 9
1-5 تعریف نظری وعملیاتی متغیرها 10
1-5-1 دوزبانه. 10
1-5-2 پردازش اطلاعات... 10
1-5-3 حافظه فعال. 10
1-5-4 تنظیم هیجان. 11
فصل دوم
ادبیات و پیشینه پژوهش
2-1 مقدمه. 13
2-2 زبان. 13
2-2-1 ارتباط.. 13
2-2-2 زبان به عنوان وسیله ی ارتباط.. 14
2-2-3 افراد دوزبانه. 16
2-2-4 ساختار عصبی افراد دوزبانه. 16
2-2-4-1 برتری جانبی نیم کره های مغز. 16
2-2-4-2 دوزبانگی و هوش... 17
2-3 پردازش اطلاعات... 17
2-3-1 مدل های پردازش اطلاعات... 18
2-3-1-1 مدل اتکینسون و شیفرین.. 18
2-3-1-2 مدل سطوح پردازش اطلاعات... 19
2-3-1-3 مدل های تحولی پردازش اطلاعات... 19
2-3-2 نظریه پردازش توزیع موازی.. 20
2-3-3 نظریه پیوند گرایی.. 20
2-3-4 یادآوری و فراموشی.. 21
2-3-5 علت حذف اطلاعات از ثبت حسی.. 21
2-3-6 علت فراموشی اطلاعات از حافظه کوتاه مدت... 21
2-3-7 علت فراموشی اطلاعات از حافظه دراز مدت... 22
2-3-8 واپس زدن. 22
2-3-9 تداخل.. 22
2-3-10 مشکلات بازیابی.. 23
2-3-11 رشد مهارت های کسب اطلاعات... 23
2-3-12 راهبردها در حافظه کوتاه مدت... 26
2-3-12-1 تمرین ذهنی.. 26
2-3-12-2 بسط یا گسترش معنایی.. 26
2-3-12-3 سازماندهی.. 27
2-4 حافظه فعال. 29
2-4-1 حافظه ی فعال کلامی – شنیداری.. 31
2-4-2 حافظه ی فعال فضایی – بصری.. 31
2-4-3 حافظه و زمان. 31
2-3-4 حافظهی بلندمدت... 32
2-4-5 بازیابی اطلاعات... 33
2-5 تنظیم هیجان. 33
2-5-1 روش تنظیم هیجان. 35
2-5-1-1 انتخاب موقعیت... 36
2-5-1-2 تعدیل موقعیت... 37
2-5-1-3 تنظیم توجه. 38
2-5-1-4 تغییر شناختی.. 39
2-6 پیشینه تحقیق.. 40
2-6-1 پیشینه داخلی.. 40
2-6-2 پیشینه خارجی.. 44
فصل سوم
روش شناسی تحقیق
3-1 روش پژوهش.... 47
3-2 جامعه آماری.. 47
3-3 حجم نمونه و روش نمونه گیری.. 47
3-4 ابزارگرد آوری اطلاعات... 47
3-5 روش گرد آوری اطلاعات... 48
3-6 روش تجزیه و تحلیل داده ها 49
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل داده ها و بیان نتایج حاصل از تحقیق
4-1 مقدمه. 51
4-2 ویژگی های جمعیت شناختی نمونه آماری.. 51
4-3 یافته های توصیفی.. 54
4-4 یافته های استنباطی.. 55
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
5-1 مقدمه. 58
5-2 بحث... 58
5-3 نتیجه گیری کلی.. 60
5-4 محدودیت ها 60
5-5 پیشنهادات پژوهش.... 61
ضمائم.. 62
منابع. 68
تنظیم هیجان بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری
قسمتی از متن:
بیان مسأله
یکی از مشکلات تحصیلی که باعث تشویق و مراجعات مکرر والدین به کلینیک های بالینی می شود اختلالات یادگیری است، و چون کودکان پایه و اساس جامعه فردای هر کشور را می سازند. اگر مورد بی توجهی قرار بگیرند نتایج جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت (حمید، 1385). مشخصه نتوانی یادگیری در کودکان یا نوجوانان پیشرفت تحصیلی در زمینه خواندن، بیان نوشتاری یا ریاضیات در مقایسه با توانایی هوش کلی کودک است.
متن بازنگری شد DSM.IV (DSM-IN-TR) بنابه تعریف فلچر، لیون، فاجس و جاونس (2007) دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری نمی توانند در مهارت های مختلف تحصیلی مانند گوش دادن و خواندن جامع، مهارت های خواندن پایه، محاسبه ریاضیات و حل مسئله منطبق با سن و استانداردهای سطح نمره موفق باشند. بر همین اساس اختلالات یادگیری را در چهار طبقه تشخیص گنجانده شده است. اختلال خواندن، اختلال ریاضیات، اختلال بیان نوشتار، اختلال یادگیری نامشخص (NOS) (کاپلان، سادوک، 2007).
نتایج مطالعات بیانگر آن است که میزان شیوع این اختلالات از 2 درصد تا 30 درصد در نوسان است (نریمانی و رجبی، 1384). در DSM-IV-IR گفته شده که تقریباً 5 درصد دانش آموزان مدارس عمومی در ایالات متحده، دچار نوعی اختلال یادگیری هستند (آلتراس، 2007). فرا تحلیل بهراد (1384) نشان می دهد که میزان شیوع اختلال یادگیری در دانش آموزان ابتدایی 58/4 درصد می باشد و دانش آموزان پسر بیشتر از دانش آموزان دختر است. در مطالعه نریمانی و رجبی (1384) میزان شیوع اختلال یادگیری در استان اربیل 13 درصد گزارش شده است. میزانترک تحصیلی مدرسه برای کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلال 40 درصد یعنی یک و نیم برابر متوسط است دادستانی، 1389، به نقل از نریمانی و همکاران).
مبانی نظری و پیشینه پژوهش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان
در20 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
هیجان نقش مهمی در جنبه های مختلف زندگی نظیر سازگاری با تغییرات زندگی و رویدادهای تنیدگی زا ایفا میکند. اصولاً، هیجان را می توان واکنشهای زیستشناختی به موقعیت هایی دانست که آن را یک فرصت مهم یا چالش برانگیز ارزیابی میکنیم و این واکنشهای زیستی با پاسخی که به آن رویدادهای محیطی میدهیم، همراه میشوند (گرانفسکی و همکاران، 2001).
هر چند هیجانها مبنای زیستی دارند، اما افراد قادرند بر شیوههایی که این هیجانها را ابراز میکنند، اثر بگذارند. این توانایی که نظمجویی هیجان نامیده میشود، فرآیندهای درونی و بیرونیای است که مسئولیت کنترل، ارزیابی و تغییر واکنشهای عاطفی فرد را در مسیر تحقق یافتن اهداف بر عهده دارد (تامپسون، 1994، به نقل از مشهدی، میردورقی و حسنی، 1390).
بنابراین نظمجویی هیجان، یک اصل اساسی در شروع، ارزیابی و سازماندهی رفتار سازگارانه و همچنین جلوگیری از هیجانهای منفی و رفتارهای ناسازگارانه محسوب میشود (گرانفسکی و همکاران، 2001).
این سازه یک مفهوم پیچیده است که طیف گستردهای از فرآیندهای زیستی، اجتماعی، رفتاری و همچنین فرآیندهای شناختی هشیار و ناهشیار را در بر میگیرد (گرانفسکی و همکاران، 2001).
به عبارت دیگر، واژهی نظمجویی هیجان مشتمل بر راهبردهایی است که باعث کاهش، حفظ و یا افزایش یک هیجان میشوند و به فرآیندهایی اشاره دارد که بر هیجانهای کنونی فرد و چگونگی تجربه و ابراز آنها اثر میگذارد (جرمن، وان- در- لیندن، داکرمونت و زرماتن[1]، 2006).
از آنجایی که نظمجویی هیجان نقشی محوری در تحول بهنجار داشته و ضعف در آن، عاملی مهم در ایجاد اختلالهای روانی به شمار میرود، نظریه پردازان بر این باورند، افرادی که قادر به مدیریت صحیح هیجاناتشان در برابر رویدادهای روزمره نیستند، بیشتر نشانه های تشخیصی، اختلال های درونی سازی از قبیل افسردگی و اضطراب را نشان می دهند (نولن- هاکسما، ویسکو، لیبومیرسکی[2]، 2008). بنابراین میتوان گفت، نظمدهی هیجان عاملی کلیدی و تعیین کننده در بهزیستی روانی و کارکرد اثربخش است (گرانفسکی و همکاران، 2001). که در سازگاری با رویدادهای تنیدگیزای زندگی نقش اساسی ایفا میکند (نولن- هاکسما و همکاران، 2008). به طور اجمالی میتوان اذعان نمود که افراد از روشهای مختلفی جهت نظمجویی هیجاناتشان استفاده میکنند و یکی از متداولترین این روشها استفاده از راهبردهای شناختی است. راهبردهای نظمدهی شناختی هیجان، فرآیندهای شناختی هستند که افراد برای مدیریت اطلاعات هیجانآور و برانگیزاننده به کار میگیرند و بر جنبه شناختی مقابله تأکید دارند؛ بنابراین، افکار و شناختها در توانایی مدیریت، نظم جویی و کنترل احساسها و هیجانها بعد از تجربهی یک رویداد تنیدگیزا نقش بسیار مهمی دارند (گرانفسکی و همکاران، 2001).
سالها پژوهش به نقش مهم تنظیم هیجان در سازش با وقایع تنیدگیزای زندگی وضوح بخشیده است (گرنفسکی و همکاران، 2001).
تنظیم هیجان دلالت دارد بر به کار گماشتن افکار و رفتارهایی که در هیجان های آدمی تأثیر میگذارند. هنگامی که انسانها تنظیم هیجان را به کار میگیرند، چگونگی تجارب و تظاهر هیجان های خود را هم تحت اختیار می گیرند. گمان میشود توانایی تنظیم هیجان خصیصه ای از خصوصیات هوش هیجانی است (بارون و پارکر[3]، 2000، به نقل از امینآبادی، دهقانی و خداپناهی، 1390).
هرچند که تعریف عملیاتی مفهوم تنظیم هیجان دشوار است بسیاری از محققین روانشناسی رشد سعی در مطالعة آن دارند. تحت سیطره درآوردن مفهوم تنظیم هیجان دشوار است، چرا که تظاهرات و تجارب هیجانی نیز حقیقتا حل نشدهاند و هیجان ها در محور فهم مفهوم هیجان ها درجات متفاوتی دارند. بر این اساس به تعریفی عملیاتی از خود هیجان که تلاش در وضوح بخشیدن به تعریف تنظیم هیجان دارد نیاز داریم. هیجان چیست؟ هیجان ها از دیدی کارکردی تلاش هایی همگرا توسط فرد محسوب می شوند، به منظور ابقاء، تغییر و یا خاتمه دادن به روابط میان فرد و محیط تأثیرگذار، گروهی ادعا دارند تنظیم هیجان وابسته به دو سطح است: فرایند تنظیم هیجان و بازده آن (گراس[4]، 1999).
تنظیم هیجان این گونه تعریف می شود: تنظیم هیجان مبتنی است بر فرایندهای درونی و بیرونی پاسخ دهی در برابر مهار و نظارت، ارزیابی و تعدیل تعاملات هیجانی به خصوص خصایص زودگذر و تند آنها برای به تحقق رسیدن اهداف (تامپسون، 1994، به نقل از امینآبادی، دهقانی و خداپناهی، 1390).
[1]- Jermann, Van-Der-Linden, Dacremont ,& Zermatten
[2]- Wisco & Lyubomirsky
[3]- Baron & Parker
[4]- Groos
مداخله متمرکز بر هیجان (بصورت زوجی و فردی) در کاهش درماندگی رابطه زوجهایی که فرزندی با بیماری مزمن دارند
طرح هدف:
با توجه به اینکه والدین دارای فرزند بیمار مزمن در ریسک مهمی برای تجربه درماندگی زناشویی قرار دارند همچنین نقش مهمی در فراهم کردن مراقبت پزشکی برای کودکانشان بر عهده دارند، اهمیت خدمات یاورانه زمانی که درگیر مشکلات زناشوئی یا روانی می شوند احساس می شود لذا یکی از اهداف پژوهش کمک به کاهش تجربه درماندگی زناشوئی در این خانواده ها است. با توجه به اینکه در ایران مردان کمتر از زنان برای شرکت در مشاوره زوجی تمایل نشان می دهند. هدف دیگر این پژوهش بررسی اثر بخش درمان فردی متمرکز بر هیجان وقتی فقط زن در جلسات مشاوره شرکت می کند می باشد. علاوه بر این هدف دیگر این پژوهش تفاوت اثر بخشی رویکرد متمرکز برهیجان با توجه به سطح تحصیلات است که در تجزیه و تحلیل داده ها این هدف ملحوظ است.
لذا این اهداف بصورت مشخص در ذیل می آید.
1- معرفی رویکرد متمرکز بر هیجان و بررسی اثر بخشی آن در زوجهای ایرانی.
2- بررسی اثر بخشی درمان متمرکز بر هیجان در کاهش درماندگی رابطه زناشویی افرادی که فرزندی با بیماری مزمن دارند.
3- بررسی اثر بخشی درمان متمرکز بر هیجان در افزایش رضامندی زناشویی افرادی که فرزندی با بیماری مزمن دارند.
4- بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان در افزایش همبستگی زناشویی افرادی که فرزندی با بیماری مزمن دارند.
5- بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان در افزایش توافق زناشویی افرادی که فرزندی با بیماری مزمن دارند.
6- بررسی اثر بخشی درمان متمرکز بر هیجان در افزایش ابراز محبت زناشویی افرادی که فرزندی با بیماری مزمن دارند.
7- افزایش بهداشت روان یا سلامت عمومی افراد.
8- بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان با توجه به سطح تحصیلات نمونه ها
9- بررسی تفاوت بین درمان زوجی و فردی متمرکز بر هیجان
ضرورت پژوهش
اجتماع بشری مجموعه ای است از خانواده ها. خانواده کوچکترین جزء اجتماع است، که ستونهای اصلی آن را زن و شوهر تشکیل می دهند. لذا لازمه یک جامعه سالم ، خانواده سالم، لازمه خانواده سالم زن و شوهر سالم است. وقتی زن و شوهر رابطه سالم و رضامندی داشته باشند، می توانند کانون گرم و سالمی برای فرزندان وکل خانواده فراهم کنند. در غیر اینصورت نه تنها خودشان قربانی ناایمنی خود ساخته می شوند بلکه فرزندان و حتی خانواده های نزدیک و بالاخره کل جامعه از این نا ایمنی متاثر می شود.
درمیان آسیب های خانواده یکی از آنها طلاق است که در ایران آماری برو به رشد دارد. نرخ رشد طلاق در کشور براساس آمار ازدواج و طلاق های ثبت شده در جدول زیر ارائه می شود.
سال | ازدواج | طلاق | درصد |
1365 | 340342 | 35211 | 40/7 |
1370 | 448851 | 39336 | 76/8 |
1373 | 453671 | 32706 | 20/7 |
1374 | 462855 | 34738 | 50/7 |
1375 | 479263 | 37817 | 89/7 |
1376 | 511401 | 41816 | 17/8 |
1377 | 531490 | 42391 | 97/7 |
1378 | 611073 | 51044 | 35/8 |
1379 | 646498 | 53797 | 32/8 |
1380 | 640710 | 60559 | 45/9 |
1381 | 650960 | 67256 | 33/10 |
1382 | 681034 | 72359 | 62/10 |
1383 | 602347 | 63125 | 47/10 |
این آمار مربوط به کل کشور اهم از پایتخت ، شهرستانها وروستاها، اگر آمار طلاق را در تهران (به عنوان یکی از شهرهای بزرگ) بررسی کنیم متفاوت با آمار کل کشور است و درصد تکان دهنده ای را نشان می دهد. طبق اطلاعات سازمان ثبت احوال کشور در سال 1383 آمار طلاق در استان تهران 25/18 درصد و در شهر تهران 66/18 درصد ازدواجها را تشکیل می دهد.یعنی چیزی نزدیک به 20% ازدواجها. البته افزایش نزخ طلاق در سالهای اخیر لزوماً مبین افزایش مشکلات خانوادگی نیست بلکه ممکن است مشکلات خانوادگی در گذشته هم وجود داشته یا حتی بیشتر از امروزه نیز بوده است، لیکن شیوه انتخاب این راه حل رو به رشد است. طلاق صرفاً یکی از راه حلهایی است که زوجین بالاجبار برای حل اختلافات خود انتخاب می کنند، بنابریان می توان استنباط کرد آمار مشکلات خانوادگی و زوجی ورای آماری طلاق است. لذا اهمیت راه حلهای دیگر برای حل آسیب ها و مشکلات زوجی به چند دلیل احساس می شود:
1- بخاطر اثر منفی طلاق بر زوجها و خانواده ها (کامینگز و دیوس-1994، هترینگتون، کلی- 2002)
2- اثر منفی طلاق بر اجتماع
3- فقدان سرمایه های اجتماعی که با افزایش سطوح افسردگی واضطراب رابطه دارد (تونیگ-2002) باعث شده است ، برای حمایت وارتباط به جز تکیه بیشتر به همسران صمیمی، گزینه دیگری نداشته باشیم، در حقیقت اکثر ما عملاً در یک اجتماع دو نفری زندگی می کنیم. در این شرایط کیفیت روابط نزدیک به میزان زیادی در زندگی افراد اهمیت دارد (جانسون-2004)
3-جامعه نیز بیشتر، به ارزش استفاده از مشورت و توصیه تخصصی برای بازسازی روابط خانوادگی و زوجی درمانده واقف شده است. اکنون عشق بزرگسالی به عنوان فرایندی نگریسته می شود که می تواند درک، ترغیب، بازسازی شود. رابطه زوجی بیشتر امری عمدی است(دوهرتی- 2001) تا اینکه بازیچه هوس رومانتیک یا متکی به شانس و سرنوشت باشد (جانسون-2004).
در ایران نیز افزایش برنامههای تلویزیون با موضوعات ازدواج و خانواده، مبین وقوف مسئولان جامعه به این مهم است.
4-مراکز مشاوره در جامعه ایران در حال رشد وگسترش است، فارغ التحصیلان این رشته همواره رو به تزاید می باشند.
بنابراین با توجه به اثرات منفی طلاق بر فرد، خانواده و جامعه و تغییرات اجتماعی مانند محدود شدن روابط اجتماعی و خانوادگی گسترده، مهاجرتهای اجباری یا داوطلبانه، نیازهای اقتصادی بالا و درگیری زوجها در این زمینه، ازدواجهای فراقومی، همچنین تقاضای خانوادهها و جامعه برای حل مشکلات خانوادگی، اهمیت زوج درمانی افزایش می یابد.
سخن دیگر اینکه جامعه ایران جامعه جوانی است و در حال حاضر تعداد افراد در سن ازدواج جمعیت قابل توجه ای را در بر می گیرد، با توجه به این نکته بنظر می رسد در آینده نزدیک ، تقاضا برای زوج درمانی رو به افزایش باشد، لذا لازم است درمانگران زوجی، رویکردها و مدلهای متنوع و مناسبی برای مداخله زوجی در پیش رو داشته باشند، مضاف بر این با توجه به وجود رشته هایی چون مشاوره خانواده، مطالعات خانواده، خانواده درمانی ومجله ای بنام خانواده پژوهشی درسهایی چون مشاوره ازدواج و زوج درمانی دردانشگاههای کشور موضوعات زوج درمانی در حال حاضر مورد نیاز جامعه علمی است. از طرف دیگر جایخالی رویکرد متمرکز بر هیجان با توجه به زیر بنای نظری آن که نظریه دلبستگی و روابط عشق بزرگسالی است در ادبیات زوج درمانی موجود در کشور احساس می شود.
نکته دیگر بر خلاف بیماری حاد در کودکی که مراقبت پزشکی اولیه از کودک به متخصصان بهداشت سپرده می شود، در بیماری مزمن کودکان، مراقبت پزشکی و برطرف کردن نیازهای کودک به عهده والدین است، لذا این پدیده جو خانواده را با یک خانواده معمولی متفاوت می کند.
نمونه هایی از محرک های تنش زا در این خانواده ها به قرار زیر است: بارمالی، بار فیزیکی، تغییرات در نقشهای والدینی، رنجش دیگر خواهران و برادران، ریسک سازگاری روانی- اجتماعی، مشکلات کودک مریض با دیگر خواهر و برادران سالم، کناره گیری اجتماعی، بستری مکرر و درنهایت سوگ (والکر-1996). در نتیجه این زوجها در ریسک بالایی از درماندگی زناشویی قرار دارند.(هاوینستن -1990، کازاک-1989، سیببت-1984، زیمند، ود-1986، والکر و همکاران-1996).
لذا ضرورت زوج درمانی و نیز این شیوه و این جمعیت برای نگارنده احساس شده است.
Wood