نگاهی به علف های هرز و تاثیر انها بر روی گیاه برنج
توجه: این فایل میتواند هم به عنوان تحقیق و هم به عنوان مقاله مورد استفاده قرار گیرد
(قابل ویرایش و اماده پرینت)Wordفرمت :
تعداد صفحات:9
خلاصه کتاب: قیام و انقلاب مهدی ( ع )
می نویسد "این کتاب که مجموعا دو بخش غیر مرتبط با یکدیگر است ، بخش یکم آن با همین عنوان ابتدا به صورت مقالهای کوتاه و مختصر در یک نشریه دینی در تهران منتشر شد و سپس مطالبی بر آن افزوده شد و به صورتی که در چاپهای اول تا چهارم ملاحظه شده است در آمد . اما بخش دوم که عنوان " شهید " دارد ، تفصیل یافته یک سخنرانی در شب عاشورای سال 1393 هجری قمری در تهران است .
اندیشه پیروزی نهائی نیروی حق بر نیروی باطل، استقرار کامل و همه جانبه ارزشهای انسانی ، تشکیل مدینه فاضله و جامعه ایدهآل و اجراء این ایده انسانی به وسیله شخصیتی عالیقدر که در روایات متواتر اسلامی " مهدی " نامیده شده ، اندیشهای است که همه فرق ومذاهب اسلامی بدان مؤمن و معتقدند . زیرا این اندیشه ، به حسب اصل و ریشه ، قرآنی است .این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان کلی نظام طبیعت و سیر تکاملی تاریخ و اطمینان به آینده ، و طرد عنصر بدبینینسبت به پایان کار بشر است ، که طبق بسیاری از نظریهها و فرضیههافوقالعاده تاریک است. انتظار فرج امیدو آرزوی تحقیق این نویدکلی جهانی انسانی ، در زبان روایات اسلامی "انتظار فرج" خوانده شده و افضل عبادات شمرده شده است. اصل انتظار فرج از یک اصل کلی اسلامی و قرآنی استنتاج میشود و آن اصل " حرمت یأس از روح الله " است. دو گونه انتظار انتظار فرج دو گونه است : انتظاریکه سازنده و نگهدارنده است ، به گونهای است که میتواند نوعی عبادت شمرده شود ، و انتظاری که گناه است و ویرانگر و نوعی " ابا حیگری " باید محسوب گردد. شخصیت و طبیعت جامعه ممکن است کسی تحولات تاریخی را یک سلسله امور تصادفی و اتفاقی یعنیاموری که تحت قاعده و ضابطهای کلی در نمیآید بداند. نظریه دیگر این است که جامعه به نوبه خود ، مستقل از افراد ، طبیعت و خصلت و سنت و قاعده و ضابطه دارد ، تاریخ آن گاه موضوع تفکر و مایه عبرت و قابل درس آموزی استکه جامعه از خود طبیعت و شخصیت داشته باشد . علیهذا برداشت داشتن ازتاریخ و تحولات آن، فرع بر مسأله طبیعت و شخصیت داشتن جامعه است. قرآن و تاریخ در این که قرآن مجید تاریخ را به عنوان یک درس و یک منبع معرفت و یک موضوع تفکر و مایه تذکر و آیینه عبرت یاد میکند جای تردید نیست . قرآن کریم این گمان را که ارادهای گز افکار ، و مشیتی بی قاعده و بیحساب سرنوشتهای تاریخی را دگرگون میسازد به شدت نفی میکند و تصریحمینماید که قاعدهای ثابت و تغییر ناپذیر بر سرنوشتهای اقوام حاکم است. قرآن کریم ، نکته فوقالعاده آموزندهای در مورد سنتهای تاریخ یاد آوریمیکند و آن این که مردم میتوانند با استفاده از سنن جاریه الهیه در تاریخ، سرنوشت خویش را نیک یا بد گردانند. توجیه و تفسیر تکامل تاریخ توجیه تکامل تاریخ با دو شیوه مختلف صورت میگیرد . ما یکی از این دو شیوه را " ابزاری " و از نظری دیالکتیکی مینامیم . و شیوه دیگر را " انسانی " یا " فطری " میخوانیم . بینش دیالکتیکی یا ابزاری بینش دیالکتیکی طبیعت بر این اساس است که : اولا- طبیعت در حرکت و تکاپوی دائم است ، توقف ویکسانی در طبیعت وجود ندارد. ثانیا - هر جزء از اجزاء طبیعت تحت تأثیر سایر اجزاء طبیعت است و به نوبه خود در همه آنها مؤثر است . ثالثا- تضادها و کشمکشها پایه حرکتها است ، رابعا - جدال درونی اشیاء رو به تزاید است و شدت مییابد تا به اوج خود یعنی آخرین حد اختلاف و کشمکش میرسد و شیء یک سره به ضد خود تبدیل میشود )حالت تز). این مرحله نیز به نوبه خود ضد خویش را میپرورد(حالت آنتی تز) و پس از یک سلسله کشمکشها به نفی خود ، که نفی نفی مرحله اول است و به نحوی مساوی با اثبات است(حالت سنتز) منتهی میشود . طبیعت هدفدار نیست و کمال خود را جستجو نمیکند ، بلکه به سوی انهدام خویش تمایل دارد ، ولی چون آن انهدام نیز به نوبه خود به انهدام خویش تمایل دارد و هر نفی کننده به سوی نفی کننده خود گرایش دارد ، نفی نفی که نوعی ترکیب میان دو مرحله قبل از خود است صورت میگیرد و قهرا تکامل رخ میدهد . این است دیالکتیک طبیعت . تاریخ نیز جزئی از طبیعت است و ناچار - هر چند عناصر مشکلهاش انسانها هستند
تحقیق و مقاله ای در مورد عملیات داشت برنج
توجه: این فایل میتواند هم به عنوان تحقیق و هم به عنوان مقاله مورد استفاده قرار گیرد
(قابل ویرایش و اماده پرینت)Wordفرمت :
تعداد صفحات:27
برخی از سر فصل ها:
آبیاری
بررسی اقتصادی خسارت علفهای هرز
باریک برگها
جگنها
پهن برگها
علفهای هرز یکساله
شخم در خزانه شالیزار
چکیده:
آبیاری شالیزار از مهمترین عملیاتی است که باید در زراعت برنج بدقت انجام شود، چون برنج گیاهی است با تلاقی و باید ریشه آن همیشه در داخل آب قرار گیرد در غیر اینصورت محصول بعمل آمده خوب نخواهد بود.
از حدود اواسط فروردین که کاشت بذر در خزانه شروع میشود تا اواخر مرداد ماه که زمان برداشت برنج است آبیاری باید بطور مداوم انجام گیرد آب مورد نیاز توسط کانالهای آبرسانی به مزارع برنج وارد میشود.
خلاصه ای از کتاب منشوراتحاد ملی و انسجام اسلامی
مقدمه : پیام های نوروزی مقام معظم رهبری (مدظله العالی)
آیینه ی تمام نمایی از نیازهای جامعه ی اسلامی است . در این نوشتار که خلاصه ای از کتاب (منشور اتحاد ملی و انسجام اسلامی) تلاش می نماییم تا شما خواننده ی گرامی را با ابعاد گوناگون اتحاد ملی و انسجام اسلامی بیشترآشنا نماییم . در پایان ، همه ی شما عزیزان را به مطالعه ی کامل و دقیق این کتاب ارزشمند که توسط استاد گرامی حضرت حجت الاسلام و المسلمین سبزیان تألیف گردیده است دعوت می نماییم . والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
فصل اول : وحدت ازدیدگاه قرآن کریم و معصومین (علیهم السلام)
از نگاه قرآن کریم انسان ها امتی واحد و یگانه بوده اند ..
قرآن می کوشد تا در نهایت همه ی انسان ها را در جامعه ی جهانی واحد گرد آورد و در این راستا از انسانها می خواهد که با حفظ اصول و در نظر داشتن اختلافات ملی و شریعتی ، در یک اجتماع بزرگ و واحد انسانی گرد هم آیند و به اصول و ارزش های مشترک توجه کنند . درهمین راستا است که مومنان را برادران یک دیگر می خواند و به همکاری و تعاون در امور نیک دعوت می کند.
وحدت اسلامی : قرآن کریم آثاری چند را برای وحدت اسلامی بر می شمارد که مهمترین آن همانا تشکیل خانواده ی بزرگ مسلمانان و ایجاد دولت است .
برچیده شدن زمینه ی سلطه ی بیگانگان نیز از اهداف وحدت و انسجام اسلامی می باشد ......
وحدت از دیدگاه پیامبر اعظم (ص)
در دیدگاه پیامبر اعظم (ص) ، اتحاد امت اسلامی ، مایه اقتدار و صلابت جامعه اسلامی میباشد.
در همین راستا ، ایشان با غلبه ی تعصبات نژادی و گرایشهای افراطی مقابله می فرمودند ، در این زمینه آن حضرت سخنی فرمودند که نقل میگردد.
ای مردم! همه ی شما فرزندان آدم هستید و آدم از خاک آفریده شده است . عرب را بر غیر عرب هیچ فضیلت و برتری ای نیست ، مگر به تقوی و پاکی . همچنین به اعتقاد ایشان ، (ایمان به خدا) درون مایه ی اصلی وحدت مسلمانان است .
تحقیق درباره شغل معلم
فهرست مطالب
وظایف معلم. 5
مهارت و دانش مورد نیاز. 6
تحصیلات لازم و نحوه ورود به شغل معلمی.. 7
بازارکار و آینده شغلی معلم. 7
حقوق و درآمد معلم. 8
شخصیت های مناسب این شغل.. 10
تحقیق و مقاله ای در مورد شرایط اقلیمی لازم برای شالیزار
توجه: این فایل میتواند هم به عنوان تحقیق و هم به عنوان مقاله مورد استفاده قرار گیرد
(قابل ویرایش و اماده پرینت)Wordفرمت :
تعداد صفحات:5
چکیده:
برنج گیاهی است ویژة کشت در مناطق گرم و باتلاقی و کلاً گیاهی نیمه گرمسیری است. این گیاه در طول دورة رشد به آب فراوان نیاز دارد که در حدود 30000 متر مکعب در هکتار است. بنابراین باید در مناطقی که بارندگی در آن به اندازة کافی وجود داشته باشد کشت شود. در مناطقی که بارندگی آنها در حدود 1000 میلیمتر باشد کشت برنج امکانپذیر بوده و محصول خوبی بدست میآید.
طبقهبندی واریتة برنج از طرف سازمان خواربار و کشاورزی (F.A.O)
توجه: این فایل میتواند هم به عنوان تحقیق و هم به عنوان مقاله مورد استفاده قرار گیرد
(قابل ویرایش و اماده پرینت)Wordفرمت :
تعداد صفحات:5
چکیده:
واریتههای برنج از نظر طول دانه به چهار گروه زیر تقسیم بندی شدهاند.
1- گروه برنجهای خیلی طویل، دانه آنها دارای بیش از 7 میلی متر طول هستند.
2- گروه برنجهای طویل که بین 6 تا 7 میلی متر طول دارند.
3- گروه برنجهای متوسط که طول آنها بین 5 تا 99/5 میلی متر میباشند.
4- گروه برنجهای کوتاه که بطول کمتر از 5 میلی متر میباشند.
تشریح دخالت های مرمتی در عمارت چهل ستون قزوین
کاخ چهل ستون قزوین از این جهت که تنها کاخ باقی مانده از مجموعه کاخ های سلطنتی این شهر در زمان شکوفایی و رونق دوره صفویه است، همواره مورد توجه محققین تاریخ هنر و معماری و مردم این شهر بوده است. و با رشد آهنگ توجه به سوی آثار تاریخی در مملکت، عملیات ویژه تعمیراتی در این بنای ارزشمند به اجرا در آمد و استمرار یافت. گرچه پیش از این نیز در زمان قاجار در دست حکام و فرمانداران شهر مورد بهره برداری مستمر بود. در این گزارش سعی شده، تا با توجه به مدارک موجود، سلسله تعمیرات و دخالت هایی که به منظور حفظ این عمارت به انجام رسیده، با در نظر گیری اهداف و سیاست های مورد نظر و با اشاره به انجام دهندگان آن، به صورت نسبتاً مفصلی شرح داده شود.
نخستین گزارش مکتوبی که از تعمیرات بناهای سلطنتی قزوین در دست داریم، مطالبی است که ناصرالدین شاه قاجار در سفر اولش به فرنگ به رشته تحریر درآورده است. او که در مسیرش از قزوین گذشته، می نویسد: بناها بسیار خراب شده بود. به باقرخان (سعدالسلطنه) دستور دادیم تا آنجا را تعمیر کلی کند. سپس در سفر سوم، هنگام بازگشت از فرنگ، در خاطراتش می خوانیم که از تعمیرات خوب سعدالسلطنه تعریف و تمجید می کند. اگر زمان حکومت سعدالسلطنه و سفر ناصرالدین شاه را در نظر بگیریم، این تعمیرات باید در حدود سال های 12-1306 هـ.ق باشد. که همزمان با ساخت و سازهای نسبتاً وسیع و تعمیرات دیگر قاجاری در قزوین است. نوشته فرهادمیرزا معتمدالدوله در کتاب هدایت السبیل و کفایه الدلیل نیز اشاره به تعمیر عمارت در سال 1312 هـ.ق دارد. (رکنی)
علاوه بر این عمارت، یکی دیگر از بناها موسوم به حیات نادری- از بناهای دوره صفوی- مرمت گردید و در ایوان شمالی مسجد جامع عقیق تعمیراتی توسط سعدالسلطنه به عمل آمد. این عمارت پس از نوسازیای که به کیفیت آن اشاره خواهد شد، به عنوان فرمانداری مورد بهره برداری قرار گرفت. در واقع اساسی ترین دخالت در عمارت زمانی به وقوع پیوست که سه قرن و نیم از حیات آن می گذشت.
نوع دخالت تعمیراتی این زمان را در واقع باید تعمیر، تغییر و نوسازی بدانیم که شامل:
- افزوده شدن رواق ستوندار آجری دور بنا در طبقه هم کف که نمی دانیم جایگزین ستونهایی شده که پیش از این وجود داشته، یا اینکه به عنوان تعمیرات به طرح ساختمان افزوده شده اند.
- تعویض پوشش شیروانی با نقاشی های زیر آن بر روی چوب در تراس دور تا دور طبقه بالا که قاعدتاً آسیب دیدگی زیادی داشته است.
- نقاشی های دوران صفوی (بویژه لایه های دوم) تیشهای شد و روی آن با نقاشیهای گل و مرغ به سبک دوران قاجار تزئین گردید و هم چنین تابلوهایی به سبک فرنگ در بدنه دیوارها و طاقچه ها نقاشی گردید و افزون بر آن چند تصویر چهره (پرتره) رنگ روغنی نیز ترسیم شد. (مجابی 495)
- تالار فوقانی و مقرنس های سقف تالار هم کف گچ کاری شد.
- درگاه های فضای هم کف را به دلیل عدم اطمینان از استحکام آنها، تنگتر یا کوتاه تر نمودند.
- حوض آبی نیز در جبهه جنوبی عمارت احداث گردید که در واقع در پی تغییر جهت مسیر آبی بوده که از بیرون به داخل عمارت جریان داشته است. حوض میان تالار هم کف نیز بلا استفاده ماند و کور گردید.
* مرحوم گلریز در کتاب مینودر آورده اند، از سال 1300 خورشیدی به بعد عمارت مذبور در دست فرمانداران بوده و برخی تغییرات در آن داده اند که یکی تغییر راهروی طبقه بالاست و دیگری آنکه دو اطاق کوچک از تالار را جدا کرده به دفتر اختصاص داده اند.
علاوه بر اینها، برای احداث پله جدید، ایوان شمالی را به طور کامل بسته و پله خانه اصلی را کور کردند. و در ضمن سه ایوان دیگر را بسته، به صورت اتاق در آوردند. در عکس های قدیمی پیش از مرمت سال 1347 از بخش های گفته شده، به خوبی پیداست که افزوده ها مربوط به اوایل حکومت پهلوی است.
* از سال 1334 خورشیدی طبقه تحتانی عمارت به موزه هنرهای زیبای قزوین اختصاص یافت. به قول مرحوم گلریز، اشکوب زیرین را در این سال خواستند تعمیر کنند که به دلیل ناآگاهی افراد در هنگام تراشیدن اندودهای گچ، به نقاشی صفوی لایه زیرین ضربه وارد کردند، به طوری که غالب صورت ها عیب کردند. (گلریز ص609)
(البته معلوم نیست که واقعاً این عیب کردن نقاشی ها در این زمان صورت گرفته باشد. چون در لایه برداری هایی که سال های بعد توسط متخصصین مرمت آثار انجام شد، معلوم گردید که در زمان قاجار برای اندود مالی دیواره ها، بدنه ها را تیشه ای کرده اند تا اندود بهتر بر دیوار بنشیند.
* با تاسیس سازمان حفاظت آثار باستانی ایران به سال 1344، آنطور که از شواهد پراکنده و اظهارات شفاهی پیداست، عمارت چهل ستون در سال 1347 توسط دفتر فنی این سازمان در قزوین، به کارشناسی آقای مهندس علی اکبر سعیدی مرمت شد. در مقاله خانم محبوبه امیر غیاثوند درباره کاخ های سعادت آباد می خوانیم: «در سال 1347 کف طبقه دوم بنای ارسی خانه (عمارت کلاه فرنگی) به منظور استحکام بخشی و مرمت خاک برداری شد. پس از خاک برداری، گنبدهایی با خیز کم آشکار شد. تیرریزی سقف روی این گنبدها و دیوار جانبی صورت گرفته است. (البته وجود تیرهای چوبی درست بین گنبدها در بالاست.) تصویری نیز از کف باز شده طبقه بالا ارائه شده است.
در تعمیرات این سال، پله هایی که در حدود 45 سال پیش در ایوان شمالی افزوده شده بود، حذف گردید و پله اصلی بنا در گوشه شمال شرقی که کور شده بود، باز شد.
گزارش هایی از تعمیرات بنای چهل ستون قزوین از سال 1353 تا 73 در آرشیو مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی موجود است که در این بخش از آنها بهره گیری شده است.
* نخستین گزارش رسمی نوشته کارگاهی که از عمارت چهل ستون وجود دارد، مربوط به فعالیت های دفتر فنی قزوین در سال 1353 است که به قلم آقای ترکمان در 97 صفحه مصور همراه با نقشه در تاریخ 10/4/1354 تنظیم شده است. که به واقع باید مفصل ترین و دقیق ترین گزارش از روند تعمیرات این بنا دانست. فعالیت عمده این سال در دو بخش مرمت معماری و مرمت تزئینات به انجام رسید.
در ابتدای گزارش، درباره سیاست کلی مرمت می خوانیم: «در تعمیرات اساسی میبایستی به این نکته توجه شود که این تعمیرات براساس نقشه اولیه بنا بوده و تغییرات بعدی، بنا به وضعیت های مختلفی که دارند به فرم اصلی تبدیل شوند». و در مورد طبقه هم کف توضیح می دهد که: «ابعاد اصلی سالن 5 گز در 8 گز می باشد که قسمت های پر و خالی آن بر روی یک خط کش بلند چوبی اندازه گیری و عیناً بر روی دیوارها جهت مشخص نمودن دهانه ها منتقل گردیده است.»
تحقیق و مقاله ای در مورد افت شب پره یک نقطهای برنج
توجه: این فایل میتواند هم به عنوان تحقیق و هم به عنوان مقاله مورد استفاده قرار گیرد
(قابل ویرایش و اماده پرینت)Wordفرمت :
تعداد صفحات:5
چکیده:
این آفت اولین بار در سال 1341 در مزارع برنجکاری شلمان و چند منطقه دیگر گیلان مشاهده و شناسایی شد و هم اکنون در اکثر مناطق برنجکاری گیلان و مازندران گسترش دارد. این آفت در کشورهایی نظیر عراق افغانستان، پاکستان، هندوستان، گینه، ژاپن، چین، فرانسه، آمریکا، انگلستان، استرالیا و ... شایع است
فصل نامهی انجمن علمی و آموزشی معلمان زبان و ادبیات فارسی استان آذربایجانشرقی
خاتم عشق
به نور ماه شبی را اگر وضو بکنی |
به پیش دوست خودت را سپید رو بکنی |
عزیز مصر کجا و غلام چون یوسف؟! |
تو هم به دست بیاری گر آرزو بکنی |
شکسته دل منشین میرسی به خاتم عشق |
به طول شب چو سلیمانه جستجو بکنی |
ترانههای اجابت به گوش جان شنوی |
اگر به راز و نیاز شبانه خو بکنی |
شعیب زحمت موسی جهیز دختر کرد |
بدون رنج چرا اجرت آرزو بکنی |
ز هجر طرّه و تارت گرفته چاک دلم |
مگر به سوزن مژگان زنو رفو بکنی |
احمد احمدی «فانی»
زمستان 69
سیمای جانوران در شاهنامه
فریدون شیرازی- عجبشیر
کلید واژهها: اژدها، سیمرغ، گاو، دیو، مار، رستم، اسفندیار، اهریمن، اهورا
به نام خداوند بخرد نواز
چکیده:
جانوران گوناگونی به صورتهای غیرعادی در داستانهای حماسی به ویژه در لابهلای داستانهای شاهنامهی فردوسی به ایفای نقش پرداختهاند.
نگارنده در این مقاله کوشیده است به بررسی این جانوران شگفت و ویژگیهای خارقالعادهی انها بپردازد.
دنیای حماسه تلفیقی از خوبیها و بدیها و میدان پیکار پاکیها با ناپاکیهاست. دنیایی است که در آن نیروهای اهورایی با اهریمن و اهریمن صفتان به پیکار برمیخیزند. قهرمانان حماسه سرتاسر زندگی خود را در مبارزه با زشتیها و پلشتیها صرف میکنند. گاهی این زشتیها به صورت موجودات عینی در آوردگاههای حماسی ظاهر میشوند و گاهی چون داستان گذر سیاوش از آتش مبارزه با یک اندیشهی اهریمنی بوده، قهرمان حماسه یک قهرمان معنوی ناب جلوهگر میشود. یکی از ویژگیهای مهم هر حماسه خرق عادت در حوادث آن است؛ یعنی درلابهلای متون حماسی با حوادث، شخصیتها و موجوداتی برخورد میکنیم که خارقالعادهاند. در عالم طبیعت یا وجود ظاهری و عینی ندارند یا ویژگیهایی که در حماسه از آن برخوردارند در عالم واقع عاری از آن هستند. حضور فعال و چشمگیر حیوانات یکی از اصول لاینفک حماسههای طبیعی است. در داستانهای اثر جاویدان حماسه سرای توس، حکیم ابوالقاسم فردوسی جانوران متعددی با ویژگیهای کاملاً منحصر به فرد باعث آفرینش صحنههای رزمی و حماسی بسیار جذابی شدهاند. برای آشنایی بیشتر با این موجودات و صفات و کردار ماورای طبیعی که دارند به بررسی سیمای آنها در شاهنامه میپردازیم:
1- اژدها
«در فارسی به صورتهای اژدر، اژدرها ودر عربی، تنّین و ثعبان به کار میرود. جانوری است اساطیری به شکل سوسماری عظیم و دارای دو پر که آتش از دهان میافکند و پاس گنجهای زیرزمینی میداشته است. این جانور عظیم و فراخ دهان و بسیار دندان و دراز بالا، در بسیاری از داستانهای عامیانه به عنوان مظهر شرّ حضور یافته و تقریباً در همهی موارد، قهرمان داستان بر او پیروز میشود. در اساطیر ایرانی، اهریمن پس از آن که مدت هزار سال از بیم کیومرث یارای مخالفت با اورمزد را نداشت، به تحرک «جه» دیو مؤنّث و نمایندهی زنان، بر اورمزد شورید و چون اژدهایی از زمین برآمد و با تمامی دیوان به پیکار نور شتافت. در شاهنامه از نبرد قهرمانان با اژدها به دفعات یاد شده است. «اژدهاک» یا اژدهای سه سرِ اوستا، که همان ضحاک است، با چهرهی بشری در شاهنامه تجلّی میکند. در شاهنامه موارد بسیاری هست که در فش پهلوانان اژدهافش تصویر شدهاند».[1]
«گشتاسب» در دیار روم اژدهایی را میکشد.[2] یکی از این اژدهایان را «سام» در درّهی «کشف» با گرز از پای در میآورد. اردشیر بابکان «کرم هفتواد» را که خود نوعی اژدهاست نابود میکند و بهرام گور نیز دو بار بر اژدها پیروز میشود.
موضوع سومین خان رستم نابود ساختن یم اژدهای سهمگین و آتشین دهان است:
«ز دشت اندر آمد یکی اژدها |
| کزو پیل گفتی نیابد رها.... |
سوی رخش رخشنده بنهاد روی |
| دوان اسپ شد سوی دیهیم جوی... |
بزد تیغ و بنداخت از بر سرش |
| فرو ریخت چون رود خون از برش...» |
(شاهنامه 2/213 به بعد)[3]
از ویژگی خارقالعادهای که این اژدهایان دارند، نیروی تکلم آنان است؛ به طوری که در خان سوم یک حالت مناظره مانند بین اژدها و رستم پدید میآید و رجز خوانی مختصری قبل از مبارزه از جانبین سر میزند.
از دیگر صحنههای جذابی که در شاهنامه «اژدها» وارد عرصهی ناورد میشود، در سومین خان از هفت خان اسفندیار است. پهلوان به دین و رویین تن شاهنامه بعد از این که در خان اول و دوم بر گرگان و شیران چیره میشود، در مورد خان سوم از «گرگسار» بداندیش سؤال میکند. او در
جواب اسفندیار میگوید:
«یکی اژدها پشت آید دژم |
| که ماهی برآرد ز دریا به دم |
همی آتش افروزد از کام اوی |
| یکی کوه خار است اندام اوی» |
(شاهنامه 6/978 به بعد)
اسفندیار برای کشتن این اژدها در داخل صندوقی جای میگیرد واژدها را همراه با دو اسب که گردونه و صندوق را حمل میکردند به کام خود میکشد؛ قهرمان رویین تن از داخل صندوق بیرون میآید و آن را میکشد. ویژگیهایی که حکیم توس بر این اژدها بر شمرده از این قرارند:
«ز جای اندر آمد چو کوه سیاه |
| تو گفتی که تاریک شد چرخ و ماه |
دو چشمش چو دو چشم تابان ز خون |
| همی آتش آمد ز کامش برون» |
(شاهنامه 6/976)
2- اسب
«اسب یا اسپ از روزگاران کهن در اساطیر ملل مورد توجه بوده و به نگهبانی و تیمار این حیوانات سودمند که به صفات تند و تیز و چالاک و دلیر و پهلوان موصوف است، اهتمام داشتهاند. در فرهنگ ایران به ویژه اسب و گردونه از زمانهای کهن مورد استفاده بوده است. آن را «شاه چرندگان» دانستهاند. پیامبر اسلام(ص) نیز فرموده است: «اَلْخَیرُُ معَقوُدٌ فی نَواصِیالخَیلِ» (نیکی به پیشانی اسبان باز بسته است).
نام بسیاری از بزرگان و شاهان با واژهی «اسب» ترکیب یافته است؛ از جمله: گرشاسپ (دارندهی اسب لاغر)، ارجاسپ (دارندهی اسب ارجمند)، لهر اسپ (تند اسب)، گشتاسب (دارندهی اسب از کار افتاده)، تهماسپ (دارندهی اسب فربه زورمند)، هوسپ (دارندهی اسب خوب)، بیور اسپ (دارندهی ده هزار اسب)، شیداسپ (دارندهی اسب درخشان)و سیاوش (دارندهی اسب سیاه).
در شاهنامه، اسبهای گوناگون به صفات و امتیازاتی متّصفند. مثلاً اسب خاندان گشتاسب سیاه است. اسب ویدرفش (بیدرفش) و نیز اسب سیاوش هم سیاه توصیف شده است».[4]
الف) رخش
از بین اسبان شاهنامه آنچه بیش از همه جلب توجه میکند «رخش» اسب ویژهی رستم تاج بخش است. «رخش نام اسب شگفتآور رستم است که با یک آزمون دشوار از میان گلههای فراوان اسب برگزیده شد و عمری به درازی خود رستم دارد و سرانجام همراه با خود او به چاه غدرنابرادر، شغاد در میافتد و با سوار خویش جان میدهد. جز رخش، هیچ اسبی قادر نبود تن رستم را بکشد. همانگونه که هنگام انتخاب هیچ اسبی نتوانست زیر فشار پنجهی او پشت خم نکند هوش او نزدیک به هوش آدمیان است».[5]
رخش از هوش و فراست و نیز نیرویی فراتر از یک حیوان برخوردار است. تا آنجایی که با کارهای خارقالعادهاش حتی رستم را نیز به شگفتی وامیدارد. او با خداوندش حرف میزند و همچون انسانی طرف مخاطب جهان پهلوان واقع میشود. حرفهای او را میفهمد و اطاعت میکند. در خان اوّل از هفت خان، شیری را که قصد حمله به رستم داشت، میکشد و در خان سوم تهمتن را از نزدیک شدن اژدها باخبر میسازد و در کشتن آن به یاری رستم میشتابد[6]:
«چو زور تن اژدها دید رخش |
| کزان سان بر آویخت با تاج بخش |
بمالید گوش اندر آمد شگفت |
| بلند اژدها را به دندان گرفت |
بدرّید کتفش به دندان چو شیر |
| بر اوخیره شد پهلوان دلیر» |
(شاهنامه 2/214 به بعد)
اوصافی که فردوسی برای رخش میشمارد بسیار جالب است:
«سیه چشم و بور ابرش و گاو دم |
| سیه خایه و تند و پولادسم |
تنش پر نگار از کران تا کران |
| چو داغ گل سرخ بر زعفران |
چه بر آب بودی چه بر خشک راه |
| به روز از خور افروزن شدی، شب ز ماه |
به شب مورچه بر پلاس سیاه |
| نمودی به گوش از دو فرسنگ راه |
به نیروی پیل و به بالا هیون |
| به زهره چو شیران کُه بیستون» |
ب) سیاه
در شاهنامه به غیر از «رخش» اسب سیاووش «سیاه» گویا به تأُسَی و ملازمت از پاکی و بیگناهی خداوندش از کوه آتش میگذرد و کمترین آسیبی متوجه او نمیشود:
«سیاوش سیه را به تندی بتاخت |
| نشد تنگ دل جنگ آتش بساخت |
ز هر سو زبانه همی بر کشید |
| کسی خود و اسپ سیاوش ندید.... |
چنان آمد اسپ و قبای سوار |
| که گفتی سمن داشت اندر کنار» |
(شاهنامه 3/325)
پ) شبدیز
«نام اسب افسانهای خسرو پرویز که به روایتی از روم آورده بود و از سایر اسبان چهار وجب بلندتر بود و گویند نعلش را با ده میخ به پایش میکوفتند»[7] به روایت نظامی مادر او مادیانی بود که از سرزمینهای دور به غاری در نزدیکی دیری میآید و خود را بر مجسّمهی اسبی که از سنگ سیاه درست بود میمالد و به اذن خدا باردار میشود و بعد از باردار شدن او اثری از دیر باقی نمیماند.[8]
3- پرندگان
الف) باز (شاهین، عقاب و کرکس)
«شاهین یا عقاب که نام او در استا سئنه (saena) آمده پرندهای است تیز بانگ، بلند آشیان، سبک پر، تند نگاه، ستبر نوک و سهمگین چنگال که بیش از صدسال زیست کند و به خاطر توانایی و شکوه و تقدّس خود به «شاه مرغان» شهرت یافته است. در ایران قدیم شاهین مرغی خوش یمن و مقدس به شمار میرفته و در افسانههای باستانی به عنوان مظهر آسمان نموده شده است.
بنابر روایت فردوسی، تهمورث شاهین را رام کرد:
«ز مرغان مر آن را که بُد نیک تاز |
| چو باز و چو شاهین گردن فراز |
بیاورد و آموختنشان گرفت |
| جهانی بدو مانده اندر شگفت» |
(شاهنامه 1/25)
هنگامی که کاووس به فکر تسخیر آسمانها افتاد، چهار عقاب (کرکس) تخت او را به آسمانی میبردند.
«از آن پس عقاب دلاور چهار |
| بیاورد و بر تخت بست استوار |
نشست از بر تخت کاووس شاه |
| که اهریمنش برده بُد دل ز راه» |
(شاهنامه 2/153)
از روزگاران قدیم پادشاهان برای شکار پرندگان از باز و شاهین استفاده میکردند. از این رو همنشینی باز با پادشاهان جلوهای خاص در ادبیات فارسی یافته است. از آنجایی که در تربیت آن برای بستن چشمانش کلاهی بر سرش مینهادند، کلاهداری آن مورد عنایت شاعران پارسی زبان بوده است. در ادبیات عرفانی به ویژه در منطقالطّیر عطّار نیشابوری مظهر و نماد طالبان قرب سلطان و ریاضت کشان جهت حطام دنیوی است.[9]
ب) سیمرغ (عنقا)
بیتردید خارقالعادهترین و شگفتانگیزترین موجود شاهنامه، سیمرغ است. پرندهای است که پرهایش شبیه ابر فراخ و لبریز از آب کوهساران است. از هر طرف چهار بال با رنگهای زیبا دارد. منقارش همانند منقار عقاب کلفت و صورتش شبیه صورت آدمیان است. گویند هزار و هفتصد سال عمر دارد و بعد از سیصد سال تخم گذارد و بچهاش بعد از بیست و پنج سال از تخم در آید.
آن گونه که از شاهنامه بر میآید، سیمرغ پرندهای ایزدی است که در البرز آشیان دارد. این پرندهی اهورایی در سه صحنهی مهم شاهنامه نمودار میشود و در هر سه مورد، داستان را به دلخواه خوانندهی ایرانی ذوق و حلاوتی دیگر بخشیده به آن تداومی تخیلی و دل چسب میدهد.
نخستین حضور سیمرغ در شاهنامه مربوط به داستان زال زر است که چون هنگام تولد دارای موهای سفیدی بود، پدرش سام آن را به فال نیک نگرفت و دستور داد که آن را در کوه و بیابان رها کنند تا خوراک جانوران گردد. سیمرغ که در بالای البرز آشیان داشت برای سیر کردن شکم بچههایش زال را به کنام خویش میبرد ولی لطف ایزدی و حکمت ازلی چنان ایجاب میکند که او را همگام با بچههایش تربیت بکند و زال در لانهی این پرندهی خارقالعاده میبالد و به خاندان خویش باز میگردد.
حضور دیگر سیمرغ یکی در هنگام تولد رستم و دیگری در مرگ اسفندیار است. با راهنمایی سیمرغ رستم به صورت سزارین از مادر زاده میشود و مادر و فرزند با ارشاد و یاری او از مرگ رهایی مییابند. در حضور دیگر نیز باز هم جهان پهلوان و رخش با مساعدت سیمرغ از کشته شدن به دست رقیب خویش اسفندیار نجات مییابند. چنان به نظر میرسد که عامل بهروزی رستم از بدو تولد همین پرندهی افسانهای بوده است.
سیمرغ در داستان رستم و اسفندیار چنان قداستی مییابد که زال در مقابل او زانو میزند و او را میستاید:
«بشد پیش با عود زال از فراز |
| ستودش فراوان و بردش نماز |
به پیشش سه مجمر پر از بوی کرد |
| ز خون جگر بر دو رخ جوی کرد» |
(شاهنامه 6/1049)
سیمرغ چهار پیکان فرو رفته در پیکر رخش را بیرون میکشد، خون رخش را میمکد و با کشیدن پرهایش بر زخمهای اسب باعث تندرستی آنی او میشود:
«از او چار پیکان به بیرون کشید |
| به منقار از آن خستگی خون کشید |
بر آن خستگیها بمالید پر |
| هم اندر زمان گشت با زیپ و فرد» |
(شاهنامه 6/1050)
1- فرهنگ اساطیر و ارشاد داستانی در ادبیات فارسی، محمد جعفر یاحقی، چاپ دوم، انتشارات، تهران، 1375، صص 75-78.
2- مقدمهای بر رستم و اسفندیار، شاهرخ مسکوب، چاپ ششم، شرکت سهامی کتابهای جیبی،ـةیآ»، 9136، ص 76.
1- نسخهی اساس نگارنده در این مقاله، شاهنامه فردوسی، تحت نظری.1. برتلس و...9 جلد، چاپ اول، انتشارات سوره میباشد که عدد سمت راست بیانگر شمارهی جلد و عدد سمت چپ بیانگر شمارهی صفحه میباشد.
1- فرهنگ اساطیر، همان، صص 78-80
1- همان، ص 210
2- ر.ک. حماسهی ملی ایران، تئودوز نولدکه، ترجمهی بزرگ علوی، چاپ چهارم، مرکز نشر سپهر، 1369، ص 142.
1- فرهنگ اساطیر، همان، ص 272.
2- ر. ک. کلیات خمسه، نظامی گنجهای، انتشارات امیرکبیر، 1351.
1- ر. ک. منطقالطیر عطار، به اهتمام انزابینژاد و سعیده قره بگلو، چاپ اول، انتشارات جامی، 1379، ص 48.