پویا فایل

پویا فایل

پویا فایل

پویا فایل

کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات عرب اقوالُ عُلماءِ اللغه حول الترادف فی اللغه العربیه و ذکر نماذجَ من الترادف

کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات عرب اقوالُ عُلماءِ اللغه حول الترادف فی اللغه العربیه و ذکر نماذجَ من الترادف


موجز الرساله (چکیده) :

قرآن کریم به زبان عربی مبین نازل شد، تا اینکه معجزه آشکار برای جهانیان باشد، بر قومی که خود قدر بزرگی بر بیان داشتند و در میان لهجه های مختلف، لهجه قریش جایگاه برتری گردید و قرآن از میان آن همه لهجه ها، از الفاظی نشأت گرفت که دارای آهنگی زیبا، گوشنواز و دلنشین است. لذا در این خلاصه پی آنیم که "مسأله ترادف" را که منشأ بحث و جدل و تحقیق علماء، لغت شناسان، ادیبان، و محققان از دیرباز تا کنون بوده است بررسی نمائیم.

در این میان لغت شناسان به دو دسته تقسیم شده اند :

1- موافقین : و این عده بر این باورند که برای یک معنی انبوهی از کلمات مترادف وجود داشته که باعث غنی و وسعت زبان گردیده، و علت آن را علل و اسبابی می دانند که به نوعی باعث ایجاز این زبان گردیده است. و کثرت مترادفات را باعث آهنگین نمودن نثر عربی دانسته اند.

2- دسته دیگر مخالفین وجود ترادف که صرف نظر از طبیعت و سرشت لغت، بر این باورند که هیچ دو کلمه ای در زبان عربی نمی توان یافت که از نظر معنی کاملاً یکسان باشد چون آن را حکیمانه نمی دانند، بلکه به دنبال فروق دقیق و عمیق میان ارتباط کلمات هستند.

در عصر حاضر یکی از موضوعات شعله ور فرهنگستان قاهره و مجامع علمی ادبی گردیده است.

این مختصر ره توشه در جستجوی یافتن پاسخی برای این مسئله است و می کوشد با بررسی زوایای مختلف موضوع برخی از آثار دانشمندان لغت شناس را در این زمینه مطرح کرده و مورد نقد و بررسی قرار دهد تا ان شاءالله و به تحلیل و قضاوت نهایی دست یابد.

مقدمه

الحمدلله ربّ العالمین و الصلاهُ والسلام علی نبیّنا و قائدنا محمّد (ص) و الأئمه الهداه المیامین علی اصحابه البررّه المنتجبین.

لا تلمنی فی هواها
لغه القرآن هذه

أنا لا اهوی سواها
رفع الله لواها


ترم اول در کلاس درس یکی از اساتید به مبحث مترادفات اشاره ای شد ایشان فرمودند :

کلماتی از قبیل : "جید، عنق ...." مترادف نیستند چون هر کدام جایگاه ویژه ای دارند که اگر جابه جا شوند باعث خلل در معنا می گردد. این نکته برایم بسیار جالب، و باعث جرقه ای شد که پیرامون موضوع ترادف مطالعه ای نمایم.

لذا در ترم سوم درس محاضره استاد بزرگوار جناب آقای دکتر صدقی موضوع ترادف را انتخاب نموده و مقاله ای با راهنمایی ایشان نوشتم. که از راهنمایی های ایشان بسیار بهره جستم. و کتابهایی پیرامون موضوع ترادف از نمایشگاه بین المللی خریداری نمودم و همین امر برایم رغبتی شد که موضوع رساله را پیرامون مبحث "ترادف" برگزینم.

پس از مشورت با اساتید بزرگوار مورد تأیید قرار گرفت و با مشورت استاد بزرگوار دکتر حریرچی به پایان نامه هایی که در این زمینه یا مشابه او بود و کتابهای منبع و مرجع رهنمون شدم که بسیار راه گشای کارم بود و با راهنمایی اساتید محترم جناب آقایان دکتر انوار، دکتر دیباچی، دکتر شکیب، کتابهایی مانند : الخصائص، ابن جنی، کشّاف زمخشری، الفروق فی اللغه، ابوهلال عسکری، فقه اللغه ثعالبی، المزهر سیوطی، الألفاظ المترادفه، المتقاربه المعنی، عیسی رمانی، الترادف فی الحقل القرآنی، دکتر عبدالعال سالم مکرم، الترادف امیل یعقوب، علم الدلاله، دکتر احمد عمر مختار عمر، اعجاز مصطفی صادق الرافعی، و چند کتاب دیگر را خریداری نمودم و علت این امر بعد مسافت بود که با فراغ بال در منزل می توانستم استفاده کنم. یگانه استاد ادب از دکتر حریرچی جهت ورود به تحقیق به منابع و پایان نامه های مشابه رهنمون شدم که پیوست یکی از آنها «مقاله ترادف استاد علی الجارم» بود که در مجله اللغه العربیه الملکی چاپ قاهره بود که آن را با دقت مطالعه کردم و می توان گفت که یکی از بهترین منابع و روزنه جدیدی را نسبت به این مبحث بر من گشود و بعد از آن از کتاب ارزشمند "المزهر" به تحقیق پیرامون مطلب پرداختم، متوجه شدم که از همان قرون اولیه لغت شناسان به این موضوع معرفت و شناخت کافی داشتند لذا تصمیم گرفتم نظر لغت شناسان قدیم را جویا شوم که علاوه از کتابهای خریداری شده از کتابخانه دانشگاه اصفهان به خاطر قرب مسافت از کتابخانه دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات و از کتابخانه دانشگاه شهید بهشتی مخصوصاً کتابخانه گروه عربی آن دانشگاه ـ که از مساعدت استاد شوشتری جا دارد که تشکر و قدردانی نمایم ـ استفاده کردم.

پس از فیش برداری از لغت شناسان قدیم گاهی از خود می پرسیدم ریشه این همه اختلاف نظرها درباره ترادف در چیست؟

آیا می توان به یک نظر اجتهادی درباره این موضوع رسید و به خاطر علاقه و فهم کلمات قرآنی موضوع را با رغبت مضاعف پیگیری کردم به این نتیجه رسیدم که علماء اصول، مفسرین اهل لغت، اهل منطق و همه آنهایی که به نحوی با متون و نصوص عربی سروکار دارند دارای نظریه ای در این موضوع هستند که با توجه به فراخور حال و منزلت آن موضوع بهره جسته‌اند.

لذا تصمیم گرفتم مطالب این رساله را در چهار فصل و یک فصل پایانی ارائه نمایم.

فصل اول : «شناخـت تـرادف»

شامل موارد زیر است :

1- سیر تاریخی بحث های لغوی 2- رساله ها و کتابهای مربوط به مترادفات، لغت شناسان قدیم و معاصر که در هفت صفحه خواهد آمد. 3- مراحل جمع آوری لغت 4- واژه مترادف، اولین مورد استعمال آن، معانی لغوی آن 5- تعریف ترداف، و اولین کسانی که به طور آشکار درباره ترادف اظهار نظر کرده اند. مانند : علی بن عیسی الرمانی (م 384 ه)، ابن مالک، المرتضی زبیدی 6- تعریف امام فخر رازی : تفاوت ترادف با تأکید و تابع، ترادف کلمات غیر مفرده، بحث درباره الفاظ، متوارده و مترادفه و نتیجه گیری 7- الفاظ متوارده و الفاظ مترادفه و نظریه فقیه و مفسر طبرستانی، کیا الهرّاسی (م 504 ه) 8- تعریف خواجه نصیرالدین طوسی 9- ترادف کلمات غیرمفرده، عیسی الرمانی 10- تعاریف اهل اصول و معاصرین، استاد محمود شهابی، کیا الهرّاسی، شیخ محمد رضا مظفر 11- تعاریف ترادف در قرون اخیر، نظریه لغت شناس معاصر دکتر ابراهیم انیس 12- تعریف ترادف از نظر زبان شناس معاصر، پالمر، اولمان

13- ترادف تام و نظریه اولمان زبان شناس معاصر 14- شرایط ترادف تام از نظر دکتر ابراهیم انیس 15- کاربردهای ترادف شامل : تأکید و مبالغه، توسعه فصاحت و بلاغت، به کارگیری تعابیر مختلف، مسئله ترادف و مسائل مربوط به فرهنگستان زبان قاهره مورد بررسی قرار گرفته است.

فصل دوم : «اسباب به وجودآمدن الفاظ مترادف از نظر لغت شناسان قدیم و معاصر»

که شامل موارد زیر است :

1- گویش های مختلف 2- کلمات دخیله 3- صفت 4- شرح لغت و معاجم لغوی 5- نامگذاری با ذوق شخصی 6- نسبت 7- موسیقی کلام 8- حذف 9- عدم تمایز بین مطلق و مقید 10- کنایه 11- کنیه 12- مرور زمان و تحمل معنای جدید 13- فخرفروشی و مباهات به جمع کردن مترادفات 14- تطور صوتی مانند : تداخل لغات، إبدال، قلب، إتباع 15- تطور دلالی مانند : تعمیم خاص، تعمیم عام، مجاز و مجاورت می باشد که مورد بررسی قرار گرفته و پایان این فصل موضوعاتی که قابلیت تحقیق بیشتر را دارد و خود می تواند موضوع رساله ای باشد مطرح گردیده است.

فصل سوم : «نظـرات اهـل لغـت پیـرامـون تـرادف»

که شامل :

1- آراء و نظریات قریب به بیست و یک نفر عالم لغوی قائل به وجود ترادف که در فهرست ذکر شده ا ند 2- ارائه فهرستی شامل هفده اثر از لغت شناسان و نویسندگان کتابهای «فعلتُ و أفعلتُ» 3- افراط در موضوع ترادف 4- مخالفین وجود ترادف که عمدتاً به دنبال موشکافی دقیق و عمیق رابطه بین کلمات هستند و ارائه آراء و نظریات قریب به چهارده نفر از اکابر آنان، و نمونه هایی از آثار آنان مثل ابوالهلال عسکری و ثعالبی که ضمیمه می باشد. 5- مجموعه فروق لغوی 6- دلایل منکرین ترادف جهت نامگذاری یک اسم برای هر شیء 7- نظر فرهنگستان قاهره و مجامع علمی ادبی پیرامون ترادف 8- آراء محققین معاصر زبان عربی که در فهرست اسامی آنها آمده است 9- ارائه نظرات زبان شناسان معاصر و جمع بندی نظرات آنها.

فصل چهارم : «پیـرامـون تـرادف در قـرآن»

که شامل :

پیرامون ترادف در قرآن که به طور مختصر منکرین وجود ترادف در واژه های قرآنی را بیان می کند و به ذکر نمونه هایی از نظرات لغت شناسان قدیم و معاصر مثل اعرابی، ابوهلال عسکری، راغب اصفهانی، دکتر محمد مندور، دکتر احمد مختار عمر می پردازد.

سپس نظر موافقین به وجود ترادف در واژه های قرآنی و نمونه هایی از آیاتی که به نظر آنان ترادف، یا قریب المعنا هستند مانند زرکشی و ذکر تعدادی از کلمات که در آیات مختلف به کار رفته اند نظر دکتر صبحی صالح، دکتر ابراهیم انیس و ذکر افعالی که آنها را مترادف پنداشته است و شرح حال آیه 140 )یَا أَیُّهَا الَّذیِنَ آمَنُوا لا تَقُولُوا رَاعِنا و قُولوا اُنظُرنَا (از سوره بقره که متمسکین به وقوع ترادف در قرآن به آن تمسک جسته‌اند که دکتر عبدالعال سالم مکرم در کتاب "الترادف فی الحقل القرآن" توضیح داده است.

بنا به مهم بودن موضوع پیوست شماره 2 همین رساله، بررسی افعال مترادف از کتاب " الترادف فی الحقل القرآن" می باشد.

فصل پنجم : «تحلیـل هـا و قضـاوتهـا»

شامل تحلیل ها و قضاوتهای نهایی و تقریباً اشاراتی است که به لبّ مطلب رفته است که دستاوردهای این تحقیق می باشد و سعی شده بر اساس جمع بندی فصول گذشته به یک نتیجه روشن در مورد مسأله "ترادف" دست یابیم.

****

در خاتمه بر خود لازم می دانم که از همه اساتید بزرگوارم که مرا حرفی آموختند صمیمانه تشکر نمایم. به ویژه استاد بزرگوار و گرانقدر رئیس گروه زبان و ادبیات عرب، جناب آقای دکتر فیروز حریرچی که راهنمایی این رساله را قبول فرمودند و استاد فاضل و متواضع دکتر محمود شکیب که مشاورت این رساله را به عهده داشتند با تمام وجود از زحمات ایشان قدردانی و تشکر می نمایم. و امیدوارم که این قلیل بی مقدار خدمتی کوچک در قلمرو تحقیقات لغوی در زبان و ادب عربی به شمار آید و سخن خود را در مقدمه پایان می دهم و نوشته خود را مصداق کامل شعر ظهیر فاریابی می دانم که گفته است :

کسـی کـه قطـره شبنـم بـه پیـشِ ابـر بَــرَد

چـو خـاک باشـد بنیـادِ سعـی او بـر بــاد

فهرست

عنوان صفحه

موجز الرساله (چکیده) ....................................................................................................................1

مقدمه ..............................................................................................................................................2

فصل اول : شناخت ترادف ........................................................................................................8

سیر تاریخی ....................................................................................................................................8

معاصرین و پدیده ترادف ..............................................................................................................13

جمع آوری لغت ............................................................................................................................14

ترادف لغوی ..................................................................................................................................16

ترادف صراحتاً .............................................................................................................................. 18

تعریف امام فخر رازی ....................................................................................................................19

تفاوت ترادف با تأکید و تابع ..........................................................................................................20

نتیجه .............................................................................................................................................21

الفاظ متوارده و الفاظ مترادفه ......................................................................................................21

تعریف خواجه نصیرالدین طوسی .................................................................................................22

ترادف غیر مفرده .........................................................................................................................22

تعاریف اهل اصول ........................................................................................................................23

نمودار رابطه مترادف و متمایز ......................................................................................................23

نظریه دکتر ابراهیم انیس .............................................................................................................26

تعریف ترادف از نظر زبان شناسی معاصر .....................................................................................27

پالمر ..............................................................................................................................................27

اولمان ........................................................................................................................................28

ترادفات تام ..................................................................................................................................28

شرایط ترادف تام و نظریه دکتر ابراهیم انیس .............................................................................28

معاصر بودن ..................................................................................................................................29

وحدت محیط پیدایش زبان ..........................................................................................................29

اتحاد کامل بین معنی دو واژه .....................................................................................................30

نتیجه تطور صوتی نبودن .............................................................................................................30

کاربردهای ترادف .........................................................................................................................31

تأکید و مبالغه .............................................................................................................................31

توسعه فصاحت و بلاغت از نظر دکتر صبحی صالح ......................................................................32

ابن یعیش ..................................................................................................................................33

به کارگیری تعابیر مختلف ............................................................................................................33

سیوطی ........................................................................................................................................34

ابن فارس ................................................................................................................................34

ابوبکر باقلانی ................................................................................................................................34

مسئله ترادف ..............................................................................................................................35

فصل دوم: علل به وجودآمدن لغات مترادف ............................................................................36

اسباب ترادف ...............................................................................................................................37

گویش های مختلف از نظر ابن جنی .............................................................................................37

تعریف سیوطی .............................................................................................................................38

تعریف راغب اصفهانی ..................................................................................................................38

تعریف ترنچ ..................................................................................................................................39

نظر دکتر رمضان عبدالتواب ........................................................................................................39

تعریف علی عبدالواحد وافی .........................................................................................................39

تعریف ابن فارس ..........................................................................................................................40

کلمات دخیله و تعریب .................................................................................................................40

نظریه ابوحاتم ............................................................................................................................... 41

نظریه خفاجی ................................................................................................................................41

نظریه اولمان ..................................................................................................................................41

صفت ............................................................................................................................................42

نظریه سیبویه، عکبری، ابن فارس ...............................................................................................42

نظریه قاضی ابوبکر ابن العربی ......................................................................................................43

نظریه علی الجارم ........................................................................................................................43

نظریه دکتر ابراهیم انیس ..............................................................................................................43

شرح لغت و معاجم لغوی ..............................................................................................................44

نامگذاری با ذوق شاعری یا تعبیرات شخصی ................................................................................46

نظریه نولدکه ................................................................................................................................46

نسبت ...........................................................................................................................................47

نظریه علی الجارم .......................................................................................................................47

موسیقی کلام ...............................................................................................................................47

نظریه دکتر ابراهیم انیس .............................................................................................................47

حذف ...........................................................................................................................................48

عدم تمایز بین مطلق و مقید ........................................................................................................48

کنایه .............................................................................................................................................48

کنیه ............................................................................................................................................49

مرور زمان و تحمل معنای جدید ..................................................................................................49

فخر فروشی و مباهات به جمع کردن مترادفات ..........................................................................50

تطور صوتی ................................................................................................................................50.

تداخل لغات .................................................................................................................................51

نظریه ابن جنی ..............................................................................................................................51

إبدال ............................................................................................................................................51

قلب ..............................................................................................................................................52

إتباع ............................................................................................................................................53

تطور دلالی ...................................................................................................................................54

تخصیص عام ................................................................................................................................54

مجاز ............................................................................................................................................55

مجاورت .......................................................................................................................................55

نظریه احمد بن فارس ...................................................................................................................56

فصل سوم : نظرات لغت شناسان درباره ترادف ........................................................................57

موافقین پدیده ترادف ..................................................................................................................58

نویسندگان کتابهای فعلتُ و أفعلتُ ...............................................................................................65

مؤلفین مشهور رساله‌های فعلتُ و أفعلتُ .....................................................................................65

زیاده روی درموضوع ترادف ..........................................................................................................66

نظریه ابن فارس ...........................................................................................................................67

نظریه ابن خالویه و ابوعلی الفارسی ..............................................................................................67

مخالفین وجود ترادف ...................................................................................................................68

نظریه ابن الأعرابی .................................................................................................................... .68

نظریه احمد ابن یحیی ثعلب .........................................................................................................68

نظریه دکتر رمضان عبدالتواب ......................................................................................................69

نظریه ابوعلی فارسی ....................................................................................................................69

نظریه ابن درستویه .......................................................................................................................69

نظریه ابوالحسین احمد ابن فارس ...............................................................................................70

نظریه ابوهلال عسکری ..................................................................................................................71

نظریه خَطابّی ................................................................................................................................75

نظریه مرزوقی ..............................................................................................................................75

نظریه ثعالبی ................................................................................................................................76

نظریه راغب اصفهانی ...................................................................................................................78

نظریه ابوالبرکات الأنباری .............................................................................................................78

نظریه اجدابی ...............................................................................................................................79

نظریه ابوالفتح المطرزی ..............................................................................................................79

نظریه قاضی بیضاوی ....................................................................................................................79

مجموعه های فروق اللغوی ............................................................................................................79

کفایت یک اسم برای یک مسمّی .................................................................................................80

نظریه ابن درستویه و ابوعلی فارسی و امام فخررازی ....................................................................81

نظریه تهانوی ...............................................................................................................................82

نظریه فرهنگستان زبان قاهره ....................................................................................................83.

نظریه خانم دکتر بنت الشاطی .....................................................................................................84

نظرات نویسندگان و محققان معاصر زبان عربی ...........................................................................84

نظریه دکتر شوقی ضیف ..............................................................................................................85

نظریه دکتر ابراهیم انیس .............................................................................................................86

نظریه دکتر رمضان عبدالتواب .....................................................................................................86

نظریه دکتر احمدمختارعمر .........................................................................................................87

نظریه دکتر محمد کمال بشر ........................................................................................................87

نظریه استاد حفنی ناصف .............................................................................................................88

نظریه استاد علی الجارم ..............................................................................................................88

نظریه دکتر طه حسین .................................................................................................................89

نظریه استاد احمد انیس ...............................................................................................................89

نظریه دکتر محمد المبارک ............................................................................................................90

نظریه دکتر علی عبدالواحد .........................................................................................................90

نظریه دکتر فتح الله صالح علی المصری .......................................................................................91

نظریه دکتر صبحی صالح ..............................................................................................................91

نظر زبان شناسان معاصر ..............................................................................................................92

نظریه پالمر ....................................................................................................................................92

نظریه بلوم فیلد ...........................................................................................................................92

نظریه فیرث .................................................................................................................................93

نظریه لهرر ...................................................................................................................................93

نظریه ریچارد ترنچ .......................................................................................................................93

نظریه پروفسور کالینسون ...........................................................................................................94

نظریه اولمان ................................................................................................................................95

نظریه لافین ..................................................................................................................................96

فصل چهارم : پیرامون ترادف در قرآن ....................................................................................97

نظر منکرین ترادف واژه های قرآنی .............................................................................................97

نظریه ابن الأعرابی .......................................................................................................................97

نظریه ابوهلال عسکری ................................................................................................................98

نظریه راغب اصفهانی ...................................................................................................................98

نظریه دکتر محمد مندور ..............................................................................................................99

قائلین وجود واژه های مترادف در قرآن .......................................................................................100

نظریه بدرالدین زرکشی و نمونه هایی از آیات قرآن .................................................................100

نظریه دکتر ابراهیم انیس و آیات مترادف .................................................................................101

نظریه الواحدی درباره آیه 104 سوره بقره ....................................................................................102

رد نظر وجود ترادف در واژه های قرآنی ....................................................................................103

نظر دکتر صبحی صالح ..............................................................................................................103

فصل پنجم : تحلیل ها و قضاوتهای نهایی .............................................................................107

واژه لغت (لغت با توجه به شواهد قرآنی) ..................................................................................107

ترادف تام یا انطباق خلاف اصل است ........................................................................................109

نظریه ارسطوا ............................................................................................................................109

ترادف به صورت سرشت لغت و طبیعت آن ، درکاربرد وجود دارد ............................................110

عموماً از سه دسته از مترادفات استفاده می شود .....................................................................111

الأمر بین الأمرین ..........................................................................................................................112

نظریه علامه ابن تیمیّه .................................................................................................................112

خاتمه ........................................................................................................................................112

نظریه خطابی و دکتر مندور ......................................................................................................112

پیوست شماره یک : «الترادف فی الحقل القرانی» «الترادف فی اسماء القران» .........................113

پیوست شماره دو : «الترادف فی الافعال» .................................................................................145

منابع و مأخذ ............................................................................................................................169

خلاصه رساله به زبان انگلیسی ...........................................................................................174




خرید فایل


ادامه مطلب ...

ادبیات عرب - ضرب المثل های مشترک میان سه زبان عربی، فارسی و انگلیسی

ادبیات عرب - ضرب المثل های مشترک میان سه زبان عربی، فارسی و انگلیسی

المقدمة

» ویضرِبُ اللهُ الأمثالَ للناس و الله علی کل شیء قدیرٌ«[1]

لا یختلف اثنان فی أن اللغة تحظی بدور وافر لایجاد العلـاقات و الأواصر الودیة فی العصر الذی یسمی بعصر العولمة، فإن اللغه تلعب دورا کبیرا فی هذا العصر، کما تعتبر الترجمة بین اللغات المختلفة من الأمور التی لغت انتباه کافة الناس.

یکوِّن المثل جزءً من هیکلیة اللغة و الذی یصعب ترجمته علی جمیع المترجمین فی لغاتهم المتنوعة هذا الان الترجمة الحرفیة لا تحل مشکلة ترجمة الأمثال بل یتوجب علی المترجم أن یعثر علی مقابل الأمثال فی کله لغة ، الأمر الذی یحتاج إلی دراسات و مقارنات علمیة بین الأمثال و الذی یجعل هذه الرسالة آن تدخل فی اطار فن الترجمة.

إنّ الرسالة هذه تحمل عنوان »الأمثال دراسة و مقارنة بین اللغات الثلاث: العربیة، الفارسیة، و الإنکلیزیة« فقد سرّنی کثیرا أن اشتغلت بدراسه الأمثال کدراسة جامعیة إذ یرجع اتصالی بالأمثال و مباحثها إلی عهد دراستی فی دور اللیسانس، فهذا الاتصال ترک فیّ أثرا عمیقا لما أحسستُ فی نفسی میلـا و رغبة إلی جمع الأمثال و مقارنتها.

ارتأینا تقسیم هذه الرسالة إلی تمهید و قسمین.

إن التمهید یشمل تعریف المثل و تاریخه کما یقدّم بصورة موجزة مصنفات الأمثال و خصائصها فی اللغة العربیة.

یشغلُ الباب الأول حیّزا کبیرا من هذه الرسالة حیث ورد فیه المشترک من الأمثال بین اللغات الثلـاث.

یتناول الباب الثانی، الأمثال الواردة فی الکتب المقدسة و الدینیة و التی تتّبع منهج الخیر و الصواب.

فلـا أدّعی هنا أننی جئتُ بماهوبریء من العثرات و الزلات، لأن الکمال لیس إلالله وحده، ولکننی أقول قدبذلتُ فی هذا الطریق جهد نفسی و بحثت عن الأمثال و مباحثها بکل إخلـاص.

و ها أنا أقدِّم ما تیسّرلی، و من الله التوفیق و علیه التکلـان.

الفهرس

الإهداء............................................................................ ب

الشکر و العرفان.................................................................. ج

المقدمة............................................................................ د

التمهید............................................................................ 1

تعریف المثل...................................................................... 1

أنواع المثل العربی .............................................................. 2

مصنفات الأمثال العربیة......................................................... 3

الأطوار تاریخیة للـأمثال العربیة................................................ 6

ارشادات عامة ................................................................... 8

الباب الأول

الأمثال المشترکة بین اللغات الثلـاث: العربیة، و الفارسیة، و الإنکلیزیة.... 9

الباب الثانی

الأمثال الدینیة.................................................................... 323

الخاتمة............................................................................ 337

ملخص باللغة الفارسیة.......................................................... 338


[1] النور، الآیة 35



خرید فایل


ادامه مطلب ...

جزوه مجموعه تست ادبیات فارسی

جزوه مجموعه تست ادبیات فارسی


بیش از 550سوال تستی همراه با پاسخ کاملا تشریحی

مجموعه تست

1- عین الکلمات التی الهمز فی کلّها همز وصل

1( استغفَرَ-استغفِز – اثنانِ – اِغفِر 2( اِجتَمعععععع –

اِنقَط – اَکرمَ – اِسمُ – اَضرِب

3( اِذا – إلی – إبن – إمرؤ – اُخَِذ 4( اُعلّم – استغفرُ –

اِضْرِبْ – إستم - أکرم

2- العاقل یبصره بقلبه ماال یبصر الجاهل بعینه )کلیلعه وممنعه( ععیِّن

الصحیح عن کلمه »ما«

1( اسم موصول وصلته: ال یبصر و عائدها محذوف 2( حرف غیر عامل

مبنی علی السکون

3( حرف شبیه بلیس عامل اسمها: الجاهل 4( موصععول مفعععول و

منصوب محالً عائدها: الجاهل

3- عین الصحیح عن کلمه »مشواه«

1( اسم اآل علی وزن مفعال 2( اسم اآل علی وزن

3( اسم مبالغه علی وزن مفعال 4( اسععم جامععد و ال

یدلّ علی اسم مشتقّ

4- مجهول جمله »شاهد علی التمریناتِ « میشوم ...

1( شاهد التمریناتُ 2( شُوهِ َد 3( التمرینعاتُ

)4

5- »سبحاَن هللا ربّ العرش عمّا « عین الصحیح عن کلمه »سبحان«:

1( اسم فعل، مبنی علی الفتح 2( اسعععم و منصعععوب

مفعول مطلق لفعل محذوف وجوباً

3( اسم مصدر و منصوب و تمییز مفرم 4( اسم و مبنی علعی

الفتح، مبتدا و مرفوع محال

6- عیّن التمییز المنقول أو المحوّل:

1( کفی بالموت واعظا 2( کم من ناجح بعین

زمالئنا

3( کم طا و طالبا فی 4( مریمُ أرجعح منع

عقالً

7- فعل امر از »ُترضِی«...

1( اِرِض 3 )2( اَرِض 4( اَرضَ

8- نقش نحوی )مبشّرین( مر عبارت مقابعل ییسع معا نرسعل الرسعل اال

ُمبشّرینَ

1( مستثنی 2( مفعول به 3( بدل )رسل( 4( حال

9- نهی از فعل مضارع تخاف مر مفرم مؤنث مخاطب ییس

1( ال تخافی 2( ال تخفی 3( ال تخوفی 4( ال َتخَف

10- فعل امر از »ُتسامی« مر مفرم مذکر مخاطب ییس

1( ُتسا 2( سامَ 3( سامُ 4( سامِ

11- کلمه روید مر عبارت )رویَد اخاک( ییس 2

1( مبتدا 2( مفعول به مقدم 3( اسععععم فاعععععل

4( خبر مقدم

12- کلمه احسن مر جمله »خاطبته أحسن الخطاب« ییس

1( مفعول مطلق 2( مفعول به 3( مفعول له 4( تأکید

13- جم کلمه »أصمّ« و نوع آن کدام اس

1( الصّمَ: اسم تفضیل 2( الصُمَّ: صف مشبهه 3( الصّعما :

صف مشبهه 4( الصموم: اسم مبالغه

14- عین نوع األعالل فی کلمتی »مقیم و « علی التوالی

1( اسکان – حذف 2( قلب و اسکان

3( قلب – اول اسکان بعد حذف 4( قلب – اول حذف بعد قلب

15- عین الصحیح فی اسم الفاعل معن االفععال التالیعه علعی التعوالی«

استعّد – استعام- انقام

1( مستعّد- مستعام- منقام 2( مستعدم- مستعید- منقید 3(

مستعّد- مستعید- منقام 4( مستعّد- مستعاّم- منقوم

16- عین الصحیح عن کلمه »ماع« قربُ الصالحین ماع للصالح

1( خبر و مرفوع تقدیراًًَ 2( خبر و مجرور فعی

اللفظ و مرفوع محالً

3( فاعل شبه فعل » قرب « و مرفوع تقدیراً 4( مبتعععدا معععؤخر

ومرفوع محالً

17- عین الصحیح إذا بنی الفعل للمجهول »المظلومون ینصرهم هللا«

1( ُینصِرُالمظلومون 2( ُینصَروَن المظلوموَن 3(

المظلومون ُینصَرون 4( المظلومون ُینصرُهم

18- عین الصحیح عن الیتیم فی : أّما الیتیم فال تقهر

1( مفعول له و منصوب 2( مفععول معن بعاب

االختصاص

3( مفعول به لفعل محذوف 4( مفعول به مقدم

19- عین الصحیح عن کلمه غافل فی : و ما رب عما تعملون

1( خبر مفرم لع »ما« شبیه لیس و مجرور فی اللفظ 2( مجرور به حرف

جار متعلقهما فعل » تعلمون«

3( مجرور بحرف جار متعلقهما فعل محذوف 4( مفععععول بعععه و

منصوب محالً

20- عین الصحیح عن العبار »احتمال المصائب خیعر معن جزعع عنعد

النوائب«

1( المصائب: مفعول به / عند: مضاف الیه 2( احتمال: مضعاف /

المصائب: مفعول به

3( خیر: خبر / النوائب: ظرف 4( ضمیر »ک«: فاععل

/ المصائب: مفعول به

پاسخنامه مجموعه تست

1- گزینهی »1« مزه بابهای استفعال و افتعال و انفعال مر ماضی و

امر و مصدر همزه وصل اس همزه وصل همزهای اس که مر

اول کالم تلفظ میشوم ولی مر اثنا کالم تلفظ نمیشوم

مانند اِجلِس و مر مه کلمه همزه وصل میباشد بطور سماعی

که عبارتند از: اسم – اس - ابن – ابنم – امرؤ – امرا

– اثنان – اثنتان – ایمن – ایمُ )مر قسم( – حرف تعریف

باشد مانند و أَ أل و همزه باب افعال قط می کرِم

2- گزینهی »1« به معنای آنچه، ییزی که موصولی اس و عائد صله آن ضمیر

محذوف که تقدیر ما ال یبصره که عائد »ه« و محذوف اس .

3- گزینهی »2« ر اصل بر وزن اس که حرف عله »یا « اعالل به

قلب شده اس بصورت مشوا مرآمده اس و اسم آل بر سه

وزن اس 1- مفعال ) مفتاح ( 3 ) ( -2- مِفعَل )

مقبض(

4- گزینهی »3« اهد علی : فاعل را حذف میکنیم، شاهد : فعل

را مجهول میکنیم، : نایب فاعل بجای مفعول میآوریم

و حرک ضمه میمهیم، التمریناتُ: التمرینات مؤنث

اس باید فعل را مونث کنیم المتریناتُ

5- گزینهی »2« بحاَن مفعول مطلق و منصوب و عاملش وجوباً محذوف اس .

6- گزینهی »4« راصل »عقلُ مریم أرجح« اس که تمییز منقول مر اصل

مبتدا اس و تمییز منقول تمییزی اس که مر اصل فاعل

یا مفعول یا مبتدا باشد. مانند: طابَعَلی نفساً: که مر

اصل طاَب نفسُ علی که تمییز مر اصل فاعل اس و فجّرنا

االرضَ عیوناً: که مر اصل فَجّرنا عیوَن األرِض که تمییز مر

اصل مفعول اس .

7- گزینهی »3« ًًُُرضی فعل مضارع صیغه )7( از باب افعال که ناقص اس

مر هنگام ساختن امر حرف علّه فعل ناقص از آخر آن حذف

میشوم و همزه باب افعال مر امر همیشه مفتوح اس

ُترضی: اَرِض

8- گزینهی »4« ُمبشِّرینَ حال مفرم و منصوب به »یا « شاهد مر این اس که

صاحب حال که الرُسُل مقدم شده اس و حال مؤخّر اس به

خاطر این که حال محصور به إّال و این امر واجب اس .

9- گزینهی »1« ا نهی + تخافین: ال تخافی که نون به جز می حذف شده

اس .

10- گزینهی »4« ُتسامی بر وزن ُتفاعِلُ از باب مفاعله که مر حال امر

)جزمی( حذف عله از آخر فعل ناقص حذف میشوم و تا حرف

مضارعه اس و آن هم حذف میشوم ُتسامی: سامِ

11- گزینهی »3« رُوََید: اسم فعل به معنای » امر « اس .

12- گزینهی »1« احسن مفعول مطلق نیابی اس یند ییز نائب مفعول

مطلق میشوم که از جمله آنها صف میباشد صف )احسن(

مفعول مطلق نیابی اس . 85

13- گزینهی »3« جم أصمّ میشوم صُمّ و اَصمّ صف مشبهه بر وزن افعل یون

بر عیب مالل میکند أصمّ یعنی: کر

14- گزینهی »3« مقیم مر اصل )اسم فاعل از باب افعال از ریشهی

قوم( اعالل به قلب شده اس و او مکسور به یا تبدیل

یا قلب شده اس وماع مر اصل ماعو اسم فاعل از ثالثی

مجرم: اعالل به اسکان میشوم: سپس اعالل به حذف:

ما )ماع (

15- گزینهی »3« اسم فاعل از استعَّد )یستعُّد( میشوم: مستعّد و از

استعام )یستعیُد(: مستعید و اسم فاعل از اِنقام )ینقام(

میشوم: منقام

16- گزینهی »1« ماع خبر و مرفوع تقدیراً – اعراب اسمهای منقوص

)ماعی( مر حال رف تقدیری اس .

17- گزینهی »3« مجهول المظلومین ینصرهم هللا میشوم المظلومون ُینصَروَن

که مبتدا )المظلومون( اس باید با خبر مطابق کنند هللا

فاعل بوم حذف شد و بجای »هم« که مفعول بوم نایب فاعل

را میآوریم یعنی ضمیر متصل مرفوع واو

18- گزینهی »4« وقتی فعل بعد از فا جزا مر جواب أّما واق شوم

مفعول بر فعل و فاعل مقّدم میشوم پس الیتیم مفعول به

مقّدم اس وجوباً.

19- گزینهی »1« گاهی خبر مای شبیه به لیس با زاید مارم مر این

صورت اّوالً نوع خبر جار و مجرور نیس یون با زائد اس

و ثانیاً خبر مجرور به حرف جر زائد میگرمم لفظاً و محالً

منصوب.

20- گزینهی »1« مصائب: مفعول به برای شبه فعل »احتمال« و عند:

مفعول فیه یا ظرف مکان و منصوب مر گزینه ی »4« »ک« فی

المعنی فاعل برای شبه فعل »احتمال« اس که گزینه

ناقص اس و میتوانس جواب صحیح باشد.

21- گزینهی »2« هر گاه صف بعد از نفی یا استفهام قرار گیرم و مر

اسم ظاهر یا ضمیر منفصل عمل کند مبتدا واق میشوم و

ما بعد آن مرفوع میگرمم. و مبتدا بینیاز از خبر

میشوم مانند: اُمکَرَّمُ الکَذّابوَن که ُمکرَّم مبتدا و مرفوع

اس و بینیاز از خبر و الکذابون نایب فاعل برای مکرم

)مفعول به(


نوع فایل:Pdf

سایز: 1.61mb

تعداد صفحه:117



خرید فایل


ادامه مطلب ...

تاریخ ادبیات فارسی معاصر

تاریخ ادبیات فارسی معاصر


ادبیات فارسی یا پارسی معاصر به ادبیاتی گفته می‌شود که به زبان فارسی نوشته شده باشد. ادبیات فارسی تاریخی هزار و صد ساله دارد. شعر فارسی و نثر فارسی دو گونه اصلی در ادب فارسی هستند. برخی کتابهای قدیمی در موضوعات غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در زمره آثار کلاسیک ادبیات فارسی قرار گرفته اند.

آوازه برخی شاعران و نویسندگان ایرانی از مرزهای ایران فراتر رفته است. شاعران و نویسندگانی نظیر فردوسی، سعدی، حافظ شیرازی، عمر خیام و نظامی شهرتی جهانی دارند. در میان چهره‌های شناخته شده ادبیات معاصر فارسی در جهان می توان به صادق هدایت در داستان و احمد شاملو در شعر اشاره کرد.

ادبیات ایران پیش از اسلام

پارسی باستان

زبان پارسی باستان نیای زبان فارسی امروزی‌است و در تقسیم‌بندی زبان‌شناختی یکی از زبان‌های شاخهٔ غربی زبان‌های ایرانی باستان محسوب می‌شود. پارسی باستان چنان که از نامش بر می‌آید زبان قدیم پارسیان بودی و بسیاری از کتیبه‌های شاهان هخامنشی به این زبان نوشته شده‌است. پارسی باستان با زبان اوستایی و به تبع آن زبان سنسکریت خویشاوندی نزدیکی می‌دارد.

آثار به این زبان

آثار به‌جا مانده از این زبان به خط میخی هخامنشی‌است که از قرن ششم تا قرن چهارم پیش از میلاد تحریر شده‌اند. البته یک نمونه کتیبه هم در نقش رستم یافت شده‌است که به نظر می‌آید به زبان پارسی باستان است ولیکن به خط آرامی نوشته شده‌است و احتمال می‌رود که بعد از دورهٔ هخامنشی تحریر شده باشد. تنها چند واژه از آن تا کنون خوانده شده‌است.[۱]
نمایی از دستور زبان

در این زبان سه جنس مذکر و مؤنث و خنثی و سه شمار، مفرد و مثنی و جمع هست و کلمه با توجه به نقش نحوی آن صرف می‌شود.

پارسی میانه

زبان پارسی میانه یکی از زبان‌های ایرانی میانهٔ غربی‌است که بنا به تعریف از اوایل دوران اشکانی تا صدر اسلام رواج می‌داشته‌است. خاستگاه این زبان که فرزند پارسی باستان به حساب می‌آید پارس بود. در دوران اشکانیان پارسی میانه زبانی محلی بود و از پهلوی اشکانی تأثیر زیادی پذیرفت تا اینکه در زمان ساسانیان زبان رسمی شاهنشاهی شد. کتیبه‌ها و اسناد ساسانیان و بسیاری از کتاب‌ها به این زبان نوشته می‌شد. با بر افتادن ساسانیان و تا چند سده پس از اسلام همچنان تولید اثر به این زبان ادامه داشت. گرچه عملاً زبانی نیم‌مرده محسوب می‌شد.

این زبان یا یکی از گویش‌ها یا زبان‌های بسیار نزدیک به آن، پس از تحول و آمیختگی با لهجه‌ها، گویش‌ها و زبان‌های خویشاوند نزدیک و همچنین واردشدن وام‌واژه‌ها، فارسی نو را به وجود آورده‌است. بنا بر این جای تعجب نیست که شباهت‌های فراوان چه از نظر واژگانی و چه از نظر دستوری میان این دو زبان وجود دارد. در واقع تحولی که از پارسی باستان تا پارسی میانه اتفاق افتاده‌است بسیار عظیم‌تر از تحولی‌است که از پارسی میانه تا پارسی نو رخ داده‌است.
پهلوی در مقابل پارسی میانه

زبان پارسی میانه را در متون کهن پارسی نو پهلوی خوانده‌اند. این نام‌گذاری چندان دقیق نیست. کلمهٔ پهلوی به معنی منتسب به پهلو است که خود صورتی از واژهٔ پارت است. از میان زبان‌های ایرانی میانه که در ایران رواجی کمابیش می‌داشته‌اند پس از پارسی میانه (که نزد خود گویشوران آن زبان پارسی خوانده می‌شد) زبان پهلوانی که آن را گاه پهلوی اشکانی می‌خوانند شهرت بیشتری می‌داشته‌است. یعنی در زمان ساسانیان زبان پارسیگ (=پارسی میانه) در تقابل با پهلوانیگ/پهلویگ (=زبان پارتی) مطرح بود. با رواج پارسی نو (پارسی دری) پارسی برای اشاره به پارسی دری به کار می‌رفت، بنابراین برای تمییز دادن پارسی میانه از پارسی نو پهلوی را بر زبان پارسی میانه اطلاق کردند. از آنجا که پهلوی اشکانی در آن زمان زبانی مرده محسوب می‌شد این نام‌گذاری مشکلی ایجاد نمی‌کرد.[۱]

امروزه هم همچنان کمابیش پهلوی برای اشاره به پارسی میانه استفاده می‌شود و گاه منظور از آن نوع خاصی از پارسی میانه‌است که در کتاب‌های زرتشتی به کار رفته‌است (در تقابل با زبان پارسی میانه‌ای که بعضی آثار مانوی به آن نوشته شده‌است). اصطلاح‌هایی چون پهلوی ساسانی نیز گاه به کار می‌رود. برای اشاره به زبان اشکانیان معمولاً از اصطلاح پهلوی اشکانی یا پارتی استفاده می‌شود.



حمله اعراب

پس از حمله عرب سیر ادبی ایران تا پیدایش نخستین سلسله‌های ایرانی متوقف ماند. در زمان طاهریان (۲۰۵ - ۲۵۹ ه. ق.) شاعری به نام حنظله بادغیسی (ف.۲۲۰) ظهور کرد. در عهد صفاریان محمد بن وصیف و فیروز مشرقی و ابوسلیک گرگانی به سرودن شعر پرداختند.

سامانی

در دوره سامانی شعر و نثر پارسی هر دو راه کمال سپرد. در شعر شهید بلخی، رودکی سمرقندی، ابو شکور بلخی، ابو الموید بلخی، منجیک ترمذی، دقیقی طوسی، کسائی مروزی، عماره مروزی. در نثر رساله در احکام فقه حنفی تصنیف ابوالقاسم بن محمد سمرقندی، شاهنامه ابو منصوری، کتاب گرشاسب و عجائب البلدان هر دو تالیف ابو الموید بلخی، ترجمه تاریخ طبری توسط ابو علی بلعمی، ترجمه تفسیر طبری توسط گروهی از دانشمندان، حدود العالم (در جغرافیا)، رساله استخراج تالیف محمد بن ایوب حاسب طبری پرداخته شد.



آل بویه

در دوره آل بویه منطقی رازی و غضایری در شعر نامبردارند و در نثر دانشنامه رازی علائی و رگ‌شناسی به قلم ابن سینا پرداخته شد و ابوعبید جوزانی بخش ریاضی دانشنامه را به رشته تحریر درآورد و قصه حی بن یقظان به فارسی ترجمه و شرح شد.

غزنویان

در دوره غزنوی فردوسی، عنصری، عسجدی، فرخی سیستانی و منوچهری شعر پارسی سبک خراسانی را به کمال رسانیدند و ابو نصر مشکان نویسنده مکتوبات درباری سبکی بدیع در نثر پدید آورد.

سلجوقیان و خوارزمشاهیان

در زمان سلجوقیان و خوارزمشاهیان شاعران بزرگ چون اسدی، ناصر خسرو، قطران، مسعود سعد، عمر خیام، معزی، انوری، خاقانی، نظامی، ازرقی، ادیب صابر، رشید وطواط، ظهیر فاریابی، جمال الدین اصفهانی، مجیر بیلقانی، ابو الفرج رونی، سید حسن غزنوی، عبدالواسع جبلی، سنایی، عطار، مختاری غزنوی، عمعق بخاری و جز آنان ظهور کردند.

در نثر نمایندگانی مانند نظام‌الملک نویسنده سیاست نامه، امیر کی‌کاووس مولف قابوس ‌نامه، محمد بن منور نویسنده اسرارالتوحید، عطار نویسنده تذکره‌الاولیاء، گردیزی مولف زین‌الاخبار، ابوالفضل بیهقی نویسنده تاریخ بیهقی، راوندی نویسنده راحه الصدور، غزالی مولف کیمیای سعادت، نصرالله بن عبدالحمید مترجم کلیله و دمنه، نظامی عروضی مولف چهار مقاله، رشید و طواط نویسنده حدائق السحر، حمیدالدین نویسنده مقامات حمیدی، زین‌الدین اسماعیل مولف ذخیره خوارزمشاهی (در طب) ظهور کردند.

حمله مغول

حمله مغول با همه قوت و صلابت خود نتوانست از ادامه علوم و ادبیات بکاهد. در این دوره سعدی نویسنده بوستان, گلستان و غزلیات، مولوی صاحب مثنوی معنوی و غزلیات شمس، محمود شبستری صاحب مثنوی گلشن راز ، کمال اسماعیل، همام تبریزی، اوحدی مراغه‌ای گوینده جام جم، امیر خسرو دهلوی، خواجوی کرمانی، ابن یمین، سلمان ساوجی، و حافظ شیرازی، در شعر پدید آمدند.

تیموریان

دوره تیموریان دنباله دوره مغول محسوب می‌شود. در عهد تیموری جامی شاعر ظهور کرد. در عهد مغول و تیموری نویسندگانی ارجمند برخاستند, مانند عطا ملک جوینی مولف تاریخ جهانگشا، منهاج سراج مولف طبقات ناصری، ابوالشرف ناصح گلپایگانی مترجم تاریخ یمینی، رشید الدین فضل‌الله مدون و جامع جامع التواریخ، شهاب الدین عبدالله نویسنده تاریخ وصاف، حمدالله مستوفی نویسنده تاریخ گزیده، حافظ ابرو مولف زبده التواریخ، نظامی شامی نویسنده ظفر نامه، میر خواند مولف روضه الصفاء (همه در تاریخ)، عوفی نویسنده لباب الالباب و جوامع الحکایات، دولتشاه مولف تذکره الشعراء، محمد بن قیس نویسنده المعجم (در ادب و انواع آن)، نصیرالدین طوسی نویسنده اخلاق ناصری و اساس الاقتباس، جلال الدین دوانی نویسنده اخلاق جلالی، حسین واعظ نویسنده اخلاق محسنی و انوار سهیلی (در اخلاق و فنون و حکمت).

صفویان

در دوره صفویان نثرنویسانی مانند خواند میر نویسنده حبیب السیر، ابن بزاز نویسنده صفوه الصفاء، حسن بیک روملو مولف احسن التواریخ، اسکندر منشی مولف عالم آرای عباسی، احمد بن نصرالله نویسنده تاریخ الفی، محمد یوسف بن شیخ مولف منتخب التواریخ، ابوالفضل ابن مبارک مولف اکبر نامه (در تاریخ)، ظهور کردند و در شعر محتشم کاشی، عرفی، صائب، بابا فغانی، هاتفی، هلالی، اهلی، وحشی، کلیم، نامبردارند.

افشاریان و زندیان

در دوره افشاریان و زندیان گویندگانی مثل هاتف و پسر او سحاب، مشتاق، عاشق، لطفعلی بیک و آذر بیگدلی معروف شدند.

قاجار

برخی شاعران و نویسندگان در دوره قاجار بازگشت به سبک قدیم (سبک خراسانی) کردند و شاعرانی مانند مجمر، صبا، وصال، قاآنی، فروغی بسطامی، سروش، محمود خان ملک الشعراء شیبانی و جز آنان نماینده این سبک‌اند. در نثر رضاقلی هدایت مولف مجمع الفصحاء متمم روضه الصفا و ریاض العارفین، لسان‌الملک سپهر مولف ناسخ التواریخ، نویسندگان نامه دانشوران، اعتماد السلطنه مولف مرآت البلدان و غیره شهرتی یافته‌اند.





ادبیات مشروطه

در دوره مشروطیت تحولی در روش فکر شاعران و نویسندگان پیدا شد. ادیب‌الممالک فراهانی، ادیب پیشاوری، پروین اعتصامی، محمد تقی بهار، افسر، ایرج، دهخدا، شوریده، عارف، عشقی، وحید دستگردی، یاسمی، یغما، و گروهی از معاصران نمایندگان شعر این دوره هستند و علی اکبر دهخدا، جمال زاده، صادق هدایت، محمد قزوینی، عباس اقبال،زین العابدین مراغه ای، محمد مسعود، رشید یاسمی، عبدالحسین زرین کوب، صادق چوبک و گروهی از معاصران نماینده شعب مختلف نثر این دوره به شمار می‌‌روند.'

شعر نو

زمینه‌های فکری سرایش شعر نو، سالها پیش از نیما آغاز شده بود که برای پیگیری این نکته باید به شاعران و سرایندگان دوره مشروطه مراجعه کرد. ابوالقاسم لاهوتی، میرزا حبیب مترجم حاجی بابای اصفهانی و میرزاده عشقی از این زمره‌اند.

شعر نو جنبش شعری بود که با نظریات نیما یوشیج آغاز شد. از جمله شاعران متعلق به این جنبش شعری می‌توان به احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، منوچهر آتشی، طاهره صفارزاده، و محمود مشرف تهرانی (م. آزاد) اشاره کرد.

وزن در شعرهای نیما و اخوان با نوع شعری که احمد شاملو سراینده آن بود تفاوت دارد. شعر نیمایی دارای وزن عروضی بوده و تنها هجاهای شعر تساوی خود را از دست داده اند و کوتاه یا بلند می‌شوند ولی در شعر سپید که احمد شاملو آن را پایه‌گذاری کرد از وزن خبری نیست و به جای آن از تصویر سازی واژگانی و موسیقی درونی استفاده می‌شود.

فرهنگ‌نویسان ایرانی

· علی اکبر دهخدا
· محمد معین
· امیر حسین آریان‌پور
· احمد شاملو

شاعران زن ایرانی

· طاهره قره‌العین
· فروغ فرخزاد
· طاهره صفارزاده
· سیمین بهبهانی
· پروین اعتصامی

باید یادآوری کرد که در سده‌های گذشته از جمله در سده ششم هجزی قمری، در دربار سلطان سنجر سلجوقی، مهستی شعر می‌سرود که اشعار اروتیک او شهره است، جز او از رابعه باید یاد کرد و برای دیگران باید به منابع مراجعه کرد. در دوره قاجار نیز بسیاری از بانوان شاعر را می‌توان سراغ گرفت، به ویژه از زنان دربار.

طنزپردازان

· عبید زاکانی
· ایرج میرزا
· دهخدا
· هادی خرسندی
· کیومرث صابری فومنی
· سید ابراهیم نبوی



نویسندگان و شاعران انقلاب اسلامی

· مهرداد اوستا
· محمد علی معلم دامغانی
· قیصر امین پور
· فاطمه راکعی
· سیمین‌دخت وحیدی
· حمید سبزواری
· سید مهدی شجاعی
· رضا امیرخانی
· علی موذنی
· زین‌العابدین رهنما





منتقدان ادبی

نخستین کسانی که نقد ادبی به معنای مدرن آن را در ایران شناساندند روشنفکران دوران مشروطه نظیر فتحعلی آخوندزاده،‌ میرزا ملکم خان، طالبوف و زین‌العابدین مراغه‌ای بودند.

· دهخدا
· بدیع‌الزمان فروزانفر
· محمد تقی بهار
· رضا براهنی
· جلال همایی
· سعید نفیسی
· نیما یوشیج
· محمدعلی سپانلو
· مهدی یزدانی خرم
· پرویز ناتل خانلری
· صادق هدایت
· عبدالحسین زرین‌کوب
· محمد رضا شفیعی کدکنی
· شاهرخ مسکوب



زبان و ادبیات فارسی



خرید فایل


ادامه مطلب ...

پژوهش ارزیابی اهالی قلم از حوزه ادبیات دفاع مقدس

پژوهش ارزیابی اهالی قلم از حوزه ادبیات دفاع مقدس

ارزیابی اهالی قلم از حوزه ادبیات دفاع مقدس

ادبیات دفاع مقدس از زمانی آغاز شد که جنگ ایران و عراق در 31 شهریور 59 شروع شد و نوع دیگری از ادبیات پس از ادبیات انقلاب پا به عرصه گذاشت و داستان نویسان مختلف به این نوع ادبیات روی آوردند و آثار بسیاری در این زمینه خلق شد. در دهه 80 در حالی که حدود 28 سال از جنگ می گذرد؛ با عده ای از اهالی قلم در خصوص کم و کیف ادبیات دفاع مقدس به گفت وگو پرداخته ایم که از نظر می گذرانید:


تصویر دفاع مقدس در ادبیات نارسا و ناقص است
جنگ یک واقعیت با ابعاد متعدد و متکثر بود که بعید است بتوان حتی ابعاد مختلف آن را احصاء کرد.
در سال های پس از جنگ، حاکمیت و رسانه های عمومی در برخی از جنبه های دفاع هشت ساله تمرکز زیادی داشتند.

اما از سویی دیگر، بسیاری از ابعاد جنگ و تأثیرات و تأثرات آن خواه تاثیرات مثبت و خواه منفی، نادیده گرفته شد.

تصویری که امروز از جنگ در ذهن ها شکل گرفته، تصویری عمدتاً ناقص و نارسا و گاه نامتوازن است.
خوشبختانه آثار ادبی خوبی با مضمون دفاع مقدس طی سال های مختلف پدید آمد اما طبیعی است که هنوز با انتظارات ما فاصله ای مشاهده می شود. اما نگاه آرمانی نباید به قدر ناشناسی از آثار موجود وزحمات نویسندگان بینجامد.
واقعیت این است که معدود آثار قدرتمندی که در این حوزه داریم نیز آنچنانی که باید و شاید دیده نشده است و برای اشاعه و عمومی ساختن آن در میان مردم تلاشی صورت نگرفته است.

بوی مهر و تسبیح نمی آید
من فکر می کنم دوستان نویسنده ای که قصد پرداختن به ادبیات دفاع مقدس را دارند، دچار سوءهاضمه ادبی شده اند. امروزه شاهد نوشته شدن برخی آثار در حوزه دفاع مقدس هستیم که شبیه آثار غربی است و بوی مهر و تسبیح و تربت نمی دهند.
برخی فکر می کنند که اگر مثلا اثرشان شبیه آثار هاینریش بل شود، اثری قوی است و عجیب اینکه هر اثری هم که بخواهد قوی باشد لزوماً باید شبیه آثار غربی درآید.
متاسفانه پیش از اینکه ادبیات مقاومت به عارضه مذکور دچار شود، به عارضه احساس زدگی گرفتار بود. احساس زدگی مفرطی که به شعار پهلو می زد.
من فکر می کنم آنچه اکنون ادبیات دفاع مقدس نیازمند آن است، این است که ما نویسندگان، یک بار برای همیشه در کنار هم بنشینیم، سنگ ها را واکنیم و بگوییم یک، دو و... شاخص های آثار دفاع مقدس این هاست تا بدین ترتیب از وضعیت کنونی به درآییم.

دفاع مقدس، برگرفته از واقعه عاشوراست
در مورد ادبیات دفاع مقدس چندی پیش با دوستان بر سر این موضوع بحث و گفتگو می کردیم. عده ای از دوستان این واقعه دفاع مقدس را زاده 8 سال جنگ ایران و عراق می دانستند اما به نظرم دفاع مقدس ما؛ برگرفته از واقعه عاشورا است. بر این مبنا که بیشتر جنگ هایی که صورت می گیرد به صورت تهاجمی و فتح سرزمین است اما در واقعه عاشورا بحث دفاع ازاسلام بود وهمین قضیه عیناً در جنگ ما با عراق اتفاق افتاد.
با این پیش زمینه می خواهم بگویم، ادبیات دفاع مقدس با اولین شلیک گلوله در این جنگ متولد شد و سیر ادبیات دفاع مقدس از سال 59 تا به الان بر این مبناست که ابتدا به صورت مهیج و شعاری مطرح بود و در این دوره ادبیات شعاری نه به معنای عام که از محتوا خالی باشد بلکه بحث تشویق اذهان و نسل جوان برای دفاع از وطن و خاک؛ مطرح شد.
این ادبیات ادامه داشت تا اواسط جنگ، در این دوره ادبیات دفاع مقدس به مسائل شعوری پرداخت، به این صورت که ادبیات دفاع مقدس تفکربرانگیز شد.
و در دل داستانها سئوال هایی چون چرا جنگ کردیم؟ و... مطرح شد. و نهایتا در پایان جنگ، داستان نویسان ما توانستند بدون محدودیت به نوشتن آثاری در حوزه دفاع مقدس بپردازند. نویسندگان قبلا در آثارشان راوی داستان بودند اما جنگ که تمام شد؛ نویسنده نه به عنوان یک راوی بلکه تماشاچی، می نشیند و به جنگ، تهاجم، تلفات و به دشمن و... فکر می کند و مسائل را به صورت تفکیک پذیر می نویسد. در حقیقت ادبیات بعد از جنگ که نویسندگان به صورت شعوری به آن نگاه کردند به ادبیات جنگ نزدیک تر است.
در ابتدای امر، داستان های دفاع مقدس از عناصر داستانی کم بهره بودند، اما بعد از جنگ نویسندگانی متولد شدند که در جنگ حضور داشتند به خوبی از عناصر داستانی، در آثارشان بهره گرفتند و آثار خوبی در این حوزه خلق کردند و هرچه از جنگ فاصله گرفتیم این ادبیات قوی تر شد و ادبیات دفاع مقدس نویسنده اش را متولد کرد.
اعتقاد دارم که دهه 80، ادبیات داستانی دفاع مقدس از حالت جنینی (نهال بودن) خارج شده است و وارد مرحله رشد و بالندگی شده است به نحوی که در خارج از کشور ما بتوانیم در حوزه جهانی حرفی برای گفتن داشته باشیم مثل نویسندگانی چون بایرامی، دهقان، تجار به صورت کلی ادبیات جنگ و انقلاب را تقریبا در یک راستا می دانم. در اصل ادبیات انقلاب هنوز شکل نگرفته بود که دفاع مقدس شکل گرفت. در حقیقت ادبیات دفاع مقدس مثل فرزند بزرگی است که از انقلاب زاییده شد و هنوز ادبیات انقلاب می تواند به صورت مستقل رشد کند، مثل داستان قطار 57 رضا رئیسی، که فرصتی است برای دوباره مطرح شدن ادبیات انقلاب.
در کل به تفکیک ادبیات؛ به حوزه های مختلف خیلی اعتقاد ندارم.
نکته ای را باید عرض کنم که با گذشت چند دهه از دفاع مقدس نیاز به یک آسیب شناسی در حوزه ادبیات دفاع مقدس داریم تا دچار آسیب و آفت نشود و این مهم به توجه متولیان این حوزه برمی گردد.

در پرداخت تاریخ شفاهی جنگ
قصور کردیم
ادبیات دفاع مقدس به طور کلی، شعر، داستان و مقولات دیگر را در برمی گیرد و من به طور مشخص در مورد ادبیات داستانی دفاع مقدس مطالبی را عنوان می کنم. به طور کلی ادبیات دفاع مقدس به سه دوره تقسیم می شود.
دوره اول؛ هم زمان با جنگ (ده سال اول)، دوره دوم، ادبیات پس از جنگ (ده سال دوم)، و دوره اخیر که در آن قرار داریم.
در مرحله اول کمتر شاهد ادبیات ناب دفاع مقدس هستیم، در این دوره معمولا آثار حالت تهیجی داشت و کسی که آثار این دوره را می خواند؛ در او شور و هیجان و نیاز به دفاع از کشور ایجاد می شد و شاید کم تر به واقعیت های دفاع مقدس و جنگ 8 ساله پرداخته شد.
دوره دوم در حقیقت دوره بینابین است. در دوره سوم؛ ادبیات به سمت شخصی شدن رفت یعنی از قالب دولتی بودن خارج شد و نویسندگان مختلف از سراسر کشور (کسانی که جنگ را درک کرده بودند یا به این نوع ادبیات علاقه داشتند) به طور واقعی به این نوع از ادبیات پرداختند، مثل جنگ از نگاه حبیب احمدزاده، محمدرضا بایرامی و... به صورت کلی، مسیر ادبیات دفاع مقدس روشن و هموار است و روز به روز در این زمینه پیشرفت بهتری داریم.
نکته مهمی که باید مطرح کنم این است که در زمینه تاریخ شفاهی دفاع مقدس در این 30 سال قصور و کوتاهی صورت گرفته است.
تاریخ شفاهی جنگ به معنی مکتوب کردن خاطرات شفاهی آدم های جنگ است. این 8سال را اگر هر شخصی که در جنگ حضور داشته است یک برگ خاطره از آن دوران بنویسد؛ ما با انبوهی از آثار و خاطرات جنگ روبرو هستیم. متاسفانه در این زمینه کارهای کمی صورت گرفته است.
در پایان؛ اگر ما به دور از تنفر و شیفتگی به مقوله جنگ و دفاع مقدس به طور واقعی نگاه کنیم، همیشه به این جنگی که اتفاق افتاده است سرافرازانه افتخار می کنیم چون به دشمن اجازه ندادیم که قطعه ای از خاک کشورمان را جدا کند، با وجود اینکه 30 کشور به طور مستقیم به عراق کمک می کردند. به جوانان ایرانی اعتماد کنیم و واقعیت جنگ را بگویم.

ادبیات دفاع مقدس باید منعکس کننده الطاف خفیه الهی باشد
تفاوتی که دفاع ملت ما در دوران جنگ تحمیلی با دیگر جنگ ها و حتی دفاع ملت های دیگر در دنیا داشته، پشتوانه ایدئولوژیک و جهان بینی الهی آن بوده است. همین جهان بینی الهی و ایدئولوژی اعتقادی هست که باعث ضمیمه شدن کلمه مقدس به کلمه دفاع در دوره جنگ تحمیلی شده است.
بی دلیل نیست که حضرت امام(ره) از این دوران به عنوان دوران الطاف خفیه الهی یاد کرده اند. چون این دوره به دلیل همان پشتوانه و زیربنای اعتقادی، دوره رشد، کمال و تعالی در زمینه های مختلف از جمله مراتب انسانی، اخلاقی و عرفانی و... بوده است.
ادبیات دفاع مقدس، از چنین دورانی نشأت گرفته می شود. لذا ادبیاتی را می توان در زمره ادبیات دفاع مقدس به شمار آورد که در کنار ناگواری های این دوران به ابعاد مختلف این الطاف خفیه الهی و رشد و تعالی ها حتی در پس زمینه های زندگی افراد درگیر با آن در جامعه نیز بپردازد. متأسفانه ادبیاتی که الان به عنوان ادبیات دفاع مقدس از آن نام برده می شود در بخش رمان، بیشتر تلخی ها و ناگواری هاست که بزرگنمایی می شود و در مورد ابعاد دیگر غفلت صورت می گیرد. غفلت از حماسه ها، مقاومت ها و سلحشوری های حماسه آفرینان هشت سال دوران دفاع مقدس و به جای آن القای یأس و نا امیدی و... جزء نگاه یک سویه و غیر منصفانه به دفاع مقدس نیست. البته در بخش خاطرات ادبیات دفاع مقدس تاکنون کارهای مناسبی ارائه شده و به این بخش تا به حال خوب پرداخته شده اما در بخش رمان تا حد انتظار مطلوب هنوز فاصله بسیار است.

شاهکار ادبی خلق نشده است
ادبیات دفاع مقدس به لحاظ رشد کمی قابل توجه است اما این موضوع خوشبینانه به نظر نمی رسد. بدین لحاظ که بعضی از بنگاه ها و انتشاراتی ها به خاطر اینکه اشتهار و نامشان در عنوان های کتاب های دفاع مقدس زنده بماند، این دسته از کتاب ها را منتشر می کنند و خود این بنگاه ها بدون چاپ کتاب های دفاع مقدس هیچ موضوعیت و موجودیتی ندارد. مثلاً عنوان می کنند که 600 هزار عنوان کتاب در زمینه دفاع مقدس منتشر شد، در حقیقت این کمیت، طبیعی نیست بلکه اگر نویسندگانی همت کنند و کتاب هایشان را از طریق این بنگاه ها به چاپ برسانند، کار ارزشمندی صورت گرفته. بسیاری از کتاب هایی که توسط این بنگاه ها به چاپ می رسد فاقد کیفیت هستند و در کل موضوع های ارزشمند دفاع مقدس زخمی می شوند و نویسندگان این حوزه دیگر رغبت دوباره به بازآفرینی مجدد این موضوعات ندارد.
کار بسیاری از پژوهشگران و محققان در تدوین خاطرات جنگ و دفاع مقدس ارزشمند است. اما بسیاری از این کارها به صورت خام و بدون ویرایش ادبی و یکسان سازی و وحدت رویه کتاب ها صورت می گیرد و کتاب های خوبی نیستند، این سیر همچنان وجود دارد، و این کمیت نشانه خوبی نیست که بتوان به آن مباهات کرد اما با وجود این کمیت ها کارهای درخشانی در حوزه ادبیات دفاع مقدس صورت گرفته است، مثل جشنواره ادبی یوسف؛ در خصوص کتاب های کوتاه دفاع مقدس است. این جشنواره جوانان اهل ذوق و با دغدغه دفاع مقدس را به خود جلب کرده است و حدود هزار قصه برای این جشنواره ادبی نوشته شده است که در سه موضوع چون خانواده رزمنده ها و وضعیت فعلی رزمنده ها و... بوده است، جشنواره ادبی یوسف دارای یک نگاه تاجر مأبانه و منفعت طلبانه بنگاه ها نیست.
مطلبی هم در مورد کیفیت آثار ادبی دفاع مقدس، آثار قابل توجهی نوشته شده است. و این آثار بخشی از فرهنگ دفاع مقدس است. امیدواریم این کارها بتوانند نسل های آینده را با جبهه آشنا کند.
نکته این که؛ در رمان های دفاع مقدس یک خلأ وجود دارد. در حقیقت ما هنوز نتوانسته ایم پیوستگی و اتفاقات جنگ را در قالب یک شاهکار ادبی بیاوریم؛ مثلاً وقتی جنگ شروع شد، یک سری اقتضائات جهانی را در برمی گرفت، یک رمان باید بتواند علل جنگ را توضیح دهد و یک یا دو نسل قبل از جنگ را بررسی کند؛ جنبش های مختلفی که در به وجود آمدن جنگ دخیل بودند. کارهایی که کشورهای استعماری در خصوص تفرقه انگیزی بین مسلمانان و بین کشورها انجام دادند، در کل این رمان ها باید واقعیت ها و شخصیت های اصلی جنگ را بازگو کند و بعد در آخر به موضوع خط مقدم و شهید و جبهه و... بپردازند. مرکز تحقیقات جنگ سپاه پاسداران کتاب های با ارزش در خصوص روزشمار جنگ منتشر کرده است که کار قابل توجهی است که نویسندگان می توانند با توجه به این دایره المعارف جنگ، رمان خوبی در قد و قامت جنگ و صلح تولستوی و... بنویسند.
اما با وجود این، قطعه های درخشانی از این جواهر و شاهکار بزرگ تراش خورده است و هر نویسنده ای به اندازه بضاعتش در این خصوص کار کرده است، اما هنوز تا رسیدن به یک شاهکار ادبی در حوزه ادبیات دفاع مقدس راه باقی است



خرید فایل


ادامه مطلب ...

مقاله ادبیات پیش از اسلام

*مقاله ادبیات پیش از اسلام*


ادبیات ایران پیش‌ از اسلام‌

زهره‌ زرشناس‌

برگرفته از: دانشنامه زبان و ادب فارسی

. .مجموعه فعّالیّتهای‌ ادبی‌ ایرانیان‌ باستان‌ که‌ به‌ دو صورت‌ شفاهی‌ و مکتوب‌ و به‌ تمامی‌ زبانهای‌ ایرانی‌ است‌. بخشی‌ از آنها دولتی‌ است‌، مانند سنگْنوشته‌های‌ شاهان‌ و نوشته‌های‌ روی‌ سکّه‌ها و بخشی‌ دیگر، مبتنی‌ بر داستانهای‌ ملّی‌، افسانه‌ها و بعضی‌ از آداب‌ و رسوم‌ اجتماعی‌ است‌ و پیکرة‌ اصلی‌ ادبیّات‌ شفاهی‌ غیردینی‌ پیش‌ از اسلام‌ را تشکیل‌ می‌دهد. امّا بیشتر آثاری‌ که‌ از این‌ دوران‌ به‌ صورت‌ مکتوب‌ بر جای‌ مانده‌ با دستگاههای‌ دینیِ زردشتی‌، بودایی‌، مانوی‌ و مسیحی‌ مرتبط‌ است‌ و بدنة‌ اصلی‌ ادبیّات‌ دینی‌ ایران‌ پیش‌ از اسلام‌ را می‌سازد. در ایران‌ پیش‌ از اسلام‌، آثار دینی‌ و ادبی‌ معمولاً به‌ کتابت‌ درنمی‌آمده‌ و بیشتر به‌ صورت‌ روایی‌، سینه‌ به‌ سینه‌، منتقل‌ و حفظ‌ می‌شده‌ است‌. مثلاً کتاب‌ اوستا * ، پس‌ از سده‌ها انتقال‌ شفاهی‌، سرانجام‌ در دورة‌ ساسانی‌ به‌ کتابت‌ درآمد (کلنز، ص‌. 33 ).

پایبندی‌ ایرانیان‌ به‌ حفظ‌ سنّت‌ ادبیّات‌ شفاهی‌ و نیز جنگها و تعصّبات‌ دینی‌ و فرهنگی‌ و تغییر خطّ و زبان‌ و بسیاری‌ عوامل‌ دیگر موجب‌ نابودی‌ گنجینه‌ ادبی‌ پرارزش‌ ایران‌ پیش‌ از اسلام‌ شده‌ است‌. از این‌رو، آنچه‌ از زبانهای‌ مختلف‌ ایرانی‌ به‌ صورت‌ مکتوب‌ باقی‌ مانده‌ در برابر حجم‌ گستردة‌ ادبیّات‌ ایران‌ باستان‌ بسیار ناچیز است‌.

زبانهای‌ ایرانی‌ شاخه ای‌ از زبان‌ فرضی‌ هند و ایرانی ‌اند که‌ از قدیم‌ترین‌ روزگاران‌ تاکنون‌ درون‌ مرزهای‌ ایران‌ یا بیرونِ آن‌ متداول‌ بوده‌اند و زبانها و گویشهایی‌ را شامل‌ می‌شوند که‌ از نظر ویژگیهای‌ زبانی‌ وجوه‌ مشترک‌ دارند. از زبانهای‌ ایرانی‌، در طیّ تاریخی‌ دراز، اسنادی‌ در دست‌ است‌ که‌ چگونگی‌ تحوّل‌ آنها را نشان‌ می‌دهد. تاریخ‌ این‌ تحوّل‌ را می‌توان‌ به‌ سه‌ دوره اصلی‌ بخش‌ کرد: 1. دوره باستان‌؛ 2. دوره میانه‌؛ 3..دوره جدید.

از زبانهای‌ ایرانی‌ دوره باستان‌، که‌ از قدیم‌ ترین‌ زمان‌ تا انقراض‌ شاهنشاهی‌ هخامنشی‌ (330 ق‌ م‌) در گسترة‌ بسیار پهناوری‌ رواج‌ داشته‌ است‌، چهار زبان‌ مادی‌، سکایی‌، فارسی‌ باستان‌ * و اوستایی‌ * را می ‌شناسیم‌. در مآخذ باستانی‌ اشاراتی‌ به‌ ادبیّات‌ شفاهی‌ این‌ چهار زبان‌ شده‌ است‌، ولی‌ تنها از دو زبان‌ اوستایی‌ و فارسی‌ باستان‌ آثار ادبی‌ مکتوبی‌ برجای‌ مانده‌ است‌.

از زبانهای‌ ایرانی‌ دورة‌ میانه‌، که‌ پس‌ از فروپاشی‌ شاهنشاهی‌ هخامنشی‌ تا انقراض‌ حکومت‌ ساسانیان‌ (651 م‌) و آغاز دورة‌ اسلامی‌ در مناطق‌ مختلف‌ متداول‌ بوده‌، آثار ادبی‌ عمده‌ای‌ در دست‌ است‌. زبانهای‌ این‌ دوره‌ از نظر ویژگیهای‌ زبانی‌ به‌ دو گروه‌ غربی‌ (شامل‌ زبانهای‌ پارتی‌ یا پهلوی‌ اشکانی‌ و فارسی‌میانه‌ یا پهلوی‌ ساسانی‌) و شرقی‌ (شامل‌ زبانهای‌ سُغدی‌ * ، خوارزمی‌، سکایی‌ و بلخی‌ * ) بخش‌ می‌شوند.

مانی‌ و پیروان‌ او، برخلاف‌ سنّت‌ ایرانی‌ انتقال‌ شفاهی‌ آثار ادبی‌، به‌ نگارش‌ آثار خود بسیار اهمّیّت‌ می‌دادند. از این‌رو از آنها آثار ادبی‌ ارزشمندی‌ به‌ زبانهای‌ ایرانی‌ (فارسی‌ میانه‌، پهلوی‌ اشکانی‌ و سغدی‌) برجای‌ مانده‌ است‌.

1. دورة‌ باستان‌

الف‌. ادبیّات‌ مادی‌. از زبان‌ مادی‌، زبان‌ قوم‌ آریایی‌ ماد، که‌ در غرب‌ و شمال‌ غرب‌ ایران‌ رایج‌ بوده‌ اثر مکتوبی‌ در دست‌ نیست‌ (گرشویچ‌، «ادبیّات‌ کهن‌ ایران‌»، بند 2 )، امّا در نوشته‌های‌ مورّخان‌ یونانی‌ مانند کتسیاس‌ ، هرودت‌ و دینون‌ به‌ داستانهای‌ عشقی‌ و حماسی‌ مادی‌ و اشعار این‌ دوره‌ اشاره‌ شده‌ است‌. مثلاً داستان‌ غنایی‌ زَرْیادْرِس‌ و اوداتیس‌ را می‌توان‌ نام‌ برد که‌ در مآخذ متعدّدی‌ دیده‌ می‌شود و به‌ نظر بویس‌ («زریادرس‌ و زریر»، ص‌ 477-463 ) دارای‌ اصل‌ مادی‌ است‌ و بعدها در شاهنامه‌ * فردوسی‌ به‌ صورت‌ داستان‌ «گشتاسب‌ و کتایون‌» بازتاب‌ یافته‌ است‌. داستانهای‌ حماسی‌ مادی‌، یا داستانهای‌ مربوط‌ به‌ کوروش‌، شاه‌ هخامنشی‌، از دیگر آثار ادبی‌ مادی‌ است‌ (گرشویچ‌، همان‌جا).

ب‌. ادبیّات‌ سکایی‌ . از زبان‌ سکاها، که‌ طوایفی‌ ایرانی‌ بودند و در دو سوی‌ دریای‌ خزر، دشتهای‌ جنوب‌ روسیّه‌ و ماوراءالنّهر می‌زیستند، اثر مکتوبی‌ برجای‌ نمانده‌ است‌ (همان‌، بند 3 ). هرودت‌ از افسانه‌هایی‌ مربوط‌ به‌ اصل‌ و منشأ سکاها و نیز از داستانهایی‌ به‌ زبان‌ سکایی‌ دربارة‌ اَریمَسْپی‌ یک‌ چشم‌ و گریفین‌ های‌ محافظ‌ طلا نام‌ می‌برد (هرودوت‌، ج‌ 2 ، ص‌. -203 205 .، 227 ). گرشویچ‌ (همان‌، بند 4 ) احتمال‌ می ‌دهد که‌ داستان‌ رستم‌ * ، قهرمان‌ نامی‌ شاهنامه‌ ، که‌ فقط‌ در منابع‌ سغدی‌ و فارسی‌ شناخته‌ است‌، از داستانهای‌ حماسی‌ سکایی‌ باشد. داستانهای‌ حماسیِ زبان‌ آسی‌، از زبانهای‌ ایرانی‌ شرقی‌ جدید، و میراث‌ ادبی‌ درخور توجّه‌ این‌ زبان‌ که‌ تا آغاز سدة‌ نوزدهم‌ م‌ سینه‌ به‌ سینه‌ روایت‌ و حفظ‌ می‌شده‌ است‌، احتمالاً بازتاب‌ بخشی‌ از بُن‌مایه‌های‌ ادبیّات‌ شفاهی‌ سکایی‌ باستان‌ است‌.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

دانلود کتاب زبان تخصصی (زبان و ادبیات فارسی)

توضیحات محصول:

مجموعه کامل تست (زبان و ادبیات فارسی) رشته زبان و ادبیات فارسی با پاسخنامه تشریحی برای کنکوریهای 95
مجموعه زبان و ادبیات فارسی

One ought not to think that the Islamic and Iranian school were sheer imitators and
followed whatever was said by Aristotle. The Aristotelian thought was bent on
sheer mental and argumentative discourses. The first scholar, who introduced this
method of philosophy in the Islamic world, was Al-Kindi (C. ١٨٥/٨٠١-٢٥٢/٨٦٦).
In his philosophical system, he has viewed the Aristotelian philosophy from the
viewpoint and sight angle of Alexandrian interpreters, who were associated with
Neoplatonic School, science and philosophy were regarded with high esteem.
From among the followers of this school, Abu Sulayman Sijistani (b.٣٩١/١٠٠٠)
and Abu Rayhan Al- Biruni (b.٤٤٠/١٠٤٧) followed the above method. Thus in the
works of Abu Sulayman philosophy and in the works of Abu ar-Rayhan science
has the prominent place. The number of the works of Al-kindi, which according to
the author or Alfihrist, is ٢٤٠ had deep influence on the philosophers who came
after him, especially on Avicenna. On the question of religion, Al-kindi
sympathized with Mutazilite theology to which he sought to give a philosophical
structure and conceived of a relation between philosophy and religion, or faith and
reason, that is not to be seen in the writings of Al-Farabi and Avicenna.
اشتباه است اگر بپنداریم دانشمندان اسلامی یو ا یران دنبالگر صرف بوده اند و هرچه را که توسط ارسطو بیان شـده بـود،
پذیرفته بودند. ییتفکر ارسطو به مباحث یفکر یو استدلال یصرف گرا ش داشت . ینخست ن عالمی یکه ا ن روش فلسـفی را
به جهان یاسلام معرفی کرد ی، کند (م ) 252 ق . بود او در نظام یفلسف اش فلسفه ارسطویی را از چشم انداز و زاو دیه یـد
مفسران اسکندری، که وابسته به مکتب نوافلاطونی بودند، ملاحظه کر اده یاست. در ن مکتب علم و فلسفه جایگاه خاصـی
هداشت ما پیند. از ایان بیروان ،ن مکت نیابوسل یمان سجستا / (م 391 یق) و ابور یحـان ب یرونـ 440(م/ ق) از روش یـاد شـده
پیروی کردند. که در آثار ابوسلیمان، فلسفه و در طر ۀقی یابور حان، علم برجستگی دارد. آثـار یکنـد کـه مؤلـف الفهرسـت
تعداد آنها را 240 یاثر معرف فکرده است، ب یر لسوفان پس از او به وی یژه ابـن سـ نا تـأثیر ژرفـی داشـته اسـت. در مسـأله
یکندمذهب، جانب ادار متکلمان معتزالی یبود و کوشید تا به عقا ید آنا ی، سازمان فلسفی دهید. لذا م یان عقل و مان یا
فلسفه و د ین ارتباط در آثار فارابی دیو ابن سیناد یده نمی شود.

Al-Farabi's Works

مکتب فلسفه مشاء
از رساله هایعمده فارابی ، کتاب ریالجمع ب ن أیی فیمیالحک ین، کتاب اغراض ارسـطاطالی یس، تلخـ ص برخـی محـاورات
افلاطون، رساله فی یما ینبغ یان یقدم قبل التعل م الفلسفه، مقدمه ای ابر فلسفه رسطو، احصاء العلوم، رسـالۀ یفـ العقـل و
العقول، فصوص الحکم، آرا یء اهل المد ینه الفاضله، الس ۀاس یالمد ینه، تحص ةل السعاد یو تلخ ص نوامیس افلاطون را میتوان
نام برد . یچهار رساله اخ ر بفارابی، یدر واقع ان یگر فلسفه س یاس یفاراب اوا دیست. علاوه بر رینها، آثار گ ی از فارابی یدر سا ر
رشته ها در دست بوده که اینـک از میـان رفتـه اسـت، ماننـد یاخـلاق ن کوماخ یسـ ی، شـرح بـر ارسـطو، آثـار العلویـه و
یمابعدالطب عه با وجو وفاداری عمیق فارابی به استدلال ارسطویی، اما در صدد برآمده اسـت یتـا آرا یدو حکـ یم یونـان –
ارسطو و افلاطون – را با هم یجمع کند. بد ن منظور کوشید در کتاب الجمع ب رین أیی نیمیالحک یبا ا جاد ساز یگار میـان
دو فیلسوف ی، آرا بیآنان را ن یز ان کند، علاوه بر فلسفه و سیاست، فارابی یدر تصوف ن ز صاحب نظر است.

نوع فایل:PDF

سایز:12.1 mb

تعداد صفحه:129

قیمت50000ریال



خرید فایل


ادامه مطلب ...

کتاب فنون ادبی رشته زبان و ادبیات فارسی

توضیحات محصول:

مجموعه کامل تست (زبان و ادبیات فارسی) رشته زبان و ادبیات فارسی با پاسخنامه تشریحی برای کنکوریهای 95
گلدان دیپولون- قرن هشتم ق.م .آتن.سبک هندسی
یونانیان نخستین مردمی بودند که در صدد ایجاد یک نظام فکری درباره ی عالم برآمدند.آن ها تا حد امکان با اعتقادات
خرافی به مبارزه پرداختند و کوشیدند بر اساس مشاهده و تفکر به کنه مسائلی نظیر منشاء و ماهیت ماده، فکر، نیکی،
حقیقت، زیبایی و واقعیت پی ببرند. ماده گرایان کهن کوشیدند تا با تکیه بر حس به عنوان منشاء ادراک به تبیین عالم
بر مبنای عناصر مادی بپردازند. از سوی دیگر پندارگرایان معتقد بودند که منشاء غایی حقایق عالم هستی ذهن یا پندار
آدمی است.

1 Techne
2
Episteme
3
Poiesis
4 Mimesis
5
Imitation
6 Representation «12» فنون ادبی

معبد پارتنون.آتن.آکروپولیس.448 -432 ق.م
معماری ایکتینوس و کالیکراتس

"آب ماده المواد است. چیزهای دیگر از آن ساخته شده است".
تالس ملقب به "پدر فلسفه" از اهالی آتن بود. وی عنصر اصلی پیدایش عالم را آب میدانست یا به تعبیری معتقد بود
اطراف جهان را آب احاطه کرده است. وی کسوف 585 ق.م را پیشبینی کرد و توانست ارتفاع هرم را از طول سایه آن
محاسبه کند.
پیش ار سقراط:
· تالس (حدود 640 تا 546 ق.م)هراکلیتوس: (حدود 513 ق.م). در افهسوس زاده شد.از نظر او همه چیز جاری
است. هرچه وجود دارد در حال حرکت است و آتش عنصر اصلی در تکوین عالم است.
· آناکسیمنس: (حدود 500 ق.م) : " ماده المواد هوا است". او هوا را عنصر اصلی وجود میدانست. هوا منشاء
خاک آب و آتش است. آتش هوای رقیق شده است

سقراط (470 تا 399 ق.م) «14» فنون ادبی
سقراط به علم و مادهگرایی پشت کرد و شیفتهی حکمت عملی بود. اصل اصالت تجربهی مادهگرایان را رد میکرد. وی
خدایان گوناگون یونان کهن را آشکارا انکار نمیکرد اما به یک وجود متعال که راهنمای بشر در اخلاقیات باشد و به
فناناپذیری روح معتقد بود. وی به جرم بدعتگذاری در دین و فاسد نمودن جوانان آتنی محکوم به نوشیدن جام
شوکران و مرگ شد.
سقراط قدیمیترین کسی است که درباره ادبیات سخن گفته است. از نظرات او که در رسالات افلاطون آمده این است
که شعر را کاری بیفایده و عبث میشمرد. نقد سقراط، نقد اخلاقی است. بحث سقراط درباره شعر از جنبههای اخلاقی
است. سقراط شعر را سودمند نمیداند و چون سودمند نیست پس زیبا نیست و چون زیبا نیست پس عبث است.
◄ نکته: آریستوفان در نمایشنامهی ابر ها سقراط را استهزاء میکند.
◄ نکته: در برخی از منابع، کهنترین متن مربوط به نقد ادبی نمایشنامه قورباغهها نوشته آریستوفان معرفی شده است.
داستان درباره مناظره اشیل و آسیخولوس با اورپیدس تراژدینویسان یونان است . داور این مناظره
دیونوسوس(دیونیزوس) ایزد حامی تراژدی، ایزد شراب، فرزند زئوس بوده است.
در اسطوره یونان دیونیزوس ابتدا به شکل گاو بوده بعد از اینکه تکه تکهاش کردند، زئوس او را به شکل بز دوباره زنده
کرده است.
دیونیزوس یعنی دوباره متولد شده← ایزد گیاهی(باروری) است.
قابل مقایسه با سیاوش در ادبیات ایران و قابل مقایسه با ازیریس( تموز یا دوموزی) در اسطورههای مصر است که ایشتار
او را نجات میدهد.

نوع فایل:PDF

سایز:3.72 mb

تعداد صفحه:178

قیمت55000ریال



خرید فایل


ادامه مطلب ...

( کتاب مجموعه زبان و ادبیات فارسی ( بدیع

توضیحات محصول :

مجموعه کامل تست (زبان و ادبیات فارسی) رشته زبان و ادبیات فارسی با پاسخنامه تشریحی برای کنکوریهای 95

برای تعریف فصاحت و بلاغت به بخشهای معانی و بیان مراجعه فرمایید.
از آنجا درکتب مختلف بدیعی، همچون: « فنون بلاغت و صناعات ادبی » از استاد همایی ، « نگاهی تازه به بدیع » دکتر
سیروس شمیسا ،
« نقد بدیع » محمداز دکتر کیارشف
« غهلاجواهر الب » از احمد هاشمی و « بدیع از دیدگاه زیباییشناسی » از دکتر تقی وحیدیان کامیار، صنایع بدیعی
براساس لفظی و معنوی بودن و سایر اصول زیباییشناسی تقسیم بندی شدهاند ، ما در اینجا برای سهولت دسترسی
دانشجویان، صنایع بدیعی مهم را به ترتیب حروف الفبا ذکر می کنیم .
1 - ابداع = همسلا الاختراع
آن است که در یک بیت شعر یا پارهیا نثر، چندین نوع صنعت بدیعی ( لفظی ، معنوی و حتی صنایع مربوط به علم
بیان) درج شده باشد .

مثالهای دیگر:
- جهان گشاده ثنای تو را چو نتیر، دها زمانه بسته رضای تو را چو نیزه کمر
) (امیر معزّی
در این دو بیت صنعتهای زیر دیده می شود:
-1 تناسب میان جهان و زمانه 2 - تضاد میان گشاد و بسته
-3 تشریع : زیرا «رضای تو را» و «ثنای تو را» می تواند قافیه مردفه باشد.
-4 تناسب میان تیر و نیزه/ دهان و کمر
-5 مبالغه در معنی 6 - صنعت تشخیص
-7 جناس میان جهان و دهان
- نوبهار آمد و آورد گل و یاسمنا تباغ همچون بت و راغ بسان عدنا
(منوچهری)
در این بیت صنعتهای زیر دیده می شود: «بدیع 9»
-1 جناس لاحق میان باغ و راغ
-2 مراعاتالنظیر میان گل و یاسمن و باغ
-3 تشبیه باغ به تبت و راغ به عدن
- اینچنین ناری کجا باشد به زیر نارآب و آن چنان آبی کجا باشد به زیر آب نار ؟
(منوچهری)
در این بیت صنعتهای : زیر وجود دارد
-1 عکس -2 ارصاد وتسهیم -3 تقسیم -4 استعاره (نار استعاره از لاله سرخ)

نوع فایل:PDF

سایز:4.69 mb

تعداد صفحه:85

قیمت38000ریال



خرید فایل


ادامه مطلب ...

جزوه مجموعه زبان و ادبیات فارسی متون نظم (بخش دوم)

توضیحات محصول

مجموعه کامل تست با پاسخنامه تشریحی (زبان و ادبیات فارسی) رشته زبان و ادبیات فارسی کنکوریها

یعنی توانای واقعی کسی است که دانا باشد. به وسیلۀ دانش، دل پیر جوان خواهد گردید.
خرد بهتر از هرچه ایزد بداد ستایش خرد را به ازراه داد
ازراه داد: ازروی عدالت و انصاف.
ازویی به هردو سرای ارجمند گسسته خرد پای دارد به بند
مصراع دوم را به دو صورت میتوان تفسیر کرد: یکی آنکه بیخرد پای در بند دارد و گرفتار است؛ دیگر آنکه انسان
افسارگسیخته را عقل، مقید می . کند
نخست آفرینش خرد را شناس نگهبانِ جان است و آنِ سه پاس
مصراع اول، ناظر است به «اولُ ما خَلَقَ االلهُ العقل»/ پاس: نگهبان/ سه پاس: طبق تصریح فردوسی در بیت بعد، این سه
رتنگهبان عبا اند از چشم و گوش و زبان.
تویی کردة کردگار جهان ببینی همی آشکار و نهان
کرده: آفریده.
ز هر دانشی چون سخن بشنوی از آموختن یک زمان نغنوی
نغنوی: آرامش نیابی.
از آغاز باید که دانی درست سرِ مایۀ گوهران از نخست
مراد از این گوهران، عناصر اربعه است.
که یزدان ز ناچیز، چیز آفرید بدان تا توانایی آرد پدید
مصراع اول، ناظر است به خلق موجودات از عدم.

نوع فایل:PDF

سایز:6.26mb

تعداد صفحه:329

قیمت65000ریال



خرید فایل


ادامه مطلب ...