بررسی میزان تاثیر آموزش رفتارهای سازشی در رشد اجتماعی و اختلالات رفتاری کودکان کم توان ذهنی اموزش پذیر
فرمت فایل ورد و قابل ویرایش می باشد
چکیده
هدف از این پژوهش آموزش رفتارهای سازشی به دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر وبررسی تاثیر آن در رشد اجتماعی و اختلالات رفتاری این کودکان است. از میان دانش آموزان آموزشگاه تعداد 70نفر بصورت تصادفی ساده انتخاب شدند و بصورت تصادفی در دو گروه 35نفری کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده مقیاس رشد اجتماعی وایلند و پرسشنامه اختلالات رفتاری راتر فرم معلم بود. قبل از اجرای متغیر مستقل از هر دو گروه آزمون وایلند و راترگرفته شد. و سپس برای گروه آزمایش به مدت 12هفته فعالیتهای هدف دار مبتنی بر آموزش مهارت های اجتماعی اجرا گردید. سپس برای هر دو گروه مجددا" آزمون ها اجرا گردید. داده های خام با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند . و نتایج آن نشان داد که بین آزمودنیهای گروه های آزمایش و گواه از لحاظ رشد اجتماعی ونمره کل اختلالات رفتاری ومولفهای آن تفاوت معنی داری وجود دارد به عبارت دیگر آموزش رفتارهای سازشی در کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر موجب افزایش رشد اجتماعی و کاهش اختلالات رفتاری در آنان گردیده است.
کلید واژه: رشد اجتماعی / رفتار سازشی / اختلالات رفتاری/ کم توان ذهنی
فهرست
چکیده
فصل یک
مقدمه
مسئله پژوهشی فرضیه ها اهداف تحقیق
تعاریف
:رشد اجتماعی : اختلالات رفتاری
فصل دو
عقبماندگی
تعریف عقبماندگی ذهنی
میزان شیوع طبقهبندی عقبماندگان ذهنی علل عقبماندگی
* اختلالات رفتاری
طبقهبندی کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری
فراوانی
نظریهها
نظریه آنا فروید
نظریه یادگیری رفتاری اجتماعی
یادگیری مشاهده ای
Cogninvsm )
شناخت گرایان
دیدگاه شناختی – رفتاری
نظریه متقابل :
تشخیص و طبقه بندی
2-1 اختلال بی اعتنایی مقابله ای ( codd) 2
3- افسردگی در کودکان :
4- عوامل برون زاد :
5- محرومیتها و کمبودها :
نقش مدرسه در اختلالات رفتاری دانش آموزان :
دیدگاه رفتار گرایان : 3
دیدگاه هستی گرایی
دیدگاه شناختی
رشد اجتماعی
نظریههای موجود پیرامون رشد اجتماعی
مشخصات و ویژگیهای رشد اجتماعی
تفاوتهای فردی در رشد اجتماعی
تحقیقات داخلی
تحقیقات خارجی
فصل سه
جامعه آماری
نمونه آماری وروش نمونه گیری
طرح تحقیق
ابزار جمع آوری داده ها
روش نمره گذاری آزمون وایلند (روش دوم)
پرسشنامه ارزیابی رفتاری راتر
پایایی و اعتبار پرسشنامه راتر:
روش اجرا:
روش تحلیل داده ها
فصل چهار
الف ) یافته های توصیفی:
ب) یافته های مربوط به فرضیه های پژوهش:
ج) یافته های جانبی
منابع داخلی
منابع خارجی
بررسی اختلالات وسواس فکری و عملی در کودکان و نوجوانان
قسمتهایی از متن:
مقدمه :
روان انسان به اقیانوسی می ماند که نه ابعادش را مقیاسی متصور است و نه عمقش را حدی قابل قیاس . و روانشناس غواصی است که در این اقیانوس بیکران دست و پا می زند ، تا شاید ناشناخته ای را شناسایی و از آن به نفع انسان ها بهره جویی نماید ، اما به هر ناشناخته ای که دست می یابد باز دری به سوی هزاران ناشناخته دیگر باز می گردد.
این تحقیق تحت عنوان بررسی اختلالات وسواس فکری و عملی در کودکان و نوجوانان بیان شده است . و به طور کلی به معرفی این بیماری می پردازد ، بیماری وسواس فکری وعملی علی رغم شیوع نسبی پایین آن ، از جمله اختلالات روانی بسیار پیچیده و جالب است که از اوایل قرن نوزدهم نظر روانپزشکان غربی را به خود جلب کرده است .
تئوری هایی که در این مدت در باره این بیماری و عوامل ایجاد کننده آن از طرف روانپزشکان مختلف ارائه شده نه از پایه و اساس تجربی محکمی بر خوردار است و نه به روش درمانی موثری منجر شده است . نارسایی برداشت روانکاوی از این بیماری – که تا این اواخر در قلمرو روانپزشکی غربی سلطه ای بلا منازع داشت – به تدریج آشکار تر شده و ناتوانی روش های درمان ناشی از آن دیدگاه در اصلاح وتغییر رفتار های وسواسی باعث شده که کوشش های جدید در جهت فهم و تغییر پدیده های وسواسی در چارچوب دیگری انجام گیرد . در 25 سال اخیر ، الگوی رفتاری اختلالات روانی و از جمله وسواس ، پیش از پیش مورد توجه روانشناسان و روانپزشکان قرار گرفته است . ...
....
نظریه های اختلال وسواسی فکری – عملی
چه چیز موجب اختلال وسواسی فکری – عملی می شود ؟ سه دیدگاه نظری عمده وجود دارد :
1- روان پویشی
2- شناتی – رفتاری
3- زیست پزشکی
قوتهای این سه دیدگاه همدیگر را کامل می کنند .
دیدگاه روان پویشی به مساله خواستگاه وسواس می پردازد و به سوال های ( چه کسی به اختلال وسواسی مبتلا می شود ؟ و این اختلال چه شکلی خواهد گرفت و محتوای آن چیست ؟) جواب می دهد .
کانون توجه دیدگاه روان پویشی افکار وسواسی هستند طبق این دیدگاه فکر وسواس به صورت دفاع در برابر فکر ناخواسته و ناهوشیار انگاشته می شود . این فرآیند دفاعی شامل جابه جایی و جانشین سازی می شود .
دیدگاه روان پویشی وسواس فکری معتقد است که : امیال و تعارض های قدرتمند و فجیع که سرکوب شده و تهدید به وارد شدن به هوشیاری شده اند فرد را در معرض وسواس فکری قرار می دهند و پذیرش دفاع جابه جایی و جانشین سازی ، نزدیکترین مکانیزم را برای تسکین فرد فراهم می آورد.
علاوه بر این محتوای بخصوص وسواس های فکری که این افراد کسب می کنند نمادی برای تعارض بنیادی است .
دیدگاه شناختی – رفتاری به ما می گوید که چرا وقتی وسواس های فکری – عملی آغاز می شوند ، می تواند مدتها ادامه یابند ؟
روانشناسان این دیدگاه معتقدند که همه ما دارای افکار ناخواسته و تکراری هستیم و هر چه بیشتر تحت استرس باشیم تکرار و شدت این افکار بیشتر است . آنها می گویند از آن جایی که بیمار وسواس فکری – عملی نمی تواند شیوه های حواسپرتی و رها کردن که ما به راحتی از آنها استفاده می کنیم را به کار بندد و افکار مزاحم را از خود براند به تدابیر دیگر متوسط می شود او می کوشد فکر بد را خنثی کند و معمولا با جانشین کردن یک فکر خوب به این کار اقدام می کند و یا با عملی که ایمنی را تضمین می کند می کوشد افکار بد را خنثی کند این تشریفات وسواسی تسکین موقتی ایجاد می کند . اما آنها گرایش نیرومندتر به وارسی کردن شستن و یا اطمینان خاطر یافتن را نیز تولید می کنند و چون آنها کاهش اضطراب را در پی دارند تقویت می شوند .
اما این تشریفات می توانند فقط سطحی باشند تسکینی که آنها تامین می کنند موقتی هستند و وسواس های فکری دست نخورده باقی می مانند و با فراوانی و شدت فزاینده بر می گردند . ...
...
اختلالات روانپزشکی کودکان و نوجوانان
اصطلاح اختلال یادگیری از نیاز به تشخیص و خدمت به دانشآموزانی برخاستهاست که به طور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه میشوند و در عین حال درچهارچوب سنی کودکان استثنایی نمیگنجند. ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی و قد و وزنشان حاکی از بهنجار بودن آنان است. هوش انها کمابیش عادی است، به خوبی صحبت میکنند، مانند سایر کودکان بازی و مثل همسالان خود با سایرین ارتباط بر قرار میکنند. درخانه نیز یاریهای لازم را دارند و کارهایی را که والدین به آنان واگذار میکنند به خوبی انجام میدهند. لیکن توانایی لازم برای به جریان اندازی اطلاعات برای بیان کردن و به ویژه نوشتن را ندارند. پس با توجه به مشخصات کلی این دانشآموزان، میتوان آنها را در گروه جدیدی به نام دانش آموزان اختلال یادگیری قرار داد و گفت این دانش آموزان در یک یا چند فرایند روانی که به درک کردن با استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط میشود، اختلال دارند که این اختلال میتواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن یا انجام محاسبات ریاضی ظاهر شود.
این اصطلاح شرایطی چون معلولیتهای ادراکی، آسیب دیدگیهای مغزی، نقص جزئی در کار مغز، و خوانشپریشی را در بر میگیرد. این تعریف آن دسته از دانش آموزان را که به دلیل معلولیتهای دیداری، شنیداری یا حرکتی، همچنین عقب ماندگی ذهنی یا محرومیتهای محیطی، فرهنگی یا اقتصادی به مشکلات یادگیری دچار شدهاند، شامل نمیشود.
ناتوانیهای یادگیری با اصطلاحهایی چون خواندن جبرانی یا دیرآموزی مترادف نیست. این تعریف به طور ویژه از کودکان و نوجوانانی یاد میکند که به شدت دچار ناتوانیهای یادگیری بخصوصی هستند. دانش آموزان مبتلا به این مشکل نیازمند آموزش ویژهای هستند که بنا بر نظر امز باید با تمرینهای مخصوص، غیر معمول و با کیفیتی غیر عادی سر و کار داشته باشند این امر جدا از شیوههای آموزشی و منظمی است که اکثر کودکان از آن استفاده میکنند. وظیفهٔ کارشناسان در این زمینه این است که عهده دار جبران ناتوانی یادگیری به خصوص کودک به صورت آموزش انفرادی یاگروههای کوچک باشند.
عوامل بروز اختلالات یادگیری[ویرایش]
ثابت شدهاست که علل بروز ناتوانیهای یادگیری نسبتاً مبهم است برخی از مشکلات کنونی دربارهٔ مفهوم ناتوانیهای یادگیری بازتابی است از ناتوانی ما در اشارهٔ دقیق به علل بروز ناتوانیهای یادگیری که شاهدش هستیم. روشن است که آگاهانه یا ناآگاهانه مسئله علل بروز ناتوانیهای یادگیری را به فراموشی و بی توجهی میسپاریم بر حسب درک ما از ناتوانیهای یادگیری و نگرش اولیه حرفهای ما (پزشکی، روان شناسی، تعلیم و تربیتی) نسبت به ناتوانیهای یادگیری ممکن است ما به علل خاصی توجه پیدا کنیم تا آن که به رابطهٔ علّی دشواری بپردازیم.
اما تجربهٔ گذشته و عمل کنونی به ما ثابت میکند که ناتوانیهای یادگیری مفهومی چندرشتهای است و پیوند میان کارشناسان رشتههای گوناگون در این امر باید برقرار باشد.
الف) عوامل آموزشی
۱- تدریس ناکافی و ناصحیح به کودکان
۲- عدم فراگیری معلم از مهارتهای لازم جهت تدریس درسهای پایه در مدارس
۳- توقعات بیش از اندازه بالا یا بسیار پایین معلمان
۴- برنامه ریزی و طرح برنامهٔ آموزشی ضعیف
۵- عدم فعالیتهای برانگیزنده
۶- تدریس عملی نادرست
۷- عدم آموزش مهارتهای اجتماعی، یادگیری و حرکتی و جسمی و عدم پرداختن به یادگیریهای زبان شفاهی
۸- استفاده نادرست از روشها و مداد و برنامه درسی
ب) عوامل محیطی
عوامل محیطی بسیاری وجود د دارد که میتواند به پیچیدگی ناتوانیهای یادگیری بیفزاید و حتی شاید سبب ساز آن باشد. - تغذیه، بهداشت، تندرستی
انگیزش ضعیف توجه ناکافی و ضعف در انجام کار بر اثر گرسنگی و وجود رنگها و مزههای مصنوعی در غذاها طبق نظر فاین گولد روی تحرک بیش از حد کودک مؤثر است.
سرماخوردگی مزمن، مشکلات تنفسی، آلرژیها و … در ناتوانی یادگیری کودک مؤثر است.
سقوط، آسیب دیدگی مغزی، ضربه وارد به سر و … در ناتوانی یادگیری مؤثر است.
- تحریک حسی
کودک در حال رشد نیازمند درون دادهای حسی است تا درباره محیط و خود و هر دو بیاموزد یعنی کودک به تجربههایی نیاز دارد تا بیاموزد که چگونه بیاموزد.
- تحریک زبانی
زبان به واسطهٔ نقشش در تفکر و یادگیری سایر مهارتها در محیط زندگی کودک جایگاه ویژهای دارد و ممکن است ناتوانی کودک از نبود مدلهای درست در اوایل رشد وی سرچشمه گرفته باشد.
- رشد اجتماعی و عاطفی
بسیاری از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری مضطرب، نامطمئن و بی اختیار و سرکش هستند که ممکن است این رفتارها با فقدان امنیت طبیعی، ثبات محبت و گرمی و پذیرش در منزل و محیط مدرسه پیوند داشته باشد.
ج) عوامل روانی
امکان دارد کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری در عملکردهای روانی پایه چون ادراک، حافظه و شکل درون به مفاهیم اختلال داشته باشند. د- عوامل فیزیولوژیکی
بسیاری از متخصصان بر این باورند که علل اساسی و عمده ناتوانیهای یادگیری آسیب دیدگی مغزی، شدید یا جزیی و صدمه وارده به دستگاه عصبی و مرکزی است.
ه- عوامل ژنتیکی
شواهدی در دست است که نشان میدهد ناتوانیهای یادگیری احتمالاً در برخی خانوادهها بیش از دیگران دیده میشود در واقع عوامل ژنتیکی در شمار وسیعی از ناتوانیهای یادگیری نقش دارد.
ز – عوامل بیوشیمیایی
اختلالهای گوناگون متابولیکی در حکم عواملی هستند که موجب ناتوانیهای یادگیری میشوند مثل هایپوگلیسمی، کم کاری تیروئید و …
و- عوامل پیش، هنگام و بعد از تولد
ژ- تاخیر رشد
بندر، دهریش، جانسکی، لانگ فود … اظهار میدارند که عدم ظهور علائم رشد برخی از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ممکن است از تاخیر رشد برخی اجزای دستگاه عصبی مرکزی سرچشمه گرفته باشد که این گونه کودکان پس از بزرگتر شدن بر این مشکلات غلبه میکنند.
چ- نقص جزیی در کار مغز
به نظر میآید هر گونه نتیجه گیری دربارهٔ حیاتی بودن آسیب دیدگی مغزی در کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری در بهترین شرایط فقط جنبه تجربی و آزمایشی دارد.
نظریههای یادگیری[ویرایش]
نظریههای کارکردگرایی
نظریههای تداعیگرایی
نظریههای شناختی
نظریهگشتالت
نظریهژان پیاژه
نظریههای نوروفیزیولوژیک
نظریههای تکاملی
منابع[ویرایش]
شعبانی، حسن،مهارتهای آموزشی و پرورشی (روشها و فنون تدریس)، سازمان سمت، ۱۳۷۱.
هیلگارد، ارنست روپیکوت. زمینهٔ روانشناسی. ترجمهٔ حسن رفیعی. چاپ سوم. تهران: ارجمند، ۱۳۶۲. ۴۴۸.
هرگنهان، السون. نظریههای یادگیری. ترجمهٔ علی اکبر سیف. ویرایش ششم. چاپ ششم. تهران: نشر دوران، ۱۳۸۲. ۱۷-۱۸. شابک۹۶۴-۶۲۲۱-۶۴-۵.
اچ ایلوارد، الیزابت – ار براون، فرانک ترجمه برادری، رضا، تشخیص و ساماندهی ناتوانیهای یادگیری، ناشر، سازمان آموزش و پرورش استثنایی، چاپ اول، زمستان ۷۷.
تبریزی، مصطفی، درمان اختلالات خواندن، انتشارات گفتمان خلاق، چاپ اروین، چاپ اول ۱۳۸۰.
دلاکاتو، کارل، ترجمه سرحدی زاده، فاطمه، اختلال خواندن، چاپخانه پرتو، تهران چاپ اول ۱۳۶۸.
فریار، اکبر، رخشان، فریدون، ناتوانیهای یادگیری.
کرک، ساموئل، چالفانت، جیمز ترجمه: رونقی، سیمین، خانجانی، زینب، وثوقی رهبری، مهین، ناشر: سازمان آ. پ استثنایی، چاپ اول زمستان ۷۷.
عوامل بروز اختلالات یادگیری[ویرایش]
ثابت شدهاست که علل بروز ناتوانیهای یادگیری نسبتاً مبهم است برخی از مشکلات کنونی دربارهٔ مفهوم ناتوانیهای یادگیری بازتابی است از ناتوانی ما در اشارهٔ دقیق به علل بروز ناتوانیهای یادگیری که شاهدش هستیم. روشن است که آگاهانه یا ناآگاهانه مسئله علل بروز ناتوانیهای یادگیری را به فراموشی و بی توجهی میسپاریم بر حسب درک ما از ناتوانیهای یادگیری و نگرش اولیه حرفهای ما (پزشکی، روان شناسی، تعلیم و تربیتی) نسبت به ناتوانیهای یادگیری ممکن است ما به علل خاصی توجه پیدا کنیم تا آن که به رابطهٔ علّی دشواری بپردازیم.
اما تجربهٔ گذشته و عمل کنونی به ما ثابت میکند که ناتوانیهای یادگیری مفهومی چندرشتهای است و پیوند میان کارشناسان رشتههای گوناگون در این امر باید برقرار باشد.
الف) عوامل آموزشی
۱- تدریس ناکافی و ناصحیح به کودکان
۲- عدم فراگیری معلم از مهارتهای لازم جهت تدریس درسهای پایه در مدارس
۳- توقعات بیش از اندازه بالا یا بسیار پایین معلمان
۴- برنامه ریزی و طرح برنامهٔ آموزشی ضعیف
۵- عدم فعالیتهای برانگیزنده
۶- تدریس عملی نادرست
۷- عدم آموزش مهارتهای اجتماعی، یادگیری و حرکتی و جسمی و عدم پرداختن به یادگیریهای زبان شفاهی
۸- استفاده نادرست از روشها و مداد و برنامه درسی
ب) عوامل محیطی
عوامل محیطی بسیاری وجود د دارد که میتواند به پیچیدگی ناتوانیهای یادگیری بیفزاید و حتی شاید سبب ساز آن باشد. - تغذیه، بهداشت، تندرستی
انگیزش ضعیف توجه ناکافی و ضعف در انجام کار بر اثر گرسنگی و وجود رنگها و مزههای مصنوعی در غذاها طبق نظر فاین گولد روی تحرک بیش از حد کودک مؤثر است.
سرماخوردگی مزمن، مشکلات تنفسی، آلرژیها و … در ناتوانی یادگیری کودک مؤثر است.
سقوط، آسیب دیدگی مغزی، ضربه وارد به سر و … در ناتوانی یادگیری مؤثر است.
- تحریک حسی
کودک در حال رشد نیازمند درون دادهای حسی است تا درباره محیط و خود و هر دو بیاموزد یعنی کودک به تجربههایی نیاز دارد تا بیاموزد که چگونه بیاموزد.
- تحریک زبانی
زبان به واسطهٔ نقشش در تفکر و یادگیری سایر مهارتها در محیط زندگی کودک جایگاه ویژهای دارد و ممکن است ناتوانی کودک از نبود مدلهای درست در اوایل رشد وی سرچشمه گرفته باشد.
- رشد اجتماعی و عاطفی
بسیاری از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری مضطرب، نامطمئن و بی اختیار و سرکش هستند که ممکن است این رفتارها با فقدان امنیت طبیعی، ثبات محبت و گرمی و پذیرش در منزل و محیط مدرسه پیوند داشته باشد.
ج) عوامل روانی
امکان دارد کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری در عملکردهای روانی پایه چون ادراک، حافظه و شکل درون به مفاهیم اختلال داشته باشند. د- عوامل فیزیولوژیکی
بسیاری از متخصصان بر این باورند که علل اساسی و عمده ناتوانیهای یادگیری آسیب دیدگی مغزی، شدید یا جزیی و صدمه وارده به دستگاه عصبی و مرکزی است.
ه- عوامل ژنتیکی
شواهدی در دست است که نشان میدهد ناتوانیهای یادگیری احتمالاً در برخی خانوادهها بیش از دیگران دیده میشود در واقع عوامل ژنتیکی در شمار وسیعی از ناتوانیهای یادگیری نقش دارد.
ز – عوامل بیوشیمیایی
اختلالهای گوناگون متابولیکی در حکم عواملی هستند که موجب ناتوانیهای یادگیری میشوند مثل هایپوگلیسمی، کم کاری تیروئید و …
و- عوامل پیش، هنگام و بعد از تولد
ژ- تاخیر رشد
بندر، دهریش، جانسکی، لانگ فود … اظهار میدارند که عدم ظهور علائم رشد برخی از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ممکن است از تاخیر رشد برخی اجزای دستگاه عصبی مرکزی سرچشمه گرفته باشد که این گونه کودکان پس از بزرگتر شدن بر این مشکلات غلبه میکنند.
چ- نقص جزیی در کار مغز
به نظر میآید هر گونه نتیجه گیری دربارهٔ حیاتی بودن آسیب دیدگی مغزی در کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری در بهترین شرایط فقط جنبه تجربی و آزمایشی دارد.
نظریههای یادگیری[ویرایش]
نظریههای کارکردگرایی
نظریههای تداعیگرایی
نظریههای شناختی
نظریهگشتالت
نظریهژان پیاژه
نظریههای نوروفیزیولوژیک
نظریههای تکاملی
منابع[ویرایش]
شعبانی، حسن،مهارتهای آموزشی و پرورشی (روشها و فنون تدریس)، سازمان سمت، ۱۳۷۱.
هیلگارد، ارنست روپیکوت. زمینهٔ روانشناسی. ترجمهٔ حسن رفیعی. چاپ سوم. تهران: ارجمند، ۱۳۶۲. ۴۴۸.
هرگنهان، السون. نظریههای یادگیری. ترجمهٔ علی اکبر سیف. ویرایش ششم. چاپ ششم. تهران: نشر دوران، ۱۳۸۲. ۱۷-۱۸. شابک۹۶۴-۶۲۲۱-۶۴-۵.
اچ ایلوارد، الیزابت – ار براون، فرانک ترجمه برادری، رضا، تشخیص و ساماندهی ناتوانیهای یادگیری،
پاورپوینت اختلالات اضطرابی و درمان آنها
اضطراب چیست؟ انواع، دلایل، پیشگیری و درمان آن
اضطراب احساسی طبیعی در انسان هاست، که هرکسی در شرایطی از زندگی آن را تجربه می کند. خیلی از افراد زمانیکه در کار دچار مشکل شده، قبل از امتحان دادن و یا قبل از گرفتن تصمیم های حساس عصبی و مضطرب می شوند. بااینحال افراد مبتلا به اختلالات اضطراب ترس غیرمنطقی و نگرانی بیش از حد نسبت به شرایط روزمره دارند. این احساسات باعث اختلال در زندگی روزمره شده، بسختی کنترل می شوند و برای مدت طولانی باقی می مانند. اضطراب ممکن است از کودکی در افراد ظاهر شده و تا بزرگسالی آنها ادامه یابد.
انواع مختلفی از اختلالات اضطراب وجود داشته که بعضی از آنها اختلال هراس و ترس، اختلال وسواس جبری، اختلال تنشزای پس از رویداد، اختلال اضطراب اجتماعی، فوبیا و اختلال اضطراب فراگیر یا منتشر می باشند.
درمان اضطراب شامل نوعی روان درمانی که به شما یاد می دهد به چطر موقعیت های چالش برانگیز را نوعی دیگر دیده و به آن پاسخ دهید، تغییرات سبک زندگی و اگر لازم بود درمان دارویی می شود. بعضی اوقات اضطراب ناشی از بیماری دیگری بوده و برای درمان اضطراب باید آن بیماری را درمان کرد.
بدون توجه به اینکه شما مبتلا به کدام نوع اضطراب هستید، بدانید که درمان بشما کمک می کند.
انواع اختلال اضطراب کداماند؟
چندین نوع شناخته شده اختلال اضطراب وجود دارند، که بعضی از آنها شامل:
اختلال هراس (Panic disorder) – این افراد دچار حملات اضطرابی ناگهانی میشوند که معمولاً چند دقیقه یا گاهی بیشتر به طول میانجامد. این حملات بسیار اتفاقی بوده و طوری رخ میدهند که عامل تحریککنندهٔ اصلی مشخص نیست. افراد مبتلا به این نوع اضطراب اغلب جوان هستند. احساس تنگی و فشردگی در قفسهٔ سینه، تپش شدید قلب، عرق کردن، لرزش، گیجی، احساس از دستدادن تعادل،… از علایم آن هستند، ولی این علایم آنقدر گسترده هستند که افراد فکر میکنند دچار سکته قلبی شدهاند و میترسند که بمیرند.
اختلال وسواس جبری (OCD) – در این حالت فرد افکار یا اعمالی را برخلاف میل خود تکرار میکند. این بیماری میتواند به صورت وسواس فکری یا وسواس عملی یا هر دو در فرد ظاهر شود. در وسواس فکری، فرد قادر نیست فکر، احساس یا عقیدهای تکراری و مزاحم را از ذهن خود بیرون کند. افکار وسواسی میتوانند بسیار ناراحت کننده، وحشتآور یا وحشیانه باشد. افکار وسواسی میتوانند باعث شوند که فرد به سمت عادات وسواسی گرایش پیدا کند، یعنی عمل یا اعمالی را به طور مکرر انجام دهد (وسواس عملی). مانند شستن مکرر دستها، بالا کشیدن بینی،… اعمال وسواسی هیچگونه توجیه منطقی ندارند.
اختلال تنشزای پس از رویداد (PTSD) – اختلال تنشزای پس از رویداد را به نام سندرم موج انفجار نیز میشناسند. این حالت مربوط میشود به حادثهای (از قبیل جنگ، تصادفات شدید، سوانح طبیعی،…) که با استرس شدید هیجانی همراه است و شدت آن میتواند به هر کسی آسیب برساند. یک دوم افرادی که دچار چنین استرس شدیدی میشوند علایم مربوط به آن را (مانند خوابهای تکراری، خاطراتی مبهم ولی فراگیرنده، از دست رفتن تعادل و پرخاشگری شدید،…) پس از گذشت حدود سه ماه از دست میدهند. هرچه اقدامهای لازم برای درمان زودتر انجام گیرد، احتمال ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه کمتر میشود. در صورتی که این حالت بیش از چند ماه طول بکشد، احتمال این که تا آخر عمر با فرد باقی بماند بسیار زیاد میشود.
اختلال اضطراب اجتماعی – این نوع ترس در اواخر کودکی یا اوایل نوجوانی شروع میشود و ترس و شرمساری از اشتباه کردن، صحبت کردن در جمع، غذا خوردن، سرخ شدن یا لرزش صدا و… در برابر جمع است و و با خجالت ساده تفاوت دارد. این حالت اضطراب مانع شناخت افراد جدید میشود و فرد را به انزوا و گوشهگیری میکشاند.
اختلال اضطراب فراگیر یا منتشر – این حالت در افرادی دیده میشود که بهطور مداوم نگران وقوع اتفاقی هستند. موضوع این نگرانیها میتواند بسیار متنوع باشد: نگرانی از بیمار شدن فرزندان، نگرانی از مرگ یکی از آشنایان، نگرانی از تهگرفتن غذا،… این حالت به مرحلهٔ مقاومت استرس شباهت دارد و خطر چندانی ندارد. از علایم آن میتوان تپش قلب، بیقراری، خستگی، بیخوابی، تنگی نفس، اختلال در تمرکز و حافظه را نام برد.
ترس های خاص (Specific phobias) – ترسهای خاص شایعترین نوع ترس مرضی است که طی آن فرد از مواجهه با بعضی موقعیتها، فعالیتها یا اشیاء اجتناب میکند، مانند بعضی از حیوانات (عنکبوت، موش، مارمولک،…)، بلندی، دریا، خون، مرگ،… هر چیزی میتواند باعث این نوع اضطراب (که خطر خاصی به دنبال ندارد) بشود. ترس از مکانهای بسته، ترس از اجتماع و ترس از مکانهای باز (که افراد مبتلا به آن از حضور در فضای باز و پر ازدحام و شلوغ و خروج از محیط منزل خودداری میکنند. این اختلال معمولاً در نوجوانی شروع میشود، ولی سابقهٔ آن میتواند به دوران کودکی و تجربهٔ اضطراب جدایی در آن زمان برگردد.) از این نوع اضطراب هستند.
علایم ابتلا به اضطراب
علایم و نشانه های ابتلا به اختلالات اضطرابی بسته به نوع اختلال متفاوت است، بااینحال عموما شامل برخی از موارد زیر می شود:
احساس هراس، ترس و تشویش
افکار وسواسی غیرقابل کنترل
بیادآوری مکرر تجربیات ناراحت کننده
کابوس های شبانه
احساس ناتوانی
رفتارهای تشریفاتی، مانند شستن مکرر دست
دست های (پاها) سرد و یا عرق کرده
تنگی نفس
تپش قلب
ناتوانی در آرام بودن و لرزش
خشکی دهان
بی حسی و یا سوزن سوزن شدن دست ها و یا پاها
تهوع
تنش عضلانی
سرگیجه
تنفس عمیق و سریع
احساس خستگی یا ضعف
شما باید زمانیکه احساس می کنید زیادی نگرانید، احساس افسردگی می کنید، فکر می کنید اضطرابتان با بیماری مرتبط است و یا بخودکشی فکر می کنید، به پزشک مراجعه نمایید.
دلایل ابتلا به اختلال اضطراب
دلیل اصلی اختلالات اضطرابی هنوز معلوم نیست، با این حال اختلالات اضطرابی همانند سایر بیماری های ذهنی حاصل ضعف شخصی، نقص شخصیت و یا تربیت نامناسب فردنمی باشد. هرچه دانشمندان بیشتر برروی بیماری های ذهنی تحقیق می کنند، واضح تر می شود که خیلی از اختلالات ذهنی و روانی ناشی از ترکیب عواملی همچون تغییر در فشار و استرس مغز و محیط است.
مانند سایر بیماری های مغزی، اختلال اضطراب نیز ممکن است بدلیل مشکلات عملکرد مغز در زمینه های ترس و احساسات باشد. استرس زیاد و عوامل دیگر می تواند باعث ابتلای افراد به اضطراب گردد.
عواملی که خطر اضطراب را افزایش می دهند؟
عوامل زیر خطر ابتلای شما به اختلالات اضطرابی را افزایش می دهد:
زن بودن – زنان بیشتری از مردان با ابتلا به این بیماری شناسایی شدهاند.
رویدادهای کودکی – کودکانی که تحت تجاوز قرار گرفته اند ضربه های روحی دیدهاند و یا شاهد وقایع ناراحت کننده بودهاند، بیشتر در خطر ابتلا به اختلال اضطراب می باشند.
استرس ناشی از یک بیماری – ابتلا به بیماری خاص و یا جدی باعث نگرانی شدید در رابطه با مواردی همچون درمان و یا آینده تان می شود.
جمع شدن استرس – واقعه ای بزرگ و یا کم کم جمع شدن استرس های کوچک زندگی می تواند محرک ابتلا به استرس باشد. (برای مثال نگرانی همیشگی برای وضعیت مالی و یا مرگ عزیزان)
خصوصیات شخصیتی – افرادیکه خصوصیات شخصیتی خاصی داشته بیشتر از دیگران در خطر ابتلا به اضطراب هستند.
سابقه خانوادگی اضطراب – افرادیکه در خانواده شان سابقه اختلال اضطراب دارند، بیشتر از دیگران در خطر ابتلا به اضطراب می باشند.
موادمخدر و الکل – مصرف و یا سوءمصرف مواد مخدر و الکل می تواند باعث بدتر شدن اضطراب شود.
عوارض ابتلا به اختلال اضطراب
ابتلا به اضطراب می تواند باعث ابتلا به سایر بیماری های ذهنی و یا درصورت ابتلا بدتر شدن آنها گردد، این بیماری های شامل:
افسردگی (که اغلب با اختلال اضطراب رخ می دهد)
اعتیاد به موادمخدر
سردرد
دندان قروچه
مشکلات روده ها و دستگاه گوارش
درمان اضطراب
دو درمان اصلی برای اختلالات اضطراب رفتار درمانی (روان درمانی) و درمان دارویی بوده و معمولا بیشترین تاثیر را ترکیب هردو این درمان ها در پی دارد. برای یافتن بهترین شیوه درمان برای شما ممکن است پزشک مجبور به آزمایش چندین شیوه درمانی برروی شما گردد.
روان درمانی
این نوع درمان که به رفتار درمانی، گفتار درمانی و یا مشاوره روانی معروف است شامل صحبت با یک روانشناس و یا روانپزشک برای کمک به شما در کاهش اضطراب تان، می شود.
درمان رفتار شناختی یکی از موثرترین شکل های روان درمانی برای درمان اختلالات اضطراب می باشد. در طی این درمان شما می توانید فعالیت هایی ه بدلیل اضطراب رها کرده اید را دوباره شروع کرده و کم کم اضطراب شما شروع به بهبود نماید.
درمان دارویی
پزشکان از داروهای ضدافسردگی و کاهش دهنده اضطراب برای درمان این مشکل استفاده می نمایند.
درمان خانگی اضطراب
هرچند بیشتر افراد مبتلا به اختلالات اضطراب برای درمان و کنترل مشکل نیاز به روان درمانی و دارو دارند، تغییرات در سبک زندگی نیز می تواند برای آنها مفید و سودمند باشد. این تغییرات شامل:
عبادت و رابطه معنوی.
افزایش فعالیت جسمانی و ورزش.
اجتناب از مصرف الکل و موادمخدر.
ترک سیگار و کاهش مصرف کافئین و یا عدم مصرف آن.
استفاده از تکنیک های ریلکسیشن همچون مدیتیشن و یوگا.
خواب کافی و آرامش بخش.
رژیم غذایی سالم و مناسب.
پیشگیری از اضطراب
راهی برای پیش بینی دلایلی که باعث اضطراب شما می شود وجود ندارد. اما با رعایت موارد زیر شدت عوامل اضطراب زا را می توانید برروی خود کاهش دهید:
مصرف محصولات حاوی کافئین همچون قهوه، چای، نوشابه، شکلات و … را کاهش داده و متوقف کنید.
از مصرف الکل و مواد مخدر اجتناب نمایید.
زمانیکه حادثه ای ناراحت کننده برای شما اتفاق افتاد، قبل از اینکه تاثیرش برروی شما بیشتر شده و درمانش سخت تر شود، به پزشک مراجعه نمایید.