فصل اول :مقدمه :انسان به لحاظ اینکه جزئی از هستی بیکران عالم خلقت است مانند هر جزء دیگر به سایر اجزاء وابسته است. هر جانداری از کوچکترین ارگانیزم تک سلولی تا انسانم در طول حیات خویش، ناگزیر از تعامل و ارتباط متقابل با موجودات دیگر و محیط پیرامون خود است. هدف از چنین ارتباطی رسیدن به حالت تعادل و نگهداری آن است و همان طور که برتالانفی اظهار می کند « تعادل زیستی بر خلاف تعادلی که در سیستم های بسته وجود دارد یک حالت ایستا نیست بلکه نوعی تعادل پویاست که سیستم زنده به آن می رسد. تعادل زیستی هدفی است که هر موجود زنده در پی رسیدن به آن است».انسان به عنوان یک موجود زنده در برخورد با محرک های مختلف، هر چند ناچیز، که در جهت بر هم زدن این تعادل عمل کند، واکنش هایی را از خود بروز می دهد که وی را وادار به حرکت به سمت به دست آوردن حالت تعادلی جدید می کند. وجود این تحر ...
ادامه مطلب ...