تحقیقات جهت دسترسی به محصولات سبزی و صیفی سالم و بدون میکروب (سیب زمینی و پیاز ...)
تاریخچه :
همزمان با تاسیس موسسة اصلاح و تهیه نهال و بذر در سال 1338، تحقیقات مربوط به محصولات سبزی و صیفی نیز با مبنای یک برنامه مدرن ابتدا برای شناخت ارقام بومی و محلی و سلکسیون و خالصسازی آنها شروع شد و سپس با ورود ژرم پلاسمهای جدید سیبزمینی و پیاز و سایر محصولات سبزی و صیفی برنامه شناخت ارقام مناسب جدید و سازگار خارجی از طریق روشهای علمی و آزمایشات مقایسه ارقام و تعیین نیازهای زراعی ارقام تولید بذر مادری و توزیع بذر گواهی شده پیریزی گردید. از سال 1358 بخش تحقیقات سبزی و صیفی به طور مستقل فعالیت›های خود را تحت مدیریت مؤسسة اصلاح و تهیه نهال و بذر ادامه دارد و در سال 1376 تحقیقات صیفی و سبزی به ورامین منتقل گردید و فعالیتهای محصولات سیب زمینی و پیاز و حبوبات آبی تحت بخش تحقیقات سیب زمینی و پیاز در کرج فعالیتهای خود را شروع نمود و در حال حاضر تحقیق این بخش در 20 مرکز تحقیقاتی کشاورزی به اجرای طرحهای تحقیقاتی در زمینة محصولات ذیر بط اشتغال دارند.
از نظر کادر فنی این بخش شامل دو نفر دکتر و 24 نفر کارشناس ارشد به عنوان پژوهنده و 24 نفر کارشناس و 39 نفر افراد دیگر کادر میباشد.
در حال حاضر دکتر سپهوند در سال 1383 ریاست بخش را بر عهده دارند که خود ایشان هم در زمینة پیاز تحقیقاتی را انجام داده اند.
این بخش علاوه بر انجام فعالیتهای تحقیقاتی در زمینة پیاز و سیبزمینی و حبوبات آبی فعالیتهای جنبی دیگری را نیز انجام میدهند که به قرار زیر است:
1 ـ مشارکت در برگزاری و تدریس کلاسهای از آموزی کارشناسان و تکنسینهای تحقیقاتی.
2 ـ برنامه ریزی در خصوص کارآموزی تابستانه دانشجویان مقاطع کارشناسی و کاردانی.
3 ـ برگزاری گروههایی سالیانه محصولی جهت بررسی طرحهای تحقیقاتی مورد نظر موسسات تحقیقاتی و دستگاههای اجرائی.
4 ـ مشارکت در آموزش فنی بازرسین مزارع تولید کننده سیبزمینی بذری با سازمان حفظ نباتات در جهت ارتقاء کیفی غدد بذری تولیدی.
5 ـ آموزش دانشجویان دورههای کارشناسی دانشگاههای کشور در قالب دورههای کارآموزی.
مقدمه
سیب زمینی بیش از چهار صد سال پیش در اواخر قرن شانزدهم (1567) وارد اروپا شد و اندکی بعد در سطوح گسترده کشت و کار آن شروع و به عنوان یک محصول زراعی مطرح گردید طی صد الی صد و پنجاه سال گذشته به خصوص با تهیه ارقام S.tubersum سطح زیر کشت سیبزمینی در نقاط مختلف جهان روبه افزایش گذاشت به طوری که امروز از 50 درجه جنوبی از مجموعه 167 کشور جهان در 132 کشور سیبزمینی کاشته میشود.
تحقیق در مورد امکان استفاده از بذر حقیقی با هدف تولید محصول سالم (فاقد عوامل، بیماریها و آفات) عدم نیازمندی به انبار فنی، حمل و نقل آسان. اولین واریته T.P.S جهت تولید محصول در سال 1982 از طرف مرکز بینالمللی سیبزمینی CIP به کشاورزان تحویل داده شد. اکنون در بیش از چهل کشور استفاده از بذر حقیقی در سطوح ازدیادی مرسوم می باشد که بیشترین سطح کشت را در کشورهای گرم و مرطوب خاور دور و آمریکای جنوبی به علت کاهش سطح ابتلاء بیماریهای ویروسی و قارچی و باکتریایی را دارد.
وضعیت عملکرد محصول در هکتار بر اساس گزارش سال 87-1986 مرکز CIP به شرح زیر میباشد:
1 ـ فیلیپین 20 الی 40 تن در هکتار
2 ـ ویتنام شمالی تولید 20 تن در هکتار
3 ـ رواندا 3/16 الی 5/22 تن در هکتار
4 ـ مصر 20 الی 35 تن در هکتار
5 ـ هندوستان 20 الی 35 تن در هکتار
بر اساس آخرین گزارش واصله ازCIP مرکز بینالمللی سیبزمینی در لیما ـ پرو (1994) وضعیت استفاده از بذر حقیقی سیبزمینی به شرح زیر است.
سیبزمینی Potato
سیبزمینی از نظر تغذیهای و تولید جایگاه ویژهای در بین محصولات کشاورزی دارد و در زمرة نباتات استراتژیک است. امروزه در بیش از 4/3 جهان کشت میشود و با سطح زیر کشت حدود (18 میلیون) هکتار و تولیدی برابر 300 میلیون تن پس از گندم و برنج و ذرت در مقام چهارم و از لحاظ تولید انرژی در هکتار (216 مگاژول در روز) مقام اول را به خود اختصاص داده است. (FAO 1996)
در ایران سطح زیر کشت آن 163 هزار هکتار با تولید 4/3 میلیون تن در کل میباشد (طبق آمارنامة کشاورزی 1377-1376). نرخ خود کفایی سیب زمینی خوراکی 6/102% است اما از لحاظ سیبزمینی بذری وابستگی وجود دارد که در سال 77 حدود 500 تن غده بذری مادری به قیمت 500 هزار دلار که حدود 6/1 نیاز داخلی کشور است از خارج وارد شد که در صورت تولید آن در کشور با توجه به تواناییهایی مثل کشت بافت و سلکسون کلونی میتوان مقدار قابل توجهی صرفه جوئی ارزی کرد.
سطح زیر کشت و میزان تولید سیب زمینی در ایران(آمارسالنامه FAO 1992)
سطح زیر کشت (هزار هکتار) | مقدار تولید (میلیون تن) | عملکرد متوسط kg/hec | |||
ایران | جهان | ایران | جهان | ایران | جهان |
F150000 | 18031000 | F2800000 | 268492000 | 18667 | 14890 |
طبق آمار نامة کشاورزی ایران سال 77-1376 از 163 هزار هکتار 7/96% اراضی آبی و بقیه به صورت دیم میباشد. در بین استانها اردبیل با 7/15% سطح زیر کشت در مقام اول و اصفهان با 5/12% در جایگاه بعدی قرار دارد.
ـ 5/98% از تولید سیبزمینی مربوط به اراضی آبی میباشد استان اردبیل و اصفهان به ترتیب با 6/16 و 2/16 درصد از کل تولید کشور را به عهده دارند.
متوسط تولید سیبزمینی آبی کشور در یک هکتار 5/21 تن و متوسط دیم 3/9 تن میباشد. بالاترین عملکرد ـ سیبزمینی آبی 7/27 تن مربوط به استان آذربایجان غربی و کمترین مربوط به استان گیلان با 5/6 تن میباشد بیشترین عملکرد کشت دیم 6/11 تن در استان گلستان و کمترین با 8/5 تن به استان گیلان متعلق است.
ـ از نظر توزیع میزان تولید سیبزمینی استانها نسبت به کل کشور در سال زراعی 77/76 عبارتست از: اردبیل 19%، اصفهان16%، همدان10%، آذربایجان شرقی 8%، خراسان7%، فارس 6%، سمنان4%
ـ از نظر توزیع سطح زیر کشت سیبزمین استانها نسبت به کل کشور در سال زراعی 77-76 عبارتست از:
اردبیل 16%، اصفهان 12%، همدان 8% ، آذربایجان شرقی 7%، فارس و خراسان هر یک 6%، سمنان 5%، گلستان و جیرفت و کهنوج و زنجان هر یک 4% و سایر استانها 26% مبدا پیدایش سیبزمینی در مناطق کوهستانی آمریکای لاتین (پرو یا بولیوی) ذکر شده است که در زمان فتحعلی شاه قاجار توسط جان ملکم انگلیسی وارد ایران شد و احتمالاً اولین بار در پشند (اطراف کرج)، دماوند و فریدون اصفهان کشت شده است. سیبزمینی از معرض جغرافیای 50 شمالی تا 50 جنوبی پراکندگی دارد و 350 گونه غالب مورد کشت که پراکندگی جهانی دارد با نام علمی Solanum tuberosum گیاهی است تتراپلوئید که N=12*4کرومزوم است.
کلیات: همانطور که گفته شد سیبزمینی یک گیاه غیر بومی در ایران است. در ایران در 2 فصل کامل کشت میشود چرا که نیاز رطوبتی و حرارتی آن مشخص است.
سیبزمینی یک گیاه C3 و محصول فصل خنک است. سیب زمینی نیاز به حرارتی بین 25-15 درجه سانتیگراد دارد که دمای ایده آن22-15 است. رشد غدهها در خاکهای گرمتر از c20 کند میشود و در دمای c30 که نقطة جبرانی گیاه است، متوقف میگردد. بهترین دما c20 در روز و c14 در شب میباشد.
غدهزایی از c17 شروع می شود نمودار روند رشد سیبزمینی باتوجه به دما به شکل زیر است:
خاکهای عمیق و بارور با بافت متوسط و ساختمان خوب و اسیدیتة خنثی و کمی اسیدی (5/6-5/5) است. به شوری خاک حساس بوده و جزء گیاهان نیمه مقام است. آستانه شوری 8/1=EC شروع در 10=EC محصول به میزان 95-90 درصد کاهش مییابد که این کاهش با افت کیفیت نیز همراه است. و تا ارتفاع 1400 متر و بالاتر هم کاشته میشود. در منطقهای در گرگان در 12 متر پایینتر از سطح دریا نیز کاشته میشود. سیبزمینی براساس زمان رسیدن به 2 گروه عمده تقسیم می شود:
1 ـ زودرسها که شامل زودرسها (105-85 روز)، نیمه زودرسها (120-105 روز) است.
2 ـ دیررسها شامل خیلی دیررس (210-150 روز)، دیررس (150-135 روز)، نیمه دیررس (135-120 روز) می باشد.
اغلباً گونههای وحشی دیررس هستند. محصولات زودرس نیاز به روز کوتاه و دمای پایین، شدت نور زیاد غدههای مسنتر از نظر سن فیزیولوژیکی، تراکم بوته بیشتر بمصرف درست و آب کمتر دارند.
محصولات دیررس نیاز به دمای بالاتر روز بلند و شدت نور کم، غدههای بذری جوان، تراکم بوته پایین و مصرف ازت زیاد بالطبع مصرف آب مطلوب، در این محصولات شاخ و برگ بیشتری تولید می شود.
طول روز کوتاه و دمای پایین حدود 25-17 غده زایی را افزایش می دهد. در دماهای معتدل، طول روز اثر بهتری دارد بویژه در زودرس ها در شرایط روز بلند تشکیل غده محدود می شود و لذا مصرف ازت زیاد زیاد و باعث کمبود غده می شود. زمان خاک دادن باید دمای هوا 11-9 باشد.
اجزای عملکرد:
1 ـ تعداد ساقه اصلی
2 ـ تعداد غده در هر بوته (ساقه اصلی)
3 ـ وزن غده
تعداد بوته اصلی در هر متر مربع باید در حدود 15 عدد باشد. هر چه تعداد غده زیادتر شود اندازة غدهها کوچکتر میشود. اگر خاک بیشتری به گیاه دهیم غده بیشتری تولید میشود و اندازة آنها کوچکتر می شود.
ـ غده تشکیل شده است از پوست، کورتکس (مابین حلقه آوندی و پوست) و گوشت. در روی پوستة روزنهها و چشمها قرار دارد. پروتئین اعظم سیبزمینی در لایه کورتکس است. در وسط غده نیز مغز وجود دارد که براقتر است. معمولاً در بوتههای درشت مغز غده سوراخ و تهی میشود. مغز (پیت) داخل غده به صورت منشعب است و هر انشعاب به چشم متصل است. علت آن نیز نرسیدن مواد غذایی به سلولهای پیت است.
مراحل فیزیولوژیکی غده: غدهای که برداشت میشود در حال خواب است. در مرحلة دوم جوانه انتهایی رشد کرده و تا زمانیکه به اندازة نهایی رشد خود نرسد اجازة رشد به جوانههای دیگر نمی دهد. مرحلة سوم چند جوانهای شدن است. Multi sprouting و در نهایت مرحلة پیری غده است. در این مرحله تعداد ساقه زیاد می شود و بوتهها ضعیف و زودرس می شوند. محل اتصال غده به استولون را پاشنه گویند که پیرترین قسمت غده نیز است.
ارقام
از مهمترین ارقام سیبزمینی می توان به نمونههای زیر اشاره کرد.
پیکاسو:
که هلندی بوده و از ارقام نیمه دیررس میباشد رنگ پوست زرد و بافت غده سفت میباشد و بعد از آن تغییر رنگ نمیدهد. شکل غده تخم مرغی با چشمهای قرمز است. میزان ماده خشک پایین و کیفیت مناسبی ندارد عملکرد غده نسبتاً بالا و حدود 32 تن در هکتار میباشد. به ویروس y وx وA نماند طلایی متحمل بوده ولی به بلایت برگ حساسیت متوسط دارد.
آگریا
که آلمانی میباشد گیاهی دیررس و عمق چشم سطحی است. گوشت زردرنگ و بافت آردی دارد. و لذا مناسب فرآوری میباشد. میزان ماده خشک و عملکرد غده بالا است. گلها زیاد و سفیدرنگ هستند. مقاومت خوب ـ ویروسy و مصون به ویروس-x به بلایت غده اندکی حساس و بلایت برگ حساسیت متوسط دارد.
دیامانت
مبدا آن هلند است. نیمه دیررس میباشد. ساقههای کلفت و سبزرنگ و گل زیاد و ارغوانی رنگ دارد مقدار ماده خشک نسبتاً بالا و کیفیت فرآوری مناسب است. حساس به رشد ثانویه می باشد. بعد از پخت اندکی رنگ می دهد. غدهها تخم مرغی شکل و بزرگ و گاهاً باریک و قلمی است. مصون به ویروس A و زگیل سیبزمینی.
دراگا
مبدا آن هلند است زودرس مصونیت به زگیل سیبزمینی، حساسیت کامل به بلایت برگ، تعداد گل کم و ارغوانی رنگنده بافت غده نسبتاً سفت و پس از پخت اندکی تغییر رنگ میدهد. میزان ماده خشک پایین و عملکرد غده متوسط است به خشکی تحمل خوبی دارد اندازة غده بزرگ و لذا کیفیت پخت نامطلوب دارد.
آژاکس
مبدا آن هلند است تیپ رشد پاییزه و زمستانه (برای مناطق گرمسیری)، رنگ گوشت زرد، بافت، سفت و بدون تغییر رنگ پس از پخت، میزان ماده خشک متوسط تا نسبتاً بالا،عملکرد غده خوب مصون به ویروسA، نسبتاً مقاوم به ویروس پیچیدگی برگ وy ، حساس به بلایت غده و برگ و زگیل سیبزمینی.
هرتا
گیاهی زودرس، مبدا آن ذکر نشده است رنگ گوشت زرد روشن، بافت سفت و مناسب فرآوری، عملکرد نسبتاً خوب و میزان ماده خشک بالا است مصونیت در مقابل زگیل سیبزمینی دارد.
اگر دیگر ارقام تجاری سیبزمینی می توان به مارفونا (نیمه زودرس)، پریمر (خیلی زودرس)، دیامانت (نیمه دیررس)، مورن (دیررس)، دزیره (نیمه دیررس)، ماراکا (دیررس)، فاموزا (دیررس) اشاره کرد.
تناوب زراعی: کشت متوالی سیبزمینی برای جلوگیری از شیوع آفات و بیماریها توصیه نمی شود و در صورت توسعة بیماریهای خاکزی باید سیبزمینی را در تناوب 5 ساله یا بیشتر قرار دارد از جمله محصولاتی که برای تناوب با این محصول به کار برده میشود عبارتست از گندم، جو، اسپرس، ذرت و لوبیا. در مورد تولید غدههای بذری تناوب غلات همراه با آیش توصیه میشود.
کاشت: تاریخ کاشت بستگی به آب و هوای محل دارد در نواحی که فصل رشد محدود است هر چه زودتر در بهار زمانی که متوسط دمای شبانه روز به 10 درجه سانتیگراد رسید و در نواحی که فصل رشد محدودیت ندارد دمای 15 درجه سانتیگراد مناسب است. البته منظور از محدودیت فصل رشد برخورد نکردن، گرمای تابستان است. در جنوب کشور برای گریز از گرمای تابستان در پاییز کشت میشود و بیشتر زمان عرضه محصول و زمان کشت محصول بعدی در نظر گرفته میشود. ارقامی مثل رومانو، ماراکا، آئولا، انوسا و کوزیما برای کشت پاییزه مناسب ترند.
تراکم بوته باید 45 هزار تا 60 هزار بوته در هکتار باشد و برای این تراکم 5/2 تا 3 تن بذر در هکتار لازم است. عمق کاشت از cm 17-9 متفاوت است. بهترین عمق cm 16-12 است. فاصلة ردیفها cm 15و فاصله بوته در خط cm 15 مناسب است. در کشت دیم مکانیزه فواصل کاشت cm12 تا cm18×cm70 است.
زمینی که برای کاشت سیبزمینی در نظر گرفته میشود باید 20% ماده آلی داشته باشد سپس شخم cm30-25 زده و ماله می کشیم (این عمل در مناطق سردسیر انجام میشود) و سپس به زمین کود میدهیم و سپس ماله کشیده و شیب 3 الی 4 درصد برای آن تهیه میکنیم. حال نوبت به تهیه غده بذری سالم است.
ویژگیهای لازم برای غدة بذری عبارتست از:
1 ـ وزن gr 85-25 باشد
2 ـ اندازة بذر بین mm33 تا mm55 باشد
3 ـ از نظر فیولوژیکی بدون عیب باشد
4 ـ عاری از عوامل بیماری و آفات باشد
5 ـ اصلاح شده و گواهی شده باشد
6 ـ رقم مناسب محل باشد
داشت
آبیاری:
بعد از کاشت آبیاری میکنیم چرا که اولاً ذرات خاک به هم بچسبند ثانیاً درصد آب و هوا را متعادل کنیم اینکه گفته میشود که بعد از کاشت آب نیاز نیست اشتباه است چرا که باعث ضعف ریشه و بوته میگردد و از غده زائی کاهش می یابد. انواع آبیاری ممکن است در سیبزمینی انجام شود آبیاری خطی بوسیله سیفون توصیه می شود که در این حالت 3/2 طول پشته باید سیاه شود و 3/1 آن آب نگیرد. آبیاری بارانی و قطرهای نیز متعادل است. آبیاری بارانی ریشه را تنبل میکند و جمعیت علف هرز را بالا میبرد و در مناطق بادخیز نیز استفاده نمی شود. در ضمن بیماریهای برگی را افزایش می دهد آبیاری دوم را بعد از 10 روز و 35 روز انجام میدهند. نوبتهای بعدی یعنی زمانی که گلدهی آغاز میشود خیلی مهم است و بهتر است هر هفته انجام شود چون رطوبت اطراف غدهها نباید کمتر از 61% باشد در کل سیبزمینی 14-13 مرتبه آب لازم دارد. نیاز آبی سیبزمینی در هر متر مکعب 5600 تا 8500 است.
تغذیه و کوددهی:
کمبود روی منگنز و منیزیم در آن رایج است. کودهای دامی بویژه کود مرغی عناصر ذکر شده و سایر عناصر میکرو را دارا میباشد. به طور کلی مصرف کود باید براساس آزمایش خاک باشد. کود فسفره از مهمترین کودها است که در سراسر طول رشد گیاه جذب میشود و باعث رشد سریع شاخ و برگ میشود. مقدار متوسط مصرف آن kg 250 در هکتار است با افزودن کود فسفره افزایش عملکرد نیز خواهیم داشت. بهترین زمان مصرف آن در زمان کاشت است. باید توجه داشت که مصرف فسفر زیاد جذب روی را مختل میکند.
گیاه به کمبود ازت نیز حساس است زمان استفاده آن هنگام کاشت و زمانی که ارتفاع بوتهها بهcm 15 رسید به مقدار 100-150 کیلوگرم است سیبزمینی در اواخر کاشت ازت نیاز ندارد. چون محصول را دیررس کرد و از عمر انباری آن میکاهد.
پتاسیم در گیاه باعث ایجاد نشاسته و قند میشود و برای ارقام زودرس حتماً لازم است. اگر بخواهیم 40 تن برداشت داشته باشیم بایدkg 200 پتاس استفاده کنیم. در کشتهای بهاره پتاس را در پاییز میدهند. پتاسیم زیاد نیز باعث کمبود منیزیم می شود.
در خاکهای شنی مصرفkg 100 منیزیم یا محلول پاشی 3% آن روی اندام هوایی لازم است. منگنز به صورت سولفات به مقدار 50-20 کیلوگرم در خاکهای آلی مصرف میشود روی در عملکرد سیبزمینی مهم است و در خاکهای قلیایی نیاز است به صورت سولفات و کلرور استفاده میشود. (20 تا 40 کیلوگرم) علاوه بر فسفر زیاد، آهک باعث کمبود روی می شود. کاهش بر باعث کاهش تعداد و اندازة غده میشود و به صورت محلول 6% یا 3 کیلوگرم مصرف میشود. مولیبدن که به ازای 27 تن محصول 74 گرم در هکتار لازم است. 300 تا 150 گرم مولیبدات سدیم یا آمونیوم مورد نیاز است.
در یک هکتار مزرعه سیبزمینی مقدار 25 تا 15 تن در هکتار کود آلی لازم است کود مرغی دارایpH اسیدی است کود خوک کم خاصیتترین کود است.
کود حیوانی را نباید در فضای باز و دور از آفتاب مستقیم نگهداری کرد و کاملاً پوسیده باشد و در مزرعه به طور یکنواخت پراکنده شود.
3 ـ وجین علفهای هرز:
از جمله علفهای هرز مزارع سیبزمینی می توان به تاج خروس، سلمک، مرغ، اویار سلام، تاجریزی، شیر تیغی، شیرین بیان، سس و گل جالیز اشاره کرده که در صورت عدم مبارزه کاهش کیفیت و کمیت را در بر دارد. علف کش ترفلان و سنکور قبل از کاشت استفاده می شود.
بهتر است، وجین مکانیکی در 6 هفتة اول انجام گیرد.
4 ـ مبارزه با آفات بیماریها:
از جمله آفات مهم سیبزمینی شب پره زمستانی است که به طوقه و غده گیاه صدمه میزند آبیاری غرقابی و شخم عمیق بعد از برداشت محصول مفید است. محصول پاشی با سرین یک در هزار نیز مفید است. کرم مفتولی ریشه یا غده در اراضی خشک گسترش کمی دارند. سوسک کلرادو نیز از آفات و قرنطینهای کشور است که روش مبارزه با آن استفاده از امولسیون سموم زولن و اندوسولفان به میزان دو لیتر در هکتار است (سه نوبت)
بعد سیبزمینی از آفات دیگر مهم است کاربرد حشرهکش کار باریل در کنترل لارو غدههای بذری در انبار توصیه شده است.
در مورد آفات مکنده مثل زنجیرهها و شتهها و تریپس از دیمیترات و متاسیتوکس استفاده میشود.
بیماریهای ویروسی و باکتریایی از جمله مهمترین مشکلات سیبزمینی است چرا که مبارزه با آنها مشکل است. در(PLRV) یا ویروس پیچیدگی برگ سیب زمینی در کنارههای برگ حالت نکروزه ایجاد میشود. فواصل بین رگبرگها زرد رنگ میشود. این ویروس توسط شته به صورت پایا منتقل میشود.
ویروسY: لکههای کلروزه روی شاخ و برگ که در حالت پیشرفته لکهها به هم میپیوندند و برگها خشکیده میشوند، به صورت آویزان در روی بوته باقی میمانند این دیررسها توسط شته به صورت ناپایا منتقل می شوند. این ویروس معمولاً همراه با ویروسx آلودگی ایجاد میکند. در این حالت علائم به صورت مواج شدن و پیچ خوردگی و ریز شدن برگها دیده می شود این حالت را اصطلاحاً کرینکل گویند.
ویروسx علائم به صورت موزائیکی شدن سطح برگ مشاهده می شود.
ویروسm : یک حالت رنگ پریدگی شبیه که کمبود عناصر ایجاد می کند.ویروسهایS وI وM نیز مهم نیستند ولی تشخیص آنها مشکل است و موزائیک خفیف میدهند و در اواسط رشد گیاه علائم محو میگردد. ویروس کوتولگی سیبزمینی، که در خراسان مشاهده شده است و عملکرد را تا حد زیادی کاهش می دهد. جوانههای روی ساقه حالت نکروزه پیدا میکنند. در این حالت غده بافت خیلی سفت دارد و حالت قهوهای شدن در داخل غدهها مشاهده می شود.
چرخه بیماری:
قارچ عامل نقطه سیاه سیبزمینی زمستان را به صورت اسکرت روی بقایای گیاهی در خاک به شکل انگلی می برد. در اوائل بهار روی اسکرتها، آسرولهای محتوی کنیدیهای مربوطه توسط آب شسته شده و روی خاک می افتد و زندگی انگلی را شروع مینماید. چنانچه غدههای مبتلا را برش دهیم، در محل آوندها لکههای قهوهای رنگی مشاهده خواهد شد. این قارچ را به سهولت میتوان در آزمایشگاه روی محیط کشت مصنوعی کشتداد.
مبارزه:
چون این بیماری خاکزاد است و بایستی اقدامات زراعی مانند تناوب، مفهوم کردن بقایای گیاهی و کاشت غدههای سالم صورت می گیرد.
لولهای شدن برگ سیبزمینی (PLRV) Potato leaf Roll Virus
علائم بیماری: گیاهانی که از غدههای آلوده به وجود میآیند کوتوله، رنگ پریده و زرد هستند که بیش از حد طبیعی به طرف بالا متمایل می شود. اینگونه برگها، ضخمی، چربی و بابانت شکننده هستند که به هنگام فشردن آنها در دست خرد می شوند.
چرخه بیماری: ویروس لولهای شدن سیبزمینی مانند اغلب ویروسهای ریشه سیب زمینی از طریق غده منتقل میشود. انتقال آن از گیاهی به گیاه دیگر به وسیله شتهها مخصوصاً شته سبز هلد Myzus persica صورت میگیرد.
مبارزه: مهمترین راه کنترل بیماری لولهای شدن برگ سیبزمینی، کشت غدههای عاری از ویروس است. سایر روشهای کنترل شامل جدا ؟؟ نمودن از سایر نوارع سیبزمینی،کنترل شتههای ناقل و کندن بوقههای آلوده است.
ویروس A سیبزمینی: potato Virus A (PVA)
علائم: روی برشها شامل موزائیک خفیف و پیچیدگی مختصر برگهای آلوده می باشد.
چرخه بیماری: به آسانی از طریق غدهها نتقل میشود و توسط عصاره گیاهی و شتهها انتقال می یابد. مانند شته سبز هلو Mysus Aersicae
مبارزه: کاشت غدههای روزی عاری از (PVA)، کندن واز بین بردن گیاهان آلوده و کنترل شتهها
ویروس S سیبزمینی: s Potato Virus
علایم بیماری: در گیاهان آلوده مسنتر حالت پژمردگی ممکن است ظاهر گردد و یا به حالت موزائیک خفیف به وجود آمده و برگها در گیاهان آلوده برنزه و قهوهای شده بود.
چرخه بیماری: با انتقال مکانیکی عصاره آلوده منتقل میشود. این ویروس در غدههای آلوده باقی مانده و انتقال از محلی به محل دیگر به وسیله غدههای آلوده میباشد.
مبارزه: استفاده از غدههای عاری از ویروس مهمترین روش کنترل این بیماری است. کاشت ارقام مقاوم از مهمترین روشهای مبارزه است.
ویروس x سیب زمینی: Potato Virus x (PVX)
علائم بیماری روی گیاه برحسب رقم سیبزمینی و نژاد ویروس خیلی متغیر است و ابلقی خفیفی روی برگ ظاهر میشود.
چرخه بیماری: میزبانهای طبیعی PVX به نظر میرسد که عمدتاً سیبزمینی و گوجهفرنگی باشد. ویروس X سیبزمینی به آسانی به وسیله عصاره آلوده استخراج شده از غدهها یا برگها منتقل میشود.
مبارزه:
از طریق تهیه ارقام جدید به وسیله ؟؟ حقیقی صورت میگیرد.
فعالیتهای علمیاصلاح نباتات تحقیقات در زمینة محصولات زراعی عمده از جمله غلات و ...
مقدمة گردآورنده :
تحقیقات یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده توسعة کشاورزی است. فناوریهای جدید در زمینة تولیدات کشاورزی حاصل از تحقیقات دانشمندان و محققان در موسسات تحقیقات دولتی در گوشه وکنار جهان میباشد.هدف از تحقیقات کشاورزی دستیابی به راهکارهها و روشهای نوین علمیبه منظور حل مشکلات و موانع موجود بر سر راه تولید میباشد.
فعالیتهای علمیاصلاح نباتات در ایران عملاّ از اولین دهة 1300 هجری شمسی شروع به صورت پراکنده در مناطق محدودی از کشور انجام میگردید.
با تأسیس مدرسة عالی فلاحت در سال 1306 این کوشش ها سامان یافت و با گذشت زمان تحقیقات در زمینة محصولات زراعی عمده از جمله غلات گسترش چشمگیری پیدا نمود. در سال 1339 موسسة تحقیقات اصلاح و تهیة نهال و بذر تأسیس و مسولیت اصلاح بذر و نهال محصولات عمده زراعی و باغی از نظر کمیو کیفی به عهده آن واگذار گردید. مسیر تحول تحقیقات اصلاح نباتات ایران به طور مختصر به سه دوره تقسیم میشد:
دورة اول:
این دوره با تأسیس مدرسه فلاحت و سپس دانشکده کشاورزی کرج زیر نظروزارت کشاورزی آغاز و 20 سال به طول انجامید.این دوره بیشترین موانع را در خود داشته است زیرا برای تغییر روشهای قدیمیمالکان و کشاورزان آن زمان نیاز به افراد تحصیل کرده و آشنا به کشاورزی نوین بود.
در همین دوره تأسیسات فنی در مزارع آزمایشی در جنب دانشکده ایجاد شد. از حدود سال 1310 تهیه بذر مرغوب آزمایشی باغ فردوس مدرسة عالی فلاحت آغاز و در زمینه غلات،حبوبات، سبزیجات، و انواع بذر و پنبه نمونه هائی از کل کشور جمع آوری و در مزارع کاشته و مطالعه گردید.
از اواخر سال 1311 آزمایشات مقدماتی چغندر قند، غلات، پنبه و ازدیاد بذر در مزارع باغ فردوس مدرسة فلاحت شروع و اولین بنگاه اصلاح نباتات در ایران در سال 1314 در کرج تأسیس گردید؛ که وظیفة اصلی آن اصلاح و تهیة بذر چغندر قند بود. در همان تاریخ مقدمات اصلاح نباتات و تهیة بذر غلات در کرج فراهم شد. در اواخر سال 1315 بنگاه اصلاح نباتات ورامین تأسیس و نسبت به تهیة بذر الیت پنبه و همچنین انواع گندم اقدام نمود.
دورة دوم:
این دوره با خاتمة جنگ جهانی دوم آغاز تأسیس مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیة نهال بذر در سال 1339 ادامه یافت که در واقع این دوره با آغاز پیشرفت و گسترش سریع روشها و ابزارهای کشاورزی نوین در کشورهای پیشرفته شروع گردیدکه در این دوره میتوان دوران آمادگی و تلاش کادر متخصصین تحصیل کرده در جهت رفع وضع نابسامان بذر و نهال در کشور اقدام به انجام یک رشته مطالعات و آزمایشات مقدماتی نمودند و این امر در مراکز اصلاح و تهیة نهال و بذر کرج و ورامین که امکانات بهتری داشته آغاز شد.از سال 1325 تحقیقات باغبانی و نیز با جمع آوری گونه های مختلفی از میوه جات سردسیری داخلی و خارجی و احداث باغ کلکسیون در کرج آغاز شد و این امر در مورد مرکبات در شمال و خرما در جنوب انجام گردید.از سال 1327 با جدا شدن دانشکده کشاورزی کرج از وزارت کشاورزی امکانات مربوطه به جمع آوری و آزمایش توده های بومیگندم موجود در بنگاه اصلاح نباتات کرج متمرکز گردید.
از سال 1330 تحقیقات پنبه نیز شکل جدی تر گرفته و به طور وسیع تر در مراکز ورامین آغاز گردید.
از سال 1335 فکر تأسیس ادارة تهیة بذر گواهی شده در وزارت کشاورزی شکل گرفته و این اداره تأسیس گردید تا نسبت به کنترل مزارع غلات و پنبه در کرج، ورامین اقدام نموده و بعد از کنترل و صدور گواهی بذر مادری بین کشاورزان توزیع گردید.
از سال 1336 تحقیقات برنج در بنگاه کشاورزی لاهیجان آغاز و با ایجاد ایستگاه برنج رشت در سال 1338 توسعه مییابد.
دورة سوم:
با توجه به پراکندگی تحقیقات در دستگاههای مختلف کشاورزی از یک طرف و با توجه به اینکه اداره کل زراعت وقت با تشکیلات محدود و امکانات ناچیز مستقیما قادر به هدایت این امر ضرورت تأسیس موسسه ای مستقل با اختیارات وسیع قانونی احساس گردید.
بنابراین تشکیل مؤسسه اصلاح و تهیه نهال بذر بر اساس لایحه قانونی مصوب مجلس شورای ملی که در تاریخ 3/8/1338 به تصویب مجلس سنای وقت رسید مشتمل بر 6 ماده و تبصره موردموافقت قرارگرفت.
ـ وظایفی که موجب قانون به عهده مؤسسه قرار گرفت به شرح زیر بوده است:
1ـ بررسیهای نژادی و به زراعی برای اکثر محصولات مهم زراعی مثل گندم، جو، پنبه، برنج، دانههای روغنی، ذرت، حبوبات، نباتات علوفه ای و کنف.
2ـ تولید بذور مادری و تهیه بذور گواهی شده به منظور تکثیر وتهیه بذر مورد نیاز کشور و نیز ازدیاد وتوزیع نهالهای پیوندی از ارقام انتخابی متناسب با شرایط آب و هوایی مختلف کشور.
3ـ کنترل و گواهی بذرهائی که تولید کنندگان بذر بر اساس ضوابط تعیین شده در وزارت کشاورزی و منابع طبیعی وقت تولید میکنند .
ـ مؤسسه در راستای ایفای وظایف موله اقدام به تشکیل 4 اداره کل به شرح زیر نمود:
1ـ اداره کل بررسیهای باغبانی به منظور ازدیاد اولیه ارقام میوه، سبزی و صیفی و سیب زمینی.
2ـ اداره کل بررسیهای زراعی به منظور بررسی وازدیاد اولیه بذور پنبه، گندم، جو، ذرت، برنج و علوفه و حبوبات و سایر نباتات زراعی.
3ـ اداره کل کثیر و گواهی بذر به منظور کنترل بذور تولیدی و صدور گواهی بذر.
4ـ اداره کل تکثیر و توزیع بذر جهت تهیه و توزیع بذور اصلاح شده.
در مرحله بعدی به منظور تجهیز و تکمیل امکانات ایستگاهها از نظر ماشین آلات تأسیسات و تجهیزات، اداره کل امور ایستگاهها نیز در مؤسسه تشکیل گردید.
در همین راستا مؤسسه اقدام به تشکیل لابراتور اصلاح غلات کرج، لابراتور اصلاح بذر چغندر قند در کرج، لابراتور اصلاح میوه در کرج، لابراتور اصلاح بذر در ورامین، لابراتور اصلاح برنج در رشت، لابراتور اصلاح خرما در اهواز و گلخانههای مخصوص بذر در کرج و ورامین نمود.
با اقزایش حجم فعالیتها و ضرورت تمرکز روی محصولات خاص و افزایش کارایی و بازده تحقیقات به تدریج تشکیلات مؤسسه تغییر یافت بطوریکه در سال 1348 بخش تحقیقات دانههای روغنی و در سال 1349 بخش تحقیقات ذرت (ذرت و یونجه) و در سال 1350 اداره کل بررسیهای باغبانی به بخش تحقیقات باغبانی تغییر یافت و از سال 1357 واحد سبزی وصیفی از آن جدا شد و بصورت بخشی جداگانه به فعالیت خود ادامه داد. در سال 1359 بخش تحقیقات حبوبات و در سال 1362 بخش تحقیقات فیزیولوژیکی و بیوشیمیو تکنولوژی تاسیس شد و در نیمه دوم همین سال بخش ژنتیک و آمار نیز در مؤسسه تأسیس گردید. در سال 1337 بخش تحقیقات سیب زمینی، پیاز، حبوبات آبی از این بخش تفکیک و بخش سبزی وصیفی به ورامین منتقل گردید.
با افزایش روند توسعه فعالیتهای تحقیقاتی مؤسسات تحقیقات مستقل تأسیس و از مؤسسه تحقیقات خرما در اهواز و در سال 1357 مؤسسه تحقیقات مرکبات در رامسر تأسیس و این محصولات از موسسه تحقیقات نهال و بذر جدا گردیدند. از سال 1371 موسسه تحقیقات دیم در مراغه تأسیس و کلیة فعالیتهای تحقیقاتی فیزیزلوژی و بیوشیمیو تکنولوژی به موسسه تحقیقات بیوتکنولوژی در سال 1378 از دیگر مواد منفک شده از موسسه تحقیقات اصلاح و تهیة نهال و بذر میباشد.
لازم به ذکر است که در تشکیلات این موسسات به جزء بیوتکنولوژی در سال 1379، در سال 1376 به تصویب رسیده است.
ـ در حال حاضر موسسة تحقیقات اصلاح و تهیة نهال بذر شامل بخشهای تحقیقاتی زیر است :
1 – بخش تحقیقات غلات.
2- بخش تحقیقات ذرت و گیاهان علوفهای.
3- بخش تحقیقات دانه های روغنی.
4- بخش تحقیقات باغبانی.
5- بخش تحقیقات سبزی وصیفی (در ورامین)
6– بخش تحقیقات سیب زمینی و پیاز.
7 – بخش تحقیقات ژنتیک و ذخائر تواژی (بانک ژن گیاهی ایران).
8 – بخش تحقیقات کنترل و گواهی بذر.
ـ بخش تحقیقات غلات :
سرزمین ایران از نظر مناسبت اقلیمیبرای زراعت غلات میتوان به چهار اقلیم (zone) مشخص تقسیم نموده:
1- اقلیم گرم و مرطوب سواحل دریای خزر(zoneI) که شامل استانهای مازندران، گیلان، گلستان و قسمتهایی از استانهای اردبیل ( مغان) و خراسان (شمال غربی بجنورد) میشود. این ناحیه نوار باریکی از خاکهای حاصلخیز بین دریای مازندران و رشته کوههای البرز را در بر میگیرد و مقدار بارندگی آن بین 500 تا 2000 میلیمتر در سال است. دارای آب و هوای نیمه گرمسیری با زمستانهای ملایم وتابستان های گرم میباشد.
2- اقلیم گرم و خشک جنوب (zoneII) که در جنوب رشته کوههای زاگرس و شمال خلیج فارس واقع شده است و شامل استانهای خوزستان، هرمزگان و قسمتهای جنوبی استانهای فارس، کهکیلویه و بویر احمد، لرستان، سیستان و بلوچستان و بخشی از استان خراسان (طبس) میباشد. میزان بارندگی آن بین 40 تا 200 میلیمتر در سال است. دارای آب و هوای گرمسیری با زمستانهای ملایم بهار کوتاه و تابستانهای بسیار گرم و طولانی میباشد.
3- اقلیم معتدل فلات مرکزی (zoneIII ) که از شمال به رشته کوههای البرز ،از مغرب و جنوب به رشته کوههای زاگرس و از طرف شرق به افغانستان و پاکستان محدود میشودو شامل استانهای تهران، یزد و قسمتهایی از استانهای فارس، لرستان، کرمانشاه، کرمان، خراسان و سیستان و بلوچستان میشود. در این ناحیه شرایط آب و هوایی با توجه به دوری و نزدیکی از کویر بسیار متفاوت است و میزان بارندگی سالیانه از صفر میلیمتر تا 300 ـ 200 میلیمتر به طرف ارتفاعات میباشد.
4- اقلیم سرد کوهستانی (zoneIII ) که در غرب و شمال غربی در امتداد شمال رشته کوههای زاگرس و در شمال شرق در امتداد رشته کوههای بینالود و آلاداغ واقع شده است و شامل استانهای آذربایجان شرقی و غربی کردستان، همدان، چهارمحال بختیاری و قسمتهایی از شمال استانهای خراسان و اصفهان و کهکیلویه و بویر احمد میباشد. در این ناحیه تفاوتهای فاحشی ازنظر آب و هوا و خاک در مناطق مختلف وجود دارد که بستگی به ارتفاع از سطح دریای آزاد، وضع قرار گرفتن در معرض تابش آفتاب، جهت بادها وسایر عوامل جفرافیایی ـ اقلیمیدارد. تابستانها از گرم تا خیلی خشک و زمستانها از سرد تا خیلی سرد میباشند. میزان بارندگی در این ناحیه با توجه به ارتفاع منطقه از 200 تا 1800 میلیمتر در سال تغییر مینماید.
گندم وجود محصول عمده زراعی ایران میباشند که در شرایط آبی ودیم کشت میشوند. از مجموع اراضی زیر کشت کشور حدود 43% یعنی هشت میلیون هکتار به کشت گندم وجود اختصاص مییابد که 37% آن در شرایط آبی و 63% در شرایط دیم است.
تحقیقات غلات در ایران از سال 1309 هجری شمسی با عملیات سلکسیون و اصلاح بذر در توده های بومیگندم به وسیله وزارت فوائدعامه در مدرسه فلاحت کرج، با هدایت و نظارت مرحوم مهندس عدل آغاز گردید و تا سال 1315 منجر به انتخاب ومعرفی حداقل 4 رقم گندم از جمله کوسه حنائی، شاه پسند، عطائی شد. این فعالیت ها توسط مرحوم مهندس عطائی ادامه یافت. از سال 1327 پس از جدا شدن دانشکدة کشاورزی کرج از وزارت کشاورزی و پیوستن آن به دانشگاه تهران اصلاح بذر غلات زیر نظر وزارت کشاورزی ادامه یافت و با مطالعه روی توده های بومیگندم وجود بنگاه اصلاح نباتات کرج که ریاست آن بر عهدة مرحوم مهندس قره باغی بود متمرکز گردید. ایشان اولین دو رگ گیری در ایران را بین دو رقم گندمیعطائی و شاه پسند انجام داد. از سال 1332 که همکاری های وزارت کشاورزی با سازمان خوار و بار کشاورزی جهانی FAO شروع شد فعالیتهای تحقیقاتی وسیعی روی گندمهای بومیانجام و ارقام زیادی از گندم خارجی وارد مورد مطالعه قرارگرفت.
اقدامات دکتر کوک اولین کارشناس FAO و دکتر مودا در پایه گذاری تحقیقات علمیغلات بسیار ارزشمند است. در سال 1337 واحد آزمایشگاهی با وسائل مدرن آن روز ایجادگردید.
در سال 1372 واحد بیماری های غلات در کنار بخش تحقیقات غلات تشکیل گردید و در مرداد1376 کتابخانة وسیعی به همراه سالنهای گرد همائی تحقیقات در کرج تأسیس شد.
بخش تحقیقات غلات برنامه های غلات را در 11 واحد تحقیقاتی زیر انجام میدهد:
1- به نژادی گندم.
2- به نژادی جو.
3- به زراعی.
4- بیماریهای غلات.
5- شیمیو تکنولوژی غلات.
6- به نژادی گندم دوروم.
7- دابل هاپلوئیدی.
8- آزمایشات بین المللی غلات.
9- ذخائر توارثی و کلکسیون.
10 – آزمایشات ژنتیک.
11- تکثیر بذر.
مطالب بالا خلاصه ای بود از تاریخچة تحقیقات اصلاح بذر و تأسیس موسسة تحقیقات اصلاح و تهیة نهال و بذر که از کتابی که به مناسبت چهلمین سال تأسیس موسسه79- 1339 و توسط عباس سعیدی و رجب چوگان تدوین شده انتخاب گردید و نوشته شد.
و اینجانب دوره کارآموزی خود را بخش یا تولوژی غلات در موسسه تحقیقات اصلاح و تهیة بذر کرج به پایان رساندم که در همین جا از زحمات بی شائبه و خستگی ناپذیر جناب آقای محمدترابی که ریاست بخش یا تولوژی غلات را به عهده دارند و نیز از همکاران محترم ایشان:
آقای دکتر افشاری و آقای مهندس ملیحی پور (قسمت زنگها) خانم مهندس خلقتی (قسمت سپتوریوز) آقای مهندس پاتپور (قسمت بیماریهای جو) آقای مهندس مردوخی (قسمت سیاهکها) خانم مهندس سراج و آقای دکتر هاشمی(قسمت فوزاریوم) خانم بکائی (تکنسین آزمایشگاه) و خانمها طلایی و بیات (قسمت تحقیقات گلخانه) که با صبر و تحمل و شکیبائی فراوان اینجانب و دیگر کارآموزان را راهنمایی و یاری رساندند کمال تشکر و قدردانی را دارم.
همچنین از جناب آقای دکتر محمد اشکان (مدیر گروه گیاهپزشکی ورامین) که حق استادی بر من دارند به خاطر زحماتشان سپاسگذاری میکنم.
مقدمه :
واحد پاتولوژی از قسمتهای مختلفی تشکیل شده که در هر قسمت بر روی یک نوع بیماری خاص تحقیق و مطالعه میشود. البته از امسال تصمیم بر این شد که کارموزآن در یک بخش روی بیماریها کارکنند و این گزارش ماحصل شش هفته کارآموزی در گلخانه بر روی بیماریهای زنگ زرد و البته زنگ قهوهای تهیه شده است. هدف کلی این واحد مطالعه بر روی مورفولوژی، بیولوژی. نحوه بیماریهای مهم غلات و در نهایت به دست آوردن ارقام مقاوم میباشد وآنها را به اصلاح گران معرفی مینمایند تا آنها با انجام آزمایشات خاص خود ارقامیرا به عنوان رقم مطلوب در سطح مزارع معرفی نمایند.
غلات نخستین گروه از گیاهانی بودند که مسیر شکارگری و گوشتخواران مطلق انسان را به سمت گیاهخواری تغییر دارند. گندم تقریباً نزد همه نژادها وتیره های آدمیبه عنوان گرامیترین و پر مصرفترین ماده غذایی بشر تا به امروز شناخته شده است. گندم مهمترین غله در جهان بوده و یکی از قدیمیترین و پرارزشترین گیاهان روی زمین به شمار میرود و (کریمی1356) گندم احتمالاّ یکی از اولین گیاهانی است که به وسیلة انسان زراعت شده و به همین دلیل مهمترین گیاه زراعتی به شمار میآید، زیرا زراعت آن از تمام گیاهان ساده تر تطابق آن در مناطق مختلف که دارای شرایط آب و هوایی متفاوتی میباشند، بیشتر از طرف دیگر غذای اولیه و اصلی اغلب مردم جهان را تشکیل میدهد. (خدابنده 1362)
گندم بیش از 20% از کالری جمعیت 6 میلیاردی جهان را تأمین میکند وتصور میشود که کاشت آن از هزاران سال پیش از میلاد مسیح در مصر باستان و بین النهرین رواج یافته است. گندم به دلیل فراوانی و ارزانی در الگوی غذای سه چهارم جمعیت جهان جایگاه مهمیداشته در ایران نیز سهم عمده ای از رژیم غذایی مردم را تشکیل میدهد. (کریمی1356).
کشت گندم به دلیل سازگاری فوق العاده آن با شرایط مختلف در نیمکرة شمالی تاعرض 60 درجه و در نیمکرةجنوبی تا 40 درجه متداول است.
بر اساس آمار و اطلاعات منتشر شد از سوی سازمان کشاورزی و خوارو بار جهانیFAO در سال 1997 سطح زیر کشت گندم 228 میلیون هکتار کل گندم تولیدی در جهان برابر 5/601 میلیون تن بوده و در بین کشورهای عمدة تولید کنندة گندم بیشترین عملکرد مربوط به کشورهای آلمان ، فرانسه و چینی و بیشترین سطح زیر کشت مربوط به کشورهای چین و هند و ایالات متحده میباشد. (معاونت برنامه ریزی و بودجه وزارت کشاورزی 1337).
ویژگیهای گیاهشناسی گندم :
گندم نباتی است یک ساله از شاخة گیاهان گلدار1، زیر شاخة نهاندانگان2، ردة تک لپه ایها3 ، راستة گلومیفلور4 ، تیرةگرونیان5 ، و جنس تریتیکوم6 .
ریشة گندم افشان است. ریشه های اصلی و فرعی از محل طوقه خارج شده و همقطر میباشند. ساقة آن مانند سایر غلات بندبند و تو خالی بوده و اصطلاحاّ از نوع ماشوره ای است. اغلب ارقام گندم علاوه بر ساقة اصلی دارای ساقه های ثانوی نیز هستند که پنجه نامیده میشوند. ساقة در فواصل معین به صورت گره بوده، توپر و مغزدار است. (برگها به تعداد 6 تا 10 عدد بطور متناوب و یک درمیان درطول ساقه و از محل گرهها خارج میشوند.) هربرگ از دو قسمت مشخص ینام و پهنک تشکیل شد است. ینام به منزلة دمبرگ بوده و ساقه را در فاصلة بین دو گره مانند غلافی در برمیگیرد.
گل آذین گندم از نوع سنبله است که در انتهای ساقة تشکیل میشود. سنبله دارای یک محور اصلی بوده و روی آن در محل گره ها، سنبلچهها بطور متقابل ایجاد میشوند . داخل هرکدام از سنبلچهها معمولاّ از سنبلچهها معمولاّ دو عدد دانه تشکیل میشود. دانة گندم بیضیی شکل بوده و طول آن بسته به رقم گندم از 6 تا 10 میلیمتر متغیراست.
مراحل رشدی گندم :
مراحل مختلف رشد ونموگندم از جوانه زدن بذر تا رسیدن دانه قابل تفکیک میباشند. بر حسب مورد، تقسیم بندیهای مختلفی توسط محققین انجام شده استکه مقیاس درج به اختصار توصیف میگردد:
جوانه زنی: در این مرحله بذر با جذب آب متورم شده، غلاف ریشه چه پوسته های بذر را شکافته وجوانة اولیه ریشه از جنین بذر خارج میشود. دو تا سه روزی پس از کاشت، غلاف برگ(Coleoptile ) بذر طویل شده و به تدریج سر از خاک بیرون میآورد. این مرحله با خارج شدن برگ از نوک کلئوپتیل خاتمه مییابد.
پنجه زنی: پس از جوانه زنی، طوقه تشکیل میشود. در ناحیة طوقه گرههای پنجه وجود دارند که از این گرهها، ساقههای فرعی گندم یا اصطلاحاّ پنجهها تولید میشوند. تعداد پنجهها بر حسب نوع رقم و شرایط رشدی، متفاوت است. در مقیاس درج اعداد از 1 تا5 مراحل مختلف پنجه زنی را نشان میدهند.
ساقه رفتن: با طویل شدن اولین ساقه شروع شده و تا ظهور زبانک(Ligule) برگ پرچم ادامه دارد. در این مرحله میان گرهها ظاهر شده و طویل میگرند. اعداد 6 تا 10 نشان دهندة مراحل ساقه رفتن میباشند.
خوشه رفتن: با خروج اولین ریشکها از غلاف برگ پرچم شروع شده و با ظهور کامل خوشه به اتمام میرسد. مراحل 1 – 10 تا 5 –10 پیشرفت خوشه دهی را در مقیاس درج نشان میدهد.
گلدهی: باخاتمه خوشه دهی ، رشد رویشی نیز به اتمام رسیده و رشد زایشی باگل کردن و دانه بستن دنبال میشود این مرحله با شمارة 5-10 مشخص میشود.
رسیدن: مرحلة 11 که در مقیاس رسیدن گندم را نشان میدهد، با تغیر رنگ ساقه معین میشود که از قسمت تحتانی شروع و به طرف سنبله ادامه مییابد. رسیدن دانه ها از سنبلچه های میانی شروع شده و در طرفین سنبله امتداد مییابد. دراین مرحله دانه گندم برای رسیدن کامل به حالتهای شیری، خمیری و… نیم سخت و سخت در میآید.چنانچه پس از گل کردن گندم ، مزرعه مصادف با خشکی یا بادزدگی شود، دانههای تولید شده چروکیده وکوچک بوده و قدرت جوانه زنی مطلوبی نخواهد داشت که به این حالت رسیدن اجباری میگویند.
زنگهای غلات
مقدمه:
زنگها از مخربترین و گسترده ترین بیماریهای غلات محسوب میشوند. آنها تقریباّ در تمام مناطقی که غلات کشت میشوند موجب خسارت روی محصول میشوند.در تمام مراحل رشدی (گیاهچه ای، پنجه زنی، ساقه رفتن، و گلدهی) امکان آلوده شدن گیاه وجود دارد.(Roelfs, et al, 1992 ) .
زنگها در تاریخ گیاهی اهمیت زیادی داشته زیرا که از زمانهای قدیم خسارت قابل توجهی را به مزارع گندم وارد کردهاند. شواهد قوی نشان میدهند که زنگها، همراه با میزبانهایشان طی زمانهای طولانی تکامل یافته اند.مطالعات دیرینه نشان میدهد که سرخسها از دورة کربونیفر توسط زنگها آلوده میشده اند ( مژدهی 1373 ).
سه نوع مختلف از بیماریهای زنگ در گندم ایجاد آلودگی مینماید که عبارتند از: زنگ ساقه یا زنگ سیاه، زنگ برگی یا زنگ قهوهای و زنگ نواری یا زنگ گلوم یازنگ زرد.
نام بیماری از نقطهها یانوارهای خشک، گرد مانند،سیاه، قرمز، یا زرد که از میان اپیدرم گیاه بیرون میزنند گرفته شده است. اندازه و رنگ و هالة دور جوشهای زنگ، انواع خاص آلودگی را مشخص میکند که بر اساس ارقام زراعی گندم، نژادهای زنگ دورههای مختلف متفاوتند. (Wiese, 1992 ) .
اهمیت زنگها :
از لحاظ تاریخی زنگها اهمیت بسیار داشته و در قدیمیترین اسناد کشت گندم ذکر شدهاند. ظرفیت زنگهای گندم در ایجاد اپیدمیهای گسترده کاملاً مستند است. میزان کاهش محصول گندم در امریکای شمالی در اثر خسارت زنگها سالانه بیش از یک میلیوم تن برآورد شده است.( Wiese,1992) .
برای بیشتر مناطق گندم کاری جهان آمارهای مشابهی میتوان ارائه داد. نیمان و همکاران (1342 ) میزان خسارت زنگ زرد رابالغ بر 5/4 درصد کل محصول گندم گزارش کردهاند. خسارت ناشی از اپیدمیزنگ زرد در سال 1372 بیش از 5/1 میلیون تن گندم تخمین زده شد ( Torabi et al., 1995).
زنگها احتمالاً بیش از هر بیماری و دیگردر مجموعه نوشتههای مربوط به بیماریهای گندم سهم دارند. اپیدمیهای زنگ قبل از گلدهی یا در دورة آن، زیان بارتر بوده و به ویژه آلودگیهای برگ پرچم و سنبله ، حتی اگر آلودگی در قسمتهای پایینی گیاه وجود نداشته باشد، آسیب رسان است. زنگ ها علاوه بر کاهش محصول، ارزش کاه آن مقاومت زمستانی را کاهش داده و بوتهها را مستعد پذیرش برخی بیماریهای دیگر میکند. زنگها مانند سفیدک پودری ، اپیدرم میزبان را تغییر داده تعرق و تنفس راافزایش و فتوسنتز را کاهش میدهند.زنگ ها به طور کلی قدرت و شادابی دانه و رشد ریشه را کاهش میدهند. بوتههای گندم مبتلا به زنگ چندان خوش خوراک نیستند و گهگاه مسمومیتی خفیف دردامها ایجاد میکنند. ( Wiese, 1991 ) .
تاریخچة زنگ ها :
ارسطو (Aristotle )( 322 – 384 قبل از میلاد) عقیده داشت که زنگها توسط بخارهای گرم تولید میشود و اشارهای به خسارت این بیماری و سالهائی که اپیدمیآن به وقوع پیوسته، نموده است.( Roeifs et al ,1992 ). در زمانهای قدیم خسارت ناشی از زنگ ها را دراثر خشم خدایان برای مجازات کشاورزان میدانستهاند.
Robbing رب النوع زنگ گندم بود که هر ساله در فصل بهار به پای آن مراسم مذهبی توأم با قربانی برپا میکردند. ( الهی نیا، 1373). کاوشهای باستان شناسی در فلسطین امروزی حاکی از وجود اوردیوسپورهای زنگ ساقه در 1300 سال قبل از میلاد است.(Roeifs,et al ,1992 ) .
گاد (Gadd) (1777) اولین کسی بود که زنگ زرد را توصیف نمود. اریکسون و هنینگ.
(Erikssan &Hennhng 1894 ) نشان دادند که زنگ نواری توسط یک عامل بیمار جداگانه ای ایجاد میگردد و آن را (Puccinia glumarum) نامگذاری کردند. هیلاندر و همکاران (Hylander et al.,1953 ) نام (P.Striiformis) را برای عامل بیماری انتخاب کردند. در ایران زنگ زرد گندم اولین بار در سال 1899 توسط ماگلوس (Maglos) گزارش شد.(بامدادیان،1362) در سال 1326 اسفندیاری آن را بطور سمیگزارش کرده است. (اسفندیاری، 1326)
زنگ قهوهای :
مقدمه:
زنگ قهوهای (leaf rust)که عامل آن درگندم ( puccinia recondita Rob exdesm fsp tritici) میباشد که یکی از مهمترین بیماریهای گندم است که گستردة جهانی دارد. نخستین مراکزی که بر روی زنگ قهوهای کار کردهاند. دانشگاههای Kansas,Purdae با مشارکت و همکاری وزارت کشاورزی ایلات متحدة امریکا و کانادا بودند. کارهای مهمیبر روی این بیماری در کشورهای: آرژانتین، استرالیا، برزیل ، مصر، آلمان، ایتالیا، هند، مکزیک، پرتقال، یوگوسلاوی صورت گرفته است، علاوه بر این کشورها معمولاً در چین، ایران، استرالیا، مراکش، هلند، پاکستان، و آفریقای جنوبی نیز کارهایی در این رابطه انجام میگیرد.