نگاهی به رشد اقتصادی و اشتغال در فرانسه
نگاهی به رشد اقتصادی و اشتغال در فرانسه ((۱.......................................................................................................... 2
نگاهی به رشد اقتصادی و اشتغال در فرانسه ((۲.......................................................................................................... 7
نگاهی به رشد اقتصادی و اشتغال در فرانسه ((۳.. 12
نگاهی به رشد اقتصادی و اشتغال در فرانسه ((۴.......................................................................................................... 18
نگاهی به رشد اقتصادی و اشتغال در فرانسه ( ۵وپایانی) 23
نگاهی به معماری جهان اسلام
واژه " بنا نهادن" به معنای بن بخشیدن ، پی نهادن و آفرینش دوباره بر اساس طرح واندیشه از قبل تعیین شده است. واژه آرشه تخنائومه یونانی که لاتینی شده آن آرشیتکت است خود ترکیب جالب توجهی از دو واژه " آرشه" ، به معنای بُن و منشا (وهمچنین پی افکندن بر اساس مبنا و اصلی مشخص و معلوم) و کلمه " تخنه " به معنی هنر می باشد.
تخنه ، ریشه ای هند و اروپایی دارد و از فعل " تیکتو" و" تخنائومه " به معنی آفرینش ِساختمند و ماهرانه است. هرچه بیشتر به وارسی واژه آرشی تکتونیکی یا آرشیتکت بپردازیم بیشتر به جامعیت معماری و پیوند های عمیق و نا گسستنی آن با هنر پی خواهیم برد: معماری با معنای آفریدن (وطبعا هنر) ، ساختن و پروردن خویشاونداست.
مارتین هیدگر[1][1]با تکیه بر همین معنای کهن هلنی ِ" پوئزی " poesy، واژه هنر را از جنس آفریدن ، فراآوردن ، فرآوردن ، فروردن و پروردن دانسته و گفته است که معماری از سنخ هنرهایی است که استعداد پروردن (نیروی آفرینشگری) انسان در آن به اوج جامعیت خود می رسد[2][2]. براین اساس می توان گفت که معماری ، بیشتر از هر هنری با فرهنگ انسانی مرتبط بوده و خواهدبود.
درتمدن اسلامی ما نیز واژه " بیت "علاوه بر اینکه به معنای شعراست به معنای برجهای فلکی نیز می باشد؛این همه مبین این حقیقت است که معماری از جامع ترین استعدادهای انسان در حسن ترکیب بخشی است.
مصالح مادی، ضرورتهای مرتبط با حیات انسانی وتدبیرهای هنری فنی، سه مولفه مهمی است که در کیفیت ایجاد ، آرایش و تشکل انداموار معماری سهم تعیین کننده دارد ؛ و " فضا "، "حجم " و"ایستایی " از عناصر بنیادین آن به شمار می رود.
معماری ؛ اجتماعیترین هنربشری است. به غیر از دوران گردآوری خوراک، حضور فضا، بنا و شهر از گذشته تا امروز و در آینده، لحظهای از زندگی روزمره آدمیان غایب نبوده و نخواهد بود. بشر، نیازمند فضایی است که او را در مقابل تأثیرات محیط محافظت نماید. این نیاز از ابتدای زندگی تا به امروز تغییر چندانی نداشته است. این فضای محافظ یا همان فضای معماری، مرکزی است که بر مبنای آن تمامی ارتباطات فضایی شکل می یابند و سنجیده میشوند. فضای معماری به بیانی ، مکان یا ظرفی است که در آن بخشی از فعالیتهای مربوط به زندگی بشر صورت میپذیرد. بنابراین فضای معماری با زندگی رابطهای ناگسستنی دارد. انسان ازهمان دمی که از رحم مادر جدا میشود، در فضایی جدید قرار می گیرد که همان فضای معماری است. انسان در فضای معماری زندگی میکند، به فضا فکر میکند و فضا را خلق مینماید. معماری هنر به نظم درآوردن فضاست وانسان تازمانی که افعال خود را منظم نکند و به زندگی خود نوعی سازمان نبخشد نمیتواند فضا را به نظم درآورد.
رابطه انسان با فضای معماری رابطهای روزمره است که بخش مهمی از زندگی او را در بر میگیرد. این رابطه پیچیدهتر از رابطه انسان با فضای هنری نقاشی و مجسمه سازی است، زیرا وی این فضا را از درون نیز تجربه میکند. از این رو بعد از قرنها، هنوز مسأله اصلی معماری، فضا ، زندگی و شیوه ارتباط بین این دو است. فضای معماری که اصلیترین وجه معماری است، از طریق اصلیترین جنبه زندگی یعنی " خلاقیت " ایجاد می شود. با اینکه فضای معماری به فضای زندگی انسانها مربوط است، ولی این ارتباط از قالب خاصی نتیجه نمیشود. فضای زندگی به صورت الگویی از پیش تعیین شده، در جهان ایدهآلها وجود ندارد، بلکه باید ایجاد شود و معمار مسؤول ایجاد آن است.
روح انسان تجربه هبوط و استقرار و سکونت را بیش از هر هنر دیگری در معماری احساس کرده است. این معماری است که در طول تاریخ همچون نمادی مادرانه انسان را در بر گرفته است و بنابراین با معنوی ترین عر صه های وجود بشر پیوند و قرابتی تمام عیار داشته است. همین جنبه های معنوی وشهودی معماری است که آن را با مدنیت انسان مرتبط و همداستان کرده است.
به نظر می رسد معماری در تعین بخشیدن جامع به روحیات مردم یک عصرو بیان نسبت انسان با عالم درون و بیرونش (هرچند نمادین و انتزاعی) تواناتر از هنرهای دیگر بوده و همچون آینه ای علاوه بر تجلی دادن نیازهای معنوی و مادی انسانها ، کیفیت و کمیت زیست آنها را با زبانی خاص نمایانده است.
شایدبارزترین جلوه معمارانه بشر، خانه وخانه سازی باشد: انسان پس از این که از غارها بیرون آمد و به زراعتگری پرداخت و از شکارچی سرگردان به کشاورزِمستقر تبدیل شد، به ایجاد خانه اندیشید. خانه برای آدمیان درطول عصرها و نسلهای متمادی، همیشه دربردارنده مفاهیمی بس والا و برین بوده است.
امامهمترازخانه متعارف ومعمول برای انسان، " خانه اعتقادات جمعی" وی بوده است که درقالب معابد ومساجد درطول تاریخ هنرخودنمایی می کند: همان خانه ای که بافطرت انسان تکلم می کند وخاطرات ازلی اش رابه اومتذکرمی شود. برای همین است که معماری درادیان همیشه جایگاه
نگاهی به طرح جامع نوسازی ناوگان حمل و نقل جاده ای
نگاهی به طرح جامع نوسازی ناوگان حمل و نقل جاده ای
بهره وری در حمل و نقل عمومی کالا
بر اساس وابسته بودن خدمات حمل ونقل به سایر صنایع، بهره وری در این بخش همپوشانی زیادی با سایر بخش های خدماتی و صنعتی داشته و تأثیرات متقابلی نیز بر عملکرد یکدیگر می گذارند که در این رهگذر می توان بهره وری در حمل ونقل را از دو بعد سخت افزاری و نرم افزاری مورد بررسی قرارداد.
از بعد نرم افزاری مواردی مانند: ترکیب بهینه ناوگان، افزایش کارکرد وسیله نقلیه، کاهش یک سربار و کاهش حمل ونقل مضاعف را میتوان مثال زد و از بعد سخت افزاری نیز گسترش شبکه راهها و تأسیسات زیربنایی حمل ونقل و نوسازی ناوگان، از اهم موارد است.
ترکیب بهینه ناوگان:
برای جابه جایی یک بار از مبدأ تا مقصد گزینه های زیادی به لحاظ نوع و ظرفیت وسیله نقلیه وجود دارد؛ با در نظر گرفتن انواع باری که در کل کشور جابه جا میشود باید طیف گسترده ای از انواع بارگیرها در دسترس باشند. سؤال اصلی دراین میان این است که از هر نوع بارگیر چه تعداد مورد نیاز است تا در عین اینکه بار سریع و ایمن به مقصد برسد، ارزانترین گزینه نیز انتخاب شده باشد. در واقع با اصلاح این موضوع کالای مورد نیاز برای جابه جایی با کیلومتر طی شده کمتری منتقل میشود.
به عبارت دیگر ضریب تن – کیلومتر در یک بازه زمانی مشخص پایین می آید. نتایج مستقیم این موضوع، تعدیل عرضه و تقاضا، کاهش مصرف سوخت، کاهش عوارض زیست محیطی و افزایش فعالان این بخش است.
افزایش کارکرد وسیله نقلیه:
به رغم اینکه ایران از موقعیت ژئواستراتژیکی کم نظیری برخوردار است لیکن کارکرد (بهره وری) سالانه وسایل نقلیه عمومی به ویژه در بخش حمل ونقل کالا از رقم پایین در مقایسه با کشورهای اروپایی برخوردار است.
اصلیترین دلیل این ادعا جدا بودن شخصیت حقوقی شرکت و مالک وسیله نقلیه است به عبارت دیگر وقتی یک شرکت حمل ونقل توان مدیریت بر وسایل نقلیه مشخص و مدت داری را در حوزه کاری آن شرکت نداشته باشد نمی توان رابطه مالک وسیله نقلیه با شرکت را به یک نوع رابطه همکاری دو شخصیت مستقل تعبیر کرد. برخی معتقدند اگر شرکت مالک وسایل نقلیه باشد مشکل فوق مرتفع میشود. عده ای نیز این راهکار را مانع ورود سرمایه های خرد به بخش دانسته و معتقدند روابط متصدیان حمل و نقل نیاز به بازنگری اساسی دارد.
در هرحال نباید از نظر دور داشت که فارغ از عامل انسانی، وسیله نقلیه سرمایه و پیش نیاز اساسی بخش حمل و نقل محسوب میشود.
درخصوص بهبود کارکرد وسیله نقلیه عوامل دیگری همچون ناوگان کارآمد و نیز تعاملات بین المللی کشورمان با دیگر کشورها به ویژه کشورهای همسایه مهم و تأثیرگذار است.
کاهش یک سربار:
بخشی از پدیده یک سربار به ضعف برنامه ریزی از سوی شرکت های حمل و نقل بر می گردد که آن هم به نوعی به مشکل عدم مدیریت شرکت ها روی ناوگان باز می گردد. لیکن در شرایط حاضر ضعف اطلاع رسانی و سیستم که رانندگان توسط آن از وجود مراکز بار در سطح کشور آگاهی یابند موضوع برجسته ای به حساب می آید.
یقینا بهره گیری از IT در این زمینه می تواند بسیار راه گشا باشد که در نهایت میتواند به یک شبکه واحد اطلاع رسانی منجر شود و رانندگان و شرکت ها می توانند با دسترسی به این شبکه از اطلاعات کالاهای آماده حمل آگاهی یابند.
کاهش حمل ونقل مضاعف: حمل و نقل مضاعف یعنی این که باری بنا به شرایطی از یک مبدا به مقصدی حمل و دو باره به مبدا مورد نیاز بازگردانده می شود.این پدیده به دو علت حاصل می شود؛ اول این که تمرکزامکانات در برخی شهرها به ناچار باعث می شود کالا تا زمان مصرف، برای نگهداری به آن شهر منتقل و در زمان مصرف دوباره بازگردانده شود. به عنوان مثال انتقال گندم برای انبار کردن در سیلوهای مخصوص از این نوع است.
در این زمینه کمبود امکانات زیربنایی جنبه سخت افزاری دارد اما عامل دوم به عنوان جنبه نرم افزاری،نارسایی سیستم توزیع است. بسیاری از کالاها بعد از تولید به شهرهای بزرگ، که مراکز تجاری به حساب می آیند، منتقل و از آنجا به شهرهای دیگر انتقال داده می شوند. هرچند که این پدیده ریشه در ساختار بازارهای سنتی دارد لیکن امروزه با فراگیرشدن گردش اطلاعات و ایجاد بازارهای مجازی تا حدود زیادی توانسته اند این نارسایی را برطرف کنند.
نوسازی ناوگان:
فرسوده بودن ناوگان، عوارض زیادی را هم به بخش حمل ونقل و هم به سایر بخش های صنعتی و خدماتی تحمیل می کند. ناوگان فرسوده هزینه های سوخت و نگهداری و تعمیرات را افزایش داده و بهره وری کاری نامناسب را در پی دارد و به لحاظ نبود استانداردهای مطلوب ازجمله عدم وجود سیستم های ایمنی، ترمز، تعلیق و همچنین بالا بودن شاخص آلایندگی، صدمات کوتاه مدت و بلندمدت عدیده ای را به جامعه تحمیل می کند.
یک خودروی باری فرسوده تقریبا دو برابر یک خودروی نوسوخت مصرف می کند. عوارض زیست محیطی که از جانب آلایندگی خودروهای فرسوده به وجود می آید سالیان متمادی در طبیعت و حتی جسم انسانها باقی می ماند. همچنین کارکرد سالانه یک خودروی فرسوده تقریبا یک سوم یک خودروی نو با استانداردهای معتبر است.
متأسفانه ناوگان باری کشور با میانگین سنی 9/ 17 از وضعیت مناسب برخوردار نیست و حدود 40 درصد ناوگان، بالای 25 سال عمر دارند. باتوجه به مطالب گفته شده نوسازی ناوگان در واقع یک راهکار اساسی برای جلوگیری از هزینه و زیان هایی است که به کشورمان تحمیل میشود واز این منظر یک ضرورت به حساب می آید.
نگاهی به علف های هرز و تاثیر انها بر روی گیاه برنج
توجه: این فایل میتواند هم به عنوان تحقیق و هم به عنوان مقاله مورد استفاده قرار گیرد
(قابل ویرایش و اماده پرینت)Wordفرمت :
تعداد صفحات:9
پاورپوینت بوروکراسی و توسعه در ایران ( نگاهی تاریخی – تطبیقی )
بخش نخست به مبانی نظری و مدلهای مدیریت دولتی تطبیقی پرداخته است که در مورد مفاهیم بوروکراسی و تحول در نظام اداری و سیاسی بحث می کند .
بخش دوم کتاب نگاهی تاریخی را به مدیریت دولتی دارد .
و در آخر بخش سوم مدیریت دولتی را در ایران معاصر مورد بررسی قرار می دهد .
بخش اول
مدیریت دولتی تطبیقی : مبانی نظری و الگوها
بوروکراسی مبنایی برای مقایسه
بسیاری از محققان سیاست تطبیقی، برای تحلیل نظام های سیاسی رویکرد کارکردی (وظیفه ای) غیر ساختاری را در اولویت قرار داده اند. تأکید بر رویکرد ساختاری در بررسی مدیریت دولتی تطبیقی به دلیل رجحان آن بر رویکرد کارکردی در بررسی نظام های سیاسی نیست بلکه این تصمیم بر این نظر استوار است که بوروکراسی به عنوان ساختاری سیاسی تخصصی در مقایسه با رویکرد کارکردی مبنای بهتری برای تحلیل های تطبیقی مدیریت دولتی است.
مفاهیم بوروکراسی
بوروکراسی از آن جهت که واژه ای مبهم و دردسرساز به نظر رسیده غالباً مورد انتقاد قرار گرفته است با این وجود بوروکراسی واژه ای است که نشان داده ماندنی است. در زبان عامیانه، بوروکراسی غالباً به عنوان یک «واژه نامطلوب» سیاسی به کار برده می شود.
گرایش غالب برای تعریف بوروکراسی تعریف آن بر مبنای ویژگی های مهم ساختاری سازمان است.
هال ابعاد چهارگانه بوروکراسی را به شرح زیر برشمرده است.
1- سلسله مراتب اختیار مشخص
2- تقسیم کار بر مبنای تخصص گرایی وظیفه
3- نظامی از رویه ها و دستورالعمل ها برای انجام کارها
4- نظام قانونی در برگیرنده حقوق و وظایف متصد یان مشاغل
کاملترین تعریف بر اساس این گرایش تعریف ویکتور تامسون است که ویژگیهای اصلی سازمان بوروکراتیک را وجود سلسله مراتب دقیق همراه با تقسیم کار بسیار مشخص می داند.
گرایش دوم تعریف بوروکراسی بر حسب ویژگیهای رفتاری است که بر این اساس، پاره ای از ویژگیهای رفتاری الگوی رفتار بوروکراتیک تلقی می شود. در خصوص اینکه کدام رفتار، نماد رفتار بوروکراتیک است، اختلاف نظرهای نسبتاً عمیقی وجود دارد. برای مثال فردریش بر ویژگی هایی نظیر عینیت، دقت و ثبات و مسئولیت تأکید می کند.
آیزین شتات از نوعی تعادل پویا سخن می راند که یک بوروکراسی در تعامل با محیطش ایجاد می کند.
مارکس می گوید سازمان بوروکراتیک، درون خود ویژگی هایی را پرورش می دهد که آن را از هدف اصلی اش دور می سازد. برخی از نقاط قوت آن پیوسته بوسیله نقاط ضعفی که از خواص ماهوی بوروکراسی نشأت می گیرد، مخدوش می شود.