بیماری شناسی گیاهان
بیماری شناسی یا phytopathology علمی است که با اثرات متقابل بین عوامل بیماریزا و میزبان و تعیین روشهای مبارزه با این عوامل می پردازد.
1- مطالعه عوامل بیماریزا و یا اختلال در گیاه
2- چگونگی توسعه در گیاه.
3- بررسی عکس العمل بین میزبان و عامل
4- راههای مبارزه با عامل بیماریزا.
اهمیت بیماریهای گیاهی :
بخاطر خسارتی که وارد می کنند دارای اهمیت هستند ، در سال 1845 کلیه مزارع ایرلند در اثر سفیدک دروغی یا سوختگی شاخ و برگ سیب زمینی از بین رفت و موجب قحطی و مرگ هزاران نفر شد.
2- باعث محدود کردن رشد گیاه در منطقه ای یا از بین رفتن کامل گیاه از یک منطقه می شود. (مرگ نارون هلندی Dutch elm disease)
3- پیشرفت صنایع وابسته به کنترل عوامل بیماریزا(کارخانه سم سازی- سازنده ماشی آلات سمپاشی)
4- استفاده از عوامل بیماریزا در صنایع پزشکی «سیخک غلات یا Ergot که روی گندم و جو و چاودار اسکلروت را ایجاد می کند. که از الکالوئید آن برای درمان قانقاریا و بیماریهای زنانه استفاده میشود.»
5- 16% از محصول دنیا را از بین می برند. مهمترین آن 1- زنگ غلات 2- سیاهک غلات3- Ergot غلات 4- سفیدک دروغی سیبزمین 5- لک قهوهای برنج 6- سوختگی برگ ذرت«بلایت ذرت».
از بییماریهای ویروسی مهم می توان به عوامل زیر اشاره کرد1- کوتولگی زرد جو 2- موزاییک نیشکر 4- زردی چغندر قند.
عوامل باکتریایی: شانکر مرکبات- آتشک سیب و گلابی
عوامل نماتدی: نماتد مواد گره ریشه – نماتد سیستی چغندر قند. نماتد طلایی سیب زمینی( در ایران قرنطینه می باشد.)
تاریخچه بیماریهای گیاهی:
تئوفراستوت سال 400 قبل از میلادی بیماریهای روی غلات و درختان مشاهده کردو در این زمینه مقاله نوشت.
رومیها برای مبارزه با زنگهای غلات در اوایل بهار نزد خدای Robigo می رفتند و دعا میکرند.
در سال 1729 آقای Michili پدر علم قارچشناسی گردهای روی گیاه را برداشت و روی گیاه دیگر ریخت و علائم مشابه را مشاهده کرد.
سال1734 کشیش انگلیسی (نیدهامNeed ham) نماتد گال گندم را توصیف کرد.
در سال 1775 آقای تیلتTillet روی گندم پودر سیاه رنگ را مشاهده کرد و آنرا در مورد گندمهای سالم آزمایش کرد و سیاهک را شناسایی کرد.
در سال 1858 آقای Kuehn که فردی مزرعه دار بود اولین کتاب را در زمینه بیماریهای گیاهی تالیف کرد.
سال 1861 آقای Debary بیماری سوختگی شاخ و برگ سیبزمینی را مطالعه کرد ٍ و بعنوان بنیانگذار علوم بیمارشناسی گیاهی شناخته شد.
ویروس موزاییک توتون( TMV)اولین بار توسط آقای میرMayer شناسایی شد وبعد آقای استنلیStanley عصاره گیاهی بیمار را استخراج کرد و ویروس را شناسی کرد.
در سال 1961 ژاپنیها ماده ای را از برنج استخراج کردند و آن را شبه میکو پلاسما Mycoplasma نامیدند. Mycoplasma Like Orgranism)یاM.L.O»( که در آوندهای آبکش دیده می شد و ژاپنی ها مشاهده کردند که با استفاده از آنتیباکتریهای قابل درمان بودند پس ساختاری شبیه باکتری ها داشتند و آنها را فیتوپلاسما نامیدند.
در سال 1971 ویروئیدها را از گیاهان استخراج کردند ( ویروئیدها RNAهستند و پوشش پروتئینی ندارند و فقط در گیاهان بیمازی زا هسند ، در حالی که ویروس DNA ، دورشتهای و پروتئیندارمی باشد)
طبقهبندی بیماریهای گیاهی:
می تواند با توجه به علائم بیماری در گیاه، اندام گیاهی مورد آلودگی، نوع گیاه، عامل بیماری «ویروسی ـ باکتری ـ نماتدی ـ بیماریهای عفونی یا مسری، غیر عفونی» تایین شود
1- بیماریهای عفونی یا مسری: Infecious diseases یا Biotic diseases که ناشی از قارچها، پریوکاریدها ، باکتریها» فیتوپلاسما، ویروسها، ویروئیدها، نماتدها، گیاهان گلدار و Protozoa
2- بیماریهای غیرعفونی و غیر مسری: infecious disease Non که متاثر از عوامل محیطی مثل گرما، سرما، نور، و PHخاک ، املاح خاک، عملیات زراعی نامناسب، کمبودهای خاک.
مفهوم بیماری در گیاه:
گیاهی سالم است که در فرآیند فتوسنتز گلوکز را سنتز میکند و در فرآیند تنفس آن را می سوزاند.
گیاه بیمار گیاهی است که در این خواص فیزیولوژیکی اش اختلال ایجاد شده است ،که عواملی که روی برگ هستند فتوسنتز را مختل می کنند و عوامل بیماریزا روی گل و میوه باعث اختلال در تولید مثل گیاه می شوند..
هر فرآیند غیر عادی که در اثر تحریک مدام عامل زنده«Pathogen » یا غیر زنده مشاهده شود.
که نتیجه اختلال ناشی از عوامل زنده را Plant disease و عوامل غیرزنده را Disorder می گویند.
تشخیص بیماری های گیاهی:
1- تشخیص این که آیا Pathogenعامل بیماری می باشد «مشاهده موجود زنده» .
2- ممکن است ناشی از شرایط محیط می باشد.
«ممکن است واریته های مختلف از گیاه در برابر شرایط محیط عکسی العمل متفاوتی داشته باشند. »
تشخیص Pathogen از روش کخ:
1- آن بیماری را روی دیگر گیاهان مزرعه مشاهده کنیم.
2- بیمارگر را بتوانیم از گیاه جدا کنیم.
3- باید پاتوژن راروی گیاهان سالم آزمایش کرد.
4- پس از تلقیح بیمارگر بر روی گیاه سالم باید اثرات مشابه مشاهده شود.
5- بتوانیم بیمارگر را مجدداً از گیاه بیمار استخراج کنیم«اثبات بیماریزایی»
بیمارگر های گیاهی:
میزبان ـ عامل بیماری زا ـ شرایط مساعد،سه عامل هستند که در تقابل باهم باعث ایجاد بیماری میشوند.
رابطه بین پاتوژن و میزبان را پارازیسیم میگویند.Parasitism .
هر پاتوژنی پارازیت هست ولی هر یارازیتی پاتوژن نیست. مثلا قارچ Endogone که به صورت پارازیت داخل گیاهان مرتعی وجود دارد پاتوژن نمیباشد.(یعنی باعث بیماری در گیاه نمی شود)
1- انگل اجباریBiothroph : مثل ویروس هاـ ویروتیدهاـ فیتوپلاسماـ نماتد باکتریهای سخت کشت Fastidies – بعضی قارچها
2- انگل غیر اجباری:( 1- ساپروفیت اختیاری facultative saprophyte. 2- پارازیت اختیاری facultative parasite)
3- ساپروفیت اجباری
ساپروفیت اختیاری facultative saprophyte: که بیشتر سعی میکنند به صورت انگل در روی موجود زنده فعالیت کند.
پارازیت اختیاری: facultative parasite بیشتر سعی میکند که ساپروفیت باشند اگر مواد غذایی نباشد پارازیت میشوند و معمولاً تولید توکسین می کنند که باعث مرگ سلول می شوند.
پارازیت های اجباری: یک رابط همزیستی با سلول برقرار میکنند(سلول را نمی کشند) چون زندگیشان وابسته به زندگی سلول است.
فرق بین پارازیت اختیاری و اجباری:
1- نوع تغذیه که در پارازیت های اجباری Biotroph و در اختیاری ها Necrotroph میباشد.
2- پارازیت های اجباری سلول را نمی کشند ولی پارازیت های اختیاری ابتدا سلول را می کشند و بعد تغذیه می کنند.
3- دامنه میزبانی درپارازیت های اختیاری وسیعتر بوده در حالی که در پارازیت های اجباری عمل اختصاصی میباشد.«قارچهای متکامل»
چرخه بیماری: Disease cycle:
1- مرحله برقراری تماس بین پاتوژن و میزبان «تلقیح» Inoculation : که بستگی به پاتوژن دارد مثلاً ویروس به طور کامل در تماس با گیاه خواهد بود در نماتدها اندام تغذیه ای و در گیاهان گلدارانگل بذر در تماس با میزبان خواهد بود و در قارچ ها هاگ یا هیف و ... می توان باشد.
به هر یک از واحد پاتوژن که با میزبان تماس برقرار میکند یک Propagule می گویند مثلاً یک دانه بذر گل انگل یک Propagule خواهد بود.
2- رخنه (نفوذ)Peneteration:
1-به شکل مستقیم: قارچها ـ نماتدها ـ گیاهان گل دار
2-به شکل غیرمستقیم: (1- روزنه طبیعی گیاهی یا جاهای که زخم شده 2- با کمک ناقلین، مثلاویروسها به کمک شته ها و زنجره هامنتقل می شوند)
3-عفونت: آلودگیInfection برقراری رابطه پاتولوژیکی بین عامل و میزبان که منجربه ظهور علائم در گیاه شود.
4- دوره نهفتگی یا کمون Latent periodیا Incubation period : مدت زمان بین ایجاد عفونت و ظهور علائم بیماری که هر چه طول این دوره کمتر باشد نشانه قدرت پاتوژن می باشد.
5- گسترش بیماری داخل میزبان(Invasion): پیشروی محل های پاتوژن در گیاه مختلف میباشد مثلاً پارازیتهای اجباری درون آوندهای آبکش که زنده هستند مستقر میشوند ودر آوندهای چوبی مرده پژمردگی های آوندی Vascular Wilt را باعث می شوند.
باکتریها معمولاً در فضاهای بین سلولی مستقر می شوند و یا پکتات کلیسم را حل میکند و فضا باز کنند.
پاتوژنهای سیستمیک مثل ویروسها که از طریق آوندها و یا سلولها در گیاه پخش میشوند که از طریق سلول به سلول کندتر است ولی اگر از طریق آوند آبکش وارد شوند سریعاً خود را به مریستمها راسی میرسانند و علائم از همین نقاط نمایان می شوند . قارچهایی که از طریق آوندهای چوی منتقل شوند سیستمیک هستند «قارچها نمی توان درون آوندهای آبکش منتقل شوند چون فشار اسمزی زیاد و شیره پرورده باعث می شود که هاگ آب را از دست دهد و دچار پلاسمولیز شود.»
6- مرحله تولید مثل پاتوژن: بسته به نوع پاتوژن متغییر می باشد مثلاً قارچ ها هم تولیدمثل جنسی دارند و هم غیرجنسی ـ باکتریها از طریق دو نیم شدن، ویروسها همانندسازی میکنند.
7- انتشار پاتوژن در مزرعه: Transmission یاDissemination: قارچها با باد و باران ـ ویروس ها به کمک ناقلین باکتریهایـ باد و باران – حشرات و.. منتقل می شوند.
8- زمستان گذرانی و تابستان گذرانی: over winteringو یا over summeringقارچها تولید اندم های مقاوم می کنند ویروس ها ویروئیدها درون بافت گیاهی خواهند ماند بعضی از ویروس ها در باقی مانده گیاهی هم می توانند زندگی کنند مثل TMV، برخی از ویروسها زمستان را درون بدن حشرات مثلاً زنجیرهها سپری می کنند.
نماتدها اغلب به صورت تخم ندرتاً به شکل لاروی در خاک می گذرانند.
چگونگی حمله پاتوژنها به گیاهان:
بیمارگر باید خود را به پرتوپلاست سلول برساند که احتیاج به ابزار دارد که نوع مکانیکی در نماتدها دیده می شود و در باکتریها ... به صورت شیمیایی دیواره سلولی را از بین میبرند و به پرتوپلاست میرسند
مثلاً آنزیم های قارچ ها یا آنزیم کوتینازدر باکتری ها باعث تجزیه کوتیکول می شود
. پکتات بین سلولی توسط پکتیناز نیز تجزیه می شود.
دیوار سلولی توسط سلولز و دیواره چوبی توسط لیگینیاز از بین می رود.
بعضی از قارچها تولید توکسین می کند که سریعاً سلول را میکشد و دو نوع هستند:
1- توکسین غیر اختصاصی برای میزبان. 2- توکسین اختصاصی برای میزبان .
هورمون : مثلاً با تولید هورمون اکسین توسط پاتوژن در گیاه گال ایجاد می شود و پاتوژن در آن منطقه فعالیت می کند. یا پاتوژن که تولید جیبرلین می کند «جیبرلین باعث جدا شدن برگ از گیاه در پاییز میشود.»
مکانیسم های دفاعی گیاه در برابر عوامل بیماریزا:
1- دفاعی قبل از حمله پاتوژنpassive :
الف- سدهای فیزیکی.ب) سد های شیمیایی
2- دفاعی بعد از حمله پاتوژنActive:
الف)فیزیکی. ب) شیمیایی
سدهای فیزیکی قبل از حمله پاتوژن در گیاه:
1- وجود موم در سطح اپیدرم «گلبرگ»
2- برخی از رقم های گیاهی دارای روزنه های کمتری در سطح برگ هستند.
3- بعضی از گیاهان دارای اپیدرم ضخیم تری هستند.
سد های شیمیایی قبل از حمله پاتوژن:
وجود برخی از مواد شیمیایی که خاصیت قارچ کشی دارند
«ترکیبات فنولی که در معرض هوا قهوه ای رنگ می شوند» که درون واکوئلهای خاصی در گیاه نگهداری می شوند
اسیدکلروژنیک که در پیاز قرمز وجود دارد باعث مقاومت این گیاه در مقابل عوامل بیماریزا میباشد.
سدهای فیزیکی پس از حمله پاتوژن در گیاه:
1- ساخته شدن لایه چوب پنبه جدید در مقابل پاتوژن «سیبزمینی های که موقع کشت نصف می کنیم بهتراست در دمای خاصی نگهداری شوند تا لایه چوب پنبه روی آن تشکیل شود و در مقابل پاتوژن های درون خاک مقاومتر باشند.»
2- ایجاد لایه های جدا شونده «در بیماری لکه غربالی که روی برگ گیاهان دو لپه ای تشکیل می شوند گیاه در اطراف این لکه ها لایهای جدا شونده میسازدـ ((گیاهان همیشه سبز))
3- تایلوز Tylose تورم سلولهای پارانشیم همراه آوندهای چوبی و نفوذ این سلولها درون آوندهای چوب و مسدودکردن آوند و ایجاد مانع در مقابل حرکت پاتوژن با جلوگیری از حرکت توکسین یاآنزیم تولیدشده در شیر پرورده «گیاهای که نصفشان سبزو نصف دیگرشان خشک است» تایلوزها ساختار سلولوزی دارند.
4- تولید صمغ (:(Gums بیشتر در گیاهان هسته داری تولید میشوند که با ورود به فضای بین سولی و اکسیده شدن در مقابل هوا باعث مسدود شدن مسیر حرکت پاتوژن میشود.
مکانیسمهای شیمیایی گیاه پس از حمله پاتوژن:
1- فیتو الکسینها، مواد سمی که در گیاه سالم به مقدار بسیار کم وجود دارند و یا اصلاً وجود ندارد و پس از حمله پاتوژن تولید آن درگیاه شدیداً افزایش می یابد،مثلا گیاه نخودفرنگی فیتوالکسینی به نام پیزاتین Pisatin میسازد یا گلایسولین Glyceollin در سویا، کپسیدولCaosidol در فلفل، درارقام مختلف فقط میزان و زمان تولید این مواد متفاوت است.
2- ترکیبات فنولی: پلی فنول در اثرآنزیم پلی فنل اکسید می شودبه کیوننها تبدیل میشود که بسیار سمی میباشد.
3- صمغ زدایی Detoxification : بعضی از گیاهان توکسین ایجاد شده توسط پاتوژن را تجزیه و اثر آن را خنثی میکند«اسیدفوزاریک که در برخی از ارقام پنبه و گوجه فرنگی به متیل فوزاریک تجزیه و میشود و قارچ فوزاریم دیگر برای گیاه بیماریزا نخواهد بود»
مصونیت اکتسابی (مقاومت القایی Induced Resistance): مشابه عمل واکسیناسیون در انسان میباشد با این نحو که برخی از مواد مکانیسم دفاعی گیا ه را روشن میکنند
ملکول پیام بر در این مکانیسم اغلب آسپرین است چون که اسید سالسلیک در سلولها که مورد حمله قرار گرفتهاندساخته شوداز طریقه سلولی با سلول دیگر یا آوند آبکش خودرا به دیگر سلولها میرساند»
مثلا گیاه Arabidopsis در مقابل اسید سالسلیک با دوزهای مختلف نسبتهای خاصی از سیستم دفاعیاش فعال شد.
علائم عمومی بیماریهای گیاهی:
علائمی که دراثر ظهورقابل رویت پاتوژن به وجودمیآیند«سفیدکهاMildew ـ زنگهاRusts ـ سیاهکها Bunts ـ زنگ سفیدـ سختینه
» تغییر رنگهاـ رشد غیر طبیعی گیاه
1- سختینه یا اسکلروت مختص قارچها بوده و اندازههای در حدود میلیمتر و سانتیمتردارد و برای حفظ قارچ در برابر شرایط نامساعد تولید میشود.
2- ترشحooze که مختص باکتریها میباشد«ترشحExudation» به صورت مواد لزج با ویسکوزیته بالا«باکتری وارد آوندگیاه شده و علامت خاصی هم روی گیاه دیده نمیشود یک لیوان آب مقطر را برمیداریم و قسمتی از گیا ه را میبریم و درون آن میگذاریم و خروج ماده را مشاهده میکنیم که نشانه وجود باکتری در گیاه میباشد»
3- تغییر رنگها: Etiolation
4- رشد غیر طبیعی اندام گیاهی : برخی از اندام گیاهی ممکن است رشدی غیر طبیعی پیدا بکنند
1ـ افزایش رشد 2ـ کاهش رشد
افزایش رشد: مثل گال ـ تومورـ زگیل(wart) «زگیل کوچکتر از گال»
که این افزایش میتواند ناشی از افزایش تعداد سلول « Hyperplasia» ویا افزایش حجم سلول (Hyper throphy) باشد. که بصورت گال ـ زگیل ـ تومورـ جاروی جادوگرWitches brome ( تعداد جوانههای جانبی زیاد و رشد آنها سریع میشود « ویروسها و فیتوپلاسماها») ریشه ریشیhairy root : (که تعداد ریشه زیادمیشود« نماتدها و ویروسها» ) ظاهر می شود.
کاهش رشد: 1ـ کاهش تعداد سلول(Hypoplasis)2ـ کاهش حجم سلول Hypothrophy :که به صورت کوتولگی Dwarf 2ـ کوتولگی Stunt که در یک اندام گیاه به وجود میآید«درگوجه»
3ـ کوتولگی Rossetingکه در اثر کاهش رشد میانگرههای به وجود میآید«
کوتولگی Nanism»
5- برگسانی Phyllody : تشکیل اندامهای رویشی مثل برگ در داخل اندامهای زایشی که ناشی از اختلال رشد می باشد
ویروسها و فیتوپلاسماها بیشتر عامل این نوع از بیماری ها هستند(بیماری رایج کنجد در ایران)
6- پژمردگی Wilting: وقتی که مسیر آوندها مسدود میشوند رخ میدهد که عامل آنها قارچهای آوندی و برخی از ویروسها می باشند
پژمردگی که از آبیاری نکردن به موقع به وجود میآید قابل برگشت میباشد.
7-لکه برگیها Leaf spot: توسط قارچهای هوا آزاد ـ برخی از ویروسها به وجود میآید که در نوع لکه غربالی برگ حالت سوراخ سوراخ پیدا میکند به دلیل لایه جدا شونده در اطراف لکه حاصل میشود«shot hole» لکه حالت نقطههای کوچک و سیاه داردspeck
8- Blightسوختگی شاخ و برگ یا آتشک: قهوهای شدن سریع برگهاـ جوانهها و شاخههای یکساله که صرف چند روز اتفاق میافتد که عامل آن اغلب باکترها و قارچها هستند.
9- Scald: تغییر رنگ بافتهای اپیدرمی روی برگ یا میوه معمولاً به صورت سطحی «کچلی»
Sun scald: آفتاب سوختگی که ناشی از تابش مستقیم خورشید به سطح گیاه میباشد
10- آب سوختگی «water soak» جمع شدن آب در فضای میان بافتی در اثر بارانهای شدید یا عوامل بیماریزا مثلاً باکتری ها که در نهایت لکههای نکروزی روی برگ دیده میشود.
آب سوختگی دراثر سرما هم میتواند ایجاد شود.
11- بلاستBlast:مرگ سریع غنچهها و جوانه باز نشده اغلب توسط باکتریها صورت میگیرد«بلاست مرکبات رایج در کشور»
12- آنتراکنوز Anthracnose: عبارت ا ست از زخمهای نکروز شده و فرو رفته در بافت گیاه که بیشتر روی شاخهها و ساقههای یکساله و گاهی هم روی میوهها ایجاد میشود. حاشیه این برگهابه وسیله بافت پینهای «کالوس» احاطه می شود . «ظاهراً زخم حالت فرو رفته دارد»
13- شانکرCanker: زخمها خیلی بزرگ از نوع آانتراکنوزاگر روی تنه یا ساقههای چند ساله باشد
درفصلهای گرم درخت فعالتر است و در سرما اگر باران یا رطوبت کافی باشدشانکر فعال میشود و از این نو و کهنه شدن زخم حالتی شبیه به سیکل تیر اندازی در جهت طولی میگیرند
14- کتابی شدن ساقه Stem fasciation ساقه از حالت استوانهای خارج میشود و حالت پهن به خود میگیرد.
15- گموز یا انگومکGummosis :پوسیدگی و قهوهای شدن محل طوقه که دراین محل صمغ ترشح می شود و اغلب ناشی از قارچها میباشد.
16- سبزآیی Virescence: گل سبزی، سبز شدن بافتهای که در حالت عادی کلروفیل ندارند و بیشتر در اثر ویروئیدها و فیتوپلاسماها ایجاد میشوند.
بیماریهای ناشی از رده ا’ا’میست
مقدمه:
قارچهای این رده در تولید مثل زئوسپرانژیوم و زئوسپور تولید میکنند.
اسپورهای تولید شده ممکن است بدون تولید زئوسپور جوانه زده نقش کنیدی را ایفا نمایند.
زئوسپورها تقریباً قلوهای شکل و دارای دو تاژک (پرورش در جلو، شلاقی در عقب) هستند.
از آمیزش اندام نر(آنتریدی) با اندام زایشی ماده( ا’ا’گون Oogonium) تخم اسپور با جداره ضخیم تشکیل میگردد.
طبقه بندی:
راستة پرنوسپورال:
1- خانواده پیتیاسه Pythiaceae
2- خانواده پرونوسپوراسهPeronosporaceae
3- خانوادة آلبوژیناسه Albuginaceae
الف)خانواده پی تیاسه:
قارچ های این خانواده در آب و خاک زندگی می کنند، گونه های خاکزی اغلب زندگی ساپروفیتی دارند و یا به قسمتهایی از گیاه که در مجاورت خاک قراردارند حمله کرده، ایجاد بیماری میکنند.
در این قارچ ها اسپورانژ بر شبیه هیف رویشی میباشد و یا رشد آن نامحدد است.
تولید زئوسپور در این خانواده عمومیت دارد.
دو جنس پی تیوم و فیتوفترا از جنس های مهم این خانواده هستند.
در جنس پیتیوم اسپورانژبر از هیف رویشی قابل تشخیص نیست ولی در جنس فیتوفتراسپورانژبر غالباً با داشتن برجستگیهای آمپولی از هیف رویشی قابل تشخیص میباشد.
بیماری مرگ گیاهچه: Damping off
این بیماری انتشار جهانی دارد و در غالب مناطق ایران نیز سبب پوسیدگی بذر، مرگ یا از پا افتادگی گیاهچه، پوسیدگی ریشه ساقه و پوسیدگی نرم اندام های ذخیره ای میشود.
علائم بیماری :
سبز نشدن بذر کاشته شده یا off Pre- emergence damping
. مرگ گیاهچه ممکن است پس از خروج از خاک صورت گیرد. off post- emergence damping
علائم پژمردگی، کوتولگی و یا مرگ قسمت های هوایی در گیاهان مسن تر دیده میشود.
میوه بسیاری از گیاهان نظیر خیار،کلم، سیب زمینی د ر موقع حمل و نقل و یا در انبار مورد حمله این قارچ قرار میگیرند، که سطح خارجی چنین میوه هایی از مسیسیلیوم قارچ به صورت پنبه پوشانده شده سطح داخل آنها آبکی می شود.
عامل بیماری
عامل بیماری مرگ گیاهچه قارچهای پی تیوم،فیتوفترا و بعضی از قارچهای خاکزی دیگر مانند فوزاریوم، اسکلروتیوم و رایزوکتونیا می باشند.
گونه Pythium debaryanum از جمله قارچهای عامل مرگ گیاهچه میباشد.
به صورت داخل سلولی فعالیت میکند و مکینه (هوستوریوم) تولید نمیکنند.
زیست شناسی:
قارچ زمستان را به صورت اَا’سپور (Oospore) در خاک یا بقایای گیاهی آلوده سپری میکند.
در حرات 18-10 درجه بهاری ا’ا’سپورها جوانه زده ، تولید لوله تندش (germ-tube) میکند.
زئوسپورها با از دست دادن تاژک و ایجاد دیوارة ضخیم تبدیل به کیست میشوند.
در اواخر فصل قارچ برای حفظ بقاء خود را از طریق تولید مثل جنسی ا’ا’سپور تولید می کند.
کنترل:
1- ضدعفونی بذر و پیاز با سمومی نظیر کاربوکسین و تیابندازول به نسبت دو در هزار .
2- ضدعفونی خاک گلدان یا خزانه چند روز قبل از کاشت با فرمالین به نسبت 2 درصد به طوری که تا عمق 10 سانتیمتر آن خیس شود.
3- کاهش دفعات آبیاری و کاشت بذر با فاصله کافی در خاک.
4- اجتناب از دادن کودازته به مقدار زیاد در خاک، شدت بیماری را کاهش می دهد.
بیماری سوختگی شاخ و برگ سیبزمینی و گوجهفرنگی:
در انگلیسی به Late blight و در بعضی منابع به سفیدک داخلی معروف است.
در سال 1830 مشاهده شد و در سال 1845 در اروپا ایالات متحده شیوع پیدا کرد.
این بیماری درسال 1845 منجربه قحطی در کشور ایرلندگردید.
در ایران علاوه بر گوجهفرنگی و سیبزمینی به بادمجان هم خسارت می زند.
علائم بیماری:
قارچ Phytophthora infestans عامل این بیماری است.
اسپورانژیوفور از روزنه های سطح زیرین برگ و یا عدسکهای غدة سیب زمینی خارج و منشعب می شود.
محل تشکیل اسپورانژها در طول بندها به صورت قسمت های متورم مشاهده میشود.
هیف این قارچ بر خلاف پیتیوم بینسلولی و دارای هوستوریوم بلند داسی شکل می باشد.
زیست شناسی:
زمستان را به صورت میسیلیوم در غدة سیب زمینی آلوده سپری میکند.
گیاه جوان از غده های آلوده تازه کشت شده یا باقی مانده از سال قبل آلوده می شود، اسپورانژها از روی برگهای آلوده نیز توسط باران منتشر شده وارد خاک میشوند.
برای تشکیل اسپورانژها رطوبت نسبی نزدیک به صدردصد و درجه حرارات 16 تا 22 درجه سانتیگراد بسیار مناسب است.
در حرارت بالای 30 درجه رشد قارچ در مزرعه متوقف میشود که اگر رطوبت نسبی کافی باشد از بین نمیرود.
کنترل:
1- جمعآوری و از بین بردن غذه هایی که پس از برداشت در زمین مانده اند.
2- شناسایی و کشت ارقام مقاوم
3- جمعآوری و از بین بردن شاخ و برگ سیبزمینی 2 تا 3 هفته قبل از برداشت به کمک علفکش ها یا به طریق مکانیکی
4- سم پاشی شاخ و برگ یک هفته قبل از ظهور بیماری با استفاده از مانب، واپام، کوپروایت،مانکوزب. غیره..
در صورت ظهور بیماری در مزرعه باید عمل سمپاشی چندبار تکرار شود.
5- مصرف کودهای فسفر ه اجتناب از مصرف بیش از حد کودهای ازته در کنترل بیماری موثرند.
بحران در بازارهای مالی غرب اواسط تابستان گذشته و با انتشار گزارشهایی در مورد دشواری برخی موسسات اعتباری فعال در بخش مسکن در آمریکا آغاز شد و در خلال ماه های بعد، در مشکلات سایر بخش های مالی ایالات متحده و شمار دیگری از کشورهای غربی انعکاس یافت.در خلال حدود یک دهه اخیر، فعالیت بنگاه های مالی ایالات متحده به شکلی گسترده با بخش ساختمان این کشور پیوند خورده بود و در حالیکه بهای مسکن رو به افزایش داشت، بسیاری از موسسات اعتباری، از جمله بانک ها و صندوق های وام مسکن، تسهیلات گسترده ای را در اختیار متقاضیان وام قرار می دادند. استدلالی که در پس رشد سریع اعتبار مسکن وجود داشت این بود که با توجه به افزایش سریع قیمت ساختمان، حتی اگر وام گیرنده به هر دلیل قادر به پرداخت اقساط و اصل وام نمی بود، موسسه وام دهنده می توانست طلب خود را از طریق تصرف و فروش ملک مورد معامله وصول کند.وضعیت مشابهی نیز در چند کشور دیگر، به خصوص بریتانیا، مشاهده می شد و اکثر موسسات اعتباری این کشور، با اتکا به رشد سریع بهای مسکن، آماده اعطای وام های سهل به متقاضیان بودند که به نوبه خود، به رشد تقاضا و در نتیجه، افزایش بیشتر بهای مسکن دامن می زد.همزمان، پائین بودن نرخ بهره، که دولت های غربی به خصوص آمریکا و بریتانیا به عنوان یک دستاورد عمده اقتصادی از آن یاد می کردند، مردم را به دریافت وام مسکن تشویق می کرد.رونق کم سابقه در بازار مسکن همچنین رشد پدیده جدیدی به نام “موسسات وام درجه دو مسکن” را به همراه آورد که هدف آنها، پرداخت وام به کسانی بود که، به دلایلی مانند نداشتن شغل ثابت یا پیشینه مالی مطلوب، از دریافت وام از موسسات معتبر مالی محروم مانده بودند.
همزمان، رشد سریع وام مسکن برای موسسات وام دهنده و کارکنان و واسطه های مرتبط با آنها منافع سرشاری را به همراه داشت زیرا اکثر آنان به صورت حق العمل کاری (کمیسیون) فعالیت می کردند و در نتیجه، عواید آنان با افزایش تعداد مشتریان بیشتر می شد.گفته شده است که بسیاری از این افراد در تلاش برای افزایش تعداد مشتریان خود و کسب درآمد بیشتر، به توانایی متقاضیان وام توجه چندانی نداشتند و به این ترتیب، مقدار قابل توجهی وام های پرخطر و در مواردی، به وضوح غیرقابل پرداخت را در اختیار متقاضیان قرار دادند.در همانحال، بسیاری از موسسات اعتباری نیز، با اتکا به توانایی مفروض افراد صاحب خانه، آنان را به دریافت وام تشویق می کردند و اعتقاد داشتند که وام گیرنده در نهایت قادر خواهد بود با فروش ملک خود، این وام ها را بپردازد.در حالیکه فعل و انفعالات وابسته به بازار مسکن سودهای کلان و درآمدهای سرشاری را به همراه داشت، مبنای آن را افزایش ظرفیت تولیدی جامعه تشکیل نمی داد بلکه صرفا از افزایش پولی ارزش مسکن ناشی می شد و به همین دلیل، برخی از کارشناسان از آن به عنوان “حباب مالی” یا رونق کاذب یاد کرده اند.حتی گروهی از ناظران در کشورهای اروپایی، که شرایط بازار و وام های مسکن در آنها متعادل تر از آمریکا و بریتانیا بود، این دو کشور را به تشویق “اقتصاد قمارخانه ای” متهم کرده اند.
اهمیت آبزیان
مقدمه
آبزیان از گذشته بعنوان غذای بسیار مهمی از حیث دارویی مطرح بوده است. در دهه های اخیر نیز با توجه به رشد روزافزون جمعیت و وجود سوء تغذیه در بسیاری از نقاط دنیا آبزیان می توانند در مقام تأمین پروتئین مصرفی مردم از جایگاه ویژه ای برخوردار باشند. غذای پر ارزش به غذایی گفته می شود که دارای مواد و عناصر غذایی لازم برای بدن و فاقد مواد غیر لازم و مضر باشد. غذاهای دریایی عملا جزء این گونه از غذاها به حساب می آیند زیرا علاوه بر داشتن اسیدهای آمینه ضروری و کافی محتوی انواع متعدد و مقادیر مناسبی از ویتامینها و مواد معدنی بوده و هر چه در رژیم غذایی انسان ماهی و سایر آبزیان بیشتر باشد بدلیل دریافت عناصر غذایی ضروری بیشتر، درصد ابتلاء به بسیاری از انواع بیماریها کاهش خواهد یافت.
ارزش غذایی جانوران آبزی و اثرات اعجاب آور اسیدهای چرب امگا-3 موجود در گوشت و روغن آبزیان، آنها را به عنوان غذای سلامتی در تمام دنیا شناسانده است به طوریکه امروزه در حدود 25 درصد از سهم پروتئین حیوانی کل جهان از آبزیان تامین می شود. آبزیان با دارا بودن بیشترین درصد پروتئین در مقایسه با گوشت قرمز (18 تا 24 درصد)، قابلیت هضم 96 درصد (به دلیل بافت پیوندی کمتر و فقدان الاستین)، اسیدهای چرب غیر اشباع ضروری مانند امگا 3 ، اسید آمینه های ضروری بدن مانند لیزین، ویتامین ها از جمله ویتامینهای محلول در چربی و مواد معدنی مهم به ویژه آهن، ید و کلسیم از نظر غذایی دارای ارزش بسیار بالایی هستند و در درمان بسیاری از بیماریهای گوارشی ، عروقی و... به عنوان دارو مطرح می باشند.
در مقابل میزان انرژی در گوشت ماهی در مقایسه با سایر انواع گوشتها بسیار کمتر است بنابراین عوارضی همچون چاقی ناشی از مصرف انرژی زیاد در استفاده از گوشت آبزیان بسیار کمرنگتر خواهد بود. اسیدهای چرب غیر اشباع موجود در گوشت آبزیان در تنظیم عمل سلولهای بدن، محافظت بدن در برابر تومورها، فشارهای عصبی، رسوب کلسترول در جداره رگهای خونی، ایجاد لخته خون و رشد غدد سرطانی، بهبود گردش خون مویرگی و کاهش فشار خون و ... مؤثر می باشد و به صورت کلی می توان گفت که گوشت آبزیان در تامین نیازهای روزانه پروتئین خانوار، سلامتی جامعه و پیشگیری از بیماری ها دارای اهمیت بسیار زیادی است لذا به منظور کاهش مشکلات و بیماریها لازم است اقدامات مؤثری جهت تشویق مردم به مصرف ماهی انجام گیرد و بایستی تلاش نمود تا آبزیان در جیره غذایی کلیه افراد جامعه تثبیت شوند.
سرانه مصرف آبزیان در دنیا
در مقایسه سهم سرانه مصرف آبزیان درکشورهای توسعه یافته و در حال توسعه اختلاف مصرف بین آنها بسیار زیاد می باشد. متوسط سرانه مصرف ماهی و سایر آبزیان در ایران کمتر از 8 کیلوگرم برای هر نفر در سال می باشد و این در حالیست که متوسط سرانه مصرف آبزیان در جهان 4/16 کیلوگرم می باشد
و این رقم در برخی کشورها نظیر ژاپن به طور میانگین در حدود 64 کیلوگرم ذکر شده است و همین امر باعث گسترش و پیشرفت چشمگیر صنایع شیلاتی اعم از تولید و بسته بندی آبزیان در کشور مذکور
و سایر کشورهای آسیای شرقی شده است بنابراین در کشور ایران نیز به منظور تقویت تولید و حمایت
از تولید کنندگان باید میزان مصرف و در نتیجه تقاضا را بالا برد نه میزان عرضه زیرا افزایش بی رویه عرضه باعث کاهش قیمت فروش و در نتیجه کاهش سود خالص پرورش دهندگان و در نهایت تولید خواهد شد. کارشناسان تغذیه میزان مصرف هفتگی ماهی را حداقل 200 تا 400 گرم توصیه می نمایند که در 2 تا 3 وعده غذایی هر هفته بایستی گنجانده شود.
میزان سرانه مصرف آبزیان در ایران در سالهای اخیر پیشرفت بسیار چشمگیری داشته است که دلیل آن وجود تبلیغات دولتی به ویژه تبلیغات سازمان شیلات و وزارت بهداشت ، افزایش تولید انواع ماهی ها به ویژه قزل آلا در سالهای اخیر و افزایش تنوع در عرضه و بسته بندی بوده است. در شهرهای غیر ساحلی ایران بیشترین مصرف ماهی مربوط به گونه قزل آلای رنگین کمان می باشد که دلیل آن بالا بودن تولید و عرضه قزل آلا، کم بودن نسبی قیمت آن در مقایسه با سایر ماهیها و همچنین ترویج جایگاههای زنده فروشی این ماهی می باشد که این عوامل توانسته اند در انگیزه و تصمیم خرید مصرف کنندگان موثر باشند.
با اینحال باید متذکر شد با وجود افزایش چشمگیر مصرف سرانه طی سالهای اخیر در کشور در مقایسه این مصرف با سرانه مصرف جهانی (4/16 کیلوگرم) رقم بدست آمده بسیار کم می باشد. محققین بسیاری
در مقایسه مصرف ماهی ایران با سایر کشورهای دنیا، ایران را از نظر مصرف گوشت ماهی فقیر معرفی نموده اند. مصرف ماهی در ایران حتی از کشورهای کم در آمد و فقیر نیز کمتر برآورد شده است بنابراین تهیه یک برنامه اصولی به منظور افزایش سرانه مصرف آبزیان در کشور ضروری می باشد. جدول شماره (1) میزان سرانه مصرف چند کشور دنیا را بر اساس گزارشات سازمان خوار و بار جهانی (FAO) نشان میدهد که با بررسی این جدول می توان به فقر مصرف ماهی در ایران پی برد.
جدول 1- میزان سرانه مصرف سالیانه چند کشور و منطقه دنیا در سال 2005
نام کشور | سرانه مصرف | نام کشور یا منطقه | سرانه مصرف |
فرانسه | 5/33 | غنا | 5/25 |
ژاپن | 7/64 | نیجریه | 8/9 |
ونزوئلا | 2/19 | آنگولا | 9/16 |
مصر | 7/14 | کشورهای توسعه یافته | 5/23 |
بنگلادش | 9/12 | کشورهای در حال توسعه | 5/14 |
مالزی | 6/60 | اتحادیه اروپا | 7/25 |
اهمیت روش مصرف ماهی
البته با تمام خواصی که برای آبزیان و امگا ۳ موجود در روغن ماهی ذکر گردید، حصول خواص فوق بستگی به عوامل متعدد دیگری نیز دارد. همانگونه که در مطالب گذشته نیز ذکر شد روغن ماهی بسیار حساس بوده و در اثر حرارت بالا سریعا اکسید می شود. تحقیقات نشان داده است که بهترین روشهای پخت ماهی به ترتیب روش بخارپز، آب پز و کبابی می باشند و کسانی که ماهی را به صورت سرخ شده مصرف می کنند از نظر ابتلا به عوارض قلبی و سایر بیماریها تفاوتی با افرادی که ماهی مصرف نمی کنند نداشته اند زیرا سرخ شدن ماهی در حرارت بالای روغن باعث از بین رفتن مواد غذایی مفید موجود در گوشت ماهی شده و از طرف دیگر خود روغن مصرف شده در عمل سرخ کردن عاملی برای افزایش خطر بروز سکته و چاقی مفرط می باشد علی رغم مشکلات ناشی از سرخ کردن ماهی، متاسفانه آمارهای بدست آمده حاکی از آن است که اکثر مردم کشورمان ماهی را به این روش مصرف می کنند که بایستی با آموزش و تبلیغات گسترده به ویژه از طریق رسانه ها فرهنگ روش پخت صحیح ماهی را ترویج نمود. در انتخاب گونه ماهی مورد مصرف باید تلاش نمود با توجه به وجود مواد مغذی متنوع و خواص ویژه هر گونه آبزی انوع مختلف آبزیان را به منظور دستیابی به مواد غذایی ضروری استفاده نمود.در نهایت باید تاکید کرد که ماهی غذای سلامتی است، اگر تازه باشد و به روش مناسب طبخ شود.
باور آبزی پروران عرضه ماهیان پرورشی روز به روز با تقاضای بیشتر مصرف کنند گان مواجه شده است.این امر طبیعی به نظر می رسد که مردم ، تولیدات بهداشتی با کیفیت استاندارد را می پسندند.امروزه علاوه بر بیماریهای عفونی ، باقیمانده های سموم کشاورزی،داروهای دامپزشکی ،فلزات سنگین ، مواد آلی
و غیر آلی نیز در آبزیان از چالشهای مطرح بوده و ضروری است که تولیدات شیلاتی از هر دو نظر اقتصادیو بهداشتی مد نظر قرار گیرند.در مزارع پرورشی ، در صورتی که خسارت ماهیان تلف شده ، هزینه درمانو کاهش میزان رشد ماهیانی که بعد از بیماری بهبود می یابند ، محاسبه شود منجر به افزایش قیمت تولیدو سود کم آبزی پروران می گردد.
ماهیان معمولا" در معرض عوامل بیماریزا و پاتوژن های بالقوه قرار دارند اما در بیماریهای آنها
یک ارتباط ساده بین پاتوژن ها و ماهی رخ نمی دهد ،بلکه در مزارع متراکم ، شرایط محیطی باعث استرسهای قابل توجه شده و ماهیان را به طیف وسیعی از پاتوژن ها حساس می نماید.در آبزی پروری ،
می توان با مدیریت مطلوب بهداشتی بسیاری از پاتوژن های بالقوه و بیماریهای عفونی را کنترل و موجبات ارتقاء بهداشتی تولیدات را فراهم نماییم .موفقیت در برنامه مدیریت بهداشتی آبزیان با پیشگیری از بیماریها آغاز شده و با اجرای اقدامات صحیح بهداشتی کامل می گردد. برنامه مدیریت بهداشتی می تواند در سراسر جهان برای تولید ماهیان سالم مورد استفاده قرار گیرد.
نظر به رشد سریع ماهیان پرورشی به عنوان یکی از بخشهای مهم تولید غذا مطرح بوده که با توسعه
و تکمیل آن می توان جانشینی مناسب برای ماهیان دریائی به حساب آورد. در سالهای اخیر میزان تولید ماهی و میگوی مزارع از نظر مقدار و ارزش افزایش یافته و با توجه به تولیدات جهانی که سالیانه نزدیک
به 10 میلیون تن تخمین زده می شود ، سهم تولیدات آبزی پروری کشورها کمی بیشتر از 12% کل تولید جهانی می باشد.اگر چه سهم تولیدات مزارع پرورشی پایین است، ولی اهمیت آن در مقایسه با تولیدات آبزیان سایر کشورها بسیار مهم قلمداد می گردد.ویژگی های منطقه ای ،فرهنگی و تاریخی هر کدام در اساس تولید و میزان توسعه آبزی پروری تاثیر داشته و از طرفی در سنتهای تاریخی مردم آسیا در امر پرورش ماهیان دارای جایگاه قابل توجهی می باشد.
در سالهای اخیر میزان تولید ماهیان پرورشی در اروپا افزایش چشمگیری داشته و برای مثال در کشورهایی نظیر نروژ و فرانسه با تولید زیاد (هر کدام 20% )، ایتالیا (16% )، اسپانیا(10%)، انگلستان(6.5%) ،هلند(6%) کل تولید اتحادیه اروپا را دارا می باشند.
پاورپوینت بررسی بوتولیسم
مقدمه
نوع و میزان خطری که حضور و رشد باکتری ها در مواد غذایی ایجاد می کند
متفاوت است و از این نظر باکتری ها را به سه گروه عمده تقسیم می کنند :
1- باکتری هایی که عفونت ها و مسمومیت های شدید و منجر به مرگ ایجاد می کنند
مانند کلستریدیوم بوتولینوم تیپ های F, E, B, A٬ سالمونلاتیفی و پاراتیفی٬ شیگلادیسانتری٬ بروسلاآبورتیس و مانند اینها.
2- باکتری هایی که عفونت ها و مسمومیت هایی با خطر متوسط ایجاد می کنند
مانند ویبریوپارا همولیتیکوس.
3- باکتری هایی که مسمومیت های خفیف ایجاد می کنند.
امتزاج پروتوپلاست و کاربرد آن در اصلاح نباتات
چکیده :
دورگ گیری سوماتیکی(somatic hybridization ) و امتزاج پروتوپلاست( Protoplast Fusion )درجنس ها وگونه هایی انجام می شود که تلاقی پذیری ندارند. اینکار به منظور دست کاری گونههای گیاهی و در جهت افزایش تنوع ژنتیکی و ایجاد صفات و یا گیاهان جدید و تولید سیبریدها استفاده میشود. این فنون با رفع محدویت تلاقیهای بینگونهای و بینجنسی از طریق کشت تخمک نارس یا بالغ(Invitro pollination )و با به کارگیری فنون نجات (یاکشت) جنین (embrio rescue) به عنوان مکمل روشهای اصلاح سنتی عمل نمایند. دورگ گیری سلولهای سوماتیکی یک فرآیند چند مرحله ای است که شامل جداسازی پروتوپلاستهای گونه های متفاوت، آمیختن پروتوپلاستهای حاصل از دو گونه متفاوت، و کلون کردن پروتوپلاستهای هیبرید مخلوط شده و تجدید نسل گیاهان هیبرید بارور حاصل از پروتوپلاستهای آمیخته است. از جمله صفاتی که در این روش برای انتقال مورد توجه هستند می توان تحمل به تنش های محیطی از قبیل سرما، شوری، خشکی، و مقاومت به آفات و بیماریها را نام برد. ایجاد دورگ گیری سوماتیکی به روش امتزاج پروتوپلاست در بیش از 30 گونه و12 جنس انجام شده است. پومیتو (Pomato) تنها گیاه جدیدی است که از طریق امتزاج پروتوپلاست گوجهفرنگی و سیبزمینی تولید شده است ولی هنوز بهره برداری کشاورزی ندارد.
واژه های کلیدی : دورگ گیری سوماتیکی، امتزاج پروتوپلاست، سیبرید، نجات جنین، پومیتو
مقدمه:
پروتوپلاست سلولی است که دیواره آن بطور کامل حذف شده است. امتزاج پروتوپلاست عبارت است از اخطلاط پروتوپلاستهای گیاهی (سلولهای عاری از دیواره سلولی) از سلولهای سماتیکی گونه های متفاوت و تجدید نسل گیاهان هیبرید حاصل از پروتوپلاست های مخلوط شده می باشد. اولین تلاش موفقیت آمیز در امتزاج پروتوپلاست گل اطلسی توسط پاور و همکارانش (Power et al, 1976 ) در انگلیس و نیز کارلسون و
همکارانش (Carlson et al, 1975 ) در آمریکا در تنباکو بود. بعد از جداسازی پروتوپلاست تنها مانع بین
سیتوپلاسم و محیط خارجی غشا پلاسما می باشد. فقدان دیواره سلولی باعث برقرار شدن تماس نزدیک غشا پلاسمایی دو یا چند پروتوپلاست می شود که این امکان تحت شرایط طبیعی وجود ندارد وقتی غشا پلاسمایی دو پروتوپلاست با هم تماس می یابند، تحت بعضی شرایط آنها همانند دوحباب صابون به همدیگر خواهند چسبید. بعداً اگرمحرک مناسبی برروی آنها اعمال شود بار دیگر مثل دو حباب صابون با یک دیگرامتزاج یافته و به صورت یک گوی احاطه شده با یک غشا در می آیند. امروزه توجه زیادی برای امتزاج پروتوپلاست به عنوان یک وسیله بهنژادی گیاهان صورت می گیرد. اگرچه نتایج مثبت در این زمینه جهت تولید گیاهان زراعی اصلاح شده خیلی نادراست ولی اشخاص زیادی امتزاج پروتوپلاست را یک وسیله مفید برای اصلاح گران می دانند که آنها می توانند با استفاده از این روش گونه های ناسازگار جنسی را با هم تلاقی داده وصفات هسته ای و سیتوپلاسمی را منتقل نمایند. امتزاج پروتوپلاست را می توان برای تلاقی درون گونه ای، درون جنسی و بین جنسی به کار برد. امتزاج پروتوپلاست ابزاری در جهت نیل به توارث فرا جنسی ژنوم های اندامکی هر دو والد به شمار می رود. در فراورده های الحاقی که هسته ها، پلاستها و میتوکندری های هردو والد در یک سلول حضور دارند، اجتماع تازه ای از هسته یک گونه و اندامکهای یک گونه دور پدید می آید. از طرفی نیز اثرات متقابل درسطح DNA بین ژنومهای اندامکی موجبات خلق ژنوم های جدید موردعلاقه در اصلاح نباتات می شود. امتزاج پروتوپلاست و دورگ گیری سوماتیکی درجنس ها وگونههایی انجام میشود که تلاقی پذیری ندارند. اینکار به منظور دست کاری گونههای گیاهی و درجهت افزایش تنوع ژنتیکی و ایجاد صفات و یا گیاهان جدیدو تولید سیبریدها (دورگهای سیتوپلاسمی) استفاده میشود. با توجه به اینکه امتزاج پروتوپلاست برای آمیزش گونه هایی که نمی توان به صورت جنسی تلاقی یابند استفاده می شود، لذا امتزاج پروتوپلاست را دورگ گیری شبه جنسی(parasexual hybridization ) نیز نام گذاری کرده اند. این فنون با رفع محدویت تلاقیهای بینگونهای و بینجنسی از طریق کشت تخمک نارس یا بالغ(Invitro pollination )و با به کارگیری فنون نجات (یاکشت) جنین(embrio rescue) به عنوان مکمل روشهای اصلاح سنتی عمل نمایند. پومیتو (Pomato) تنها گیاه جدیدی است که از طریق امتزاج پروتوپلاست گوجهفرنگی و سیبزمینی تولید شده است ولی هنوز بهره برداری کشاورزی ندارد.
پاورپوینت آشنایی با قوانین دیوان عدالت اداری
الف) آئین دادرسی در دیوان عدالت اداری
ب ) اعادة دادرسی
ج) ورود ثالث، جلب ثالث، اعتراض ثالث
د ) آرای صادره از دیوان قطعی است
هـ ) شرایط موضوع شکایت
و) آرایی که شهر شعب دیوان عدالت صادر میشود.
ز) آرایی که از هیأت عمومی دیوان صادر میشود.
ح) آرایی که از شعب تشخیص صادر میشود.
گفتار چهارم – مسئولیت دولت و اشخاص و جبران خسارات
گفتار پنجم – کیفیت اجرای احکام دیوان عدالت اداری مبنی بر نقض آراء مراجع اداری و شعبه قضایی
گفتار ششم – نکاتی در خصوص دیوان
فهرست مطالب :
گفتار اول : آشنایی با سابقة دیوان عدالت اداری و تشکیلات آن
الف) سابقة تاریخی
ب) تشکیلات دیوان
گفتار دوم : صلاحیت و اختیارات دیوان
مبحث اول : موارد و صلاحیت دیو ان عدالت اداری بر مبنای آرای هیأت عمومی دیوان و آرای نصب دیوانعالی کشور ریاست عمومی دیوانعالی کشور
مبحث دوم : موارد عدم صلاحیت دیوان عدالت بر مبنای
آرای هیأت عمومی دیوان عدالت اداری آرای دیوانعالی کشور و آرای وحدت رویه دیوانعالی کشور
مبحث اول : ترتیب رسیدگی
مبحث دوم : آئین دادرسی در دیوان عدالت اداری
آفات مرکبات
شپشک آرد آلود جنوب Nipaecoccus viridishom
در نواحی گرم و خشک خسارت بالایی ایجاد می کند ، دارای بدنی با رنگ قرمز تیره و به صورت بیضوی شکل ، زنده زا و در حدود 250 پوره تولید می کند ، هر نسل 50 روز زندگی می کند و این حشره چند نسلی بوده و در آب و هوای معتدله بی وقفه تولید مثل می کند.بر روی درخت لیمو ترش خسارت بسیار زیاد و جبران ناپذیری وارد می نماید.
دارای بیش از چهار نسل در سال
روش مبارزه :
رها سازی کفشدوزک از گونه Cryptoleamus coccinellidae
سپر دار زرد شرقی مر کبات Aonidiella orientalis
در مناطق گرمسیر بوده ، و علاوه بر مرکبات به گیاهان علفی و درختچه های مثمر و غیر مثمر نیز حمله می کند.لیمو شیرین حساسترین و لیمو ترش نیمه حساس و ترنج ، نارنگی ، پرتقال و نارنج مقاوم می باشند. بیشتر روی برگ و میوه دیده شده و در دمای مناسب بسیار خسارت زا و در دمای زیر صفر فاقد فعالیت می باشد. دمای مناسب معمولاً وابسته به منطقه از اوایل فروردین تا اواخر فروردین می باشد.
نسل اول و دوم روی برگ ، و نسل سوم ، چهارم و پنجم روی میوه ها
زمستان گذرانی بهصورت ماده های کامل بر روی گل و میوه
روش مبارزه :
1 – مراحل اول پورگی زنبور پارازیتوئید Encarsia aurantii
2 – کفشدوزک شکار چی
معمولاً این آفت توسط دشمنان طبیعی به خوبی مهار می شود و نیازی به سموم شیمیایی نمی باشد ، هر چند وجود دشمنان طبیعی در منطقه مستلزم فراهم آوردن منطقه ای عاری از سموم شیمیایی و دارای ظرفیت های بالا جهت زندگی این حشرات مفید و تولید مثل آنان می باشد.
سایر شپشک های زیان آور :
شپشک استرلیایی
نام علمی : Icerya purchasi
خسارت :
حشره ای پلی فاز است که علاوه بر مرکبات به درختان زینتی مثل اقاقیا و طاووسی حمله می کند قدرت زاد و ولد سریع دارد. پوره سن اول به سرعت منتشر شده و خسارت آن به علت تغذیه شدید پوره ها و حشرات کامل از شیره گیاهی میباشد که با ترشح فراوان عسلک همراه است .
شناسایی :
ماده بالغ 4 تا 5 میلیمتر زرد یا نارنجی یا قهوه ای یا قرمز که معمولا تمام یا قسمتی از بدن از مواد مومی زرد رنگ پوشیده شده است .دارای کیسه تخمی برابر با 5/1 تا 2 برابر طول بدن در انتهای بدن است . در این کیسه 500 تا 2000 تخم وجود دارد و در این گونه افراد نر بندرت دیده می شود.
زمستان گذرانی :
ماده کامل و پوره (سن دو و سه )
پوره ها اطراف رگبرگ اصلی وزیر برگ و حشرات بالغ روی شاخه ها بیشتر دیده می شوند .*
نسل :
در منطقه جهرم 3 تا 4 نسل دارد.
مبارزه :
.لارو کفشدوزک استرالیایی از تمام حالات این شپشک تغذیه میکند: novius cardinalis
سپردار قهوه ای مرکبات
Chrysomphalus dictyospermi
این حشره از مهمترین آفات مرکبات در ایران است و علاوه بر انواع مرکبات به عده زیادی از گیاهان همیشه سبز از جمله چای ، شمشاد ، نخل ، برگ نو و حتی توت هم خسارت وارد می کنند.با توجه به سابقه درختان شمشاد در شمال ایران ، به نظر می رسد که این آفت از قرن ها پیش در ایران وجود داشته است. این آفت همراه با میوه و نهال های مرکبات به سایر نقاط کشور از جمله به تهران نیز راه یافته است . ولی فقط در گل خانه ها توانسته است مستقر گردد و در محیط آزاد ظاهراً به دلیل خشکی هوا و کمبود رطوبت نسبی نمی تواند بطور مدام فعال باشد.در سواحل دریای خزر این حشره در اکثر مناطق حتی گرگان دیده می شود.
مشخصات و بیولوژی :
سپر حشره ماده کامل ، بقطر 2 میلی متر ، مدور و در وسط کمی برجسته است ، رنگ سپر قهوه ای و در حاشیه خاکستری به نظر می رسد.جلد لاروی مرکزی و به رنگ قهوه ای روشن است.سپر پوره ها تیره تیره به نظر می رسند.سپر حشرات کوچک ، بیضی شکل و جلد لاروی کناریست ، حشره ماده کامل زرد رنگ و گلابی شکل است . L1 و L2 کاملاً مشخص و در قسمت خارج دارای یک دندانه کوچک می باشند.بین L1 ها و نیز بین L2L1 دو شانه نسبتاً بلند و با دندانه های مشخص دیده می شود.پارافیز ها به تعداد پنج جفت کیتینی و کشیده می باشند.روی L2 و L4 زائده های برگی شکل و دندانه دار به تعداد دو جفت در هر طرف دیده می شود.غده شاخکی در انتها دارای یک فرورفتگی است و یک موی حسی نسبتاً بلند در کنار آن دیده می شود.معمولاً این حشره از نظر مشابهت ممکن است با سپردار زرد یا قرمز اشتباه شود.ولی فرم گلابی شکل بدن حشره ماده در مقایسه با فرم قلوه ای شکل گونه های فوق الذکر تشخیص را آسان می سازد.سپردار قهوه ای مرکبات زمستان را به صورت پوره های سن 1 و 2 به سر میبرد.حشرات ماده در بهار به فعالیت خود ادامه داده و در اردیبهشت ماه شروع به تخم ریزی می کنند.گفته می شود این آفت هم به صورت پارتنوژنز و هم به صورت دو جنسی تولید مثل میکند.هر حشره ماده ممکن است تا 200 تخم بگذارد.تخم ها نارنجی رنگ ، کشیده و بطور مجتمع در زیر سپر حشره ماده دیده می شود.دوره انکوباسیون نسبتاً کوتاه و بندرت از یک یا دو روز تجاوز میکند.پوره ها زرد روشن ، پولک مانند و بیضی کشیده هستند که دارای شاخک وسه جفت پا می باشند.به علاوه سطح بدن آنها از موهای پراکنده پوشیده شده است.این حشرات پس از خروج از تخم در جستجوی محل مناسب برای تغذیه در سطح میوه و برگ حرکت میکنند و در اولین فرصت خرطوم خود را در نسج برگ فرو کرده و برای همیشه ثابت می مانند.پورها در این مرحله به سادگی به وسیله جریان هوا و یا به وسیله چسبیدن به بدن پرندگان و احیاناً حشرات گرده افشان بر روی درختان دیگر انتقال پیدا می کنند و گاهی به مسافت های خیلی دور برده می شوند.بدیهی است که میوه های آلوده ، پیوندک و نهال های پیوندی نیز در انتشار این آفت اثر قابل توجهی دارند.سپردار قهوهای مرکبات بیشتر بر روی برگ و میوه تمرکز دارد ولی روی سرشاخه ها و تنه به ندرت دیده می شود.در شرایط شمال ایران دوره زندگی یک نسل از این آفت 65 تا 70 روز است و قادر است 3 تا 4 نسل ایجاد کند.عمده خسارت این آفت مربوط به نسل های دوم و سوم می باشد.سپردار قهوه ای مرکبات نسبت به کمبود رطوبت و سرما به شدت حساس است و به همین لحاظ به ندرت در خارج از مناطق نیمه گرمسیری مرطوب می تواند بطور طبیعی زندگی کند.
دشمنان طبیعی :
کفشدوزک نقاب دار دولکه ای Chilocorus bipustulatus از پرداتور های مفید و موثر در کاهش جمعیت این آفت می باشند.حشرات کامل این کفشدوزک به فراوانی از حالات مختلف سپردار قهوه ای و سایر سپردار ها تغذیه می کنند.
در بین حشرات انگل ، زنبور های خانواده Eulophidae از اهمیت قابل توجه ای برخوردارند.Aphythis chrysomphali ، به خصوص زیر گونه mazandranica درکنترل جمعیت این آفت بسیار موثراند.بغیر از گونه مذکور A.maculicornis ، Prospaltella ، Aspidiotiphagus citrina در تقلیل جمعیت این آفت دارای اهمیت قابل توجه ای میباشند.
بعلاوه Fusuriume juruanum از میکروارگانیسم هایی است که این حشزه را پارازیته می کند.گونه دیگری که در غرب هندوستان و ایالات متحده آمریکا و بعضی دیگر از مناطق دنیا انتشار دارد Selenaspidus aticulatus می باشد که به سپردار قهوه ای بسیار شباهت دارد.در این گونه سر سینه از شکم به نحوه بارزی جداست.گفته می شود که منشاء آن از آفریقا بوده است .این گونه در ایران وجود ندارد.
کنترل شیمیایی:
مبارزه شیمیایی باید زمانی باشد که شپشک در مرحله Crawler باشد و 75% پورههای از زیر سپر خارج شده باشند.
1) آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% به نسبت 2 در هزار
2) اتیون EC47% به نسبت 1/5 درهزار
3) اتریمفوس(اکامت) EC50% به نسبت 1در هزار
4) کلرپیریفوس(دورسبان) EC40.8%به نسبت 1/5- 1 درهزار
5) روغن امولسیون شونده O 80% به نسبت 0.5 درصد
مبارزه زمستانه: این مبارزه اغلب در مورد گونههایی عمل میشود که حشره به صورت پوره و یا حشره کامل میباشد. این روش در مورد شپشکهای زیر خانواده Lecaninae که دارای بدن بدون محافظ میباشند خیلی مؤثر است (مانند شپشک سیاه زیتون). سمپاشی زمستانه اواخر زمستان به صورت روغنپاشی سموم روغنی (Volk) پس از سپری شدن اوج سرمای زمستان و قبل از بیداری درختان انجام میشود (روغنهای زمستانه دارای هیدروکربن اشباع کمتری هستند).
مبارزه شیمیایی با شپشک های مرکبات:
فرمول سم حاوی:
مالاتیون امولسیون 60% یا اتیون امولسیون 47% 200 سی سی
دیتان یا زینب 200 سی سی
تریون یا تترادیفون 200 سی سی
روغن ولک یا سیترول 1 لیتر
2 نوبت سمپاشی در طول سال :
1- اوایل تابستان ( بعد از گلدهی و شروع رشد میوه)
2- اواخر تابستان (اواخر شهریور ماه)
قتل نفس
چکیده
هر چند مطالعات خودکشی، معمولاً سه پدیدهی مهم: افکار خودکشی، اقدام به خودکشی و خودکشی موفق را بررسی میکنند، نظر به این که در دهه گذشته تفکیک اصطلاحات کاربردی و پژوهشی در خودکشی گرایی، منجر به سنجش دقیقتر این حوزه در کار بالینی و افزایش توجه روزافزون به حیطههای دیگر خودکشی (مانند پیشگیری و درمان) شده است،
خودکشی از آسیب های مهم فردی و اجتماعی است که به طور متوسط در میان معتادان و بیماران روانی بیشتر است .فرد خودکش بر این باور است که در زندگی به اهداف و امیال خود نرسیده است و زندگی مفهوم خود را از دست داده است ومرگ بهترازآن قلمداد می شود.
واژگان کلیدی:
خودکشی گریز گرایانه ، اسکیرول ، تجانس ، افسردگی ، Depression، Suicide
مقدمه
خودکشی در لغت نامه ی دهخدا به معنای " خود را به وسیله ای کشتن ، انتحار ، کار زیاد کردن ، کوشش بسیار " آمده است.
امیل دورکیم (1917-1858) دراثر معروف خود به نام خودکشی آن را پدیده ای اجتماعی به شمار آورده و چنین تعریف می کند :
"خودکشی عبارت است ازهرنوع مرگی که نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم کردار منفی یا مثبت خود قربانی است که می بایست چنان نتیجه ای به بار آورد ."
هم چنین می توان به تعریف دشه اشاره کرد که می گوید : " اقدامی معمولاً از روی آگاهی برای سر به نیست کردن خود به آن ترتیب که مرگ هدف یا وسیله باشد ."
آشیل دلماس نیز خودکشی را عبارت می داند از " عملی که به وسیله ی شخص برای معدوم ساختن خود انجام می دهد ، در حالی که اختیار مرگ و زندگی در حیطه قدرت اوست و از لحاظ اخلاقی موظف به انجام این عمل نمی باشد . "
مین جر روانشناس ، میل به مرگ را نزد فرد خودکش آرامشی می داند که دراثر تنشهای جامعه - محدودیت های اجتماعی واخلاق ،که توانسته مانع ازرهاشدن انرژی پرخاشگری و جنسی فرد شود ودر نهایت فشار داخلی پدید می آورد - به آن دست پیدا کرده است.
ژان باچلر در کتاب خودکشی خود در مورد خودکشی گریز کرایانه می نویسد که " انسان با خودکشی کردن سعی می کند از روبرو شدن با شرایط غیر قابل تحمل زندگی فرار کند." به عبارت دیگر وی خودکشی را خروج از شرایط نامساعد ودشوار زندگی می داند .
پس در مجموع می توان نتیجه گرفت که خودکشی عملی است آگاهانه و کاملاً ارادی که فرد برای پایان دادن به زندگی خویش انجام می دهد .Suicide به معنی خودکشی دال بر همین عمل است که دفونتن اولین بار آن را به کار برد ؛ به اعتقاد " ریمون آرون" کردار مثبت مثل عمل فردی که برای خاتمه دادن به زندگی گلوله ای درشقیقه اش خالی می کند و کردارمنفی عمل فردی است که خانه درحال سوختن را ترک نمی کند . فردی که اقدام به خودکشی می کند از نتیجه عمل خود آگاهی دارد و این مهم ترین مسئله در تشریح و تبیین پدیده خودکشی است. برخی مانند ارسطو خودکشی به منظور فداکاری( دگرخواهانه) را خودکشی محسوب نمی کنند ؛ ارسطو خودکشی را عملی برای معدوم ساختن فرد توسط خودش می داند که" به منظور فداکاری نمی باشد
،یعنی فرد برای قربانی شدن به انتحار دست نمی زند ". اما اسکیرول که دورکیم در کتاب خودکشی به نظر وی اشاره کرده نظری عکس نظریات یاد شده دارد ، اسکیرول معتقد است که "در خودکشی تمام خصوصیات دیوانگی دیده می شود ." او با استناد به این نظر نتیجه می گیرد که خودکشی عملی غیر ارادی است و نباید تحت پیگرد قانونی قرار بگیرد .
دانامردیث لیزاردی در رساله ی دکترای خود معتقد است که اگرچه بسیاری از تحقیقات نشان دهندی این است که اکثر افرادی که اقدام به خودکشی می کنند ،ذهن بیمار دارند اما این نظریات را نمی توان به همه ی بیماران روانی تعمیم دادو معتقد بود که آنها در طول بیماری خود حتماً یک بار به خودکشی اقدام می کنند. انستیتو ملی بهداشت روانی امریکا "خودکشی را تلاشی آگاهانه برای خاتمه دادن به زندگی شخصی توسط خودش می باشد که ممکن است این تلاش به اقدام تلاشی فقط به شکل احساسی در فرد بماند .
بررسی نظری خودکش
پدیده خودکشی که ازعوارض مهم دنیای صنعتی عصرحاضراست بیشترمتأثر از نا به سامانی ها ،اختلال های روانی و نابرابری های اجتماعی است . دورکیم درکتاب " تقسیم کار " خود براین اعتقاد است که " خودکشی همراه با تمدن ظاهر می شود و یا حداقل آن چه به شکل خودکشی در جوامع فروتر ملاحظه می شود ، خصوصیات ویژه ای دارد ..." .
در سال 1737 دفونتن برای نخستین بار کلمه Suicideدرفرانسه به کار برد که بعداً آکادمی علوم فرانسه در سال 1762 آن را پذیرفت .
باتاموردراثر خود "جامعه شناسی" ،آورده است که دورکیم درتحقیق خود قصد آن داشته که بین میزان خودکشی و درجه ی پیوستگی افراد درگروه های اجتماعی (همبستگی و انسجام اجتماعی) رابطه برقرارکند ومعتقد است که هدف دورکیم این بود که میزان خودکشی در گروه های مختلف اجتماعی را به خصایص مشخصه ی این گروه ها ربط دهد و به این طریق علل اجتماعی خودکشی را کشف نماید .
نوع فایل: word
سایز:85.1 KB
تعداد صفحه:62
پاورپوینت آشنایی با ایستگاه های تقلیل فشار
مقدمه:
ایستگاه های تقلیل فشار از جمله تاسیسات موجود در سیستم گازرسانی بوده که به اشکال مختلف و با تجهیزات متفاوتی طراحی و نصب می گردند.
در یک ایستگاه تقلیل فشار که جهت کم کردن فشار گاز خروجی از پالایشگاه و قابل مصرف کردن این گار در صنعت و مصارف خانگی مورد استفاده قرار می گیرد. ابزار و تجهیزات خاصی جهت کاهش فشار گاز وجود دارد که از جمله آنها می توان به گیج ها و ترمومترهای ابتدای خط جهت تعیین فشار و دمای گاز ورودی به خط، (دمای گاز ورودی در حدود 4 درجه سانتی گراد و فشار آن حدود psi300 بود) فیلترها، تصفیه گاز را عهده دار هستند هیترها (گرمکن ها) که جهت جلوگیری از یخ زدن ذرات مایع گاز هنگامی که دمای محیط کاهش می یابد به کار می روند. البته شمعک هیترهای ایستگاه های قوچان همیشه روشن بوده و همچنین سوخت این هیترها نیز از خود خط تامین می شود.
رگلاتورها که کار کاهش فشار گاز را از حدود psi 800 به psi 250 (در ایستگاه CGS ) و psi 60 ( در ایستگاه TBS) انجام دهند.
(البته در ایستگاه CGS دو رگلاتور وجود داشت که رگلاتور اول فشار را تا psi 400 کاهش داده و رگلاتور دوم این فشار را به psi 250 می رساند) همچنین روی هر رگلاتور دو قسمت مجزا به نام Pilot و Feeder قرار دارد که کار تنظیم فشار گاز ورودی روی صفحه دیافراگم رگلاتور و همچنین تنظیم فشار را از یک رگلاتور تا رگلاتور بعدی را انجام می داد که فشار گاز توسط سیت هایی به Feeder و Pilot منتقل می شد. گیج روی Feeder که به عنوان فشار شکن عمل می کرد فشاری حدود bar20 نشان می داد.
همچنین در یک ایستگاه تقلیل فشار علاوه بر فیلتر، هیتر و رگلاتور، شیرهای قطع و اطمینان (safety valve , shut off valve) نیز وجود دارد که در صورت بروز هر گونه مشکل در خط و بالا رفتن فشار درون لوله ها و برای جلوگیری از خطرات احتمالی شیر shut off گاز را به طور اتوماتیک قطع می کند تا به تجهیزات خط صدمه ای وارد نشود البته قبل از عمل کردن شیر shut off شیر اطمینان یا safety valveعمل کرده یعنی گاز اضافی را که باعث بالا رفتن فشار گاز در خط می شود را از مسیر خارج می کند اما در صورتی که خارج شدن گاز از safety نتواند افزایش فشار را کاهش دهد در این هنگام شیر shut off عمل کرده و گاز را قطع می کند.
در پایان خط و برای اندازه گیری میزان مصرف گاز یا میزان گاز خروجی از خط کنتورها و گاهاً تصحیح کننده هایی تعبیه شده که میزان گاز خروجی از خط را بر حسب یا نشان می دهد.
همچنین بعد از کنتور گیج ها و ترمومترهایی نیز برای اندازه گیری دما و فشار گاز خروجی وجود دارد (دمای گاز خروجی از ایستگاه TBS شهرک صنعتی قوچان حدود بود) البته دما و فشار گاز ورودی و خروجی هر 24 ساعت یک بار توسط پرسنل بخش امداد خوانده شده به بخش انشعابات گزارش می شود و این دماها و فشارها به صورت روزانه به شرکت گاز استان در مشهد فاکس می شود.
در ایستگاه تقلیل فشار همواره قطر لوله خروجی بیشتر از قطر لوله ورودی به خط می باشد همچنین یک شیر قطع گاز قبل و بعد از هر ایستگاه در نظر گرفته می شود تا در صورت بروز مشکل در ایستگاه یا بعد از آن بتوان گاز را قطع و مشکل را برطرف ساخت.
رگلاتورهای خط TBS از رگلاتورهای خط CGS بزرگتر است زیرا فشار در قسمت CGS بیشتر است و جهت کاهش این فشار گاز باید از سوراخ کوچکتری عبور کند تا فشار آن تا حدود زیادی (حدوداً psi550) تقلیل یابد بنابراین رگلاتورهای این قسمت کوچکتر است.
ایستگاه ها توسط بخش ابزار دقیق هر یک سال یک بار باید over Hall شوند یعنی مورد بازرسی کامل قرار گرفته و تجهیزات آن باز و بست و تعمیر شوند.
نکته مهم در هنگام بازرسی و over Hall ایستگاه ها، بستن و باز کردن شیرهای ورودی و خروجی به خط است که به علت فشار بالای گاز در این خطوط حتماً باید شیرها را به طور آهسته باز و بسته کرد تا به تجهیزات و لوله ها آسیبی نرسد.