تعریف بزهکاری
بزهکاری یک پدیده بسیار پیچیده اجتماعی است که در محیط های اجتماعی مختلف به شکل های متفاوتی دیده میشود. تعریف بزه و رفتار بزهکارانه در هر جامعه ای توسط قوانین حقوقی و هنجارهای اجتماعی آن جامعه مشخص میشود. اگر چه در بیشتر جوامع، بزه به عنوان رفتاری قابل تنبیه از طرف قانون تعریف شده است، اما صرفاً در تبیین آن، مفهوم حقوقی مسئله کافی نیست. بزهکاری به معنای تعدادی متغیر از اعمال ارتکابی علیه احکام قانونی که میتواند ماهیت های مختلفی داشته باشد، وجه مشترک تمام جوامع انسانی است. صرف نظر از موضوع اختلاف ماهیت، این اعمال تقریباً همیشه توسط قانون تعریف و پیش بینی میشود.
در تعریف رفتار بزهکارانه به طور کلی قرن هاست اعمالی مانند قتل، دزدی، نزاع، تخریب، کلاهبرداری، تجاوز، غارت، وحشی گری و آتش افروزی به عنوان رفتار بزهکارانه پذیرفته شده است و تقریباً همه جوامع برای آن تعریف مشخصی دارند. تنها تفاوت مشهود در میزان و نوع تنبیهی است که بر اساس قوانین حقوقی آن جامعه تعیین میشود. علاوه بر رفتار های ذکر شده، رفتار های دیگری هم هستند که بر اساس ارزش ها و تغییر در ارزش ها یا بر حسب زمان و مکان بزه تعریف میشوند و در جُرم شناسی، مورد توجه قرار میگیرند. مثل قوانین مربوط به رانندگی در حالت مستی که در بعضی از جوامع به طور کلی در طول زمان، دگرگون شده تا امروز به عنوان جُرم شناخته شده است و از نظر قانونی و حقوقی مشمول مقررات کیفری میباشد. ماهیت این جرائم با جرائمی که در بالا ذکر شد متفاوت است.
دورکهیم (Durkhim) جامعه شناس فرانسوی بزه را چنین تعریف میکند "هر عملی وقتی جرم محسوب میشود که احساسات قوی و مشخص وجدان جمعی (گروهی) را جریحه دار سازد". بر اساس این تعریف به نظر میرسد که برای تعریف بزهکاری همه جوامع نمیتوانند با یکدیگر هم صدا باشند زیرا قضاوت جامعه در مورد ارزش های اجتماعی ـ فرهنگی باعث میشود عملی جرم شناخته شود، نه خصوصیات آن عمل به همین علت تعریف حقوقی بزه و رفتار های بزهکارانه در اثر تغییر باورها، ارزش های یک جامعه میتواند دگرگون شود دگرگونی هایی که در این موضوع مشاهده میشود، طبیعتاً مطالعه بزهکاری را مشکل کرده و در عین حال گسترش میدهد، تا حدی که امروزه بزه شناسی، دامنه مطالعه خود را به پدیده انحراف از هنجار ها نیز گسترش داده است.
بدین معنا که منحرف ضمن اینکه از نظر قانونی مجرم نیست، اما مجری و مطیع قانون هم نیست از دیدگاه روانشناختی اهمیت موضوع رفتار انحرافی، بیم از رفتار بزهکارانه در آینده را مطرح میکند. با توجه به مقدمه فوق به نظر میرسد که در رویکردهای مختلف به موضوع بزهکاری به گونه ای متفاوت توجه شده است و تعریف بزه از دیدگاه حقوقی، جامعه شناسی و جرم شناسی متفاوت است.
تعریف بزه در رویکرد های مختلف
رویکرد حقوقی جرم
اگر بپذیریم که بزه، تخطی از نظام هنجاری جاری در جامعه است که از طریق قانون جزا میتواند قابل پیگرد باشد، میتوان بزه را هر عملی تعریف کرد که توسط قانون موجب اِعمال کیفر از طرف مقام قضایی است. پیروان این رویکرد هر عملی را که بر خلاف اخلاق و عدالت اجتماعی باشد جرم مینامند و هدف از تدوین قوانین کیفری را جلوگیری از رفتار هایی میدانند که به نحوی به جامعه و افراد آن آسیب می رساند و نظم اجتماعی را مختل می کند.
رویکرد جامعه شناختی
رویکرد جامعه شناختی بزه عمدتاً بر نظریات دورکهیم استوار است. اگر چه این نظریات عمدتاً پیچیده هستند اما تأثیر آن ها در جرم شناسی، غیر قابل انکار است. بر اساس این نظریه همانطور که قبلاً نیز توضیح داده شد "جرم پدیده طبیعی است و از فرهنگ، تمدن و فضاهای هر اجتماعی ناشی میشود". سیر تکاملی فرهنگ ها باعث میشود مفهوم بزه، نوع و کیفیت آن نیز دگرگون شود و تجدّد گرایی نیز در این میان نقش مهمی پیدا کند به همین علت این رویکرد در تعریف بزه به هنجار های اجتماعی توجه میکند و عملی را جرم میداند که بر خلاف هنجار های جامعه باشد و احساسات و وجدان گروهی یا جمعی را متأثر کند.
رویکرد جرم شناسی
از دیدگاه جرم شناسی، ناسازگاری افراد و عمل ضد اجتماعی، جرم نامیده میشود. جرم شناسان نه تنها هر عملی را که طبق قانون برای آن مجازات قائل شده اند جرم مینامند، بلکه معتقدند که اعمالی که در قوانین کیفری برای آنها مجازاتی پیش بینی نشده ولی برای جامعه مضر است، نوعی جرم میباشد و نیاز به بررسی دارد. دیدگاه کلی این رویکرد در تعریف بزه به فعل یا ترک فعل که برای جامعه خطرناک باشد اعتقاد دارد، مانند اعتیاد به عنوان فعل و یا عدم رعایت مقررات رانندگی به عنوان ترک فعل.
تعریف انواع بزه های معمول
در اکثر جوامع اعمال زیر بر اساس تعریفی که برای آن بیان شده است به عنوان جرم شناخته میشود و از نظر قوانین حقوقی مشمول تنبیه هستند.
قتل عمد (Homicide) : عملی که بدون دلیل قانونی سبب مرگ دیگری شود.
تجاوز (Rape): انجام اعمال جنسی و غیر قانونی با زور در مورد زنان.
غارتگری(Robbery) : برداشت و یا قصد برداشت به زور و یا تهدید آمیز متعلقات دیگران.
نزاع (Assault): قصد غیر قانونی در آسیب رساندن و جریحه دار کردن عواطف مردم از طریق لفظی و یا فیزیکی، نوع شدید آن منجر به ضرب و جرح میشود.
تجاوز به حریم(Burglary) : ورود غیر قانونی با زور و یا بدون زور به خانه مسکونی، اداره، کارخانه، محل کار و ... به قصد استفاده و دزدی.
دزدی(Larceny theft) : برداشت ویا سعی در برداشت غیر قانونی اموال دیگران بدون توسل به زور مثل جیب بری .
دزدی وسائط نقلیه (Motor vehicle theft) : برداشت و یا سعی در برداشتن غیر قانونی وسائل نقلیه که به دیگران تعلق دارد.
آتش افروزی (Arson) : ایجاد خسارت عمدی از طریق آتش زدن اموال شخصی دیگران و یا اموال عمومی مردم
کلاهبرداری (Fraud) : قصد عمدی در فریب دادن دیگران به منظور نفع شخصی.
وحشی گری (Vandalism) : غارتگری خصمانه، وارد کردن خسارت به عمد به اموال خصوصی و یا عمومی مثل شکستن شیشه های اماکن عمومی و حمله به مردم.
فحشا (Prostitution) : انجام رابطه نامشروع و غیر قانونی جنسی و یا تبلیغ آن.
رویکرد ها در مورد علل بزهکاری
دیدگاه های مختلف در مورد علت بزه باعث طرح رویکردهایی به عنوان چارچوب نظری در این مورد شده اند که در ذیل به شرح آن ها میپردازیم:
نوع فایل: word
سایز:18.9 KB
تعداد صفحه:17
تعریف ادبیات
(مقدمه )
تعریف ادبیات
گذشته : مجموعه آثار مکتوب و بر جامانده
حال : شعر و نثر داستانی و نمایشی و نوشته های ادبی و شاعرانه
تعریف مکتب یا سبک ادبی : ابتکار در زبان و معانی و شیوه ی بیان
تعریف ادبیات مردمی فارسی : ادبیات عرفانی که با زندگی و فرهنگ مردم پیوند دارد .
درس اول
خط تصویری : کشیدن تصویر چیزها به دور از ظرافت برای انتقال مفهوم
مراحل خط ... خط تصویری .... علامت نویسی .... منفی نگاری .... الفبایی
اولین بار الفبا .... فنیقی ها : سه هزار سال قبل از میلاد
الفبا در ایران = چند صد سال قبل از میلاد ..... مارها .... به تقلید از فنیقی ها
( انواع خط )
| دوره رواج | تعداد حروف | جهت نوشتن | علا نامگذاری |
میخی
اوستایی پهلوی | باستان و هخامنشینان
اواخر ساسانی اشکانیو ساسانی | 36
44 22 | چپ به راست
راست به چپ راست به چپ | چون شکل حروف و وسیله نوشتن آن شبیه میخ است خط نوشتن کتاب مذهبی اوستا از ریشه پرثو = پهلو از نام قوم اشکانی گرفته شده |
بخش های اوستا : یسنا – یشتها – ویسپرد – وندیداد –خرده اوستا حاوی مناجاتها و ستایشها
تعریف زبان فارسی : زبان ایران پیش از اسلام
مراحل زبان
1- فارسی باستان : در زمان هخامنشی – نوشتن فرمانها و نامه های شاهان
شرقی شمالی
2- فارسی میانه : جنوبی
غربی شمالی : پهلوانیک
جنوبی : پارسی میانه
3-فارسی نو تحول فارسی از اسلام با تأثیر از زبان و دستور عربی
پیوستگی دوره سامانی با دوران اسلامی :
مهم ترین نوشته ها به فارسی میانه : خدای نامه
تأثیر خدای نامه
1- نوشتن سیرالملوک
2- شاهنامه ها شاهنامه منثور عبدالرزاق توسی منبع شاهنامه فردوسی
3- تاریخ نویسی
4- نوشتن کتابهای اخلاقی و آموزشی ، قابوسنامه – بحر الفواید – نصیحه الملوک – اخلاق ناصری
5- ادبیات داستانی : هزار افسان منشا هزار ویک شب – خسرو شیرین – هفت پیکر
تقسیم بندی دوره های تاریخ ادبیات بر اساس : شاخص های ادبی است .
شاخص های ادبی کسانی هستند که :
1-ویژگی های آثار ادبی گذشته بطور مستقل و کامل در آثار آنهاست .
2- به دلیل درک درست از مقتضیات اجتماعی و فرهنگی و .... به خلق آثار می پردازند .
3- در روزگار خود و بعد از خود مورد احترام یا بغض یا تقلید قرار می گیرند .
علت عدم هماهنگی دوره های ادبی با تقسیمات سیاسی و اجتماعی و جغرافیایی :
- سلسله های تاریخی و حوادث سیاسی فقط سیر تحول یک دوره تا دوره دیگر را کند یا تند می کند و با دوره های ادبی ارتباط مستقیم ندارند .
عصر پیش از رودکی
اوضاع سیاسی و اجتماعی
1- شکست ساسانیان از اعراب در جنگ فتح الفتوح (نهاوند) به دلیل نابسامانی اقتصادی و اجتماعی
2- دو قرن کشمکش مداوم در ایران
3-جنگ ایرانیان مخالف : به آفرید – المقفع – ابومسلم خراسانی
4-علاقه ایرنیان به یادگیری زبان عربی
5-تشکیل حکومتهای و نیمه مستقل و سامانی در شرق و شمال شرق
( درس دوم ) : پیشگامی ایرانیان
تأثیر اسلام بر ایرانیان به دلیل - فرهنگ نیرومند
- اندیشه استوار
- سیبویه فارسی : بزرگترین عالم علم نحو
- اخفش : شاگرد سیبویه و خلیل بن امر = واضع علم عروض (صاحب تحسین کتاب لغت فارسی )
علل تأثیر ایرانیان در نشر علوم انسانی
1-راه یافتن ایرانیان به دستگاه حکومت به ویژه در عصر عباسی
2- آشنایی قبلی ایرانیان با مسائل دینی و برخورد مذاهب و معتقدات عامل توجه مسلمانان به دانش های روزگار شد .
3-ترجمه علوم مختلف در فرهنگ ایران به زبان عربی باعث روحیه علمی مناسب با فرهنگ اسلامی شد .
(شعوبیه)
- به دلیل سیاست سخت گیرانه بنی امیه نسبت به ایرانیان ، آنها را بنده و فرودست می دانستند .
- چون اعراب زیر بار نرفتند ایرانیان مسأله برتری عجم بر عرب را مطرح کردند.
و در آثار خود به تحقیر اعراب پرداختند و همین گروه به شعوبیه معروف شدند .
در مخالفت با بنی امیه :
1- مختار ثقفی در سال 65 در کوفه – به خونخواهی حسین بن علی (ع) بر ضد امویان
2-ابومسلم خراسانی 129- برانداختن امویان و حکومت عباسیان
فارسی نو : (دری)
- کلمه دری = منسوب به در
- در اصطلاح : زبان دولتی دستگاه ساسانی
- دنباله پهلوی ساسانی و پهلوی اشکانی - ابندا در ایران رایج بوده
- بعد از اسلام در حکومتهای مستقل و نیمه مستقل خراسان و ماوراء النهر رسمیت یافت
- در امور اداری دربار و نوشتن آثار ادبی به کار می رفت
-پیش از رسمی شدن خط عربی بجای پهلوی در کتابهای اسلامی اشعار و جمله ها و ضرب المثل هایی از زبان دری با خط عربی است .
خط عربی
- قدیمی ترین کتاب به خط فارسی = الانبیه عن حقایق الادویه = اسدی توسی = 447 سال = در زمینه پزشکی
نخستین سخن سرایان فارسی
زمان پیدایش شعر در بین اقوام عالم از زمانی آغاز شد که انسان توانست شور و هیجان درونی خود را با کلام خیال انگیز و مؤثر بیان کند .
-شعر فارسی = به تقلید از عربی
-رواج شعر به شیوه عروضی = نیمه اول قرن 3
- تحسین تذکره نویسان = ابوحفص سغری – عباس مروزی
- اولین شعر عروضی به زبان دری = دوره طاهریان حنظله بادغیسی
- طبق تاریخ سیستان : اولین شار پارسی گوی = محمد بن وصیف سیستانی
- سال 251 : نقطه عطف زبان فارسی و شروع شعر فارسی
-شاعران معاصر عمرولیث فیروز مشرقی – ابوسلیک گرگانی
عصر رودکی : دوره تغزل و خرد آزمایی
از نظر سیاسی = دوره اوج و اعتلای حکومت ساسانی در ماوراء النهر و خراسان = 100 سال طول کشید .
مرکز فرهنگی و ادبی : بخارا
ویژگیهای شعر این عصر :
1- گسترش شعر دری با تمام ویژگی های زبانی و مضمونی
2- تشویق و حمایت سامانیان از شعر و شاعران و کثرت شاعران
3-طرز شاعری : سادگی لفظ و آسانی معنی
4- توجه به بیرون و واقعیات حیات فقط در زمینه تعالیم کلی اخلاقی
5- موضوع شعر : وصف و ستایش و اندرز و معانی و رباعی
6- قالب شعری : قصیده و غزل و قطعه و رباعی
7- محور فکری خود و تکیه بر دانش و فضیلت
( درس سوم ) : شهید بلخی : خردمندی اندوهگین
معاصر با : امیر نصربن احمد سامانی و ابوعبدا... جیهانی
پیش از فردوسی = عنوان شاعر خرد گرفت
دانش شهیر افزون – خطش نیکو – آشنایی با فلسفه و کلام
ویژگی حیات علمی : مناظره و مباحثه با محمد بن زکریای رازی
ویژگی شعر : لطف طبع و ذوق شاعری با چاشنی فکر و فلسفه
رودکی شاعر و خرد آزمایی :
نام : ابوعبدا... تخلص : رودکی = چون محل تولدش روستای رودک سمرقند بوده است – در هشت سالگی حافظ قرآن
از حمایت : نصربن احمد و بلعمی وزیر سامانی برخوردار بود .
شعر (بوی جوی مولیان ) = به مناسبت دورشدن امیر از بخارا و تنگ دلی همراهان برای بازگشت او سرود
عنصری : غزل (رودکی وار) را نیکو می دانست .
ناصرخسرو به او = شاعر تیره چشم روشن بین لقب داد .
آثار : 1- صد دفتر : که فقط هزار بیت ان باقی مانده است .
2-مثنوی : کلیله و دمنه
3-منظومه سندباد نامه
قالب : قصیده – غزل قطعه – رباعی
سبک رودکی : خراسانی یا ترکستانی با ویژگی سادگی در عین حال متانت و استحکام و قصیده : (پیری و جوانی ) بر همین سبک
ویژگی شعر او :
1- تخیل : نیرومند
2- زبان : ساده و روان
3- توصیف همراه قدرت خیال و خواننده را به طبیعت نزدیک می کند
4- القاب : پدر شعر فارسی و سلطان شاعران = چون شعر را به کمال نسبی نزدیک کرد .
5- آمیختن زهد و اندرز و شور و شادی و شک و یقین
6-بردباری در مقابل غم و اندوه روزگار
مجموعة حاضر از پویاترین سایت ادبیات فارسی تهیه و تنظیم گردیده است که در انتهای هر فصل فهرست پانویس و منابع آن و نام نویسندة مقاله ای که از آن استفاده گردیده با رسم امانت داری بیان شده است.
در این تحقیق ابتدا به تعریف اسطوره و اسطوره شناسی پرداخته شده و بیان شده که نخستین بار کلمة اسطوره در زبان فارسی توسط چه کسی و در کجا بوده است. سپس فهرست اساطیر ایران را در سه هزار سال نهضت نام برده ام و به توضیح چند مورد آن اکتفا نموده ام. در ادامه به جامعه شناسی اساطیر در شاهنامه، سرودة حکیم ابوالقاسم فردوسی پرداخته شده است. چون اسطوره ها در هر زمان و مکان تغییر می کنند در انتهای این مجموعه قسمتی با نام انسان و اسطوره های نوینش بیان گردیده که نظر متفکرانی چون نتیجه فرانسیس بیکن و …. در این مورد و این که چرا اسطوره ها ادامه دارند نقل گردیده. امید است مورد توجه قرار گیرد.
‹‹ فصل اول ››
اسطوره شناسی : دانشی است که به بررسی روابط میان افسانه ها، و جایگاه آنها در دنیای امروز می پردازد.
اسطوره نماد زندگی دوران پیش از دانش و صنعت و نشان مشخص روزگاران باستان است. تحول اساطیر هر قوم، معرف تحول شکل زندگی، دگرگونی ساختارهای اجتماعی و تحول اندیشه و دانش است. در واقع، اسطوره نشانگر یک دگرگونی بنیادی در پویش بالاروندة ذهن بشری است. اساطیر، روایاتی است که از طبیعت و ذهن انسان بدوی ریشه می گیرد. و برآمده از رابطة دوسویه این دو است.
ریشة واژة اسطوره
این واژه که جمع شکسته عربی آن به گونه اساطیر بیشتر بکار می رود، از واژه هایی است که در بیشتر زبانهای هند و اروپایی مشتقاتی دارد. در سنسکریت Sutra به معنی داستان است که بیشتر در نوشته های بودایی بکار رفته است. در یونانی Historia به معنی جستجو و آگاهی، در فرانسه (فرانسوی) Histaire، در انگلیسی به دو صورت Story به معنی حکایت، داستان و قصة تاریخی، و History به معنی تاریخ، گزارش و روایت بکار می رود.
تعریف اسطوره
آن دسته از کسانیکه چه در گذشته و چه امروزه به پژوهش و شناخت اسطوره ها اشتغال دارند، تا کنون برای اسطوره تعریف مشخص، دقیق و پذیرفتنی برای همگان نیافته اند، بلکه هر یک به میل و اشتیاق و وابستگی های اجتماعی خویش آنرا تعریف کرده اند. گهگاه در تعریف متخصصان از اسطوره اشکالاتی دیده می شود، علت آن این است که آنها به اسطوره از سر اعتقاد و ایمان مینگرند. آنان دنبال این اندیشة اشتروس که «برای درک اندیشة وحشی باید با او و مثل او زندگی کرد» نه تنها به ساختار، بلکه به عملکرد جادویی اسطوره در جامعه، و در واقع، به اعجاز آن در ایجاد همبستگی قومی و عقیده ای ایمان می آورند و به همین دلیل برای آنها اسطوره یا نهاد زنده بسیار مهمتر از نهادهای کهن است. میرچا الیاده اسطوره را چنین تعریف می کند:
اسطوره نقل کنندة سرگذشت قدسی و مینوی است، راوی واقعه ایست که در زمان نخستین، زمان شگرف بدایت همه چیز رخ داده است، به بیان دیگر: اسطوره حکایت می کند که چگونه به برکت کارهای نمایان و برجستة موجودات فراطبیعی، واقعیتی، چه کل واقعیت، یا تنها جزیی از آن پا به عرصة وجود نهاده است. بنابراین، اسطوره همیشه متضمن روایت یک خلقت است، اسطوره فقط از چیزی که براستی روی داده و به تمامی پدیدار گشته، سخن میگوید. شخصیتهای اسطوره موجواد فراطبیعی اند و تنها بدلیل کارهایی که در زمان سرآغاز همه چیز انجام داده اند، شهرت دارند. اساطیر کار خلاق آنان را باز مینمایانند و قداست یا فراطبیعی بودن اعمالشان را
عیان میسازند.
در مقابل هستند عده دیگری که به اسطوره صرفاً از سر انکار می نگرند. این گروه اسطوره را یکی از الگوهای تاریخی یا سازواره ای کهنه و از کارافتاده می بینند که پیشرفت بشر آنرا از رده خارج کرده است.
اسطوره، قصه ایست با خصلتی خاص نقل روایتی که در آن خدایان یکی یا چند نقش اساسی دارند. اسطوره شناسی علمی است که کارش طبقه بندی و بررسی مواد و مصالح اسطوره شناختی بر حسب روش تحلیل و وارسی دقیقی که در همه دیگر علوم تاریخی معمول است.
به عبارت دیگر، اسطوره تلاشی برای بیان واقعیت های پیرامونی با امور فراطبیعی است. انسان در تبیین پدیده هایی که به علتشان واقف نبوده به تعبیرات فراطبیعی روی آورده و این زمانی است که هنوز دانش بشری توجیه کننده حوادث پیرامونی اش نیست. به عبارت دیگر، انسان در تلاش ایجاد صلحی روحی میان طبیعت و خودش اسطوره ها را خلق کرده است.
نخستین بار که از کلمه اسطوره در زبان فارسی استفاده شده، توسط خاقانی شاعر است که کمابیش از اسطوره با معنایی منفی یاد می کند:
تعریف قتل عمد
تعریف قتل عمد ، شبه عمد و خطا محض
قتل عمد آنست که :شخص آهنگ قتل نفس محترمه ای را نماید و به این هدف نائل آید خواه این قتل نسبت به شخص مورد نظر واقع گردد و یا نسبت به دیگری که همانند او میباشد و با هر وسیله و آلتی ، چه آلت قتاله باشد ،
یا قتاله نباشد . و توسط هر عملی چه نوعا کشنده باشد یا نباشد . بدین ترتیب شخص قصد کشتن انسانی را داشته و آن را تحقق بخشیده است ، و این عمل ، قتل عمد محسوب میگردد .
به بیان دیگر در قتل عمد ، انتساب قتلی که واقع میشود – با تمام خصوصیات موثره آن – به قاتل شرط است،بدینگونه که قاتل میخواسته است به قتل نفس محترمه ای دست بزند و اینکار را انجام داده است بنابراین باید :
اولا : اصل عمل انجام یافته نسبت به مقتول ( که دارای عناوین خاص و موثری است ) فعل ارادی قاتل محسوب گردد .
ثانیا – مقصود قاتل از این عمل ، کشتن طرف بوده باشد .
اما اگر انتساب اصل عمل به قاتل محفوظ باشد ، یعنی عمل بر روی مقتول از روی اراده واختیار به انجام رسیده باشد ، ولی انتساب قتل محفوظ نباشد ، از آن رو که قاتل قصد قتل نداشته است ، این قتل ، شبه عمد محسوب میگردد
سرانجام،چنان چه نه انتساب عمل به عامل محفوظ باشد و نه انتساب قتل واقع شده ، چون نه قصد مقتول را داشته است
تا کاری نسبت به او انجام دهد و نه قصد وآهنگ کشتن وی را داشته است ، اصلا انتساب قتل واقع شده به وی محفوظ نمیباشد واین قتل را خطا محض محسوب مینمایند . فی المثل تیری رها شده است و به فردی اصابت نموده که هرگز مد نظر نبوده است .
بخش اوّل: جنبةعمومی بزه قتل عمدی
قتل عمد، به نوان «سلب عمدی و عدوانی حیات انسان، دارای پیشینةتاریخی همگام با طول تاریخ بشر است،این بزه ابتدا جنبةخصوصی داشته ودر قرون اخیر،با توجه به دخلت روزافزون قوای حاکمه در امور اجتماعی و فردی مردم جوامع مختلف،به لحاظ خللی که در بنیان خانواده و اجتماع ایجاد میکند،به جنبه عمومی آن توجه بیشتری مبذول شده است. ادیان الهی همواره آن را گناهی نابخشودنی به حساب آوردهاند.در قرآن کریم قتل عمد، بدون جواز شرعی،مانند قتل همةمردم شناخته شده وبه جز مجازات دنیوی،مجازات اخروی،خلود در دوزخ و غضب الهی را به دنبال دارد.
نگاهی به سابقة امر در حقوق ایران
قتل عمد در قانون مجازات سال 1304 جنبة عمومی داشت به این معنی که درصورت گذشت ولیدم، دادگاه مرتکب را به مجازات مندرج در مواد 170 و قسمت اخیر ماده 171،ایراد صدمه بدنی عمدی منجر به فوت در صورت قتاله بودن آلت ضرب یا جرح با توجه به قسمت اخیر مادة مزبور در حکم قتل عمدی بود و مجازات اعدام را در پیداشت.
با توجه به ماده 277 قانون مرقوم جرائم قابل گذشت با ذکر مواد قانونی مربوط احصاء شده بود و چون مواد 170 و 171 جزء آنها نبود، بنابراین بزه قتل عمد بزه عمومی محسوب و در صورت گذشت شاکی خصوصی، دادگاه مکلف بود در صورت احراز بزخ قنل عمد،برای مرتکب مجازات تعیین کند، البته گذشت شاکی خصوصی، راه را برای دادگاه باز میکرد که مجازات اعدام را با رعایت کیفیات مخففهبه استناد ماده 46 قانون مجازات عمومی مصوب 1352 تحبس دائم یاحبس جنائی درجه یک تخفیف دهد.پس از انقلاب اسلامی، با تصویب قانون حدود و قصاص در سال 1361 قانو نگذار بدون اینکه جرائم قابل گذشت و غیر قابل گذشت را احصاءکند در ماده 159 قانون تعزیرات مصوب 1362 مقرر داشت.«در خقوق الناس تعقیب و مجازات مجرم متوقف بر مُطالبه صاحب حق یا قائم مقام قانونی اوست» با تطبیق این ماده با بزه قتل عمد و با توجه به کتاب وسنت، دستاندرکاران امور قضائی اعم از قضات و حقوقدانان اسلامی بر این عقیده بودند که قتل عمد، دارای جنبة خصوصی است،بنابراین آیة مبارکه سلطنا در امر قتل عمد،با ولیدم است،(2) اوست که میتواند در مورد قاتل،او را ببخشد یا به قصاص برساند، وفق مادة یک قانون حدود و قصاص و مقررات آن.
«قتل عمد برابر مواد این فصل موجب قصاص است و اولیاء دم میتوانند با اذن ولیامر مسلمین یا نمایندة او قاتل را با رعایت شرایطی که خواهد آمد به قصاص برسانند.»
نوع فایل: word
سایز:18.1 KB
تعداد صفحه:14