تاریخچه مالیات:
ایرانیان از زمان هخامنشیان برای دریافت مالیات و امور مالی کشور دفاتر و سازمانهای مرتبی داشتند . در زمان ساسانیان اخذ مالیات صورت کاملتری داشت و سه نوع مالیات به نامهای اراضی ، سر شماری و سرانه در یافت می شد . پس از ظهور اسلام و در زمان حجاج بن یوسف ثقفی دفاتر مالیاتی از فارسی به عربی برگردانیده شد اما در دوره سلجوقی با دستور عبدلملک کندری ، وزیر طغرل . دفاتر مالیاتی مجدداً به فارسی نگارش یافت .
وزیر مالیه ، قبل از مشروطیت مامور شخص پادشاه بود و شاه تمام درآمد ها و عواید کشور را در اختیار داشت ووزیر مالیه بودجه کشور را تنظیم میکرد ودر مرکز هر استان مستوفی مسئول الملک می گفتند که لقب وزیر مالیه بود .
یکی از درآمد های وصولی در زمان قاجار از تیول داری میشد و تیول داران کسانی بودند که زمینهای دولی در اختیار آنها قرار میگرفت و با کمک کشاورزان از زمین بهره برداری میکردند وسالیانه مبلغی را بابت تیول داری به شاه میپرداختند . هزینه های دربار ، جنگلها و مقرری ها از این محل تامین میشد .در زمان امیر کبیر اصلاح گر بزرگ ، بسیاری از این مقرری ها قطع ووصول مالیات که در آن زمان خراج نام داشت ،ضابطه مند شد اما با کشته شدن امیر کبیر روند اصلاحات متوقف ووضع به شکل سابق برگشت . پس از پیروزی انقلاب مشروطه در سال 1285 ، اولین کابینه قانونی تشکیل و ناصر الملک به عنوان نخستین وزیر مالیه از مجلس شورای ملی رای اعتماد گرفت و به دستور او محل کنونی رادیو تهران که محل اداره گمرک بود ، به وزارت مالیه اختصاص یافت . در سال 1289 ادارات هفتگانه مالیه تصویب و تشکیل شد . مهمترین ادارات در آن زمان خزانه داری کل ، گمرک ووصول عایدات بود . پس از مدتی محل وزارت مالیه به پارک اتابک ، محل کنونی سفارت شوروی سابق انتقال یافت .
در سال 1294وزارت مالیه به نه اداره تقسیم شد که عبارت بودند از دایره وزارتی ، تشخیص عایدات و خالصه جات و مسکوکات ، خزانه داری کل و دیون عمومی و وضایف ، گمرکات ، محاکمات مالیه ، کمیسیون تطبیق حوالجات ، پرسنل و ملزومات و مجلس مشاور عالب برای محاکمات اداری .
از سال 1300 به بعد دگرگونی های زیادی در وزارت مالیه رخ داد ، از جمله این که حدود چهل شرکت دولتی تاسیس و بعداً منحل گردیدند وشازمان به دو قسمت مالی و اقتصادی تقسیم و به وسیله دو معاون و هفت مدیر اداره می شد .
در سال 1329 سازمان وزارت دارایی با تقلیل ادارات به تصویب رسید .
حال:
با وقوع انقلاب اسلامی ساختار وزارت امور اقتصادی و دارایی دچار تغییرات چندانی نشد و وصول درآمد های مالیاتی همچنان از وظایف این وزارتخانه بود . تا اینکه در چارچوب اهداف برنتمه سوم توسعه اقتصادی ، طرح ساماندهی اقتصادی و سیاستهای دولت در زمینه اصلاح ساختار اقتصادی به عهده این وزارتخانه گذاشته شد . از مهمترین اقداماتد این وزارتخانه اصلاح نظام مالیاتی بود که شامل :1- تشکیل سازمان امور مالیاتی 2- اصلاح قانون مالیاتی مستقیم 3- روز آمد کردن نظام مالیاتی کشور .
تشکیل سازمان امور مالیاتی
سازمان امور مالیاتی کشور به موجب ماده 59 قانون برنامه سوم ، در سال 1380 تشکیل و نمودار تشکیلاتی آن در بخش ستاد سازمان در اوئل سال 81 و تشکیلات ادارات کل امور مالیاتی استانها در اوائل سال جاری به تایید سازمان مدیریت و برنامه ریزی رسید .
با تشکیل سازمان امور مالیاتی ، بودجه این سازمان از وزارت امور اقتصادی و دارایی تفکیک شد و در حال حاضر با خرید ساختمان جدید در حال انتزاع نهایی از وزارت امور اقتصادی و دارایی است ودر هم با انتصاب مدیران کل امور مالیاتی ، تشکیل ادارات کل مالیاتی در حال استقرار است .
اصلاح قانون مالیاتی مستقیم :
همزمان با ایجاد سازمان امور مالیاتی قانون مالیاتی مستقیم نیز اصلاح شد . نرخ مالیاتی در قانون قبلی به 54 درصد میرسد که گاهی با عوارض دیگر برای شرکتها وواحدهای تولیدی این نرخ به رقم 67درصد هم میرسد ، با اصلاح قانون مالیاتی مستقیم حداکثر نرخ مالیاتی برای درآمد اشخاص حقیقی 35 درصد میباشد و برای اشخاص حقوقی این نرخ ، ثابت و25 درصد میباشد که این موضوع مهم گذشته از آنکه باعث تشویق سرمایه گذاری و تولید کنندگان میشود بسیاری از زمینه های بروز فساد اداری را نیز مسدود میکند . به علاوه هزینه های تمام شده تولید کالاها هم به نحو قابل ملاحضه ای کاهش میابد .
متن اولیه پیشنهادی اصلاحیه قانون مالیاتی مستقیمدر اواخر دوره اول دارایی دولت آقای خاتمی تهیه و به مجلس شورای اسلامی ارایه شده بود که پس از شروع دوره دوم ریاست جمهوری وانتصاب آقای طهماسب مضاهری به وزارت امور اقتصادی ودارایی وتصدی ریاست کل سازمان امور مالیاتی کشور از سوی آقای خجسته ،تغییراتی کلی در متن پیشنهادی اعمال گردید که یکی از آنها تعیین نرخ ثابت مالیات بردرآمد فعالیتهای اقتصادی بود . همچنین در قانون جدید مالیاتیی از قبیل مالیات بر بر اراضی بایر و مالیات جمع درآمد مالیات مستغلات مسکونی خالی لغو شد و نرخ مالیات حق واگذاری ،فقط به میزان 2درصد تعیین شد. به علاوه مالیات برارث نیز دارای نرخ کمتر و معافیت بیشتری شد و مالیات نقل و انتقال نیز به مقدار ثابت ، معادل 5درصد ارزش معاملاتی تعیین گردید . برای واحدهای نوساز که برای اولین بار به فروش میرسد (مالیات بساز و بفروش)هم به میزان 10درصد ارزش معاملاتی اعیان واحد فروش رفته مالیات تعیین شد.
هدف از اصلاح قانون مالیاتها تشویق مودیان به خود اضهاری ،اضهار صحیح درآمد مشمول مالیات ،جلوگیری از فرار مالیاتی وممانعت از داشتن حسلبها ی دوگانه است .
گزارش کارآموزی قانون کار
قانون کار
متن اصلاحیه قانون کار
پیش نویس اصلاحیه قانون کار به منظور کار کارشناسی و رفع نواقص و کاستیهای آن به تمامی دستگاههای ذیربط، مجموعه های کارگری، کارفرمایی و کارشناسان ارائه شد تا پس از رفع نواقص و تصویب نهایی به اجرا گذاشته شود.
به گزارش فارس، در متن کامل پیش نویش اصلاحیه قانون کار آمده است، به ماده 7 قانون 2 تبصره 3 به شرح زیر اضافه می گردد:
تبصره :3 قراردادهای با بیش از 30 روز باید به صورت کتبی و در فرم مخصوص که توسط وزارت کار و امور اجتماعی در چارچوب قوانین و مقررات تهیه و در اختیار طرفین قرار می گیرد باشد.
تبصره :4 کارفرمایان موظف اند به کارگران با قرارداد موقت به نسبت مدت کارکرد مزایای قانونی پایان کار به ماخذ هر سال یک ماه آخرین مزد پرداخت نمایند.
بنابراین گزارش، بند ز به شرح زیر به ماده 21 قانون کار اضافه می شود:
بند ز : کاهش تولید و تغییرات ساختاری که در اثر شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و لزوم تغییرات گسترده در فناوری با تائید هیاتی مرکب از استاندار، روسای سازمانهای کار و آموزش فنی و حرفه ای و صنایع و معادن استان و یک نفر نماینده کارگران واحد و کارفرما و یا نماینده کارفرمای واحد مربوطه به گزارش فارس، ماده 27 و تبصره های آن به شرح زیر تغییر می یابد:
هرگاه کارگر در انجام وظایف قصور ورزد و یا آئین نامه های انضباطی کارگاه را نقض نماید کارفرما می تواند پس از ابلاغ حداقل دو بار تذکر کتبی که فاصله میان آنها کمتر از پانزده روز نباشد با جایگزین نمودن کارگر جدید و پرداخت مطالبات و حقوق معوقه و همچنین پرداخت سنوات به نسبت هر سال سابقه معادل به یک ماه آخرین حقوق به کارگر، تحت نظارت واحد کار و امور اجتماعی محل نسبت به فسخ قرارداد اقدا نماید.
کارگر اخراجی ظرف یک هفته می تواند به مراجع مذکور در فصل حل اختلاف شکایت نماید و مراجع مذکور موظف اند خارج از نوبت به شکایت رسیدگی نموده در صورتیکه کارگر مقصر تشخیص داده نشود هیات حل اختلاف می تواند با توجه به مدت کار و میزان مزد و سن و عائله کارگر و سایر شرایط و اوضاع و احوال اضافه بر وجوه مذکور در فوق مبلغی که از جمع مزد دو ساله کارگر تجاوز نکند به عنوان خسارت تعیین نمایند. کارفرما مخیر به پرداخت این خسارت به نسبت دو سوم به کارگر و یک سوم به صندوق بیمه بیکاری و یا بازگردانیدن کارگر به کار خواهد بود. رای هیات مذکور قطعی و لازم الاجرا می باشد.
این گزارش حاکی است: تبصره 1 ماده 27 قانون حذف و تبصره 2 ماده 27 قانون به عنوان تبصره 1 عینا منظور می گردد.
در پیش نویس اصلاحیه قانون کار آمده است: عبارت زیر به آخر جمله تبصره ماده 30 قانون اضافه می گردد.
«وزارت کار و امور اجتماعی موظف است اساسنامه صندوق فوق که وابسته به وزارت کار و امور اجتماعی می باشد و همچنین آئین نامه میزان دریافت حق بیمه بیکاری و میزان مشارکت دولت در این خصوص و شرایط، مدت و نحوه پرداخت حق بیمه بیکاری به کارگران موقت و دائم و نیروی کاری که بیشتر از یک سال است با داشتن کارت مهارت شغلی بیکار می باشند را ظرف سه ماه تهیه و به تصویب هیات وزیران برساند.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
قانون کار 1
منافع اصلاح قانون کار 5
نگرانی از اخراج کارگران 6
حقوق کارگران موقت 7
مزایای تازه کارگران موقت 8
ضرورت اصلاح قانون کار از نگاه کارشناسان 14
قانون کار موجود پاسخگوی نیازهای امروز جامعه نیست 20
بررسی مسائل مربوط به کار و کارگر 27
قراردادهای خوب 30
دستمزد خوب 34
سرانجام اخراج خوب 36
قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
بخش اول
رشد اقتصاد ملی داناییمحور
در تعامل با اقتصاد جهانی
فصل اول
بسترسازی برای رشد سریع اقتصادی
ماده 1
به منظور ایجاد ثبات در میزان استفاده از عواید ارزی حاصل از نفت در برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و تبدیل داراییهای حاصل از فروش نفت به دیگر انواع ذخایر و سرمایهگذاری و فراهم کردن امکان تحقق فعالیتهای پیشبینی شده در برنامه، دولت مکلف است با ایجاد "حساب ذخیره ارزی حاصل از عواید نفت" اقدامهای زیر را معمول دارد:
الف: از سال 1384 مازاد عواید حاصل از نفت نسبت به ارقام پیشبینی شده در جدول شماره (8) این قانون در حساب سپرده دولت نزد بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان "حساب ذخیره ارزی حاصل از عواید نفت" نگهداری میشود.
ب: معادل مانده "حساب ذخیره ارزی حاصل از عواید نفت خام موضوع ماده (60) "قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب 17/1/1379 با اصلاحات آن، در پایان سال 1383 و همچنین مانده مطالبات دولت از اشخاص ناشی از تسهیلات اعطایی از محل موجودی حساب یاد شده در ابتدای سال 1384 از طریق شبکه بانکی به "حساب ذخیره ارزی حاصل از عواید نفت" واریز میگردد.
ج: استفاده از وجوه حساب ذخیره ارزی برای تأمین مصارف بودجه عمومی دولت صرفاً در صورت کاهش عواید ارزی حاصل از نفت نسبت به ارقام جدول شماره (8) این قانون و عدم امکان تأمین اعتبارات مصوب از محل سایر منابع درآمدهای عمومی و واگذاری داراییهای مالی مجاز خواهد بود. در چنین صورتی، دولت میتواند در فواصل زمانی سه ماهه از موجودی حساب ذخیره ارزی پرداخت نماید. معادل ریالی این وجوه به حساب درآمد عمومی دولت واریز میگردد. استفاده از حساب ذخیره ارزی برای تأمین کسری ناشی از عواید غیرنفتی بودجه عمومی ممنوع است.
د: به دولت اجازه داده میشود حداکثر معادل پنجاه درصد (50%) مانده موجودی حساب ذخیره ارزی برای سرمایهگذاری و تأمین بخشی از اعتبار مورد نیاز طرحهای تولیدی و کارآفرینی صنعتی، معدنی، کشاورزی، حمل و نقل، خدمات (از جمله گردشگری و...)، فناوری و اطلاعات و خدمات فنی- مهندسی بخش غیردولتی که توجیه فنی و اقتصادی آنها به تأیید وزارتخانههای تخصصی ذیربط رسیده است از طریق شبکه بانکی داخلی و بانکهای ایرانی خارج از کشور به صورت تسهیلات با تضمین کافی استفاده نماید.
هـ: حداقل ده درصد (10%) از منابع قابل تخصیص حساب ذخیره ارزی به بخش غیردولتی در اختیار بانک کشاورزی قرار میگیرد تا به صورت ارزی، ریالی جهت سرمایهگذاری در طرحهای موجه بخش کشاورزی و سرمایه در گردش طرحهایی که با هدف توسعه صادرات انجام میشود توسط بانک کشاورزی در اختیار بخش غیردولتی قرار گیرد.
اصل و سود این تسهیلات به صورت ارزی به حساب ذخیره ارزی واریز میگردد.
و: استفاده از وجوه حساب ذخیره ارزی موضوع این ماده صرفآ در قالب بودجههای سنواتی مجاز خواهد بود.
ز: آییننامه اجرایی این ماده به پیشنهاد سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و وزارت امور اقتصادی و دارایی تهیه و قبل از لازمالاجرا شدن این قانون به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید.
ماده 2
به منظور برقراری انضباط مالی و بودجهای در طی سالهای برنامه:
الف: دولت مکلف است سهم اعتبارات هزینهای تأمین شده از محل درآمدهای غیر نفتی دولت را بهگونهای افزایش دهد که تا پایان برنامه چهارم، اعتبارات هزینهای دولت به طور کامل از طریق درآمدهای مالیاتی و سایر درآمدهای غیر نفتی تأمین گردد.
ب: تأمین کسری بودجه از طریق استقراض از بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و سیستم بانکی ممنوع میباشد.
ماده 3
به منظور به حداکثر رساندن بهرهوری از منابع تجدید ناپذیر انرژی، شکلدهی مازاد اقتصادی، انجام اصلاحات اقتصادی، بهینهسازی و ارتقای فناوری در تولید، مصرف و نیز تجهیزات و تأسیسات مصرف کننده انرژی و برقراری عدالت اجتماعی، دولت مکلف است ضمن فراهم آوردن مقدمات از جمله گسترش حمل و نقل عمومی و عملیاتی کردن سیاستهای مستقیم جبرانی اقدامهای ذیل را از ابتدای برنامه چهارم به اجرا گذارد:
الف: نسبت به قیمتگذاری نفت کوره، نفت گاز و بنزین بر مبنای قیمتهای عمده فروشی خلیج فارس، اقدام کرده و از محل منابع حاصله اقدامات ذیل را به عمل آورد:
1- کمک مستقیم و جبرانی از طریق نظام تأمین اجتماعی به اقشار آسیب پذیر.
2- مقاومسازی ساختمانها و مسکن شهری و روستایی در مقابل زلزله و بهینهسازی ساخت و سازها در مصرف انرژی.
3- کمک به گسترش و بهبود کیفیت حمل و نقل عمومی (درون شهری و برون شهری، راهآهن و جادهای)، تولید خودروهای دوگانه سوز و همچنین توسعه عرضه گاز طبیعی فشرده با قیمتهای یارانهای به حمل و نقل عمومی درون شهری.
4- کاهش نقاط حادثهخیز جادهای و تجهیز شبکه فوریتهای پزشکی پیش بیمارستانی و بیمارستانی کشور.
5- اجرای طرحهای بهینهسازی و کمک به اصلاح و ارتقای فناوری وسایل، تجهیزات کارخانجات و سامانههای مصرف کننده انرژی در جهت کاهش مصرف انرژی و آلودگی هوا و توانمندسازی مردم در کاربرد فناوریهای کم مصرف.
تبصره 1- نفت گاز برای تأمین آب بخش کشاورزی با قیمت نفت سفید یارانهای به صورت سهمیهای عرضه خواهد شد.
تبصره 2- در مورد مصرف نفت گاز ماشینآلات بخش کشاورزی، هر ساله معادل یارانه مربوطه در اختیار وزارت جهاد کشاورزی قرار میگیرد تا بر اساس آییننامهای که به پیشنهاد وزارت جهاد کشاورزی و سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور به تصویب هیئت وزیران میرسد در اختیار بخش کشاورزی قرار گیرد.
ب: قیمت گاز طبیعی برای صنایع بر مبنای کمترین سطح قیمت آن در صنایع کشورهای همجوار، توسط دولت در ابتدای برنامه تعیین میشود.
ج: در انرژی برق از خانوارهای کم مصرف حمایت صورت گیرد.
تبصره- عرضه نفت سفید و گاز مایع برای مصارف تجاری و صنعتی به قیمت بدون یارانه (مطابق روال بند الف این ماده) خواهد بود.
د: آییننامه اجرایی این تبصره به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید.
ماده 4
برقراری هرگونه تخفیف، ترجیح و یا معافیت از پرداخت مالیات (اعم از مستقیم یا غیر مستقیم) و حقوق ورودی علاوه بر آنچه که در قوانین مربوطه تصویب شده است برای اشخاص حقیقی و حقوقی از جمله دستگاههای موضوع ماده (160) این قانون در طی سالهای این برنامه ممنوع میباشد.
ماده 5
به منظور تحقق اهداف و شاخصهای کمی مربوط به ارتقای بهرهوری کل عوامل تولید مندرج در جدول شماره 2-2 (بخش هفتم این قانون):
الف: تمامی دستگاههای اجرایی ملی و استانی مکلفاند در تدوین اسناد ملی، بخشی، استانی و ویژه سهم ارتقای بهرهوری کل عوامل تولید در رشد تولید مربوطه را تعیین کرده و الزامات و راهکارهای لازم برای تحقق آنها را برای تحول کشور از یک اقتصادی نهاده محور به یک اقتصاد بهرهور محور با توجه به محورهای زیر مشخص نمایند به طوری که سهم بهرهوری کل عوامل در رشد تولید ناخالص داخلی حداقل به سی و یک و سه دهم درصد (3/31%) برسد:
1- هدفگذاریهای هر بخش و زیربخش با شاخصهای ستانده به نهاده مشخص گردد به طوری که متوسط رشد سالانه بهرهوری نیروی کار، سرمایه و کل عوامل تولید به مقادیر حداقل
5/3، 1 و 5/2 درصد برسد.
2- سهم رشد بهرهوری کل عوامل و اهداف بهرهوری نیروی کار، سرمایه بخشها و زیربخشهای کشور براساس همکاری دستگاههای اجرایی کشور و انجمنهای علمی و صنفی مربوطه و توافق سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور تعیین میگردد.
ب: سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور مکلف است نسبت به بررسی عملکرد دستگاههای اجرایی در زمینه شاخصهای بهرهوری و رتبهبندی دستگاههای اجرایی اقدام نموده و تخصیص منابع مالی برنامه چهارم توسعه و بودجههای سنواتی را با توجه به برآوردهای مربوط به ارتقای بهرهوری کل عوامل تولید و همچنین میزان تحقق آنها به عمل آورده و نظام نظارتی فعالیتها، عملیات و عملکرد مدیران و مسئولین را براساس ارزیابی بهرهوری متمرکز نماید.
ج: به منظور تشویق واحدهای صنعتی، کشاورزی، خدمات دولتی و غیردولتی و در راستای ارتقای بهرهوری با رویکرد ارتقای کیفیت تولیدات و خدمات و تحقق راهبردهای بهرهوری در برنامه، بهدولت اجازه داده میشود جایزه ملی بهرهوری را با استفاده از الگوهای تعالی سازمانی طراحی و توسط سازمان ملی بهرهوری ایران طی سالهای برنامه چهارم به واحدهای بهرهور در سطوح مختلف اهدا نماید.
د: آییننامه اجرایی این ماده متضمن چگونگی تدوین شاخصهای مؤثر در سنجش بهرهوری در دستگاههای اجرایی، به پیشنهاد سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور به تصویب هیئت وزیران میرسد.
ماده 6
در چارچوب سیاستهای کلی برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران از جمله موارد مشمول در صدر اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، بهمنظور تداوم برنامه خصوصیسازی و توانمندسازی بخش غیر دولتی در توسعه کشور به دولت اجازه داده میشود:
از همه روشهای امکانپذیر، اعم از مقررات زدایی، واگذاری مدیریت (نظیر اجاره، پیمانکاری عمومی و پیمان مدیریت) و مالکیت (نظیر اجاره به شرط تملیک، فروش تمام یا بخشی از سهام، واگذاری اموال) تجزیه به منظور واگذاری، انحلال و ادغام شرکتها استفاده شود.
ماده 7
به منظور ساماندهی و استفاده مطلوب از امکانات شرکتهای دولتی و افزایش بازدهی و بهرهوری و اداره مطلوب شرکتهایی که ضروری است در بخش دولتی باقی بمانند و نیز فراهم کردن زمینه واگذاری شرکتهایی که ادامه فعالیت آنها در بخش دولتی غیرضروری است به بخش غیردولتی، به دولت اجازه داده میشود نسبت به واگذاری، انحلال، ادغام و تجدید سازمان شرکتهای دولتی، اصلاح و تصویب اساسنامه شرکتها، تصویب آئیننامههای مالی و معاملاتی، تصویب آئیننامههای استخدامی و بیمه، با رعایت مقررات و قوانین مربوط و جابهجایی و انتقال وظایف، نیروی انسانی، سهام و داراییهای شرکتهای دولتی و شرکتهای وابسته به آنها با رعایت موارد ذیل اقدام کند:
الف: کلیه امور مربوط به سیاستگذاری و اعمال وظایف حاکمیت دولت تا پایان سال دوم برنامه از شرکتهای دولتی منفک و به وزارتخانهها و مؤسسات دولتی تخصصی ذیربط محول میگردد.
ب: شرکتهای دولتی صرفاً در قالب شرکتهای مادرتخصصی و شرکتهای عملیاتی (نسل دوم) سازماندهی شده و زیر نظر مجمع عمومی در چارچوب اساسنامه شرکت اداره خواهند شد.
تعارض چند قانون ملى در مورد ازدواج و طلاق
در مورد احوال شخصیه افراد، در حقوق بین الملل خصوصى کشورها دو راه حلّ متفاوت پیش بینى شده است.
در پارهاى از کشورها قاعده پذیرفته شده آن است که احوال شخصیه افراد اصولاً تابع قانون دولت متبوع آنهاست و در برخى دیگر از کشورها قاعده اعمال قانون اقامتگاه نسبت به احوال شخصیه افراد مورد قبول واقع شده است.
تعارض چند قانون ملى، در دادگاههاى کشورهایى مطرح مىشود که احوال شخصیه افراد را تابع قانون ملّى (یا قانون دولت متبوع شخص) مىدانند، همچنان که مسأله تعارض تابعیتها نیز که حلّ آن مقدم بر حلّ مسأله تعارض چند قانون ملّى است، در دادگاههاى چنین کشورهایى قابل طرح است. تأثیر تابعیت در ازدواج و تأثیر ازدواج در تابعیت نیز در کشورهایى مطرح مىشود که احوال شخصیه افراد تابع قانون دولت متبوع آنهاست. حقوق موضوعه ایران احوال شخصیه افراد را تابع قانون دولت متبوع آنها قرار داده است. در این مقاله که زیر عنوان «تعارض چند قانون ملّى در مورد ازدواج و طلاق» سامان یافته علل به وجود آمدن تعارض بین چند قانون ملّى، مورد بررسى قرار گرفته و راه حلّ تعارضها نیز ارائه گردیده است.
واژگان کلیدى: ازدواج، طلاق، تابعیت، تعارض چند قانون ملى.
مقدمه
در مورد احوال شخصیه، یعنى وضعیت (Elat) و اهلیت (Capaeite) افراد، دو راه حل متفاوت، در حقوق بین الملل خصوصى کشورها، پیش بینى شده است. در حقوق موضوعه بعضى کشورها قاعدهاى پذیرفته شده که به موجب آن احوال شخصیه افراد اصولاً تابع قانون دولت متبوع آنهاست؛ (مواد 6 و 7 قانون مدنى ایران و ماده 3 قانون مدنى فرانسه) ولى در کشورهاى وابسته به نظام انگلیسى - آمریکایى قاعده اعمال قانون اقامتگاه، نسبت به احوال شخصیه افراد، مورد قبول واقع شده است.
بى آن که دلایل ترجیح یکى از دو قاعده بر دیگرى مورد بررسى قرار گیرد، صرفا یادآور، مىشود که در صورت قبول قاعده اعمال قانون اقامتگاه مسأله تعارض چند قانون ملّى نسبت به احوال شخصیه مطرح نمىشود؛ چرا که، در روابط شخصى و خانوادگى بر فرض که طرفین رابطه (مثلاً زن و شوهر یا پدر و مادر و فرزندان) تابعیتهاى متفاوت داشته باشند با رجوع به قانون اقامتگاه تکلیف مسأله روشن مىشود. اما در صورت قبول قاعده اعمال قانون ملّى یا قانون دولت متبوع شخص) این پرسش مطرح مىشود که در صورت اختلاف تابعیت، در روابط شخصى و خانوادگى کدام قانون ملّى را باید واجد صلاحیت دانست.
تعارض چند قانون ملى در دادگاههاى کشورهایى مطرح مىشود که احوال شخصیه افراد را، تابع قانون ملى مىدانند، همچنان که مسأله تعارض تابعیتها (یا تعارض قوانین تابعیت) نیز که حل آن مقدم بر حل مسأله تعارض چند قانون ملى است، در دادگاههاى چنین کشورهایى قابل طرح است؛ زیرا در نظام انگلیسى - آمریکایى دادگاهها باید، ابتدا مصادیق احوال شخصیه را تشخیص دهند تا در صورتى که موضوع را، داخل در دسته احوال شخصیه دانستند، قانون اقامتگاه را در مورد آن اجرا کنند.
منابع
الف- فارسى
1- افشار، حسن، کلیات حقوق تطبیقى، تهران، مجموعه حقوق تطبیقى شماره 1، 1346.
2- الماسى، نجادعلى، تعارض قوانین، تهران، مرکز نشر دانشگاهى، چ ششم، 1379.
3- ــــــ «بحثى پیرامون تعارض تابعیت»، مجله کانون وکلا، شماره 125، 1353.
4- ــــــ «تعیین تابعیت و اقامتگاه از دیدگاه تعارض قوانین»، مجله حقوقى، دفتر خدمات حقوقى بینالمللى، شماره 12، 1369.
...
دیدگاهی دیگر در تفسیر ماده 200 قانون مدنی
چکیده
تدوین کنندگان قانون مدنی ایران جلد اول قانون مزبور را از دو منبع اساسی، یکی حقوق امامیه و دیگری قانون مدنی فرانسه اقتباس کردند و انصافاً در کار خود توفیق چشمگیری داشتند. تأثیر این دو منبع در قانون مدنی ما باعث شده تا مفسرین و اساتید حقوق در تفسیر بعضی مواد قانون مدنی دچار مشکل شوند و در نتیجه برای تفسیر بعضی از مواد از مراجعه مستقیم و دقیق به منابع حقوق اسلامی و حقوق فرانسه گریزی نباشد. از جمله شاخصترین موادی که تجلی دو دیدگاه حقوق اسلامی و حقوق فرانسه در آنها مشهود است مواد 199 و مخصوصاً 200 قانون مدنی در باب اشتباه است که بحثهای پیرامون آنها بعد از هفتاد و پنج سال که از تصویب قانون مدنی میگذرد هنوز پایان نیافته است. اساتید حقوق در این باب تحقیقات گرانبهائی کرده و در کتابها و مقالات متعدد حقوقی در این باره اظهارنظرهای عالمانهای کردهاند. آنچه در این مقاله میآید نیز کوشش نوینی در تفسیر ماده 200 قانون مدنی با توجه به تحقیقات اساتید بزرگوار و با عنایت به منابع فقهی و اروپائی ذیربط است.
فهرست مطالب:
چکیده ۱
مقدمه ۲
الف ـ حقوق فرانسه ۴
۱٫ نظریه نوعی «Theorie objective» ۴
۲٫ نظریه «شخصی» « Theorie subjective» ۴
۳٫ نظریه مختلط یا نظریه وسط ۶
ب ـ حقوق ایران ۷
۴٫ رویه قضایی ایران متأسفانه در این زمینه رهنمودی ندارد. ۱۲
ج ـ نظر مورد انتخاب ۱۳
منظور از خود موضوع معامله ۱۳
منظور از عدم نفوذ ۱۵
ماده ۱۹۴ تصریح دارد: ۱۶
ماده ۷۶۲ قانون مدنی میگوید: ۱۶
ماده ۳۵۳ قانون مدنی قابل دقت است، که میگوید: ۱۶
د ـ بعضی نکات ضروری ۲۲
الف: بطلان مطلق و بطلان نسبی “Nullite absolue et Nullite relative” ۲۴
ب: عدم نفوذ ۲۴
ج: حق فسخ ۲۵
د: مقایسه بطلان نسبی با عدم نفوذ و حق فسخ ۲۵
کتابنامه: ۲۷
طرح توجیهی قانون تجارت الکترونیکی
فناوری اطلاعات با پیشرفتهای اخیر خود جامعهای مجازی با آثار کاملاً واقعی به وجود آورده که تأثیر زیادی بر زندگی انسانها داشته است. جامعهای با قواعد مشترک که نوعی یکسانی یا به عبارتی همگرایی در مسائل و قواعد مبتلابه را موجب شده است. بیجهت نیست که نویسندگان مایلند پیشرفتهای اخیر را با آغاز عصر صنعت (فناوری اطلاعات) و خطوط راهآهن (فناوری تبادل اطلاعات) مقایسه کنند چون آثار و تبعات اختراعات جدید کمتر از ماشین بخار و راهآهن نیست.
برخورداری شئونات جامعه متاثر از فناوری اطلاعاتی پیشرفته تنها بسنده به امور بهداشتی، حمل و نقل، تبادل اطلاعات علمی، سیستمهای اداری و ... نبوده بلکه اقتصاد و تجارت را تحتالشعاع قرار داده و نحوه تجارت جدیدی را به وجود آورده که از تجارت مرسوم فاصله گرفته است.
این فاصله ظهور در نوع عملیات تجاری، قواعد حاکم، مؤسسات لازم و فراگردها دارد. اگر تجارت مرسوم وابسته و مبتنی بر کاغذ است, تجارت الکترونیکی مبتنی بر اطلاعات و جریان اطلاعات است. برقراری یک روش الکترونیکی تجارت کارآمد با همة قابلیتها و تواناییهایش مستلزم وجود قوانین متعدد است. جدای از قواعد مورد نیاز باید گفت تجارت الکترونیکی در عرصة حقوقی (غیرکیفری) مسائل و تنشهایی را موجب شده که بدویترین نکات و مسائل ناظر به حقوق مدنی (ادله، قراردادها، مسئولیت مدنی و ...) است.
به تبع حقوق بینالملل خصوصی نیز در زمینة قراردادها، اسناد، اختلافات و ... با حضور عنصر خارجی در قضیه تنشهایی را مواجه شده است. از جمله مباحث حریم خصوصی یا حمایت از دادههاست که نیازمند حمایتی خاص در امر تجارت الکترونیکی است حمایت از مصرفکننده عرصة دیگر حقوقی ا ست که با تنش مواجه شده به خصوص از آنجا که در کشور ما قواعد بدوی و غیردیجیتال را نیز دارا نیست تا بتوان با تسری آنها به محیط دیجیتال به حمایت از مصرفکننده در این عرصه اخیر پرداخت. تبعاً آیین دادرسی (غیرکیفری) برای رسیدگی به پروندهها و مشکلات پیش آمده، ادلة اثبات مورد نیاز و چگونگی قواعد آن در این عرصه جدید، سیستمهای پرداخت و مسائل حقوقی آن و به عبارت بهتر ابعاد حقوقی بانکداری الکترونیکی، ابعاد حقوقی کارتهای اعتباری، حقوق رقابت و ... همه از عرصههای حقوقی (غیرکیفری) است که در قبال تجارت الکترونیکی نیازمند تبیین و تشریح وضعیت جدیدند. البته حقوق مالکیت فکری، قواعد مالی و گمرکی را نیز باید به فهرست بالا افزود (ر.ک: گزارش توجیهی لایحة قانون تجارت الکترونیکی، ص 1 تا 3, موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی.)
فهرست مطالب
(1) گزارش توجیهی-
(الف) تجارت الکترونیکی و تجربیات بینالمللی----
1) واقعیت----------
2) رویکردهای مختلف قانونگذاری در جهان----
2-1- رویکرد دستوری یا تجویزی-
2-2- رویکرد دوگانه-------
2-3- رویکرد «حداقلی»-----
3) آثار و فروض قانونی---------
3-1- اثر حقوقی------
3-2- فرض قانونی--------
4) تشکیلات دفاتر خدمات الکترونیکی (دفاتر خدمات الکترونیکی) صدور جواز و اعطای اعتبار به دفاتر الکترونیکی 4-1- مسئولیت------
4-1-1- زمینه--
4-1-2- رویکرد کشورها----
5) سیستمهای بسته و استقلال طرفین---
5-1- رشد معتنابه سیستمهای بسته-
5-2- عواملی که بر روی سیستمهای بسته اثر میگذارد-
6) شناسایی بینالمللی------
6-1- اقدامات بینالمللی---
6-1-1 دستورالعمل اتحادیة اروپا-----
6-1-2- آنسیترال---
6-1-3- کنوانسیون بینالمللی----------
6-1-4- OECD--
6-1-5- سایر سازمانهای بینالمللی----
7) قانون تجارت الکترونیکی جمهوری اسلامیایران و رویکرد حقوقی برای تدوین قوانین مکمل---
7-1- حمایت از مصرفکننده---
7-2- حمایت از داده/حریم خصوصی---
7-2-1- حمایت از داده-------
7-2-2- فعالیتهای بینالمللی----
7-2-3- شورای اروپا-------
7-2-4- OECD---
7-2-5- سازمان ملل-----
7-2-6- کمیسیون جوامع اروپایی--
7-2-7- گردش فرامرزی داده-------
7-3- حمایت از حقوق مالکیتهای فکری (حق مولف، اسرار تجاری و علایم صنعتی)--
(ب) ابعاد جزایی------
1) جرایم کلاسیک در حقوق تجارت------
2) جرایم جدید-----
2-1- کلاهبرداری کامپیوتری خاص----
2-2- جعل خاص---------
2-3- نقض حریم خصوصی (جرایم مربوط به حمایت از دادهها)---
2-4- نقض حق تألیف-----
2-5- نقض حقوق مصرفکننده----
2-6 نقض حقوق رقابت------
(ج) اقدامات آتی قانونگذار-----
بخش اول – حقوقی---------
اقدامات فوری-------
1- آییننامهها----------
2- قانون تشکیلات دفاتر خدمات الکترونیکی---
اقدامات ضروری---------
1- پرداختهای الکترونیکی، قوانین گمرکی و مسایل مالی و مالیاتی------
2- تدوین قوانین اصلی----
3- آیین دادرسی در فضای سیبرنتیک------
بخش دوم - جزایی----
مسائل جزایی مورد بحث در مراحل بعدی پروژه----
1- مسئولیت کیفری در جرایم تجارت الکترونیکی------
2- جرایم دیگر---------------
3- تنشهای آیین دادرسی کیفری در رابطه با جرایم تجارت الکترونیکی-----
4- تنشهای حقوق جزای بینالملل در رابطه با جرایم تجارت الکترونیکی-----
الف ـ مقدمه----
ب ـ بررسی مشکل در حالت کلاسیک------
ج ـ بررسی مشکل در فضای تجارت الکترونیکی----
ضمایم------
ضمیمه 1----
کلاهبرداری کامپیوتری---------
تعریف کلاهبرداری کامپیوتری----------
مجازات کلاهبرداری------
مجازات کلاهبردری کامپیوتری-----
الف- سوء استفادههای کامپیوتری------
ب- سوء استفادههای کامپیوتری کلاسیک----
ج- سوء استفاده در صندوقهای پرداخت-----
د- سوء استفاده از خطوط تلفنی------
پدیدة جرم کامپیوتری----
الف – جرایم اقتصادی مرتبط با کامپیوتر----
ب _ روشهای سوء استفاده-------
ج _ مرتکبین------
د- قوانین کلاهبرداری کامپیوتری------
ه- جمع بندی و پیشنهاد متن قانون----
و- تحول مصادیق----------
ضمیمه 2-----------
جعل کامپیوتری----------
1- مقدمه-------------
2- طرح بحث---
3- تاریخچه---------
4- تعریف----------
5- منبع شناسی-------
6- جمع بندی و پیشنهاد------
ضمیمه 3----------------
اصلاح قانون مدنی فرانسه راجع به ادله الکترونیکی و مصوبه امضای الکترونیکی فرانسه---
ماده 1316 قانون مدنی-------
طرح مصوبه : متن----------
بخش 1ـ شرایط راجع به وسایل و روشهای ایجاد امضای الکترونیکی-------
بخش 2ـ شرایط راجع به گواهیها و ارائهدهندگان خدمات گواهی الکترونیکی:--
بخش 3ـ کنترل مراجع گواهی الکترونیکی------
بخش 4ـ تأیید مراجع گواهی الکترونیکی------
شرح قانون امضای الکترونیکی فرانسه 13 مارس 2000----
آزادی گردش در بازار داخلی------
اختیارات کمیسیون------
رژیم حقوقی مراجع خدمات گواهی------
سیستم تأیید اختیاری--------
مسئولیتها-----------------
شروط معافکننده (معاذیر قراردادی و یا شروط رافع مسئولیت) یا محدودکننده مسئولیت---------
ضمیمه 4-------
قانون تجارت الکترونیکی در کشورهای مختلف جهان تا سال 2000------
ضمیمه 5----
عبارات قانونی و استانداردهای آن در قانون تجارت الکترونیکیایران-----
ضمیمه 6------
فرمت X509v3---
(2) پیشنویس قانون تجارت الکترونیکی----
پیشنویس قانون تجارت الکترونیکی-------
فهرست عناوین---------
باب اول - مقررات عمومی-مبحث اول - درکلیات----
فصل اول: قلمرو و شمول قانون - ماده 1-----
فصل دوم – تعاریف – ماده 2-----
فصل سوم – تفسیر قانون – مواد 3 و 4---------
فصل چهارم – اعتبار قراردادهای خصوصی – ماده 5----
مبحث دوم - در احکام »داده«--------
فصل پنجم – نوشته، امضا، اصل – مواد 6 الی 11---
مبحث سوم - »داده« مطمئن----------
فصل ششم - امضای الکترونیکی مطمئن – ماده 12---
فصل هفتم - ثبت یا سوابق الکترونیکی مطمئن – ماده 13-
فصل هشتم - آثار ثبت و سوابق و امضای الکترونیکی مطمئن – مواد 14 الی 16--
فصل نهم – پذیرش و ارزش اثباتی »داده« - مواد 17 الی 21----
فصل دهم – اعتبار قانونی ارجاع »داده« - ماده 22--
مبحث چهارم - مبادله »داده«-----
فصل یازدهم – عقد و اراده طرفین – مواد 23 و 24-----
فصل دوازدهم – انتساب »داده« - مواد 25 الی 29-----
فصل سیزدهم – تصدیق دریافت – مواد 30 الی 35---
فصل چهاردهم -زمان و مکان ارسال و دریافت »داده« - مواد 36 الی 40--
باب دوم----
دفاتر خدمات الکترونیکی--------
مبحث اول - کلیات------
فصل اول – دفتر خدمات الکترونیکی – مواد 41 الی 48---
مبحث دوم – دفتردار کل-------
فصل دوم - دفتردار کل – مواد 49 الی 57----
فصل سوم – اختیارات دفتردار کل – مواد 58 الی 63-----
مبحث سوم - وظایف----------
فصل چهارم - وظایف دفتر خدمات الکترونیکی - مواد 64 و 65-----
فصل پنجم - وظایف امضاءکننده – ماده 66-------
فصل ششم - وظایف اطراف اعتمادکننده – ماده 67---
مبحث چهارم - دفتر خدمات الکترونیکی خارجی---
فصل هفتم - شناسایی دفاتر خدمات الکترونیکی خارجی مواد 68 الی 75---
باب سوم----
در قواعد مختلف--------
مبحث اول - حمایتهای انحصاری در بستر مبادلات الکترونیکی------
فصل اول - حمایت از مصرفکننده و تبلیغات - مواد 76 الی 101------
فصل دوم – حمایت از حق مولف در بستر مبادلات الکترونیکی – مواد 102 الی 104---
مبحث دوم - حفاظت از »داده« در بستر مبادلات الکترونیکی-----
فصل سوم – حمایت از »داده«های شخصی (حریم خصوصی) – مواد 105 الی 107---
فصل چهارم – حمایت از اسرار تجاری – مواد 108 و 109---
فصل پنجم – حمایت از علایم تجاری – مواد 110 و 111---
باب چهارم--------
جرایم و مجازاتها-----
مبحث اول – کلاهبرداری کامپیوتری – ماده 112-------
مبحث دوم – جعل کامپیوتری – ماده 113-----
مبحث سوم – نقض حقوق مصرفکننده و تبلیغات در بستر مبادلات الکترونیکی – مواد 114 و 115-------------- 1
مبحث چهارم – نقض حق مولف - ماده 116----
مبحث پنجم – نقض حمایت از دادههای شخصی/حریم خصوصی – مواد 117 الی 121---
مبحث ششم – نقض اسرار تجاری و علایم تجاری – مواد 122 و 123------
باب پنجم-----
جبران خسارت – ماده 124-----
باب ششم-------
متفرقه – مواد 125 الی 134-----
(3) شرح مواد قانونی------
(4) منابع------------
فهرست:
1- مقدمه .................................................................................... 2
2- تعریف نفقه .............................................................................. 3
3- نفقه همسر ............................................................................... 3
4- نفقه ی زن پس از مرگ همسر یا طلاق همسر ...................................... 5
5- نفقه خویشان ............................................................................ 7
6- احکام نفقه .............................................................................. 9
7- شرایط پرداخت نفقه ................................................................... 12
8- ضمانت اجرای نفقه .................................................................... 12
9- انواع نقه ............................................................................... 13
10- نفقه در قانون مدنی .................................................................. 14
11- منابع .................................................................................. 18
مقدمه:
بی شک عشق و علاقه و پیوند عاطفی میان زن و شوهر زیربنای پیوند زناشویی است که آن را از سایر قراردادهای اجتماعی متمایز می کند.اما در عین حال این احساس و تمایل گاهی شرایطی ایجاد می کند که ممکن است باعث غلبه احساس بر عقل شود و سایر شرایط لازم برای یک پیوند زناشویی موفق را تحت الشعاع قرار دهد و نگذارد زن و مرد به درستی و با در نظرگرفتن کلیه خصوصیات روحی و جسمی و اقتصادی خود و همسر آینده و حدود وحقوق زن و شوهر در عقد ازدواج،به پیوند زناشویی موفقی تن دهند که بی تردید عواقب آن نه تنها گریبان زن و شوهر را خواهد گرفت،بلکه پی آمدهای آن برای هر دو خانواده بسیار نامطلوب خواهد بود.بنابراین آگاهی زن و مرد به حقوق و قوانین حاکم بر ازدواج،تعهدات مادی و معنوی آنها را مشخص خواهد کرد.نفقه همسر امری است که بعد از عقد و ازدواج و پس از حضور زن در خانه شوهر مطرح میشود و پی آمدهای مالی و حقوقی دارد که مرد باید از آن مطلع باشد.
وقف بر نفس از دیدگاه فقه و قانون مدنی
مقدمه:
باتوجه به توصیههای ائمه اطهار بروقف و نیز اهداف بالایی که وقف در جامعه ممکن است داشته باشد. رسیدگی و تجزیهو تحلیل این امر در جامعة امروزی ما که ؟؟ به این امر است امری ضروری به نظر میرسد و از آنجا که وقف نهادی بسیار گسترده و احکام مفصل و کاملی را هم در فقه و هم در قانون به خود اختصاص داده است لذا رسیدگی و بررسی همة احکام آن بسیار کاربر است و از حوصلة این مقاله خارج است در ضمن پرورش یک موضوع جزئی می تواند آثار مفیدتری داشته باشد چون ابعاد گوناگون را می توان مورد بحث قرار داد لذا ما در این تحقیق کوتاه بر آن شدیم که موضوع وقف بر نفس که یک جزء کوچک از مسائل مربوط را به به وقف را تشکیل می دهد به طور مفصل هم از دیدگاه قانون مدنی و هم از دیدگاه فقه اعم از عامه و شیعه تحلیل کنیم و در نهایت به یک نتیجهگیری برسیم که ما را در بحث قضا، وکالت یا هر حرفة دیگر که مربوط به این امر است یاری دهد، انشاء الله که چنین باشد.
در احکام و شرایط وقف در یک دستهبندی به شرایط موقوف علیهم پرداخته می شود از آن جمله اینکه موقوف علیهم باید موجود باشند نه معدوم و یا ا ینکه آنها اهلیت لازم برای قبض مال مرقوفه را داشته باشند، این گونه شرایط در وفقه و قانون مدنی تقریبا یکسان هستند و یک شرط مشترک دیگر این است که واقف از موقوف علیهم باید خارج باشد یعنی وقف بر نفس باطلا ست ولی ا ین مورد در مذاهب عامه مورد تردید واقع شده و نسبت به آن ایراداتی و استدلال هایی وارد شده است که لازم است بررسی شوند و به یک نتیجهگیری صحیح برسیم یعنی از دید بعضی فقها وقف بر نفس صحیح است که در جای خود به آن پرداخته خواهد شد.
برای پرورش موضوع ابتدا چکیدهای از مطالب مطروحه درتحقیق آورده می شود سپس وارد اصل بحث می شویم و دیدگاه فقهای عامه و سپس شیعه مطرح می شود و بعد به یک جمعبندی از این مطالب اشاره می کنیم و سپس نظرات حقوقی و نظرات قانون مدنی را طرح می کنیم تا در نهایت به یک نتیجهگیری برسیم.
بحث وقف بر نفس در مبحث شرایط موقوف علیهم طرح می شود در این تحقیق این موضوع جزئی از دیدگاه فقه و حقوق مدنی بررسی شده است.
در کل فقهای عامه به دو دسته تقسیم می شوند عده ای معتقدند وقف بر نفس صحیح است و به چند روایت از جمله روایت زیبر یا به اصولی مثل العقود تابعه با ؟؟ یا اوفو بالعقود استناد می کنند و در این راستا استدلال هایی ارائه می دهند که مذهب چهار گانة شافعی مالکی، صنفی و جنبلی هیچ یک به طور کامل بر این موضوع اتفاق نظر ندارند.
دستة دوم از فقهای عامه بر بطلان وقف بر نفس نظر داده ا ند که این دسته از افراد هم از دلایل عقلی ونقلی گوناگون بهره گرفته اند از جمله روایت طلحه بن زید، روایت علی بن سلمان واستدلالهایی مثل اینکه وقف بر نفس خلاف مقتضای ذات عقد است.
فقهای شیعه تقریباً اتفاق نظر دارند که وقف بر نفس باطل است و دلایلی ارائه داده اند مثلاً اجماع که از ادله اربعة فقه شیعه است و نیز دلایل عقلی و نقلی فراوان که به تفصیل بیان گردیده است.
قانون مدنی به تبعیت از قانون مدنی فرانسه و مطابق با فقه شیعه این بحث را در مواد 72 و 73 و 74 در باب وقف مطرح کرده و حکم به بطلان داده است.
بحثی که پیرامون وقف بر نفس مطرح می شود وقف بر موقوف علیهمی است که عام هستند و خود واقف بعدا جز آنها میشود مثلا وقف بر فقها میکند و خود واقف بعدا فقیه میشود در این مسئله اتفاق نظر وجود دارد هم در فقه عامه و هم در فقه شیعه و هم بین حقوقدانان که صحیح می باشد چون وقف بر عام است و نامحصور است.
از جمع مطالب نتیجهای که حاصل میگردد این است که وقف بر نفس باطل است و اگر قسمتی از وقف را شامل شود نسبت به همان قسمت باطل و نسبت به بقیه صحیح است.
فهرست مطالب:
مقدمه.......................................................................................................
چکیده.......................................................................................................
بخش اول: وقف بر نفس از دیدگاه فقهای غیر شیعه.............................
1- وقف بر نفس از دیدگاه فقهای خنفیه ................................................
2- وقف بر نفس از دیدگاه فقهای شافعی..............................................
3- وقف بر نفس از دیدگاه فقهای ؟؟......................................................
4- وقف بر نفس از دیدگاه فقهای مالکیه................................................
5- وقف بر نفس از دیدگاه فقهای زندیه.................................................
6- وقف بر نفس از دیدگاه فقهای ظاهریه..............................................
7- خلاصه آزاد.......................................................................................
بخش دوم- وقف بر نفس از دیدگاه فقهای شیعه...................................
1- قول شهید اول....................................................................................
2- قول شهید ثانی...................................................................................
3- قول محقق ملی...................................................................................
4- قول ابوسعید احمد بن سلمان............................................................
5- قول علی اصغر مروارید....................................................................
6- قول امام خمینی (ره)..........................................................................
7- قول صاحب جواهر............................................................................
8- قول آیت الله احمد حسینی شیرازی....................................................
9- نظر نگارنده ......................................................................................
بخش سوم: وقف بر نفس از دیدگاه قانون مدنی....................................
نتیجه .......................................................................................................
منابع و ماخذ............................................................................................
وصیت در قانون مدنی ایران و سایر کشورها
وصیت در قرآن
بخش اول : تعاریف و کلیات
1- معنای وصیت
تصرفاتی که هر شخص مستقیماً یا مع الواسطه برای بعد از فوتش در اموال خود می نماید، به زبان حقوقی «وصیت» نامیده می شود. وصیت یک نوع اجازه خاصی است که به موجب آن اشخاص می توانند اراده خود را در زمانی که حیات ندارند، به موقع اجرا گذارنده خواه به صورت عهدی و خواه به صورت تکمیلی .
این معنی مورد پذیرش همگان می باشد. اما با این وجود در بین فقها راجع به ریشه عربی این واژه «الوصیه» تا حدی اختلاف نظر است که در زیر به نقل از مرحوم سید محسن طباطبایی حکیم صاحب کتاب «مستمسک العروه الوثقی» به آنها اشاره می شود :[1]
الف) عده ای گفتند که وصیت مشتق از ثلاثی (وصی- یصی) و به معنی «وصل» است. (شیخ طوسی در مبسوط، ابن ادریس در سرائر، جوهری در صحاح، علامه حلی در تذکره الفقهاء، محقق کرکی در جامع المقاصد و بعضی از اهل لغت نظیر : مجمع البحرین، شیخ فخرالدین طریحی، ج3، (ربع ثالث و رابع)، ص51، چاپ دوم، ناشر دفتر نشر فرهنگ اسلامی، سال 1367 هـ .ش.)
ب) عده ای دیگر گویند که مشتق از ثلاثی (وصی- یصی) و رباعی (اوصی- یوصی/ وصی – یوصی) و به معنای «وصل» می باشد
فهرست مطالب:
بخش اول : تعاریف و کلیات
1- معنای وصیت
2- مشروعیت وصیت
3- اقسام وصیت
3-1- وصیت تمکیلی
3-2- وصیت عهدی
4- ارکان وصیت
5- آیا وصیت عقد است یا ایقاع
6- لزوم وجواز در وصیت
7- وصیت در قانون مدنی ایران و سایر کشورها
بخش دوم : ترجمه و تحقیق
انواع وصیت
1- وصیت تمکیلی
2- وصیت عهدی
نقش دیوان عدالت اداری در صیانت از قانون
نقش دیوان عدالت اداری در صیانت از قانون اساسی
در نبود دادگاه قانون اساسی در ایران که وظیفه دادرسی اساسی و صیانت قضایی از اصول قانون اساسی و ارزشهای دستورگرایی را برعهده داشته باشد و با عنایت به خصلت ماهیتاً سیاسی عملکرد شورای نگهبان و محدوده نظارت این شورا که صرفاً منحصر به انطباق قوانین عادی با قانون اساسی (و البته موازین شرعی) است و با ملاحظه نظارتناپذیری برخی از ارکان و فعالیتهای حکومت به دلایل ساختاری و تاریخی؛ به نظر میرسد که در عمل، بخش قابلملاحظهای از وظیفه نظارت قضایی و صیانت از اصول قانون اساسی برعهده «دیوان عدالت اداری» قرار گرفته است و دیوان، این نقش را در قلمرو «اداره عمومی» که گستردهترین بخش حکومت و نزدیکترین جزء حکومت به مردم است، اعمال میکند. پدیده صیانت از قانون اساسی توسط دادگاههای اداری و از طریق سازوکارهای «دادرسی اداری» (که ممکن است جایگزین یا مکمل دادرسی اساسی باشند)، خود مستلزم تحقق فرآیندی است که آن را میتوان «اساسیسازی حقوق اداری» نامید. براساس این پدیده، حقوق اداری از اصول و ارزشهای بنیادین حقوق اساسی که عبارتند از حاکمیت مردم (دموکراسی)، حکومت قانون (نفی استبداد و خودکامگی)، و حقوق مردم (حقوق بشر و آزادیهای بنیادین)، تبعیت میکند و به تحقق، پیادهسازی و صیانت از این ارزشها در اداره عمومی و در روابط میان اداره عمومی با مردم، کمک میکند.
فهرست:
نقش دیوان عدالت اداری در صیانت از قانون اساسی.......................................................................2
قانون اساسی ..................................................................................................................................2
حکومت قانونی ..............................................................................................................................5
تضمین حق ها و آزادی ها ............................................................................................................5
عدالت اداری ................................................................................................................................5
دمکراسی ......................................................................................................................................6
حکمرانی خوب ............................................................................................................................6
پاسخگویی ...................................................................................................................................9
کارآمدی .....................................................................................................................................10
عدالت آیینی ..............................................................................................................................10
منابع ..........................................................................................................................................19