بررسی علل تنبلی دانش آموزان دختر در نوشتن تکلیف در دبستان های دولتی و کلاسهای اول دبستان در ناحیه 7 شهر مشهد
مقدمه
آموزش و پرورش کلید فتح آینده است و تنها مرکبی است که در هیات آینده ای روشن وپر امید است . هر گاه می خواهید فرداها را ببینید کافی است به طور عمیق به مدرسه بنگرید . مردان و زنان فردا آنجا هستند و آنهایند که کلید فتح آینده رادر دست دارند .( صداقت ، 1374 ،ص 496)
در این میان مدرسه بیشترین سهم را بر عهده دارد و سرانجام این مسئولیت خطیر به عهده مسلمین واگذار می شود وآنها هستند که باید بتوانند دانش آموزان را به درتی تربیت و آنان را انسانهای سالم ، خلاق متعال ورشد یافته بار آورند . از مسائل مهمی که همواره همراه آموزش و پرورش بوده است تکلیف شب است .
تکلیف شب از جمله مسائل مهم در امور آموزش و فرآیند تعلیم و تربیت است ، با توجه به این ضرورت و حساسیتی که این موضوع در امر یادگیری و آموزش دارد ،متاسفانه در کتب درسی مراکز تربیت معلم و دانشکده ها ی علوم تربیتی کمتر به آن توجه شده است . در این زمینه تعداد مقالات و تحقیقات کمتر است . هریس کویر تکلیف شب را چنین تعریف می کند : وظیفه ای که توسط معلمان برای دانش آموزان معین می شود تا در ساعاتی خارج از مدرسه توسط دانش آموز انجام گیرد . در مورد تکلیف شب نظرات متعدد ومتفاوت است . عده ای آن را عامل فعالیت – تمرین و تثبیت خلاقیت آموزشی تلقی کرده و بعضی آن را مصیبت تربیتی وگروهی عامل تضاد والدین و تزلزل خانواده و دسته ای راه افراط پی گرفتند و آن را در عصر کامپیوتر به شکل یک هیولای تربیتی می بینند که ضایع کننده تمایلات ، رغبتها و استعدادهاست .(http:///www.roshdmag.org )
تنبلی در نوشتن تکلیف موضوعی است که در بین اکثر دانش آموزان وجود دارد . این یک واقعیت است که هیچ کس حتی شما هم نمی توانید به همه کارهایی که باید انجام دهید برسید و آن را تمام کنید . برای همین ضروری است که هنگامی که در انجام برخی از کارها تنبلی کنید . یکی از دلایل تنبلی در انجام کارهای بزرگ و مهم آن است که هنگامی که برای اولین بار با آنها مواجه می شویم بسیار بزرگ و سخت به نظر می رسند ( طارمی ، کوروش ، 1342 ، پاییز 82 ،ص 162 )
از دیگر عواملی که نقش بسیار مهمی در ایجاد تنبلی دانش آموز دارد ، خانواده و کیفیت مناسبات این واحد کوچک اجتماعی است . وحدت موجود در ارتباط اولیاء یا برعکس ، ناسازگاری پدر و مادر و همچنین ناهماهنگی بین سلیقه و رفتارهای تربیتی پدر و مادر و احساس ایمنی کودک تاثیر می گذارد . همچنین سلامت حواس کود ک عامل مهمی در سازش یا ناسازگاری محیط محسوب می شود . عامل دیگر ضعف و ناتوانی دانش آموز است . کودک ضعیف و ناتوان کم حوصله است و تنبلی می کند . از دیگر مواردی که باید در این زمینه مورد توجه قرار گیرد نیازهای بدنی شامل آب ، غذا و استراحت و .... است . از دانش آموزانی که شبها استراحت کافی ندارند و یا روزانه غذای کافی و مناسبی دریافت نمی دارند نباید انتظار داشت که منظم و سر وقت تکالیف درسی خود را تمام و کمال در اختیار معلم قرار دهند.
بیان مسئله
در بیان مسئله باید توجه داشت که چه عامل یا عواملی باعث تنبلی دانش آموزان در نوشتن تکلیف می شود و چه انگیزه هایی در این امر دخیل است ؟ آیا بوجود آمدن چنین طرز تفکری از عوامل درون دانش آموز ایجاد می شود یا عوامل بیرونی مانند : سطح توقعات معلم و خانواده از دانش آموز و یا عدم تناسب تکالیف با شرایط دانش آموز ؟
از آنجایی که مشق شب یا تکلیف و تنبلی در انجام دادن آنها از مسائل خاص کودکان دبستانی است . ذهن محققان را به خود مشغول کرده و موجب شده است که نظرات گوناگون و متفاوتی ارائه دهند . در اینجا لازم است چند تعریف را ارئه دهیم :
تکلیف شب : در لغت عبارت است از چیزی از کسی خواستن بطوریکه او را از آن رنج رسد ،زیاده از اندازه طاغت کار فرمودن به کسی ، فرمان کار دادن و حکم به اجرای امری کردن و زحمت دادن . منظور از تکلیف موظف ساختن دانش آموزان به انجام دادن فعالیتهایی است که از طرف معلم تعیین می شود . ( دهخدا ، علی اکبر ، لغت نامه دهخدا ، حروف الفبا ( ت) صفحه 879 )
تنبلی : پشت گوش انداختن انجام کارهایی که گاهی ضروری هستند به دلیل خستگی ، بی حوصلگی و عادت و ...
تنبلی: کاهلی وتن پروری – سستی کردن.
بی اعتنایی : اعتنا نکردن بقصد تحقیر به کسی.
خستگی : جراحت – ریش.
تکلیف : تکلیف در لغت عبارتست از چیزی ازکسی خواستن بطوریکه اورا ازآن رنج رسد زیاده از اندازه ی طاعت کار فرمودن به کسی فرمان کار دادن وحکم به اجرای امری کردن وزحمت دادن.
اکراه:به ناخوته وستم برکاری داشتن- به کار خلاف میل واداشتن کسی را- فارسان به معنی کراهت وسماجت استعمال نمایند- ناخوش داشتن – ناپسند داشتن- ناخواست – فشار – زور- عدم رضایت –عدم میل وعدم رغبت-
مشکل : دشواری وسختی وزحمت .
حجم : ستبری – هنگفتی – ضخامت- جسامت-برآمدگی چیزی- حجم اطلاق می شود برآنچه مرا ورا اندازه ومقداری باشد خواه جسم باشد وخواه نباشد . آن مقدار از فضاکه در تصرف جسم باشد.
تنبید : بیدار گردانیدن وواقف کردن برچیزی – آگاهانیدن- هوشیارکردن- آگاهی پس از غفلت- دراصطلاح علم معانی آنچه از مجملی به اندک تامل فهمیده شودوگفته اند تنبید حکمی است که اثبات آن محتاج بدلیل نیاشد بلکه تنها ملاحظه اطراف حکم یا تمثیل مز یل خفا آن را اثبات کند. دلالت کردن به چیزی که از آن غافل باشد.
تعریف عملیاتی :
تنبلی : منظور از تنبلی دراین تحقیق پشت گوش انداختن کارهایی است که گاهی ضروری هستند دراین تحقیق منظور ننوشتن تکالیف است.
بی اعتنایی: منظور بی اعتنایی دراین تحقیق مهم نبودن ننوشتن تکلیف برای معلم است.
خستگی : منظور احساسی است که به هر دلیلی دردانش آموزایجاد شده ومانع انجام ندادن تکلیف می شود.
تکلیف: منظور فعالیتهایی است که دانش آموز درخارج ارساعات درس کلاسی ودرزمان فراغت موظف به انجام آن است.
اکراه : منظور ناخشنودی دانش آموز از نوشتن تکالیفش است وبا زور باید تکالیفش راانجام دهد.
مشکل : منظور از مشکل دراین تحقیق دشوار بودن مسائل وتکالیفی است که بر عهده دانش آموز گذاشته می شود وتیاز به فکر زیاد دارد.
حجم تکالیف : منظور مقدارتکلیفی است که هر شب یا بعضی از شبها دراختیار دانش آموز گذاشته می شود.
تنبید:منظور سرزنش وخشنونت و... است کهمعلم به دلیل انجام ندادن به موقع تکالیفبه دانش آموزان اعمال می کند.
مطالعه عوامل مؤثر در افزایش مهارت نوشتن خلاق در دانش آموزان متوسطه
مقدمه
جامعهی پویا و پرتلاش امروزی یک لحظه درنگ نمی کند تا بتواند به فنون جدید و قدرت والای علمی دست پیدا کند . در چنین عصری که عصر شکوفایی و بهره جستن از نبوغ بزرگان علمی، پژوهندگان ،مخترعین ، مبتکرین، صنعتگران و... است برای اداره سازمانهای اجتماعی ـ فرهنگی ـ اقتصادی و آموزش جامعه به فکر و ذهن افراد خلاق نیاز است ، تا بتوان همگام و همپای پیشرفت جامعه به پرورش افراد خلاق اقدام نمود.
بسیاری بر این عقیدهاند که خلاقیت امری ذاتی است و فقط خداوند این ودیعه خود را به عدهای از انسانها بخشیده و قابل آموزش و آموختنی نیست . عدهای با این عقیده مخالفند و ابراز می دارند خداوند به همه انسانها یکسان نعمت بخشیده این افراد (خلاقان) از این نبوغ خدادادی خود ، بیشترین بهره را بردهاند و نیز معتقدند که خلاقیت صفت مشترک تمامی انسانها است که با پرورش آن می توان آن را از حالت رکود درآورد و از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل کرد و بالعکس میتوان خلاقیت را با آموزش ناصحیح و غلط از ریشه خشکاند. تحقیقات ادعای گروه دوم را تصدیق کرده و خلاقیت را صفت مشترک تمام انسانها دانسته ، اما مقدار و نوع خلاقیت از فردی به فرد دیگر متفاوت میدانند و هر انسانی به نوعی از خلاقیت خود بهره میبرد یکی زیاد یکی کم(پیرخایفی،1376). این تحقیقات نشان داده است که رشد و پرورش خلاقیت از همان بدو تولد و دوران کودکی آغاز میشود و در دوران دبیرستان به مرحله شکوفائی خود نزدیک میشود. البته اگر این توانایی در انسان پرورش یابد تا پایان عمر به غنای والای علمی آن افزوده میشود.
پیرخایفی (1376) آموزش خلاقیت را امری حیاتی میداند که باید در سطوح مختلف تحصیلی به صورت همگانی انجام گیرد و این آموزش همگانی متضمن انعطاف پذیری ذهن ، توانمندی شخصیت انسان (پرورش روحیهی استقلال و اعتماد به نفس) و ایجاد زمینه و بسترهای مناسب اجتماعی فردی و خانوادگی است. جدای از آموزش همگانی و عمومی آموزش ویژه نیز از ضروریات است . با آموزش ویژه، فکر به طور خاص در یک زمینه ، مهارت مطلوب و مناسب را کسب میکندو به اصطلاح اهل علم تخصص مییابد. تفاوت اساسی موجود میان آموزش همگانی و آموزش ویژه این است که در آموزش همگانی فرد یاد میگیرد که چگونه در خدمت خود باشد و قابلیتهای خود را بشناسد و به استعدادهایش در زمینههای مختلف پی ببرد، امّا در پرورش ویژه فرد علاوه بر شناخت قابلیتهای خود به خدمات اجتماعی نیز توجه میکند و یاد میگیرد که چگونه در خدمت جامعه باشد و خود را وقف اجتماع نماید . فرد به صرف داشتن اندیشههای خلاق به ما تضمین نمیدهد که حتماً این اندیشه را در هر سطحی از خلاقیت که میخواهد باشد میتواند به مرحله بازدهی و تولید برساند قطعاً در این راه عوامل شخصیتی بسیاری وجود دارند که مانع از به نتیجه رسیدن اندیشه خلاق افراد میشوند. عواملی چون ـ اعتماد به نفس پایین ـ نبود اراده و پشتکار ـ اضطراب ـ تشویش خاطر ـ دل نگرانی ـ وسواس ـ خود کم بینی ـ حساس نبودن نسبت به پدیدهها ـ تمایل به همرنگی و یکنواختی فکر از عواملی به شمار میروند که راه را بر اندیشه خلاق میبندد . از این رو تدارک دیدن زمینهای که باعث برطرف ساختن عوامل شخصیتی ذکر شده میشود ، مهمترین قدم برای رشد اندیشه به شمار میرود. در این میان تأکید ویژه بر نقش خانواده و در مرحلهی دوم مدرسه است .
فهرست مطالب
فصل اول : کلیات
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت پژوهش
اهداف پژوهش
فرضیههای پژوهش
تعاریف عملیاتی متغیرها
نوع متغیرهای تحقیق
مراحل اندازهگیری متغیرها
تعریف متغیرها
فصل دوم : ادبیات پژوهش
خلاقیت چیست ؟
تعریف خلاقیت
روند شکل گیری خلاقیت
خصوصیات افراد خلاق
راههای پرورش خلاقیت
موانع خلاقیت
انگیزه عاملی جهت تحقق خلاقیت نوشتاری
نقش آموزش در پرورش نوشتن خلاق
محیط خانواده و تأثیر آن بر خلاقیت
نقش تکرار و تمرین نوشتن بر نوشتن خلاق
تأثیر مطالعه بر نوشتن خلاق
نقش قصهگویی در پرورش نوشتن خلاق
تشویق عاملی کارساز در پرورش نوشتن خلاق
نقش کودکستان و مراکز پیش دبستانی در بروز خلاقیت
نقش بازیهای کودکانه در پرورش خلاقیت
تأثیر اوقات فراغت بر نوشتن خلاق
مروری بر تحقیقات انجام شده
نوع تحقیق
جامعه آماری و ویژگیهای آن
روش نمونهگیری و حجم نمونه
ابزار گردآوری دادهها
پایایی و روایی پرسشنامهها
پایایی و روایی آزمون خلاقیت
پایایی و روایی آزمون انگیزه پیشرفت
پایایی و روایی پرسشنامه محقق ساخته
شیوه نمرهگذاری آزمونها
نمرهگذاری آزمون خلاقیت
نمرهگذاری آزمون انگیزه پیشرفت
روش تجزیه و تحلیل دادهها
فصل چهارم : یافتههای تحقیق
یافتههای توصیفی
یافتههای مربوط به فرضیههای تحقیق (آمار استنباطی)
فصل پنجم : بحث و نتیجهگیری
حث و نتیجهگیری
پیشنهاد نظری و علمی پژوهش
محدودیتهای پژوهش
منابع و مأخذ
منابع و مأخذ
پیوستها
پرسشنامه شماره (1) پرسشنامه محقق ساخته
پرسشنامه شماره (2) آزمون انگیزه پیشرفت (ACMT)
پرسشنامه شماره (3) آزمون خلاقیت جمال عابدی
آمادگی برای نوشتن با شیوه های جذاب و کارآمد و منطبق بر تخیل زیبای کودکان
چکیده
زمان ما زمان پایبندی حقایق و عینیت ها ی سفت و سختی است که تخیل را بی قدر و مقدار کرده است . اغلب هنر و تخیل به جای غذای مقوی و ناب زندگی منجمد کننده زندگی به حساب می آید در صورتی که می شود هنر و تخیل منجمد کننده نباشد بلکه سرچشمه ی تجربه های ارزشمند انسان به حساب آید و از آنجایی که خواندن و نوشتن پایه و اساس یادگیری می باشد و در جوهر آن هنر و تخیل نهفته است و اگر قرار است که کودکان به مفهوم کامل با سواد شوند ، باید بین تجربه ی تخیلی و هنری هر کودک و برنامه کار ( فعالیتهای گفتاری و نوشتاری ) ارتباط تنگاتنگی بوجود آورد تا این دو به هم گره بخورند و ارائه برنامه هایی برای نوشتن در سال اول دبستان و قبل از آن یکی از راههای ترکیب این عناصر حیاتی است که سبب ارتقاء و پیشرفت کودکان می شود در متن مقاله نیز سعی کرده ام با بهره گیری از شیوه های جذاب و کارآمد و منطبق بر تخیل زیبای کودکان رهنمودهایی را تحت عنوان شیوه ی گام به گام برای آمادگی نوشتن بچه ها ارائه نمایم .
والسلام - سید محمد حسین دقیق
نگاهی به تحقیقات صورت گرفته پیرامون آمادگی برای نوشتن
در سال ها ی اخیر نوشتن کودکان ، به ویژه نوشتن کودکان خرد سال ، مرکز نوجه قابل ملاحظه ای بوده است . ( شیکن دانز 1986 )[1] « توصیه های این تحقیقات پیرامون نوشتن روشن است ولی فقط درصد ناچیزی از کودکستان ها و کلاس های سال اول دبستان برنامه های را برای نوشتن به کار بسته اند . پاره ای از دلائل که چرا چنین است به شرح زیرند :
1- بسیاری از تحقیقات و نظریه ها در تضاد مستقیم با سنت ها ، برنامه های کار ، اسلوب ها و مواد مورد استفاده هستند .
2- بیشتر مربی ها آمادگی کافی برای آغاز یک برنامه برای آموزش نوشتن به کودکان 5-6 ساله را ندارند بنابراین احساس سر خوردگی می کنند و خطر شکست را زیاد می پندارند .
3- بسیاری از مربی ها و والدین گمان می کنند که چون خردسالان نمی توانند بنویسند ، پس اصلا ننویسند .
4- اغلب حمایت های اداری و اجتماعی برا ی آمادگی برای نوشتن کافی نیست .
آیا برنامه های آمادگی برای نوشتن یک ضرورت است
بنظر بنده کلمات موجب شگفتی خردسالان می شوند اگر نسبت به این مسأله شک دارید کافی است که شعف یک طفل را هنگامیکه (( بای بای )) را کشف می کند در نظر بگیرید یا یک کودک نوپا که قدرت کلمه (( نه )) را سبک سنگین می کند مشاهده کنید .
دونالد گریوز ( 1983 ) یکی از صاحب نظران پیشرو در زمینه تعلیمات مؤثر برای نوشتن معتقد است که :
(( بچه ها می خواهند بنویسند ... آنها می خواهند همان روز اول که به مدرسه می روند بنویسند و این استثتاء نیست زیرا قبل ازاینکه به مدرسه بروند با گچ و مداد شمعی و قلم و خودکار ، دیوارها ، پیاده روها و روزنامه ها را علامت زده و خط خطی کرده اند این علامت ها معنایش این است که من هستم .))[2]
اما برخورد با آموزش نوشتن در بیشتر مدارس به این صورت است که می گویند نه نو نیستی ما اشتیاق کودکان را برای نشان دادن آنچه که می دانند در نظر نمی گیریم و سپس می گوییم ( آنها نمی خواهند بنویسند ) پس ما چگونه می توانیم در آنها انگیزه ایجاد کنیم .
چگونه می توان در کودکان آمادگی لازم برای نوشتن را ایجاد کرد
زمانی که در منزل سر گرم مطالعه کتاب بودم سعی می کردم به جای خلوت و دنجی پناه ببرم که فرزند خردسالم به من دسترسی نداشته باشد چون هر موقع که مرا سرگرم خواندن و نوشتن می دید سریعاً کناب را از دستم می گرفت و چنان به خط های کتاب خیره نگاه می کرد و متفکرانه آنرا و رانداز مینمود و آنرا ورق می زد که انگار او خود نویسنده کتاب است و یا زمانی که مشغول نوشتن بودم مداد یا خودکار را از دستم می گرفت و شروع به کشیدن خط های کج و معوج میکرد که فکر کنم به نظر خودش نویسنده ای توانا و زبر دست است .
همه اینها حاکی از این امر مهم است که کودکان حتی در سنین خردسالی یک میل ذاتی برا ی خواندن و نوشتن دارند . و ما باید از این علاقه وافر آنها بهره بگیریم .
× چه دلایلی برا ی آمادگی برای نوشتن بچه ها وجود دارد ؟
به نظر من سه دلیل مهم برای تشویق کودکان و تلاش آنان برای نوشتن وجود دارد که این دلایل زمینه های لازم را برا ی آمادگی بچه ها جهت نوشتن فراهم می نماید ، که عبارتند از :
1- شناخت بهتر شاگردان
زمانی که بچه ها کنابی را از دست پدر خود میگیرند و در گوشه ای نشسته و متفکرانه آن را ورق میزنند و یا دفتز خواهر بزرگتر خود را از پیش روی او برداشته و یا دور از چشمان او از داخل کیفش بر میدارد و شروع به خط خطی کردن آن می نماید .
در حقیقت می خواهد به نوعی ابراز عقیده نماید ، که اگر هر روز مدتی از وقت خود را در اختیار بچه ها قرار داده و اجازه بدهیم آنان حرف بزنند و یا نقاشی کنند و یا بهتر بگویم دفتر مشق خود را بیاورند . در حضور پدر و یا مادر با کشیدن خط های کج و معوج نشان دهند که دارند مشق می نویسند . در خواهیم یافت که بنوعی نگرانی ها و علایق و نظرهایشان در کارشان متجلی می شود اگر کودک سال اول دبستان یک نقاشی برای معلم خود می کشد نقاشی او بی شباهت به حرف های او در زمین بازی با دوستانش نیست که می گوید ببینید خانم معلم به من نگاه کنید من این کار را بلدم شما هم بلدید ؟
بچه ها هنگام بازی در حیاط مدرسه ، به دنبال جلب توجه و تأیید از طریق نمایش تواناییهای خود هستند . پس باید از سوی مربی تأیید شوند و مورد تشویق قرا ر گیرند .
برای درک بهتر مطلب و اهمیت موضوع مطالب زیر را که یک مربی کودکستان که برنامه هایی برای آمادگی نوشتن بچه ها داشته است را ارائه می نمایم .
(( در یک کلاس شلوغ تنها برنامه ی نوشتن باعث می شود که من با تک تک بچه ها کار کنم ، نگاه کردن به آنها به من اجازه داد که یک یک کودکان را بشناسم . هنگام نوشتن ، هنگام شریک شدن ، هنگام قصه گفتن ، بچه ها من را به عنوان شخصی که به کتاب و نوشتن و خواندن آنها عشق می ورزد شناختند )). [3]
پس همانطور که در ابتدای این مبحث اشاره نمودم والدین و مربیان و معلمین سال های اول تأثیر مهمی در آمادگی برای نوشتن بچه ها دارند .
با مطالعه و مشاهده خردسالان معلوم می شود که زمانی که بزرگترها به نوعی اعمالی را در ارتباط با نوشتن و یا خواندن انجام میدهند مانند خواندن یک برنامه و یا نوشتن فهرست تهیه مواد غذایی لازم برای خانه خود به نوعی برای تلاش اولیه ی کودکان برای نوشتن ایجاد انگیزه کرده اند و از این انگیزه قوی میتوا ن استفاده نمود . و با جهت دهی به نقش الگویی والدین و مربیان و معلمین سال اول دبستان برنامه هایی را در دستور کار قرار داد .
اما لازم است که بزرگترها ( والدین – مربیان – معلمین سال اول ) برای فعالیتهایی که بچه ها از خود برای نوشتن و یا خواندن بروز می دهند . اهمیت بیشتری قائل شوند در واقع در آن خط خطی کردن دیوار و یا نامه های من در آوردی که برای دوست و یا عمه و خاله و دایی خود مینویسد ، آنقدر برای نوشتن اساسی هستند که باید رفتارهای آنان توجه کرد و اگر می خواهید بدانید تا چه حد به این فعالیتها توجه نشان می دهید بهتر است از خودتان سؤال کنید .
هر یک از شاگردان خود را تا چه اندازه می شناسم ؟
آیا کلاس من محیطی برای آموزش خواندن و نوشتن ایجاد کرده است ؟
آیا الگو و یا نمونه رفتارهای شخص با سوادی را که مایل هستم در خردسالان ببینم بوجود آورده ام ؟
[1] - آموزش برای نوشتن – نوشته ی مری رنگ جا لونگو وسلی زیگلر – ترجمه ی جمشید هادیان ( Schickendanz )
[2] - مقاله – رشد و تکامل خردسال – راتینگ جی ، ترجمه پشا شریفی
[3] - فون رین 1985