تحلیل نهاد نماینده حقوقی و تفاوت های آن با وکیل
نهاد حقوقی نمایندگی، امروزه یکی از رایجترین نهادهای حقوقی است که استفاده از آن با توسعه ارتباطات و گسترش دامنه روابط اعتباری در جوامع و نیز انجام اعمال حقوقی متعدد بیش از پیش، توسعه یافته است.
نمایندگی رابطهای حقوقی است که بهموجب آن اشخاص اختیار انجام اعمال حقوقی و در مواردی اعمال مادی را بهنام و بهحساب دیگری (شخص اصیل) مییابند و آثار این اعمال مستقیماً متوجه خود اصیل میشود. بدینترتیب امروزه اشخاص قادرند با استفاده از این نهاد حقوقی همزمان در چندین مکان دور از هم با دیگران ارتباط حقوقی برقرار نمایند و اعمال و اقدامات خود را توسط نمایندگان انجام دهند.
نمایندگی حقوقی در کنار عقد وکالت، دو نهاد مهم و پرکاربرد در عرصه حقوق می باشند که عموم مردم برای استفاده از وجود فیزیکی، ماهیتی و یا مهارتی اشخاص دیگر می توانند از آن ها بهره ببرند.
در کتابها و جزوات آئین دادرسی مدنی به مسئله تفاوتهای وکالت و نمایندگی پرداخته نشده است . به همین دلیل این موضوع کمتر مورد توجه کارشناسان حقوقی و قضات دادگاهها و سایر مراجع مربوط قرار گرفته است . در حالی که توجه به این تفاوتها ، گاهی اساسی و واجد آثار حقوقی بسیاری است. پژوهش حاضر درصدد است ضمن بررسی به ماهیت و ابعاد اصلی نهاد نمایندگی، تفاوت های آن را با وکالت مورد اشاره قرار دهد.
فهرست مطالب
مقدمه ..............................3
تعریف نمایندگی حقوقی ......................4
عناصر نمایندگی حقوقی ....................................6
انواع نمایندگی حقوقی ..........................................8
انقضای نمایندگی حقوقی ........................12
جایگاه نهاد نمایندگی در فقه اسلامی ...............14
نمایندگی حقوقی در نظام های حقوقی جهان ...........16
مفهوم تجاری نماینده حقوقی ........................19
نمایندگی حقوقی بانک ها و شرکت های دولتی ...............24
مبانی افتراق عقد وکالت با نهاد نمایندگی .........29
جمع بندی و نتیجه گیری ...............43
فهرست منابع و مآخذ ..........47
نظریه نهاد گرایی نئولیبرال
مقدمه
در دنیای امروزی هیچ دولتی نیست که به نحوی در یک یا چند سازمان منطقه ای و بین المللی عضویت نداشته باشد . در واقع تعلق دولت ها به جوامع و اتحادیه های فرا ملی یک ضرورت و نیاز دنیای پیچیده امروزی است و صرفاً مصلحت اندیشی های سیاسی در این زمینه مطرح نیست .
وجود سازمان های ناحیه ای و منطقه ای که نوعی نهاد بین المللی نیز تلقی می شوند ، تبلور آرمان جوامع بشری را در راه رسیدن به وحدت و همزیستی و کمرنگ شدن مرزهای سیاسی و حاکمیت دولت های ملی است . البته توجه داریم که نهاد بین المللی یا منطقه ای با سازمان بین المللی و منطقه ای همواره یکی نیستند و روابط بین المللی نیز ضمن آمیزش با این دو پدیده ، در رشته علوم سیاسی یا حقوق جای ویژه خود را دارد .
« نهاد » Institution در یک تعریف کلی به « مجموعه تشکیلات » مقررات و سنت هایی گفته می شود که یک اجتماع یا گروه متشکل را مشخص می کند . هر گاه این اجتماع متشکل به جامعه بین المللی تعلق داشته باشد انرا نهاد بین المللی International Institution می نامند . به هنگامی که صرفاً در چارچوب جغرافیایی مانند قاره های آسیا ، اروپا ، آفریقا ، خاور میانه ، خاور دور ، آمریکای لاتین و ... مطرح شود ، به آن نهاد منطقه ای Regional Institution می گویند .
فهرست مطالب:
مقدمه
نظریه نهاد گرایی نئولیبرال
نظریه نهاد گرایی نئولیبرال وهمکاری های بین المللی
تبار شناسی
موضوع ومفاد
اصول وپیش فرض ها
à 1- رویکرد نظام مند
à 2- بی نظمی بین المللی
à 3- کشورهابه مثابه بازیگران عاقل
à 4- کشورها به عنوان مهم ترین بازیگران
à 5- نقش مستقل نهاد های بین المللی
همکاری های بین المللی