بررسی اختلالات وسواس فکری و عملی در کودکان و نوجوانان
قسمتهایی از متن:
مقدمه :
روان انسان به اقیانوسی می ماند که نه ابعادش را مقیاسی متصور است و نه عمقش را حدی قابل قیاس . و روانشناس غواصی است که در این اقیانوس بیکران دست و پا می زند ، تا شاید ناشناخته ای را شناسایی و از آن به نفع انسان ها بهره جویی نماید ، اما به هر ناشناخته ای که دست می یابد باز دری به سوی هزاران ناشناخته دیگر باز می گردد.
این تحقیق تحت عنوان بررسی اختلالات وسواس فکری و عملی در کودکان و نوجوانان بیان شده است . و به طور کلی به معرفی این بیماری می پردازد ، بیماری وسواس فکری وعملی علی رغم شیوع نسبی پایین آن ، از جمله اختلالات روانی بسیار پیچیده و جالب است که از اوایل قرن نوزدهم نظر روانپزشکان غربی را به خود جلب کرده است .
تئوری هایی که در این مدت در باره این بیماری و عوامل ایجاد کننده آن از طرف روانپزشکان مختلف ارائه شده نه از پایه و اساس تجربی محکمی بر خوردار است و نه به روش درمانی موثری منجر شده است . نارسایی برداشت روانکاوی از این بیماری – که تا این اواخر در قلمرو روانپزشکی غربی سلطه ای بلا منازع داشت – به تدریج آشکار تر شده و ناتوانی روش های درمان ناشی از آن دیدگاه در اصلاح وتغییر رفتار های وسواسی باعث شده که کوشش های جدید در جهت فهم و تغییر پدیده های وسواسی در چارچوب دیگری انجام گیرد . در 25 سال اخیر ، الگوی رفتاری اختلالات روانی و از جمله وسواس ، پیش از پیش مورد توجه روانشناسان و روانپزشکان قرار گرفته است . ...
....
نظریه های اختلال وسواسی فکری – عملی
چه چیز موجب اختلال وسواسی فکری – عملی می شود ؟ سه دیدگاه نظری عمده وجود دارد :
1- روان پویشی
2- شناتی – رفتاری
3- زیست پزشکی
قوتهای این سه دیدگاه همدیگر را کامل می کنند .
دیدگاه روان پویشی به مساله خواستگاه وسواس می پردازد و به سوال های ( چه کسی به اختلال وسواسی مبتلا می شود ؟ و این اختلال چه شکلی خواهد گرفت و محتوای آن چیست ؟) جواب می دهد .
کانون توجه دیدگاه روان پویشی افکار وسواسی هستند طبق این دیدگاه فکر وسواس به صورت دفاع در برابر فکر ناخواسته و ناهوشیار انگاشته می شود . این فرآیند دفاعی شامل جابه جایی و جانشین سازی می شود .
دیدگاه روان پویشی وسواس فکری معتقد است که : امیال و تعارض های قدرتمند و فجیع که سرکوب شده و تهدید به وارد شدن به هوشیاری شده اند فرد را در معرض وسواس فکری قرار می دهند و پذیرش دفاع جابه جایی و جانشین سازی ، نزدیکترین مکانیزم را برای تسکین فرد فراهم می آورد.
علاوه بر این محتوای بخصوص وسواس های فکری که این افراد کسب می کنند نمادی برای تعارض بنیادی است .
دیدگاه شناختی – رفتاری به ما می گوید که چرا وقتی وسواس های فکری – عملی آغاز می شوند ، می تواند مدتها ادامه یابند ؟
روانشناسان این دیدگاه معتقدند که همه ما دارای افکار ناخواسته و تکراری هستیم و هر چه بیشتر تحت استرس باشیم تکرار و شدت این افکار بیشتر است . آنها می گویند از آن جایی که بیمار وسواس فکری – عملی نمی تواند شیوه های حواسپرتی و رها کردن که ما به راحتی از آنها استفاده می کنیم را به کار بندد و افکار مزاحم را از خود براند به تدابیر دیگر متوسط می شود او می کوشد فکر بد را خنثی کند و معمولا با جانشین کردن یک فکر خوب به این کار اقدام می کند و یا با عملی که ایمنی را تضمین می کند می کوشد افکار بد را خنثی کند این تشریفات وسواسی تسکین موقتی ایجاد می کند . اما آنها گرایش نیرومندتر به وارسی کردن شستن و یا اطمینان خاطر یافتن را نیز تولید می کنند و چون آنها کاهش اضطراب را در پی دارند تقویت می شوند .
اما این تشریفات می توانند فقط سطحی باشند تسکینی که آنها تامین می کنند موقتی هستند و وسواس های فکری دست نخورده باقی می مانند و با فراوانی و شدت فزاینده بر می گردند . ...
...
روش تحقیق ارزشیابی شخصیت کودکان
چکیده فصل اول: 11
بیان مسئله: 11
اهداف پژوهش.. 11
الف: استفاده از نقاشی به عنوان وسیلهای ساده برای سنجش رشد شناختی. 11
اهمیت پژوهش: 12
فرضیه: 12
تعاریف عملیاتی: 12
سایر فرضیهها: 12
فصــل اول. 16
مقدمه: 17
بیان مسئله: 17
اهداف پژوهش: 19
اهمیت پژوهش: 20
فرضیه: 21
دلایل ارائه فرضیه: 21
متغیرهای تحقیق: 21
سایر فرضیهها: 21
تعریف واژهها: 24
الف- تعریف نظری: 24
ب- تعریف عملی: 24
1- تحول شناختی (رشدشناختی) 24
2- تست آدمک رنگی: 24
چکیده فصل دوم: 26
سوابق تحقیق: 26
بررسی نقاشی از دیدگاههای مختلف: 26
الف- دیدگاه تکاملی: 26
ب- دیدگاه پیاژه از نقاشی: 26
ج- دیدگاه روانکاوی: 27
د- دیدگاه هنرمندانه: 27
4-دیدگاه هنرمندانه 27
تفاوتهای پسران و دختران: 27
بکارگیری رنگ در نقاشی. 27
فصل دوم 29
اولین وسیله آموزش: 30
نقاشی چیست؟ 30
بررسی دیدگاههای مختلف راجع به نقاشی: 31
1- دیدگاه تکاملی: (نقاشی به مثابه بازی) 31
2- دیدگاه پیاژه: 31
مراحل رشد از نظر پیاژه: 32
الف - مرحله حسی - حرکتی: 32
ب- مرحله پیش عملیاتی: 33
ج- مرحله عملیاتی عینی: 33
د- مرحله عملیات صوری: 34
3- دیدگاه روانکاوی: 35
سوابق تحقیق: 36
پژوهش در مورد نقاشی: 37
نقاشیهای فرافکنی: 38
نقاشی سالم: 42
عوامل مؤثر در بیان نقاشی کودکان: 43
تفاوتهای خلقی در کودکان: 44
میزان فعال بودن: 46
تحریکپذیری: 46
بازداری و ترس: 47
تفاوتهای پسران و دختران: 48
تکامل چهرهنگاری: 49
مراحل تحول شناختی: 52
شکل آدم: 56
بکارگیری رنگ در نقاشی: 59
منشاء اهمیت رنگ: 60
چکیده فصل سوم: 63
طرح مسأله: 63
ابزار پژوهش: 63
تست آدمک رنگی: 63
جامعه آماری: 63
روش نمونهگیری: 63
روش اجراء: 63
فصــل سوم 64
طرح مسأله: 65
ابزار پژوهش: 65
تست آدمک رنگی: 65
جامعه آماری: 65
نمونه آماری: 66
روش نمونهگیری: 66
روش آماری: 66
روش اجرا: 67
قابلیت اعتماد و اعتبار آزمون ترسیم آدمک: 67
فصــل چهارم 68
توصیف اطلاعات.. 69
جدول (1-2) - توزیع فراوانی نمرات سر دختران 6 ساله 70
فراوانی. 70
نمودار (2-2) – هیستوگرام نمرات سر دختران 6 ساله 70
جدول (3-2) – توزیع فراوانی نمرات سر پسران 6 ساله 71
فراوانی. 71
نمودار (4-2) – هیستوگرام نمرات سر پسران 6 ساله 71
جدول (5-2) – توزیع فراوانی نمرات طرح بدن دختران 6 ساله 72
فراوانی. 72
نمودار (6-2) – هیستوگرام نمرات طرح بدن دختران 6 ساله 73
آزمون معنیدار بودن میانگین نمرات سر دختران و پسران 6 ساله 73
جدول (7-2) – توزیع فراوانی نمرات طرح بدن پسران 6 ساله 74
فراوانی. 75
نمودار (8-2) – هیستوگرام نمرات طرح بدن پسران 6 ساله 75
جدول (9-2) – توزیع فراوانی نمرات لباس دختران 6 ساله 77
فراوانی. 77
نمودار (10-2) – هیستوگرام نمرات لباس دختران 6 ساله 77
جدول (1-3) – توزیع فراوانی نمرات لباس پسران 6 ساله 78
فراوانی. 78
نمودار (10-2) – هیستوگرام نمرات لباس پسران 6 ساله 78
جدول (3-3) – توزیع فراوانی سر پسران 6 ساله 79
فراوانی. 79
نمودار (4-3) – هیستوگرام نمرات کلی دختران 6 ساله 79
جدول (5-3) – توزیع فراوانی نمرات پسران 6 ساله 80
فراوانی. 80
نمودار (6-3) – هیستوگرام نمرات کلی پسران 6 ساله 81
جدول (7-3) – توزیع فراوانی سر دختران 7 ساله 82
فراوانی. 82
نمودار (8-3) – هیستوگرام مربوط به نمرات سر دختران 7 ساله 82
جدول (9-3) – توزیع فراوانی نمرات سر پسران 7 ساله 82
فراوانی. 83
نمودار (10-3) – هیستوگرام مربوط به نمرات سر پسران 7 ساله 83
جدول (1-4) – توزیع فراوانی نمرات طرح بدن دختران 7 ساله 84
فراوانی. 85
نمودار (2-4) – هیستوگرام مربوط به نمرات طرح بدن دختران 7 ساله 85
جدول (3-4) – توزیع فراوانی نمرات طرح بدن پسران 7 ساله 86
فراوانی. 86
نمودار (4-4) – هیستوگرام نمرات طرح بدن پسران 7 ساله 86
جدول (5-4) – توزیع فراوانی نمرات لباس دختران 7 ساله 88
فراوانی. 88
نمودار (6-4) – هیستوگرام مربوط به نمرات لباس دختران 7 ساله 88
جدول (7-4) – توزیع فراوانی در نمرات لباس پسران 7 ساله 89
فراوانی. 89
نمودار (6-4) – هیستوگرام مربوط به نمرات لباس پسران 7 ساله 89
جدول (9-4) – توزیع فراوانی نمرات کلی دختران 7 ساله 90
فراوانی. 90
نمودار (10-4) – هیستوگرام نمرات کلی دختران 7 ساله 91
جدول (1-5) – توزیع فراوانی نمرات کلی پسران 7 ساله 92
فراوانی. 92
1. 92
نمودار (2-5) – هیستوگرام مربوط به نمرات کلی پسران 7 ساله 92
جدول (3-5) – توزیع فراوانی نمرات سر دختران 8 ساله 93
فراوانی. 93
نمودار (4-5) – هیستوگرام مربوط به نمرات سر دختران 8 ساله 94
جدول (5-5) – توزیع فراوانی نمرات سر پسران 8 ساله 94
فراوانی. 94
نمودار (6-5) – هیستوگرام مربوط به نمرات سر پسران 8 ساله 95
جدول (7-5) – توزیع فراوانی نمرات طرح بدن دختران 8 ساله 96
فراوانی. 96
نمودار (8-5) – هیستوگرام مربوط به نمرات طرح بدن دختران 8 ساله 96
جدول (9-5) – توزیع فراوانی نمرات طرح بدن پسران 8 ساله 96
جدول (9-5) – توزیع فراوانی نمرات طرح بدن پسران 8 ساله 97
فراوانی. 97
نمودار (10-5) – هیستوگرام مربوط به نمرات طرح بدن پسران 8 ساله 97
جدول (1-6) – توزیع فراوانی نمرات لباس دختران 8 ساله 98
فراوانی. 98
نمودار (2-6) – هیستوگرام مربوط به نمرات لباس دختران 8 ساله 98
جدول (3-6) – توزیع فراوانی لباس پسران 8 ساله 99
فراوانی. 99
نمودار (4-6) – هیستوگرام مربوط به نمرات لباس پسران 8 ساله 99
جدول (5-6) – توزیع فراوانی نمرات کلی دختران 8 ساله 100
فراوانی. 100
حدود واقعی نمرات.. 100
نمودار (6-6) – هیستوگرام مربوط به نمرات کلی دختران 8 ساله 101
جدول (7-6) – توزیع فراوانی نمرات کلی پسران 8 ساله 102
فراوانی. 102
نمودار (8-6) – هیستوگرام مربوط به نمرات کلی پسران 8 ساله 102
جدول (9-6) – توزیع فراوانی به نمرات سر دختران 9 ساله 103
فراوانی. 103
نمودار (10-6) – هیستوگرام مربوط به نمرات سر دختران 9 ساله 104
جدول (1-7) – توزیع فراوانی نمرات سر پسران 9 ساله 104
فراوانی. 104
نمودار (2-7) – هیستوگرام مربوط به نمرات سر پسران 9 ساله 105
جدول (3-7) – توزیع فراوانی نمرات طرح بدن دختران 9 ساله 106
فراوانی. 106
نمودار (4-7) – هیستوگرام مربوط به نمرات طرح بدن دختران 9 ساله 106
جدول (5-7) – توزیع فراوانی نمرات طرح بدن پسران 9 ساله 107
فراوانی. 107
نمودار (6-7) – هیستوگرام مربوط به طرح بدن پسران 9 ساله 107
جدول (7-7) – توزیع فراوانی نمرات لباس دختران 9 ساله 108
فراوانی. 108
نمودار (8-7) – هیستوگرام مربوط به نمرات لباس دختران 9 ساله 109
جدول (9-7) – توزیع فراوانی لباس پسران 9 ساله 109
فراوانی. 109
نمودار (10-7) – هیستوگرام مربوط به نمرات لباس پسران 9 ساله 110
جدول (1-8) – توزیع فراوانی نمرات کلی دختران 9 ساله 111
فراوانی. 111
حدود واقعی نمرات.. 111
نمودار (2-8) – هیستوگرام مربوط به نمرات کلی دختران 9 ساله 112
جدول (3-8) – توزیع فراوانی نمرات کلی پسران 9 ساله 112
فراوانی. 112
نمودار (4-8) – هیستوگرام مربوط به نمرات کلی پسران 9 ساله 112
مقایسه سنی نمرات کلی دختران با یکدیگر 113
الف- مقایسه نمرات کلی دختران 7 ساله با نمرات کلی دختران 6 ساله 113
ب- مقایسه نمرات کلی دختران 7 ساله با نمرات کلی دختران 8 ساله 114
ج- مقایسه نمرات کلی دختران 8 ساله با نمرات کلی دختران 9 ساله 114
نمودار (9-8) - چندضلعی مقایسه سنی نمرات کلی دختران. 114
سنین مختلف دختران. 114
مقایسه سنی نمرات کلی پسران با یکدیگر 115
الف- مقایسه نمرات کلی پسران 7 ساله با نمرات کلی پسران 6 ساله 115
ب- مقایسه نمرات کلی پسران 7 ساله با نمرات کلی پسران 8 ساله 115
ج.مقایسه نمرات کلی پسران 8 ساله با نمرات کلی پسران 9ساله 116
نمودار (10-8) - چندضلعی مقایسه سنی نمرات کلی پسران. 116
جدول (1-9) – میانگین مقیاسهای دختران. 116
سنین مختلف پسران. 116
جدول (2-9) – میانگین مقیاسهای پسران. 118
جدول (1-9) – میانگین مقیاسهای دختران. 118
نمودار (3-9) - چندضلعی مقایسه نمرات کلی دختران و پسران. 118
جنسیت.. 118
نمودار (4-9) - چندضلعی مقایسه سنی نمرات کلی دختران و پسران. 119
دختران و پسران. 119
سنین مختلف دختران و پسران. 119
شیوة اجرا نمرهگذاری و نتایج آماری آزمون آدمک رنگی. 120
جدول شماره 1- هنجارگزینی چارکی «مقیاس سر» در پسران براساس سن تقویمی. 120
جدول شماره 2- هنجارگزینی چارکی «مقیاس طرح بدنی» در پسران براساس سن تقویمی. 121
جدول شماره 3- هنجارگزینی چارکی «مقیاس لباس» در پسران براساس سن تقویمی. 122
جدول شماره 4- هنجارگزینی چارکی «مقیاس کلی در پسران» (براساس سن تقویمی) 123
جدول شماره 5- هنجارگزینی چارکی «مقیاس سر» در دختران براساس سن تقویمی. 124
جدول شماره 6- هنجارگزینی چارکی «مقیاس طرح بدنی» در دختران براساس سن تقویمی. 125
جدول شماره 7- هنجارگزینی چارکی «مقیاس لباس» در دختران براساس سن تقویمی. 126
جدول شماره 8- هنجارگزینی چارکی «مقیاس کلی» در دختران براساس سن تقویمی. 127
ورقه نمرهگذاری تست آدمک رنگی. 127
الف) جدول شماره 1- مقیاس تحولیافتگی. 127
فصــل پنجم. 128
بحث و نتیجهگیری. 129
مزایای ابزارهای گردآوری اطلاعات.. 130
محدودیتهای خارج از کنترل پژوهشگر 131
پیشنهادات.. 133
منابع فارسی: 134
منابع انگلیسی. 136
1)قسمت اول: مقیاس سر 137
2)قسمت دوم: مقیاس طرح بدنی. 139
3) قسمت سوم:مقیاس لباس. 140
عوامل مهم در ایجاد ارتباط روشن، متقاعدسازی، شکستن مقاومت در کودکان خیابانی خانة کودک ناصرخسرو
فصل اول. 5
مقدمه پژوهش.. 5
مقدمه. 5
بیان مسئله. 7
هدف تحقیق. 8
برای چه تحقیق. 8
اهمیت و ضرورت تحقیق. 9
تعاریف نظری.. 10
تعاریف عملیاتی. 11
فصل دوم 12
پیشینه پژوهش.. 12
مقدمه: 12
تعاریف کودکان کار و خیابانی. 13
ویژگی های روانی و اجتماعی کودکان خیابانی. 21
علل پیدایش کودکان خیابانی. 22
شناخت فراگرد (فرایند) 25
هدف از برقرراری ارتباط چیست.. 30
مبانی ارتباط اثر بخش.. 31
همدلی شامل سه جز می شود : 32
موانع ارتباطی. 33
دسته پاسخهای نامطلوب قضاوت : 33
مهارت های روابط انسانی. 36
مراحل بهبود ارتباط. 37
نظریه نیاز و ارتباط موثر. 39
مبانی خاص نظری در تدوین پرسشنامه جهت مربیان. 40
مدل ارتباطی سیستم های (سازش پذیر) فرهنگی هستی گرا 41
مدل ارتباطی گربنر. 42
مدل ارتباطی NLP. 43
برقراری ارتباط روشن. 48
متقاعدسازی.. 50
فصل سوم 56
روش پژوهش.. 56
مقدمه. 56
مراحل تحقیق. 57
جامعه آماری.. 58
نمونه و روش نمونه گیری.. 58
ابزار اندازه گیری.. 59
روش جمع آوری اطلاعات.. 60
روش آماری.. 61
فصل چهارم 67
نتیجه گیری.. 67
مقدمه. 67
نتایج حاصل از مصاحبه با کودکان. 68
نمودار شماره (1) گرایش عاطفی. 68
نمودار شماره (2) اطاعت.. 69
نمودار شماره (3) جذابیت تعامل، سرگرم کننده و بازی.. 70
نمودار شماره (4) جذابیت حضور در کلاس.. 71
نمودار شماره (5) مددکار برتر. 72
جدول شماره (1) سوال اول در مددکاران برتر. 75
نمودار شماره (6) سوال اول در مددکاران برتر. 75
جدول شماره (2) سوال اول در سایر مددکاران. 76
نمودار شماره (7) سوال اول در مددکاران برتر. 76
جدول شماره (3) سوال دوم در مددکاران برتر. 78
نمودار شماره (8) سوال دوم در مددکاران برتر. 78
جدول شماره (4) سوال دوم در سایر مددکاران. 79
نمودار شماره (9) سوال دوم در سایر مددکاران. 79
نمودار شماره (10) سوال سوم در مددکاران برتر. 82
نمودار شماره (11) سوال سوم در سایر مددکاران. 82
جدول شماره (5) سوال چهارم در مددکاران برتر. 84
نمودار شماره (12) سوال چهارم در مددکاران برتر. 84
جدول شماره (6) سوال چهارم در سایر مددکاران. 85
نمودار شماره (13) سوال چهارم در سایر مددکاران. 85
جدول شماره (7) سوال پنجم در مددکاران برتر. 88
نمودار شماره (14) سوال پنجم در مددکاران برتر. 88
جدول شماره (8) سوال پنجم در سایر مددکاران. 89
نمودار شماره (15) سوال پنجم در سایر مددکاران. 89
نمودار شماره (16) سوال ششم در مددکاران برتر. 91
نمودار شماره (17) سوال ششم در سایر مددکاران. 92
جدول شماره (9) سوال هفتم در مددکاران برتر. 94
نمودار شماره (18) سوال هفتم در مددکاران برتر. 94
جدول شماره (10) سوال هفتم در سایر مددکاران. 96
نمودار شماره (19) سوال هفتم در سایر مددکاران. 96
جدول شماره (11) سوال هشتم در مددکاران برتر. 98
نمودار شماره (20) سوال هشتم در مددکاران برتر. 98
جدول شماره (12) سوال هشتم در سایر مددکاران. 99
نمودار شماره (21) سوال هشتم در سایر مددکاران. 99
نمودار شماره (22) سوال نهم در مددکاران برتر. 101
نمودار شماره (23) سوال نهم در سایر مددکاران. 102
فصل پنجم 103
بحث.. 103
محدودیتهای پژوهش.. 111
چکیده: 112
پیشنهادات: 113
جدول شماره (15) مولفه های ارتباط روشن. 114
جدول شماره (16) تکنیکهای متقاعدسازی.. 118
جدول شماره (17) مولفه های متقاعدسازی.. 121
جدول شماره (18) تکنیکهای شکستن مقاومت.. 124
جدول شماره (19) مولفه های شکستن مقاومت.. 127
جدول شماره (14) تکنیکهیا ارتباط روشن. 130
اختلالات روانپزشکی کودکان و نوجوانان
اصطلاح اختلال یادگیری از نیاز به تشخیص و خدمت به دانشآموزانی برخاستهاست که به طور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه میشوند و در عین حال درچهارچوب سنی کودکان استثنایی نمیگنجند. ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی و قد و وزنشان حاکی از بهنجار بودن آنان است. هوش انها کمابیش عادی است، به خوبی صحبت میکنند، مانند سایر کودکان بازی و مثل همسالان خود با سایرین ارتباط بر قرار میکنند. درخانه نیز یاریهای لازم را دارند و کارهایی را که والدین به آنان واگذار میکنند به خوبی انجام میدهند. لیکن توانایی لازم برای به جریان اندازی اطلاعات برای بیان کردن و به ویژه نوشتن را ندارند. پس با توجه به مشخصات کلی این دانشآموزان، میتوان آنها را در گروه جدیدی به نام دانش آموزان اختلال یادگیری قرار داد و گفت این دانش آموزان در یک یا چند فرایند روانی که به درک کردن با استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط میشود، اختلال دارند که این اختلال میتواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن یا انجام محاسبات ریاضی ظاهر شود.
این اصطلاح شرایطی چون معلولیتهای ادراکی، آسیب دیدگیهای مغزی، نقص جزئی در کار مغز، و خوانشپریشی را در بر میگیرد. این تعریف آن دسته از دانش آموزان را که به دلیل معلولیتهای دیداری، شنیداری یا حرکتی، همچنین عقب ماندگی ذهنی یا محرومیتهای محیطی، فرهنگی یا اقتصادی به مشکلات یادگیری دچار شدهاند، شامل نمیشود.
ناتوانیهای یادگیری با اصطلاحهایی چون خواندن جبرانی یا دیرآموزی مترادف نیست. این تعریف به طور ویژه از کودکان و نوجوانانی یاد میکند که به شدت دچار ناتوانیهای یادگیری بخصوصی هستند. دانش آموزان مبتلا به این مشکل نیازمند آموزش ویژهای هستند که بنا بر نظر امز باید با تمرینهای مخصوص، غیر معمول و با کیفیتی غیر عادی سر و کار داشته باشند این امر جدا از شیوههای آموزشی و منظمی است که اکثر کودکان از آن استفاده میکنند. وظیفهٔ کارشناسان در این زمینه این است که عهده دار جبران ناتوانی یادگیری به خصوص کودک به صورت آموزش انفرادی یاگروههای کوچک باشند.
عوامل بروز اختلالات یادگیری[ویرایش]
ثابت شدهاست که علل بروز ناتوانیهای یادگیری نسبتاً مبهم است برخی از مشکلات کنونی دربارهٔ مفهوم ناتوانیهای یادگیری بازتابی است از ناتوانی ما در اشارهٔ دقیق به علل بروز ناتوانیهای یادگیری که شاهدش هستیم. روشن است که آگاهانه یا ناآگاهانه مسئله علل بروز ناتوانیهای یادگیری را به فراموشی و بی توجهی میسپاریم بر حسب درک ما از ناتوانیهای یادگیری و نگرش اولیه حرفهای ما (پزشکی، روان شناسی، تعلیم و تربیتی) نسبت به ناتوانیهای یادگیری ممکن است ما به علل خاصی توجه پیدا کنیم تا آن که به رابطهٔ علّی دشواری بپردازیم.
اما تجربهٔ گذشته و عمل کنونی به ما ثابت میکند که ناتوانیهای یادگیری مفهومی چندرشتهای است و پیوند میان کارشناسان رشتههای گوناگون در این امر باید برقرار باشد.
الف) عوامل آموزشی
۱- تدریس ناکافی و ناصحیح به کودکان
۲- عدم فراگیری معلم از مهارتهای لازم جهت تدریس درسهای پایه در مدارس
۳- توقعات بیش از اندازه بالا یا بسیار پایین معلمان
۴- برنامه ریزی و طرح برنامهٔ آموزشی ضعیف
۵- عدم فعالیتهای برانگیزنده
۶- تدریس عملی نادرست
۷- عدم آموزش مهارتهای اجتماعی، یادگیری و حرکتی و جسمی و عدم پرداختن به یادگیریهای زبان شفاهی
۸- استفاده نادرست از روشها و مداد و برنامه درسی
ب) عوامل محیطی
عوامل محیطی بسیاری وجود د دارد که میتواند به پیچیدگی ناتوانیهای یادگیری بیفزاید و حتی شاید سبب ساز آن باشد. - تغذیه، بهداشت، تندرستی
انگیزش ضعیف توجه ناکافی و ضعف در انجام کار بر اثر گرسنگی و وجود رنگها و مزههای مصنوعی در غذاها طبق نظر فاین گولد روی تحرک بیش از حد کودک مؤثر است.
سرماخوردگی مزمن، مشکلات تنفسی، آلرژیها و … در ناتوانی یادگیری کودک مؤثر است.
سقوط، آسیب دیدگی مغزی، ضربه وارد به سر و … در ناتوانی یادگیری مؤثر است.
- تحریک حسی
کودک در حال رشد نیازمند درون دادهای حسی است تا درباره محیط و خود و هر دو بیاموزد یعنی کودک به تجربههایی نیاز دارد تا بیاموزد که چگونه بیاموزد.
- تحریک زبانی
زبان به واسطهٔ نقشش در تفکر و یادگیری سایر مهارتها در محیط زندگی کودک جایگاه ویژهای دارد و ممکن است ناتوانی کودک از نبود مدلهای درست در اوایل رشد وی سرچشمه گرفته باشد.
- رشد اجتماعی و عاطفی
بسیاری از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری مضطرب، نامطمئن و بی اختیار و سرکش هستند که ممکن است این رفتارها با فقدان امنیت طبیعی، ثبات محبت و گرمی و پذیرش در منزل و محیط مدرسه پیوند داشته باشد.
ج) عوامل روانی
امکان دارد کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری در عملکردهای روانی پایه چون ادراک، حافظه و شکل درون به مفاهیم اختلال داشته باشند. د- عوامل فیزیولوژیکی
بسیاری از متخصصان بر این باورند که علل اساسی و عمده ناتوانیهای یادگیری آسیب دیدگی مغزی، شدید یا جزیی و صدمه وارده به دستگاه عصبی و مرکزی است.
ه- عوامل ژنتیکی
شواهدی در دست است که نشان میدهد ناتوانیهای یادگیری احتمالاً در برخی خانوادهها بیش از دیگران دیده میشود در واقع عوامل ژنتیکی در شمار وسیعی از ناتوانیهای یادگیری نقش دارد.
ز – عوامل بیوشیمیایی
اختلالهای گوناگون متابولیکی در حکم عواملی هستند که موجب ناتوانیهای یادگیری میشوند مثل هایپوگلیسمی، کم کاری تیروئید و …
و- عوامل پیش، هنگام و بعد از تولد
ژ- تاخیر رشد
بندر، دهریش، جانسکی، لانگ فود … اظهار میدارند که عدم ظهور علائم رشد برخی از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ممکن است از تاخیر رشد برخی اجزای دستگاه عصبی مرکزی سرچشمه گرفته باشد که این گونه کودکان پس از بزرگتر شدن بر این مشکلات غلبه میکنند.
چ- نقص جزیی در کار مغز
به نظر میآید هر گونه نتیجه گیری دربارهٔ حیاتی بودن آسیب دیدگی مغزی در کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری در بهترین شرایط فقط جنبه تجربی و آزمایشی دارد.
نظریههای یادگیری[ویرایش]
نظریههای کارکردگرایی
نظریههای تداعیگرایی
نظریههای شناختی
نظریهگشتالت
نظریهژان پیاژه
نظریههای نوروفیزیولوژیک
نظریههای تکاملی
منابع[ویرایش]
شعبانی، حسن،مهارتهای آموزشی و پرورشی (روشها و فنون تدریس)، سازمان سمت، ۱۳۷۱.
هیلگارد، ارنست روپیکوت. زمینهٔ روانشناسی. ترجمهٔ حسن رفیعی. چاپ سوم. تهران: ارجمند، ۱۳۶۲. ۴۴۸.
هرگنهان، السون. نظریههای یادگیری. ترجمهٔ علی اکبر سیف. ویرایش ششم. چاپ ششم. تهران: نشر دوران، ۱۳۸۲. ۱۷-۱۸. شابک۹۶۴-۶۲۲۱-۶۴-۵.
اچ ایلوارد، الیزابت – ار براون، فرانک ترجمه برادری، رضا، تشخیص و ساماندهی ناتوانیهای یادگیری، ناشر، سازمان آموزش و پرورش استثنایی، چاپ اول، زمستان ۷۷.
تبریزی، مصطفی، درمان اختلالات خواندن، انتشارات گفتمان خلاق، چاپ اروین، چاپ اول ۱۳۸۰.
دلاکاتو، کارل، ترجمه سرحدی زاده، فاطمه، اختلال خواندن، چاپخانه پرتو، تهران چاپ اول ۱۳۶۸.
فریار، اکبر، رخشان، فریدون، ناتوانیهای یادگیری.
کرک، ساموئل، چالفانت، جیمز ترجمه: رونقی، سیمین، خانجانی، زینب، وثوقی رهبری، مهین، ناشر: سازمان آ. پ استثنایی، چاپ اول زمستان ۷۷.
عوامل بروز اختلالات یادگیری[ویرایش]
ثابت شدهاست که علل بروز ناتوانیهای یادگیری نسبتاً مبهم است برخی از مشکلات کنونی دربارهٔ مفهوم ناتوانیهای یادگیری بازتابی است از ناتوانی ما در اشارهٔ دقیق به علل بروز ناتوانیهای یادگیری که شاهدش هستیم. روشن است که آگاهانه یا ناآگاهانه مسئله علل بروز ناتوانیهای یادگیری را به فراموشی و بی توجهی میسپاریم بر حسب درک ما از ناتوانیهای یادگیری و نگرش اولیه حرفهای ما (پزشکی، روان شناسی، تعلیم و تربیتی) نسبت به ناتوانیهای یادگیری ممکن است ما به علل خاصی توجه پیدا کنیم تا آن که به رابطهٔ علّی دشواری بپردازیم.
اما تجربهٔ گذشته و عمل کنونی به ما ثابت میکند که ناتوانیهای یادگیری مفهومی چندرشتهای است و پیوند میان کارشناسان رشتههای گوناگون در این امر باید برقرار باشد.
الف) عوامل آموزشی
۱- تدریس ناکافی و ناصحیح به کودکان
۲- عدم فراگیری معلم از مهارتهای لازم جهت تدریس درسهای پایه در مدارس
۳- توقعات بیش از اندازه بالا یا بسیار پایین معلمان
۴- برنامه ریزی و طرح برنامهٔ آموزشی ضعیف
۵- عدم فعالیتهای برانگیزنده
۶- تدریس عملی نادرست
۷- عدم آموزش مهارتهای اجتماعی، یادگیری و حرکتی و جسمی و عدم پرداختن به یادگیریهای زبان شفاهی
۸- استفاده نادرست از روشها و مداد و برنامه درسی
ب) عوامل محیطی
عوامل محیطی بسیاری وجود د دارد که میتواند به پیچیدگی ناتوانیهای یادگیری بیفزاید و حتی شاید سبب ساز آن باشد. - تغذیه، بهداشت، تندرستی
انگیزش ضعیف توجه ناکافی و ضعف در انجام کار بر اثر گرسنگی و وجود رنگها و مزههای مصنوعی در غذاها طبق نظر فاین گولد روی تحرک بیش از حد کودک مؤثر است.
سرماخوردگی مزمن، مشکلات تنفسی، آلرژیها و … در ناتوانی یادگیری کودک مؤثر است.
سقوط، آسیب دیدگی مغزی، ضربه وارد به سر و … در ناتوانی یادگیری مؤثر است.
- تحریک حسی
کودک در حال رشد نیازمند درون دادهای حسی است تا درباره محیط و خود و هر دو بیاموزد یعنی کودک به تجربههایی نیاز دارد تا بیاموزد که چگونه بیاموزد.
- تحریک زبانی
زبان به واسطهٔ نقشش در تفکر و یادگیری سایر مهارتها در محیط زندگی کودک جایگاه ویژهای دارد و ممکن است ناتوانی کودک از نبود مدلهای درست در اوایل رشد وی سرچشمه گرفته باشد.
- رشد اجتماعی و عاطفی
بسیاری از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری مضطرب، نامطمئن و بی اختیار و سرکش هستند که ممکن است این رفتارها با فقدان امنیت طبیعی، ثبات محبت و گرمی و پذیرش در منزل و محیط مدرسه پیوند داشته باشد.
ج) عوامل روانی
امکان دارد کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری در عملکردهای روانی پایه چون ادراک، حافظه و شکل درون به مفاهیم اختلال داشته باشند. د- عوامل فیزیولوژیکی
بسیاری از متخصصان بر این باورند که علل اساسی و عمده ناتوانیهای یادگیری آسیب دیدگی مغزی، شدید یا جزیی و صدمه وارده به دستگاه عصبی و مرکزی است.
ه- عوامل ژنتیکی
شواهدی در دست است که نشان میدهد ناتوانیهای یادگیری احتمالاً در برخی خانوادهها بیش از دیگران دیده میشود در واقع عوامل ژنتیکی در شمار وسیعی از ناتوانیهای یادگیری نقش دارد.
ز – عوامل بیوشیمیایی
اختلالهای گوناگون متابولیکی در حکم عواملی هستند که موجب ناتوانیهای یادگیری میشوند مثل هایپوگلیسمی، کم کاری تیروئید و …
و- عوامل پیش، هنگام و بعد از تولد
ژ- تاخیر رشد
بندر، دهریش، جانسکی، لانگ فود … اظهار میدارند که عدم ظهور علائم رشد برخی از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ممکن است از تاخیر رشد برخی اجزای دستگاه عصبی مرکزی سرچشمه گرفته باشد که این گونه کودکان پس از بزرگتر شدن بر این مشکلات غلبه میکنند.
چ- نقص جزیی در کار مغز
به نظر میآید هر گونه نتیجه گیری دربارهٔ حیاتی بودن آسیب دیدگی مغزی در کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری در بهترین شرایط فقط جنبه تجربی و آزمایشی دارد.
نظریههای یادگیری[ویرایش]
نظریههای کارکردگرایی
نظریههای تداعیگرایی
نظریههای شناختی
نظریهگشتالت
نظریهژان پیاژه
نظریههای نوروفیزیولوژیک
نظریههای تکاملی
منابع[ویرایش]
شعبانی، حسن،مهارتهای آموزشی و پرورشی (روشها و فنون تدریس)، سازمان سمت، ۱۳۷۱.
هیلگارد، ارنست روپیکوت. زمینهٔ روانشناسی. ترجمهٔ حسن رفیعی. چاپ سوم. تهران: ارجمند، ۱۳۶۲. ۴۴۸.
هرگنهان، السون. نظریههای یادگیری. ترجمهٔ علی اکبر سیف. ویرایش ششم. چاپ ششم. تهران: نشر دوران، ۱۳۸۲. ۱۷-۱۸. شابک۹۶۴-۶۲۲۱-۶۴-۵.
اچ ایلوارد، الیزابت – ار براون، فرانک ترجمه برادری، رضا، تشخیص و ساماندهی ناتوانیهای یادگیری،
پاورپوینت-خشم در کودکان
خشم و طغیان خشونت آمیز در میان کودکان خطر فزاینده ای برای آنها شمرده می شود. اغلب والدین نمی دانند چگونه از عهده ی خشم کودک خود برآیند. در اینجا چند راهنمایی جهت فرونشاندن خشم آنان یادآور می شویم که اگر پیگیری شود آرامشان می کند.
آیا تاکنون فکر کرده اید که چرا بچه ها خشمگین می شوند؟
خوب، علت اصلی عصبانیت آنها این است که آنها برای کشف بسیاری از چیزها در باره ی خود و جهان پیرامونشان به بزرگ-سالان وابسته هستند. این فقدان دانایی و وابستگی به دیگران، بعد از مرحله ای آنان را ناامید می کند. چون به دلیل مهارت های توسعه نیافته ی ارتباطی قادر به بیان احساسات خویش نیستند در نتیجه آن را از طریق عصبانیت بیان می کنند.
یکی دیگر از دلائل خشم آنها حس تنهایی است. آنها خواهان جلب توجه والدین خویش هستند و زمانی که والدینشان به آنان توجه دارند موقعی است که داد و فریاد می کنند.
امکان دارد عصبانیت گاهی اوقات به خشونت منجر شود. مهار خشم کودکان بسیار مهم است. در زیر چند راهنمایی برای مهار عصبانیت کودکان به همراه شیوه نامه ی خاص والدین به منظور دوری جستن در موقعیت فوق العاده می آوریم:
آیا می دانید چه کارهایی در مقام والدین باید برای فرو نشاندن خشم کودکان انجام دهید؟
قبول مشکل:
نخستین و مهمترین چیز برای مهار عصبانیت کودکان این است که به آنها بفهمانیم که گاهی عصبانیت خیلی خوب است و به کودکان خود بگوییم که این حالت یکی از انواع هیجان ها مثل عشق، حسادت و شادمانی است که ما هر روز در زندگی تجربه می کنیم.
اما خشم، مثل همه ی هیجانات دیگر، باید به شیوه ای مهار شده بیان شود. به کودکان تفاوت بین عصبانیت و خشونت را توضیح دهید و به آنها بگویید احساس عصبانیت اشکالی ندارد، اما ابراز آن از طریق خشونت یعنی آزار رساندن به دیگران و شکستن اشیاء و ایجاد آشوب پذیرفتنی نیست!
توضیح درباره ی خشونت و متمایز ساختن آن از خشم، یکی از بهترین شیوه ها برای مهار خشم کودکان است.
پشتیبان آرامش کودکتان باشید:
یکی از مهمترین راهنمایی ها برای مهار خشم کودکان، عشق بدون قید و شرط شما به آنهاست. وقتی که مقادیر جیوه شان شروع به افزایش می کند با استفاده از حالات جسمانی مانند: ابراز عشق، در آغوش گرفتن و دستی به پشت آنها کشیدن و از طریق اعمال و سخنان خود به کودکان نشان دهید که به فکر آنها هستید و هر وقت به شما نیاز داشته باشند، پشتیبانی شان می کنید. با اطمینان از عشق و پشتیبانی خواهید دید که خشم کودک به تدریج به پایان خواهد رسید.
تنبیه کودک به هنگام عصبانیت او، واکنش منفی دارد. به جای آن راجع به آنچه خوب و بد است با وی صحبت کنید. برخی قواعد در خانه، میتواند نمونه ی سرمشق کودک برای پیروی کردن از آنها شمرده شود.
اگر کودکان ببینند که والدینشان فریاد می زنند و با هم نزاع می کنند، آنها هم همان رفتار را تقلید می کنند. در چنین مواقعی، خیلی مهم است که پدر و مادر شیوه های مهار خشم را به کار ببندند. با این کارها از پس فشارهای روحی بر می آیند. سهیم شدن والدین با کودکان در این راهبردها در زندگی روزمره نیز خیلی مفید خواهد بود.
رهنمودها و روش های سریع مهار خشم در کودکان:
قبل از اینکه به بچه ها بگویید که چگونه با خشم خود مقابله کنند، این نکته بسیار مهم است که به ایشان اطمینان خاطر دهید که دوستشان دارید و به آنها افتخار می کنید و مهم نیست چه خواهد شد و این امر به خلق و خوی آنان کمک خواهد کرد.
در اینجا چند رهنمایی برای مهار خشم کودکان می آوریم:
مهار خشم کودک توأم با راهنمایی او بیشتر مؤثر است. اگر یکی شدن با کودک در روزهای پیش از نوجوانی باشد، شخصیت کودک را در هفت سال اول زندگی می سازد. وقتی کودک عصبانی می شود پدر و مادر ابتدا، علت عصبانیت را مشخص کرده، سپس راه حل آن را پیدا کنند. توضیح به کودک قبل از
یک روانشناس کودکان از بازی «بادکنکهای خشم»، «پاره پاره کردن روزنامه» و «لاک پشت ماورا» به عنوان ۳ بازی برای کنترل خشم کودکان پیشدبستانی یاد کرد.
به گزارش فارس، علیرضا جعفری اظهار داشت: برای درمان و کنترل خشم کودکان به ویژه سنین پیش دبستانی راههایی وجود دارد که اولیاء مدرسه با انجام آن میتوانند کمک زیادی به کودکان خشمگین کنند.
بازی بادکنکهای خشم
وی گفت: بازیای به نام «بادکنکهای خشم» وجود دارد که هدف آن کنترل خشم کودکان تکانشی است. در این بازی به بچهها آموزش میدهیم تا از طریق حفظ آرامش و کنترل تنفس و خشم خود آرامش پیدا کنند.
وی افزود: بچهها در هنگام خشم، بادکنکی را باد میکنند و بعد از پر شدن در آن را محکم نگه میدارند، سپس با جسم نوکتیزی آن را میترکانند.
این متخصص بهداشت روان ادامه داد: برای این کار باید از بادکنکهای ضخیم استفاده کرد تا هنگام ترکیدن صدای بیشتری ایجاد کند. وقتی بادکنک میترکد بچهها میترسند و خودشان را عقب میکشند در این هنگام میتوان به آنها آموزش داد که این کار میتواند خطرناک باشد و تکههای آن به سر و صورت دیگران پرتاب شود یا کسی از صدای مهیب آن بترسد.
جعفری گفت: بعد از این مرحله از کودک میخواهیم تا چند نفس عمیق بکشد . سپس چند بادکنک دیگر به او میدهیم و از او میخواهیم آنها را باد کند و هوای درون بادکنک را به آرامی خارج سازد طوری که کسی نترسد و خطری متوجه کسی نشود.
وی افزود: بعد از این مراحل به کودک آموزش میدهیم که وقتی خشمگین میشود به آرامی نفس بکشد و با ذکر صلوات و کلماتی مانند استغفار بر خشم خود فائق آید و تصمیم مناسبی بگیرد. این بازی ساده اما معجزهآسا است.
بازی پاره پاره کردن روزنامه
این متخصص آموزش و پرورش کودکان پیشدبستانی از بازی «پاره پاره کردن روزنامه» به عنوان راهی جهت کنترل خشم کودکان دبستانی نام برد.
وی اظهار داشت: در بازی «پاره پاره کردن روزنامه» معلم از بچههایی که پرخاشگر هستند و زبان عشقشان لمسی است میخواهد تا ابتدا دست راستشان را بالا برده و تعهد دهند که بعد از اتمام بازی تمام کاغذپارهها را جمع میکنند. سپس چندین روزنامه باطله به آنها میدهد و از آنها میخواهد تا به شیوهای که خودش آموزش میدهد روزنامهها را تکه تکه کنند، آنها را به هوا بریزند و با صدای بلند هورا و فریاد بکشند.
این متخصص علوم تربیتی ادامه داد: دو سه دقیقه بعد، بچهها دچار تغییرات هیجانی میشوند که تأثیر آن در کنترل خشم و پرخاشگری آنها موثر است.
وی افزود: بچهها باید در انتهای بازی کاغذهای باطله را جمع کنند. این بازی موجب ارتباط موثر دانشآموزان با معلم میشود و احساس صمیمیت را بین آنها بیشتر میکند که این بازی ارتباط بین فردی دانش آموزان را با معلم برای حل مشکلات فردی و خانوادگی تقویت میکند.
بازی لاکپشت ماورا
این متخصص بهداشت روان از بازی «لاکپشت ماورا» به عنوان سومین بازی در کنترل خشم دانشآموزان پیشدبستانی یاد کرد.
وی گفت: این بازی نیز برای بچههایی که زود خشمگین میشوند و تکانشی عمل میکنند موثر است.
وی افزود: اساس این روش «قصهدرمانی» است. به کودک می گوییم بچه لاکپشتی در گذشته زندگی میکرده که مانند تو بوده و زود عصبانی میشده است. روزی پدربزرگش او را صدا میزند و الگوهایی به او یاد میدهد. سپس به انجام مراحل درمان می پردازیم. مرحله اول این است که وقتی کودک عصبانی میشود با همان حالت صحنه را ترک کند و بعد که از جمع خارج شد مقداری فکر کند که باید آرام شود و خود را کنترل کند.
وی ادامه داد: در مرحله دوم چند نفس عمیق بکشد و در مرحله بعد به او آموزش میدهیم که دستش را روی شکمش بگذارد، 3 ثانیه نفسش را حبس کند و سپس با سه شماره هوای درون ریه هایش را خارج کند. در مرحله چهارم فکر کند که در آن صحنه چه کاری میتوانسته انجام دهد.
مرحله پنجم به بازگشت کودک در جمع و گروه مربوط میشود. این بازی نیز در کنترل خشم و پرخاشگری کودکان تکانشی بسیار موثر است.
وی خاطر نشان کرد: زبان عشق کودکان متفاوت است و به 5 نوع دیداری، شنیداری، لمسی(حسی)، ایثار و وقت گذاشتن تقسیم شود که والدین و اولیاء مدرسه باید آنها را بشناسند.
خشم در کودکان باشد یا نباشد....
خشم هم مانند ترس عکس العمل قوی بدن در برابر انگیزه مهیج است که توازن وظایف اعضای آدمی را به کلی مختل می سازد. خشم نوعی هیجان روحی است که بارها در زندگی تجربه کرده ایم و اغلب بر اثر واکنش شخص نسبت به رفتار ناشایست دیگران بروز می کند.
خشم هم مانند ترس عکس العمل قوی بدن در برابر انگیزه مهیج است که توازن وظایف اعضای آدمی را به کلی مختل می سازد. خشم نوعی هیجان روحی است که بارها در زندگی تجربه کرده ایم و اغلب بر اثر واکنش شخص نسبت به رفتار ناشایست دیگران بروز می کند. شخص غضبناک عقلش به درستی کار نمی کند و در بسیاری از موارد خطاهایی از او سر می زند که برای تمام عمر باید کفاره آنها را بپردازد.
خداوند در نهاد آدمی عواطف مختلف را بنیان نهاده است که هر یک نقش خاص در کیفیت بخشی به زندگی انسان و جهت دهی به مسیر حرکت او بر عهده دارند. به هیج وجه نمی توان گفت که آنچه طبیعت در نهاد آدمی به ودیعه گذاشته بی فایده است. البته باید توجه داشت ایفای این نقش ها به صورت مطلوب، مستلزم زمینه سازی هایی است که قبل از تولد توسط مربیان، اعم از پدر و مادر، معلمان و .. صورت می گیرد.
از بدو طفولیت به کودکان خود تلقین می کنیم که خشم احساسی نادرست و مستوجب عقوبت است. در نتیجه کودک عصبانی شدن را معادل بد بودن می پندارد و با این فکر بزرگ می شود. در صورتی که احساس خشم هم مانند بقیه احساسات ما طبیعی است ، اما به طور غیر عادی ظاهر شده است.خشم پدیده ای کاملاً طبیعی است و مانند سایر احساسات نشانه سلامت،تندرستی و عواطف انسانی است و هنگامیکه از کنترل خارج شود می تواند به یک حس مخرب و ویرانگر تبدیل شود و پیامدهای ناگوار در محیط کار، روابط شخصی و در تمامی عرصه های زندگی به وجود آورد. بنابراین در ادیان الهی و مکاتب تربیتی و اخلاقی توصیه های زیادی درباره ی مهار و کنترل عاطفه خشم و جهت دهی مناسب آن می توان یافت.
چنان که امام علی (ع) می فرماید: شدت غضب توانایی استدلال صحیح را از بین می برد و ادراکات آدمی را مشتت و درک او را مغشوش می سازد. بهتر است برای توضیح این مهم کمی به عقب تر برگردیم.
عاطفه خشم از شش ماهگی به بعد کم کم در کودک بروز و ظهور می یابد و اگر کودک از اعمال ناشی از خشم خود نتیجه بگیرد به تدریج تقویت می گردد.خشمگین شدن و عصبانیت رفتاری عادی در کودکان بوده و برای ابراز وجود ضروری است. لیکن در این قبیل موارد باید جوابی روشن و بدون ابهام به کودک داد به گونه ای که حدود خود را بداند و التهابات و هیجاناتی که او را در بر گرفته اند مهار گردد. باید توجه داشت که عاطفه خشم در کودکان نباید ریشه کن گردد. زیرا برای ادامه حیات و مبارزه با ظلم و دفاع از خود ضروری است، بلکه باید این عاطفه را تعدیل نمود و در جهت خدمتگزاری سایر عواطف به کار گرفت. بنابراین پدر و مادر باید از زمان کودکی به فکر تعدیل و کنترل این عاطفه غریزی باشند. و آن را در جهتی هدایت کنند که کمترین آسیب متوجه فرد و دیگران شود. و چنانچه غفلت و کوتاهی در این زمینه صورت گردد متوجه زیان هایی خواهند شد که گاه هیچ راه جبرانی برای آن وجود نخواهد داشت. اما اینکه چگونه می توان به این مهم رسید و از همان دوران کودکی مهارت مدیریت بر خشم را به کودکان بیاموزیم، مستلزم راهکارهایی است که در ادامه بیان می شوند.
برای فرو نشاندن خشم کودک، تهدید و توهین چاره ساز نیست. و ریشه خشم را از بین نمی برد، بلکه ممکن است حالت خشم را شدید تر کند . بنابراین می بایست در مقابل عصبانیت کودک ثبات و پایداری نشان داد
یکی از این راهکارها چگونگی کیفیت گفتار و رفتار والدین در کانون خانواده است که می تواند به عنوان مهم ترین عامل در جهت تعدیل و عدم تعدیل عاطفه خشم و غضب در بچه ها عمل نماید. بارها اشاره شد به اینکه کودکان آینه والدین خود می باشند. فرزندان ما همانی نمی شوند که ما می گوییم؛ بلکه همانی خواهند شد که می بینند.اینکه آیا خود والدین نسبت به هیجانات خود تا چه میزان آشنایی دارند و چگونه هیجاناتی مثل خشم و غضب را ابراز می کنند، می تواند تاثیر مفید و سازنده و یا برعکس مخرب و ناخوشایند بر جای گذارد. زمانی که والدین نتوانند در برابر موضوع کوچک و پیش پا افتاده ای واکنش صحیحی نشان دهند و قدرت مدیریت هیجان را نداشته باشند ،مسلماً نخواهند توانست مربیان خوبی برای کمک به فرزندان خود در زمینه مدیریت هیجان ها باشند. مسئله این نیست که والدین هر گونه احساس خشم را در کودک خود سرکوب کنند. بلکه بر عکس والدین می بایست هیجان های متنوعی که در نهاد آدمی وجود دارد به کودکان شناسانده و راههای تنظیم آن را به کودکان نشان دهند. برای فرو نشاندن خشم کودک، تهدید و توهین چاره ساز نیست. و ریشه خشم را از بین نمی برد، بلکه ممکن است حالت خشم را شدید تر کند . بنابراین می بایست در مقابل عصبانیت کودک ثبات و پایداری نشان داد، زیرا اگر کودک حس کند که در برابر خشم او تغییر قابل ملاحظه ای به وقوع می پیوندد و در برابرش تسلیم می شویم، نسبت به قدرت و محبت ما دچار شک می شود. ولی اگر کودک بفهمد با وجود عصبانیت شدید او هنوز هم دوستش داریم و می توانیم در خلال خشمش قاطع بمانیم ، در می یابد که ما آماده ایم تا تسکینش دهیم و باز هم دوستان خوبی برای هم باشیم. اما رسیدن به این مرحله زمانی میسر است که والدین به درستی قابلیت تنظیم هیجان ها را در خود داشته باشند و بتوانند بین رفتارقاطع و پرخاشگرانه تفاوت بگذارند. بنابراین در مواقع عصبانیت کودکان، والدین می بایست از فریادهای خشونت آمیز و همچنین رفتارهای پرخاشگرانه که نشانه ضعف نفس والدین است؛خودداری کنند.
پدر و مادر می توانند به جای سرکوب کردن خشم خود آن را به گونه ای سازنده و غیر مخرب بروز دهند، تا از یک سو موجب تسلای خاطر خود و از سوی دیگر سبب بصیرت فرزندان شوند تا هر دو از صدمات احتمالی مصون بمانند. زمانی که کودکان قدرت بروز خشم خلاق و ابراز صحیح آن را در والدین خود به عنوان نخستین مربیان خود مشاهده می کنند، مسلماً یاد خواهند گرفت که آنها هم می توانند خشم خود را بدون توسل به رفتارهای پرخاشگرانه بروز دهند.
پس به جای آنکه والدین تنها به فکر سرکوب خشم کودکان و نوجوانان خود باشند؛ در درجه اول می بایست کمی هم به رفتارهای خود توجه کرده و از افراط و تفریط در این زمینه خودداری کنند.
از جمله راهکارهایی که می تواند مانع بروز رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان باشد، این است که والدین به تناسب توانایی ها و محدودیت های کودک از او انتظار داشته باشند. فرزندانمان را به درستی بشناسیم، و متناسب با استعدادها و توانایی ها و محدودیت های آنها از آنها بخواهیم. سخت گیری های بی جهت و تنبیه های بی دلیل، مکرر، افراطی که اثر تربیتی را خنثی می کند، می تواند زمینه را برای بروز خشم در کودکان مهیا سازد.
متاسفانه اکثریت والدین به اشتباه کلمه تربیت را با واژه تنبیه و به ویژه تنبیه بدنی اشتباه می گیرند. و در برابر کوچک ترین اشتباه کودک و نوجوان خود بزرگ ترین تنبیه را برای او در نظر می گیرند. بنابراین همین خشونت در مقابل خشونت می تواند موجب خشونت مضاعف شود و حس انتقام جویی و کینه را در فرزند ما ایجاد کند.برای فرو نشاندن خشم نیاز به یک سلسله اقدامات منطقی است. اگر پرخاشجویی کودکان را بتوان به ناکامی نسبت داد، باید پاسخ های اجتماعی را به آنان آموخت، تا بتوانند ناکامی را کنترل کنند و رفتارهای قابل پیش بینی، قابل قبول و قابل اتکا داشته باشند. در امر جهت دهی صحیح خشم نمی بایست از نقش فیلم ها و کارتون های خشونت آمیز غفلت کرد. سعی کنید به جای اینکه فرزندان خود را به طور مداوم به تماشای فیلم هایی که متناسب با سن آنها نیست و یا کارتون های خشونت آمیز ترغیب کنیم،کمی بیشتر در کانون خانواده برای هم وقت بگذارید و با کودک خودتان بازی کنید. بازی کردن راهکار خوبی است که هم می تواند شما را به دنیای کودکانه فرزندتان ببرد و هم اینکه می تواند انرژی های فرزندتان را تخلیه کند.
عصبانیت در هر سنی بروز می کند ، اما بیشتر کودکان چهره ی خندانی دارند و زیاد دچار این موضوع نمی شوند. اما گاهی اوقات علائمی مانند ، گرسنگی ، بیماری ، خستگی ، حسادت و … در کودک باعث ایجاد عصبانیت می شود.
این کودکان به دلایل مختلف سر و صدا و قشقرق راه می اندازند یا سعی می کنند شما را عصبانی و تحریک کنند. همچنین ممکن است از شما نافرمانی کنند یا بشدت به شما بچسبند و با جار و جنجال از شما بخواهند همیشه در آغوش شما باشند. بدون شک تربیت کودکان، کار دشواری است.
برای مثال کودکی را مجسم کنید که وسط یک فروشگاه شلوغ شروع به بدرفتاری می کند و جسورانه به والدینش درشتی می کند. در چنین مواقعی حتی والدینی که در مورد تربیت فرزندشان خیلی به خود اطمینان دارند نیز مأیوس و دلسرد می شوند و به دنبال روش و کلمات مناسبی می گردند تا کودک خود را آرام کنند. در این مقاله قصد داریم طی چند مرحله، نحوه رفتار مناسب والدین با این گونه کودکان را گوشزد کنیم تا از این طریق، بدخلقی این گونه کودکان تقلیل یابد و کودک و والدین احساس بهتری داشته باشند.
بسیاری از خانواده ها از کودک خشمگین خود گلایه دارند و بسیار تمایل دارند که علت این رفتارها را بدانند و راه های پیشگیری و اصلاح رفتار را در این زمینه به کار گیرند.
در واقع کودک با رفتار پرخاشگرانه خواستار به دست آوردن هدفی دیگر است و ابداً قصد حمله به دیگران یا اذیت کردن آنها را ندارد. البته ممکن است پرخاشگری جنبه انتقام گیری نیز داشته باشد؛ یعنی کودکی که مورد اذیت و آزار قرار گرفته و نتوانسته خشم خود را ابراز کند، اکنون با پرخاشگری به کاهش اضطراب خود می پردازد.
یکی از دلایل بسیار مهم پرخاشگری در کودکان ، یادگیری است؛ یعنی کودکانی که الگوهای رفتاری پرخاشگرانه داشته اند، همانند الگوهای خود رفتار می کنند. چنانچه کودک دارای پدر یا مادری با خلق وخویی عصبانی و پرخاشگر یا شاهد رفتارهای خشونت بار پدر و مادر خود با افراد دیگر باشد، مسلما او نیز پرخاشگر خواهد شد. بنابراین کودکان از طریق مشاهده، رفتارهای والدین را می آموزند و الگوبرداری می کنند . کودکان مضطرب نیز نمی توانند کودکان آرامی باشند و رفتارهایی پرخاشگرانه از خود بروز می دهند، البته آنها بلافاصله پشیمان می شوند و از والدین خود عذرخواهی می کنند. اگر از کودک مضطرب بپرسیم که چرا عصبانی هستی؛ خواهد گفت نمی دانم؛ یا خواهد گفت دست خودم نیست. همچنین گاهی کودکان در مدرسه قربانی خشونت می شوند و همین باعث می شود خود آنها نیز عامل خشونت شوند. برای درمان پرخاشگری در کودکان اولین گام این است که نوع پرخاشگری آنها و علت آن را شناسایی و پرخاشگری را به صورت موردی برطرف کنیم. در مورد کودک پرخاشگری که الگوپذیری ، عامل این گونه رفتار او بوده، باید روی الگوی کودک کار کرد و راه های دیگری جز پرخاشگری را به آن الگو آموخت.
در مواردی که علت پرخاشگری ، اضطراب است، باید از نگرانی درونی و اضطراب کودک مطلع شویم. به کودکان مضطرب باید فرصت صحبت کردن بدهیم تا نگرانی خود را ابراز کنند و تا حد امکان سعی کنیم در جهت رفع نگرانی هایی که آنها را آزرده است، قدم برداریم. ورزش کردن برای این کودکان بسیار مؤثر است و باعث تخلیه هیجان می شود.
اما در مورد رفع پرخاشگری و شیطنت با مصرف دارو حتما با پزشک متخصص باید ارتباط داشته باشیم تا کودک از نزدیک معاینه شود. هنگامی که کودک قربانی خشونت در مدرسه شده است، باید با مسئولان مدرسه صحبت کنیم و لازم است که آنها طبق قانون و مقررات خاص با کودکان خشونت گرا برخورد کنند و نیز کودکانی را که قربانی خشونت شده اند، مطابق رفتارهای خوبشان مورد تشویق و تایید قرار دهند.
چنانچه نوع پرخاشگری کودک ، خصمانه است، باید کودک را از آزار و اذیت دور کنیم تا مجبور نباشد برای تلافی و انتقام، افراد دیگر را اذیت کند و اگر پرخاشگری وسیله جلب نظر دیگران است، باید راه های دیگری را برای مطرح کردن کودک برگزینیم تا او ناچار نباشد از روش خشونت برای جلب توجه استفاده کند.
نقش خانواده و مدرسه در پیشگیری از بزهکاری کودکان
دوران کودکی اساسیترین دوران برای شکلگیری شخصیت در افراد و رفتن آنها به راه صلاح یا راه تباهی و انحراف است. از این رو تمرکز دولتهای مختلف بر پیشگیری اجتماعی رشدمدار بوده است. به عبارت دیگر نظامهای حقوقی مختلف در جهان به این نتیجه رسیدهاند که ارتکاب جرم، یک اتفاق، حادثه و واقعه که ناگهانی رخ دهد، نیست، بلکه یک مسیر و روند است. در این راستا ،در بررسی بزهکاری، بر چهار منبع کنترل بزهکاری نوجوانان تاکید می شود: وابستگی آنها به پدر و مادر، مدرسه، گروه همسالان و اشتیاق به انجام کارهای عادی و روزمره همگانی، خصوصاً تحصیلات و یافتن شغل ،در یک تقسیمبندی دیگر عوامل کنترل بزهکاری را میتوان-نظارت مربوط به قبل از تولد؛ - مقررات مربوط به بعد از تولّد طفل شامل: 1- ایجاد محیطی آرام و سالم در خانواده و - تأمین آموزش و پرورش مناسب دانست.روابط بین والدین و فرزند، از هم پاشیدگی خانواده و فقدان نظم و تعادل در خانواده، سست شدن عقاید مذهبی و اخلاقی در بزهکاری نوجوانان نقش مهمی دارد.محیط خانواده اولین محیطی است که فرد در آن رشد می کند و هنجارها را می آموزد . علی رغم اینکه بسیاری از عوامل در وقوع بزهکاری اطفال و نوجوانان دخیل اند اما در گام نخست این خانواده ها هستند که نقش تعیین کننده ای در سرنوشت اطفال دارند. چنانکه با تربیت درست می توانند کودک را به راه صحیح هدایت کنند و یا شرایط و محیط را برای تحقق بزهکاری توسط اطفال مهیا سازند . همچنین از بعد دیگر با توجه به نقش مدرسه در پیشگیری از بزهکاری می توان گفت ،مدرسه اولین محیط اجتماعی است که کودک و نوجوان ناچار است خود را با نظم و قوانین آن هماهنگ سازد. این نظم و تربیت مسلماً از قوانین و مقررات حاکم در خانواده رسمی تر و اطاعت از آن لازم است. در این مرحله است که کودک و نوجوان ناسازگار، نامتعادل یا عقب مانده ذهنی که استعداد پیروی از نظم یا هماهنگی با محیط را ندارد، با عدم موفقیت مواجه می شود. این عدم موفقیت به نوبه ی خود به علت سرزنش ها، ملامت های والدین و اولیای مدرسه و اطرافیان و شکسته شدن غرور و احترام کودک باعث تشدید حس سرکشی، عدم علاقه به ادامه تحصیل، رها کردن مدرسه، فرار از مدرسه، ولگردی، معاشرت های ناباب و بالاخره ارتکاب جرم می شود.
کلمات کلیدی: خانواده، مدرسه، پیشگیری، بزهکاری کودکان
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده 1
مقدمه. 2
الف- بیان مسئله. 2
ب- پیشینه پژوهش.. 3
د- سوالات تحقیق. 5
ه- فرضیه های تحقیق. 5
و- اهداف تحقیق. 5
ز- روش تحقیق. 5
ح- ساماندهی تحقیق. 5
فصل اول: کلیات تحقیق (مفاهیم، تعاریف) 7
1-1- تعریف مفاهیم 8
1-1-1- خانواده و مدرسه. 8
1-1-1- تعریف خانواده در جامعه شناسی. 8
1-1-1-2- تعریف خانواده در حقوق. 8
1-1-1-3- تعریف مدرسه. 9
1-1-2- تعریف پیشگیری.. 9
1-1-3-تعریف کودک یا طفل. 10
1-1-3-1-تعریف کودک از نظر فقه وحقوق. 10
1-1-3-2- تعریف کودک از دیدگاه کنوانسیون حقوق کودک.. 11
1-1-4- بزهکار و بزهکاری.. 12
1-1-4-1- بزهکاری.. 12
1-1-4-2- بزهکار. 12
1-1-4-3- گروههای بزهکاری.. 13
1-2-مبانی و تقسیم بندی.. 14
1-2-1-کودکان و مفهوم عام مسئولیت.. 14
1-2-1-1-سن مسئولیت کیفری کودکان. 14
1-2-1-2-مفهوم مسئولیت کیفری در اطفال. 14
1-2-1-3-اهلیت جنایی اطفال. 15
1-2-1-4-مسئولیت جامعه در قبال کودکان و بالعکس.. 15
1-2-2-انواع پیشگیری در بزهکاری کودکان. 16
1-2-2-1-پیشگیری از منظر سطوح اجرایی یا تعیین اولویت ها 17
1-2-2-1-1-پیشگیری نخستین یا ابتدایی. 17
1-2-2-1-2- پیشگیری دومین یا ثانویه. 17
1-2-2-1-3- پیشگیری سومین یا ثالث.. 18
1-2-2-2- پیشگیری از منظر زمان اجرا 18
1-2-2-3-پیشگیری از منظر نحوه عمل یا فرآیند اجرا 18
1-2-2-3-1- پیشگیری واکنشی. 18
1-2-2-3-2- پیشگیری کنشی یا غیرکیفری.. 19
1-2-2-4- رویکرد پیشگیری از بزهکاری.. 20
1-2-2-4-1-پیشگیری وضعی. 20
1-2-2-4-2-پیشگیری اجتماعی. 21
1-2-3- مبانی نظری پیشگیری رشدمدار. 23
1-2-3-1-« نظریه تعاملی» تورنبری.. 23
1-2-3-2- نظریه پایه سنی لوب و سمپسون. 24
عنوان صفحه
1-2-4- اصول پیشگیری رشدمدار. 24
فصل دوم:عوامل موثر بر بزهکاری کودکان و جایگاه حقوقی آن. 27
2-1- ویژگی های کودکان بزهکار و نوع جرائم ارتکابی. 28
2-1-1- ویژگیهای رفتاری کودکان بزهکار. 28
2-1-2- ویژگی های اجتماعی اطفال و نوجوانان بزهکار. 28
2-1-2-1- تحصیلات.. 28
2-1-2-2- وضعیت شغلی. 29
2-1-2-3-خشونت دیدگی. 29
2-1-2-4-سابقه فرار از منزل. 29
2-1-2-5- اوقات فراغت،گروه دوستان. 29
2-1-2-6-کمبود محبت.. 29
2-1-3- انواع بزهکاری کودکان و نوجوانان. 30
2-1-3-1- جرائم شاخص.... 30
2-1-3-2- جرائم غیرشاخص یا بزه های ویژه کودکی. 31
2-1-3-2-1-سرقت.. 31
2-1-3-2-2-دعوا و درگیری.. 31
2-1-3-2-3-استفاده از مشروبات الکلی و مواد مخدر. 31
2-2- تاریخچه و نظریات مربوط به بزهکاری.. 32
2-2-1- مروری برتاریخچه بزهکاری.. 32
2-2-2-نظریههای جرم شناختی بزهکاری.. 33
2-2-2-1- نظریه انتقال فرهنگی کجروی.. 33
2-2-2-2- نظریه بیهنجاری مرتن. 34
2-2-2-3- نظریه کنترل. 34
2-2-2-4- نظریه فشار عمومی در بزهکاری.. 34
2-2-3- عوامل مؤثر در بروز بزهکاری.. 35
2-2-3-1-عوامل فردی.. 35
2-2-3-1-1- عوامل ارثی یا ژنتیکی. 36
2-2-3-1-2- عوامل روانشناختی و صفات شخصیتی. 36
2-2-3-1-3-عوامل مرتبط با نوع نگرش افراد به بزه خاص وویژگیهای خاص.... 36
2-2-3-2-عوامل خانوادگی. 36
2-2-3-2-2- فقر مادی خانواده 37
2-2-3-2-3- ستیزه والدین. 38
2-2-3-3-عوامل محیطی. 38
2-2-3-4-عوامل اجتماعی خاص.... 39
2-3-موقعیت حقوقی اطفال وکودکان در قوانین بعد از انقلاب اسلامی. 40
2-3-1-مرحله اجرای قوانین جزایی مصوب سال 1361 و 1362. 41
2-3-2- قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1370. 41
2-3-3- قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392 (جدید) 42
2-3-4- قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 28/6/1378. 43
2-3-5-جایگاه کودکان در قانون اساسی ایران. 44
فصل سوم: موقعیت خانواده و مدرسه در پیشگیری از بزهکاری.. 45
3-1-بررسی نقش خانواده در پیشگیری از بزهکاری.. 46
3-1-1-ماهیت نقش خانواده در پیشگیری از بزهکاری.. 46
3-1-2- نقش تربیتی خانواده در پیشگیری از جرم. 47
3-1-2-1-بعد اجتماعی و شخصیتی. 47
3-1-2-2- بعد اعتقادی.. 48
عنوان صفحه
3-1-2-3-بعد اقتصادی.. 48
3-1-3- شیوه ها و راههای کنترل بزهکاری در خانواده. 48
3-1-3-1- نظارت مربوط به قبل از تولد 49
3-1-3-2- مقررات مربوط به بعد از تولّد طفل. 49
3-1-3-3- پیشگیری زودرس از بزهکاری با رویکرد خانواده مدار. 49
3-1-3-3-1-برنامه مبتنی بر آموزش والدین. 50
3-1-3-3-2-ملاقاتهای خانگی. 50
3-1-3-3-3-برنامه مبتنی بر خدمات مراقبتی روزانه. 50
3-1-3-3-4-خانواده درمانی. 50
3-1-4-سازمان های بین المللی و توصیه های برای پیشگیری رشد مدار. 51
3-1-4-1-ایجاد محیطی آرام و سالم در خانواده 51
3-1-4-1-1- برقراری دوستی و تفاهم بین والدین. 52
3-1-4-1-2-همبازی شدن با کودک و نوجوان. 52
3-1-4-1-3-احتراز از رقابت در جلب محبت فرزندان. 52
3-1-4-1-4-عدم ایجاد ناسازگاری در محیط خانواده 52
3-1-4-1-5-عدم پرخاشگری والدین نسبت به خود و یا نسبت به فرزندان. 52
3-1-4-1-6- پرورش حس اعتماد به نفس.. 53
3-1-4-1-7-ابراز مهر و محبت به فرزندان. 53
3-1-4-2- تأمین آموزش و پرورش مناسب.. 53
3-1-4-2-1- نقش مدرسه. 53
3-1-4-2-2-نقش معلم 54
3-2- آموزش و پرورش و پیشگیری از بزهکاری.. 55
3-2-1-پیشگیری اجتماعی رشدمدار و نقش آموزش و پرورش در آن. 55
3-2-2-ماهیت نقش مدرسه در پیش گیری از بزهکاری.. 56
3-2-2-1-درونی شدن ارزش های اجتماعی در کودکان. 57
3-2-2-2-جایگاه آموزش و پرورش در پیشگیری از جرم رشد مدار. 57
3-2-3-مروری بر راهبردهای مبتنی برآموزش و خانواده در پیشگیری از جرم. 58
3-2-3-1-آموزش خانواده ها نسبت به حقوق و نیازهای کودکان. 59
3-2-3-2-حمایت از کودکان متعلق به خانواده های بدسرپرست.. 59
3-2-3-3-ایجاد پیوند میان خانواده و مدرسه. 59
3-2-4-مروری بر نقش مدرسه و خانواده در پیشگیری از اعتیاد نوجوانان. 60
3-2-4-1-برنامههای تربیتی مدارس.. 60
3-2-4-2-خانواده و اعتیاد نوجوانان. 61
3-2-4-3-برنامهریزی برای محلات اطراف مدارس.. 62
3-2-5-سیاست های پیشگیری در برنامه چهارم توسعه. 62
نتیجه. 63
پیشنهادها 64
منابع و مآخذ 66
چکیده انگلیسی. 69
بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی عزت نفس در کودکان دوره پیش دبستانی
مقدم
دوران کودکی مهم ترین و حساس ترین دوران شکل گیری شخصیت فرد است بی توجهی به ان نتایج جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت زیرا پایه و اساس جامعه فردا را کودکان امروز تشکیل می دهند در جامعه ای که کمتر به کودکان توجه می شود شود کودکان نابهنجار و بزهکاری بیشتری مشاهده می شود و معضلات اجتماعی بیشتری مشاهده می شود.
با توجه به اهمیت و جایگاه کودکان ، بررسی مشکلات و رفع انها شایان توجه است یکی از مشکلاتی که دامنگیر کودکان است و به وفور مورد توجه متخصصان بالینی و روانشناسان قرار گرفته ، اختلال سلوک است .اختلال سلوک همواره توجه صاحب نظران رشته های مختلف را به خود جلب کرده است . علت این امر شاید پیچیدگی و تنوع علل ایجادکننده اختلال سلوک از یک سو و تنوع مسائل رفتاری و پیامدهای آن در زمینه های مختلف از سوی دیگر باشد. اختلال سلوک مجموعة پایداری از رفتارهایی است که با گذشت زمان شکل می گیرد و با علائمی مثل بی رحمی به حیوانات و مردم ، تخریب اموال ، نیرنگ ، فریبکاری ، دروغگویی ، دزدی ، تجاوز به حقوق دیگران مشخص می شوند. چنین مسائلی ایجاد مشکلات جدی برای بیمار، خانواده و اجتماع خواهد کرد.
حداکثر شیو ع اختلال سلوک در دور ه کودکی و نوجوانی می باشد و میزا ن شیوع بر حسب نوع مطالعات مختلف و جمعیت های مورد مطالعه متفاوت است . در حدود6-16 در صد پسر ها و 2-9 در صد دختران زیر 18 سال مبتلا به این اختلال گزارش می شود و در برخی مطالعات شیوع کل آن را در جمعیت بین 8-16 سال حدود5-10 درصد می دانند(بورس و دالتون ،2004 ؛استینر،2000 ؛ هیل 2002) شیوع اختلال سلوک در مطالعه راترو همکاران 4% گزارش شده است(راتر و همکاران ،1970). بر اساس نحوه نمونه گیری ، تعریف بیماری و ابزار سنجش شیوع بین یک تا 16 درصد و نسب ت مرد به زن 5، 1 تا 3 گزارش شده است. در مطالعه سلیمی و همکاران که در دانش آموزان 11-14 ساله جنوب لندن انجام شده 10% کل دانش آموزان دچار اختلال سلوک بودند، 9/8% دختران 7/12% پسران ، که نسبت به مطالعات قبلی نسبت دختران افزایش یافته است (سلیمی ،1377). در مطالعه دیگری که بر اساس پرسشنامه راتر انجا م گرفت ، شیوع اختلال سلوک بر اساس پرسشنامه معلم در دختران 5/19% و در پسران 3/29% گزارش شده است (ضیاءالدینی و شفیع زاده ،1379). ودر پژوهش دیگری که توسط ضیاءالدینی و همکاران انجام شد شیوع اختلال سلوک در پسران 2/13% و در دختران 3/7% بدست امد(ضیاءالدینی و همکاران ،1386).
هیچ عامل واحدی نمی تواند رفتار ضد اجتماعی و اختلال سلوک کودک را توجیه کند. بلکه بسیاری ازعوامل زیستی- روانی- اجتماعی در پیدایش این اختلال نقش دارند. به طور کلی بدترین پیش آگهی اختلال سلوک مربوط به کودکانی است که علایم را در سنین پایین تری بروز می دهند، تعداد بیشتری از علایم را دارند و این علایم را بیشتر بروز می دهند. این موضوع تا حدودی ناشی از آن است که مبتلایان به اختلال سلوک شدید ظاهراً در سال های بعدی زندگی بیشتر مستعد ابتلا به اختلالات دیگر مثل اختلالات خلقی و اختلالات مصرف مواد هستند. می توان گفت هرچه اختلالات روانی همزمان در کسی بیشتر باشد زندگی او مشکل تر و آشفته تر خواهد بود(کاپلان و سادوک).
یکی از مسائلی که ممکن است در کودکان دارای اختلال سلوک وجود داشته باشد ضعف در خود پنداره است خودپنداره را می توان درک فرد از خودش دانست که در نتیجة تجربیات فرد با محیط و رابطة او با دیگران شکل میگیرد (رین و کانینگام ،2008) خودپنداره نظام پویایی است که با اعتقادات، ارزشها، رغبت ها، استعدادها و تواناییهای فرد ارتباط دارد. این عوامل به نوبه خود تعیین کننده مسیر زندگی فرد است (شفیع آبادی و ناصری، 1388). خودپنداره ارزیابی کلی فرد از شخصیت خودش است. این ارزیابی ناشی از ارزیابیهای ذهنی فرد از ویژگی های خود است که ممکن است مثبت یا منفی باشد. خودپنداره مثبت نشان دهنده این است که فرد خودش را در مقام شخصی با نقاط قوت و ضعف می پذیرد و این امر موجب بالا رفتن اعتماد به نفس او در روابط اجتماعی می شود. خودپنداره منفی منعکس کننده احساس بی - ارزشی و بی لیاقتی و نیز ناتوانی خود است(بونگ و اسکالویک2003)
ساختار خودپنداره همانگونه که بسیاری از پژوهشگران اظهار داشتهاند، شامل » خودواقعی real self « (دیدگاه فرد از آنچه واقعاً هست) و »خود ایده آلideal self «( تصور فرد از آنچه دوست دارد درآینده بشود) است. هر چه اختلاف بین این دو کمتر باشد فرد از لحاظ روانی در وضع مطلوب تری به سر می برد(آلفلد-لیرو و سیگلمن ،1997) بدون شک اساسی ترین کلید شخصیت و رفتار انسان تصویری است که فرد در ذهن خود از خویشتن دارد. حتی کارهای بزرگی که انجام می دهیم بستگی به تصویری دارد که از خود ساخته ایم. اگر تصویری که از خود داریم اصلاح پذیر باشد مسلماً بر شخصیت و رفتارمان اثر خواهد گذاشت. تصویری که انسان از خود دارد استعدادهای او را در زمینه های گوناگون رقم می زند؛ لذا، هرچه تصویر بهتری از خود داشته باشیم مؤثرتر و خلاق تر خواهیم بود(رضاپور میرصالح و همکاران ، 1389).
زندگی تحصیلی، یکی از مهمترین ابعاد زندگی اشخاص است که بر سایر ابعاد زندگی تاثیر فراوان دارد. در این بین یکی از مسایل و مشکلات اساسی زندگی تحصیلی افراد و نظام آموزشی هر کشور، مساله ی افت تحصیلی و پایین بودن سطح عملکرد تحصیلی دانش آموزان آن کشور است(زهرا کار، 1385 ). این پدیده، علاوه بر زیان های هنگفت اقتصادی،سلامت روانی فراگیرندگان را مخدوش می نماید. منظور از افت تحصیلی، کاهش عملکرد تحصیلی درسی فراگیرنده از سطح رضایت بخش به سطح نامطلوب است. عوامل مختلفی بر عملکرد تحصیلی افراد تاثیر می گذارند که متخصصان تعلیم و تربیت آنها را به چهار دسته شامل عوامل فردی، عوامل آموزشگاهی، عوامل خانوادگی و عوامل اجتماعی تقسیم کرده اند (زهراکار،1384).
یکی از عواملی که می تواند عملکرد تحصیلی و خودپنداره افراد دارای اختلال سلوک را تحت تاثیر قرار دهد آموزش مهارت های اجتماعی می باشد.
سال های نوجوانی مرحله مهم و برجسته رشد و تکامل اجتماعی و روانی فرد به شمار می رود. در این دوره نیاز به تعادل هیجانی و عاطفی به خصوص تعادل بین عواطف و عقل، درک ارزش وجودی خویشتن خودآگاهی با انتخاب هدف های واقعی در زندگی، استقلال عاطفی از خانواده، حفظ تعادل روانی و عاطفی خویش در مقابل عوامل فشارزای زندگی و محیطی و برقراری روابط سالم با دیگران، کسب مهارت های اجتماعی لازم در دوست یابی، شناخت زندگی سالم و مؤثر و چگونگی برخورداری از آن مهم ترین نیازهای نوجوان می باشد. بنابراین کمک به نوجوانان در رشد و گسترش مهارت های اجتماعی مورد نیاز برای زندگی مؤثر، ایجاد یا افزایش اعتماد به نفس در برخورد با مشکلات و حل آن و همچنین کمک به آنها در رشد و تکامل عواطف و مهارت های اجتماعی لازم جهت سازگاری موفق با محیط اجتماعی و زندگی مؤثر و سازنده در جامعه ضروری به نظر می رسند به سبب بروز مسائل خاص، این دوره، با نوعی سردرگمی همراه با کاهش عزت نفس، خود کم بینی و خودپنداره منفی همراه با احساس خشم و پرخاشگری همراه است که سبب کاهش فعالیت های طبیعی و تعاملات اجتماعی می شود. به وسیله آموزش مهارت های اجتماعی به نوجوان می توان وی را برای ادامه یک زندگی مطلوب یاری نمود. بنابراین توجه به نقاط مثبت، تقویت اعتماد به نفس و احساس خودباوری و خود ارزشمندی از مهمترین کارهایی است که بزرگان دین و علمای تعلیم و تربیت به آن توجه خاصی داشته اند. تکریم شخصیت چیزی است که نوجوانان سخت بدان نیاز دارند. از این رو ترغیب و تشویق نوجوان، ایجاد الگوهای رفتاری موفق، تقویت مهارت های اجتماعی وی، اجتناب از هرگونه رفتار تنبیهی و تحقیرآمیز و یاد دهی شیوه های صحیح غلبه بر ناملایمات زندگی از مهم ترین اقداماتی است که می توان در مسیر کمک به نوجوانان انجام داد نوجوانی که از لحاظ عاطفی در محیط خانواده مشکل دارد با هر محرک کوچکی برانگیخته می شود و پرخاشگری می کند لذا وقتی وارد اجتماع می شود نمی تواند با هر موقعیتی خود را سازگار سازد. چنین فردی به راحتی مناسبات اجتماعی خود را برهم می زند و رفتاری از خود نشان می دهد که علامت عدم رشد وی در بعد اجتماعی است. براساس پژوهش های انجام شده عواملی نظیر، مهارت های اجتماعی)برقراری ارتباط مطلوب، ابراز وجود، همکاری، خودافشایی، خاتمه دادن، گوش دادن، پاداش و تقویت، انعکاس، توضیح دادن و حل مسئله(، تعیین و شناسایی ارزش های فردی در پیشگیری یا کاهش ابتلاء نوجوانان به انواع نابهنجاری های رفتاری – اجتماعی و اختلالات روانی و شخصیتی نقش مؤثری دارند.(نظری و حسین پور،1388). بنابراین باتوجه به اهمیت و ارزش آموزش مهارت های اجتماعی با اهداف پیشگیرانه و ارتقاء سطح سلامت و روان فقدان این مهارت ها باعث می شود که فرد در برابر فشارها و استرس ها رفتارهای غیر مؤثر و پرخاشگرانه روی آورد. آموزش چنین مهارت هایی در کودکان و نوجوانان احساس کفایت، توانایی مؤثر بودن، غلبه کردن بر مشکل و افزایش خود پنداره،عملکرد تحصیلی, توانایی برنامه ریزی و رفتار هدفمند و متناسب با مشکل را به وجود می آورد.
مقایسه بین اضطراب کودکان بی سرپرست با گروه کنترل
مقدمه
بهداشت روان یک زمینه تخصصی در محدوده ی روان پزشکی است و هدف آن ایجاد سلامت روانی به وسیله پیشگیری از ابتلاء به بیماری روانی، کنترل عوامل موثر در بروز بیماری های روانی، تشخیص زودرس بیماری های روانی، پیشگیری از عوامل ناشی از برگشت بیماری های روانی و ایجاد محیط سالم برای برقراری روابط صحیح انسانی است برای بهزیستی، رفاه اجتماعی و سازش منطقی با پیامدهای زندگی(محرمی،1388)
بهداشت روانی ، روان پزشکی پیش گیر ، بهداشت روانی اجتماعی و یا روان پزشکی اجتماعی به کلیه روشهایی اطلاق می شود که برای جلوگیری از ابتلاء به درمان بیماری های روانی و توان بخشی بیماری های روانی به کار می رود(محرمی،1388).
اضطراب عبارت است از یک احساس منتشر نا خوشایند و مهم و دلواپسی با منشاّ ناشناخته که به فرد دست می دهد و شامل عدم اطمینان ، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژی است. وقوع مجدد موقعیت هایی که قبلاِّ استرس زا بوده اند یا طی آنها به فرد آسیب رسیده است باعث اضطراب در افراد می شود همه انسانها در زندگی دچار اضطراب می شوند. ولی اضطراب مزمن و شدید غیرعادی و مشکل ساز است. تحقیقات و بررسی ها نشان می دهند که اضطراب در خانم ها ، طبقات کم درآمد و افراد میانسال و سال خورده بیشتر دیده می شود(مختاری ، 1386).
هیلگارد اضطراب را اینگونه تعریف می کند: حالت نگرانی و دلشوره که با ترس پیوند دارد و پر اضطراب را چنین تعریف می کند: اضطراب معمولاِّّّّّّّّّّّّ به یک حالت هیجانی ناخوشایند و مهم اطلاق می شود که با پریشانی ، هراس ، تشویش همراه است.
اضطراب در دنیای مدرن و پیشرفته ی امروزی ئاژه جدید و ناشناخته ای نیست اکثریت افراد آگاهی هایی جزیی در مورد واژه ی اضطراب دارند و دردسرهای زندگی ماشینی و مدرن روز به روز به این مشکلات دامن می رند. با یک مقایسه سطحی متوجه می شویم هر اندازه ساختارهای اجتماعی از هم گسسته می شود و روابط عاطفی بین انسان ها سردتر می شود به همان اندازه سلامت روانی افراد جامعه به خطر می افتد و این مخاطرات شکل حادتر اضطراب را بوجود می آورد.
اثبات این نکته که تشدید اضطراب و افسردگی می تواند آسیب های جدی به سلامت جسمی افراد وارد نماید جواب بسیاری از معادلات مجهول علم پزشکی و البته به روان پزشکی را به دست می دهد.
در حقیقت انسان محور توسعه است و سلامت انسان راز و رمز توسعه به حساب می آید برای بسیاری از متخصصان سلامت ، سلامت روان ، در حوزه های بسیار مورد توجه است (کیت تودور) از نگاهی دیگر ارزشی تامینی و ++و ارتقاء سلامت روان چنان است که در سوره مبارکه مائده آمده است «هر کسی نفسی را به زندگی برگرداند مثل آن است که به همه آدمیان حیات بخشیده است» این نکته قابل تامل است که در نگاه دینی حیات فقط حیات جسمی نیست و آن چیزی که گمان می رود در کلمه حیات آیه شریفه مستتر می باشد نگاه روحی و جسمی توأمان است. حال با نگاهی به مطالب فوق اهمیت سلامت روان و تاثیر اضطراب در به مخاطره انداختن این مهم : جایگاه تحقیقات بسیاری با اهمیت به نظر می آید.
تحقیقی که ما با توجه به گفته ها بدان رسیدیم « بررسی رابطه بین اضطراب در بین کودکان بین سرپریت با گروه کنترل است)
در تحقیقاتمان سعی می کنیم که به چند سوال پاسخ دهیم که :
الف) اضطراب چه تفاوتی در کودکان بی سرپرست و گروه کنترل دارد؟
ب) میزان اضطراب در بین کودکان پسر بیشتر است یا دختر؟
ج) امکانات رفاهی تاچه حد در کاهش اضطراب کودکان موثر است؟
کودکان عقب مانده ذهنی
مقدمه
تاریخ تمدن، سابقه تلاش انسان است در غلبه بر تقاضاهای محیطی که در آن زندگی می کند. در فرهنگ های مختلف افرادی که نمی توانند بنحوی مطلوب خود را با نمودها و تقاضاهای محیطی و فرهنگی خود سازگار نمایند، از نظر دیگران با تعاریف و ویژگی های خاصی به عنوان، درمانده، ضعیف، ناتوان، عقب افتاده و ... شناخته می شوند. در طول تاریخ سیر نگرش عموم نسبت به عقب ماندگی ذهنی و افراد عقب مانده همواره در جهت مثبت و سازنده تر در تغییر بوده است. گروهی از مردم استنباط نادرستی از عقب ماندگی ذهنی همانند یک مرض یا بیماری مسری بوده و می تواند از فردی به فرد دیگر سرایت نماید و یا مانند سل و آبله و سرخجه در میان کودکان قابل انتقال می باشد با این فرق که بیماری ذهنی طولانی تر و سخت تر است.
در حقیقت باید توجه داشت که عقب ماندگی ذهنی همانند مرض یا بیماری روانی نبوده و یا مانند یک ویروس یا یک باکتری از طریق تماس یا لمس کردن و بوسیدن فرد عقب مانده ای قابل انتقال نمی باشد و کودکان و بزرگسالان هرگز به واسطه مجاورت و همنشینی با افراد عقب مانده ذهنی دچار عقب ماندگی ذهنی نمی شوند.
تعریف عقب ماندگی ذهنی:
تاکنون صدها تعریف مختلف از عقب ماندگی ذهنی توسط دست اندرکاران و متخصصان مختلف ارائه گردیده است، اما بنابر آنچه که مختصراً بدان اشاره گردید، باید اذعان نمود که تعریف دقیق و روشن عقب ماندگی ذهنی با یک شرایط یکسان و به یک میزان و با علل مشابه و آثار همانند در همه افراد عقب مانده ذهنی مشاهده نمی شود. عقب ماندگی ذهنی یک پدیده تک بعدی و یا بسیط نمی باشد، بلکه یک شرایط مرکب و پیچیده ذهنی است، به همین جهت بسیاری از متخصصین امور تربیتی، روانشناسی، روانپزشکی، و پزشکی علاقه مند به بررسی ابعاد مختلف عقب ماندگی ذهنی می باشند. و به همین دلیل هر یک سعی دارند که براساس تمامی دانسته ها و یافته های خود تعریف خاصی از دیدگاه تخصصی خود پیرامون عقب ماندگی ذهنی ارائه دهند.
بدیهی است که در این میان، پزشکان در تعریف عقب ماندگی ذهنی عمدتاً توجه خاصی به «ضایعات مغزی» معطوف داشته و روانشناسان بیشتر به چگونگی «رفتار» در افراد عقب مانده ذهنی توجه می نمایند. در هر حال آنچه که مورد نظر غالب دست اندرکاران شناخت و تعلیم و تربیت و هدایت کودکان عقب مانده ذهنی می باشد. ارائه یک تعریف جامع از عقب ماندگی ذهنی و نمایان نمودن تمامی ویژگی های مربوط به تأخیر در رشد ذهنی و روانی و عاطفی و اجتماعی افراد عقب مانده است. در این رابطه تعریفی که از جامعیت نسبتاً خوبی برخوردار بوده و مورد قبول اکثر مجامع علمی و متخصصین فن بوده است، تعریفی است از سوی انجمن عقب ماندگی ذهنی آمریکا (AAMD) توسط «هبر» ابتدا در سال 1959 و سپس با تجدید نظری در سال 1961 به شرح زیر ارائه گردید، «عقب ماندگی ذهنی مربوط می شود به کنش (عملکرد) پایین تر از حد متوسط عمومی هوش که در دوران رشد ظاهر شده و همراه با اختلالاتی در رفتار سازشی است.»
تاثیر اختلال سلوک در بزهکاری کودکان و نوجوانان
چکیده:
پرداختن به مسائل کودکان و نوجوانان از مهمترین تدابیر اجتماعی در جوامع امروزی است در این میان توجه به کودکان و نوجوانان بزهکار که رشد مطلوب آنان در معرض خطر قرار گرفته است از اهمیت مضاعفی برخوردار است. یکی از مسائل و مشکلات بحرانی جوامع کنونی که توجه بسیاری از روانشناسان، جامعهشناسان و حقوقدانان را به خود جلب کرده است مساله رواج بزهکاری در بین کودکان و نوجوانان است. بنابراین وقتی که مرتکب جرمی شوند نه تنها جامعه هزینه ارتکاب آنرا میپردازد بلکه هزینه ناشی از پرورش یک مجرم و تبعات آن در آینده را نیز متحمل شود. یکی از مهمترین نشانههای گرایش به بزهک
اری در اطفال و نوجوانان اختلال سلوک است که یکی از پرشمارترین اختلالات روانی میباشد که کودکان و نوجوانان را تحت تاثیر قرار میدهد. اختلال سلوک به صورت رفتارهای ضد اجتماعی آشکار مانند پرخاشگری، بدخلقی، آزار و اذیت و رفتارهای ضد اجتماعی پنهان مانند دروغ گفتن و دزدی و نقض مقررات ظاهر میشود و خصوصیات اساسی این اختلال الگوی تکرار و مزمن رفتار است که در آن حقوق اساسی دیگران یا موازین و اصول اجتماعی متناسب با سن زیر پا گذاشته میشود. توجه والدین و مربیان آموزشی کودکان در تشخیص نشانههای اولیه کمک شایانی در بهبودی این کودکان و بازگرداندن سلامت آنان و پرورش توانائیهای آنان خواهد شد. در این پایان نامه، ضمن بررسی مشکل اختلال سلوک، ویژگیها و سیر تحول آن و ارتباط آن با بزهکاری کودکان و نوجوانان، 26 نفر از اطفال و نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت مورد بررسی قرار گرفت.
این تحقیق بیانگر این واقعیت است که بیش از نیمی از این گروه مبتلا به اختلال سلوک بودند.
کلید واژهها: کودک، نوجوان، بزهکاری، اختلال سلوک
مقدمه
کودکان و نوجوانان سرشار از انرژی هستند و دوران نوجوانی و بلوغ، دوران بی قراری و سرکشی است دورانی که در هر صورتی که امکانات و فرصتها در اختیار نوجوانان باشد در هر زمینه از علم، هنر و ورزش، خلاقیتها و توانائیهایشان را به منصهی ظهور میرسانند هرگاه خانواده و جامعه نسبت به کودکان و نوجوانان بیتوجهه وسهل انگار باشند وکودکی به بزهکاری روی آورده و به زندگی ناسالم عادت کند در بزرگسالی احتمال بازگشت به اجتماع واصلاح وی تقریباً غیرممکن است. کودکان این نونهالان حساس در روند رشد نیاز فراوان به تامین احتیاجات طبیعی، غریزی، عاطفی و اخلاقی دارند. لذا در صورت عدم تامین نه تنها جامعه پذیری آنها دچار وقفه میگردد بلکه فشارهای ناشی از آن موجب آسیبپذیری بعدی آنها خواهد شد بسیاری از والدین، معلمان و سایر بزرگسالان با کودکان و نوجوانانی سرو کار دارند که رفتارهای پرخاشگرانه دارند، دروغ میگویند، به اشیاء اطراف خود آسیب میرسانند نافرمانند و با سایر کودکان در جنگ و نزاعند از آنجایی که این رفتارها مخرب و مشکل آفرینند باید به آنها توجه کافی مبذول داشت هنگامی که این رفتارها شدید و بادوام باشند آسیبهای جدی ایجاد میکنند یکی از عواملی که ممکن است در کودکان و نوجوانان باعث ایجاد بزهکاری گردد اختلال سلوک میباشد اختلالی که با تجاوز مکرر و مستمر به حقوق دیگران مشخص میشود. اختلال سلوک در مقوله اختلالات رفتار اذایی قرار میگیرد این اختلال موجب اختلال کارکرد اجتماعی و آموزش در کودکان و نوجوانان میگردد.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده: 1
مقدمه. 2
الف-بیان مسئله: 3
ب- سوالات تحقیق.. 4
ج- پیشینه تحقیق.. 4
د- فرضیه ها 5
هـ- اهداف تحقیق.. 5
و-اهمیت و ضرورت تحقیق.. 6
ز-روش تحقیق: 6
ح - ساماندهی تحقیق.. 7
فصل اول: تعریف و شناخت مفاهیم................................................................................... 8
1-1: مفهوم کودکی: 9
1-1-1- مفهوم بزهکاری: 9
1-1-2-مفهوم نوجوانی: 10
1-1-3- ویژگی های بزهکاری اطفال: 11
1-1-4- انواع بزهکاری ارتکابی توسط اطفال: 12
1-1-4-1- جرایم علیه اموال: 12
1-1-4-2-جرایم علیه اشخاص: 12
1-1-4-3-جرایم علیه عفت و اخلاق عمومی: 13
1-2:مفهوم و تعریف اختلال سلوک.. 13
1-2-1-تاریخچه اختلال سلوک.. 14
1-2-2- سیر تحول اختلال سلوک: 16
1-3: دیدگاههای نظری.. 18
1-3-1- نظریههای خصلتها (زیستی - اجتماعی) 18
1-3-2- نظریه خصلت بیولوژیکی.. 19
1-3-3- نظریه روانکاوی.. 21
1-3-4- شخصیت ضد اجتماعی.. 21
1-3-5- نظریه یادگیری اجتماعی.. 22
فصل دوم: عوامل وابسته به اختلال سلوک........................................................................ 23
2-1:وراثت... 24
2-1-1-جنسیت: 24
2-1-2-سن: 25
2-1-3-اختلالات روانی: 26
2-1-3-1- ناهنجاری عصبی(نوروژها)یابیماریهای روان نژندی و بزهکاری: 26
2-1-3-2- ناهنجاری جنون یا روان پریشی.. 26
2-1-3-3- اختلال منش یا اختلال شخصیت ضد اجتماعی.. 27
2-1-3-4- الکلیسم و اعتیاد به مواد مخدر. 27
2-2:عوامل محیطی و اجتماعی.. 28
2-2-1:عوامل خانوادگی: 28
2-2-1-1- تعامل والدین – کودک: 29
2-2-1-2-نظارت خانواده 31
2-2-1-3- تعارض و طلاق.. 31
2-2-2-پرخاشگری به عنوان رفتار آموخته شده 32
2-2-3- کودک آزاری و سوء رفتار با کودک.. 33
2-3:عوامل اجتماعی – شناختی.. 33
2-3-1-مدرسه: 34
2-3-2-همسالان: 34
2-3-3- همتایان. 35
2-4:عوامل زیستی و عصب شناختی.. 35
2-4-1- عوامل عصب روان شناختی.. 36
2-4-2- آلاینده های سمی.. 36
2-5: تفکیک اختلال سلوک از سایر مصادیق اختلال رفتاری و ارتباط با آنها 37
2-5-1- عقب ماندگی ذهنی: 39
2-5-2- ناتوانی یادگیری: 40
2-5-3-اختلال شخصیت ضد اجتماعی.. 41
2-5-4-مشکلات اجتماعی، هیجانی و رفتاری.. 43
2-5-5- سایر عوامل: 45
2-6:ملاکهای تشخیص (شاخصه های اختلال سلوک) 45
2-6-1- پرخاشگری: 46
پرخاش به افراد و حیوانات... 46
2-6-2- دروغگویی یا فریب کاری: 47
2-6-3-سرقت: 47
2-6-3-1- جیب بری.. 47
2-6-3-2- کیف قاپی.. 48
2-6-3-3-دخل زنی: 48
2-6-3-4- سرقت وسایل نقیله و لوازم داخلی آن: 48
2-6-3-5-سرقت از منازل: 48
2-6-3-6-سرقت از مغازه ها: 49
2-6-4- نقص جدی مقررات... 49
2-7:ویژگی های کودکان و نوجوانان دارای اختلال سلوک.. 49
2-7-1:ارتباط بین اختلال سلوک و بزهکاری کودکان و نوجوانان. 51
2-8: ارزیابی اختلال سلوک.. 54
2-8-1:ارزیابی مشکلات اجتماعی، هیجانی و رفتاری.. 55
2-8-2- سلسله راهبردهای ارزیابی: 56
2-8-2-1-غربال گری.. 56
2-8-2-2-مداخله های پیش از هنگام. 57
2-8-2-3- تدوین برنامه آموزش انفرادی.. 57
2-8-2-4-اصلاح محیط یادگیری برای مدیریت فعال. 57
2-8-2-5-آموزش رفتار مطلوب... 60
2-9:روش های درمان اختلال سلوک.. 60
2-9-1- آموزش والدین.. 61
2-9-2- برنامه تربیت سازنده: 63
2-9-3-آموزش مهارت های حل مسئله: 63
2-9-4-خانواده درمانی.. 64
فصل سوم: روششناسی تحقیق و تجزیه و تحلیل یافتههای آماری.. 66
3-1:روش شناسی تحقیق.. 67
3-1-1:روش و تکنیک تحقیق.. 67
3-1-2: ابزار جمع آوری اطلاعات... 68
3-1-3: روایی آزمون ها: 68
3-1-4: پایایی آزمون ها 69
3-2:تبین و تعریف جامعه اماری.. 69
3-2-1: روش نمونه گیری.. 69
3-2-2- حجم نمونه. 69
3-3-روش اجراء و تجزیه و تحلیل داده ها 69
3-3-1: روش تجزیه و تحلیل داده ها 70
3-3-2- تجزیه و تحلیل یافته های آماری.. 70
3-4-:مشخصات و ویژگیهای جمعیت مورد مطالعه. 71
3-4-3- توزیع پاسخگویان بر حسب وضعیت تحصیلی.. 72
3-4-4- توزیع پاسخگویان بر حسب مقطع تحصیلی.. 73
3-4-5- توزیع پاسخگویان بر حسب شغل پدر. 74
3-4-6- توزیع پاسخگویان بر حسب شغل مادر. 75
3-4-7- توزیع پاسخگویان بر حسب تحصیلات پدر. 76
3-4-8- توزیع پاسخگویان برحسب تحصیلات مادر. 77
3-5-:آمارهای توصیفی بخش خانواده ، گروه همسالان ، مدرسه. 78
3-5-1- بخش خانواده 78
3-5-1-1-توزیع پاسخگویان بر حسب زندگی والدین.. 78
3-5-1-2- توزیع پاسخگویان بر حسب کیفیت رابطه پدر و مادرشان با یکدیگر. 79
3-5-1-5- توزیع پاسخگویان برحسب رابطه آنها با والدینشان. 80
3-5-1-4- توزیع پاسخگویان بر حسب رفتار والدین با آنها 81
3-5-1-5- توزیع پاسخگویان برحسب رفتاروالدین با آنها به هنگام انجام خطا واشتباه توسط آنها 82
3-5-1-6- توزیع پاسخگویان برحسب میزان اجازه گرفتن آنها ازوالدین و یا کنترل برای ورود وخروج ازمنزل 83
3-5-1-7- توزیع پاسخگویان برحسب میزان کنترل آنها برروابط آنها با دوستانشان. 84
3-5-1-8- توزیع پاسخگویان برحسب خصوصیات اخلاقی والدین.. 85
3-5-1-9- توزیع پاسخگویان برحسب میزان عدم حضور والدین درمنزل به هنگام شب... 86
3-5-1-10- توزیع پاسخگویان برحسب میزان خشونت، فحاشی،کنترل شدید اعضای خانواده نسبت به آنها 87
3-5-1-11- توزیع پاسخگویان برحسب نوع جرایم ارتکابی توسط پدرشان. 88
3-5-1-12- توزیع پاسخگویان برحسب نوع جرایم ارتکابی توسط مادر. 89
3-5-1-13- توزیع پاسخگویان برحسب میزان کوتاهی والدین درتربیت آنها 90
3-5-1-14- توزیع پاسخگویان برحسب میزان علاقمندی آنها ازرفتارهای خلاف وناپسند خانوادشان. 91
3-5-1-15- توزیع پاسخگویان برحسب اینکه بیشترازرفتارکدام عضو خانواده تقلید می کنند. 92
3-5-1-16- توزیع پاسخگویان برحسب اینکه بیشتراز چه کسی درخانواده حرف شنوی دارند. 93
3-5-1-17- توزیع پاسخگویان برحسب اینکه تاکنون تحت تاثیر افرادی که ازآنهاحرف شنوی دارند مرتکب سرقت شده اند 94
3-5-2- بخش گروه همسالان. 95
3-5-2-1- توزیع پاسخگویان برحسب مدت زمانی که با دوستانشان می گذرانند. 95
3-5-2-2- توزیع پاسخگویان برحسب میزان علاقمندی دوستانشان به تحصیل.. 96
3-5-2-3- توزیع پاسخگویان برحسب میزان دستگیری دوستانشان توسط کلانتری.. 97
3-5-2-4- توزیع پاسخگویان برحسب اینکه چه تعداد ازدوستانشان توسط کلانتری دستگیر شده اند. 98
3-5-2-5- توزیع پاسخگویان برحسب میزان مشارکت دوستانشان در انجام کارهای خلاف قانون. 99
3-5-3- بخش مدرسه. 100
3-5-3-1- توزیع پاسخگویان بر حسب میزان تبعیض.... 100
3-5-3-2- توزیع پاسخگویان برحسب میزان اهانت و توهین که در محیط تحصیلشان از جانب اولیای مدرسه تجربه کرده اند. 101
3-5-3-3- توزیع پاسخگویان بر حسب نوع خلافی که همکلاسی هایشان مرتکب می شدند. 102
3-5-3-4- توزیع پاسخگویان برحسب تقلید ازرفتارهای خلاف همکلاسی هایشان. 103
3-5-3-5- توزیع پاسخگویان بر حسب میزان انجام کارهای خلاف در مدرسه شان. 104
3-5-3-6- توزیع پاسخگویان برحسب اینکه تا چه میزان رفتار خلاف ازسوی سایر دانش آموزان نسبت به آنها انجام گرفته است 105
3-5-3-6-1-توزیع پاسخگویان بر حسب نوع خلافی که از سوی سایر دانش آموزان نسبت به آنها انجام گرفته است 106
3-5-3-7- توزیع پاسخگویان بر حسب نظرآنها پیرامون تاثیرمشکلات مدرسه درخلافکاری دانش آموزان 107
3-5-3-8- توزیع پاسخگویان برحسب تمایل آنها به تخریب اموال مدرسه. 108
3-6: آمارهای توصیفی بخش محله، رسانه، سایر جرایم. 109
3-6-1- بخش محله. 109
3-6-1-1.توزیع پاسخگویان برحسب مدت زمانی که باهم محله ای هایشان می گذرانند. 109
3-6-1-2.توزیع پاسخگویان برحسب میزان درگیری و دعوا با هم محله هایشان. 110
3-6-1-3.توزیع پاسخگویان برحسب میزان انجام علنی و آشکار اعمال خلاف قانون در محله آنها 111
3-6-1-4توزیع پاسخگویان برحسب میزان کیف قاپی در محله آنها 112
3-6-1-5توزیع پاسخگویان برحسب میزان وقوع سرقت وسایل خودرودر محله آنها 113
3-6-1-6 توزیع پاسخگویان بر حسب میزان وقوع سرقت از منازل و مغازه ها در محله آنها 114
3-6-1-7.توزیع پاسخگویان بر حسب میزان تقلید از کارهای خلاف هم محله ای هایشان. 115
3-6-2.بخش رسانه. 116
3-6-2-1.توزیع پاسخگویان بر حسب میزان زمان استفاده از تلویزیون. 116
3-6-2-2.توزیع پاسخگویان برحسب میزان استفاده از ماهواره 117
3-6-2-3توزیع پاسخگویان بر حسب میزان زمان استفاده از اینترنت... 118
3-6-2-4توزیع پاسخگویان برحسب میزان زمان استفاده از فیلم. 119
3-6-2-5.توزیع پاسخگویان برحسب میزان علاقمندی آنها به تماشای فیلم هایی با موضوع خلاف وجرم 120
3-6-2-6توزیع پاسخگویان برحسب میزان علاقمندی آنها به تماشای فیلم هایی با موضوع خشونت... 121
3-6-3- بخش ارتکاب جرایم. 122
3-6-3-1 توزیع پاسخگویان برحسب اینکه دررفتار و کردارخودبیشتر از چه کسی الگو برداری می کنند 122
3-6-3-2توزیع پاسخگویان برحسب اینکه توصیه وحرفهای کدام گروه برای آنها مهم است. 123
3-6-3-3.توزیع پاسخگویان بر حسب اینکه اشتباهاتشان را به گردن بقیه می اندازند. 124
3-6-3-4. توزیع پاسخگویان بر حسب اینکه در انجام کارها بی مسئولیت بوده و حقوق دیگران را رعایت نمی کنند. 125
3-6-3-5.توزیع پاسخگویان برحسب اینکه نسبت به احساسات و امیال دیگران بی توجه هستند. 126
3-6-3-6.توزیع پاسخگویان برحسب استفاده از کلمات زشت و رکیک... 127
3-6-3-7. توزیع پاسخگویان بر حسب اینکه آغازگر دعوا هستندو با درگیری و کتک چیزی را می گیرند. 128
3-6-3-8.توزیع پاسخگویان بر حسب اینکه آیا در کودکی ازجیب پدرشان یا دیگران بدون اجازه پول برداشته اند. 129
3-6-3-9. توزیع پاسخگویان بر حسب اینکه به صورت عمدی باعث تخریب اموال دیگران می شوند. 130
3-7:تجزیه و تحلیل سوالات(آمار استنباطی) 131
3-7-1-تحلیل رگرسیون چندگانه. 131
نتیجهگیری.. 136
پیشنهادها 141
منابع: 142